ABOUT THE SPEAKER
Robin Nagle - Trash anthropologist
Robin Nagle is an anthropologist with a very particular focus... garbage.

Why you should listen

Robin Nagle has been the anthropologist-in-residence at the Department of Sanitation in New York City since 2006.

Nagle's fascination with trash stems from her desire to understand the all-too-often invisible infrastructure that guides the flow of garbage through a megalopolis like New York. After all, the city produces 11,000 tons of rubbish each day... and all of that has to be dealt with somewhere and by someone. If not, damaging health problems and consequences for all. So why do sanitation workers experience such stigma, all too often scorned and berated while on the job? Nagle, who is also director of NYU's Draper Interdisciplinary Master's program in humanities and social thought, determined to find out. She got her sanitation worker license and has spent much time with workers on the job, getting an up-close view of the city's garbage and the systems in place to deal with it. 

Her book, Picking Up: On the Streets and Behind the Trucks with the Sanitation Workers of New York City was published in 2013 by Farrar, Straus and Giroux. See also the profile of her work -- and a photoessay of her favorite places in New York City.

More profile about the speaker
Robin Nagle | Speaker | TED.com
TEDCity2.0

Robin Nagle: What I discovered in New York City trash

رابین نِیگِل: آنچه که در سیستم دفع زباله‌ی نیویورک کشف کردم

Filmed:
1,728,898 views

ساکنین نیویورک روزانه ۱۱٫۰۰۰ تن زباله تولید می کنند. هر روز! این آمار قابل توجه تنها یکی از دلایلی است که "رابین نِیگِل" یک پروژه ی تحقیقاتی را در مورد کارگران شهرداری شروع کرد. او در خیابان‌ها کار کرد، با کامیون‌های مجهز به جاروی مکانیکی کار کرد، او حتی یک کامیون حمل زباله را به تنهایی راند -- تمام این‌ها برای این که بتواند به پرسش ظاهراً ساده اما پیچیده ای پاسخ دهد: چه کسی محیط زندگی ما را تمیز می کند؟
- Trash anthropologist
Robin Nagle is an anthropologist with a very particular focus... garbage. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
I was about 10 yearsسالها oldقدیمی
0
315
2257
حدوداً ۱۰ ساله بودم
00:14
on a campingچادر زدن tripسفر with my dadپدر
1
2572
1699
که با پدرم در کوه‌های آندریونداک، اردو زدیم،
00:16
in the AdirondackAdirondack Mountainsکوه ها, a wildernessبیابان areaمنطقه
2
4271
2760
منطقه ای بکر،
00:19
in the northernشمال partبخشی of Newجدید Yorkیورک Stateدولت.
3
7031
2995
در بخش شمالی نیویورک.
00:22
It was a beautifulخوشگل day.
4
10026
1441
روز زیبایی بود.
00:23
The forestجنگل was sparklingدرخشان.
5
11467
2002
جنگل می درخشید.
00:25
The sunآفتاب madeساخته شده the leavesبرگها glowدرخشان like stainedرنگ آمیزی شده glassشیشه,
6
13469
3524
خورشید باعث می شد برگ‌ها مثل شیشه‌ی خراش داده شده بدرخشند،
00:28
and if it weren'tنبودند for the pathمسیر we were followingذیل,
7
16993
3205
و اگر جاده ای که داشتیم روی آن راه می رفتیم نبود،
00:32
we could almostتقریبا pretendوانمود کنید we were
8
20198
1404
تقریباً می توانستیم وانمود کنیم که
00:33
the first humanانسان beingsموجودات to ever walkراه رفتن that landزمین.
9
21602
3562
اولین انسان‌هایی هستیم که تا به حال در آن جا قدم گذاشته ایم.
00:37
We got to our campsiteاردوگاه.
10
25164
1651
ما به محل اردو زدن رفتیم.
00:38
It was a lean-toلاغر کردن on a bluffبلف
11
26815
1967
آن جا آلاچیق کوچکی بود که در یک سراشیبی ساخته شده بود،
00:40
looking over a crystalکریستال, beautifulخوشگل lakeدریاچه,
12
28782
2696
و به سمت دریاچه‌ی زیبا و درخشانی دید داشت،
00:43
when I discoveredکشف شده a horrorوحشت.
13
31478
2696
تا این که آن منظره ی وحشتناک را دیدم.
00:46
Behindپشت the lean-toلاغر کردن was a dumpزباله,
14
34174
3098
در پشت آن آلاچیق کپه ای از زباله بود،
00:49
maybe 40 feetپا squareمربع
15
37272
1458
که مساحتی در حدود 4 متر مربع داشت،
00:50
with rottingپوسیدگی appleسیب coresهسته ها
16
38730
2313
و پر از سیب‌های گاز خورده ی گندیده
00:53
and balled-upبامبو aluminumآلومینیوم foilفویل,
17
41043
1747
و ورقه‌های آلومینیوم مچاله شده،
00:54
and a deadمرده sneakerکفش کتانی.
18
42790
1749
و یک کفش ورزشی پاره بود.
00:56
And I was astonishedشگفت زده شدم,
19
44539
2571
من تعجب زده،
00:59
I was very angryخشمگین, and I was deeplyعمیقا confusedسردرگم.
20
47110
3432
خیلی عصبانی و فوق العاده گیج بودم.
01:02
The campersمسافران who were too lazyتنبل
21
50542
1582
کسانی که در این جا اردو زده بودند آن قدر تنبل بودند
01:04
to take out what they had broughtآورده شده in,
22
52124
1958
که زورشان می آمد چیز هایی را که با خودشان آورده بودند ببرند،
01:06
who did they think would cleanپاک کن up after them?
23
54082
3845
آن‌ها با خودشان فکر می کردند چه کسی قرار است آن جا را تمیز کند؟
01:09
That questionسوال stayedماند with me,
24
57927
1909
این سؤال در ذهن من باقی ماند،
01:11
and it simplifiedساده شده a little.
25
59836
1967
و البته کمی مختصرتر شد.
01:13
Who cleansتمیز کردن up after us?
26
61803
2376
چه کسی محیط زندگی ما را تمیز می کند؟
01:16
Howeverبا این حال you configureپیکربندی
27
64179
1422
هر کسی که باشید،
01:17
or whereverهر کجا که you placeمحل the us,
28
65601
1707
و در هر کجای جهان که باشید،
01:19
who cleansتمیز کردن up after us in Istanbulاستانبول?
29
67308
2590
چه کسی محیط زندگی شما را در استانبول تمیز می کند؟
01:21
Who cleansتمیز کردن up after us in Rioریو
30
69898
2256
چه کسی محیط زندگی شما را در ریو،
01:24
or in Parisپاریس or in Londonلندن?
31
72154
2529
یا پاریس یا لندن تمیز می کند؟
01:26
Here in Newجدید Yorkیورک,
32
74683
1572
این جا در نیویورک،
01:28
the Departmentگروه of Sanitationبهداشت cleansتمیز کردن up after us,
33
76255
2592
سازمان شهرداری محیط زندگی ما را تمیز می کند،
01:30
to the tuneاهنگ of 11,000 tonsتن of garbageزباله
34
78847
2670
و تا ۱۱٫۰۰۰ تن زباله
01:33
and 2,000 tonsتن of recyclablesقابل بازیافت است everyهرکدام day.
35
81517
4362
و ۲٫۰۰۰ تن مواد بازیافتی را از سطح شهر جمع آوری می کنند.
01:37
I wanted to get to know them as individualsاشخاص حقیقی.
36
85879
2633
من می خواستم آن‌ها را به اسم بشناسم.
01:40
I wanted to understandفهمیدن who takes the jobکار.
37
88512
2846
من می خواستم بدانم چه کسی این کار را انجام می دهد.
01:43
What's it like to wearپوشیدن the uniformلباس فرم
38
91358
2519
پوشیدن آن یونیفرم و جا به جا کردن کیسه‌ها چه حسی دارد؟
01:45
and bearخرس that burdenبارگیری?
39
93877
1654
پوشیدن آن یونیفرم و جا به جا کردن کیسه ها چه حسی دارد؟
01:47
So I startedآغاز شده a researchپژوهش projectپروژه with them.
40
95531
2653
پس من یک پروژه‌ی تحقیقاتی را در مورد آن‌ها شروع کردم.
01:50
I rodeسوار شو in the trucksکامیون ها and walkedراه می رفت the routesمسیرها
41
98184
2539
من در کامیون آن ها نشستم و مسیر‌هایی را با آن‌ها راه رفتم
01:52
and interviewedمصاحبه شد people in officesدفاتر and facilitiesامکانات
42
100723
2409
و با آن‌ها در ادارات و مؤسسات مختلف
01:55
all over the cityشهر,
43
103132
1507
در سراسر شهر مصاحبه کردم،
01:56
and I learnedیاد گرفتم a lot,
44
104639
1739
و چیز‌های زیادی از آن‌ها یاد گرفتم،
01:58
but I was still an outsiderبیگانه.
45
106378
2349
اما هنوز برای آن‌ها یک غریبه بودم.
02:00
I neededمورد نیاز است to go deeperعمیق تر.
46
108727
1878
من باید به میان آن‌ها می رفتم.
02:02
So I tookگرفت the jobکار as a sanitationبهداشت و درمان workerکارگر.
47
110605
3116
بنابراین به عنوان یک کارگر شهرداری استخدام شدم.
02:05
I didn't just rideسوار شدن in the trucksکامیون ها now. I droveرانندگی کرد the trucksکامیون ها.
48
113721
2647
من دیگر تنها در کامیون آن‌ها ننشسته بودم. من راننده ی آن کامیون‌ها بودم.
02:08
And I operatedکار می کند the mechanicalمکانیکی broomsجاروبرقی and I plowedشخم زده شده the snowبرف.
49
116368
3145
و با کامیون‌های مجهز به جاروی مکانیکی کار کردم و برف‌ها را جارو کردم.
02:11
It was a remarkableقابل توجه privilegeامتیاز
50
119513
1899
این موقعیتی بی نظیر
02:13
and an amazingحیرت آور educationتحصیلات.
51
121412
2607
و درسی فوق العاده بود.
02:16
Everyoneهر کس asksمی پرسد about the smellبو.
52
124019
2152
همه در مورد بویی که احساس می کردم می پرسند.
02:18
It's there, but it's not as prevalentشایع as you think,
53
126171
3060
این بو وجود دارد، منتها آن قدر ها هم که شما فکر می کنید همیشه و همه جا نیست،
02:21
and on daysروزها when it is really badبد,
54
129231
1514
و روز‌هایی که شدت این بو زیاد می شود،
02:22
you get used to it ratherنسبتا quicklyبه سرعت.
55
130745
2676
شما سریع به آن عادت می کنید.
02:25
The weightوزن takes a long time to get used to.
56
133421
3197
اما زمان زیادی می برد تا شما به وزن این کیسه ها عادت کنید.
02:28
I knewمی دانست people who were severalچند yearsسالها on the jobکار
57
136618
2287
من افرادی را با سابقه ی چند ساله می شناختم
02:30
whoseکه bodiesبدن were still adjustingتنظیم to the burdenبارگیری
58
138905
2585
که کمرشان زیر وزن این زباله ها
02:33
of bearingیاتاقان on your bodyبدن
59
141490
2081
که به چندین هزار تن در هر هفته می رسید
02:35
tonsتن of trashزباله ها everyهرکدام weekهفته.
60
143571
2979
خم شده بود و حالت گرفته بود.
02:38
Then there's the dangerخطر.
61
146550
2184
و اما خطر اصلی کار.
02:40
Accordingبا توجه to the Bureauدفتر of Laborکار Statisticsآمار,
62
148734
2472
بنا به آمارگیری اتحادیه ی کارگری،
02:43
sanitationبهداشت و درمان work is one of the 10 mostاکثر dangerousخطرناک است
63
151206
2202
کارگری در سازمان شهرداری یکی از ۱۰ شغل خطرناک
02:45
occupationsمشاغل in the countryکشور,
64
153408
1892
در این کشور است،
02:47
and I learnedیاد گرفتم why.
65
155300
1751
و من فهمیدم که چرا.
02:49
You're in and out of trafficترافیک all day,
66
157051
1421
یک کارگر شهرداری تمام روز در خیابان ها است،
02:50
and it's zoomingزوم کردن around you.
67
158472
961
و خطر تصادف دائم او را تهدید می کند.
02:51
It just wants to get pastگذشته you, so it's oftenغالبا
68
159433
1884
وسایل نقلیه می خواهند سریع تر از کنار او رد شوند،
02:53
the motoristراننده is not payingپرداخت attentionتوجه.
69
161317
2050
و گاهی مواقع، موتور سوار ها بی احتیاطی می کنند.
02:55
That's really badبد for the workerکارگر.
70
163367
1826
چنین چیزی برای یک کارگر خیلی خطرناک است.
02:57
And then the garbageزباله itselfخودش is fullپر شده of hazardsخطرات
71
165193
2160
و خود زباله هم پر از مواد سمی است
02:59
that oftenغالبا flyپرواز back out of the truckکامیون
72
167353
2019
که در غالب مواقع از پشت کامیون شهرداری متصاعد می شود
03:01
and do terribleوحشتناک harmصدمه.
73
169372
2081
و آسیب های شدیدی به آن ها می رساند.
03:03
I alsoهمچنین learnedیاد گرفتم about the relentlessnessبی وقفه of trashزباله ها.
74
171453
2815
من در مورد بی رحمی زباله‌ها فهمیدم.
03:06
When you stepگام off the curbمحدود کردن
75
174268
1311
وقتی شما از جدول خیابان این طرف تر می آیید،
03:07
and you see a cityشهر from behindپشت a truckکامیون,
76
175579
2849
و شهر را از پشت یک کامیون نگاه می کنید،
03:10
you come to understandفهمیدن that trashزباله ها
77
178428
1786
می فهمید که زباله‌ها
03:12
is like a forceزور of natureطبیعت untoبه itselfخودش.
78
180214
2617
مثل نیروی طبیعت علیه خودش هستند.
03:14
It never stopsمتوقف می شود comingآینده.
79
182831
2456
هرگز متوقف نمی شوند.
03:17
It's alsoهمچنین like a formفرم of respirationتنفس or circulationجریان.
80
185287
3479
این روند همین طور مثل نفس کشیدن یا گردش خون است.
03:20
It mustباید always be in motionحرکت.
81
188766
3045
همیشه باید در حرکت باشد.
03:23
And then there's the stigmaشرم آور.
82
191811
2048
و مشکل بعدی دید بد جامعه است.
03:25
You put on the uniformلباس فرم, and you becomeتبدیل شدن به invisibleنامرئی
83
193859
2916
وقتی که یک کارگر یونیفرم شهرداری را بپوشد، هیچکس او را نمی بیند،
03:28
untilتا زمان someoneکسی is upsetناراحت with you for whateverهر چه reasonدلیل
84
196775
2304
مگر این که کسانی به هر دلیلی از دست او عصبانی شود،
03:31
like you've blockedمسدود trafficترافیک with your truckکامیون,
85
199079
2315
مثلاً به خاطر این که راه را با کامیونش بند آورده است،
03:33
or you're takingگرفتن a breakزنگ تفريح too closeبستن to theirخودشان home,
86
201394
2651
یا وقتی دارند استراحت می کند بیش از حد به خانه شان نزدیک است،
03:36
or you're drinkingنوشیدن coffeeقهوه in theirخودشان dinerغذاخوری,
87
204045
3114
یا این که در قهوه خانه ی آن‌ها قهوه می خورد،
03:39
and they will come and scornنومیدی you,
88
207159
2410
و آن‌ها می آیند و او را تحقیر می کنند،
03:41
and tell you that they don't want you anywhereهر جا nearنزدیک them.
89
209569
3262
و می گویند که دوست ندارند نزدیکشان باشد.
03:44
I find the stigmaشرم آور especiallyبه خصوص ironicعجیب و غریب,
90
212831
2432
به نظر من این دید بد خیلی عجیب بود،
03:47
because I stronglyبه شدت believe that sanitationبهداشت و درمان workersکارگران
91
215263
3311
چون من قویاً باور داشتم که کارگران شهرداری
03:50
are the mostاکثر importantمهم laborنیروی کار forceزور
92
218574
1680
مهم ترین نیرو‌های عملیاتی
03:52
on the streetsخیابان ها of the cityشهر, for threeسه reasonsدلایل.
93
220254
3024
در خیابان‌های شهر هستند؛ به سه دلیل.
03:55
They are the first guardiansنگهبانان of publicعمومی healthسلامتی.
94
223278
2782
آن‌ها حافظان سلامت جامعه هستند.
03:58
If they're not takingگرفتن away trashزباله ها
95
226060
2406
و اگر آن‌ها زباله ها را هر روز
04:00
efficientlyموثر and effectivelyبه طور موثر everyهرکدام day,
96
228466
2274
سریع و به طور کامل جمع آوری نکنند،
04:02
it startsشروع می شود to spillریختن out of its containmentsمهارتی,
97
230740
2711
محتویات آن شروع به نشت کردن به بیرون می کنند،
04:05
and the dangersخطرات inherentذاتی to it threatenتهدید کن us
98
233451
3726
و خطرات آن‌ها ما را به طور جدی تهدید می کنند.
04:09
in very realواقعی waysراه ها.
99
237177
1174
و خطرات آن‌ها ما را به طور جدی تهدید می کنند.
04:10
Diseasesبیماری ها we'veما هستیم had in checkبررسی for decadesچند دهه and centuriesقرن ها
100
238351
2971
بیماری‌هایی که به مدت ده ها و صد ها سال ریشه کن شده بودند،
04:13
burstپشت سر هم forthچهارم again and startشروع کن to harmصدمه us.
101
241322
2906
مجدداً با قدرت تمام حمله می کنند و انسان‌ها را مبتلا می کنند.
04:16
The economyاقتصاد needsنیاز دارد them.
102
244228
1672
اقتصاد به آن‌ها نیاز دارد.
04:17
If we can't throwپرت كردن out the oldقدیمی stuffچیز,
103
245900
2926
اگر ما نتوانیم محصولات قدیمی را دور بیندازیم،
04:20
we have no roomاتاق for the newجدید stuffچیز,
104
248826
1890
جایی برای محصولات جدید نداریم،
04:22
so then the enginesموتورها of the economyاقتصاد
105
250716
2069
و وقتی تقاضای جامعه پایین بیاید،
04:24
startشروع کن to sputterاسپرد when consumptionمصرف is compromisedدر معرض خطر.
106
252785
2929
سیستم اقتصادی با مشکل جدی مواجه می شود.
04:27
I'm not advocatingحمایت از capitalismنظام سرمایه داری, I'm just pointingاشاره کردن out theirخودشان relationshipارتباط.
107
255714
4064
من از نظام سرمایه داری دفاع نمی کنم، بلکه تنها دارم به رابطه ی بین آن‌ها اشاره می کنم.
04:31
And then there's what I call
108
259778
1988
و مورد بعدی چیزی است که به آن می گویم،
04:33
our averageمیانگین, necessaryلازم است quotidianquotidian velocityسرعت.
109
261766
4212
سرعت متوسط شبانه روزی حیاتی ما.
04:37
By that I simplyبه سادگی mean
110
265978
1049
منظور من از آن این است که
04:39
how fastسریع we're used to movingدر حال حرکت
111
267027
2252
در عصر حاضر باید چقدر سریع عمل کنیم.
04:41
in the contemporaryامروزی day and ageسن.
112
269279
2132
در عصر حاضر باید چقدر سریع عمل کنیم.
04:43
We usuallyمعمولا don't careاهميت دادن for, repairتعمیر, cleanپاک کن, carryحمل around
113
271411
5344
ما خیلی به تعمیر، تمیز کردن و جا به جا کردنِ
04:48
our coffeeقهوه cupفنجان, our shoppingخريد كردن bagکیسه,
114
276755
2637
فنجان قهوه مان، کیسه‌ی خریدمان،
04:51
our bottleبطری of waterاب.
115
279392
1485
و بطری آبمان اهمیت نمی دهیم.
04:52
We use them, we throwپرت كردن them out, we forgetفراموش کردن about them,
116
280877
2679
ما از آن‌ها استفاده می کنیم، آن‌ها را دور می اندازیم، و فراموششان می کنیم،
04:55
because we know there's a workforceنیروی کار
117
283556
1780
چون ما می دانیم کارگرانی وجود دارند
04:57
on the other sideسمت that's going to take it all away.
118
285336
3020
که آن‌ها را جمع آوری می کنند.
05:00
So I want to suggestپیشنهاد می دهد todayامروز a coupleزن و شوهر of waysراه ها
119
288356
2447
من می خواهم امروز راه‌هایی را
05:02
to think about sanitationبهداشت و درمان that will perhapsشاید help
120
290803
4514
درباره ی نحوه‌ی تفکر درباره ی نظافت شهری پیشنهاد کنم،
05:07
ameliorateبهبود یافتن the stigmaشرم آور
121
295317
2474
تا شاید این دید بد جامعه اصلاح شود
05:09
and bringآوردن them into this conversationگفتگو
122
297791
2231
و در این باره بحث کنیم که
05:12
of how to craftمهارت a cityشهر that is sustainableپایدار and humaneانسانی.
123
300022
5590
چگونه شهری قابل تحمل با مردمی مهربان بسازیم.
05:17
Theirآنها work, I think, is kindنوع of liturgicalلیبرالیستی.
124
305612
4161
کار آن‌ها، به نظر من، نوعی عبادت است.
05:21
They're on the streetsخیابان ها everyهرکدام day, rhythmicallyریتمیک.
125
309773
2461
آن‌ها هر روز به طور مرتب به خیابان‌ها می آیند.
05:24
They wearپوشیدن a uniformلباس فرم in manyبسیاری citiesشهرها.
126
312234
2061
آن‌ها در بسیاری از شهر‌ها یک یونیفرم یکسان می پوشند.
05:26
You know when to expectانتظار them.
127
314295
1869
شما می دانید چه زمانی باید منتظر آن‌ها باشید.
05:28
And theirخودشان work letsاجازه می دهد us do our work.
128
316164
3923
و کار آن‌ها به ما اجازه می دهد تا ما بتوانیم به کار خودمان برسیم.
05:32
They are almostتقریبا a formفرم of reassuranceاطمینان.
129
320087
2791
کار آن‌ها نوعی اطمینان بخشی است.
05:34
The flowجریان that they maintainحفظ
130
322878
1737
جریانی را که آن‌ها برقرار نگه می دارند،
05:36
keepsنگه می دارد us safeبی خطر from ourselvesخودمان,
131
324615
1990
ما را از آسیب های خودمان،
05:38
from our ownخودت drossجوش, our cast-offsبازی کردن,
132
326605
2637
از پسماند های خودمان و از دورریز‌های خودمان حفظ می کند،
05:41
and that flowجریان mustباید be maintainedنگهداری always
133
329242
3258
و هر اتفاقی که بیفتد،
05:44
no matterموضوع what.
134
332500
1633
این جریان باید برای همیشه برقرار باشد.
05:46
On the day after Septemberسپتامبر 11 in 2001,
135
334133
3724
فردای روزی که حادثه ی ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ رخ داد (عملیات تروریستی برج های دوقلو)
05:49
I heardشنیدم the growlخندیدن of a sanitationبهداشت و درمان truckکامیون on the streetخیابان,
136
337857
3287
من صدای کامیون شهرداری را در خیابان شنیدم،
05:53
and I grabbedگرفتار شد my infantنوزاد sonفرزند پسر and I ranفرار کرد downstairsطبقه پایین
137
341144
2312
و پسر کوچکم را بغلم گرفتم و به بیرون از خانه دویدم،
05:55
and there was a man doing his paperکاغذ recyclingبازیافت routeمسیر
138
343456
2842
و مردی را آن جا دیدم که داشت کاغذ های بازیافتی را جمع آوری می کرد،
05:58
like he did everyهرکدام Wednesdayچهار شنبه.
139
346298
2182
دقیقاً همان طور که هر چهارشنبه این کار را انجام می داد.
06:00
And I triedتلاش کرد to thank him for doing his work
140
348480
2420
و من تلاش کردم تا از او بابت کاری که در آن روز به خصوص
06:02
on that day of all daysروزها,
141
350900
2125
مثل تمامی روز‌های دیگر انجام می داد تشکر کنم،
06:05
but I startedآغاز شده to cryگریه کردن.
142
353025
2601
اما گریه ام گرفت.
06:07
And he lookedنگاه کرد at me,
143
355626
1684
و او به من نگاه کرد،
06:09
and he just noddedسرش را تکان داد, and he said,
144
357310
3424
و تنها سرش را تکان داد، و گفت،
06:12
"We're going to be okay.
145
360734
2878
"همه چیز بهتر می شود.
06:15
We're going to be okay."
146
363612
2641
همه چیز بهتر می شود."
06:18
It was a little while laterبعد that I startedآغاز شده
147
366253
1353
کمی بعد من تحقیقاتم را
06:19
my researchپژوهش with sanitationبهداشت و درمان,
148
367606
1380
در مورد کارگران شهرداری شروع کردم،
06:20
and I metملاقات کرد that man again.
149
368986
1414
و آن مرد را دوباره ملاقات کردم.
06:22
His nameنام is Paulieپائولی, and we workedکار کرد togetherبا یکدیگر manyبسیاری timesبار,
150
370400
2917
اسم او پائولی است، و ما چندین بار با هم کار کردیم،
06:25
and we becameتبدیل شد good friendsدوستان.
151
373317
1823
و دوستان خوبی شدیم.
06:27
I want to believe that Paulieپائولی was right.
152
375140
2827
من می خواهم باور کنم که حق با پائولی بود.
06:29
We are going to be okay.
153
377967
2202
همه چیز بهتر می شود.
06:32
But in our effortتلاش to reconfigureتنظیم مجدد
154
380169
1977
اما در تلاشی که برای تغییر ساختار بشریت بر روی زمین انجام می دهیم،
06:34
how we as a speciesگونه ها existوجود دارد on this planetسیاره,
155
382146
3041
اما در تلاشی که برای تغییر ساختار بشریت بر روی زمین انجام می دهیم،
06:37
we mustباید includeعبارتند از and take accountحساب of
156
385187
3295
باید تمامی هزینه‌های آن را در نظر بگیریم و بپردازیم،
06:40
all the costsهزینه ها, includingشامل the very realواقعی humanانسان costهزینه
157
388482
3793
از جمله ارزش انسانی گرانبهای کارگر.
06:44
of the laborنیروی کار.
158
392275
1504
از جمله ارزش انسانی گرانبهای کارگر.
06:45
And we alsoهمچنین would be well informedمطلع
159
393779
2801
و همین طور باید کاملاً در این زمینه مطلع شویم
06:48
to reachنائل شدن out to the people who do that work
160
396580
2218
تا سراغ آن کارگران شهرداری برویم
06:50
and get theirخودشان expertiseتخصص
161
398798
1845
و از تجربه ی آن‌ها
06:52
on how do we think about,
162
400643
1753
در این باره کمک بگیریم که،
06:54
how do we createايجاد كردن systemsسیستم های around sustainabilityپایداری
163
402396
3250
چگونه می توانیم سیستم‌هایی را طراحی کنیم
06:57
that perhapsشاید take us from curbsidecurbside recyclingبازیافت,
164
405646
3479
که شاید بتوانند جمع آوری زباله‌های بازیافتی از کنار خیابان را
07:01
whichکه is a remarkableقابل توجه successموفقیت acrossدر سراسر 40 yearsسالها,
165
409125
2585
که موفقیت بزرگی طی 40 سال گذشته در ایالات متحده
07:03
acrossدر سراسر the Unitedیونایتد Statesایالت ها and countriesکشورها around the worldجهان,
166
411710
3238
و کشور‌های دیگر جهان بوده است، منسوخ کند،
07:06
and liftبلند کردن us up to a broaderگسترده تر horizonافق
167
414948
2802
و ما را به جایی برساند
07:09
where we're looking at other formsتشکیل می دهد of wasteدور ریختنی
168
417750
2886
که به دنبال محصولات جدیدی باشیم
07:12
that could be lessenedکاهش یافته است
169
420636
1485
که مقدار پسماند‌های آن از هنگام تولید در کارخانه ها
07:14
from manufacturingتولید and industrialصنعتی sourcesمنابع.
170
422121
2733
و استخراج مواد اولیه ی صنعتی کمتر شود.
07:16
Municipalشهرداری wasteدور ریختنی, what we think of when we talk about garbageزباله,
171
424854
4005
پسماند‌های شهری، چیزی که ما فکر می کنیم تمامی حجم زباله‌ها هستند،
07:20
accountsحساب ها for threeسه percentدرصد of the nation'sملت wasteدور ریختنی streamجریان.
172
428859
3998
تنها 3 درصد از میزان تولید زباله‌ی کشور را تشکیل می دهند.
07:24
It's a remarkableقابل توجه statisticآمار.
173
432857
2387
این آمار قابل توجهی است.
07:27
So in the flowجریان of your daysروزها,
174
435244
2478
پس در روز‌های آینده،
07:29
in the flowجریان of your livesزندگی می کند,
175
437722
1526
اگر هر کدام از شما،
07:31
nextبعد time you see someoneکسی whoseکه jobکار is
176
439248
3028
کسی را دیدید که شغلش
07:34
to cleanپاک کن up after you,
177
442276
3143
تمیز کردن محیط زیست شماست،
07:37
take a momentلحظه to acknowledgeاذعان them.
178
445419
2489
چند لحظه وقت بگذارید تا از او قدردانی کنید.
07:39
Take a momentلحظه to say thank you.
179
447908
4592
چند لحظه وقت بگذارید تا بگویید: "ممنونم."
07:44
(Applauseتشویق و تمجید)
180
452500
3354
(تشویق حاضرین)
Translated by Amirpouya Ghaemiyan
Reviewed by Narsis Sh

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Robin Nagle - Trash anthropologist
Robin Nagle is an anthropologist with a very particular focus... garbage.

Why you should listen

Robin Nagle has been the anthropologist-in-residence at the Department of Sanitation in New York City since 2006.

Nagle's fascination with trash stems from her desire to understand the all-too-often invisible infrastructure that guides the flow of garbage through a megalopolis like New York. After all, the city produces 11,000 tons of rubbish each day... and all of that has to be dealt with somewhere and by someone. If not, damaging health problems and consequences for all. So why do sanitation workers experience such stigma, all too often scorned and berated while on the job? Nagle, who is also director of NYU's Draper Interdisciplinary Master's program in humanities and social thought, determined to find out. She got her sanitation worker license and has spent much time with workers on the job, getting an up-close view of the city's garbage and the systems in place to deal with it. 

Her book, Picking Up: On the Streets and Behind the Trucks with the Sanitation Workers of New York City was published in 2013 by Farrar, Straus and Giroux. See also the profile of her work -- and a photoessay of her favorite places in New York City.

More profile about the speaker
Robin Nagle | Speaker | TED.com