TEDxIndianaUniversity
Alyssa Monks: How loss helped one artist find beauty in imperfection
الیسا مانکس: چطور یک فقدان به یک هنرمند کمک کرد تا در نواقص زیبایی پیدا کند
Filmed:
Readability: 3
1,356,264 views
ایسا مانکس نقاش، زیبایی و الهام را در ناشناخته ها، غیرقابل پیش‌بینی‌ها و حتی در ناخوشایندی‌ها پیدا می‌کند. در یک سخنرانی شاعرانه و دوستانه، او اثر متقابل زندگی، نقاشی و بوم را مسیر پیشرفت خود به عنوان یک هنرمند و یک انسان توصیف می‌کند.
Alyssa Monks - Painter
Alyssa Monks transfers the intimacy and vulnerability of human experience onto a painted surface. Full bio
Alyssa Monks transfers the intimacy and vulnerability of human experience onto a painted surface. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
00:12
I'm a painter.
0
840
1256
من یک نقاش هستم.
00:14
I make large-scale figurative paintings,
1
2120
2576
من نقاشی های تجسمی مقیاس بزرگ درست می کنم،
00:16
which means I paint people
2
4720
1400
به این معنی که مردم را نقاشی می کنم
00:18
like this.
3
6840
1199
مثل این.
00:20
But I'm here tonight to tell you
about something personal
about something personal
4
8840
2776
ولی امشب اینجا هستم تا
درباره مساله ای شخصی صحبت کنم
درباره مساله ای شخصی صحبت کنم
00:23
that changed my work and my perspective.
5
11640
2680
که کار و دید من را تغییر داد.
00:27
It's something we all go through,
6
15520
1696
چیزی است که همه آن را تجربه می‌کنیم،
00:29
and my hope is that my experience
may be helpful to somebody.
may be helpful to somebody.
7
17240
3600
و من امید دارم که شاید تجربه
من برای کسی مفید باشد.
من برای کسی مفید باشد.
00:34
To give you some background on me,
I grew up the youngest of eight.
I grew up the youngest of eight.
8
22520
3576
برای این که پیش زمینه‌‌ای از من داشته باشید،
من کوچکترین فرزند بین ۸ هشت خواهر و برادرانم هستم.
من کوچکترین فرزند بین ۸ هشت خواهر و برادرانم هستم.
00:38
Yes, eight kids in my family.
9
26120
2176
بله، هشت فرزند در خانواده من.
00:40
I have six older brothers and a sister.
10
28320
2336
من شش برادر بزرگتر و یک خواهر دارم.
00:42
To give you a sense of what that's like,
11
30680
2200
برای درک بهتر این موضوع،
00:45
when my family went on vacation,
12
33720
2016
وقتی خانواده من به مسافرت می‌رفت،
00:47
we had a bus.
13
35760
1696
ما یک اتوبوس داشتیم.
00:49
(Laughter)
14
37480
1200
(خنده حاضرین)
00:52
My supermom would drive us all over town
15
40920
2736
مادر فوق العاده من با اتومبیل
ما را به نقاط مختلف شهر می‌برد
ما را به نقاط مختلف شهر می‌برد
00:55
to our various after-school activities --
16
43680
2736
تا فعالیت های فوق العاده
بعد از مدرسه داشته باشیم
بعد از مدرسه داشته باشیم
00:58
not in the bus.
17
46440
1200
البته نه در اتوبوس.
01:00
We had a regular car, too.
18
48920
1720
ما یک خودروی معمولی هم داشتیم.
01:03
She would take me to art classes,
19
51920
1816
او من را به کلاس هنر می‌برد،
01:05
and not just one or two.
20
53760
1256
و آنها یک یا دو تا نبودند.
01:07
She took me to every available art class
from when I was eight to 16,
from when I was eight to 16,
21
55040
5576
از هشت تا شانزده سالگی من را
به همه کلاس‌های هنر موجود می‌برد،
به همه کلاس‌های هنر موجود می‌برد،
01:12
because that's all I wanted to do.
22
60640
1640
چون این تمام چیزی بود
که میخواستم انجام دهم.
که میخواستم انجام دهم.
01:14
She even took a class with me
in New York City.
in New York City.
23
62760
2640
او حتی من را به یک کلاس در نیویورک برد.
01:18
Now, being the youngest of eight,
I learned a few survival skills.
I learned a few survival skills.
24
66040
3696
با بزرگ شدن به عنوان کوچک ترین بین
هشت فرزند، من چندین توانایی بقاء را یاد گرفتم
هشت فرزند، من چندین توانایی بقاء را یاد گرفتم
01:21
Rule number one:
25
69760
1536
قانون شماره یک:
01:23
don't let your big brother
see you do anything stupid.
see you do anything stupid.
26
71320
2960
هیچ وقت اجازه ندهید برادر بزرگتر شما ببیند
شما کار احمقانه ای انجام می‌دهید.
شما کار احمقانه ای انجام می‌دهید.
01:27
So I learned to be quiet and neat
27
75600
2496
پس من یاد گرفتم که ساکت و مرتب
01:30
and careful to follow the rules
and stay in line.
and stay in line.
28
78120
2640
و مراقب باشم که از قوانین سرپیچی نکنم.
01:33
But painting was where I made the rules.
29
81520
3096
ولی نقاشی جایی بود که
من قوانین را درست می کردم.
من قوانین را درست می کردم.
01:36
That was my private world.
30
84640
1640
این دنیای شخصی من بود.
01:39
By 14, I knew I really wanted
to be an artist.
to be an artist.
31
87560
2880
در چهارده سالگی من واقعا
دوست داشتم یک هنرمند باشم.
دوست داشتم یک هنرمند باشم.
01:43
My big plan was to be a waitress
to support my painting.
to support my painting.
32
91880
3320
نقشه بزرگ من این بود که یک پیشخدمت باشم
تا بتوانم از نقاشی خودم حمایت کنم.
تا بتوانم از نقاشی خودم حمایت کنم.
01:48
So I continued honing my skills.
33
96440
1856
پس من ادامه دادم تا
توانایی هایم را عالی کنم.
توانایی هایم را عالی کنم.
01:50
I went to graduate school
and I got an MFA,
and I got an MFA,
34
98320
2136
از دانشگاه فارغ التحصیل شدم
و فوق لیسانس هنر (MFA) گرفتم،
و فوق لیسانس هنر (MFA) گرفتم،
01:52
and at my first solo show,
my brother asked me,
my brother asked me,
35
100480
3296
و در اولین برنامه انفرادی‌ام
برادرم از من سوال کرد،
برادرم از من سوال کرد،
01:55
"What do all these red dots
mean next to the paintings?"
mean next to the paintings?"
36
103800
2976
"این نقطه های قرمز کنار نقاشی
به چه معنی هستند؟"
به چه معنی هستند؟"
01:58
Nobody was more surprised than me.
37
106800
2000
هیچ کس بیشتر از من شگفت زده نشده بود.
02:01
The red dots meant
that the paintings were sold
that the paintings were sold
38
109560
2456
نقطه های قرمز رنگ به این معنی بود
که نقاشی‌ها فروخته شده بودند
که نقاشی‌ها فروخته شده بودند
02:04
and that I'd be able to pay my rent
39
112040
2096
و من می‌توانستم اجاره‌ام را با نقاشی
02:06
with painting.
40
114160
1320
پرداخت کنم.
02:08
Now, my apartment
had four electrical outlets,
had four electrical outlets,
41
116040
3336
حالا، آپارتمان من چهار پریز برق داشت،
02:11
and I couldn't use a microwave
and a toaster at the same time,
and a toaster at the same time,
42
119400
3296
و من نمی توانستم از مایکروفر و
تستر همزمان استفاده کنم،
تستر همزمان استفاده کنم،
02:14
but still, I could pay my rent.
43
122720
2240
ولی به هر حال، می‌توانستم
اجاره‌ام را پرداخت کنم.
اجاره‌ام را پرداخت کنم.
02:17
So I was very happy.
44
125480
1200
پس من خیلی خوشحال بودم.
02:20
Here's a painting
from back around that time.
from back around that time.
45
128000
2120
این یک نقاشی از حدود همان دوران است.
02:23
I needed it to be
as realistic as possible.
as realistic as possible.
46
131400
2136
من نیاز داشتم تا حداکثر
واقعیت‌گرایی را داشته باشد.
واقعیت‌گرایی را داشته باشد.
02:25
It had to be specific and believable.
47
133560
2400
لازم بود تا خاص و باورکردنی باشد.
02:29
This was the place where I was
isolated and in total control.
isolated and in total control.
48
137400
4320
این جایی بود که من کاملا جدا می‌شدم
و کنترل کامل در اختیار داشتم.
و کنترل کامل در اختیار داشتم.
02:35
Since then, I've made a career
of painting people in water.
of painting people in water.
49
143680
3696
از آن به بعد، من به شغل نقاشی
مردم درون آب مشغول هستم.
مردم درون آب مشغول هستم.
02:39
Bathtubs and showers were
the perfect enclosed environment.
the perfect enclosed environment.
50
147400
4016
وان‌های حمام و دوش‌ها
بهترین محیط محصور بودند.
بهترین محیط محصور بودند.
02:43
It was intimate and private,
51
151440
1736
آنها شخصی و خصوصی بودند،
02:45
and water was this complicated challenge
that kept me busy for a decade.
that kept me busy for a decade.
52
153200
4216
و آب این چالش پیچیده‌ای بود
که برای یک دهه من را مشغول کرد.
که برای یک دهه من را مشغول کرد.
02:49
I made about 200 of these paintings,
53
157440
2536
من حدود ۲۰۰ مورد از این نقاشی‌ها کشیدم،
02:52
some of them six to eight feet,
54
160000
1720
بعضی از آنها بین ۱.۸ تا ۲.۵ متر،
02:54
like this one.
55
162440
1240
مثل این.
02:56
For this painting, I mixed flour in
with the bathwater to make it cloudy
with the bathwater to make it cloudy
56
164240
4496
برای این نقاشی، من آرد را با آب وان حمام
مخلوط کردم تا آن را ابری کنم
مخلوط کردم تا آن را ابری کنم
03:00
and I floated cooking oil on the surface
57
168760
2976
و روی سطح آن روغن آشپزی پخش کردم
03:03
and stuck a girl in it,
58
171760
1336
و یک دختر درون آن قرار دادم،
03:05
and when I lit it up,
59
173120
1616
و وقتی به آن نور تاباندم،
03:06
it was so beautiful
I couldn't wait to paint it.
I couldn't wait to paint it.
60
174760
2760
به قدری زیبا بود که نمی‌توانستم
تحمل کنم تا آن را نقاشی کنم.
تحمل کنم تا آن را نقاشی کنم.
03:10
I was driven by this
kind of impulsive curiosity,
kind of impulsive curiosity,
61
178080
3680
من با این نوع کنجکاوی
ضربه ای هدایت می‌شدم،
ضربه ای هدایت می‌شدم،
03:14
always looking for something new to add:
62
182560
1936
همیشه به دنبال اضافه کردن چیزی جدید:
03:16
vinyl, steam, glass.
63
184520
1960
وینیل، بخار، شیشه.
03:19
I once put all this Vaseline
in my head and hair
in my head and hair
64
187000
3776
من یکبار کل وازلین رو
به سر و موی خودم مالیدم
به سر و موی خودم مالیدم
03:22
just to see what that would look like.
65
190800
1840
تا ببینم که چه شکلی خواهد بود.
03:25
Don't do that.
66
193200
1216
این کار رو انجام ندین.
03:26
(Laughter)
67
194440
1440
(خنده حاضرین)
03:30
So it was going well.
68
198120
1696
همه چیز به خوبی پیش می‌رفت.
03:31
I was finding my way.
69
199840
1280
من در حال پیدا کردن راه خودم بودم.
03:33
I was eager and motivated
70
201600
2176
من مشتاق و با انگیزه بودم
03:35
and surrounded by artists,
71
203800
1480
و با هنرمندان احاطه شده بودم،
03:37
always going to openings and events.
72
205880
1920
همیشه در حال رفتن به
افتتاحیه ها و رویدادها.
افتتاحیه ها و رویدادها.
03:40
I was having some success and recognition
73
208320
2896
در حال کسب مقداری موفقیت و شناخته شدن بودم
03:43
and I moved into an apartment
with more than four outlets.
with more than four outlets.
74
211240
3360
و به یک آپارتمان جدید رفتم
که بیشتر از چهار پریز داشت.
که بیشتر از چهار پریز داشت.
03:48
My mom and I would stay up very late
75
216280
1856
من و مادرم شب تا دیر وقت بیدار می‌ماندیم
03:50
talking about our latest ideas
and inspiring each other.
and inspiring each other.
76
218160
3136
درباره آخرین ایده های خود صحبت می کردیم
و به یکدیگر الهام می‌دادیم.
و به یکدیگر الهام می‌دادیم.
03:53
She made beautiful pottery.
77
221320
1720
او سفالگری زیبایی انجام می‌داد.
03:56
I have a friend named Bo
who made this painting
who made this painting
78
224960
2456
من یک دوست به نام بُوُ دارم
که این نقاشی را
که این نقاشی را
03:59
of his wife and I dancing by the ocean,
79
227440
2376
از همسرش و من در حال رقص
در اقیانوس کشیده است،
در اقیانوس کشیده است،
04:01
and he called it "The Light Years."
80
229840
1667
و او این را "سال‌های روشن" نامیده است.
04:03
I asked him what that meant, and he said,
81
231960
2616
من از او پرسیدم که این به چه
معنی است و او گفت،
معنی است و او گفت،
04:06
"Well, that's when you've stepped
into adulthood, you're no longer a child,
into adulthood, you're no longer a child,
82
234600
3560
"خوب، زمانی است که شما به بزرگسالی پا
گذاشته‌اید و دیگر یک کودک نیستید،
گذاشته‌اید و دیگر یک کودک نیستید،
04:10
but you're not yet weighed down
by the responsibilities of life."
by the responsibilities of life."
83
238960
3360
ولی هنوز زیر بار مسئولیت‌های
زندگی خم نشده‌اید."
زندگی خم نشده‌اید."
04:15
That was it. It was the light years.
84
243000
1720
همین بود. این سال های روشن بود.
04:18
On October 8, 2011,
85
246560
1976
در ۸ اکتبر سال ۲۰۱۱،
04:20
the light years came to an end.
86
248560
2056
سال‌های روشن به پایان رسیدند.
04:22
My mom was diagnosed with lung cancer.
87
250640
1880
تشخیص داده شد مادر من سرطان ریه دارد.
04:27
It had spread to her bones,
and it was in her brain.
and it was in her brain.
88
255160
2450
سرطان به استخوان هایش نفوذ کرده بود
و حتی در مغر او بود.
و حتی در مغر او بود.
04:30
When she told me this, I fell to my knees.
89
258680
2255
وقتی این را به من گفت، من به زانو افتادم.
04:32
I totally lost it.
90
260959
1241
من کاملا شکست خورده بودم.
04:35
And when I got myself together
and I looked at her,
and I looked at her,
91
263720
2416
و وقتی به خودم آمدم و به او نگاه کردم،
04:38
I realized, this isn't about me.
92
266160
1576
متوجه شدم این درباره من نیست.
04:39
This is about figuring out
how to help her.
how to help her.
93
267760
2040
این درباره یافتن راهی است تا به او کمک کنم.
04:43
My father is a doctor,
94
271000
1416
پدر من یک پزشک است،
04:44
and so we had a great advantage
having him in charge,
having him in charge,
95
272440
3576
و داشتن او در خانواده یک
مزیت بزرگ برای ما بود،
مزیت بزرگ برای ما بود،
04:48
and he did a beautiful job
taking care of her.
taking care of her.
96
276040
2160
و او یک کار خیلی زیبا
با مراقبت از مادرم انجام داد.
با مراقبت از مادرم انجام داد.
04:50
But I, too, wanted to do
everything I could to help,
everything I could to help,
97
278720
2776
ولی من نیز، میخواستم هر کاری
می‌توانستم برای کمک به او انجام دهم،
می‌توانستم برای کمک به او انجام دهم،
04:53
so I wanted to try everything.
98
281520
2576
پس من میخواستم همه چیز را امتحان کنم.
04:56
We all did.
99
284120
1200
همه ما کردیم.
04:57
I researched alternative medicines,
100
285720
1936
من درباره داروهای جایگزین، رژیم‌ها،
04:59
diets, juicing, acupuncture.
101
287680
3080
آبمیوه ها و طب سوزنی تحقیق کردم.
05:03
Finally, I asked her,
102
291600
1376
در نهایت، از او سوال کردم،
05:05
"Is this what you want me to do?"
103
293000
1600
"آیا این چیزی است که
می خواهی من انجام دهم؟"
می خواهی من انجام دهم؟"
05:07
And she said, "No."
104
295280
1240
و او گفت، "نه".
05:09
She said, "Pace yourself.
I'm going to need you later."
I'm going to need you later."
105
297360
3120
او گفت، "آرام بگیر،
بعدا به تو نیاز خواهم داشت."
بعدا به تو نیاز خواهم داشت."
او می‌دانست چه اتفاقی
در حال افتادن بود،
در حال افتادن بود،
05:16
She knew what was happening,
106
304160
1736
و او چیزی را می‌دانست که دکترها و متخصصین
05:17
and she knew what the doctors
107
305920
1416
05:19
and the experts
and the internet didn't know:
and the internet didn't know:
108
307360
2496
و اینترنت نمی‌دانستند:
05:21
how she wanted to go through this.
109
309880
1960
شیوه‌ای که او می‌خواست
این دوران را سپری کند.
این دوران را سپری کند.
05:24
I just needed to ask her.
110
312600
1240
من فقط نیاز داشتم
تا از او سوال کنم.
تا از او سوال کنم.
05:27
I realized that if I tried to fix it,
111
315840
2096
متوجه شدم که، اگر بخواهم شیوه ای که
او می‌خواهد آن دوران را سپری کند را تغییر دهم
او می‌خواهد آن دوران را سپری کند را تغییر دهم
05:29
I would miss it.
112
317960
1200
آن را از دست می‌دادم.
05:32
So I just started to be with her,
113
320440
1616
پس من شروع کردم تا فقط با او باشم،
05:34
whatever that meant
and whatever situation came up,
and whatever situation came up,
114
322080
2400
هر معنی که این داشت
و هر شرایطی که به وجود امد،
و هر شرایطی که به وجود امد،
05:37
just really listen to her.
115
325400
1360
فقط میخواستم به او گوش کنم.
05:40
If before I was resisting,
then now I was surrendering,
then now I was surrendering,
116
328320
4040
اگر قبل من مقاومت می‌کردم،
پس الان داشتم تسلیم می‌شدم،
پس الان داشتم تسلیم می‌شدم،
05:45
giving up trying to control
the uncontrollable
the uncontrollable
117
333200
2616
منصرف شدن از تلاش برای کنترل
چیزی که قابل کنترل نبود
چیزی که قابل کنترل نبود
05:47
and just being there in it with her.
118
335840
2560
و فقط میخواستم در کنار او باشم.
05:51
Time slowed down,
119
339760
1200
زمان آهسته شود،
05:53
and the date was irrelevant.
120
341840
1520
و تاریخ بی ربط شود.
05:57
We developed a routine.
121
345000
1480
عادت کردم که
05:59
Early each morning I would crawl
into bed with her and sleep with her.
into bed with her and sleep with her.
122
347440
3320
هر روز صبح زود من سینه خیز به تخت او مبروم و کنار او بخوابم.
06:03
My brother would come for breakfast
123
351160
1696
برادر م برای صبحانه می‌آمد
06:04
and we'd be so glad to hear
his car coming up the driveway.
his car coming up the driveway.
124
352880
2776
و ما خوشحال می‌شدیم که صدای
خودرو او را در مقابل خانه می‌شنیدیم.
خودرو او را در مقابل خانه می‌شنیدیم.
06:07
So I'd help her up and take both her hands
125
355680
2760
من به او کمک می‌کردم تا ب
نشیند و دستان او را می‌گرفتم
نشیند و دستان او را می‌گرفتم
06:11
and help her walk to the kitchen.
126
359200
1920
و کمک می‌کردم تا به اشپزخانه برود.
06:13
She had this huge mug she made
127
361960
3256
او لیوان بزرگی داشت که خودش ساخته بود
06:17
she loved to drink her coffee out of,
128
365240
1800
و عاشق قهوه نوشیدن در آن
06:19
and she loved Irish soda bread
for breakfast.
for breakfast.
129
367800
2160
و عاشق نان جوش شیرین ایرلندی برای صبحانه بود.
06:23
Afterwards was the shower,
130
371600
1376
بعد از آن نوبت حمام بود،
06:25
and she loved this part.
131
373000
1256
و او عاشق این قسمت بود.
06:26
She loved the warm water,
132
374280
1536
او عاشق آب گرم بود،
06:27
so I made this as indulgent as I could,
133
375840
3456
و من این کار را با بخشندگی
تمام انجام می‌دادم،
تمام انجام می‌دادم،
06:31
like a spa.
134
379320
1200
مثل یک آبگرم معدنی.
06:33
My sister would help sometimes.
135
381360
1736
بعضی اوقات خواهرم کمک می‌کرد.
06:35
We had warm towels
136
383120
2296
بلافاصله بعد از ان ما حوله‌های گرم و
06:37
and slippers ready immediately
137
385440
2136
دمپایی آماده داشتیم
06:39
so she never got cold for a second.
138
387600
1960
و او حتی برای یک لحظه هم سرد نمی‌شد.
06:42
I'd blow-dry her hair.
139
390920
1280
من مو‌های او را خشک می‌کردم.
06:45
My brothers would come in the evenings
and bring their kids,
and bring their kids,
140
393200
2856
برادرهای من عصرها با فرزندانشان می‌آمدند،
06:48
and that was the highlight of her day.
141
396080
1840
و این نقطه برجسته روز او بود.
06:51
Over time, we started to use a wheelchair,
142
399080
2320
در طول زمان ما مجبور به
استفاده از صندلی چرخدار شدیم،
استفاده از صندلی چرخدار شدیم،
06:54
and she didn't want to eat so much,
143
402080
1696
و او خیلی تمایلی به غذا خوردن نداشت،
06:55
and she used the tiniest little teacup
we could find to drink her coffee.
we could find to drink her coffee.
144
403800
5160
و او کوچکترین فنجان را برای نوشیدن قهوه استفاده می‌کرد.
07:03
I couldn't support her myself anymore,
145
411120
1856
من هم دیگر قادر به نگهداری از او نبودم،
07:05
so we hired an aide
to help me with the showers.
to help me with the showers.
146
413000
2280
پس ما یک کمکار استخدام کردیم
تا برای حمام بردن به من کمک کند.
تا برای حمام بردن به من کمک کند.
07:08
These simple daily activities
147
416440
2616
این فعالیت های ساده روزانه
07:11
became our sacred ritual,
148
419080
1760
تبدیل به تشریفات مقدس ما شدند،
07:13
and we repeated them day after day
149
421920
1816
و ما هر روز با پیشرفت سرطان
07:15
as the cancer grew.
150
423760
1200
آنها را تکرار می‌کردیم.
07:17
It was humbling and painful
151
425560
2136
این فروتنی و دردناک بود
07:19
and exactly where I wanted to be.
152
427720
3000
و دقیقا جایی بود که من میخواستم آنجا باشم.
07:24
We called this time "the beautiful awful."
153
432160
2280
این بار ما این را "زیبای ناخوشایند" نامیدیم.
07:28
She died on October 26, 2012.
154
436280
3696
او در ۲۶ اکتبر سال ۲۰۱۲ درگدشت.
07:32
It was a year and three weeks
after her diagnosis.
after her diagnosis.
155
440000
3680
یک سال و سه هفته بعد
از تشخیص بیماری او بود.
از تشخیص بیماری او بود.
07:36
She was gone.
156
444760
1200
او رفته بود.
07:41
My brothers, sister, and father and I
157
449520
1976
برادرانم، خواهرم و پدرم
07:43
all came together in this
supportive and attentive way.
supportive and attentive way.
158
451520
3600
همه با این روش کمک به کنار هم آمده بودیم.
07:47
It was as though our whole family dynamic
159
455903
1953
مثل این بود که پویایی کل خانواده
07:49
and all our established roles vanished
160
457880
2056
و تمام نقش های مقرر ما ناپدید شدند
07:51
and we were just
all together in this unknown,
all together in this unknown,
161
459960
2656
و همه ما در این حس ناشناخته کنار هم بودیم،
07:54
feeling the same thing
162
462640
1856
یک حس مشترک داشتیم
07:56
and taking care of each other.
163
464520
1480
و در حال مراقبت از یکدیگر بودیم.
07:59
I'm so grateful for them.
164
467640
2280
من برای داشتن آنها خیلی شکرگزار هستم.
08:05
As someone who spends most
of my time alone in a studio working,
of my time alone in a studio working,
165
473160
3616
به عنوان کسی که بیشتر وقتم
را در استودیو تنها کار میکنم
را در استودیو تنها کار میکنم
08:08
I had no idea that this kind of connection
166
476800
2856
من هیچ ایده‌ای نداشتم که این نوع ارتباط
08:11
could be so important, so healing.
167
479680
2936
می‌توانست این مقدار مهم و التیام بخش باشد.
08:14
This was the most important thing.
168
482640
1800
این مهمترین چیز بود.
08:18
It was what I always wanted.
169
486120
1400
چیزی بود که من همیشه میخواستم.
08:21
So after the funeral, it was time
for me to go back to my studio.
for me to go back to my studio.
170
489160
4760
بعد از مراسم تدفین وقت این بود
که به استودیو برگردم.
که به استودیو برگردم.
08:27
So I packed up my car
and I drove back to Brooklyn,
and I drove back to Brooklyn,
171
495600
2816
من خودروم را برداشتم و به بروکلین برگشتم،
08:30
and painting is what I've always done,
so that's what I did.
so that's what I did.
172
498440
2920
و نقاشی چیزی است که همیشه خواسته‌ام
انجام دهم، پس آن را انجام دادم.
انجام دهم، پس آن را انجام دادم.
08:34
And here's what happened.
173
502400
1280
و این چیزی است که اتفاق افتاد.
08:39
It's like a release of everything
that was unraveling in me.
that was unraveling in me.
174
507120
4360
این مثل رهایی همه ریشه‌های درونی من بود.
08:45
That safe, very, very carefully
rendered safe place
rendered safe place
175
513919
4976
آن مکان امن، مکانی که با دقت
خیلی خیلی زیاد امن شده بود
خیلی خیلی زیاد امن شده بود
08:50
that I created in all my other paintings,
176
518919
2937
که من در تمام دیگر نقاشی‌هایم ایجاد کردم،
08:53
it was a myth.
177
521880
1255
آن یک افسانه بود.
08:55
It didn't work.
178
523159
1201
درست کار نکرد.
08:57
And I was afraid, because
I didn't want to paint anymore.
I didn't want to paint anymore.
179
525280
2800
و من ترسیده بودم، چون
دیگر نمی‌خواستم نقاشی کنم.
دیگر نمی‌خواستم نقاشی کنم.
09:03
So I went into the woods.
180
531120
1456
پس به جنگل رفتم.
09:04
I thought, I'll try that, going outside.
181
532600
3616
فکر کردم، بیرون رفتن را امتحان میکنم.
09:08
I got my paints,
and I wasn't a landscape painter,
and I wasn't a landscape painter,
182
536240
3816
رنگ هایم را برداشتم
من یک نقاش منظره نبودم،
من یک نقاش منظره نبودم،
09:12
but I wasn't really
much of any kind of painter at all,
much of any kind of painter at all,
183
540080
2616
ولی در حقیقت خیلی هیچ نوع نقاشی نبودم،
09:14
so I had no attachment, no expectation,
184
542720
2496
پس هیچ وابستگی و انتظاری نداشتم،
09:17
which allowed me to be reckless and free.
185
545240
3056
که به من اجازه داد بی‌پروا و آزاد باشم.
09:20
I actually left one of these wet paintings
186
548320
2056
من واقعا یکی از این نقاشی‌های خیس را
09:22
outside overnight
187
550400
1920
شب بیرون گذاشتم
09:25
next to a light in the woods.
188
553000
3176
در کنار نور در جنگل.
09:28
By the morning it was lacquered with bugs.
189
556200
2960
صبح سطح آن با حشرات پوشیده شده بود.
09:32
But I didn't care.
It didn't matter. It didn't matter.
It didn't matter. It didn't matter.
190
560520
2616
ولی برای من اهمیت نداشت. مهم نبود.
09:35
I took all these paintings
back to my studio,
back to my studio,
191
563160
2376
من تمام این نقاشی‌ها را به استودیو برگرداندم،
09:37
and scraped them, and carved into them,
192
565560
2656
صفحه آنها را تراشیدم و آنها را تمیز کردم،
09:40
and poured paint thinner on them,
193
568240
2496
و رقیق کننده رنگ روی انها ریختم
09:42
put more paint on top, drew on them.
194
570760
2296
و رنگ بیشتری رنگ روی آنها
ریختم و روی آنها نقاشی کردم.
ریختم و روی آنها نقاشی کردم.
09:45
I had no plan,
195
573080
1200
هیچ برنامه ای نداشتم،
09:47
but I was watching what was happening.
196
575320
1810
ولی اتفاقات در حال رخ دادن را تماشا می‌کردم.
09:50
This is the one with all the bugs in it.
197
578680
1905
این همان نقاشی با همه حشرات درون آن بود.
09:53
I wasn't trying to represent a real space.
198
581960
2136
من برای نشان دادن یک
فضای واقعی تلاش نمیکردم.
فضای واقعی تلاش نمیکردم.
09:56
It was the chaos and the imperfections
that were fascinating me,
that were fascinating me,
199
584120
4456
این هرج و مرج و نقص ها بودند
که من را شگفت زده می‌کردند،
که من را شگفت زده می‌کردند،
10:00
and something started to happen.
200
588600
1680
و اتفاقی شروع به رخ دادن کرد بود.
10:03
I got curious again.
201
591680
1480
من دوباره کنجکاو شدم.
10:06
This is another one from the woods.
202
594320
2200
این یکی دیگر از جنگل است.
10:10
There was a caveat now, though.
203
598320
1816
اگر چه این یک هشدار بود.
10:12
I couldn't be controlling
the paint like I used to.
the paint like I used to.
204
600160
2936
من نمی‌توانستم رنگ را مثل قبل کنترل کنم.
10:15
It had to be about implying
and suggesting,
and suggesting,
205
603120
3016
این باید چیزی برای ارائه می‌داشت
10:18
not explaining or describing.
206
606160
2720
نه اینکه توضیح می دادم یا توصیف می‌کردم.
10:21
And that imperfect,
chaotic, turbulent surface
chaotic, turbulent surface
207
609760
4256
و آن صفحه ناقص، پر هرج و مرج و آشفته
10:26
is what told the story.
208
614040
1800
بود که داستان را می‌گفت.
10:30
I started to be as curious
as I was when I was a student.
as I was when I was a student.
209
618240
3200
من شروع به کنجکاو شدن کردم،
درست مثل زمانی که دانش آموز بودم.
درست مثل زمانی که دانش آموز بودم.
مرحله بعد این بود که میخواستم
مردم را در نقاشی‌ها قرار دهم،
مردم را در نقاشی‌ها قرار دهم،
10:34
So the next thing was I wanted
to put figures in these paintings, people,
to put figures in these paintings, people,
210
622000
4096
و من عاشق این محیط جدید بودم،
10:38
and I loved this new environment,
211
626120
1776
پس من میخواستم هم مردم
و هم این فضا را داشته باشم.
و هم این فضا را داشته باشم.
10:39
so I wanted to have
both people and this atmosphere.
both people and this atmosphere.
212
627920
4280
وقتی ایده چگونگی
انجام این کار به ذهنم رسید،
انجام این کار به ذهنم رسید،
10:45
When the idea hit me of how to do this,
213
633760
2136
به نوعی حالت تهوع و سرگیجه گرفتم،
10:47
I got kind of nauseous and dizzy,
214
635920
2776
که احتمالا فقط آدرنالین است
10:50
which is really just adrenaline, probably,
215
638720
2856
ولی برای من یک نشانه خوب است.
10:53
but for me it's a really good sign.
216
641600
2936
و حالا میخواهم چیزی که روی
آن کار میکنم را به شما نشان دهم.
آن کار میکنم را به شما نشان دهم.
10:56
And so now I want to show you
what I've been working on.
what I've been working on.
217
644560
3136
10:59
It's something I haven't shown yet,
and it's like a preview, I guess,
and it's like a preview, I guess,
218
647720
4056
چیزی است که هنوز نمایش نداده ام
و فکر کنم مثل یک پیش نمایش است،
و فکر کنم مثل یک پیش نمایش است،
11:03
of my upcoming show,
219
651800
1256
از نمایش من در آینده نزدیک
11:05
what I have so far.
220
653080
1200
چیزی که تا الان دارم.
11:08
Expansive space
221
656280
1680
فضایی گشترده
11:11
instead of the isolated bathtub.
222
659000
2080
به جای وان حمام شده.
11:13
I'm going outside instead of inside.
223
661480
2160
من به جای درون ماندن به بیرون می‌روم.
11:17
Loosening control,
224
665480
1200
دیگر نقاشی را کنترل نمیکردم،
11:19
savoring the imperfections,
225
667880
2016
از نواقص لذت می‌برم،
11:21
allowing the --
226
669920
1200
اجازه می‌دهم --
11:24
allowing the imperfections.
227
672160
1680
به نواقص اجازه می‌دهم.
11:27
And in that imperfection,
228
675680
1656
و در این نقص،
11:29
you can find a vulnerability.
229
677360
1896
می‌توانید یک آسیب پذیری پیدا کنید.
11:31
I could feel my deepest intention,
what matters most to me,
what matters most to me,
230
679280
4160
من می‌توانستم حس کنم که عمیق‌ترین و
پر‌اهمیت ترین چیز برای من،
پر‌اهمیت ترین چیز برای من،
11:38
that human connection
231
686000
1200
این رابطه انسانی
11:40
that can happen in a space
where there's no resisting or controlling.
where there's no resisting or controlling.
232
688400
3920
که می‌تواند در یک مکان بدون
هیچ مقاومت و کنترلی اتفاق بیفتد.
هیچ مقاومت و کنترلی اتفاق بیفتد.
11:45
I want to make paintings about that.
233
693560
1715
من میخواهم دوباره این نقاشی کنم.
11:50
So here's what I learned.
234
698280
1280
خُب این چیزی است که من یاد گرفتم.
11:53
We're all going to have
big losses in our lives,
big losses in our lives,
235
701240
3000
همه ما فقدان‌های بزرگی
در زندگی خواهیم داشت،
در زندگی خواهیم داشت،
11:57
maybe a job or a career,
236
705000
2056
شاید یک شغل و حرفه،
11:59
relationships, love, our youth.
237
707080
3280
رابطه، عشق، جوانی ما
12:03
We're going to lose our health,
238
711520
2216
ما سلامتی خود را از دست خواهیم داد،
12:05
people we love.
239
713760
1200
افرادی که دوست داریم.
12:08
These kinds of losses
are out of our control.
are out of our control.
240
716240
2416
این نوع فقدان‌ها از کنترل ما خارج هستند.
12:10
They're unpredictable,
241
718680
1200
آنها غیرقابل پیش‌بینی هستند،
12:12
and they bring us to our knees.
242
720720
1600
و ما را به زانو در می‌آورند.
12:15
And so I say, let them.
243
723520
2000
و من می‌گویم، به آنها اجازه دهید.
12:18
Fall to your knees. Be humbled.
244
726840
2560
به زانو بیفتید. فروتن باشید.
12:22
Let go of trying to change it
245
730920
1720
دست از تلاش برای تغییر آن یا
12:25
or even wanting it to be different.
246
733280
1680
حتی خواستن تفاوت آن بردارید.
12:27
It just is.
247
735440
1360
آن به همین صورت است.
12:31
And then there's space,
248
739160
1456
و بعد، فضا وجود دارد،
12:32
and in that space feel your vulnerability,
249
740640
3176
در آن فضا عیب های خود را،
12:35
what matters most to you,
250
743840
1696
مهمترین چیزهای برای خود،
12:37
your deepest intention.
251
745560
1680
عمیق ترین قصدتان را حس کنید.
12:40
And be curious to connect
252
748640
1680
و برای ارتباط با
12:43
to what and who is really here,
253
751600
3120
افراد و چیزهایی که اینجا هستند،
12:47
awake and alive.
254
755440
1800
بیدار و زنده هستند، کنجکاو باشید.
12:50
It's what we all want.
255
758120
1360
این چیزی است که همه ما می‌خواهیم.
12:52
Let's take the opportunity
to find something beautiful
to find something beautiful
256
760800
3120
اجازه دهید تا از این شانس
استفاده کنیم تا چیزی زیبا
استفاده کنیم تا چیزی زیبا
12:56
in the unknown, in the unpredictable,
257
764720
2960
در ناشناخته‌ها، در غیر قابل پیش‌بینی‌ها
13:00
and even in the awful.
258
768760
1320
و حتی در ناخوشایندی‌ها پیدا کنیم.
13:03
Thank you.
259
771320
1216
ممنون.
13:04
(Applause)
260
772560
3079
(تشویق حاضرین)
ABOUT THE SPEAKER
Alyssa Monks - PainterAlyssa Monks transfers the intimacy and vulnerability of human experience onto a painted surface.
Why you should listen
Alyssa Monks blurs the line between abstraction and realism through layering different spaces and moments in her paintings. Using semi-transparent filters of glass, vinyl, steam and water to flip background and foreground in her 10-year water series, she seduced the viewer into shallow spaces. Today, she is imposing a transparent landscape of infinite space over her emotionally evocative subjects.
The tension in her mostly large-scale paintings is sustained not only by the composition but also by the surface treatment itself. Each brushstroke is thickly applied oil paint, like a fossil recording every gesture and decision, expressing the energetic and empathic experience of the handmade object.
Monks's work is represented by Forum Gallery in New York City. She lives and paints in Williamsburg, Brooklyn. Her latest solo exhibition "Resolution" took place March and April of 2016 at Forum Gallery. Monks's paintings have been the subject of numerous solo and group exhibitions including "Intimacy" at the Kunst Museum in Ahlen, Germany and "Reconfiguring the Body in American Art, 1820–2009" at the National Academy Museum of Fine Arts, New York. Her work is represented in public and private collections, including the Savannah College of Arts, the Somerset Art Association, Fullerton College, the Seavest Collection and the collections of Eric Fischl, Howard Tullman, Gerrity Lansing, Danielle Steele, Alec Baldwin and Luciano Benetton.
Born 1977 in New Jersey, Monks began oil painting as a child. She studied at The New School in New York and Montclair State University and earned her B.A. from Boston College in 1999. During this time she studied painting at Lorenzo de’ Medici in Florence. She went on to earn her M.F.A from the New York Academy of Art, Graduate School of Figurative Art in 2001. She completed an artist in residency at Fullerton College in 2006 and has lectured and taught at universities and institutions nationwide. She continues to offer workshops and lectures regularly.
Monks has been awarded the Elizabeth Greenshields Foundation Grant for Painting three times and serves as a member of the New York Academy of Art's Board of Trustees.
Alyssa Monks | Speaker | TED.com