ABOUT THE SPEAKER
Amanda Palmer - Musician, blogger
Alt-rock icon Amanda Fucking Palmer believes we shouldn't fight the fact that digital content is freely shareable -- and suggests that artists can and should be directly supported by fans.

Why you should listen

Amanda Palmer commands attention. The singer-songwriter-blogger-provocateur, known for pushing boundaries in both her art and her lifestyle, made international headlines this year when she raised nearly $1.2 million via Kickstarter (she’d asked for $100k) from nearly 25,000 fans who pre-ordered her new album, Theatre Is Evil.
 
But the former street performer, then Dresden Dolls frontwoman, now solo artist hit a bump the week her world tour kicked off. She revealed plans to crowdsource additional local backup musicians in each tour stop, offering to pay them in hugs, merchandise and beer per her custom. Bitter and angry criticism ensued (she eventually promised to pay her local collaborators in cash). And it's interesting to consider why. As Laurie Coots suggests: "The idea was heckled because we didn't understand the value exchange -- the whole idea of asking the crowd for what you need when you need it and not asking for more or less."

Summing up her business model, in which she views her recorded music as the digital equivalent of street performing, she says: “I firmly believe in music being as free as possible. Unlocked. Shared and spread. In order for artists to survive and create, their audiences need to step up and directly support them.”

Amanda's non-fiction book, The Art of Asking, digs deeply into the topics she addressed in her TED Talk. 

More profile about the speaker
Amanda Palmer | Speaker | TED.com
TED2013

Amanda Palmer: The art of asking

آماندا پالمر: هنر درخواست کردن

Filmed:
11,975,201 views

آماندا پالمر می گوید: "مردم را برای پرداخت پول برای موسیقی مجبور نکنید." و اضافه می کند، "به آن ها اجازه دهید این کار را بکنند." در سخنرانی پر هیجانی که با توصیف روز های فعالیت هنریش به عنوان یک هنرمند خیابانی شروع می شود (انداختن یک دلار در کلاه برای عروس ۳ متری!)، او ارتباطی جدید را بین هنرمند و طرفدارانش امتحان می کند.
- Musician, blogger
Alt-rock icon Amanda Fucking Palmer believes we shouldn't fight the fact that digital content is freely shareable -- and suggests that artists can and should be directly supported by fans. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:26
(Breathesنفس می کشد in, breathesتنفس می کند out)
0
10101
6039
(نفس عمیق)
00:33
So I didn't always make my livingزندگي كردن from musicموسیقی.
1
17435
4045
من همیشه از راه موسیقی پول در نمی آوردم.
00:37
For about the fiveپنج yearsسالها after graduatingفارغ التحصیلی
2
21480
2169
به مدت پنج سال پس از فارغ التحصیلی
00:39
from an upstandingباقیمانده liberalلیبرال artsهنر universityدانشگاه,
3
23649
3367
از یک دانشگاه شناخته شده ی علوم انسانی،
00:42
this was my day jobکار.
4
27016
4087
این کار روزانه ی من بود.
00:47
I was a self-employedخویش فرما livingزندگي كردن statueمجسمه calledبه نام the 8-Foot-پا Brideعروس,
5
31103
4568
من یک مجسمه ی متحرک بودم به نام "عروس ۳ متری" که برای خودم کار می کردم،
00:51
and I love tellingگفتن people l did this for a jobکار,
6
35671
3568
و من دوست دارم به بقیه بگویم که زمانی این کار را به عنوان یک شغل انجام می دادم،
00:55
because everybodyهمه always wants to know,
7
39239
2027
زیرا همه همیشه می خواهند بدانند،
00:57
who are these freaksfreaks in realواقعی life?
8
41266
3134
این آدم های عجیب و غریب در زندگی واقعی چه کار می کنند؟
01:00
Helloسلام.
9
44400
1810
سلام!
01:02
I paintedنقاشی شده myselfخودم whiteسفید one day, stoodایستاد on a boxجعبه,
10
46210
2861
من هر روز صورتم را با کرم پودر سفید می کردم، روی یک جعبه می ایستادم،
01:04
put a hatکلاه or a can at my feetپا,
11
49071
2408
یک کلاه یا قوطی روی پاهایم می گذاشتم،
01:07
and when someoneکسی cameآمد by and droppedکاهش یافته است in moneyپول,
12
51479
2196
و وقتی کسی می آمد و در آن پولی می گذاشت،
01:09
I handedدست them a flowerگل and some intenseشدید eyeچشم contactتماس.
13
53675
8061
به او یک گل می دادم و عمیقاً در چشم هایش نگاه می کردم.
01:17
And if they didn't take the flowerگل,
14
61736
1471
و اگر آن ها گل را نمی گرفتند،
01:19
I threwپرتاب کرد in a gestureژست of sadnessغمگینی and longingاشتیاق
15
63207
4466
با حالت اندوه و حسرت آن ها را بدرقه می کردم.
01:23
as they walkedراه می رفت away.
16
67673
4065
با حالت اندوه و حسرت آن ها را بدرقه می کردم.
01:27
(Laughterخنده)
17
71738
3322
(خنده ی حاضرین)
01:30
So I had the mostاکثر profoundعمیق encountersبرخورد می کند with people,
18
75060
4324
بنابراین من عمیق ترین ارتباط ها را با مردم تجربه کردم،
01:35
especiallyبه خصوص lonelyتنهایی people who lookedنگاه کرد
19
79384
1865
مخصوصاً افراد تنهایی که به نظر می آمد
01:37
like they hadn'tتا به حال نیست talkedصحبت کرد to anyoneهر کسی in weeksهفته ها,
20
81249
3096
هفته هاست با هیچکس صحبت نکرده اند،
01:40
and we would get this beautifulخوشگل momentلحظه
21
84345
3773
و ما اجازه می دادیم این لحظه ی طولانی زیبای ارتباط چشمی در یک خیابان اتفاق بیفتد،
01:44
of prolongedطولانی مدت eyeچشم contactتماس beingبودن allowedمجاز in a cityشهر streetخیابان,
22
88118
4511
و ما اجازه می دادیم این لحظه ی طولانی زیبای ارتباط چشمی در یک خیابان اتفاق بیفتد،
01:48
and we would sortمرتب سازی of fallسقوط in love a little bitبیت.
23
92629
3375
و می توان گفت کمی به هم علاقمند می شدیم.
01:51
And my eyesچشم ها would say, "Thank you. I see you."
24
96004
5762
من با چشمانم می گفتم، "متشکرم. من تو را می بینم و احساس می کنم."
01:57
And theirخودشان eyesچشم ها would say,
25
101766
2528
و آن ها با چشمانشان می گفتند،
02:00
"Nobodyهيچ كس ever seesمی بیند me. Thank you."
26
104294
6187
"هیچکس مرا نمی بیند. متشکرم."
02:06
And I would get harassedمزاحم sometimesگاه گاهی.
27
110481
1876
و گاهی اوقات نیز مورد آزار و اذیت قرار می گرفتم.
02:08
People would yellفریاد زدن at me from theirخودشان passingگذراندن carsماشین ها.
28
112357
1964
بعضی ها از داخل ماشین هایی که می گذشتند سر من داد می زدند.
02:10
"Get a jobکار!"
29
114321
2281
"برو کار کن!"
02:12
And I'd be, like, "This is my jobکار."
30
116602
3439
و من می خواستم بگویم، "این کار من است."
02:15
But it hurtصدمه, because it madeساخته شده me fearترس
31
120041
3733
اما این حرف مرا ناراحت می کرد،
02:19
that I was somehowبه نحوی doing something un-joblikeغیر شغل
32
123774
3657
زیرا باعث می شد فکر کنم کاری که انجام می دهم واقعاً یک کار نیست
02:23
and unfairغیر منصفانه, shamefulشرم آور.
33
127431
3456
و یک کار کاذب است، و خجالت آور است.
02:26
I had no ideaاندیشه how perfectکامل a realواقعی educationتحصیلات I was gettingگرفتن
34
130887
5132
من نمی دانستم که بر روی همین جعبه چه درس های بزرگی برای آینده ی موسیقیم می گرفتم.
02:31
for the musicموسیقی businessکسب و کار on this boxجعبه.
35
136019
2736
من نمی دانستم که بر روی همین جعبه چه درس های بزرگی برای آینده ی موسیقیم می گرفتم.
02:34
And for the economistsاقتصاددانان out there,
36
138755
1499
و شاید برای اقتصاد دان های این جمع جالب باشد،
02:36
you mayممکن است be interestedعلاقه مند to know I actuallyدر واقع madeساخته شده a prettyبسیار predictableقابل پیش بینی incomeدرآمد,
37
140254
3605
شاید شما علاقمند باشید بدانید که من همیشه درآمد تقریباً ثابت و قابل پیش بینی داشتم،
02:39
whichکه was shockingتکان دهنده to me
38
143859
1703
که واقعاً برایم تعجب آور بود
02:41
givenداده شده I had no regularمنظم customersمشتریان,
39
145562
2609
با توجه به این که من هیچ مشتری همیشگی نداشتم،
02:44
but prettyبسیار much 60 bucksدلارها on a Tuesdayسهشنبه, 90 bucksدلارها on a Fridayجمعه.
40
148171
3288
اما غالباً سه شنبه ها ۶۰ دلار در می آوردم؛ و جمعه ها ۹۰ دلار.
02:47
It was consistentاستوار.
41
151459
1537
و این درآمد ثابت بود.
02:48
And meanwhileدر همین حال, I was touringتور locallyبه صورت محلی
42
152996
2494
و هم زمان با این کار، در اطراف آن منطقه سفر می کردم
02:51
and playingبازی کردن in nightclubsکاباره ها with my bandباند, the Dresdenدرسدن Dollsعروسک ها.
43
155490
2102
و در کاباره ها با گروهم، درسدن دالز (the Dresden Dolls) ، اجرای موسیقی داشتیم.
02:53
This was me on pianoپیانو, a geniusنابغه drummerدرامر.
44
157592
2476
فردی که پشت پیانو نشسته است من هستم، و آن فرد هم درامر فوق العاده ی گروه است.
02:55
I wroteنوشت the songsآهنگ ها, and eventuallyدر نهایت
45
160068
2033
من آهنگ ها را می نوشتم و تنظیم می کردم
02:58
we startedآغاز شده makingساخت enoughکافی moneyپول that I could quitترک beingبودن a statueمجسمه,
46
162101
3990
و تدریجاً درآمد ما به حدی رسید که توانستم شغل مجسمه ی متحرکم را رها کنم،
03:01
and as we startedآغاز شده touringتور,
47
166091
2352
ولی وقتی شروع به سفر کردیم،
03:04
I really didn't want to loseاز دست دادن this senseاحساس
48
168443
2117
اصلاً نمی خواستم حس داشتن ارتباط مستقیم با مردم را از دست بدهم، چون واقعاً آن را دوست داشتم.
03:06
of directمستقیم connectionارتباط with people, because I lovedدوست داشتنی it.
49
170560
3262
اصلاً نمی خواستم حس داشتن ارتباط مستقیم با مردم را از دست بدهم، چون واقعاً آن را دوست داشتم.
03:09
So after all of our showsنشان می دهد, we would signامضا کردن autographsautographs
50
173822
3185
بنابراین بعد از تمام نمایش‌هایمان، ما برای طرفدارانمان عکس امضا می کردیم،
03:12
and hugدر آغوش گرفتن fansطرفداران and hangآویزان شدن out and talk to people,
51
177007
3241
آن ها را در آغوش می گرفتیم و با مردم وقت می گذراندیم و با آن ها صحبت می کردیم،
03:16
and we madeساخته شده an artهنر out of askingدرخواست people to help us
52
180248
5062
و بعد از مدتی در درخواست کردن از مردم برای کمک و ملحق شدن به ما حرفه ای شده بودیم،
03:21
and joinپیوستن us, and I would trackمسیر down localمحلی musiciansنوازندگان
53
185310
2656
و ما موسیقیدانان و هنرمندان محلی را پیدا می کردیم
03:23
and artistsهنرمندان and they would setتنظیم up outsideخارج از of our showsنشان می دهد,
54
187966
4326
و آن ها اول بیرون نمایش ما می ایستادند،
03:28
and they would passعبور the hatکلاه,
55
192292
1659
و بعد از مردم پول جمع آوری می کردند،
03:29
and then they would come in and joinپیوستن us onstageصحنه,
56
193951
1550
و بعد می آمدند روی سن و به ما ملحق می شدند،
03:31
so we had this rotatingچرخش smorgasbordsmorgasbord of weirdعجیب و غریب, randomتصادفی circusسیرک guestsمهمانان.
57
195501
4830
در نتیجه ما در نمایش هایمان ترکیبی از مهمان های عجیب و غریب و مختلف‌ را داشتیم.
03:36
And then Twitterتوییتر cameآمد alongدر امتداد,
58
200331
2889
و بعد سایت توییتر درست شد،
03:39
and madeساخته شده things even more magicشعبده بازي, because I could askپرسیدن
59
203220
2348
و کار های ما را حتی از جادو فراتر برد،
03:41
instantlyفورا for anything anywhereهر جا.
60
205568
2467
زیرا می توانستم هر جا که بودم در همان لحظه از طرفداران گروهم هر چیزی بخواهم.
03:43
So I would need a pianoپیانو to practiceتمرین on,
61
208035
2065
مثلاً یک بار یک پیانو برای تمرین می خواستم،
03:46
and an hourساعت laterبعد I would be at a fan'sطرفداران houseخانه. This is in Londonلندن.
62
210100
3208
و یک ساعت بعد در خانه‌ی یکی از طرفداران گروهم داشتم تمرین می کردم. این عکس مربوط به لندن است.
03:49
People would bringآوردن home-cookedخانه پخته شده foodغذا to us
63
213308
2496
و در سراسر جهان در پشت صحنه مردم برای ما غذای خانگی می آوردند
03:51
all over the worldجهان backstageپشت صحنه and feedخوراک us and eatخوردن with us. This is in Seattleسیاتل.
64
215804
3824
و خود آن ها نیز با ما غذا می خوردند. این تصویر مربوط به سیاتل است.
03:55
Fansطرفداران who workedکار کرد in museumsموزه ها and storesمغازه ها
65
219628
3706
اگر ناگهان و به طور آنی تصمیم می گرفتیم که یک اجرای مجانی داشته باشیم
03:59
and any kindنوع of publicعمومی spaceفضا would waveموج theirخودشان handsدست ها
66
223334
3280
طرفدارانی که در موزه ها و مغازه ها یا هر جای عمومی دیگر کار می کردند،
04:02
if I would decideتصميم گرفتن to do a last-minuteآخرین لحظه, spontaneousخود به خود, freeرایگان gigفرهاد.
67
226614
3567
به شدت استقبال می کردند.
04:06
This is a libraryکتابخانه in Aucklandاوکلند.
68
230181
3120
این تصویر مربوط به یک کتابخانه در آکلند است.
04:09
On Saturdayشنبه I tweetedتوییت for this crateجعبه and hatکلاه,
69
233301
4860
یک روز شنبه من در توییتر برای این جعبه و کلاه درخواست دادم،
04:14
because I did not want to schlepشلپ them from the Eastشرق Coastساحل,
70
238161
1838
چون نمی خواستم این دو را از ساحل شرقی دنبال خودم بکشم،
04:15
and they showedنشان داد up careاهميت دادن of this dudeشخص, Chrisکریس
71
239999
1754
و این کریس است، اهل از ساحل نیوپورت، این دو تا را برای من جور کرد،
04:17
from Newportنیوپورت Beachساحل دریا, who saysمی گوید helloسلام.
72
241753
3613
و الآن دارد به تد TED سلام می کند!
04:21
I onceیک بار tweetedتوییت, where in Melbourneملبورن can I buyخرید a netiنتی potگلدان?
73
245366
3723
یک بار در توییتر پرسیدم که در ملبورن از کجا می توانم یک دستگاه شست و شوی بینی بخرم؟
04:24
And a nurseپرستار from a hospitalبیمارستان droveرانندگی کرد one
74
249089
2791
و یک پرستار همان لحظه از بیمارستان مستقیماً به کافه ای که داخل آن بودم راه افتاد،
04:27
right at that momentلحظه to the cafeکافه I was in,
75
251880
1968
و یک پرستار همان لحظه از بیمارستان مستقیماً به کافه ای که داخل آن بودم راه افتاد،
04:29
and I boughtخریداری شد her a smoothieشیرینی
76
253848
1401
و من برای او یک کوکتل میوه خریدم
04:31
and we satنشسته there talkingصحبت کردن about nursingپرستاری and deathمرگ.
77
255249
2934
و ما آن جا نشستیم و درباره ی پرستاری و مرگ صحبت کردیم.
04:34
And I love this kindنوع of randomتصادفی closenessنزدیکی,
78
258183
2793
من عاشق این جور روابط نزدیک اتفاقی هستم،
04:36
whichکه is luckyخوش شانس, because I do a lot of couchsurfingcouchsurfing.
79
260976
3914
که تنها از روی شانس است، چون من در سفر هایم خیلی در خانه ی این دوست و آن دوست می خوابم.
04:40
In mansionsاملاک where everyoneهر کس in my crewخدمه getsمی شود theirخودشان ownخودت roomاتاق
80
264890
3990
گاهی در عمارت های بزرگی که هر کدام از اعضای گروهم می توانست در یک اتاق جداگانه باشد،
04:44
but there's no wirelessبي سيم, and in punkپانک squatsچرت زدن,
81
268880
2778
ولی اینترنت نداشتند، و گاهی اوقات در خانه های غیر مجاز دوستان پانکمان،
04:47
everyoneهر کس on the floorکف in one roomاتاق with no toiletsتوالت
82
271658
3179
که همه مجبور بودیم در یک اتاق روی زمین بخوابیم و دستشویی هم نداشتیم
04:50
but with wirelessبي سيم, clearlyبه وضوح makingساخت it the better optionگزینه.
83
274837
3817
ولی اینترنت داشتند، که البته دومی انتخاب بهتری بود.
04:54
(Laughterخنده)
84
278654
1925
(خنده ی حاضرین)
04:56
My crewخدمه onceیک بار pulledکشیده our vanون
85
280579
2403
یک بار با اعضای گروه با ماشین ون به یک محله ی فقیرنشین در میامی رفتیم
04:58
up to a really poorفقیر Miamiمیامی neighborhoodمحله
86
282982
3951
یک بار با اعضای گروه با ماشین ون به یک محله ی فقیرنشین در میامی رفتیم
05:02
and we foundپیدا شد out that our couchsurfingcouchsurfing hostمیزبان for the night
87
286933
2425
و فهمیدیم میزبان آن شب ما
05:05
was an 18-year-oldساله girlدختر, still livingزندگي كردن at home,
88
289358
3024
یک دختر هجده ساله بود که آن شب با پدر و مادرش در خانه می ماند،
05:08
and her familyخانواده were all undocumentedبدون ثبت نام immigrantsمهاجران from Hondurasهندوراس.
89
292382
4624
و خانواده اش همگی مهاجران غیر قانونی از هندوراس بودند.
05:12
And that night, her wholeکل familyخانواده
90
297006
2497
و آن شب، خانواده ی او روی کاناپه ها خوابیدند و او هم با مادرش روی یک کاناپه خوابید
05:15
tookگرفت the couchesنیمکتها and she sleptگذشته ی فعل خوابیدن togetherبا یکدیگر with her momمامان
91
299503
3279
و آن شب، خانواده ی او روی کاناپه ها خوابیدند و او هم با مادرش روی یک کاناپه خوابید
05:18
so that we could take theirخودشان bedsتخت.
92
302782
2760
تا ما بتوانیم تخت های آن ها را بگیریم.
05:21
And I layغیر روحانی there thinkingفكر كردن,
93
305542
2504
و من در حالی که دراز کشیده بودم با خودم فکر کردم،
05:23
these people have so little.
94
308046
3041
این ها واقعاً فقیر هستند.
05:26
Is this fairنمایشگاه?
95
311087
2719
آیا این عادلانه است؟
05:29
And in the morningصبح, her momمامان taughtتدریس کرد us how
96
313806
2556
و وقتی صبح شد، مادر او به ما یاد داد
05:32
to try to make tortillasنان ذرت مکزیکی and wanted to give me a Bibleکتاب مقدس,
97
316362
2552
چطور تورتیلاس (نان مکزیکی پخته شده از ذرت یا گندم) بپزیم و می خواست به ما یک انجیل بدهد،
05:34
and she tookگرفت me asideگذشته از and she said to me in her brokenشکسته شده Englishانگلیسی,
98
318914
5913
و یک بار مرا کنار کشید و با انگلیسی دست و پا شکسته اش به من گفت،
05:40
"Your musicموسیقی has helpedکمک کرد my daughterفرزند دختر so much.
99
324827
4975
"موسیقی تو به دختر من خیلی کمک کرده است.
05:45
Thank you for stayingاقامت here. We're all so gratefulسپاسگزار."
100
329802
4044
بابت این که یک شب پیش ما ماندی متشکرم. همه ی ما ممنونیم."
05:49
And I thought, this is fairنمایشگاه.
101
333846
3856
و در آن لحظه با خودم فکر کردم، این عادلانه است.
05:53
This is this.
102
337702
3681
این دقیقاً مثل کار مجسمه ی متحرک است.
05:57
A coupleزن و شوهر monthsماه ها laterبعد, I was in Manhattanمنهتن,
103
341383
2614
چند ماه بعد، من در منهتن بودم،
05:59
and I tweetedتوییت for a crashسقوط padپد, and at midnightنیمه شب,
104
343997
2540
و در توییتر برای یک خانه ی غیرمجاز پانک برای شب درخواست دادیم، و نصفه شب،
06:02
I'm ringingزنگ زدن a doorbellزنگ درب on the Lowerپایین تر Eastشرق Sideسمت,
105
346537
1904
من زنگ یک خانه را در "جنوب شرق شهر" زدم،
06:04
and it occursاتفاق می افتد to me I've never actuallyدر واقع doneانجام شده this aloneتنها.
106
348441
2466
و هنوز هم این برای من اتفاق می افتد، البته من هیچ وقت تنها به جایی نمی روم.
06:06
I've always been with my bandباند or my crewخدمه.
107
350907
1546
من همیشه با اعضای گروه موسیقیم هستم.
06:08
Is this what stupidاحمق people do? (Laughterخنده)
108
352453
4492
آیا این کار واقعاً احمقانه نیست؟ (خنده ی حاضرین)
06:12
Is this how stupidاحمق people dieمرگ?
109
356945
2487
آیا با این کار ها خودم را به کشتن نمی دهم؟
06:15
And before I can changeتغییر دادن my mindذهن, the doorدرب bustsاتوبوس ها openباز کن.
110
359432
2066
و قبل از این که بتوانم نظرم را عوض کنم، ناگهان در باز می شود.
06:17
She's an artistهنرمند. He's a financialمالی bloggerوبلاگ نویس for Reutersرویترز,
111
361498
3518
میزبان ما یک خانم هنرمند و یک آقای وبلاگ نویس اقتصادی برای مجله ی رویترز بودند،
06:20
and they're pouringریختن me a glassشیشه of redقرمز wineشراب
112
365016
2314
و آن ها یک لیوان شراب قرمز برای من ریختند
06:23
and offeringارائه me a bathحمام,
113
367330
1171
و به من پیشنهاد کردند که به حمام بروم،
06:24
and I have had thousandsهزاران نفر of nightsشب ها like that and like that.
114
368501
4955
و من هزاران شب مثل این، و همین طور مثل آن شب در میامی داشتم.
06:29
So I couchsurfcouchsurf a lot. I alsoهمچنین crowdsurfcrowdsurf a lot.
115
373456
4025
بنابراین من همیشه خانه ی این و آن هستم. و همین طور در کنسرت هایم روی دست بقیه می روم.
06:33
I maintainحفظ couchsurfingcouchsurfing and crowdsurfingcrowdsurfing
116
377481
3328
من واقعاً معتقدم هر دوی این ها اساساً یک چیز هستند.
06:36
are basicallyاساسا the sameیکسان thing.
117
380809
2288
من واقعاً معتقدم هر دوی این ها اساساً یک چیز هستند.
06:38
You're fallingافتادن into the audienceحضار
118
383097
2504
شما خود را روی دست تماشاچیان می اندازید
06:41
and you're trustingاعتماد به نفس eachهر یک other.
119
385601
1496
و در نتیجه به هم دیگر اعتماد می کنید.
06:42
I onceیک بار askedپرسید: an openingافتتاح bandباند of mineمال خودم
120
387097
2620
من یک بار به اولین گروه های موسیقیم اجازه دادم که اگر می خواهند
06:45
if they wanted to go out into the crowdجمعیت and passعبور the hatکلاه
121
389717
2523
می توانند میان مردم بروند و از آن ها پول جمع آوری کنند
06:48
to get themselvesخودشان some extraاضافی moneyپول, something that I did a lot.
122
392240
2128
تا کمی پول اضافه برای خودشان کسب کنند، کاری که خود من به دفعات انجام دادم.
06:50
And as usualمعمولی, the bandباند was psychedروحانی,
123
394368
2145
و مثل معمول، اعضای گروه با هیجان تمام می رفتند،
06:52
but there was this one guy in the bandباند
124
396513
2112
ولی یکی از اعضای گروه بود که به من می گفت نمی تواند بیرون بین مردم برود.
06:54
who told me he just couldn'tنمی توانستم bringآوردن himselfخودت to go out there.
125
398625
4115
ولی یکی از اعضای گروه بود که به من می گفت نمی تواند بیرون بین مردم برود.
06:58
It feltنمد too much like beggingالتماس کردن to standایستادن there with the hatکلاه.
126
402740
3988
این کار خیلی شبیه گدایی کردن از مردم است.
07:02
And I recognizedشناسایی شده his fearترس of "Is this fairنمایشگاه?" and "Get a jobکار."
127
406728
8682
و من ترس او از همان جملات "آیا این عادلانه است؟" و "برو کار کن!" را تشخیص دادم.
07:11
And meanwhileدر همین حال, my bandباند is becomingتبدیل شدن به biggerبزرگتر and biggerبزرگتر.
128
415410
3446
و در همان زمان، گروه من داشت بزرگ تر و بزرگ تر می شد.
07:14
We signedامضاء شده with a majorعمده labelبرچسب.
129
418856
2274
ما با یک شرکت بزرگ موسیقی قرارداد بستیم.
07:17
And our musicموسیقی is a crossصلیب betweenبین punkپانک and cabaretکاباره.
130
421130
2761
سبک موسیقی ما چیزی بین پانک و موسیقی کاباره ای بود.
07:19
It's not for everybodyهمه.
131
423891
2205
همه این سبک را دوست ندارند.
07:21
Well, maybe it's for you.
132
426096
3368
خب، ممکن است شما دوست داشته باشید.
07:25
We signامضا کردن, and there's all this hypeاعتیاد به مواد مخدر leadingمنتهی شدن up to our nextبعد recordرکورد.
133
429464
3944
ما قرارداد بستیم، و تبلیغات و تشویق های زیادی که دریافت کردیم باعث شد ما یک آلبوم بیرون بدهیم.
07:29
And it comesمی آید out and it sellsفروش می کند about 25,000 copiesکپی ها in the first fewتعداد کمی weeksهفته ها,
134
433408
5332
و وقتی آلبوم بیرون آمد، در هفته های اول چیزی در حدود ۲۵٫۰۰۰ نسخه فروش کرد،
07:34
and the labelبرچسب considersدر نظر می گیرد this a failureشکست.
135
438740
3376
و شرکت طرف قرارداد ما این را به عنوان یک شکست مالی تلقی کرد.
07:38
And I was like, "25,000, isn't that a lot?"
136
442116
2551
و من گفتم، "۲۵٫۰۰۰ نسخه؟ زیاد نیست؟"
07:40
They were like, "No, the salesحراجی are going down. It's a failureشکست."
137
444667
2633
و آن ها گفتند، "نه، میزان فروش شروع به کم شدن می کند. این یک شکست مالی است."
07:43
And they walkراه رفتن off.
138
447300
2278
و ما را رها کردند.
07:45
Right at this sameیکسان time, I'm signingامضاء and huggingآغوش گرفتن after a gigفرهاد,
139
449578
3031
در همان زمان، من برای یک گروه موسیقی می خواندم،
07:48
and a guy comesمی آید up to me
140
452609
2144
و یک بار یک نفر پیش من آمد و به من یک اسکناس ۱۰ دلاری داد،
07:50
and handsدست ها me a $10 billلایحه,
141
454753
2272
و یک بار یک نفر پیش من آمد و به من یک اسکناس ۱۰ دلاری داد،
07:52
and he saysمی گوید,
142
457025
1354
و گفت،
07:54
"I'm sorry, I burnedسوخته your CDسی دی from a friendدوست."
143
458379
3758
"معذرت می خواهم، من CD آلبوم شما را از روی نسخه ی دوستم کپی کردم."
07:58
(Laughterخنده)
144
462137
3249
(خنده ی حاضرین)
08:01
"But I readخواندن your blogوبلاگ, I know you hateنفرت your labelبرچسب.
145
465386
3465
"ولی من وبلاگ شما را خواندم، می دانم که از شرکتی که با آن کار می کنید متنفرید.
08:04
I just want you to have this moneyپول."
146
468851
2534
فقط می خواستم این پول را به خود شما بدهم."
08:07
And this startsشروع می شود happeningاتفاق می افتد all the time.
147
471385
3840
و این اتفاق به دفعات تکرار شد.
08:11
I becomeتبدیل شدن به the hatکلاه after my ownخودت gigsجشنواره ها,
148
475225
3465
من برای گروهم مثل یک کلاه پول می شدم،
08:14
but I have to physicallyاز لحاظ جسمی standایستادن there and take the help from people,
149
478690
3286
ولی مجبور بودم شخصاً آن جا بایستم و از مردم پول جمع آوری کنم،
08:17
and unlikeبر خلاف the guy in the openingافتتاح bandباند,
150
481976
2209
ولی بر خلاف آن عضو گروه که به جمع کردن پول علاقه ای نداشت،
08:20
I've actuallyدر واقع had a lot of practiceتمرین standingایستاده there.
151
484185
4030
من تجربه ی زیادی برای این کار داشتم.
08:24
Thank you.
152
488215
2116
متشکرم.
08:26
And this is the momentلحظه I decideتصميم گرفتن
153
490331
2151
و این لحظه ای بود که تصمیم گرفتم
08:28
I'm just going to give away my musicموسیقی for freeرایگان
154
492482
2792
آهنگ هایی که درست می کردیم را در اولین فرصت به طور مجانی در اینترنت پخش کنم،
08:31
onlineآنلاین wheneverهر زمان که possibleامکان پذیر است,
155
495274
1832
آهنگ هایی که درست می کردیم را در اولین فرصت به طور مجانی در اینترنت پخش کنم،
08:33
so it's like Metallicaمتالیکا over here, NapsterNapster, badبد;
156
497106
3236
گروه های معروفی مثل متالیکا از سایت های دانلود رایگان موسیقی مثل نپستر متنفر بودند؛
08:36
Amandaآماندا Palmerپالمر over here, and I'm going to encourageتشويق كردن
157
500342
2788
ولی من، آماندا پالمر، همه را به دانلود رایگان موسیقی هایم تشویق می کنم،
08:39
torrentingتورنتینگ, downloadingدانلود, sharingبه اشتراک گذاری, but I'm going to askپرسیدن for help,
158
503130
4349
آهنگ هایم را برای دانلود بر روی تورنت می گذارم، ولی همین طور درخواست کمک می کنم،
08:43
because I saw it work on the streetخیابان.
159
507479
3520
چون دیده ام که این کار در خیابان جواب می دهد.
08:46
So I foughtمبارزه کرد my way off my labelبرچسب and for my nextبعد projectپروژه
160
510999
2928
بنابراین تلاش خودم را کردم تا از شرکتی که با آن قرارداد داشتیم خلاص شویم،
08:49
with my newجدید bandباند, the Grandگراند Theftسرقت Orchestraارکستر,
161
513927
2704
و با گروه جدیدم برای پروژه ی بعدی، یعنی "ارکستر دزدی بزرگ"،
08:52
I turnedتبدیل شد to crowdfundingcrowdfunding,
162
516631
2728
شروع به جمع آوری کمک های مردمی کردیم،
08:55
and I fellسقوط into those thousandsهزاران نفر of connectionsارتباطات that I'd madeساخته شده,
163
519359
4168
و من از هزاران روابطی که با مخاطبانم ایجاد کرده بودم استفاده کردم،
08:59
and I askedپرسید: my crowdجمعیت to catchگرفتن me.
164
523527
2768
و از آن ها خواستم تا به من کمک کنند.
09:02
And the goalهدف was 100,000 dollarsدلار.
165
526295
3048
و هدف ما فراهم کردن ۱۰۰٫۰۰۰ دلار بود.
09:05
My fansطرفداران backedحمایت کرد me at nearlyتقریبا 1.2 millionمیلیون,
166
529343
3505
طرفداران من چیزی در حدود ۱/۲ میلیون دلار پول جمع کردند،
09:08
whichکه was the biggestبزرگترین musicموسیقی crowdfundingcrowdfunding projectپروژه to dateتاریخ.
167
532848
3255
که این رقم رکورد بیشترین مقدار جمع آوری پول برای موسیقی از طرفداران تا امروز است.
09:12
(Applauseتشویق و تمجید)
168
536103
4088
(تشویق حاضرین)
09:16
And you can see how manyبسیاری people it is.
169
540191
4017
و شما می توانید ببینید چند نفر این پول را جمع کرده اند.
09:20
It's about 25,000 people.
170
544208
4031
چیزی در حدود ۲۵٫۰۰۰نفر.
09:24
And the mediaرسانه ها askedپرسید:, "Amandaآماندا,
171
548239
2328
رسانه ها از من پرسیدند، "آماندا،
09:26
the musicموسیقی businessکسب و کار is tankingمخزن and you encourageتشويق كردن piracyدزدی دریایی.
172
550567
2374
کسب و کار بازار موسیقی رو به ورشکستگی است و تو داری مردم را به نقض قانون کپی رایت تشویق می کنی.
09:28
How did you make all these people payپرداخت for musicموسیقی?"
173
552941
2045
چطور توانستی این همه آدم را مجبور کنی برای آهنگ هایت پول بدهند؟"
09:30
And the realواقعی answerپاسخ is, I didn't make them. I askedپرسید: them.
174
554986
5272
و جواب واقعی این بود که، من آن ها را مجبور نکردم. از آن ها درخواست کردم.
09:36
And throughاز طریق the very actعمل کن of askingدرخواست people,
175
560258
3129
و در حین عمل درخواست از مردم،
09:39
I'd connectedمتصل with them,
176
563387
2449
با آن ها ارتباط برقرار کردم،
09:41
and when you connectاتصال with them, people want to help you.
177
565836
4935
و وقتی شما با مردم ارتباط برقرار می کنید، آن ها دوست دارند به شما کمک کنند.
09:46
It's kindنوع of counterintuitiveبر خلاف غریزه و یا روال معمول for a lot of artistsهنرمندان.
178
570771
3774
این کار برای بسیاری از هنرمندان کاری خلاف اصول و احساسات کاری است.
09:50
They don't want to askپرسیدن for things.
179
574545
1655
آن ها چیزی درخواست نمی کنند.
09:52
But it's not easyآسان. It's not easyآسان to askپرسیدن.
180
576200
5916
اما این کار راحتی نیست. درخواست کردن اصلاً کار راحتی نیست.
09:58
And a lot of artistsهنرمندان have a problemمسئله with this.
181
582116
2215
و بسیاری از هنرمندان با این کار مشکل دارند.
10:00
Askingدرخواست makesباعث می شود you vulnerableآسیب پذیر.
182
584331
2241
درخواست کردن شما را آسیب پذیر می کند.
10:02
And I got a lot of criticismانتقاد onlineآنلاین
183
586572
4363
و من بعد از این که کمک های مردمی زیادی در سایت kickstarter (سایت جمع آوری حمایت مالی مردمی برای فیلم و موسیقی) دریافت کردم
10:06
after my KickstarterKickstarter wentرفتی bigبزرگ
184
590935
1847
و من بعد از این که کمک های مردمی زیادی در سایت kickstarter (سایت جمع آوری حمایت مالی مردمی برای فیلم و موسیقی) دریافت کردم
10:08
for continuingادامه دادن my crazyدیوانه crowdsourcingcrowdsourcing practicesشیوه ها,
185
592782
2782
از طریق اینترنت انتقاد های بسیاری بابت ادامه دادن جمع آوری دیوانه وار کمک های مردمی شنیدم،
10:11
specificallyبه طور مشخص for askingدرخواست musiciansنوازندگان
186
595564
2419
مخصوصاً به خاطر این که از موسیقیدانانی که طرفداران ما بودند درخواست می کردیم
10:13
who are fansطرفداران if they wanted to joinپیوستن us on stageمرحله
187
597983
2846
در صورت تمایل در ازای عشق و چند بلیط و کمی مشروب برای اجرای چند آهنگ بر روی صحنه به ما ملحق شوند،
10:16
for a fewتعداد کمی songsآهنگ ها in exchangeتبادل for love and ticketsبلیط ها
188
600829
3502
در صورت تمایل در ازای عشق و چند بلیط و کمی مشروب برای اجرای چند آهنگ بر روی صحنه به ما ملحق شوند،
10:20
and beerآبجو, and this was a doctoredدکتر imageتصویر
189
604331
3097
و این یک عکس درست شده با فوتوشاپ است
10:23
that wentرفتی up of me on a websiteسایت اینترنتی.
190
607428
3328
که از من درست شده و بر روی یک سایت گذاشته شده است.
10:26
And this hurtصدمه in a really familiarآشنا way.
191
610756
3241
و این مرا به طور بسیار آشنایی ناراحت کرد.
10:29
And people sayingگفت:, "You're not allowedمجاز anymoreدیگر
192
613997
2974
و کسانی که می گفتند، "تو دیگر اجازه نداری برای چنین کمک هایی درخواست کنی،"
10:32
to askپرسیدن for that kindنوع of help,"
193
616971
1764
و کسانی که می گفتند، "تو دیگر اجازه نداری برای چنین کمک هایی درخواست کنی،"
10:34
really remindedیادآور شدم me of the people in theirخودشان carsماشین ها yellingفریاد زدن, "Get a jobکار."
194
618735
4568
مرا به شدت به یاد کسانی می انداختند که در ماشین هایشان فریاد می زدند، "برو کار کن!"
10:39
Because they weren'tنبودند with us on the sidewalkپیاده رو,
195
623303
4384
زیرا آن ها با ما در پیاده رو نبودند،
10:43
and they couldn'tنمی توانستم see the exchangeتبادل
196
627687
3546
و آن ها نمی توانستند تبادلی که بین من و مخاطبانم رد و بدل می شد ببینند،
10:47
that was happeningاتفاق می افتد betweenبین me and my crowdجمعیت,
197
631233
2037
و آن ها نمی توانستند تبادلی که بین من و مخاطبانم رد و بدل می شد ببینند،
10:49
an exchangeتبادل that was very fairنمایشگاه to us but alienبیگانه to them.
198
633270
5490
تبادلی که برای ما کاملاً منصفانه بود ولی برای آن ها بیگانه بود.
10:54
So this is slightlyکمی not safeبی خطر for work.
199
638760
1924
و این از کار من کمی سلب آسایش می کرد.
10:56
This is my KickstarterKickstarter backerپشتیبان partyمهمانی in Berlinبرلین.
200
640684
2672
این مربوط به جشنی است که به خاطر کمک های مردمی سایت Kickstarter در برلین گرفته بودم.
10:59
At the endپایان of the night, I strippedخرد شده and let everyoneهر کس drawقرعه کشی on me.
201
643356
3481
در آخر شب، من تمام لباس هایم را درآوردم و به همه اجازه دادم روی بدنم یادگاری بنویسند.
11:02
Now let me tell you, if you want to experienceتجربه
202
646837
2819
اجازه بدهید به شما بگویم، اگر می خواهید عمیق ترین احساسات مربوط به اعتماد به غریبه ها را تجربه کنید،
11:05
the visceralذره ای feelingاحساس of trustingاعتماد به نفس strangersغریبه ها,
203
649656
3079
اجازه بدهید به شما بگویم، اگر می خواهید عمیق ترین احساسات مربوط به اعتماد به غریبه ها را تجربه کنید،
11:08
I recommendتوصیه this,
204
652735
2102
من این کار را پیشنهاد می کنم،
11:10
especiallyبه خصوص if those strangersغریبه ها are drunkمست Germanآلمانی people.
205
654837
4116
مخصوصاً اگر آن غریبه ها چند آلمانی مست باشند.
11:14
This was a ninjaنینجا master-levelسطح کارشناسی ارشد fanپنکه connectionارتباط,
206
658953
4642
این یکی از حرفه ای ترین تکنیک های برقراری ارتباط با طرفداران بود،
11:19
because what I was really sayingگفت: here was,
207
663595
2908
چون در حقیقت چیزی که می خواستم در آن جا بگویم این بود که،
11:22
I trustاعتماد you this much.
208
666503
2600
من تا این حد به شما اعتماد دارم.
11:25
Should I? Showنمایش me.
209
669103
4120
اما آیا باید این قدر اعتماد کنم؟ ثابت کنید.
11:29
For mostاکثر of humanانسان historyتاریخ,
210
673223
1846
در بیشتر تاریخ بشریت،
11:30
musiciansنوازندگان, artistsهنرمندان, they'veآنها دارند been partبخشی of the communityجامعه,
211
675069
5342
موسیقیدانان و هنرمندان بخشی از جامعه بوده اند،
11:36
connectorsاتصالات and openersبازکنندگان, not untouchableغیرقابل تحمل starsستاره ها.
212
680411
4423
آن ها واسطه و معرفی کننده ی حس های جدید بودند، نه ستاره های غیر قابل دسترس.
11:40
Celebrityفرد مشهور is about a lot of people lovingبا محبت you from a distanceفاصله,
213
684834
4342
شهرت یعنی تعداد زیادی از مردم شما را از فاصله ی دور دوست داشته باشند،
11:45
but the Internetاینترنت and the contentمحتوا
214
689176
2023
ولی اینترنت و سایت های اجتماعی
11:47
that we're freelyآزادانه ableتوانایی to shareاشتراک گذاری on it
215
691199
2608
که ما آزادانه می توانیم از طریق آن ها با بقیه ارتباط برقرار کنیم
11:49
are takingگرفتن us back.
216
693807
2937
دارند ما را به جامعه برمی گردانند.
11:52
It's about a fewتعداد کمی people lovingبا محبت you up closeبستن
217
696744
3708
چیزی که ما دنبال آن هستیم این است که گروهی از مردم ما را عمیقاً دوست داشته باشند،
11:56
and about those people beingبودن enoughکافی.
218
700452
4487
و مردمی بودن در میان مردم برای خود ما.
12:00
So a lot of people are confusedسردرگم by the ideaاندیشه
219
704939
2215
تعداد زیادی از مردم از این ایده که ما قیمت مشخصی برای کار های عرضه شده مان نداشتیم، گیج شدند.
12:03
of no hardسخت stickerاستیکر priceقیمت.
220
707154
1154
تعداد زیادی از مردم از این ایده که ما قیمت مشخصی برای کار های عرضه شده مان نداشتیم، گیج شدند.
12:04
They see it as an unpredictableغیر قابل پیش بینی riskخطر, but the things I've doneانجام شده,
221
708308
3382
آن ها ابن کار را یک ریسک بدون تضمین موفقیت می دیدند، اما کار هایی که من انجام داده ام،
12:07
the KickstarterKickstarter, the streetخیابان, the doorbellزنگ درب,
222
711690
2184
سایت Kickstarter، خیابان، زنگ در،
12:09
I don't see these things as riskخطر.
223
713874
2128
من به این ها به چشم یک ریسک نگاه نمی کنم.
12:11
I see them as trustاعتماد.
224
716002
1805
من به آن ها به چشم اعتماد نگاه می کنم.
12:13
Now, the onlineآنلاین toolsابزار to make the exchangeتبادل
225
717807
3508
واسطه های اینترنتی برای تبدیل این تبادل
12:17
as easyآسان and as instinctiveغریزی as the streetخیابان,
226
721315
3366
به سهولت و غریزی بودن تبادل در خیابان،
12:20
they're gettingگرفتن there.
227
724681
1922
کم کم آماده می شوند.
12:22
But the perfectکامل toolsابزار aren'tنه going to help us
228
726603
3599
ولی اگر نتوانیم با همدیگر روبه رو شویم
12:26
if we can't faceصورت eachهر یک other
229
730202
2468
و بدون هیچ ترسی تبادل کنیم،
12:28
and give and receiveدريافت كردن fearlesslyبی تردید,
230
732670
2808
بهترین واسطه ها نیز به ما کمک نخواهند کرد،
12:31
but, more importantمهم,
231
735478
2821
اما، مهم تر از همه،
12:34
to askپرسیدن withoutبدون shameشرم آور.
232
738299
3519
درخواست کردن بدون هیچ خجالتی است.
12:37
My musicموسیقی careerحرفه has been spentصرف شده
233
741818
2674
عمر موسیقی من در این راه صرف شد
12:40
tryingتلاش کن to encounterرویارویی people on the Internetاینترنت
234
744492
3014
که تلاش می کردم با مردم در اینترنت همان طور که روی جعبه ارتباط برقرار می کردم، برخورد کنم،
12:43
the way I could on the boxجعبه,
235
747506
2497
که تلاش می کردم با مردم در اینترنت همان طور که روی جعبه ارتباط برقرار می کردم، برخورد کنم،
12:45
so bloggingوبلاگ نویسی and tweetingتوییت کردن not just about my tourتور datesتاریخ
236
750003
3512
و وبلاگ نویسی و پست گذاشتن در توییتر ما تنها درباره ی زمان و مکان کنسرت هایمان
12:49
and my newجدید videoویدئو but about our work and our artهنر
237
753515
3591
و ویدئوکلیپ های جدیدمان نیست، بلکه درباره ی کارمان، هنرمان،
12:53
and our fearsترس and our hangoversگشت و گذار, our mistakesاشتباهات,
238
757106
4583
ترس هایمان، مست کردن هایمان، و اشتباه هایمان است،
12:57
and we see eachهر یک other.
239
761689
2018
و این طور ما یکدیگر را می بینیم.
12:59
And I think when we really see eachهر یک other,
240
763707
3851
و به نظر من وقتی ما یکدیگر را با تمام وجود ببینیم،
13:03
we want to help eachهر یک other.
241
767558
2852
دوست داریم به هم کمک کنیم.
13:06
I think people have been obsessedغرق with the wrongاشتباه questionسوال,
242
770410
4516
به نظر من مردم درگیر سؤال اشتباهی شده اند،
13:10
whichکه is, "How do we make people payپرداخت for musicموسیقی?"
243
774926
3614
که این است که، "چطور مردم را مجبور کنیم برای موسیقی پول بدهند؟"
13:14
What if we startedآغاز شده askingدرخواست,
244
778540
2448
اما به جای آن باید بپرسیم،
13:16
"How do we let people payپرداخت for musicموسیقی?"
245
780988
4644
"چطور به مردم اجازه دهیم برای موسیقی پول بدهند؟"
13:21
Thank you.
246
785632
2851
متشکرم.
13:24
(Applauseتشویق و تمجید)
247
788483
4000
(تشویق حاضرین)
Translated by Amirpouya Ghaemiyan
Reviewed by soheila Jafari

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Amanda Palmer - Musician, blogger
Alt-rock icon Amanda Fucking Palmer believes we shouldn't fight the fact that digital content is freely shareable -- and suggests that artists can and should be directly supported by fans.

Why you should listen

Amanda Palmer commands attention. The singer-songwriter-blogger-provocateur, known for pushing boundaries in both her art and her lifestyle, made international headlines this year when she raised nearly $1.2 million via Kickstarter (she’d asked for $100k) from nearly 25,000 fans who pre-ordered her new album, Theatre Is Evil.
 
But the former street performer, then Dresden Dolls frontwoman, now solo artist hit a bump the week her world tour kicked off. She revealed plans to crowdsource additional local backup musicians in each tour stop, offering to pay them in hugs, merchandise and beer per her custom. Bitter and angry criticism ensued (she eventually promised to pay her local collaborators in cash). And it's interesting to consider why. As Laurie Coots suggests: "The idea was heckled because we didn't understand the value exchange -- the whole idea of asking the crowd for what you need when you need it and not asking for more or less."

Summing up her business model, in which she views her recorded music as the digital equivalent of street performing, she says: “I firmly believe in music being as free as possible. Unlocked. Shared and spread. In order for artists to survive and create, their audiences need to step up and directly support them.”

Amanda's non-fiction book, The Art of Asking, digs deeply into the topics she addressed in her TED Talk. 

More profile about the speaker
Amanda Palmer | Speaker | TED.com