ABOUT THE SPEAKER
Stanley McChrystal - Military leader
General Stanley McChrystal is the former commander of U.S. and International forces in Afghanistan. A four-star general, he is credited for creating a revolution in warfare that fuses intelligence and operations.

Why you should listen

With a remarkable record of achievement, General Stanley McChrystal has been praised for creating a revolution in warfare that fused intelligence and operations. A four-star general, he is the former commander of U.S. and international forces in Afghanistan and the former leader of Joint Special Operations Command (JSOC), which oversees the military’s most sensitive forces. McChrystal’s leadership of JSOC is credited with the December 2003 capture of Saddam Hussein and the June 2006 location and killing of Abu Musab al-Zarqawi, the leader of al-Qaeda in Iraq. McChrystal, a former Green Beret, is known for his candor.

After McChrystal graduated from West Point, he was commissioned as an infantry officer, and spent much of his career commanding special operations and airborne infantry units. During the Persian Gulf War, McChrystal served in a Joint Special Operations Task Force and later commanded the 75th Ranger Regiment. He completed year-long fellowships at Harvard’s John F. Kennedy School of Government in 1997 and in 2000 at the Council on Foreign Relations. In 2002, he was appointed chief of staff of military operations in Afghanistan. Two years later, McChrystal was selected to deliver nationally televised Pentagon briefings about military operations in Iraq. From 2003 to 2008, McChrystal commanded JSOC and was responsible for leading the nation’s deployed military counter-terrorism efforts around the globe. He assumed command of all International Forces in Afghanistan in June 2009. President Obama’s order for an additional 30,000 troops to Afghanistan was based on McChrystal’s assessment of the war there. McChrystal retired from the military in August 2010.

More profile about the speaker
Stanley McChrystal | Speaker | TED.com
TED2014

Stanley McChrystal: The military case for sharing knowledge

استنلی مک کریستال: مورد نظامی اشتراک اطلاعات

Filmed:
1,059,925 views

وقتی ژنرال استنلی مک کریستال در سال ۲۰۰۳ شروع به میارزه با اللقاعده کرد، اطلاعات و اسرار شاهرگ حیاتی عملیات هایش بودند. اما با مواجهه با شیوه های نا متعارف نبرد، به این نتیجه رسید که فرهنگ طبقه بندی اطلاعات مهم، نادرست و در واقع زیان آور است. مک کریستال در سخنانی کوتاه اما غرا، موضوع تسهیم فعال اطلاعات و دانش را مطرح می سازد.
- Military leader
General Stanley McChrystal is the former commander of U.S. and International forces in Afghanistan. A four-star general, he is credited for creating a revolution in warfare that fuses intelligence and operations. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

وقتی افسر جوانی بودم، بهم می گفتند
00:12
When I was a youngجوان officerافسر, they told me
0
656
1970
00:14
to followدنبال کردن my instinctsغرایز,
1
2626
2268
که غریزه ام را دنبال کنم و
00:16
to go with my gutروده,
2
4894
2256
با دل و جراتم پیش برم،
00:19
and what I've learnedیاد گرفتم
3
7150
2010
و آنچه که فهمیده ام
00:21
is that oftenغالبا our instinctsغرایز are wrongاشتباه.
4
9160
4384
این است که غرایز ما در بیشتر موارد اشتباهند.
در تابستان ۲۰۱۰
00:25
In the summerتابستان of 2010,
5
13544
3176
00:28
there was a massiveعظیم leakنشت of classifiedطبقه بندی شده documentsاسناد
6
16720
3339
تعداد بیشماری اسناد محرمانه
00:32
that cameآمد out of the Pentagonپنتاگون.
7
20059
2973
موجود در پنتاگون افشا شد
که دنیا و
00:35
It shockedبهت زده the worldجهان,
8
23032
1816
00:36
it shookتکان داد up the Americanآمریکایی governmentدولت,
9
24848
1575
دولت آمریکا را تکان داد
و پرسش های بسیاری در ذهن مردم بوجود آورد،
00:38
and it madeساخته شده people askپرسیدن a lot of questionsسوالات,
10
26423
2153
00:40
because the sheerخالص amountمیزان of informationاطلاعات
11
28576
2681
چرا که آن میزان اطلاعات
00:43
that was let out, and the potentialپتانسیل impactsاثرات,
12
31257
3575
که به بیرون درز کرد، و پیامد های بالقوه آن
چشمگیر بود.
00:46
were significantقابل توجه.
13
34832
2576
و یکی از نخستین پرسش هایی که از خود پرسیدیم
00:49
And one of the first questionsسوالات we askedپرسید: ourselvesخودمان
14
37408
4022
این بود که چرا سربازی جوان باید به آنهمه اطلاعات
00:53
was why would a youngجوان soldierسرباز have accessدسترسی به
15
41430
2718
00:56
to that much informationاطلاعات?
16
44148
2932
دسترسی داشته باشد؟
00:59
Why would we let sensitiveحساس things
17
47080
2526
چرا باید اجازه دهیم که اسناد حساس
01:01
be with a relativelyبه طور نسبی youngجوان personفرد?
18
49606
4158
در اختیار فردی نسبتا جوان قرار گیرند؟
در تابستان ۲۰۰۳ به من ماموریت فرماندهی
01:05
In the summerتابستان of 2003, I was assignedاختصاص داده to commandفرمان
19
53764
3122
01:08
a specialویژه operationsعملیات taskوظیفه forceزور,
20
56886
2504
نیروی عملیات ویژه ای داده شد
01:11
and that taskوظیفه forceزور was spreadانتشار دادن acrossدر سراسر the Mideastخاورمیانه
21
59390
2140
که در سطح خاورمیانه پراکنده بود
و می بایست با القاعده می جنگیدیم.
01:13
to fightمبارزه کردن alآل Qaedaالقاعده.
22
61530
1588
01:15
Our mainاصلی effortتلاش was insideداخل Iraqعراق,
23
63118
2997
چالش اصلی ما درون عراق بود،
01:18
and our specifiedمشخص شده missionماموریت
24
66115
1967
و ماموریت مشخصمان
چیرگی بر القاعده در عراق.
01:20
was to defeatشکست alآل Qaedaالقاعده in Iraqعراق.
25
68082
1854
تقریبا پنج سال آنجا ماندم
01:21
For almostتقریبا fiveپنج yearsسالها I stayedماند there,
26
69936
3104
01:25
and we focusedمتمرکز شده است on fightingدعوا کردن a warجنگ
27
73040
1810
و بر مبارزه ای متمرکز شدیم
که دشوار و نامتعارف بود
01:26
that was unconventionalغیر متعارف and it was difficultدشوار
28
74850
5046
01:31
and it was bloodyخون آشام
29
79896
1840
و خونین
01:33
and it oftenغالبا claimedادعا کرد its highestبالاترین priceقیمت
30
81736
3094
و در بیشتر موارد بهای سنگینش
بر دوش مردم بی گناه.
01:36
amongدر میان innocentبی گناه people.
31
84830
3074
ما هر کاری از دستمان برمی آمد
01:39
We did everything we could
32
87904
2505
01:42
to stop alآل Qaedaالقاعده
33
90409
1909
برای شکست القاعده
01:44
and the foreignخارجی fightersجنگجویان that
cameآمد in as suicideخودکشی کردن bombersبمب افکن ها
34
92318
3285
و جنگجویان خارجی که بعنوان بمب گذاران انتحاری
و تشدید کننده ی خشونت به آنها می پیوستند، کردیم.
01:47
and as accelerantsشتاب دهنده ها to the violenceخشونت.
35
95603
5115
01:52
We honedhoned our combatمبارزه کن skillsمهارت ها,
36
100718
2022
مهارت های جنگی خود را بهبود بخشیدیم،
01:54
we developedتوسعه یافته newجدید equipmentتجهیزات,
37
102740
2836
تجهیزات جدید تولید کردیم،
01:57
we parachutedچیده شده, we helicopteredهلیکوپتر,
38
105576
2454
با چترباز، بالگرد،
02:00
we tookگرفت smallکوچک boatsقایق ها, we droveرانندگی کرد, and we walkedراه می رفت
39
108030
2458
قایق های کوچک، با خودرو، و پیاده
هر شب به سوی اهدافمان پیشروی می کردیم تا جلوی
02:02
to objectivesاهداف night after night to stop
40
110488
3010
02:05
the killingکشتن that this networkشبکه was puttingقرار دادن forwardرو به جلو.
41
113498
5352
کشتاری را که این شبکه در سر داشت بگیریم.
خونها از ما ریخته شد،
02:10
We bledبیل,
42
118850
2540
کشته ها دادیم،
02:13
we diedفوت کرد,
43
121390
1489
02:14
and we killedکشته شده to stop that organizationسازمان
44
122879
4851
و کشتیم تا از خشونتی که
02:19
from the violenceخشونت that they were puttingقرار دادن
45
127730
1743
آن سازمان بویژه در حق
مردم عراق روا داشته بود، جلوگیری کنیم.
02:21
largelyتا حد زیادی againstدر برابر the Iraqiعراقی people.
46
129473
4229
ما به دانسته هایمان،
02:25
Now, we did what we knewمی دانست,
47
133702
2578
02:28
how we had grownرشد کرد up, and
one of the things that we knewمی دانست,
48
136280
2914
آنگونه که تربیت شده بودیم، عمل کردیم، و از جمله چیزهایی که آموخته بودیم،
که در خونمان بود، رازداری بود.
02:31
that was in our DNADNA, was secrecyمحرمانه.
49
139194
3126
02:34
It was securityامنیت. It was protectingمحافظت informationاطلاعات.
50
142320
1917
امنیت بود، حفاظت اطلاعات بود.
02:36
It was the ideaاندیشه that informationاطلاعات was the lifebloodخونریزی
51
144237
2813
اعتقاد به این مهم بود که اطلاعات شاهرگ حیاتی است
02:39
and it was what would protectمحافظت and keep people safeبی خطر.
52
147050
3640
و مردم را در امان نگاه می دارد.
و هر آینه که در سازمان هایمان مشغول فعالیت بودیم
02:42
And we had a senseاحساس that,
53
150690
1895
02:44
as we operatedکار می کند withinدر داخل our organizationsسازمان های,
54
152585
2011
به این می اندیشیدیم
02:46
it was importantمهم to keep informationاطلاعات
55
154596
1918
که حفاظت از اطلاعات
02:48
in the silosسیلیس withinدر داخل the organizationsسازمان های,
56
156514
2311
در سیلوهای درون سازمان از اهمیت والایی برخوردار است،
02:50
particularlyبه خصوص only give informationاطلاعات
57
158825
2914
و بویژه اینکه اطلاعات را باید به کسانی داد
02:53
to people had a demonstratedنشان داده شده need to know.
58
161739
4192
که ثابت کنند واقعا به آن نیاز دارند.
اما پرسشی که همواره مطرح بود، این بود که چه کسی واقعا نیاز به اطلاعات داشت؟
02:57
But the questionسوال oftenغالبا cameآمد, who neededمورد نیاز است to know?
59
165931
4639
چه کسی نیاز داشت، چه کسی می بایست اطلاعات را در اختیار داشته باشد
03:02
Who neededمورد نیاز است, who had to have the informationاطلاعات
60
170570
3363
تا بتواند بخش هایی از کار را که شما نیاز داشتید انجام دهد؟
03:05
so that they could do the importantمهم
partsقطعات of the jobکار that you neededمورد نیاز است?
61
173933
3071
و در دنیایی چنین بهم پیوسته
03:09
And in a tightlyمحکم coupledهمراه با worldجهان,
62
177004
2052
03:11
that's very hardسخت to predictپیش بینی.
63
179056
2798
پیش بینی آن بسی دشوار است.
03:13
It's very hardسخت to know who needsنیاز دارد to have informationاطلاعات
64
181854
2944
بسیار دشوار است که بدانی چه کسی باید به اطلاعات دسترسی داشته باشد
و چه کسی نباید.
03:16
and who doesn't.
65
184798
1507
03:18
I used to dealمعامله with intelligenceهوش agenciesآژانس ها,
66
186305
1979
من مدتی با نهادهای اطلاعاتی سر و کار داشتم،
و همواره از اینکه اطلاعات کافی در اختیارم نمی گذاشتند شاکی بودم،
03:20
and I'd complainشكايت كردن that they weren'tنبودند
sharingبه اشتراک گذاری enoughکافی intelligenceهوش,
67
188284
2167
و آنها با چهره ای بی تفاوت مرا نگاه می کردند و می گفتند،
03:22
and with a straightسر راست faceصورت, they'dآنها می خواهند
look at me and they'dآنها می خواهند say,
68
190451
2390
03:24
"What aren'tنه you gettingگرفتن?" (Laughterخنده)
69
192841
2147
"چی رو نمی فهمی؟" (خنده)
03:26
I said, "If I knewمی دانست that, we wouldn'tنمی خواهم have a problemمسئله."
70
194988
5482
می گفتم، "اگر می دانستم که مشکلی نداشتیم."
03:32
But what we foundپیدا شد is we had to changeتغییر دادن.
71
200470
1602
اما چیزی که آموختیم این بود که باید تغییراتی در خود می دادیم.
باید فرهنگمان را درباره ی اطلاعات تغییر می دادیم.
03:34
We had to changeتغییر دادن our cultureفرهنگ about informationاطلاعات.
72
202072
2177
03:36
We had to knockدر زدن down wallsدیوارها. We had to shareاشتراک گذاری.
73
204249
2117
باید دیوارها را فرو می شکستیم. باید افراد را سهیم می کردیم.
03:38
We had to changeتغییر دادن from who needsنیاز دارد to know
74
206366
3068
باید از اینکه چه کسی باید بداند می رفتیم به سمت
اینکه چه کسی نمی داند،
03:41
to the factواقعیت that who doesn't know,
75
209434
2123
و او را در سریع ترین زمان ممکن آگاه سازیم.
03:43
and we need to tell, and tell
them as quicklyبه سرعت as we can.
76
211557
3234
03:46
It was a significantقابل توجه cultureفرهنگ shiftتغییر مکان for an organizationسازمان
77
214791
3126
این تغییر فرهنگی بزرگی بود برای سازمانی
03:49
that had secrecyمحرمانه in its DNADNA.
78
217917
5324
که رازداری در خونش بود.
03:55
We startedآغاز شده by doing things, by buildingساختمان,
79
223241
2276
دست بکار شدیم، شروع به ساختن کردیم و فرو ریختن دیوارها
03:57
not workingکار کردن in officesدفاتر,
80
225517
1705
نه در دفتر
بلکه در جاهایی که آنها را
03:59
knockingضربه زدن down wallsدیوارها, workingکار کردن in things we calledبه نام
81
227222
1665
04:00
situationوضعیت awarenessاطلاع roomsاتاق ها,
82
228887
2458
اتاق های آگاهی از موقعیت می خواندیم،
04:03
and in the summerتابستان of 2007,
83
231345
2476
و در تابستان ۲۰۰۷،
اتفاقی افتاد که این تغییر را بوضوح نشان داد.
04:05
something happenedاتفاق افتاد whichکه demonstratedنشان داده شده this.
84
233821
1623
ما پیشینه ی سازمانی
04:07
We capturedاسیر the personnelکارکنان recordsسوابق
85
235444
2192
04:09
for the people who were bringingبه ارمغان آوردن foreignخارجی fightersجنگجویان
86
237636
2200
افرادی که جنگجویان خارجی را به عراق می آوردند
04:11
into Iraqعراق.
87
239836
2155
بدست می آوردیم.
و معمولا چنین پیشینه هایی را
04:13
And when we got the personnelکارکنان recordsسوابق, typicallyمعمولا,
88
241991
1848
پنهان می کردیم،
04:15
we would have hiddenپنهان these,
89
243839
1314
با نهادهای اطلاعاتی انگست شماری در میان می گذاشتیم،
04:17
sharedبه اشتراک گذاشته شده them with a fewتعداد کمی intelligenceهوش agenciesآژانس ها,
90
245153
2338
و سپس با استفاده از آنها دست به عملیات می زدیم.
04:19
and then try to operateکار کن with them.
91
247491
1796
04:21
But as I was talkingصحبت کردن to my intelligenceهوش officerافسر,
92
249287
2038
اما هنگامی که با افسر اطلاعاتیم صحبت می کردم،
04:23
I said, "What do we do?"
93
251325
850
به او می گفتم، "چکار کنیم؟"
04:24
And he said, "Well, you foundپیدا شد them." Our commandفرمان.
94
252175
3026
و او می گفت، "خوب، پیداشون کردی." فرمان ما.
"می تونی از طبقه بندی محرمانه خارجشون کنی."
04:27
"You can just declassifyرمزگشایی کنید them."
95
255201
2364
04:29
And I said, "Well, can we declassifyرمزگشایی کنید them?
96
257565
1648
و من می گفتم، "واقعا می تونیم از طبقه بندی محرمانه خارجشون کنیم؟"
"اگه دشمن بهشون دسترسی پیدا کنه چی؟"
04:31
What if the enemyدشمن findsپیدا می کند out?"
97
259213
1010
و او می گه " اینها پیشینه سازمانی شخصیشونه."
04:32
And he saysمی گوید, "They're theirخودشان personnelکارکنان recordsسوابق."
98
260223
2612
04:34
(Laughterخنده)
99
262835
1400
(خنده)
04:36
So we did,
100
264235
1082
و ما این کار را کردیم،
و اسباب دلخوری خیلی ها را فراهم کردیم،
04:37
and a lot of people got upsetناراحت about that,
101
265317
2034
اما همینکه اطلاعات را دست به دست می کردیم،
04:39
but as we passedگذشت that informationاطلاعات around,
102
267351
2484
04:41
suddenlyناگهان you find that informationاطلاعات is only of valueارزش
103
269835
2890
فهمیدیم که اطلاعات تنها زمانی از ارزش برخوردارند
04:44
if you give it to people who have the abilityتوانایی
104
272725
1856
که بدست افرادی بیفتند که می توانند
با آن کاری کنند.
04:46
to do something with it.
105
274581
2138
آگاهی من از چیزی،
04:48
The factواقعیت that I know something has zeroصفر valueارزش
106
276719
2126
04:50
if I'm not the personفرد who can actuallyدر واقع
107
278845
1488
درصورتیکه من آن شخصی نباشم که بتواند
از آن اطلاعات بهره برد، هیچ ارزشی ندارد.
04:52
make something better because of it.
108
280333
1874
بنابراین، آنچه ما انجام دادیم
04:54
So as a consequenceنتیجه, what we did was
109
282207
1876
04:56
we changedتغییر کرد the ideaاندیشه of informationاطلاعات,
110
284083
3110
تغییر مفهوم اطلاعات بود،
از توانا بود هر که دانا بود
04:59
insteadبجای of knowledgeدانش is powerقدرت,
111
287193
2284
05:01
to one where sharingبه اشتراک گذاری is powerقدرت.
112
289477
2946
به توانا بود هر که تسهیم می کند.
05:04
It was the fundamentalاساسی shiftتغییر مکان,
113
292423
1972
این تغییری بنیادی بود،
05:06
not newجدید tacticsتاکتیک ها, not newجدید weaponsاسلحه,
114
294395
2338
نه تاکتیکی جدید، نه جنگ افزاری جدید،
05:08
not newجدید anything elseچیز دیگری.
115
296733
1304
نه هیچ چیز دیکر جدید.
بلکه آگاهی از این مهم که ما دیگر بخشی از گروهی بودیم
05:10
It was the ideaاندیشه that we were now partبخشی of a teamتیم
116
298037
2778
05:12
in whichکه informationاطلاعات becameتبدیل شد the essentialضروری است linkارتباط دادن
117
300815
2348
که اطلاعات، حلقه ی اساسی ارتباطی
میان اعضایش بود، نه سدی بینشان.
05:15
betweenبین us, not a blockمسدود کردن betweenبین us.
118
303163
4498
و من از همه می خواهم
05:19
And I want everybodyهمه to take a deepعمیق breathنفس کشیدن
119
307661
2582
05:22
and let it out,
120
310243
2122
که نفسی عمیق بکشند
05:24
because in your life, there's going to be informationاطلاعات
121
312365
1934
چراکه در مسیر زندگی، اطلاعاتی از شما
05:26
that leaksنشت out you're not going to like.
122
314299
2332
به بیرون درز خواهد کرد که خوشایند شما نخواهد بود.
کسی نمرات دانشگاهی مرا فاش خواهد ساخت،
05:28
Somebody'sکسی هست going to get my collegeکالج gradesدرجات out,
123
316631
2246
05:30
a that's going to be a disasterفاجعه. (Laughterخنده)
124
318877
4027
و این مصیبتی بزرگ خواهد بود. (خنده)
اما هیچ اشکالی ندارد،
05:34
But it's going to be okay, and I will tell you that
125
322904
3369
من بیشتر از کارمندی در هراسم
05:38
I am more scaredترسیده of the bureaucratبوروکرات
126
326273
3220
05:41
that holdsدارای informationاطلاعات in a deskمیز مطالعه drawerکشو
127
329493
2452
که اطلاعات را در کشو
05:43
or in a safeبی خطر than I am of someoneکسی who leaksنشت,
128
331945
2796
یا گاوصندوقی نگاه می دارد تا از آن کسی که اطلاعات را افشا می کند،
05:46
because ultimatelyدر نهایت, we'llخوب be better off if we shareاشتراک گذاری.
129
334741
2936
چراکه در آخر، آسودگی بیشتر در تسهیم اطلاعات خواهد بود.
سپاسگزارم.
05:49
Thank you.
130
337677
1760
05:51
(Applauseتشویق و تمجید)
131
339437
4402
(تشویق)
هلن والترز: نمی دانم آیا شما صبح اینجا بودید،
05:57
Helenهلن Waltersوالترز: So I don't know if
you were here this morningصبح,
132
345761
1576
05:59
if you were ableتوانایی to catchگرفتن Rickریک Ledgettلژتت,
133
347337
2300
و توانستید سخنان ریک لجرز
06:01
the deputyقائم مقام directorکارگردان of the NSANSA
134
349637
1832
معاون امنیت ملی را
که در پاسخ به سخنرانی اوایل هفته ی ادوارد اسنودن بود ، بشنوید،
06:03
who was respondingپاسخ دادن to Edwardادوارد
Snowden'sاسنودن talk earlierقبلا this weekهفته.
135
351469
3664
می خواهم بدانم آیا به نظر شما دولت آمریکا
06:07
I just wonderتعجب, do you think the Americanآمریکایی governmentدولت
136
355133
2312
06:09
should give Edwardادوارد Snowdenاسنودن amnestyعفو?
137
357445
2688
باید ادوارد اسنودن را مورد بخشش قرار دهد؟
06:12
Stanleyاستنلی McChrystalمک کریستال: I think that
Rickریک said something very importantمهم.
138
360133
2448
استنلی مک کریستال: به نظر من ریک حرف بسیار مهمی زد،
بیشتر مردم همه ی حقایق را نمی دانند.
06:14
We, mostاکثر people, don't know all the factsحقایق.
139
362581
2620
06:17
I think there are two partsقطعات of this.
140
365201
1352
فکر کنم می توان به این موضوع از دو سو نگریست.
ادوارد اسنودن نیازی مبرم را آشکار ساخت
06:18
Edwardادوارد Snowdenاسنودن shinedدرخشید a
lightسبک on an importantمهم need
141
366553
3740
که مردم باید به آن پی می بردند.
06:22
that people had to understandفهمیدن.
142
370293
1490
06:23
He alsoهمچنین tookگرفت a lot of documentsاسناد that he didn't have
143
371783
2982
وی همچنین اسناد بسیاری را با خود برد که
06:26
the knowledgeدانش to know the importanceاهمیت of,
144
374765
2592
دانش کافی نسبت به اهمیت آنها نداشت،
06:29
so I think we need to learnیاد گرفتن the factsحقایق about this caseمورد
145
377357
2433
بنابراین من بر این عقیده ام که باید
پیش از قضاوت زودهنگام درباره ی ادوارد اسنودن
06:31
before we make snapضربه محکم و ناگهانی judgmentsقضاوت ها
146
379790
1547
06:33
about Edwardادوارد Snowdenاسنودن.
147
381337
2148
به حقایق این موضوع آگاهی یابیم.
06:35
HWHW: Thank you so much. Thank you.
148
383485
2184
اچ دابلیو: بسیار سپاسگزارم. ممنون.
(تشویق)
06:37
(Applauseتشویق و تمجید)
149
385669
1918
Translated by Ali Ebrahimi
Reviewed by Leila Ataei

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Stanley McChrystal - Military leader
General Stanley McChrystal is the former commander of U.S. and International forces in Afghanistan. A four-star general, he is credited for creating a revolution in warfare that fuses intelligence and operations.

Why you should listen

With a remarkable record of achievement, General Stanley McChrystal has been praised for creating a revolution in warfare that fused intelligence and operations. A four-star general, he is the former commander of U.S. and international forces in Afghanistan and the former leader of Joint Special Operations Command (JSOC), which oversees the military’s most sensitive forces. McChrystal’s leadership of JSOC is credited with the December 2003 capture of Saddam Hussein and the June 2006 location and killing of Abu Musab al-Zarqawi, the leader of al-Qaeda in Iraq. McChrystal, a former Green Beret, is known for his candor.

After McChrystal graduated from West Point, he was commissioned as an infantry officer, and spent much of his career commanding special operations and airborne infantry units. During the Persian Gulf War, McChrystal served in a Joint Special Operations Task Force and later commanded the 75th Ranger Regiment. He completed year-long fellowships at Harvard’s John F. Kennedy School of Government in 1997 and in 2000 at the Council on Foreign Relations. In 2002, he was appointed chief of staff of military operations in Afghanistan. Two years later, McChrystal was selected to deliver nationally televised Pentagon briefings about military operations in Iraq. From 2003 to 2008, McChrystal commanded JSOC and was responsible for leading the nation’s deployed military counter-terrorism efforts around the globe. He assumed command of all International Forces in Afghanistan in June 2009. President Obama’s order for an additional 30,000 troops to Afghanistan was based on McChrystal’s assessment of the war there. McChrystal retired from the military in August 2010.

More profile about the speaker
Stanley McChrystal | Speaker | TED.com

Data provided by TED.

This site was created in May 2015 and the last update was on January 12, 2020. It will no longer be updated.

We are currently creating a new site called "eng.lish.video" and would be grateful if you could access it.

If you have any questions or suggestions, please feel free to write comments in your language on the contact form.

Privacy Policy

Developer's Blog

Buy Me A Coffee