ABOUT THE SPEAKER
Dan Pacholke - Prison administrator and reformer
Dan Pacholke aims to keep the Washington State Department of Corrections on the front edge of innovation by rethinking the design of prisons, the training of officers and the education opportunities made available to inmates.

Why you should listen

Dan Pacholke has spent more than three decades working in prisons, first as a corrections office and later as an administrator. Now the Deputy Secretary of Operations for the Washington State Department of Corrections, he says, “I don’t see my job as to punish or forgive [inmates], but I do think they can have decent and meaningful lives in prison.”

Pacholke has dedicated his career to changing the way we think about corrections. Over the years, he has helped usher in programs designed to prevent fires before they start rather than fight them after they’ve flared up. Pacholke has been part of initiatives to redesign prison facilities to maximize interaction between the staff and inmates, to give corrections officers training in verbal de-escalation as well as physical response, and to give inmates opportunities to learn new things while they are in the system. As the co-director of the Sustainability in Prisons Project, Pacholke brought recycling, composting, horticulture and even bee-keeping programs into prisons—to give inmates meaningful work, but also to cut costs and make prisons more sustainable. 

More profile about the speaker
Dan Pacholke | Speaker | TED.com
TEDxMonroeCorrectionalComplex

Dan Pacholke: How prisons can help inmates live meaningful lives

دن پچولک: چگونه زندانها میتوانند به زندانیها در داشتن یک زندگی هدف دار کمک کنند

Filmed:
897,964 views

در ایالات متحده، آژانسهایی که زندانها را اداره می کنند اغلب، دارالتادیب نامیده می شوند. و با اینحال تمرکز آنها بر نگهداری و مهار زندانیها است. دن پچولک، نایب رییس دارالتادیب ایالتی واشنگتن، دیدگاه متفاوتش را با ما همخوان می کند: زندانهایی که شرایط زندگی انسانی تری را بهمراه فرصتهایی برای کار هدفدار و یادگیری فراهم می کنند.
- Prison administrator and reformer
Dan Pacholke aims to keep the Washington State Department of Corrections on the front edge of innovation by rethinking the design of prisons, the training of officers and the education opportunities made available to inmates. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
We're seenمشاهده گردید as the organizationسازمان that is
the bucketسطل for failedناموفق socialاجتماعی policyسیاست.
0
792
3693
ما بعنوان سازمانی دیده می شویم که معیار سیاست اجتماعی ناموفق تلقی می شود.
00:16
I can't defineتعريف كردن who comesمی آید to us or how long they stayاقامت کردن.
1
4485
3282
نمی توانم تعین کنم چه کسانی نزد ما میایند، یا چه مدت پیش ما می مانند.
00:19
We get the people for whomچه کسی
nothing elseچیز دیگری has workedکار کرد,
2
7767
2136
ما آدمهایی را می پذیریم که بقیه چیزها برایشان جواب نداده،
00:21
people who have fallenافتاده throughاز طریق all
3
9903
1438
آدمهایی که از توریهای امنیتی اجتماعی دیگر
00:23
of the other socialاجتماعی safetyایمنی netsشبکه.
4
11341
1913
به پایین سر خوردند.
00:25
They can't containحاوی them, so we mustباید.
5
13254
2333
در آن توریها نمی گنجند، پس ما باید نگهشان داریم.
00:27
That's our jobکار:
6
15587
1443
شغل ماست:
00:29
containحاوی them, controlکنترل them.
7
17030
3107
نگهداریشان، کنترلشان.
00:32
Over the yearsسالها, as a prisonزندان systemسیستم,
8
20137
2457
طی سالها، بعنوان یک سیستم زندان،
00:34
as a nationملت, and as a societyجامعه,
9
22594
1821
بعنوان یک ملت، بعنوان یک اجتماع،
00:36
we'veما هستیم becomeتبدیل شدن به very good at that,
10
24415
1475
در این کار خبره شدیم،
00:37
but that shouldn'tنباید make you happyخوشحال.
11
25890
2120
اما این مساله نباید باعث خوشحالی ما شود.
00:40
Todayامروز we incarcerateمجازات کردن more people perدر هر capitaسرانه
12
28010
1700
ما سالانه بیش از هر کشور دیگری در جهان
00:41
than any other countryکشور in the worldجهان.
13
29710
2137
آدمها را زندانی می کنیم.
00:43
We have more blackسیاه menمردان in prisonزندان todayامروز
14
31847
1913
امروزه زندانیهای سیاه پوستمان بیشتر
00:45
than were underزیر slaveryبردگی in 1850.
15
33760
2561
از تعداد برده ها در ۱۸۵۰ است.
00:48
We houseخانه the parentsپدر و مادر of almostتقریبا threeسه millionمیلیون
16
36321
1760
ما میزبان والدین تقریبا بیش از ۳ میلیون
00:50
of our community'sجامعه childrenفرزندان,
17
38081
1724
از کودکان جامعه هستیم،
00:51
and we'veما هستیم becomeتبدیل شدن به the newجدید asylumپناهندگی,
18
39805
2020
و تبدیل به پناهگاهی تازه شده ایم،
00:53
the largestبزرگترین mentalذهنی healthسلامتی providerارائه دهنده in this nationملت.
19
41825
3037
بزرگترین فراهم کننده بهداشت روانی در این ملت.
00:56
When we lockقفل کردن someoneکسی up,
20
44862
1471
وقتی کسی را حبس می کنیم،
00:58
that is no smallکوچک thing.
21
46333
1631
کم چیزی نیست.
00:59
And yetهنوز, we are calledبه نام the
Departmentگروه of Correctionsاصلاحات.
22
47964
3158
و با اینحال دارالتادیب نامیده می شویم.
01:03
Todayامروز I want to talk about
23
51122
1388
امروز قصد دارم درباره تغییر
01:04
changingتغییر دادن the way we think about correctionsاصلاحات.
24
52510
2095
در نحوه تفکرمان نسبت به اصلاحات صحبت کنم.
01:06
I believe, and my experienceتجربه tellsمی گوید me,
25
54605
2059
به اعتقاد من و البته با استناد به تجربیاتم
01:08
that when we changeتغییر دادن the way we think,
26
56664
1709
زمانی که طرز تفکرمان را تغییر می دهیم،
01:10
we createايجاد كردن newجدید possibilitiesامکانات, or futuresآینده,
27
58373
2834
احتمالات یا آینده تازه ای را میافرینیم.
01:13
and prisonsزندان need a differentناهمسان futureآینده.
28
61207
2626
و زندانها احتیاج به آینده ای متفاوت دارند.
01:15
I've spentصرف شده my entireکل careerحرفه
in correctionsاصلاحات, over 30 yearsسالها.
29
63833
3472
کل حرفه ام را صرف اصلاحات کردم، سی سال.
01:19
I followedدنبال شد my dadپدر into this fieldرشته.
30
67305
1480
دنباله رو پدرم بودم.
01:20
He was a Vietnamویتنام veteranکهنه سرباز. Correctionsاصلاحات suitedمناسب him.
31
68785
3145
یک کهنه سرباز ویتنامی. اصلاحات برازنده اش بود.
01:23
He was strongقوی, steadyثابت, disciplinedانضباطی.
32
71930
3010
قوی، باثبات و با انظباط بود و
01:26
I was not so much any of those things,
33
74940
1440
خیلی تو این چیزها مثل او نبودم،
01:28
and I'm sure that worriedنگران him about me.
34
76380
2399
و مطمئنم که نگرانم بود.
01:30
Eventuallyدر نهایت I decidedقرار بر این شد, if I was
going to endپایان up in prisonزندان,
35
78779
2843
سرانجام تصمیم گرفتم که سر از زندان در بیارم،
01:33
I'd better endپایان up on the right sideسمت of the barsکافه ها,
36
81622
1321
تا اینکه پشت پیشخوان بار بایستم،
01:34
so I thought I'd checkبررسی it out,
37
82943
1707
پس فکر کردم یک بررسی بکنم
01:36
take a tourتور of the placeمحل my dadپدر workedکار کرد,
38
84650
2270
و از جایی که پدرم کار کرده بود دیدن کنم،
01:38
the McNeilمک نیل Islandجزیره Penitentiaryبازداشتگاه.
39
86920
2181
مک نیل ایلند پوینتینری.
01:41
Now this was the earlyزود '80s,
40
89101
1710
اوایل دهه هشتاد بود،
01:42
and prisonsزندان weren'tنبودند quiteکاملا what you see
41
90811
1527
و زندانها این چیزی که توی تلویزیون یا
01:44
on TVتلویزیون or in the moviesفیلم ها.
42
92338
1982
فیلمها می بینید نبودند.
01:46
In manyبسیاری waysراه ها, it was worseبدتر.
43
94320
2520
از خیلی جهات، بدتر بودند.
01:48
I walkedراه می رفت into a cellسلول houseخانه that was fiveپنج tiersسطوح highبالا.
44
96840
2614
وارد یک سلول شدم، با سقف کوتاه.
01:51
There were eightهشت menمردان to a cellسلول.
45
99454
1625
هشت تا مرد توی یک سلول. بود
01:53
there were 550 menمردان in that livingزندگي كردن unitواحد.
46
101079
2348
۵۵۰ نفر در بخش اسکان داده شده بودند.
01:55
And just in caseمورد you wonderedشگفت زده,
47
103427
1883
و اگر احیانا سوال برایتان پیش آمده،
01:57
they sharedبه اشتراک گذاشته شده one toiletتوالت in those smallکوچک confinesمحدود می شود.
48
105310
3066
یک توالت مشترک در آن سلولها بود.
02:00
An officerافسر put a keyکلیدی in a lockboxlockbox,
49
108376
1503
افسر با یک کلید همه سلولها را باز میکرد و
02:01
and hundredsصدها of menمردان streamedجریان out of theirخودشان cellsسلول ها.
50
109879
2542
صدها نفر از سلولها بیرون میریختند.
02:04
Hundredsصدها نفر of menمردان streamedجریان out of theirخودشان cellsسلول ها.
51
112421
1979
صدها نفر بودند.
02:06
I walkedراه می رفت away as fastسریع as I could.
52
114400
2363
تا جایی که میشد سریع از کنارشان رد شدم.
02:08
Eventuallyدر نهایت I wentرفتی back and
I startedآغاز شده as an officerافسر there.
53
116763
2598
بالاخره بازهم برگشتم و کارم را بعنوان افسر زندان آغاز کردم.
02:11
My jobکار was to runاجرا کن one of those cellسلول blocksبلوک ها
54
119361
1797
شغلم اداره یکی از آن بخشهای زندان بود
02:13
and to controlکنترل those hundredsصدها of menمردان.
55
121158
3161
و نظارت بر آن صدها زندانی.
02:16
When I wentرفتی to work at our receptionsپذیرش centerمرکز,
56
124319
1845
وقتی رفتم تا در مرکز پذیرش مان کار کنم،
02:18
I could actuallyدر واقع hearشنیدن the inmatesزندانیان
roilingرولینگ from the parkingپارکینگ lot,
57
126164
2726
به واقع صدای زندانیها را می شنیدم که با خشم از پارکینگ بیرون میامدند،
02:20
shakingتکان دادن cellسلول doorsدرب ها, yellingفریاد زدن,
58
128890
2494
درهای سلولهایشان را می لرزاندند و نعره می زدند،
02:23
tearingپاره شدن up theirخودشان cellsسلول ها.
59
131384
1674
سلولهایشان را بهم می ریختند.
02:25
Take hundredsصدها of volatileفرار people and lockقفل کردن them up,
60
133058
2364
صدها تن آدم خشن را بگیرید و حبسشان کنید،
02:27
and what you get is chaosهرج و مرج.
61
135422
1764
و هرج و مرج نتیجه آن می شود.
02:29
Containحاوی and controlکنترل — that was our jobکار.
62
137186
2773
نگهداری و مهار کردن شغل ما بود.
02:31
One way we learnedیاد گرفتم to do this more effectivelyبه طور موثر
63
139959
2321
یکی روشهای که یاد گرفتیم برای انجام این کار موثر است
02:34
was a newجدید typeتایپ کنید of housingمسکن unitواحد
64
142280
1210
نوع تازه ای از واحد اسکان دهی بود که
02:35
calledبه نام the Intensiveمتمرکز Managementمدیریت Unitواحد, IMUIMU,
65
143490
2703
واحد مدیریت ویژه یا آی ام یو نام داشت،
02:38
a modernمدرن versionنسخه of a "holeسوراخ."
66
146193
1823
نسخه جدیدی از یک «سوراخ».
02:40
We put inmatesزندانیان in cellsسلول ها behindپشت solidجامد steelفولاد doorsدرب ها
67
148016
2522
زندانیها را پشت میله های فولادی می کردیم
02:42
with cuffکاف portsبنادر so we could restrainمحدود کردن them
68
150538
2281
همراه با میله های دستنبد داری که می توانستیم به آنها ببندیمشان
02:44
and feedخوراک them.
69
152819
1341
و بهشان غذا دهیم.
02:46
Guessحدس بزن what?
70
154160
2337
حدس بزنید چی شد؟
02:48
It got quieterساکت تر.
71
156497
1494
آرامتر شد.
02:49
Disturbancesاختلالات diedفوت کرد down in the generalعمومی populationجمعیت.
72
157991
2497
سروصداها در بخش عمومی خوابید.
02:52
Placesاماکن becameتبدیل شد saferامن تر
73
160488
1351
مکان امن تر شد
02:53
because those inmatesزندانیان who
were mostاکثر violentخشن or disruptiveمخرب
74
161839
2600
چون زندانیهای خشن تر یا اخلال گر را
02:56
could now be isolatedجدا شده.
75
164439
1425
اکنون میشد، منزوی کرد.
02:57
But isolationانزوا isn't good.
76
165864
1731
اما این منزوی سازی کافی نیست.
02:59
Depriveمحروم کردن people of socialاجتماعی
contactتماس and they deteriorateبدتر می شود.
77
167595
2829
آدمها را از ارتباط اجتماعی محروم کنید و بدتر می شوند.
03:02
It was hardسخت gettingگرفتن them out of IMUIMU,
78
170424
1935
بیرون آوردنشان از آ ام یو برای خودشان
03:04
for them and for us.
79
172359
2553
و برای ما سخت تر میشد.
03:06
Even in prisonزندان, it's no smallکوچک thing
80
174912
2469
حتی در زندان، زندانی کردن یک نفر
03:09
to lockقفل کردن someoneکسی up.
81
177381
1986
کار ساده نیست.
03:11
My nextبعد assignmentوظیفه was to one
of the state'sایالت ها deep-endپایان عمیق prisonsزندان
82
179367
2554
مسئولیت بعدیم در یکی از زندانهای بی درو پیکر دولتی بود
03:13
where some of our more violentخشن
or disruptiveمخرب inmatesزندانیان are housedمحل سکونت.
83
181921
2935
جاییکه برخی از زندانیهای خشن تر یا اخلال گر نگهداری می شدند.
03:16
By then, the industryصنعت had advancedپیشرفته a lot,
84
184856
1844
آن زمان، صنعت خیلی پیشرفت کرده بود
03:18
and we had differentناهمسان toolsابزار and techniquesتکنیک
85
186700
2058
و ابزار و فناوریهای گوناگونی جهت اداره مدیریت
03:20
to manageمدیریت کردن disruptiveمخرب behaviorرفتار.
86
188758
2037
رفتار اخلال گرانه داشتیم.
03:22
We had beanbagbeanbag gunsاسلحه and pepperفلفل sprayافشانه
87
190795
2225
اسپری فلفل و سلاح ضد شورش و
03:25
and plexiglassپلکسی گلاس shieldsسپرها,
88
193020
1890
سپرهای پلی گلاس،
03:26
flashفلاش bangsجیغ کشیدن, emergencyاضطراری responseواکنش teamsتیم ها.
89
194910
2435
فلش بنگ و تیمهای واکنش سریع را داشتیم.
03:29
We metملاقات کرد violenceخشونت with forceزور
90
197345
1864
جواب خشونت را با زور و هرج و مرج را
03:31
and chaosهرج و مرج with chaosهرج و مرج.
91
199209
1461
با هرج و مرج دادیم.
03:32
We were prettyبسیار good at puttingقرار دادن out firesآتش سوزی.
92
200670
2527
در خواباندن شورش ها نسبتا خوب عمل کردیم.
03:35
While I was there, I metملاقات کرد two
experiencedبا تجربه correctionalاصلاحی workersکارگران
93
203197
3301
موقعیکه آنجا بودم، با دو نفر از کارکنان مجرب تادیبی ملاقات کردم
03:38
who were alsoهمچنین researchersمحققان,
94
206498
1536
که محقق هم بودند،
03:40
an anthropologistانسان شناس and a sociologistجامعه شناس.
95
208034
3191
یکی مردم شناس و آن یکی جامعه شناس.
03:43
One day, one of them commentedنظر داد to me and said,
96
211225
1550
یک روز، یکی از آنها من را خطاب قرار داد و گفت:
03:44
"You know, you're prettyبسیار good at puttingقرار دادن out firesآتش سوزی.
97
212775
2038
« میدونی، تو در خوابوندن شورشهای نسبتا خوب عمل کردی.
03:46
Have you ever thought about how to preventجلوگیری کردن them?"
98
214813
3834
هیچوقت درباره پیش گیری کردن از شون فکر کردی؟»
03:50
I was patientصبور with them,
99
218647
1977
با حوصله برایشان
03:52
explainingتوضیح دادن our bruteخشن forceزور approachرویکرد
100
220624
1309
درباره رویکرد قدرتی بی رحمانه مان
03:53
to makingساخت prisonsزندان saferامن تر.
101
221933
1857
جهت امن تر کردن زندانها توضیح دادم.
03:55
They were patientصبور with me.
102
223790
1534
آنها هم با حوصله به من گوش دادد.
03:57
Out of those conversationsگفتگو grewرشد کرد some newجدید ideasایده ها
103
225324
2177
در خلال آن مکالمات ایده های جدیدی بوجود آمد
03:59
and we startedآغاز شده some smallکوچک experimentsآزمایشات.
104
227501
1896
و ما آزمایشهای کوچکی را شروع کردیم.
04:01
First, we startedآغاز شده trainingآموزش our officersافسران in teamsتیم ها
105
229397
2401
نخست، شروع کردیم به تعلیم دادن افسرانمان در تیمها
04:03
ratherنسبتا than sendingدر حال ارسال them one or two
at a time to the stateحالت trainingآموزش academyآکادمی.
106
231798
3242
بجای فرستادنشان در تعدادهای یک یا دو نفره به آکادمی آموزشی ایالتی.
04:07
Insteadبجای of fourچهار weeksهفته ها of trainingآموزش, we gaveداد them 10.
107
235040
2310
بجای ۴ هفته، ۱۰ هفته آموزش داشتیم.
04:09
Then we experimentedآزمایش کرد with an apprenticeshipدوره کار آموزی modelمدل
108
237350
2277
بعد مدلی از دوره کارآموزی را تجربه کردیم
04:11
where we pairedزوج newجدید staffکارکنان with veteranکهنه سرباز staffکارکنان.
109
239627
3573
جاییکه کارکنان جدید را با کارکنان کهنه کار جفت می کردیم.
04:15
They bothهر دو got better at the work.
110
243200
2513
آنوقت هر دو در کارشان بهتر می شدند.
04:17
Secondدومین, we addedاضافه verbalکلامی de-escalationانعطاف پذیری skillsمهارت ها
111
245713
2610
دوم، در ادامه این دورهای آموزشی
04:20
into the trainingآموزش continuumپیوستگی
112
248323
1890
مهارتهای کلامی تشنج زدایانه را نیز اضافه کردیم
04:22
and madeساخته شده it partبخشی of the use of forceزور continuumپیوستگی.
113
250213
2737
و آن را بخشی از عادت استفاده استمرار زور کردیم
04:24
It was the non-forceغیر نیروی use of forceزور.
114
252950
2484
استفاده غیرزوری از زور بود.
04:27
And then we did something even more radicalافراطی.
115
255434
1602
و بعد یک کاری کردیم که اساسی تر بود.
04:29
We trainedآموزش دیده the inmatesزندانیان on those sameیکسان skillsمهارت ها.
116
257036
2310
به زندانیها آن مهارتها را آموزش دادیم.
04:31
We changedتغییر کرد the skillمهارت setتنظیم,
117
259346
2296
زمینه مهارتی را تغییر دادیم،
04:33
reducingكم كردن violenceخشونت, not just respondingپاسخ دادن to it.
118
261642
3171
با کاستن از خشونت نه فقط با پاسخ دادن به آن.
04:36
Thirdسوم, when we expandedمنبسط our facilityامکانات,
we triedتلاش کرد a newجدید typeتایپ کنید of designطرح.
119
264813
3234
سوم، وقتی امکاناتمان را گسترده کردیم، شیوه جدیدی از طراحی را امتحان کردیم،
04:40
Now the biggestبزرگترین and mostاکثر controversialبحث برانگیز componentجزء
120
268047
2705
بزرگترین و بحث برانگیزترین جزء این طراحی
04:42
of this designطرح, of courseدوره, was the toiletتوالت.
121
270752
3677
البته که توالتها بودند.
04:46
There were no toiletsتوالت.
122
274429
1689
هیچ توالتی نبود.
04:48
Now that mightممکن not soundصدا
significantقابل توجه to you here todayامروز,
123
276118
2631
شاید الان برای شما که امروز اینجا هستید مساله حائز اهمیتی نباشد.
04:50
but at the time, it was hugeبزرگ.
124
278749
1385
اما آنموقع، خیلی مهم بود.
04:52
No one had ever heardشنیدم of a cellسلول withoutبدون a toiletتوالت.
125
280134
2113
هیچ وقت کسی تا آن روز درباره سلول بدون توالت نشنیده بود.
04:54
We all thought it was dangerousخطرناک است and crazyدیوانه.
126
282247
2248
همه ما فکر می کردیم که دیوانه وار و خطرناک باشد.
04:56
Even eightهشت menمردان to a cellسلول had a toiletتوالت.
127
284495
3107
حتی هر هشت زندانی در یک سلول، یک توالت داشتند.
04:59
That smallکوچک detailجزئیات changedتغییر کرد the way we workedکار کرد.
128
287602
2857
جزییات کوچک روش کاری ما را تغییر داد.
05:02
Inmatesزندانیان and staffکارکنان startedآغاز شده interactingتعامل
129
290459
1730
زندانیها و کارکنان شروع به تعامل بیشتر
05:04
more oftenغالبا and openlyبی پرده and developingدر حال توسعه a rapportآرامش.
130
292189
3274
و صریحانه ای کرده و سرسازگاری باهم گذاشتند.
05:07
It was easierآسان تر to detectتشخیص conflictدرگیری and interveneدخالت
131
295463
1833
تشخیص تنشها و مداخله قبل از بروز تشنجات
05:09
before it escalatedافزایش یافت.
132
297296
1314
آسانتر شد.
05:10
The unitواحد was cleanerپاک کننده, quieterساکت تر,
saferامن تر and more humaneانسانی.
133
298610
3636
واحد تمیزتر، آرام تر، ایمن تر و انسانی تر بود.
05:14
This was more effectiveتاثير گذار at keepingنگه داشتن the peaceصلح
134
302246
2205
این روش در نگهداری صلح بیشتر از
05:16
than any intimidationارعاب techniqueتکنیک I'd seenمشاهده گردید to that pointنقطه.
135
304451
3509
هر روش ترساندنی که تا آن موقع دیده بودم ، موثر واقع شده بود.
05:19
Interactingتعامل changesتغییرات the way you behaveرفتار كردن,
136
307960
1428
تعامل طرز رفتار شما را تغییر می دهد.
05:21
bothهر دو for the officerافسر and the inmateزندانی.
137
309388
2106
هم برای افسران و هم برای زندانیها.
05:23
We changedتغییر کرد the environmentمحیط
and we changedتغییر کرد the behaviorرفتار.
138
311494
3150
ما هم محیط را تغییر دادیم و هم رفتار را.
05:26
Now, just in caseمورد I hadn'tتا به حال نیست learnedیاد گرفتم this lessonدرس,
139
314644
1893
هنوز این درس ر به خوبی که این نیاموخته بودم،
05:28
they assignedاختصاص داده me to headquartersمرکز فرماندهی nextبعد,
140
316537
2410
که بهم در مقرفرماندهی ماموریت دادند
05:30
and that's where I ranفرار کرد straightسر راست
up againstدر برابر systemسیستم changeتغییر دادن.
141
318947
2526
و آنجا بود که مستقیما با مخالفت با تغییر در سیستم مواجه شدم.
05:33
Now, manyبسیاری things work againstدر برابر systemسیستم changeتغییر دادن:
142
321473
2569
خیلی چیزها علیه تغییرات سیستم بودند:
05:36
politicsسیاست and politiciansسیاستمداران, billsصورتحساب and lawsقوانین,
143
324042
2109
سیاستها و سیاستمداران، قوانین و لوایح،
05:38
courtsدادگاه ها and lawsuitsدادخواستها, internalداخلی politicsسیاست.
144
326151
2768
دادگاه ها و شکایات، سیاستهای داخلی.
05:40
Systemسیستم changeتغییر دادن is difficultدشوار and slowآرام,
145
328919
2070
تغییر سیستم کند و دشوار است،
05:42
and oftentimesاغلب اوقات it doesn't take you
146
330989
1542
و اغلب اوقات شما را به جایی که
05:44
where you want to go.
147
332531
1683
می خواهید نمی رساند.
05:46
It's no smallکوچک thing to changeتغییر دادن a prisonزندان systemسیستم.
148
334214
4022
تغییر دادن سیستم زندان چیز کمی نیست.
05:50
So what I did do is I reflectedمنعکس شده است
on my earlierقبلا experiencesتجربیات
149
338236
2674
پس کاری که کردم تعمق بر تجربه های اولیه ام بود
05:52
and I rememberedبه یاد داشته باشید that when we interactedتعامل
with offendersمجرمین, the heatحرارت wentرفتی down.
150
340910
3254
و یادم افتاد که وقتی با بزه کاران تعامل داشتیم، تنش فروکش می کرد.
05:56
When we changedتغییر کرد the environmentمحیط,
the behaviorرفتار changedتغییر کرد.
151
344164
1991
وقتی محیط را تغییر دادیم، رفتار تغییر کرد.
05:58
And these were not hugeبزرگ systemسیستم changesتغییرات.
152
346155
1789
و اینها تغییرات سیستمی عظیمی نبودند.
05:59
These were smallکوچک changesتغییرات, and these changesتغییرات
153
347944
1755
اینها تغییرات کوچکی بودند و این تغییرات
06:01
createdایجاد شده newجدید possibilitiesامکانات.
154
349699
2211
احتمالات جدیدی را خلق کرد.
06:03
So nextبعد, I got reassignedمجددا as
superintendentسرپرست of a smallکوچک prisonزندان.
155
351910
2707
خیب دفعه بعد، رئیس زندان کوچکی شدم.
06:06
And at the sameیکسان time, I was workingکار کردن on my degreeدرجه
156
354617
2259
و هم زمان هم مشغول ادامه تحصیل در
06:08
at the Evergreenهمیشه سبز Stateدولت Collegeدانشکده.
157
356876
2081
کالج اور گرین استیت بودم.
06:10
I interactedتعامل with a lot of
people who were not like me,
158
358957
1993
با کلی آدم تعامل داشتم که مثل من نبودند،
06:12
people who had differentناهمسان ideasایده ها
159
360950
1370
آدمهایی با ایده های مختلف
06:14
and cameآمد from differentناهمسان backgroundsپس زمینه.
160
362320
1706
که از پس زمینه های مختلفی میامند.
06:16
One of them was a rainforestجنگل بارانی ecologistاکولوژیست.
161
364026
2596
یکی از آنها زیست شناس جنگلهای بارانی بود.
06:18
She lookedنگاه کرد at my smallکوچک prisonزندان and what she saw
162
366622
1750
نگاهی به زندان کوچکم اداخت و چیزی که دید
06:20
was a laboratoryآزمایشگاه.
163
368372
1786
یک آزمایشگاه بود.
06:22
We talkedصحبت کرد and discoveredکشف شده how prisonsزندان and inmatesزندانیان
164
370158
2925
صحبت کردیم و پی بردیم که چطور زندانها و زندانیها
06:25
could actuallyدر واقع help advanceپیشرفت scienceعلوم پایه
165
373083
2032
می توانند در واقع به پیشرفت علم با کمک کردن
06:27
by helpingکمک them completeتکمیل projectsپروژه ها
166
375115
1629
آنها در تکمیل پروژهایی کمک کنند که
06:28
they couldn'tنمی توانستم completeتکمیل on theirخودشان ownخودت,
167
376744
1811
خودشان به تنهایی قادر به تکمیل آنها نبودند،
06:30
like repopulatingبازپرداخت endangeredدر معرض خطر speciesگونه ها:
168
378555
2318
مثل جمعیت دار کردن گونه های به خطر افتاده:
06:32
frogsقورباغه ها, butterfliesپروانه ها, endangeredدر معرض خطر prairieپریری plantsگیاهان.
169
380873
3147
قورباغه ها، پروانه ها، گیاهان مرغزاری به خطر افتاده.
06:36
At the sameیکسان time, we foundپیدا شد waysراه ها to make
170
384020
1327
همزمان، روشهایی را جهت بهینه سازی
06:37
our operationعمل more efficientکارآمد
171
385347
1583
عملیاتمان یافتیم،
06:38
throughاز طریق the additionعلاوه بر این of solarخورشیدی powerقدرت,
172
386930
2223
با افزودن نیروی خورشیدی،
06:41
rainwaterآب باران catchmentحوضچه, organicارگانیک gardeningباغبانی, recyclingبازیافت.
173
389153
3530
جمع کردن آب باران، باغبانی اورگانیک و بازیافت.
06:44
This initiativeابتکار عمل has led to manyبسیاری projectsپروژه ها
174
392683
2499
این اقدام نوآورانه منجر به پروژه های بسیاری شد
06:47
that have had hugeبزرگ system-wideسیستم گسترده impactتأثیر,
175
395182
1702
که منجر به تاثیر عظیم در سطح سیستم گردیده،
06:48
not just in our systemسیستم, but in
other stateحالت systemsسیستم های as well,
176
396884
3343
نه فقط در سیستم های ما، بلکه همچنین در سایر سیستم،
06:52
smallکوچک experimentsآزمایشات makingساخت a bigبزرگ differenceتفاوت
177
400227
2196
آزمایشهای کوچک باعث تغییر عمده
06:54
to scienceعلوم پایه, to the communityجامعه.
178
402423
3052
در علم و در جامعه میشود.
06:57
The way we think about our work changesتغییرات our work.
179
405475
3167
طرز فکری که درباره کارمون داریم کارمون را تغییر میده.
07:00
The projectپروژه just madeساخته شده my jobکار
more interestingجالب هست and excitingهیجان انگیز.
180
408642
3181
این پروژه شغلم را جالبتر و هیجان انگیزتر کرد.
07:03
I was excitedبرانگیخته. Staffکارکنان were excitedبرانگیخته.
181
411823
1957
هیجانزده بودم، کارکنان هیجانزده بودند.
07:05
Officersافسران were excitedبرانگیخته. Inmatesزندانیان were excitedبرانگیخته.
182
413780
2010
افسرها هیجان زده بودند. زندانیها هم همینطور.
07:07
They were inspiredالهام گرفته.
183
415790
1753
انگیزه پیدا کرده بودند.
07:09
Everybodyهمه wanted to be partبخشی of this.
184
417543
1556
همه می خواستند بخشی از آن باشند.
07:11
They were makingساخت a contributionمشارکت, a differenceتفاوت,
185
419099
2319
به نوبه خود سهیم شدند با ایجاد یک تغییر
07:13
one they thought was meaningfulمعنی دار and importantمهم.
186
421418
2239
که فکر می کردند معنی هدف دار و مهم است.
07:15
Let me be clearروشن است on what's going on here, thoughگرچه.
187
423657
1856
بگذارید درباره اتفاقاتی که میفتد، شفافتر باشم.
07:17
Inmatesزندانیان are highlyبه شدت adaptiveتطبیقی.
188
425513
1743
زندانیها خیلی انطباق پذیرند.
07:19
They have to be.
189
427256
1672
مجبورند.
07:20
Oftentimesاغلب, they know more about our ownخودت systemsسیستم های
190
428928
2761
اغلب اوقات خیلی بیشتر از ما که اداره کننده سیستم هستیم
07:23
than the people who runاجرا کن them.
191
431689
1981
درباره ش می دانند.
07:25
And they're here for a reasonدلیل.
192
433670
1651
و آنها بنا به دلیلی اینجا هستند.
07:27
I don't see my jobکار as to punishتنبیه کردن them or forgiveببخشید them,
193
435321
3286
من شغلم را وسیله ای برای تنبیه یا بخشودن آنها نمی بینم،
07:30
but I do think they can have
194
438607
1263
اما فکر می کنم که آنها می توانند
07:31
decentنجیب and meaningfulمعنی دار livesزندگی می کند even in prisonزندان.
195
439870
2753
زندگیهای هدفدار و درخوری را حتی در زندان داشته باشند.
07:34
So that was the questionسوال:
196
442623
1577
پس سوال این بود:
07:36
Could inmatesزندانیان liveزنده decentنجیب and meaningfulمعنی دار livesزندگی می کند,
197
444200
3180
آیا این زندانیها می توانستند زندگیهای هدف دار و درخوری را داشته باشند،
07:39
and if so, what differenceتفاوت would that make?
198
447380
3270
و در این صورت، چه تفاوتی می کرد؟
07:42
So I tookگرفت that questionسوال back to the deepعمیق endپایان,
199
450650
2897
پس کار که کردم برگشتنم با این سوال به آن زندان بی در و پیکر بود
07:45
where some of our mostاکثر
violentخشن offendersمجرمین are housedمحل سکونت.
200
453547
2665
جاییکه برخی از خشن ترین خلافکاران نگهداری می شدند.
07:48
Rememberیاد آوردن, IMUsIMUs are for punishmentمجازات.
201
456212
1631
آي ام يو ها را برای تنبیه یادتون هست.
07:49
You don't get perksمزایا there, like programmingبرنامه نويسي.
202
457843
2064
برای گوشه گیرها از برنامه ریزی خبری نبود.
07:51
That was how we thought.
203
459907
1930
این چیزی بود که آموزش دیده بودیم.
07:53
But then we startedآغاز شده to realizeتحقق بخشیدن that if any inmatesزندانیان
204
461837
2113
اما بعدا شروع کردیم به تشخیص این نکته که اگر زندانیهایی
07:55
neededمورد نیاز است programmingبرنامه نويسي, it
was these particularخاص inmatesزندانیان.
205
463950
2287
به برنامه ریزی نیاز داشتند، همین این زندانیهای خاص بودند.
07:58
In factواقعیت, they neededمورد نیاز است intensiveشدید programmingبرنامه نويسي.
206
466237
2186
در واقع، آنها به برنامه ریزی فشرده ای نیاز داشتند.
08:00
So we changedتغییر کرد our thinkingفكر كردن 180 degreesدرجه,
207
468423
2338
بنابراین طرز فکرمان را ۱۸۰ در جه تغییر دادیم،
08:02
and we startedآغاز شده looking for newجدید possibilitiesامکانات.
208
470761
2363
و بدنبال احتمالات جدید گشتیم.
08:05
What we foundپیدا شد was a newجدید kindنوع of chairصندلی.
209
473124
2538
چیزی که پیدا کردیم یکجور صندلی جدید بود.
08:07
Insteadبجای of usingاستفاده كردن the chairصندلی for punishmentمجازات,
210
475662
1946
بجای استفاده کردن از صندلی برای تنبیه،
08:09
we put it in classroomsکلاس های درس.
211
477608
1670
آنها را در کلاسهای درس گذاشتیم.
08:11
Okay, we didn't forgetفراموش کردن our responsibilityمسئوليت to controlکنترل,
212
479278
3052
البته مسئولیتمان را در قبال مهار زندانیها نیز فراموش نکردیم،
08:14
but now inmatesزندانیان could interactتعامل safelyبدون خطر, face-to-faceرو در رو
213
482330
2229
اما اکنون زندانیها به صورت امنی قادر به تعامل رو در رو
08:16
with other inmatesزندانیان and staffکارکنان,
214
484559
1646
با یکدیگر و خدمه بودند،
08:18
and because controlکنترل was no longerطولانی تر an issueموضوع,
215
486205
1635
و از انجایی که کنترل دیگر مساله ما نبود،
08:19
everybodyهمه could focusتمرکز on other things,
216
487840
2290
می توانستیم روی موارد دیگر تمرکز کنیم،
08:22
like learningیادگیری. Behaviorرفتار - اخلاق changedتغییر کرد.
217
490130
2631
از جمله یادگیری. رفتار تغییر کرد.
08:24
We changedتغییر کرد our thinkingفكر كردن, and we changedتغییر کرد
what was possibleامکان پذیر است, and this givesمی دهد me hopeامید.
218
492772
4835
ما طرز فکرمان را تغییر دادیم و هر چیز ممکنی را هم تغییر دادیم و این به من امیدواری داد.
08:29
Now, I can't tell you that any of this stuffچیز will work.
219
497607
2536
الان نمی توانم به شما بگویم که هیچ کدام از این کارها جواب داد.
08:32
What I can tell you, thoughگرچه, it is workingکار کردن.
220
500143
2592
چیزی که می توانم بگویم که با اینحال در حال کار کردن است.
08:34
Our prisonsزندان are gettingگرفتن saferامن تر
for bothهر دو staffکارکنان and inmatesزندانیان,
221
502735
3429
زندانها برای خدمه و زندانیها امن تر می شود،
08:38
and when our prisonsزندان are safeبی خطر,
222
506164
1394
و وقتی زندانها امن هستند،
08:39
we can put our energiesانرژی ها into
a lot more than just controllingکنترل.
223
507558
3455
می توانیم انرژیمان را صرف چیزی بیشتر از مهار کردن کنیم.
08:43
Reducingکاهش دادن recidivismتجدید حیات mayممکن است be our ultimateنهایی goalهدف,
224
511013
2282
کاهش تکرار بزه شاید هدف نهایی ما باشد،
08:45
but it's not our only goalهدف.
225
513295
1675
اما تنها هدفمان نیست.
08:46
To be honestصادقانه with you, preventingجلوگیری از crimeجرم
226
514970
1756
صادقانه بگویم که پیشگیری از جرم
08:48
takes so much more from so manyبسیاری more people
227
516726
1969
دربرگیرنده خیلی چیزهایی بیشتری از سوی نفرات و نهادهای
08:50
and institutionsمؤسسات.
228
518695
1513
بیشتری است.
08:52
If we relyتکیه on just prisonsزندان to reduceكاهش دادن crimeجرم,
229
520208
3268
اگر فقط بر زندانها جهت کاستن جرم تکیه کنیم،
08:55
I'm afraidترسیدن we'llخوب never get there.
230
523476
1958
متاسفانه هیچگاه به آن نخواهیم رسید.
08:57
But prisonsزندان can do some things
231
525434
1855
اما زندانها کارهایی را انجام می دهند
08:59
we never thought they could do.
232
527289
1676
که هرگز فکرش را نمی کردیم.
09:00
Prisonsزندان ها can be the sourceمنبع of innovationنوآوری
233
528965
2035
زندانها می توانند منبع نوآوری
09:03
and sustainabilityپایداری,
234
531000
1381
و تحمل پذیری،
09:04
repopulatingبازپرداخت endangeredدر معرض خطر speciesگونه ها
and environmentalمحیطی restorationترمیم.
235
532381
3359
افزایش جمعیت گونه های به خطر افتاده و احیاء محیط زیست باشند.
09:07
Inmatesزندانیان can be scientistsدانشمندان and beekeepersزنبوران,
236
535740
2645
زندانیها می توانند دانشمند و زنبوربان
09:10
dogسگ rescuersامدادگران.
237
538385
1760
و نجات دهنده سگها باشند.
09:12
Prisonsزندان ها can be the sourceمنبع of meaningfulمعنی دار work
238
540145
2533
زندانها می توانند منبع کار معنی دار
09:14
and opportunityفرصت for staffکارکنان
239
542678
1957
و فرصتی برای کارکنان
09:16
and the inmatesزندانیان who liveزنده there.
240
544635
2341
و زندانیهایی باشند که در آنجا زندگی می کنند.
09:18
We can containحاوی and controlکنترل
241
546976
2174
می توانیم محیطهای انسانی را
09:21
and provideفراهم کند humaneانسانی environmentsمحیط ها.
242
549150
2123
اداره و مهار کنیم.
09:23
These are not opposingمخالفت qualitiesکیفیت ها.
243
551273
2591
این ویژگیها ضدیت برانگیز نیستند.
09:25
We can't wait 10 to 20 yearsسالها to find out
244
553864
2301
نمی توانیم ۱۰ تا ۲۰ سال دیگر صبر کنیم تا بفهمیم
09:28
if this is worthارزش doing.
245
556165
1587
آیا این کار ارزش انجام دادن را دارد.
09:29
Our strategyاستراتژی is not massiveعظیم systemسیستم changeتغییر دادن.
246
557752
2694
استراتژی ما تغییر سیستم انبوه نیست.
09:32
Our strategyاستراتژی is hundredsصدها of smallکوچک changesتغییرات
247
560446
1804
استراتژی ما صدها تغییرات کوچکی است
09:34
that take placeمحل in daysروزها or monthsماه ها, not yearsسالها.
248
562250
3685
که طی روزها یا ماهها رخ میدهند و نه سالها.
09:37
We need more smallکوچک pilotsخلبانان where we learnیاد گرفتن as we go,
249
565935
3397
در این حینی که رو به جلو حرکت می کنیم نیاز به آزمایشات کوچک بیشتری برای یادگیری داریم،
09:41
pilotsخلبانان that changeتغییر دادن the rangeدامنه of possibilityامکان پذیری.
250
569332
3001
آزمایشاتی که بازه احتمالات را تغییر می دهند.
09:44
We need newجدید and better waysراه ها to measureاندازه گرفتن impactsاثرات
251
572333
2089
احتیاج به روشهای بهتر و تازه برای اندازه گیری تاثیرات
09:46
on engagementنامزدی, on interactionاثر متقابل,
252
574422
1741
در مشارکت ها و فعل و انفعالات
09:48
on safeبی خطر environmentsمحیط ها.
253
576163
2016
در محیطهای ایمن داریم.
09:50
We need more opportunitiesفرصت ها to participateشرکت کردن in
254
578179
2320
ما احتیاج به فرصتهایی برای مشارکت
09:52
and contributeمشارکت to our communitiesجوامع,
255
580499
2172
و همکاری با جوامع خودمان
09:54
your communitiesجوامع.
256
582671
2449
و جوامع خودتان دارید
09:57
Prisonsزندان ها need to be secureامن است, yes, safeبی خطر, yes.
257
585120
3044
زندانها لازم است که ایمن باشند، بله امنیت داشته باشند.
10:00
We can do that.
258
588164
983
می توانیم انجامش دهیم.
10:01
Prisonsزندان ها need to provideفراهم کند humaneانسانی environmentsمحیط ها
259
589147
2021
زندانها نیاز دارندمحیطهای انسانی را فراهم کنند
10:03
where people can participateشرکت کردن, contributeمشارکت,
260
591168
2067
جاییکه آدمها بتوانند مشارکت کرده، همکاری نموده
10:05
and learnیاد گرفتن meaningfulمعنی دار livesزندگی می کند.
261
593235
1686
و زندگیهای هدفداری را یاد بگیرند.
10:06
We're learningیادگیری how to do that.
262
594921
1849
یاد می گیریم چطور انجامش دهیم.
10:08
That's why I'm hopefulامیدوارم.
263
596770
1450
بهمین خاطره که امیدوارم.
10:10
We don't have to stayاقامت کردن stuckگیر
in oldقدیمی ideasایده ها about prisonزندان.
264
598220
2291
نباید توی باتلاق ایده های قدیمی درباره زندان بمانیم.
10:12
We can defineتعريف كردن that. We can createايجاد كردن that.
265
600511
2464
می توانیم تعریفش کنیم. می توانیم آن را خلق کنیم.
10:14
And when we do that thoughtfullyذاتا and with humanityبشریت,
266
602975
2450
و وقتی متفکرانه و با دیدی بشری این کار را انجام دهیم،
10:17
prisonsزندان can be more than the bucketسطل
267
605425
1937
زندانها می توانند چیزی بیشتر از
10:19
for failedناموفق socialاجتماعی policyسیاست.
268
607362
1589
یک سیاست اجتماعی ناموفق باشند.
10:20
Maybe finallyسرانجام, we will earnبدست آوردن our titleعنوان:
269
608951
3350
شاید بالاخره، به حقمان برسیم:
10:24
a departmentبخش of correctionsاصلاحات.
270
612301
1995
بخش اصلاحات.
10:26
Thank you.
271
614296
2100
متشکرم.
10:28
(Applauseتشویق و تمجید)
272
616396
2531
(تشویق)
Translated by Leila Ataei
Reviewed by soheila Jafari

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Dan Pacholke - Prison administrator and reformer
Dan Pacholke aims to keep the Washington State Department of Corrections on the front edge of innovation by rethinking the design of prisons, the training of officers and the education opportunities made available to inmates.

Why you should listen

Dan Pacholke has spent more than three decades working in prisons, first as a corrections office and later as an administrator. Now the Deputy Secretary of Operations for the Washington State Department of Corrections, he says, “I don’t see my job as to punish or forgive [inmates], but I do think they can have decent and meaningful lives in prison.”

Pacholke has dedicated his career to changing the way we think about corrections. Over the years, he has helped usher in programs designed to prevent fires before they start rather than fight them after they’ve flared up. Pacholke has been part of initiatives to redesign prison facilities to maximize interaction between the staff and inmates, to give corrections officers training in verbal de-escalation as well as physical response, and to give inmates opportunities to learn new things while they are in the system. As the co-director of the Sustainability in Prisons Project, Pacholke brought recycling, composting, horticulture and even bee-keeping programs into prisons—to give inmates meaningful work, but also to cut costs and make prisons more sustainable. 

More profile about the speaker
Dan Pacholke | Speaker | TED.com