TED2016
Casey Gerald: The gospel of doubt
کیسی جرالد: آیین شک
Filmed:
Readability: 3.6
2,123,426 views
چه می کنی، وقتی فهمیدی، باورهایی که به سختی به آن معتقدی درست نیست؟ وقتی که باورهای دینی کیسی جرالد کمکش نکرد، جستجو را برای اعتقادی جدید آغاز کرد — در کار، در دولت، در انسان دوستی — اما هیچ کدام ناجی واقعی نبودند. در این صحبت تاثرگذار، جرالد اصرار دارد تا همه ما باورهایمان را زیر سوال بریم و پذیرای تردید گردیم.
Casey Gerald - American
Casey Gerald chronicles the current state of the American Dream and explores ways to sustain it for a new generation. Full bio
Casey Gerald chronicles the current state of the American Dream and explores ways to sustain it for a new generation. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
00:12
There we were,
0
823
1286
آنجا بودیم،
00:15
souls and bodies packed
into a Texas church
into a Texas church
1
3354
3384
روح و جسم ما
در کلیسایی در تگزاس جمع شده بود
در کلیسایی در تگزاس جمع شده بود
00:19
on the last night of our lives.
2
7428
2221
در آخرین شب زندگی مان.
00:22
Packed into a room just like this,
3
10856
1843
در اتاقی مثل اینجا جمع شده بودیم،
00:25
but with creaky wooden pews
draped in worn-down red fabric,
draped in worn-down red fabric,
4
13542
4752
با نیمکت های چوبی
با روکش پارچه ای قرمز که غژغژ می کردند،
با روکش پارچه ای قرمز که غژغژ می کردند،
00:31
with an organ to my left
and a choir at my back
and a choir at my back
5
19287
2671
با ارگی که در سمت چپم بود
و گروه کر در پشتم
و گروه کر در پشتم
00:33
and a baptism pool
built into the wall behind them.
built into the wall behind them.
6
21982
2880
و یک حوض غسل تعمید
که روی دیوار پشت آنها ساخته شده بود.
که روی دیوار پشت آنها ساخته شده بود.
00:37
A room like this, nonetheless.
7
25502
2769
کم و بیش اتاقی شبیه به این.
00:41
With the same great feelings of suspense,
8
29356
2704
و همان احساس عمیق تعلیق،
00:45
the same deep hopes for salvation,
9
33080
2488
و همان امید عمیق نجات،
00:48
the same sweat in the palms
10
36743
1636
همان دست های عرق کرده
00:50
and the same people
in the back not paying attention.
in the back not paying attention.
11
38403
3491
و همان آدمهایی
که در ردیف پشت توجه نمی کنند.
که در ردیف پشت توجه نمی کنند.
00:53
(Laughter)
12
41918
1927
( خنده حضار)
00:56
This was December 31, 1999,
13
44770
3646
آن روز ۳۱ دسامبر، ۱۹۹۹ بود
01:01
the night of the Second Coming of Christ,
14
49033
2503
شب بازگشت مجدد مسیح،
01:04
and the end of the world as I knew it.
15
52222
2470
پایان دنیایی که می شناختم.
01:08
I had turned 12 that year
16
56022
1626
آن موقع ۱۲ ساله شده بودم
01:09
and had reached the age of accountability.
17
57672
2319
و به سن تکلیف رسیده بودم.
01:12
And once I stopped complaining
18
60742
1800
و وقتی که دست از شکایت کشیدم
01:14
about how unfair it was
that Jesus would return
that Jesus would return
19
62566
2451
از اینکه انصاف نیست
که مسیح بر گردد
که مسیح بر گردد
01:17
as soon as I had to be accountable
for all that I had done,
for all that I had done,
20
65041
3489
درست همان وقتی که
تازه مسئول اعمالم شده‌ام،
تازه مسئول اعمالم شده‌ام،
01:20
I figured I had better get
my house in order very quickly.
my house in order very quickly.
21
68554
2963
فهمیدم که بهتر است
هرچه زودتر کارهایم را سر و سامان دهم.
هرچه زودتر کارهایم را سر و سامان دهم.
01:24
So I went to church as often as I could.
22
72448
1943
پس هرچه می‌توانستم به کلیسا می‌رفتم.
01:26
I listened for silence as anxiously
as one might listen for noise,
as one might listen for noise,
23
74415
4832
و همانقدر مشتاق خلوت بودم
که کسی بدنبال هیاهو،
که کسی بدنبال هیاهو،
01:31
trying to be sure that the Lord
hadn't pulled a fast one on me
hadn't pulled a fast one on me
24
79271
3090
می‌خواستم مطمئن شوم
که نکند که سرم کلاهی برود
که نکند که سرم کلاهی برود
01:34
and decided to come back early.
25
82385
1575
و مسیح بخواهد زودتر برگردد.
01:36
And just in case he did,
26
84813
1491
و اگر این کار را کرد،
01:38
I built a backup plan,
27
86988
1626
برنامه کمکی داشته باشم،
01:41
by reading the "Left Behind" books
that were all the rage at the time.
that were all the rage at the time.
28
89277
3881
که آن زمان خواندن
کتابهای پر از خشم« بازمانده» بود.
کتابهای پر از خشم« بازمانده» بود.
01:45
And I found in their pages
29
93651
1464
و در آنها دیدم که
01:47
that if I was not taken
in the rapture at midnight,
in the rapture at midnight,
30
95139
2741
که اگر تا نیمه شب برای بهشت گزیده نشدم،
01:49
I had another shot.
31
97904
1254
راه دیگری داشتم.
01:51
All I had to do was avoid
taking the mark of the beast,
taking the mark of the beast,
32
99958
3047
تنها کاری که باید می کردم
دوری از علامت شیطان،
دوری از علامت شیطان،
01:55
fight off demons, plagues
and the Antichrist himself.
and the Antichrist himself.
33
103808
3112
جنگ با شیاطین،
طاعون و مبارزه با خود ضد مسیح بود.
طاعون و مبارزه با خود ضد مسیح بود.
01:58
It would be hard --
34
106944
1187
یه کم سخت بود...
02:00
(Laughter)
35
108155
3169
( خنده حضار)
02:03
but I knew I could do it.
36
111348
1558
ولی می‌دانستم که می‌توانم.
02:04
(Laughter)
37
112930
1503
(خنده حضار)
02:06
But planning time was over now.
38
114457
1788
دیگر زمان برنامه‌ریزی تمام شده بود.
02:08
It was 11:50pm.
39
116269
1816
ساعت ۱۱/۵۰ بود.
02:10
We had 10 minutes left,
40
118109
1162
ما ۱۰ دقیقه وقت داشتیم،
02:11
and my pastor called us
out of the pews and down to the altar
out of the pews and down to the altar
41
119295
2994
وکشیش ما را از روی نیمکت
و به سوی محراب صدا کرد
و به سوی محراب صدا کرد
02:14
because he wanted to be praying
when midnight struck.
when midnight struck.
42
122313
4136
چون می خواست
تا در هنگام نیمه شب مشغول دعا باشیم.
تا در هنگام نیمه شب مشغول دعا باشیم.
02:19
So every faction of the congregation
43
127808
2010
پس هر دسته ای از جمعیت
02:21
took its place.
44
129842
1303
در جایش قرار گرفت.
02:23
The choir stayed in the choir stand,
45
131169
1746
گروه کر در جایگاه قرار گرفت،
02:24
the deacons and their wives --
46
132939
1473
خادمان کلیسا و همسرانشان
02:26
or the Baptist Bourgeoisie
as I like to call them --
as I like to call them --
47
134436
2503
یا بورژواهای تعمید دهنده
اسمیه که من صداشون میکنم،
اسمیه که من صداشون میکنم،
02:28
(Laughter)
48
136963
1286
(خنده حضار)
02:30
took first position in front of the altar.
49
138273
2207
در ردیف اول جلوی محراب قرار گرفتند.
02:32
You see, in America,
50
140504
1685
می‌دانید، در آمریکا،
02:34
even the Second Coming of Christ
has a VIP section.
has a VIP section.
51
142824
3061
حتی بازگشت مجدد مسیح هم قسمت VIP دارد.
02:37
(Laughter)
52
145909
2330
(خنده حضار)
02:40
(Applause)
53
148263
2000
(تشویق حضار)
02:45
And right behind the Baptist Bourgeoisie
54
153187
2389
و درست پشت بورژواهای تعمید دهنده
02:47
were the elderly --
55
155600
1929
مسن ترها بودند --
02:49
these men and women whose young backs
had been bent under hot suns
had been bent under hot suns
56
157553
4888
این مردان و زنانی که پشت های جوانشان
زیر آفتاب‌های داغ
زیر آفتاب‌های داغ
02:54
in the cotton fields of East Texas,
57
162465
1981
مزارع پنبه در شرق تگزاس خم شده،
02:57
and whose skin seemed to be burnt
a creaseless noble brown,
a creaseless noble brown,
58
165137
3716
که پوستشان انگار به رنگ
قهوه ای اصیلی و بدون چروک سوخته بود،
قهوه ای اصیلی و بدون چروک سوخته بود،
03:00
just like the clay of East Texas,
59
168877
1674
درست مانند سفال‌های شرق تگزاس،
03:03
and whose hopes and dreams
for what life might become
for what life might become
60
171119
2485
و آنهایی که
امید و آرزوهایشان از آنکه زندگی
امید و آرزوهایشان از آنکه زندگی
03:05
outside of East Texas
61
173628
1151
در خارج از شرق تگزاس
چگونه می توانست باشد
چگونه می توانست باشد
03:06
had sometimes been bent and broken
62
174803
1643
حتی بیشتر از کمرهایشان
03:08
even further than their backs.
63
176470
1499
خمیده و شکسته شده بود.
03:09
Yes, these men and women
were the stars of the show for me.
were the stars of the show for me.
64
177993
3880
آری، برای من این مردان و زنان
ستاره‌های نمایش بودند.
ستاره‌های نمایش بودند.
03:14
They had waited their whole lives
for this moment,
for this moment,
65
182742
2338
تمامی عمرشان برای این لحظه
صبر کرده بودند،
صبر کرده بودند،
03:17
just as their medieval predecessors
had longed for the end of the world,
had longed for the end of the world,
66
185104
3975
مانند پیشینیان قرون وسطایی شان
آرزوی پایان جهان داشتند،
آرزوی پایان جهان داشتند،
03:21
and just as my grandmother
waited for the Oprah Winfrey Show
waited for the Oprah Winfrey Show
67
189900
2997
همانطوری که مادر بزرگم
برای نمایش «اپرا وینفری» منتظر می‌شد
برای نمایش «اپرا وینفری» منتظر می‌شد
03:24
to come on Channel 8
every day at 4 o'clock.
every day at 4 o'clock.
68
192921
2245
تا هر روز ساعت ۴ در کانال ۸ ببیند.
03:28
And as she made her way to the altar,
69
196242
1949
و همانطور که به سمت محراب می رفت،
03:30
I snuck right in behind her,
70
198215
2095
درست پشتش مخفی شده بودم،
03:32
because I knew for sure
71
200334
1974
چون مطمئن بودم
03:34
that my grandmother was going to heaven.
72
202332
2076
مادر بزرگم به بهشت می رود.
03:37
And I thought that if I held on
to her hand during this prayer,
to her hand during this prayer,
73
205126
4305
و فکر می‌کردم اگر
در مدت این دعا، دستم در دستش باشد،
در مدت این دعا، دستم در دستش باشد،
03:42
I might go right on with her.
74
210282
1873
ممکن است مستقیم با او بروم.
03:44
So I held on
75
212976
1325
پس دستش را گرفتم
03:46
and I closed my eyes
76
214802
1666
و چشمانم را بستم
03:49
to listen,
77
217070
1150
تا گوش کنم،
03:50
to wait.
78
218678
1150
تا منتظر شوم.
03:52
And the prayers got louder.
79
220314
1524
و دعاها بلندتر شد.
03:54
And the shouts of response
to the call of the prayer
to the call of the prayer
80
222428
2441
و فریادهای تقاضای اجابت دعا
03:56
went up higher even still.
81
224893
1403
حتی بلندتر.
03:58
And the organ rolled on in
to add the dirge.
to add the dirge.
82
226725
2401
و نوای ارگ کلیسا هم
برای بالا بردن شور اضافه شد.
برای بالا بردن شور اضافه شد.
04:01
And the heat came on to add to the sweat.
83
229150
2193
و حرارت بالا رفت تا بیشترعرق کنیم.
04:03
And my hand gripped firmer,
84
231660
1316
و دستم را محکمتر گرفتم،
04:05
so I wouldn't be the one
left in the field.
left in the field.
85
233000
2013
تا مبادا کسی باشم که جا بمانم.
04:07
My eyes clenched tighter
86
235037
1199
چشم هایم را محکم به هم فشردم
04:08
so I wouldn't see the wheat
being separated from the chaff.
being separated from the chaff.
87
236260
2972
تا نبینم که چطور سره از ناسره جدا می شود.
04:11
And then a voice rang out above us:
88
239256
2369
و سپس صدایی بر فرازمان پیچید:
04:14
"Amen."
89
242269
1174
« آمین »
04:17
It was over.
90
245474
1154
و تمام شده بود.
04:20
I looked at the clock.
91
248044
1302
به ساعت نگاه کردم.
04:22
It was after midnight.
92
250643
1293
از نیمه شب گذشته بود.
04:25
I looked at the elder believers
93
253081
1937
به مومنان ارشد نگاه کردم
04:27
whose savior had not come,
94
255697
1868
که نجات دهنده شان نیامده بود،
04:30
who were too proud to show
any signs of disappointment,
any signs of disappointment,
95
258205
2817
که مغرور تر از آن بودند
که نشانی از نومیدی نمایان کنند،
که نشانی از نومیدی نمایان کنند،
04:33
who had believed too much and for too long
96
261046
2393
که ایمانی آنقدر سخت و طولانی مدت داشتند
04:35
to start doubting now.
97
263972
1613
تا اکنون شک نکنند.
04:39
But I was upset on their behalf.
98
267029
2813
اما من بجایشان مایوس شدم.
04:42
They had been duped,
99
270650
1689
آنها فریب خورده بودند،
04:44
hoodwinked, bamboozled,
100
272363
1509
اغفال شدند، گول خوردند،
04:45
and I had gone right along with them.
101
273896
2025
و من هم درست همراهشان بودم.
04:48
I had prayed their prayers,
102
276659
1371
دعاهایشان را خواندم،
04:50
I had yielded not to temptation
as best I could.
as best I could.
103
278054
2946
به بهترین وجهی
که می توانستم تسلیم وسوسه نشدم.
که می توانستم تسلیم وسوسه نشدم.
04:53
I had dipped my head not once, but twice
104
281024
2420
نه یک بار، بلکه دوبار
04:56
in that snot-inducing baptism pool.
105
284074
2365
در آن حوض غسل تعمید غوطه خوردم .
04:58
I had believed.
106
286463
1263
من ایمان داشتم.
05:01
Now what?
107
289355
1176
حالا چه می شود؟
05:03
I got home just in time
to turn on the television
to turn on the television
108
291706
3115
درست به موقع به خانه رسیدم
تا تلویزیون را روشن کنم
تا تلویزیون را روشن کنم
05:06
and watch Peter Jennings
announce the new millennium
announce the new millennium
109
294845
2444
و ببینم که پیتر جنینگز
شروع هزاره جدید را
شروع هزاره جدید را
05:09
as it rolled in around the world.
110
297313
1689
دور تا دور جهان اعلام می کرد.
05:11
It struck me that it would have
been strange anyway,
been strange anyway,
111
299475
4366
به ذهنم خطور کرد
که خیلی عجیب می شد،
که خیلی عجیب می شد،
05:15
for Jesus to come back again and again
112
303865
2380
که مسیح هم برگردد و برگردد
05:18
based on the different time zones.
113
306269
1636
بر مبنای ساعت محلی هر محل.
05:19
(Laughter)
114
307929
5313
(خنده و تشویق حضار)
05:27
And this made me feel
even more ridiculous --
even more ridiculous --
115
315037
2173
و این موضوع را بیشتر مضحک کرد...
05:30
hurt, really.
116
318354
1201
رنج آور بود، خیلی.
05:33
But there on that night,
I did not stop believing.
I did not stop believing.
117
321076
3169
اما آنجا در آن شب،
من ایمانم را از دست ندادم.
من ایمانم را از دست ندادم.
05:37
I just believed a new thing:
118
325197
1584
من به چیزی جدید ایمان آوردم:
05:39
that it was possible not to believe.
119
327487
2432
که ممکن است، تا ایمان نداشت.
05:42
It was possible the answers
I had were wrong,
I had were wrong,
120
330894
2412
ممکن بود پاسخ هایی که داشتم
اشتباه باشند،
اشتباه باشند،
05:45
that the questions themselves were wrong.
121
333330
2347
چون سوال ها، خود غلط بودند.
05:47
And now, where there was once
a mountain of certitude,
a mountain of certitude,
122
335701
3562
و حالا، جایی که زمانی
کوهی از یقین بود،
کوهی از یقین بود،
05:51
there was, running right down
to its foundation,
to its foundation,
123
339772
2811
آنجا، به سمت پایین و بنیانش،
05:55
a spring of doubt,
124
343168
1553
چشمه‌ای از شک جاری بود،
05:57
a spring that promised rivers.
125
345691
1770
چشمه‌ای که وعده رودهایی را می داد.
06:00
I can trace the whole drama of my life
126
348357
3133
می‌توانم نمایش زندگیم را
06:03
back to that night in that church
127
351514
1626
تا آن شب در کلیسا دنبال کنم
06:05
when my savior did not come for me;
128
353164
2082
وقتی که نجات دهنده ام برای من نیامد؛
06:08
when the thing I believed most certainly
129
356069
2522
وقتی که با اطمینان ترین چیزی که باور داشتم
06:11
turned out to be, if not a lie,
130
359328
1997
معلوم شد، که اگر دروغ نبوده،
06:13
then not quite the truth.
131
361841
1620
کاملا راست هم نبود.
06:16
And even though most of you
prepared for Y2K in a very different way,
prepared for Y2K in a very different way,
132
364355
3795
و اگرچه بیشتر شما برای سال ۲۰۰۰
کاملا به شکل دیگری آماده شدید،
کاملا به شکل دیگری آماده شدید،
06:20
I'm convinced that you are here
133
368937
2385
مطمئنم که شما اینجایید
06:23
because some part of you has done
the same thing that I have done
the same thing that I have done
134
371346
3908
چون بخشی از شما
همان کاری را کرده که من
همان کاری را کرده که من
06:27
since the dawn of this new century,
135
375278
2023
از سپیده دم این قرن جدید کرده ام،
06:30
since my mother left
and my father stayed away
and my father stayed away
136
378014
2446
از وقتی که مادرم رفت و
پدرم پیشم نیامد
پدرم پیشم نیامد
06:32
and my Lord refused to come.
137
380484
1681
و خدایم از آمدن سر باز زد.
06:34
And I held out my hand,
138
382867
1487
و دستهایم را دراز کردم،
06:36
reaching for something to believe in.
139
384378
2952
تا چیزی را برای اعتقاد پیدا کنم.
06:40
I held on when I arrived at Yale at 18,
140
388587
2892
تا ورود به دانشگاه « ییل» در ۱۸ سالگی ادامه دادم،
06:44
with the faith that my journey
from Oak Cliff, Texas
from Oak Cliff, Texas
141
392318
2514
با امید آنکه سفرم از
«اوک کلیف» تگزاس
«اوک کلیف» تگزاس
06:46
was a chance to leave behind
all the challenges I had known,
all the challenges I had known,
142
394856
3689
فرصتی برای پشت سر گذاشتن
تمام چالش هایی که می شناختم باشد،
تمام چالش هایی که می شناختم باشد،
06:50
the broken dreams
and broken bodies I had seen.
and broken bodies I had seen.
143
398569
2831
امید های از دست رفته
و بدن های فرسوده ای که دیده بودم.
و بدن های فرسوده ای که دیده بودم.
06:54
But when I found myself back home
one winter break,
one winter break,
144
402542
3537
اما وقتی در یک تعطیلات زمستانی
دوباره خود را درخانه یافتم،
دوباره خود را درخانه یافتم،
06:59
with my face planted in the floor,
145
407133
2075
وقتی که صورتم روی زمین بود،
07:02
my hands tied behind my back
146
410268
2335
و دستهایم از پشت بسته
07:05
and a burglar's gun pressed to my head,
147
413538
1974
و اسلحه یک دزد به سرم فشره می شد،
07:07
I knew that even the best education
couldn't save me.
couldn't save me.
148
415536
3843
می دانستم که حتی عالی ترین تحصیلات
هم نمی توانست نجاتم دهد.
هم نمی توانست نجاتم دهد.
07:12
I held on when I showed up
at Lehman Brothers
at Lehman Brothers
149
420181
3112
ادامه دادم تا وقتی که
در« لیمان برادرز» پیدایم شد،
در« لیمان برادرز» پیدایم شد،
07:15
as an intern in 2008.
150
423317
2014
به عنوان یک کارآموز درسال ۲۰۰۸.
07:19
(Laughter)
151
427048
4667
(خنده حضار)
07:23
So hopeful --
152
431739
1315
خیلی مفید بود...
07:25
(Laughter)
153
433078
3262
(خنده حضار)
07:28
that I called home to inform my family
154
436364
2019
و به خانه ام زنگ زدم تا به خانواده بگویم
07:30
that we'd never be poor again.
155
438407
1550
که ما دیگر هیچوقت فقیر نمی‌شویم.
07:31
(Laughter)
156
439981
2090
(خنده حضار)
07:34
But as I witnessed this temple of finance
157
442767
2034
اما شاهد آن بودم که معبد سرمایه داری
07:36
come crashing down before my eyes,
158
444825
1815
در مقابل چشمانم فرو ریخت،
07:38
I knew that even the best job
couldn't save me.
couldn't save me.
159
446664
3276
فهمیدم که حتی بهترین شغل ها
نمی تواند نجاتم دهد.
نمی تواند نجاتم دهد.
07:42
I held on when I showed up
in Washington DC as a young staffer,
in Washington DC as a young staffer,
160
450599
5853
ادامه دادم تا آنکه به عنوان یک
کارمند جوان در واشنگتن دی سی پیدایم شد،
کارمند جوان در واشنگتن دی سی پیدایم شد،
07:48
who had heard a voice
call out from Illinois,
call out from Illinois,
161
456476
2225
که صدای برخاسته
ازایالت ایلینویز را شندیده بود،
ازایالت ایلینویز را شندیده بود،
07:50
saying, "It's been a long time coming,
162
458725
2128
می گفت،« خیلی وقت است
که به این تغییر نیاز داریم
که به این تغییر نیاز داریم
07:53
but in this election, change
has come to America."
has come to America."
163
461621
3751
اما در این انتخابات،
تغییر به آمریکا آمده.»
تغییر به آمریکا آمده.»
07:58
But as the Congress ground to a halt
164
466549
1742
اما وقتی که کنگره زمین گیر شد
08:00
and the country ripped at the seams
165
468315
1718
و کشور در شکاف هایش دوپاره شد
08:02
and hope and change
began to feel like a cruel joke,
began to feel like a cruel joke,
166
470057
2433
و امید تغییر
تبدیل به یک شوخی بی رحمانه شد،
تبدیل به یک شوخی بی رحمانه شد،
08:04
I knew that even
the political second coming
the political second coming
167
472514
3307
می دانستم که حتی رجعت سیاسی
08:07
could not save me.
168
475845
1223
نمی تواند نجاتم دهد.
08:09
I had knelt faithfully at the altar
of the American Dream,
of the American Dream,
169
477856
4460
با امید در محراب
« آرزوی آمریکایی» زانو زدم،
« آرزوی آمریکایی» زانو زدم،
08:14
praying to the gods of my time
170
482340
2178
و برای خداهای دورانم دعا کردم
08:17
of success,
171
485261
1150
برای موفقیت،
08:18
and money,
172
486834
1150
و پول،
08:20
and power.
173
488358
1150
و قدرت.
08:22
But over and over again,
174
490211
1826
اما دوباره بارها و بارها،
08:24
midnight struck, and I opened my eyes
175
492619
3043
نیمه شب آمد و چشمانم را باز کردم
08:27
to see that all of these gods were dead.
176
495686
2468
تا ببینم که تمامی این خدایان مرده اند.
08:31
And from that graveyard,
177
499447
1381
و از این قبرستان،
08:32
I began the search once more,
178
500852
1445
جستجو را بار دیگر آغاز کردم،
08:34
not because I was brave,
179
502321
1270
نه بخاطر شجاعتم،
08:35
but because I knew
that I would either believe
that I would either believe
180
503615
3405
بلکه چون می دانستم
که یا ایمان می آورم
که یا ایمان می آورم
08:39
or I would die.
181
507044
1227
و یا می میرم.
08:40
So I took a pilgrimage
to yet another mecca,
to yet another mecca,
182
508963
2791
پس به زیارت کعبه ای دیگر رفتم،
08:44
Harvard Business School --
183
512409
1346
دانشگاه تجاری هاروارد...
08:45
(Laughter)
184
513779
2504
(خنده حضار)
08:48
this time, knowing that I could not
simply accept the salvation
simply accept the salvation
185
516307
3885
اما این بار، بسادگی نمی توانستم
08:52
that it claimed to offer.
186
520216
1230
نجاتی را که ادعا می کرد بپذیرم.
08:53
No, I knew there'd be more work to do.
187
521470
2595
نه، می دانستم
که کارهای بیشتری باید انجام شود.
که کارهای بیشتری باید انجام شود.
08:56
The work began in the dark corner
of a crowded party,
of a crowded party,
188
524981
4295
کار از گوشه تاریک
یک مهمانی شلوغ شروع شد،
یک مهمانی شلوغ شروع شد،
09:02
in the late night of an early,
miserable Cambridge winter,
miserable Cambridge winter,
189
530138
3414
در اواخر شبی از زمستان تیره کمبریج،
09:06
when three friends and I asked a question
190
534457
2036
وقتی که من و سه دوستم سوالی پرسیدیم
09:08
that young folks searching
for something real have asked
for something real have asked
191
536517
2650
که کسانی که به دنبال واقعیت هستند
09:11
for a very long time:
192
539191
1767
مدتی طولانی است که می پرسند:
09:12
"What if we took a road trip?"
193
540982
1674
« چطور است که به جاده بزنیم؟»
09:14
(Laughter)
194
542680
3044
(خنده حضار)
09:18
We didn't know where'd we go
or how we'd get there,
or how we'd get there,
195
546299
2430
نمی دانستیم که به کجا می رویم
یا چطور به آنجا می رسیم،
یا چطور به آنجا می رسیم،
09:20
but we knew we had to do it.
196
548753
1761
اما می دانستیم
که باید انجامش دهیم.
که باید انجامش دهیم.
09:23
Because all our lives we yearned,
as Jack Kerouac wrote,
as Jack Kerouac wrote,
197
551108
3016
چون تمامی عمرمان این آرزو را داشتیم،
آنطور که «جک کرواک» نوشته،
آنطور که «جک کرواک» نوشته،
09:26
to "sneak out into the night
and disappear somewhere,"
and disappear somewhere,"
198
554148
3952
« برای یواشکی به درون شب رفتن
و جایی گم شدن،»
و جایی گم شدن،»
09:30
and go find out what everybody was doing
199
558991
2053
و رفتن و دیدن آنکه هر کسی
09:33
all over the country.
200
561068
1272
در سطح کشور چه می کند.
09:35
So even though there were
other voices who said
other voices who said
201
563242
2277
پس اگرچه صداهای دیگری بودند که می گفتند
09:37
that the risk was too great
and the proof too thin,
and the proof too thin,
202
565543
2453
خطرش خیلی زیاد است و
اثباتش بی حاصل،
اثباتش بی حاصل،
09:40
we went on anyhow.
203
568020
1356
به هر شکل ادامه دادیم.
09:42
We went on 8,000 miles across America
in the summer of 2013,
in the summer of 2013,
204
570354
5272
در تابستان ۲۰۱۳ ما ۸۰۰۰ مایل را
در سراسر آمریکا رفتیم،
در سراسر آمریکا رفتیم،
09:48
through the cow pastures of Montana,
through the desolation of Detroit,
through the desolation of Detroit,
205
576358
3440
از میان مراتع مونتانا،
تا ویرانه های دیترویت،
تا ویرانه های دیترویت،
09:51
through the swamps of New Orleans,
206
579822
1623
از میان باتلاق های نیو اورلئان،
09:53
where we found and worked
with men and women
with men and women
207
581469
2602
جایی که مردان و زنانی
را یافتیم و با آنها کار کردیم
را یافتیم و با آنها کار کردیم
09:56
who were building small businesses
208
584095
1685
که بنگاه های کوچکی را می ساختند
09:57
that made purpose their bottom line.
209
585804
2945
که به سود آوری شان معنی می داد.
10:01
And having been trained
at the West Point of capitalism,
at the West Point of capitalism,
210
589962
2686
آموزش دیده در کاپیتالیسم
نظامی «وست پوینت»،
نظامی «وست پوینت»،
10:04
this struck us as a revolutionary idea.
211
592672
2104
ایده ای انقلابی به ذهنمان خطور کرد.
10:06
(Laughter)
212
594800
1016
(خنده حضار)
10:07
And this idea spread,
213
595840
1984
و این ایده گسترده شد،
10:10
growing into a nonprofit
called MBAs Across America,
called MBAs Across America,
214
598412
3738
و به سازمانی غیر انتفاعی به نام
MBA برای آمریکا توسعه پیدا کرد،
MBA برای آمریکا توسعه پیدا کرد،
10:14
a movement that landed me here
on this stage today.
on this stage today.
215
602820
3409
حرکتی که مرا امروز به این صحنه رساند.
10:19
It spread because we found
a great hunger in our generation
a great hunger in our generation
216
607620
4177
و فهمیدیم که دلیل توسعه اش
اشتیاق زیاد نسل ما
اشتیاق زیاد نسل ما
10:23
for purpose, for meaning.
217
611821
2443
به هدف، به معنی است.
10:27
It spread because we found
countless entrepreneurs
countless entrepreneurs
218
615317
2698
گسترده شد چون تعداد بیشماری از
کار آفرینان
کار آفرینان
10:30
in the nooks and crannies of America
219
618039
1908
در گوشه و کنار آمریکا
10:31
who were creating jobs and changing lives
220
619971
2453
که کار می سازند
و زندگی ها را تغییر می دهند
و زندگی ها را تغییر می دهند
10:34
and who needed a little help.
221
622448
1529
به کمی کمک نیاز داشتند.
10:37
But if I'm being honest, it also spread
222
625082
3286
و اگر بخواهم کمی صادق باشم، گسترده شد
10:40
because I fought to spread it.
223
628392
1702
چون برای توسعه جنگیدم.
10:43
There was no length
to which I would not go
to which I would not go
224
631204
2243
امتدادی نبود که در آن نرفته باشم
10:45
to preach this gospel,
225
633471
1156
تا این آیین را موعظه کنم،
10:46
to get more people to believe
226
634651
2836
که مردم بیشتری ایمان آورند
10:49
that we could bind the wounds
of a broken country,
of a broken country,
227
637511
2399
که ما می توانیم
زخم های یک سرزمین شکسته را ببندیم،
زخم های یک سرزمین شکسته را ببندیم،
10:51
one social business at a time.
228
639934
2157
هر بار با یک کار اجتماعی.
10:55
But it was this journey of evangelism
229
643116
3173
اما این سفر تبلیغی مسیحی بود
10:59
that led me to the rather different gospel
230
647239
2258
که مرا به آیین متفاوتی هدایت کرد
11:02
that I've come to share with you today.
231
650136
2636
که امروز آمده ام تا آن را با شما شریک شوم.
11:05
It began one evening almost a year ago
232
653867
3212
در غروب یک روز، تقریبا یک سال پیش آغاز شد
11:10
at the Museum of Natural History
in New York City,
in New York City,
233
658199
3194
در موزه تاریخ طبیعی در شهر نیویورک،
11:14
at a gala for alumni
of Harvard Business School.
of Harvard Business School.
234
662371
2752
در جشن فارغ التحصیلان
دانشگاه مدیرت کسب و کار هاروارد،
دانشگاه مدیرت کسب و کار هاروارد،
11:18
Under a full-size replica of a whale,
235
666341
2535
در زیر مدل اندازه واقعی یک نهنگ،
11:21
I sat with the titans of our time
236
669573
2351
با غول های جهان امروز نشسته بودم
11:23
as they celebrated their peers
and their good deeds.
and their good deeds.
237
671948
2721
در حالی که آنها همسالانشان
و اعمال خیرشان را جشن گرفته بودند.
و اعمال خیرشان را جشن گرفته بودند.
11:27
There was pride in a room
238
675727
1284
غروری در اتاق بود
11:29
where net worth
and assets under management
and assets under management
239
677035
2879
جایی که ارزش خالص
و سرمایه تحت مدیریت
و سرمایه تحت مدیریت
11:31
surpassed half a trillion dollars.
240
679938
2379
فراتر ار نیم تریلیون دلار بود.
11:35
We looked over all that we had made,
241
683196
2007
به هرآنچه که ساخته بودیم نگاه کردیم،
11:37
and it was good.
242
685863
1165
و خوب بود.
11:39
(Laughter)
243
687927
1987
(خنده حضار)
11:42
But it just so happened,
244
690868
1428
اما اتفاقا
11:44
two days later,
245
692959
1186
دو روز بعد،
11:46
I had to travel up the road to Harlem,
246
694610
2083
می‌بایست تا « هارلم» می‌رفتم،
11:49
where I found myself
sitting in an urban farm
sitting in an urban farm
247
697455
2439
که خودم را نشسته در
مزرعه ای شهری یافتم
مزرعه ای شهری یافتم
11:51
that had once been a vacant lot,
248
699918
1785
که زمانی زمینی خالی بود،
11:54
listening to a man named Tony
tell me of the kids
tell me of the kids
249
702416
2900
و به مردی نام تونی گوش می کردم
که برایم از بچه هایی می گفت
که برایم از بچه هایی می گفت
11:57
that showed up there every day.
250
705340
1558
که هر روز آنجا پیدایشان می‌شد.
11:59
All of them lived below the poverty line.
251
707944
3323
و همه شان زیر خط فقر زندگی می‌کردند.
12:04
Many of them carried
all of their belongings in a backpack
all of their belongings in a backpack
252
712075
3420
خیلی از آنها همه چیزشان
را در کوله پشتی حمل می کردند
را در کوله پشتی حمل می کردند
12:07
to avoid losing them
in a homeless shelter.
in a homeless shelter.
253
715519
2185
تا آنها را در سرپناه بی خان مان ها
از دست ندهند.
از دست ندهند.
12:10
Some of them came to Tony's program,
254
718432
3248
بعضی هایشان به برنامه تونی آمدند،
12:13
called Harlem Grown,
255
721704
1347
که اسمش « جوانه هارلم» بود،
12:15
to get the only meal they had each day.
256
723677
2347
تا تنها وعده غذای روزانه شان را بگیرند.
12:19
Tony told me that he started Harlem Grown
with money from his pension,
with money from his pension,
257
727465
4615
تونی به من گفت او برنامه جوانه هارلم را
با حقوق بازنشستگی اش شروع کرده،
با حقوق بازنشستگی اش شروع کرده،
12:24
after 20 years as a cab driver.
258
732954
2253
بعد از ۲۰ سال رانندگی تاکسی.
12:28
He told me that he didn't give
himself a salary,
himself a salary,
259
736232
2319
گفت که برای خودش حقوقی نمی‌ماند،
12:31
because despite success,
the program struggled for resources.
the program struggled for resources.
260
739342
3842
چون با وجود موفقیت،
برنامه در مشکلات دست و پا می زند،
برنامه در مشکلات دست و پا می زند،
12:35
He told me that he would take any help
261
743993
2107
به من گفت که پذیرای هر کمکی است
12:38
that he could get.
262
746665
1157
که بتواند بگیرد.
12:40
And I was there as that help.
263
748490
2646
و من برای آن کمک آنجا بودم.
12:44
But as I left Tony,
I felt the sting and salt of tears
I felt the sting and salt of tears
264
752863
4295
اما زمانی که تونی را ترک کردم،
شوری و گزش اشکی را
شوری و گزش اشکی را
12:49
welling up in my eyes.
265
757838
1537
که در چشمانم می جوشید حس کردم.
12:52
I felt the weight of revelation
266
760509
1965
وزن الهامی را حس کردم
12:55
that I could sit in one room on one night,
267
763187
3132
که می توانستم در یک اتاق شبی بنشینم،
12:59
where a few hundred people
had half a trillion dollars,
had half a trillion dollars,
268
767206
4102
که چند صد نفر
نیم تریلیون دلار داشتند،
نیم تریلیون دلار داشتند،
13:04
and another room, two days later,
269
772187
2061
و در اتاقی دیگر، دو روز بعد،
13:06
just 50 blocks up the road,
270
774820
2297
تنها ۵۰ محله بالاتر،
13:09
where a man was going without a salary
271
777971
2244
جایی که مردی بدون حقوق
13:12
to get a child her only meal of the day.
272
780897
2894
به کودکی تنها وعده غذایش را در روز می دهد.
13:16
And it wasn't the glaring inequality
that made me want to cry,
that made me want to cry,
273
784887
3530
و این نابرابری خیره کننده
دلیل اینکه می خواستم گریه کنم نبود،
دلیل اینکه می خواستم گریه کنم نبود،
13:20
it wasn't the thought of hungry,
homeless kids,
homeless kids,
274
788441
2811
فکر به گرسنگی
این کودکان خردسال هم نبود،
این کودکان خردسال هم نبود،
13:23
it wasn't rage toward the one percent
275
791276
1836
خشم از آن یک درصد
13:25
or pity toward the 99.
276
793136
2278
یا تاسف برای آن ۹۹ درصد نبود.
13:27
No, I was disturbed
because I had finally realized
because I had finally realized
277
795787
3785
ناراحت شدم چون بالاخره فهمیدم
13:32
that I was the dialysis
278
800330
2269
من دستگاه دیالیزی هستم
13:34
for a country that needed
a kidney transplant.
a kidney transplant.
279
802623
3197
برای کشوری که به پیوند کلیه نیاز دارد.
13:38
I realized that my story
stood in for all those
stood in for all those
280
806647
3669
فهمیدم که داستان من
داستان همه آنهایی است
داستان همه آنهایی است
13:42
who were expected to pick
themselves up by their bootstraps,
themselves up by their bootstraps,
281
810340
2842
که توقعشان این بوده که
بتوانند روی پای خودشان بزرگ شوند،
بتوانند روی پای خودشان بزرگ شوند،
13:45
even if they didn't have any boots;
282
813206
2146
حتی اگر کفشی نداشته باشند؛
13:48
that my organization stood in
283
816182
1673
اینجاست که سازمان من برای
13:49
for all the structural, systemic help
that never went to Harlem
that never went to Harlem
284
817879
3750
تمامی کمک های ساختاری و سازمانی که هیچگاه
به هارلم یا آپالاشیا یا پایین بخش ۹
به هارلم یا آپالاشیا یا پایین بخش ۹
13:53
or Appalachia or the Lower 9th Ward;
285
821653
1945
نرسیده ایستاده است؛
13:55
that my voice stood in
for all those voices
for all those voices
286
823622
4779
این صدای من است برای همه صداهایی
14:01
that seemed too unlearned,
too unwashed, too unaccommodated.
too unwashed, too unaccommodated.
287
829098
5143
که خیلی بی سواد، خیلی حمام نرفته،
خیلی بی پناه، به نظر می رسند.
خیلی بی پناه، به نظر می رسند.
14:07
And the shame of that,
288
835273
1265
و از شرمساری آن،
14:09
that shame washed over me
289
837721
1387
تمام وجودم شرمنده است
14:11
like the shame of sitting
in front of the television,
in front of the television,
290
839132
2861
مانند شرمساری نشستن
در جلو تلویزیون،
در جلو تلویزیون،
14:14
watching Peter Jennings
announce the new millennium
announce the new millennium
291
842898
2499
و دیدن « پیتر جنینگز»
که آغاز هزاره جدید را خبر می دهد
که آغاز هزاره جدید را خبر می دهد
14:17
again
292
845421
1208
دوباره
14:18
and again
293
846653
1150
و دوباره
14:20
and again.
294
848257
1150
و دوباره.
14:21
I had been duped,
295
849796
1150
من فریب خوردم،
14:24
hoodwinked,
296
852084
1150
اغفال شدم،
14:25
bamboozled.
297
853696
1150
گول خوردم،
14:27
But this time, the false savior was me.
298
855403
3074
اما این بار، ناجی دروغین خودم بودم.
14:31
You see, I've come a long way
from that altar
from that altar
299
859600
3702
می دانید، راهی طولانی
از آن محراب آمده ام
از آن محراب آمده ام
14:35
on the night I thought
the world would end,
the world would end,
300
863326
2096
از شبی که فکر می کردم
پایان دنیاست،
پایان دنیاست،
14:38
from a world where people spoke in tongues
301
866371
2205
از دنیایی که مردم نجوا می کنند
14:41
and saw suffering
as a necessary act of God
as a necessary act of God
302
869107
2638
و رنج کشیدن را
اراده قطعی خدا می دانند
اراده قطعی خدا می دانند
14:44
and took a text to be infallible truth.
303
872222
2068
و کتاب مقدس را مصون از خطا می دانند.
14:46
Yes, I've come so far
304
874314
1525
بله، تا جایی آمده ام
14:48
that I'm right back where I started.
305
876607
2536
که به همان جایی که شروع کردم بازگردم.
14:52
Because it simply is not true to say
306
880103
2215
چون واقعا درست نیست که بگوییم
14:54
that we live in an age of disbelief --
307
882342
1881
که در عصر بی اعتقادی زندگی می کنیم...
14:56
no, we believe today just as much
as any time that came before.
as any time that came before.
308
884247
4316
نه، ما امروز هم همانقدری ایمان داریم
که همیشه در گذشته داشته ایم.
که همیشه در گذشته داشته ایم.
15:01
Some of us may believe
in the prophecy of Brené Brown
in the prophecy of Brené Brown
309
889409
2843
برخی از ما شاید
به گفته های «برنی براون» معتقدیم
به گفته های «برنی براون» معتقدیم
15:04
or Tony Robbins.
310
892276
1176
یا « آنتونی رابینز».
15:06
We may believe in the bible
of The New Yorker
of The New Yorker
311
894003
2100
ممکن است به کتاب مقدس
«نیو یورکر» معتقد باشیم
«نیو یورکر» معتقد باشیم
15:08
or the Harvard Business Review.
312
896127
1610
یا « نشریه تجاری هاروارد».
15:10
We may believe most deeply
313
898146
1579
ممکن است عمیقا ایمان داشته باشیم
15:12
when we worship right here
at the church of TED,
at the church of TED,
314
900150
2602
وقتی همینجا در معبد
TED عبادت می کنیم،
TED عبادت می کنیم،
15:15
but we desperately want to believe,
315
903347
2181
اما نومیدانه می خواهیم ایمان داشته باشیم،
15:17
we need to believe.
316
905552
1546
و به ایمان نیاز داریم.
15:20
We speak in the tongues
of charismatic leaders
of charismatic leaders
317
908001
2185
به زبان بیگانه رهبران پرجذبه صحبت می کنیم
15:22
that promise to solve all our problems.
318
910210
2192
که وعده حل تمامی مشکلاتمان را داده اند.
15:24
We see suffering as a necessary act
of the capitalism that is our god,
of the capitalism that is our god,
319
912426
4080
ما رنج را به عنوان اثر لازمه
کاپیتالیسمی که خدایمان است می بینیم،
کاپیتالیسمی که خدایمان است می بینیم،
15:28
we take the text of technological progress
320
916530
2232
ما نوشته های پیشرفت فناوری را
15:31
to be infallible truth.
321
919540
1693
واقعیت مصون از خطا می دانیم.
15:34
And we hardly realize
the human price we pay
the human price we pay
322
922034
3616
و به سختی هزینه انسانی
که می پردازیم را درک می کنیم
که می پردازیم را درک می کنیم
15:38
when we fail to question one brick,
323
926412
2350
وقتی که نمی توانیم اشتباهاتمان را
زیر سوال ببریم،
زیر سوال ببریم،
15:41
because we fear it might shake
our whole foundation.
our whole foundation.
324
929692
2949
چون می ترسیم که ممکن است
تمامی پایه هایمان را بلرزاند.
تمامی پایه هایمان را بلرزاند.
15:45
But if you are disturbed
325
933677
1601
اما اگر ناراحت شده اید
15:48
by the unconscionable things
that we have come to accept,
that we have come to accept,
326
936080
3130
از بی وجدانی هایی که
پذیرا شده ایم،
پذیرا شده ایم،
15:51
then it must be questioning time.
327
939777
2906
حالا وقت پرسیدن است.
15:55
So I have not a gospel
of disruption or innovation
of disruption or innovation
328
943987
4047
من آیینی برای ناراحتی یا
نوآوری ندارم
نوآوری ندارم
16:00
or a triple bottom line.
329
948058
1450
یا راهکاری برای محاسبه سود آوری شما.
16:02
I do not have a gospel of faith
to share with you today, in fact.
to share with you today, in fact.
330
950380
3605
من حقیقتا آیینی برای آنکه امروز،
ایمان آورید ندارم.
ایمان آورید ندارم.
16:07
I have and I offer a gospel of doubt.
331
955125
3842
من «آیین شک» را دارم و به شما عرضه می کنم.
16:12
The gospel of doubt does not ask
that you stop believing,
that you stop believing,
332
960000
3020
آیین شک از شما نمی خواهد
که ایمانتان را از دست دهید،
که ایمانتان را از دست دهید،
16:15
it asks that you believe a new thing:
333
963737
1920
از شما می خواهد
که به چیز جدیدی ایمان آورید:
که به چیز جدیدی ایمان آورید:
16:18
that it is possible not to believe.
334
966200
2537
که می شود ایمان نداشت.
16:21
It is possible the answers
we have are wrong,
we have are wrong,
335
969512
2170
که ممکن است که پاسخ هایی که داریم
اشتباه باشند،
اشتباه باشند،
16:23
it is possible the questions
themselves are wrong.
themselves are wrong.
336
971706
2583
ممکن است که خود سوال ها
اشتباه باشند.
اشتباه باشند.
16:26
Yes, the gospel of doubt means
that it is possible that we,
that it is possible that we,
337
974313
3822
بله، آیین شک یعنی
ممکن است که ما،
ممکن است که ما،
16:30
on this stage, in this room,
338
978619
2126
روی این صحنه، در این اتاق،
16:33
are wrong.
339
981178
1157
اشتباه کنیم.
16:34
Because it raises the question, "Why?"
340
982779
2265
چون موجب پرسیدن این سوال می شود، «چرا؟»
16:37
With all the power
that we hold in our hands,
that we hold in our hands,
341
985789
3175
با تمامی قدرتی که
در دستانمان داریم،
در دستانمان داریم،
16:40
why are people still suffering so bad?
342
988988
3380
چرا همچنان مردم به این بدی رنج می کشند؟
16:45
This doubt leads me to share
that we are putting my organization,
that we are putting my organization,
343
993209
4555
این شک مرا به این سو می برد تا بگویم
که در حال راه انداختن سازمانی هستیم،
که در حال راه انداختن سازمانی هستیم،
16:49
MBAs Across America,
344
997788
1266
MBA(مدیریت ارشد کسب و کار) در تمام آمریکا،
16:51
out of business.
345
999078
1628
جدای از تجارت.
16:52
We have shed our staff
and closed our doors
and closed our doors
346
1000730
2492
کارکنانمان را انتخاب کرده لیم
و درب هایمان را بسته ایم
و درب هایمان را بسته ایم
16:55
and we will share our model freely
347
1003246
2028
و طرحمان را رایگان
16:57
with anyone who sees
their power to do this work
their power to do this work
348
1005298
2886
به هرکسی که در خود
توان این کار را می بیند، می دهیم
توان این کار را می بیند، می دهیم
17:00
without waiting for our permission.
349
1008208
1848
بدون انتظار مجوز از کسی.
17:02
This doubt compels me
350
1010434
2321
این شک مجبورم می کند
17:05
to renounce the role of savior
351
1013236
1773
تا بگویم که نجات دهنده نیستم
17:07
that some have placed on me,
352
1015033
1395
که بعضی ها در موردم می گویند،
17:08
because our time is too short
and our odds are too long
and our odds are too long
353
1016901
3095
چون عمر ما خیلی کوتاه است
و احتمالات خیلی زیاد
و احتمالات خیلی زیاد
17:12
to wait for second comings,
354
1020020
1780
تا برای رجعت نجات دهنده صبر کنیم،
17:13
when the truth is that
there will be no miracles here.
there will be no miracles here.
355
1021824
3484
وقتی که واقعیت این است که
معجزه ای پیش نخواهد آمد.
معجزه ای پیش نخواهد آمد.
17:18
And this doubt, it fuels me,
356
1026305
1744
و این شک، مرا به حرکت می اندازد،
17:20
it gives me hope
357
1028737
1291
به من امید می دهد
17:22
that when our troubles overwhelm us,
358
1030606
2250
که وقتی که مشکلات
ما را در هم شکست،
ما را در هم شکست،
17:25
when the paths laid out for us
seem to lead to our demise,
seem to lead to our demise,
359
1033760
4119
وقتی که مسیر پیش رویمان
ما را به سمت تباهی می‌برد،
ما را به سمت تباهی می‌برد،
17:30
when our healers bring
no comfort to our wounds,
no comfort to our wounds,
360
1038528
3028
وقتی که شفا دهندگان ما زخمهایمان
را التیام نمی‌دهند،
را التیام نمی‌دهند،
17:34
it will not be our blind faith --
361
1042286
2331
این ایمان کورکورانه ما نیست ...
17:37
no, it will be our humble doubt
362
1045423
2387
نه، این شک فروتنانه ما خواهد بود
17:40
that shines a little light
into the darkness of our lives
into the darkness of our lives
363
1048730
3311
که نوری ضعیف
بر تاریکی زندگی مان ما افشاند
بر تاریکی زندگی مان ما افشاند
17:44
and of our world
364
1052065
1233
و به جهان ما
17:45
and lets us raise our voice to whisper
365
1053870
2169
و بگذارید تا صدایمان را به زمزمه بلند کنیم
17:48
or to shout
366
1056833
1150
یا به یک فریاد
17:50
or to say simply,
367
1058437
1715
و یا ساده بگویم،
17:52
very simply,
368
1060176
1150
خیلی ساده،
17:53
"There must be another way."
369
1061706
2516
« باید راه دیگری باشد.»
17:57
Thank you.
370
1065011
1151
سپاسگزارم.
17:58
(Applause)
371
1066186
20222
( تشویق حضار)
ABOUT THE SPEAKER
Casey Gerald - AmericanCasey Gerald chronicles the current state of the American Dream and explores ways to sustain it for a new generation.
Why you should listen
Casey Gerald has witnessed every facet of the American Dream -- from his harrowing childhood in Texas, to his tenure at the heights of America's elite institutions, to his journeys through the cities and towns of the American heartland where he has spent his recent years as cofounder and CEO of MBAs Across America. Now his work as a writer, speaker, and business leader centers on the question: will the American dream survive another generation?
Gerald began his career in economic policy and government innovation at the Center for American Progress, and he has worked as a strategist with startup social ventures such as The Future Project as well as companies like The Neiman Marcus Group.
Born and raised in Dallas, Gerald received an MBA from Harvard Business School, where he delivered the 2014 commencement address, and a BA in Political Science from Yale College. He has been featured on MSNBC, in The New York Times, Financial Times, The Guardian, and he has appeared on the cover of Fast Company, which also named him one of the "Most Creative People in Business." He currently serves on the advisory board of NPR's Generation Listen.
Casey Gerald | Speaker | TED.com