ABOUT THE SPEAKER
David Baron - Science writer
David Baron writes about science in books, magazines, newspapers and for public radio. He formerly served as science correspondent for NPR and science editor for PRI’s The World.

Why you should listen
An avid umbraphile, David Baron has crossed the Americas, Europe, Asia and Australia to witness six total solar eclipses. This passion inspired his 2017 book American Eclipse: A Nation's Epic Race to Catch the Shadow of the Moon and Win the Glory of the World. His 2003 book, The Beast in the Garden, explores the growing conflict between people and wildlife in suburban America by examining the forces that led to a tragic death -- that of a high school student, killed by a mountain lion near Denver in 1991.

Baron lives in Boulder, Colorado.
More profile about the speaker
David Baron | Speaker | TED.com
TEDxMileHigh

David Baron: You owe it to yourself to experience a total solar eclipse

دیوید بارون: شما تجربه یک خورشیدگرفتگی کامل را به خودتان بدهکارید.

Filmed:
2,074,069 views

در ۲۱ آگوست ۲۰۱۷ مطابق با [۳۰ مرداد ۱۳۹۶]، سایه ماه، خورشید گرفتگی کامل، از روی اورگان تا کارولینای جنوبی می‌گذرد، که بسیاری از آن به عنوان الهام بخش‌ترین منظره در طبیعت یاد می‌کنند. دیوید بارون که علاقمند به دنبال کردن کسوف‌ها است، این وقایع نادر را در سراسر جهان دنبال می‌کند، در این سخنرانی از سعادت دیدن تاج خورشیدی و اینکه چرا به خودتان بدهکارید تا شاهد یکی از آن‌ها باشید،می‌گوید.
- Science writer
David Baron writes about science in books, magazines, newspapers and for public radio. He formerly served as science correspondent for NPR and science editor for PRI’s The World. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:14
Before I get to bulkفله
of what I have to say,
0
2460
3049
قبل از اینکه برم سر اصل مطلب،
00:17
I feel compelledمجبور just to mentionاشاره
a coupleزن و شوهر of things about myselfخودم.
1
5533
3560
باید به نظرم چند تا چیز رو
راجع به خودم بگم.
00:21
I am not some mysticalعرفانی,
2
9744
3049
من یه آدم عارف مسلک
00:24
spiritualروحانی sortمرتب سازی of personفرد.
3
12817
1838
یا یه آدم اهل معنویات نیستم.
00:27
I'm a scienceعلوم پایه writerنویسنده.
4
15668
2028
من یه نویسنده علمی هستم.
00:29
I studiedمورد مطالعه قرار گرفت physicsفیزیک in collegeکالج.
5
17720
2271
در دانشگاه فیزیک خواندم.
00:32
I used to be a scienceعلوم پایه
correspondentخبرنگار for NPRNPR.
6
20015
2962
قبلا خبرنگار شبکه رادیویی NPR بودم.
00:36
OK, that said:
7
24073
1534
حالا که بحثش شد،
00:38
in the courseدوره of workingکار کردن
on a storyداستان for NPRNPR,
8
26552
3239
حین کار روی یه داستان برای رادیو NPR
00:41
I got some adviceمشاوره from an astronomerستاره شناس
9
29815
2278
یه فضانورد بهم یه سری نصیحت کرد
00:44
that challengedبه چالش کشیده شد my outlookچشم انداز,
10
32117
2107
که دید من را به چالش کشید
00:46
and franklyرک و پوست کنده, changedتغییر کرد my life.
11
34248
1998
و به طور جدی زندگی من را عوض کرد.
00:49
You see, the storyداستان was about an eclipseگرفتگی,
12
37192
2192
داستان در مورد یک خورشید گرفتگی بود،
00:51
a partialجزئي solarخورشیدی eclipseگرفتگی
that was setتنظیم to crossصلیب the countryکشور
13
39408
4544
یک خورشید گرفتگی جزیی
که قرار بود در می ۱۹۹۴
00:55
in Mayممکن است of 1994.
14
43976
1832
از روی کشور عبور کنه
00:58
And the astronomerستاره شناس -- I interviewedمصاحبه شد him,
15
46351
2464
و فضانوردی که من باهاش مصاحبه میکردم،
01:00
and he explainedتوضیح داد what was going to happenبه وقوع پیوستن
and how to viewچشم انداز it,
16
48839
3277
در مورد چگونگی وقوع و رصد آن توضیح می‌داد،
01:04
but he emphasizedتاکید کرد that, as interestingجالب هست
as a partialجزئي solarخورشیدی eclipseگرفتگی is,
17
52140
5221
ولی میگفت با اینکه یک
خورشید گرفتگی جزئیه خیلی جالبه
01:09
a much rarerنادر تر totalجمع solarخورشیدی eclipseگرفتگی
is completelyبه صورت کامل differentناهمسان.
18
57385
4510
اما یک خورشید گرفتگی کامل
که خیلی نادره کلا قضیش فرق میکند.
01:14
In a totalجمع eclipseگرفتگی,
for all of two or threeسه minutesدقایق,
19
62499
3274
در خورشید گرفتگی کامل
که کلا ۲ تا ۳ دقیقه طول میکشد،
01:17
the moonماه completelyبه صورت کامل blocksبلوک ها
the faceصورت of the sunآفتاب,
20
65797
3331
ماه به طور کامل جلوی خورشید رو می‌گیرد
01:21
creatingپدید آوردن what he describedشرح داده شده
as the mostاکثر awe-inspiringهیجان انگیز spectacleعکاسی
21
69152
5240
و چیزی را به وجود می‌آورد که
ازش به عنوان الهام بخش ترین منظره موجود
01:26
in all of natureطبیعت.
22
74416
1396
در طبیعت یاد میکرد.
01:28
And so the adviceمشاوره he gaveداد me was this:
23
76760
2209
خلاصه نصیحتی که بهم کرد این بود:
01:32
"Before you dieمرگ," he said,
24
80087
2997
او گفت: "قبل از اینکه بمیری،
01:35
"you oweمدیون it to yourselfخودت
to experienceتجربه a totalجمع solarخورشیدی eclipseگرفتگی."
25
83108
4277
به خودت مدیونی که
یک خورشید گرفتگی کامل را تجربه بکنی."
01:40
Well honestlyصادقانه,
I feltنمد a little uncomfortableناراحت
26
88105
2481
صادقانه بگم،
از اینکه از کسی که خوب نمی‌شناسمش،
این جمله را می‌شنیدم،
01:42
hearingشنیدن that from someoneکسی
I didn't know very well;
27
90610
2408
یه ذره حس ناخوایندی داشتم.
01:45
it feltنمد sortمرتب سازی of intimateصمیمی.
28
93042
1391
01:46
But it got my attentionتوجه,
and so I did some researchپژوهش.
29
94457
3731
ولی خب توجه منو جلب کرد،
بنابراین یکم تحقیق کردم.
01:51
Now the thing about totalجمع eclipsesگرفتگی is,
30
99005
2047
خورشید گرفتگی کامل رو
01:53
if you wait for one to come to you,
31
101076
2386
اگه منتظر باشین که براتون اتفاق بیافته،
01:55
you're going to be waitingدر انتظار a long time.
32
103486
3392
باید مدت خیلی طولانی صبر کنین.
01:58
Any givenداده شده pointنقطه on earthزمین
experiencesتجربیات a totalجمع eclipseگرفتگی
33
106902
4520
هر نقطه ای روی زمین،
حدوداً هر ۴۰۰ سال یکبار
یک خورشید گرفتگی کامل رو تجربه میکنه.
02:03
about onceیک بار everyهرکدام 400 yearsسالها.
34
111446
3056
02:07
But if you're willingمایلم to travelمسافرت رفتن,
you don't have to wait that long.
35
115424
3502
اما اگه قصد داشته باشین که سفر کنین،
دیگه نیاز نیست انقدر صبر کنین
02:10
And so I learnedیاد گرفتم
that a fewتعداد کمی yearsسالها laterبعد, in 1998,
36
118950
4317
پس من چند سال بعد در ۱۹۹۸ فهمیدم که،
02:15
a totalجمع eclipseگرفتگی was going
to crossصلیب the Caribbeanکارائیب.
37
123291
2787
یک خورشید گرفتگی کامل
قراره از کارائیب عبور کنه.
02:19
Now, a totalجمع eclipseگرفتگی is visibleقابل رویت
only alongدر امتداد a narrowباریک pathمسیر,
38
127201
3529
خورشید گرفتگی کامل فقط
در طول یه مسیر باریک قابل رؤیته
02:22
about a hundredصد milesمایل wideوسیع,
39
130754
1680
که حدوداً چند صد مایل پهنا دارد
02:24
and that's where the moon'sماه shadowسایه fallsسقوط.
40
132458
2094
و همونجایی میشه که سایه ماه می‌افتد.
02:26
It's calledبه نام the "pathمسیر of totalityکلیت."
41
134576
2131
که به آن «مسیر گرفتگی کامل» می‌گویند.
02:28
And in Februaryفوریه 1998,
42
136731
2423
در فوریه ۱۹۹۸،
02:31
the pathمسیر of totalityکلیت
was going to crossصلیب Arubaآروبا.
43
139178
3447
مسیر گرفتگی کامل قرار بود
از جزیره آروبا عبور کنه
02:34
So I talkedصحبت کرد to my husbandشوهر,
and we thought: Februaryفوریه? Arubaآروبا?
44
142649
4316
بنابراین با شوهرم صحبت کردم،
و گفتیم: فوریه؟ آروبا؟
02:38
Soundedبا صدای بلند like a good ideaاندیشه anywayبه هر حال.
45
146989
1719
بهرحال به نظر ایده خوبی میومد.
02:40
(Laughterخنده)
46
148732
1072
(خنده حضار)
02:41
So we headedهدایت southجنوب,
47
149828
2635
پس به سمت جنوب رفتیم،
02:44
to enjoyلذت بردن the sunآفتاب
and to see what would happenبه وقوع پیوستن
48
152487
2472
تا از خورشید لذت ببریم
و ببینم وقتی خورشید میره کنار
02:46
when the sunآفتاب brieflyبه طور خلاصه wentرفتی away.
49
154983
1815
چی پیش میاد.
02:49
Well, the day of the eclipseگرفتگی
foundپیدا شد us and manyبسیاری other people
50
157536
2991
خلاصه روز خورشید گرفتگی
برای ما و تعداد زیادی از مردم فرا رسید
02:52
out behindپشت the Hyattهیات Regencyرجنتسی,
51
160551
2181
بیرون از هتل هایت،
02:54
on the beachساحل دریا,
52
162756
1163
در ساحل،
02:55
waitingدر انتظار for the showنشان بده to beginشروع.
53
163943
1711
منتظر شروع نمایش بودیم.
02:57
And we woreبه تن کرد eclipseگرفتگی glassesعینک
with cardboardمقوا framesفریم ها
54
165678
3171
و عینک های خورشید گرفتگی
با فریم های مقوایی زده بودیم
03:00
and really darkتاریک است lensesلنزها that enabledفعال شده است us
to look at the sunآفتاب safelyبدون خطر.
55
168873
4119
که واقعا لنزهای تیره ای داشت که میشد
به طور ایمن به خورشید نگاه کرد
03:05
A totalجمع eclipseگرفتگی beginsشروع می شود
as a partialجزئي eclipseگرفتگی,
56
173967
4235
خورشید گرفتگی کلی به صورت
یه خورشید گرفتگی جزیی شروع می‌شود،
03:10
as the moonماه very slowlyبه آرامی makesباعث می شود its way
in frontجلوی of the sunآفتاب.
57
178226
3776
ماه خیلی آرام راهش را جلوی خورشید
باز میکرد و جلو میرفت.
03:14
So first it lookedنگاه کرد the sunآفتاب
had a little notchنکته in its edgeلبه - تیزی,
58
182026
4228
اولش به نظر می‌رسید که
لبه خورشید بریده شده،
03:18
and then that notchنکته grewرشد کرد
largerبزرگتر and largerبزرگتر,
59
186278
3121
ولی بریدگی بزرگ و بزرگ تر شد
03:21
turningچرخش the sunآفتاب into a crescentهلال.
60
189423
1848
و خورشید رو تبدیل به یک هلال کرد
03:24
And it was all very interestingجالب هست,
but I wouldn'tنمی خواهم say it was spectacularدیدنی و جذاب.
61
192244
3335
و همه اینا واقعا جالب بود،
ولی خیلی خارق العاده هم نبود.
03:27
I mean, the day remainedباقی مانده است brightروشن است.
62
195603
1924
منظورم اینه، هنوز روشنایی روز وجود داشت.
03:29
If I hadn'tتا به حال نیست knownشناخته شده
what was going on overheadدر بالای سر,
63
197551
3010
اگه نمیدانستم که بالای سرمان چه خبری است،
03:32
I wouldn'tنمی خواهم have noticedمتوجه شدم anything unusualغیر معمول.
64
200585
2413
اصلاً متوجه چیز غیرعادی نمیشدم.
03:36
Well, about 10 minutesدقایق before
the totalجمع solarخورشیدی eclipseگرفتگی was setتنظیم to beginشروع,
65
204052
4810
خب، حدود ۱۰ دقیقه قبل از اینکه
خورشید گرفتگی کامل شروع بشه
03:40
weirdعجیب و غریب things startedآغاز شده to happenبه وقوع پیوستن.
66
208886
1791
چیزای عجیبی شروع به اتفاق افتادن کرد.
03:43
A coolسرد windباد kickedلگد زد up.
67
211934
1856
باد سردی شروع به وزیدن کرد.
03:46
Daylightنور روز lookedنگاه کرد oddفرد,
and shadowsسایه ها becameتبدیل شد very strangeعجیب;
68
214808
3913
روشنایی روز عجیب شد،
سایه ها غیرعادی به نظر میرسید؛
03:50
they lookedنگاه کرد bizarrelyعجیب و غریب sharpتیز,
69
218745
2234
به طرز عجیبی تیز بودن،
03:53
as if someoneکسی had turnedتبدیل شد up
the contrastتضاد knobدستگیره on the TVتلویزیون.
70
221003
3791
انگار که یکی کنتراست
تلویزیون را زیاد کرده باشد.
03:57
Then I lookedنگاه کرد offshoreدریایی,
and I noticedمتوجه شدم runningدر حال اجرا lightsچراغ ها on boatsقایق ها,
71
225767
3867
بعدش من به دریا نگاه کردم،
و نور روی قایق ها توجه منو جلب کرد،
04:01
so clearlyبه وضوح it was gettingگرفتن darkتاریک است,
72
229658
2563
به طور واضحی همه چیز داشت
تاریک میشد،
04:04
althoughبا اينكه I hadn'tتا به حال نیست realizedمتوجه شدم it.
73
232245
1586
اگرچه من درکش نمیکردم.
04:05
Well soonبه زودی, it was obviousآشکار
it was gettingگرفتن darkتاریک است.
74
233855
2273
کاملاً مشخص بود که
همه چیز داره تاریک میشه
04:08
It feltنمد like my eyesightبینایی was failingشکست خوردن.
75
236152
2144
انگار بینایی ام را داشتم از دست میدادم.
04:11
And then all of a suddenناگهانی,
76
239186
1774
و ناگهان،
04:12
the lightsچراغ ها wentرفتی out.
77
240984
1364
روشنایی از بین رفت.
04:15
Well, at that,
78
243830
1638
در اون لحظه،
04:17
a cheerتشویق کردن eruptedفوران کرد from the beachساحل دریا,
79
245492
2617
هلهله ای در ساحل راه افتاد،
04:20
and I tookگرفت off my eclipseگرفتگی glassesعینک,
80
248133
1893
و من عینکمو برداشتم،
04:22
because at this pointنقطه
duringدر حین the totalجمع eclipseگرفتگی,
81
250050
2591
چون موقع خورشید گرفتگی کامل،
04:24
it was safeبی خطر to look at the sunآفتاب
with the nakedبرهنه eyeچشم.
82
252665
3095
اشکالی نداره که با چشم غیر مسلح به خورشید
نگاه کرد.
04:28
And I glancedنگاه کرد upwardبطرف بالا,
83
256365
1816
یک نگاه به بالا انداختم،
04:32
and I was just dumbstruckخرابکاری.
84
260006
2810
و کاملاً مات و مبهوت شده بودم.
04:37
Now, considerدر نظر گرفتن that, at this pointنقطه,
I was in my mid-اواسط30s.
85
265541
4737
اینم در نظر بگیرین که تو اون لحظه،
اواسط دهه ۳۰ زندگیم بودم.
04:42
I had livedزندگی می کرد on earthزمین long enoughکافی
to know what the skyآسمان looksبه نظر می رسد like.
86
270302
6613
انقدر روی زمین زندگی کرده بودم که بدونم
آسمان چه شکلیه.
04:49
I mean --
87
277669
1151
-- منظورم اینه --
04:50
(Laughterخنده)
88
278844
1082
(خنده حضار)
04:51
I'd seenمشاهده گردید blueآبی skiesآسمان and greyخاکستری skiesآسمان
89
279950
3094
آسمان آبی و آسمان خاکستری
04:55
and starryستاره دار skiesآسمان and angryخشمگین skiesآسمان
90
283068
3941
آسمان پرستاره و آسمان عصبانی
04:59
and pinkرنگ صورتی skiesآسمان at sunriseطلوع خورشید.
91
287033
2108
و آسمان صورتی موقع طلوع رو دیده بودم.
05:01
But here was a skyآسمان I had never seenمشاهده گردید.
92
289882
3064
ولی این آسمانی بود که هیچ وقت ندیده بودم.
05:06
First, there were the colorsرنگ ها.
93
294317
2276
اولین چیز رنگ ها بودن.
05:08
Up aboveدر بالا, it was a deepعمیق purple-greyبنفش خاکستری,
94
296617
2965
اون بالا، بنفش مایل به خاکستری بود،
05:11
like twilightگرگ و میش.
95
299606
1413
مثل موقعی که هوا گرگ و میشه.
05:13
But on the horizonافق it was orangeنارنجی,
96
301043
1710
ولی افق نارنجی رنگ بود،
05:14
like sunsetغروب خورشید,
97
302777
1301
مثل موقع غروب،
05:16
360 degreesدرجه.
98
304102
1594
دور تا دور افق،
05:18
And up aboveدر بالا, in the twilightگرگ و میش,
99
306426
2642
و اون بالا که گرگ و میش بود،
05:21
brightروشن است starsستاره ها and planetsسیارات had come out.
100
309092
2425
ستاره های پرنور و سیاره ها ظاهر شدن.
05:23
So there was Jupiterسیاره مشتری
101
311541
1602
مشتری رو میشد دید،
05:25
and there was Mercuryجیوه
102
313167
1736
و همچنین عطارد،
05:26
and there was Venusسیاره زهره.
103
314927
1273
و زهره.
05:29
They were all in a lineخط.
104
317090
2015
همگی در یه خط قرار گرفته بودن.
05:32
And there, alongدر امتداد this lineخط,
105
320528
2954
و اونجا، در ادامه اون خط،
05:36
was this thing,
106
324288
2466
چیزی قرار داشت،
05:38
this gloriousشکوهمند, bewilderingسردرگم thing.
107
326778
3524
که بسیار با شکوه و گیج‌کننده بود.
05:42
It lookedنگاه کرد like a wreathهویج
wovenبافته شده from silveryنقره ای threadموضوع,
108
330326
4751
مثل یک تاج گل بافته شده با ریسمانی نقره ای
به نظر میرسید،
05:47
and it just hungآویزان شد out there
in spaceفضا, shimmeringشبدر.
109
335101
3194
که در فضا معلق بود و میدرخشید.
05:52
That was the sun'sخورشید outerبیرونی atmosphereاتمسفر,
110
340502
3640
اون در واقع اتمسفر بیرونی خورشید بود،
05:56
the solarخورشیدی coronaکرونا.
111
344166
1809
که بهش تاج خورشیدی میگن.
05:57
And picturesتصاویر just don't do it justiceعدالت.
112
345999
2359
هیچ تصویری نمیتواند آنطورکه هست نشانش بدهد
06:00
It's not just a ringحلقه or haloهاله
around the sunآفتاب;
113
348382
4533
چون فقط یه حلقه یا هاله دور خورشید نیست؛
06:04
it's finelyریز texturedبافت,
like it's madeساخته شده out of strandsرشته ها of silkابریشم.
114
352939
3610
بلکه آنقدر ظریف است که به مانند رشته‌های
ابریشمی است.
06:09
And althoughبا اينكه it lookedنگاه کرد
nothing like our sunآفتاب,
115
357763
2501
و با اینکه اصلاً شبیه خورشیدی که
میشناسیم نیست،
06:12
of courseدوره, I knewمی دانست that's what it was.
116
360288
2254
با اینحال یجوری حسش میکنی.
06:14
So there was the sunآفتاب,
and there were the planetsسیارات,
117
362566
3832
خب خورشید آنجاست، سیاره‌ها هم آنجان،
06:18
and I could see how the planetsسیارات
revolveچرخش around the sunآفتاب.
118
366422
4031
و می‌دیدم که سیاره ها دارن
دور خورشید میچرخند.
06:22
It's like I had left our solarخورشیدی systemسیستم
119
370477
2785
انگار منظومه شمسی رو ترک کرده بودم
06:25
and was standingایستاده on some alienبیگانه worldجهان,
120
373286
2596
و در دنیای آدم فضایی ها قدم گذاشته باشم
06:27
looking back at creationایجاد.
121
375906
1765
و داشتم به خلقت نگاه میکردم.
06:30
And for the first time in my life,
122
378779
2391
برای اولین بار در زندگیم،
06:33
I just feltنمد viscerallyبصیرت connectedمتصل
to the universeجهان
123
381194
4022
انگار از درونم به جهان با تمام عظمتش
06:37
in all of its immensityعظمت.
124
385240
1621
متصل بودم،
06:40
Time stoppedمتوقف شد,
125
388107
1508
زمان ایستاده بود،
06:42
or it just kindنوع of feltنمد nonexistentوجود ندارد,
126
390387
2548
یا شایدم حس میکردم اصلاً وجود نداره،
06:44
and what I beheldدیدم with my eyesچشم ها --
127
392959
3084
و چیزی که با چشمام میدیدم --
06:48
I didn't just see it,
128
396067
1485
دیدن صرف نبود،
06:50
it feltنمد like a visionچشم انداز.
129
398435
1747
بلکه مثل حس الهام شدن بود.
06:53
And I stoodایستاد there in this nirvananirvana
130
401858
2858
و من در آن بهشت ایستاده بودم،
06:57
for all of 174 secondsثانیه --
lessکمتر than threeسه minutesدقایق --
131
405530
5636
در تمام ۱۷۴ ثانیه آن --
که کمتر از ۳ دقیقه بود --
07:03
when all of a suddenناگهانی, it was over.
132
411190
2383
و ناگهان همش تموم شد،
07:05
The sunآفتاب burstپشت سر هم out,
133
413597
1351
خورشید دوباره بیرون اومد،
07:06
the blueآبی skyآسمان returnedبازگشت,
134
414972
1662
آسمان آبی پدیدار شد،
07:08
the starsستاره ها and the planetsسیارات
and the coronaکرونا were goneرفته.
135
416658
3177
ستاره ها، سیاره ها و تاج خورشید
همگی ناپدید شدند.
07:11
The worldجهان returnedبازگشت to normalطبیعی.
136
419859
1817
جهان به حالت طبیعی خود برگشت.
07:14
But I had changedتغییر کرد.
137
422573
1723
ولی من تغییر کردم.
07:17
And that's how I becameتبدیل شد an umbraphileتنگ --
138
425619
3256
و اینجوری بود که من یه عشق کسوف شدم --
07:21
an eclipseگرفتگی chaserچسر.
139
429581
1166
کسوف ها رو تعقیب میکردم.
07:22
(Laughterخنده)
140
430771
1009
(خنده حضار)
07:23
So, this is how I spendخرج کردن my time
and hard-earnedسخت درآمد moneyپول.
141
431804
4670
بنابراین وقت و پول به رنج بدست آمده
را صرف اینکار کردم.
07:28
Everyهرکدام coupleزن و شوهر of yearsسالها, I headسر off
to whereverهر کجا که the moon'sماه shadowسایه will fallسقوط
142
436998
5629
هر از چند سال، میرفتم جایی که
سایه ماه میخواست بیافته
07:34
to experienceتجربه anotherیکی دیگر coupleزن و شوهر minutesدقایق
143
442651
2390
تا دوباره اون دقایق از برکت کیهانی رو
07:37
of cosmicکیهانی blissسعادت,
144
445065
1460
تجربه کنم،
07:38
and to shareاشتراک گذاری the experienceتجربه with othersدیگران:
145
446549
2287
و همچنین تجربه خودم رو با دیگران به
اشتراک بذارم:
07:40
with friendsدوستان in Australiaاسترالیا,
146
448860
2007
با دوستانی در استرالیا،
07:42
with an entireکل cityشهر in Germanyآلمان.
147
450891
2553
با یه شهر کامل در آلمان،
07:45
In 1999, in Munichمونیخ,
I joinedپیوست hundredsصدها of thousandsهزاران نفر
148
453468
4338
در سال ۱۹۹۹ در مونیخ، با
صدهاهزار نفر همراه شدم
07:49
who filledپر شده the streetsخیابان ها and the rooftopsپشت بام ها
and cheeredتشویق شد in unisonوحدت
149
457830
4761
که خیابان ها و پشت بام ها را پرکرده بودند
و وقتی تاج خورشید ظاهر شد
07:54
as the solarخورشیدی coronaکرونا emergedظهور.
150
462615
1927
همگی یک صدا شادی میکردند.
07:57
And over time, I've becomeتبدیل شدن به something elseچیز دیگری:
151
465719
2216
و با گذشت زمان، من تبدیل به فرد دیگری شدم:
08:00
an eclipseگرفتگی evangelistاهل ایمان.
152
468498
2088
من یک مبلغ کسوف شدم.
08:03
I see it as my jobکار
153
471116
1840
بهش به عنوان شغلم نگاه میکنم.
08:05
to payپرداخت forwardرو به جلو the adviceمشاوره
that I receivedاخذ شده all those yearsسالها agoپیش.
154
473737
4828
تا از طریق آن، نصیحتی که سال ها قبل بهم
شده بود رو به بقیه منتقل کنم.
08:11
And so let me tell you:
155
479369
2029
پس بذارین بهتون بگم:
08:14
before you dieمرگ,
156
482530
2233
قبل از اینکه بمیرید،
08:16
you oweمدیون it to yourselfخودت
to experienceتجربه a totalجمع solarخورشیدی eclipseگرفتگی.
157
484787
4978
به خودتون مدیون هستید
که یک خورشید گرفتگی کامل رو تجربه کنید.
08:21
It is the ultimateنهایی experienceتجربه of aweهیاهو.
158
489789
3881
هیبت رو در در حد نهاییش تجربه خواهید کرد.
08:26
Now, that wordکلمه, "awesomeعالی,"
has grownرشد کرد so overusedمصرف بیش از حد
159
494781
4583
کلمه «هیبت» انقدر بیش از حد
استفاده شده
08:31
that it's lostکم شده its originalاصلی meaningبه معنی.
160
499388
2164
که معنی اصلی خودشو از دست داده
08:33
Trueدرست است aweهیاهو, a senseاحساس of wonderتعجب
and insignificanceناچیز
161
501576
4479
«هیبت» واقعی که یجور حس غریب
08:38
in the faceصورت of something
enormousعظیم and grandبزرگ,
162
506079
2531
در برخورد با چیزهای شگفت و بزرگ
محسوب میشود،
08:40
is rareنادر in our livesزندگی می کند.
163
508634
1235
خیلی به ندرت رخ میدهد.
08:42
But when you experienceتجربه it, it's powerfulقدرتمند.
164
510649
3072
ولی اگه تجربش کنید، قدرتشو میبینید.
08:46
Aweوحشت dissolvesحل می شود the egoنفس.
165
514484
2355
«هیبت» باعث از بین رفتن خودبینی میشود.
08:48
It makesباعث می شود us feel connectedمتصل.
166
516863
1994
باعث میشه حس کنیم بهم متصل هستیم.
08:50
Indeedدر واقع, it promotesترویج می کند
empathyیکدلی and generosityسخاوتمندانه.
167
518881
3095
همچنین باعث ترویج یکدلی و بخشش میشود.
08:54
Well, there is nothing trulyبراستی more awesomeعالی
than a totalجمع solarخورشیدی eclipseگرفتگی.
168
522920
4675
خلاصه چیزی فوق العاده تر از یک
خورشید گرفتگی کامل وجود ندارد.
09:00
Unfortunatelyمتاسفانه, fewتعداد کمی Americansآمریکایی ها
have seenمشاهده گردید one,
169
528497
2385
متاسفانه تعداد آمریکایی های کمی اونو دیدن
09:02
because it's been 38 yearsسالها
170
530906
2220
چراکه از آخرین دفعه‌ای که در قاره آمریکا
09:05
sinceاز آنجا که one last touchedلمس کرد
the continentalقاره Unitedیونایتد Statesایالت ها
171
533150
3170
اتفاق افتاده ۳۸ سال و از آخرین باری که
کل کشور را در برگرفته است،
09:08
and 99 yearsسالها sinceاز آنجا که one last crossedعبور کرد
the breadthوسعت of the nationملت.
172
536344
4068
۹۹ سال میگذرد.
09:13
But that is about to changeتغییر دادن.
173
541156
2567
ولی این درحال عوض شدنه.
09:15
Over the nextبعد 35 yearsسالها,
174
543747
2432
طی ۳۵ سال آینده،
09:18
fiveپنج totalجمع solarخورشیدی eclipsesگرفتگی will visitبازدید کنید
the continentalقاره Unitedیونایتد Statesایالت ها,
175
546854
4284
۵ خورشید گرفتگی کامل قاره امریکا
را در بر می‌گیرد،
09:23
and threeسه of them
will be especiallyبه خصوص grandبزرگ.
176
551162
3136
و ۳ تای آن ها بسیار وسیع خواهد بود.
09:27
Sixشش weeksهفته ها from now, on Augustآگوست 21, 2017 --
177
555146
4674
۶ هفته دیگر در ۲۱ آگوست ۲۰۱۷،
[۳۰ مرداد ۱۳۹۶] --
09:31
(Applauseتشویق و تمجید)
178
559844
2679
(تشویق حاضران)
09:34
the moon'sماه shadowسایه will raceنژاد
from Oregonاورگان to Southجنوب Carolinaکارولینا.
179
562547
4086
سایه ماه از اورگان تا
جنوب کارولینا عبور می‌کند.
09:39
Aprilآوریل 8, 2024, the moon'sماه shadowسایه
headsسر northشمال from Texasتگزاس to Maineمین.
180
567296
5403
۸ آپریل ۲۰۲۴،
سایه ماه از تگزاس تا مین میگذرد.
09:44
In 2045, on Augustآگوست 12,
181
572723
2172
در ۱۲ آگوست ۲۰۴۵،
09:46
the pathمسیر cutsکاهش from Californiaکالیفرنیا to Floridaفلوریدا.
182
574919
2738
این مسیر از کالیفرنیا تا فلوریدا خواهد بود
09:51
I say:
183
579458
1246
میخواهم بگم که:
09:53
What if we madeساخته شده these holidaysتعطیلات?
184
581673
2591
چی میشه اگه این روزا رو تعطیل اعلام کنیم؟
09:56
What if we --
185
584288
1206
چی میشه اگه --
09:57
(Laughterخنده)
186
585518
1028
(خنده حضار)
09:58
(Applauseتشویق و تمجید)
187
586570
3682
(تشویق حضار)
10:02
What if we all stoodایستاد togetherبا یکدیگر,
188
590276
5057
چی میشه اگه همه کنار همدیگر،
10:07
as manyبسیاری people as possibleامکان پذیر است,
189
595357
2076
هرچند نفر که امکانش باشه،
10:09
in the shadowسایه of the moonماه?
190
597457
1772
زیر سایه ماه بایستیم؟
10:11
Just maybe, this sharedبه اشتراک گذاشته شده experienceتجربه of aweهیاهو
would help healالتیام our divisionsتقسیمات,
191
599253
5840
تا شاید این تجربه مشترکی از این "هیبت"
باعث التیام جدایی ها شود،
10:17
get us to treatدرمان شود eachهر یک other
just a bitبیت more humanelyانسانیت.
192
605117
2896
و موجب شود کمی انسان دوستانه
رفتار کنیم.
10:20
Now, admittedlyمسلما, some folksمردمی considerدر نظر گرفتن
my evangelizingevangelizing a little out there;
193
608918
5826
خب مسلما برخی کارهای تبلیغ کسوف
من را افراطی می‌دانند؛
10:26
my obsessionوسواس, eccentricغیر عادی.
194
614768
2577
(کارهایی ناشی از) وسواس و غیر عادی.
10:29
I mean, why focusتمرکز so much attentionتوجه
on something so briefمختصر?
195
617992
4880
منظورم اینه، اصلاً چرا چیز به این کوتاهی
انقدر نیاز به توجه دارد؟
10:34
Why crossصلیب the globeجهان --
or stateحالت linesخطوط, for that matterموضوع --
196
622896
3702
چرا برای یه همچین چیزی
بریم اونور دنیا یا ایالت دیگری --
10:38
for something that lastsطول می کشد threeسه minutesدقایق?
197
626622
3017
برای چیزی که کمتر از ۳ دقیقه طول می‌کشد؟
10:43
As I said:
198
631165
1150
همانطور که گفتم:
10:44
I am not a spiritualروحانی personفرد.
199
632906
2208
من یه آدم مذهبی نیستم.
10:48
I don't believe in God.
200
636006
2571
به خدا اعتقاد ندارم.
10:50
I wishآرزو کردن I did.
201
638601
1308
البته کاش داشتم.
ولی وقتی از دید اخلاقی خودم به
قضیه نگاه میکنم. --
10:52
But when I think of my ownخودت mortalityمرگ و میر --
202
640892
2239
10:55
and I do, a lot --
203
643873
1705
که خیلیم اتفاق میافته. --
10:58
when I think of everyoneهر کس I have lostکم شده,
204
646971
3580
وقتی به افرادی که از دست دادم فکر میکنم،
11:02
my motherمادر in particularخاص,
205
650575
1719
به طور مشخص مادرم،
11:05
what soothesآرامش می بخشد me
206
653778
1800
چیزی که آرامم میکند
11:07
is that momentلحظه of aweهیاهو I had in Arubaآروبا.
207
655602
3092
لحظاتی است که در جزیره آروبا داشتم.
11:11
I pictureعکس myselfخودم on that beachساحل دریا,
208
659596
3116
خودمو در اون ساحل تصور میکنم،
11:14
looking at that skyآسمان,
209
662736
1436
به اون آسمان نگاه میکنم،
11:17
and I rememberیاد آوردن how I feltنمد.
210
665037
2172
و یاد اون حسی که داشتم میافتم.
11:20
My existenceوجود داشتن mayممکن است be temporaryموقت,
211
668661
2612
وجود من ممکنه موقت باشه،
11:23
but that's OK because, my goshخدایا,
212
671978
2507
اما مهم نیست،
11:26
look at what I'm a partبخشی of.
213
674509
2089
ببین من جزیی از چی هستم.
11:30
And so this is a lessonدرس I've learnedیاد گرفتم,
214
678214
2129
خلاصه این درسی است که آموختم،
11:32
and it's one that appliesاعمال میشود
to life in generalعمومی:
215
680367
2563
و این درس در تمام زندگی قابل بسط است:
11:35
durationمدت زمان of experienceتجربه
does not equalبرابر impactتأثیر.
216
683800
4405
مدت زمان تجربه تاثیری در اهمیت ندارد.
11:40
One weekendتعطیلات آخر هفته, one conversationگفتگو --
hellجهنم, one glanceنگاه --
217
688229
4502
یک هفته، یک گفتگو، حتی یک نگاه گذرا،
11:45
can changeتغییر دادن everything.
218
693433
1455
می‌تواند همه چیز را عوض کند.
11:48
Cherishچرت زدن those momentsلحظات
of deepعمیق connectionارتباط with other people,
219
696508
3486
لحظات عمیق ارتباط با بقیه مردم،
و با طبیعت،
11:52
with the naturalطبیعی است worldجهان,
220
700018
1411
رو گرامی بدارید،
11:53
and make them a priorityاولویت.
221
701453
1739
و آن را در اولویت قرار بدین.
11:55
Yes, I chaseتعقیب eclipsesگرفتگی.
222
703216
2414
آره من دنبال کسوف میرم.
11:57
You mightممکن chaseتعقیب something elseچیز دیگری.
223
705654
2017
شما ممکنه دنبال یه چیز دیگه برین.
11:59
But it's not about the 174 secondsثانیه.
224
707695
3306
ولی اون ۱۷۴ ثانیه مهم نیست.
12:04
It's about how they changeتغییر دادن
225
712312
2688
مهم تغییری است که آن لحظات
12:07
the yearsسالها that come after.
226
715024
1567
در سال های بعد به وجود می‌آورند.
12:09
Thank you.
227
717114
1170
متشکرم.
12:10
(Applauseتشویق و تمجید)
228
718308
4633
(تشویق حاضران)
Translated by Sohrab Khatibzadeh
Reviewed by nima pourreza

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
David Baron - Science writer
David Baron writes about science in books, magazines, newspapers and for public radio. He formerly served as science correspondent for NPR and science editor for PRI’s The World.

Why you should listen
An avid umbraphile, David Baron has crossed the Americas, Europe, Asia and Australia to witness six total solar eclipses. This passion inspired his 2017 book American Eclipse: A Nation's Epic Race to Catch the Shadow of the Moon and Win the Glory of the World. His 2003 book, The Beast in the Garden, explores the growing conflict between people and wildlife in suburban America by examining the forces that led to a tragic death -- that of a high school student, killed by a mountain lion near Denver in 1991.

Baron lives in Boulder, Colorado.
More profile about the speaker
David Baron | Speaker | TED.com

Data provided by TED.

This site was created in May 2015 and the last update was on January 12, 2020. It will no longer be updated.

We are currently creating a new site called "eng.lish.video" and would be grateful if you could access it.

If you have any questions or suggestions, please feel free to write comments in your language on the contact form.

Privacy Policy

Developer's Blog

Buy Me A Coffee