ABOUT THE SPEAKER
Barry Schwartz - Psychologist
Barry Schwartz studies the link between economics and psychology, offering startling insights into modern life. Lately, working with Ken Sharpe, he's studying wisdom.

Why you should listen

In his 2004 book The Paradox of Choice, Barry Schwartz tackles one of the great mysteries of modern life: Why is it that societies of great abundance — where individuals are offered more freedom and choice (personal, professional, material) than ever before — are now witnessing a near-epidemic of depression? Conventional wisdom tells us that greater choice is for the greater good, but Schwartz argues the opposite: He makes a compelling case that the abundance of choice in today's western world is actually making us miserable.

Infinite choice is paralyzing, Schwartz argues, and exhausting to the human psyche. It leads us to set unreasonably high expectations, question our choices before we even make them and blame our failures entirely on ourselves. His relatable examples, from consumer products (jeans, TVs, salad dressings) to lifestyle choices (where to live, what job to take, who and when to marry), underscore this central point: Too much choice undermines happiness.

Schwartz's previous research has addressed morality, decision-making and the varied inter-relationships between science and society. Before Paradox he published The Costs of Living, which traces the impact of free-market thinking on the explosion of consumerism -- and the effect of the new capitalism on social and cultural institutions that once operated above the market, such as medicine, sports, and the law.

Both books level serious criticism of modern western society, illuminating the under-reported psychological plagues of our time. But they also offer concrete ideas on addressing the problems, from a personal and societal level.

Schwartz is the author of the TED Book, Why We Work

More profile about the speaker
Barry Schwartz | Speaker | TED.com
TED2009

Barry Schwartz: Our loss of wisdom

باري شوارتز در باب فقدان خرد

Filmed:
4,075,680 views

باري شوارتز در خطابه اي آتشين و پرحرارت از حكمت عملي به عنوان پادزهري براي جامعه اي كه بوروكراسي آن را به مرز جنون كشانده است، سخن مي راند. او با قدرت استدلال مي كند كه قوانين اغلب باعث درماندگي ما مي شوند، انگيزه ها اغلب نتيجه معكوس مي گيرند و حكمت عملي و امروزي كمك خواهد كرد دنياي خويش را دوباره بسازيم.
- Psychologist
Barry Schwartz studies the link between economics and psychology, offering startling insights into modern life. Lately, working with Ken Sharpe, he's studying wisdom. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
In his inauguralافتتاحیه addressنشانی,
0
0
2000
در خطابه مربوط به آغاز كارش
00:14
Barackباراک Obamaاوباما appealedدرخواست کرد to eachهر یک of us to give our bestبهترین
1
2000
4000
باراك اوباما از همه ما خواست نهايت تلاش خود را بكار گيريم
00:18
as we try to extricateبیرون کشیدن ourselvesخودمان from this currentجاری financialمالی crisisبحران.
2
6000
6000
تا خود را از بحران اقتصادي موجود خلاص كنيم.
00:24
But what did he appealدرخواست to?
3
12000
2000
اما او چه تقاضايي دارد؟
00:26
He did not, happilyبا خوشحالی, followدنبال کردن in the footstepsپای پیاده of his predecessorسلف، اسبق، جد,
4
14000
4000
خوشبختانه او پيرو خط مشي پيشينيان خود نيست،
00:30
and tell us to just go shoppingخريد كردن.
5
18000
3000
كه فقط بگويد خوش باشيد و تفريح كنيد.
00:34
Norنه did he tell us, "Trustاعتماد us. Trustاعتماد your countryکشور.
6
22000
4000
همچنين نگفت كه: "به ما اعتماد كنيد. به كشورتان اعتماد كنيد.
00:38
Investسرمایه گذاری, investسرمایه گذاری, investسرمایه گذاری."
7
26000
3000
سرمايه گذاري كنيد، سرمايه گذاري، سرمايه گذاري."
00:42
Insteadبجای, what he told us was to put asideگذشته از childishکودکانه things.
8
30000
5000
در عوض از ما خواست كه رفتارهاي كودكانه خود را كنار بگذاريم.
00:47
And he appealedدرخواست کرد to virtueتقوا.
9
35000
3000
و پاكدامني پيشه كنيم.
00:51
Virtueتقوا is an old-fashionedسبک قدیمی wordکلمه.
10
39000
4000
پاكدامني واژه ايست كهن.
00:55
It seemsبه نظر می رسد a little out of placeمحل in a cutting-edgeلبه برش environmentمحیط like this one.
11
43000
5000
به نظر كمي نابجاست كه در محيط متجدد و حساسي مثل اين، سخني از آن به ميان بياوريم.
01:00
And besidesعلاوه بر این, some of you mightممکن be wonderingتعجب کردم,
12
48000
3000
به علاوه، ممكن است برخي ازشما بپرسيد،
01:03
what the hellجهنم does it mean?
13
51000
3000
اين ها يعني چه؟
01:06
Let me beginشروع with an exampleمثال.
14
54000
3000
اجازه دهيد با يك مثال آغاز كنم.
01:09
This is the jobکار descriptionشرح of a hospitalبیمارستان janitorنگهدارنده
15
57000
3000
اين توصيف شغل يك سرايدار بيمارستان است
01:12
that is scrollingپیمایش up on the screenصفحه نمایش.
16
60000
3000
كه در حال حركت روي صفحه است.
01:15
And all of the itemsموارد on it are unremarkableغیر قابل علاج.
17
63000
5000
تمامي موارد آن عادي هستند.
01:20
They're the things you would expectانتظار:
18
68000
3000
كارهايي هستند كه انتظارشان را داريد:
01:23
mopمپ the floorsطبقه, sweepجارو کردن them, emptyخالی the trashزباله ها, restockبازسازی the cabinetsکابینت ها.
19
71000
5000
تي كشيدن كف ساختمان، جارو كردن، خالي كردن زباله دان، دوباره پركردن كابينت ها.
01:28
It mayممکن است be a little surprisingشگفت آور how manyبسیاری things there are,
20
76000
3000
شايد تعداد آنها اندكي حيرت آور باشد،
01:31
but it's not surprisingشگفت آور what they are.
21
79000
2000
اما چيستي آن ها حيرت آور نيست.
01:33
But the one thing I want you to noticeاطلاع about them is this:
22
81000
3000
اما نكته اي كه مي خواهم توجه شما را بدان جلب كنم اين است:
01:36
even thoughگرچه this is a very long listفهرست,
23
84000
3000
گرچه اين ليست بسيار بلند بالاست،
01:39
there isn't a singleتنها thing on it that involvesشامل می شود other humanانسان beingsموجودات.
24
87000
5000
حتي يك مورد واحد هم در آن نيست كه ديگر انسان ها را در بر بگيرد.
01:44
Not one.
25
92000
3000
حتي يكي.
01:47
The janitor'sنگهدارنده jobکار could just as well be doneانجام شده in a mortuaryمهمانی as in a hospitalبیمارستان.
26
95000
5000
همچون بيمارستان، كار يك سرايدار در مرده شوي خانه نيز قابل انجام است.
01:52
And yetهنوز, when some psychologistsروانشناسان interviewedمصاحبه شد hospitalبیمارستان janitorsنگهبانان
27
100000
5000
با اين حال، هنگامي كه چند روانشناس با سرايداران بيمارستان مصاحبه كردند
01:57
to get a senseاحساس of what they thought theirخودشان jobsشغل ها were like,
28
105000
3000
تا نظرشان را در مورد شغلشان جويا شوند،
02:00
they encounteredمواجه شده Mikeمایک,
29
108000
3000
با مايك روبرو شدند،
02:03
who told them about how he stoppedمتوقف شد moppingمپینگ the floorکف
30
111000
3000
كه به آنها گفت چگونه دست از تي كشيدن برداشته
02:06
because Mrآقای. Jonesجونز was out of his bedبستر gettingگرفتن a little exerciseورزش,
31
114000
3000
چون آقاي جونز از تخت خود بلند شده بوده و نرمش مي كرده،
02:09
tryingتلاش کن to buildساختن up his strengthاستحکام, walkingپیاده روی slowlyبه آرامی up and down the hallسالن.
32
117000
4000
و با آهسته قدم زدن در طول سالن، سعي مي كرده تجديد قوا كند.
02:13
And Charleneچارلین told them about how she ignoredنادیده گرفته شد her supervisor'sناظران admonitionاحتیاط
33
121000
6000
و شارلين به آنها گفت كه چگونه تذكر سرپرست را ناديده گرفته بوده
02:19
and didn't vacuumخلاء the visitor'sبازدید کنندگان loungeسالن
34
127000
3000
و محل استراحت عيادت كنندگان بيماران را با جارو برقي تميز نكرده بوده
02:22
because there were some familyخانواده membersاعضا who were there all day, everyهرکدام day
35
130000
3000
چون خانواده هايي همه روز و همه وقت آنجا بودند
02:25
who, at this momentلحظه, happenedاتفاق افتاد to be takingگرفتن a napچرت زدن.
36
133000
3000
كه اتفاقا در همين لحظه در حال چرت زدن بودند.
02:28
And then there was Lukeلوقا,
37
136000
2000
و اينك لوك،
02:30
who washedشسته the floorکف in a comatosecomatose youngجوان man'sانسان roomاتاق twiceدو برابر
38
138000
4000
كه روزي دو باركف اتاق مرد جوانِ در اغمايي را تميز مي كرده
02:34
because the man'sانسان fatherپدر, who had been keepingنگه داشتن a vigilاحتیاط for sixشش monthsماه ها,
39
142000
5000
چون پدر آن جوانِ در اغما كه شش ماه تمام شب زنده داري مي كرده
02:39
didn't see Lukeلوقا do it the first time,
40
147000
3000
بار اولي كه لوك اين كار را انجام مي داده متوجه نمي شده
02:42
and his fatherپدر was angryخشمگین.
41
150000
2000
بنابراين از دست او عصباني مي شده.
02:44
And behaviorرفتار like this from janitorsنگهبانان, from techniciansتکنسین ها, from nursesپرستاران
42
152000
6000
رفتاري مثل اين از جانب سرايداران، تكنيسين ها، پرستاران
02:50
and, if we're luckyخوش شانس now and then, from doctorsپزشکان,
43
158000
3000
و اگر خوش شانس باشيم گاهي اوقات از جانب پزشكان،
02:53
doesn't just make people feel a little better,
44
161000
3000
باعث نمي شود كه حال افراد رو به بهبودي رود
02:56
it actuallyدر واقع improvesبهبود می یابد the qualityکیفیت of patientصبور careاهميت دادن
45
164000
3000
بلكه در واقع كيفيت مراقبت از بيماران را ارتقاء مي دهد
02:59
and enablesرا قادر می سازد hospitalsبیمارستان ها to runاجرا کن well.
46
167000
3000
و بيمارستان ها را قادر مي سازد تا خوب اداره شوند.
03:02
Now, not all janitorsنگهبانان are like this, of courseدوره.
47
170000
3000
البته تمامي سرايداران اينگونه نيستند.
03:05
But the onesآنهایی که who are think that these sortsانواع of humanانسان interactionsفعل و انفعالات
48
173000
6000
اما آنهايي كه اين گونه هستند تصور مي كنند كه اين گونه تعاملات انساني،
03:11
involvingکه شامل kindnessمهربانی, careاهميت دادن and empathyیکدلی
49
179000
3000
كه شامل مهرباني، مراقبت و همدلي است،
03:14
are an essentialضروری است partبخشی of the jobکار.
50
182000
2000
جزئي ضروري از كار به حساب مي آيند.
03:16
And yetهنوز theirخودشان jobکار descriptionشرح containsحاوی not one wordکلمه about other humanانسان beingsموجودات.
51
184000
5000
با اين حال، در توصيف شغل آنها، حتي يك كلمه هم در ارتباط با ديگر انسان ها يافت نمي شود.
03:21
These janitorsنگهبانان have the moralاخلاقی will to do right by other people.
52
189000
6000
اين سرايداران، نيت اخلاقي انجام كار درست براي ديگر افراد را دارا مي باشند.
03:27
And beyondفراتر this, they have the moralاخلاقی skillمهارت to figureشکل out what "doing right" meansبه معنای.
53
195000
7000
علاوه بر اين، آنها مهارت اخلاقي براي تشخيص اين كه "عمل درست" چيست، را دارا مي باشند.
03:34
"Practicalکاربردی wisdomحکمت," Aristotleارسطو told us,
54
202000
5000
ارسطو مي گويد: "حكمت عملي
03:39
"is the combinationترکیبی of moralاخلاقی will and moralاخلاقی skillمهارت."
55
207000
3000
تركيبي از نيت و مهارت اخلاقي است."
03:42
A wiseعاقل personفرد knowsمی داند when and how to make the exceptionاستثنا to everyهرکدام ruleقانون,
56
210000
7000
انسان خردمند مي داند چه وقت و چگونه براي هر قانون استثنا قائل شود،
03:49
as the janitorsنگهبانان knewمی دانست when to ignoreچشم پوشی the jobکار dutiesوظایف in the serviceسرویس of other objectivesاهداف.
57
217000
6000
همانگونه كه سرايداران مي دانستند چه هنگام به خاطر اهدافي ديگر كار خود را ناديده بگيرند.
03:55
A wiseعاقل personفرد knowsمی داند how to improviseبداهه بکش,
58
223000
4000
انسان خردمند مي داند كه چگونه بالبداهه خلق كند،
03:59
as Lukeلوقا did when he re-washedدوباره شسته شده the floorکف.
59
227000
3000
مانند لوك، با شستن دوباره كف اتاق.
04:02
Real-worldدنیای واقعی problemsمشکلات are oftenغالبا ambiguousمبهم and ill-definedبد تعریف شده
60
230000
3000
مسائل دنياي واقعي، اغلب مبهم و درست تعريف نشده اند
04:05
and the contextزمینه is always changingتغییر دادن.
61
233000
3000
و مفاهيم آنها دائما در حال تغيير و تحول است.
04:08
A wiseعاقل personفرد is like a jazzجاز musicianنوازنده --
62
236000
3000
انسان خردمند همچون يك نوازنده سبك جاز است --
04:11
usingاستفاده كردن the notesیادداشت on the pageصفحه, but dancingرقصیدن around them,
63
239000
3000
كه از نُت هاي صفحه بهره مي گيرد اما در واقع فقط درحواشي آنها پرسه ميزند،
04:14
inventingاختراع combinationsترکیبات that are appropriateمناسب for the situationوضعیت and the people at handدست.
64
242000
7000
و دست به ابداع تركيباتي ميزند كه مناسب موقعيت و افراد حاضر باشند.
04:21
A wiseعاقل personفرد knowsمی داند how to use these moralاخلاقی skillsمهارت ها
65
249000
3000
انسان خردمند ميداند كه چگونه از اين مهارتهاي اخلاقي
04:24
in the serviceسرویس of the right aimsاهداف.
66
252000
3000
در راستاي اهداف درست خويش استفاده كند.
04:27
To serveخدمت other people, not to manipulateدستکاری other people.
67
255000
4000
تا به ديگران خدمت كند نه اينكه آنها را فريب دهد.
04:31
And finallyسرانجام, perhapsشاید mostاکثر importantمهم,
68
259000
3000
و در نهايت شايد بتوان گفت مهمترين آنها كه:
04:34
a wiseعاقل personفرد is madeساخته شده, not bornبدنیا آمدن.
69
262000
3000
انسان‌ِ خردمند، زاده نمي شود بلكه ساخته مي شود.
04:37
Wisdomحکمت dependsبستگی دارد on experienceتجربه,
70
265000
3000
خرد وابسته به تجربه است،
04:40
and not just any experienceتجربه.
71
268000
3000
البته نه هر تجربه اي.
04:43
You need the time to get to know the people that you're servingخدمت.
72
271000
4000
براي آشنايي با افرادي كه به آنها خدمت مي كنيد نيازمند زمان هستيد.
04:47
You need permissionمجوز to be allowedمجاز to improviseبداهه بکش,
73
275000
3000
براي بالبداهه ساختن و
04:50
try newجدید things, occasionallyگاه و بیگاه to failشکست and to learnیاد گرفتن from your failuresخرابی.
74
278000
5000
امتحان كردن راههاي جديد (تا گهگاه شكست بخوريد و از آنها درس عبرت بگيريد) نيازمند دريافت مجوز هستيد.
04:55
And you need to be mentoredمربی by wiseعاقل teachersمعلمان.
75
283000
3000
و نيازمند ارشاد مربياني باخرد هستيد.
04:58
When you askپرسیدن the janitorsنگهبانان who behavedرفتار کرد like the onesآنهایی که I describedشرح داده شده
76
286000
5000
وقتي از سرايداراني كه معرفي كردم مي پرسيد
05:03
how hardسخت it is to learnیاد گرفتن to do theirخودشان jobکار,
77
291000
3000
كه يادگيري شغل آنها چقدردشوار است
05:06
they tell you that it takes lots of experienceتجربه.
78
294000
3000
مي گويند: اين كار مستلزم بدست آوردن تجربه زيادي است.
05:09
And they don't mean it takes lots of experienceتجربه to learnیاد گرفتن how to mopمپ floorsطبقه and emptyخالی trashزباله ها cansقوطی ها.
79
297000
4000
منظور آنها اين نيست كه يادگيري تي كشيدن و خالي كردن زباله دان مستلزم كسب تجربه زيادي است.
05:13
It takes lots of experienceتجربه to learnیاد گرفتن how to careاهميت دادن for people.
80
301000
5000
بلكه يادگيري چگونه اهميت دادن به ديگران است كه كسب تجربه زيادي را مي طلبد.
05:19
At TEDTED, brillianceدرخشان is rampantشایع.
81
307000
4000
در TED، استعداد و زيركي فراوان يافت مي شود.
05:23
It's scaryترسناک.
82
311000
2000
و اين وحشتناك است.
05:25
The good newsاخبار is you don't need to be brilliantدرخشان to be wiseعاقل.
83
313000
5000
خوشبختانه براي خردمند بودن نيازي به مستعد بودن نيست.
05:30
The badبد newsاخبار is that withoutبدون wisdomحکمت,
84
318000
4000
از طرف ديگر، بدون خرد
05:34
brillianceدرخشان isn't enoughکافی.
85
322000
3000
استعداد، كافي نيست.
05:37
It's as likelyاحتمال دارد to get you and other people into troubleمشکل as anything elseچیز دیگری.
86
325000
6000
و در نهايت احتمال اين مي رود كه خود و ديگران را به درد سر بياندازيد.
05:43
(Applauseتشویق و تمجید)
87
331000
3000
(تشويق)
05:46
Now, I hopeامید that we all know this.
88
334000
3000
اميدوارم كه همه ما اين را بدانيم.
05:49
There's a senseاحساس in whichکه it's obviousآشکار,
89
337000
3000
مفهومي وجود دارد كه كاملا آشكار است،
05:52
and yetهنوز, let me tell you a little storyداستان.
90
340000
3000
و حال، داستاني كوتاه برايتان تعريف مي كنم.
05:55
It's a storyداستان about lemonadeلیموناد.
91
343000
3000
داستاني درباره ليموناد
05:58
A dadپدر and his seven-year-oldهفت ساله sonفرزند پسر were watchingتماشا کردن a Detroitدیترویت Tigersببرها gameبازی at the ballparkپارکینگ.
92
346000
6000
پدري با پسر هفت ساله اش، مشغول تماشاي بازي تيم بيسبالِ دترويت تايگرز در استاديوم بودند.
06:04
His sonفرزند پسر askedپرسید: him for some lemonadeلیموناد
93
352000
2000
پسر از پدرش ليموناد خواست
06:06
and Dadبابا wentرفتی to the concessionامتیاز standایستادن to buyخرید it.
94
354000
3000
و پدر به دكه استاديوم رفت تا يك بطري بخرد.
06:09
All they had was Mike'sمایک Hardسخت Lemonadeلیموناد,
95
357000
3000
تنها برند موجود، ليموناد مايك بود
06:12
whichکه was fiveپنج percentدرصد alcoholالکل.
96
360000
3000
كه پنج درصد هم الكل داشت.
06:15
Dadبابا, beingبودن an academicعلمی, had no ideaاندیشه that Mike'sمایک Hardسخت Lemonadeلیموناد containedحاوی alcoholالکل.
97
363000
6000
پدر كه از قضا فردي فرهيخته نيز بود، روحش هم از الكلي بودن اين نوع ليموناد بي اطلاع بود.
06:21
So he broughtآورده شده it back.
98
369000
3000
آن را خريد و بازگشت.
06:24
And the kidبچه was drinkingنوشیدن it, and a securityامنیت guardنگهبان spottedپابند it,
99
372000
3000
كودك در حال نوشيدن بود كه ناگهان يكي از گاردهاي امنيتي متوجه شد
06:27
and calledبه نام the policeپلیس, who calledبه نام an ambulanceآمبولانس
100
375000
3000
و پليس را خبر كرد. پليس هم با اورژانس تماس گرفت
06:30
that rushedعجله داشت to the ballparkپارکینگ, whiskedویسکی the kidبچه to the hospitalبیمارستان.
101
378000
3000
و همگي سريعا به استاديوم آمدند و كودك را به بيمارستان منتقل كردند.
06:33
The emergencyاضطراری roomاتاق ascertainedمشخص شد that the kidبچه had no alcoholالکل in his bloodخون.
102
381000
4000
در اورژانس بيمارستان، كاشف به عمل آمد كه هيچ الكلي در خون كودك وجود ندارد.
06:37
And they were readyآماده to let the kidبچه go.
103
385000
3000
و در نهايت كودك را مرخص كردند.
06:40
But not so fastسریع.
104
388000
3000
اما نه خيلي سريع.
06:43
The Wayneوین Countyشهرستان Childکودک Welfareرفاه Protectionحفاظت Agencyآژانس said no.
105
391000
4000
آژانس مراقبت و رفاه كودكان وين كونتي، اجازه اين كار را نداد
06:47
And the childکودک was sentارسال شد to a fosterفاستر home for threeسه daysروزها.
106
395000
4000
و كودك به مدت سه روز به يك پرورشگاه فرستاده شد.
06:51
At that pointنقطه, can the childکودک go home?
107
399000
3000
با اين وضعيت، آيا كودك مي تواند به خانه اش برگردد؟
06:54
Well, a judgeقاضی said yes, but only if the dadپدر leavesبرگها the houseخانه and checksچک ها into a motelمتل.
108
402000
9000
قاضي گفت آري، تنها در صورتي كه پدر خانه را ترك و در يك متل زندگي كند.
07:06
After two weeksهفته ها, I'm happyخوشحال to reportگزارش,
109
414000
3000
خوشبختانه پس از دو هفته،
07:09
the familyخانواده was reunitedدوباره متحد شد.
110
417000
2000
اين خانواده دوباره به هم پيوست.
07:11
But the welfareرفاه workersکارگران and the ambulanceآمبولانس people
111
419000
3000
با اين حال كارگران رفاهي، اورژانسي ها
07:14
and the judgeقاضی all said the sameیکسان thing:
112
422000
3000
و قاضي، همگي به اتفاق اذعان داشتند كه:
07:17
"We hateنفرت to do it but we have to followدنبال کردن procedureروش."
113
425000
4000
"راضي به انجام اين كار نيستيم اما مجبوريم از قوانين پيروي كنيم."
07:21
How do things like this happenبه وقوع پیوستن?
114
429000
4000
مواردي از قبيل اين، چگونه رخ مي دهند؟
07:25
Scottاسکات Simonسیمون, who told this storyداستان on NPRNPR,
115
433000
4000
اسكات سايمون كه اين داستان را در NPR (شبكه ملي راديو آمريكا) نقل كرد،
07:29
said, "Rulesقوانین and proceduresروش ها mayممکن است be dumbگنگ,
116
437000
4000
گفت: "قوانين و آيين ها ممكن است واقعا احمقانه باشند،
07:33
but they spareیدکی you from thinkingفكر كردن."
117
441000
3000
اما شما را از فكر كردن خلاص مي كنند."
07:36
And, to be fairنمایشگاه, rulesقوانین are oftenغالبا imposedتحمیل شده
118
444000
2000
و اگر منصفانه قضاوت كنيم، قوانين اغلب تحميل مي شوند
07:38
because previousقبلی officialsمقامات have been laxلاکه
119
446000
3000
زيرا مقامات رسمي پيشين، سهل انگار بوده اند
07:41
and they let a childکودک go back to an abusiveسوءاستفاده householdلوازم منزل.
120
449000
3000
كه اجاز داده اند كودك به خانواده اي سوء استفاده گر باز گردد.
07:44
Fairنمایشگاه enoughکافی.
121
452000
1000
منصفانه است.
07:45
When things go wrongاشتباه, as of courseدوره they do,
122
453000
3000
وقتي كه كارها مطابق ميلمان پيش نمي روند،
07:48
we reachنائل شدن for two toolsابزار to try to fixثابت them.
123
456000
4000
دست به دامن دو ابزار براي حل مشكلات مي شويم.
07:52
One toolابزار we reachنائل شدن for is rulesقوانین.
124
460000
3000
يكي از اين ابزارها، قوانين هستند.
07:55
Better onesآنهایی که, more of them.
125
463000
3000
هر چه اين قوانين بهتر باشند، ابزار حل مشکل ما نيز کامل تر خواهد بود.
07:58
The secondدومین toolابزار we reachنائل شدن for is incentivesانگیزه.
126
466000
3000
ابزار دومي كه از آن كمك مي گيريم، انگيزه ها هستند.
08:01
Better onesآنهایی که, more of them.
127
469000
3000
باز هم هر چه اين انگيزه ها بهتر باشند، ابزار حل مشکل ما نيز کامل تر خواهد بود.
08:04
What elseچیز دیگری, after all, is there?
128
472000
3000
در نهايت، چه چيز ديگري وجود دارد؟
08:07
We can certainlyقطعا see this in responseواکنش to the currentجاری financialمالی crisisبحران.
129
475000
5000
مطمئنا مي توانيم اين مسئله را در واكنش به بحران اقتصادي موجود مشاهده كنيم.
08:12
Regulateتنظیم کردن, regulateتنظیم کنید, regulateتنظیم کنید.
130
480000
3000
تعديل، تعديل، تعديل.
08:15
Fixثابت the incentivesانگیزه, fixثابت the incentivesانگیزه, fixثابت the incentivesانگیزه ...
131
483000
3000
انگيزه ها را تصحيح، تصحيح، تصحيح كنيد.
08:18
The truthحقیقت is that neitherنه rulesقوانین norنه incentivesانگیزه
132
486000
3000
حقيقت اين است كه نه قوانين و نه انگيزه ها
08:21
are enoughکافی to do the jobکار.
133
489000
2000
هيچ كدام براي انجام كار كافي نيستند.
08:23
How could you even writeنوشتن a ruleقانون that got the janitorsنگهبانان to do what they did?
134
491000
4000
چگونه مي توانيد قانوني وضع كنيد كه سرايداران را ملزم سازد تا آنچه را كه بايد انجام شود، انجام دهند؟
08:27
And would you payپرداخت them a bonusجایزه for beingبودن empathicهمدلی?
135
495000
3000
و آيا به خاطر حس همدرديشان، آنها را شايسته پاداش مي دانيد؟
08:30
It's preposterousظالمانه on its faceصورت.
136
498000
4000
در ظاهر، نامعقول به نظر مي رسد.
08:34
And what happensاتفاق می افتد is that as we turnدور زدن increasinglyبه طور فزاینده to rulesقوانین,
137
502000
5000
و آنچه اتفاق مي افتد اين است كه ما به شكل فزاينده اي به قوانين گرايش پيدا مي كنيم،
08:39
rulesقوانین and incentivesانگیزه mayممکن است make things better in the shortکوتاه runاجرا کن,
138
507000
4000
قوانين و انگيزه ها ممكن است در كوتاه مدت باعث پيشرفت شوند
08:43
but they createايجاد كردن a downwardپایین spiralمارپیچ
139
511000
3000
اما در نهايت فنر رو به پاييني را ايجاد مي كنند
08:46
that makesباعث می شود them worseبدتر in the long runاجرا کن.
140
514000
2000
كه در بلند مدت باعث پسرفت مي شود.
08:48
Moralاخلاقی skillمهارت is chippedتراشیده شده away by an over-relianceبیش از حد وابسته on rulesقوانین
141
516000
5000
اعتماد بيش از اندازه به قوانين، باعث از بين رفتن مهارت اخلاقي مي شود
08:53
that deprivesمحروم می شود us of the opportunityفرصت
142
521000
2000
كه ما را از اين فرصت محروم مي سازد .
08:55
to improviseبداهه بکش and learnیاد گرفتن from our improvisationsبدبختی ها.
143
523000
3000
تا بالبداهه بسازيم و از بالبداهه ساختنمان درس بگيريم
08:58
And moralاخلاقی will is underminedتضعیف شد
144
526000
3000
و نيت اخلاقي تحليل مي رود
09:01
by an incessantبی وقفه appealدرخواست to incentivesانگیزه
145
529000
3000
با توسل بي پايان به انگيزه ها
09:04
that destroyاز بین رفتن our desireمیل to do the right thing.
146
532000
3000
كه ميل به انجام كار درست را از بين مي برند.
09:07
And withoutبدون intendingقصد دارد it,
147
535000
2000
و بدون داشتن اين خيال،
09:09
by appealingجذاب to rulesقوانین and incentivesانگیزه,
148
537000
4000
با توسل به قوانين و انگيزه ها
09:13
we are engagingجذاب in a warجنگ on wisdomحکمت.
149
541000
2000
درگير جنگي عليه خرد شده ايم.
09:15
Let me just give you a fewتعداد کمی examplesمثال ها,
150
543000
3000
اجازه دهيد چند مثال ديگر بزنم،
09:18
first of rulesقوانین and the warجنگ on moralاخلاقی skillمهارت.
151
546000
3000
ابتدا از قوانين و جنگ با مهارت اخلاقي
09:21
The lemonadeلیموناد storyداستان is one.
152
549000
2000
داستان ليموناد يكي از آن ها است.
09:23
Secondدومین, no doubtشک more familiarآشنا to you,
153
551000
3000
دومي كه بدون شك مانوس تر و آشناتر با شما است
09:26
is the natureطبیعت of modernمدرن Americanآمریکایی educationتحصیلات:
154
554000
3000
ماهيت آموزش مدرن، در آمريكا است:
09:29
scriptedاسکریپت, lock-stepقفل گام curriculaبرنامه درسی.
155
557000
3000
روش تدريسي از پيش آماده شده و غير قابل انعطاف
09:32
Here'sاینجاست an exampleمثال from Chicagoشیکاگو kindergartenمهد کودک.
156
560000
3000
حال مثالي از مهد كودك شيكاگو مي زنم.
09:35
Readingخواندن and enjoyingلذت بردن از literatureادبیات
157
563000
2000
خواندن و لذت بردن از ادبيات
09:37
and wordsکلمات that beginشروع with 'Bب.'
158
565000
2000
و كلماتي كه با 'ب' آغاز مي شوند.
09:39
"The Bathحمام:" Assembleجمع کن studentsدانش آموزان on a rugفرش
159
567000
3000
حمام: دانش آموزان را روي يك فرش جمع كنيد
09:42
and give studentsدانش آموزان a warningهشدار about the dangersخطرات of hotداغ waterاب.
160
570000
2000
و در مورد خطرات آب داغ به آنها هشدار دهيد.
09:44
Say 75 itemsموارد in this scriptاسکریپت to teachتدریس کنید a 25-pageصفحه pictureعکس bookکتاب.
161
572000
5000
75 آيتم در اين متن، براي تدريس يك كتاب مصور 25 صفحه اي وجود دارد.
09:49
All over Chicagoشیکاگو in everyهرکدام kindergartenمهد کودک classکلاس in the cityشهر,
162
577000
3000
در سرتاسر شيكاگو و در تمامي كلاس هاي كودكستان هاي شهر
09:52
everyهرکدام teacherمعلم is sayingگفت: the sameیکسان wordsکلمات in the sameیکسان way on the sameیکسان day.
163
580000
7000
هر معلمي همان كلمات را به همان شكل و در همان روز به زبان مي آورد.
09:59
We know why these scriptsاسکریپت ها are there.
164
587000
4000
مي دانيم چرا اين متون آنجا هستند.
10:03
We don't trustاعتماد the judgmentداوری of teachersمعلمان enoughکافی
165
591000
3000
ما آنقدر به قضاوت معلمان اعتماد نداريم
10:06
to let them looseشل on theirخودشان ownخودت.
166
594000
3000
تا به آنها اجازه دهيم به شيوه خودشان بپردازند.
10:09
Scriptsاسکریپت ها like these are insuranceبیمه policiesسیاست های againstدر برابر disasterفاجعه.
167
597000
3000
متوني چون اين، سياست هاي تضمين كننده اي عليه حوادث بد هستند.
10:12
And they preventجلوگیری کردن disasterفاجعه.
168
600000
3000
و از بروز حوادث بد جلوگيري مي كنند.
10:15
But what they assureاطمینان دادن in its placeمحل is mediocrityمیانجیگری.
169
603000
5000
اما آنچه آنها تضمين مي كنند حد وسط است.
10:20
(Applauseتشویق و تمجید)
170
608000
7000
(تشويق)
10:27
Don't get me wrongاشتباه. We need rulesقوانین!
171
615000
2000
اشتباه برداشت نكنيد. ما به قوانين احتياج داريم!
10:29
Jazzجاز musiciansنوازندگان need some notesیادداشت --
172
617000
2000
نوازندگان سبك جاز براي نواختن احتياج به نُت دارند.
10:31
mostاکثر of them need some notesیادداشت on the pageصفحه.
173
619000
2000
بيشتر آنها به وجود نت روي صفحه روبرويشان نيازمندند.
10:33
We need more rulesقوانین for the bankersبانکداران, God knowsمی داند.
174
621000
2000
خدا مي داند كه به قوانين بيشتري براي بانكدارها نيازمنديم.
10:35
But too manyبسیاری rulesقوانین preventجلوگیری کردن accomplishedانجام شده است jazzجاز musiciansنوازندگان
175
623000
4000
اما قوانين خيلي زياد، نوازندگان ماهر سبك جاز را
10:39
from improvisingبداهه نوازی.
176
627000
2000
از بالبداهه ساختن باز مي دارد.
10:41
And as a resultنتيجه, they loseاز دست دادن theirخودشان giftsهدیه,
177
629000
3000
و در نتيجه، استعداد و قريحه خويش را از دست مي دهند
10:44
or worseبدتر, they stop playingبازی کردن altogetherدر مجموع.
178
632000
3000
و يا بدتر اينكه، كلا نوازندگي را كنار مي گذارند.
10:47
Now, how about incentivesانگیزه?
179
635000
3000
حال، انگيزه ها چطور؟
10:50
They seemبه نظر می رسد clevererهوشمندانه.
180
638000
2000
زيركانه تر به نظر مي رسند.
10:52
If you have one reasonدلیل for doing something
181
640000
2000
اگر يك دليل براي انجام كاري داشته باشيد
10:54
and I give you a secondدومین reasonدلیل for doing the sameیکسان thing,
182
642000
3000
و من دليل دومي براي انجام آن كار به شما ارائه دهم
10:57
it seemsبه نظر می رسد only logicalمنطقی that two reasonsدلایل are better than one
183
645000
3000
منطقي به نظر مي رسد كه دو دليل بهتر از يك دليل هستند
11:00
and you're more likelyاحتمال دارد to do it.
184
648000
3000
و به احتمال زياد آن كار را انجام خواهيد داد.
11:03
Right?
185
651000
2000
درسته؟
11:05
Well, not always.
186
653000
2000
البته، هميشه هم اينطور نيست.
11:07
Sometimesگاهی two reasonsدلایل to do the sameیکسان thing seemبه نظر می رسد to competeرقابت کن with one anotherیکی دیگر
187
655000
3000
گاهي اوقات دو دليل براي انجام يك كار، با يك ديگر در تعارض هستند
11:10
insteadبجای of complimentingکامپيوتر,
188
658000
2000
به جاي اينكه يكديگر را تحسين كنند
11:12
and they make people lessکمتر likelyاحتمال دارد to do it.
189
660000
3000
و در نتيجه احتمال انجام آن كار كمتر مي شود.
11:15
I'll just give you one exampleمثال because time is racingمسابقه.
190
663000
3000
فقط يك مثال ارائه مي كنم چون زمان به سرعت درحال گذر است.
11:18
In Switzerlandسوئیس, back about 15 yearsسالها agoپیش,
191
666000
3000
15 سال پيش در سوئيس
11:21
they were tryingتلاش کن to decideتصميم گرفتن where to siteسایت nuclearاتمی wasteدور ریختنی dumpsرها کردن.
192
669000
3000
تلاش مي شد تا جايي براي دفن زباله هاي هسته اي پيدا شود.
11:24
There was going to be a nationalملی referendumرفراندوم.
193
672000
3000
قرار به برگزاري رفراندومي ملي شد.
11:27
Some psychologistsروانشناسان wentرفتی around and polledاظهار داشت: citizensشهروندان who were very well informedمطلع.
194
675000
3000
چندين روانشناس اين ور و آن ور رفتند و از شهروندان فرهيخته شهر نظر سنجي كردند.
11:30
And they said, "Would you be willingمایلم to have a nuclearاتمی wasteدور ریختنی dumpزباله in your communityجامعه?"
195
678000
3000
از آنها پرسيدند: "آيا مايليد مخزني از زباله هاي هسته اي در جامعه داشته باشيد؟"
11:33
Astonishinglyشگفت آور, 50 percentدرصد of the citizensشهروندان said yes.
196
681000
5000
به طرز حيرت انگيزي، 50 درصد شهروندان گفتند: "بله"
11:38
They knewمی دانست it was dangerousخطرناک است.
197
686000
2000
آنها مي دانستند كه اين كار خطرناك است.
11:40
They thought it would reduceكاهش دادن theirخودشان propertyویژگی valuesارزش های.
198
688000
3000
مي دانستند كه اين كار ارزش مايملكشان را كاهش مي دهد
11:43
But it had to go somewhereجایی
199
691000
3000
اما به هر حال، اين زباله ها بايد به يك جايي مي رفت
11:46
and they had responsibilitiesمسئولیت ها as citizensشهروندان.
200
694000
3000
و آنها به عنوان شهروند وظايفي داشتند.
11:49
The psychologistsروانشناسان askedپرسید: other people a slightlyکمی differentناهمسان questionسوال.
201
697000
4000
روانشناسان سوال اندك متفاوتي از ديگر افراد پرسيدند.
11:53
They said, "If we paidپرداخت شده you sixشش weeks'هفته ها salaryحقوق everyهرکدام yearسال
202
701000
3000
گفتند: "اگر سالانه درآمد 6 هفته تان را پرداخت كنيم
11:56
would you be willingمایلم to have a nuclearاتمی wasteدور ریختنی dumpزباله in your communityجامعه?"
203
704000
4000
آيا مايليد مخزني از زباله هاي هسته اي در جامعه داشته باشيد؟"
12:00
Two reasonsدلایل. It's my responsibilityمسئوليت and I'm gettingگرفتن paidپرداخت شده.
204
708000
4000
دو دليل. اين وظيفه من است و به خاطر آن، مبلغي هم دريافت مي كنم.
12:04
Insteadبجای of 50 percentدرصد sayingگفت: yes,
205
712000
3000
به جاي اين كه 50 درصد افراد بگويند "آري"
12:07
25 percentدرصد said yes.
206
715000
3000
تنها 25 درصد موافق بودند.
12:10
What happensاتفاق می افتد is that
207
718000
3000
آنچه كه اتفاق مي افتد اين است كه
12:13
the secondدومین this introductionمعرفی of incentiveانگیزه getsمی شود us
208
721000
4000
اين معرفي انگيزه ها، چند لحظه اي به ما فرصت مي دهد
12:17
so that insteadبجای of askingدرخواست, "What is my responsibilityمسئوليت?"
209
725000
3000
بنابراين به جاي اينكه بپرسيم: "وظيفه من چيست؟"
12:20
all we askپرسیدن is, "What servesخدمت my interestsمنافع?"
210
728000
3000
تنها چيزي كه مي پرسيم اين است كه: "چه نفعي براي من دارد؟"
12:23
When incentivesانگیزه don't work,
211
731000
2000
هنگامي كه انگيزه ها كاري از پيش نمي برند
12:25
when CEOsمدیران اجرایی ignoreچشم پوشی the long-termبلند مدت healthسلامتی of theirخودشان companiesشرکت ها
212
733000
3000
هنگامي كه مديران عامل، سلامت بلند مدت شركتشان را
12:28
in pursuitدستیابی of short-termکوتاه مدت gainsدستاوردها that will leadسرب to massiveعظیم bonusesجوایز,
213
736000
4000
با دنبال كردن منافع كوتاه مدتي كه منجر به سود هاي كلاني خواهد شد، ناديده مي گيرند
12:32
the responseواکنش is always the sameیکسان.
214
740000
4000
پاسخ هميشه يكي است.
12:36
Get smarterهوشمندانه incentivesانگیزه.
215
744000
3000
انگيزه هاي زيركانه تري داشته باشيد.
12:40
The truthحقیقت is that there are no incentivesانگیزه that you can deviseطراحی شده
216
748000
3000
حقيقت اين است كه هيچ انگيزه قابل ايجادي جود ندارد
12:43
that are ever going to be smartهوشمندانه enoughکافی.
217
751000
3000
كه به اندازه كافي زيركانه باشد.
12:46
Any incentiveانگیزه systemسیستم can be subvertedانفجار by badبد will.
218
754000
4000
هر گونه سيستم انگيزشي قابليت واژگون شدن بوسيله نيت بد را دارا مي باشد.
12:50
We need incentivesانگیزه. People have to make a livingزندگي كردن.
219
758000
4000
ما به انگيزه ها احتياج داريم. مردم مجبورند كه زندگي خويش را بسازند.
12:54
But excessiveبیش از اندازه relianceوابستگی on incentivesانگیزه
220
762000
2000
اما اتكاي بيش از اندازه به انگيزه ها
12:56
demoralizesdemoralizes professionalحرفه ای activityفعالیت
221
764000
3000
باعث دلسرد شدن فعاليت حرفه اي
12:59
in two sensesاحساسات of that wordکلمه.
222
767000
3000
در دو حالت مختلف آن كلمه مي شود.
13:02
It causesعلل people who engageمشغول کردن in that activityفعالیت to loseاز دست دادن moraleروحیه
223
770000
4000
باعث مي شود افرادي كه درگير آن فعاليت هستند وجدان خويش را از دست بدهند
13:06
and it causesعلل the activityفعالیت itselfخودش to loseاز دست دادن moralityاخلاق.
224
774000
4000
و همچنين باعث مي شود كه خود فعاليت، سيرت خويش را از دست بدهد.
13:10
Barackباراک Obamaاوباما said, before he was inauguratedافتتاح شد,
225
778000
5000
باراك اوباما، قبل از آغاز كارش گفت:
13:15
"We mustباید askپرسیدن not just 'Is'است it profitableسود آور است?' but 'Is'است it right?'"
226
783000
4000
"تنها نبايد بپرسيم 'آيا اينكار سود آور است؟' بلكه بايد بپرسيم 'آيا اصلا اينكار درست است؟'"
13:19
And when professionsحرفه ها are demoralizeddemoralized,
227
787000
3000
و هنگامي كه حرفه ها به دلسردي مي گرايند
13:22
everyoneهر کس in them becomesتبدیل می شود dependentوابسته on -- addictedمعتاد to -- incentivesانگیزه
228
790000
5000
تمامي شاغلين، وابسته و خوگرفته به انگيزه ها مي شوند
13:27
and they stop askingدرخواست "Is it right?"
229
795000
3000
و ديگر نمي پرسند: "آيا اين كار درست است؟"
13:30
We see this in medicineدارو.
230
798000
3000
مشابه اين امر را در پزشكي مي توانيم ببينيم
13:33
("Althoughبا اينكه it's nothing seriousجدی, let's keep an eyeچشم on it to make sure it doesn't turnدور زدن into a majorعمده lawsuitطرح دعوی در دادگاه.")
231
801000
4000
("گرچه موضوع مهمي نيست، مراقب باشيم تا به يك مرافعه بزرگ تبديل نشود.")
13:37
And we certainlyقطعا see it in the worldجهان of businessکسب و کار.
232
805000
2000
قطعا مشابه اين امررا در دنياي تجارت هم مي توانيم مشاهده كنيم.
13:39
("In orderسفارش to remainماندن competitiveرقابتی in today'sامروزه marketplaceبازار, I'm afraidترسیدن we're going to have to replaceجایگزین کردن you with a sleezeballدروازه بان.")
233
807000
6000
("امروزه براي اينكه در بازار رقابت باقي بمانيم، متاسفانه بايد اعلام كنم كه مجبوريم شما را با يك شخص پليد جايگزين كنيم!")
13:45
("I soldفروخته شد my soulروح for about a tenthدهم of what the damnلعنت things are going for now.")
234
813000
5000
("روحم را به ازاي يك دهم چيزهاي مضخرفي كه در حال اتفاق افتادن است فروختم.")
13:50
It is obviousآشکار that this is not the way people want to do theirخودشان work.
235
818000
3000
بديهي است كه اين طريقه اي نيست كه مردم بخواهند كارشان را انجام دهند.
13:53
So what can we do?
236
821000
3000
پس چكار مي توانيم بكنيم؟
13:56
A fewتعداد کمی sourcesمنابع of hopeامید:
237
824000
3000
چند منبع اميد:
13:59
we oughtباید to try to re-moralizeدوباره اخلاقی کردن work.
238
827000
3000
بايد سعي كنيم تا كارمان را دوباره اخلاقي كنيم.
14:02
One way not to do it: teachتدریس کنید more ethicsاخلاق coursesدوره های آموزشی.
239
830000
6000
يك راه براي انجام ندادن آن: واحد هاي اخلاق بيشتري تدريس كنيم.
14:08
(Applauseتشویق و تمجید)
240
836000
3000
(تشويق)
14:11
There is no better way to showنشان بده people that you're not seriousجدی
241
839000
3000
هيچ راهي بهتر از اينكه
14:14
than to tieکراوات up everything you have to say about ethicsاخلاق
242
842000
3000
تمام دانش خود راجع به اخلاق را
14:17
into a little packageبسته بندی with a bowتعظیم and consignاعزام it to the marginsحاشیه as an ethicsاخلاق courseدوره.
243
845000
5000
در كمال فروتني در نسخه اي پيچيده و در قالب يك واحد درسي ارائه كنيم؛ فقدان عزم و اراده شما را نشان نخواهد داد.
14:22
What to do insteadبجای?
244
850000
2000
در عوض چه كنيم؟
14:24
One: Celebrateجشن گرفتن moralاخلاقی exemplarsنمونه ها.
245
852000
4000
يك: از مدل هاي اخلاقي تجليل به عمل بياوريم.
14:28
Acknowledgeاذعان, when you go to lawقانون schoolمدرسه,
246
856000
3000
تاييد كنيد وقتي كه به مدرسه حقوق مي رويد
14:31
that a little voiceصدای is whisperingزمزمه کردن in your earگوش
247
859000
3000
كه صداي ضعيفي در حال زمزمه كردن
14:34
about Atticusآتتیکوس Finchفینچ.
248
862000
3000
در مورد اتيكوس فينچ (كاراكتر وكيل در رمان كشتن مرغ مقلد) در گوش شما است.
14:37
No 10-year-oldساله goesمی رود to lawقانون schoolمدرسه to do mergersادغام and acquisitionsدستاوردها.
249
865000
3000
هيچ بچه 10ساله اي براي انجام ادغام و يادگيري به مدرسه حقوق نمي رود
14:40
People are inspiredالهام گرفته by moralاخلاقی heroesقهرمانان.
250
868000
3000
قهرمانان اخلاقي الهام بخش مردم هستند.
14:43
But we learnیاد گرفتن that with sophisticationپیچیدگی
251
871000
3000
اما ياد مي گيريم كه با مهارت
14:46
comesمی آید the understandingدرك كردن that you can't acknowledgeاذعان that you have moralاخلاقی heroesقهرمانان.
252
874000
4000
اين موضوع دريافت مي شود كه شما نمي توانيد تاييد كنيد كه داراي قهرمانان اخلاقي هستيد.
14:50
Well, acknowledgeاذعان them.
253
878000
2000
خب، تاييد كنيد.
14:52
Be proudمغرور that you have them.
254
880000
2000
به داشتن آنها افتخار كنيد.
14:54
Celebrateجشن گرفتن them.
255
882000
2000
از آنها تجليل به عمل بياوريد.
14:56
And demandتقاضا that the people who teachتدریس کنید you acknowledgeاذعان them and celebrateجشن گرفتن them too.
256
884000
3000
و خواستار اين باشيد كه افرادي كه به شما آموزش مي دهند نيز آنها را تاييد كنند و از آنها تجليل به عمل آورند.
14:59
That's one thing we can do.
257
887000
3000
اين يكي از كارهايي است كه مي توانيم انجام دهيم.
15:02
I don't know how manyبسیاری of you rememberیاد آوردن this:
258
890000
3000
نمي دانم چند نفر از شما اين موضوع را به خاطر مي آوريد:
15:05
anotherیکی دیگر moralاخلاقی heroقهرمان, 15 yearsسالها agoپیش, Aaronهارون FeuersteinFeuerstein,
259
893000
4000
15 سال پيش، قهرمان اخلاقي ديگري، آرون فوئرشتاين
15:09
who was the headسر of Maldenمالدن Millsمیلز in Massachusettsماساچوست --
260
897000
3000
كه مدير كارخانه مالدن ميلز در ماساچوست بود
15:12
they madeساخته شده PolartecPolartec --
261
900000
2000
و كارش توليد پارچه خوابدار بود.
15:14
The factoryکارخانه burnedسوخته down.
262
902000
2000
كارخانه اش آتش گرفت.
15:16
3,000 employeesکارکنان. He keptنگه داشته شد everyهرکدام one of them on the payrollحقوق و دستمزد.
263
904000
3000
3000 كارگر اين كارخانه هيچ كدامشان اخراج نشدند.
15:19
Why? Because it would have been a disasterفاجعه for them
264
907000
3000
چرا؟ زيرا در اين صورت فاجعه اي براي آنها
15:22
and for the communityجامعه if he had let them go.
265
910000
3000
و جامعه به وجود مي آمد.
15:25
"Maybe on paperکاغذ our companyشرکت is worthارزش lessکمتر to Wallدیوار Streetخیابان,
266
913000
4000
"روي كاغذ شايد كارخانه ما كم ارزشتر از وال استريت باشد،
15:29
but I can tell you it's worthارزش more. We're doing fine."
267
917000
4000
اما مي توانم بگويم كه باارزشتر هم هست. در حال حاضر وضعيتمان مساعد است."
15:33
Just at this TEDTED we heardشنیدم talksگفتگو from severalچند moralاخلاقی heroesقهرمانان.
268
921000
4000
فقط در همين TED، سخنراني هايي از چندين قهرمان اخلاقي شنيديم.
15:37
Two were particularlyبه خصوص inspiringالهام بخش to me.
269
925000
3000
مخصوصا دو تاي آنها الهام بخش من بودند.
15:40
One was Rayاشعه Andersonاندرسون, who turnedتبدیل شد --
270
928000
3000
يكي ري اندرسون بود كه
15:43
(Applauseتشویق و تمجید)
271
931000
3000
(تشويق)
15:46
-- turnedتبدیل شد, you know, a partبخشی of the evilبد empireامپراطوری
272
934000
3000
بخشي از اتحاد جماهير شوروي سابق را
15:49
into a zero-footprintرد پای صفر, or almostتقریبا zero-footprintرد پای صفر businessکسب و کار.
273
937000
3000
به يك تجارتخانه بي ارزش (يا تقريبا بي ارزش) بدل كرد.
15:52
Why? Because it was the right thing to do.
274
940000
4000
چرا؟ چونكه كار درست همين بود.
15:56
And a bonusجایزه he's discoveringکشف is
275
944000
3000
و پاداشي كه بدست مي آورد اين است كه
15:59
he's actuallyدر واقع going to make even more moneyپول.
276
947000
3000
مي تواند درآمد بيشتري كسب كند.
16:02
His employeesکارکنان are inspiredالهام گرفته by the effortتلاش.
277
950000
3000
كارگران كارخانه اش تحت تاثير اين سعي و كوشش قرار مي گيرند.
16:05
Why? Because there happyخوشحال to be doing something that's the right thing to do.
278
953000
4000
‌‌چرا؟ زيرا از انجام كاردرست خوشحال مي شوند.
16:09
Yesterdayدیروز we heardشنیدم Willieویلی SmitsSmits talk about re-forestingدوباره جنگیدن in Indonesiaاندونزی.
279
957000
5000
ديروز سخنراني ويلي اسميت در مورد جنگل سازي در اندونزي را شنيديم.
16:14
(Applauseتشویق و تمجید)
280
962000
3000
(تشويق)
16:17
In manyبسیاری waysراه ها this is the perfectکامل exampleمثال.
281
965000
3000
از خيلي جهات اين مثال بي نقص است.
16:20
Because it tookگرفت the will to do the right thing.
282
968000
3000
زيرا نيت انجام كار درست را دارا بود.
16:23
God knowsمی داند it tookگرفت a hugeبزرگ amountمیزان of technicalفنی skillمهارت.
283
971000
3000
خدا مي داند كه اينكار مستلزم مهارت تكنيكي بسيار بالايي است.
16:26
I'm boggledمشروب at how much he and his associatesهمکاران neededمورد نیاز است to know
284
974000
3000
حيرانم در اين كه چقدر او و شركايش احتياج به دانستن آن داشتند
16:29
in orderسفارش to plotطرح this out.
285
977000
3000
تا بتوانند اين موضوع را تفكيك كنند.
16:32
But mostاکثر importantمهم to make it work --
286
980000
3000
اما مهمتر از آن براي اينكه كار كند --
16:35
and he emphasizedتاکید کرد this --
287
983000
2000
و او نيز روي اين نكته تاكيد دارد --
16:37
is that it tookگرفت knowingدانستن the people in the communitiesجوامع.
288
985000
3000
اين است كه اين امر مستلزم شناخت مردم در جامعه است.
16:40
Unlessمگر اینکه the people you're workingکار کردن with are behindپشت you,
289
988000
5000
تنها در صورتيكه افرادي كه با شما كار مي كنند پشت شما باشند
16:45
this will failشکست.
290
993000
2000
اين موضوع با شكست مواجه نخواهد شد.
16:47
And there isn't a formulaفرمول to tell you how to get the people behindپشت you,
291
995000
3000
و هيچ فرمولي براي اينكه مردم را پشت خود نگه داشت وجود ندارد
16:50
because differentناهمسان people in differentناهمسان communitiesجوامع
292
998000
3000
زيرا افراد مختلف در جوامع مختلف
16:53
organizeسازمان دادن theirخودشان livesزندگی می کند in differentناهمسان waysراه ها.
293
1001000
3000
به اشكال گوناگوني زندگي مي كنند.
16:56
So there's a lot here at TEDTED, and at other placesمکان ها, to celebrateجشن گرفتن.
294
1004000
3000
اينجا در TED، و در جاهاي ديگر موارد بسياري براي تجليل به عمل آوردن وجود دارد.
16:59
And you don't have to be a mega-heroمگا قهرمان.
295
1007000
3000
و لازم نيست كه يك ابر قهرمان باشيد.
17:02
There are ordinaryعادی heroesقهرمانان.
296
1010000
2000
قهرمانان عادي نيز وجود دارند.
17:04
Ordinaryعادی heroesقهرمانان like the janitorsنگهبانان who are worthارزش celebratingجشن گرفتن too.
297
1012000
3000
قهرمان هاي عادي مانند سرايداران كه شايسته تقدير و تشكر نيز مي باشند.
17:07
As practitionersتمرینکنندگان eachهر یک and everyهرکدام one of us should striveتلاش کن
298
1015000
3000
در مقام وكيل، تمامي ما بايد كوشش كنيم
17:10
to be ordinaryعادی, if not extraordinaryخارق العاده heroesقهرمانان.
299
1018000
3000
تا عادي باشيم، اگر كه نمي توانيم قهرماني خارق العاده باشيم.
17:13
As headsسر of organizationsسازمان های,
300
1021000
2000
در مقام رئيس يك موسسه
17:15
we should striveتلاش کن to createايجاد كردن environmentsمحیط ها
301
1023000
2000
بايد كوشش كنيم تا محيطي ايجاد كنيم
17:17
that encourageتشويق كردن and nurtureپرورش دهید bothهر دو moralاخلاقی skillمهارت and moralاخلاقی will.
302
1025000
5000
كه هم مهارت اخلاقي و هم نيت اخلاقي را تقويت و تربيت كند.
17:22
Even the wisestعاقلانه ترین and mostاکثر well-meaningبه معنای خوب people
303
1030000
3000
حتي داناترين و خيرخواه ترين مردم هم
17:25
will give up if they have to swimشنا کردن againstدر برابر the currentجاری
304
1033000
3000
تسليم خواهند شد اگر مجبور باشند خلاف جهت آب شنا كنند
17:28
in the organizationsسازمان های in whichکه they work.
305
1036000
3000
در سازمان هايي كه مشغول به كار هستند.
17:31
If you runاجرا کن an organizationسازمان, you should be sure
306
1039000
3000
اگر شما سازماني را اداره مي كنيد بايد اطمينان حاصل كنيد
17:34
that noneهیچ کدام of the jobsشغل ها -- noneهیچ کدام of the jobsشغل ها --
307
1042000
3000
كه هيچ كدام از مشاغل – هيچ كدام از آنها
17:37
have jobکار descriptionsتوصیف like the jobکار descriptionsتوصیف of the janitorsنگهبانان.
308
1045000
3000
توصيف شغلي، همچون توصيف شغلي سرايداران ندارند.
17:40
Because the truthحقیقت is that
309
1048000
3000
زيرا حقيقت اين است كه
17:43
any work that you do that involvesشامل می شود interactionاثر متقابل with other people
310
1051000
3000
هر كاري كه شامل تعامل با ديگر انسان ها باشد
17:46
is moralاخلاقی work.
311
1054000
3000
كار اخلاقي به حساب مي آيد.
17:49
And any moralاخلاقی work dependsبستگی دارد uponبر practicalکاربردی wisdomحکمت.
312
1057000
4000
و هر كار اخلاقي منوط به خرد عملي است.
17:53
And, perhapsشاید mostاکثر importantمهم,
313
1061000
3000
و شايد به عبارتي مهمترين آنها
17:56
as teachersمعلمان, we should striveتلاش کن to be the ordinaryعادی heroesقهرمانان,
314
1064000
3000
در مقام معلمي، بايد بكوشيم تا قهرماني عادي باشيم
17:59
the moralاخلاقی exemplarsنمونه ها, to the people we mentorمربی.
315
1067000
4000
و سرمشقي اخلاقي براي افرادي كه به آنها آموزش مي دهيم.
18:03
And there are a fewتعداد کمی things that we have to rememberیاد آوردن as teachersمعلمان.
316
1071000
3000
چندين نكته وجود دارد كه در مقام يك معلم هميشه بايد به خاطر داشته باشيم.
18:06
One is that we are always teachingدرس دادن.
317
1074000
4000
يكي اينكه ما هميشه در حال تدريس هستيم.
18:10
Someoneکسی is always watchingتماشا کردن.
318
1078000
3000
و يكي ديگر هميشه در حال مشاهده ما است.
18:13
The cameraدوربین is always on.
319
1081000
2000
دوربين فيلمبرداري هميشه روشن است.
18:15
Billبیل Gatesگیتس talkedصحبت کرد about the importanceاهمیت of educationتحصیلات
320
1083000
3000
بيل گيتس درباره اهميت آموزش ايراد سخن كرد
18:18
and, in particularخاص, the modelمدل that KIPPKIPP was providingفراهم آوردن:
321
1086000
3000
و بخصوص، مدلي كه برنامه KIPP فراهم مي كند
18:21
"Knowledgeدانش is powerقدرت."
322
1089000
2000
"توانا بود هر كه دانا بود."
18:24
And he talkedصحبت کرد about a lot of the wonderfulفوق العاده things
323
1092000
3000
همچنين در مورد موارد فوق العاده بسياري صحبت كرد
18:27
that KIPPKIPP is doing
324
1095000
2000
كه KIPP در حال انجام است
18:29
to take inner-cityشهر داخلی kidsبچه ها and turnدور زدن them in the directionجهت of collegeکالج.
325
1097000
4000
تا كودكان محله هاي فقيرنشين را تحويل بگيرد و آنها را در مسير رسيدن به دانشگاه ياري كند.
18:33
I want to focusتمرکز on one particularخاص thing KIPPKIPP is doing
326
1101000
3000
مي خواهم روي يك مورد خاص كه KIPP در حال انجام است تمركز كنم
18:36
that Billبیل didn't mentionاشاره.
327
1104000
2000
كه بيل گيتس ذكر نكرد.
18:39
That is that they have come to the realizationتحقق
328
1107000
2000
و آن اين است كه آنها به اين نتيجه رسيده اند
18:42
that the singleتنها mostاکثر importantمهم thing kidsبچه ها need to learnیاد گرفتن
329
1110000
2000
كه مهمترين و تنهاترين چيزي كه كودكان احتياج دارند ياد بگيرند
18:44
is characterشخصیت.
330
1112000
1000
شخصيت است.
18:45
They need to learnیاد گرفتن to respectتوجه themselvesخودشان.
331
1113000
3000
لازم است ياد بگيرند كه به خودشان احترام بگذارند.
18:48
They need to learnیاد گرفتن to respectتوجه theirخودشان schoolmatesهمکلاسی ها.
332
1116000
3000
لازم است ياد بگيرند كه به همشاگردي ها احترام بگذارند.
18:51
They need to learnیاد گرفتن to respectتوجه theirخودشان teachersمعلمان.
333
1119000
3000
لازم است ياد بگيرند كه به معلم ها احترام بگذارند.
18:54
And, mostاکثر importantمهم, they need to learnیاد گرفتن to respectتوجه learningیادگیری.
334
1122000
3000
و مهمتر از همه اينكه، لازم است ياد بگيرند كه به يادگيري احترام بگذارند.
18:57
That's the principleاصل objectiveهدف، واقعگرایانه.
335
1125000
2000
و اين هدف اصلي ما است.
18:59
If you do that, the restباقی مانده is just prettyبسیار much a coastساحل downhillسراشیبی.
336
1127000
4000
اگر اينكار را انجام دهيد، الباقي همچون شيب تند كنار دريا است.
19:03
And the teachersمعلمان: the way you teachتدریس کنید these things to the kidsبچه ها
337
1131000
3000
و معلمين: روشي كه اين مطالب را به كودكان آموزش مي دهيد
19:06
is by havingداشتن the teachersمعلمان and all the other staffکارکنان embodyتجسم it everyهرکدام minuteدقیقه of everyهرکدام day.
338
1134000
7000
مجبور كردن معلمين و ديگر كاركنان تا آن را در هر لحظه مجسم كنند، است.
19:13
Obamaاوباما appealedدرخواست کرد to virtueتقوا.
339
1141000
2000
اوباما به پاكدامني متوسل شد.
19:15
And I think he was right.
340
1143000
2000
و من فكر مي كنم حق با اوست.
19:17
And the virtueتقوا I think we need aboveدر بالا all othersدیگران is practicalکاربردی wisdomحکمت,
341
1145000
4000
و فضيلتي كه بالاتر از هرچيز ديگر بدان احتياج داريم، حكمت عملي است.
19:21
because it's what allowsاجازه می دهد other virtuesخواص -- honestyصادقانه, kindnessمهربانی, courageشجاعت and so on --
342
1149000
7000
زيرا فضيلتي است كه به ديگر فضيلت ها از قبيل: صداقت، مهرباني، شجاعت و ...
19:28
to be displayedنمایش داده at the right time and in the right way.
343
1156000
3000
اجازه مي دهد در زمان و شكل مناسب به منصه ظهور برسند.
19:31
He alsoهمچنین appealedدرخواست کرد to hopeامید.
344
1159000
3000
همچنين متوسل به اميد شد.
19:34
Right again.
345
1162000
2000
باز هم حق با اوست.
19:36
I think there is reasonدلیل for hopeامید.
346
1164000
3000
فكر مي كنم دليلي براي اميد وجود داشته باشد.
19:39
I think people want to be allowedمجاز to be virtuousفضیلت.
347
1167000
3000
فكر مي كنم مردم مي خواهند اجازه داشته باشند كه پرهيزكار باشند.
19:42
In manyبسیاری waysراه ها, it's what TEDTED is all about.
348
1170000
4000
به اشكال مختلف، اين همان چيزي است كه TED در مورد آن است.
19:46
Wantingمیخواهم to do the right thing
349
1174000
3000
خواست انجام كار درست
19:49
in the right way
350
1177000
2000
به شكل درست
19:51
for the right reasonsدلایل.
351
1179000
2000
با دلايل درست.
19:53
This kindنوع of wisdomحکمت is withinدر داخل the graspفهم of eachهر یک and everyهرکدام one of us
352
1181000
3000
اينگونه حكمت، در دايره فهم تمامي ما جاي دارد
19:56
if only we startشروع کن payingپرداخت attentionتوجه.
353
1184000
3000
تنها اگر به آن توجه كنيم.
19:59
Payingپرداخت attentionتوجه to what we do,
354
1187000
3000
توجه به آنچه انجام مي دهيم،
20:02
to how we do it,
355
1190000
2000
به اينكه چطور آن را انجام مي دهيم
20:04
and, perhapsشاید mostاکثر importantlyمهم است,
356
1192000
2000
و شايد مهمتر از همه
20:06
to the structureساختار of the organizationsسازمان های withinدر داخل whichکه we work,
357
1194000
3000
ساختار موسسه اي كه در آن كار مي كنيم
20:09
so as to make sure that it enablesرا قادر می سازد us and other people to developتوسعه wisdomحکمت
358
1197000
5000
تا يقين حاصل كنيم كه ما و ديگران را قادر مي سازد خرد را گسترش دهيم
20:14
ratherنسبتا than havingداشتن it suppressedسرکوب.
359
1202000
3000
به جاي اينكه آن را سركوب كنيم.
20:17
Thank you very much.
360
1205000
2000
خيلي ممنون.
20:20
Thank you.
361
1208000
2000
ممنون.
20:22
(Applauseتشویق و تمجید)
362
1210000
3000
(تشويق)
20:25
Chrisکریس Andersonاندرسون: You have to go and standایستادن out here a secثانیه.
363
1213000
3000
كريس اندرسون: بايد بياييد و براي چند لحظه اي اينجا بايستيد.
20:31
Barryبری Schwartzشوارتز: Thank you very much.
364
1219000
2000
باري شوارتز: خيلي ممنون
20:33
(Applauseتشویق و تمجید)
365
1221000
6000
(تشويق)
Translated by Ebrahim Kamalizadeh
Reviewed by Morteza Yazdani

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Barry Schwartz - Psychologist
Barry Schwartz studies the link between economics and psychology, offering startling insights into modern life. Lately, working with Ken Sharpe, he's studying wisdom.

Why you should listen

In his 2004 book The Paradox of Choice, Barry Schwartz tackles one of the great mysteries of modern life: Why is it that societies of great abundance — where individuals are offered more freedom and choice (personal, professional, material) than ever before — are now witnessing a near-epidemic of depression? Conventional wisdom tells us that greater choice is for the greater good, but Schwartz argues the opposite: He makes a compelling case that the abundance of choice in today's western world is actually making us miserable.

Infinite choice is paralyzing, Schwartz argues, and exhausting to the human psyche. It leads us to set unreasonably high expectations, question our choices before we even make them and blame our failures entirely on ourselves. His relatable examples, from consumer products (jeans, TVs, salad dressings) to lifestyle choices (where to live, what job to take, who and when to marry), underscore this central point: Too much choice undermines happiness.

Schwartz's previous research has addressed morality, decision-making and the varied inter-relationships between science and society. Before Paradox he published The Costs of Living, which traces the impact of free-market thinking on the explosion of consumerism -- and the effect of the new capitalism on social and cultural institutions that once operated above the market, such as medicine, sports, and the law.

Both books level serious criticism of modern western society, illuminating the under-reported psychological plagues of our time. But they also offer concrete ideas on addressing the problems, from a personal and societal level.

Schwartz is the author of the TED Book, Why We Work

More profile about the speaker
Barry Schwartz | Speaker | TED.com