ABOUT THE SPEAKER
Maz Jobrani - Comedian
A founding member of the Axis of Evil Comedy Tour, Iranian-American comedian Maz Jobrani is now touring with his second solo comedy show, Browner and Friendlier.

Why you should listen

Maz Jobrani is an actor and comedian who starred on the Axis of Evil Middle East Comedy Tour, a groundbreaking tour of the US and Middle Eastern countries, where it sold out 27 shows in Dubai, Beirut, Cairo, Kuwait and Amman. The Axis of Evil Comedy Central Special premiered in 2007 as, arguably, the first show on American TV with an all-Middle Eastern/American cast. In 2009 Jobrani performed in his first solo world tour, called Maz Jobrani: Brown and Friendly, and is currently following up this tour with a second, titled Browner and Friendlier.

Jobrani's comedy pulls from his background as an Iran-born kid raised in Northern California. He pokes fun at cultural stereotypes of all kinds -- starting with the stereotype that Middle Eastern actors can only play a few kinds of roles in Hollywood. He's been working to develop rich characters in a variety of TV shows and films. His next project: Jimmy Vestvood: Amerikan Hero, described as a cross between a Middle Eastern Pink Panther and Bend It Like Beckham.

More profile about the speaker
Maz Jobrani | Speaker | TED.com
TEDGlobal 2010

Maz Jobrani: Did you hear the one about the Iranian-American?

ماز جبرانی : آیا این یکی را درباره ایرانی-آمریکایی ها شنیده اید؟

Filmed:
6,648,651 views

یکی از اعضای پایه گذار تور کمدی محور شیطانی، کمدین ماز جبرانی، درباره مشکلات و تناقض های ایرانی-آمریکایی بودن صحبت می کند -- "قسمتی از من فکر می کند من باید برنامه هسته ای داشته باشم، قسمت دیگرم فکر می کند که من با داشتن برنامه ی هسته ای قابل اعتماد نیستم."
- Comedian
A founding member of the Axis of Evil Comedy Tour, Iranian-American comedian Maz Jobrani is now touring with his second solo comedy show, Browner and Friendlier. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:15
I was one of the foundingتاسیس membersاعضا
0
0
2000
من یکی از اعضای پایه گذار تور کمدی
00:17
of the Axisمحور of Evilشیطان Comedyکمدی Tourتور.
1
2000
2000
محور شیطانی بودم.
00:19
The other foundingتاسیس membersاعضا includedمشمول Ahmedاحمد Ahmedاحمد,
2
4000
3000
آن یکی پایه گذار احمد احمد بود،
00:22
who is an Egyptian-Americanمصری آمریکایی,
3
7000
2000
که یک مصری-آمریکایی است،
00:24
who actuallyدر واقع had the ideaاندیشه to go to the Middleمیانه Eastشرق and try it out.
4
9000
2000
که در واقع ایده رفتن به خاورمیانه و امتحان این مال او بود.
00:26
Before we wentرفتی out as a tourتور,
5
11000
2000
قبل از اینکه به شکل یک تور برویم،
00:28
he wentرفتی out soloانفرادی and did it first.
6
13000
2000
او به تنهایی رفت و اول این کار را انجام داد.
00:30
Then there was Aronآرون Kaderکادور, who was the Palestinian-Americanفلسطینی آمریکایی.
7
15000
3000
بعد از آن ارون کیدور بود، که فلسطینی-آمریکایی بود.
00:33
And then there was me, the Iranian-Americanایرانی آمریکایی of the groupگروه.
8
18000
3000
و بعد من بودم، عضو ایرانی-آمریکایی گروه.
00:36
Now, beingبودن Iranian-Americanایرانی آمریکایی
9
21000
2000
خوب، همانطور که می دانید، ایرانی-آمریکایی بودن
00:38
presentsهدیه its ownخودت setتنظیم of problemsمشکلات, as you know.
10
23000
2000
مشکلات خاص خودش را به همراه دارد.
00:40
Those two countriesکشورها aren'tنه gettingگرفتن alongدر امتداد these daysروزها.
11
25000
2000
این دو کشور این روزها با هم کنار نمی آیند.
00:42
So it causesعلل a lot of innerدرونی conflictدرگیری, you know,
12
27000
3000
که باعث ایجاد بسیاری تضادهای داخلی می شود، می دانید،
00:45
like partبخشی of me likesدوست دارد me, partبخشی of me hatesمتنفرم me.
13
30000
3000
مثل این که بخشی از من، مرا دوست دارد و بخشی از من از من بدش می آید.
00:48
Partبخشی of me thinksفکر می کند I should have a nuclearاتمی programبرنامه,
14
33000
2000
قسمتی از من فکر می کند من باید برنامه هسته ای داشته باشم،
00:50
the other partبخشی thinksفکر می کند I can't be trustedاعتماد به نفس with one.
15
35000
3000
قسمت دیگرم فکر می کند که من با داشتن برنامه ی هسته ای قابل اعتماد نیستم.
00:53
These are dilemmasمعضلات I have everyهرکدام day.
16
38000
3000
اینها مسائلی هستند که من هر روز با آنها دست و پنجه نرم می کنم.
00:56
But I was bornبدنیا آمدن in Iranایران; I'm now an Americanآمریکایی citizenشهروند,
17
41000
2000
اما من در ایران به دنیا آمدم ولی اکنون یک شهروند آمریکایی هستم،
00:58
whichکه meansبه معنای I have the Americanآمریکایی passportگذرنامه,
18
43000
2000
که یعنی پاسپورت آمریکایی دارم،
01:00
whichکه meansبه معنای I can travelمسافرت رفتن.
19
45000
3000
و این یعنی اینکه می توانم مسافرت کنم.
01:03
Because if you only have the Iranianایرانی passportگذرنامه,
20
48000
2000
چرا که اگر فقط پاسپورت ایرانی داشته باشید،
01:05
you're kindنوع of limitedمحدود to the countriesکشورها you can go to
21
50000
2000
یک جورهایی برای مسافرت محدودید به کشورهایی که
01:07
with openباز کن armsبازوها, you know --
22
52000
2000
با آغوش باز شما را می پذیرند، می دانید که --
01:09
Syriaسوریه, Venezuelaونزوئلا, Northشمال Koreaکشور کره.
23
54000
2000
سوریه ، ونزوئلا، کره شمالی.
01:11
(Laughterخنده)
24
56000
3000
(خنده حضار)
01:14
So anyoneهر کسی who'sچه کسی است gottenدریافت کردم theirخودشان passportگذرنامه in Americaآمریکا
25
59000
2000
خوب هر کسی که پاسپورتش را در آمریکا می گیرد
01:16
will tell you, when you get your passportگذرنامه,
26
61000
2000
به شما خواهد گفت، وقتی شما پاسپورتتان را می گیرید،
01:18
it still saysمی گوید what countryکشور you were bornبدنیا آمدن in.
27
63000
2000
همچنان در آن پاسپورت ذکر شده که محل تولد شما کجاست.
01:20
So I rememberیاد آوردن gettingگرفتن my Americanآمریکایی passportگذرنامه.
28
65000
2000
لذا من به یاد دارم وقتی که پاسپورت آمریکاییم را گرفتم،
01:22
I was like, "Woohooووهو! I'm going to travelمسافرت رفتن."
29
67000
2000
مثل این بودم، "یوهو، می روم مسافرت."
01:24
And I openedافتتاح شد it up, it said, "Bornبدنیا آمدن in Iranایران." I'm like, "Oh, come on, man."
30
69000
3000
و پاسپورتم را باز کردم، در آن نوشته بود، "محل تولد، ایران." من اینطوری بودم، "اوه، کوتاه بیا مرد."
01:27
(Laughterخنده)
31
72000
2000
(خنده حضار)
01:29
"I'm tryingتلاش کن to go placesمکان ها."
32
74000
2000
من دارم تلاش می کنم که به جاهای مختلفی بروم.
01:31
But what's interestingجالب هست is, I've never had troubleمشکل
33
76000
2000
اما چیزی که جالب است این است که من هیچگاه
01:33
travelingمسافرت in any other Westernغربی countriesکشورها with my Americanآمریکایی passportگذرنامه,
34
78000
3000
برای مسافرت به کشورهای غربی دیگر با پاسپورت آمریکایی مشکل نداشته ام،
01:36
even thoughگرچه it saysمی گوید, "Bornبدنیا آمدن in Iranایران." No problemsمشکلات.
35
81000
2000
هرچند که در پاسپورتم نوشته، "متولد ایران." مشکلی نبود.
01:38
Where I've had some problemsمشکلات is some of the Arabعرب countriesکشورها,
36
83000
3000
جایی که من مقداری مشکل داشتم ، تعدادی از کشورهای عربی بود،
01:41
because I guessحدس بزن some of the Arabعرب countriesکشورها aren'tنه gettingگرفتن alongدر امتداد with Iranایران eitherیا.
37
86000
3000
چرا که به نظر می رسد بعضی کشورهای عربی هم با ایران کنار نمی آیند.
01:44
And so I was in Kuwaitکویت recentlyبه تازگی,
38
89000
2000
و خوب، من اخیرا در کویت بودم،
01:46
doing a comedyکمدی showنشان بده with some other Americanآمریکایی comediansکمدین ها.
39
91000
2000
برای انجام شو کمدی با چند کمدین آمریکایی دیگر.
01:48
They all wentرفتی throughاز طریق, and then the borderمرز patrolگشت saw my Americanآمریکایی passportگذرنامه.
40
93000
3000
همه آنها قسمت کنترل گذرنامه را رد کردند و افسر گذرنامه پاسپورت آمریکایی مرا دید،
01:51
"Ahآه haهکتار! Americanآمریکایی, great."
41
96000
2000
"آها، امریکایی هستی ، عالیه"
01:53
Then he openedافتتاح شد it up. "Bornبدنیا آمدن in Iranایران? Wait."
42
98000
2000
و بعد پاسپورت مرا باز کرد. "متولد ایران؟ صبر کن!"
01:55
(Laughterخنده)
43
100000
2000
(خنده حضار)
01:57
And he startedآغاز شده askingدرخواست me questionsسوالات.
44
102000
2000
و او شروع کرد از من سوال پرسیدن.
01:59
He said, "What is your father'sپدر nameنام?"
45
104000
2000
گفت، "اسم پدرت چیه؟"
02:01
I said, "Well, he's passedگذشت away, but his nameنام was Khosroخسرو."
46
106000
3000
من گفتم، "خوب او فوت کرده، اما اسمش خسرو بود."
02:04
He goesمی رود, "What is your grandfather'sپدربزرگ nameنام?"
47
109000
2000
ادامه داد، "اسم پدربزرگت چیه؟"
02:06
I said, "He passedگذشت away a long time agoپیش.
48
111000
2000
من جواب دادم، "او خیلی وقت پیش مرده.
02:08
His nameنام was Jabbarجاذبه."
49
113000
2000
اسمش جبار بوده."
02:10
He saysمی گوید, "You wait. I'll be back," and he walkedراه می رفت away.
50
115000
2000
افسر گفت، "صبر کنید، من برمی گردم،" و رفت.
02:12
And I startedآغاز شده freakingfreaking out,
51
117000
2000
و من کم کم داشتم می ترسیدم،
02:14
because I don't know what kindنوع of crapچرندیات my grandfatherبابا بزرگ was into.
52
119000
2000
چرا که نمی دانستم پدربزرگم درگیر چه خرابکاری بوده.
02:16
(Laughterخنده)
53
121000
3000
(خنده حضار)
02:19
Thought the guy was going to come back and be like,
54
124000
2000
لابد افسر برمی گشت و می گفت،
02:21
"We'veما هستیم been looking for you for 200 yearsسالها."
55
126000
2000
ما دویست سال بود دنبال تو می گشتیم.
02:23
(Laughterخنده)
56
128000
4000
(خنده حضار)
02:27
"Your grandfatherبابا بزرگ has a parkingپارکینگ violationنقض. It's way overdueسر رسیده.
57
132000
3000
"پدربزرگ شما قبض جریمه پارکینگ داشته که زمان پرداختش خیلی وقته گذشته.
02:30
You oweمدیون us two billionبیلیون dollarsدلار."
58
135000
3000
تو به ما دو میلیارد دلار بدهکاری."
02:34
But as you can see, when I talk,
59
139000
2000
اما همانطور که می بینید، زمانی که من حرف می زنم،
02:36
I speakصحبت with an Americanآمریکایی accentلهجه, whichکه you would think
60
141000
2000
با لهجه آمریکایی صحبت می کنم، که شما ممکن است فکر کنید به عنوان
02:38
as an Iranian-Americanایرانی آمریکایی actorبازیگر,
61
143000
2000
یک هنرپیشه ایرانی-آمریکایی،
02:40
I should be ableتوانایی to playبازی any partبخشی, good, badبد, what have you.
62
145000
3000
باید بتوانم هر نقشی را بازی کنم، خوب، بد ،هر چه که باشد.
02:43
But a lot of timesبار in Hollywoodهالیوود,
63
148000
2000
اما بارها در هالیوود،
02:45
when castingریخته گری directorsمدیران find out you're of Middleمیانه Easternشرق descentتبار,
64
150000
2000
زمانی که کارگردان ها می فهمند ریشه خاورمیانه ای دارید،
02:47
they go, "Oh, you're Iranianایرانی. Great.
65
152000
2000
می گویند، "اوه، تو ایرانی هستی. عالیه.
02:49
Can you say 'I'من will killکشتن you in the nameنام of Allahالله?'"
66
154000
3000
می توانی بگویی من به نام الله تو را می کشم؟"
02:52
"I could say that, but what if I were to say,
67
157000
2000
"من می توانم این را بگویم، اما چه می شود که بگویم،
02:54
'Helloسلام. I'm your doctorدکتر?'"
68
159000
2000
سلام ، من دکتر شما هستم؟"
02:56
They go, "Great. And then you hijackربودن the hospitalبیمارستان."
69
161000
3000
می گویند، "عالیه. و بعد بیمارستان را گروگان می گیری."
02:59
(Laughterخنده)
70
164000
5000
(خنده حضار)
03:04
Like I think you're missingگم شده the pointنقطه here.
71
169000
3000
فکر می کنم شما به نکته اصلی توجه نمی کنید.
03:07
Don't get me wrongاشتباه, I don't mindذهن playingبازی کردن badبد guys.
72
172000
2000
منظور مرا اشتباه نگیرید، برای من مساله ای نیست که نقش بد در فیلم بازی کنم،
03:09
I want to playبازی a badبد guy. I want to robغارت a bankبانک.
73
174000
2000
من می خواهم نقش بد بازی کنم، می خواهم از بانک سرقت کنم،
03:11
I want to robغارت a bankبانک in a filmفیلم. I want to robغارت a bankبانک in a filmفیلم,
74
176000
2000
من می خواهم از بانک در فیلم سرقت کنم. می خواهم از بانک در فیلم سرقت کنم،
03:13
but do it with a gunاسلحه, with a gunاسلحه, not with a bombبمب strappedبسته بندی شده around me, right.
75
178000
3000
اما می خواهم این کار را با یک تفنگ انجام بدهم، نه با بمب که دور کمرم بسته ام، خوب؟!
03:16
(Laughterخنده)
76
181000
2000
(خنده حضار)
03:18
Because I imagineتصور کن the directorکارگردان: "Mazماز, I think your characterشخصیت
77
183000
2000
چرا که من تصور می کنم کارگردان می گوید، "ماز، من فکر می کنم کاراکتر تو
03:20
would robغارت the bankبانک with a bombبمب around him."
78
185000
3000
از بانک در حالی دزدی می کند که دور خودش بمب بسته."
03:23
"Why would I do that?
79
188000
2000
"چرا من باید چنین کاری کنم؟
03:25
If I want the moneyپول, why would I killکشتن myselfخودم?"
80
190000
3000
من اگر پول می خواهم، چرا باید خودم را بکشم؟"
03:28
(Laughterخنده)
81
193000
2000
(خنده حضار)
03:30
Right.
82
195000
2000
درسته.
03:32
(Applauseتشویق و تمجید)
83
197000
3000
(تشویق حضار)
03:35
"Gimmeخانم all your moneyپول, or I'll blowفوت کردن، دمیدن myselfخودم up."
84
200000
3000
"همه پولتان را به من بدهید، وگرنه خودم را منفجر می کنم."
03:38
(Laughterخنده)
85
203000
4000
(خنده حضار)
03:42
"Well, then blowفوت کردن، دمیدن yourselfخودت up.
86
207000
2000
"خوب، پس خودت را منفجر کن،
03:44
Just do it outsideخارج از, please."
87
209000
2000
فقط این کار را بیرون انجام بده، لطفا."
03:46
(Laughterخنده)
88
211000
4000
(خنده حضار)
03:50
But the factواقعیت is, there's good people everywhereدر همه جا.
89
215000
2000
اما در حقیقت، همه جا آدم های خوب وجود دارند،
03:52
That's what I try and showنشان بده in my stand-upایستادن. There's good people everywhereدر همه جا.
90
217000
2000
این چیزی است که من تلاش می کنم در برنامه کمدی خودم نشان دهم. آدم های خوب همه جا هستند.
03:54
All it takes in one personفرد to messبهم ریختگی it up.
91
219000
2000
هر چند که همه اش ممکنه توسط یک نفر به گند کشیده شود.
03:56
Like a coupleزن و شوهر monthsماه ها agoپیش in Timesبار Squareمربع in Newجدید Yorkیورک,
92
221000
3000
مثل چند ماه پیش در میدان تایمز نیویورک،
03:59
there was this Pakistaniپاکستانی Muslimمسلمان guy who triedتلاش کرد to blowفوت کردن، دمیدن up a carماشین bombبمب.
93
224000
3000
یک مرد مسلمان پاکستانی بود که سعی کرده بود یک بمب داخل یک ماشین را منفجر کند.
04:02
Now, I happenedاتفاق افتاد to be in Timesبار Squareمربع that night
94
227000
2000
خوب، من بر حسب اتفاق آن شب در میدان تایمز بودم،
04:04
doing a comedyکمدی showنشان بده.
95
229000
2000
و برنامه کمدی داشتم،
04:06
And a fewتعداد کمی monthsماه ها before that, there was a whiteسفید Americanآمریکایی guy in Austinآستین, Texasتگزاس
96
231000
3000
و چند ماه قبل از آن ، یک مرد سفید پوست آمریکایی در آستین تگزاس بود که
04:09
who flewپرواز کرد his airplaneهواپیما into the IRSIRS buildingساختمان,
97
234000
3000
هواپیمایش را به ساختمان آی آر اس کوبیده بود.
04:12
and I happenedاتفاق افتاد to be in Austinآستین that day
98
237000
3000
و آنروز هم اتفاقا من در آستین بودم
04:15
doing a stand-upایستادن comedyکمدی showنشان بده.
99
240000
2000
و یک برنامه کمدی اجرا می کردم.
04:17
Now I'll tell you, as a Middleمیانه Easternشرق maleنر,
100
242000
2000
خوب، الان به شما می گویم، به عنوان یک مرد خاورمیانه ای،
04:19
when you showنشان بده up around a lot of these activitiesفعالیت ها,
101
244000
3000
زمانی که شما زیادی در محل انجام این اتفاقات بوده باشید،
04:22
you startشروع کن feelingاحساس guiltyگناهکار at one pointنقطه.
102
247000
2000
یک جورهایی احساس گناه می کنید.
04:24
I was watchingتماشا کردن the newsاخبار. I'm like, "Am I involvedگرفتار in this crapچرندیات?"
103
249000
3000
من اخبار را نگاه می کردم و شکل این بودم، "من به این خرابکاری ربط داشته ام؟"
04:27
(Laughterخنده)
104
252000
6000
(خنده حضار)
04:33
"I didn't get the memoیادداشت. What's going on?"
105
258000
2000
"من در باغ نیستم. چه اتفاقی دارد می افتد؟"
04:35
(Laughterخنده)
106
260000
2000
(خنده حضار)
04:37
But what was interestingجالب هست was, the Pakistaniپاکستانی Muslimمسلمان guy --
107
262000
2000
اما نکته ی جالب این بود که مرد مسلمان پاکستانی --
04:39
see he givesمی دهد a badبد nameنام to Muslimsمسلمانان
108
264000
2000
ببینید که او مسلمان ها و مردم خاورمیانه و
04:41
and Middleمیانه Easternersشرقی ها and Pakistanisپاکستانی ها from all over the worldجهان.
109
266000
3000
پاکستانی ها در سراسر دنیا را بدنام می کند.
04:44
And one thing that happenedاتفاق افتاد there was alsoهمچنین the Pakistaniپاکستانی Talibanطالبان
110
269000
3000
و اتفاق دیگری که افتاد این بود که طالبان پاکستان هم
04:47
tookگرفت creditاعتبار for that failedناموفق carماشین bombingبمب گذاری.
111
272000
3000
مسئولیت این بمب گذاری ناموفق را به عهده گرفتند.
04:50
My questionسوال is: why would you take creditاعتبار
112
275000
2000
سوال من این است که چرا شما مسئولیت یک
04:52
for a failedناموفق carماشین bombingبمب گذاری?
113
277000
2000
بمب گذاری ناموفق را قبول می کنید؟
04:54
"We just wanted to say
114
279000
2000
"ما فقط می خواستیم بگوییم که
04:56
we triedتلاش کرد."
115
281000
2000
ما تلاش خود را کردیم."
04:58
(Laughterخنده)
116
283000
4000
(خنده حضار)
05:02
"And furthermoreعلاوه بر این,
117
287000
2000
"به علاوه،
05:04
it is the thought that countsشمارش."
118
289000
2000
مهم نیت است."
05:06
(Laughterخنده)
119
291000
2000
(خنده حضار)
05:08
(Applauseتشویق و تمجید)
120
293000
7000
(تشویق)
05:15
"And in conclusionنتیجه, winپیروزی some, loseاز دست دادن some."
121
300000
2000
"و در جمع بندی، مقداری را می بری ، مقداری را می بازی"
05:17
(Laughterخنده)
122
302000
2000
(خنده حضار)
05:19
But what happenedاتفاق افتاد was, when the whiteسفید guy flewپرواز کرد his planeسطح into the buildingساختمان,
123
304000
3000
اما اتفاقی که رخ داد این بود که زمانی که مرد سفید پوست هواپیمایش را به ساختمان کوبید،
05:22
I know all my Middleمیانه Easternشرق and Muslimمسلمان friendsدوستان in the Statesایالت ها
124
307000
2000
من می دانم که همه دوستان خاورمیانه ای و مسلمان من در آمریکا،
05:24
were watchingتماشا کردن TVتلویزیون, going, "Please, don't be Middleمیانه Easternشرق.
125
309000
2000
مشغول تماشمای تلوزیون بودند و با خود می گفتند، "خواهشا، خاورمیانه ای نباش."
05:26
Don't be Hassanحسن. Don't be Husseinحسین."
126
311000
3000
"لطفا حسن یا حسین نباش!"
05:29
And the nameنام cameآمد out Jackجک. I'm like, "Wooooووو!
127
314000
3000
و زمانی که نام آن فرد به اسم جک معرفی شد، من مثل این بودم، "یوهوووووووو!
05:32
That's not one of us."
128
317000
2000
این از ما نیست."
05:34
But I keptنگه داشته شد watchingتماشا کردن the newsاخبار in caseمورد they cameآمد back,
129
319000
2000
اما من همچنان تماشای تلوزیون را ادامه دادم که نکند برگردند بگویند
05:36
they were like, "Before he did it, he convertedتبدیل شده است to Islamاسلام."
130
321000
2000
"قبل از انجام این عمل تروریستی، او به اسلام گرویده بود."
05:38
"Damnلعنت it! Why Jackجک? Why?"
131
323000
3000
"لعنتی ، چرا جک؟ چرا؟"
05:43
But the factواقعیت is, I've been luckyخوش شانس
132
328000
2000
اما حقیقت این است که من خوش شانس بوده ام که
05:45
to get a chanceشانس to performانجام دادن all over the worldجهان,
133
330000
2000
این موقعیت را داشته ام که در سرتاسر دنیا برنامه اجرا کنم،
05:47
and I did a lot of showsنشان می دهد in the Middleمیانه Eastشرق.
134
332000
2000
و همینطور تعداد زیادی برنامه در خاورمیانه اجرا کردم.
05:49
I just did a seven-countryهفت کشور soloانفرادی tourتور.
135
334000
2000
من تازگی در هفت کشور تور انفرادی داشته ام.
05:51
I was in Omanعمان, and I was in Saudiعربستان سعودی Arabiaعربستان.
136
336000
2000
من در عمان بودم، و در عربستان سعودی،
05:53
I was in Dubaiدبی.
137
338000
2000
در دبی بودم.
05:55
And it's great, there's good people everywhereدر همه جا.
138
340000
2000
و عالیه. آدم های خوب همه جا هستند.
05:57
And you learnیاد گرفتن great things about these placesمکان ها.
139
342000
2000
و شما چیزهای خوب زیادی درباره ی این مکان ها یاد می گیرید.
05:59
I encourageتشويق كردن people always to go visitبازدید کنید these placesمکان ها.
140
344000
2000
من همیشه آدم ها را تشویق می کنم که بروند این مکان ها را ببینند،
06:01
For exampleمثال, Dubaiدبی -- coolسرد placeمحل.
141
346000
2000
برای مثال دوبی، جای باحالی است.
06:03
They're obsessedغرق with havingداشتن the biggestبزرگترین, tallestبلندترین, longestطولانی ترین, as we all know.
142
348000
3000
آنها سرگرمند با داشتن بزرگترین ها و بلند ترین ها و طولانی ترین ها، همانطور که همه می دانیم.
06:06
They have a mallمرکز خرید there, the Dubaiدبی Mallمرکز خرید.
143
351000
2000
آنها یک مرکز خرید دارند، دبی مال.
06:08
It is so bigبزرگ, they have taxisتاکسی in the mallمرکز خرید.
144
353000
3000
که اینقدر بزرگ است که داخل مرکز خرید تاکسی دارند.
06:11
I was walkingپیاده روی. I heardشنیدم "Beepبوق, beepبوق."
145
356000
2000
داشتم راه می رفتم. یک صدای بیب بیب شنیدم،
06:13
I'm like, "What are you doing here?"
146
358000
2000
من اینطوری بودم، "تو اینجا چه کار می کنی؟"
06:15
He goesمی رود, "I'm going to the Zaraزارا storeفروشگاه. It's threeسه milesمایل away.
147
360000
2000
او جواب داد، "من دارم به فروشگاه "زارا" می روم، سه مایل آن ورتر است.
06:17
Out of my way. Out of my way. Out of my way."
148
362000
3000
از سر راه من برو کنار. برو کنار. برو کنار"
06:22
And what's crazyدیوانه -- there's a recessionرکود اقتصادی going on, even in Dubaiدبی,
149
367000
2000
و چیزی که عجیب است، بحران اقتصادی در جریان است، حتی در دوبی،
06:24
but you wouldn'tنمی خواهم know by the pricesقیمت.
150
369000
2000
اما این بحران را شما با قیمت ها احساس نمی کنید.
06:26
Like in the Dubaiدبی Mallمرکز خرید,
151
371000
2000
مثلا در دوبی مال،
06:28
they sellفروش frozenمنجمد yogurtماست by the gramگرم.
152
373000
2000
آنها ماست یخ زده را به صورت گرمی می فروشند.
06:31
It's like a drugدارو dealمعامله.
153
376000
2000
مثل معامله مواد مخدر است.
06:33
I was walkingپیاده روی by. The guy goesمی رود, "PsstPsst. Habibiحبیبی, my friendدوست."
154
378000
3000
من مشغول قدم زدن بودم، یک مردی صدا زد، "پیست، حبیبی، دوست من،"
06:36
(Laughterخنده)
155
381000
2000
(خنده حضار)
06:38
"You want some frozenمنجمد yogurtماست?
156
383000
3000
"یک کم ماست یخ زده می خواهی؟
06:41
Come here. Come here. Come here.
157
386000
2000
بیا اینجا. بیا اینجا. بیا اینجا.
06:43
I have one gramگرم, fiveپنج gramگرم, 10 gramگرم. How manyبسیاری gramگرم do you want?"
158
388000
3000
من یک گرم دارم، پنج گرم، ده گرم، تو چند گرم می خواهی؟"
06:46
(Laughterخنده)
159
391000
2000
(خنده حضار)
06:48
I boughtخریداری شد fiveپنج gramsگرم. 10 dollarsدلار. 10 dollarsدلار! I said, "What's in this?"
160
393000
3000
من پنج گرم خریدم، ده دلار، ده دلار! "مگه چی توشه؟"
06:51
He's like, "Good stuffچیز, man. Columbianکلمبیا. Topبالا of the lineخط. Topبالا of the lineخط."
161
396000
3000
گفت، "مواد خوب، آقا. کلمبیایی. بهترین، بهترین."
06:54
The other thing you learnیاد گرفتن sometimesگاه گاهی
162
399000
2000
و چیز دیگری که شما گهگاه یاد می گیرید
06:56
when you travelمسافرت رفتن to these countriesکشورها in the Middleمیانه Eastشرق,
163
401000
2000
زمانی که به این کشورها در خاورمیانه مسافرت می کنید،
06:58
sometimesگاه گاهی in Latinلاتین Americanآمریکایی countriesکشورها, Southجنوب Americanآمریکایی countriesکشورها --
164
403000
2000
و گاهی در کشورهای آمریکای لاتین، یا آمریکای جنوبی،
07:00
a lot of timesبار when they buildساختن stuffچیز,
165
405000
2000
خیلی وقتها که یک چیزی می سازند،
07:02
there's no rulesقوانین and regulationsآئین نامه.
166
407000
2000
هیچ قانون و تنظیماتی وجود ندارد.
07:04
For exampleمثال, I tookگرفت my two year-oldساله sonفرزند پسر to the playgroundزمین بازی at the Dubaiدبی Mallمرکز خرید.
167
409000
3000
برای مثال من پسر دو ساله ام را بردم زمین بازی دوبی مال،
07:07
And I've takenگرفته شده my two year-oldساله sonفرزند پسر to playgroundsزمین های بازی all over the Unitedیونایتد Statesایالت ها.
168
412000
3000
و من پسر دو ساله ام را همه جای آمریکا به زمین بازی برده ام.
07:10
And when you put your two year-oldساله on a slideاسلاید in the Unitedیونایتد Statesایالت ها,
169
415000
3000
و زمانی که شما بچه دو ساله تان را در آمریکا، روی سرسره می گذارید،
07:13
they put something on the slideاسلاید
170
418000
3000
آنها چیزی روی سرسره می گذارند،
07:16
to slowآرام the kidبچه down as he comesمی آید down the slideاسلاید.
171
421000
3000
تا سرعت بچه را هنگام پایین آمدن کم کند،
07:19
Not in the Middleمیانه Eastشرق.
172
424000
2000
خاورمیانه از این خبرها نیست.
07:21
(Laughterخنده)
173
426000
2000
(خنده حضار)
07:23
I put my two year-oldساله on the slideاسلاید; he wentرفتی frrmrmmfrrmrmm! He tookگرفت off.
174
428000
3000
من بچه دو ساله ام را روی سرسره گذاشتم، او ویژژژژژژژژژژ رفت، رفت در هوا.
07:26
I wentرفتی down. I go, "Where'sکجاست؟ my sonفرزند پسر?"
175
431000
2000
من رفتم پایین و پرسیدم، "پسر من کجاست؟"
07:28
"On the thirdسوم floorکف, sirآقا. On the thirdسوم floorکف."
176
433000
2000
"طبقه سوم، آقا، طبقه سوم."
07:30
(Laughterخنده)
177
435000
3000
(خنده حضار)
07:33
"You take a taxiتاکسی. You go to Zaraزارا. Make a left."
178
438000
2000
شما باید تاکسی بگیرید، بروید "زارا"، و بعد بپیچید سمت چپ.
07:35
(Laughterخنده)
179
440000
3000
(خنده حضار)
07:38
"Try the yogurtماست. It's very good. Little expensiveگران."
180
443000
3000
"ماست را امتحان کنید، خیلی عالی است، یک کم گران است."
07:42
But one of the things I try to do with my stand-upایستادن is to breakزنگ تفريح stereotypesکلیشه ها.
181
447000
3000
اما یکی از کارهایی که من تلاش می کنم با برنامه های کمدیم انجام دهم این است که کلیشه ها را بشکنم.
07:45
And I've been guiltyگناهکار of stereotypingکلیشه کردن as well.
182
450000
2000
و من هم به خاطر رفتار کلیشه ای گناهکار بوده ام.
07:47
I was in Dubaiدبی. And there's a lot of Indiansسرخپوستان who work in Dubaiدبی.
183
452000
3000
من در دوبی بودم، و هندی های زیادی آنجا کار می کنند،
07:50
And they don't get paidپرداخت شده that well.
184
455000
2000
و پول چندانی درنمی آورند.
07:52
And I got it in my headسر that all the Indiansسرخپوستان there mustباید be workersکارگران.
185
457000
2000
و اینطوری رفته بود در مغزم که همه هندی های آنجا باید کارگر باشند،
07:54
And I forgotیادم رفت there's obviouslyبدیهی است successfulموفق شدن Indiansسرخپوستان in Dubaiدبی as well.
186
459000
3000
و فراموش کردم که قطعا آدم های هندی موفقی هم در دوبی وجود دارند.
07:57
I was doing a showنشان بده,
187
462000
2000
من یک برنامه داشتم،
07:59
and they said, "We're going to sendارسال a driverراننده to pickانتخاب کنید you up."
188
464000
2000
و آنها گفتند، "یک راننده می فرستیم دنبال شما."
08:01
So I wentرفتی down to the lobbyلابی, and I saw this Indianهندی guy.
189
466000
2000
من هم رفتم لابی و این مرد هندی را دیدم.
08:03
I go, "He's got to be my driverراننده."
190
468000
2000
با خودم گفتم، "این باید راننده من باشد."
08:05
Because he was standingایستاده there in like a cheapارزان suitکت و شلوار, thinلاغر mustacheسبیل, staringخیره شدن at me.
191
470000
3000
چرا که او آنجا ایستاده بود و کت و شلوار به نظر ارزانی پوشیده بود و سبیل نازکی داشت و به من خیره شده بود.
08:08
So I wentرفتی over, "Excuseبهانه me, sirآقا, are you my driverراننده?"
192
473000
2000
لذا من جلو رفتم و گفتم: "ببخشید آقا، شما راننده من هستید؟"
08:10
He goesمی رود, "No, sirآقا. I ownخودت the hotelهتل."
193
475000
2000
او جواب داد، "خیر آقا، من صاحب هتل هستم."
08:12
(Laughterخنده)
194
477000
5000
(خنده حضار)
08:17
I go, "I'm sorry. Then why were you staringخیره شدن at me?"
195
482000
2000
من گفتم، "ببخشید، پس چرا به من خیره شده بودید؟"
08:19
He goesمی رود, "I thought you were my driverراننده."
196
484000
2000
او جواب داد، "فکر کردم شما راننده من هستید."
08:21
(Applauseتشویق و تمجید)
197
486000
11000
(تشویق)
08:32
(Laughterخنده)
198
497000
3000
(خنده حضار)
08:35
I'll leaveترک کردن you guys with this: I try, with my stand-upایستادن, to breakزنگ تفريح stereotypesکلیشه ها,
199
500000
3000
من شما را با این جمله ترک می کنم: من تلاش می کنم با برنامه های کمدی ام، رفتارهای قالبی و کلیشه ای را بشکنم،
08:38
presentحاضر Middleمیانه Easternersشرقی ها in a positiveمثبت lightسبک -- Muslimsمسلمانان in a positiveمثبت lightسبک --
200
503000
2000
و خاورمیانه ای ها را با دیدگاه مثبتی نشان دهم، مسلمانان را با دیدگاه مثبت نشان دهم،
08:40
and I hopeامید that in the comingآینده yearsسالها,
201
505000
3000
و امیدوارم که در سالهای آینده
08:43
more filmفیلم and televisionتلویزیون programsبرنامه ها come out of Hollywoodهالیوود
202
508000
2000
فیلم ها و برنامه های تلوزیونی بیشتری از هالیوود بیرون بیاید
08:45
presentingارائه us in a positiveمثبت lightسبک.
203
510000
3000
که ما را با دیدگاه مثبت نشان دهد.
08:48
Who knowsمی داند, maybe one day we'llخوب even have our ownخودت Jamesجیمز Bondرابطه, right.
204
513000
3000
کسی چه می داند؟ شاید یک روزی هم ما جیمز باند خودمان را داشته باشیم،
08:51
"My nameنام is Bondرابطه, Jamalجمال Bondرابطه."
205
516000
2000
"اسم من باند است، جمال باند."
08:53
(Laughterخنده)
206
518000
2000
(خنده حضار)
08:55
Tilتیل then, I'll keep tellingگفتن jokesجوک ها. I hopeامید you keep laughingخندیدن.
207
520000
2000
تا آن روز، من همچنان جک می گویم. امیدوارم که شما نیز همچنان بخندید.
08:57
Have a good day. Thank you.
208
522000
2000
روز خوبی داشته باشید، متشکرم.
08:59
(Applauseتشویق و تمجید)
209
524000
8000
(تشویق حضار)
Translated by saman dadbin
Reviewed by Shadi Toghi Eshghi

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Maz Jobrani - Comedian
A founding member of the Axis of Evil Comedy Tour, Iranian-American comedian Maz Jobrani is now touring with his second solo comedy show, Browner and Friendlier.

Why you should listen

Maz Jobrani is an actor and comedian who starred on the Axis of Evil Middle East Comedy Tour, a groundbreaking tour of the US and Middle Eastern countries, where it sold out 27 shows in Dubai, Beirut, Cairo, Kuwait and Amman. The Axis of Evil Comedy Central Special premiered in 2007 as, arguably, the first show on American TV with an all-Middle Eastern/American cast. In 2009 Jobrani performed in his first solo world tour, called Maz Jobrani: Brown and Friendly, and is currently following up this tour with a second, titled Browner and Friendlier.

Jobrani's comedy pulls from his background as an Iran-born kid raised in Northern California. He pokes fun at cultural stereotypes of all kinds -- starting with the stereotype that Middle Eastern actors can only play a few kinds of roles in Hollywood. He's been working to develop rich characters in a variety of TV shows and films. His next project: Jimmy Vestvood: Amerikan Hero, described as a cross between a Middle Eastern Pink Panther and Bend It Like Beckham.

More profile about the speaker
Maz Jobrani | Speaker | TED.com