TED2012
Jon Ronson: Strange answers to the psychopath test
جان رانسون: پاسخ‌های عجیب به آزمایش جامعه‌ستیزی
Filmed:
Readability: 4
23,550,108 views
آیا مرز مشخصی وجود دارد که دیوانه را از عاقل جدا می‌کند؟ با اجرایی که مو را بر تن راست می‌کند، جان رانسون، نویسنده‌ی کتاب "آزمایش جامعه‌ستیزی"، مناطق خاکستری بین این دو را روشن می‌کند. (با میکس موسیقی زنده از ژولیان ترژر و انیمیشن از اوان گرانت.)
Jon Ronson - Writer, filmmaker
Jon Ronson is a writer and documentary filmmaker who dips into every flavor of madness, extremism and obsession. Full bio
Jon Ronson is a writer and documentary filmmaker who dips into every flavor of madness, extremism and obsession. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
00:15
This story starts: I was at a friend's house,
0
0
4056
داستان آغاز می‌شه: من در خانه‌ی یکی از دوستان بودم،
00:19
and she had on her shelf a copy of the DSM manual,
1
4056
3735
و او روی طاقچه‌اش یک کپی از کتاب راهنمای دی‌اس‌ام داشت
00:23
which is the manual of mental disorders.
2
7791
2765
که کتاب راهنمای بیماری‌های روانی‌ست.
00:26
It lists every known mental disorder.
3
10556
2600
این کتاب تمام بیماری‌های روانی شناخته‌شده را فهرست می‌کند.
00:29
And it used to be, back in the '50s, a very slim pamphlet.
4
13156
3652
و در دهه‌ی۵۰ یک جزوه‌ی خیلی باریک بود.
00:32
And then it got bigger and bigger and bigger,
5
16808
2832
و بعد بزرگتر و بزرگتر و بزرگتر شد،
00:35
and now it's 886 pages long.
6
19640
3082
و حالا ۸۸۶ صفحه دارد.
00:38
And it lists currently 374 mental disorders.
7
22722
4085
و امروزه ۳۷۴ بیماری روانی را فهرست کرده است.
00:42
So I was leafing through it,
8
26807
2049
پس من داشتم آن را ورق می‌زدم،
00:44
wondering if I had any mental disorders,
9
28856
2167
و فکر می‌کردم که آیا من بیماری روانی‌ای دارم،
00:46
and it turns out I've got 12.
10
31023
2583
و معلوم شد که ۱۲تا دارم.
00:49
(Laughter)
11
33606
1051
(خنده‌ی حاضران)
00:50
I've got generalized anxiety disorder,
12
34657
2115
من اختلال اضطراب فراگیر دارم،
00:52
which is a given.
13
36772
1551
که مسَلّمه.
00:54
I've got nightmare disorder,
14
38323
1617
اختلال کابوس دارم،
00:55
which is categorized
15
39940
1816
در آن دسته قرار می‌گیرید -
00:57
if you have recurrent dreams of being pursued or declared a failure --
16
41756
4133
که اگر شما خواب‌های تکرار شونده دارید که در آنها دنبال می‌شوید یا به شما می‌گن شکست خوردید
01:01
and all my dreams involve people chasing me down the street
17
45889
3952
و تمام در خواب‌های من افرادی من را در خیابون دنبال می‌کنند
01:05
going, "You're a failure."
18
49841
1648
و می‌گن "تو شکست خوردی."
01:07
(Laughter)
19
51489
1734
(خنده‌ی حاضران)
01:09
I've got parent-child relational problems,
20
53223
2702
من مشکل ارتباط والدین- فرزند دارم،
01:11
which I blame my parents for.
21
55925
2466
که تقصیر پدر و مادرمه.
01:14
(Laughter)
22
58391
1249
(خنده‌ی حاضران)
01:15
I'm kidding. I'm not kidding.
23
59640
3052
شوخی کردم. شوخی نکردم.
01:18
I'm kidding.
24
62692
1282
شوخی کردم.
01:19
And I've got malingering.
25
63974
1966
من بیماری تمارض دارم.
01:21
And I think it's actually quite rare
26
65940
1300
و فکر می‌کنم در واقع خیلی نادر است
01:23
to have both malingering and generalized anxiety disorder,
27
67240
3449
که هم تمارض داشته باشید و هم اختلال اضطراب فراگیر،
01:26
because malingering tends to make me feel very anxious.
28
70689
2734
چون تمارض باعث می‌شه من خیلی مضطرب بشم.
01:29
Anyway I was looking through this book,
29
73423
1334
به هر حال من داشتم در این کتاب می‌گشتم،
01:30
wondering if I was much crazier than I thought I was,
30
74757
3015
و فکر می‌کردم که آیا من دیونه‌تر از آن چیزی هستم که خودم می‌دونم.
01:33
or maybe it's not a good idea to diagnose yourself with a mental disorder
31
77772
3334
یا شاید درست نباشه که اگر متخصص آموزش دیده نیستم، خودم برای خودم یک بیماری روانی تشخیص بدم.
01:37
if you're not a trained professional,
32
81106
2102
یا شاید درست نباشه که اگر متخصص آموزش دیده نیستم، خودم برای خودم یک بیماری روانی تشخیص بدم.
01:39
or maybe the psychiatry profession has a strange desire
33
83208
4732
و یا شاید شغل روانپزشکی تمایل غریبی داره
01:43
to label what's essentially normal human behavior as a mental disorder.
34
87940
5250
که آنچه اساساً رفتار بِهَنجار انسان‌هاست را به عنوان یک بیماری روانی برچسب بزنه.
01:49
I didn't know which of these things was true,
35
93190
1800
من نمی‌دونستم کدوم از اینها درسته،
01:50
but I thought it was kind of interesting.
36
94990
1700
اما فکر می‌کردم که یه جورایی جالبه.
01:52
And I thought maybe I should meet a critic of psychiatry
37
96690
3050
و فکر کردم که شاید باید با یک منتقد روانپزشکی ملاقات کنم
01:55
to get their view.
38
99740
1318
و نظر آنها را بپرسم.
01:56
Which is how I ended up having lunch with the Scientologists.
39
101058
4712
و این طور شد که با ساینتولوژیست‌ها ناهار خوردم.
02:01
It was a man called Brian
40
105770
1363
مردی بود به اسم برایان
02:03
who runs a crack team of Scientologists
41
107133
2882
که یک گروه طراز اول از ساینتولوژیست‌ها را اداره می‌کرد
02:05
who are determined to destroy psychiatry wherever it lies.
42
110015
4569
که مصممند روانپزشکی را هر جا که هست نابود کنند.
02:10
They're called the CCHR.
43
114584
1482
اسم اونا "سی‌سی‌اچ‌آر" است.
02:11
And I said to him, "Can you prove to me
44
116066
2680
من به او گفتم، "می‌تونی به من ثابت کنی که روانپزشکی یک دانش‌ْنماست و نمی‌توان به آن اعتماد کرد؟"
02:14
that psychiatry is a pseudo-science that can't be trusted?"
45
118746
3853
من به او گفتم، "می‌تونی به من ثابت کنی که روانپزشکی یک دانش‌ْنماست و نمی‌توان به آن اعتماد کرد؟"
02:18
And he said, "Yes, we can prove it to you."
46
122599
2416
او گفت، "آره، ما می‌تونیم به تو ثابت کنیم."
02:20
And I said, "How?"
47
125015
1668
من گفتم، "چطوری؟"
02:22
And he said, "We're going to introduce you to Tony."
48
126683
3544
او گفت، " ما تو را به 'تونی' معرفی می‌کنیم."
02:26
And I said, "Who's Tony?"
49
130227
2141
و من گفتم، "تونی کیه؟"
02:28
And he said, "Tony's in Broadmoor."
50
132368
3383
او گفت، "تونی در 'برادمور' است."
02:31
Now Broadmoor is Broadmoor Hospital.
51
135751
2667
حالا برادمور، بیمارستان برادمور است.
02:34
It used to be known as the Broadmoor Asylum for the Criminally Insane.
52
138418
4851
قبلاً به عنوان تیمارستان برادمور برای دیوانگان جانی شناخته می‌شد.
02:39
It's where they send the serial killers
53
143269
2398
این جایی است که قتل‌های زنجیره‌ای را می‌فرستند
02:41
and the people who can't help themselves.
54
145667
1969
و کسانی که کنترلی بر خودشان ندارند.
02:43
And I said to Brian, "What did Tony do?"
55
147636
2650
و من به برایان گفتم، "تونی چه کار کرده؟"
02:46
And he said, "Hardly anything.
56
150286
2981
و او گفت، "کاری نکرده
02:49
He beat someone up or something,
57
153267
3002
او با کسی کتک‌کاری کرده یا همچین چیزی،
02:52
and he decided to fake madness to get out of a prison sentence.
58
156269
5232
و تصمیم گرفت تظاهر به دیوانگی کنه تا از مجازات زندان فرار کنه.
02:57
But he faked it too well, and now he's stuck in Broadmoor
59
161501
4602
اما بیش از حد خوب تظاهر کرد، و حالا در برادمور گیر افتاده
03:02
and nobody will believe he's sane.
60
166103
2882
و هیچ‌کس باور نمی‌کنه که او عاقل است.
03:04
Do you want us to try and get you into Broadmoor to meet Tony?"
61
168985
3668
می‌خواهی تا ما سعی کنیم تو را به برادمور ببریم تا تونی را ببینی؟"
03:08
So I said, "Yes, please."
62
172653
1615
پس من گفتم، "بله، لطفاً."
03:10
So I got the train to Broadmoor.
63
174268
2667
پس من سوار قطار برادمور شدم.
03:12
I began to yawn uncontrollably around Kempton Park,
64
176935
3618
در اطراف پارک "کِمپتون" به طرز غیر قابل کنترلی شروع به خمیازه کشیدن کردم،
03:16
which apparently is what dogs also do when anxious --
65
180553
3013
که ظاهراً کاریست که سگ‌ها هم وقتی اضطراب دارند می‌کنند -
03:19
they yawn uncontrollably.
66
183566
1936
اونا بدون کنترل خمیازه می‌کشند.
03:21
And we got to Broadmoor.
67
185502
1335
و بعد به برادمور رسیدیم.
03:22
And I got taken through gate after gate after gate after gate
68
186837
4933
و من را از دروازه، پشت دروازه، پشت دروازه، پشت دروازه، رد کردند
03:27
into the wellness center,
69
191770
1566
تا به یک آسایشگاه رسیدیم،
03:29
which is where you get to meet the patients.
70
193336
1667
که جایی‌ست که با بیمارها ملاقات می‌کنید.
03:30
It looks like a giant Hampton Inn.
71
195003
3751
شبیه یک مسافرخانه‌ی "هَمپتون" غول‌آسا بود.
03:34
It's all peach and pine and calming colors.
72
198754
4084
همه‌جا هلو و کاج و رنگ‌های آرام‌بخش بود.
03:38
And the only bold colors are the reds of the panic buttons.
73
202838
5216
و تنها رنگ‌های تند، رنگ قرمز دکمه‌های اضطرار است.
03:43
And the patients started drifting in.
74
208054
2884
و بیمارها شروع کردند به داخل آمدن.
03:46
And they were quite overweight and wearing sweatpants
75
210938
4699
اونا همه اضافه وزن داشتند و شلوار راحتی تنشون بود
03:51
and quite docile looking.
76
215637
1902
و کاملاً سربراه به نظر می‌رسیدند.
03:53
And Brian the Scientologist whispered to me,
77
217539
1998
و برایان ساینتولوژیست در گوش من گفت،
03:55
"They're medicated,"
78
219537
2151
"اونا تحت تأثیر دارو هستند،"
03:57
which to the Scientologists is like the worst evil in the world,
79
221688
3497
که به نظر یک ساینتولوژیست شیطانی‌ترین کار دنیاست،
04:01
but I'm thinking it's probably a good idea.
80
225185
2796
ولی به نظر من رسید که فکر خوبیه.
04:03
(Laughter)
81
227981
1869
(خنده‌ی حاضران)
04:05
And then Brian said, "Here's Tony."
82
229850
2424
و بعد برایان گفت، "این تونی است."
04:08
And a man was walking in.
83
232274
1930
و یک مرد داشت به داخل می‌آمد.
04:10
And he wasn't overweight, he was in very good physical shape.
84
234204
4069
او اضافه وزن نداشت، وضعیت بدنی خوبی داشت.
04:14
And he wasn't wearing sweatpants,
85
238273
1750
و شلوار راحتی هم نپوشیده بود،
04:15
he was wearing a pinstriped suit.
86
240023
2865
او کت و شلوار راه راه پوشیده بود.
04:18
And he had his arm outstretched
87
242888
2166
و دستش را مثل یکی از شرکت‌کنندگان مسابقه‌ی "اپرنتیس" گشوده بود.
04:20
like someone out of The Apprentice.
88
245054
2084
و دستش را مثل یکی از شرکت‌کنندگان مسابقه‌ی "اپرنتیس" گشوده بود.
04:23
He looked like a man who wanted to wear an outfit
89
247138
2767
او شبیه کسی بود که می‌خواد لباسی بپوشه
04:25
that would convince me that he was very sane.
90
249905
4334
که من را قانع کنه که او خیلی معقوله.
04:30
And he sat down.
91
254239
1833
و او نشست.
04:31
And I said, "So is it true that you faked your way in here?"
92
256072
2601
من گفتم، "خوب، درسته که تو با تظاهر به بیماری راه خودت را به اینجا باز کردی؟"
04:34
And he said, "Yep. Yep. Absolutely. I beat someone up when I was 17.
93
258673
3782
و او گفت، "آره، آره. کاملاً. من وقتی ۱۷ سالم بود یک نفر رو کتک زدم.
04:38
And I was in prison awaiting trial,
94
262455
2320
و در زندان منتظر دادگاه بودم،
04:40
and my cellmate said to me,
95
264775
1512
و هم سلولی‌ام به من گفت،
04:42
'You know what you have to do?
96
266287
1552
"می‌دونی باید چی کار کنی؟
04:43
Fake madness.
97
267839
1484
تظاهر به دیوانگی کن.
04:45
Tell them you're mad. You'll get sent to some cushy hospital.
98
269323
3284
به اونا بگو دیوانه‌ای. اونا تو را به یک بیمارستان راحت می‌فرستند.
04:48
Nurses will bring you pizzas.
99
272607
2681
پرستارها برات پیتزا می‌آرن.
04:51
You'll have your own Playstation.'"
100
275288
1817
برای خودت پلی استیشن داری."
04:53
So I said, "Well how did you do it?"
101
277105
1883
پس من گفتم، "خوب تو چطوری این کار رو کردی؟"
04:54
He said, "I asked to see the prison psychiatrist.
102
278988
2617
او گفت: "من از اونا خواستم که با روانپزشک زندان ملاقات کنم.
04:57
And I'd just seen a film called 'Crash'
103
281605
2147
و تازگی فیلمی به اسم 'تصادف' را دیده بودم
04:59
in which people get sexual pleasure from crashing cars into walls.
104
283752
3985
در اون آدم‌ها با زدن ماشین به دیوار لذت جنسی می‌گرفتند.
05:03
So I said to the psychiatrist,
105
287737
1633
پس من به روانپزشک گفتم،
05:05
'I get sexual pleasure from crashing cars into walls.'"
106
289370
3982
'من از زدن ماشین به دیوار لذت جنسی می‌برم.'"
05:09
And I said, "What else?"
107
293352
1754
و من گفتم، "دیگه چی؟"
05:11
He said, "Oh, yeah. I told the psychiatrist
108
295106
2346
او گفت، "اوه آره. من به روانپزشک گفتم
05:13
that I wanted to watch women as they died
109
297452
3668
که می‌خوام زن‌ها را وقتی دارند می‌میرند تماشا کنم، چون اینطور احساس عادی بودن می‌کنم."
05:17
because it would make me feel more normal."
110
301120
2348
که می‌خوام زن‌ها را وقتی دارند می‌میرند تماشا کنم، چون اینطور احساس عادی بودن می‌کنم."
05:19
And I said, "Where'd you get that from?"
111
303468
1653
من گفتم، "این رو از کجا آوردی؟"
05:21
He said, "Oh, from a biography of Ted Bundy
112
305121
2750
او گفت، "اوه، از زندگینامه‌ی 'تد باندی' که در کتابخونه‌ی زندان داشتند."
05:23
that they had at the prison library."
113
307871
1550
او گفت، "اوه، از زندگینامه‌ی 'تد باندی' که در کتابخونه‌ی زندان داشتند."
05:25
Anyway he faked madness too well, he said.
114
309421
4319
به هر حال او بیش از حد خوب به دیوانگی تظاهرکرده بود، آنطور که خودش می‌گفت.
05:29
And they didn't send him to some cushy hospital.
115
313740
1901
و اونا به یک بیمارستان راحت نفرستادندش.
05:31
They sent him to Broadmoor.
116
315641
2198
به برادمور فرستادندش.
05:33
And the minute he got there,
117
317839
2050
و از لحظه‌ای که او به آنجا رسید،
05:35
he said he took one look at the place, asked to see the psychiatrist,
118
319889
2767
او گفت که یک نگاه به آنجا انداخت، درخواست کرد که روانپزشک را ببیند،
05:38
said, "There's been a terrible misunderstanding.
119
322656
1716
گفت، "سوءتفاهم وحشتناکی شده. من بیماری روانی ندارم."
05:40
I'm not mentally ill."
120
324372
2633
گفت، "سوءتفاهم وحشتناکی شده. من بیماری روانی ندارم."
05:42
I said, "How long have you been here for?"
121
327005
2000
من گفتم، "چند وقته اینجایی؟"
05:44
He said, "Well, if I'd just done my time in prison for the original crime,
122
329005
4334
او گفت، "خوب، اگه من برای جرم اصلیم به زندان رفته بودم،
05:49
I'd have got five years.
123
333339
1650
پنج سال باید حبس می‌کشیدم.
05:50
I've been in Broadmoor for 12 years."
124
334989
5540
من ۱۲ سال در برادمور بوده‌ام."
05:56
Tony said that it's a lot harder to convince people you're sane
125
340529
4074
تونی گفت که خیلی سخت‌تره که مردم را قانع کنی که سالمی تا اونها را قانع کنی که دیوانه‌ای.
06:00
than it is to convince them you're crazy.
126
344603
2501
تونی گفت که خیلی سخت‌تره که مردم را قانع کنی که سالمی تا اونها را قانع کنی که دیوانه‌ای.
06:03
He said, "I thought the best way to seem normal
127
347104
1981
او گفت، "من فکر می‌کردم بهترین راه برای اینکه عادی به نظر بیام
06:04
would be to talk to people normally about normal things
128
349085
2601
اینه که با مردم به طور عادی و راجع به چیزهای عادی صحبت کنم
06:07
like football or what's on TV.
129
351686
2035
مثلاً فوتبال یا برنامه‌های تلویزیون.
06:09
I subscribe to New Scientist,
130
353721
2049
من مشترک مجله‌ی 'نیو ساینتیست' شدم،
06:11
and recently it had an article
131
355770
2199
و اخیراً مقاله‌ای داشت درباره‌ی اینکه
06:13
about how the U.S. Army was training bumblebees to sniff out explosives.
132
357969
4133
در ارتش ایالات متحده، زنبورها را آموزش می‌دهند تا مواد منفجره را بو کنند.
06:18
So I said to a nurse,
133
362102
985
پس من به یک پرستار گفتم،
06:18
'Did you know that the U.S. army is training bumblebees
134
363087
3081
'می‌دونستی که ارتش ایالات متحده زنبورها را آموزش می‌ده
06:22
to sniff out explosives?'
135
366168
1352
تا مواد منفجره را بو بکشند؟'
06:23
When I read my medical notes,
136
367520
1801
وقتی یادداشت‌های پزشکیم را خوندم،
06:25
I saw they'd written:
137
369321
1231
دیدم اونا نوشتند:
06:26
'Believes bees can sniff out explosives.'"
138
370552
4284
'فکر می‌کند زنبورها می‌توانند مواد منفجره را بو بکشند.'"
06:30
He said, "You know, they're always looking out
139
374836
2386
او گفت، "می‌دونی، اونا همیشه دنبال سرنخ‌های غیر کلامی برای وضعیت روحی من هستند.
06:33
for non-verbal clues to my mental state.
140
377222
2798
او گفت، "می‌دونی، اونا همیشه دنبال سرنخ‌های غیر کلامی برای وضعیت روحی من هستند.
06:35
But how do you sit in a sane way?
141
380020
3416
اما چطور می‌شه مثل یک آدم عاقل نشست؟
06:39
How do you cross your legs in a sane way?
142
383436
2416
چطوری مثل یک‌ادم عاقل پات رو روی پات می‌اندازی؟
06:41
It's just impossible."
143
385852
1651
اصلاً غیر ممکنه."
06:43
And when Tony said that to me,
144
387503
1382
و وقتی تونی این را به من گفت،
06:44
I thought to myself, "Am I sitting like a journalist?
145
388885
3221
من با خودم فکر کردم، "آیا من مثل یک خبرنگار می‌شینم؟
06:48
Am I crossing my legs like a journalist?"
146
392106
3447
آیا پام رو مثل یک خبرنگار رو پای دیگه می‌اندازم؟"
06:51
He said, "You know, I've got the Stockwell Strangler on one side of me
147
395553
5662
او گفت، "می‌دونی، 'خفه‌کن استاک‌ول' یک طرف منه
06:57
and I've got the 'Tiptoe Through the Tulips' rapist on the other side of me.
148
401231
3641
و تجاوز کننده‌ی آهنگ 'نک پا در میان لاله‌ها' طرف دیگه ی منه.
07:00
So I tend to stay in my room a lot because I find them quite frightening.
149
404872
3334
پس من تمایل دارم زیاد توی اتاقم بمونم چون از اینا می‌ترسم.
07:04
And they take that as a sign of madness.
150
408206
2382
و اونا این را نشانه‌ای از دیوانگی می‌دونند.
07:06
They say it proves that I'm aloof and grandiose."
151
410588
3133
اونا می‌گن این ثابت می‌کنه که من بی‌تفاوت و خود بزرگ‌بینم."
07:09
So only in Broadmoor would not wanting to hang out with serial killers
152
413721
4517
پس فقط در برادمور اگه نخوای با قاتل‌های زنجیره‌ای باشی، نشانه‌ی دیوانگیه.
07:14
be a sign of madness.
153
418238
1450
پس فقط در برادمور اگه نخوای با قاتل‌های زنجیره‌ای باشی، نشانه‌ی دیوانگیه.
07:15
Anyway he seemed completely normal to me -- but what did I know?
154
419688
3498
به هر حال او به نظر من کاملاً عادی می‌اومد- اما من چه می‌دونستم؟
07:19
And when I got home I emailed his clinician, Anthony Maden.
155
423186
3489
و وقتی رسیدم خونه به دکترش، "آنتونی میدن" ایمیل زدم.
07:22
I said, "What's the story?"
156
426675
1284
من گفتم، "داستان چیه؟"
07:23
And he said, "Yep. We accept that Tony faked madness to get out of a prison sentence
157
427959
5282
و او گفت، "آره. قبول می‌کنم که تونی تظاهر به دیوانگی کرد تا از مجازات زندان فرار کنه
07:29
because his hallucinations that had seemed quite cliché to begin with
158
433241
4517
چون توهماتش که خیلی هم کلیشه‌ای بودند
07:33
just vanished the minute he got to Broadmoor.
159
437758
2450
از لحظه‌ای که او پا به برادمور گذاشت ناپدید شدند.
07:36
However, we have assessed him.
160
440208
2184
هر چند، ما او را بررسی کردیم.
07:38
And we have determined that what he is is a psychopath."
161
442392
4383
و ما مشخص کردیم که او یک جامعه‌ستیز است."
07:42
And in fact, faking madness
162
446775
1904
و در واقع، تظاهر به دیوانگی
07:44
is exactly the kind of cunning and manipulative act of a psychopath.
163
448679
4440
دقیقاً از کارهای زیرکانه و حیله‌گرانه‌ای است که یک جامعه‌ستیز انجام می‌دهد.
07:49
It's on the checklist: cunning and manipulative.
164
453119
2533
این در فهرست هست: زیرک و حیله‌گر.
07:51
So faking your brain going wrong
165
455652
2049
پس تظاهر به اینکه مغزتون مشکل داره
07:53
is evidence that your brain has gone wrong.
166
457701
3119
گواهی اینه که مغزتون مشکل پیدا کرده.
07:56
And I spoke to other experts,
167
460820
1365
و من با متخصص‌‌های دیگری هم صحبت کردم،
07:58
and they said the pinstriped suit -- classic psychopath.
168
462185
4050
و اونا گفتند کت راه راه - جامعه‌ستیز سنتی.
08:02
Speaks to items one and two on the checklist --
169
466235
2167
با موارد یک و دوی فهرست می‌خونه -
08:04
glibness, superficial charm and grandiose sense of self-worth.
170
468402
4194
ترزبانی، فریبندگی سطحی و حس خود بزرگ بینی.
08:08
And I said, "Well, what, he didn't want to hang out with the other patients?"
171
472596
3317
من گفتم، "خوب، چون او نمی‌خواد با بقیه‌ی بیمارها رفت و آمد کنه؟"
08:11
Classic psychopath -- it speaks to grandiosity and also lack of empathy.
172
475913
4499
جامعه‌ستیز سنتی - با خودبزرگ‌بینی و نداشتن همدردی می‌خونه.
08:16
So all the things that had seemed most normal about Tony
173
480412
3733
پس همهی اون چیزهایی که عادی‌ترین‌ها در مورد تونی به نظر می‌آمدند
08:20
was evidence, according to his clinician,
174
484145
2519
طبق نظر دکترش،
08:22
that he was mad in this new way.
175
486664
2434
گواه این بودند که او به شکل جدیدی دیوانه ست.
08:24
He was a psychopath.
176
489098
1834
او یک جامعه‌ستیز بود.
08:26
And his clinician said to me,
177
490932
1215
و دکترش به من گفت،
08:28
"If you want to know more about psychopaths,
178
492147
2017
"اگر می‌خواهی بیشتر راجع به جامعه‌ستیزها بدونی،
08:30
you can go on a psychopath spotting course
179
494164
3067
می‌تونی به یک کلاس تشخیص جامعه‌ستیزها بری
08:33
run by Robert Hare who invented the psychopath checklist."
180
497231
3315
که به وسیله ی 'ربرت هیر' راه‌اندازی شده که فهرست نشانه‌های جامعه‌ستیزها را نوشته."
08:36
So I did.
181
500546
1184
پس من رفتم.
08:37
I went on a psychopath spotting course,
182
501730
2067
من به کلاس تشخیص جامعه‌ستیزها رفتم،
08:39
and I am now a certified --
183
503797
3816
و الان یک جامعه‌ستیز شناس
08:43
and I have to say, extremely adept --
184
507613
3096
باید بگم، به شدت ماهر،
08:46
psychopath spotter.
185
510709
1804
مُجاز هستم.
08:48
So here's the statistics:
186
512513
2968
خوب این هم آمارش:
08:51
One in a hundred regular people is a psychopath.
187
515481
4858
۱ در صد از مردم عادی جامعه‌ستیزند.
08:56
So there's 1,500 people in his room.
188
520339
3484
پس ۱۵۰۰ نفر در این اتاق حضور دارند.
08:59
Fifteen of you are psychopaths.
189
523823
5808
۱۵ نفر شما جامعه‌ستیز هستید.
09:05
Although that figure rises to four percent
190
529631
2283
هر چند این عدد برای مدیران و رهبران تجارتخانه‌ها به ۴ درصد می‌رسه.
09:07
of CEO's and business leaders.
191
531914
2950
هر چند این عدد برای مدیران و رهبران تجارتخانه‌ها به ۴ درصد می‌رسه.
09:10
So I think there's a very good chance
192
534864
2732
پس من فکر می‌کنم شانس زیادی وجود داره
09:13
there's about 30 or 40 psychopaths in this room.
193
537596
5001
که ۳۰ تا ۴۰ جامعه‌ستیز در این اتاق باشند.
09:18
It could be carnage by the end of the night.
194
542597
2583
تا آخر شب ممکنه کشتار بشه.
09:21
(Laughter) (Laughs)
195
545192
3705
(خنده‌ی حاضران)
09:24
Hare said the reason why is because capitalism at its most ruthless
196
548897
5545
هیر گفت که دلیلش اینه که سرمایه‌داری در ظالم‌ترین حالتش به رفتار جامعه‌ستیزانه پاداش می‌دهد.
09:30
rewards psychopathic behavior --
197
554442
2818
هیر گفت که دلیلش اینه که سرمایه‌داری در ظالم‌ترین حالتش به رفتار جامعه‌ستیزانه پاداش می‌دهد.
09:33
the lack of empathy, the glibness,
198
557260
4961
حس همدردی نداشتن، تر زبانی،
09:38
cunning, manipulative.
199
562221
2240
زیرکی، حیله‌گری.
09:40
In fact, capitalism, perhaps at its most remorseless,
200
564461
2717
در واقع، شاید سرمایه‌داری در بی‌وجدان‌ترین حالتش جلوه‌ی مادی جامعه‌ستیزی باشه.
09:43
is a physical manifestation of psychopathy.
201
567178
4400
در واقع، شاید سرمایه‌داری در بی‌وجدان‌ترین حالتش جلوه‌ی مادی جامعه‌ستیزی باشه.
09:47
It's like a form of psychopathy
202
571578
1917
مثل شکلی از جامعه‌ستیزی است که آمده تا ما را متأثر کند.
09:49
that's come down to affect us all.
203
573495
4147
مثل شکلی از جامعه‌ستیزی است که آمده تا ما را متأثر کند.
09:53
And Hare said to me, "You know what? Forget about some guy at Broadmoor
204
577642
2468
و هیر به من گفت، "می‌دونی چیه؟ اون مرد توی برادمور رو فراموش کن
09:56
who may or may not have faked madness.
205
580110
1951
که معلوم نیست تظاهر به دیوانگی کرده یا نه.
09:57
Who cares? That's not a big story.
206
582061
1498
مهم نیست. این داستان بزرگی نیست.
09:59
The big story," he said, "is corporate psychopathy.
207
583559
2651
او گفت: "داستان بزرگ جامعه‌ستیزی صنفی است.
10:02
You want to go and interview yourself some corporate psychopaths."
208
586210
4533
برو و با جامعه‌ستیزهای صنفی مصاحبه کن."
10:06
So I gave it a try. I wrote to the Enron people.
209
590743
3093
پس من یه تلاشی کردم. من به آدم‌های "انران"( شرکت ورشکسته نفتی آمریکایی) نوشتم.
10:09
I said, "Could I come and interview you in prison
210
593843
1849
گفتم، "می‌تونم بیام و با شما در زندان مصاحبه کنم تا ببینم آیا واقعاً جامعه‌ستیزید یا نه؟"
10:11
to find out it you're psychopaths?"
211
595692
2034
گفتم، "می‌تونم بیام و با شما در زندان مصاحبه کنم تا ببینم آیا واقعاً جامعه‌ستیزید یا نه؟"
10:13
And they didn't reply.
212
597726
4268
و اونا پاسخ ندادند.
10:17
So I changed tack.
213
601994
2382
پس من تاکتیکم رو عوض کردم.
10:20
I emailed "Chainsaw Al" Dunlap,
214
604376
3300
به "چِین سو اَل" دانلپ ایمیل زدم،
10:23
the asset stripper from the 1990s.
215
607676
3119
که استریپر باارزش دهه‌ی ۹۰ بود.
10:26
He would come into failing businesses and close down 30 percent of the workforce,
216
610795
4734
او به تجارتهای ورشکسته می‌آمد و ۳۰ درصد نیروی کار را اخراج می‌کرد
10:31
just turn American towns into ghost towns.
217
615529
3168
و شهرهای آمریکا را به شهر ارواح تبدیل می‌کرد.
10:34
And I emailed him and I said,
218
618697
1630
و من به او ایمیل زدم و گفتم،
10:36
"I believe you may have a very special brain anomaly
219
620327
2068
"من فکر می‌کنم شما ممکنه یک ناهنجاری مغزی خیلی خاص داشته باشید
10:38
that makes you special
220
622395
2399
که شما را آدم خاصی می‌کند
10:40
and interested in the predatory spirit and fearless.
221
624794
4499
که به روح شکارگر و نترس علاقه دارد.
10:45
Can I come and interview you
222
629293
1768
می‌تونم بیام و با شما در مورد ناهنجاری مغزی خاصتون مصاحبه کنم؟"
10:46
about your special brain anomaly?"
223
631061
1667
می‌تونم بیام و با شما در مورد ناهنجاری مغزی خاصتون مصاحبه کنم؟"
10:48
And he said, "Come on over."
224
632728
3483
و او گفت، "بیا به خونه‌ام."
10:52
So I went to Al Dunlap's grand Florida mansion
225
636211
2899
پس من به عمارت بزرگ ال دانلپ در فلوریدا رفتم
10:55
that was filled with sculptures of predatory animals.
226
639110
4734
که با مجسمه‌های حیوانات شکاری پر شده بود.
10:59
There were lions and tigers.
227
643844
3085
شیر و ببر اونجا بود.
11:02
He was taking me through the garden.
228
646929
1051
او من را از باغچه رد کرد.
11:03
There were falcons and eagles.
229
647980
2719
عقاب و شاهین بود.
11:06
He was saying to me, "Over there you've got sharks."
230
650699
1730
او به من می‌گفت، "اونجا کوسه هست."
11:08
He was saying this in a less effeminate way.
231
652429
2685
او این را با حالت کمتر زنانه‌ای گفت.
11:11
"You've got more sharks and you've got tigers."
232
655114
5721
"کوسه‌ها و ببرهای بیشتری هم هست."
11:16
It was like Narnia.
233
660835
1995
مثل نارنیا بود.
11:18
(Laughter)
234
662830
3290
(خنده‌ی حاضران)
11:22
And then we went into his kitchen.
235
666120
2652
و بعد ما به آشپزخونه‌اش رفتیم.
11:24
Now Al Dunlap would be brought in to save failing companies.
236
668772
4176
حالا ال دانلپ می‌آمد تا شرکت‌های در حال ورشکستگی را نجات بده.
11:28
He'd close down 30 percent of the workforce.
237
672948
2181
او ۳۰ درصد نیروی کار را می‌بست.
11:31
And he'd quite often fire people with a joke.
238
675129
3271
و اغلب مردم را به آتش شوخی می‌بست.
11:34
For instance, one famous story about him,
239
678400
2805
مثلاً، یک داستان معرف در مورد او اینه که،
11:37
somebody came up to him and said, "I've just bought myself a new car."
240
681205
2915
شخصی پیش او آمد و گفت، "من همین الان برای خودم یک ماشین نو خریدم."
11:40
And he said, "You may have a new car,
241
684120
1993
و او گفت، "ممکنه شما یک ماشین نو داشته باشید،
11:42
but I'll tell you what you don't have, a job."
242
686113
5723
اما من بهت می‌گم چی ندارید، شغل."
11:47
So in his kitchen -- he was standing there with his wife, Judy,
243
691836
2820
خوب در آشپزخانه‌ش - او با همسرش جودی اونجا ایستاده بود،
11:50
and his bodyguard Sean -- and I said, "You know how I said in my email
244
694656
2873
و محافظ شخصی‌ش "شان" - و من گفتم، "یادت میاد که در ایمیلم گفتم که
11:53
that you might have a special brain anomaly that makes you special?"
245
697529
3814
ممکنه یک ناهنجاری مغزی خاص داشته باشی که تو رو تبدیل به آدم خاصی می‌کنه؟"
11:57
He said, "Yeah, it's an amazing theory.
246
701343
1600
او گفت، "آره، نظریه‌ی شگفت‌انگیزیه.
11:58
It's like Star Trek. You're going where no man has gone before."
247
702943
3233
مثل 'استار ترَک' می‌مونه. شما به جایی می‌روید که هیچ انسانی قبلاً نرفته."
12:02
And I said, "Well, some psychologists might say
248
706176
7851
من گفتم، "خوب، بعضی از روانپزشک‌ها ممکنه بگن
12:09
that this makes you ... " (Mumbles)
249
714027
2949
که این یعنی شما ..." (زیرلب حرف می‌زند)
12:12
(Laughter)
250
716976
1651
(خنده‌ی حاضران)
12:14
And he said, "What?"
251
718627
1767
و او گفت، "چی؟"
12:16
And I said, "A psychopath."
252
720394
2033
و من گفتم، "جامعه‌ستیز هستید."
12:18
And I said, "I've got a list of psychopathic traits in my pocket.
253
722427
4182
من گفتم، "من در جیبم یک فهرست از ویژگی‌های جامعه‌ستیزها دارم.
12:22
Can I go through them with you?"
254
726609
2284
می‌تونم اونها را با شما بررسی کنم؟"
12:24
And he looked intrigued despite himself,
255
728893
2617
و برخلاف میل باطنی‌اش، برایش جالب شده بود،
12:27
and he said, "Okay, go on."
256
731510
1399
و گفت، "خیلی خوب، ادامه بده."
12:28
And I said, "Okay. Grandiose sense of self-worth."
257
732909
3434
من گفتم، "خوب، خودبزرگ‌بینی."
12:32
Which, I have to say, would have been hard for him to deny
258
736343
2499
که باید بگم، به سختی می‌تونست حاشا کنه
12:34
because he was standing underneath a giant oil painting of himself.
259
738842
3201
چون زیر یک نقاشی رنگ و روغن غول‌آسا از خودش ایستاده بود.
12:37
(Laughter)
260
742043
4477
(خنده‌ی حاضران)
12:42
He said, "Well, you've got to believe in you!"
261
746520
3553
او گفت، "خوب، باید به خودت باور داشته باشی!"
12:45
And I said, "Manipulative."
262
750073
2595
من گفتم، "حیله‌گر."
12:48
He said, "That's leadership."
263
752668
3051
او گفت، "اینکه رهبریه."
12:51
And I said, "Shallow affect:
264
755719
1866
و من گفتم، "احساسات سطحی:
12:53
an inability to experience a range of emotions."
265
757585
2284
ناتوانی در تجربه‌ی گستره‌ای از احساسات."
12:55
He said, "Who wants to be weighed down by some nonsense emotions?"
266
759869
3617
او گفت، "کی دلش می‌خواد زیر بار احساسات احمقانه بره؟"
12:59
So he was going down the psychopathic checklist,
267
763486
2467
پس او در فهرست جامعه‌ستیزها پایین می‌رفت،
13:01
basically turning it into "Who Moved My Cheese?"
268
765953
3233
و اساساً اون رو به "کی پنیر من را جابجا کرد؟" ( کتابی در مورد تجارت) تبدیل کرد.
13:05
(Laughter)
269
769186
3995
(خنده‌ی حاضران)
13:09
But I did notice something happening to me the day I was with Al Dunlap.
270
773181
2700
اما من متوجه شدم که روزی که من با ال دانلپ بودم اتفاقی افتاد.
13:11
Whenever he said anything to me that was kind of normal --
271
775881
2588
هر وقت او چیزی به من می‌گفت که یه جورایی عادی بود -
13:14
like he said no to juvenile delinquency.
272
778469
3166
مثلاً او با بزهکاری نوجوانان مخالف بود.
13:17
He said he got accepted into West Point,
273
781635
1386
او گفت در "وست پوینت" قبولشده،
13:18
and they don't let delinquents in West Point.
274
783021
3248
و اونا بزهکارها را به وست پوینت راه نمی‌دن.
13:22
He said no to many short-term marital relationships.
275
786269
2849
او به بسیار از ازدواج‌های کوتاه مدت نه گفت بود.
13:25
He's only ever been married twice.
276
789118
1485
او تنها دو بار ازدواج کرده بود.
13:26
Admittedly, his first wife cited in her divorce papers
277
790603
3234
به تصدیق خودش، همسر اولش در ورقه‌های طلاق نقل کرده بود که
13:29
that he once threatened her with a knife
278
793837
2167
ال او را با چاقو تهدید کرده است.
13:31
and said he always wondered what human flesh tasted like,
279
796004
2566
و او گفت که همیشه کنجکاو بوده بداند گوشت انسان چه مزه‌ای داره،
13:34
but people say stupid things to each other in bad marriages in the heat of an argument
280
798570
3967
اما مردم در ازدواج‌های بد و در وسط دعوا حرف‌های احمقانه به هم می زنند
13:38
and his second marriage has lasted 41 years.
281
802537
3099
و ازدواج دومش ۴۱ سال دوام آورده بود.
13:41
So whenever he said anything to me that just seemed kind of non-psychopathic,
282
805636
3619
پس هر وقت که چیزی به من می‌گفت که یه جورایی به نظرم غیر جامعه‌ستیزانه می‌آمد،
13:45
I thought to myself, well I'm not going to put that in my book.
283
809255
3514
با خودم فکر می‌کردم، خوب من این رو تو کتابم نمی‌آرم.
13:48
And then I realized that becoming a psychopath spotter
284
812769
3967
و بعد من فهمیدم که جامعه‌ستیز شناس شدن من رو یکم جامعه‌ستیز کرده.
13:52
had turned me a little bit psychopathic.
285
816736
3700
و بعد من فهمیدم که جامعه‌ستیز شناس شدن من رو یکم جامعه‌ستیز کرده.
13:56
Because I was desperate to shove him in a box marked psychopath.
286
820436
4968
چون من می‌خواستم هر طور شده او را در جعبه ای با برچسب جامعه‌ستیز قرار بدم.
14:01
I was desperate to define him by his maddest edges.
287
825404
4666
من می‌خواستم او را با دیوانه‌وارترین لبه‌های شخصیتش تعریف کنم.
14:05
And I realized, oh my God. This is what I've been doing for 20 years.
288
830070
3267
و فهمیدم، آه خدای من. این کاریه که من برای ۲۰ سال انجام می‌دادم.
14:09
It's what all journalists do.
289
833337
1700
این کاریه که تمام خبرنگارها انجام میدن.
14:10
We travel across the world with our notepads in our hands,
290
835037
3484
ما دفترچه یادداشت‌هامون رو دستمون می‌گیریم و به اطراف دنیا سفر می‌کنیم،
14:14
and we wait for the gems.
291
838521
1899
و منتظر جواهرها می‌شیم.
14:16
And the gems are always the outermost aspects
292
840420
4528
و جواهرها همیشه خارجی‌ترین جنبه‌های شخصیت فرد مصاحبه شونده هستند.
14:20
of our interviewee's personality.
293
844948
2039
و جواهرها همیشه خارجی‌ترین جنبه‌های شخصیت فرد مصاحبه شونده هستند.
14:22
And we stitch them together like medieval monks.
294
846987
3252
و ما آنها را مثل راهب‌های قرون وسطایی به هم می‌دوزیم.
14:26
And we leave the normal stuff on the floor.
295
850239
3865
و می‌گذاریم چیزای عادی روی زمین بمونند.
14:30
And this is a country that over-diagnoses certain mental disorders hugely.
296
854104
7167
در این کشور بیماری‌های روانی بیش از اونچه که هستند تشخیص داده می‌شوند.
14:37
Childhood bipolar -- children as young as four
297
861271
3066
دوقطبی کودک - بچه‌هایی به کوچکی ۴ سال برچسب دوقطبی بودن می‌خورند
14:40
are being labeled bipolar
298
864337
1950
دوقطبی کودک - بچه‌هایی به کوچکی ۴ سال برچسب دوقطبی بودن می‌خورند
14:42
because they have temper tantrums,
299
866287
2383
چون فوران‌های کج‌خُلقی دارند،
14:44
which scores them high on their bipolar checklist.
300
868670
4384
که در فهرست دوقطبی به اونا امتیاز بالایی می‌ده.
14:48
When I got back to London, Tony phoned me.
301
873054
4383
وقتی من به لندن برگشتم، تونی به من تلفن کرد.
14:53
He said, "Why haven't you been returning my calls?"
302
877437
2850
او گفت، "چرا تلفن‌های من را جواب نمی‌دادی؟"
14:56
I said, "Well they say that you're a psychopath."
303
880287
3392
من گفتم، "خوب آخه اونا می‌گن تو جامعه‌ستیزی."
14:59
And he said, "I'm not a psychopath."
304
883679
2294
و او گفت، "من جامعه‌ستیز نیستم."
15:01
He said, "You know what, one of the items on the checklist is lack of remorse,
305
885973
2896
او گفت، "می‌دونی چیه، یکی از موارد توی فهرست عدم پشیمانیه،
15:04
but another item on the checklist is cunning, manipulative.
306
888869
3285
مورد دیگه‌ی فهرست زیرک و حیله‌گره.
15:08
So when you say you feel remorse for your crime,
307
892154
2585
پس وقتی به اونا می‌گی از جرمت پشیمانی،
15:10
they say, 'Typical of the psychopath
308
894739
1764
اونا می‌گن، 'این نمونه‌ی بارز یک جامعه‌ستیزه که با زیرکی
15:12
to cunningly say he feels remorse when he doesn't.'
309
896503
3385
بگه احساس پشیمانی می‌کنه وقتی این طور نیست.'
15:15
It's like witchcraft. They turn everything upside-down."
310
899888
3499
مثل جادوگری می‌مونه. همه‌چیز رو وارونه می‌کنند."
15:19
He said, "I've got a tribunal coming up.
311
903387
2482
او گفت، "من به زودی یه دادگاه دارم.
15:21
Will you come to it?"
312
905869
2371
میای؟"
15:24
So I said okay.
313
908240
1915
من گفتم باشه.
15:26
So I went to his tribunal.
314
910155
2892
پس من به دادگاهش رفتم.
15:28
And after 14 years in Broadmoor, they let him go.
315
913047
4457
و بعد از چهارده سال در برادمور، اونا گذاشتند او بره.
15:33
They decided that he shouldn't be held indefinitely
316
917504
3248
اونا تصمیم گرفتند که او نباید بدون دلیل نگه داشته بشه
15:36
because he scores high on a checklist
317
920752
3136
چون در یک فهرست امتیاز بالایی می‌گیره
15:39
that might mean that he would have a greater than average chance of recidivism.
318
923888
5383
که ممکنه به این معنی باشه که احتمال بیشتری از میانگین داره که جرمش را تکرار کنه.
15:45
So they let him go.
319
929271
1883
پس گذاشتند بره.
15:47
And outside in the corridor he said to me,
320
931154
1709
و بیرون در راهرو او به من گفت،
15:48
"You know what, Jon?
321
932863
1543
"می‌دونی چیه جان؟"
15:50
Everyone's a bit psychopathic."
322
934406
2423
همه یه کمی جامعه‌ستیزند."
15:52
He said, "You are. I am. Well obviously I am."
323
936829
4082
او گفت، "تو هستی، من هستم. خوب واضحه که من هستم."
15:56
I said, "What are you going to do now?"
324
940911
2500
من گفتم، " حالا چی کار می‌کنی؟"
15:59
He said, "I'm going to go to Belgium
325
943411
2718
او گفت، "می‌رم به بلژیک
16:02
because there's a woman there that I fancy.
326
946129
1800
چون زنی که دوست دارم اونجاست.
16:03
But she's married, so I'm going to have to get her split up from her husband."
327
947929
3199
اما ازدواج کرده، پس باید یه کاری کنم که از شوهرش جدا بشه."
16:07
(Laughter)
328
951128
4593
(خنده‌ی حاضران)
16:11
Anyway, that was two years ago,
329
955721
3056
به هر حال، این دو سال پیش بود،
16:14
and that's where my book ended.
330
958777
2007
و کتاب من در اینجا تموم شد.
16:16
And for the last 20 months everything was fine.
331
960784
4467
و برای ۲۰ ماه همه‌چیز خوب بود.
16:21
Nothing bad happened.
332
965251
2134
اتفاق بدی نیوفتاد.
16:23
He was living with a girl outside London.
333
967385
1871
او با دختری در بیرون لندن زندگی می‌کرد.
16:25
He was, according to Brian the Scientologist,
334
969256
1978
او بر اساس حرف برایان ساینتولوژیست،
16:27
making up for lost time -- which I know sounds ominous,
335
971234
3364
داشت جبران زمان از دست رفته را می‌کرد - که می‌دونم شوم به نظر میاد،
16:30
but isn't necessarily ominous.
336
974600
1700
اما الزاماً شوم نیست.
16:32
Unfortunately, after 20 months,
337
976300
2583
متأسفانه، بعد از ۲۰ماه،
16:34
he did go back to jail for a month.
338
978883
2384
برای یک ماه به زندان برگشت.
16:37
He got into a fracas in a bar, he called it --
339
981267
4366
در یک بار وارد یک زد و خورد شد، اون طور که خودش می‌گه -
16:41
ended up going to jail for a month,
340
985633
2068
و برای یک ماه باز به زندان افتاد،
16:43
which I know is bad,
341
987701
1050
که می‌دونم بده،
16:44
but at least a month implies that whatever the fracas was,
342
988751
3233
اما یک ماه یعنی که این زد و خورد هر چه بود،
16:47
it wasn't too bad.
343
991984
2533
خیلی بد نبوده.
16:50
And then he phoned me.
344
994517
3288
و بعد او به من تلفن کرد.
16:53
And you know what, I think it's right that Tony is out.
345
997805
4549
و می‌دونید چیه، من فکر می‌کنم بیرون آمدن تونی درست بود.
16:58
Because you shouldn't define people by their maddest edges.
346
1002354
3901
چون شما نباید مردم را با دیوانه‌وارترین لبه‌های شخصیتشان تعریف کنید.
17:02
And what Tony is, is he's a semi-psychopath.
347
1006255
3482
و تونی چیزی است به نام نیمه جامعه‌ستیز.
17:05
He's a gray area in a world that doesn't like gray areas.
348
1009737
5700
او در منطقه‌ای خاکستری است در دنیایی که منطقه‌های خاکستری را دوست نداره.
17:11
But the gray areas are where you find the complexity,
349
1015437
4418
اما مناطق خاکستری جاهایی است که پیچیدگی پیدا می‌شه،
17:15
it's where you find the humanity
350
1019855
3382
این جایی است که انسانیت پیدا می‌شه
17:19
and it's where you find the truth.
351
1023237
2902
و جایی است که حقیقت پیدا می‌شه.
17:22
And Tony said to me,
352
1026139
2114
و تونی به من گفت،
17:24
"Jon, could I buy you a drink in a bar?
353
1028253
3885
"جان، می‌تونم برات در یک بار نوشیدنی بخرم؟
17:28
I just want to thank you for everything you've done for me."
354
1032138
3307
فقط می‌خوام برای همهی کارهایی که برام کردی ازت تشکر کنم."
17:31
And I didn't go. What would you have done?
355
1035445
5056
و من نرفتم. اگر شما بودید چه کار می‌کردید؟
17:36
Thank you.
356
1040501
1310
ممنونم.
17:37
(Applause)
357
1041811
16761
(تشویق حاضران)
ABOUT THE SPEAKER
Jon Ronson - Writer, filmmakerJon Ronson is a writer and documentary filmmaker who dips into every flavor of madness, extremism and obsession.
Why you should listen
For his latest book, So You've Been Publicly Shamed, Jon Ronson spent three years traveling the world and talking to people who'd been subjected to high-profile public shamings. Whatever their transgression, the response was to be faced by an angry mob, as Ronson calls them "collective outrage circles" devoted to tearing down said person from any position of power. It does not, Ronson suggests gently, reflect so well on society as a whole.
In a previous book, The Psychopath Test, Ronson explored the unnerving world of psychopaths -- a group that includes both incarcerated killers and, one of his subjects insists, plenty of CEOs. In his books, films and articles, Ronson explores madness and obsession of all kinds, from the US military's experiments in psychic warfare to the obscene and hate-filled yet Christian rap of the Insane Clown Posse. He wrote a column for the Guardian, hosted an essay program on Radio 4 in the United Kingdom, and contributes to This American Life.
Jon Ronson | Speaker | TED.com