ABOUT THE SPEAKER
James Veitch - Comedian and writer
For James Veitch, a British writer and comedian with a mischievous side, spam emails proved the perfect opening to have some fun, playing the scammers at their own game.

Why you should listen

Packed full of Nigerian princes, can't miss investment opportunities and eligible Russian brides, James Veitch's correspondence with email spammers leads to surprising, bizarre and usually hilarious results. Out of this experiment came his first book, Dot Con. In 2014, his first solo comedy show The Fundamental Interconnectedness of Everyone with an Internet Connection, premiered at the Edinburgh Fringe to wide acclaim. His second show, Genius Bar, focussed on his time working for Apple, chronicles his attempts to fix his relationship using the same troubleshooting techniques he’d been using to fix iMacs, iPhones and iPods. He is currently writing his third show and preparing to tour the UK. 

He lives in London with his full body pillow.

More profile about the speaker
James Veitch | Speaker | TED.com
TEDSummit

James Veitch: The agony of trying to unsubscribe

جیمز ویتک: اقدام زجرآور لغو کردن اشتراک

Filmed:
21,478,160 views

برای همه ما پیش آمده: از یک ایمیل بازاریابی ناخواسته لغو اشتراک می‌کنید، و در کمتر از چند روز پیغام دیگری از همان شرکت در اینباکس خود می‌بینید. جیمز ویتک کمدین این استیصال را به بازی جالبی با یک سوپرمارکت محلی تبدیل کرد که جواب نه را نپذیرفته بود. موش و گربه‌بازی.
- Comedian and writer
For James Veitch, a British writer and comedian with a mischievous side, spam emails proved the perfect opening to have some fun, playing the scammers at their own game. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
It's funnyخنده دار the things you forgetفراموش کردن.
0
985
1807
بامزه‌است که چیزهایی
را فراموش می‌کنیم.
00:15
I wentرفتی to see my motherمادر the other day,
and she told me this storyداستان
1
3809
3690
آن روز به دیدن مادرم رفتم
و او از ماجرایی گفت
00:19
that I'd completelyبه صورت کامل
forgottenفراموش شده about
2
7523
2168
که به کل از یادم رفته بود.
00:21
how, when we were drivingرانندگی togetherبا یکدیگر,
she would pullکشیدن the carماشین over,
3
9715
3386
این که یکبار با هم رانندگی می‌کردیم،
ماشین را کنار می‌زند
00:25
and by the time she had
gottenدریافت کردم out of the carماشین,
4
13125
2156
و زمانیکه از ماشین پیاده می‌شود
00:27
and goneرفته around the carماشین
to let me out of the carماشین,
5
15305
2444
و به طرف دیگر ماشین می‌رود
تا من را پیاده کند،
00:29
I would have alreadyقبلا gottenدریافت کردم out of the carماشین
6
17773
2078
خودم از ماشین پیاده شده بودم
00:31
and pretendedتظاهر کرد to have diedفوت کرد.
7
19875
2239
و ادای مردن را درآورده بودم.
00:34
(Laughterخنده)
8
22138
2946
(خنده)
00:37
(Applauseتشویق و تمجید)
9
25108
4348
(تشویق)
00:47
Because that's how you dieمرگ.
10
35386
1517
چون مردن اینطوریست.
00:48
(Laughterخنده)
11
36927
1933
(خنده)
00:50
And I rememberیاد آوردن, that was a gameبازی
I used to playبازی with myselfخودم
12
38884
3103
و یادم هست که این بازی بود
که با خودم می‌کردم
00:54
to entertainسرگرم myselfخودم wheneverهر زمان که
I was boredخسته or frustratedناامید.
13
42011
3396
تا در مواقع بی‌حوصلگی
یا استصیال خودم را سرگرم کنم.
00:58
(Laughterخنده)
14
46174
1396
(خنده)
01:00
Settleحل کن down.
15
48173
1343
آرام و قرار بگیرم.
01:01
(Laughterخنده)
16
49540
1993
(خنده)
01:03
People say we liveزنده in an ageسن
of informationاطلاعات overloadبیش از حد. Right?
17
51929
2888
مردم می‌گویند ما در دوره سریز بودن
اطلاعات زندگی می‌کنیم.
01:06
I don't know about that,
18
54841
1164
از این موضوع بی‌خبرم،
01:08
but I just know that I get
too manyبسیاری marketingبازار یابی emailsایمیل ها.
19
56029
2563
اما خوب اطلاع دارم
که کلی ایمیل بازاریابی می‌گیرم.
01:10
I got a marketingبازار یابی emailپست الکترونیک
from a supermarketسوپر مارکت firmشرکت,
20
58616
2449
ایمیلی از یک شرکت سوپرمارکتی گرفتم
01:13
whichکه will remainماندن namelessبی نام
21
61089
1809
که به دلایل حقوقی مشهود
01:14
for predominantlyعمدتا legalقانونی reasonsدلایل,
22
62922
1946
اسمش را نخواهم برد،
01:16
but whichکه I'm going to call "SafeMartSafeMart."
23
64892
2481
اما آن را «سیف مارت» می‌نامم.
01:19
(Laughterخنده)
24
67397
2058
(خنده)
01:21
I got an emailپست الکترونیک from them,
and it wentرفتی like this, it said:
25
69479
3198
ایمیلی با این مضمون گرفتم:
01:24
"Just threeسه weeksهفته ها untilتا زمان SafeMartSafeMart
at King'sپادشاه Crossصلیب opensباز می شود!!!"
26
72701
4241
«فقط سه هفته تا افتتاح سیف مارکت
در چهارراه کینگ مانده»
01:28
And I resentedمتاسف شدم this,
27
76966
1412
و عصبانی شدم،
01:30
because not only do I not rememberیاد آوردن
signingامضاء up to that,
28
78402
4171
چون نه تنها یادم نمیامد
برایش ثبت‌نام کرده بودم،
01:34
but I resentمتاسفم the factواقعیت
that they appearبه نظر می رسد to think
29
82597
2712
بلکه بیشتر از این عصبانی بودم
که ظاهرا فکر کرده بودند
01:37
that I should be excitedبرانگیخته
about a shopفروشگاه openingافتتاح.
30
85333
3142
من از بازگشایی یک‌ مغازه هیجان‌زده می‌شوم.
01:41
So what I did was I scrolledپیمودن down
to the bottomپایین of the emailپست الکترونیک,
31
89259
2985
پس کاری که کردم رفتن به پایین ایمیل
01:44
and I pressedفشرده شده, "Unsubscribeلغو اشتراک."
32
92268
1557
و فشار دادن «لغو اشتراک» بود.
01:46
And I thought that'dکه می خواد be the endپایان of it.
33
94238
1833
و فکر کردم دیگر تمام است.
01:48
But a weekهفته laterبعد,
I got anotherیکی دیگر one that said,
34
96095
2156
اما هفته بعد ایمیل دیگری گرفتم که می‌گفت،
01:50
"Just two weeksهفته ها
35
98275
1438
«فقط دو هفته تا
01:52
untilتا زمان SafeMartSafeMart at King'sپادشاه Crossصلیب opensباز می شود!!!"
36
100664
1915
افتتاح سیف مارکت
در چهارراه کینگ مانده»
01:54
And I thought, obviouslyبدیهی است,
I haven'tنه clickedکلیک کرد hardسخت enoughکافی.
37
102603
2627
و ظاهرا دفعه قبل بحدکافی
دکمه را محکم فشار نداده بودم.
01:57
So I triedتلاش کرد it again. Right?
38
105254
1889
باز تلاش کردم. خب؟
02:00
Loبله and beholdشاهد, a weekهفته passesعبور می کند,
you guessedحدس زده it,
39
108254
2485
همانطور که حدس می‌زنید
یک هفته گذشت و باز هم
02:02
"Just one weekهفته untilتا زمان SafeMartSafeMart
at King'sپادشاه Crossصلیب opensباز می شود!!!"
40
110763
4057
«فقط یک هفته تا افتتاح سیف مارکت
در چهارراه کینگ مانده!!!!»
02:06
And here'sاینجاست the problemمسئله:
41
114844
1842
و مشکل اینجاست:
02:08
The internetاینترنت gaveداد us accessدسترسی به to everything;
42
116710
2322
اینترنت امکان دسترسی
ما را به همه چیز داده؛
02:11
but it alsoهمچنین gaveداد everything accessدسترسی به to us.
43
119889
2304
اما همچنین امکان دسترسی
همه چیز را به ما داده.
02:15
It's hardسخت enoughکافی to discriminateتبعیض قائل شدن
44
123177
1573
تمایز دادن بین چیزهای درواقع مهم
02:16
betweenبین the things that genuinelyواقعا
matterموضوع in this worldجهان
45
124774
2555
این جهان و جزییات فرعی زندگی
بدون دریافت ایمیلهای
02:19
and the minutiaeدقیقه ها of life,
46
127353
1524
مربوط به سوپرهای زنجیره‌ای
02:20
withoutبدون havingداشتن emailsایمیل ها
about supermarketسوپر مارکت chainsزنجیر
47
128901
2675
و افسانه کندی کراش
02:23
and Candyآب نبات Crushخرد کردن Sagaقصه.
48
131600
1443
بحد کافی دشوار است.
02:26
And I was really annoyedآزاردهنده with them,
49
134696
1707
و واقعا از دستشان ناراحت بودم،
02:28
and I thought, OK, I was about to writeنوشتن
a stronglyبه شدت wordedاصطلاحا emailپست الکترونیک,
50
136427
3178
و فکر کردم خب باید یک نامه
درست و حسابی برایشان بنویسم،
02:31
whichکه I can do quiteکاملا well.
51
139629
1261
کاری که در آن تبحر دارم.
02:32
(Laughterخنده)
52
140914
1793
(خنده)
02:35
And I thought, no --
53
143144
1222
و بعد فکر کردم نه--
02:37
I'm going to find the gameبازی.
54
145252
1696
باید وارد بازی بشم.
02:38
So I repliedپاسخ داد to it, and I said,
55
146972
2109
بنابراین جواب دادم و گفتم
02:41
"I literallyعینا cannotنمی توان wait!!!!"
56
149105
1800
«بیصبرانه منتظرم.»
02:43
(Laughterخنده)
57
151535
1920
(خنده)
02:47
"What do you need from me?"
58
155173
1520
«چه انتظاری از من دارید؟»
02:51
They got back to me;
a guy calledبه نام Danدن said,
59
159201
2010
به من جواب دادند ؛
شخصی به نام دن گفت،
02:53
"Hiسلام Jamesجیمز. I've askedپرسید: a colleagueهمکار
to help me with your queryپرس و جو."
60
161235
2914
« سلام جیمز. از همکارم برای
درخواستت کمک گرفتم.»
02:56
(Laughterخنده)
61
164173
1020
(خنده)
02:57
Like it needsنیاز دارد help.
62
165217
1632
انگاری واقعا کمک لازم باشد.
03:00
And I said, "What's the planطرح, Danدن?
63
168364
1755
و من گفتم، « برنامه چیه،‌دن؟
03:02
I'm thinkingفكر كردن fireworksآتش بازی, bouncyفنری castleقلعه ..."
64
170143
2293
آتش‌بازی و قلعه بادکنکی در فکرم هست...»
03:04
(Laughterخنده)
65
172460
2195
(خنده)
03:08
"I'm not sure what you mean."
66
176276
1475
«منظورت را نمی‌فهمم.»
03:09
(Laughterخنده)
67
177775
1207
(خنده)
03:11
I said, "I'm just tremendouslyفوق العاده
excitedبرانگیخته about the openingافتتاح!"
68
179512
2797
گفتم،«من فقط از بابت افتتاحیه
خیلی هیجانزده‌ام!»
03:14
(Laughterخنده)
69
182333
1435
(خنده)
03:17
"Do you want to bookکتاب
the bouncyفنری castleقلعه or shallباید I?"
70
185362
3529
«میخوای قلعه بادکنکی رزرو کنی
یا من رزرو کنم؟»
03:23
He said, "I think you have misunderstoodاشتباه گرفته شده."
71
191687
2152
جواب داد،« فکر کنم سوء‌تفاهم شده.»
03:25
(Laughterخنده)
72
193863
1515
(خنده)
03:27
"A newجدید storeفروشگاه is openingافتتاح,
but there is no celebrationجشن plannedبرنامه ریزی شده."
73
195402
2991
«یک فروشگاه جدید در حال باز گشاییه
اما خبری از جشن گرفتن نیست.»
03:31
I said, "But what was all the 'Three'سه weeksهفته ها
untilتا زمان,' 'Two"دو weeksهفته ها until'تا زمان' emailsایمیل ها?
74
199599
3980
گفتم، «اما پس منظورتان از این
ایمیلهای سه هفته تا... دو هفته تا... چیه؟
03:35
I was gettingگرفتن excitedبرانگیخته."
75
203603
2139
کلی هیجانزده شدم.»
03:37
(Laughterخنده)
76
205766
1483
(خنده)
03:40
"I'm sorry you're disappointedناامید."
77
208296
1554
«متاسفم نامید شدی.»
03:41
(Laughterخنده)
78
209874
2000
(خنده)
03:45
I said, "Not to worryنگرانی.
79
213694
1335
گفتم، «نگران نباش.
03:48
Let's do something anywayبه هر حال!
80
216216
2773
بیا یک کاری کنیم!
03:51
Besidesبعلاوه, the depositسپرده on the bouncyفنری
castleقلعه was non-refundableغیر قابل استرداد."
81
219381
2988
تازه، پیش‌پرداخت بابت قلعه بادکنکی
را پس نمی‌دهند.»
03:54
(Laughterخنده)
82
222393
2104
(خنده)
03:58
"If we don't use it, we're out
a fewتعداد کمی hundredصد quidquid, Danدن."
83
226812
2820
«اگر ازش استفاده نکنیم، چند صد
چوقی از دست دادیم، دن.»
04:01
(Laughterخنده)
84
229656
1690
(خنده)
04:04
He said, "Mrآقای. VeitchVeitch, I'm not responsibleمسئول
for anything you have orderedدستور داد."
85
232718
3531
جواب داد، « آقای وتیک من مسئول
سفارش شما نیستم.»
04:09
I said, "Let's not get into who did what.
86
237454
3324
گفتم، « بیا نریم سر این موضوع که کار
چه کسی بوده.
04:14
Bottomپایین lineخط: you and I
are in this togetherبا یکدیگر."
87
242182
2629
ختم کلام: تو و من هر دو
در این کار نقش داریم.»
04:16
(Laughterخنده)
88
244835
2244
(خنده)
04:19
(Applauseتشویق و تمجید)
89
247103
1630
(تشویق)
04:23
"Questionسوال: Will you be there
to make sure people take theirخودشان shoesکفش off?"
90
251452
3378
«پرسش: آیا تو آنجا هستی که نگذاری
کسی با کفش داخل آن بشه؟»
04:26
(Laughterخنده)
91
254854
2126
(خنده)
04:31
I'll be honestصادقانه, then my relationshipارتباط
with Danدن deterioratedخراب شد somewhatتاحدی,
92
259429
3446
باید اعتراف کنم که رابطه‌ام تا حدودی
با دن تیره‌ و تار شد،
04:34
because the nextبعد emailپست الکترونیک I got was this:
93
262899
2325
چون ایمیل بعدی از این قرار بود:
04:37
"Thanksبا تشکر for your emailپست الکترونیک -
your Caseمورد Numberعدد is ..."
94
265248
2382
«متشکرم ازایمیل شما-
شماره پرونده شما هست...»
04:39
(Laughterخنده)
95
267654
2000
(خنده)
04:41
That's outrageousظالمانه.
96
269981
1151
شورش را درآورده بودند.
04:43
I said, "Danدن?"
97
271156
1151
گفتم، «دن؟»
04:44
(Laughterخنده)
98
272331
1840
(خنده)
04:46
And I got -- and I was just like,
this is ... -- and I, I ....
99
274195
2922
و همینطور ادامه پیدا کرد...
04:49
And I said, "Dannyدنی?"
100
277141
1796
و گفتم، «دنی؟»
04:51
And I thought, this is terribleوحشتناک.
All I'm doing is collectingجمع آوری caseمورد numbersشماره.
101
279407
4616
و به خودم گفتم وحشتناکه.
نتیجه همه کارم این شماره‌ پرونده‌هاست.
04:56
I said, "D-DogD-Dog?"
102
284047
1547
گفتم،«زکی.»
04:57
(Laughterخنده)
103
285618
1826
(خنده)
05:00
"The storeفروشگاه is now openباز کن."
104
288030
1296
«الان فروشگاه باز شده.»
05:01
(Laughterخنده)
105
289350
2000
(خنده)
05:05
I said, "But Danدن, they mustباید have wonderedشگفت زده
why there was no bouncyفنری castleقلعه."
106
293104
4514
گفتم،« اما دن، حتما براشون سوال پیش اومده
چرا خبری از قلعه بادکنکی نبود.»
05:10
And then we were back to this.
107
298587
2309
باز برگشتیم سر خانه اول.
05:15
And that mightممکن have been
the endپایان of the storyداستان,
108
303123
2607
و شاید این باید ختم داستان می‌شد.
05:17
but I rememberedبه یاد داشته باشید
that anything -- everything --
109
305754
4052
بعد یادم آمد که
هر چیزی
05:21
even something as mundaneعرفانی
as gettingگرفتن out of a carماشین,
110
309830
3572
حتی یک کار پیش پا افتاده
مثل از ماشین پیاده شدن
05:25
can be funسرگرم کننده if you find the right gameبازی.
111
313426
1926
می‌تواند جالب باشد اگر بازی
مناسب را بیابیم.
05:29
So,
112
317474
1152
خب،
05:31
this is what I repliedپاسخ داد:
113
319944
1309
جوابم این بود:
05:34
[Thanksبا تشکر for your emailپست الکترونیک -
your Caseمورد Numberعدد is #0000001.]
114
322063
2607
[تشکر از ایمیل شما-
شماره پرونده شما هست 0000001#]
05:36
(Laughterخنده)
115
324694
2286
(خنده)
05:39
(Applauseتشویق و تمجید)
116
327004
3335
(تشویق)
05:44
And we just, uh ...
117
332843
1395
و ما همینطور..
05:46
(Laughterخنده)
118
334262
2001
(خنده)
05:48
It was like we were dancingرقصیدن.
119
336287
2153
مثل این بود که با هم برقصیم.
05:50
It was just a beautifulخوشگل relationshipارتباط.
120
338464
2243
مثل یک رابطه زیبا میماند.
05:52
We just keptنگه داشته شد going.
121
340731
2395
همینطور ادامه دادیم.
05:55
It was lovelyدوست داشتني.
122
343150
1442
عاشقانه بود.
05:56
But to be honestصادقانه, guys,
it was quiteکاملا labor-intensiveنیرومندی,
123
344616
2885
اما راستش رفقا
خیلی پرزحمت بود
05:59
and I had other stuffچیز to do,
124
347525
3045
و من کارهای دیگر داشتم،
06:02
believe it or not.
125
350594
1389
باور کنید یا نه.
06:05
So what I did is I have a little emailپست الکترونیک
auto-replierخودکار پاسخ دهنده programبرنامه.
126
353262
5729
پس کاری که کردم داشتن یک برنامه
ایمیلی خودکار بود.
06:12
And I setتنظیم it up so everyهرکدام time
it receivesدریافت می کند an emailپست الکترونیک from SafeMartSafeMart,
127
360358
3135
و طوری آن را تنظیم کردم که هر بار
از سیف مارت ایمیلی بیاید
06:15
it just pingsپینگ one back.
128
363517
1150
به آن جواب دهد.
06:16
So I setتنظیم it up, and it saysمی گوید,
129
364691
1351
آن را تنظیم کردم و
جواب این بود،
06:18
"Thanksبا تشکر for your emailپست الکترونیک -
your Caseمورد Numberعدد is ..."
130
366066
2361
«متشکرم از ایمیل شما-
شماره پرونده شما ...»
06:20
Then it has a little formulaفرمول that I wroteنوشت
to up the caseمورد numberعدد everyهرکدام time.
131
368451
3854
و از یک فرمول کوچکی برای هربار
شماره پرونده نوشتن استفاده کردم.
06:24
And I put it on the serverسرور
132
372329
1285
و آن را روی سرور گذاشتم
06:26
and setتنظیم it runningدر حال اجرا.
133
374455
1365
و راه انداختم.
06:29
(Laughterخنده)
134
377681
3765
(خنده)
06:34
I'll be honestصادقانه, guys --
135
382889
1186
دوستان، رو راست خواهم بود--
06:36
then I forgotیادم رفت about it.
136
384099
1396
بعد آن را فراموش می‌کنم.
06:37
(Laughterخنده)
137
385519
2000
(خنده)
06:40
I checkedچک شده back on it the other day,
138
388453
2139
چند روز پیش آن را چک کردم،
06:42
and it appearsظاهر می شود there have been
a numberعدد of emailsایمیل ها going back and forthچهارم.
139
390616
6283
و معلوم شد که
06:49
We're on 21,439.
140
397661
2985
الان ۲۱،۴۳۹‌امی هستیم.
06:52
(Applauseتشویق و تمجید)
141
400670
4182
(تشویق)
06:59
It givesمی دهد me an immenseعظیم
senseاحساس of satisfactionرضایت to know
142
407252
3052
برایم بی‌نهایت رضایتبخش است که
بدانم
07:02
that these computerکامپیوتر programsبرنامه ها
are just going to be pingingپینگینگ one anotherیکی دیگر
143
410328
3921
این برنامه‌های کامپیوتری چطور پینگ‌پنگ‌وار
تا ابد به بازی با هم
07:06
for eternityابدیت.
144
414273
1469
ادامه می‌دهند.
07:08
And as legaciesبقایای go,
I don't think that's badبد.
145
416926
2345
و خیلی هم بنظرم نباید بد باشد.
07:13
So guys, just rememberیاد آوردن:
146
421573
1810
فقط دوستان یادتان باشد:
07:15
if ever you feel weighedوزن کرد down
by the bureaucracyبوروکراسی
147
423407
3453
اگر از کاغذبازی به تنگ آمدید
07:18
and oftenغالبا mundanityماندانیت of modernمدرن life,
148
426884
2141
و از ابتذال زندگی مدرن خسته شدید
07:22
don't fightمبارزه کردن the frustrationنا امیدی.
149
430073
1825
با استیصال نبرد نکنید.
07:26
Let it be the catalystکاتالیزور
150
434263
1500
بگذارید که مرهم
07:28
for whimsyفریب خورده.
151
436725
1165
خیال پردازیهایتان شود.
07:31
(Laughterخنده)
152
439739
2515
(خنده)
07:34
Thank you.
153
442278
1159
متشکرم.
07:35
(Applauseتشویق و تمجید)
154
443461
3832
(تشویق)
Translated by Leila Ataei
Reviewed by soheila Jafari

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
James Veitch - Comedian and writer
For James Veitch, a British writer and comedian with a mischievous side, spam emails proved the perfect opening to have some fun, playing the scammers at their own game.

Why you should listen

Packed full of Nigerian princes, can't miss investment opportunities and eligible Russian brides, James Veitch's correspondence with email spammers leads to surprising, bizarre and usually hilarious results. Out of this experiment came his first book, Dot Con. In 2014, his first solo comedy show The Fundamental Interconnectedness of Everyone with an Internet Connection, premiered at the Edinburgh Fringe to wide acclaim. His second show, Genius Bar, focussed on his time working for Apple, chronicles his attempts to fix his relationship using the same troubleshooting techniques he’d been using to fix iMacs, iPhones and iPods. He is currently writing his third show and preparing to tour the UK. 

He lives in London with his full body pillow.

More profile about the speaker
James Veitch | Speaker | TED.com

Data provided by TED.

This site was created in May 2015 and the last update was on January 12, 2020. It will no longer be updated.

We are currently creating a new site called "eng.lish.video" and would be grateful if you could access it.

If you have any questions or suggestions, please feel free to write comments in your language on the contact form.

Privacy Policy

Developer's Blog

Buy Me A Coffee