TEDWomen 2015
Robin Morgan: 4 powerful poems about Parkinson's and growing older
رابین مورگان: چهارشعر قدرتمند درباره بیماری پارکینسون و پیر شدن
Filmed:
Readability: 4.7
1,079,331 views
زمانی که رابین مورگان شاعر خود را در حال مبارزه با بیماری پارکینسون یافت، تجربیات خود را در قالب چهار شعر بسیار قدرتمند سرود -- مراقبه بر سن و سال، از دست دادن، و نیروی سادهی توجه.
Robin Morgan - Poet and activist
The former editor-in-chief of Ms., Robin Morgan published the classic "Sisterhood Is Powerful" anthologies. Full bio
The former editor-in-chief of Ms., Robin Morgan published the classic "Sisterhood Is Powerful" anthologies. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
00:12
When I was only three or four,
0
817
2444
وقتی فقط سه یا چهار ساله بودم،
00:15
I fell in love with poetry,
1
3285
2468
عاشق شعر شدم،
00:17
with the rhythms
and the music of language;
and the music of language;
2
5777
3111
با وزن و آهنگ کلام،
00:20
with the power of metaphor and of imagery,
3
8912
3643
با قدرت استعاره و تشبیه،
00:24
poetry being the essence
of communication --
of communication --
4
12579
2762
شعر ذات ارتباط است --
00:27
the discipline, the distillation.
5
15365
2707
نظم، عصاره.
00:30
And all these years later,
the poems I'll read today
the poems I'll read today
6
18999
2962
و بعد از این همه سال،
اشعاری که امروز می خوانم
اشعاری که امروز می خوانم
00:33
are from my just-finished
seventh book of poetry.
seventh book of poetry.
7
21985
3301
از کتاب هفتم اشعارم است که به تازگی
به اتمام رسیده.
به اتمام رسیده.
00:38
Well, five years ago, I was diagnosed
with Parkinson's disease.
with Parkinson's disease.
8
26199
4127
خوب، پنج سال پیش،
بیماری پارکینسون در من تشخیص داده شد.
بیماری پارکینسون در من تشخیص داده شد.
00:42
Though there's no cure yet,
9
30874
1920
با اینکه هنوز درمانی قطعی
برای این وجود ندارد،
برای این وجود ندارد،
00:44
advances in treatment
are really impressive.
are really impressive.
10
32818
2786
پیشرفتهای درمانی
واقعاً قابل توجه است.
واقعاً قابل توجه است.
00:47
But you can imagine
that I was appalled to learn
that I was appalled to learn
11
35985
2990
اما می توانید تصور کنید
که ترسیدم وقتی فهمیدم
که ترسیدم وقتی فهمیدم
00:50
that women are largely
left out of research trials,
left out of research trials,
12
38999
4494
زنان به شکلی عمده از آزمایش های
پژوهشی کنار گذاشته شده اند،
پژوهشی کنار گذاشته شده اند،
00:55
despite gender-specific
medical findings having demonstrated
medical findings having demonstrated
13
43517
3521
در حالی که یافته های پزشکی
با در نظر گرفتن جنسیت نشان داده
با در نظر گرفتن جنسیت نشان داده
00:59
that we are not actually just small men --
14
47062
2659
که ما در واقع مردان کوچکی نیستیم --
01:01
(Laughter)
15
49746
2096
(خنده حضار)
01:03
who happen to have
different reproductive systems.
different reproductive systems.
16
51866
3252
که تصادفا دستگاه تناسلی
متفاوتی دارند.
متفاوتی دارند.
01:07
Gender-specific medicine
is good for men, too.
is good for men, too.
17
55142
2829
پزشکی منطبق بر جنسیت
برای مردان هم خوب است.
برای مردان هم خوب است.
01:10
But you bring to a crisis
the person you already are,
the person you already are,
18
58325
4753
اما خودت را به چالش میکشی،
01:15
including the, yes, momentum
that you've learned to invoke
that you've learned to invoke
19
63102
3873
همراه با میلت به «بله گویی»
که یاد گرفته ای تا التماس کنی
که یاد گرفته ای تا التماس کنی
01:18
through passionate caring
and through action,
and through action,
20
66999
3309
از راه توجه های احساسی و در کارهایت،
01:22
both of which require
but also create energy.
but also create energy.
21
70332
4368
و هر دو در حالی که به انرژی نیاز دارند
مولد انرژی هستند.
مولد انرژی هستند.
01:27
So as an activist, I began working
with the Parkinson's Disease Foundation --
with the Parkinson's Disease Foundation --
22
75470
4286
بنابراین به عنوان فعال حقوق زنان، کار خود
را با بنیاد بیماری پارکینسون آغاز کردم --
را با بنیاد بیماری پارکینسون آغاز کردم --
01:31
that's pdf.org --
23
79780
2181
که همان PDF.org است --
01:33
to create a major initiative to put women
on the Parkinson's disease map.
on the Parkinson's disease map.
24
81985
6739
تا حرکتی برای تعیین جایگاه زنان در مسیر
مقابله با بیماری پارکینسون ایجاد کنم.
مقابله با بیماری پارکینسون ایجاد کنم.
01:41
And as a poet, I began working
with this subject matter,
with this subject matter,
25
89819
3225
و به عنوان یک شاعر، کارم را
با عنوان این موضوع شروع کردم،
با عنوان این موضوع شروع کردم،
01:45
finding it tragic, hilarious,
sometimes even joyful.
sometimes even joyful.
26
93068
4724
که برای من غم انگیز، مضحک،
و گاهی حتی شادی بخش بود.
و گاهی حتی شادی بخش بود.
01:50
I do not feel diminished by Parkinson's;
27
98136
2587
من با پارکینسون احساس نقصان نمی کنم؛
01:52
I feel distilled by it,
28
100747
2625
احساس می کنم عصاره ام را می گیرد،
01:55
and I actually very much
like the woman I'm distilling into.
like the woman I'm distilling into.
29
103396
4438
و من واقعا به زنی که قطره قطره به آن
تبدیل میشوم علاقه مندم.
تبدیل میشوم علاقه مندم.
02:01
"No Signs of Struggle"
30
109528
1901
«هیچ نشانی از تقلا نیست»
02:04
Growing small requires enormity of will:
31
112569
4050
کوچک شدن نیازمند پررویی است:
02:08
just sitting still
in the doctor's waiting room
in the doctor's waiting room
32
116643
2588
آرام منتظر شدن در اتاق انتظار پزشک
02:11
watching the future shuffle in and out,
33
119255
3586
و تماشای آینده ای که می آید و می رود،
02:14
watching it stoop; stare at you
34
122865
2743
می بینی که خم میشود؛ به تو خیره است
02:17
while you try not to look.
35
125632
1962
در حالی که تو چشم از او میگردانی.
02:20
Rare is an exchange:
36
128213
1643
کمیابی یک معامله است:
02:21
a smile of brief, wry recognition.
37
129880
3143
لبخندی کوتاه، تاییدی کنایه آمیز.
02:25
You are the new kid on the block.
38
133917
1799
تو در این محله کودکی تازه واردی.
02:28
Everyone here was you once.
39
136192
2160
هر کسی اینجا زمانی خود تو بوده.
02:30
You are still learning that growing small
requires a largeness of spirit
requires a largeness of spirit
40
138791
4207
و تو هنوز میآموزی که کوچک شدن نیازمند
بزرگی روح است.
بزرگی روح است.
02:35
you can't fit into yet:
41
143022
2459
هنوز با محیط منطبق نشده ای:
02:37
acceptance of irritating help
from those who love you;
from those who love you;
42
145505
3949
پذیرفتن کمکی آزار دهنده از کسانی که
دوستت دارند؛
دوستت دارند؛
02:41
giving way and over, but not up.
43
149478
3084
کنار رفتن و رها کردن، اما نه تسلیم شدن.
02:45
You've swallowed hard the contents
of the "Drink Me" bottle,
of the "Drink Me" bottle,
44
153494
3228
به سختی محتویات بطری "مرا بنوش" را
سر کشیدهای،
سر کشیدهای،
02:48
and felt yourself shrink.
45
156746
2185
و کوچک شدن خود را احساس کردهای.
02:51
Now, familiar furniture looms,
46
159576
2743
اکنون، اثاثیه آشنا محو می شوند،
02:54
floors tilt, and doorknobs yield only
when wrestled round with both hands.
when wrestled round with both hands.
47
162343
4786
کف اتاق کج شده و دستگیره در را تنها
با تلاش دو دست میچرخانی.
با تلاش دو دست میچرخانی.
02:59
It demands colossal patience,
all this growing small:
all this growing small:
48
167685
4870
این کوچک شدن نیاز به صبری عظیم دارد:
03:04
your diminished sleep at night,
49
172579
1896
خواب کوتاه شبانهات،
03:06
your handwriting, your voice, your height.
50
174499
3429
دست خط ، صدا و قدت.
03:10
You are more the incredible
shrinking woman
shrinking woman
51
178668
3225
بیشتر به یک زن بسیار کوچک شباهت داری
03:13
than the Buddhist mystic,
serene, making do with less.
serene, making do with less.
52
181917
3923
تا یک عارف بودایی، که بی سر و صدا
با کم میسازد.
با کم میسازد.
03:17
Less is not always more.
53
185864
2781
کم همیشه بیش نیست.
03:21
Yet in this emptying space,
space glimmers,
space glimmers,
54
189560
4580
اما در این فضای در حال خالی شدن،
کورسویی از فضا،
کورسویی از فضا،
03:26
becoming visible.
55
194164
1634
در حال نمایان شدن است.
03:28
Here is a place behind the eyes
of those accustomed
of those accustomed
56
196115
3359
اینجا در پس دو چشم آنهایی که عادت کرده اند
03:31
by what some would call diminishment.
57
199498
3269
فضایی است که بعضی آن را خوار شدن مینامند.
03:35
It is a place of merciless poetry,
58
203468
3675
این، مکانی است برای اشعار بی ترحم،
03:39
a gift of presence previously ignored,
59
207167
3319
تحفه برای وجودی
که قبلا نادیده گرفته شده،
که قبلا نادیده گرفته شده،
03:42
drowned in the daily clutter.
60
210510
2069
که در غوغای روزمره غرق شده است.
03:45
Here every gesture needs intention,
61
213357
3081
اینجا هر حرکتی نیازمند قصدی است،
03:48
is alive with consciousness.
62
216462
2006
و زنده به آگاهی است.
03:50
Nothing is automatic.
63
218886
1460
هیچ چیز خودکار نیست.
03:53
You can spot it
in the provocation of a button,
in the provocation of a button,
64
221192
3469
می توانی آن را در فشار دادن
یک کلید مشاهده کنی،
یک کلید مشاهده کنی،
03:56
an arm poking at a sleeve,
65
224685
2213
بازویی که آستین را می کشد،
03:58
a balancing act at a night-time curb
while negotiating the dark.
while negotiating the dark.
66
226922
4349
تعادلی سخت در محدوده شب
وقتی که در تاریکی تقلا می کنی
وقتی که در تاریکی تقلا می کنی
04:04
Feats of such modest valor,
67
232133
3034
شاهکاری از شجاعت و تواضع،
04:07
who would suspect them to be exercises
in an intimate, fierce discipline,
in an intimate, fierce discipline,
68
235191
5304
که شک دارد آیا آنها صمیمانه
انضباطی سخت را تمرین می کنند،
انضباطی سخت را تمرین می کنند،
04:12
a metaphysics of being relentlessly aware?
69
240519
3301
آیا وجود ماورائی آگاهی خستگی ناپذیری دارد؟
04:16
Such understated power here,
70
244667
2785
چه توانی اینجا نادیده گرفته شده،
04:19
in these tottering dancers
who exert stupendous effort
who exert stupendous effort
71
247476
4288
این رقصندگان لرزانی
که تلاش شکفت انگیزی می کنند
که تلاش شکفت انگیزی می کنند
04:23
on tasks most view as insignificant.
72
251788
3086
برای کارهایی که بی ارزش انگاشته می شود.
04:27
Such quiet beauty here, in these,
73
255572
3341
چه زیبایی پنهانی اینجاست، در اینها،
04:30
my soft-voiced, stiff-limbed people;
74
258937
4273
آدمهای صدا مخملی و افلیج من؛
04:35
such resolve masked by each placid face.
75
263234
3698
که ماسکی از متانت بر چهره دارید.
04:39
There is immensity required
in growing small,
in growing small,
76
267937
4593
برای کوچک شدن به عظمت لازم است،
04:44
so bent on such unbending grace.
77
272554
3011
پس خم شو در برابر چنین ایستادگی زیبایی.
04:48
(Applause)
78
276020
6299
(تشویق حضار)
04:54
Thank you.
79
282343
1578
متشکرم.
04:55
This one is called
"On Donating My Brain to Science."
"On Donating My Brain to Science."
80
283945
3183
این یکی "در اهدای مغزم به دانش"
نام دارد.
نام دارد.
04:59
(Laughter)
81
287152
1192
( خنده حضار)
05:01
Not a problem.
82
289058
1196
ممنونم.
05:03
Skip over all the pages
reassuring religious people.
reassuring religious people.
83
291349
3513
ورق هایی که خیال مومنین را
راحت می کنن را رها کن.
راحت می کنن را رها کن.
05:07
Already a universal donor:
kidneys, corneas, liver, lungs,
kidneys, corneas, liver, lungs,
84
295280
3756
خونت را به همه اهدا می کنی:
کلیه ها، قرنیه چشمها، کبد، ششها،
کلیه ها، قرنیه چشمها، کبد، ششها،
05:11
tissue, heart, veins, whatever.
85
299060
2222
بافت، قلب، رگ، همه چیز را.
05:14
Odd that the modest brain never
imagined its unique value in research,
imagined its unique value in research,
86
302097
5478
عجیب است که این مغز متواضع هیچوقت
ارزش بی همتایش را در تحقیق نمی دانست
ارزش بی همتایش را در تحقیق نمی دانست
05:19
maybe saving someone else from what it is
they're not quite sure I have.
they're not quite sure I have.
87
307599
4314
شاید نجات کسی دیگر از آنچه هست
گرچه مطمئن نیستند که می توانم.
گرچه مطمئن نیستند که می توانم.
05:23
Flattering, that.
88
311937
1233
از خودم تعریف کردم.
05:25
So fill in the forms,
89
313673
2145
پس فرم ها را پر می کنی،
05:27
drill through the answers,
90
315842
1859
و پاسخ ها را می کاوی،
05:29
trill out a blithe spirit.
91
317725
1963
حیران از این روح شاد.
05:32
And slice me, dice me,
spread me on your slides.
spread me on your slides.
92
320021
3979
و تکه تکه ام کن، ببرم،
و روی صفحه پخشم کن.
و روی صفحه پخشم کن.
05:36
Find what I'm trying to tell you.
93
324703
1963
ببین که چه می خواهم به تو بگویم.
05:38
Earn me, learn me, scan me,
squint through your lens.
squint through your lens.
94
326994
4997
به دستم آور، یادم بگیر، مرورم کن،
زیر ذره بین، چشمانت را تنگ کن،
زیر ذره بین، چشمانت را تنگ کن،
05:44
Uncover what I'd hint at if I could.
95
332015
2679
اگر توانسته ام اشاره ای کنم
آن را آشکار کن.
آن را آشکار کن.
05:46
Be my guest, do your best,
harvest me, track the clues.
harvest me, track the clues.
96
334718
4464
لطفا تلاشت را بکن،
خرمن مرا درو کن، نشانه ها را ندبال کن.
خرمن مرا درو کن، نشانه ها را ندبال کن.
05:51
This was a good brain while alive.
97
339206
2474
مغر خوبی بودم در زندگی.
05:53
This was a brain that paid its dues.
98
341704
2356
این مغزتعهداتش را انجام داده.
05:56
So slice me, dice me,
smear me on your slides,
smear me on your slides,
99
344084
4891
تکه تکه ام کن، ببرم،
و روی صفحه پخشم کن.
و روی صفحه پخشم کن.
06:00
stain me, explain me, drain me like a cup.
100
348999
3521
رنگم کن، توضیحم بده،
از ساغرم بنوش.
از ساغرم بنوش.
06:04
Share me, hear me:
101
352544
2076
به اشتراکم بگذار، مرا بشنو:
06:06
I want to be used
I want to be used
I want to be used
102
354644
2600
به کارم بگیر
به کارم بگیر
به کارم بگیر
06:09
I want to be used
up.
up.
103
357268
2046
می خواهم همبسترم شوی.
06:12
(Applause)
104
360395
2538
(تشویق حضار)
06:19
(Applause ends)
105
367435
1825
( پایان تشویق)
06:21
And this one's called "The Ghost Light."
106
369669
2862
و این یکی را « نور جان» نامیده ام.
06:26
Lit from within is the sole secure way
107
374229
3550
تابیدن از درون، تنها راه امنی است
06:29
to traverse dark matter.
108
377803
1994
تا از ماده تاریک عبور کنی.
06:32
Some life forms -- certain mushrooms,
snails, jellyfish, worms --
snails, jellyfish, worms --
109
380424
4997
برخی اشکال حیات -- نوعی از قارچ ها ،
حلزون ها، عروس دریایی، کرم ها --
حلزون ها، عروس دریایی، کرم ها --
06:37
glow bioluminescent,
110
385445
2272
شب تابند،
06:39
and people as well;
111
387741
1769
و آدمها هم همینطور؛
06:41
we emit infra-red light
from our most lucent selves.
from our most lucent selves.
112
389534
4252
ما نور فرو سرخ می تابیم
از درون مشعشع مان.
از درون مشعشع مان.
06:46
Our tragedy is we can't see it.
113
394676
2926
و مصیبت این است که خود نمی بینیم.
06:50
We see by reflecting.
114
398406
1852
ما انعکاس را می بینیم.
06:52
We need biofluorescence
to show our true colors.
to show our true colors.
115
400972
3729
ما زیست تابش را می خواهیم
تا رنگ های واقعی مان را نشان دهیم.
تا رنگ های واقعی مان را نشان دهیم.
06:57
External illumination can distort, though.
116
405400
3103
زیرا، روشنایی بیرونی آن را عوض می کند.
07:00
When gravity bends light,
117
408527
2002
وقتی جاذبه نور را منحرف می کند،
07:02
huge galaxy clusters
can act as telescopes,
can act as telescopes,
118
410553
3609
کهکشان های غول آسا
مثل تلسکوپ می مانند،
مثل تلسکوپ می مانند،
07:06
elongating background images
of star systems to faint arcs --
of star systems to faint arcs --
119
414186
5177
تصویر های پشتشان را مانند
کمان های کم نور، دراز می کنند --
کمان های کم نور، دراز می کنند --
07:11
a lensing effect
120
419387
1154
اثر بزرگنمایی
07:12
like viewing distant street lamps
through a glass of wine.
through a glass of wine.
121
420565
3943
مانند دیدن نور کم چراغ های خیابان
از میان لیوانی شراب.
از میان لیوانی شراب.
07:17
A glass of wine or two now makes me weave
122
425535
2707
با یکی دو لیوان شراب راهم را می یابم
07:20
as if acting the drunkard's part;
123
428266
2862
انگار نقشی مستانه بازی می کنم؛
07:23
as if, besotted with unrequited love
124
431152
3346
انگار، مسحور عشقی یک سویه ام
07:26
for the dynamic Turner canvasses
spied out by the Hubble,
spied out by the Hubble,
125
434522
4085
زنده مثل نقاشی های «ترنر»
که تلسکوپ هابل در اطراف کاویده،
که تلسکوپ هابل در اطراف کاویده،
07:30
I could lurch down a city street set
126
438631
2281
می توانم در خیابان های شهر تلو تلو بخورم
07:32
without provoking
every pedestrian walk-on stare.
every pedestrian walk-on stare.
127
440936
3919
بدون آنکه عابرانی که خیره می شوند
را عصبی کنم.
را عصبی کنم.
07:37
Stare as long as you need to.
128
445924
2000
هر قدر می خواهی خیره شو.
07:40
If you think about it, walking,
even standing, is illogical --
even standing, is illogical --
129
448442
5399
اگر بیاندیشی، راه رفتن،
حتی ایستادن، غیر منطقی است --
حتی ایستادن، غیر منطقی است --
07:45
such tiny things, feet! --
130
453865
1976
این چیز های کوچک، پاها! --
07:47
(Laughter)
131
455865
1917
( خنده حضار )
07:49
especially when one's body
is not al dente anymore.
is not al dente anymore.
132
457806
3911
مخصوصا وقتی
بدن یک نفر دیگر خام نیست.
بدن یک نفر دیگر خام نیست.
07:53
(Laughter)
133
461741
3586
( خنده حضار )
07:57
Besides, creature of extremes and excess,
134
465729
3122
به علاوه، مخلوق افراط و بیش خواهی،
08:00
I've always thought Apollo
beautiful but boring,
beautiful but boring,
135
468875
3036
همیشه فکر می کردم
آپولو زیبا و کسل کننده است،
آپولو زیبا و کسل کننده است،
08:03
and a bit of a dumb blonde.
136
471935
1984
و کمی هم دست و پا چلفتی.
08:06
Dionysians don't do balance.
137
474771
2977
آدمهای احساساتی متعادل نیستند.
08:10
Balance, in other words,
has never been my strong point.
has never been my strong point.
138
478923
3651
تعادل، به معنی دیگر،
نقطه قوتم نبوده.
نقطه قوتم نبوده.
08:15
But I digress.
139
483104
1168
اما از موضوع منحرف شدم.
08:16
More and more these days,
140
484296
1215
که این روزها بیشتر و بیشتر می شود،
08:17
digression seems
the most direct route through
the most direct route through
141
485535
2998
انحراف به نظر، مستقیم ترین مسیر است
08:20
from where I've lost or found myself
142
488557
2077
از جایی که خود را گم یا پیدا کرده ام
08:22
out of place, mind, turn, time.
143
490658
3691
جدای از محل، فکر، نوبت و زمان.
08:27
Place your foot just so,
mind how you turn:
mind how you turn:
144
495222
4336
پایت را اینطوری بگذار،
به چرخیدنت توجه کن:
به چرخیدنت توجه کن:
08:31
too swift a swivel can bring you down.
145
499582
2777
خیلی نرم، یک چرخش باعث افتادنت می شود.
08:35
Take your time ushering the audience out,
146
503206
2928
کمی تامل کن و خود را از مخاطبین خلاص کن،
08:38
saying goodbye to the actors.
147
506158
2032
از بازیگران خداحافظی کن.
08:41
The ghost light
148
509048
1151
نور جان
08:42
is what they call the single bulb
149
510223
1786
چیزی است که به یک لامپ تنها
08:44
hanging above the bare stage
in an empty theater.
in an empty theater.
150
512033
3601
که از سقف صحنه لخت
تئاترر خالی آویزان است می گویند.
تئاترر خالی آویزان است می گویند.
08:48
In the empty theater of such a night,
151
516655
2313
در تئاتر خالی چنین شبی،
08:50
waking to meet no external radiance,
152
518992
3818
راه می روی تا درخششی بیرونی را نبینی،
08:54
this is the final struggle left to win,
153
522834
3192
این آخرین مبارزه برای پیروزی است،
08:58
this the sole beacon
to beckon the darkness in
to beckon the darkness in
154
526050
3235
این، تنها چراغ راهی است
که به تاریکی درون اشاره می کند
که به تاریکی درون اشاره می کند
09:01
and let the rest begin,
155
529309
2645
و بگذار مابقی شروع شود،
09:03
this the lens through which at last
to see both Self and Other
to see both Self and Other
156
531978
4953
این ذره بینی است که ازمیانش
خود و دیگران را می بینی
خود و دیگران را می بینی
09:08
arrayed with the bright stain
of original sin:
of original sin:
157
536955
4620
آراسته با لکه ای درخشان از گناه آغازین:
09:13
lit from within.
158
541599
1452
از درون بتاب.
09:16
(Applause)
159
544870
6955
( تشویق حضار)
09:24
And this is the last one.
160
552725
1382
و این آخری است.
09:26
"This Dark Hour"
161
554639
1464
« این ساعت تاریک»
09:29
Late summer, 4 A.M.
162
557513
2515
۴ صبح، آخر تابستان
09:32
The rain slows to a stop,
163
560674
2346
باران دارد قطع می شود،
09:35
dripping still from the broad leaves
164
563044
2248
هنوز قطره، قطره از برگ های پهن
09:37
of blue hostas unseen
in the garden's dark.
in the garden's dark.
165
565316
3187
هستاس آبی که در باغ دیده نمی شود می چکد،
09:41
Barefoot, careful
on the slick slate slabs,
on the slick slate slabs,
166
569259
3694
پا برهنه، با دقت
روی سنگ های نرم و صاف،
روی سنگ های نرم و صاف،
09:44
I need no light, I know the way,
167
572977
3283
نیازی به نور ندارم، راه را می دانم،
09:48
stoop by the mint bed,
168
576284
1879
روی تختی از نعنا خم شده ام،
09:50
scoop a fistful of moist earth,
169
578187
2805
مشتی از خاک مرطوب زمین،
09:53
then grope for a chair,
170
581016
1708
با دست بدنبال یک صندلی ام،
09:54
spread a shawl, and sit,
171
582748
2654
شالی پهن می کنم و می نشینم،
09:57
breathing in the wet green August air.
172
585426
3758
هوای سبز و مرطوب شهریور را تنفس می کنم.
10:02
This is the small, still hour
173
590240
2990
این ساعتی کوتاه و خلوت است
10:05
before the newspaper
lands in the vestibule like a grenade,
lands in the vestibule like a grenade,
174
593254
3814
قبل از آنکه روزنامه
مانند نارنجکی در راهرو فرو افتد،
مانند نارنجکی در راهرو فرو افتد،
10:09
the phone shrills, the computer screen
blinks and glares awake.
blinks and glares awake.
175
597092
4571
تلفن جیغ زند و صفحه کامپیوتر
چشمک زند و روشن شود.
چشمک زند و روشن شود.
10:14
There is this hour:
176
602643
2180
در این ساعت:
10:16
poem in my head, soil in my hand:
177
604847
3976
شعری در سر، خاکی در دست:
10:20
unnamable fullness.
178
608847
1946
سرشار از چیزی بی نام.
10:23
This hour, when blood of my blood
179
611662
2583
این ساعت، وقتی که خون خونم
10:26
bone of bone, child grown
to manhood now --
to manhood now --
180
614269
4032
استخوان استخوانم،
کودکی که اکنون مرد شده --
کودکی که اکنون مرد شده --
10:30
stranger, intimate,
not distant but apart --
not distant but apart --
181
618325
5464
غریبه، صمیمی،
نه دور اما جدا --
نه دور اما جدا --
10:35
lies safe, off dreaming melodies
182
623813
3734
آرام گرفته، بدون ترانه هایی در رویا
10:39
while love sleeps, safe, in his arms.
183
627571
3529
وقتی که عشق ، آرام
درمیان بازوانش خوابیده.
درمیان بازوانش خوابیده.
10:43
To have come to this place,
184
631735
2605
تا به اینجا بیاید،
10:46
lived to this moment:
185
634364
2091
در این لحظه زندگی کرده:
10:48
immeasurable lightness.
186
636479
2115
سبکی بی حد.
10:51
The density of black starts to blur umber.
187
639392
2921
تراکم ستارگان تاریک به رنگ عقیق تیره.
10:54
Tentative, a cardinal's coloratura,
188
642789
2978
یک اپرای کاردینال تجربی،
10:57
then the mourning dove's elegy.
189
645791
2011
و بعد مرثیه ای برای کبوتر صبح.
11:00
Sable glimmers toward grey;
190
648390
2390
سیاهی به خاکستری سوسو می زند؛
11:02
objects emerge, trailing shadows;
191
650804
3168
اشیاء پدیدار می شوند، با سایه هایی در پی؛
11:05
night ages toward day.
192
653996
1975
شب پیربه سوی روشنایی می رود.
11:08
The city stirs.
193
656540
1466
و شهر به جنبش می آید.
11:10
There will be other dawns,
nights, gaudy noons.
nights, gaudy noons.
194
658958
3900
و سحر ها و شب ها، ظهر های توخالی
دیگری خواهد بود.
دیگری خواهد بود.
11:15
Likely, I'll lose my way.
195
663460
1957
احتمالا راهم را گم می کنم.
11:17
There will be stumbling, falling,
196
665860
2412
لغزش و سقوطی خواهد بود،
11:20
cursing the dark.
197
668296
1241
لعنتی در تاریکی.
11:22
Whatever comes,
198
670490
1620
هر چه بیاید،
11:24
there was this hour when nothing mattered,
199
672134
3947
در این ساعت هیچ چیز مهم نبود،
11:28
all was unbearably dear.
200
676105
2681
همه اش بی تابانه عزیز است.
11:31
And when I'm done with daylights,
201
679890
2226
و وقتی روزهای روشن را رها کردم،
11:34
should those who loved me
grieve too long a while,
grieve too long a while,
202
682140
4961
آنهایی که دوستم داشتند
هر از چندی سوگواری میکنند،
هر از چندی سوگواری میکنند،
11:39
let them remember that I had this hour --
203
687125
3229
بگذار یادشان باشد
که این زمان ساعت من بود --
که این زمان ساعت من بود --
11:42
this dark, perfect hour --
204
690378
3608
این ساعت تاریک، عالی --
11:46
and smile.
205
694010
1402
و بخند.
11:48
Thank you.
206
696418
1154
متشکرم.
11:49
(Applause)
207
697596
6352
( تشویق حضار)
ABOUT THE SPEAKER
Robin Morgan - Poet and activistThe former editor-in-chief of Ms., Robin Morgan published the classic "Sisterhood Is Powerful" anthologies.
Why you should listen
Poet, author, editor and activist Robin Morgan has published more than 20 books, including the Sisterhood Is Powerful anthologies, the best-selling The Demon Lover: The Roots of Terrorism, and six books of poetry. The recipient of the National Endowment for the Arts Prize (Poetry) and other honors, and the former editor-in-chief of Ms., she cofounded (with Simone de Beauvoir) the Sisterhood Is Global Institute and cofounded (with Jane Fonda and Gloria Steinem) the Women's Media Center.
She hosts Women's Media Center Live with Robin Morgan, a nationally syndicated radio program with a global audience on iTunes and www.WMCLive.com. Her just-finished book, Dark Matter: New Poems, is due out in 2016.
Robin Morgan | Speaker | TED.com