ABOUT THE SPEAKER
Adam Foss - Juvenile justice reformer
By shifting his focus from incarceration to transforming lives, Adam Foss is reinventing the role of the criminal prosecutor.

Why you should listen

As Assistant District Attorney in the Juvenile Division of Suffolk County, Adam Foss has become one of Boston's leading voices for compassion in criminal justice. Recognizing that prosecutors have a unique opportunity to intervene in offender's lives, Foss co-founded the Roxbury CHOICE Program, a collaborative effort between defendants, the court, the probation department, and the D.A. to recast probation as a transformative experience rather than a punitive process.

In addition to his work with the DA's office, Foss is the founder of the SCDAO Reading Program, a project designed to bridge the achievement gap of area elementary school students.

More profile about the speaker
Adam Foss | Speaker | TED.com
TED2016

Adam Foss: A prosecutor's vision for a better justice system

آدام فاس: نظام قضایی بهتر از دید یک دادستان

Filmed:
2,287,171 views

زمانی که یک کودک مرتکب جرمی می‌شود، نظام قضایی آمریکا یک گزینه دارد: پیگرد قانونی با اشد مجازات. یا این که می‌تواند یک قدم برگردد و بپرسد آیا تشکیل پرونده کیفری برای افراد جوان، همیشه کار درستی است. آدام فاس، دادستان یکی از شعب دادگستری شهر بوستون، در این سخنرانی پویا، نظر خود را درباره اصلاح نظام قضایی می‌گوید تا قهر با فرصت جایگزین شود و زندگی افراد به جای خراب شدن به نحو بهتری تغییر یابد.
- Juvenile justice reformer
By shifting his focus from incarceration to transforming lives, Adam Foss is reinventing the role of the criminal prosecutor. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
The followingذیل are my opinionsنظرات,
0
777
1885
این‌‌ها نظرات من است
00:14
and do not reflectمنعکس کننده
the opinionsنظرات or policiesسیاست های
1
2686
2007
و بازتاب نظرات یا سیاست‌های
00:16
of any particularخاص prosecutor'sدادستان officeدفتر.
2
4717
1984
هیچ دفتر دادستانی خاصی نیست.
00:18
(Laughterخنده)
3
6725
1344
(خنده)
00:21
I am a prosecutorدادستان.
4
9452
1670
من یک دادستان هستم،
00:23
I believe in lawقانون and orderسفارش.
5
11146
1546
و به قانون و نظم اعتقاد دارم.
00:24
I am the adoptedتصویب شد sonفرزند پسر of a policeپلیس officerافسر,
a Marineدریایی and a hairdresserآرایشگر.
6
12716
3645
من فرزند خوانده یک افسر پلیس،
تفنگدار دریایی و آرایشگر هستم.
00:29
I believe in accountabilityمسئوليت
7
17139
2940
من به مسئولیت پذیر بودن اعتقاد دارم
00:32
and that we should all be safeبی خطر
in our communitiesجوامع.
8
20103
3715
و‌ این که همه ما باید
در جوامع خود احساس امنیت کنیم.
00:36
I love my jobکار
9
24145
2318
من عاشق شغل خود هستم
00:38
and the people that do it.
10
26487
1465
و افرادی که انجامش می‌‌دهند.
00:40
I just think that it's our responsibilityمسئوليت
11
28500
1974
به عقیده من وظیفه ما‌ این است
00:42
to do it better.
12
30498
1166
که بهتر انجامش بدهیم.
00:45
By a showنشان بده of handsدست ها,
13
33213
2049
با دست نشان دهید،
00:47
how manyبسیاری of you, by the ageسن of 25,
14
35286
2714
چند نفر از شما، قبل از ۲۵ سالگی،
00:50
had eitherیا actedعمل کرد up in schoolمدرسه,
15
38024
1864
در مدرسه رفتار بدی داشتید،
00:51
wentرفتی somewhereجایی you were
specificallyبه طور مشخص told to stayاقامت کردن out of,
16
39912
2739
یا جایی رفتید که به طور خاص
به شما گفته بودند نباید بروید،
00:54
or drankنوشید alcoholالکل before your legalقانونی ageسن?
17
42675
3212
یا قبل از سن قانونی الکل مصرف کردید؟
00:58
(Laughterخنده)
18
46409
1381
(خنده)
00:59
All right.
19
47814
1150
بسیار خوب.
01:01
How manyبسیاری of you shopliftedفروشگاه لپ تاپ,
20
49520
2239
چند نفرتان تا به حال
از مغازه چیزی بلند کردید،
01:03
triedتلاش کرد an illegalغیر مجاز drugدارو
21
51783
2000
یا مواد مخدر امتحان کردید
01:05
or got into a physicalفیزیکی fightمبارزه کردن --
22
53807
1679
یا کتک کاری راه انداختید --
01:07
yes, even with a siblingخواهر و برادر?
23
55510
1439
بله، حتی با خواهر یا برادرتان؟
01:10
Now, how manyبسیاری of you
ever spentصرف شده one day in jailزندان
24
58659
3941
کدام یک از شما، حتی یک روز را به خاطر
آن تصمیم‌ها در زندان گذراندید؟
01:14
for any of those decisionsتصمیمات?
25
62624
1795
چند نفر از شما
که امروز‌ اینجا نشستید
01:21
How manyبسیاری of you sittingنشسته here todayامروز
26
69809
1634
01:23
think that you're a dangerخطر to societyجامعه
27
71467
1811
فکر می‌‌کنید برای جامعه خطرناک هستید
01:25
or should be definedتعریف شده است by those actionsاقدامات
of youthfulجوان بودن indiscretionناامیدی?
28
73302
3320
یا با توجه به آن کارها
مشمول تعریف جوان بی‌خرد هستید؟
01:29
(Laughterخنده)
29
77907
1393
(خنده)
01:32
Pointنقطه takenگرفته شده.
30
80185
1649
نکته را گرفتید.
01:35
When we talk about
criminalجنایی justiceعدالت reformاصلاحات,
31
83504
2305
وقتی از اصلاح عدالت کیفری
حرف می‌‌زنیم،
01:37
we oftenغالبا focusتمرکز on a fewتعداد کمی things,
32
85833
2522
اغلب منظور ما چند چیز است،
01:40
and that's what I want
to talk to you about todayامروز.
33
88379
4086
و‌ این چیزی است که امروز
می‌خواهم درباره‌اش صحبت کنم.
01:44
But first I'm going to --
sinceاز آنجا که you sharedبه اشتراک گذاشته شده with me,
34
92783
2387
اما اول می‌‌خواهم --
چون شما اعتراف کردید
01:47
I'm going to give you
a confessionاعتراف on my partبخشی.
35
95194
2167
من هم می‌‌خواهم اعتراف کنم.
01:49
I wentرفتی to lawقانون schoolمدرسه
36
97385
1404
من به مدرسه حقوق رفتم
01:50
to make moneyپول.
37
98813
1269
تا پول در بیاورم.
01:52
I had no interestعلاقه
in beingبودن a publicعمومی servantخدمتگزار,
38
100725
2071
اصلاً دوست نداشتم
مستخدم دولت باشم.
01:54
I had no interestعلاقه in criminalجنایی lawقانون,
39
102820
1687
به قانون کیفری هیچ علاقه‌ای نداشتم،
01:56
and I definitelyقطعا didn't think
that I would ever be a prosecutorدادستان.
40
104531
3530
و به هیچ عنوان فکر نمی‌کردم
که ممکن است روزی دادستان شوم.
02:00
Nearنزدیک the endپایان of my first yearسال
of lawقانون schoolمدرسه, I got an internshipکارآموزی
41
108888
3006
در اواخر سال اول مدرسه حقوق،
02:03
in the Roxburyروکسبوری Divisionبخش
of Bostonبوستون Municipalشهرداری Courtدادگاه.
42
111918
2979
به عنوان کارورز درشعبه راکسبری
دادگاه مدنی بوستون مشغول شدم.
02:06
I knewمی دانست of Roxburyروکسبوری as an impoverishedفقیر
neighborhoodمحله in Bostonبوستون,
43
114921
3520
من راکسبری را به عنوان
حومه فقیرنشین بوستون می‌‌شناختم،
02:10
plaguedگرفتار by gunاسلحه violenceخشونت and drugدارو crimeجرم.
44
118465
3592
پر از خشونت مسلحانه و جرائم مواد مخدر.
02:15
My life and my legalقانونی careerحرفه changedتغییر کرد
the first day of that internshipکارآموزی.
45
123835
4777
در اولین روز آن کارورزی،
زندگی شخصی و حرفه‌ای من عوض شد.
02:21
I walkedراه می رفت into a courtroomدادگاه,
and I saw an auditoriumسالن اجتماعات of people
46
129973
3922
وارد یکی از اتاق‌های دادرسی شدم
و هیئت منصفه را دیدم
02:25
who, one by one, would approachرویکرد
the frontجلوی of that courtroomدادگاه
47
133919
2833
که به نوبت جلو می‌‌رفتند
تا دو کلمه بگویند و تنها دو کلمه:
02:28
to say two wordsکلمات and two wordsکلمات only:
48
136776
1736
"بی‌گناه."
02:30
"Not guiltyگناهکار."
49
138536
1150
02:32
They were predominatelyعمدتا blackسیاه and brownرنگ قهوه ای.
50
140352
2259
عمدتاً سیاه و قهوه‌ای بودند.
02:36
And then a judgeقاضی, a defenseدفاع
attorneyوکیل and a prosecutorدادستان
51
144152
2510
و بعد یک قاضی، یک وکیل مدافع،
و یک دادستان،
02:38
would make life-alteringتغییر زندگی decisionsتصمیمات
about that personفرد withoutبدون theirخودشان inputورودی.
52
146686
3735
بدون دخالت آن‌ها، درباره یک نفر
تصمیم‌های حیاتی می‌‌گرفتند.
02:43
They were predominatelyعمدتا whiteسفید.
53
151571
1710
آن‌‌ها عمدتاً سفید بودند.
02:47
As eachهر یک personفرد, one by one,
approachedنزدیک شدم the frontجلوی of that courtroomدادگاه,
54
155230
3163
و هریک به نوبت،
جلو می‌‌رفتند،
02:50
I couldn'tنمی توانستم stop but think:
55
158417
1578
و ناخودآگاه به فکر من رسید:
02:52
How did they get here?
56
160019
1151
چطور به اینجا رسیدند؟
02:53
I wanted to know theirخودشان storiesداستان ها.
57
161194
1714
می‌خواستم داستان آن‌‌ها را بدانم.
02:55
And as the prosecutorدادستان
readخواندن the factsحقایق of eachهر یک caseمورد,
58
163773
3100
و به عنوان دادستانی که
حقایق همه پرونده‌‌ها را می‌خواند،
02:59
I was thinkingفكر كردن to myselfخودم,
59
167762
1763
با خود فکر می‌‌کردم،
03:01
we could have predictedپیش بینی شده that.
60
169549
1745
می‌توانیم پیش‌بینی کنیم
03:04
That seemsبه نظر می رسد so preventableقابل پیشگیری است...
61
172099
1751
قابل پیشگیری به نظر می‌‌رسد.
03:07
not because I was an expertکارشناس
in criminalجنایی lawقانون,
62
175575
2159
نه به این دلیل که به قانون جزا وارد بودم،
03:09
but because it was commonمشترک senseاحساس.
63
177758
2047
بلکه به این دلیل که عقل سلیم می‌‌گفت.
03:13
Over the courseدوره of the internshipکارآموزی,
64
181525
1644
در طول دوره کارورزی،
03:15
I beganآغاز شد to recognizeتشخیص
people in the auditoriumسالن اجتماعات,
65
183193
2154
هیئت منصفه را کم‌کم شناختم،
03:17
not because they were
criminalجنایی mastermindsطراحان
66
185371
2092
نه به این دلیل که صاحبنظر بودند
بلکه به این دلیل که
برای کمک به ما می‌‌آمدند
03:19
but because they were
comingآینده to us for help
67
187487
2000
03:21
and we were sendingدر حال ارسال them out withoutبدون any.
68
189511
2200
و ما آنان را دست خالی بیرون می‌‌کردیم.
03:25
My secondدومین yearسال of lawقانون schoolمدرسه I workedکار کرد
as a paralegalparalegal for a defenseدفاع attorneyوکیل,
69
193774
3579
در سال دوم مدرسه حقوق
به عنوان دستیار نزد یک وکیل کار کردم،
03:29
and in that experienceتجربه I metملاقات کرد manyبسیاری
youngجوان menمردان accusedمتهم of murderآدم کشی.
70
197377
3289
و طی آن تجربه، مردان جوان زیادی
دیدم که متهم به قتل بودند.
03:32
Even in our "worstبدترین," I saw humanانسان storiesداستان ها.
71
200690
3223
حتی در «بدترین» موارد
داستان‌های واقعی انسان را دیدم.
03:36
And they all containedحاوی childhoodدوران کودکی traumaتروما,
72
204642
2876
و همه آن‌‌ها حاوی موارد کودک آزاری،
03:39
victimizationقربانی کردن, povertyفقر, lossاز دست دادن,
73
207542
2236
سوء استفاده، فقر، بی‌سرپرستی،
03:41
disengagementاستقرار from schoolمدرسه,
74
209802
1698
ناسازگاری در مدرسه،
03:43
earlyزود interactionاثر متقابل with the policeپلیس
and the criminalجنایی justiceعدالت systemسیستم,
75
211524
3135
مشکل با پلیس و نظام عدالت کیفری
در سنین پایین بود،
03:46
all leadingمنتهی شدن to a seatصندلی in a courtroomدادگاه.
76
214683
2706
که همگی به یک صندلی
در دادگاه منتهی می‌‌شد.
03:49
Those convictedمحکوم شده of murderآدم کشی
were condemnedمحکوم to dieمرگ in prisonزندان,
77
217862
2990
مرتکبین قتل
محکوم به مرگ در زندان بودند،
03:52
and it was duringدر حین those meetingsجلسات
with those menمردان that I couldn'tنمی توانستم fathomفهمیدن
78
220876
4118
و در جریان آن ملاقات‌ها
با آن مردان بود که به فکرم رسید
03:57
why we would spendخرج کردن so much moneyپول
79
225018
1787
چرا باید ‌این همه پول صرف کنیم
03:58
to keep this one personفرد in jailزندان
for the nextبعد 80 yearsسالها
80
226829
2722
تا‌ این یک نفر را برای ٨٠ سال آینده
در زندان نگاه داریم
وقتی که می‌توانیم آن را برای
آینده سرمایه گذاری کنیم،
04:01
when we could have reinvestedreinvested it up frontجلوی,
81
229575
2007
04:03
and perhapsشاید preventedجلوگیری کرد the wholeکل thing
from happeningاتفاق می افتد in the first placeمحل.
82
231606
3478
و شاید از ابتدا از همه‌ی آن
پیشگیری کنیم.
04:07
(Applauseتشویق و تمجید)
83
235108
4134
(تشویق)
04:12
My thirdسوم yearسال of lawقانون schoolمدرسه,
84
240715
1345
سال سوم مدرسه حقوق،
04:14
I defendedدفاع کرد people accusedمتهم
of smallکوچک streetخیابان crimesجرایم,
85
242084
2628
از متهمین به جرایم
کوچک خیابانی دفاع کردم،
04:16
mostlyاغلب mentallyذهنی illبیمار,
86
244736
1151
بیشتر بیماران ذهنی،
04:17
mostlyاغلب homelessبی خانمان,
87
245911
1151
بیشتر بی‌خانمان‌ها،
04:19
mostlyاغلب drug-addictedمعتاد به مواد مخدر,
88
247086
1151
بیشتر معتادان،
04:20
all in need of help.
89
248261
1303
که همگی نیاز به کمک داشتند.
04:23
They would come to us,
90
251194
1707
پیش ما می‌‌آمدند،
04:24
and we would sendارسال them away
withoutبدون that help.
91
252925
2316
و ما بدون هیچ کمکی
آنان را بیرون می‌‌فرستادیم.
04:28
They were in need of our assistanceمعاونت.
92
256557
2946
آن‌‌ها به کمک ما احتیاج داشتند.
اما ما به آنان کمک نمی‌کردیم.
04:32
But we weren'tنبودند givingدادن them any.
93
260621
2393
04:36
Prosecutedپیگرد قانونی, adjudgedadjudged and defendedدفاع کرد
94
264933
3133
دادستانی، قضاوت، و دفاع‌شده
توسط افرادی که درباره آنان
چیزی نمی‌دانستند.
04:40
by people who knewمی دانست nothing about them.
95
268090
3136
04:44
The staggeringسرسام آور inefficiencyناکارآمدی is what
droveرانندگی کرد me to criminalجنایی justiceعدالت work.
96
272493
3456
ناکارآمدی گیج کننده‌ای که
مرا به کار در دادگاه کیفری کشاند.
04:48
The unfairnessناعادلانه of it all
madeساخته شده me want to be a defenderمدافع.
97
276425
2901
این بی‌عدالتی مرا وادار کرد
یک وکیل مدافع باشم.
04:52
The powerقدرت dynamicپویا
that I cameآمد to understandفهمیدن
98
280382
2984
فهم من از سلسله مراتب قدرت باعث شد
04:56
madeساخته شده me becomeتبدیل شدن به a prosecutorدادستان.
99
284156
1704
بخواهم که یک دادستان باشم.
04:59
I don't want to spendخرج کردن a lot of time
talkingصحبت کردن about the problemمسئله.
100
287383
2931
نمی‌خواهم وقت زیادی را
صرف توضیح مسئله کنم.
05:02
We know the criminalجنایی justiceعدالت
systemسیستم needsنیاز دارد reformاصلاحات,
101
290338
2340
می‌دانیم که نظام عدالت کیفری
نیاز به اصلاح دارد،
05:04
we know there are 2.3 millionمیلیون
people in Americanآمریکایی jailsزندان ها and prisonsزندان,
102
292702
3206
می‌دانیم ٢.٣ میلیون نفر
در زندان‌های آمریکا هستند
05:07
makingساخت us the mostاکثر incarceratedزندانی
nationملت on the planetسیاره.
103
295932
2579
که بیشترین تعداد زندانی
در میان ملل جهان است.
05:10
We know there's anotherیکی دیگر sevenهفت millionمیلیون
people on probationامتحان or paroleرمز عبور,
104
298535
3277
می‌دانیم ٧ میلیون نفر دیگر
عفو یا آزادی مشروط دارند،
05:13
we know that the criminalجنایی justiceعدالت systemسیستم
105
301836
2214
می‌دانیم نظام عدالت کیفری
05:16
disproportionatelyبی پروا affectsتاثیر می گذارد
people of colorرنگ,
106
304074
2008
رفتار ناعادلانه‌ای
با رنگین پوستان دارد،
05:18
particularlyبه خصوص poorفقیر people of colorرنگ.
107
306106
1624
به ویژه فقرای رنگین پوست.
05:19
And we know there are systemسیستم failuresخرابی
happeningاتفاق می افتد everywhereدر همه جا
108
307754
2754
و می‌‌دانیم‌ این نظام
در همه جا نواقصی دارد
05:22
that bringآوردن people to our courtroomsدادگاه ها.
109
310532
1770
که افراد را به دادگاه می‌‌کشاند.
05:24
But what we do not discussبحث و گفتگو
110
312326
1262
اما در‌این باره حرف نمی‌زنیم
05:25
is how ill-equippedمجهز نیست our prosecutorsدادستان
are to receiveدريافت كردن them.
111
313612
2682
که دادستان‌های ما آمادگی
پذیرش آنان را ندارند.
وقتی درباره اصلاح نظام
عدالت کیفری حرف می‌‌زنیم،
05:29
When we talk about
criminalجنایی justiceعدالت reformاصلاحات,
112
317151
2024
05:31
we, as a societyجامعه, focusتمرکز on threeسه things.
113
319199
2307
ما به عنوان جامعه
روی سه چیز تمرکز می‌‌کنیم.
05:33
We complainشكايت كردن, we tweetصدای جیر جیر, we protestاعتراض
114
321530
1812
می‌نالیم، توئیت می‌‌کنیم،
اعتراض می‌‌کنیم
05:35
about the policeپلیس, about sentencingمحکومیت lawsقوانین
115
323366
2129
از دست پلیس، از دست قانون
05:37
and about prisonزندان.
116
325519
1355
و از دست زندان.
05:40
We rarelyبه ندرت, if ever, talk
about the prosecutorدادستان.
117
328031
4265
به ندرت، اگر نه هرگز،
از دادستان حرف می‌‌زنیم.
05:46
In the fallسقوط of 2009,
118
334367
1643
در پاییز ٢٠٠٩،
05:48
a youngجوان man was arrestedبازداشت شد
by the Bostonبوستون Policeپلیس Departmentگروه.
119
336735
3026
مرد جوانی توسط پلیس بوستون
بازداشت شد.
05:51
He was 18 yearsسالها oldقدیمی,
he was Africanآفریقایی Americanآمریکایی
120
339785
2303
او ١٨ سال داشت،
سیاهپوست بود
05:54
and he was a seniorارشد
at a localمحلی publicعمومی schoolمدرسه.
121
342112
2205
و دانش‌آموز سال آخر
یک مدرسه دولتی بود.
05:56
He had his sightsمناظر setتنظیم on collegeکالج
122
344706
1924
نگاهش را به کالج دوخته بود
05:58
but his part-timeپاره وقت, minimum-wageحداقل دستمزد jobکار
wasn'tنبود providingفراهم آوردن the financialمالی opportunityفرصت
123
346654
3724
اما شغل پاره‌وقت و دستمزد کم او،
امکان مالی را که برای
06:02
he neededمورد نیاز است to enrollثبت نام کنید in schoolمدرسه.
124
350402
1490
ثبت نام لازم بود فراهم نمی‌کرد.
06:04
In a seriesسلسله of badبد decisionsتصمیمات,
125
352709
1427
او طی چند تصمیم بد
06:06
he stoleدزدیده شد 30 laptopsلپ تاپ ها from a storeفروشگاه
and soldفروخته شد them on the Internetاینترنت.
126
354160
3605
از مغازه‌ای ٣٠ لپ‌تاپ دزدید
و در ‌اینترنت فروخت.
06:10
This led to his arrestدستگیری
127
358424
1489
این منجر به بازداشت او
06:11
and a criminalجنایی complaintشکایت
of 30 felonyجنایت chargesاتهامات.
128
359937
4256
و صدور ٣٠ فقره
قرار مجرمیت شد.
06:17
The potentialپتانسیل jailزندان time he facedدر مواجهه is what
stressedتاکید کرد Christopherکریستوفر out the mostاکثر.
129
365677
3548
چیزی که کریستوفر بیشتر نگرانی داشت
مدت بازداشت احتمالی بود.
06:21
But what he had little understandingدرك كردن of
130
369249
2094
اما چیزی که نمی‌دانست
06:23
was the impactتأثیر a criminalجنایی recordرکورد
would have on his futureآینده.
131
371367
3310
تأثیر‌ این پرونده جنایی
در آینده او بود.
06:28
I was standingایستاده in arraignmentsاظهارنظرها that day
132
376311
1893
آن روز در قسمت احضاریه‌‌ها بودم
06:30
when Christopher'sکریستوفر caseمورد
cameآمد acrossدر سراسر my deskمیز مطالعه.
133
378228
2096
که پرونده کریستوفر به دستم رسید.
06:32
And at the riskخطر of soundingصدایی
dramaticنمایشی, in that momentلحظه,
134
380348
2516
و شاید به نظر برسد آن
لحظه احساساتی شده بودم،
06:34
I had Christopher'sکریستوفر life in my handsدست ها.
135
382888
1951
حس می‌‌کردم زندگی کریستوفر
در دستان من است.
06:37
I was 29 yearsسالها oldقدیمی,
a brand-newبا نام تجاری جدید prosecutorدادستان,
136
385505
2251
٢٩ ساله بودم،
یک دادستان تازه کار،
06:39
and I had little appreciationقدردانی
for how the decisionsتصمیمات I would make
137
387780
3096
و توجهی نداشتم
تصمیم‌های من
06:42
would impactتأثیر Christopher'sکریستوفر life.
138
390900
2586
چقدر ممکن است
بر زندگی کریستوفر مؤثر باشد.
06:46
Christopher'sکریستوفر caseمورد was a seriousجدی one
139
394906
1816
مورد کریستوفر جدی بود
06:48
and it neededمورد نیاز است to be dealtرسیدگی کرد with as suchچنین,
140
396746
1881
و باید به طور جدی رسیدگی می‌‌شد،
06:50
but I didn't think brandingنام تجاری him
a felonجنایتکار for the restباقی مانده of his life
141
398651
3039
اما به نظر من یک برچسب جنایی
برای تمام طول عمر او
06:53
was the right answerپاسخ.
142
401714
1158
پاسخ درستی نبود.
06:56
For the mostاکثر partبخشی,
prosecutorsدادستان stepگام ontoبه سوی the jobکار
143
404400
2263
به طور کلی،
ما دادستان‌‌ها در ابتدای کار
06:58
with little appreciationقدردانی
of the impactتأثیر of our decisionsتصمیمات,
144
406687
2651
توجه چندانی به پیامدهای
تصمیمات خود نداریم،
07:01
regardlessبدون در نظر گرفتن of our intentقصد.
145
409362
1309
کاری با نیّت ندارم.
07:02
Despiteبا وجود our broadوسیع discretionاختیار,
146
410695
1515
با وجود بینش وسیع،
07:04
we learnیاد گرفتن to avoidاجتناب کردن riskخطر at all costهزینه,
147
412234
3172
یاد می‌‌گیریم به هر قیمت
از خطر دوری کنیم،
07:07
renderingتفسیر our discretionاختیار
148
415430
1738
و ‌این باعث می‌‌شود
بینش ما
07:09
basicallyاساسا uselessبلا استفاده.
149
417192
1284
عملاً بی‌فایده باشد.
07:11
Historyتاریخ has conditionedمشروط us
to believe that somehowبه نحوی,
150
419971
2392
تاریخ ما را طوری شرطی کرده
که تقریباً باور کرده‌ایم
07:14
the criminalجنایی justiceعدالت systemسیستم
bringsبه ارمغان می آورد about accountabilityمسئوليت
151
422387
2787
نظام عدالت کیفری باعث
مسئولیت پذیری افراد می‌‌شود
07:17
and improvesبهبود می یابد publicعمومی safetyایمنی,
152
425198
1330
و امنیت عمومی‌ را ارتقا می‌‌دهد.
07:18
despiteبا وجود evidenceشواهد to the contraryمخالف.
153
426552
1707
در حالی که شواهد نشان می‌‌دهد
واقعیت برعکس است.
07:21
We're judgedقضاوت شده internallyدر داخل and externallyبیرون
by our convictionsاعتقادات and our trialآزمایش winsبرنده می شود,
154
429100
3644
درباره احکامی‌ که صادر می‌‌کنیم و
پرونده‌هاییکه برنده می‌‌شویم قضاوت می‌‌شود
07:24
so prosecutorsدادستان aren'tنه really
incentivizedانگیزه to be creativeخلاقانه
155
432768
3498
و ما دادستان‌‌ها در واقع انگیزه‌ای
برای نشان دادن خلاقیت
07:28
at our caseمورد dispositionsاختیارات,
156
436290
2107
در نحوه طرح پرونده‌ها
07:30
or to take risksخطرات on people
we mightممکن not otherwiseدر غیر این صورت.
157
438421
3147
یا پذیرش خطر برای افرادی که
نمی‌شناسیم نداریم.
07:34
We stickچوب to an outdatedمنسوخ شده methodروش,
158
442666
1497
ما به یک روش قدیمی‌ چسبیده‌ایم
07:36
counterproductiveضد تولید کننده to achievingدستیابی به
the very goalهدف that we all want,
159
444187
3131
که ما را از هدفی که همه می‌‌خواهیم
به آن برسیم، دورتر می‌‌کند،
07:39
and that's saferامن تر communitiesجوامع.
160
447342
1955
و آن جوامع امن‌تر است.
07:42
Yetهنوز mostاکثر prosecutorsدادستان standingایستاده in my spaceفضا
would have arraignedتحریم شده Christopherکریستوفر.
161
450004
3811
بیشتر دادستان‌‌ها اگر جای من بودند
کریستوفر را احضار می‌‌کردند.
07:46
They have little appreciationقدردانی
for what we can do.
162
454897
3378
کسی اهمیت نمی‌دهد
که چه کار می‌‌توانیم بکنیم.
07:50
Arraigningارایه کردن Christopherکریستوفر
would give him a criminalجنایی recordرکورد,
163
458299
3110
احضار کریستوفر
برای او سابقه محسوب می‌‌شد.
07:54
makingساخت it harderسخت تر for him to get a jobکار,
164
462426
2110
پیدا کردن کار برایش سخت‌تر می‌‌شد.
07:57
settingتنظیمات in motionحرکت a cycleچرخه
165
465020
1689
چرخه‌ای شروع می‌‌شد
07:58
that definesتعریف می کند the failingشکست خوردن
criminalجنایی justiceعدالت systemسیستم todayامروز.
166
466733
2856
که نشان دهنده ناکارآمدی
نظام عدالت کیفری امروز است.
08:04
With a criminalجنایی recordرکورد and withoutبدون a jobکار,
167
472073
1985
کریستوفر با پرونده کیفری
08:06
Christopherکریستوفر would be unableناتوان to find
employmentاستخدام, educationتحصیلات or stableپایدار housingمسکن.
168
474082
4521
و بدون کار، نمی‌توانست مدرسه
یا محل سکونت ثابتی داشته باشد.
08:10
Withoutبدون those protectiveمحافظ
factorsعوامل in his life,
169
478627
2119
بدون‌ این عوامل نگهدارنده در زندگی
08:12
Christopherکریستوفر would be more likelyاحتمال دارد
to commitمرتکب شدن furtherبیشتر, more seriousجدی crimeجرم.
170
480770
3370
احتمال ارتکاب جرایم بیشتر و جدی‌تر
توسط کریستوفر افزایش می‌‌یافت.
08:16
The more contactتماس Christopherکریستوفر had
with the criminalجنایی justiceعدالت systemسیستم,
171
484164
3125
هر چه کریستوفر تماس بیشتری
با نظام عدالت کیفری داشت
08:19
the more likelyاحتمال دارد it would be
that he would returnبرگشت again
172
487313
2544
احتمال بیشتری وجود داشت
که او دوباره بازگردد
08:21
and again and again --
173
489881
1969
و دوباره و دوباره --
08:23
all at tremendousفوق العاده socialاجتماعی costهزینه
to his childrenفرزندان, to his familyخانواده
174
491874
3804
هر بار با هزینه‌های زیاد
برای فرزندان او، برای خانواده او
08:27
and to his peersهمسالان.
175
495702
1151
و برای دوستان او.
08:28
And, ladiesخانم ها and gentlemenآقایان,
176
496877
1305
و خانم‌‌ها و آقایان،
08:30
it is a terribleوحشتناک publicعمومی safetyایمنی
outcomeنتیجه for the restباقی مانده of us.
177
498206
3475
این برای بقیه ما یک پیامد وحشتناک
از نظر امنیت عمومی ‌است.
08:36
When I cameآمد out of lawقانون schoolمدرسه,
178
504509
2275
وقتی از مدرسه حقوق بیرون آمدم،
08:38
I did the sameیکسان thing as everybodyهمه elseچیز دیگری.
179
506808
2206
همان کاری را کردم که همه می‌‌کنند.
به عنوان دادستانی بیرون آمدم
که باید عدالت برقرار کند
08:41
I cameآمد out as a prosecutorدادستان
expectedانتظار می رود to do justiceعدالت,
180
509546
2456
اما هرگز در کلاس‌هایم
یاد نگرفتم عدالت چیست --
08:44
but I never learnedیاد گرفتم what
justiceعدالت was in my classesکلاس ها --
181
512026
2503
08:46
noneهیچ کدام of us do.
182
514553
1150
هیچ‌یک از ما یاد نگرفتیم.
08:48
Noneهیچ یک of us do.
183
516203
1150
هیچ‌یک از ما.
08:50
And yetهنوز, prosecutorsدادستان
are the mostاکثر powerfulقدرتمند actorsبازیگران
184
518960
2487
و با‌ این حال،
دادستان‌‌ها قدرتمندترین افراد
08:53
in the criminalجنایی justiceعدالت systemسیستم.
185
521471
1610
در نظام عدالت کیفری هستند.
08:56
Our powerقدرت is virtuallyعملا boundlessبی حد و حصر.
186
524229
1693
قدرت ما عملاً نامحدود است.
08:57
In mostاکثر casesموارد, not the judgeقاضی,
187
525946
1453
در بیشتر موارد، نه قاضی،
08:59
not the policeپلیس, not the legislatureمجلس قانونگذاری,
188
527423
1730
نه پلیس، نه قانون،
09:01
not the mayorشهردار, not the governorفرماندار,
not the Presidentرئيس جمهور
189
529177
2373
نه شهردار، نه دولت،
نه رئیس جمهور
09:03
can tell us how to prosecuteپیگرد قانونی our casesموارد.
190
531574
1936
نمی‌توانند به ما بگویند
با متهمین چه کار کنیم.
09:07
The decisionتصمیم گیری to arraignاستدلال Christopherکریستوفر
and give him a criminalجنایی recordرکورد
191
535006
3116
تصمیم به احضار کریستوفر
و تشکیل پرونده کیفری برای او
09:10
was exclusivelyمنحصرا mineمال خودم.
192
538146
1229
منحصراً مربوط به من بود.
09:12
I would chooseانتخاب کنید whetherچه to prosecuteپیگرد قانونی
him for 30 feloniesجنایات, for one felonyجنایت,
193
540343
3486
می‌توانستم برای ۳٠ جرم او
قرار مجرمیت صادر کنم،
برای یک جرم، یک خلاف،
09:15
for a misdemeanorبدبختی,
194
543853
1151
09:17
or at all.
195
545028
1177
یا هیچکدام.
09:18
I would chooseانتخاب کنید whetherچه to leverageقدرت نفوذ
Christopherکریستوفر into a pleaدرخواست dealمعامله
196
546229
2976
باید تصمیم می‌‌گرفتم
از کریستوفر تعهد بگیرم
09:21
or take the caseمورد to trialآزمایش, and ultimatelyدر نهایت,
197
549229
2029
یا پرونده کیفری تشکیل دهم و در نهایت
09:23
I would be in a positionموقعیت to askپرسیدن
for Christopherکریستوفر to go to jailزندان.
198
551282
2991
به جایی می‌‌رسیدم که کریستوفر
باید به زندان می‌‌رفت.
09:27
These are decisionsتصمیمات that prosecutorsدادستان
make everyهرکدام day unfetteredبدون محدودیت,
199
555920
3669
این‌‌ها تصمیم‌هایی است که دادستان‌ها
هر روز به تعداد بی‌شمار می‌‌گیرند
09:32
and we are unawareغافل and untrainedبی نظیر
200
560613
2809
و ما نمی‌دانیم و یاد نگرفته‌ایم
09:35
of the graveقبر consequencesعواقب
of those decisionsتصمیمات.
201
563446
2914
این تصمیم‌‌ها می‌‌تواند
چه پیامدهای شومی‌ داشته باشد.
09:40
One night this pastگذشته summerتابستان,
202
568498
1322
یک شب همین تابستان گذشته،
09:41
I was at a smallکوچک gatheringجمع آوری
of professionalحرفه ای menمردان of colorرنگ
203
569844
3902
در جمع کوچکی از مردان سیاهپوست
از حرفه‌های مختلف
09:45
from around the cityشهر.
204
573770
1587
و مناطق مختلف شهر بودم.
09:47
As I stoodایستاد there stuffingچاشنی
freeرایگان fingerانگشت sandwichesساندویچ into my mouthدهان,
205
575381
2957
ایستاده بودم و ساندویچ می‌‌خوردم
09:50
as you do as publicعمومی servantخدمتگزار --
206
578362
1483
مثل همه مستخدمین دولت --
09:51
(Laughterخنده)
207
579869
1016
(خنده)
09:52
I noticedمتوجه شدم acrossدر سراسر the roomاتاق,
208
580909
1563
متوجه شدم آن سوی اتاق
09:54
a youngجوان man wavingتکان دادن and smilingخندان
at me and approachingنزدیک شدن me.
209
582496
3799
مرد جوانی منتظر است
و با لبخندی به من نزدیک شد.
09:59
And I recognizedشناسایی شده him,
but I couldn'tنمی توانستم placeمحل from where,
210
587527
3024
برایم آشنا بود
اما نمی‌دانستم از کجا،
10:02
and before I knewمی دانست it,
this youngجوان man was huggingآغوش گرفتن me.
211
590575
3588
و قبل از‌ این که بفهمم
این مرد جوان مرا بغل کرد.
10:07
And thankingسپاسگزار me.
212
595134
1387
و ضمن تشکر گفت
10:09
"You caredمراقب باشید about me,
and you changedتغییر کرد my life."
213
597766
2301
"شما به من اهمیت دادی
و زندگی‌ام را عوض کردی."
10:13
It was Christopherکریستوفر.
214
601339
1490
او کریستوفر بود.
10:15
See, I never arraignedتحریم شده Christopherکریستوفر.
215
603836
1686
خب، هرگز کریستوفر را احضار نکردم.
10:17
He never facedدر مواجهه a judgeقاضی or a jailزندان,
216
605546
1600
هرگز کارش به قاضی و زندان نکشید.
10:19
he never had a criminalجنایی recordرکورد.
217
607170
1579
هرگز صاحب پرونده کیفری نشد.
10:21
Insteadبجای, I workedکار کرد with Christopherکریستوفر;
218
609133
1758
در عوض، با کریستوفر کار کردم:
10:22
first on beingبودن accountableپاسخگو
for his actionsاقدامات,
219
610915
2719
اول روی‌ این که در مقابل
کارهایش مسئولیت پذیر باشد،
10:25
and then, puttingقرار دادن him in a positionموقعیت
where he wouldn'tنمی خواهم re-offendمجازات کردن.
220
613658
3089
و بعد قرار دادن او در موقعیتی
که دوباره‌ اشتباه نکند.
10:29
We recoveredبهبود یافت 75 percentدرصد
of the computersکامپیوترها that he soldفروخته شد
221
617665
2953
ما ٧٥ درصد رایانه‌هایی را
که فروخته بود پس گرفتیم
10:32
and gaveداد them back to Bestبهترین Buyخرید,
222
620642
1503
و به شرکت بست‌بای پس دادیم
10:34
and cameآمد up with a financialمالی planطرح
223
622169
1604
و یک طرح مالی آماده کردیم
تا پول رایانه‌هایی را که نتوانستیم
پس بدهیم، پرداخت کنیم.
10:35
to repayبازپرداخت for the computersکامپیوترها
we couldn'tنمی توانستم recoverبهبود پیدا کن.
224
623797
2215
10:38
Christopherکریستوفر did communityجامعه serviceسرویس.
225
626036
1715
کریستوفر مشغول خدمات عمومی‌ شد.
10:39
He wroteنوشت an essayمقاله reflectingمنعکس کننده on how
this caseمورد could impactتأثیر his futureآینده
226
627775
3279
مطلبی‌ نوشت درباره‌ اینکه
این قضیه می‌‌توانست چقدر
10:43
and that of the communityجامعه.
227
631078
1351
بر آینده او و جامعه مؤثر باشد.
10:44
He appliedکاربردی to collegeکالج,
228
632453
1207
در امتحان ورودی کالج شرکت کرد
10:45
he obtainedبه دست آمده financialمالی aidکمک,
229
633684
1260
توانست کمک مالی دریافت کند
10:46
and he wentرفتی on to graduateفارغ التحصیل
from a four-yearچهار سال schoolمدرسه.
230
634968
2561
و پس از چهار سال فارغ‌التحصیل شد
10:50
(Applauseتشویق و تمجید)
231
638523
6484
(تشویق)
بعد از‌ این که هم را بغل کردیم
به برچسب نامش نگاه کردم
10:57
After we finishedتمام شده huggingآغوش گرفتن,
I lookedنگاه کرد at his nameنام tagبرچسب,
232
645574
2440
11:00
to learnیاد گرفتن that Christopherکریستوفر was the managerمدیر
of a largeبزرگ bankبانک in Bostonبوستون.
233
648038
3249
و فهمیدم کریستوفر مدیر یک
بانک بزرگ در بوستون است.
11:03
Christopherکریستوفر had accomplishedانجام شده است --
and makingساخت a lot more moneyپول than me --
234
651311
3300
کریستوفر موفق شده بود --
و بسیار بیشتر از من پول در می‌آورد --
11:06
(Laughterخنده)
235
654635
1001
(خنده)
11:07
He had accomplishedانجام شده است all of this
236
655660
1506
همه‌ این موفقیت‌‌ها را
11:09
in the sixشش yearsسالها sinceاز آنجا که I had first
seenمشاهده گردید him in Roxburyروکسبوری Courtدادگاه.
237
657190
3095
در عرض شش سال پس از اولین بار که او را
در دادگاه راکسبری دیدم به دست آورده بود.
11:12
I can't take creditاعتبار for Christopher'sکریستوفر
journeyسفر to successموفقیت,
238
660909
3067
نمی‌توانستم برای موفقیت کریستوفر
تضمین بدهم،
11:16
but I certainlyقطعا did my partبخشی
to keep him on the pathمسیر.
239
664731
3158
اما قطعاً به سهم خود تلاش کردم
تا موفق شود.
11:20
There are thousandsهزاران نفر
of Christophersکریستفورز out there,
240
668992
3079
آن بیرون هزاران کریستوفر است،
11:24
some lockedقفل شده است in our jailsزندان ها and prisonsزندان.
241
672593
1781
برخی در زندان‌های ما محبوس هستند.
11:26
We need thousandsهزاران نفر of prosecutorsدادستان
242
674398
1865
هزاران دادستان لازم داریم
11:28
to recognizeتشخیص that and to protectمحافظت them.
243
676287
2824
تا‌ این را بفهمند
و از آنان حفاظت کنند.
و کریستوفر شاغل برای امنیت عمومی
بهتر از کسی است که محکوم شده.
11:32
An employedبه کار گرفته شده Christopherکریستوفر is better
for publicعمومی safetyایمنی than a condemnedمحکوم one.
244
680508
3516
11:36
It's a biggerبزرگتر winپیروزی for all of us.
245
684462
2643
این پیروزی بزرگ‌تری
برای همه ماست.
11:40
In retrospectنگاهی به گذشته, the decisionتصمیم گیری not
to throwپرت كردن the bookکتاب at Christopherکریستوفر
246
688438
3081
وقتی به عقب نگاه می‌‌کنم،
تصمیم به عدم احضار کریستوفر
11:43
makesباعث می شود perfectکامل senseاحساس.
247
691543
1151
حس خوبی‌ می‌دهد.
11:44
When I saw him that first day
in Roxburyروکسبوری Courtدادگاه,
248
692718
2212
وقتی اولین روز او را
در دادگاه راکسبری دیدم،
11:46
I didn't see a criminalجنایی standingایستاده there.
249
694954
1872
مجرمی‌ ندیدم که آن جا‌ ایستاده.
11:48
I saw myselfخودم -- a youngجوان personفرد
in need of interventionمداخله.
250
696850
2795
خودم را دیدم -- جوانی
که نیاز به کمک داشت.
11:51
As an individualفردی caughtگرفتار sellingفروش a largeبزرگ
quantityکمیت of drugsمواد مخدر in my lateدیر است teensنوجوانان,
251
699669
4313
وقتی که نوجوان بودم و به اتهام فروش
مقدار زیادی مواد مخدر بازداشت شدم.
11:56
I knewمی دانست firsthandدست اول the powerقدرت of opportunityفرصت
252
704006
2925
اولاً می‌‌دانستم‌ این فرصت
11:58
as opposedمخالف to the wrathخشم
of the criminalجنایی justiceعدالت systemسیستم.
253
706955
2886
چقدر در مقابل قهر نظام عدالت کیفری
قدرت دارد.
12:04
Alongدر امتداد the way, with the help
and guidanceراهنمایی of my districtناحیه attorneyوکیل,
254
712341
3911
در آن مدت با کمک و راهنمایی وکیل
12:08
my supervisorسرپرست and judgesقضات,
255
716276
2973
و سرپرست و قضّات،
12:11
I learnedیاد گرفتم the powerقدرت of the prosecutorدادستان
256
719273
2527
به قدرت دادستان پی بردم
12:13
to changeتغییر دادن livesزندگی می کند insteadبجای of ruiningخراب کردن them.
257
721824
2722
در‌ این که زندگی‌‌ها را به جای خراب کردن
تغییر دهد.
12:18
And that's how we do it in Bostonبوستون.
258
726542
1637
و ‌این نحوه کار ما در بوستون است.
به زنی که به جرم دزدی از خواربارفروشی برای
سیر کردن شکم بچه‌هایش بازداشت شده بود
12:21
We helpedکمک کرد a womanزن who was arrestedبازداشت شد
for stealingسرقت groceriesمواد غذایی to feedخوراک her kidsبچه ها
259
729206
3545
12:24
get a jobکار.
260
732775
1150
کمک کردیم کار پیدا کند.
به جای انداختن نوجوانی که مورد آزار
قرار گرفته بود در زندان بزرگسالان
12:26
Insteadبجای of puttingقرار دادن an abusedمورد آزار قرار گرفته
teenagerنوجوان in adultبالغ jailزندان
261
734401
3148
12:29
for punchingمشت زدن anotherیکی دیگر teenagerنوجوان,
262
737573
1453
به جرم کتک زدن نوجوان دیگر،
12:31
we securedامن است mentalذهنی healthسلامتی treatmentرفتار
and communityجامعه supervisionنظارت.
263
739050
2890
او را تحت درمان روانپزشکی
و حمایت اجتماعی قرار دادیم.
دختر فراری که به جرم فحشا بازداشت شد
12:34
A runawayفرار کن girlدختر who was arrestedبازداشت شد
264
742288
1647
12:35
for prostitutingمجازات کردن, to surviveزنده ماندن
on the streetsخیابان ها,
265
743959
2103
فحشا برای زنده ماندن در خیابان‌ها،
12:38
neededمورد نیاز است a safeبی خطر placeمحل to liveزنده and growرشد --
266
746086
2741
نیاز به مکان امنی داشت
تا زندگی کند و بزرگ شود--
12:40
something we could help her with.
267
748851
2003
این کمکی بود که از دست ما بر می‌‌آمد.
12:42
I even helpedکمک کرد a youngجوان man
268
750878
1476
حتی به مرد جوانی کمک کردم
12:44
who was so afraidترسیدن of the olderمسن تر gangباند kidsبچه ها
showingنشان دادن up after schoolمدرسه,
269
752378
3103
که از لات‌هایی می‌‌ترسید که
بعد از مدرسه سروکله شان پیدا می‌‌شد
12:47
that one morningصبح insteadبجای
of a lunchboxlunchbox into his backpackکوله پشتی,
270
755505
2675
طوری که یک روز صبح داخل کیفش
به جای ظرف غذا
12:50
he put a loadedلود شده 9-millimeterمیلی متر.
271
758204
1625
یک تپانچه ٩ میلیمتری گذاشت.
12:53
We would spendخرج کردن our time that we'dما می خواهیم
normallyبه طور معمول take preppingآمادگی our casesموارد
272
761467
4036
ما ترجیح می‌‌دهیم وقتی را که به طور طبیعی
برای آماده کردن پرونده‌هایمان
12:57
for monthsماه ها and monthsماه ها
for trialآزمایش down the roadجاده
273
765527
2167
ماه‌‌ها و ماه‌‌ها برای دادرسی
و مراحل بعدی صرف می‌‌کنیم،
12:59
by comingآینده up with realواقعی solutionsراه حل ها
to the problemsمشکلات as they presentedارایه شده.
274
767718
3901
برای راه حل‌های واقعی صرف کنیم
برای مسائلی که مطرح می‌‌شود.
13:04
Whichکدام is the better way to spendخرج کردن our time?
275
772699
2286
کدام راه برای صرف وقت بهتر است؟
13:07
How would you preferترجیح می دهند
your prosecutorsدادستان to spendخرج کردن theirsخودشان?
276
775969
2734
ترجیح می‌‌دهید دادستان‌های شما
وقت خود را چگونه سپری کنند؟
13:11
Why are we spendingهزینه کردن 80 billionبیلیون dollarsدلار
277
779901
2368
چرا ما ٨٠ میلیارد دلار
13:14
on a prisonزندان industryصنعت
that we know is failingشکست خوردن,
278
782293
2442
صرف زندانی می‌‌کنیم
که می‌‌دانیم بی‌فایده است
13:16
when we could take that moneyپول
and reallocateتخصیص مجدد it into educationتحصیلات,
279
784759
3564
در حالی که می‌‌توانیم آن پول را
صرف آموزش کنیم،
13:20
into mentalذهنی healthسلامتی treatmentرفتار,
280
788347
1409
صرف بهداشت روانی،
13:21
into substanceمواد abuseسو استفاده کردن treatmentرفتار
281
789780
1497
صرف درمان اعتیاد،
13:23
and to communityجامعه investmentسرمایه گذاری
so we can developتوسعه our neighborhoodsمحله ها?
282
791301
3058
و صرف سرمایه‌گذاری برای اقشار ضعیف
جامعه و توسعه مناطق حومه نشین؟
13:26
(Applauseتشویق و تمجید)
283
794383
6516
(تشویق)
13:33
So why should this matterموضوع to you?
284
801616
1604
چرا باید ‌این برای شما مهم باشد؟
13:35
Well, one, we're spendingهزینه کردن a lot of moneyپول.
285
803244
3118
خب، اول‌ اینکه پول زیادی
صرف می‌‌کنیم.
13:39
Our moneyپول.
286
807294
1237
پول ما.
13:41
It costsهزینه ها 109,000 dollarsدلار in some statesایالت ها
287
809063
2406
در برخی ‌ایالت‌‌ها ١٠٩ هزار دلار برای
13:43
to lockقفل کردن up a teenagerنوجوان for a yearسال,
288
811493
1590
یک سال حبس یک نوجوان خرج می‌‌شود
13:45
with a 60 percentدرصد chanceشانس that that personفرد
will returnبرگشت to the very sameیکسان systemسیستم.
289
813107
4452
با شانس ٦٠ درصد که همان فرد
به همان سیستم باز خواهد گشت.
13:49
That is a terribleوحشتناک returnبرگشت on investmentسرمایه گذاری.
290
817583
3423
این میزان بازگشت سرمایه وحشتناک است.
13:54
Numberعدد two: it's the right thing to do.
291
822706
2274
دوم:‌ این کار درست است.
13:57
If prosecutorsدادستان were a partبخشی
of creatingپدید آوردن the problemمسئله,
292
825004
2955
اگر دادستان‌‌ها در ‌ایجاد مشکل سهم دارند
13:59
it's incumbentحاکم on us to createايجاد كردن a solutionراه حل
293
827983
2229
لازم است در پیدا کردن راه‌حل هم تلاش کنیم
14:02
and we can do that usingاستفاده كردن other disciplinesرشته ها
294
830236
2047
و ‌این کار را با ابزارهایی انجام می‌‌دهیم
14:04
that have alreadyقبلا doneانجام شده the dataداده ها
and researchپژوهش for us.
295
832307
2516
که حاصل پردازش داده‌‌ها و پژوهش است.
14:06
And numberعدد threeسه:
296
834847
1169
و سوم:
14:08
your voiceصدای and your voteرای
can make that happenبه وقوع پیوستن.
297
836040
2601
صدای شما و رأی شما
می‌تواند مؤثر باشد.
14:10
The nextبعد time there's a localمحلی
districtناحیه attorney'sوکیل electionانتخابات
298
838665
2680
دفعه بعد که انتخابات وکلای
محلی برگزار شود
14:13
in your jurisdictionصلاحیت قضایی,
299
841369
1152
در حوزه قضایی شما،
14:14
askپرسیدن candidatesنامزدهای these questionsسوالات.
300
842545
1494
این سؤالات را از کاندیدا‌ها بپرسید.
14:16
One: What are you doing to make
me and my neighborsهمسایه ها saferامن تر?
301
844063
3187
یک: برای امنیت من
و همسایه‌هایم چه خواهی کرد؟
14:19
Two: What dataداده ها are you collectingجمع آوری,
302
847274
2380
دو: چه اطلاعاتی جمع می‌‌کنی
14:21
and how are you trainingآموزش your prosecutorsدادستان
303
849678
2221
و دادستان‌هایت را چگونه آموزش می‌‌دهی
14:23
to make sure that it's workingکار کردن?
304
851923
1671
تا مطمئن شوی درست کار می‌‌کنند؟
14:25
And numberعدد threeسه:
305
853618
1165
و سه:
14:26
If it's not workingکار کردن for everybodyهمه,
306
854807
1856
اگر درست کار نکند
14:28
what are you doing to fixثابت it?
307
856687
1554
برای درست کردنش چه می‌‌کنی؟
14:30
If they can't answerپاسخ the questionsسوالات,
308
858562
1712
اگر نتوانند پاسخ دهند
14:32
they shouldn'tنباید be doing the jobکار.
309
860298
1887
نباید ‌این کار را انجام دهند.
14:35
Eachهر یک one of you that raisedبالا بردن your handدست
at the beginningشروع of this talk
310
863480
3217
هر یک از شما که دستش را
در آغاز‌ این سخنرانی بلند کرد
14:38
is a livingزندگي كردن, breathingنفس كشيدن exampleمثال
of the powerقدرت of opportunityفرصت,
311
866721
3438
نمونه حیّ و حاضر
از قدرت موجود در‌ این فرصت،
14:42
of interventionمداخله,
312
870183
1151
این اقدام،
14:43
of supportحمایت کردن
313
871358
1151
این حمایت،
14:44
and of love.
314
872533
1281
و‌ این عشق است.
14:45
While eachهر یک of you mayممکن است have facedدر مواجهه
your ownخودت brandنام تجاری of disciplineانضباط
315
873838
2901
شاید هر یک از شما به نحوی به خاطر
14:48
for whateverهر چه malfeasancesآزار و شکنجه you committedمرتکب شده,
316
876763
2113
هر کار بدی که کرده‌اید مجازات شده‌اید
اما شاید هیچ از شما
یک روز زندان لازم نداشتید
14:50
barelyبه سختی any of you neededمورد نیاز است a day in jailزندان
317
878900
1865
14:52
to make you the people
that you are todayامروز --
318
880789
2079
تا تبدیل به افرادی شوید که امروز هستید--
14:54
some of the greatestبزرگترین mindsذهنها on the planetسیاره.
319
882892
2062
تعدادی از بزرگترین متفکرین جهان.
14:57
Everyهرکدام day, thousandsهزاران نفر of timesبار a day,
320
885748
1879
هر روز، هزاران بار در روز،
14:59
prosecutorsدادستان around the Unitedیونایتد Statesایالت ها
wieldاستفاده کنید powerقدرت so great
321
887651
2946
دادستان‌های سراسر‌ ایالات متحده
چنان قدرتی اعمال می‌‌کنند
15:02
that it can bringآوردن about catastropheفاجعه
322
890621
1740
که می‌‌تواند فاجعه بار باشد
15:04
as quicklyبه سرعت as it can
bringآوردن about opportunityفرصت,
323
892385
2578
به همان سرعتی که می‌‌تواند
ایجاد فرصت،
15:06
interventionمداخله,
324
894987
1232
مداخله،
15:08
supportحمایت کردن
325
896243
1159
حمایت،
15:09
and yes, even love.
326
897426
2118
و بله، حتی ‌ایجاد عشق کند.
15:12
Those qualitiesکیفیت ها are the hallmarksنشانه ها
of a strongقوی communityجامعه,
327
900758
2906
این کیفیت‌‌ها نشانه‌های
یک جامعه قدرتمند است،
15:15
and a strongقوی communityجامعه is a safeبی خطر one.
328
903688
1794
و یک جامعه قدرتمند، امنیت دارد.
15:17
If our communitiesجوامع are brokenشکسته شده,
329
905506
1456
اگر جوامع ما از هم بپاشد،
15:18
don't let the lawyersوکلا
that you electبرگزیدن fixثابت them
330
906986
2097
نگذارید وکلایی که انتخاب می‌‌کنید
آن‌ها را با روش‌های کهنه، ناکارآمد
و پرهزینه درست کنند.
15:21
with outdatedمنسوخ شده, inefficientناکارآمد,
expensiveگران methodsمواد و روش ها.
331
909107
2183
15:23
Demandتقاضا more; voteرای for the prosecutorدادستان
who'sچه کسی است helpingکمک people stayاقامت کردن out of jailزندان,
332
911314
3643
بیشتر بخواهید؛ به دادستانی رأی دهید
که به مردم کمک کند بیرون زندان بمانند،
15:26
not puttingقرار دادن them in.
333
914981
1152
نه ‌اینکه آن‌‌ها را زندانی کند.
15:28
Demandتقاضا better.
334
916157
1151
بهتر بخواهید.
15:29
You deserveسزاوار it, your childrenفرزندان deserveسزاوار it,
335
917332
2006
شما شایسته آنید،
فرزندان شما شایسته آنند،
15:31
the people who are tiedگره خورده است up
in the systemسیستم deserveسزاوار it,
336
919362
2438
افرادی که در‌ این نظام گیر افتاده‌اند
شایسته آن هستند
15:33
but mostاکثر of all,
337
921824
1152
اما بیش از همه،
مردمی‌ که ما قسم خورده‌ایم حمایت‌شان کنیم
و دادشان را بستانیم، نیاز به آن دارند.
15:35
the people that we are swornسوگند یاد کرد to protectمحافظت
and do justiceعدالت for demandتقاضا it.
338
923000
3247
15:38
We mustباید,
339
926271
1151
ما باید
15:39
we mustباید do better.
340
927446
1382
ما باید بهتر باشیم.
15:40
Thank you.
341
928852
1157
متشکرم.
15:42
(Applauseتشویق و تمجید)
342
930033
1977
(تشویق)
15:46
Thank you.
343
934549
1439
متشکرم.
15:48
(Applauseتشویق و تمجید)
344
936012
2206
(تشویق)
15:51
Thank you very much.
345
939213
2276
خیلی متشکرم.
Translated by Babak Azizafshari
Reviewed by emshe emshian

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Adam Foss - Juvenile justice reformer
By shifting his focus from incarceration to transforming lives, Adam Foss is reinventing the role of the criminal prosecutor.

Why you should listen

As Assistant District Attorney in the Juvenile Division of Suffolk County, Adam Foss has become one of Boston's leading voices for compassion in criminal justice. Recognizing that prosecutors have a unique opportunity to intervene in offender's lives, Foss co-founded the Roxbury CHOICE Program, a collaborative effort between defendants, the court, the probation department, and the D.A. to recast probation as a transformative experience rather than a punitive process.

In addition to his work with the DA's office, Foss is the founder of the SCDAO Reading Program, a project designed to bridge the achievement gap of area elementary school students.

More profile about the speaker
Adam Foss | Speaker | TED.com