ABOUT THE SPEAKER
Philip Zimbardo - Psychologist
Philip Zimbardo was the leader of the notorious 1971 Stanford Prison Experiment -- and an expert witness at Abu Ghraib. His book The Lucifer Effect explores the nature of evil; now, in his new work, he studies the nature of heroism.

Why you should listen

Philip Zimbardo knows what evil looks like. After serving as an expert witness during the Abu Ghraib trials, he wrote The Lucifer Effect: Understanding How Good People Turn Evil. From Nazi comic books to the tactics of used-car salesmen, he explores a wealth of sources in trying to explain the psychology of evil.

A past president of the American Psychological Association and a professor emeritus at Stanford, Zimbardo retired in 2008 from lecturing, after 50 years of teaching his legendary introductory course in psychology. In addition to his work on evil and heroism, Zimbardo recently published The Time Paradox, exploring different cultural and personal perspectives on time.

Still well-known for his controversial Stanford Prison Experiment, Zimbardo in his new research looks at the psychology of heroism. He asks, "What pushes some people to become perpetrators of evil, while others act heroically on behalf of those in need?"

More profile about the speaker
Philip Zimbardo | Speaker | TED.com
TED2008

Philip Zimbardo: The psychology of evil

فیلیپ زیمباردو : چگونه افرادعادی جامعه به یک بیدادگر یا یک قهرمان تبدیل می شوند ؟!

Filmed:
7,078,283 views

فیلیپ زیمباردو می داند که چقدر ساده افراد نیکوکار به افرادی شریر تبدیل می شوند. در این سخنرانی، او تصاویری دیده نشده از زندان ابوغریب را نشان می دهد. او درباره اثرات سو سخن می گوید: چقدر ساده است که به یک قهرمان تبدیل شد، و چگونه می توانیم تلاشمان را زیاد کنیم.
- Psychologist
Philip Zimbardo was the leader of the notorious 1971 Stanford Prison Experiment -- and an expert witness at Abu Ghraib. His book The Lucifer Effect explores the nature of evil; now, in his new work, he studies the nature of heroism. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:13
Philosophersفیلسوفان, dramatistsنمایشنامه نویسان, theologiansمتکلمان
0
1000
3000
فیلسوف ها، نمایش نامه نویس ها، متخصصین الهیات برای
00:16
have grappledگرفتار with this questionسوال for centuriesقرن ها:
1
4000
2000
قرن ها با یک سوال گلاویز بوده اند :
00:18
what makesباعث می شود people go wrongاشتباه?
2
6000
2000
چه چیزی باعث می شود انسان ها اعمال غلط انجام دهند؟
00:20
Interestinglyجالب است, I askedپرسید: this questionسوال when I was a little kidبچه.
3
8000
2000
جالب اینکه ، من این سوال را زمانی که بچه بودم پرسیدم.
00:23
When I was a kidبچه growingدر حال رشد up in the Southجنوب Bronxبرونکس, inner-cityشهر داخلی ghettoمحله یهودی نشین
4
11000
2000
زمانی که یک بچه در حال رشد در برونکس جنوبی ، در قسمت پایین شهر ، در
00:25
in Newجدید Yorkیورک, I was surroundedاحاطه شده by evilبد,
5
13000
2000
نیویورک بوده ام، دور من را آدم های جنایت کار گرفته بود،
00:28
as all kidsبچه ها are who grewرشد کرد up in an innerدرونی cityشهر.
6
16000
2000
مانند بسیاری از کودکان که در پایین شهر بزرگ می شوند.
00:30
And I had friendsدوستان who were really good kidsبچه ها,
7
18000
2000
و من یک دوستی داشتم که واقعا بچه خوبی بود،
00:32
who livedزندگی می کرد out the Drدکتر. JekyllJekyll Mrآقای. Hydeهیدی scenarioسناریو -- Robertرابرت Louisلوئیس Stevensonاستیونسون.
8
20000
4000
که او تجربه سناریو دکتر جکیل-آقای هاید، لوییس استیونسون را داشت.
00:36
That is, they tookگرفت drugsمواد مخدر, got in troubleمشکل, wentرفتی to jailزندان.
9
24000
4000
اینگونه است، آنها مواد مخدر مصرف می کنند، جرم مرتکب می شوند و به دردسر می افتند و به زندان می روند.
00:40
Some got killedکشته شده, and some did it withoutبدون drugدارو assistanceمعاونت.
10
28000
4000
تعدادی از آنها کشته می شوند، و تعدادی از آنها همین سرنوشت را بدون مواد مخدر خواهنم داشت.
00:44
So when I readخواندن Robertرابرت Louisلوئیس Stevensonاستیونسون, that wasn'tنبود fictionداستان.
11
32000
3000
لذا من زمانی که داستانهای رابرت لویس استینسون را می خواندم، برای من افسانه و قصه نبود.
00:47
The only questionسوال is, what was in the juiceآب میوه?
12
35000
1000
تنها سوال این بود که چه چیزی باعث قدرت دهی به آنها می شود ؟
00:48
And more importantlyمهم است, that lineخط betweenبین good and evilبد --
13
36000
5000
و از آن مهمتر، این خط و مرز بین خوبی و بدی،
00:53
whichکه privilegedممتاز people like to think is fixedدرست شد and impermeableغیر قابل نفوذ,
14
41000
3000
که آدم های خوشبخت دوست دارند فکر کنند این خط ثابت و غیر قابل گذر است،
00:56
with them on the good sideسمت, and the othersدیگران on the badبد sideسمت --
15
44000
3000
در حالی که آنها در بخش خوب ها ایستاده اند، و دیگران در طرف بدها،
00:59
I knewمی دانست that lineخط was movableمتحرک, and it was permeableنفوذ پذیر.
16
47000
3000
من می دانستم که این خط قابل جا به جا شدن است، و همینطور قابل گذر کردن.
01:02
Good people could be seducedاغوا کننده acrossدر سراسر that lineخط,
17
50000
2000
افراد نیکو کار نیز می توانند گمراه شده و این مرز را رد کنند،
01:05
and underزیر good and some rareنادر circumstancesشرایط, badبد kidsبچه ها could recoverبهبود پیدا کن
18
53000
3000
و تحت شرایطی محیطی خوب و گاهی کمیاب، بچه های بد نیز می توانند با
01:08
with help, with reformاصلاحات, with rehabilitationتوانبخشی.
19
56000
3000
کمک ، بهسازی و بازپروری ، دوباره بهبودی یابند.
01:12
So I want to beginشروع with this this wonderfulفوق العاده illusionتوهم
20
60000
2000
لذا من می خواهم با این تصویر وهم انگیز و زیبا از
01:14
by [Dutchهلندی] artistهنرمند M.C. Escherاشر.
21
62000
2000
هنرمند هلندی ام.سی. اسچر آغاز کنم.
01:17
If you look at it and focusتمرکز on the whiteسفید,
22
65000
1000
اگر شما به آن نگاه کنید و به قسمت سفید آن خیره شوید،
01:18
what you see is a worldجهان fullپر شده of angelsفرشتگان.
23
66000
2000
اگر شما نگاه کنید، یک دنیای پر از فرشته خواهید دید.
01:20
But let's look more deeplyعمیقا, and as we do,
24
68000
3000
اما اجازه بدهید که کمی دقیق تر نگاه کنیم، و آینچنین که می بینیم،
01:23
what appearsظاهر می شود is the demonsشیاطین, the devilsشیاطین in the worldجهان.
25
71000
3000
چیزی که مشخص می شود، تعدادی دیو است، شیطان های دنیا.
01:27
And that tellsمی گوید us severalچند things.
26
75000
1000
که به ما چند چیز می گویند.
01:28
One, the worldجهان is, was, will always be filledپر شده with good and evilبد,
27
76000
3000
یک-دنیا این است، بوده ، و همیشه با خوبی و بدی پر خواهد شد،
01:31
because good and evilبد is the yinیین and yangیانگ of the humanانسان conditionوضعیت.
28
79000
3000
چراکه نیکوکاری و ستمکاری ، روشنی و تاریکی در شرایط انسانی هستند.
01:34
It tellsمی گوید me something elseچیز دیگری. If you rememberیاد آوردن,
29
82000
2000
این به من چیز دیگری نیز می گوید،اگر شما به یاد بیاورید،
01:36
God'sخدایا favoriteمورد علاقه angelفرشته was Luciferلوسیفر.
30
84000
3000
فرشته مورد علاقه خدا، شیطان بوده است.
01:39
Apparentlyظاهرا, Luciferلوسیفر meansبه معنای "the lightسبک."
31
87000
2000
و به نظر می رسد که شیطان، لوسیفر، معنای روشنایی می دهد.
01:42
It alsoهمچنین meansبه معنای "the morningصبح starستاره," in some scriptureکتاب مقدس.
32
90000
2000
و همچنین در برخی از کتب مقدس به معنای ستاره صبحگاهی است.
01:44
And apparentlyظاهرا, he disobeyedناکارآمدی God,
33
92000
3000
و ظاهرا او از خدا پیروی نکرده است،
01:47
and that's the ultimateنهایی disobedienceنافرمانی to authorityقدرت.
34
95000
3000
و این نهایت سرپیچی از قدرت پروردگار است.
01:50
And when he did, Michaelمایکل, the archangelفرشته ای, was sentارسال شد
35
98000
3000
و زمانی که او این سرپیچی را انجام داد، میکاییل و فرشته اعظم برای
01:54
to kickضربه زدن him out of heavenبهشت alongدر امتداد with the other fallenافتاده angelsفرشتگان.
36
102000
3000
بیرون کردن او از بهشت به همراه دیگر فرشته ها رفتند.
01:57
And so Luciferلوسیفر descendsفرود می آید into hellجهنم, becomesتبدیل می شود Satanشیطان,
37
105000
3000
و فرشته شیطان ،بعد از سقوط در جهنم تبدیل به شیطان شد،
02:01
becomesتبدیل می شود the devilشیطان, and the forceزور of evilبد in the universeجهان beginsشروع می شود.
38
109000
2000
تبدیل به شیطان شد و نیروی شیطانی در دنیا آغاز شد.
02:03
Paradoxicallyبه طور متناقض, it was God who createdایجاد شده hellجهنم as a placeمحل to storeفروشگاه evilبد.
39
111000
5000
ظاهرا این خدا بوده که جهنم را آفریده تا در آن شیطان نگه داری شود.
02:09
He didn't do a good jobکار of keepingنگه داشتن it there thoughگرچه.
40
117000
1000
به هر حال، او گویا کار خوبی را انجام نداده که او را آنجا نگه داشته است.
02:10
So, this arcقوس of the cosmicکیهانی transformationدگرگونی
41
118000
3000
لذا، این قوس دگرگونی در کیهان که
02:13
of God'sخدایا favoriteمورد علاقه angelفرشته into the Devilشیطان,
42
121000
2000
فرشته محبوب خدا به شیطان تبدیل شد،
02:15
for me, setsمجموعه ها the contextزمینه for understandingدرك كردن humanانسان beingsموجودات
43
123000
4000
برای من، یک سری مفهوم تعریف می کند تا بفهمیم که انسانی که
02:19
who are transformedتبدیل شده است from good, ordinaryعادی people
44
127000
3000
از یک فرد نیکوکار و عادی به
02:22
into perpetratorsمجرمان of evilبد.
45
130000
2000
افرادی شریر برای همیشه تبدیل می شوند.
02:24
So the Luciferلوسیفر effectاثر, althoughبا اينكه it focusesتمرکز on the negativesمنفی ها --
46
132000
4000
لذا فرشته شیطان اثر گذار بوده است، هرچند که بر روی بدی ها تمرکز کرده است،
02:28
the negativesمنفی ها that people can becomeتبدیل شدن به,
47
136000
3000
بدی هایی که مردم می توانند تبدیل شود،
02:31
not the negativesمنفی ها that people are --
48
139000
1000
نه به بدی که افراد هستند،
02:32
leadsمنجر می شود me to a psychologicalروانشناسی definitionتعریف. Evilشیطان is the exerciseورزش of powerقدرت.
49
140000
6000
این مرا به این تعریف روانشناسی رهنمون کرده است که شیطان تمرین قدرت است.
02:38
And that's the keyکلیدی: it's about powerقدرت.
50
146000
2000
و این کلیدی است، این درباره قدرت است.
02:40
To intentionallyاز قصد harmصدمه people psychologicallyروان شناختی,
51
148000
3000
که به صورت عمدی به روان افراد آسیب می رساند،
02:44
to hurtصدمه people physicallyاز لحاظ جسمی, to destroyاز بین رفتن people mortallyمرگبار, or ideasایده ها,
52
152000
3000
برای آسیب به اشخاص به صورت روانی، برای نابودسازی اخلاقی افراد ، یا یک تفکر،
02:47
and to commitمرتکب شدن crimesجرایم againstدر برابر humanityبشریت.
53
155000
2000
و برای انجام جنایت در مقابل مردم.
02:51
If you Googleگوگل "evilبد," a wordکلمه that should surelyمسلما have witheredخشک شده by now,
54
159000
3000
اگر شما شیطان را در گوگل سرچ کنید، کلمه ای که تاکنون باید قطعا از بین می رفت،
02:54
you come up with 136 millionمیلیون hitsبازدید in a thirdسوم of a secondدومین.
55
162000
4000
شما در یک سوم ثانیه به 136 میلیون جواب می رسید.
02:58
A fewتعداد کمی yearsسالها agoپیش -- I am sure all of you were shockedبهت زده, as I was,
56
166000
4000
چند سال قبل، من مطمینم که شما نیز حیرت زده می شدید، همانطور که من شدم،
03:02
with the revelationافشا of Americanآمریکایی soldiersسربازان
57
170000
3000
با افشا خبر آزار زندانیان در یک محل عجیب
03:05
abusingسوء استفاده prisonersزندانیان in a strangeعجیب placeمحل
58
173000
3000
توسط سربازان آمریکایی
03:08
in a controversialبحث برانگیز warجنگ, Abuابو Ghraibغریبه in Iraqعراق.
59
176000
3000
در یک جنگ پر از حاشیه ؛ نام زندان ابوغریب.
03:11
And these were menمردان and womenزنان
60
179000
1000
و زنان و مردانی بوده اند که
03:12
who were puttingقرار دادن prisonersزندانیان throughاز طریق unbelievableباور نکردنی humiliationحقارت.
61
180000
5000
زندانیان را در یک حقارت باور نکردنی قرار می داده اند.
03:18
I was shockedبهت زده, but I wasn'tنبود surprisedغافلگیر شدن,
62
186000
1000
من بسیار حیرت زده شدم، اما غافلگیر نشده بودم،
03:19
because I had seenمشاهده گردید those sameیکسان visualبصری parallelsموازی
63
187000
2000
چرا که من قبلا چیزهایی شبیه این دیده بودم،
03:22
when I was the prisonزندان superintendentسرپرست of the Stanfordاستنفورد Prisonزندان Studyمطالعه.
64
190000
3000
زمانی که من مدیر تحقیقات در زندان استانفورد بودم.
03:25
Immediatelyبلافاصله the Bushبوته administrationمدیریت militaryنظامی said ... what?
65
193000
2000
بزودی مدیران نظامی بوش گفتند، چه گفتند ؟
03:28
What all administrationsادارات say when there's a scandalرسوایی.
66
196000
2000
چیزی که همه مدیران نظامی گفتند ، زمانی که این افتضاح رخ داد.
03:30
"Don't blameسرزنش us. It's not the systemسیستم. It's the fewتعداد کمی badبد applesسیب,
67
198000
3000
"ما را سرزنش نکنید، سیستم اینگونه نیست، اینها فقط چند سیب فاسد بوده اند،
03:34
the fewتعداد کمی rogueسرکش soldiersسربازان."
68
202000
1000
چند سرباز رذل"
03:35
My hypothesisفرضیه is, Americanآمریکایی soldiersسربازان are good, usuallyمعمولا.
69
203000
3000
فرض من این است که سربازان آمریکایی معمولا نیکوکار هستند.
03:38
Maybe it was the barrelبشکه that was badبد.
70
206000
2000
ممکن است که این بشکه بوده که بد بوده است(محیط نگه داری سربازها)
03:40
But how am I going to -- how am I going to dealمعامله with that hypothesisفرضیه?
71
208000
3000
اما من چگونه می خواهم، چگونه می خوام با این فرض برخورد کنم؟
03:43
I becameتبدیل شد an expertکارشناس witnessشاهد
72
211000
1000
من تبدیل به یک شاهد ماهر و متخصص شده ام برای
03:44
for one of the guardsنگهبانان, Sergeantگروهبان Chipچیپ Frederickفردریک,
73
212000
2000
یکی از این افراد ، گروهبان چیپ فردریک ،
03:46
and in that positionموقعیت, I had accessدسترسی به to the dozenدوازده investigativeتحقیقی reportsگزارش ها.
74
214000
4000
و در این موقعیت من به تعدادی از گزارش های بازرسی دسترسی داشته ام.
03:50
I had accessدسترسی به to him. I could studyمطالعه him,
75
218000
3000
من به او دسترسی داشتم، من می توانستم بر روی او مطالعه کنم؛
03:54
have him come to my home, get to know him,
76
222000
1000
از او خواستم که به خانه من بیاید تا او را بشناسم،
03:55
do psychologicalروانشناسی analysisتحلیل و بررسی to see, was he a good appleسیب or badبد appleسیب.
77
223000
4000
تا بررسی روان شناسی انجام دهم که ببینم که آیا او سیب گندیده و یا سیب سالم است.
03:59
And thirdlyسوم اینکه, I had accessدسترسی به to all of the 1,000 picturesتصاویر
78
227000
4000
و سوما، من به همه 1000 عکسی که سربازان برداشته اند ،
04:03
that these soldiersسربازان tookگرفت.
79
231000
1000
دسترسی داشتم.
04:05
These picturesتصاویر are of a violentخشن or sexualجنسیت natureطبیعت.
80
233000
2000
این تصاویر طبیعت سکسی و خشونت آمیز داشته اند.
04:07
All of them come from the camerasدوربین ها of Americanآمریکایی soldiersسربازان.
81
235000
3000
همه اینها از دوربین سربازان آمریکایی گرفته شده است.
04:11
Because everybodyهمه has a digitalدیجیتال cameraدوربین or cellسلول phoneتلفن cameraدوربین,
82
239000
2000
چرا که همه یا دوربین دیجیتال یا تلفن همراه دوربین دار داشته اند،
04:13
they tookگرفت picturesتصاویر of everything. More than 1,000.
83
241000
2000
آنها از همه چیز عکس گرفته اند، بیش از 1000 تصویر.
04:16
And what I've doneانجام شده is I organizedسازمان یافته است them into variousمختلف categoriesدسته بندی ها.
84
244000
2000
و من آن تصاویر را در دسته بندی های متفاوتی دسته بندی کردم.
04:18
But these are by Unitedیونایتد Statesایالت ها militaryنظامی policeپلیس, armyارتش reservistsمخالفین.
85
246000
5000
اما اینها پلیس ارتش آمریکا بوده اند، افراد ذخیره ارتش.
04:24
They are not soldiersسربازان preparedآماده شده for this missionماموریت at all.
86
252000
3000
آنها اصلا برای این اهداف تربیت نشده بودند.
04:27
And it all happenedاتفاق افتاد in a singleتنها placeمحل, Tierدرجه 1-A-A, on the night shiftتغییر مکان.
87
255000
5000
و همه اینها در یک جا رخ داد، بخش تیر وان آ ، در شیفت شب.
04:32
Why? Tierدرجه 1-A-A was the centerمرکز for militaryنظامی intelligenceهوش.
88
260000
3000
چرا، چون تیر وان آ ، در مرکز بخش اطلاعاتی ارتش واقع شده بود.
04:35
It was the interrogationبازجویی holdنگه دارید. The CIAسيا was there.
89
263000
3000
جایی که بازجویی انجام می شد، و سیا نیز در آن مرکز قرار داشت.
04:39
Interrogatorsبازجویان from Titanتیتان Corporationشرکت, all there,
90
267000
2000
بازجو های شرکت تایتان ، همه آنجا بودند،
04:41
and they're gettingگرفتن no informationاطلاعات about the insurgencyشورشی.
91
269000
3000
و انها هیچ اطلاعاتی درباره یاغی گری بدست نمی آورند.
04:45
So they're going to put pressureفشار on these soldiersسربازان,
92
273000
1000
لذا، آنها تصمیم می گیرند که بر روی این سربازان فشار بگذارند،
04:46
militaryنظامی policeپلیس, to crossصلیب the lineخط,
93
274000
2000
پلیس ارتش، تا از خط رد شوند،
04:49
give them permissionمجوز to breakزنگ تفريح the will of the enemyدشمن,
94
277000
3000
به آنها اجازه دادند که تا اراده دشمن را بشکنند،
04:52
to prepareآماده کردن them for interrogationبازجویی, to softenنرمی them up,
95
280000
2000
و آنها را برای بازجویی آماده کنند، آنها را ضعیف کنند،
04:54
to take the glovesدستکش off. Those are the euphemismsعصبانیت,
96
282000
2000
برای درآوردن دستکش ها ، و برای حسن تعبیر،
04:56
and this is how it was interpretedتفسیر شده.
97
284000
3000
و این روشی است که آنها تفسیر کرده اند.
05:00
Let's go down to that dungeonسیاه چال.
98
288000
1000
اجازه دهید با هم سری به این سیاه چال بزنیم.
05:01
(Cameraدوربین shutterشاتر)
99
289000
37000
صدای شاتر دوربین
05:38
(Thudsدزد)
100
326000
6000
صدای ضربه
05:45
(Cameraدوربین shutterشاتر)
101
333000
14000
صدای دوربین
05:59
(Thudsدزد)
102
347000
10000
ضربه
06:09
(Breathingنفس كشيدن)
103
357000
8000
صدای تنفس
06:17
(Bellsزنگ ها)
104
365000
31000
صدای زنگ
06:49
So, prettyبسیار horrificدلهره آور.
105
397000
3000
خوب، بسیار مخوف.
06:52
That's one of the visualبصری illustrationsتصاویر of evilبد.
106
400000
3000
این یکی از مثال های قابل دیدن از شیطان است.
06:55
And it should not have escapedفرار کرد you that
107
403000
1000
و این نکته نباید از نظر شما مخفی بماند که
06:56
the reasonدلیل I pairedزوج the prisonerزندانی with his armsبازوها out
108
404000
4000
دلیل اینکه من تصاویر زندانی ها را با دست باز
07:00
with Leonardoلئوناردو daدا Vinci'sوینچی odeاوه to humanityبشریت
109
408000
3000
با تصویر انسان کشیده شده توسط لیوناردو داوینچی جور کرده ام،
07:03
is that that prisonerزندانی was mentallyذهنی illبیمار.
110
411000
2000
این بود که این زندانی واقعا بیمار روحی بوده است.
07:05
That prisonerزندانی coveredپوشش داده شده himselfخودت with shitگریه everyهرکدام day,
111
413000
2000
این زندانی هر روز به خود مدفوع می پوشانده است،
07:07
and they used to have to rollرول him in dirtخاک so he wouldn'tنمی خواهم stinkصبر کن.
112
415000
3000
و آنها عادت داشته اند هر روز او را در خاک غلط بدهند، تا او دیگر بوی بد ندهد.
07:10
But the guardsنگهبانان endedبه پایان رسید up callingصدا زدن him "Shitگریه کن Boyپسر."
113
418000
2000
اما زندان بانها در نهایت به او پسرمدفوع می گفته اند.
07:12
What was he doing in that prisonزندان
114
420000
2000
او در این زندان چه می کرده است؟
07:14
ratherنسبتا than in some mentalذهنی institutionموسسه?
115
422000
3000
به جای اینکه در یک مرکز بیماران روانی باشد؟!
07:17
In any eventرویداد, here'sاینجاست formerسابق Secretaryدبیر، منشی of Defenseدفاع Rumsfeldرامسفلد.
116
425000
3000
در هر مراسمی، اینجا وزیر دفاع پیشین، رامسفلد است.
07:20
He comesمی آید down and saysمی گوید, "I want to know, who is responsibleمسئول?
117
428000
2000
او آمده و می گفته که من می خواهم بدانم چه کسی مسول است؟
07:22
Who are the badبد applesسیب?" Well, that's a badبد questionسوال.
118
430000
3000
و چه کسی آن سیب خراب است؟ خوب، این سوال بدی است.
07:25
You have to reframereframe it and askپرسیدن, "What is responsibleمسئول?"
119
433000
3000
شما باید سوال خود را تغییر دهید و بپرسید، مسولیت چیست؟
07:28
Because "what" could be the who of people,
120
436000
2000
چرا که زمانی که بگوییم مسول چیست، چیست می تواند یک نفر باشد، اما
07:30
but it could alsoهمچنین be the what of the situationوضعیت,
121
438000
2000
همچنین این مسول می تواند یک موقعیت نیز باشد.
07:32
and obviouslyبدیهی است that's wrongheadedاشتباه گرفته.
122
440000
2000
و به صورت مشخصی این یک راه غلط رفتن است.
07:34
So how do psychologistsروانشناسان go about understandingدرك كردن
123
442000
2000
خوب ، چگونه روانشناسان سعی در درک
07:36
suchچنین transformationsتحولات of humanانسان characterشخصیت,
124
444000
2000
اینچنین تغیراتی در شخصیت انسان ها می کنند ،
07:38
if you believe that they were good soldiersسربازان
125
446000
2000
اگر شما بر این اعتقاد باشید که آنها قبل از اینکه به آن سیاهچال بروند،
07:40
before they wentرفتی down to that dungeonسیاه چال?
126
448000
1000
سربازان خوبی بوده اند؟
07:42
There are threeسه waysراه ها. The mainاصلی way is -- it's calledبه نام dispositionalمخالف.
127
450000
2000
سه روش وجود دارد، روش اول محروم سازی خوانده می شود.
07:44
We look at what's insideداخل of the personفرد, the badبد applesسیب.
128
452000
3000
ما بدرون شخص نگاه می کنیم، شخصی که سیب بد خوانده شده است.
07:48
This is the foundationپایه of all of socialاجتماعی scienceعلوم پایه,
129
456000
3000
این پایه و اساس تمام دانش های اجتماعی است،
07:51
the foundationپایه of religionمذهب, the foundationپایه of warجنگ.
130
459000
2000
پایه و اساس مذهب و پایه و اساس جنگ.
07:55
Socialاجتماعی psychologistsروانشناسان like me come alongدر امتداد and say, "Yeah,
131
463000
2000
روانشاسان اجتماعی چون من جلو می آیند و می گویند، بله
07:57
people are the actorsبازیگران on the stageمرحله,
132
465000
2000
انسان ها بازیگرانی بر روی صحنه هستند،
07:59
but you'llشما خواهید بود have to be awareمطلع of what that situationوضعیت is.
133
467000
2000
ولی شما باید از شرایط رخ دادن اتفاقات مطلع باشید.
08:01
Who are the castقالب of charactersشخصیت ها? What's the costumeصحنه و لباس?
134
469000
3000
چه هزینه ای برای بازگران و شخصیت ها پرداخت می شود، لباس طراحی شده آنها چیست ؟
08:04
Is there a stageمرحله directorکارگردان?"
135
472000
1000
آیا یک کارگردان بر روی صحنه حضور دارد ؟
08:05
And so we're interestedعلاقه مند in, what are the externalخارجی factorsعوامل
136
473000
2000
و خوب ما علاقه مند هستیم بر روی مطالبی مانند اینکه چه عوامل خارجی
08:08
around the individualفردی -- the badبد barrelبشکه?
137
476000
2000
بر روی شخص اثر گذاشته است؛ مانند بشکه بد(محل نگه داری بد)؟ا
08:10
And socialاجتماعی scientistsدانشمندان stop there, and they missاز دست دادن the bigبزرگ pointنقطه
138
478000
3000
و دانشمندان علوم اجتماعی اینجا متوقف می شوند و نکته اصلی را از دست می دهند که
08:13
that I discoveredکشف شده when I becameتبدیل شد an expertکارشناس witnessشاهد for Abuابو Ghraibغریبه.
139
481000
3000
این همان نکته ای است که من زمانی که شاهد و متخصص زندان ابوغریب شدم، کشفش کردم.
08:16
The powerقدرت is in the systemسیستم.
140
484000
2000
قدرت در سیستم و نظام.
08:18
The systemسیستم createsایجاد می کند the situationوضعیت that corruptsفساد می کند the individualsاشخاص حقیقی,
141
486000
3000
نظام و سیستم شرایط و محیطی را به وجود می آورند که در ان اشخاص فاسد و خراب می شوند؛
08:21
and the systemسیستم is the legalقانونی, politicalسیاسی, economicاقتصادی, culturalفرهنگی backgroundزمینه.
142
489000
5000
و این سیستم نظام حقوقی، سیاسی ، اقتصادی و پیش زمینه فرهنگی است.
08:26
And this is where the powerقدرت is of the bad-barrelبدبختی makersسازندگان.
143
494000
3000
و اینجا جایی است که قدرت بشکه بد (محیط فاسد ) را می سازد.
08:29
So if you want to changeتغییر دادن a personفرد, you've got to changeتغییر دادن the situationوضعیت.
144
497000
3000
لذا اگر شما می خواهید که یک شخص را تغییر دهید باید که محیط او را تغییر دهید.
08:32
If you want to changeتغییر دادن the situationوضعیت,
145
500000
1000
اگر شما می خواهید که در سیستم تغییری را به وجود آورد،
08:33
you've got to know where the powerقدرت is, in the systemسیستم.
146
501000
2000
باید بدانید که قدرت در کجای سیستم است.
08:35
So the Luciferلوسیفر effectاثر involvesشامل می شود understandingدرك كردن
147
503000
2000
لذا دانستن تغییرات در شخصیت انسان ها معلول
08:37
humanانسان characterشخصیت transformationsتحولات with these threeسه factorsعوامل.
148
505000
5000
اثر شیطان است با سه عامل اصلی.
08:43
And it's a dynamicپویا interplayتعامل.
149
511000
1000
و این اثر متقابل و پویایی دارد.
08:44
What do the people bringآوردن into the situationوضعیت?
150
512000
2000
چه چیزی باعث می شود که انسان ها در شرایط خاصی قرار بگیرند ؟
08:46
What does the situationوضعیت bringآوردن out of them?
151
514000
2000
و شرایط خاص آنها را مجبور به چه کاری می کند ؟
08:48
And what is the systemسیستم that createsایجاد می کند and maintainsحفظ می کند that situationوضعیت?
152
516000
4000
و چه چیزی در سیستم است که شرایط را می سازد و آنها را تغییر می دهد ؟
08:52
So my bookکتاب, "The Luciferلوسیفر Effectاثر," recentlyبه تازگی publishedمنتشر شده, is about,
153
520000
2000
لذا در کتاب جدید من با عنوان اثر شیطان که اخیرا چاپ شده است، درباره این است که
08:54
how do you understandفهمیدن how good people turnدور زدن evilبد?
154
522000
2000
چگونه باید بدانیم که افراد خوب به افرادی بد و شریر تبدیل می شوند؟
08:57
And it has a lot of detailجزئیات
155
525000
1000
و این کتاب دربرگیرنده بسیاری از جزییات
08:58
about what I'm going to talk about todayامروز.
156
526000
2000
درباره چیزهایی است که امروز من قصد صحبت درباره آنها را دارم.
09:01
So Drدکتر. Z'sZ است "Luciferلوسیفر Effectاثر," althoughبا اينكه it focusesتمرکز on evilبد,
157
529000
3000
لذا کتاب دکتر(ز) ، با نام اثر شیطان، بر روی علمکرد شریرانه تمرکز کرده است،
09:04
really is a celebrationجشن of the humanانسان mind'sذهن
158
532000
2000
و واقعا یک تجلیل از مغز انسان است که
09:06
infiniteبي نهايت capacityظرفیت to make any of us kindنوع or cruelظالمانه,
159
534000
4000
توانایی بی انتهایی دارد که ما را تبدیل به یک انسان شریر یا یک انسان مهربان کند.
09:10
caringمراقبت or indifferentبي تفاوت, creativeخلاقانه or destructiveمخرب,
160
538000
3000
لاقید یا بسیار مقید، سازنده یا ویرانگر،
09:13
and it makesباعث می شود some of us villainsخائنانی.
161
541000
2000
و می تواند برخی از ما را تبدیل به انسان های تبه کاری کند.
09:15
And the good newsاخبار storyداستان that I'm going to hopefullyخوشبختانه come to
162
543000
2000
و خبر خوب اینکه من قصد دارم به این نیز بپردازم که
09:18
at the endپایان is that it makesباعث می شود some of us heroesقهرمانان.
163
546000
2000
در انتها ممکن است برخی از ما تبدیل به انسان های قهرمان نیز بشویم.
09:20
This is a wonderfulفوق العاده cartoonکارتون in the Newجدید Yorkerیورکور,
164
548000
3000
این یک کارتون(کاریکاتور) بسیار زیبا در مجله نیویورکر است،
09:23
whichکه really summarizesخلاصه می شود my wholeکل talk:
165
551000
2000
که واقعا در آن به جمع بندی تمام صحبت های من می پردازد:
09:25
"I'm neitherنه a good copپلیس norنه a badبد copپلیس, Jeromeجروم.
166
553000
2000
من نه یک پلیس بد و نه یک پلیس خوب هستم؛جروم،
09:27
Like yourselfخودت, I'm a complexپیچیده amalgamآمالگام
167
555000
2000
مانند خودت، من یک ترکیب پیچیده
09:29
of positiveمثبت and negativeمنفی personalityشخصیت traitsصفات
168
557000
2000
از ویژگی های مثبت و منفی شخصیتی هستم که
09:32
that emergeظهور or not, dependingبستگی دارد on the circumstancesشرایط."
169
560000
3000
بسته به موقعیت ؛ این خصوصیات ممکن است پدیدار شود یا نشود!
09:35
(Laughterخنده)
170
563000
2000
خنده حضار
09:37
There's a studyمطالعه some of you think you know about,
171
565000
3000
یک تحقیق است که ممکن است برخی از شما در باره آن شنیده باشید،
09:40
but very fewتعداد کمی people have ever readخواندن the storyداستان. You watchedتماشا کردم the movieفیلم سینما.
172
568000
4000
اما تعداد کمی از آدم ها هرگز داستانش را نشنیده اند. شما مشغول تماشای تلوزیون هستید.
09:44
This is Stanleyاستنلی Milgramمیلیگرام, little Jewishیهودی kidبچه from the Bronxبرونکس,
173
572000
3000
این استانلی ملگرام است ، یک کودک یهودی از برونکس؛
09:47
and he askedپرسید: the questionسوال, "Could the Holocaustهولوکاست happenبه وقوع پیوستن here, now?"
174
575000
3000
و او یک سوالی پرسیده است: آیا ممکن است که هلوکاست اینجا نیز به وقوع بپیوندد؟
09:51
People say, "No, that's Naziنازی ها Germanyآلمان,
175
579000
1000
مردم پاسخ داده اند: نه ، این نازی ها در آلمان بودند،
09:52
that's Hitlerهیتلر, you know, that's 1939."
176
580000
2000
آن هیتلر بود، همانطوری که می دانی در سال 1939.
09:54
He said, "Yeah, but supposeفرض کنید Hitlerهیتلر askedپرسید: you,
177
582000
2000
او می گوید: بله، اما تصور کنید که هیتلر از شما می پرسد،
09:56
'Would you electrocuteالکتریکی a strangerغریبه?' 'Noنه way, not me, I'm a good personفرد.' "
178
584000
3000
ممکنه که شما با برق آدم های خارجی را بکشید؟ پاسخ: به هیچ وجه، من این کار نمی کنم، من آدم خوبی هستم.
10:00
He said, "Why don't we put you in a situationوضعیت
179
588000
1000
او می گوید: برای چه شما را در موقعیت قرار ندهیم و به شما
10:01
and give you a chanceشانس to see what you would do?"
180
589000
2000
این امکان و شانس را ندهیم که در آن شرایط شما چه می کرده اید؟
10:03
And so what he did was he testedتست شده 1,000 ordinaryعادی people.
181
591000
4000
و کاری که او کرد این بود که از 1000 انسان معمولی امتحان گرفت.
10:07
500 Newجدید Havenپناهگاه, Connecticutکانتیکت, 500 BridgeportBridgeport.
182
595000
3000
500 نفر از نیوهیون و 500 نفر از بریجپورت.
10:10
And the adآگهی said, "Psychologistsروانشناسان want to understandفهمیدن memoryحافظه.
183
598000
4000
و او در تبلیغش نوشته بود: روانشناسان می خواند حافظه را درک کنند،
10:14
We want to improveبهتر کردن people'sمردم memoryحافظه,
184
602000
1000
ما می خواهیم حافظه آدم ها را تقویت کنیم،
10:15
because memoryحافظه is the keyکلیدی to successموفقیت." OK?
185
603000
3000
چرا که حافظه کلید موفقیت است. خوب؟
10:18
"We're going to give you fiveپنج bucksدلارها -- fourچهار dollarsدلار for your time."
186
606000
5000
ما قصد داریم به شما 5 دلار بدهیم، چهار دلار برای وقت شما.
10:24
And it said, "We don't want collegeکالج studentsدانش آموزان.
187
612000
1000
و او گفته بود: ما دانشجویان کالج را نمی خواهیم؛
10:25
We want menمردان betweenبین 20 and 50."
188
613000
2000
ما مردان بین 20 تا 50 سال را می خواهیم.
10:27
In the laterبعد studiesمطالعات, they ranفرار کرد womenزنان.
189
615000
1000
-در تحقیق بعدی ، آنها از زنان امتحان گرفتند.-
10:28
Ordinaryعادی people: barbersآرایشگران, clerksکارکنان, white-collarیقه سفید people.
190
616000
4000
آدم های معمولی ، مانند آرایش گر، کارمند، کسانی که کارهای اداری می کنند.
10:32
So, you go down, and one of you is going to be a learnerیادگیرنده,
191
620000
3000
خوب شما ادامه می دهید، و یکی از شما قرار است که یادگیرنده باشد،
10:35
and one of you is going to be a teacherمعلم.
192
623000
1000
و یکی از شما قرار است که معلم باشد.
10:36
The learner'sیادگیرنده a genialشگفت انگیز, middle-agedمیانسال guy.
193
624000
2000
یادگیرنده ها ، آدهم های خوش مشرب و میانسال بودند.
10:38
He getsمی شود tiedگره خورده است up to the shockشوکه شدن apparatusدستگاه in anotherیکی دیگر roomاتاق.
194
626000
3000
او یک سری وسایل شوک دادن را در اتاق دیگر تدارک داده بود.
10:41
The learnerیادگیرنده could be middle-agedمیانسال, could be as youngجوان as 20.
195
629000
3000
یادگیرنده می توانست میانسال و یا جوان بیست ساله باشد،
10:44
And one of you is told by the authorityقدرت, the guy in the labآزمایشگاه coatکت,
196
632000
4000
و توسط اولیا امور به یکی از شما گفته می شد، توسط فرد مسول آزمایش،
10:48
"Your jobکار as teacherمعلم is to give this guy materialمواد to learnیاد گرفتن.
197
636000
3000
که کار شما به عنوان معلم این است که به این آدم چیزهایی را بیاموزید.
10:51
Getsمی شود it right, rewardجایزه him.
198
639000
1000
اگر او مطلب را درست آموخت به او جایزه بدهید،
10:52
Getsمی شود it wrongاشتباه, you pressمطبوعات a buttonدکمه on the shockشوکه شدن boxجعبه.
199
640000
2000
اگر نیاموخت، این دکمه را برای شوک دادن فشار دهید.
10:54
The first buttonدکمه is 15 voltsولت. He doesn't even feel it."
200
642000
3000
دکمه اول 15 ولت بود، فرد یادگیرنده حتی آنرا حس هم نمی کرد.
10:58
That's the keyکلیدی. All evilبد startsشروع می شود with 15 voltsولت.
201
646000
3000
این نکته حیاتی است، همه افراد شریر از 15 ولت شروع می کنند.
11:01
And then the nextبعد stepگام is anotherیکی دیگر 15 voltsولت.
202
649000
2000
و قدم بعدی 15 ولت دیگر بود.
11:04
The problemمسئله is, at the endپایان of the lineخط, it's 450 voltsولت.
203
652000
2000
مشکل اینجا بود که در آخر کار دکمه به 450 ولت ختم می شد.
11:06
And as you go alongدر امتداد, the guy is screamingجیغ زدن,
204
654000
3000
و وقتی شما ادامه می دادید، آن فرد شروع به فریاد زدن می کرد.
11:09
"I've got a heartقلب conditionوضعیت! I'm out of here!"
205
657000
2000
که من دارم آسیب می بینم، مرا از اینجا خارج کنید.
11:11
You're a good personفرد. You complainشكايت كردن.
206
659000
2000
اگر شما فرد خوبی باشید، به مسول آزمایش شکایت می کنید که :
11:13
"Sirسر, who'sچه کسی است going to be responsibleمسئول if something happensاتفاق می افتد to him?"
207
661000
2000
آقا؛ چه کسی قرار است مسول باشد اگر این آدم آسیب ببیند؟
11:15
The experimenterآزمایش کننده saysمی گوید, "Don't worryنگرانی, I will be responsibleمسئول.
208
663000
3000
مسول آزمایش می گوید: نگران نباش، من مسول خواهم بود.
11:18
Continueادامه هید, teacherمعلم."
209
666000
1000
ادامه بدهید، آقای معلم.
11:19
And the questionسوال is, who would go all the way to 450 voltsولت?
210
667000
4000
و سوال اینجاست ، چه کسی ممکن است تا آخر 450 ولت برود؟
11:24
You should noticeاطلاع here, when it getsمی شود up to 375,
211
672000
2000
شما باید این را در نظر داشته باشید ، زمانی که به 375 ولت می رسد،
11:26
it saysمی گوید, "Dangerخطر. Severeشدید Shockشوکه شدن."
212
674000
1000
دستگاه می گوید: خطر، شوک اعمال شود.
11:28
When it getsمی شود up to here, there's "XXXXXX" -- the pornographyپورنوگرافی of powerقدرت.
213
676000
3000
زمانی که به اینجا می رسد، همان XXX در عرصه پورنوگرافی است.
11:31
(Laughterخنده)
214
679000
1000
خنده حضار
11:32
So Milgramمیلیگرام asksمی پرسد 40 psychiatristsروانپزشکان,
215
680000
1000
لذا میلگرم از 40 روانشناس پرسید،
11:33
"What percentدرصد of Americanآمریکایی citizensشهروندان would go to the endپایان?"
216
681000
3000
چند درصد از شهروندان آمریکا ممکن است تا آخر (450ولت) بروند؟
11:37
They said only one percentدرصد. Because that's sadisticسادیستی behaviorرفتار,
217
685000
3000
آنها گفتند تنها یک درصد، چرا که این یک رفتار سادیسمی است،
11:40
and we know, psychiatryروانپزشکی knowsمی داند, only one percentدرصد of Americansآمریکایی ها are sadisticسادیستی.
218
688000
3000
و ما می دانیم که روانشناسی تنها یک درصد از آمریکایی ها را سادیسمی می داند.
11:44
OK. Here'sاینجاست the dataداده ها. They could not be more wrongاشتباه.
219
692000
4000
خوب، ما اینجا نتایج را داریم، و آنها نمی توانند بیشتر از این اشتباه کنند،
11:48
Two thirdsسهم go all the way to 450 voltsولت. This was just one studyمطالعه.
220
696000
5000
دو سوم از شرکت کنندگان تا 450 ولت رفته اند. این فقط یک تحقیق است.
11:53
Milgramمیلیگرام did more than 16 studiesمطالعات. And look at this.
221
701000
3000
میلگرم 16 تحقیق انجام داد، و اینجا را ببید،
11:56
In studyمطالعه 16, where you see somebodyکسی like you go all the way,
222
704000
4000
در تحقیق شانزدهم، زمانی که می بیند یک نفر مانند شما تا آخر خط می رود،
12:00
90 percentدرصد go all the way. In studyمطالعه fiveپنج, if you see people rebelشورشی, 90 percentدرصد rebelشورشی.
223
708000
6000
نود درصد از افراد نیز تا آخر خط می روند، در تحقیق پنجم، اگر کسی سرپیچی کند، نود درصد نیز سرپیچی می کنند.
12:06
What about womenزنان? Studyمطالعه 13 -- no differentناهمسان than menمردان.
224
714000
3000
در مورد زنان چه ؟ تحقیق شماره 13، هیچ فرقی با مردان ندارند.
12:10
So Milgramمیلیگرام is quantifyingکوانتیزه کردن evilبد as the willingnessتمایل of people
225
718000
3000
لذا میلگرم مشغول کمیت بندی رغبت شیطانی افراد
12:13
to blindlyکورکورانه obeyاطاعت کنید authorityقدرت, to go all the way to 450 voltsولت.
226
721000
3000
برای فرمانبرداری چشم بسته از حکومت است، تا به 450 ولت برسند.
12:16
And it's like a dialشماره گیری کنید on humanانسان natureطبیعت.
227
724000
2000
و این مانند سرشماری طبیعیت انسان ها است.
12:18
A dialشماره گیری کنید in a senseاحساس that you can make almostتقریبا everybodyهمه totallyکاملا obedientمطیع,
228
726000
4000
مانند سرشماری احساسی است که شما می توانید در تمام افراد به وجود بیاورید که آنها کاملا
12:23
down to the majorityاکثریت, down to noneهیچ کدام.
229
731000
2000
از اکثریت پیروی کنند.
12:25
So what are the externalخارجی parallelsموازی? For all researchپژوهش is artificialمصنوعی.
230
733000
4000
خوب، چه چیزی با دنیای بیرون برابری می کند ؟برای تمام این تحقیق هایی که مصنوعی اسـ؟
12:29
What's the validityاعتبار in the realواقعی worldجهان?
231
737000
1000
چه چیزی اعتبار آنها در دنیای واقعی است؟
12:30
912 Americanآمریکایی citizensشهروندان committedمرتکب شده suicideخودکشی کردن or were murderedکشته شد
232
738000
4000
912 شهروند آمریکایی یا خودکشی کردند یا توسط دوستان و یا
12:34
by familyخانواده and friendsدوستان in Guyanaگایانا jungleجنگل in 1978,
233
742000
3000
خانواده خود در سال 1978 در جنگل گویان کشته شدند،
12:37
because they were blindlyکورکورانه obedientمطیع to this guy, theirخودشان pastorکشیش --
234
745000
3000
چرا که آنها به صورت کور از این مرد اطاعات می کردند، از پیشوای خود.
12:40
not theirخودشان priestکشیش -- theirخودشان pastorکشیش, Reverendمقدس Jimجیم Jonesجونز.
235
748000
2000
نه از کشیش خود، بلکه از پیشوای خود، جناب کشیش جیم جون.
12:42
He persuadedمتقاعد شده them to commitمرتکب شدن massجرم suicideخودکشی کردن.
236
750000
3000
او آنها را ترغیب به خودکشی در مراسم عشا ربانی می کرد.
12:46
And so, he's the modernمدرن Luciferلوسیفر effectاثر,
237
754000
1000
و لذا او یک اثر شیطانی مدرن است.
12:47
a man of God who becomesتبدیل می شود the Angelفرشته of Deathمرگ.
238
755000
3000
یک مرد خدا که به فرشته مرگ تبدیل شده است.
12:52
Milgram'sمیلیگرام studyمطالعه is all about individualفردی authorityقدرت to controlکنترل people.
239
760000
4000
تحقیق میلگرام درباره اولیا امور منحصر به فرد بود،
12:56
Mostاکثر of the time, we are in institutionsمؤسسات,
240
764000
3000
بسیاری از زمان ما در موسسه ها بودیم،
13:00
so the Stanfordاستنفورد Prisonزندان Studyمطالعه is a studyمطالعه of the powerقدرت of institutionsمؤسسات
241
768000
3000
لذا تحقیق در زندان استنفورد، یک تحقیق در باره قدرت یک ارگان بر
13:03
to influenceنفوذ individualفردی behaviorرفتار.
242
771000
2000
روی رفتار اشخاص خاصی می باشد.
13:05
Interestinglyجالب است, Stanleyاستنلی Milgramمیلیگرام and I were in the sameیکسان highبالا schoolمدرسه classکلاس
243
773000
3000
جالب توجه اینکه استانلی میلگرم و من هر دو در یک کلاس در دبیرستان
13:08
in Jamesجیمز Monroeمونرو in the Bronxبرونکس, 1954.
244
776000
3000
در جیمز مونرو در برونکس در سال 1954 بوده ایم.
13:13
So this studyمطالعه, whichکه I did
245
781000
1000
لذا این تحقیقی که من کرده ام
13:14
with my graduateفارغ التحصیل studentsدانش آموزان, especiallyبه خصوص Craigکریگ Haneyهانی --
246
782000
2000
با دانشجویان فارغ التحصیلم، خصوصا کریگ هانی ،
13:16
we alsoهمچنین beganآغاز شد work with an adآگهی.
247
784000
1000
ما نیز کارمان را با یک تبلیغ شروع کردیم.
13:17
We didn't have moneyپول, so we had a cheapارزان, little adآگهی,
248
785000
2000
ما پول نداشتیم، لذا ما یک تبلیغ کوچک و ارزان داشتیم،
13:19
but we wanted collegeکالج studentsدانش آموزان for a studyمطالعه of prisonزندان life.
249
787000
3000
اما ما نیاز به دانشجویان کالج برای تحقیقات زندگی در زندان داشتیم.
13:22
75 people volunteeredداوطلبانه, tookگرفت personalityشخصیت testsآزمایشات.
250
790000
3000
75 نفر پیشقدم شدند تا این امتحان و تست شخصیتی انجام شود.
13:25
We did interviewsمصاحبه ها. Pickedبرداشت two dozenدوازده:
251
793000
2000
ما مصاحبه کردیم، و دو جین آدم انتخاب کردیم.
13:27
the mostاکثر normalطبیعی, the mostاکثر healthyسالم.
252
795000
1000
افرادی که بیشتر نرمال و سلامت بودند.
13:29
Randomlyتصادفی assignedاختصاص داده them to be prisonerزندانی and guardنگهبان.
253
797000
2000
به صورت اتفاقی آنها را برای زندانی و زندان بان بودن انتخاب کردیم.
13:31
So on day one, we knewمی دانست we had good applesسیب.
254
799000
2000
لذا در روز اول، ما می دانستیم که ما سیب سالم داریم(افراد سلامت).
13:33
I'm going to put them in a badبد situationوضعیت.
255
801000
2000
من قصد دارم آنها را در شرایط بدی قرار دهم.
13:35
And secondlyدوم اینکه, we know there's no differenceتفاوت
256
803000
2000
و دوم ، ما می دانیم که هیچ تفاوتی
13:38
betweenبین the boysپسران who are going to be guardsنگهبانان
257
806000
1000
بین پسرهایی که تبدیل به زندانبان و
13:39
and the boysپسران who are going to be prisonersزندانیان.
258
807000
1000
پسرهایی که تبدیل به زندانی می شدند نیست.
13:41
The kidsبچه ها who were going to be prisonersزندانیان,
259
809000
1000
پسری که قرار بود زندانی شود،
13:42
we said, "Wait at home in the dormitoriesخوابگاه ها. The studyمطالعه will beginشروع Sundayیکشنبه."
260
810000
2000
ما به او گفتیم: در خوابگاه منتظر بمان، تحقیق روز یکشنبه آغاز می شود،
13:45
We didn't tell them
261
813000
1000
ما به او نگفتیم که
13:46
that the cityشهر policeپلیس were going to come and do realisticواقع بین arrestsدستگیر شد.
262
814000
36000
پلیس قرار است که بیاید و یک بازداشت واقعی انجام دهد.
14:22
(Videoویدئو) Studentدانشجو: A policeپلیس carماشین pullsمی کشد up in frontجلوی, and a copپلیس comesمی آید to the frontجلوی doorدرب,
263
850000
6000
مرد در ویدیو: ماشین پلیس جلو متوقف می شود، و پلیس از درب جلو خارج می شود،
14:28
and knocksضربه می زند, and saysمی گوید he's looking for me.
264
856000
2000
درب می زند و می گوید که او به دنبال من است.
14:30
So they, right there, you know, they tookگرفت me out the doorدرب,
265
858000
2000
خوب ، در اینجا، آنها مرا به درب خارج هدایت می کنند،
14:33
they put my handsدست ها againstدر برابر the carماشین.
266
861000
3000
آنها دست مرا مقابل ماشین قرار می دهند،
14:36
It was a realواقعی copپلیس carماشین, it was a realواقعی policemanپلیس,
267
864000
2000
این ماشین پلیس واقعی بود و آنها نیز پلیس واقعی بودند.
14:39
and there were realواقعی neighborsهمسایه ها in the streetخیابان,
268
867000
1000
و همسایه های واقعی در خیابان که
14:40
who didn't know that this was an experimentآزمایشی.
269
868000
4000
نمی دانستند این یک آزمایش است.
14:44
And there was camerasدوربین ها all around and neighborsهمسایه ها all around.
270
872000
3000
و دوربین بود و همسایه ها نیز در اطراف بودند.
14:47
They put me in the carماشین, then they droveرانندگی کرد me around Paloپالو Altoآلتو.
271
875000
3000
آنها مرا در ماشین گذاشتند، و آنگاه مرا در اطرف پالو آلتو گرداندند.
14:52
They tookگرفت me to the policeپلیس stationایستگاه,
272
880000
3000
آنها مرا به ایستگاه پلیس بردند،
14:55
the basementزیر زمین of the policeپلیس stationایستگاه. Then they put me in a cellسلول.
273
883000
10000
در زیر زمین ایستگاه پلیس، و آنگاه مرا در یک سلول قرار دادند.
15:05
I was the first one to be pickedبرداشت up, so they put me in a cellسلول,
274
893000
2000
من نفر اولی بودم که بازداشت شده بودم، لذا مرا در یک سلول قرار دادند،
15:07
whichکه was just like a roomاتاق with a doorدرب with barsکافه ها on it.
275
895000
4000
که دقیقا مانند یک اتاق با یک درب میله ای بود.
15:12
You could tell it wasn'tنبود a realواقعی jailزندان.
276
900000
1000
شما ممکن است بگویید این یک زندان واقعی نیست،
15:13
They lockedقفل شده است me in there, in this degradingتحقیر little outfitلباس.
277
901000
5000
آنها مرا در اینجا زندانی کردند ، در این لباس کوچک و مایه شرمساری.
15:19
They were takingگرفتن this experimentآزمایشی too seriouslyبه طور جدی.
278
907000
2000
آنها این آزمایش را خیلی جدی گرفته بودند.
15:21
Philipفیلیپس Zimbardoزیمبرو: Here are the prisonersزندانیان who are going to be dehumanizedغیر انسانی.
279
909000
2000
خوب اینجا این زندانی است که قرار است مورد بد رفتاری قرار گیرد.
15:23
They're going to becomeتبدیل شدن به numbersشماره.
280
911000
1000
اینها قرار است که به شماره تبدیل شوند.
15:24
Here are the guardsنگهبانان with the symbolsنمادها of powerقدرت and anonymityناشناس بودن.
281
912000
3000
اینها نگهبان هایی هستند که سمبل قدرت و گمنامی هستند.
15:27
Guardsسپاه پاسداران get prisonersزندانیان
282
915000
1000
نگهبان ها زندانیان را مجبور می کنند که
15:28
to cleanپاک کن the toiletتوالت bowlsکاسه out with theirخودشان bareلخت handsدست ها,
283
916000
2000
کاسه های توالت را دستان برهنه خود تمیز کنند،
15:30
to do other humiliatingتحقیر آمیز tasksوظایف.
284
918000
2000
یا کارهای تحقیر آمیز دیگری انجام دهند.
15:32
They stripنوار them nakedبرهنه. They sexuallyجنسیت tauntطعنه them.
285
920000
2000
آنها را کاملا لخت می کنند، و متلک های جنسی به آنها می اندازند.
15:34
They beginشروع to do degradingتحقیر activitiesفعالیت ها,
286
922000
2000
آنها شروع به کارهای تحقیر آمیز می کنند؛
15:36
like havingداشتن them simulateشبیه سازی کنید sodomyسودمندی.
287
924000
2000
مانند اینکه انها را مجبور به تقلید کردن لواط می کنند.
15:38
You saw simulatingشبیه سازی fellatiofelatio in soldiersسربازان in Abuابو Ghraibغریبه.
288
926000
3000
شما تقلید کردن تحریک آلت مردان با زبان را در سربازان ابوغریب دیدید.
15:41
My guardsنگهبانان did it in fiveپنج daysروزها. The stressفشار reactionواکنش was so extremeمفرط
289
929000
5000
زندانبان های من این کار را در پنج روز انجام دادند، واکنش به استرس بسیار شدید بود،
15:46
that normalطبیعی kidsبچه ها we pickedبرداشت because they were healthyسالم
290
934000
2000
طوری که بچه های معمولی که ما به علت سلامت آنها را انتخاب کرده بودیم،
15:48
had breakdownsخرابی withinدر داخل 36 hoursساعت ها.
291
936000
2000
ظرف 36 ساعت از داخل شکسته می شدند.
15:50
The studyمطالعه endedبه پایان رسید after sixشش daysروزها, because it was out of controlکنترل.
292
938000
4000
این تحقیق ظرف شش روز خاتمه یافت چرا که از کنترل خارج شده بود.
15:54
Fiveپنج kidsبچه ها had emotionalعاطفی breakdownsخرابی.
293
942000
2000
پنج بچه دچار شکست عاطفی شده بودند.
15:58
Does it make a differenceتفاوت if warriorsجنگجویان go to battleنبرد
294
946000
2000
آیا این تغییری ایجاد می کند اگر که این جنگجویانی که به جنگ می روند، ظهار خود را عوض کنند ؟
16:00
changingتغییر دادن theirخودشان appearanceظاهر or not?
295
948000
2000
آیا نتیجه را عوض می کند ؟
16:02
Does it make a differenceتفاوت if they're anonymousناشناس,
296
950000
1000
آیا این تغییری در نحوه برخورد آنها با قربانی ها وجود می آورد اگر که
16:03
in how they treatدرمان شود theirخودشان victimsقربانیان?
297
951000
2000
آنها ناشناس باشند؟
16:05
We know in some culturesفرهنگ ها, they go to warجنگ,
298
953000
1000
ما می دانیم در برخی از فرهنگ ها ، زمانی که آنها به جنگ می رند،
16:06
they don't changeتغییر دادن theirخودشان appearanceظاهر.
299
954000
1000
آنها ظاهر خود را عوض نمی کنند.
16:07
In other culturesفرهنگ ها, they paintرنگ themselvesخودشان like "Lordخداوند of the Fliesمگس."
300
955000
2000
در برخی از فرهنگ ها، آنها خودشان را به شکل (فرمانروای پرواز) نقاشی می کنند.
16:09
In some, they wearپوشیدن masksماسک ها.
301
957000
2000
در برخی دیگر آنها ماسک می پوشند.
16:11
In manyبسیاری, soldiersسربازان are anonymousناشناس in uniformلباس فرم.
302
959000
3000
در بسیاری، سربازان در لباس های یکدست ناشناس می شوند.
16:14
So this anthropologistانسان شناس, Johnجان Watsonواتسون, foundپیدا شد
303
962000
2000
لذا، این دانشمند مردم شناست، جان واستون ، دریافت که
16:17
23 culturesفرهنگ ها that had two bitsبیت of dataداده ها.
304
965000
2000
23 فرهنگ مختلف دو نوع اطلاعات مختلف دارند.
16:19
Do they changeتغییر دادن theirخودشان appearanceظاهر? 15.
305
967000
2000
آیا آنها ظاهر خود را عوض می کنند ؟ پانزده تا .
16:21
Do they killکشتن, tortureشکنجه, mutilateخشونت? 13.
306
969000
2000
آیا آنها می کشند، شکنجه می کنند ، مثله می کنند؟ سیزده تا.
16:23
If they don't changeتغییر دادن theirخودشان appearanceظاهر,
307
971000
2000
اگر آنها ظاهر خود را عوض نمی کنند
16:25
only one of eightهشت killsمی کشد, torturesشکنجه or mutilatesخشونت می کند.
308
973000
2000
تنها یک هشتم آنها، شکنجه می کنند و یا مثله می کنند.
16:27
The keyکلیدی is in the redقرمز zoneمنطقه.
309
975000
2000
کلید این معما در ناحیه قرمز رنگ است.
16:29
If they changeتغییر دادن theirخودشان appearanceظاهر,
310
977000
1000
اگر آنها ظاهر خود را عوض می کنند،
16:30
12 of 13 -- that's 90 percentدرصد -- killکشتن, tortureشکنجه, mutilateخشونت.
311
978000
4000
دوازده تا از سیزده تا، یعنی نود درصد، می کشند و شکنجه می کنند و یا مثله می کنند.
16:35
And that's the powerقدرت of anonymityناشناس بودن.
312
983000
1000
و این قدرت ناشناس بودن است.
16:36
So what are the sevenهفت socialاجتماعی processesفرآیندهای
313
984000
2000
لذا، هفت عنصر از این روند و پردازش اجتماعی که
16:38
that greaseگریس the slipperyلغزنده slopeشیب of evilبد?
314
986000
2000
روند شریر شدن را لغزنده و راحت می کند چیست ؟
16:40
Mindlesslyبی رحم takingگرفتن the first smallکوچک stepگام.
315
988000
2000
بیفکری اولین قدم است.
16:42
Dehumanizationانهدام انسان of othersدیگران. De-individuationDe-individualation of Selfخود.
316
990000
3000
دیگران را از حالت انسانی خارج دانستن. خود پرستی و یکتا دانستن خود.
16:45
Diffusionاشباع of personalشخصی responsibilityمسئوليت. Blindنابینا obedienceاطاعت to authorityقدرت.
317
993000
3000
کم اهمیت کردن مسولیت شخصی. فرمانبری کورکورانه از اولیا امور.
16:49
Uncriticalغیر انتقادی conformityانطباق to groupگروه normsهنجارها.
318
997000
1000
پیروی عادی از هنجار های گروه.
16:50
Passiveمنفعل toleranceتحمل to evilبد throughاز طریق inactionبی عملی or indifferenceبی تفاوتی.
319
998000
3000
تحمل انفعالی در مقابل شرارت با بی حرکتی و بی تفاوتی .
16:54
And it happensاتفاق می افتد when you're in a newجدید or unfamiliarنا آشنا situationوضعیت.
320
1002000
2000
و این زمانی رخ می دهد که شما در یک محیط جدید و نا آشنا قرار می گیرید.
16:56
Your habitualعادت responseواکنش patternsالگوها don't work.
321
1004000
2000
روش و منش عادی و همیشگی شما دیگر کار نمی کند.
16:59
Your personalityشخصیت and moralityاخلاق are disengagedرها شده.
322
1007000
2000
شخصیت و اخلاق شما دیگر درگیر نیست.
17:01
"Nothing is easierآسان تر than to denounceمحکوم کردن the evildoerبدبختی;
323
1009000
3000
داستیوفسکی می گوید: "هیچ چیزی راحت تر از تقبیح نماینده شیطان نیست؛
17:04
nothing more difficultدشوار than understandingدرك كردن him," DostoyevksyDostoyevksy tellsمی گوید us.
324
1012000
3000
و هیچ چیزی سخت تر از دانستن نماینده شیطان نیست."
17:07
Understandingدرك كردن is not excusingاتهام زدن. Psychologyروانشناسی is not excuse-iologyاشتباهات اخلاقی.
325
1015000
4000
دانستن روشی برای بهانه آوردن و یا دستاویز قرار دادن نیست. روانشناسی علم شناخت بهانه ها نیست.
17:12
So socialاجتماعی and psychologicalروانشناسی researchپژوهش revealsنشان می دهد
326
1020000
1000
لذا جامعه شناسان و روانشناسان کشف کرده اند که
17:13
how ordinaryعادی, good people can be transformedتبدیل شده است withoutبدون the drugsمواد مخدر.
327
1021000
4000
چگونه افراد عادی بدون استفاده از دارو تغییر می کنند و به چیزهای دیگری تبدیل می شوند.
17:17
You don't need it. You just need the social-psychologicalروانشناسی اجتماعی processesفرآیندهای.
328
1025000
3000
شما به این نیاز ندارید. شما فقط به یک پردازش روانشانسی-اجتماعی نیاز دارید.
17:20
Realواقعی worldجهان parallelsموازی? Compareمقایسه کنید this with this.
329
1028000
4000
برابری ها در دنیای واقعی ؟ این را با این مقایسه کنید.
17:26
Jamesجیمز Schlesingerشلزینگر -- and I'm going to have to endپایان with this -- saysمی گوید,
330
1034000
2000
قصد دارم صحبت هایم را با این خاتمه دهم، جیمز شلیزنگر می گوید،
17:28
"Psychologistsروانشناسان have attemptedتلاش to understandفهمیدن how and why
331
1036000
2000
"روانشناسان تلاش کرده اند که بفهمند چرا و چگونه
17:31
individualsاشخاص حقیقی and groupsگروه ها who usuallyمعمولا actعمل کن humanelyانسانیت
332
1039000
2000
افراد معمولی و گروهای عادی جامعه که معمولا انسانی رفتار می کنند
17:33
can sometimesگاه گاهی actعمل کن otherwiseدر غیر این صورت in certainمسلم - قطعی circumstancesشرایط."
333
1041000
3000
گاهی می توانند در شرایط خاصی طور دیگری رفتار کنند."
17:37
That's the Luciferلوسیفر effectاثر.
334
1045000
1000
این اثر شیطانی است.
17:38
And he goesمی رود on to say, "The landmarkنقطه عطفی Stanfordاستنفورد studyمطالعه
335
1046000
2000
و او می گوید: " نشانه برجسته تحقیق استانفورد
17:40
providesفراهم می کند a cautionaryاحتیاط taleداستان for all militaryنظامی operationsعملیات."
336
1048000
4000
یک داستان اخطار برانگیزی را برای همه نیروهای نظامی دنیا بیان می کند.
17:44
If you give people powerقدرت withoutبدون oversightنظارت,
337
1052000
2000
اگر شما به افرادی قدرت بدون نظارت بدهید،
17:47
it's a prescriptionنسخه for abuseسو استفاده کردن. They knewمی دانست that, and let that happenبه وقوع پیوستن.
338
1055000
3000
این به مانند یک دستورالعمل برای سو استفاده است. آنها این را می دانستند و اجازه دادند این اتفاق روی دهد.
17:50
So anotherیکی دیگر reportگزارش, an investigativeتحقیقی reportگزارش by Generalعمومی Fayفای,
339
1058000
5000
لذا ، در گزارش دیگری ، در تحقیقی که با ژنرال فای صورا گرفت،
17:55
saysمی گوید the systemسیستم is guiltyگناهکار. And in this reportگزارش,
340
1063000
2000
می گوید که کل نظام گناه کار است، و در این گزارش او
17:57
he saysمی گوید it was the environmentمحیط that createdایجاد شده Abuابو Ghraibغریبه,
341
1065000
3000
می گوید که این محیط و فضا بود که فاجعه ابوغریب را به وجود آورد، با
18:00
by leadershipرهبری failuresخرابی that contributedکمک کرد
342
1068000
2000
رهبری ناقصی که اجازه رخ دادن
18:02
to the occurrenceوقوع of suchچنین abuseسو استفاده کردن,
343
1070000
1000
چنین سو استفاده هایی را می دهد،
18:03
and the factواقعیت that it remainedباقی مانده است undiscoveredکشف نشده
344
1071000
2000
و این واقعیتی که همچنان مجهول باقی مانده است توسط
18:05
by higherبالاتر authoritiesمسئولین for a long periodدوره زمانی of time.
345
1073000
2000
مقامات بسیار بالا برای مدتی بسیار طولانی .
18:07
Those abusesسوء استفاده wentرفتی on for threeسه monthsماه ها. Who was watchingتماشا کردن the storeفروشگاه?
346
1075000
4000
این سو استفاده ها برای سه ماه جریان داشته است. چه کسی این مساله را زیر نظر داشته است؟
18:11
The answerپاسخ is nobodyهيچ كس, and, I think, nobodyهيچ كس on purposeهدف.
347
1079000
2000
جواب این است، هیچ کس،و من فکر می کنم ، هیچ کسی عمده این کار را نکرده است.
18:14
He gaveداد the guardsنگهبانان permissionمجوز to do those things,
348
1082000
1000
او به زندانبان ها اجازه انجام این کارها را داده است،
18:15
and they knewمی دانست nobodyهيچ كس was ever going to come down to that dungeonسیاه چال.
349
1083000
3000
و آنها می دانستند که هیچ کسی حاضر نیست که به این سیاه چال برای بررسی بیاید.
18:18
So you need a paradigmالگو shiftتغییر مکان in all of these areasمناطق.
350
1086000
3000
لذا شما به یک شیفت نمونه در تمام مناطق نیاز دارید.
18:21
The shiftتغییر مکان is away from the medicalپزشکی modelمدل
351
1089000
2000
این شیفت باید دور از نمونه پزشکی آن باشد که
18:23
that focusesتمرکز only on the individualفردی.
352
1091000
2000
فقط روی مسایل منحصر به فرد کار می کند.
18:25
The shiftتغییر مکان is towardبه سمت a publicعمومی healthسلامتی modelمدل
353
1093000
2000
این شیفت شبیه به سیستم خدمات درمانی عمومی است که
18:28
that recognizesبه رسمیت می شناسد situationalموقعیتی and systemicسیستمیک vectorsبردارها of diseaseمرض.
354
1096000
3000
موقعیت و نظام ساختاری بیماری ها را شناسایی می کند.
18:31
Bullyingقلدری is a diseaseمرض. Prejudiceتعصب is a diseaseمرض. Violenceخشونت is a diseaseمرض.
355
1099000
4000
قلدری کردن یک بیماری است، غرض ورزی و خشونت نیز بیماری است.
18:35
And sinceاز آنجا که the Inquisitionتفتیش عقاید, we'veما هستیم been dealingمعامله with problemsمشکلات
356
1103000
2000
و از زمانی که تفتیش عقاید بود هاست، ما با این مشکل مواجه بوده ایم در
18:37
at the individualفردی levelسطح. And you know what? It doesn't work.
357
1105000
3000
تمام سطوح مواجه بوده ایم.اما می دانید چی است؟ این عملی نبود.
18:40
Aleksandrالکساندر Solzhenitsynسلجینیتسین saysمی گوید, "The lineخط betweenبین good and evilبد
358
1108000
3000
الکساندر سولژنتسین می گوید که خط بین خوب بودن و شریر بودن از
18:43
cutsکاهش throughاز طریق the heartقلب of everyهرکدام humanانسان beingبودن."
359
1111000
2000
وسط قبل همه آدم ها می گذرد.
18:45
That meansبه معنای that lineخط is not out there.
360
1113000
2000
این به این معنا است که این خط خارج نیست.
18:47
That's a decisionتصمیم گیری that you have to make. That's a personalشخصی thing.
361
1115000
3000
این تصمیمی است که شما باید بگیرید. این موضوعی شخصی است.
18:50
So I want to endپایان very quicklyبه سرعت on a positiveمثبت noteتوجه داشته باشید.
362
1118000
3000
لذا، من می خواهم خیلی سریع با یک نکته مثبت پایان دهم :
18:53
Heroismقهرمانانه as the antidoteپادزهر to evilبد,
363
1121000
2000
قهرمانی مانند زهر برای شرارت است.
18:56
by promotingترویج the heroicقهرمانانه imaginationخیال پردازی,
364
1124000
1000
با ترویج دادن تخیلی قهرمانی ،
18:57
especiallyبه خصوص in our kidsبچه ها, in our educationalآموزشی systemسیستم.
365
1125000
3000
خصوصا در کودکانمان ، در سیستم آموزشی خودمان .
19:00
We want kidsبچه ها to think, I'm the heroقهرمان in waitingدر انتظار,
366
1128000
2000
ما می خواهیم که کودکان ما بیاندیشند که : من قهرمانی هستم که در صف انتظار است،
19:02
waitingدر انتظار for the right situationوضعیت to come alongدر امتداد,
367
1130000
2000
منتظرم تا لحظه درستش برسد و قهرمنای خودم را به نمایش بگذارم،
19:05
and I will actعمل کن heroicallyقهرمانانه.
368
1133000
1000
و مانند یک قهرمان عمل کنم.
19:06
My wholeکل life is now going to focusتمرکز away from evilبد --
369
1134000
2000
تمام زندکی من از این به بعد بر روی این تمرکز می کنم که از شرارت دور باشم که
19:08
that I've been in sinceاز آنجا که I was a kidبچه -- to understandingدرك كردن heroesقهرمانان.
370
1136000
3000
از زمانی که بچه بوده ام، قهرمانان را بفهمم.
19:11
Banalityممنوعیت of heroismقهرمانی
371
1139000
1707
و اکنون ایده و تصور آنها از قهرمانی تبدیل به این می شود
19:13
is, it's ordinaryعادی people who do heroicقهرمانانه deedsاعمال.
372
1140707
2293
که افراد عادی هستند که اعمال قهرمانی انجام می دهند.
19:15
It's the counterpointcounterpoint to Hannahهانا Arendt'sارندت "Banalityممنوعیت of Evilشیطان."
373
1143000
3000
این مکمل نظریه (هانا آرنت) به نام یک شیطان معمولی است.
19:18
Our traditionalسنتی societalاجتماعی heroesقهرمانان are wrongاشتباه,
374
1146000
3000
قهرمان های معمولی و سنتی ما معمولا اشتباه می کنند،
19:21
because they are the exceptionsاستثناها.
375
1149000
1000
چرا که آنها استثنا هستند.
19:22
They organizeسازمان دادن theirخودشان wholeکل life around this.
376
1150000
2000
آنها تمام زندگی خود را حول این نکته متمرکز کرده اند که
19:24
That's why we know theirخودشان namesنام ها.
377
1152000
1000
و این علت این است که ما اسم آنها را می دانیم.
19:25
And our kids'بچه ها heroesقهرمانان are alsoهمچنین wrongاشتباه modelsمدل ها for them,
378
1153000
2000
و قهرمان بچه های ما نیز نقش مدل و نمونه را برای آنها بازی می کنند،
19:27
because they have supernaturalفوقالعاده talentsاستعدادها.
379
1155000
2000
چرا که آنها یک توان و هوش فوق طبیعی دارند.
19:30
We want our kidsبچه ها to realizeتحقق بخشیدن mostاکثر heroesقهرمانان are everydayهر روز people,
380
1158000
2000
ما می خواهیم بچه های ما بدانند که اکثر این قهرمان ها ، آدم هایی هر روزه هستند،
19:32
and the heroicقهرمانانه actعمل کن is unusualغیر معمول. This is Joeجو Darbyداربی.
381
1160000
4000
و اعمال قهرمانانه چیز غیر عادی است، این جو داربی است.
19:36
He was the one that stoppedمتوقف شد those abusesسوء استفاده you saw,
382
1164000
2000
او یکی از کسانی بود که این سو استفاده هایی را که دیدید متوقف کرد،
19:38
because when he saw those imagesتصاویر,
383
1166000
2000
چون تا این تصاویر را دید،
19:40
he turnedتبدیل شد them over to a seniorارشد investigatingتحقیق officerافسر.
384
1168000
3000
او آنها را به دفتر بازرسی کل فرستاد.
19:43
He was a low-levelسطح پایین privateخصوصی, and that stoppedمتوقف شد it. Was he a heroقهرمان? No.
385
1171000
3000
او یک کارمند شخصی سطح پایین بود که اینها را متوقف کرد، آیا او یک قرمان بود ؟ نه.
19:47
They had to put him in hidingقایم شدن, because people wanted to killکشتن him,
386
1175000
3000
آنها مجبور شدند تا او را مخفی کنند، به دلیل اینکه برخی می خواستند او را بکشند،
19:50
and then his motherمادر and his wifeهمسر.
387
1178000
1000
وبعد مجبور شدند زن و مادرش را مخفی کنند.
19:51
For threeسه yearsسالها, they were in hidingقایم شدن.
388
1179000
2000
برای سه سال آنها مخفی زندگی می کردند.
19:53
This is the womanزن who stoppedمتوقف شد the Stanfordاستنفورد Prisonزندان Studyمطالعه.
389
1181000
3000
این زنی است که آزمایش زندان استانفورد را متوقف کرد.
19:56
When I said it got out of controlکنترل, I was the prisonزندان superintendentسرپرست.
390
1184000
3000
زمانی که من گفتم آزمایش از کنترل خارج شد، من مقام ارشد و مافوق زندان بودم.
19:59
I didn't know it was out of controlکنترل. I was totallyکاملا indifferentبي تفاوت.
391
1187000
3000
من نمی دانستم که آزمایش از کنترل خارج شده است، من واقعا بی تفاوت بودم.
20:02
She cameآمد down, saw that madhouseدیوانه and said,
392
1190000
2000
او پایین آمد و آن دیوانه خانه را دید و گفت:
20:04
"You know what, it's terribleوحشتناک what you're doing to those boysپسران.
393
1192000
3000
"می دانید چی ؟ این کاری که با این بچه ها می کنید ، هولناک است.
20:07
They're not prisonersزندانیان, they're not guardsنگهبانان,
394
1195000
1000
آنها زندانی نیستند، آنها نیز زندانبان نیستند،
20:08
they're boysپسران, and you are responsibleمسئول."
395
1196000
2000
اینها بچه هستند و شما مسول هستید.
20:11
And I endedبه پایان رسید the studyمطالعه the nextبعد day.
396
1199000
2000
و من آزمایش را روز بعد متوقف کردم.
20:13
The good newsاخبار is I marriedمتاهل her the nextبعد yearسال.
397
1201000
2000
خبر خوب اینکه من با او سال بعد ازدواج کردم.
20:15
(Laughterخنده)
398
1203000
3000
خنده حضار،
20:18
(Applauseتشویق و تمجید)
399
1206000
7000
تشویق حضار
20:25
I just cameآمد to my sensesاحساسات, obviouslyبدیهی است.
400
1213000
2000
من فقط شعور خودم بازگشتم، به صورت مشخص.
20:27
So situationsموقعیت ها have the powerقدرت to do, throughاز طریق --
401
1215000
2000
لذا محیط و شرایط قدرت انجام کار دارند، گرچه
20:31
but the pointنقطه is, this is the sameیکسان situationوضعیت
402
1219000
1000
نکته این است که ، این شرایط کاملا مشابهی بود که
20:32
that can inflameسوزش the hostileخصومت آمیز imaginationخیال پردازی in some of us,
403
1220000
4000
می توانست باعث برافروختن دشمنی بین برخی از ما بشود،
20:36
that makesباعث می شود us perpetratorsمجرمان of evilبد,
404
1224000
2000
که ما برای همیشه به افراد شریری تبدیل کند،
20:38
can inspireالهام بخشیدن the heroicقهرمانانه imaginationخیال پردازی in othersدیگران. It's the sameیکسان situationوضعیت.
405
1226000
3000
می توان تفکر قهرمانی را بر روی دیگران نیز الهام کرد، این نیز شرایط مشابهی است.
20:42
And you're on one sideسمت or the other.
406
1230000
1000
و شما یا در این طرف و یا در طرف دیگر هستید.
20:43
Mostاکثر people are guiltyگناهکار of the evilبد of inactionبی عملی,
407
1231000
2000
بسیاری از مردم گناه کار شرارت تنبلی را دارند،
20:45
because your motherمادر said, "Don't get involvedگرفتار. Mindذهن your ownخودت businessکسب و کار."
408
1233000
3000
چرا که مادر شما می گوید: خودت را قاطی نکن، حواست به کار خودت باشد.
20:48
And you have to say, "Mamaمامان, humanityبشریت is my businessکسب و کار."
409
1236000
3000
و شما باید بگویید : مادر ، انسانیت مساله و کار مربوط به من است.
20:51
So the psychologyروانشناسی of heroismقهرمانی is -- we're going to endپایان in a momentلحظه --
410
1239000
2000
لذا، روانشناسی قهرمانی این است -- من قصد دارم صحبتم را اینجا تمام کنم -- که
20:53
how do we encourageتشويق كردن childrenفرزندان in newجدید heroقهرمان coursesدوره های آموزشی,
411
1241000
4000
چگونه ما کودکانمان را تشویق می کنیم تا قهرمانان جدیدی بشوند،
20:57
that I'm workingکار کردن with Mattمات Langdonلنگدان -- he has a heroقهرمان workshopکارگاه --
412
1245000
3000
که من با مت لانگدو -- که او یک کارگاه آموزشی قهرمانی دارد -- کار می کردم تا
21:00
to developتوسعه this heroicقهرمانانه imaginationخیال پردازی, this self-labelingخودمختار,
413
1248000
3000
بتوانیم تخیل قهرمانی را گسترش دهیم، این برچسب زدن بر خود که :
21:03
"I am a heroقهرمان in waitingدر انتظار," and teachتدریس کنید them skillsمهارت ها.
414
1251000
3000
من قهرمانی هستم که منتظر ظهور است، و به آنها مهارت ها را آموزش دهیم،
21:06
To be a heroقهرمان, you have to learnیاد گرفتن to be a deviantانحرافی,
415
1254000
2000
تا بتوانند به قهرمان تبدیل شوند، شما باید به آنها یاد بدهید تکروی چیست،
21:09
because you're always going againstدر برابر the conformityانطباق of the groupگروه.
416
1257000
2000
چرا که شما باید (برای قهرمان شدن) همیشه از گروه پیروی نکنید.
21:11
Heroesقهرمانان are ordinaryعادی people whoseکه socialاجتماعی actionsاقدامات are extraordinaryخارق العاده. Who actعمل کن.
417
1259000
4000
قهرمان ها افرادی عادی هستند که تنها اعمالی منحصر به فرد انجام می دهند. آنها عمل می کنند.
21:15
The keyکلیدی to heroismقهرمانی is two things.
418
1263000
2000
کلید قهرمان بودن دو نکته است ،
21:17
A: you've got to actعمل کن when other people are passiveمنفعل.
419
1265000
2000
نکته اول: زمانی که بقیه منفعل و خاموش هستند، شما باید وارد عمل شوید.
21:20
B: you have to actعمل کن socio-centricallyاجتماعی-مرکزی, not egocentricallyخودخواهانه.
420
1268000
3000
نکته دوم: شما باید بر اساس منافع عمل کنید ، نه بر اساس منافع شخصی و هوای نفسانی خود.
21:23
And I want to endپایان with the storyداستان that some of you know,
421
1271000
2000
و مایلم اینجا سخنانم را خاتمه بدهم با داستانی که بسیاری از شما آنرا می دانید،
21:25
about Wesleyوسلی AutreyAutrey, Newجدید Yorkیورک subwayمترو heroقهرمان.
422
1273000
2000
درباره ولسی آتوری ، قهرمان مترو نیویورک.
21:27
Fifty-year-oldپنجاه ساله African-Americanآفریقایی آمریکایی constructionساخت و ساز workerکارگر.
423
1275000
2000
مرد 50 ساله آمریکایی-آفریقایی که کارگر ساختمان بود.
21:29
He's standingایستاده on a subwayمترو in Newجدید Yorkیورک.
424
1277000
2000
او بر روی خط مترو نیویورک ایستاد،
21:31
A whiteسفید guy fallsسقوط on the tracksآهنگ های.
425
1279000
1000
یک مرد سفید پوست بر روی ریل فتاده بود.
21:32
The subwayمترو trainقطار is comingآینده. There's 75 people there.
426
1280000
3000
قطار مترو داشت می آمد، و 75 مسافر داشت.
21:35
You know what? They freezeیخ زدگی.
427
1283000
1000
می دانید ؟ آنها یخ زده بودند.
21:36
He's got a reasonدلیل not to get involvedگرفتار.
428
1284000
2000
او دلیل خوبی داشت که خودش را قاطی این موضوع نکند،
21:38
He's blackسیاه, the guy'sپسر whiteسفید, and he's got two little kidsبچه ها.
429
1286000
2000
او سیاه پوست بود، و آن مرد سفید پوست، و او دو بچه کوچک داشت.
21:41
Insteadبجای, he givesمی دهد his kidsبچه ها to a strangerغریبه,
430
1289000
1000
در عوض منفعل بودن ، او بچه هایش را به آدمی غریبه داد،
21:42
jumpsجهش on the tracksآهنگ های, putsقرار می دهد the guy betweenبین the tracksآهنگ های,
431
1290000
3000
بر روی ریل مترو پرید، و مرد را بین دو ریل راه آهن گذاشت.
21:45
liesدروغ on him, the subwayمترو goesمی رود over him.
432
1293000
2000
و بر روی او خودش را انداخت و خوابید ، تا قطار مترو از روی او رد شود.
21:47
Wesleyوسلی and the guy -- 20 and a halfنیم inchesاینچ heightارتفاع.
433
1295000
3000
آن مرد و آقای ولسی ، بیشتر بیست و نیم اینچ ارتفاع داشتند،
21:51
The trainقطار clearanceترخیص کالا از گمرک is 21 inchesاینچ.
434
1299000
2000
ارتفاع قطار از سطح زمین ، بیست و یک اینچ بود.
21:53
A halfنیم an inchاینچ would have takenگرفته شده his headسر off.
435
1301000
2000
نیم اینج می توانست سر او را از بدن جدا کند.
21:56
And he said, "I did what anyoneهر کسی could do,"
436
1304000
3000
و او گفت، من کاری کردم که هر کسی ممکن بود انجام بدهد،
21:59
no bigبزرگ dealمعامله to jumpپرش on the tracksآهنگ های.
437
1307000
1000
کار بزرگی نبود که روی ریل بپری.
22:00
And the moralاخلاقی imperativeامری ضروری is "I did what everyoneهر کس should do."
438
1308000
4000
و نکته اخلاقی بسیار مهم این بود:( من کاری کردم که هر کسی باید انجامش می داد).
22:04
And so one day, you will be in a newجدید situationوضعیت.
439
1312000
2000
و خوب ، یک روز شما در یک موقعیت جدید خواهید بود،
22:07
Take pathمسیر one, you're going to be a perpetratorمجرم of evilبد.
440
1315000
2000
مسیرشماره یک را انتخاب کنید، شما می خواهید به یک شریر ابدی تبدیل شوید.
22:09
Evilشیطان, meaningبه معنی you're going to be Arthurآرتور Andersenآندرسن.
441
1317000
3000
شرارت ، به معنای این خواهد بود که شما آرتور اندرسون خواهید بود،
22:12
You're going to cheatتقلب کردن, or you're going to allowاجازه دادن bullyingقلدری.
442
1320000
2000
شما قرار است که تقلب کنید، شما قرار است اجازه بدهید که گردنکلفتی صورت گیرد.
22:14
Pathمسیر two, you becomeتبدیل شدن به guiltyگناهکار of the evilبد of passiveمنفعل inactionبی عملی.
443
1322000
2000
مسیر شماره دو: شما قرار است به فردی تبدیل شوید که منفعل بودن شریرانه ، احساس گناه می کند.
22:17
Pathمسیر threeسه, you becomeتبدیل شدن به a heroقهرمان.
444
1325000
1000
مسیر شماره سه: شما به یک قهرمان تبدیل خواهید شد.
22:18
The pointنقطه is, are we readyآماده to take the pathمسیر
445
1326000
3000
نکته اینجاست که آیا ما حاضر هستیم که مسیر خود را برای
22:21
to celebratingجشن گرفتن ordinaryعادی heroesقهرمانان,
446
1329000
2000
بزرگداشت قهرمان های معمولی انتخاب کنیم،
22:23
waitingدر انتظار for the right situationوضعیت to come alongدر امتداد
447
1331000
2000
و منتظر شویم که موقعیت درستش پیش آید ،
22:25
to put heroicقهرمانانه imaginationخیال پردازی into actionعمل?
448
1333000
2000
تا تفکر و تخیل قهرمانانه را عملی کنیم ؟
22:27
Because it mayممکن است only happenبه وقوع پیوستن onceیک بار in your life,
449
1335000
3000
چرا که این فقط ممکن است یک بار در زندگی شما پیش آید،
22:31
and when you passعبور it by, you'llشما خواهید بود always know,
450
1339000
1000
و اگر شما آنرا رد کنید، همیشه این را خواهید دانست،
22:32
I could have been a heroقهرمان and I let it passعبور me by.
451
1340000
3000
من می توانستم یک قهرمان بشوم، و من آنرا پس زدم.
22:35
So the pointنقطه is thinkingفكر كردن it and then doing it.
452
1343000
2000
لذا نکته اینجاست که اول فکرکنید و بعد آنرا عملی کنید.
22:37
So I want to thank you. Thank you. Thank you.
453
1345000
3000
لذا می خواهم از شما تشکر کنم، متشکرم ، متشکرم.
22:40
Let's opposeمخالفت کن the powerقدرت of evilبد systemsسیستم های at home and abroadخارج از کشور,
454
1348000
3000
بگذارید با قدرت شرارت در خانه و بیرون مقابله کنیم ،
22:43
and let's focusتمرکز on the positiveمثبت.
455
1351000
2000
و بر روی اعمال مثبت تمرکز کنیم.
22:45
Advocateمدافع for respectتوجه of personalشخصی dignityکرامت, for justiceعدالت and peaceصلح,
456
1353000
3000
برای دفاع از صلح و عدالت و احترام به شان افراد ؛
22:48
whichکه sadlyبا ناراحتی our administrationمدیریت has not been doing.
457
1356000
2000
که متاسفانه دولت ما این کار را انجام نمی دهد.
22:50
Thanksبا تشکر so much.
458
1358000
1000
بسیار سپاس گذارم.
22:51
(Applauseتشویق و تمجید)
459
1359000
13000
تشویق حضار
Translated by saman dadbin
Reviewed by zahra soleimanian

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Philip Zimbardo - Psychologist
Philip Zimbardo was the leader of the notorious 1971 Stanford Prison Experiment -- and an expert witness at Abu Ghraib. His book The Lucifer Effect explores the nature of evil; now, in his new work, he studies the nature of heroism.

Why you should listen

Philip Zimbardo knows what evil looks like. After serving as an expert witness during the Abu Ghraib trials, he wrote The Lucifer Effect: Understanding How Good People Turn Evil. From Nazi comic books to the tactics of used-car salesmen, he explores a wealth of sources in trying to explain the psychology of evil.

A past president of the American Psychological Association and a professor emeritus at Stanford, Zimbardo retired in 2008 from lecturing, after 50 years of teaching his legendary introductory course in psychology. In addition to his work on evil and heroism, Zimbardo recently published The Time Paradox, exploring different cultural and personal perspectives on time.

Still well-known for his controversial Stanford Prison Experiment, Zimbardo in his new research looks at the psychology of heroism. He asks, "What pushes some people to become perpetrators of evil, while others act heroically on behalf of those in need?"

More profile about the speaker
Philip Zimbardo | Speaker | TED.com