ABOUT THE SPEAKER
Richard Branson - Entrepreneur
Richard Branson bootstrapped his way from record-shop owner to head of the Virgin empire. Now he's focusing his boundless energy on saving our environment.

Why you should listen

He's ballooned across the Atlantic, floated down the Thames with the Sex Pistols, and been knighted by the Queen. His megabrand, Virgin, is home to more than 250 companies, from gyms, gambling houses and bridal boutiques to fleets of planes, trains and limousines. The man even owns his own island.

And now Richard Branson is moving onward and upward into space (tourism): Virgin Galactic's Philippe Starck-designed, The first Burt Rutan-engineered spacecraft, The Enterprise, completed its first captive carry in early 2010 and is slated to start carrying passengers into the thermosphere in 2012, at $200,000 a ticket.

Branson also has a philanthropic streak. He's pledged the next 10 years of profits from his transportation empire (an amount expected to reach $3 billion) to the development of renewable alternatives to carbon fuels. And then there's his Virgin Earth Challenge, which offers a $25 million prize to the first person to come up with an economically viable solution to the greenhouse gas problem.

More profile about the speaker
Richard Branson | Speaker | TED.com
TED2007

Richard Branson: Life at 30,000 feet

ریچارد برانسن: زندگی در ارتفاع ۹ کیلومتری

Filmed:
1,891,168 views

ریچارد برانسن گفتگویی دارد با کریس اندرسن از TED درباره بالا و پایین‎های مسیر حرفه‎ایش، از موفقیتهای میلیارد دلاری گرفته تا تجربه‎های نزدیک به مرگ متعدد او-- و برخی از انگیزه‎های ( بسیار شگفت‎آور) او را آشکار می‎کند.
- Entrepreneur
Richard Branson bootstrapped his way from record-shop owner to head of the Virgin empire. Now he's focusing his boundless energy on saving our environment. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:25
Chrisکریس Andersonاندرسون: Welcomeخوش آمدی to TEDTED.
0
0
1000
کریس اندرسن: به
TED خوش آمدی.
00:26
Richardریچارد Bransonبرانسون: Thank you very much. The first TEDTED has been great.
1
1000
4000
ریچارد برانسن: خیلی ازت متشکرم.
اولین حضورم در TED فوق‎العاده بوده..
00:30
CACA: Have you metملاقات کرد anyoneهر کسی interestingجالب هست?
2
5000
2000
ک ا: هیچ شخص جالبی را هم ملاقات کردی؟
00:32
RBRB: Well, the niceخوب thing about TEDTED is everybody'sهمه است interestingجالب هست.
3
7000
3000
ر ب: خب، خوبی TED به این هست
که همه اینجا جالبند.
00:35
I was very gladخوشحالم to see Goldieگلدی Hawnهون,
4
10000
2000
از دیدن گلدی هاون خیلی خوشحال بودم،
00:37
because I had an apologyعذرخواهی to make to her.
5
12000
3000
چون یک عذرخواهی به او بدهکار بودم.
00:40
I'd had dinnerشام with her about two yearsسالها agoپیش and I'd --
6
15000
5000
حدود دو سال پیش با هم شام خوردیم و من---
00:45
she had this bigبزرگ weddingعروسی ringحلقه and I put it on my fingerانگشت and I couldn'tنمی توانستم get it off.
7
20000
4000
او این حلقه بزرگ ازدواج را داشت که
من توی انگشتم کردم و بعد نشد آن را دربیارم
00:50
And I wentرفتی home to my wifeهمسر that night
8
25000
3000
و همان شب خونه نزد همسرم رفتم
00:53
and she wanted to know why I had anotherیکی دیگر woman'sزن bigبزرگ,
9
28000
2000
و می‎خواست بداند که چرا باید
حلقه بزرگ و گنده ازدواج
00:55
massiveعظیم, bigبزرگ weddingعروسی ringحلقه on my fingerانگشت.
10
30000
3000
یک زن دیگر توی انگشت من باشد.
00:58
And, anywayبه هر حال, the nextبعد morningصبح we had to go alongدر امتداد to the jewelerجواهر فروش
11
33000
2000
و بهرحال، صبح روز بعد مجبور شدیم
باهم پیش جواهرساز بریم
01:00
and get it cutبرش off.
12
35000
2000
و ببریمش.
01:02
So -- (Laughterخنده) --
13
37000
4000
خب-- (خنده)--
01:06
so apologiesعذر خواهی to Goldieگلدی.
14
41000
1000
از گلدی خیلی معذرت میخواهم.
01:07
CACA: That's prettyبسیار good.
15
42000
2000
ک ا:خیلی خوب بود.
01:09
So, we're going to put up some slidesاسلایدها
16
44000
3000
خب، الان قصد داریم در اینجا اسلایدهایی از
01:12
of some of your companiesشرکت ها here.
17
47000
2000
برخی کمپانیهای تو را نشان دهیم.
01:14
You've startedآغاز شده one or two in your time.
18
49000
3000
یکی یا دوتایی را در اوقات بیکاریت
شروع کرده‎ای.
01:17
So, you know, Virginباکره Atlanticاقیانوس اطلس, Virginباکره Recordsسوابق --
19
52000
3000
همانطور که اطلاع داری، ویرجین آتلانتیک،
ویرجین رکوردز--
01:20
I guessحدس بزن it all startedآغاز شده with a magazineمجله calledبه نام Studentدانشجو.
20
55000
3000
فکر کنم شروع‎شان از مجله‎ای
به اسم دانشجو بود.
01:23
And then, yes, all these other onesآنهایی که as well. I mean, how do you do this?
21
58000
5000
و بعد بله، باقی آنها هم آمدند. منظورم این
است که چطور این کار را می‎کنی؟
01:29
RBRB: I readخواندن all these sortمرتب سازی of TEDTED instructionsدستورالعمل ها:
22
64000
3000
رب: همه این دستورالعملهای TED را می‎خوانم:
01:32
you mustباید not talk about your ownخودت businessکسب و کار, and this,
23
67000
2000
نباید درباره کسب و کار خودتان
صحبت کنید و از این جور چیزها،
01:34
and now you askپرسیدن me.
24
69000
1000
و الان از من می‎پرسی.
01:35
So I supposeفرض کنید you're not going to be ableتوانایی to kickضربه زدن me off the stageمرحله,
25
70000
2000
و استنباط این است که تو قرار نیست من را از
روی سن بیرون بیاندازی
01:37
sinceاز آنجا که you askedپرسید: the questionسوال.
26
72000
2000
چون ازم سوال را پرسیدی.
01:39
(Laughterخنده)
27
74000
1000
(خنده)
01:40
CACA: It dependsبستگی دارد what the answerپاسخ is thoughگرچه.
28
75000
2000
ک ا: بستگی به جوابت دارد .
01:43
RBRB: No, I mean, I think I learnedیاد گرفتم earlyزود on that if you can runاجرا کن one companyشرکت,
29
78000
6000
رب: نه منظورم این است که فکر می‎کنم زود
یاد گرفتم که اگر بتوانی یک کمپانی را
01:49
you can really runاجرا کن any companiesشرکت ها.
30
84000
1000
اداره کنی، از پس اداره بقیه کمپانیها
هم برمیایی.
01:50
I mean, companiesشرکت ها are all about findingیافته the right people,
31
85000
4000
منظورم این است که اداره یک کمپانی یعنی
یافتن افراد مناسب،
01:54
inspiringالهام بخش those people, you know, drawingنقاشی out the bestبهترین in people.
32
89000
6000
الهام بخشیدن به آنها و میدونی، بیرون کشیدن
استعداد و بهترین توانایی آنهاست.
02:00
And I just love learningیادگیری and I'm incrediblyطور باور نکردنی inquisitiveکنجاو
33
95000
5000
و من فقط عاشق یادگیریم و بطرز باور نکردنی
کنجکاو هستم
02:05
and I love takingگرفتن on, you know, the statusوضعیت quoچی
34
100000
4000
و برای اطلاعتون عاشق اینم که وضع موجود
را در دست بگیرم
02:09
and tryingتلاش کن to turnدور زدن it upsideبالا رفتن down.
35
104000
2000
و سعی کنم آن را وارونه کنم.
02:11
So I've seenمشاهده گردید life as one long learningیادگیری processروند.
36
106000
4000
پس زندگی را بعنوان
یک پروسه طولانی یادگیری می‎بینم.
02:15
And if I see -- you know, if I flyپرواز on somebodyکسی else'sچیز دیگری است airlineخطوط هوایی
37
110000
4000
و برای مثال اگر با خطوط هوایی
کس دیگری پرواز کنم
02:19
and find the experienceتجربه is not a pleasantدلپذیر one, whichکه it wasn'tنبود,
38
114000
4000
و برایم تجربه ناخوشایندی باشد،
که 21 سال قبل بود
02:23
21 yearsسالها agoپیش, then I'd think, well, you know, maybe I can createايجاد كردن
39
118000
4000
با خود فکر می‎کنم که شاید من بتوانم
آن نوع خط هوایی را
02:27
the kindنوع of airlineخطوط هوایی that I'd like to flyپرواز on.
40
122000
3000
ایجاد کنم که مایل به پرواز با آن باشم.
02:30
And so, you know, so got one secondhandدست دوم 747 from Boeingبوئینگ and gaveداد it a go.
41
125000
6000
و بنابراین یک بویئنگ 747 دست دوم را میخرم
و امتحانش می‎کنم.
02:36
CACA: Well, that was a bizarreعجیب و غریب thing,
42
131000
1000
ک : خب، این کار خیلی عجیبی هست،
02:37
because you madeساخته شده this moveحرکت that a lot of people advisedتوصیه می شود you was crazyدیوانه.
43
132000
5000
چون تو حرکتی را انجام دادی که بیشتر
مردم گفتند دیوانگی است.
02:42
And in factواقعیت, in a way, it almostتقریبا tookگرفت down your empireامپراطوری at one pointنقطه.
44
137000
5000
و در واقع، به طریقی در یک مرحله نزدیک بود
باعث سقوط امپراطوریت شود.
02:47
I had a conversationگفتگو with one of the investmentسرمایه گذاری bankersبانکداران who,
45
142000
3000
گفتگویی با یکی از بانکدارهای سرمایه‎گذار
داشتم کسی که
02:50
at the time when you basicallyاساسا soldفروخته شد Virginباکره Recordsسوابق
46
145000
4000
در آن موقع که در اصل
ویرجین رکوردز را فروختی
02:54
and investedسرمایه گذاری کرد heavilyبه شدت in Virginباکره Atlanticاقیانوس اطلس,
47
149000
2000
و سرمایه‎گذاری کلان
در ویرجین آتلانتیک کردی،
02:56
and his viewچشم انداز was that you were tradingتجارت, you know,
48
151000
3000
عقیده‎اش این بود که راستش
آنچه معامله می‎کردی
02:59
the world'sجهان fourthچهارم biggestبزرگترین recordرکورد companyشرکت
49
154000
2000
چهارمین شرکت بزرگ ضبط در دنیا بود
03:01
for the twenty-fifth25 biggestبزرگترین airlineخطوط هوایی and that you were out of your mindذهن.
50
156000
4000
که بجایش بیست و پنجمین خطوط هوایی بزرگ
دنیا را می‎گرفتی که نشانه بی‎عقلی بود.
03:05
Why did you do that?
51
160000
2000
چرا این کار را کردی؟
03:07
RBRB: Well, I think that there's a very thinلاغر dividingتقسيم كردن lineخط betweenبین successموفقیت and failureشکست.
52
162000
6000
ر ب: خب بنظرم خط خیلی باریکی
بین موفقیت و شکست هست.
03:13
And I think if you startشروع کن a businessکسب و کار withoutبدون financialمالی backingحمایت,
53
168000
4000
و فکر می‎کنم اگر تجارتی را
بدون پشتوانه مالی انجام دهید
03:17
you're likelyاحتمال دارد to go the wrongاشتباه sideسمت of that dividingتقسيم كردن lineخط.
54
172000
3000
احتمال لغزیدنتان به
سوی اشتباه خط وجود دارد.
03:20
We had -- we were beingبودن attackedحمله کرد by Britishانگلیس Airwaysخطوط هوایی.
55
175000
7000
خب ما تحت حمله بریتیش ایرویز قرار داشتیم.
03:27
They were tryingتلاش کن to put our airlineخطوط هوایی out of businessکسب و کار,
56
182000
3000
سعی داشتند خط هوایی ما
را از دور خارج کنند،
03:30
and they launchedراه اندازی شد what's becomeتبدیل شدن به knownشناخته شده as the dirtyکثیف tricksترفندها campaignکمپین.
57
185000
4000
و دست به کاری زدند که تحت عنوان
کمپین حقه‎های کثیفشان معروف شد.
03:35
And I realizedمتوجه شدم that the wholeکل empireامپراطوری was likelyاحتمال دارد to come crashingسقوط down
58
190000
5000
و تشخیصم این بود که احتمال سقوط کل
امپراطوری می‎رفت
03:40
unlessمگر اینکه I chippedتراشیده شده in a chipتراشه.
59
195000
2000
مگر این که هر چه در چنته داشتم
را به وسط میاوردم.
03:42
And in orderسفارش to protectمحافظت the jobsشغل ها of the people who workedکار کرد for the airlineخطوط هوایی,
60
197000
4000
و برای حفاظت از شغل کسانی
که برای خط هوایی کار کرده بودند
03:46
and protectمحافظت the jobsشغل ها of the people who workedکار کرد for the recordرکورد companyشرکت,
61
201000
4000
و حفاظت از شغل آنهایی که برای کمپانی
ضبط کار کرده بودند
03:50
I had to sellفروش the familyخانواده jewelryجواهر سازی to protectمحافظت the airlineخطوط هوایی.
62
205000
6000
مجبور به فروش جواهرات خانوادگی شدم تا
از خط هوایی محافظت کنم.
03:56
CACA: Post-NapsterPost-Napster, you're looking like a bitبیت of a geniusنابغه, actuallyدر واقع,
63
211000
3000
ک ا: برای پست- نپستر هم راستش بنظر
یکی کم نابغه می‎رسی،
03:59
for that as well.
64
214000
1000
که همینطوره.
04:00
RBRB: Yeah, as it turnedتبدیل شد out, it provedثابت to be the right moveحرکت.
65
215000
6000
ر ب: آره، همانطور که معلوم شد،
حرکت بجایی بود.
04:06
But, yeah, it was sadغمگین at the time, but we movedنقل مکان کرد on.
66
221000
6000
اما، آره در آنموقع غم انگیز بود،
اما ازش عبور کردیم.
04:12
CACA: Now, you use the Virginباکره brandنام تجاری a lot
67
227000
2000
ک ا: تو الان خیلی از برند ویرجین
استفاده می‎کنی
04:14
and it seemsبه نظر می رسد like you're gettingگرفتن synergyهمکاری from one thing to the other.
68
229000
3000
و بنظر می‎رسد که تو از هم نیروبخشی برای
رفتن از چیزی به چیز دیگر استفاده می‎کنی.
04:17
What does the brandنام تجاری standایستادن for in your headسر?
69
232000
3000
برند در سر تو چه معنایی دارد؟
04:20
RBRB: Well, I like to think it standsمی ایستد for qualityکیفیت,
70
235000
2000
ر ب: خب، دوست دارم فکر کنم که بخاطر
04:22
that you know, if somebodyکسی comesمی آید acrossدر سراسر a Virginباکره companyشرکت, they --
71
237000
4000
کیفیت هست که همه سراغ
کمپانی ویرجین میایند، آنها--
04:26
CACA: They are qualityکیفیت, Richardریچارد. Come on now, everyoneهر کس saysمی گوید qualityکیفیت. Spiritروح?
72
241000
2000
ک ا: آنها صفت هستند، ریچارد. راستش رو بگو
همه میگن کیفیت. تو میگی روحیه؟
04:28
RBRB: No, but I was going to moveحرکت on this.
73
243000
2000
ر ب: نه، اما من می‎خواستم از رویش بگذرم.
04:30
We have a lot of funسرگرم کننده and I think the people who work for it enjoyلذت بردن it.
74
245000
6000
ما خیلی خوش بودیم و فکر می‎کنم کسانی که
برایش کار می‎کردند از آن لذت می‎بردند.
04:36
As I say, we go in and shakeلرزش up other industriesصنایع,
75
251000
3000
همانطور که گفتم، وارد می‎شویم و
دیگر صنایع را تکان می‎دهیم،
04:39
and I think, you know, we do it differentlyمتفاوت است
76
254000
4000
وفکر می‎کنم می‎دانی که ما آن
را متفاوت انجام می‎دهیم
04:43
and I think that industriesصنایع are not quiteکاملا the sameیکسان
77
258000
2000
و فکر کنم آن صنایع در نتیجه تهاجم
04:45
as a resultنتيجه of Virginباکره attackingهجوم بردن the marketبازار.
78
260000
2000
ویرجین به بازار خوب نبوده‎اند.
04:47
CACA: I mean, there are a fewتعداد کمی launchesراه اندازی می شود you've doneانجام شده
79
262000
3000
ک ا: منظورم این که یکسری
کارهایی هم کرده‎ای
04:50
where the brandنام تجاری maybe hasn'tنه workedکار کرد quiteکاملا as well.
80
265000
2000
که شاید در آنجا برند به خوبی
نتوانسته جوابگو باشد.
04:52
I mean, Virginباکره Bridesعروس ها -- what happenedاتفاق افتاد there?
81
267000
3000
منظورم این که چه به سر ویرجین برایدز آمد؟
04:55
(Laughterخنده)
82
270000
2000
(خنده)
04:57
RBRB: We couldn'tنمی توانستم find any customersمشتریان.
83
272000
2000
ر ب: نتوانستیم هیچ مشتری بیابیم.
04:59
(Laughterخنده)
84
274000
3000
(خنده)
05:02
(Applauseتشویق و تمجید)
85
277000
1000
(تشویق)
05:03
CACA: I was actuallyدر واقع alsoهمچنین curiousکنجکاو why --
86
278000
2000
ک ا: راشتش کنجکاو بودم چرا--
05:05
I think you missedاز دست رفته an opportunityفرصت with your condomsکاندوم launchراه اندازی. You calledبه نام it Matesماتا.
87
280000
3000
تو فرصتی را با راه‎اندازی کاندوم‎ها
از دست دادی. اسمش را گذاشتی جفت‎ها.
05:08
I mean, couldn'tنمی توانستم you have used the Virginباکره brandنام تجاری for that as well?
88
283000
4000
منظورم این که نمی‎توانستی از برند ویرجین
برای آن هم استفاده کنی؟
05:12
Ain'tنه virginباکره no longerطولانی تر, or something.
89
287000
3000
دیگر ویرجین را نخواهیم دید؟
05:15
RBRB: Again, we mayممکن است have had problemsمشکلات findingیافته customersمشتریان.
90
290000
2000
ر ب: دوباره، ما شاید در پیدا کردن
مشتریها مشکل پیدا کرده‎ایم.
05:17
I mean, we had -- oftenغالبا, when you launchراه اندازی a companyشرکت and you get customerمشتری complaintsشکایت,
91
292000
6000
--اغلب وقتی کمپانی را راه میاندازید و
از سوی مشتریها شکایتهایی را دریافت می‎کند،
05:23
you know, you can dealمعامله with them.
92
298000
2000
می‎دانید که می‎‎توانید از پسشان بربیایید.
05:25
But about threeسه monthsماه ها after the launchراه اندازی of the condomکاندوم companyشرکت,
93
300000
2000
اما در حدود سه ماه بعد از
راه اندازی کمپانی تولید کاندوم،
05:27
I had a letterنامه, a complaintشکایت,
94
302000
3000
یک نامه شکواییه دریافت کردم.
05:30
and I satنشسته down and wroteنوشت a long letterنامه back to this ladyخانم apologizingعذرخواهی کن profuselyغافلگیر کننده.
95
305000
4000
و نشستم و یک نامه عذرخواهی
مفصل در جواب این بانو نوشتم.
05:34
But obviouslyبدیهی است, there wasn'tنبود a lot I could do about it.
96
309000
2000
خب واضح که کار زیادی نبود
که بتوانم انجامش دهم.
05:37
And then sixشش monthsماه ها laterبعد, or nineنه monthsماه ها after the problemمسئله had takenگرفته شده,
97
312000
6000
و شش ماه بعد یا شاید هم نه ماه
بعد از بروز این مشکل
05:43
I got this delightfulلذت بخش letterنامه with a pictureعکس of the babyعزیزم
98
318000
3000
نامه خوشحال کننده‎ای را
همراه با عکس نوزادی دریافت کردم
05:46
askingدرخواست if I'd be godfatherپدرخوانده, whichکه I becameتبدیل شد.
99
321000
5000
که ازم درباره پدرخوانده شدن
سوال می‎کرد که شدم.
05:51
So, it all workedکار کرد out well.
100
326000
2000
پس نتیجه نهایتا خوب بود.
05:53
CACA: Really? You should have broughtآورده شده a pictureعکس. That's wonderfulفوق العاده.
101
328000
3000
ک ا: واقعا؟ باید یک عکس ازش میاوردی.
فوق‎العاده است.
05:56
RBRB: I should have.
102
331000
1000
ر ب: آره، واقعا.
05:57
CACA: So, just help us with some of the numbersشماره.
103
332000
2000
ک ا: خب، یک کم با آمار و ارقام
بهمون کمک کن.
05:59
I mean, what are the numbersشماره on this?
104
334000
2000
منظورم این که چه ارقامی برای این هست؟
06:01
I mean, how bigبزرگ is the groupگروه overallبه طور کلی?
105
336000
2000
منظورم این که که این گروه
سرجمع چقدر بزرگ است؟
06:03
How much -- what's the totalجمع revenueدرآمد?
106
338000
2000
چقدر-- درآمد کل چقدر است؟
06:05
RBRB: It's about 25 billionبیلیون dollarsدلار now, in totalجمع.
107
340000
3000
ر ب: الان در کل حدود ۲۵ میلیارد دلار هست.
06:08
CACA: And how manyبسیاری employeesکارکنان?
108
343000
1000
ک ا: و چند کارمند؟
06:09
RBRB: About 55,000.
109
344000
3000
ر ب: حدود ۵۵٫۰۰۰.
06:12
CACA: So, you've been photographedعکسبرداری in variousمختلف waysراه ها at variousمختلف timesبار
110
347000
4000
ک ا: خب از تو در حالتهای مختلف
در زمانهای مختلف عکس گرفته شده
06:16
and never worryingنگرانی about puttingقرار دادن your dignityکرامت on the lineخط or anything like that.
111
351000
8000
و هیچوقت هم دغدغه این را نداشتی که شان و
مقام و چیزهای مثل این را درآنها نمایش بدی.
06:24
What was that? Was that realواقعی?
112
359000
4000
آیا این کارت واقعی هست یا یکجور ژست هست؟
06:28
RBRB: Yeah. We were launchingراه اندازی a megastoremegastore in Losلوس Angelesآنجلس, I think.
113
363000
3000
ر ب: آره، یادم هست که مشغول راه اندازی
یک مگااستور در لس آنجلس بوم.
06:31
No, I mean, I think --
114
366000
1000
نه منظورم این که فکر کنم--
06:32
CACA: But is that your hairمو?
115
367000
1000
ک ا: اما این موی توست؟
06:33
RBRB: No.
116
368000
1000
ر ب: نه.
06:37
CACA: What was that one?
117
372000
2000
ک ا: این یکی چی بود؟
06:39
RBRB: Droppingافتادن in for teaچای.
118
374000
1000
ر ب: شیرینی واسه چایی.
06:40
CACA: OK.
119
375000
1000
ک ا: بسیار خب.
06:41
(Laughterخنده)
120
376000
3000
(خب)
06:44
RBRB: Ahآه, that was quiteکاملا funسرگرم کننده. That was a wonderfulفوق العاده car-boatماشین قایق in whichکه --
121
379000
3000
ر ب: خب، خیلی راستش باحال بود.
یک اتومبیل- قایق فوق‎العاده بود که در آن--
06:47
CACA: Oh, that carماشین that we -- actuallyدر واقع we --
122
382000
2000
ک آ: اوه، آن ماشین را ما-- راستش ما--
06:49
it was a TEDsterTEDster eventرویداد there, I think.
123
384000
3000
آنجا یک رویداد TEDster
برگزار کردیم، فکر کنم.
06:52
Is that -- could you still pauseمکث on that one actuallyدر واقع, for a minuteدقیقه?
124
387000
2000
همانجاست--- میشه لطفا یک لحظه
تصویر را نگهدارید؟
06:54
(Laughterخنده)
125
389000
1000
(خنده)
06:55
RBRB: It's a toughسخت است jobکار, isn't it?
126
390000
1000
ر ب: شغل سختی هست، نه؟
06:56
CACA: I mean, it is a toughسخت است jobکار.
127
391000
2000
ک ا: منظورم این که شغل سختی هست، نه؟
06:58
(Laughterخنده)
128
393000
1000
(خنده)
06:59
When I first cameآمد to Americaآمریکا, I used to try this with employeesکارکنان as well
129
394000
4000
وقتی اولش به آمریکا آمدم، سعی کردم
این را با پرسنل امتحان کنم
07:03
and they kindنوع of -- they have these differentناهمسان rulesقوانین over here,
130
398000
2000
و آنها یکجوراهایی -- این مقرارات متفاوت
را در اینجا دارند،
07:05
it's very strangeعجیب.
131
400000
1000
خیلی عجیب هست.
07:06
RBRB: I know, I have -- the lawyersوکلا say you mustn'tنباید do things like that, but --
132
401000
5000
ر ب: می‎دانم-- وکلا به من می‎گویند نباید
کارهایی مثل آن را انجام دهید، اما--
07:11
CACA: I mean, speakingصحبت كردن of whichکه, tell us about --
133
406000
1000
ک ا: منظورم این که حال که
صحبتش شد، برایمان بگو--
07:12
RBRB: "Pammyپاممی" we launchedراه اندازی شد, you know --
134
407000
2000
ر ب: می‎دانید وقتی "Pammy" را راه
انداختیم --
07:14
mistakenlyاشتباه thought we could take on Coca-Colaکوکاکولا,
135
409000
2000
به غلط فکر کردیم می‎زنیم روی
دست کوکا کولا،
07:16
and we launchedراه اندازی شد a colaکولا bottleبطری calledبه نام "The Pammyپاممی"
136
411000
5000
و شیشه نوشابه ای را عرضه کردیم
که "د پامی" خواندمیش.
07:21
and it was shapedشکل گرفته a bitبیت like Pamelaپاملا Andersonاندرسون.
137
416000
3000
و کمی هم شبیه پاملا اندرسون بود.
07:24
But the troubleمشکل is, it keptنگه داشته شد on tippingاوج گرفتن over, but --
138
419000
3000
اما مشکل این است که همش ولو میشد، اما--
07:27
(Laughterخنده)
139
422000
3000
(خنده)
07:30
CACA: Designedطراحی شده by Philippeفیلیپه Starckستارک perhapsشاید?
140
425000
2000
ک ا: احتمالا طراحیش
را فیلیپ استارک انجام داده؟
07:32
RBRB: Of courseدوره.
141
427000
1000
ر ب: البته.
07:34
CACA: So, we'llخوب just runاجرا کن a coupleزن و شوهر more picturesتصاویر here. Virginباکره Bridesعروس ها. Very niceخوب.
142
429000
5000
ک ا: خب چند تا تصویر دیگر را نشان می‎دهیم.
ویرجین برایدز. خیلی خوب.
07:39
And, OK, so stop there. This was -- you had some awardجایزه I think?
143
434000
6000
و آهان اینجا بایست. برای این یکی
فکر کنم جایزه گرفتی؟
07:46
RBRB: Yeah, well, 25 yearsسالها earlierقبلا, we'dما می خواهیم launchedراه اندازی شد the Sexارتباط جنسی Pistols'اسلحه
144
441000
5000
ر ب: آره، خب، ۲۵ سال پیش وقتی
گروه راک سکس پیستولز را راه انداختیم،
07:51
"God Saveصرفه جویی The Queenملکه," and I'd certainlyقطعا never expectedانتظار می رود
145
446000
3000
ترانه اعتراضی «پروردگار ملکه را حفظ کند» و
من مطمئننا هرگز توقع نداشتم
07:54
that 25 yearsسالها laterبعد -- that she'dاو می خواهد actuallyدر واقع knightشوالیه us.
146
449000
3000
که ۲۵ سال بعد-- او راستش ما را شوالیه کرد.
07:57
But somehowبه نحوی, she mustباید have had a forgetfulفراموشکار memoryحافظه, I think.
147
452000
4000
اما فکر می‎کنم که یکجورهایی
حافظه فراموشکاری دارد.
08:01
CACA: Well, God savedذخیره her and you got your just rewardجایزه.
148
456000
3000
ک ا: خب، خداوند ملکه را حفظ کند و
تو پاداش بجایت را گرفتی.
08:04
Do you like to be calledبه نام Sirسر Richardریچارد, or how?
149
459000
3000
دوستی داری سر ریچارد صدایت کنند یا چی؟
08:07
RBRB: Nobody'sهیچ کس نیست ever calledبه نام me Sirسر Richardریچارد.
150
462000
2000
ر ب: هیچکسی من را
سر ریچارد صدا نکرده تابحال.
08:09
Occasionallyگاه و بیگاه in Americaآمریکا, I hearشنیدن people sayingگفت: Sirسر Richardریچارد
151
464000
3000
گهگاهی در آمریکا، می‎شنوم که مردم
می‎گویند سر ریچارد
08:12
and think there's some Shakespeareanشکسپیر playبازی takingگرفتن placeمحل.
152
467000
4000
و بنظرم می‎رسد که یک
نمایش از شکسپیر در جریان است.
08:16
But nowhereهیچ جایی elseچیز دیگری anywayبه هر حال.
153
471000
3000
اما جاهای دیگر به هیچ وجه.
08:20
CACA: OK. So can you use your knighthoodشوالیه ها for anything or is it just ...
154
475000
4000
ک ا: خوب، آیا می‎توانی از عنوان شوالیه‎ات
در جایی یا برای چیزی استفاده کنی یا فقط---
08:25
RBRB: No. I supposeفرض کنید if you're havingداشتن problemsمشکلات
155
480000
4000
ر ب: نه. فکر کنم اگر مشکلاتی مثل
08:29
gettingگرفتن a bookingرزرو in a restaurantرستوران or something,
156
484000
2000
رزرو جا در یک رستوران و
یا امثال آن را داشته باشید
08:31
that mightممکن be worthارزش usingاستفاده كردن it.
157
486000
1000
احتمالا ارزش بکار بردن
را داشته باشه.
08:32
CACA: You know, it's not Richardریچارد Bransonبرانسون. It's Sirسر Richardریچارد Bransonبرانسون.
158
487000
4000
ک ا: می‎دانید، ریچارد برانسن نیست.
سر ریچارد برانسن هستند.
08:37
RBRB: I'll go get the secretaryدبیر، منشی to use it.
159
492000
3000
ر ب: به منشی میگم که ازش استفاده کنه.
08:40
CACA: OK. So let's look at the spaceفضا thing.
160
495000
3000
ک ا: خب بیا نگاهی به این
مورد فضایی داشته باشیم.
08:43
I think, with us, we'veما هستیم got a videoویدئو that showsنشان می دهد what you're up to,
161
498000
4000
فکر کنم، ویدئویی داریم که نشان می‎دهد
قصد چه کاری را داری،
08:47
and Virginباکره Galacticکهکشانی up in the airهوا. (Videoویدئو)
162
502000
3000
و ویرجین گالاکتیک در آسمان است. (ویدئو)
08:54
So that's the Bertبرت Rutanروتان designedطراحی شده spaceshipسفینه فضایی?
163
509000
3000
آیا برت روتان فضاپیما را طراحی کرده؟
08:57
RBRB: Yeah, it'llآن خواهد شد be readyآماده in -- well, readyآماده in 12 monthsماه ها
164
512000
5000
ب: آره، خب فکر کنم ظرف ۱۲ ماه آماده شود
09:02
and then we do 12 monthsماه ها extensiveگسترده testingآزمایش کردن.
165
517000
3000
و ۱۲ ماه هم برای آزمایش گسترده لازم هست.
09:05
And then 24 monthsماه ها from now,
166
520000
2000
و سرهم ۲۴ ماه از حالا به بعد،
09:07
people will be ableتوانایی to take a rideسوار شدن into spaceفضا.
167
522000
5000
مردم می‎توانند به فضا بروند.
09:14
CACA: So this interiorداخلی is Philippeفیلیپه Starckeستارک designedطراحی شده?
168
529000
3000
ک ا: پس این طراحی داخلی
را فیلیپ استارک کرده؟
09:17
RBRB: Philippeفیلیپه has doneانجام شده the -- yeah, quiteکاملا a bitبیت of it:
169
532000
5000
ر ب: فیلیپ انجام داده--
آره، یک کمی از آن را:
09:22
the logosآرم ها and he's buildingساختمان the spaceفضا stationایستگاه in Newجدید Mexicoمکزیک.
170
537000
5000
لوگوها و او ایستگاه فضایی
در نیومکزیکو را میسازه.
09:27
And basicallyاساسا, he's just takenگرفته شده an eyeچشم
171
542000
3000
و اساسا، فقط یک چشم را در نظر می‎گیره
09:30
and the spaceفضا stationایستگاه will be one giantغول eyeچشم,
172
545000
5000
و ایستگاه فضایی یک چشم غول‎پیکر خواهد شد،
09:35
so when you're in spaceفضا,
173
550000
2000
پس وقتی در فضا هستی،
09:37
you oughtباید to be ableتوانایی to see this massiveعظیم eyeچشم looking up at you.
174
552000
3000
باید قادر باشی این چشم گنده
را که به تو زل زده ببینی.
09:40
And when you landزمین, you'llشما خواهید بود be ableتوانایی to go back into this giantغول eyeچشم.
175
555000
6000
و وقتی فرود میایی، قادر خواهی بود
به این چشم غول‎پیکر برگردی.
09:46
But he's an absoluteمطلق geniusنابغه when it comesمی آید to designطرح.
176
561000
4000
اما وقتی پای طراحی در میان باشد
او یک نابغه به تمام معناست.
09:50
CACA: But you didn't have him designطرح the engineموتور?
177
565000
3000
ک ا: اما تو ازش نخواستی که
موتور را طراحی کنه؟
09:53
RBRB: Philippeفیلیپه is quiteکاملا erraticدمدمی مزاج,
178
568000
2000
ر ب: فیلیپ نسبتا نامرتب هست.
09:55
so I think that he wouldn'tنمی خواهم be the bestبهترین personفرد to designطرح the engineموتور, no.
179
570000
4000
پس بنظرم برای طراحی موتور بهترین
انتخاب نباشه.
09:59
CACA: He gaveداد a wonderfulفوق العاده talk here two daysروزها agoپیش.
180
574000
2000
ک ا: دو روز قبل اینجا یک سخنرانی
فوق‎العاده انجام داد.
10:01
RBRB: Yeah? No, he is a --
181
576000
1000
ر ب: آره؟ نه، او یک--
10:02
CACA: Well, some people foundپیدا شد it wonderfulفوق العاده,
182
577000
2000
ک ا: خب، از نظر یک عده او فوق‎العاده است،
10:04
some people foundپیدا شد it completelyبه صورت کامل bizarreعجیب و غریب.
183
579000
2000
از نظر یک عده حسابی عجیب و غریب.
10:06
But, I personallyشخصا foundپیدا شد it wonderfulفوق العاده.
184
581000
2000
اما شخصا به نظرم فوق‎العاده است.
10:08
RBRB: He's a wonderfulفوق العاده enthusiastعلاقهمند, whichکه is why I love him. But ...
185
583000
5000
ر ب: آدم پرشوق و ذوق فوق‎العاده‎ای است،
برای همین عاشقش هستم. اما...
10:14
CACA: So, now, you've always had this explorationاکتشاف bugاشکال in you.
186
589000
5000
ک ا: خب حالا تو همیشه این ویر سیاحت
و اکتشاف را درونت داشتی.
10:20
Have you ever regrettedمتاسفم that?
187
595000
2000
هیچوقت پشیمان شدی؟
10:22
RBRB: Manyبسیاری timesبار.
188
597000
1000
ر ب: به کرات.
10:23
I mean, I think with the ballooningبالونینگ and boatingقایقرانی expeditionsاکسپدیشن ها we'veما هستیم doneانجام شده in the pastگذشته.
189
598000
7000
منظورم این که با سفرهای اکتشافی با
بالون و قایق که در گذشته انجام دادم.
10:30
Well, I got pulledکشیده out of the seaدریا I think sixشش timesبار by helicoptersهلی کوپترها, so --
190
605000
4000
خب، شش بار با هلی‎کوپتر از توی دریا
بیرون کشیده شدم، خب--
10:34
and eachهر یک time, I didn't expectانتظار to come home to tell the taleداستان.
191
609000
4000
و هر بار، فکر نمی‎کردم برگردم
به خونه تا قصه‎ام را تعریف کنم.
10:38
So in those momentsلحظات,
192
613000
2000
پس در ان لحظات،
10:40
you certainlyقطعا wonderتعجب what you're doing up there or --
193
615000
3000
شما قطعا فکر می‎کنید که
آنجا چکار می‎کنی یا --
10:43
CACA: What was the closestنزدیکترین you got to --
194
618000
2000
ک ا: کی واقعا نزدیک بود که --
10:45
when did you think, this is it, I mightممکن be on my way out?
195
620000
4000
که فکر کردی، همینه، دیگه کارم تمومه؟
10:49
RBRB: Well, I think the balloonبالون adventuresماجراهای were -- eachهر یک one was,
196
624000
5000
ر ب: خب، فکر کنم در ماجراجویی‎هایم
با بالون بود-- هر بارش،
10:54
eachهر یک one, actuallyدر واقع, I think we cameآمد closeبستن.
197
629000
3000
هر بارراستش فکر می‎کردم کارم تمام است.
10:57
And, I mean, first of all we --
198
632000
3000
و منظورم این که ما اول از همه--
11:00
nobodyهيچ كس had actuallyدر واقع crossedعبور کرد the Atlanticاقیانوس اطلس in a hotداغ airهوا balloonبالون before,
199
635000
4000
راستش تا آن زمان هیچکس از روی آتلانتیک
با بالون پر از هوای داغ عبور نکرده بود،
11:04
so we had to buildساختن a hotداغ airهوا balloonبالون that was capableقادر به of flyingپرواز in the jetجت streamجریان,
200
639000
7000
پس ما باید یک بالون هوای داغ می‎ساختیم
که قادر به پرواز در تند باد باشد،
11:11
and we weren'tنبودند quiteکاملا sure,
201
646000
2000
و ما نسبتا مطمئن نبودیم،
11:13
when a balloonبالون actuallyدر واقع got into the jetجت streamجریان,
202
648000
2000
وقنی بالون وارد تند باد می‎شود،
11:15
whetherچه it would actuallyدر واقع surviveزنده ماندن the 200, 220 milesمایل an hourساعت windsباد that you can find up there.
203
650000
6000
در مقابل بادهای با سرعت ۳۵۴-۳۲۱
کیلومتر در ساعت آنجا، دوام بیاورد.
11:21
And so, just the initialاولیه liftبلند کردن off from Sugarloafقند to crossصلیب the Atlanticاقیانوس اطلس,
204
656000
6000
و خب دراولین بلند شدن از
کوهستان شوگرلوف به آتلانتیک
11:27
as we were pushingهل دادن into the jetجت streamجریان, this enormousعظیم balloonبالون --
205
662000
3000
ما به تند باد رانده شدیم،
این بالون عظیم--
11:30
the topبالا of the balloonبالون endedبه پایان رسید up going at a coupleزن و شوهر of hundredصد milesمایل an hourساعت,
206
665000
5000
بالای بالون با سرعت چند صد کیلومتر بر ساعت
به حرکت در آمد،
11:35
the capsuleکپسول that we were in at the bottomپایین was going at maybe two milesمایل an hourساعت,
207
670000
4000
و در پایین کپسولی که ما در آن بودیم
شاید سه کیلومتر در ساعت می‎رفت،
11:39
and it just tookگرفت off.
208
674000
2000
و از جا کنده شد.
11:41
And it was like holdingبرگزاری ontoبه سوی a thousandهزار horsesاسب ها.
209
676000
4000
و مثل این بود به هزار اسب بسته شده باشی.
11:45
And we were just crossingعبور everyهرکدام fingerانگشت,
210
680000
3000
و دستهامون را در هم قلاب کرده بودیم و
11:48
prayingدعا كردن that the balloonبالون would holdنگه دارید togetherبا یکدیگر, whichکه, fortunatelyخوشبختانه, it did.
211
683000
5000
دعا می‎کردیم که بالون جدا نشه،
که خوشبختانه نشد.
11:54
But the endsبه پایان می رسد of all those balloonبالون tripsسفرها were, you know --
212
689000
5000
اما عاقبت همه این سفرها با بالون،
می‎دانید--
11:59
something seemedبه نظر می رسید to go wrongاشتباه everyهرکدام time,
213
694000
2000
هر دفعه یک مشکلی به وجود می‎آمد،
12:01
and on that particularخاص occasionمناسبت, the more experiencedبا تجربه balloonistبالونیست who was with me
214
696000
6000
و در آن مرتبه خاص، بالونیستی با تجربه تری
که با من بود،
12:07
jumpedپرید, and left me holdingبرگزاری on for dearعزیزم life.
215
702000
5000
بیرون پرید و من را با زندگی
عزیزم تنها گذاشت.
12:12
(Laughterخنده)
216
707000
3000
(خنده)
12:15
CACA: Did he tell you to jumpپرش, or he just said, "I'm out of here!" and ...
217
710000
3000
ک ا: آیا بهت گفت بپری یا فقط گفت،
" من تو بازی نیستم!" و ...
12:18
RBRB: No, he told me jumpپرش, but onceیک بار his weightوزن had goneرفته,
218
713000
4000
ر ب: نه، بهم گفت بپر، اما وقتی از وزن او کاسته شد،
12:22
the balloonبالون just shotشات up to 12,000 feetپا and I ...
219
717000
6000
بالون تا ارتفاع ۳/۶ کیلومتری بالا رفت و من...
12:28
CACA: And you inspiredالهام گرفته an Ianیان McEwanمک یوان novelرمان I think with that.
220
723000
3000
ک ا: و با این ماجرا فکر کنم الهامبخش
رمانی از یان مک‎اوان بودی.
12:31
RBRB: Yeah. No, I put on my oxygenاکسیژن maskماسک and stoodایستاد on topبالا of the balloonبالون,
221
726000
4000
ر ب: آره. نه البته من ماسک اکسیژنم را زدم
و بالای بالون ایستادم،
12:35
with my parachuteچتر نجات, looking at the swirlingچرخش cloudsابرها belowدر زیر,
222
730000
3000
با چترنجاتم، به ابرهای در حال گردش
زیر پایم نگاه می‎کردم،
12:38
tryingتلاش کن to pluckخراب کردن up my courageشجاعت to jumpپرش into the Northشمال Seaدریایی, whichکه --
223
733000
5000
تلاش کردم شهامتم را در خودم جمع کنم
و به درون دریای شمال بپرم که--
12:43
and it was a very, very, very lonelyتنهایی fewتعداد کمی momentsلحظات.
224
738000
2000
و آن از معدود دفعات تنهایی‎ بود.
12:45
But, anywayبه هر حال, we managedاداره می شود to surviveزنده ماندن it.
225
740000
2000
اما بهرحال، ما موفق شدیم زنده بمانیم.
12:47
CACA: Did you jumpپرش? Or it cameآمد down in the endپایان?
226
742000
2000
ک ا: آیا پریدی؟ یا بالاخره پایین آمد؟
12:49
RBRB: Well, I knewمی دانست I had about halfنیم an hour'sساعت ها fuelسوخت left,
227
744000
6000
ر ب: خب، می‎دانستم که حدود
نیم ساعت دیگر از سوخت باقی مانده بود،
12:55
and I alsoهمچنین knewمی دانست that the chancesشانس were that if I jumpedپرید,
228
750000
4000
و همچنین می‎دانستم که شانس این که بپرم
12:59
I would only have a coupleزن و شوهر of minutesدقایق of life left.
229
754000
3000
تنها چند دقیقه‎ای زنده می‎ماندم.
13:02
So I climbedصعود کرد back into the capsuleکپسول and just desperatelyبه شدت triedتلاش کرد
230
757000
4000
پس برگشتم توی کپسول و مذبوحانه تلاش کردم
13:06
to make sure that I was makingساخت the right decisionتصمیم گیری.
231
761000
3000
مطمئن شوم که تصمیم درست را می‎گیرم.
13:09
And wroteنوشت some notesیادداشت to my familyخانواده. And then climbedصعود کرد back up again,
232
764000
4000
و یاداشتهایی برای خانواده‎ام گذاشتم.
و دوباره برگشتم بالا،
13:13
lookedنگاه کرد down at those cloudsابرها again,
233
768000
1000
به آن ابرها دوباره نگاه کردم،
13:14
climbedصعود کرد back into the capsuleکپسول again.
234
769000
2000
دوباره به کپسول برگشتم.
13:16
And then finallyسرانجام, just thought, there's a better way.
235
771000
3000
و بعد سرانجام، فکر کردم راه بهتری هم هست.
13:19
I've got, you know, this enormousعظیم balloonبالون aboveدر بالا me,
236
774000
3000
می‎دانید این بالون عظیم الجثه
را بالای سرم داشتم،
13:22
it's the biggestبزرگترین parachuteچتر نجات ever, why not use it?
237
777000
5000
بزرگترین چتر نجات ممکن،
چرا ازش استفاده نکنم؟
13:27
And so I managedاداره می شود to flyپرواز the balloonبالون down throughاز طریق the cloudsابرها,
238
782000
4000
و خب موفق به هدایت بالون
تا پایین ابرها شدم،
13:32
and about 50 feetپا, before I hitاصابت the seaدریا, threwپرتاب کرد myselfخودم over.
239
787000
4000
و حدود ۱۵ متر، قبل از این با دریا
برخورد کنم، بیرون پریدم.
13:36
And the balloonبالون hitاصابت the seaدریا
240
791000
2000
و بالون به دریا اصابت کرد،
13:38
and wentرفتی shootingتیراندازی کردن back up to 10,000 feetپا withoutبدون me.
241
793000
4000
و دوباره ۳ کیلومتر بدون من به بالا برگشت.
13:42
But it was a wonderfulفوق العاده feelingاحساس beingبودن in that waterاب and --
242
797000
3000
اما در آب بودن حس خیلی خوبی داشت و --
13:45
CACA: What did you writeنوشتن to your familyخانواده?
243
800000
3000
ک ا: برای خانواده‎ات چی نوشتی؟
13:48
RBRB: Just what you would do in a situationوضعیت like that:
244
803000
4000
ر ب: خب چیزهایی که در موقعیتی
مثل آن می‎نویسید:
13:52
just I love you very much. And
245
807000
3000
فقط این که خیلی دوستتون دارم. و
13:55
I'd alreadyقبلا writtenنوشته شده است them a letterنامه before going on this tripسفر, whichکه --
246
810000
5000
خب قبل از رفتن به این سفر برایشان نامه‎ای
را نوشته بودم، که--
14:00
just in caseمورد anything had happenedاتفاق افتاد.
247
815000
2000
در صورتی که اتفاق غیرمترقبه‎ای بیافته.
14:02
But fortunatelyخوشبختانه, they never had to use it.
248
817000
5000
اما خوشبختانه، هرگز ازش استفاده نکردند.
14:07
CACA: Your companiesشرکت ها have had incredibleباور نکردنی PRPR valueارزش out of these heroicsقهرمانان.
249
822000
6000
ک ا: کمپانیهای تو بخاطر قهرمان بازیهای تو
ارزش وجهه عمومی شگفت‎آوری را داشته‎اند.
14:14
The yearsسالها -- and untilتا زمان I stoppedمتوقف شد looking at the pollsنظرسنجی ها,
250
829000
5000
سالها-- و آن زمانی که دست از
نگاه کردن به آمار کشیدم،
14:19
you were sortمرتب سازی of regardedدر نظر گرفته شده as this great heroقهرمان in the U.K. and elsewhereدر جاهای دیگر.
251
834000
4000
تو یک جورهایی این قهرمان ملی بزرگ
در بریتانیا و دیگر جاها بودی.
14:23
And cynicsبدبینانه mightممکن say, you know, this is just a smartهوشمندانه businessکسب و کار guy
252
838000
4000
و بدبینها شاید بگویند، خب این یارو فقط
یک بیزنس من باهوش که
14:27
doing what it takes to executeاجرا کردن his particularخاص styleسبک of marketingبازار یابی.
253
842000
5000
که سبک خاص خودش را برای
بازاریابی اجرا می‎کنه.
14:32
How much was the PRPR valueارزش partبخشی of this?
254
847000
5000
نقش ارزش وجهه عمومی در آن چقدر بود؟
14:37
RBRB: Well, of courseدوره, the PRPR expertsکارشناسان said that as an airlineخطوط هوایی ownerصاحب,
255
852000
7000
ر ب: خب البته، متخصصان وجهه عمومی گفتند
که بعنوان صاحب یک خط‎هوایی،
14:44
the last thing you should be doing is headingعنوان off in balloonsبالن ها and boatsقایق ها,
256
859000
5000
آخرین کاری که باید انجام دهد
بالون و قایق‎سواری و
14:49
and crashingسقوط into the seasدریاها.
257
864000
3000
سقوط به درون دریاهاست.
14:52
(Laughterخنده)
258
867000
4000
(خنده)
14:56
CACA: They have a pointنقطه, Richardریچارد.
259
871000
2000
ک ا: ریچارد، حرفشون منظور داره.
14:58
RBRB: In factواقعیت, I think our airlineخطوط هوایی tookگرفت a fullپر شده pageصفحه adآگهی at the time sayingگفت:,
260
873000
4000
ر ب: در واقع، فکر کنم خط هواییم یک صفحه
کامل از روزنامه را خرید و بهم گفت،
15:02
you know, come on, Richardریچارد,
261
877000
2000
یالا ریچارد می‎دانی
15:04
there are better waysراه ها of crossingعبور the Atlanticاقیانوس اطلس.
262
879000
3000
که راههای بهتری برای عبور از آتلانتیک هست.
15:07
(Laughterخنده)
263
882000
1000
(خنده)
15:08
CACA: To do all this,
264
883000
2000
ک ا: برای انجام همه این کارها،
15:10
you mustباید have been a geniusنابغه from the get-goبرو برو, right?
265
885000
3000
باید از همان ابتدا نابغه باشی، نه؟
15:14
RBRB: Well, I won'tنخواهد بود contradictمتناقض است that.
266
889000
3000
ر ب: خب، مخالفتی ندارم.
15:17
(Laughterخنده)
267
892000
1000
(خنده)
15:18
CACA: OK, this isn't exactlyدقیقا hardballسخت افزار. OK.
268
893000
4000
ک ا: خب، این دقیقا رقابت شدید
و بی رحمانه نیست.
15:22
Didn't -- weren'tنبودند you just terribleوحشتناک at schoolمدرسه?
269
897000
4000
آیا در دوران مدرسه افتضاح نبودی؟
15:26
RBRB: I was dyslexicاختلال نعوظ. I had no understandingدرك كردن of schoolworkمدرسه whatsoeverهرچه.
270
901000
8000
ر ب: مبتلا به خوانش ‎پریشی بودم. از
تکالیف مدرسه و امثال آن سردرنمیاوردم.
15:37
I certainlyقطعا would have failedناموفق IQIQ testsآزمایشات.
271
912000
3000
قطعا در آزمونهای ضریب‎هوشی رفوزه میشدم.
15:40
And it was one of the reasonsدلایل I left schoolمدرسه when I was 15 yearsسالها oldقدیمی.
272
915000
6000
و خب این یکی از دلایلی بود که
مدرسه را در ۱۵ سالگی ترک کردم.
15:47
And if I -- if I'm not interestedعلاقه مند in something, I don't graspفهم it.
273
922000
8000
و اگر به چیزی علاقه نداشته باشم،
یادش نمی‎گیرم.
15:55
As somebodyکسی who'sچه کسی است dyslexicاختلال نعوظ,
274
930000
1000
و بعنوان شخص مبتلا
به خوانش‎پریشی،
15:56
you alsoهمچنین have some quiteکاملا bizarreعجیب و غریب situationsموقعیت ها.
275
931000
2000
شما گاهی در موقعیتهای بعضا
عجیب و غریب قرار می‎گیرید.
15:58
I mean, for instanceنمونه, I've had to -- you know,
276
933000
5000
منظورم این که برای مثال
مجبور بودم-- می‎دانید،
16:03
I've been runningدر حال اجرا the largestبزرگترین groupگروه of privateخصوصی companiesشرکت ها in Europeاروپا,
277
938000
3000
بزرگترین گروه از کمپانیهای خصوصی
را در اروپا اداره می‎کنم،
16:06
but haven'tنه been ableتوانایی to know the differenceتفاوت betweenبین netخالص and grossناخوشایند.
278
941000
3000
اما فرق خالص و ناخالص را نمی‎دانم.
16:12
And so the boardهیئت مدیره meetingsجلسات have been fascinatingشگفت انگیز.
279
947000
2000
و خب جلسات هیات مدیره عالی هستند.
16:15
(Laughterخنده)
280
950000
1000
(خنده)
16:16
And so, it's like, good newsاخبار or badبد newsاخبار?
281
951000
2000
و خب مثل اخبار خوب و اخبار بد می‎مانند.
16:18
And generallyبطور کلی, the people would say, oh, well that's badبد newsاخبار.
282
953000
3000
و عموما، مردم عادت دارند بگن که
خبر بدی هست.
16:21
CACA: But just to clarifyروشن کردن, the 25 billionبیلیون dollarsدلار is grossناخوشایند, right? That's grossناخوشایند?
283
956000
3000
ک ا: اما لازم که روشن کنم، ۲۵ میلیارد دلار
ناخالص هست، نه؟ ناخالص دیگه؟
16:24
(Laughterخنده)
284
959000
1000
(خنده)
16:25
RBRB: Well, I hopeامید it's netخالص actuallyدر واقع, havingداشتن --
285
960000
3000
ر ب: خب، امیدوارم که راستش
خالص باشه، داشتن --
16:28
(Laughterخنده) --
286
963000
3000
(خنده)--
16:31
I've got it right.
287
966000
2000
درست گفتم.
16:33
CACA: No, trustاعتماد me, it's grossناخوشایند.
288
968000
2000
ک ا: نه،باور کن، ناخالص هست.
16:35
(Laughterخنده)
289
970000
3000
(خنده)
16:38
RBRB: So, when I turnedتبدیل شد 50, somebodyکسی tookگرفت me outsideخارج از the boardroomاتاق جلسه and said,
290
973000
4000
ر ب: خب، وقتی ۵۰ سالم شد، یک نفر من
را بیرون اتاق هیات مدیره برد و گفت،
16:42
"Look Richardریچارد, here'sاینجاست a -- let me drawقرعه کشی on a diagramنمودار.
291
977000
3000
" ببین ریچارد، خب اینجا--
بگذار یک جدول بکشم.
16:45
Here'sاینجاست a netخالص in the seaدریا,
292
980000
2000
این یک توری در دریاست.
16:47
and the fishماهی have been pulledکشیده from the seaدریا into this netخالص.
293
982000
4000
ماهی از دریا به دورن تور می‎افتد.
16:51
And that's the profitsسود you've got left over in this little netخالص,
294
986000
3000
و این سودی که برای تو در
این تور کوچک باقی مانده،
16:54
everything elseچیز دیگری is eatenخورده شده."
295
989000
2000
بقیه‎اش خورده می‎شود."
16:56
And I finallyسرانجام workedکار کرد it all out.
296
991000
3000
و بالاخره دوزاریم افتاد.
16:59
(Laughterخنده)
297
994000
1000
(خنده)
17:00
(Applauseتشویق و تمجید)
298
995000
2000
(تشویق)
17:02
CACA: But, I mean, at schoolمدرسه -- so as well as beingبودن,
299
997000
3000
ک ا: منظورم در مدرسه است-- علی رغم این که
17:05
you know, doing prettyبسیار miserablyبدبختانه academicallyاز نظر علمی,
300
1000000
2000
خوب می‎دانید، تحصیلات آکادمیک
را نسبتا افتضاح به پایان رساندی
17:07
but you were alsoهمچنین the captainکاپیتان of the cricketکریکت and footballفوتبال teamsتیم ها.
301
1002000
3000
اما خب کاپیتان تیمهای
کریکت و فوتبال هم بودی،
17:10
So you were kindنوع of a -- you were a naturalطبیعی است leaderرهبر,
302
1005000
2000
خب یکجورهایی-- ذاتا رهبر بودی،
17:12
but just a bitبیت of a ... Were you a rebelشورشی then, or how would you ...
303
1007000
4000
اما یک کمی هم-- یاغی بودی یا چطور بگم...
17:18
RBRB: Yeah, I think I was a bitبیت of a maverickموریک and -- but I ... And I was,
304
1013000
8000
ر ب: آره، فکر کنم یک کم گاو پیشونی سفید
بودم -- اما من.. و من خب
17:26
yeah, I was fortunatelyخوشبختانه good at sportورزش,
305
1021000
2000
آره خوشبختانه تو ورزش خوب بودم،
17:28
and so at leastکمترین I had something to excelاکسل at, at schoolمدرسه.
306
1023000
5000
و خوب حداقل یک چیزی داشتم
که در مدرسه درش عالی باشم.
17:33
CACA: And some bizarreعجیب و غریب things happenedاتفاق افتاد just earlierقبلا in your life.
307
1028000
2000
ک ا: و چیزهای عجیب و غریبی
در دوران کودکیت اتفاق افتادند.
17:35
I mean, there's the storyداستان about your motherمادر
308
1030000
2000
منظورم آن داستان درباره مادرت هست
17:37
allegedlyادعا شده dumpingدمیدن you in a fieldرشته, agedسن fourچهار, and sayingگفت: "OK, walkراه رفتن home."
309
1032000
5000
که گفته میشه تو را در سن چهارسالگی
در مزرعه‎ای رها کرده و گفته،
17:42
Did this really happenبه وقوع پیوستن?
310
1037000
1000
"حالا تا خونه راه برو."
واقعا اتفاق افتاده؟
17:43
RBRB: She was, you know,
311
1038000
2000
ر ب: می دانید خوب او اینطور
17:45
she feltنمد that we neededمورد نیاز است to standایستادن on our ownخودت two feetپا from an earlyزود ageسن.
312
1040000
3000
حس می‎کرد که لازم است از همان سالهای
ابتدایی روی پای خودمان بایستیم.
17:48
So she did things to us, whichکه now she'dاو می خواهد be arrestedبازداشت شد for,
313
1043000
4000
پس کارهایی را با ما کار می‎کرد
که الان بخاطرش می‎تواند دستگیر شود،
17:52
suchچنین as pushingهل دادن us out of the carماشین,
314
1047000
4000
مثل بیرون کردنمان از توی ماشین،
17:56
and tellingگفتن us to find our ownخودت way to Granny'sمادربزرگ,
315
1051000
2000
و گفتن این به ما که راه خونه
مادر بزرگ را خودمان پیدا کنیم،
17:58
about fiveپنج milesمایل before we actuallyدر واقع got there.
316
1053000
4000
تقریبا ۸ کیلومتر قبل از این که آنجا برسیم.
18:02
And makingساخت us go on wonderfulفوق العاده, long bikeدوچرخه ridesسواری.
317
1057000
3000
و مجبورمان می‎کرد که یک دوچرخه‎سواری
حسابی و قشنگ انجام دهیم.
18:05
And we were never allowedمجاز to watch televisionتلویزیون and the like.
318
1060000
3000
و هیچوقت اجازه تلویزیون دیدن
و امثال آن را نداشتیم.
18:08
CACA: But is there a riskخطر here?
319
1063000
1000
ک ا: اما خطرناک نیست؟
18:09
I mean, there's a lot of people in the roomاتاق who are wealthyثروتمند, and they'veآنها دارند got kidsبچه ها,
320
1064000
3000
منظورم این است که کلی آدم توی این سالن است
که ثروتمند هستند و بچه دارند،
18:12
and we'veما هستیم got this dilemmaدوراهی about how you bringآوردن them up.
321
1067000
3000
و ما با این دو راهی درباره نحوه
بار آوردن آنها روبرو هستیم.
18:15
Do you look at the currentجاری generationنسل of kidsبچه ها comingآینده up and think
322
1070000
3000
آیا به بچه‎های نسل الان
نگاه می‎کنی و میگی که
18:18
they're too coddledنوشیدنی, they don't know what they'veآنها دارند got,
323
1073000
2000
خیلی نازپرورده‎اند، از ارزش
چیزهایی که دارند بی‎خبرند،
18:20
we're going to raiseبالا بردن a generationنسل of privilegedممتاز ...
324
1075000
2000
قرار که نسلی را با این
همه امتیاز پرورش دهیم...
18:22
RBRB: No, I think if you're bringingبه ارمغان آوردن up kidsبچه ها,
325
1077000
3000
ر ب: نه، به نظرم اگر کودکی را
بزرگ می‎کنیم
18:25
you just want to smotherخفه شو them with love and praiseستایش and enthusiasmاشتیاق.
326
1080000
7000
فقط باید آنها را با عشق و تمجید
و اشتیاق لبریز کنیم.
18:32
So I don't think you can mollycoddlemollycoddle your kidsبچه ها too much really.
327
1087000
6000
پس واقعا فکر نمی‎کنم واقعا امکان
زیاد از حد نازپرورده کردن باشه.
18:38
CACA: You didn't turnدور زدن out too badبد, I have to say, I'm ...
328
1093000
3000
ک ا: باید بگم که تو خیلی هم بد نشدی، خب...
18:41
Your headmasterمدیر مدرسه said to you --
329
1096000
2000
انطوری که مدیرت بهت گفت--
18:43
I mean he foundپیدا شد you kindنوع of an enigmaمعما at your schoolمدرسه --
330
1098000
3000
منظورم این هست که تو برایش
در مدرسه یکجور معما بودی--
18:46
he said, you're eitherیا going to be a millionaireمیلیونر or go to prisonزندان,
331
1101000
3000
بقول او یا میلیونر می‎شدی
یا می‎رفتی زندان،
18:49
and I'm not sure whichکه.
332
1104000
2000
و من از هیچکدام مطمئن نیستم.
18:51
Whichکدام of those happenedاتفاق افتاد first?
333
1106000
3000
کدام یکی اول اتفاق افتاد؟
18:54
(Laughterخنده)
334
1109000
1000
(خنده)
18:55
RBRB: Well, I've doneانجام شده bothهر دو. I think I wentرفتی to prisonزندان first.
335
1110000
4000
ر ب: خب، هر دویش بوده.
فکر کنم اول زندان رفتم.
18:59
I was actuallyدر واقع prosecutedپیگرد قانونی underزیر two quiteکاملا ancientباستانی actsعمل می کند in the U.K.
336
1114000
6000
راستش بخاطر دو لایحه کاملا باستانی
در بریتانیا تحت تعقیب قرار گرفتم.
19:05
I was prosecutedپیگرد قانونی underزیر the 1889 Venerealوروئال Diseasesبیماری ها Actقانون
337
1120000
4000
تحت قانون بیماریهای مقاربتی
مصوب ۱۸۸۹ مورد پیگرد قرار گرفتم
19:09
and the 1916 Indecentناخوشایند Advertisementsآگهی ها Actقانون.
338
1124000
2000
و همینطور قانون آگهی‎های بیشرمانه ۱۹۱۶.
19:11
On the first occasionمناسبت, for mentioningذکر کردن the wordکلمه venerealمقدماتی diseaseمرض in publicعمومی, whichکه --
339
1126000
6000
در مورد اول، بخاطر ذکر کردن
واژه بیماری مقاربتی در انظار، که--
19:17
we had a centerمرکز where we would help youngجوان people who had problemsمشکلات.
340
1132000
4000
ما مرکزی را داشتیم که به
جوانان دچار مشکل کمک می‎کرد.
19:21
And one of the problemsمشکلات youngجوان people have is venerealمقدماتی diseaseمرض.
341
1136000
3000
و یکی از این مشکلات داشتن
بیماری مقاربتی است.
19:24
And there's an ancientباستانی lawقانون that saysمی گوید
342
1139000
1000
و قانون کهنی هست
که می‎گوید
19:25
you can't actuallyدر واقع mentionاشاره the wordکلمه venerealمقدماتی diseaseمرض or printچاپ it in publicعمومی.
343
1140000
4000
شما راستش نمی‎توانید واژه بیماری مقاربتی
را ذکر یا در انظار چاپش کنید.
19:29
So the policeپلیس knockedزدم on the doorدرب, and told us they were going to arrestدستگیری us
344
1144000
3000
خب پلیس در منزلمان را ‎زد و گفت
که می‎خواهد دستگیرمان کند
19:32
if we carriedانجام on mentioningذکر کردن the wordکلمه venerealمقدماتی diseaseمرض.
345
1147000
2000
در صورت تداوم در گفتن
کلمه بیماری مقاربتی.
19:34
We changedتغییر کرد it to socialاجتماعی diseasesبیماری ها
346
1149000
2000
آن را به بیماری اجتماعی تغییر دادیم
19:36
and people cameآمد alongدر امتداد with acneآکنه and spotsنقاط,
347
1151000
2000
و مردم با آکنه و جوش سراغمان آمدند
19:38
but nobodyهيچ كس cameآمد with VDVD any more.
348
1153000
2000
اما کسی با "ب میم" پیدایش نشد.
19:40
So, we put it back to VDVD and promptlyبی درنگ got arrestedبازداشت شد.
349
1155000
4000
بنابراین رفتیم سراغ "ب میم"
و فورا دستگیر شدیم.
19:44
And then subsequentlyمتعاقبا, "Never Mindذهن the Bollocksبلوک ها, Here'sاینجاست the Sexارتباط جنسی Pistolsتپانچه,"
350
1159000
4000
و بعدا، آلبوم معروف "اصلا به تخمتم نباشه
، سکس پیستولز اینجاست"،
19:48
the wordکلمه bollocksبلوک ها, the policeپلیس decidedقرار بر این شد was a rudeبی ادب wordکلمه and so we were arrestedبازداشت شد
351
1163000
7000
کلمه "خایه"، به تصمیم پلیس کلمه
گستاخانه‎ای بود و ما بخاطرش دستگیر شدیم
19:55
for usingاستفاده كردن the wordکلمه bollocksبلوک ها on the Sexارتباط جنسی Pistols'اسلحه albumآلبوم.
352
1170000
3000
چون از کلمه تخم در آلبوم سکس پیستولز
استفاده کرده بودیم.
19:58
And Johnجان Mortimerمورتیمر, the playwrightنمایشنامهنویس, defendedدفاع کرد us.
353
1173000
4000
و جان مورتیمر، نمایشنامه نویس
از ما دفاع کرد.
20:02
And he askedپرسید: if I could find a linguisticsزبانشناسی expertکارشناس
354
1177000
5000
و ازم پرسید که آیا می‎توانستم
یک کارشناس زبانشناسی پیدا کنم
20:07
to come up with a differentناهمسان definitionتعریف of the wordکلمه bollocksبلوک ها.
355
1182000
4000
که تعریف متفاوتی از آن کلمه را داشته باشد.
20:11
And so I rangزنگ زد up Nottinghamناتینگهام Universityدانشگاه,
356
1186000
2000
و خب برای همین به دانشگاه ناتینگهام
زنگ زدم،
20:13
and I askedپرسید: to talk to the professorاستاد of linguisticsزبانشناسی.
357
1188000
2000
و خواستم با استاد زبان‎شناسی صحبت کنم.
20:15
And he said, "Look, bollocksبلوک ها is not a -- has nothing to do with ballsتوپ ها whatsoeverهرچه.
358
1190000
5000
و او بهم گفت، " ببین، این کلمه اصلا
ربطی به تخم و غیره ندارد.
20:20
It's actuallyدر واقع a nicknameنام مستعار givenداده شده to priestsکشیشان in the eighteenthهجدهم centuryقرن."
359
1195000
4000
در واقع لقبی هست که به
کشیش‎های قرن هجدهم دادند."
20:24
(Laughterخنده)
360
1199000
3000
(خنده)
20:27
And he wentرفتی, "Furthermoreعلاوه بر این, I'm a priestکشیش myselfخودم."
361
1202000
4000
و او ادامه داد، "علاوه بر این،
من خودم کشیشم."
20:31
And so I said, "Would you mindذهن comingآینده to the courtدادگاه?"
362
1206000
2000
و من هم گفتم، "میشه زحمت
دادگاه آمدن را بکشی؟"
20:33
And he said he'dاو می خواهد be delightedخوشحالم. And I said --
363
1208000
2000
و جوابش این بود که خوشحال میشد.
و من گفتم--
20:35
and he said, "Would you like me to wearپوشیدن my dogسگ collarیقه?"
364
1210000
2000
و او گفت، "میخوای یقه کشیشی‎ام
را بزنم؟"
20:37
And I said, "Yes, definitelyقطعا. Please."
365
1212000
2000
و من گفتم، " بله، قطعا. لطفا."
20:39
(Laughterخنده)
366
1214000
2000
(خنده)
20:41
CACA: That's great.
367
1216000
1000
ک ا: عالیه.
20:42
RBRB: So our keyکلیدی witnessشاهد arguedاستدلال کرد that it was actuallyدر واقع
368
1217000
2000
ر ب: پس شاهد کلیدی ما اینطور استدلال کرد
که در واقع
20:44
"Never Mindذهن the Priestکشیش, Here'sاینجاست the Sexارتباط جنسی Pistolsتپانچه."
369
1219000
2000
" کشیش رو بیخیال شو، چون
سکس پیستولز اینجاست."
20:46
(Laughterخنده)
370
1221000
2000
(خنده)
20:48
And the judgeقاضی foundپیدا شد us -- reluctantlyناگهان foundپیدا شد us not guiltyگناهکار, so ...
371
1223000
2000
و قاضی با اکراه ما را بی گناه دانست،
20:51
(Laughterخنده)
372
1226000
1000
(خنده)
20:52
CACA: That is outrageousظالمانه.
373
1227000
2000
ک ا: واقعا تکان دهنده است.
20:55
(Applauseتشویق و تمجید)
374
1230000
2000
(تشویق)
20:57
So seriouslyبه طور جدی, is there a darkتاریک است sideسمت?
375
1232000
5000
حالا جدا آیا رویه تاریکی هم داری؟
21:02
A lot of people would say there's no way
376
1237000
2000
کلی از مردم می‎گویند که راهی نیست
21:04
that someoneکسی could put togetherبا یکدیگر this incredibleباور نکردنی collectionمجموعه of businessesکسب و کار
377
1239000
3000
که کسی بتواند مجموعه شگفت‎اوری
از تجارتها را بدون خنجر از پشت زدن
21:07
withoutبدون knifingچاق شدن a fewتعداد کمی people in the back,
378
1242000
3000
به کسانی گرد هم بیاره،
21:10
you know, doing some uglyزشت things.
379
1245000
2000
منظورم انجام یکسری کارهای کثیف است.
21:12
You've been accusedمتهم of beingبودن ruthlessبی رحم.
380
1247000
2000
متهم به بی‎رحمی شدی.
21:14
There was a nastyتند و زننده biographyزندگینامه writtenنوشته شده است about you by someoneکسی.
381
1249000
2000
یک بیوگرافی ناخوشایند هست
که شخصی درباره تو نوشته.
21:16
Is any of it trueدرست است? Is there an elementعنصر of truthحقیقت in it?
382
1251000
4000
آیا هیچ بخشی از آن راست هست؟
21:20
RBRB: I don't actuallyدر واقع think that the stereotypeکلیشه
383
1255000
3000
رب: من راستش فکر نمی‎کنم که کلیشه‎های رایج
21:23
of a businesspersonتاجر treadingگیر دادن all over people to get to the topبالا,
384
1258000
5000
درباره یک صاحب کسب و کار که برای رسیدن
به قله باید سر همه آدمها معامله کند،
21:28
generallyبطور کلی speakingصحبت كردن, worksآثار.
385
1263000
2000
بقول گفتنی اصلا کار کند.
21:30
I think if you treatدرمان شود people well,
386
1265000
2000
فکر می‎کنم اگر خوب با آدمها رفتار کنید،
21:32
people will come back and come back for more.
387
1267000
5000
به طرف شما برمی‎گردند و
بدنبال خوبی بیشتر خواهند بود.
21:37
And I think all you have in life is your reputationشهرت
388
1272000
3000
و فکر می‎کنم شهرت شما همه آن چیزی باشد
که در زندگی دارید
21:40
and it's a very smallکوچک worldجهان.
389
1275000
4000
و دنیا هم خیلی کوچک است.
21:45
And I actuallyدر واقع think that the bestبهترین way
390
1280000
4000
و راستش فکر می‎کنم بهترین راه
21:49
of becomingتبدیل شدن به a successfulموفق شدن businessکسب و کار leaderرهبر is dealingمعامله with people fairlyمنصفانه and well,
391
1284000
7000
رهبر تجاری موفق شدن برخورد عادلانه
و خوب با آدمهاست،
21:56
and I like to think that's how we runاجرا کن Virginباکره.
392
1291000
4000
و مایلم فکر کنم که مدیریت ما در ویرجین
اینگونه است.
22:01
CACA: And what about the people who love you and who see you spendingهزینه کردن --
393
1296000
4000
ک ا: و آن کسانی که عاشقت هستند و شاهد
این هستند که تو---
22:05
you keep gettingگرفتن caughtگرفتار up in these newجدید projectsپروژه ها,
394
1300000
2000
تو مدام در این پروژه‎ها درگیر می‎شوی،
22:07
but it almostتقریبا feelsاحساس می کند like you're addictedمعتاد to launchingراه اندازی newجدید stuffچیز.
395
1302000
3000
اما بیشتر به این میماند که تو به
راه اندازی چیزهای جدید عادت داری.
22:10
You get excitedبرانگیخته by an ideaاندیشه and, kapowکاپو!
396
1305000
2000
از یک ایده هیجانزده میشی
و دست‎بکار شدن همانا!
22:12
I mean, do you think about life balanceتعادل?
397
1307000
3000
منظورم این که درباره
توازن زندگی فکر می‎کنی؟
22:15
How do your familyخانواده feel about
398
1310000
2000
هر بار که قدم به پروژه بزرگ و
22:17
eachهر یک time you stepگام into something bigبزرگ and newجدید?
399
1312000
2000
جدیدی می‎گذاری خانواده‎ات چه حسی دارند؟
22:20
RBRB: I alsoهمچنین believe that beingبودن a father'sپدر incrediblyطور باور نکردنی importantمهم,
400
1315000
4000
ر ب: من همینطور معتقدم که پدر بودن
بی نهایت مهم است،
22:24
so from the time the kidsبچه ها were very youngجوان,
401
1319000
3000
پس از وقتی که بچه‎ها خیلی کوچک بودند،
22:27
you know, when they go on holidayتعطیلات, I go on holidayتعطیلات with them.
402
1322000
3000
یعنی آن موقعی که به تعطیلات می‎روند،
منم با انها تعطیلات میروم.
22:31
And so we spendخرج کردن a very good sortمرتب سازی of threeسه monthsماه ها away togetherبا یکدیگر.
403
1326000
6000
و خب سه ماه خوب را با هم میگذرونیم.
22:37
Yes, I'll, you know, be in touchدست زدن به. We're very luckyخوش شانس,
404
1332000
3000
بله، بخوبی در تماس هستم.
ما خیلی خوش شانس هستیم،
22:40
we have this tinyکوچک little islandجزیره in the Caribbeanکارائیب and we can --
405
1335000
4000
این جزیره خیلی کوچک را
در کارائیب داریم و می‎توانیم-
22:44
so I can take them there and we can bringآوردن friendsدوستان,
406
1339000
4000
پس می‎توانم سه ماه آنها را به انجا ببرم
و دوستانمان را دعوت کنیم،
22:48
and we can playبازی togetherبا یکدیگر,
407
1343000
2000
و می‎توانیم با هم بازی کنیم.
22:50
but I can alsoهمچنین keep in touchدست زدن به with what's going on.
408
1345000
4000
اما من همچنین ارتباطم را
با آنچه رخ می‎دهد حفظ می‎کنم.
22:54
CACA: You startedآغاز شده talkingصحبت کردن in recentاخیر yearsسالها
409
1349000
2000
ک ا: در سالهای اخیر شروع کردی به صحبت
22:56
about this termدوره capitalistسرمایه داری philanthropyبشردوستی.
410
1351000
2000
درباره این عبارت نوع‎گرای سرمایه‎گرا.
22:58
What is that?
411
1353000
2000
چی هست؟
23:00
RBRB: Capitalismنظام سرمایه داری has been provenاثبات شده to be a systemسیستم that worksآثار.
412
1355000
4000
ر ب: ثابت شده که سرمایه‎گرایی
نظامی است که کار می‎کند.
23:04
You know, the alternativeجایگزین, communismکمونیسم, has not workedکار کرد.
413
1359000
5000
همانطور که می‎دانید
کمونیسم جایگزین آن جواب نداد.
23:09
But the problemمسئله with capitalismنظام سرمایه داری is
414
1364000
2000
اما مشکل سرمایه‎گذاری این است که
23:11
extremeمفرط wealthثروت endsبه پایان می رسد up in the handsدست ها of a fewتعداد کمی people,
415
1366000
3000
ثروت بی حد در دستان یک عده محدودی است
23:14
and thereforeاز این رو extremeمفرط responsibilityمسئوليت, I think, goesمی رود with that wealthثروت.
416
1369000
5000
و بنابراین مسئولیتی بی حدی
به نظرم با آن ثروت میاید.
23:19
And I think it's importantمهم that the individualsاشخاص حقیقی,
417
1374000
4000
و فکر می‎‎کنم مهم است که اشخاص
23:23
who are in that fortunateخوش شانسی positionموقعیت, do not endپایان up competingرقابت
418
1378000
5000
دارای این موقعیتهای آنچنانی
با هم سر داشتن قایقهای
23:28
for biggerبزرگتر and biggerبزرگتر boatsقایق ها, and biggerبزرگتر and biggerبزرگتر carsماشین ها,
419
1383000
2000
بزرگتر و بزرگتر، ماشینهای
بزرگتر و بزرگتر رقابت نکنند،
23:30
but, you know, use that moneyپول to eitherیا createايجاد كردن newجدید jobsشغل ها
420
1385000
6000
بلکه جایش از آن پول
برای آفرینش شغلهای بیشتر یا حل
23:36
or to tackleبرخورد با issuesمسائل around the worldجهان.
421
1391000
3000
مشکلات در گوشه کنار جهان استفاده کنند.
23:40
CACA: And what are the issuesمسائل that you worryنگرانی about mostاکثر, careاهميت دادن mostاکثر about,
422
1395000
3000
ک ا: و آن مسائلی که از همه
بیشتر نگرانشان هستی و مایلی
23:43
want to turnدور زدن your resourcesمنابع towardبه سمت?
423
1398000
3000
منابعت را بسویشان سوق دهی کدامند؟
23:47
RBRB: Well, there's -- I mean there's a lot of issuesمسائل.
424
1402000
3000
ر ب: خب، می‎دانید مسائل خیلی زیادی هست.
23:50
I mean globalجهانی است warmingگرمایش certainlyقطعا is a massiveعظیم threatتهدید to mankindبشر
425
1405000
7000
گرمایش زمین مسلما تهدید
عظیمی برای بشریت است
23:57
and we are puttingقرار دادن a lot of time and energyانرژی into,
426
1412000
4000
و ما انرژی و زمان زیادی را صرف آن می‎کنیم،
24:01
A, tryingتلاش کن to come up with alternativeجایگزین fuelsسوخت ها
427
1416000
4000
الف، تلاش برای دستیابی به سوختهای جایگزین
24:05
and, B, you know, we just launchedراه اندازی شد this prizeجایزه, whichکه is really a prizeجایزه
428
1420000
9000
و ب، همانطور که مطلع هستید، ما تازگی
جایزه‎ای را تعیین کردیم که واقعا جایزه است
24:14
in caseمورد we don't get an answerپاسخ on alternativeجایگزین fuelsسوخت ها,
429
1429000
4000
در صورت نگرفتن پاسخ برای سوختهای جایگزین
24:18
in caseمورد we don't actuallyدر واقع manageمدیریت کردن to get the carbonکربن emissionsانتشارات
430
1433000
3000
در صورتی که به راستی نتوانیم
انتشارات کربنی را با سرعت
24:21
cutبرش down quicklyبه سرعت, and in caseمورد we go throughاز طریق the tippingاوج گرفتن pointنقطه.
431
1436000
3000
کاهش دهیم و در صورتی که به نقطه
انفجار برسیم.
24:24
We need to try to encourageتشويق كردن people to come up with a way
432
1439000
4000
لازم است که مردم را
برای رسیدن به راههایی برای
24:28
of extractingاستخراج carbonکربن out of the Earth'sزمین atmosphereاتمسفر.
433
1443000
3000
استخراج کربن از جو زمین تشویق کنیم.
24:31
And we just -- you know, there weren'tنبودند really people
434
1446000
3000
و ما فقط-- خب مردم قبلا
واقعا روی این موضوع
24:34
workingکار کردن on that before, so we wanted people to try to --
435
1449000
4000
کار نمی کردند، پس ما واقعا
مایلیم که مردم روی آن کار کنند--
24:38
all the bestبهترین brainsمغز in the worldجهان to startشروع کن thinkingفكر كردن about that,
436
1453000
3000
همه بهترین مغزها در جهان
شروع به فکر کردن در این باره کنند،
24:41
and alsoهمچنین to try to extractاستخراج کردن the methaneمتان
437
1456000
2000
و شروع به استخراج متان
24:43
out of the Earth'sزمین atmosphereاتمسفر as well.
438
1458000
3000
نیز از جو زمین کنند.
24:46
And actuallyدر واقع, we'veما هستیم had about 15,000 people fillپر کن in the formsتشکیل می دهد
439
1461000
5000
و راستش، ما حدود ۱۵٫۰۰۰ فرم پر شده
از سوی کسانی را داریم که
24:51
sayingگفت: they want to give it a go.
440
1466000
2000
مدعی‎ انجام تلاش در این باره هستند.
24:53
And so we only need one, so we're hopefulامیدوارم.
441
1468000
3000
و در حالی که ما فقط به
یک راه حل نیاز داریم.
24:56
CACA: And you're alsoهمچنین workingکار کردن in Africaآفریقا on a coupleزن و شوهر of projectsپروژه ها?
442
1471000
4000
ک ا: و تو همینطور روی
چند پروژه در آفریقا کار می‎کنی؟
25:00
RBRB: Yes, I mean, we'veما هستیم got -- we're settingتنظیمات up something calledبه نام
443
1475000
4000
ر ب: بله، منظورم این هست
که باید اینطور باشه---چیزی را دایر کردیم
25:04
the warجنگ roomاتاق, whichکه is maybe the wrongاشتباه wordکلمه.
444
1479000
2000
که اتاق جنگ نام دارد،
شاید کلمه درستی نباشد.
25:06
We're tryingتلاش کن to -- maybe we'llخوب changeتغییر دادن it -- but anywayبه هر حال, it's a warجنگ roomاتاق
445
1481000
4000
تلاش داریم-- شاید عوضش کنیم--
اما بهرحال یک اتاق جنگ است
25:10
to try to coordinateهماهنگ كردن all the attackحمله that's going on in Africaآفریقا,
446
1485000
4000
که سعی در ایجاد هماهنگی بین
کل حملاتی که در آفریقا رخ می‎دهد،
25:14
all the differentناهمسان socialاجتماعی problemsمشکلات in Africaآفریقا,
447
1489000
3000
و کلیه مشکلات متفاوت اجتماعی
در آفریقا و یافتن
25:17
and try to look at bestبهترین practicesشیوه ها.
448
1492000
4000
بهترین راه‎‎حل های عملی برای آنها را دارد.
25:21
So, for instanceنمونه,
449
1496000
3000
خب برای نمونه
25:24
there's a doctorدکتر in Africaآفریقا that's foundپیدا شد that
450
1499000
3000
دکتری در آفریقا هست که فهمیده اگر
25:27
if you give a motherمادر antiretroviralضد ویروسی drugsمواد مخدر at 24 weeksهفته ها, when she's pregnantباردار,
451
1502000
6000
به مادری در هفته ۲۴ حاملگی
داروی ضد رترو ویروسی دهید
25:33
that the babyعزیزم will not have HIVاچ آی وی when it's bornبدنیا آمدن.
452
1508000
7000
آن نوزاد به هنگام تولد
اچ آی وی نخواهد داشت.
25:40
And so disseminatingتوزیع that informationاطلاعات to
453
1515000
5000
و خب پس انتشار اطلاعات به سرتاسر
25:45
around the restباقی مانده of Africaآفریقا is importantمهم.
454
1520000
2000
آفریقا اهمیت دارد.
25:47
CACA: The warجنگ roomاتاق soundsبرای تلفن های موبایل, it soundsبرای تلفن های موبایل powerfulقدرتمند and dramaticنمایشی.
455
1522000
3000
ک ا: اتاق جنگ بنظر
قدرتمند و پرماجرا می‎رسد.
25:50
And is there a riskخطر that the kindنوع of the businessکسب و کار heroesقهرمانان of the Westغرب
456
1525000
5000
و آیا احتمال این خطر وجود دارد که
بنوعی قهرمانان کسب و کار در غرب
25:55
get so excitedبرانگیخته about -- I mean, they're used to havingداشتن an ideaاندیشه,
457
1530000
4000
خیلی درباره‎اش هیجانزده شوند-- منظوم این
است که آنها به داشتن ایده‎ای عادت دارند،
25:59
gettingگرفتن stuffچیز doneانجام شده, and they believe profoundlyعمیقا
458
1534000
3000
یکسری کارها را انجام می‎دهند و
عمیقا به توانایی خود
26:02
in theirخودشان abilityتوانایی to make a differenceتفاوت in the worldجهان.
459
1537000
2000
در ایجاد تغییر در دنیا ایمان دارند.
26:04
Is there a riskخطر that we go to placesمکان ها like Africaآفریقا and say,
460
1539000
3000
آیا آیا احتمال این خطر وجود دارد که به
جاهایی مثل آفریقا رفته و بگوییم،
26:07
we'veما هستیم got to fixثابت this problemمسئله and we can do it,
461
1542000
3000
باید این مشکل را حل کنیم
و از پس آن هم برمی‎آییم،
26:10
I've got all these billionsمیلیاردها دلار of dollarsدلار, you know, daدا, daدا, daدا --
462
1545000
3000
من این میلیاردها دلار را دارم،
و خب می‎دانید که--
26:13
here'sاینجاست the bigبزرگ ideaاندیشه. And kindنوع of take a much more complexپیچیده situationوضعیت
463
1548000
4000
این ایده بزرگ را هم داریم. و بنوعی راه حل
خیلی پیچیده تری را اتخاذ کنیم
26:17
and actuallyدر واقع endپایان up makingساخت a messبهم ریختگی of it. Do you worryنگرانی about that?
464
1552000
5000
و راستش در آخر گند بزنیم.
آیا در این باره نگران نیستی؟
26:22
RBRB: Well, first of all, on this particularخاص situationوضعیت, we're actuallyدر واقع --
465
1557000
7000
ر ب: خب، اول از همه،
در تیم شرایط خاص، ما راستش--
26:29
we're workingکار کردن with the governmentدولت on it.
466
1564000
2000
با دولت در این زمینه کار می‎کنیم.
26:31
I mean, Thaboتابه Mbeki'sمبکی had his problemsمشکلات with acceptingپذیرش
467
1566000
4000
منظورم این که، تابو امبکی
مشکلات خودش را در پذیرش این داشت
26:35
HIVاچ آی وی and AIDSایدز are relatedمربوط, but this is a way, I think,
468
1570000
5000
که اچ‎آی‎وی و ایدز با هم مرتبطند،
اما بنظرم این روش اوست
26:40
of him tacklingمقابله با this problemمسئله and insteadبجای of the worldجهان criticizingانتقاد him,
469
1575000
6000
در مواجه با این مشکل و جای این
که دنیا به انتقاد از او بپردازد،
26:46
it's a way of workingکار کردن with him, with his governmentدولت.
470
1581000
3000
یک روش کار کردن با اوست و با دولتش.
26:49
It's importantمهم that if people do go to Africaآفریقا and do try to help,
471
1584000
2000
مهم است مردمی که به آفریقا می‎روند
و تلاش برای کمک می‎کنند،
26:51
they don't just go in there and then leaveترک کردن after a fewتعداد کمی yearsسالها.
472
1586000
3000
صرفا به آنجا نروند و بعد از
چند سالی هم برگردند.
26:54
It's got to be consistentاستوار.
473
1589000
2000
باید این کمکها ادامه‎دار باشد.
26:56
But I think businessکسب و کار leadersرهبران can bringآوردن theirخودشان entrepreneurialکارآفرینی know-howدانش فنی
474
1591000
6000
اما فکر می‎کنم رهبران تجاری می‎توانند
اطلاعات کارآفرینی‎شان را بیاورند و به
27:02
and help governmentsدولت ها approachرویکرد things slightlyکمی differentlyمتفاوت است.
475
1597000
4000
دولتها کمک کنند رویکرد متفاوتی
بسوی امور داشته باشند.
27:06
For instanceنمونه, we're settingتنظیمات up clinicsکلینیک ها in Africaآفریقا
476
1601000
3000
برای مثال، کلینیکهایی را
در آفریقا دایر می‎کنیم
27:09
where we're going to be givingدادن
477
1604000
2000
که قرار است داروهای
رایگان آنتي رترو ويرال،
27:11
freeرایگان antiretroviralضد ویروسی drugsمواد مخدر, freeرایگان TBTB treatmentرفتار
478
1606000
2000
مداوای مجانی سیل و مداوای مجانی مالاریا
27:13
and freeرایگان malariaمالاریا treatmentرفتار.
479
1608000
3000
را ارائه دهیم.
27:16
But we're alsoهمچنین tryingتلاش کن to make them self-sustainingخودپنداره clinicsکلینیک ها,
480
1611000
3000
اما همچنین سعی در ساختن
کلینیکهای خویش پرور داریم
27:19
so that people payپرداخت for some other aspectsجنبه های.
481
1614000
4000
تا مردم هزینه چیزهای دیگری
را پرداخت کنند .
27:23
CACA: I mean a lot of cynicsبدبینانه say about someoneکسی like yourselfخودت, or Billبیل Gatesگیتس,
482
1618000
4000
ک ا: منظورم این است که خیلی از بدبین‎ها
درباره کسانی مثل خود تو یا بیل گیتس
27:27
or whateverهر چه, that this is really beingبودن -- it's almostتقریبا drivenرانده by
483
1622000
3000
و غیره اینطور در واقع می‎گویند -- که
اقدامات شما ناشی از آن دسته از تمایلاتی
27:30
some sortمرتب سازی of desireمیل again, you know, for the right imageتصویر,
484
1625000
3000
می‎شود که درصدد رسیدن به چهره مطلوب،
27:33
for guiltگناه avoidanceاجتناب and not like a realواقعی philanthropicبشردوستانه instinctغریزه.
485
1628000
5000
ندیده گرفتن حس گناهکاری است
و نه از روی غریزه انسان دوستی.
27:38
What would you say to them?
486
1633000
1000
درباره اینها چه
صحبتی داری؟
27:39
RBRB: Well, I think that everybodyهمه --
487
1634000
2000
ر ب: خب، فکر کنم همه-
27:41
people do things for a wholeکل varietyتنوع of differentناهمسان reasonsدلایل
488
1636000
4000
آدمها هزار و یک دلیل متفاوت
برای انجام کارها دارند
27:45
and I think that, you know, when I'm on me deathbedبستر مرگ,
489
1640000
2000
و فکر می‎کنم که وقتی در
بستر مرگ قرار بگیرم
27:47
I will want to feel that I've madeساخته شده a differenceتفاوت
490
1642000
3000
میخواهم این حس را داشته باشم
که در زندگی دیگران
27:50
to other people'sمردم livesزندگی می کند.
491
1645000
2000
باعث تغییر بوده‎ام.
27:52
And that mayممکن است be a selfishخود خواه thing to think,
492
1647000
3000
و شاید فکر خودخواهانه‎ای باشد
27:55
but it's the way I've been broughtآورده شده up.
493
1650000
2000
اما خب من اینجور بار آمده‎ام.
27:57
I think if I'm in a positionموقعیت to
494
1652000
2000
فکر کنم اگر در موقعیتی باشم
27:59
radicallyبه طور اساسی changeتغییر دادن other people'sمردم livesزندگی می کند for the better,
495
1654000
3000
که زندگی افراد را شدیدا
در جهت بهتر تغییر دهم
28:02
I should do so.
496
1657000
2000
باید این کار را انجام دهم.
28:04
CACA: How oldقدیمی are you?
497
1659000
1000
ک ا: چند سال داری؟
28:05
RBRB: I'm 56.
498
1660000
1000
ر ب: ۵۶ سال.
28:06
CACA: I mean, the psychologistروانشناس Erikاریک Eriksonاریکسون saysمی گوید that -- as I understandفهمیدن him
499
1661000
5000
ک ا: اریک اریکسن روانشناس
می‎گوید که-- تا حدی که او را می‎فهمم
28:11
and I'm a totalجمع amateurآماتور -- but that duringدر حین 30s, 40s people are drivenرانده by
500
1666000
6000
و کاملا غیرحرفه‎ای هستم-- که افراد در
دهه‎های سی و چهل زندگیشان بیشتر
28:17
this desireمیل to growرشد and that's where they get theirخودشان fulfillmentتحقق.
501
1672000
5000
بسوی رشد کشش دارندو آن جایی است
که به بالاترین دستاوردهایشان می‎رسند.
28:22
50s, 60s, the modeحالت of operationعمل shiftsتغییرات more to the questجستجو for wisdomحکمت
502
1677000
4000
در دهه‎های ۵۰ و ۶۰ گرایش
عملکردشان در جستجوی دانایی است
28:26
and a searchجستجو کردن for legacyمیراث.
503
1681000
2000
و در پیدا کردن میراث.
28:28
I mean, it seemsبه نظر می رسد like you're still
504
1683000
2000
منظورم این است که تو هنوز انگار
28:30
a little bitبیت in the growthرشد phasesفاز,
505
1685000
2000
کمی در مراحل رشد قرار داری،
28:32
you're still doing these incredibleباور نکردنی newجدید plansبرنامه ها.
506
1687000
2000
هنوز در پی این طرحهای
شگفت انگیز تازه هستی.
28:34
How much do you think about legacyمیراث,
507
1689000
2000
چقدر به میراث و این چیزها فکر می‎کنی،
28:36
and what would you like your legacyمیراث to be?
508
1691000
2000
و دوست داری چه میراثی از تو بر جا بماند؟
28:41
RBRB: I don't think I think too much about legacyمیراث.
509
1696000
3000
ر ب: فکر نکنم خیلی به موضوع میراث فکر کنم.
28:44
I mean, I like to -- you know, my grandmotherمادر بزرگ livedزندگی می کرد to 101,
510
1699000
6000
منظورم این است که من دوست دارم
مثل مادر بزرگم ۱۰۱ سال عمر کنم،
28:50
so hopefullyخوشبختانه I've got anotherیکی دیگر 30 or 40 yearsسالها to go.
511
1705000
3000
پس امیدوارم ۳۰ یا ۴۰ سال
دیگه در پیش رویم داشته باشم.
28:54
No, I just want to liveزنده life to its fullپر شده.
512
1709000
6000
الان فقط می‎خواهم که
زندگی کاملی داشته باشم.
29:00
You know, if I can make a differenceتفاوت,
513
1715000
2000
می‎دانید اگر بتوانم تغییری ایجاد کنم،
29:02
I hopeامید to be ableتوانایی to make a differenceتفاوت.
514
1717000
2000
امیدوارم که قادر به ایجاد تغییر باشم.
29:04
And I think one of the positiveمثبت things at the momentلحظه is
515
1719000
3000
و فکر می‎کنم یکی از مثبت‎ترین
چیزها در این لحظه
29:07
you've got Sergeyسرگئی and Larryلری from Googleگوگل, for instanceنمونه,
516
1722000
4000
این باشد که شما الان سرگئی و لاری
را از گوگل دارید برای مثال،
29:11
who are good friendsدوستان.
517
1726000
2000
که دوستان خوبی هستند.
29:13
And, thank God, you've got two people
518
1728000
3000
و شکر خدا دو نفری را دارید
29:16
who genuinelyواقعا careاهميت دادن about the worldجهان and with that kindنوع of wealthثروت.
519
1731000
4000
که اساسا درباره جهان با
آن نوع ثروت اهمیت می‎دهند.
29:20
If they had that kindنوع of wealthثروت and they didn't careاهميت دادن about the worldجهان,
520
1735000
3000
اگر آن نوع ثروت را داشتند
و به جهان اهمیت نمی‎دادند
29:23
it would be very worryingنگرانی.
521
1738000
2000
خیلی نگران کننده می‎شد.
29:25
And you know they're going to make a hellجهنم of a differenceتفاوت to the worldجهان.
522
1740000
3000
و خوب می‎دانید که آنها قصد دارند
یک تغییر اساسی در دنیا بدهند.
29:28
And I think it's importantمهم
523
1743000
2000
و فکر می‎کنم مهم است
29:30
that people in that kindنوع of positionموقعیت do make a differenceتفاوت.
524
1745000
4000
که مردمانی در آن موقعیت تفاوت ایجاد کنند.
29:34
CACA: Well, Richardریچارد, when I was startingراه افتادن off in businessکسب و کار,
525
1749000
1000
ک ا: خب، ریچارد، من
وقتی وارد کسب و کار می‎شدم
29:35
I knewمی دانست nothing about it and I alsoهمچنین was sortمرتب سازی of --
526
1750000
3000
هیچی درباره‎اش نمی‎دانستم و
خب یکجورهایی هم--
29:38
I thought that businessکسب و کار people were supposedقرار است to just be ruthlessبی رحم
527
1753000
2000
فکر می‎کردم که صاحبان تجارت
قرار بود فقط بی‎رحم باشند
29:40
and that that was the only way you could have a chanceشانس of succeedingموفقیت.
528
1755000
4000
و آن تنها طریقی بود که
می‎شد به موفقیت رسید.
29:44
And you actuallyدر واقع did inspireالهام بخشیدن me. I lookedنگاه کرد at you, I thought,
529
1759000
2000
و تو راستش الهامبخش من بودی.
به تو نگاه کردم، فکر کردم
29:46
well, he's madeساخته شده it. Maybe there is a differentناهمسان way.
530
1761000
2000
خب، او توانسته. شاید
یک راه متفاوتی هم هست.
29:48
So I would like to thank you for that inspirationالهام بخش,
531
1763000
3000
پس دوست دارم ازت برای
این الهامبخش بودن و این که
29:51
and for comingآینده to TEDTED todayامروز. Thank you.
532
1766000
2000
امروز بهTED آمدی تشکر کنم. متشکرم.
29:53
Thank you so much.
533
1768000
1000
خیلی ازت متشکرم.
29:54
(Applauseتشویق و تمجید)
534
1769000
7000
(تشویق)
Translated by Leila Ataei
Reviewed by sadegh zabihi

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Richard Branson - Entrepreneur
Richard Branson bootstrapped his way from record-shop owner to head of the Virgin empire. Now he's focusing his boundless energy on saving our environment.

Why you should listen

He's ballooned across the Atlantic, floated down the Thames with the Sex Pistols, and been knighted by the Queen. His megabrand, Virgin, is home to more than 250 companies, from gyms, gambling houses and bridal boutiques to fleets of planes, trains and limousines. The man even owns his own island.

And now Richard Branson is moving onward and upward into space (tourism): Virgin Galactic's Philippe Starck-designed, The first Burt Rutan-engineered spacecraft, The Enterprise, completed its first captive carry in early 2010 and is slated to start carrying passengers into the thermosphere in 2012, at $200,000 a ticket.

Branson also has a philanthropic streak. He's pledged the next 10 years of profits from his transportation empire (an amount expected to reach $3 billion) to the development of renewable alternatives to carbon fuels. And then there's his Virgin Earth Challenge, which offers a $25 million prize to the first person to come up with an economically viable solution to the greenhouse gas problem.

More profile about the speaker
Richard Branson | Speaker | TED.com