ABOUT THE SPEAKER
Tim Ferriss - Investor, human guinea pig, author
Tim Ferriss is an early-stage tech investor, best-selling author and podcaster.

Why you should listen

Tim Ferriss has been listed as one of Fast Company's "Most Innovative Business People" and one of Fortune's "40 under 40." He is an early-stage technology investor/advisor (Uber, Facebook, Shopify, Duolingo, Alibaba, and 50+ others) and the author of four #1 New York Times and Wall Street Journal bestsellers, including The 4-Hour Workweek and his latest, Tools of Titans: The Tactics, Routines, and Habits of Billionaires, Icons, and World-Class Performers. The Observer and other media have called Tim "the Oprah of audio" due to the influence of The Tim Ferriss Show podcast, which is the first business/interview podcast to exceed 100 million downloads.

More profile about the speaker
Tim Ferriss | Speaker | TED.com
TED2017

Tim Ferriss: Why you should define your fears instead of your goals

تیم فریس: چرا باید به جای اهدافتان، ترس‌هایتان را تشریح کنید

Filmed:
7,442,608 views

انتخاب‌های دشوار -- که بیش از همه از انجام دادن، پرسیدن، گفتن آنها واهمه داریم -- در اکثر موارد دقیقاً همان کاری هستند که باید بکنیم. چطور می‌توانیم بر خودناتوانی چیره شویم و کاری بکنیم؟ تیم فریس ما را تشویق می‌کند تا ترس‌هایمان را، در تمرینی ساده اما قدرتنمد به نام «تنظیم ترس،» با جزئیات کامل در نظر بیاوریم و بنویسیم. درباره اینکه این تمرین چطور به شما در رشد در محیط‌های پراسترس و جدا کردن چیزهای قابل کنترل از چیزهایی که نمی‌توانید کنترل کنید کمک می‌کند بیشتر یاد بگیرید.
- Investor, human guinea pig, author
Tim Ferriss is an early-stage tech investor, best-selling author and podcaster. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
So, this happyخوشحال picعکس of me
was takenگرفته شده in 1999.
0
976
3144
خب، این عکس خوشحال
در سال ۱۹۹۹ از من گرفته شده است.
00:16
I was a seniorارشد in collegeکالج,
1
4144
2090
سال سوم دانشگاه بودم،
00:18
and it was right after a danceرقص practiceتمرین.
2
6258
1932
و درست بعد از یک تمرین رقص بود.
خیلی خیلی خوشحال بودم.
00:20
I was really, really happyخوشحال.
3
8214
1518
00:22
And I rememberیاد آوردن exactlyدقیقا where I was
about a weekهفته and a halfنیم laterبعد.
4
10328
3886
و درست به خاطر دارم که
یک هفته و نیم بعد از آن کجا بودم.
00:26
I was sittingنشسته in the back
of my used minivanمینی واگن
5
14238
3219
عقب مینی ون دست دوم خودم
00:29
in a campusپردیس parkingپارکینگ lot,
6
17481
1763
در پارکینگ یک اردوگاه نشسته بودم،
00:31
when I decidedقرار بر این شد
7
19268
1151
و تصمیم گرفتم
00:32
I was going to commitمرتکب شدن suicideخودکشی کردن.
8
20443
1779
خودکشی کنم.
00:35
I wentرفتی from decidingتصمیم گیری
to full-blownپرتقال planningبرنامه ریزی very quicklyبه سرعت.
9
23976
4037
از تصمیم گیری تا
برنامه ریزی کامل طولی نکشید.
00:40
And I cameآمد this closeبستن
to the edgeلبه - تیزی of the precipiceخرابه.
10
28568
2995
و اینقدر مانده بود به لبه پرتگاه.
00:43
It's the closestنزدیکترین I've ever come.
11
31587
1637
این بار نزدیک ترین بود.
00:45
And the only reasonدلیل I tookگرفت
my fingerانگشت off the triggerماشه
12
33709
2952
و تنها دلیلی که انگشتم را
از روی ماشه برداشتم
00:48
was thanksبا تشکر to a fewتعداد کمی luckyخوش شانس coincidencesوقایع.
13
36685
2423
به لطف چند اتفاق شانسی بود.
00:51
And after the factواقعیت,
14
39679
1691
و بعد از آن اتفاق،
00:53
that's what scaredترسیده me the mostاکثر:
the elementعنصر of chanceشانس.
15
41394
3122
چیزی که بیش از همه باعث
ترس من شد: عنصر اقبال بود.
00:57
So I becameتبدیل شد very methodicalروشمند
about testingآزمایش کردن differentناهمسان waysراه ها
16
45242
3192
پس شروع کردم به امتحان
خیلی علمی راه‌های مختلف
01:00
that I could manageمدیریت کردن my upsیو پی اس and downsسقوط,
17
48458
2130
تا بتوانم بالاها
و پایین‌هایم را مدیریت کنم،
01:02
whichکه has provenاثبات شده to be
a good investmentسرمایه گذاری. (Laughsخنده)
18
50612
3869
که مشخصاً سرمایه گذاری خوبی بود. (خنده)
01:06
Manyبسیاری normalطبیعی people mightممکن have,
say, sixشش to 10 majorعمده depressiveافسردگی episodesقسمت ها
19
54481
4176
خیلی از انسان‌های معمولی، ممکن
است شش تا ۱۰ بازه افسردگی شدید را
01:10
in theirخودشان livesزندگی می کند.
20
58681
1527
در طول زندگی خود تجربه کنند.
01:12
I have bipolarدو قطبی depressionافسردگی.
It runsاجرا می شود in my familyخانواده.
21
60232
2326
من مبتلا به افسردگی دو قطبی هستم.
در خانواده ما شایع است.
01:14
I've had 50-plus-به علاوه at this pointنقطه,
22
62582
3025
تا آن زمان بیش از ۵۰ بار
افسردگی را تجربه کرده بودم،
01:17
and I've learnedیاد گرفتم a lot.
23
65631
1521
و چیزهای زیادی یاد گرفته بودم.
01:19
I've had a lot of at-batsدر خفاش ها,
24
67895
1853
زد و خوردهای زیادی داشتم،
01:21
manyبسیاری roundsدور in the ringحلقه with darknessتاریکی,
25
69772
2341
بارها با تاریکی دست به گریبان شده بودم،
01:24
takingگرفتن good notesیادداشت.
26
72137
1460
و یادداشت‌های مفیدی برداشته بودم.
01:25
So I thought ratherنسبتا than get up
and give any typeتایپ کنید of recipeدستور العمل for successموفقیت
27
73961
3335
پس فکر کردم به جای اینکه بیایم
و دستورالعملی برای موفقیت
01:29
or highlightبرجسته reelرول,
28
77320
1153
یا حلقه درخشانی ارائه دهم،
01:30
I would shareاشتراک گذاری my recipeدستور العمل
for avoidingپرهیز کردن self-destructionخود نابودی,
29
78497
3839
دستورالعمل خودم برای
پیش گیری از خود ویرانی،
01:35
and certainlyقطعا self-paralysisخود فلج.
30
83241
1997
و به خصوص خود ناتوانی را
به اشتراک بگذارم.
01:38
And the toolابزار I've foundپیدا شد whichکه has provenاثبات شده
to be the mostاکثر reliableقابل اعتماد safetyایمنی netخالص
31
86429
3786
و ابزاری که پیدا کردم و نشان
داده است که قابل اتکا ترین
01:42
for emotionalعاطفی freeرایگان fallسقوط
32
90239
1436
تور ایمنی برای سقوط‌های آزاد احساسی است
01:44
is actuallyدر واقع the sameیکسان toolابزار
33
92683
1569
در واقع همان ابزاری است
01:46
that has helpedکمک کرد me to make
my bestبهترین businessکسب و کار decisionsتصمیمات.
34
94276
2601
که به من کمک کرده تا
بهترین تصمیمات کاری‌ام را بگیرم.
01:48
But that is secondaryثانوی.
35
96901
1320
اما این مسأله ثانویه است.
01:50
And it is ... stoicismاستئوآرایی.
36
98733
3117
و آن ... رواقی گری بود.
01:53
That soundsبرای تلفن های موبایل boringحوصله سر بر.
37
101874
1524
کسل کننده به نظر می‌رسد.
01:55
(Laughterخنده)
38
103422
1063
(خنده)
01:56
You mightممکن think of Spockاسپاک,
39
104509
1616
ممکن است به یاد اسپاک بیافتید،
01:58
or it mightممکن conjureعجله کن and imageتصویر like this --
40
106149
2515
یا تصویری مثل این را برایتان تداعی کند --
02:00
(Laughterخنده)
41
108688
1476
(خنده)
02:02
a cowگاو standingایستاده in the rainباران.
42
110188
1977
گاوی که زیر باران ایستاده است.
02:04
It's not sadغمگین. It's not particularlyبه خصوص happyخوشحال.
43
112620
2890
غم انگیز نیست. مشخصاً شاد هم نیست.
02:07
It's just an impassiveناخواسته creatureموجود takingگرفتن
whateverهر چه life sendsمی فرستد its way.
44
115534
3800
این تنها موجودی جان سخت است که هرچه
زندگی سر راهش قرار می‌دهد را می‌پذیرد.
02:11
You mightممکن not think of the ultimateنهایی
competitorرقیب, say, Billبیل BelichickBelichick,
45
119853
4442
ممکن است به قهرمان اخیر لیگ،
بیل بلیچیک فکر نکنید،
02:16
headسر coachمربی of the Newجدید Englandانگلستان Patriotsپاتریوت ها,
46
124319
2256
سرمربی تیم نیوانگلند پاتریوتس،
02:18
who has the all-timeهمیشه NFLNFL recordرکورد
for Superسوپر Bowlکاسه titlesعناوین.
47
126599
3049
کسی که بیشترین عناوین قهرمانی
لیگ NFL را دارد.
02:21
And stoicismاستئوآرایی has spreadانتشار دادن like wildfireآتش سوزی
in the topبالا of the NFLNFL ranksصفوف
48
129672
5355
و رواقی گری مثل آتش وحشی بالای
جدول رده بندی NFL را در بر گرفته است
02:27
as a meansبه معنای of mentalذهنی toughnessسختی
trainingآموزش in the last fewتعداد کمی yearsسالها.
49
135051
3157
و چند سالی است که به منظور بالا بردن
استقامت ذهنی آموزش داده می‌شود.
02:30
You mightممکن not think
of the Foundingتاسیس Fathersپدران --
50
138859
3582
فکرش را هم نمی‌کنید که بنیان گذاران --
02:34
Thomasتوماس Jeffersonجفرسون, Johnجان Adamsآدامز,
Georgeجورج Washingtonواشنگتن
51
142465
3138
توماس جفرسون، جان آدامز، جرج واشنگتن
02:37
to nameنام but threeسه studentsدانش آموزان of stoicismاستئوآرایی.
52
145627
2792
سه شاگرد مکتب رواقی گری باشند.
02:40
Georgeجورج Washingtonواشنگتن actuallyدر واقع had
a playبازی about a Stoicاستويک --
53
148443
4098
حتی جرج واشنگتن نمایشی
درباره رواقی گری داشت --
02:44
this was "Catoکاتو, a Tragedyتراژدی" --
54
152565
1983
به نام «کیتو، یک تراژدی» --
02:46
performedانجام for his troopsنیروهای at Valleyدره Forgeجعل کنید
to keep them motivatedانگیزه.
55
154572
3187
که در ولی فرج به منظور بالا بردن انگیزه
سپاهیانش برای آنها اجرا می‌کرد.
02:50
So why would people of actionعمل
focusتمرکز so much on an ancientباستانی philosophyفلسفه?
56
158346
4080
پس چرا مردان عمل باید بر یک
فلسفه باستانی این قدر تمرکز کنند؟
02:54
This seemsبه نظر می رسد very academicعلمی.
57
162450
1686
خیلی علمی به نظر می‌رسد.
02:56
I would encourageتشويق كردن you to think
about stoicismاستئوآرایی a little bitبیت differentlyمتفاوت است,
58
164795
3413
من شما را تشویق می‌کنم
از منظر دیگری به رواقی گری نگاه کنید،
03:00
as an operatingعامل systemسیستم for thrivingپر رونق
in high-stressاسترس بالا environmentsمحیط ها,
59
168232
3263
به عنوان یک سیستم عامل
برای رشد در محیط‌های پر استرس،
03:03
for makingساخت better decisionsتصمیمات.
60
171519
1482
برای گرفتن تصمیمات بهتر.
03:05
And it all startedآغاز شده here,
61
173639
2510
و همه چیز از اینجا شروع شد،
03:08
kindنوع of,
62
176173
1163
به نحوی،
03:09
on a porchحیاط.
63
177360
1446
از سر یک رواق.
03:10
So around 300 BCقبل از میلاد مسیح in Athensآتن,
64
178830
3257
حدود سال ۳۰۰ پیش از میلاد در آتن،
03:14
someoneکسی namedتحت عنوان Zenoزنو of Citiumسیتوموم
taughtتدریس کرد manyبسیاری lecturesسخنرانی ها
65
182111
2873
کسی به نام زنون اهل کیتیون
مقالات متعددی را آموزش داد
03:17
walkingپیاده روی around a paintedنقاشی شده porchحیاط, a "stoaاستائو."
66
185008
2752
در حالی که دور یک ستون منقش،
«استوا،» قدم می‌زد.
03:19
That laterبعد becameتبدیل شد "stoicismاستئوآرایی."
67
187784
1732
که بعدها به «رواقی گری» معروف شد.
03:22
And in the Greco-Romanگرمی رومی worldجهان,
68
190401
2396
و در دنیای روم و یونان،
03:24
people used stoicismاستئوآرایی
as a comprehensiveجامع systemسیستم
69
192821
2762
مردم از رواقی گری به عنوان یک سیستم جامع
03:27
for doing manyبسیاری, manyبسیاری things.
70
195607
1410
برای انجام کارهای متعددی استفاده می‌کردند.
03:29
But for our purposesاهداف, chiefرئیس amongدر میان them
was trainingآموزش yourselfخودت
71
197540
4189
اما برای قصد ما، مهم ترین
آنها خودآموزی بود
03:33
to separateجداگانه what you can controlکنترل
from what you cannotنمی توان controlکنترل,
72
201753
3447
تا آنچه می‌توانیم کنترل کنیم را
از آنچه از کنترل ما خارج است جدا کنیم،
03:37
and then doing exercisesتمرینات
to focusتمرکز exclusivelyمنحصرا
73
205224
3058
و تمرین کنیم تا انحصراً
روی آنچه می‌توانیم کنترل کنیم
03:40
on the formerسابق.
74
208306
1151
تمرکز کنیم.
03:41
This decreasesکاهش می دهد emotionalعاطفی reactivityواکنش پذیری,
75
209481
2378
که باعث کاهش واکنش‌های احساسی می‌شود،
03:43
whichکه can be a superpowerابرقدرت.
76
211883
1548
و این می‌تواند یک قدرت ماورایی باشد.
03:46
Converselyبرعکس, let's say
you're a quarterbackکارفرمایی.
77
214163
2861
در مقابل، به طور مثال
شما یک مدافع هستید.
03:49
You missاز دست دادن a passعبور.
You get furiousخشمگین with yourselfخودت.
78
217048
2192
یک پاس را از دست می‌دهید.
از دست خودتان عصبانی می‌شوید.
03:51
That could costهزینه you a gameبازی.
79
219264
1506
این ممکن است به قیمت باختتان تمام شود.
03:53
If you're a CEOمدیر عامل, and you flyپرواز
off the handleرسیدگی at a very valuedارزش employeeکارمند
80
221278
3910
اگر شما یک مدیرعامل باشید،
و در برابر یکی از کارمندان با ارزشتان
03:57
because of a minorجزئی infractionتخلف,
81
225212
1500
به خاطر یک تخلف کوچک از کوره در بروید،
03:58
that could costهزینه you the employeeکارمند.
82
226736
2011
ممکن است آن کارمند را از دست بدهید.
04:01
If you're a collegeکالج studentدانشجو
who, say, is in a downwardپایین spiralمارپیچ,
83
229581
4698
اگر دانشجویی باشید که مثل افتادن
در منجلاب در حال افت کردن است،
04:06
and you feel helplessدرمانده and hopelessنومید,
84
234938
2155
و بی یار و یاور و ناامید باشید،
04:09
unabatedبدون تردد, that could costهزینه you your life.
85
237117
1977
بی تردید این می‌تواند
به قیمت جانتان تمام شود.
04:11
So the stakesسهم are very, very highبالا.
86
239118
2259
پس احتمال خطر خیلی خیلی زیاد است.
04:14
And there are manyبسیاری toolsابزار
in the toolkitابزار to get you there.
87
242258
3137
و اتفاقات زیادی ممکن است
شما را به آنجا برساند.
04:17
I'm going to focusتمرکز on one
that completelyبه صورت کامل changedتغییر کرد my life in 2004.
88
245419
3837
می‌خواهم بر یکی از آنها که زندگی من را
در سال ۲۰۰۴ کاملاً تغییر داد تمرکز کنم.
04:21
It foundپیدا شد me then because of two things:
89
249988
2631
به دو علت دچار این مشکل شدم:
04:24
a very closeبستن friendدوست, youngجوان guy, my ageسن,
diedفوت کرد of pancreaticپانکراس cancerسرطان unexpectedlyبر خلاف انتظار,
90
252643
5365
دوست نزدیکم، جوانی به سن و سال خودم،
ناغافل سرطان لوزالمعده گرفت و ازبین رفت،
04:30
and then my girlfriendدوست دختر, who I thought
I was going to marryازدواج کن, walkedراه می رفت out.
91
258032
3828
و بعد دوست دخترم، که فکر می‌کردم
قرار است باهم ازدواج کنیم مرا ترک کرد.
04:33
She'dدهنه had enoughکافی, and she didn't
give me a Dearعزیزم Johnجان letterنامه,
92
261884
4045
صبرش تمام شده بود،
و نامه فدایت شوم برایم ننوشت،
04:37
but she did give me this,
93
265953
2351
اما این را داد،
04:40
a Dearعزیزم Johnجان plaqueپلاک.
94
268328
1312
یک پلاک فدایت شوم.
04:41
(Laughterخنده)
95
269664
1048
(خنده)
04:42
I'm not makingساخت this up. I've keptنگه داشته شد it.
96
270736
1785
از خودم در نمی‌آورم. هنور نگهش داشته‌ام.
04:44
"Businessکسب و کار hoursساعت ها are over at fiveپنج o'clockساعت."
97
272545
2637
«ساعت کاری ساعت پنج تمام می‌شود.»
04:47
She gaveداد this to me
to put on my deskمیز مطالعه for personalشخصی healthسلامتی,
98
275206
2766
این را به من داد تا برای سلامتی خودم
آن را روی میزم بگذارم،
04:49
because at the time, I was workingکار کردن
on my first realواقعی businessکسب و کار.
99
277996
3269
چون در آن زمان، داشتم روی
اولین کار واقعی‌ام کار می‌کردم.
04:53
I had no ideaاندیشه what I was doing.
I was workingکار کردن 14-plus-به علاوه hourساعت daysروزها,
100
281289
3119
هیچ ایده‌ای نداشتم چه کار می‌کنم.
روزانه بیش از ۱۴ ساعت کار می‌کردم.
04:56
sevenهفت daysروزها a weekهفته.
101
284432
1433
هفت روز هفته.
04:58
I was usingاستفاده كردن stimulantsمحرک ها to get going.
102
286298
2294
از محرک استفاده می‌کردم
تا بتوانم ادامه دهم.
05:00
I was usingاستفاده كردن depressantsافسردگی
to windباد down and go to sleepبخواب.
103
288616
2581
از داروی ضدافسردگی
استفاده می‌کردم تا بتوانم بخوابم.
05:03
It was a disasterفاجعه.
104
291221
1191
فاجعه بود.
05:04
I feltنمد completelyبه صورت کامل trappedبه دام افتاده.
105
292436
1504
خودم را کاملا گرفتار می‌دیدم.
05:06
I boughtخریداری شد a bookکتاب on simplicityسادگی
to try to find answersپاسخ ها.
106
294645
4067
کتابی در باب ساده زیستی
خریدم تا چاره‌ای پیدا کنم.
05:10
And I did find a quoteنقل قول
that madeساخته شده a bigبزرگ differenceتفاوت in my life,
107
298736
3829
و نقل قولی یافتم که تغییری عمده
در زندگی‌ام به وجود آورد،
05:14
whichکه was, "We sufferرنج بردن more oftenغالبا
in imaginationخیال پردازی than in realityواقعیت,"
108
302589
5147
این بود، «ما بیشتر در تخیل
رنج می‌بریم تا در واقعیت،»
05:19
by SenecaSeneca the Youngerجوانتر,
109
307760
1784
از سنکای جوان،
05:21
who was a famousمشهور Stoicاستويک writerنویسنده.
110
309568
1623
که یک نویسنده معروف رواقی بود.
05:23
That tookگرفت me to his lettersنامه ها,
111
311215
1816
آن مرا به نامه‌هایش هدایت کرد،
05:25
whichکه tookگرفت me to the exerciseورزش,
112
313055
2453
که آن هم مرا به تمرین رساند،
05:27
"premeditatioپیش مدیتیشن malorumمالوروم,"
113
315532
2503
«پریمدیتاتیو مالوروم،»
05:30
whichکه meansبه معنای the pre-meditationپیش مدیتیشن of evilsشرارت.
114
318059
2296
که یعنی پیشگیری از شر.
05:32
In simpleساده termsاصطلاحات,
115
320379
1156
به بیان ساده،
05:33
this is visualizingتجسم کردن the worst-caseبدترین حالت
scenariosسناریوها, in detailجزئیات, that you fearترس,
116
321559
5119
این درنظر گرفتن با جزئیات بدترین
اتفاقاتی است که از آنها واهمه دارید،
05:38
preventingجلوگیری از you from takingگرفتن actionعمل,
117
326702
1717
که شما را از عمل کردن باز می‌دارند،
05:40
so that you can take actionعمل
to overcomeغلبه بر that paralysisفلج.
118
328443
2740
و می‌توانید با انجام آنها
بر ناتوانی چیره شوید.
05:43
My problemمسئله was monkeyمیمون mindذهن --
superفوق العاده loudبا صدای بلند, very incessantبی وقفه.
119
331207
3889
مشکل من میمون ذهن بود --
پر سر و صدا و بی وقفه.
05:47
Just thinkingفكر كردن my way
throughاز طریق problemsمشکلات doesn't work.
120
335120
2589
پس روش خودم در مواجهه با مشکلات جواب نداد.
05:49
I neededمورد نیاز است to captureگرفتن my thoughtsاندیشه ها on paperکاغذ.
121
337733
2025
باید تفکراتم را روی کاغذ می‌آوردم.
05:51
So I createdایجاد شده a writtenنوشته شده است exerciseورزش
122
339782
1967
پس یک تمرین نوشتاری ترتیب دادم
05:53
that I calledبه نام "fear-settingترس تنظیم,"
like goal-settingتعیین هدف,
123
341773
2382
و مثل تنظیم هدف، آن را «تنظیم ترس» نامیدم،
05:56
for myselfخودم.
124
344179
1169
برای خودم.
05:57
It consistsمتشکل از of threeسه pagesصفحات.
125
345372
2099
شامل سه صفحه است.
05:59
Superسوپر simpleساده.
126
347908
1261
بسیار ساده.
06:01
The first pageصفحه is right here.
127
349587
2210
اولین صفحه این است.
06:03
"What if I ...?"
128
351821
2176
«چه می‌شد اگر من ...؟»
06:06
This is whateverهر چه you fearترس,
129
354021
1557
این هر آن چیزی است که از آن می‌ترسید،
06:07
whateverهر چه is causingباعث می شود you anxietyاضطراب,
130
355602
2083
هر آن چیزی است که موجب نگرانی شما می‌شود،
06:09
whateverهر چه you're puttingقرار دادن off.
131
357709
1361
هر آنچه از آن سر باز می‌زنید.
06:11
It could be askingدرخواست someoneکسی out,
132
359094
1487
می‌تواند کسی را بیرون دعوت کردن باشد،
06:12
endingپایان دادن a relationshipارتباط,
133
360605
1624
تمام کردن یک رابطه باشد،
06:14
askingدرخواست for a promotionترفیع,
quittingترک a jobکار, startingراه افتادن a companyشرکت.
134
362253
3038
تقاضای ارتقای شغلی، استعفا دادن
یا راه انداختن یک شرکت باشد،
06:17
It could be anything.
135
365315
1157
هر چیزی می‌تواند باشد.
06:18
For me, it was takingگرفتن
my first vacationتعطیلات in fourچهار yearsسالها
136
366496
3032
برای من، رفتن به اولین
مسافرت بعد از چهار سال
06:21
and steppingقدم زدن away from my businessکسب و کار
for a monthماه to go to Londonلندن,
137
369552
3007
و یک ماه فاصله گرفتن
از کار برای رفتن به لندن بود،
06:24
where I could stayاقامت کردن
in a friend'sدوستان roomاتاق for freeرایگان,
138
372583
3044
جایی که می‌توانستم رایگان
در خانه دوستم زندگی کنم،
06:27
to eitherیا removeبرداشتن myselfخودم
as a bottleneckتنگنا in the businessکسب و کار
139
375651
2706
تا یا خودم را از تنگنای شغلم برهانم
06:30
or shutبسته شدن it down.
140
378381
1245
یا به آن خاتمه دهم.
06:32
In the first columnستون, "Defineتعريف كردن,"
141
380525
1958
در ستون اول، «شرح،» قرار دارد
06:34
you're writingنوشتن down all of the worstبدترین
things you can imagineتصور کن happeningاتفاق می افتد
142
382507
3504
تمام اتفاقات ناگواری که در صورت
برداشتن آن قدم ممکن است بیافتد را
06:38
if you take that stepگام.
143
386035
1551
یادداشت می‌کنید.
06:39
You want 10 to 20.
144
387610
1562
۱۰ تا ۲۰ مورد نیاز دارید.
06:41
I won'tنخواهد بود go throughاز طریق all of them,
but I'll give you two examplesمثال ها.
145
389196
3020
درباره همه آنها حرف نمی‌زنم،
اما دو مثال برایتان می‌آورم.
06:44
One was, I'll go to Londonلندن,
it'llآن خواهد شد be rainyبارانی, I'll get depressedافسرده,
146
392240
3716
یکی این بود، به لندن می‌روم،
زیر باران می‌مانم، افسرده می‌شوم،
06:47
the wholeکل thing will be
a hugeبزرگ wasteدور ریختنی of time.
147
395980
2223
همه چیز به یک اتلاف وقت بزرگ تبدیل می‌شود.
06:50
Numberعدد two, I'll missاز دست دادن
a letterنامه from the IRSIRS,
148
398227
2804
شماره دو، نامه اداره خدمات
درآمد داخلی به دستم نمی‌رسد،
06:53
and I'll get auditedحسابرسی شده
149
401055
1515
و مورد حسابرسی قرار می‌گیرم،
06:54
or raidedحمله کرد or shutبسته شدن down or some suchچنین.
150
402594
2538
یا مواخذه می‌شوم یا از کار بی‌کار
می‌شوم یا همچین چیزی.
06:57
And then you go to the "Preventجلوگیری کردن" columnستون.
151
405585
1974
بعد از آن به ستون پیشگیری می‌رسیم.
06:59
In that columnستون, you writeنوشتن
down the answerپاسخ to:
152
407583
2150
در این ستون، جواب این سوال را خواهید نوشت:
07:01
What could I do to preventجلوگیری کردن
eachهر یک of these bulletsگلوله ها from happeningاتفاق می افتد,
153
409757
3095
برای پیشگری از اتفاقات
ذکر شده چه کار می‌توانم بکنم،
07:04
or, at the very leastکمترین, decreaseنزول کردن
the likelihoodاحتمال even a little bitبیت?
154
412876
3474
یا، حداقل، احتمال آن را
اندکی هم که شده کم کنم؟
07:08
So for gettingگرفتن depressedافسرده in Londonلندن,
155
416829
2395
تا اینجا افسردگی در لندن،
07:11
I could take a portableقابل حمل blueآبی lightسبک with me
156
419248
2014
می‌توانم یک نور آبی با خودم ببرم
07:13
and use it for 15 minutesدقایق in the morningصبح.
157
421286
1995
و هر صبح ۱۵ دقیقه از آن استفاده کنم.
07:15
I knewمی دانست that helpedکمک کرد staveاستوار off
depressiveافسردگی episodesقسمت ها.
158
423305
2655
می‌دانستم که این کار باعث
کاهش بازه‌های افسردگی می‌شود.
07:17
For the IRSIRS bitبیت, I could changeتغییر دادن
the mailingپست الکترونیکی addressنشانی on fileپرونده with the IRSIRS
159
425984
3871
در مورد نامه اداره خدمات درآمد داخلی،
می‌توانستم آدرسم را در پرونده تغییر دهم
07:21
so the paperworkکاغذکاری would go to my accountantحسابدار
160
429879
2067
تا نامه به جای آدرس خودم
07:23
insteadبجای of to my UPSیو پی اس addressنشانی.
161
431970
1953
به آدرس حسابدارم ارسال شود.
07:25
Easy-peasyآسان نخود فرنگی.
162
433947
1449
خیلی راحت.
07:27
Then we go to "Repairتعمیر."
163
435420
2042
بعد از ان به «جبران» می‌رسیم.
07:30
So if the worst-caseبدترین حالت scenariosسناریوها happenبه وقوع پیوستن,
164
438238
2470
اگر بدترین اتفاقات رخ داد،
07:32
what could you do to repairتعمیر
the damageخسارت even a little bitبیت,
165
440732
2966
چه کار می‌توانید بکنید تا عواقب
آن را کمی هم که شده کاهش دهید،
07:35
or who could you askپرسیدن for help?
166
443722
1766
یا از چه کسی می‌توانید
تقاضای کمک کنید؟
07:38
So in the first caseمورد, Londonلندن,
167
446431
1489
خوب در مورد اول، لندن،
07:39
well, I could forkچنگال over some moneyپول,
flyپرواز to Spainاسپانیا, get some sunآفتاب --
168
447944
3675
خوب، می‌توانستم کمی پول خرج کنم،
سری به اسپانیا بزنم و آفتاب بگیرم --
07:43
undoلغو کردن the damageخسارت, if I got into a funkفانک.
169
451643
2647
اگر دچار اضطراب شدم، آسیب را جبران کنم.
07:46
In the caseمورد of missingگم شده
a letterنامه from the IRSIRS,
170
454314
2409
در مورد از دست دادن نامه
اداره امور درآمد داخلی،
07:48
I could call a friendدوست who is a lawyerوکیل
171
456747
2441
می‌توانستم به یکی از دوستان وکیلم زنگ بزنم
07:51
or askپرسیدن, say, a professorاستاد of lawقانون
172
459212
2494
یا مثلا از یک استاد حقوق بپرسم
07:54
what they would recommendتوصیه,
173
462777
1301
که چه توصیه‌ای دارند،
07:56
who I should talk to,
how had people handledدستکاری شده this in the pastگذشته.
174
464102
3196
با چه کسی باید صحبت کنم،
بقیه در این شرایط چه کار کرده‌اند.
07:59
So one questionسوال to keep in mindذهن
as you're doing this first pageصفحه is:
175
467322
4037
هنگام نوشتن این صفحه
باید در ذهن داشته باشید که:
08:03
Has anyoneهر کسی elseچیز دیگری in the historyتاریخ of time
176
471383
2157
در تاریخ بشر کس دیگری هم
08:05
lessکمتر intelligentباهوش - هوشمند or lessکمتر drivenرانده
177
473564
2107
با هوش کمتر یا کمتر رانده شده
08:07
figuredشکل گرفته this out?
178
475695
1224
این مساله را حل کرده است؟
08:09
Chancesشانس are, the answerپاسخ is "Yes."
179
477383
2296
احتمال زیاد پاسخ «بله» است.
08:11
(Laughterخنده)
180
479703
1002
(خنده)
08:12
The secondدومین pageصفحه is simpleساده:
181
480729
3077
صفحه دوم ساده است:
08:16
What mightممکن be the benefitsمنافع
of an attemptتلاش کنید or a partialجزئي successموفقیت?
182
484253
3421
منافع اقدام یا موفقیت نسبی چه خواهد بود؟
08:19
You can see we're playingبازی کردن up the fearsترس
183
487698
1811
می‌بینید که داریم با ترس‌ها بازی می‌کنیم
08:21
and really takingگرفتن a conservativeمحافظه کار
look at the upsideبالا رفتن.
184
489533
2882
و نگاهی محافظه کارانه
از بالا به مسئله داریم.
08:24
So if you attemptedتلاش whateverهر چه
you're consideringبا توجه به,
185
492924
2366
اگر آنچه در ذهن دارید را انجام دهید،
08:27
mightممکن you buildساختن confidenceاعتماد به نفس,
developتوسعه skillsمهارت ها,
186
495314
2184
باعث بالا رفتن اعتماد به نفس
و افزایش توانایی شما از نظر
08:29
emotionallyعاطفی, financiallyبه لحاظ مالی, otherwiseدر غیر این صورت?
187
497522
2782
اقتصادی،احساسی و غیره افزایش می‌شود؟
08:32
What mightممکن be the benefitsمنافع
of, say, a baseپایه hitاصابت?
188
500328
2739
منافع انجام دادن آن کار چه خواهد بود؟
08:35
Spendخرج کردن 10 to 15 minutesدقایق on this.
189
503091
2067
۱۰ تا ۱۵ دقیقه روی این وقت بگذارید.
08:37
Pageصفحه threeسه.
190
505182
1546
صفحه سه.
08:38
This mightممکن be the mostاکثر importantمهم,
so don't skipجست و خیز it:
191
506752
2412
این از همه مهم تر است،
پس آن را از قلم نیاندازید:
08:41
"The Costهزینه of Inactionبی عملی."
192
509188
1550
«هزینه انجام ندادن.»
08:42
Humansانسان are very good at consideringبا توجه به
what mightممکن go wrongاشتباه
193
510762
2908
انسان‌ها وقتی کار جدیدی می‌کنند
خیلی خوب اتفاقات ناگوار ممکن را
08:45
if we try something newجدید,
say, askپرسیدن for a raiseبالا بردن.
194
513694
3389
تصور می‌کنند، مثلا وقتی
می‌خواهند تقاضای افزایش حقوق کنند.
08:49
What we don't oftenغالبا considerدر نظر گرفتن
is the atrociousوحشیانه costهزینه of the statusوضعیت quoچی --
195
517107
5598
چیزی که معمولا در نظر نمی‌گیریم
هزینه وحشتناک باقی ماندن شرایط موجود است -
08:54
not changingتغییر دادن anything.
196
522729
1434
تغییر ندادن هیچ چیز.
08:56
So you should askپرسیدن yourselfخودت,
197
524959
1851
پس باید از خودتان بپرسید،
08:58
if I avoidاجتناب کردن this actionعمل or decisionتصمیم گیری
198
526834
3200
اگر از این کار یا تصمیم گرفتن درباره آن
09:03
and actionsاقدامات and decisionsتصمیمات like it,
199
531042
2523
یا کاری مانند این
یا تصمیماتی اینچنین خودداری کنم،
09:05
what mightممکن my life look like in,
say, sixشش monthsماه ها, 12 monthsماه ها, threeسه yearsسالها?
200
533589
4757
زندگی من در شش ماه، ۱۲ ماه
یا سه سال آینده چه شکلی خواهد بود؟
09:10
Any furtherبیشتر out, it startsشروع می شود
to seemبه نظر می رسد intangibleغیرمستقیم.
201
538370
2488
هر چه پیشتر برویم، وضع وخیم‌تر می‌شود.
09:12
And really get detailedدقیق --
again, emotionallyعاطفی, financiallyبه لحاظ مالی,
202
540882
3847
و واقعا جزئی بررسی کنید --
دوباره احساسی، اقتصادی،
09:16
physicallyاز لحاظ جسمی, whateverهر چه.
203
544753
1198
فیزیکی، هرچیزی.
09:18
And when I did this, it paintedنقاشی شده
a terrifyingوحشتناک pictureعکس.
204
546571
2703
و وقتی این کار را کردم،
تصویری وحشتناک ترسیم شد.
09:21
I was self-medicatingخود درمان کننده,
205
549298
1536
داشتم خودم را درمان می‌کردم،
09:23
my businessکسب و کار was going to implodeادموند
at any momentلحظه at all timesبار,
206
551417
3761
در هر لحظه ممکن بود کارم از هم بپاشد،
09:27
if I didn't stepگام away.
207
555202
1165
اگر از آن شرایط فاصله نمی‌گرفتم.
09:28
My relationshipsروابط were frayingخرد کردن or failingشکست خوردن.
208
556391
2533
روابطم در حال شکستن و متلاشی شدن بودند.
09:30
And I realizedمتوجه شدم that inactionبی عملی
was no longerطولانی تر an optionگزینه for me.
209
558948
4101
و متوجه شدم بیکار نشستن
برای من دیگر جزو گزینه‌ها نبود.
09:36
Those are the threeسه pagesصفحات. That's it.
That's fear-settingترس تنظیم.
210
564131
2791
اینها آن سه صفحه هستند. تمام شد.
این بود تنظیم ترس.
09:38
And after this, I realizedمتوجه شدم
that on a scaleمقیاس of one to 10,
211
566946
3591
و بعد از این، متوجه شدم که از یک تا ۱۰،
09:42
one beingبودن minimalحداقل impactتأثیر,
10 beingبودن maximalحداکثر impactتأثیر,
212
570561
3567
یک کمترین تاثیر،
۱۰ بیشترین تاثیر،
09:46
if I tookگرفت the tripسفر, I was riskingخطرناک است
213
574152
1642
اگر به سفر می‌رفتم،
09:47
a one to threeسه of temporaryموقت
and reversibleبرگشت پذیر painدرد
214
575818
3334
خطر اتفاق ناگوار موقت
و برگشت پذیر یک تا سه
09:51
for an eightهشت to 10 of positiveمثبت,
life-changingتغییر زندگی impactتأثیر
215
579176
4011
و احتمال تاثیرات مثبت
و متحول کننده هشت تا ۱۰ بود
09:55
that could be a semi-permanentنیمه دائمی.
216
583211
1602
که می‌توانستند نیمه دائمی باشند.
09:57
So I tookگرفت the tripسفر.
217
585389
1774
پس به سفر رفتم.
09:59
Noneهیچ یک of the disastersبلایای طبیعی cameآمد to passعبور.
218
587187
1775
هیچ یک از فجایع رخ نداد.
10:00
There were some hiccupsسکسکه, sure.
219
588986
1495
مطمئناً اتفاقات کوچکی افتاد.
10:02
I was ableتوانایی to extricateبیرون کشیدن myselfخودم
from the businessکسب و کار.
220
590505
2542
توانستم زندگی‌ام را از کار آزاد کنم.
10:05
I endedبه پایان رسید up extendingگسترش دادن that tripسفر
for a yearسال and a halfنیم around the worldجهان,
221
593071
3858
در نهایت آن مسافرت به
یک سال و نیم گشتن دور دنیا ختم شد،
10:08
and that becameتبدیل شد the basisپایه
for my first bookکتاب,
222
596953
2206
و پایه و اساس اولین کتاب من شد،
10:11
that leadsمنجر می شود me here todayامروز.
223
599183
1477
که امروز مرا به اینجا رساند.
10:12
And I can traceپی گیری all of my biggestبزرگترین winsبرنده می شود
224
600684
3332
می‌توانم بزرگترین دستآوردها
10:16
and all of my biggestبزرگترین disastersبلایای طبیعی avertedجلوگیری کرد
225
604040
2903
و پیش گیری از بدترین وقایع زندگی‌ام را
10:18
back to doing fear-settingترس تنظیم
226
606967
1882
مرهون حداقل سه ماهی یک بار
10:20
at leastکمترین onceیک بار a quarterربع.
227
608873
1571
انجام تنظیم ترس بدانم.
10:23
It's not a panaceaپاناسائو.
228
611240
1169
البته علاج همه دردها نیست.
10:24
You'llشما find that some of your fearsترس
are very well-foundedبه خوبی تاسیس شده است.
229
612433
2890
بعضی از ترس‌هایتان اساس خیلی خوبی دارند.
10:27
(Laughterخنده)
230
615347
1055
(خنده)
10:28
But you shouldn'tنباید concludeنتیجه گرفتن that
231
616426
1651
اما نباید پیش از بررسی موشکافانه
10:30
withoutبدون first puttingقرار دادن them
underزیر a microscopeمیکروسکوپ.
232
618101
2547
این نتیجه را بگیرید.
10:33
And it doesn't make all the hardسخت timesبار,
the hardسخت choicesگزینه های, easyآسان,
233
621324
3209
و این کار تمام دشواری‌ها و
تصمیمات سخت را ساده نمی‌کند،
10:36
but it can make a lot of them easierآسان تر.
234
624557
1951
اما بسیاری از آنها را آسان‌تر می‌کند.
10:39
I'd like to closeبستن with a profileمشخصات
of one of my favoriteمورد علاقه modern-dayمدرن امروز Stoicsاستئوکیک.
235
627185
4389
مایلم با تصویری از یکی از
رواقیون معاصر محبوبم به پایان ببرم.
10:44
This is Jerzyجریزی Gregorekگرگورک.
236
632141
1922
این جرزی گریگورک است.
10:46
He is a four-timeچهار بار worldجهان championقهرمان
in Olympicالمپیک weightliftingوزنه برداری,
237
634802
3429
او برنده چهار طلای وزنه برداری المپیک،
10:50
politicalسیاسی refugeeپناهنده,
238
638255
1374
پناهنده سیاسی،
10:51
publishedمنتشر شده poetشاعر,
239
639653
1281
شاعر شناخته شده،
10:53
62 yearsسالها oldقدیمی.
240
641546
1389
و ۶۲ ساله است.
10:54
He can still kickضربه زدن my assالاغ and probablyشاید
mostاکثر assesالاغ in this roomاتاق.
241
642959
3470
او هنوز هم می‌تواند حساب من و
احتمالا حساب اکثر حضار محترم را برسد.
10:59
He's an impressiveچشمگیر guy.
242
647437
1202
شخصی بسیار برجسته است.
11:00
I spentصرف شده a lot of time
on his stoaاستائو, his porchحیاط,
243
648663
2264
وقت بسیار زیادی را روی ستون او،
رواق او صرف کرده‌ام،
11:02
askingدرخواست life and trainingآموزش adviceمشاوره.
244
650951
2004
و درس زندگی آموخته‌ام.
11:06
He was partبخشی of the Solidarityهمبستگی in Polandلهستان,
245
654168
3184
عضو همبستگی لهستان بود،
11:09
whichکه was a nonviolentبی خشونت
movementجنبش for socialاجتماعی changeتغییر دادن
246
657376
2666
که جنبشی صلح طلبانه
برای تغییرات اجتماعی بود
11:12
that was violentlyخشونت آمیز suppressedسرکوب
by the governmentدولت.
247
660066
2777
و حکومت ان را با اعمال خشونت سرکوب کرد.
11:14
He lostکم شده his careerحرفه as a firefighterآتش نشان.
248
662867
2046
شغل آتشنشانی خود را از دست داد.
11:16
Then his mentorمربی, a priestکشیش,
was kidnappedربوده شده, torturedشکنجه شده, killedکشته شده
249
664937
3121
و بعد مربی او، یک کشیش،
دزدیده، شکنجه و کشته شد
11:20
and thrownپرتاب شده into a riverرودخانه.
250
668082
1634
و در رودخانه‌ای رها شد.
11:21
He was then threatenedتهدید شده.
251
669740
1214
سپس او تهدید شد.
11:22
He and his wifeهمسر had to fleeفرار کن Polandلهستان,
bounceگزاف گویی from countryکشور to countryکشور
252
670978
3158
او و همسرش باید از لهستان فرار می‌کردند،
پس از کشوری به کشور دیگر پریدند
11:26
untilتا زمان they landedفرود آمد in the US
with nextبعد to nothing,
253
674160
2454
تا در ایالات متحده فرود آمدند،
در حالی که هیچ نداشتند
11:28
sleepingخوابیدن on floorsطبقه.
254
676638
1393
و روی زمین می‌خوابیدند.
11:30
He now livesزندگی می کند in WoodsideWoodside, Californiaکالیفرنیا,
in a very niceخوب placeمحل,
255
678675
3787
اکنون او در وودساید کالیفرنیا
در خانه‌ای زیبا زندگی می‌کند،
11:34
and of the 10,000-plus-به علاوه people
I've metملاقات کرد in my life,
256
682486
2625
و در میان بیش از ۱۰٫۰۰۰ نفری
که در زندگی ملاقات کرده‌ام،
11:37
I would put him in the topبالا 10,
257
685135
2284
او را از نظر موفقیت و شادی
11:39
in termsاصطلاحات of successموفقیت and happinessشادی.
258
687443
2194
در میان ۱۰ نفر اول قرار می‌دهم.
11:42
And there's a punchlineپانچلین comingآینده,
so payپرداخت attentionتوجه.
259
690571
2327
اوج داستان اینجاست
پس گوش‌هایتان را تیز کنید.
11:44
I sentارسال شد him a textمتن a fewتعداد کمی weeksهفته ها agoپیش,
260
692922
1863
چند هفته پیش پیامی به او فرستادم،
11:46
askingدرخواست him: Had he ever readخواندن
any Stoicاستويک philosophyفلسفه?
261
694809
2795
و از او پریسدم: آیا تا به حال چیزی درباره
فلسفه رواقی گری مطالعه کرده است؟
11:49
And he repliedپاسخ داد with two pagesصفحات of textمتن.
262
697628
2398
و او با دو صفحه متن جواب داد.
11:52
This is very unlikeبر خلاف him.
He is a terseمختصر dudeشخص.
263
700050
2245
او اصلاً این طوری نیست.
بچه‌ی خیلی کم حرفی است.
11:54
(Laughterخنده)
264
702319
1492
(خنده)
11:55
And not only was he familiarآشنا
with stoicismاستئوآرایی,
265
703835
3061
و نه تنها با رواقی گری آشنا بود،
11:58
but he pointedخاطر نشان out, for all
of his mostاکثر importantمهم decisionsتصمیمات,
266
706920
3394
بلکه در تمام تصمیمات دشواری که گرفته بود،
12:02
his inflectionانفعال pointsنکته ها,
267
710338
1507
در نقاط خمیدگی‌اش،
12:03
when he stoodایستاد up
for his principlesاصول and ethicsاخلاق,
268
711869
3586
جایی که برای اصول
و اخلاقیات خودش برخاسته بود،
12:08
how he had used stoicismاستئوآرایی
and something akinوابسته to fear-settingترس تنظیم,
269
716142
3102
به نحوه استفاده‌اش از رواقی گری
و چیزی شبیه تنظیم ترس اشاره کرد،
12:11
whichکه blewوزید my mindذهن.
270
719268
1162
که مغز من را متلاشی کرد.
12:12
And he closedبسته شد with two things.
271
720454
1647
و با دو نکته تمام کرده بود.
12:14
Numberعدد one: he couldn'tنمی توانستم imagineتصور کن
any life more beautifulخوشگل
272
722125
3727
شماره یک: او نمی‌توانست
زندگی‌ای زیبا تر از
12:17
than that of a Stoicاستويک.
273
725876
1459
زندگی رواقی تصور کند.
12:20
And the last was his mantraمارتا,
whichکه he appliesاعمال میشود to everything,
274
728813
2928
و بعدی جمله قصارش بود،
که در همه موارد به کار می‌برد،
12:23
and you can applyدرخواست to everything:
275
731765
2124
و شما هم می‌تواند در
همه موارد از آن استفاده کنید:
12:27
"Easyآسان choicesگزینه های, hardسخت life.
276
735404
2009
«انتخاب‌های آسان، زندگی سخت.
12:30
Hardسخت choicesگزینه های, easyآسان life."
277
738057
2509
انتخاب‌های سخت، زندگی آسان.»
12:34
The hardسخت choicesگزینه های --
278
742272
1977
انتخاب‌های دشوار --
12:36
what we mostاکثر fearترس doing, askingدرخواست, sayingگفت: --
279
744273
3809
که بیش از همه از انجام دادن،
پرسیدن، گفتن آنها واهمه داریم --
12:41
these are very oftenغالبا exactlyدقیقا
what we mostاکثر need to do.
280
749021
3550
در اکثر موارد دقیقاً
همان کاری هستند که باید بکنیم.
12:45
And the biggestبزرگترین challengesچالش ها
and problemsمشکلات we faceصورت
281
753968
2489
و بزرگترین چالش‌ها و مسائلی
که با آنها مواجه می‌شویم
12:48
will never be solvedحل شد
with comfortableراحت conversationsگفتگو,
282
756481
3095
هرگز با گفتگویی ساده حل نمی‌شوند،
12:51
whetherچه it's in your ownخودت headسر
or with other people.
283
759600
2706
چه در ذهن خودتان باشند چه با دیگران.
12:55
So I encourageتشويق كردن you to askپرسیدن yourselvesخودت:
284
763364
1805
پس شما را تشویق می‌کنم از خودتان بپرسید:
12:57
Where in your livesزندگی می کند right now
285
765193
1915
در حال حاضر در کجای زندگی‌تان
12:59
mightممکن definingتعریف کردن your fearsترس be more
importantمهم than definingتعریف کردن your goalsاهداف?
286
767132
4794
شرح ترس‌هایتان مهم‌تر از شرح اهدافتان است؟
13:04
Keepingنگه داشتن in mindذهن all the while,
the wordsکلمات of SenecaSeneca:
287
772966
3205
در همه حال سخن سنکا را به یاد داشته باشید:
13:08
"We sufferرنج بردن more oftenغالبا
in imaginationخیال پردازی than in realityواقعیت."
288
776195
3949
«ما بیشتر در تخیل
رنج می‌بریم تا در واقعیت.»
13:12
Thank you very much.
289
780168
1172
خیلی متشکرم.
13:13
(Applauseتشویق و تمجید)
290
781364
6858
(تشویق)
Translated by Sadegh Zabihi
Reviewed by soheila Jafari

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Tim Ferriss - Investor, human guinea pig, author
Tim Ferriss is an early-stage tech investor, best-selling author and podcaster.

Why you should listen

Tim Ferriss has been listed as one of Fast Company's "Most Innovative Business People" and one of Fortune's "40 under 40." He is an early-stage technology investor/advisor (Uber, Facebook, Shopify, Duolingo, Alibaba, and 50+ others) and the author of four #1 New York Times and Wall Street Journal bestsellers, including The 4-Hour Workweek and his latest, Tools of Titans: The Tactics, Routines, and Habits of Billionaires, Icons, and World-Class Performers. The Observer and other media have called Tim "the Oprah of audio" due to the influence of The Tim Ferriss Show podcast, which is the first business/interview podcast to exceed 100 million downloads.

More profile about the speaker
Tim Ferriss | Speaker | TED.com