TEDGlobal 2011
Abraham Verghese: A doctor's touch
آبراهام ورگیز: لمس یک پزشک
Filmed:
Readability: 4.2
1,719,216 views
پزشکی مدرن در خطر از دست دادن یک ابزار قدیمی قدرتمند است: لمس انسان. پزشک و نویسنده آبراهام ورگیز، توصیف عجیبی از دنیای جدیدی که بیماران در آن صرفا بعنوان یک داده در نظر گرفته می شود دارد. او خواستار بازگشت معاینه پزشکی سنتی یک به یک (پزشک در مقابل بیمار) شده است.
Abraham Verghese - Physician and author
In our era of the patient-as-data-point, Abraham Verghese believes in the old-fashioned physical exam, the bedside chat, the power of informed observation. Full bio
In our era of the patient-as-data-point, Abraham Verghese believes in the old-fashioned physical exam, the bedside chat, the power of informed observation. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
00:15
A few months ago,
0
0
2000
چند ماه پيش
00:17
a 40 year-old woman came to an emergency room
1
2000
3000
خانم۴۰ ساله اى
به اورژانس بيمارستان نزديك محل سكونت من آمد،
00:20
in a hospital close to where I live,
2
5000
2000
00:22
and she was brought in confused.
3
7000
2000
او به حالت گيجى آورده شده بود.
00:24
Her blood pressure was an alarming
4
9000
2000
فشار خون او هشداردهنده بود،
00:26
230 over 170.
5
11000
3000
۲۳۰ / ۱۷۰
00:29
Within a few minutes, she went into cardiac collapse.
6
14000
3000
در فاصله چند دقيقه، او به حالت كلاپس قلبى (cardiac collapse) رفت.
00:32
She was resuscitated, stabilized,
7
17000
3000
او احيا و تثبيت شد،
00:35
whisked over to a CAT scan suite
8
20000
2000
و سريع به قسمت "كت اسكن" (Computed Axial Tomography Scan)،
00:37
right next to the emergency room,
9
22000
2000
درست در كنار اطاق اورژانس فرستاده شد.
00:39
because they were concerned about blood clots in the lung.
10
24000
3000
بخاطر اينكه آنها نگران لخته خون در ريه بودند.
00:42
And the CAT scan revealed
11
27000
2000
و كت اسكن هيچ لخته خونى
00:44
no blood clots in the lung,
12
29000
2000
را در ريه ها نشان نداد،
00:46
but it showed bilateral, visible, palpable breast masses,
13
31000
5000
اما توده هاى دو طرفه، قابل رويت، و لمس شدنى پستان را نشان داد،
00:51
breast tumors,
14
36000
2000
تومورهاى پستان
00:53
that had metastasized widely
15
38000
2000
كه بصورت گسترده اى
در سرتاسر بدن منتشر شده بودند.
00:55
all over the body.
16
40000
2000
00:57
And the real tragedy was, if you look through her records,
17
42000
3000
و مصيبت واقعى اين بود كه اگر به مدارك پزشكى او نگاه مى كرديد،
او در دو ساله اخير
01:00
she had been seen
18
45000
2000
در چهار يا پنج مركز بهداشتى ديگر
01:02
in four or five other health care institutions
19
47000
2000
ديده شده بود.
01:04
in the preceding two years.
20
49000
2000
چهار يا پنج فرصت
01:06
Four or five opportunities
21
51000
2000
براى ديدن توده هاى پستان، لمس توده پستان،
01:08
to see the breast masses, touch the breast mass,
22
53000
2000
01:10
intervene at a much earlier stage
23
55000
3000
مداخله در مراحل ابتدائی تر
از زمانى كه ما او را ديديم.
01:13
than when we saw her.
24
58000
2000
خانم ها و آقايان،
01:15
Ladies and gentlemen,
25
60000
2000
اين يك داستان غيرمعمول نيست.
01:17
that is not an unusual story.
26
62000
2000
01:19
Unfortunately, it happens all the time.
27
64000
3000
متأسفانه، هميشه اين اتفاق مى افتد.
من شوخى مى كنم، ولى ممکن است واقعا پیش آید که
01:22
I joke, but I only half joke,
28
67000
2000
01:24
that if you come to one of our hospitals missing a limb,
29
69000
3000
شما با یک عضو مفقود شده به يكى از بيمارستانهاى ما مراجعه كنيد،
01:27
no one will believe you till they get a CAT scan, MRI
30
72000
3000
هيچكس حرف شما را باور نميكند مگر اينكه يك كت اسكن يا ام آر آى (MRI) از شما گرفته شود،
01:30
or orthopedic consult.
31
75000
2000
يا مشاوره ارتوپدى انجام شود.
01:32
I am not a Luddite.
32
77000
2000
من ضد تكنولوژى نيستم.
01:34
I teach at Stanford.
33
79000
2000
من در دانشگاه استنفورد تدريس مى كنم.
01:36
I'm a physician practicing with cutting-edge technology.
34
81000
2000
من پزشكى هستم كه با تكنولوژى مدرن طبابت مى كنم.
01:38
But I'd like to make the case to you
35
83000
2000
ولى مايل هستم در ۱۷ دقيقه بعدى
01:40
in the next 17 minutes
36
85000
2000
مسئله اى را براى شما به بحث بياورم
01:42
that when we shortcut the physical exam,
37
87000
4000
كه وقتى معاينه فيزيكى را ميانبر مى کنیم،
01:46
when we lean towards ordering tests
38
91000
2000
و وقتى به جاى صحبت كردن و معاينه بيمار
01:48
instead of talking to and examining the patient,
39
93000
3000
به ارسال آزمايشات پزشكى تكيه مى كنيم،
ما نه تنها يك تشخيص ساده را كه مى توانسته در يك مرحله ابتدایی
01:51
we not only overlook simple diagnoses
40
96000
3000
و قابل درمان تشخيص داده شود را چشم پوشى کرده ایم،
01:54
that can be diagnosed at a treatable, early stage,
41
99000
3000
01:57
but we're losing much more than that.
42
102000
2000
بلكه ما خيلي بيشتر از اينها از دست ميدهيم.
01:59
We're losing a ritual.
43
104000
2000
ما داريم يك رسم (راه و روش قدیمی)، را از دست مى دهيم.
02:01
We're losing a ritual that I believe is transformative, transcendent,
44
106000
3000
ما داريم سنتى را از دست ميدهيم كه به اعتقاد من قابل تحول و عالی است،
02:04
and is at the heart
45
109000
2000
و در واقع اساس رابطه بين بيمار و پزشك است.
02:06
of the patient-physician relationship.
46
111000
2000
02:08
This may actually be heresy to say this at TED,
47
113000
3000
ممكن است, درست نباشد كه اين حرف در TED زده شود،
02:11
but I'd like to introduce you
48
116000
2000
ولى من مايل هستم شما را
02:13
to the most important innovation,
49
118000
2000
به مهم ترين نو آورى که در ده سال آینده،
02:15
I think, in medicine
50
120000
2000
در پزشكى، به نظر من،
خواهد آمد، معرفى كنم،
02:17
to come in the next 10 years,
51
122000
2000
02:19
and that is the power of the human hand --
52
124000
2000
و آن قدرت دست انسان است
02:21
to touch, to comfort, to diagnose
53
126000
3000
براى لمس كردن، آسايش دادن، تشخيص دادن،
02:24
and to bring about treatment.
54
129000
2000
و معالجه كردن مى باشد.
02:26
I'd like to introduce you first to this person
55
131000
3000
من مى خواهم شما را در ابتدا به اين مرد كه تصوير او را ممكن است
02:29
whose image you may or may not recognize.
56
134000
2000
يا ممكن نيست به جا بياوريد، معرفى كنم.
02:31
This is Sir Arthur Conan Doyle.
57
136000
2000
اين آقاى آرتور كنان دويل است.
02:33
Since we're in Edinburgh, I'm a big fan of Conan Doyle.
58
138000
3000
از آنجايي كه ما در ادينبورگ هستيم، من يك طرفدار بزرگ كنان دويل هستم.
02:36
You might not know that Conan Doyle went to medical school
59
141000
2000
شما ممكن است ندانيد كه كنان دويل به دانشكده پزشكى
02:38
here in Edinburgh,
60
143000
2000
اينجا در ادينبورگ رفت،
02:40
and his character, Sherlock Holmes,
61
145000
2000
و شخصيت او، شرلوك هولمز،
02:42
was inspired by Sir Joseph Bell.
62
147000
3000
از آقاى ژوزف بل الهام گرفته شده بود.
02:45
Joseph Bell was an extraordinary teacher by all accounts.
63
150000
3000
ژوزف بل از همه نظر يك معلم خارق العاده بود.
02:48
And Conan Doyle, writing about Bell,
64
153000
3000
و كنان دويل، ضمن نوشتن درباره بل،
02:51
described the following exchange
65
156000
2000
صحبت های بين بل و شاگردانش
02:53
between Bell and his students.
66
158000
2000
را به شرح ذيل توصيف كرد.
02:55
So picture Bell sitting in the outpatient department,
67
160000
3000
خوب، تصور كنيد كه بل در بخش بيماران سرپايى نشسته،
02:58
students all around him,
68
163000
2000
و دانش آموزانش هم دور او هستند،
03:00
patients signing up in the emergency room
69
165000
2000
بيماران در اطاق اورژانس نوبت گرفته،
03:02
and being registered and being brought in.
70
167000
3000
ثبت نام شده و به داخل فرستاده مى شدند
03:05
And a woman comes in with a child,
71
170000
2000
و خانمى با فرزندش وارد مى شود.
03:07
and Conan Doyle describes the following exchange.
72
172000
3000
و كنان دويل گفتگو های این دو را اينگونه توصيف مى كند.
03:10
The woman says, "Good Morning."
73
175000
4000
خانم ميگويد:"صبح به خير".
03:14
Bell says, "What sort of crossing did you have
74
179000
3000
بل ميگويد: گذر ازبرنتيس لند با قایق چطور بود؟
03:17
on the ferry from Burntisland?"
75
182000
3000
03:20
She says, "It was good."
76
185000
2000
او ميگويد، "خوب بود"
03:22
And he says, "What did you do with the other child?"
77
187000
3000
و بل مى پرسد، " با كودك ديگر چه كردید؟"
03:25
She says, "I left him with my sister at Leith."
78
190000
3000
خانم مى گويد، " او را نزد خواهرم در ليت گذاشتم".
03:28
And he says,
79
193000
2000
و او مى گويد،
03:30
"And did you take the shortcut down Inverleith Row
80
195000
2000
" و آيا شما راه ميان بر پايين اينورليت رو را گرفتيد
03:32
to get here to the infirmary?"
81
197000
2000
تا اينجا به درمانگاه برسيد؟"
03:34
She says, "I did."
82
199000
2000
او مى گويد، " بله".
03:36
And he says, "Would you still be working at the linoleum factory?"
83
201000
4000
و بل می گويد، " آيا شما هنوز در كارخانه لينولئوم كار مى كنيد؟"
03:40
And she says, "I am."
84
205000
2000
و او مى گويد، "بله"
و سپس بل به دانشجويانش اينگونه توضيح مى دهد.
03:42
And Bell then goes on to explain to the students.
85
207000
2000
03:44
He says, "You see, when she said, 'Good morning,'
86
209000
3000
او مي گويد، " مى دانيد ، كه، وقتى خانم گفت، " صبح بخير"،
03:47
I picked up her Fife accent.
87
212000
2000
من متوجه لهجه فايفى او شدم.
03:49
And the nearest ferry crossing from Fife is from Burntisland.
88
214000
3000
و چون نزديك ترين قايقى كه از فايف ميگذرد، از طرف برنتيسلند است.
03:52
And so she must have taken the ferry over.
89
217000
3000
و در نتيجه او بايد از آنجا قايق گرفته باشد.
03:55
You notice that the coat she's carrying
90
220000
2000
شما متوجه ميشويد كه ژاكتى را كه او حمل مى كرد
03:57
is too small for the child who is with her,
91
222000
3000
براى كودكى كه همراه اوست بسيار كوچك ميباشد،
04:00
and therefore, she started out the journey with two children,
92
225000
3000
پس او باید سفر را با دو كودك آغاز كرده باشد،
04:03
but dropped one off along the way.
93
228000
3000
ولى يكى از آنها را وسط راه پياده كرده است.
شما متوجه خاك رس كف پاى او شديد.
04:06
You notice the clay on the soles of her feet.
94
231000
2000
04:08
Such red clay is not found within a hundred miles of Edinburgh,
95
233000
4000
اينگونه خاك رس تا فاصله صد مايلى ادينبورگ پيدا نميشود،
بجز در باغ هاى گیاه شناسی.
04:12
except in the botanical gardens.
96
237000
2000
04:14
And therefore, she took a short cut down Inverleith Row
97
239000
3000
و بنابراين ، او از راه ميان بر پايين اينورليت رو براى
04:17
to arrive here.
98
242000
2000
رسيدن به اينجا استفاده كرده است.
04:19
And finally, she has a dermatitis
99
244000
2000
و در نهايت، او در انگشت هاى دست راستش
04:21
on the fingers of her right hand,
100
246000
2000
التهاب پوستى داشت،
04:23
a dermatitis that is unique
101
248000
2000
التهابى كه منحصر به كارگران كارخانه
04:25
to the linoleum factory workers in Burntisland."
102
250000
3000
لينولئوم در شهر برنتيسلند است.
04:28
And when Bell actually strips the patient,
103
253000
2000
و وقتى بل در واقع بيمار را برهنه مى كند،
04:30
begins to examine the patient,
104
255000
2000
شروع به معاينه فيزيكى مى كند ،
04:32
you can only imagine how much more he would discern.
105
257000
3000
شما مى توا نيد فقط تصور كنيد كه او چقدر بيشتر ميتواند تشخيص دهد.
04:35
And as a teacher of medicine, as a student myself,
106
260000
3000
و به عنوان يك معلم پزشكى، و همچنين يك دانشجو،
04:38
I was so inspired by that story.
107
263000
2000
من خيلي تحت تأثير اين داستان قرار گرفتم.
04:40
But you might not realize
108
265000
2000
ولى شما ممكن است درك نكنيد
كه تو انايى ما براى بررسى كردن بدن انسان
04:42
that our ability to look into the body
109
267000
2000
04:44
in this simple way, using our senses,
110
269000
2000
با اين روش ساده، يعنى استفاده از ادراك حسى،
04:46
is quite recent.
111
271000
2000
كاملا جدید است
04:48
The picture I'm showing you is of Leopold Auenbrugger
112
273000
3000
تصويرى كه من به شما نشان ميدهم لئوپولد اونبروگر است
04:51
who, in the late 1700s,
113
276000
2000
كه در اواخر سالهاى ۱۷۰۰
04:53
discovered percussion.
114
278000
2000
دق كردن (Percussion) را كشف كرد.
04:55
And the story is that Leopold Auenbrugger
115
280000
3000
و داستان آن اين است كه لئوپولد اونبروگر
04:58
was the son of an innkeeper.
116
283000
3000
پسر يك مسافر خانه دار بود،
و پدر او عادت داشت كه به زيرزمين رفته،
05:01
And his father used to go down into the basement
117
286000
3000
05:04
to tap on the sides of casks of wine
118
289000
2000
تا به كناره هاى بشكه هاى شراب ضربه بزند
05:06
to determine how much wine was left
119
291000
2000
تا مشخص كند چقدر شراب باقى مانده
05:08
and whether to reorder.
120
293000
2000
و آيا بايد دوباره سفارش بدهد يا نه
05:10
And so when Auenbrugger became a physician,
121
295000
2000
و بنابراين وقتى اونبروگر پزشك شد،
05:12
he began to do the same thing.
122
297000
2000
او شروع كرد كه همان كار را بكند.
05:14
He began to tap on the chests of his patients,
123
299000
3000
او شروع كرد كه روى قفسه سينه يا
شكم بيمارانش ضربه بزند.
05:17
on their abdomens.
124
302000
2000
05:19
And basically everything we know about percussion,
125
304000
2000
و در واقع، هر چه كه ما در مورد دق كردن مى دانيم،
05:21
which you can think of as an ultrasound of its day --
126
306000
4000
كه شما ميتوانيد به عنوان سونوگرافى آن زمان تصور كنيد
05:25
organ enlargement, fluid around the heart, fluid in the lungs,
127
310000
3000
بزرگ شدن عضو، مايع اطراف قلب، مايع درون ريه ها
تغييرات داخل شكمى
05:28
abdominal changes --
128
313000
2000
05:30
all of this he described in this wonderful manuscript
129
315000
2000
همه اينها را او در اين نسخه خطى فوق العاده بنام
05:32
"Inventum Novum," "New Invention,"
130
317000
3000
" inventum Novum"،" ابداع جديد"، توصيف كرده است،
05:35
which would have disappeared into obscurity,
131
320000
2000
كه ميتوانست بطور ابهام آمیزی ناپديد شود،
05:37
except for the fact that this physician, Corvisart,
132
322000
3000
ولی در حقيقت اين پزشك، كرويزارت،
05:40
a famous French physician --
133
325000
2000
پزشك معروف فرانسوى،
05:42
famous only because he was physician to this gentleman --
134
327000
3000
که معروفیتش بخاطر این بود که پزشك یک مرد متشخص بود،
05:45
Corvisart repopularized and reintroduced the work.
135
330000
4000
آن نسخه را دوباره معرفى و زنده كرد.
05:49
And it was followed a year or two later
136
334000
2000
و به مدت يك تا دو سال بعد
05:51
by Laennec discovering the stethoscope.
137
336000
3000
اين نسخه توسط لنك كاشف استتوسكوپ دنبال شد.
05:54
Laennec, it is said, was walking in the streets of Paris
138
339000
3000
گفته شده ،كه لنك، در حال قدم زدن در يكى از خيابانهاى پاريس بوده
05:57
and saw two children playing with a stick.
139
342000
2000
و مشاهده ميكند كه دو كودك در حال بازى با يك چوب هستند
05:59
One was scratching at the end of the stick,
140
344000
3000
يكى از آنها ته چوب را خراش مى داد،
06:02
another child listened at the other end.
141
347000
2000
و كودك ديگر در طرف ديگر گوش مى داد.
06:04
And Laennec thought this would be a wonderful way
142
349000
2000
و لنك فكر كرد اين ميتواند راهى فوق العاده
06:06
to listen to the chest or listen to the abdomen
143
351000
2000
براى گوش دادن به سينه و شكم باشد
06:08
using what he called "the cylinder."
144
353000
2000
با استفاده از چيزى كه او آن را "سيلندر" ناميد.
06:10
Later he renamed it the stethoscope.
145
355000
2000
بعدا او اسم آن را به استتوسكوپ تغيير داد.
06:12
And that is how stethoscope and auscultation was born.
146
357000
4000
و بدينگونه استتوسكوپ و سمع كردن متولد شد.
06:16
So within a few years,
147
361000
2000
بنابراين در فاصله چند سال،
06:18
in the late 1800s, early 1900s,
148
363000
2000
اواخر سالهاى ۱۸۰۰، اوايل ۱۹۰۰،
06:20
all of a sudden,
149
365000
2000
بطور ناگهانى،
06:22
the barber surgeon had given way
150
367000
3000
جراح آرايشگر جاى خود را به
پزشكى كه تلاش ميكرد بيمارى را تشخيص بدهد، داد.
06:25
to the physician who was trying to make a diagnosis.
151
370000
3000
06:28
If you'll recall, prior to that time,
152
373000
2000
اگر به ياد داشته باشيد، قبل از آن زمان،
06:30
no matter what ailed you, you went to see the barber surgeon
153
375000
3000
تفاوتى نداشت كه چه كسالتى داشته ايد ، شما نزد جراح آرايشگر مى رفتيد
06:33
who wound up cupping you,
154
378000
2000
كه در نهايت شما را بادكش مى كرد،
06:35
bleeding you, purging you.
155
380000
2000
حجامت مى كرد، پاكسازى مى كرد،
06:37
And, oh yes, if you wanted,
156
382000
2000
و، اوه بله، اگر مى خواستيد،
06:39
he would give you a haircut -- short on the sides, long in the back --
157
384000
3000
موهاى شما را هم كوتاه ميكرد، پهلوها كوتاه، پشت بلند
06:42
and pull your tooth while he was at it.
158
387000
2000
و وقتى كه مشغول آن كار بود، دندان شما را هم مى كشيد.
06:44
He made no attempt at diagnosis.
159
389000
2000
او هيچ تلاشى براى تشخيص دادن نمى كرد.
06:46
In fact, some of you might well know
160
391000
2000
در واقع، بعضى از شما ممكن است به خوبى بدانيد
06:48
that the barber pole, the red and white stripes,
161
393000
3000
كه ميله آرايشگاه، با راه راه سفيد و قرمز،
06:51
represents the blood bandages of the barber surgeon,
162
396000
3000
نشان دهنده باندهاى خونى جراح آرايشگر است،
06:54
and the receptacles on either end
163
399000
2000
و مخزن هاى انتهايى هر طرف
06:56
represent the pots in which the blood was collected.
164
401000
3000
نشان دهنده ظروفى است كه خون در آن جمع آورى مى شد.
06:59
But the arrival of auscultation and percussion
165
404000
3000
ولى ورود سمع و دق،
07:02
represented a sea change,
166
407000
2000
نشانگر يك تغيير كيفى بود،
07:04
a moment when physicians were beginning to look inside the body.
167
409000
3000
وقتى كه پزشكان شروع به ديدن درون بدن انسان كردند.
07:07
And this particular painting, I think,
168
412000
3000
و اين نقاشى ويژه، فكر مى كنم،
07:10
represents the pinnacle, the peak, of that clinical era.
169
415000
3000
نشانگر نقطه اوج در آن عرصه بالينى است.
07:13
This is a very famous painting:
170
418000
2000
اين يك نقاشى بسيار معروف است:
07:15
"The Doctor" by Luke Fildes.
171
420000
3000
نقاشی "دكتر" توسط لوك فيلدس،
07:18
Luke Fildes was commissioned to paint this by Tate,
172
423000
3000
لوك فيلدس توسط تيت استخدام شده بود تا اين نقاشى را بكشد،
07:21
who then established the Tate Gallery.
173
426000
2000
كه بعدها گالرى تيت را تأسيس كرد.
07:23
And Tate asked Fildes to paint a painting
174
428000
2000
و بعد تيت از فيلدس خواست تا يك نقاشى از
07:25
of social importance.
175
430000
2000
اهميت اجتماعى (حرفه پزشکی و پزشکان) بكشد.
07:27
And it's interesting that Fildes picked this topic.
176
432000
3000
و جالب اين است كه فيلدس اين سوژه را انتخاب كرد.
07:30
Fildes' oldest son, Philip,
177
435000
3000
پسر بزرگ فيلدس، فيليپس،
در سن نه سالگى در شب كريستمس، پس از يك بيمارى كوتاه فوت کرد،
07:33
died at the age of nine on Christmas Eve
178
438000
3000
07:36
after a brief illness.
179
441000
2000
07:38
And Fildes was so taken by the physician
180
443000
3000
و فيلدس بسيار تحت تأثير پزشكى قرار گرفته بود
07:41
who held vigil at the bedside for two, three nights,
181
446000
4000
كه دو تا سه شب كنار تخت پسرش شب زنده دارى كرده بود،
07:45
that he decided that he would try and depict
182
450000
2000
براى همين او تصميم گرفت كه سعي كند تا
07:47
the physician in our time --
183
452000
2000
نقش پزشك زمان ما را به تصوير بكشد
07:49
almost a tribute to this physician.
184
454000
2000
تقريبا اداى احترامى به اين پزشك.
07:51
And hence the painting "The Doctor," a very famous painting.
185
456000
3000
و بنابراين نقاشى " دكتر" ، نقاشى بسيار معروفى است.
07:54
It's been on calendars, postage stamps in many different countries.
186
459000
3000
اين نقاشى در تقويم ها و تمبر هاى پستى بسيار از كشور ها بوده است.
07:57
I've often wondered, what would Fildes have done
187
462000
3000
من اغلب در شگفتم كه، فيلدس چه مى كرد
08:00
had he been asked to paint this painting
188
465000
2000
اگر از او خواسته مى شد كه اين تابلو را
08:02
in the modern era,
189
467000
2000
را در دوران مدرن،
08:04
in the year 2011?
190
469000
3000
در سال ۲۰۱۱ نقاشی کند ؟
08:07
Would he have substituted a computer screen
191
472000
4000
آيا او صفحه كامپيوتر را جايگزين
جايى كه بيمار را كشيده بود مى كرد؟
08:11
for where he had the patient?
192
476000
2000
08:13
I've gotten into some trouble in Silicon Valley
193
478000
2000
من در سيليكون ولى با گفتن اين كه بيمار در تخت
08:15
for saying that the patient in the bed
194
480000
2000
تقريبا يك نماد تصويرى (آیکون)
08:17
has almost become an icon
195
482000
3000
از يك بيمار واقعى در كامپيوتر است
08:20
for the real patient who's in the computer.
196
485000
3000
دچار مشكل شدم.
من در واقع در كامپيوتر يك عبارتى را براى اين شرايط ابداع كردم.
08:23
I've actually coined a term for that entity in the computer.
197
488000
3000
08:26
I call it the iPatient.
198
491000
2000
و آن را "بيمار اينترنتى" ناميدم.
08:28
The iPatient is getting wonderful care all across America.
199
493000
3000
"بيمار اينترنتى" در سرتاسر آمريكا تحت مراقبت فوق العاده قرار گرفته است.
08:31
The real patient often wonders,
200
496000
2000
بيمار واقعى اغلب در تعجب است،
08:33
where is everyone?
201
498000
2000
كه بقيه كجا هستند؟
08:35
When are they going to come by and explain things to me?
202
500000
3000
چه زمانى قرار است كه بيايند و همه چيز را به من توضيح دهند؟
08:38
Who's in charge?
203
503000
2000
چه كسى مسئول است؟
08:40
There's a real disjunction between the patient's perception
204
505000
3000
بين ادراك بيمار و ادراك ما به عنوان پزشكان بهترين سیستم پزشكى
08:43
and our own perceptions as physicians of the best medical care.
205
508000
3000
يك جدائى واقعى وجود دارد.
08:46
I want to show you a picture
206
511000
2000
من مى خواهم به شما يك عكس نشان بدهم
08:48
of what rounds looked like
207
513000
2000
از اينكه گردهمايى هاى پزشكى در زمانى كه
08:50
when I was in training.
208
515000
2000
من در حال آموزش ديدن بودم، چگونه بود.
08:52
The focus was around the patient.
209
517000
2000
مركز توجه در اطراف بيمار بود.
08:54
We went from bed to bed. The attending physician was in charge.
210
519000
3000
ما از يك تخت به تخت بعدى مى رفتيم. پزشك معالج مسئوليت را بر عهده داشت.
08:57
Too often these days,
211
522000
2000
اغلب اوقات اين روزها،
08:59
rounds look very much like this,
212
524000
2000
گردهمايى پزشكى بسيار شبيه اين است،
09:01
where the discussion is taking place
213
526000
2000
جايى كه بحثها در اطاقى بدوراز بيمار انجام مى گيرد.
09:03
in a room far away from the patient.
214
528000
3000
09:06
The discussion is all about images on the computer, data.
215
531000
3000
بحث و گفتگو در مورد تصاوير در كامپيوتر است (داده ها)،
09:09
And the one critical piece missing
216
534000
2000
و موضوع (قطعه) مهم گم شده
09:11
is that of the patient.
217
536000
2000
بيمار است.
من در حال حاضر تحت تاًثير تفكر دو داستانى
09:13
Now I've been influenced in this thinking
218
538000
3000
09:16
by two anecdotes that I want to share with you.
219
541000
3000
هستم كه الان مى خواهم با شما در ميان بگذارم.
اولى مربوط به دوست من است كه سرطان پستان داشت،
09:19
One had to do with a friend of mine who had a breast cancer,
220
544000
3000
09:22
had a small breast cancer detected --
221
547000
3000
سرطان پستان كوچكى كه شناسايى شد
09:25
had her lumpectomy in the town in which I lived.
222
550000
2000
در شهرى كه من در آن زندگى مى كردم، لامپكتومى شد.
09:27
This is when I was in Texas.
223
552000
2000
اين زمانى است كه من در تگزاس بودم.
09:29
And she then spent a lot of time researching
224
554000
3000
و او زمان بسيار زيادى را صرف تحقيق كرد
09:32
to find the best cancer center in the world
225
557000
3000
تا بهترين مركز سرطان در دنيا را
09:35
to get her subsequent care.
226
560000
2000
براى مراقبت هاى بعدى خود پيدا كند.
09:37
And she found the place and decided to go there, went there.
227
562000
3000
و او آن محل را پيدا كرد و تصميم گرفت به آنجا برود، و رفت.
09:40
Which is why I was surprised a few months later
228
565000
3000
و به همين دليل من خيلی شگفت زده شدم وقتى چند ماه بعد
09:43
to see her back in our own town,
229
568000
3000
او را ديدم كه به شهر خودمان برگشته،
09:46
getting her subsequent care with her private oncologist.
230
571000
3000
تا مراقبت هاى بعدى را تحت نظر انكولوژيست خصوصى خودش داشته باشد.
09:49
And I pressed her, and I asked her,
231
574000
2000
من او را تحت فشار گذاشتم، و از او پرسيدم،
09:51
"Why did you come back and get your care here?"
232
576000
3000
"چرا به اينجا برگشتى تا اينجا تحت درمان قرار بگيرى؟"
09:54
And she was reluctant to tell me.
233
579000
2000
او بى ميل بود كه به من بگويد.
09:56
She said, "The cancer center was wonderful.
234
581000
3000
او گفت، " مركز سرطان فوق العاده بود،
09:59
It had a beautiful facility,
235
584000
2000
امكانات زيبايى داشت،
10:01
giant atrium, valet parking,
236
586000
2000
سالن هاى بزرگ، پادو پاركينگ ها،
10:03
a piano that played itself,
237
588000
2000
پيانويى كه خودش مى نواخت،
10:05
a concierge that took you around from here to there.
238
590000
3000
دربانى كه شما را از جايى به جاى ديگر مى برد،
10:08
But," she said,
239
593000
2000
اما " او گفت، اما
10:10
"but they did not touch my breasts."
240
595000
4000
اما آنها دست به پستان هاى من نزدند."
10:14
Now you and I could argue
241
599000
2000
حالا من و شما مى توانيم بحث كنيم
10:16
that they probably did not need to touch her breasts.
242
601000
2000
كه آنها احتمالا نيازى نداشتند كه پستان هاى او را لمس كنند.
10:18
They had her scanned inside out.
243
603000
2000
آنها همه جاى او را اسكن كرده بودند،
10:20
They understood her breast cancer at the molecular level;
244
605000
3000
آنها سرطان پستان او را در سطح مولكولى فهميده بودند؛
10:23
they had no need to touch her breasts.
245
608000
2000
آنها هيچ نيازى به لمس پستان هاى او نداشتند.
10:25
But to her, it mattered deeply.
246
610000
3000
ولى براى او اين مسئله عميقاً اهميت داشت.
10:28
It was enough for her to make the decision
247
613000
4000
به اندازه كافى كه تصميم بگيرد
مراقبت هاى بعدى را با انكولوژيست خصوصى خود بگيرد
10:32
to get her subsequent care with her private oncologist
248
617000
3000
10:35
who, every time she went,
249
620000
2000
كسي كه ، هر بار پيش او رفت،
10:37
examined both breasts including the axillary tail,
250
622000
3000
هر دو پستان هاى او را از جمله دم زير بغل را معاينه مى كرد،
10:40
examined her axilla carefully,
251
625000
2000
زير بغل او را با دقت معاينه مى كرد،
10:42
examined her cervical region, her inguinal region,
252
627000
2000
منطقه دهانه رحم و منطقه كشاله ران را معاينه مى كرد،
10:44
did a thorough exam.
253
629000
2000
و يك معاينه فيزيكى كامل انجام مى داد.
10:46
And to her, that spoke of a kind of attentiveness that she needed.
254
631000
4000
و براى او، آن نوع توجهى بود كه به آن نياز داشت.
10:50
I was very influenced by that anecdote.
255
635000
2000
من خيلى تحت تأثير اين داستان قرار گرفتم.
10:52
I was also influenced by another experience that I had,
256
637000
3000
همچنين، من تحت تأثير داستان ديگرى كه تجربه كرده بودم، قرار گرفتم،
10:55
again, when I was in Texas, before I moved to Stanford.
257
640000
3000
دوباره، وقتى من در تگزاس بودم، قبل از اينكه به استنفورد نقل مكان كنم.
10:58
I had a reputation
258
643000
2000
من معروف بودم
11:00
as being interested in patients
259
645000
2000
به علاقمند بودن به بيماران با خستگى مزمن.
11:02
with chronic fatigue.
260
647000
3000
11:05
This is not a reputation you would wish on your worst enemy.
261
650000
4000
اين شهرتى نيست كه حتى براى بدترين دشمنان خود آرزو كنيد.
11:09
I say that because these are difficult patients.
262
654000
3000
من اين را به اين علت مى گويم كه اينها بيماران دشوارى هستند.
11:12
They have often been rejected by their families,
263
657000
3000
آنها اغلب توسط اقوام خود طرد شده،
11:15
have had bad experiences with medical care
264
660000
2000
تجربه بدى از مراقبت هاى پزشكى داشته
11:17
and they come to you fully prepared
265
662000
3000
و كاملا آماده پيش شما مى آيند
11:20
for you to join the long list of people
266
665000
2000
كه شما را به ليست طويلى از افرادى
11:22
who's about to disappoint them.
267
667000
2000
كه قرار است آنها را نا اميد كنند اضافه كنید.
11:24
And I learned very early on with my first patient
268
669000
3000
و من خيلى زود با اولين بيمارم ياد گرفتم
11:27
that I could not do justice
269
672000
2000
من نمى توانم عدالت را
11:29
to this very complicated patient
270
674000
2000
براى اين بيماران پيچيده
11:31
with all the records they were bringing
271
676000
2000
با تمام مداركى كه با خود مى آوردند
11:33
in a new patient visit of 45 minutes.
272
678000
2000
در اولين جلسه ۴۵ دقيقه اى رعايت كنم.
11:35
There was just no way.
273
680000
2000
اين به هيچ وجه امكان نداشت.
11:37
And if I tried, I'd disappoint them.
274
682000
3000
و اگر سعى مى كردم، آنها را نا اميد مى كردم.
و بنابراين من از اين روش استفاده كردم
11:40
And so I hit on this method
275
685000
2000
11:42
where I invited the patient
276
687000
2000
كه بيمارانى كه دعوت مى كردم مى خواستم تا
11:44
to tell me the story for their entire first visit,
277
689000
3000
داستان خود را در اولين ويزيت براى من تعريف كنند،
11:47
and I tried not to interrupt them.
278
692000
3000
و من سعى كنم حرف آنها را قطع نكنم.
11:50
We know the average American physician
279
695000
2000
ما مى دانيم كه متوسط پزشكان آمريكايى
11:52
interrupts their patient in 14 seconds.
280
697000
3000
حرف بيمار را در فاصله ۱۴ ثانيه قطع مى كنند.
11:55
And if I ever get to heaven,
281
700000
2000
و اگر من به بهشت بروم
11:57
it will be because I held my piece for 45 minutes
282
702000
3000
بخاطر اين خواهد بود كه من خودم را براى ۴۵ دقيقه نگه داشتم
و حرف بيمار خود را قطع نكردم.
12:00
and did not interrupt my patient.
283
705000
2000
12:02
I then scheduled the physical exam for two weeks hence,
284
707000
3000
سپس من براى دو هفته آينده وقت معاينه فيزيكى به آنها مى دادم،
12:05
and when the patient came for the physical,
285
710000
2000
وقتى بيمار براى معاينه مى آمد،
12:07
I was able to do a thorough physical,
286
712000
2000
من قادر بودم يك معاينه فيزيكى كامل انجام دهم،
12:09
because I had nothing else to do.
287
714000
2000
بخاطر اينكه كار ديگرى نداشتم كه انجام دهم.
12:11
I like to think that I do a thorough physical exam,
288
716000
3000
من دوست دارم فكر كنم كه من يك معاينه كامل انجام ميدهم،
12:14
but because the whole visit was now about the physical,
289
719000
3000
ولى چون كل ويزيت حالا بخاطر معاينه فيزيكى بود،
12:17
I could do an extraordinarily thorough exam.
290
722000
3000
من ميتوانستم يك معاينه فوق العاده كامل انجام دهم.
12:20
And I remember my very first patient in that series
291
725000
4000
و من به ياد دارم كه اولين بيمار من در آن سرى
12:24
continued to tell me more history
292
729000
2000
به گفتن سابقه بيمارى خودش ادامه داد
12:26
during what was meant to be the physical exam visit.
293
731000
3000
در حين چيزى كه قرار بود جلسه براى معاينه فيزيكى محسوب شود.
12:29
And I began my ritual.
294
734000
2000
و من راه و روش معاینه خودم را شروع كردم.
12:31
I always begin with the pulse,
295
736000
2000
من هميشه با گرفتن نبض شروع ميكنم،
12:33
then I examine the hands, then I look at the nail beds,
296
738000
3000
بعد دستها را معاينه مى كنم، سپس به بستر ناخن ها نگاه مى كنم ،
12:36
then I slide my hand up to the epitrochlear node,
297
741000
2000
بعد، دست خود را بالا به سمت غدد اپى تروكلئار مى لغزانم.
12:38
and I was into my ritual.
298
743000
2000
و من مشغول انجام آداب و رسوم خودم بودم.
12:40
And when my ritual began,
299
745000
2000
و وقت روش معاینه من شروع شد،
12:42
this very voluble patient
300
747000
2000
اين بيمار كه بسيار پر حرف بود
12:44
began to quiet down.
301
749000
2000
شروع می كرد به ساكت شدن.
12:46
And I remember having a very eerie sense
302
751000
3000
و من به ياد دارم كه يك احساس وهم آورى داشتم
12:49
that the patient and I
303
754000
3000
كه من و بيمار
12:52
had slipped back into a primitive ritual
304
757000
2000
برگشتيم به همان راه و روش ابتدايى
12:54
in which I had a role
305
759000
2000
كه هم من در آن نقش داشتم
12:56
and the patient had a role.
306
761000
2000
هم بيمار در آن نقش داشت.
12:58
And when I was done,
307
763000
2000
و وقتى كار من تمام شد،
13:00
the patient said to me with some awe,
308
765000
2000
بيمار با كمى بيم و هراس به من گفت،
13:02
"I have never been examined like this before."
309
767000
3000
" من تا به حال مثل اين معاينه نشده بودم."
13:05
Now if that were true,
310
770000
2000
حالا اگر اين واقعاً درست بوده،
13:07
it's a true condemnation of our health care system,
311
772000
2000
محكوم واقعى نظام بهداشت و درمان ما است،
13:09
because they had been seen in other places.
312
774000
3000
بعلت اينكه آنها در جاهاى ديگر ديده شده بودند.
13:12
I then proceeded to tell the patient,
313
777000
2000
وقتى بيمار در حال پوشيدن لباس بود
13:14
once the patient was dressed,
314
779000
2000
من اقدام كردم كه چيزهاى استانداردى كه شخص بايد در
13:16
the standard things that the person must have heard in other institutions,
315
781000
3000
ديگر مراكز مى شنيد را بيان كنم،
13:19
which is, "This is not in your head.
316
784000
2000
مثل ، " اين در سر شما (ذهن شما)، نيست.
13:21
This is real.
317
786000
2000
اين واقعيت است.
13:23
The good news, it's not cancer, it's not tuberculosis,
318
788000
3000
خبر خوب اين است، كه اين سرطان نيست، اين سل نيست،
13:26
it's not coccidioidomycosis or some obscure fungal infection.
319
791000
3000
اين كوكسيديو مايكوزيس يا يك عفونت قارچى مبهم نيست،
13:29
The bad news is we don't know exactly what's causing this,
320
794000
3000
خبر بد اين است كه ما دقيقاً نمى دانيم چه چيزى باعث آن شده است،
13:32
but here's what you should do, here's what we should do."
321
797000
3000
ولى اين كارى است كه شما بايد انجام دهيد، اين كارى است كه ما بايد انجام دهيم."
13:35
And I would lay out all the standard treatment options
322
800000
3000
و من تمام انتخابات ممكنه براى يك درمان استاندارد را كه
13:38
that the patient had heard elsewhere.
323
803000
3000
بيمار جاى ديگر شنيده بوده را مطرح مى كردم.
13:41
And I always felt
324
806000
2000
و من هميشه احساس مى كردم
13:43
that if my patient gave up the quest
325
808000
2000
كه اگر بيماران من دست از جستجوى
13:45
for the magic doctor, the magic treatment
326
810000
3000
دكتر جادويى ، درمان جادويى برمی داشتند،
13:48
and began with me on a course towards wellness,
327
813000
3000
و با من دوره اى را به سمت بهبودی آغاز می كردند،
13:51
it was because I had earned the right
328
816000
2000
به علت اين بود كه من اين حق را بدست آورده بودم
13:53
to tell them these things
329
818000
2000
كه به آنها اين چيزها را
13:55
by virtue of the examination.
330
820000
2000
توسط معاينه كردن بگويم.
13:57
Something of importance had transpired in the exchange.
331
822000
4000
در اين گفتگوی دوطرفه چيز مهمى فاش شده بود.
14:01
I took this to my colleagues
332
826000
2000
من اين را به همكارانم
14:03
at Stanford in anthropology
333
828000
2000
در دپارتمان انسان شناسى در استنفورد بردم
14:05
and told them the same story.
334
830000
2000
و همين داستان را براى آنها گفتم.
14:07
And they immediately said to me,
335
832000
2000
و آنها بلافاصله به من گفتند،
14:09
"Well you are describing a classic ritual."
336
834000
2000
" خوب شما داريد يك روش كلاسيك را توصيف مى كنيد."
14:11
And they helped me understand
337
836000
2000
و آنها كمك كردند كه من بفهمم
14:13
that rituals are all about transformation.
338
838000
3000
كه "راه و روش ها" اساسا در مورد تحولات و دگرگونی ها هستند.
14:16
We marry, for example,
339
841000
2000
به عنوان مثال ما ازدواج مى كنيم،
14:18
with great pomp and ceremony and expense
340
843000
3000
با شكوه بزرگ و مراسم و هزينه،
14:21
to signal our departure
341
846000
2000
تا خروجمان را از زندگى توام با تنهايى و بدبختى و بى كسى،
14:23
from a life of solitude and misery and loneliness
342
848000
2000
14:25
to one of eternal bliss.
343
850000
3000
به يك سعادت ابدى، ابلاغ كنند.
14:28
I'm not sure why you're laughing.
344
853000
2000
من مطمئن نيستم شما چرا مى خنديد.
14:30
That was the original intent, was it not?
345
855000
2000
اين هدف اصلى بوده، مگر اينطور نبوده است؟
14:32
We signal transitions of power
346
857000
2000
ما انتقال قدرت را با آداب و رسوم خاصی نشان مى دهيم.
14:34
with rituals.
347
859000
2000
14:36
We signal the passage of a life with rituals.
348
861000
2000
ما گذرعمر را با آداب و رسوم نشان مى دهيم.
14:38
Rituals are terribly important.
349
863000
2000
آداب و رسوم، راه و روش ها، بسيار مهم هستند.
14:40
They're all about transformation.
350
865000
2000
آنها فقط در مورد دگرگونى ها صحبت مى كنند.
14:42
Well I would submit to you
351
867000
2000
خوب من به شما نشان خواهم داد
14:44
that the ritual
352
869000
2000
كه رسمى، راه و روشی، كه
14:46
of one individual coming to another
353
871000
2000
از يك فرد به فرد ديگر رسیده
14:48
and telling them things
354
873000
2000
و به آنها چيزی می گوید
14:50
that they would not tell their preacher or rabbi,
355
875000
3000
كه واعظ ها و خاخام ها نگفته اند،
14:53
and then, incredibly on top of that,
356
878000
2000
و سپس، بطرز فوق العاده اى، بالاتر از آن،
14:55
disrobing and allowing touch --
357
880000
3000
لباس خود را در آورده و اجازه بدهد كه لمس شود،
14:58
I would submit to you that that is a ritual of exceeding importance.
358
883000
4000
من به شما ارائه مى دهم كه اين يك رسم (روش) بسیار با اهميتی است.
15:02
And if you shortchange that ritual
359
887000
2000
و اگر شما اين روش را سرسری بگیرید،
15:04
by not undressing the patient,
360
889000
2000
با اين كه لباس بيمار را در نياوريد ،
15:06
by listening with your stethoscope on top of the nightgown,
361
891000
3000
با اينكه با استتوسكوپ خود از روى لباس خواب بيمار گوش دهيد،
15:09
by not doing a complete exam,
362
894000
2000
با اينكه يك آزمايش كامل انجام ندهيد،
15:11
you have bypassed on the opportunity
363
896000
2000
شما از يك فرصت طلائی براى
15:13
to seal the patient-physician relationship.
364
898000
4000
حفظ رابطه بين بيمار- پزشك را از دست داده اید.
15:17
I am a writer,
365
902000
2000
من يك نويسنده هستم،
15:19
and I want to close by reading you a short passage that I wrote
366
904000
4000
و مى خواهم با خواندن يك قطعه كوتاهى كه نوشتم
15:23
that has to do very much with this scene.
367
908000
2000
كه خيلى به اين موضوع مرتبط است، صحبت خود را تمام كنم.
15:25
I'm an infectious disease physician,
368
910000
2000
من يك پزشك متخصص بيماريهاى عفونى هستم،
15:27
and in the early days of HIV, before we had our medications,
369
912000
3000
و در روزهاى اول شناخت اچ آى وى (HIV)، قبل از اين كه برايش دارو داشتيم،
15:30
I presided over so many scenes like this.
370
915000
4000
من با خيلى از اين نوع صحنه ها سرو کار داشته ام،
15:34
I remember, every time I went to a patient's deathbed,
371
919000
3000
و به ياد دارم كه هر بار به بستر مرگ بيمارى مى رفتم،
15:37
whether in the hospital or at home,
372
922000
2000
چه در بيمارستان يا در منزل،
15:39
I remember my sense of failure --
373
924000
4000
من احساس شكست مى كردم
15:43
the feeling of I don't know what I have to say;
374
928000
2000
احساسى كه من نمى دانم چه بايد بگويم؛
15:45
I don't know what I can say;
375
930000
2000
نمى دانم چه مى توانم بگويم؛
15:47
I don't know what I'm supposed to do.
376
932000
2000
من نمى دانم چه قرار است انجام دهم.
15:49
And out of that sense of failure,
377
934000
2000
و از آن احساس شكست،
15:51
I remember, I would always examine the patient.
378
936000
3000
من به ياد دارم ، من هميشه بيمار را معاينه مى كردم.
15:54
I would pull down the eyelids.
379
939000
2000
پلك هاى چشم را پائين مى كشيدم.
15:56
I would look at the tongue.
380
941000
2000
به زبان آنها نگاه مى كردم.
15:58
I would percuss the chest. I would listen to the heart.
381
943000
3000
قفسه سينه را دق مى كردم. به قلب بيمار گوش مى دادم.
16:01
I would feel the abdomen.
382
946000
2000
شكم بيمار را لمس مى كردم.
16:03
I remember so many patients,
383
948000
3000
من خيلى از بيماران را به ياد دارم.
16:06
their names still vivid on my tongue,
384
951000
2000
نام آنها هنوز در خاطر من زنده است،
16:08
their faces still so clear.
385
953000
2000
صورت آنها هنوز برایم كاملا شفاف است.
16:10
I remember so many huge, hollowed out, haunted eyes
386
955000
4000
من چشم هاى درشت، گود رفته و نگران آنها را به ياد دارم
16:14
staring up at me as I performed this ritual.
387
959000
3000
كه وقتى اين متد (معاینه) را انجام مى دادم، خيره به من نگاه مى كردند.
16:17
And then the next day,
388
962000
2000
و دوباره روز بعد،
16:19
I would come, and I would do it again.
389
964000
2000
من مى رفتم، و دوباره آن كار را انجام مى دادم.
16:21
And I wanted to read you this one closing passage
390
966000
3000
و من مى خواهم براى شما
16:24
about one patient.
391
969000
2000
اين قطعه پايانى را در مورد يك بيمار بخوانم.
16:26
"I recall one patient
392
971000
2000
" من يك بيمار را به ياد دارم
16:28
who was at that point
393
973000
2000
كه در شرایطی بود
16:30
no more than a skeleton
394
975000
2000
كه با اسكلت فرقى نداشت
با روكشى از پوست چروكيده،
16:32
encased in shrinking skin,
395
977000
2000
16:34
unable to speak,
396
979000
2000
عاجز از صحبت،
دهان او با "عفوت قارچى كانديدا" دلمه بسته بود،
16:36
his mouth crusted with candida
397
981000
2000
16:38
that was resistant to the usual medications.
398
983000
3000
كه به آنتى بيوتيك هاى معمول مقاوم بود.
16:41
When he saw me
399
986000
2000
وقتى او من را ديد که،
بعدا معلوم شد، آخرين ساعت هاى عمر او در زمين بوده است،
16:43
on what turned out to be his last hours on this earth,
400
988000
2000
16:45
his hands moved as if in slow motion.
401
990000
3000
دست هاى او با حركت آهسته تكان خورد.
16:48
And as I wondered what he was up to,
402
993000
2000
و همين كه داشتم فكر مى كردم كه او قصد چه كارى دارد،
16:50
his stick fingers made their way
403
995000
2000
انگشت هاى قلمى و نازك او
16:52
up to his pajama shirt,
404
997000
2000
بالا به سمت پيراهن راحتى اش رفته
16:54
fumbling with his buttons.
405
999000
3000
و دكمه هايش را دستكارى كرد.
16:57
I realized that he was wanting
406
1002000
2000
من متوجه شدم كه او مى خواست
16:59
to expose his wicker-basket chest to me.
407
1004000
3000
آن قفسه سينه لاغر و تركه اى خود را نشان دهد.
17:02
It was an offering, an invitation.
408
1007000
3000
اين در واقع ارائه يك دعوت نامه بود.
17:05
I did not decline.
409
1010000
2000
و من هم دعوت او را رد نكردم.
17:07
I percussed. I palpated. I listened to the chest.
410
1012000
3000
من دق كردم، لمس كردم و به قفسه سينه او گوش دادم.
17:10
I think he surely must have known by then
411
1015000
2000
من فكر مى كنم كه او مطمئنا تا آن زمان ديگر مى دانست
17:12
that it was vital for me
412
1017000
2000
كه اين كار براى من حياتى است
17:14
just as it was necessary for him.
413
1019000
2000
همانطور كه براى او هم ضرورى بود.
17:16
Neither of us could skip this ritual,
414
1021000
3000
هيچكدام از ما نمى توانست اين متد معاینه را نادیده بگیرد.
17:19
which had nothing to do with detecting rales in the lung,
415
1024000
3000
با اينكه هيچ ربطى به پيدا كردن صدای خس خس(رال هاى) ريه
17:22
or finding the gallop rhythm of heart failure.
416
1027000
3000
يا پيدا كردن ريتم گالوپ، در نارسائى قلب هم نداشت،
17:25
No, this ritual was about the one message
417
1030000
3000
نه، ولی اين متد معاینه درباره يك پيغامى بود
17:28
that physicians have needed to convey to their patients.
418
1033000
3000
كه پزشكان نياز داشته اند به بيماران خود برسانند.
17:31
Although, God knows, of late, in our hubris,
419
1036000
2000
اگرچه، خدا مى داند، كه اين اواخر، به علت گستاخى
17:33
we seem to have drifted away.
420
1038000
2000
بنظر مى رسد كه از مسير رساننده اين پيغام دور شده ايم.
17:35
We seem to have forgotten --
421
1040000
2000
ما بنظر مى رسد كه فراموش كرده ايم
17:37
as though, with the explosion of knowledge,
422
1042000
2000
مثل اينكه، با انفجار علم و دانش،
17:39
the whole human genome mapped out at our feet,
423
1044000
3000
تمام ژنوم انسانى جلوی روی ما نقشه بسته اند،
17:42
we are lulled into inattention,
424
1047000
2000
مثل اینکه ما را با لالائی خوابانده اند،
17:44
forgetting that the ritual is cathartic to the physician,
425
1049000
3000
فراموش كرده ايم كه اين راه و روش ها تطهیر کننده روح و روان پزشکان هستند،
17:47
necessary for the patient --
426
1052000
2000
ضرورى براى بيمار
17:49
forgetting that the ritual has meaning
427
1054000
2000
فراموش كرده ايم كه اين رسومات معنى دارند
17:51
and a singular message to convey to the patient.
428
1056000
4000
و يك پيام منحصر به فرد كه بايد به بيمار برسد.
17:55
And the message, which I didn't fully understand then,
429
1060000
3000
و آن پيغام ، كه من در آن زمان نمى فهميدم،
17:58
even as I delivered it,
430
1063000
2000
با اينكه رساننده آن بودم،
18:00
and which I understand better now is this:
431
1065000
3000
و الان بهتر آن را بهتر مى فهمم اين است:
18:03
I will always, always, always be there.
432
1068000
3000
" من هميشه، هميشه، هميشه آنجا خواهم بود.
18:06
I will see you through this.
433
1071000
2000
من در اين شرايط سخت كنار تو خواهم بود.
18:08
I will never abandon you.
434
1073000
2000
من هرگز تو را رها نخواهم كرد.
18:10
I will be with you through the end."
435
1075000
2000
من تا آخر با تو خواهم بود."
18:12
Thank you very much.
436
1077000
2000
بسیار از شما سپاسگزارم.
18:14
(Applause)
437
1079000
12000
(تشویق حاضران)
ABOUT THE SPEAKER
Abraham Verghese - Physician and authorIn our era of the patient-as-data-point, Abraham Verghese believes in the old-fashioned physical exam, the bedside chat, the power of informed observation.
Why you should listen
Before he finished medical school, Abraham Verghese spent a year on the other end of the medical pecking order, as a hospital orderly. Moving unseen through the wards, he saw the patients with new eyes, as human beings rather than collections of illnesses. The experience has informed his work as a doctor -- and as a writer. "Imagining the Patient’s Experience" was the motto of the Center for Medical Humanities & Ethics, which he founded at the University of Texas San Antonio, where he brought a deep-seated empathy. He’s now a professor for the Theory and Practice of Medicine at Stanford, where his old-fashioned weekly rounds have inspired a new initiative, the Stanford 25, teaching 25 fundamental physical exam skills and their diagnostic benefits to interns.
He’s also a best-selling writer, with two memoirs and a novel, Cutting for Stone, a moving story of two Ethiopian brothers bound by medicine and betrayal.
He says: “I still find the best way to understand a hospitalized patient is not by staring at the computer screen but by going to see the patient; it's only at the bedside that I can figure out what is important.”
In 2011, Verghese was elected to the Institute of Medicine, which advises the government and private institutions on medicine and health on a national level.
Abraham Verghese | Speaker | TED.com