TEDGlobal 2012
Ruby Wax: What's so funny about mental illness?
رابی وکس: درباره‌ی بیماری روانی چه چیز خنده‌داری وجود دارد؟
Filmed:
Readability: 3.1
2,813,839 views
رابی وکس، طنزپرداز، معتقد است که بیماری‌های بدنی منجر به همدردی عمیقی می‌شوند. البته بیماری‌های روانی در این میان یک استثنا هستند. چرا؟ وکس که یک دهه پیش دچار افسردگی بالینی بود، با انرژی و شوخ‌طبعی خیره کننده‌ای براین نکته اصرار می‌ورزد که باید بر لکه‌ی ننگ بیماری روانی مُهر پایان بزنیم.
Ruby Wax - Comedian and Mental Health Activist
Ruby Wax is a loud, funny woman -- who spent much of her comedy career battling depression in silence. Now her work blends mental health advocacy and laughs. Full bio
Ruby Wax is a loud, funny woman -- who spent much of her comedy career battling depression in silence. Now her work blends mental health advocacy and laughs. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
00:15
One in four people suffer from some sort of mental illness,
0
59
3924
یکی از هر چهار نفر از بیماری روانی رنج می‌برد،
00:19
so if it was one, two, three, four, it's you, sir.
1
3983
4294
خب یعنی اگر بشماریم، یک، دو، سه، چهار، می‌رسه به شما قربان.
00:24
You. Yeah. (Laughter)
2
8277
1559
بله، شما. (خنده)
00:25
With the weird teeth. And you next to him. (Laughter)
3
9836
3348
شما با اون دندانهای عجیب. و شما که کنارش نشستید. (خنده)
00:29
You know who you are.
4
13184
1055
می‌دونید دارم کی را می‌گم.
00:30
Actually, that whole row isn't right. (Laughter)
5
14239
2397
خب راستش، کل این ردیف یه چیزی‌اش می‌شه. (خنده)
00:32
That's not good. Hi. Yeah. Real bad. Don't even look at me. (Laughter)
6
16636
5174
این خوب نیست. سلام. آره. واقعا بده. حتی بهم نگاه هم نکن. (خنده)
00:37
I am one of the one in four. Thank you.
7
21810
5113
من یک نفر از همین افراد هستم از بیماری رنج می‌بَرد. متشکرم.
00:42
I think I inherit it from my mother, who,
8
26923
3010
فکر کنم این را از مادرم به ارث بردم، کسی که،
00:45
used to crawl around the house on all fours.
9
29933
2814
عادت داشت چهار دست و پا دور تا دور خانه راه بیفته.
00:48
She had two sponges in her hand, and then she had two
10
32747
3047
او دو تا اسفنج به دست داشت، و بعدها دو تا هم
00:51
tied to her knees. My mother was completely absorbent. (Laughter)
11
35794
4582
به زانوهاش می‌بست. مادرم یک جذب کننده‌ی درست و حسابی بود. (خنده)
00:56
And she would crawl around behind me going,
12
40376
2308
و دوست داشت چهاردست و پا دنبالم راه بیفته،
00:58
"Who brings footprints into a building?!"
13
42684
3565
«کی این رد پاها را توی خانه آورده؟»
01:02
So that was kind of a clue that things weren't right.
14
46249
2350
خب، این یک نشانه بود از اینکه یه جای کار می‌لنگه.
01:04
So before I start, I would like to thank
15
48599
5192
بنابراین پیش از اینکه آغاز کنم، دوست دارم تشکر کنم
01:09
the makers of Lamotrigine, Sertraline, and Reboxetine,
16
53791
4686
از سازندگان لاموتریژین، سِرتالین، و رِبوکسیتین،
01:14
because without those few simple chemicals, I would not be vertical today.
17
58477
4923
که اگر به خاطر این چندتا ترکیب شیمیایی ساده نبود، امروز من رو پاهام نبودم.
01:19
So how did it start?
18
63400
4837
خب از کجا شروع شد؟
01:24
My mental illness -- well, I'm not even going to talk about my mental illness.
19
68237
4119
بیماری روانی من - خب، من حتی قصدش را ندارم که از بیماری روانی‌ام حرف بزنم.
01:28
What am I going to talk about? Okay.
20
72356
2313
درباره‌ی چی می‌خوام صحبت کنم؟ خیلی خوب.
01:30
I always dreamt that, when I had my final breakdown,
21
74669
4402
همیشه تو رویاهام می‌دیدم، که آخرین فروپاشی عصبی من،
01:34
it would be because I had a deep Kafkaesque
22
79071
2539
به خاطر یک مکاشفه‌ی کابوس‌وار و هستی‌گرایانه‌ی کافکایی باشد،
01:37
existentialist revelation,
23
81610
2413
به خاطر یک مکاشفه‌ی کابوس‌وار و هستی‌گرایانه‌ی کافکایی باشد،
01:39
or that maybe Cate Blanchett would play me and she would win an Oscar for it. (Laughter)
24
84023
4345
یا شاید کیت بلانشت نقش من را بازی کند و براش یک جایزه‌ی اسکار ببره. (خنده)
01:44
But that's not what happened. I had my breakdown
25
88368
3107
اما این اتفاقی نبود که افتاد. فروپاشی من
01:47
during my daughter's sports day.
26
91475
1990
در روز مسابقه‌ی ورزشی دخترم رخ داد.
01:49
There were all the parents sitting in a parking lot
27
93465
3725
همه‌ی پدر و مادرها آنجا بودن و تو محوطه‌ی پارکینگ نشسته بودند
01:53
eating food out of the back of their car -- only the English --
28
97190
4007
داشتند از صندوق عقب ماشین‌شان چیزی می‌خوردند -- فقط بریتانیایی‌ها اینکار را می‌کردند --
01:57
eating their sausages. They loved their sausages. (Laughter)
29
101197
6227
داشتند سوسیس می‌خوردند. آنها عاشق سوسیس‌هاشون بودند. (خنده)
02:03
Lord and Lady Rigor Mortis were nibbling on the tarmac,
30
107424
4632
آقای ریگور مورتیس و بانو داشتند با بی‌میلی روی آسفالت غذاشان را می‌خوردند،
02:07
and then the gun went off and all the girlies started running,
31
112056
2463
و ناگهان ماشه‌ی یک تفنگ دررفت و همه‌ی دخترها شروع کردند به دویدن،
02:10
and all the mummies went, "Run! Run Chlamydia! Run!" (Laughter)
32
114519
5211
و همه‌ی مامان‌ها داد می‌زدند: «بدو! بدو كلاميديا! بدو!» (خنده)
02:15
"Run like the wind, Veruca! Run!"
33
119730
3868
«مثل باد بدو، وروکا! بدو!»
02:19
And all the girlies, girlies running, running, running,
34
123598
2467
و همه‌ی دخترکوچولوها شروع کردند به دویدن، دویدند و دویدند،
02:21
everybody except for my daughter, who was just standing
35
126065
2945
همه جز دختر من، که آنجا در خط شروع ایستاده بود و دست تکان می‌داد،
02:24
at the starting line, just waving,
36
129010
2767
همه جز دختر من، که آنجا در خط شروع ایستاده بود و دست تکان می‌داد،
02:27
because she didn't know she was supposed to run.
37
131777
2331
چون نمی‌دانست که باید بدود.
02:30
So I took to my bed for about a month, and when I woke up
38
134108
4349
خب، من یک ماه توی رختخواب افتادم، و هنگامی که بیدار شدم
02:34
I found I was institutionalized, and when I saw the other inmates,
39
138457
4593
فهمیدم که بستری شدم، و هنگامی که دیگر بیمارها را دیدم،
02:38
I realized that I had found my people, my tribe. (Laughter)
40
143050
4392
فهمیدم که هم‌خون‌های خودم را پیدا کردم، قبیله‌ام را یافتم. (خنده)
02:43
Because they became my only friends, they became my friends,
41
147442
3488
چون آنها تبدیل شدند به تنها دوستانم، آنها دوستای من بودند،
02:46
because very few people that I knew -- Well, I wasn't
42
150930
2998
چون تعداد خیلی کمی از آدم‌هایی که می‌شناختم - خب، کسی برام
02:49
sent a lot of cards or flowers. I mean, if I had had a broken leg
43
153928
3370
کارت یا گل نفرستاده بود، منظورم اینه که اگر پام شکسته بود
02:53
or I was with child I would have been inundated,
44
157298
2164
یا بچه‌دار شده بودم حتما تو گل غرق می‌شدم،
02:55
but all I got was a couple phone calls telling me to perk up.
45
159462
3676
تنها چیزهایی که دریافت کردم یکی- دوتا تلفن بود که بهم می‌گفتند سرحال باشم.
02:59
Perk up.
46
163138
1700
سرحال باشم.
03:00
Because I didn't think of that. (Laughter)
47
164838
4707
چون به ذهن خودم نرسیده بود. (خنده)
03:05
(Laughter) (Applause)
48
169545
3300
(خنده) (تشویق)
03:08
Because, you know, the one thing, one thing that you get with this disease,
49
172845
4277
چون، می‌دونید، یک چیزی هست، چیزی که همراه با این بیماری میاد
03:13
this one comes with a package, is you get a real sense of shame,
50
177122
3966
این بیماری یک بسته‌ی کامله، اینه که واقعا احساس شرمندگی می‌کنی،
03:16
because your friends go, "Oh come on, show me the lump,
51
181088
2312
چون دوست‌هات بهت می‌گن: «هی، زودباش، غده‌ات را نشان‌مان بده،
03:19
show me the x-rays," and of course you've got nothing to show,
52
183400
2411
اسکنت را بهمان نشان بده،» و البته که چیزی نداری که بهشان نشان بدی،
03:21
so you're, like, really disgusted with yourself because you're thinking,
53
185811
3094
پس، انگار، حسابی از دست خودت کُفری می‌شی چون فکر می‌کنی،
03:24
"I'm not being carpet-bombed. I don't live in a township."
54
188905
2816
«من زیر تانک نرفتم، من در یک دِه‌کوره زندگی نمی‌کنم.»
03:27
So you start to hear these abusive voices, but you don't hear one abusive voice,
55
191721
3448
بعد شروع می‌کنی به شنیدن این صداهای دشنام‌دهنده، اما تنها یک صدا نمی‌شنوی،
03:31
you hear about a thousand -- 100,000 abusive voices,
56
195169
2859
هزاران صدا می‌شنوی، ۱۰۰٫۰۰۰ صدا که دارند بهت بدوبیراه می‌گن،
03:33
like if the Devil had Tourette's, that's what it would sound like.
57
198028
4009
انگار که شیطان دچار حمله‌ی عصبی شده باشد و فریاد بزند، همچین صدایی می‌ده.
03:37
But we all know in here, you know, there is no Devil,
58
202037
2628
اما همه‌ی ما می‌دانیم اینجا، می‌دونید، شیطانی وجود ندارد،
03:40
there are no voices in your head.
59
204665
1879
هیچ صدایی تو سرت نیست.
03:42
You know that when you have those abusive voices,
60
206544
1674
می‌دانی که وقتی این صداهای نامربوط تو سرت می‌پیچند،
03:44
all those little neurons get together and in that little gap
61
208218
2901
همه‌ی آن یاخته‌های عصبی کوچک دست به یکی می‌کنند و درآن فاصله‌‌ی کوتاه
03:47
you get a real toxic "I want to kill myself" kind of chemical,
62
211119
3658
یک ترکیب شیمیایی زهرآلود از نوع «می‌خوام خودم را بکشم» تولید می‌کنند،
03:50
and if you have that over and over again on a loop tape,
63
214777
2746
و اگر دوباره و دوباره دچار این بشوی و تو یه چرخه بیفتی،
03:53
you might have yourself depression.
64
217523
1896
ممکنه خودت را به افسردگی بکشانی.
03:55
Oh, and that's not even the tip of the iceberg.
65
219419
2683
هِه، و این حتی نوک کوه یخی هم نیست.
03:58
If you get a little baby, and you abuse it verbally,
66
222102
3602
اگر با یک بچه‌ی کوچک بدرفتاری کلامی کنی،بهش دشنام بدی،
04:01
its little brain sends out chemicals that are so destructive
67
225704
3457
مغز کوچکش ترکیبات شیمیایی می‌سازد که بسیار تخریب کننده‌ست،
04:05
that the little part of its brain that can tell good from bad just doesn't grow,
68
229161
3992
به‌طوری که بخش کوچکی از مغزش که خوب را از بد تشخیص می‌ده نمی‌تونه رشد کند،
04:09
so you might have yourself a homegrown psychotic.
69
233153
3455
در این صورت ممکنه تبدیل به یک روان‌پریش خانه‌زاد بشوی.
04:12
If a soldier sees his friend blown up, his brain goes into
70
236608
3477
اگر یک سرباز ببیند که همرزمش منفجر شده، مغزش وارد حالتی می‌شوه
04:15
such high alarm that he can't actually put the experience into words,
71
240085
3514
که همش در حالت هشداری قرار داره که نمی‌تونه این تجربه را به زبان بیاره،
04:19
so he just feels the horror over and over again.
72
243599
2774
بنابراین او این احساس هراس را دوباره و دوباره در خودش تجربه می‌کند.
04:22
So here's my question. My question is, how come
73
246373
2373
خب من می‌خوام این را بپرسم. سوالم اینه که، چطور می‌شه
04:24
when people have mental damage, it's always an active imagination?
74
248746
4045
هنگامی‌که مردم دچار آسیب روانی می‌شن، همیشه قوه‌ی تخیلشان فعال‌ست؟
04:28
How come every other organ in your body can get sick
75
252791
3219
چطور می‌شه که همه‌ی اعضای بدن ما ممکنه بیمار بشن
04:31
and you get sympathy, except the brain?
76
256010
2704
و دیگران باهات همدردی می‌کنند، اما درباره‌ی مغزت اینطور نیست؟
04:34
I'd like to talk a little bit more about the brain,
77
258714
2399
من می‌خوام کمی بیشتر درباره‌ی مغز حرف بزنم،
04:37
because I know you like that here at TED,
78
261113
2031
چون می‌دانم اینجا در TED همتون ازش خوشتون میاد،
04:39
so if you just give me a minute here, okay.
79
263144
3453
خب اگر فقط بهم یک دقیقه فرصت بدید، خیلی خوب.
04:42
Okay, let me just say, there's some good news.
80
266597
2006
خوبه، بذارید فقط بگم، خبرهای خوبی دارم.
04:44
There is some good news. First of all, let me say,
81
268603
3282
خبرهای خوبی تو راهه. اول از همه، بگذارید بگم،
04:47
we've come a long, long way.
82
271885
2327
ما راه بسیار بسیار درازی را طی کردیم.
04:50
We started off as a teeny, teeny little one-celled amoeba,
83
274212
4041
ما از موجود خیلی خیلی ریزه میزه‌ای شروع کردیم به نام آمیب،
04:54
tiny, just sticking onto a rock, and now, voila, the brain.
84
278253
4597
خیلی کوچک، که تنها به یک تکه سنگ چسبیده بودیم، و حالا، بفرمایید، مغز.
04:58
Here we go. (Laughter)
85
282850
1900
رسیدیم بهش. (خنده)
05:00
This little baby has a lot of horsepower.
86
284750
2365
این بچه‌ی کوچک نیروهای زیادی دارد.
05:03
It comes completely conscious. It's got state-of-the-art lobes.
87
287115
4423
کاملا آگاه‌‌ست. پیشرفته‌ترین قطعات را دارد.
05:07
We've got the occipital lobe so we can actually see the world.
88
291538
3593
ما این قطعه‌ی پس‌ِ سری را داریم که باعث می‌شه که بتونیم دنیا را ببینیم.
05:11
We got the temporal lobe so we can actually hear the world.
89
295131
2646
ما این قطعه‌ی گیجگاهی را داریم که می‌تونیم باهاش جهان را بشنویم.
05:13
Here we've got a little bit of long-term memory,
90
297777
1619
اینجا ما یک کمی حافظه‌ی بلند مدت داریم،
05:15
so, you know that night you want to forget, when you got really drunk? Bye-bye! Gone. (Laughter)
91
299396
5237
پس، یادته آن شبی را که حسابی مست بودی و می‌خوای فراموشش کنی؟ بای بای! رفت. (خنده)
05:20
So actually, it's filled with 100 billion neurons
92
304633
3320
خب درواقع، مغز با ۱۰۰ میلیارد یاخته‌ی عصبی (نرون) پر شده
05:23
just zizzing away, electrically transmitting information,
93
307953
3303
که وز وز می‌کنند، و اطلاعات را به صورت الکتریکی مبادله می‌کنند،
05:27
zizzing, zizzing. I'm going to give you a little side view here.
94
311256
2720
وز وز می‌کنند، وز وز می‌کنند، من می‌خوام بهتان یک نمای نیمرخ نشان بدم.
05:29
I don't know if you can get that here. (Laughter)
95
313976
3592
نمی‌دانم می‌تونید این را خوب درک کنید یا نه. (خنده)
05:33
So, zizzing away, and so — (Laughter) —
96
317568
4000
خب، وز وز می‌کنند، و بنابراین -(خنده) -
05:37
And for every one — I know, I drew this myself. Thank you.
97
321568
3689
و برای هر یک - می‌دانم، این را خودم کشیدم. سپاسگزارم.
05:41
For every one single neuron, you can actually have
98
325257
3672
برای هر یه دانه نرون،در واقع می‌تونید از ۱۰ تا ۱۰۰ هزار رابط داشته باشید
05:44
from 10,000 to 100,000 different connections
99
328929
3726
برای هر یه دانه نرون،در واقع می‌تونید از ۱۰ تا ۱۰۰ هزار رابط داشته باشید
05:48
or dendrites or whatever you want to call it, and every time
100
332655
3262
یا درخت‌واره‌های عصبی (دندریت) یا هرچیز دیگری اسمش را بذارید، و هربار
05:51
you learn something, or you have an experience,
101
335917
2520
که چیزی یاد می‌گیرید، یا چیزی را تجربه می‌کنید،
05:54
that bush grows, you know, that bush of information.
102
338437
2273
این بوته رشد می‌کند، می‌دونید، مثل یک بوته‌ی اطلاعات و دانسته‌ها.
05:56
Can you imagine, every human being is carrying
103
340710
2954
می‌تونید تصور کنید، همه‌ی آدم‌ها به این ابزار مجهزند، حتی پاریس هیلتون؟ (خنده)
05:59
that equipment, even Paris Hilton? (Laughter)
104
343664
4923
می‌تونید تصور کنید، همه‌ی آدم‌ها به این ابزار مجهزند، حتی پاریس هیلتون؟ (خنده)
06:04
Go figure.
105
348587
1694
باور کنید.
06:06
But I got a little bad news for you folks. I got some bad news.
106
350281
3484
اما کمی هم اخبار ناگوار براتون دارم. خبرهای بدی دارم.
06:09
This isn't for the one in four. This is for the four in four.
107
353765
3120
این برای یکی در چهار نفر نیست. برای چهار تا در هر چهار نفره.
06:12
We are not equipped for the 21st century.
108
356885
4180
ما برای قرن ۲۱ام مجهز نشدیم.
06:16
Evolution did not prepare us for this. We just don't have the bandwidth,
109
361065
3749
تکامل ما را برای این آماده نکرده. ما خیلی ساده پهنای باندِ لازم را نداریم،
06:20
and for people who say, oh, they're having a nice day,
110
364814
2583
و برای آنهایی که می‌گن آماده هستیم، هِه، آنها روز خوشی داشتند،
06:23
they're perfectly fine, they're more insane than the rest of us.
111
367397
3560
آنها کاملا خوب بودند، واقعا بیشتر از بقیه‌ی ما یه تخته‌شون کمه.
06:26
Because I'll show you where there might be a few glitches
112
370957
2524
چون نشان‌تان می‌دم که کجاها ممکنه چندتا نقص فنی
06:29
in evolution. Okay, let me just explain this to you.
113
373481
2444
در فرآیند تکامل وجود داشته باشد. خب، بگذارید براتون این را توضیح بدم.
06:31
When we were ancient man — (Laughter) —
114
375925
3561
وقتی ما بشر اولیه بودیم -(خنده)-
06:35
millions of years ago, and we suddenly felt threatened
115
379486
3761
میلیون‌ها سال پیش، و ناگهان توسط شکارچی‌ها تهدید شدیم، درسته؟ -(خنده)
06:39
by a predator, okay? — (Laughter) —
116
383247
3702
میلیون‌ها سال پیش، و ناگهان توسط شکارچی‌ها تهدید شدیم، درسته؟ -(خنده)
06:42
we would — Thank you. I drew these myself. (Laughter)
117
386949
2948
ما می‌خواستیم -خیلی ممنون. من این را خودم کشیدم. (خنده)
06:45
Thank you very much. Thank you. Thank you. (Applause)
118
389897
3823
واقعا ازتون ممنونم. سپاسگزارم. ممنونم. (تشویق)
06:49
Thank you. Anyway, we would fill up with our own adrenaline
119
393720
4074
سپاسگزارم. بگذریم، ما سرشار از آدرنالین می‌شدیم
06:53
and our own cortisol, and then we'd kill or be killed,
120
397794
2618
و سرشار از کورتیزول، و بعد ما یا می‌کشتیم و یا کشته می‌شدیم،
06:56
we'd eat or we'd be eaten, and then suddenly we'd de-fuel,
121
400412
3270
می‌خوردیم یا خورده می‌شدیم، و بعد ناگهان سوختمان ته می‌کشید،
06:59
and we'd go back to normal. Okay.
122
403682
1933
و به حالت طبیعی برمی‌گشتیم، بسیار خوب.
07:01
So the problem is, nowadays, with modern man— (Laughter) —
123
405615
5282
خب، مشکل اینجاست که، امروزه، با این بشر امروزی -(خنده)
07:06
when we feel in danger, we still fill up with our own chemical
124
410897
3767
وقتی احساس خطر می:کنیم، همچنان سرشار از ترکیبات شیمیایی می‌شویم
07:10
but because we can't kill traffic wardens — (Laughter) —
125
414664
4635
اما چون نمی‌تونیم ماموران ترافیکی را بکشیم -(خنده)-
07:15
or eat estate agents, the fuel just stays in our body
126
419299
4797
یا بنگاه‌دارهای مسکن را بخوریم، این سوخت دربدن ما باقی می‌ماند
07:19
over and over, so we're in a constant state of alarm,
127
424096
2488
و باقی می‌ماند، بنابراین ما دریک حالت هشدار ماندگار به سر می‌بریم،
07:22
a constant state. And here's another thing that happened.
128
426584
1733
در یک حالت دایمی. و این اتفاق دیگری بود که افتاد.
07:24
About 150,000 years ago, when language came online,
129
428317
3105
حدود ۱۵۰٫۰۰۰ سال پیش، وقتی زبان پدیدار شد،
07:27
we started to put words to this constant emergency,
130
431422
2425
ما شروع کردیم که واژه‌ها را به این اضطرار ماندگار پیوند بزنیم،
07:29
so it wasn't just, "Oh my God, there's a saber-toothed tiger,"
131
433847
2656
یعنی فقط این نبود که: «وای خدای من، یه پلنگ با دندانهای تیز اونجاست،»
07:32
which could be, it was suddenly, "Oh my God, I didn't send the email. Oh my God, my thighs are too fat.
132
436503
4041
که خب منطقی بود، بلکه ناگهان تبدیل شد به :«وای خدا، ایمیلم را نفرستادم. خدایا، من چقدر چاقم.
07:36
Oh my God, everybody can see I'm stupid. I didn't get invited to the Christmas party!"
133
440544
4005
وای خدای من، همه شستشون خبردار شد که من یک احمقم. من را به مهمانی کریسمس دعوت نکردند!»
07:40
So you've got this nagging loop tape that goes
134
444549
2486
بنابراین ما این نوار باطل غرزدن را هِی تکرار می‌کنیم
07:42
over and over again that drives you insane, so,
135
447035
2536
دوباره و دوباره و این ما را به مرز جنون می‌کشاند، بنابراین،
07:45
you see what the problem is? What once made you safe
136
449571
2977
می‌بینید که مشکل کجاست؟ چیزی که زمانی امنیت ما را تضمین می‌کرد
07:48
now drives you insane.
137
452548
1806
حالا دارد دیوانه‌مان می‌کند.
07:50
I'm sorry to be the bearer of bad news, but somebody has to be.
138
454354
3154
من متاسفم که حامل این پیام ناگوار هستم، اما یکی باید این را به زبان بیاره.
07:53
Your pets are happier than you are. (Laughter)
139
457508
5864
حیوانات خونگی شما خوشحال‌تر از شما هستند. (خنده)
07:59
(Applause)
140
463372
2896
(تشویق)
08:02
So kitty cat, meow, happy happy happy, human beings, screwed. (Laughter)
141
466268
5155
پس، گربه‌های نازنازی، شاد و مشغول بازی، بشریت، خیطی بالا آورده. (خنده)
08:07
Completely and utterly -- so, screwed.
142
471423
2275
مطلقا و کاملا - درست و حسابی به فنا رفته.
08:09
But my point is, if we don't talk about this stuff,
143
473698
2459
اما نکته‌ای که می‌خوام بگم اینه که، اگر درباره‌ی این چیزها حرف نزنیم،
08:12
and we don't learn how to deal with our lives, it's not going
144
476157
2338
و اگر یاد نگیریم چطور باید از پس زندگی‌مان بر بیایم، دیگر قرارنیست تنها
08:14
to be one in four. It's going to be four in four
145
478495
2474
یکی از چهارتا باشه. تبدیل می‌شه به چهار تا از هر چهار تا
08:16
who are really, really going to get ill in the upstairs department.
146
480969
3263
کسانی که، واقعا، واقعا بالاخانه‌‌هاشون در به داغون‌ست.
08:20
And while we're at it, can we please stop the stigma?
147
484232
2527
و می‌شه حالا که میخایم، این لکه‌ی ننگ را پاک کنیم؟
08:22
Thank you. (Applause)
148
486759
6677
سپاسگزارم. (تشویق)
08:29
(Applause) Thank you.
149
493436
10745
(تشویق) سپاسگزارم.
ABOUT THE SPEAKER
Ruby Wax - Comedian and Mental Health ActivistRuby Wax is a loud, funny woman -- who spent much of her comedy career battling depression in silence. Now her work blends mental health advocacy and laughs.
Why you should listen
Winston Churchill called it "the Black Dog" -- a depression that settled over him and drained the flavor from life. Ruby Wax knows the Black Dog well; throughout the '80s and '90s, during a flourishing career as a brash comedian and interviewer in the UK, it trotted at her heels, even while she was interviewing the Duchess of York and sorting through Imelda Marcos' shoes.
After taking a timeout to learn how to manage the condition, Wax produced a stand-up comedy show called "Losing It" that directly addresses her mental health experiences, hilariously but powerfully. And she's started up a new social network called the Black Dog Tribe, which offers a community and support to people with depression. Meanwhile, she's working on her Master's in cognitive therapy.
Also, this year, Ruby was honored as an Officer of the Order of the British Empire (OBE) for her mental health work.
As she says: "I've always said to myself, if you've got a disability, use it." Read our Q&A with Ruby Wax >>
Ruby is also a visiting professor at The University of Surrey.
Ruby Wax | Speaker | TED.com