TEDWomen 2016
Thordis Elva and Tom Stranger: Our story of rape and reconciliation
توردیس الوا، تام استرنجر: داستان ما از تجاوز و مصالحه
Filmed:
Readability: 4.4
5,570,439 views
در سال ۱۹۹۶، توردیس الوا عشق نوجوانانه‌ای را با تام استرنجر، یک دانش‌آموز مهمان از استرالیا، تجربه می‌کرد. پس از یک مراسم رقص در مدرسه، تام به توردیس تجاوز کرد و پس از آن سالهای زیادی را دور از هم سپری کردند. در این سخنرانی فوق‌العاده، الوا و استرنجر ما را به سفر چندین سالهای از شرم و سکوت می‌برند، و از ما می‌خواهند درباره موضوع جهانی و همه‌گیر خشونت جنسی با یک روش تازه و صادق حرف بزنیم. برای گفتگو با سخنرانان لینک را ببینید:
go.ted.com/thordisandtom
Double-click the English transcript below to play the video.
00:12
[This talk contains graphic language
and descriptions of sexual violence
and descriptions of sexual violence
0
23
3441
(این سخنرانی حاوی شرح ناخوشایند
و شفافی از خشونت جنسی است.
و شفافی از خشونت جنسی است.
در دیدن آن احتیاط را رعایت کنید.)
00:15
Viewer discretion is advised]
1
3488
1381
00:16
Tom Stranger: In 1996,
when I was 18 years old,
when I was 18 years old,
2
4893
2956
تام استرنجر: در سال ۱۹۹۶
هنگامی که من ۱۸ ساله بودم،
هنگامی که من ۱۸ ساله بودم،
00:19
I had the golden opportunity to go
on an international exchange program.
on an international exchange program.
3
7873
3607
فرصت طلایی ورود به یک برنامه
بین‌المللی تبادل دانش‌آموزی را داشتم.
بین‌المللی تبادل دانش‌آموزی را داشتم.
00:24
Ironically I'm an Australian
who prefers proper icy cold weather,
who prefers proper icy cold weather,
4
12071
3721
دست بر قضا من استرالیایی‌ای هستم
که آب و هوای بسیار سرد را ترجیح می‌دهم.
که آب و هوای بسیار سرد را ترجیح می‌دهم.
00:27
so I was both excited and tearful
when I got on a plane to Iceland,
when I got on a plane to Iceland,
5
15816
4859
بنابراین زمانی که سوار هواپیما شدم،
هم هیجان‌زده بودم
هم هیجان‌زده بودم
00:32
after just having farewelled
my parents and brothers goodbye.
my parents and brothers goodbye.
6
20699
3223
و هم بعد از خداحافظی با پدر
و مادر و برادرهایم اشک‌ریزان.
و مادر و برادرهایم اشک‌ریزان.
00:36
I was welcomed into the home
of a beautiful Icelandic family
of a beautiful Icelandic family
7
24853
3055
در خانه یک خانواده دلپذیر ایسلندی
به من خوش‌آمد گفته شد،
به من خوش‌آمد گفته شد،
00:39
who took me hiking,
8
27932
1401
مرا به طبیعت‌نوردی بردند،
00:41
and helped me get a grasp
of the melodic Icelandic language.
of the melodic Icelandic language.
9
29357
3091
و به من کمک کردند تا کمی
با زبان آهنگین ایسلندی آشنا شوم.
با زبان آهنگین ایسلندی آشنا شوم.
00:45
I struggled a bit with the initial
period of homesickness.
period of homesickness.
10
33213
2988
در ابتدا کمی دچار دلتنگی برای خانه بودم.
00:48
I snowboarded after school,
11
36225
1998
بعد از مدرسه اسنوبرد بازی می‌کردم
00:50
and I slept a lot.
12
38247
1363
و خیلی زیاد می‌خوابیدم.
00:52
Two hours of chemistry class in a language
that you don't yet fully understand
that you don't yet fully understand
13
40480
3938
دو ساعت کلاس شیمی با زبانی
که کاملاً به آن تسلط ندارید
که کاملاً به آن تسلط ندارید
00:56
can be a pretty good sedative.
14
44442
1782
می‌تواند بسیار خواب‌آور باشد.
00:58
(Laughter)
15
46248
1150
(خنده حضار)
01:00
My teacher recommended
I try out for the school play,
I try out for the school play,
16
48636
2524
معلمم به من پیشنهاد کرد
تئاتر مدرسه را
تئاتر مدرسه را
01:03
just to get me a bit more socially active.
17
51184
2330
امتحان کنم تا کمی بیشتر در اجتماع باشم.
01:06
It turns out I didn't end up
being part of the play,
being part of the play,
18
54094
2501
در آخر من عضو برنامه تئاتر نشدم
01:08
but through it I met Thordis.
19
56619
1907
ولی طی آن توردیس را ملاقات کردم.
01:11
We shared a lovely teenage romance,
20
59451
2063
با هم یک عاشقانه نوجوانانه
دوست‌داشتنی را تجربه کردیم
دوست‌داشتنی را تجربه کردیم
01:13
and we'd meet at lunchtimes
to just hold hands
to just hold hands
21
61538
2494
زمان ناهار همدیگر را می‌دیدیم
تا فقط دست هم را
تا فقط دست هم را
01:16
and walk around old downtown Reykjavík.
22
64056
2146
نگه داریم و در شهر قدیمی
رایکیویک قدم بزنیم.
رایکیویک قدم بزنیم.
01:18
I met her welcoming family,
and she met my friends.
and she met my friends.
23
66655
3262
من خانواده مهمان‌نوازش را ملاقات کردم
و او دوستان مرا دید.
و او دوستان مرا دید.
01:22
We'd been in a budding relationship
for a bit over a month
for a bit over a month
24
70675
2774
زمانی که جشن کریسمس مدرسه شروع شد،
کمی بیش از یک ماه بود
کمی بیش از یک ماه بود
01:25
when our school's Christmas Ball was held.
25
73473
2247
که در یک رابطه در حال شکوفا شدن بودیم.
01:30
Thordis Elva: I was 16
and in love for the first time.
and in love for the first time.
26
78052
3284
توردیس الوا: وقتی برای اولین بارعاشق
شدم، شانزده سالم بود.
شدم، شانزده سالم بود.
01:33
Going together to the Christmas dance
27
81797
1797
رفتن به یک رقص کریسمس،
01:35
was a public confirmation
of our relationship,
of our relationship,
28
83618
2797
یک تأیید آشکار برای رابطه‌مان بود،
01:38
and I felt like the luckiest
girl in the world.
girl in the world.
29
86439
2967
و من احساس می‌کردم،
خوشبخت‌ترین دختر جهانم.
خوشبخت‌ترین دختر جهانم.
01:41
No longer a child, but a young woman.
30
89430
2577
با احساس دیگر بچه نبودن،
و یک زن جوان بودن،
و یک زن جوان بودن،
01:44
High on my newfound maturity,
31
92730
1913
سرمست از احساس بلوغ تازه یافته‌ام،
01:46
I felt it was only natural to try drinking
rum for the first time that night, too.
rum for the first time that night, too.
32
94667
4360
احساس کردم کاملاً طبیعی است که در آن شب،
برای اولین بار رام بنوشم.
برای اولین بار رام بنوشم.
01:51
That was a bad idea.
33
99496
2062
ایده بدی بود.
01:53
I became very ill,
34
101582
1488
حالم بد شد،
01:55
drifting in and out of consciousness
35
103094
1820
در بینابین حملات متلاطم تهوع
01:56
in between spasms of convulsive vomiting.
36
104938
3125
بین حالت هوشیاری و مستی در نوسان بودم.
02:00
The security guards wanted
to call me an ambulance,
to call me an ambulance,
37
108087
2964
نگهبان می‌خواست برای من
یک آمبولانس خبر کند،
یک آمبولانس خبر کند،
02:03
but Tom acted as my knight
in shining armor,
in shining armor,
38
111075
2989
ولی تام مانند شوالیه من
در زره درخشان وارد عمل شد،
در زره درخشان وارد عمل شد،
02:06
and told them he'd take me home.
39
114088
2035
و به آنها گفت که مرا به خانه می‌برد.
02:08
It was like a fairy tale,
40
116782
1701
مثل یک داستان پریان بود.
02:10
his strong arms around me,
41
118507
1776
بازوان قدرتمندش مرا دربرگرفته‌بود
02:12
laying me in the safety of my bed.
42
120307
2291
و مرا در امنیت تخت خوابم می‌گذاشت.
02:15
But the gratitude that I felt
towards him soon turned to horror
towards him soon turned to horror
43
123602
4527
اما سپاسگزاری که در موردش احساس می‌کردم،
خیلی زود هنگامی که اقدام به درآوردن
خیلی زود هنگامی که اقدام به درآوردن
02:20
as he proceeded to take off my clothes
and get on top of me.
and get on top of me.
44
128153
4458
لباس‌هایم کرد و روی من قرار گرفت،
جایش را به وحشت داد.
جایش را به وحشت داد.
02:25
My head had cleared up,
45
133457
1336
ذهنم هوشیار شده بود،
02:26
but my body was still
too weak to fight back,
too weak to fight back,
46
134817
3127
ولی بدنم هنوز بیش از آن ضعیف بود
که مبارزه کند،
که مبارزه کند،
02:29
and the pain was blinding.
47
137968
2334
و درد خارج از تصور بود.
02:32
I thought I'd be severed in two.
48
140765
2083
احساس می‌کردم که به دو نیمه شکافته می‌شوم.
02:35
In order to stay sane,
49
143804
1575
برای دیوانه نشدن،
02:37
I silently counted the seconds
on my alarm clock.
on my alarm clock.
50
145403
3274
در سکوت ثانیه‌های ساعت
روی میز را می‌شمردم.
روی میز را می‌شمردم.
02:41
And ever since that night,
51
149622
1735
از آن شب تا به حال،
02:43
I've known that there are 7,200
seconds in two hours.
seconds in two hours.
52
151381
5774
می‌دانم که دو ساعت ۷٫۲۰۰ ثانیه است.
02:51
Despite limping for days
and crying for weeks,
and crying for weeks,
53
159140
3238
با وجود لنگیدن برای روزها
و گریه کردن برای هفته‌ها،
و گریه کردن برای هفته‌ها،
02:54
this incident didn't fit my ideas
about rape like I'd seen on TV.
about rape like I'd seen on TV.
54
162402
4406
این اتفاق در تصور من با آنچه در مورد تجاوز
در تلویزیون دیده بودم، جور در نمی‌آمد.
در تلویزیون دیده بودم، جور در نمی‌آمد.
02:59
Tom wasn't an armed lunatic;
55
167361
2021
تام یک دیوانه مسلح نبود،
03:01
he was my boyfriend.
56
169406
1763
دوست پسرم بود.
03:03
And it didn't happen in a seedy alleyway,
57
171193
2609
و این در یک کوچه بدنام اتفاق نیفتاده‌بود،
03:05
it happened in my own bed.
58
173826
2061
در تخت‌خواب خودم رخ داده بود.
03:08
By the time I could identify
what had happened to me as rape,
what had happened to me as rape,
59
176733
3619
تا زمانی که توانستم چیزی که اتفاق
افتاده بود را به عنوان تجاوز بشناسم،
افتاده بود را به عنوان تجاوز بشناسم،
03:12
he had completed his exchange program
60
180376
1991
او برنامه تبادل دانش‌آموزی‌اش را تمام کرده
03:14
and left for Australia.
61
182391
1555
و به استرالیا بازگشته بود.
03:16
So I told myself it was pointless
to address what had happened.
to address what had happened.
62
184532
3643
برای همین به خودم گفتم
پرداختن به این اتفاق بی‌نتیجه است.
پرداختن به این اتفاق بی‌نتیجه است.
03:20
And besides,
63
188199
1185
و همینطور اینکه،
03:21
it had to have been my fault, somehow.
64
189408
2595
حتماً به نوعی تقصیر خودم بوده.
03:24
I was raised in a world
where girls are taught
where girls are taught
65
192685
2305
من در جهانی بزرگ شده بودم
که به دختران می‌گفتند
که به دختران می‌گفتند
03:27
that they get raped for a reason.
66
195014
2162
برای دلیلی به آنها تجاوز شده است.
03:29
Their skirt was too short,
67
197784
2565
دامنشان زیادی کوتاه بوده،
03:32
their smile was too wide,
68
200373
2494
لبخندشان زیادی بزرگ بوده،
03:34
their breath smelled of alcohol.
69
202891
2418
نفسشان بوی الکل می‌داده.
03:38
And I was guilty of all of those things,
70
206017
2766
و من مرتکب هر سه آنها شده بودم،
03:40
so the shame had to be mine.
71
208807
2050
بنابراین باید شرمنده می‌بودم.
03:43
It took me years to realize
72
211675
1424
سالها طول کشید تا بفهمم
03:45
that only one thing could have stopped me
from being raped that night,
from being raped that night,
73
213123
3911
که تنها یک چیز می‌توانست مرا از مورد تجاوز
قرار گرفتن در آن شب نجات دهد،
قرار گرفتن در آن شب نجات دهد،
03:49
and it wasn't my skirt,
74
217058
2142
و آن دامنم نبود،
03:51
it wasn't my smile,
75
219224
1950
لبخندم نبود،
03:53
it wasn't my childish trust.
76
221198
2196
اعتماد کودکانه‌ام نبود.
03:55
The only thing that could've stopped me
from being raped that night
from being raped that night
77
223832
3734
تنها چیزی که می‌توانست مرا از مورد تجاوز
قرار گرفتن در آن شب نجات دهد،
قرار گرفتن در آن شب نجات دهد،
03:59
is the man who raped me --
78
227590
2050
مردی بود که به من تجاوز کرده بود،
04:01
had he stopped himself.
79
229664
2013
اگر او خودش را متوقف می‌کرد.
04:04
TS: I have vague memories of the next day:
80
232729
2111
ت س: از روز بعد خاطرات گنگی دارم.
04:07
the after effects of drinking,
81
235716
2314
عوارض بعد از مستی،
04:10
a certain hollowness
that I tried to stifle.
that I tried to stifle.
82
238054
2789
و احساس پوچی که تلاش می‌کردم
دفعش کنم.
دفعش کنم.
04:13
Nothing more.
83
241631
1214
نه هیچ چیز دیگری.
04:15
But I didn't show up at Thordis's door.
84
243745
2291
ولی به سراغ توردیس نرفتم.
04:19
It is important to now state
85
247409
1806
خیلی مهم است که الان بگویم
04:21
that I didn't see my deed for what it was.
86
249239
2500
که واقعیت کارم را درک نمی‌کردم.
04:24
The word "rape" didn't echo
around my mind as it should've,
around my mind as it should've,
87
252658
3048
کلمه تجاوز به ذهنم خطور نکرده بود
در حالی که باید اینطور می‌بود،
در حالی که باید اینطور می‌بود،
04:28
and I wasn't crucifying myself
with memories of the night before.
with memories of the night before.
88
256639
3295
و خودم را با خاطرات شب قبل شکنجه نمی‌کردم.
04:33
It wasn't so much a conscious refusal,
89
261524
2374
چیزی شبیه انکار آگاهانه نبود،
04:35
it was more like any acknowledgment
of reality was forbidden.
of reality was forbidden.
90
263922
3359
بیشتر این بود که هر نوع پذیرش واقعیت
در ذهنم ممنوع بود.
در ذهنم ممنوع بود.
04:40
My definition of my actions completely
refuted any recognition
refuted any recognition
91
268365
4114
تعریفی که از رفتارم داشتم
هر نوع پذیرش در مورد کابوس
هر نوع پذیرش در مورد کابوس
04:44
of the immense trauma I caused Thordis.
92
272503
2277
عظیمی که برای توردیس
درست کرده بودم را رد می‌کرد.
درست کرده بودم را رد می‌کرد.
اگر بخواهیم صادق باشیم،
04:48
To be honest,
93
276454
1403
04:49
I repudiated the entire act
in the days afterwards
in the days afterwards
94
277881
4094
تمام اتفاق را در روزهای پس از آن
و زمانی که مرتکبشان شده بودم را
رد می‌کردم.
رد می‌کردم.
04:54
and when I was committing it.
95
282758
1520
04:57
I disavowed the truth by convincing
myself it was sex and not rape.
myself it was sex and not rape.
96
285443
4509
هر نوع پذیرشی را با تصور اینکه
این سکس بوده و نه تجاوز، رد می‌کردم.
این سکس بوده و نه تجاوز، رد می‌کردم.
05:02
And this is a lie I've felt
spine-bending guilt for.
spine-bending guilt for.
97
290788
3866
و این دروغی است که برایش
گناه کمرشکنی را احساس میکنم.
گناه کمرشکنی را احساس میکنم.
05:08
I broke up with Thordis
a couple of days later,
a couple of days later,
98
296174
2247
چند روز بعد با توردیس به هم زدم،
05:10
and then saw her a number of times
99
298445
1644
و چند بار دیگر در طی یک سال
05:12
during the remainder
of my year in Iceland,
of my year in Iceland,
100
300113
2058
اقامتم در ایسلند دیدمش،
05:14
feeling a sharp stab
of heavyheartedness each time.
of heavyheartedness each time.
101
302195
2893
و هر بار یک ضربه قوی اندوه و تلخی را
در خودم احساس می‌کردم.
در خودم احساس می‌کردم.
05:18
Deep down, I knew I'd done
something immeasurably wrong.
something immeasurably wrong.
102
306314
3962
در اعماق وجودم می‌دانستم
که کاری بی‌اندازه اشتباه انجام داده‌ام.
که کاری بی‌اندازه اشتباه انجام داده‌ام.
05:23
But without planning it,
I sunk the memories deep,
I sunk the memories deep,
103
311326
3023
ولی به طور ناخواسته آن خاطرات را
در اعماق وجودم غرق کردم
در اعماق وجودم غرق کردم
05:26
and then I tied a rock to them.
104
314373
1781
و سنگی به آنها بستم.
05:30
What followed is a nine-year period
105
318215
1746
چیزی که طی نه سال بعد تجربه کردم را
05:31
that can best be titled
as "Denial and Running."
as "Denial and Running."
106
319985
3138
در بهترین حالت می‌توان انکار و فرار نامید.
05:36
When I got a chance to identify
the real torment that I caused,
the real torment that I caused,
107
324010
4479
هنگامی که فرصتی یافتم تا عذابی
که خلق کرده بودم را به رسمیت بشناسم،
که خلق کرده بودم را به رسمیت بشناسم،
05:40
I didn't stand still long enough to do so.
108
328513
2243
به اندازه کافی توقف
نکردم که آنرا انجام دهم.
نکردم که آنرا انجام دهم.
05:44
Whether it be via distraction,
109
332102
2057
چه به دلیل حواس پرتی،
05:46
substance use,
110
334183
1476
سوء استفاده،
05:47
thrill-seeking
111
335683
1618
خطر جویی
05:49
or the scrupulous policing
of my inner speak,
of my inner speak,
112
337325
3349
و یا کنترل وسواسی ندای درونم،
05:52
I refused to be static and silent.
113
340698
2269
با ساکن و ساکت بودن مقابله کردم.
05:56
And with this noise,
114
344927
1460
و با این ندا،
05:58
I also drew heavily
upon other parts of my life
upon other parts of my life
115
346411
2969
به بخش‌های دیگر زندگی‌ام چنگ می‌زدم
06:01
to construct a picture of who I was.
116
349404
2171
تا تصویری از چیزی که بودم را خلق کنم.
06:04
I was a surfer,
117
352636
1230
من یک موج‌سوار،
06:05
a social science student,
118
353890
1717
دانشجوی علوم اجتماعی،
06:07
a friend to good people,
119
355631
2086
دوست آدم‌های خوب،
06:09
a loved brother and son,
120
357741
2258
برادر و فرزندی عزیز،
06:12
an outdoor recreation guide,
121
360023
1552
راهنمای فعالیت‌های تفریحی،
06:13
and eventually, a youth worker.
122
361599
1563
و در نهایت یک کارگر جوان بودم.
06:16
I gripped tight to the simple notion
that I wasn't a bad person.
that I wasn't a bad person.
123
364119
4002
سرسختانه به این نکته ساده چنگ می‌زدم
که من آدم بدی نیستم.
که من آدم بدی نیستم.
06:21
I didn't think I had this in my bones.
124
369460
2080
فکر نمی‌کردم بدی در وجودم باشد.
06:24
I thought I was made up of something else.
125
372129
2070
فکر می‌کردم خمیرمایه‌ام چیز دیگری است.
06:26
In my nurtured upbringing,
126
374608
1560
در تربیت و پرورش من،
06:28
my loving extended family and role models,
127
376192
2346
در خانواده بزرگ و دوست‌داشتنی و الگوهایم،
06:31
people close to me were warm and genuine
128
379586
1935
آدم‌های نزدیک به من در نوع احترامشان
06:33
in their respect shown towards women.
129
381545
1895
نسبت به زنان گرم و صادق بودند.
06:36
It took me a long time to stare down
this dark corner of myself,
this dark corner of myself,
130
384717
4826
زمان زیادی طول کشید که به این
نقطه تاریک وجود خودم نگاه کنم
نقطه تاریک وجود خودم نگاه کنم
06:41
and to ask it questions.
131
389567
1634
و از آن سوال کنم.
06:46
TE: Nine years after the Christmas dance,
132
394231
1975
ت ا: نه سال پس از رقص کریسمس،
06:48
I was 25 years old,
133
396230
1481
من ۲۵ ساله بودم،
06:49
and headed straight
for a nervous breakdown.
for a nervous breakdown.
134
397735
2567
و در مسیر فروپاشی عصبی قرار داشتم.
06:53
My self-worth was buried
under a soul-crushing load of silence
under a soul-crushing load of silence
135
401098
3624
احساس خود-ارزشی‌ام زیربار خردکننده سکوتی
06:56
that isolated me from everyone
that I cared about,
that I cared about,
136
404746
3292
که مرا از هر فرد دیگری که دوست می‌داشتم
جدا کرده بود، دفن شده بود
جدا کرده بود، دفن شده بود
07:00
and I was consumed
with misplaced hatred and anger
with misplaced hatred and anger
137
408062
2905
و در احساس خشم و نفرت نابه‌جا
07:02
that I took out on myself.
138
410991
1764
نسبت به خودم غرق شده بودم.
07:05
One day, I stormed out
of the door in tears
of the door in tears
139
413635
2610
روزی، پس از یک دعوا اشک‌ریزان
07:08
after a fight with a loved one,
140
416269
1943
دوستی را ترک کردم،
07:10
and I wandered into a café,
141
418236
1699
و وارد یک کافه شدم
07:11
where I asked the waitress for a pen.
142
419959
2082
و از پیشخدمت خواستم یک قلم به من بدهد.
07:14
I always had a notebook with me,
143
422648
1846
همیشه یک دفتر یادداشت با خودم داشتم،
07:16
claiming that it was to jot down ideas
in moments of inspiration,
in moments of inspiration,
144
424518
3733
با این ادعا که ایده‌ها را
در لحظه یافتن ثبت کنم
در لحظه یافتن ثبت کنم
07:20
but the truth was that I needed
to be constantly fidgeting,
to be constantly fidgeting,
145
428275
4230
ولی در واقعیت نیاز داشتم
که همواره در تکاپو باشم
که همواره در تکاپو باشم
07:24
because in moments of stillness,
146
432529
1887
زیرا در لحظات سکوت
07:26
I found myself counting seconds again.
147
434440
2645
خودم را باز در حال
شمردن ثانیه‌ها می‌یافتم.
شمردن ثانیه‌ها می‌یافتم.
07:30
But that day, I watched in wonder
as the words streamed out of my pen,
as the words streamed out of my pen,
148
438071
5009
اما در آن روز، با شگفتی دیدم
که کلمات از قلمم جاری می‌شوند
که کلمات از قلمم جاری می‌شوند
07:35
forming the most pivotal letter
I've ever written,
I've ever written,
149
443104
3061
و مهمترین نامه‌ای را
که تا آن زمان نوشته بودم،
که تا آن زمان نوشته بودم،
07:38
addressed to Tom.
150
446189
1534
خطاب به تام شکل می‌دهند.
07:40
Along with an account of the violence
that he subjected me to,
that he subjected me to,
151
448295
3540
همراه با روایتی از خشونتی
که نسبت به من روا داشته بود،
که نسبت به من روا داشته بود،
07:43
the words, "I want to find forgiveness"
152
451859
3183
دیدم که کلمات "میخواهم بخشش را پیدا کنم."
07:47
stared back at me,
153
455066
1484
به من چشم دوخته‌اند،
07:48
surprising nobody more than myself.
154
456574
2415
و هیچ‌کس را بیش از من شگفت‌زده نکرده‌اند.
07:51
But deep down I realized that this
was my way out of my suffering,
was my way out of my suffering,
155
459580
4686
اما در اعماق خودم می‌دانستم که این راه
من برای خروج از رنجی بود که تحمل می‌کردم،
من برای خروج از رنجی بود که تحمل می‌کردم،
07:56
because regardless of whether or not
he deserved my forgiveness,
he deserved my forgiveness,
156
464290
4037
زیرا فارغ از اینکه او مستحق
بخشش من بود یا نه،
بخشش من بود یا نه،
08:00
I deserved peace.
157
468351
2486
من مستحق آرامش بودم.
08:03
My era of shame was over.
158
471347
3000
دوران شرمندگی من تمام شده بود.
08:08
Before sending the letter,
159
476172
1499
پیش از فرستادن نامه،
08:09
I prepared myself for all kinds
of negative responses,
of negative responses,
160
477695
2747
خودم را برای هر نوع پاسخ منفی آماده کردم
08:12
or what I found likeliest:
no response whatsoever.
no response whatsoever.
161
480466
3747
و حتی برای محتمل‌ترین حالت:
بدون هیچ پاسخی.
بدون هیچ پاسخی.
08:17
The only outcome
that I didn't prepare myself for
that I didn't prepare myself for
162
485216
2747
تنها چیزی که خودم را
برایش آماده نکرده بودم،
برایش آماده نکرده بودم،
08:19
was the one that I then got --
163
487987
2229
چیزی بود که دریافت کردم ...
08:22
a typed confession from Tom,
full of disarming regret.
full of disarming regret.
164
490240
4911
یک اعتراف تایپ‌شده از تام،
سرشار از پشیمانی مسحورکننده.
سرشار از پشیمانی مسحورکننده.
08:27
As it turns out, he, too,
had been imprisoned by silence.
had been imprisoned by silence.
165
495618
4087
و در ادامه مشخص شد که او هم
در سکوت خودش زندانی شده بود.
در سکوت خودش زندانی شده بود.
08:32
And this marked the start
of an eight-year-long correspondence
of an eight-year-long correspondence
166
500354
4050
این آغاز یک دوره هشت‌ساله نامه‌نگاری بود
08:36
that God knows was never easy,
167
504428
2424
که خداوند شاهد است که هرگز ساده نبود،
08:38
but always honest.
168
506876
2168
ولی همیشه صادقانه بود.
08:41
I relieved myself of the burdens
that I'd wrongfully shouldered,
that I'd wrongfully shouldered,
169
509717
3587
من خودم را از بارهایی که بی‌گناهانه
به دوش می‌کشیدم رها کردم
به دوش می‌کشیدم رها کردم
08:45
and he, in turn, wholeheartedly
owned up to what he'd done.
owned up to what he'd done.
170
513328
3408
و او در مقابل صادقانه مسئولیت آنچه
انجام داده بود را پذیرفت.
انجام داده بود را پذیرفت.
08:49
Our written exchanges became a platform
171
517415
2272
نامه‌نگاری‌های ما زمینه‌ای برای
08:51
to dissect the consequences of that night,
172
519711
2717
بازگویی پیامدهای آن شب شد،
08:54
and they were everything
from gut-wrenching
from gut-wrenching
173
522452
2195
و شامل همه چیز بود، از خردکنندگی
08:56
to healing beyond words.
174
524671
2554
تا ترمیم و درمان فرای کلمات.
08:59
And yet, it didn't bring about
closure for me.
closure for me.
175
527613
3936
و این هنوز برای من رضایت و آرامش نداشت.
09:04
Perhaps because the email format
didn't feel personal enough,
didn't feel personal enough,
176
532358
3482
شاید به این دلیل که ایمیل به اندازه کافی
شخصی به نظر نمی‌آمد،
شخصی به نظر نمی‌آمد،
09:07
perhaps because it's easy to be brave
177
535864
1911
شاید به این دلیل که شجاع بودن
09:09
when you're hiding behind a computer
screen on the other side of the planet.
screen on the other side of the planet.
178
537799
4108
پشت کامپیوتر و در سوی دیگر سیاره آسان بود.
09:13
But we'd begun a dialogue
179
541931
1786
ولی ما گفتگویی را شروع کرده بودیم
09:15
that I felt was necessary
to explore to its fullest.
to explore to its fullest.
180
543741
3766
که من احساس می‌کردم ضروری است
آن را به کمال ادامه دهیم.
آن را به کمال ادامه دهیم.
09:20
So, after eight years of writing,
181
548072
2065
بنابراین، پس از هشت‌سال نامه‌نگاری
09:22
and nearly 16 years after that dire night,
182
550161
3706
وتقریباً شانزده سال پس از آن شب شوم،
09:25
I mustered the courage
to propose a wild idea:
to propose a wild idea:
183
553891
3831
شجاعت آن را یافتم که ایده
جسورانه‌ای را پیشنهاد کنم:
جسورانه‌ای را پیشنهاد کنم:
09:29
that we'd meet up in person
184
557746
1660
اینکه شخصا همدیگر را دیدار کنیم
09:31
and face our past once and for all.
185
559430
2831
و یکبار برای همیشه با گذشته روبه‌رو شویم.
09:37
TS: Iceland and Australia
are geographically like this.
are geographically like this.
186
565171
3193
ت س: ایسلند و استرالیا
از نظر جغرافیایی شبیه این هستند.
از نظر جغرافیایی شبیه این هستند.
09:41
In the middle of the two is South Africa.
187
569250
2247
در میانه راه آفریقای جنوبی قرار دارد.
09:44
We decided upon the city of Cape Town,
188
572046
2905
روی شهر کیپ تاون به توافق رسیدیم
09:46
and there we met for one week.
189
574975
2044
و به مدت یک هفته هم را ملاقات کردیم.
09:50
The city itself proved to be
a stunningly powerful environment
a stunningly powerful environment
190
578426
3470
کیپ تاون ثابت کرد که یک محیط
به طور حیرت انگیزی قدرتمند
به طور حیرت انگیزی قدرتمند
09:53
to focus on reconciliation
and forgiveness.
and forgiveness.
191
581920
2884
برای تمرکز بر آشتی و بخشایش است.
09:57
Nowhere else has healing
and rapprochement been tested
and rapprochement been tested
192
585847
2639
در هیچ جای دیگری ترمیم و آشتی
10:00
like it has in South Africa.
193
588510
1634
مانند آفریقای جنوبی آزموده نشده است.
10:03
As a nation, South Africa sought
to sit within the truth of its past,
to sit within the truth of its past,
194
591036
3867
آفریقای جنوبی به عنوان یک ملت پذیرفته
که با واقعیت گذشته اش روبه‌رو شود
که با واقعیت گذشته اش روبه‌رو شود
10:06
and to listen to the details
of its history.
of its history.
195
594927
2403
و به جزئیات تاریخش گوش کند.
10:10
Knowing this only magnified the effect
that Cape Town had on us.
that Cape Town had on us.
196
598819
3749
فهمیدن این مساله منجر به تقویت تاثیر
کیپ تاون بر ما شد.
کیپ تاون بر ما شد.
10:16
Over the course of this week,
197
604006
1462
طی این یک هفته،
10:17
we literally spoke
our life stories to each other,
our life stories to each other,
198
605492
2890
ما درباره داستان زندگی‌مان
با هم صحبت کردیم،
با هم صحبت کردیم،
10:20
from start to finish.
199
608406
1590
از آغاز تا پایان.
10:23
And this was about analyzing
our own history.
our own history.
200
611305
2500
این درباره بررسی سرگذشتمان بود.
10:27
We followed a strict policy
of being honest,
of being honest,
201
615568
2833
به یک سیاست مطلق صداقت پایبند بودیم،
10:30
and this also came
with a certain exposure,
with a certain exposure,
202
618425
2925
که همراه با نوعی آشکاری، وضوح
10:33
an open-chested vulnerability.
203
621374
1906
و آسیب‌پذیریی گشوده بود.
10:36
There were gutting confessions,
204
624312
2127
اعترافات خردکننده‌ای داشتیم،
10:38
and moments where we just
absolutely couldn't fathom
absolutely couldn't fathom
205
626463
2824
و لحظاتی که هرگز نمی‌توانستیم تصور کنیم
10:41
the other person's experience.
206
629311
1808
طرف دیگر تجربه‌اش کرده است.
10:44
The seismic effects of sexual violence
were spoken aloud and felt,
were spoken aloud and felt,
207
632258
4894
از عواقب خردکننده خشونت جنسی
به روشنی سخن گفتیم و آن را
به روشنی سخن گفتیم و آن را
10:49
face to face.
208
637176
1330
رودر‌رو لمس و تجربه کردیم.
10:51
At other times, though,
209
639979
1503
در زمان‌های دیگر، البته،
10:53
we found a soaring clarity,
210
641506
2634
وضوح فزاینده‌ای را پیدا کردیم،
10:57
and even some totally unexpected
but liberating laughter.
but liberating laughter.
211
645164
4400
و گاهی اوقات خنده‌هایی کاملاً غیرمنتظره
ولی رهایی بخش.
ولی رهایی بخش.
11:03
When it came down to it,
212
651250
1530
وقتی نوبت پرداختن به آن شد،
11:04
we did out best to listen
to each other intently.
to each other intently.
213
652804
3628
تمام تلاشمان را کردیم
که به یکدیگر با دقت گوش دهیم.
که به یکدیگر با دقت گوش دهیم.
11:09
And our individual realities
were aired with an unfiltered purity
were aired with an unfiltered purity
214
657404
5841
تجارب شخصی مان
با خلوصی دست‌نخورده آمیخته شد
با خلوصی دست‌نخورده آمیخته شد
11:15
that couldn't do any less
than lighten the soul.
than lighten the soul.
215
663269
2376
که نمی‌توانست جز سبکی روح
چیزی به همراه آورد.
چیزی به همراه آورد.
11:20
TE: Wanting to take revenge
is a very human emotion --
is a very human emotion --
216
668508
4045
ت ا: میل به انتقام احساس بسیار انسانی
11:24
instinctual, even.
217
672577
1638
و حتی غریزی است.
11:26
And all I wanted to do for years
218
674829
2011
تمام آنچه برای سالها می‌خواستم انجام دهم
11:28
was to hurt Tom back as deeply
as he had hurt me.
as he had hurt me.
219
676864
3969
این بود که تام را همانقدر
که مرا عذاب داده، عذاب دهم.
که مرا عذاب داده، عذاب دهم.
11:33
But had I not found a way
out of the hatred and anger,
out of the hatred and anger,
220
681658
3053
اما، اگر راهی برای خلاصی
از نفرت و خشم پیدا نمی‌کردم،
از نفرت و خشم پیدا نمی‌کردم،
11:36
I'm not sure I'd be standing here today.
221
684735
2165
مطمئن نیستم که امروز اینجا ایستاده بودم.
11:40
That isn't to say that I didn't have
my doubts along the way.
my doubts along the way.
222
688058
3927
ابن به این معنی نیست که بگویم
در طی مسیردچار شک نشدم.
در طی مسیردچار شک نشدم.
11:44
When the plane bounced
on that landing strip in Cape Town,
on that landing strip in Cape Town,
223
692689
3661
وقتی که هواپیما در کیپ تاون
روی باند فرود می‌آمد،
روی باند فرود می‌آمد،
11:48
I remember thinking,
224
696374
1603
داشتم فکر می‌کردم،
11:50
"Why did I not just get myself
a therapist and a bottle of vodka
a therapist and a bottle of vodka
225
698001
4206
"چرا برای خودم یک روانشناس
و یک بطری ودکا نگرفتم،
و یک بطری ودکا نگرفتم،
11:54
like a normal person would do?"
226
702231
2216
همون کاری که یک آدم نرمال می‌کنه؟"
11:56
(Laughter)
227
704471
2920
(خنده حضار)
11:59
At times, our search
for understanding in Cape Town
for understanding in Cape Town
228
707415
3205
گاهی اوقات، جستجویمان برای یافتن
درک متقابل در کیپ تاون
درک متقابل در کیپ تاون
12:02
felt like an impossible quest,
229
710644
2167
مانند یک تلاش غیرممکن به نظر می‌آمد،
12:04
and all I wanted to do was to give up
230
712835
2099
و فقط می‌خواستم تسلیم شوم
12:06
and go home to my loving
husband, Vidir,
husband, Vidir,
231
714958
2216
و به خانه بروم، پیش همسر عزیزم، ویدیر
12:09
and our son.
232
717198
1211
و پسرمان.
12:11
But despite our difficulties,
233
719994
2363
اما با وجود همه مشکلات،
12:14
this journey did result
in a victorious feeling
in a victorious feeling
234
722381
4628
این سفر منجر به نوعی احساس پیروزی شد
12:19
that light had triumphed over darkness,
235
727033
3133
که انگار نور بر تاریکی غلبه کرده،
12:22
that something constructive
could be built out of the ruins.
could be built out of the ruins.
236
730812
4312
انگار چیزی سازنده از ویرانه می‌تواند
باز ساخته شود.
باز ساخته شود.
12:28
I read somewhere
237
736572
1325
جایی خوانده‌ام
12:29
that you should try and be the person
that you needed when you were younger.
that you needed when you were younger.
238
737921
3861
که باید تلاش کنی و آدمی باشی
که وقتی جوانتر بودی نیاز داشتی.
که وقتی جوانتر بودی نیاز داشتی.
12:33
And back when I was a teenager,
239
741806
1584
و هنگامی که من یک نوجوان بودم،
12:35
I would have needed to know
that the shame wasn't mine,
that the shame wasn't mine,
240
743414
3848
نیاز داشتم بدانم که من
نمی‌بایست شرمنده می‌بودم،
نمی‌بایست شرمنده می‌بودم،
12:39
that there's hope after rape,
241
747286
2514
اینکه پس از تجاوز هنوز امید وجود دارد،
12:41
that you can even find happiness,
242
749824
1595
اینکه حتی می‌توانی شادی را بیابی،
12:43
like I share with my husband today.
243
751443
1890
مانند چیزی که امروز با همسرم شریکم.
12:45
Which is why I started writing feverishly
upon my return from Cape Town,
upon my return from Cape Town,
244
753861
4355
به همین دلیل وقتی از کیپ تاون برگشتم،
با شور زیاد شروع به نوشتن کردم
با شور زیاد شروع به نوشتن کردم
12:50
resulting in a book co-authored by Tom,
245
758240
2724
که حاصلش کتابی شد با همکاری تام،
12:52
that we hope can be of use
to people from both ends
to people from both ends
246
760988
3185
که امیدواریم به آدم‌هایی از هر دو دسته
12:56
of the perpetrator-survivor scale.
247
764197
2304
مرتکب-بازمانده کمک کند.
12:59
If nothing else,
248
767180
1454
اگر نه هیچ چیز دیگری،
13:00
it's a story that we would've needed
to hear when we were younger.
to hear when we were younger.
249
768658
4135
این داستانی است که نیاز داشتیم وقتی
جوانتر بودیم، بشنویم.
جوانتر بودیم، بشنویم.
13:06
Given the nature of our story,
250
774726
1821
با توجه به ماهیت داستان ما،
13:08
I know the words
that inevitably accompany it --
that inevitably accompany it --
251
776571
2776
می‌دانم چه واژه‌هایی ناگزیر
آن را همراهی می‌کند --
آن را همراهی می‌کند --
13:11
victim, rapist --
252
779933
2556
قربانی، متجاوز --
13:14
and labels are a way to organize concepts,
253
782513
2255
و این برچسب‌ها روشی
برای سازمان‌دهی این مفاهیم هستند،
برای سازمان‌دهی این مفاهیم هستند،
13:16
but they can also be dehumanizing
in their connotations.
in their connotations.
254
784792
4382
اما در عین حال می‌توانند خودشان
در مفهوم تهی از انسانیت باشند.
در مفهوم تهی از انسانیت باشند.
13:21
Once someone's been deemed a victim,
255
789838
2100
زمانی که یک نفر به عنوان قربانی
تلقی می‌شود،
تلقی می‌شود،
13:23
it's that much easier to file them away
as someone damaged,
as someone damaged,
256
791962
5233
راحت‌تر می‌شود آنها را
به عنوان آدم‌های آسیب‌دیده،
به عنوان آدم‌های آسیب‌دیده،
13:29
dishonored,
257
797219
1506
بی آبرو و فرو افتاده
13:30
less than.
258
798749
1275
دسته بندی کرد.
13:32
And likewise, once someone
has been branded a rapist,
has been branded a rapist,
259
800643
2720
وهمینطور، زمانی که به کسی برچسب
متجاوز می‌خورد،
متجاوز می‌خورد،
13:35
it's that much easier
to call him a monster --
to call him a monster --
260
803387
2546
راحت‌تر خواهد بود که او را
یک هیولا بنامیم --
یک هیولا بنامیم --
13:38
inhuman.
261
806576
1299
غیرانسان.
13:40
But how will we understand
what it is in human societies
what it is in human societies
262
808614
3031
اما چگونه می‌توانیم بفهمیم
که آن چیست که در جوامع انسانی
که آن چیست که در جوامع انسانی
13:43
that produces violence
263
811669
1581
خشونت را تولید می‌کند
13:45
if we refuse to recognize
the humanity of those who commit it?
the humanity of those who commit it?
264
813274
4479
اگر از پذیرفتن انسانیت
مرتکبان آن امتناع کنیم؟
مرتکبان آن امتناع کنیم؟
13:50
And how --
265
818534
1164
و چگونه --
13:51
(Applause)
266
819722
2179
(تشویق حضار)
13:53
And how can we empower survivors
if we're making them feel less than?
if we're making them feel less than?
267
821925
5368
چگونه می‌توانیم بازماندگان را توانمند کنیم
اگر احساس فروافتادگی به آنان القا کنیم؟
اگر احساس فروافتادگی به آنان القا کنیم؟
14:00
How can we discuss solutions
to one of the biggest threats
to one of the biggest threats
268
828072
3427
چگونه می‌توانیم در باره راه‌حل‌هایی
برای یکی از بزرگترین تهدیدهای
برای یکی از بزرگترین تهدیدهای
14:03
to the lives of women and children
around the world,
around the world,
269
831523
3274
زندگی زنان و کودکان
در سراسر جهان صحبت کنیم،
در سراسر جهان صحبت کنیم،
14:06
if the very words we use
are part of the problem?
are part of the problem?
270
834821
3823
اگر خود کلماتی که استفاده می‌کنیم،
بخشی از مشکل باشند؟
بخشی از مشکل باشند؟
14:13
TS: From what I've now learnt,
271
841786
2492
ت س: با آنچه تا به حال یاد گرفته‌ام،
14:16
my actions that night in 1996
were a self-centered taking.
were a self-centered taking.
272
844302
4573
رفتارهای من در آن شب سال ۱۹۹۶
حرکتی خودخواهانه بود.
حرکتی خودخواهانه بود.
14:22
I felt deserving of Thordis's body.
273
850028
2123
احساس می‌کردم استحقاق بدن توردیس را دارم.
14:25
I've had primarily positive
social influences
social influences
274
853743
2865
من در درجه اول از تاثیرات مثبت اجتماعی
14:28
and examples of equitable
behavior around me.
behavior around me.
275
856632
2541
و نمونه‌هایی از رفتار عادلانه
در اطراف خود برخوردار بودم.
در اطراف خود برخوردار بودم.
14:31
But on that occasion,
276
859830
1197
اما در آن شرایط،
14:33
I chose to draw upon the negative ones.
277
861051
2104
تصمیم گرفتم
به رفتارهای منفی روی بیاورم.
به رفتارهای منفی روی بیاورم.
14:35
The ones that see women
as having less intrinsic worth,
as having less intrinsic worth,
278
863716
2896
رفتارهایی که زنان را
ذاتاً دارای ارزش کمتری می‌داند،
ذاتاً دارای ارزش کمتری می‌داند،
14:39
and of men having some unspoken
and symbolic claim to their bodies.
and symbolic claim to their bodies.
279
867687
4411
و مردان را دارای حق مالکیتی ناگفته
و نمادین بر بدن زنان.
و نمادین بر بدن زنان.
14:45
These influences I speak of
are external to me, though.
are external to me, though.
280
873781
3009
تأثیراتی که از آنها حرف می‌زنم،
البته، برای من بیرونی هستند.
البته، برای من بیرونی هستند.
14:49
And it was only me in that room
making choices,
making choices,
281
877582
2781
و این فقط من در آن اتاق بودم
که آن تصمیمات را گرفتم،
که آن تصمیمات را گرفتم،
14:52
nobody else.
282
880387
1228
و نه هیچ‌کس دیگر.
14:54
When you own something
283
882969
1785
وقتی که مالک چیزی هستید
14:56
and really square up to your culpability,
284
884778
2618
و در مورد خطایتان جبهه گرفته‌اید،
15:00
I do think a surprising thing can happen.
285
888259
2323
فکر میکنم چیز جالبی می‌تواند رخ دهد.
15:03
It's what I call a paradox of ownership.
286
891249
2307
این چیزی است که به آن
دوگانگی مالکیت می‌گویم.
دوگانگی مالکیت می‌گویم.
15:06
I thought I'd buckle
under the weight of responsibility.
under the weight of responsibility.
287
894989
2792
من فکر می‌کردم
زیر بار مسئولیت خم می‌شوم.
زیر بار مسئولیت خم می‌شوم.
15:10
I thought my certificate
of humanity would be burnt.
of humanity would be burnt.
288
898377
2883
فکر می‌کردم انسانیتم نابود می‌شود.
15:14
Instead, I was offered
to really own what I did,
to really own what I did,
289
902476
3746
در عوض، این فرصت را یافتم
تا کاری را که انجام داده بودم درک کنم،
تا کاری را که انجام داده بودم درک کنم،
15:19
and found that it didn't possess
the entirety of who I am.
the entirety of who I am.
290
907148
3260
و بفهمم که این
نماینده همه آنچه که من هستم نیست.
نماینده همه آنچه که من هستم نیست.
15:23
Put simply,
291
911460
1361
به بیان ساده تر،
15:24
something you've done doesn't have
to constitute the sum of who you are.
to constitute the sum of who you are.
292
912845
4516
آنچه که انجام داده‌اید، بیان کننده
همه آنچه که شما هستید، نیست.
همه آنچه که شما هستید، نیست.
15:30
The noise in my head abated.
293
918659
1658
صدایی که در سرم بود، ساکت شده است.
15:32
The indulgent self-pity
was starved of oxygen,
was starved of oxygen,
294
920951
4028
ترحم و دلسوزی برای خودم،
دیگر هوایی برای تنفس ندارد
دیگر هوایی برای تنفس ندارد
15:37
and it was replaced
with the clean air of acceptance --
with the clean air of acceptance --
295
925003
4473
و با هوای پاکیزه پذیرش
15:42
an acceptance that I did hurt
this wonderful person standing next to me;
this wonderful person standing next to me;
296
930658
4284
و پذیرش اینکه من این آدم فوق‌العاده‌ای را
که در کنارم ایستاده آزار داده ام،
که در کنارم ایستاده آزار داده ام،
15:46
an acceptance that I am part of a large
and shockingly everyday grouping of men
and shockingly everyday grouping of men
297
934966
5599
و پذیرش اینکه من یکی از جمعیت بزرگ
و به طرز هولناکی هرروزه از مردانی هستم
و به طرز هولناکی هرروزه از مردانی هستم
15:52
who have been sexually violent
toward their partners.
toward their partners.
298
940589
2682
که نسبت به شریک زندگی‌شان
خشونت جنسی می‌ورزند.
خشونت جنسی می‌ورزند.
15:56
Don't underestimate the power of words.
299
944931
2409
قدرت کلمات را دست کم نگیرید.
16:00
Saying to Thordis that I raped her
changed my accord with myself,
changed my accord with myself,
300
948372
4641
اینکه به توردیس گفتم که به او
تجاوز کرده‌ام احساس مرا نسبت
تجاوز کرده‌ام احساس مرا نسبت
16:05
as well as with her.
301
953037
1260
به خودم و او تغییر داد.
16:07
But most importantly,
302
955517
1472
و اما مهمتر از همه،
16:09
the blame transferred from Thordis to me.
303
957013
3076
تقصیر از توردیس به من منتقل شد.
16:13
Far too often,
304
961331
1151
در اکثر مواقع،
16:14
the responsibility is attributed
to female survivors of sexual violence,
to female survivors of sexual violence,
305
962506
4584
بار مسئولیت بر عهده بازمانده مونث
خشونت جنسی گذاشته می‌شود،
خشونت جنسی گذاشته می‌شود،
16:19
and not to the males who enact it.
306
967114
2511
و نه بر عهده مردی
که مرتکب آن شده است.
که مرتکب آن شده است.
16:22
Far too often,
307
970736
1150
در اکثر مواقع،
16:23
the denial and running leaves all parties
at a great distance from the truth.
at a great distance from the truth.
308
971910
5082
انکار و فرار هر دو طرف را
از حقیقت دور می‌کند.
از حقیقت دور می‌کند.
16:30
There's definitely a public
conversation happening now,
conversation happening now,
309
978984
2780
اینجا به وضوح گفتگوی عمومی
در جریان است،
در جریان است،
16:34
and like a lot of people,
310
982371
2179
و مانند بسیاری از مردم،
16:36
we're heartened
that there's less retreating
that there's less retreating
311
984574
2590
خوشوقتیم که اینجا اجتناب
کمتری در مورد این بحث
کمتری در مورد این بحث
16:39
from this difficult
but important discussion.
but important discussion.
312
987188
2720
سخت اما مهم رخ می‌دهد.
16:43
I feel a real responsibility
to add our voices to it.
to add our voices to it.
313
991028
3638
من برای افزودن صدایمان به آن
احساس مسئولیت میکنم.
احساس مسئولیت میکنم.
16:50
TE: What we did is not a formula
that we're prescribing for others.
that we're prescribing for others.
314
998072
4659
ت ا: کاری که انجام دادیم، نسخه‌ای نیست
که برای دیگران تجویز کنیم.
که برای دیگران تجویز کنیم.
16:55
Nobody has the right to tell anyone else
how to handle their deepest pain
how to handle their deepest pain
315
1003182
5533
هیچ کس حق ندارد به دیگران بگوید
که عمیق‌ترین دردشان
که عمیق‌ترین دردشان
17:00
or their greatest error.
316
1008739
1745
و یا بزرگترین اشتباهاتشان را
چگونه درمان کنند.
چگونه درمان کنند.
17:03
Breaking your silence is never easy,
317
1011336
2351
شکستن سکوت‌تان هرگز ساده نیست،
17:05
and depending on where
you are in the world,
you are in the world,
318
1013711
2214
و بسته به آنکه در کجای دنیا هستید،
17:07
it can even be deadly
to speak out about rape.
to speak out about rape.
319
1015949
3212
حتی صحبت کردن در مورد تجاوز
می‌تواند خطر مرگ داشته باشد.
می‌تواند خطر مرگ داشته باشد.
17:12
I realize that even the most
traumatic event of my life
traumatic event of my life
320
1020088
4066
من متوجه هستم که حتی
هولناک‌ترین واقعه زندگی من
هولناک‌ترین واقعه زندگی من
17:16
is still a testament to my privilege,
321
1024178
2759
هنوز مدرکی برای مزیت‌هایی است
که از آن برخوردارم،
که از آن برخوردارم،
17:18
because I can talk about it
without getting ostracized,
without getting ostracized,
322
1026961
3230
زیرا می‌توانم بدون آنکه رانده بشوم
و یا حتی کشته بشوم،
و یا حتی کشته بشوم،
17:22
or even killed.
323
1030215
1348
در موردش صحبت کنم.
17:24
But with that privilege of having a voice
324
1032293
2929
اما داشتن مزیت امکان حرف زدن،
17:27
comes the responsibility of using it.
325
1035246
2858
همراه با مسئولیت استفاده کردن از آن است.
17:30
That's the least I owe
my fellow survivors who can't.
my fellow survivors who can't.
326
1038733
4530
این کمترین کاری است
که می‌توانم برای بازماندگانی مثل من
که می‌توانم برای بازماندگانی مثل من
که صدایی ندارند، انجام دهم.
17:36
The story we've just relayed is unique,
327
1044841
3066
داستانی که الان بازگو کردیم،
منحصر به فرد است،
منحصر به فرد است،
17:39
and yet it is so common with sexual
violence being a global pandemic.
violence being a global pandemic.
328
1047931
4666
و در عین حال با توجه به گستردگی
جهانی خشونت جنسی، رایج.
جهانی خشونت جنسی، رایج.
17:44
But it doesn't have to be that way.
329
1052621
2405
اما این نباید این گونه باشد.
17:47
One of the things that I found useful
on my own healing journey
on my own healing journey
330
1055741
3016
یکی از چیزهایی که در سفرم درمانی‌ام
به نظرم مفید آمده،
به نظرم مفید آمده،
17:50
is educating myself about sexual violence.
331
1058781
2648
این است که در مورد خشونت
جنسی خودم را آموزش دادم.
جنسی خودم را آموزش دادم.
17:53
And as a result,
I've been reading, writing
I've been reading, writing
332
1061453
2414
در نتیجه بیش از یک دهه است
که در باره این موضوع،
که در باره این موضوع،
17:55
and speaking about this issue
for over a decade now,
for over a decade now,
333
1063891
2653
می‌خوانم، می‌نویسم و سخنرانی میکنم،
17:58
going to conferences around the world.
334
1066568
2552
و در کنفرانس‌هایی
در سراسر جهان شرکت میکنم.
در سراسر جهان شرکت میکنم.
18:01
And in my experience,
335
1069144
1979
طبق تجربه من،
18:03
the attendees of such events
are almost exclusively women.
are almost exclusively women.
336
1071147
4631
مراجعان این گفتگوها تقریباً
تماماً زنان هستند.
تماماً زنان هستند.
18:09
But it's about time that we stop treating
sexual violence as a women's issue.
sexual violence as a women's issue.
337
1077013
6616
اکنون زمان آن رسیده که دیگر خشونت
جنسی را موضوعی صرفاً زنانه ندانیم.
جنسی را موضوعی صرفاً زنانه ندانیم.
18:15
(Applause)
338
1083653
5447
(تشویق حضار)
18:29
A majority of sexual violence
against women and men
against women and men
339
1097069
4044
بیشتر خشونت جنسی علیه زنان و مردان
18:33
is perpetrated by men.
340
1101137
1883
توسط مردان به وقوع پیوسته است.
18:35
And yet their voices are sorely
underrepresented in this discussion.
underrepresented in this discussion.
341
1103044
4408
و هنوز صدایشان کمتر
در این گفتگو ها شنیده شده است.
در این گفتگو ها شنیده شده است.
18:40
But all of us are needed here.
342
1108842
3901
اما لازم است همه ما اینجا باشیم.
18:45
Just imagine all the suffering
we could alleviate
we could alleviate
343
1113744
3885
فقط تمام رنج‌هایی که می‌توانستیم
تسکین دهیم را تصور کنید
تسکین دهیم را تصور کنید
18:49
if we dared to face this issue together.
344
1117653
3934
اگر جرأت برخورد
با این موضوع در کنار هم را داشتیم.
با این موضوع در کنار هم را داشتیم.
18:54
Thank you.
345
1122880
1158
سپاسگزارم.
18:56
(Applause)
346
1124062
4267
(تشویق حضار)
ABOUT THE SPEAKERS
Thordis Elva - WriterThordis Elva is one of the two authors of "South of Forgiveness," a unique collaboration between a survivor and perpetrator of rape.
Why you should listen
Thordis Elva is a firm believer in the healing potential of dialogue when it comes to ending the silence that shrouds sexual violence. In 2015, she was voted Woman of the Year in her native Iceland due to her tireless campaigning for gender equality.
As an award-winning writer, journalist and public speaker, Elva has utilized many different platforms for her activism, including plays, films and books. Her passion for equality extends to the internet, and she has toured extensively giving lectures about online bullying, non-consensual pornography and digital human rights to audiences such as the United Nations and the Nordic Council of Ministers.
Read a Q&A with Elva about her TED Talk on the TED Blog.
Thordis Elva | Speaker | TED.com
Tom Stranger - Co-author, landscape gardener
Tom Stranger is the co-author "South of Forgiveness."
Why you should listen
Social sciences and the outdoors have been both professional directions and personal themes for Tom Stranger. After studying social science and working in outdoor recreation, Tom Stranger's focus shifted towards working with young people with complex needs -- mental health challenges, substance addiction, homelessness and neurological impairment. His time working with young people has taught him the immense value of listening with intent.
Stranger has recently completed and thoroughly enjoyed a Master of Cultural Studies at the University of Sydney, and he has returned to work in the outdoors as a landscaper. During his studies, he was involved as a co-author in the writing of South of Forgiveness. He and the book's primary author, Thordis Elva, share the hope that in speaking up they will add their voices to the ever-growing public discourse around relations of gender and sexual violence.
Read a Q&A with Stranger about his TED Talk on the TED Blog.
Tom Stranger | Speaker | TED.com