TEDxBrighton
Colin Grant: How our stories cross over
کالین گرنت: فرزند یک پدر سختگیر
Filmed:
Readability: 3.9
933,193 views
کالین گرنت یک عمر را برای شناسایی شکاف عاطفی بین دنیای خودش و پدرش سپری کرده است. او در انگلیس متولد شده و اصالتا جاماییکاییست. او داستانش را از تجربیات زندگی در جامعه مهاجر و اینکه چگونه توانست پدری که او را رها کرده بود ببخشد، بیان می دارد.
Colin Grant - Author, historian
Colin Grant is an author and historian whose works focus on larger-than-life figures of the African diaspora. Full bio
Colin Grant is an author and historian whose works focus on larger-than-life figures of the African diaspora. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
00:12
This is a photograph
0
937
1696
این عکس مردی که
00:14
of a man whom for many years
1
2633
2816
سالها پیش
00:17
I plotted to kill.
2
5449
3721
برای کشتنش نقشه می کشیدم.
00:21
This is my father,
3
9170
3020
اون پدرم.
00:24
Clinton George "Bageye" Grant.
4
12190
3737
کلینتن جرج گرنتِ چشم پفی!
00:27
He's called Bageye because he has
5
15927
2271
بهش میگفتن چشم پفی چون
00:30
permanent bags under his eyes.
6
18198
4160
همیشه زیر چشماش پف داشت.
00:34
As a 10-year-old, along with my siblings,
7
22358
2776
وقتی ده سالم بودم همراه با خواهر و برادرام
00:37
I dreamt of scraping off the poison
8
25134
4116
این خیال رو داشتم که سم حشره کش رو کِش برم و
00:41
from fly-killer paper into his coffee,
9
29250
3950
بریزم توی قهوه اش.
00:45
grounded down glass and sprinkling it
10
33200
1855
شیشه خرد و خاکشیر شده
00:47
over his breakfast,
11
35055
2989
رو بریزم تو صبحانش،
00:50
loosening the carpet on the stairs
12
38044
1710
فرش کف اتاق رو قُر کنم تا
00:51
so he would trip and break his neck.
13
39754
3728
پاش بگیره بهش و بیفته و چونَش بشکنه.
00:55
But come the day, he would always
14
43482
1627
ولی همیشه اون قسمت قُر شده فرش رو
00:57
skip that loose step,
15
45109
2252
رد می داد،
00:59
he would always bow out of the house
16
47361
1829
اون همیشه خونه رو ول میکرد و میرفت
01:01
without so much as a swig of coffee
17
49190
1840
بدون اینکه حتی یه جرعه عمیق قهوه بنوشه
01:03
or a bite to eat.
18
51030
2788
یا حتی یه تیکه غذا بخوره.
01:05
And so for many years,
19
53818
1286
به همین دلیل سالیان سال،
01:07
I feared that my father would die
20
55104
1960
این نگرانی رو داشتم که
01:09
before I had a chance to kill him.
21
57064
2074
قبل از اینکه شانس کشتنش رو داشته باشم بمیره!
01:11
(Laughter)
22
59138
4592
(خنده)
01:15
Up until our mother asked him to leave
23
63730
2991
از وقتی که مادرم ازش خواست که خونه رو
01:18
and not come back,
24
66721
1657
ترک کنه و دیگه بر نگرده
01:20
Bageye had been a terrifying ogre.
25
68378
4256
چشم پفی تبدیل به یه غول وحشتناک شد
01:24
He teetered permanently on the verge of rage,
26
72634
3585
که همیشه توی قلمرو خودش با عصبانیت رفت و آمد میکرد
01:28
rather like me, as you see.
27
76219
3608
همونطور که می بینید مثل خودم.
01:31
He worked nights at Vauxhall Motors in Luton
28
79827
3300
او شبها در واکسهال موتورز در لوتون کار میکرد
01:35
and demanded total silence throughout the house,
29
83127
3159
و انتطار سکوت مطلق در هنگام روز و توی خونه رو داشت،
01:38
so that when we came home from school
30
86286
2672
به همین دلیل وقتی ساعت ۳ و نیم عصر
01:40
at 3:30 in the afternoon, we would huddle
31
88958
2040
از مدرسه به خونه میرسیدیم
01:42
beside the TV, and rather like safe-crackers,
32
90998
3250
دور تلویزیون خیمه میزدیم و مثل دزدای گاو صندوق
01:46
we would twiddle with the volume control knob
33
94248
2486
اونقدر شستی صدای تلویزیون رو دستکاری میکردیم
01:48
on the TV so it was almost inaudible.
34
96734
2793
که تقریبا بی صدا شه
01:51
And at times, when we were like this,
35
99527
2311
و یه دفعه، وقتی که اینطوری میشدیم
01:53
so much "Shhh," so much "Shhh"
36
101838
2432
همش صدای ششش! همش هیسسسس!
01:56
going on in the house
37
104270
1865
توی خونه میپیچید.
01:58
that I imagined us to be like
38
106135
1975
فکر میکنم چیزی شبیه
02:00
the German crew of a U-boat
39
108110
3500
خدمه آلمانی یک زیر دریایی میشدیم
02:03
creeping along the edge of the ocean
40
111610
2492
که توی اقیانوسهای دوردست فرو رفته اند
02:06
whilst up above, on the surface,
41
114102
1816
و برای یک لحظه که روی آب میان
02:07
HMS Bageye patrolled
42
115918
3745
یک شکارچی زیردریایی آماده است تا
02:11
ready to drop death charges
43
119663
2127
مهمات کشنده اش رو روی سرشون خالی کنه،
02:13
at the first sound of any disturbance.
44
121790
3987
همینکه اولین سروصدا رو بشنوه.
02:17
So that lesson was the lesson that
45
125777
2935
خوب اولین درس این بود که:
02:20
"Do not draw attention to yourself
46
128712
1448
«توجهات را به خودت جلب نکن
02:22
either in the home or outside of the home."
47
130160
2264
هم توی خونه و هم بیرون»
02:24
Maybe it's a migrant lesson.
48
132424
2686
شاید این یه درس مهاجرتی بود.
02:27
We were to be below the radar,
49
135110
3170
ما باید از دید رادارها مخفی میماندیم
02:30
so there was no communication, really,
50
138280
1495
برای همین در واقع هیچ ارتباطاتی نباید صورت میگرفت،
02:31
between Bageye and us and us and Bageye,
51
139775
3161
بین چشم پفی و ما و ما و چشم پفی
02:34
and the sound that we most looked forward to,
52
142936
2608
و صدایی که بیشترین امید را به شنیدنش داشتیم
02:37
you know when you're a child and you want
53
145544
1754
همونطور که میدونید در دوران کودکی وقتی بخواهید
02:39
your father to come home
and it's all going to be happy
and it's all going to be happy
54
147298
3438
پدرتون به خونه بیاد و همه با هم شاد باشید
02:42
and you're waiting for that sound of the door opening.
55
150736
1754
و منتظر میشینید تا صدای بازشدن در رو بشنوید
02:44
Well the sound that we looked forward to
56
152490
1256
ولی صدایی که ما خیلی برای شنیدنش مشتاق بودیم،
02:45
was the click of the door closing,
57
153746
1893
صدای کلیک بسته شدن در بود،
02:47
which meant he'd gone and would not come back.
58
155639
4708
که به این معنا بود که اون خونه رو ترک میکنه و دیگه برنمیگرده.
02:52
So for three decades,
59
160347
3459
برای ۳دهه،
02:55
I never laid eyes on my father, nor he on me.
60
163806
3041
نه چشم من به پدرم افتاد و نه چشم اون به من.
02:58
We never spoke to each other for three decades,
61
166847
1768
ما برای ۳ دهه با هم صحبت نکردیم،
03:00
and then a couple of years ago, I decided
62
168615
1801
تا چند سال پیش که تصمیم گرفتم
03:02
to turn the spotlight on him.
63
170416
4271
تا چراغ جستجو رو به طرفش بگیرم و
03:06
"You are being watched.
64
174687
1888
بگم حواسم به کارات هست!
03:08
Actually, you are.
65
176575
1856
آره! تو، خود تو
03:10
You are being watched."
66
178431
2064
دارم میبینم چه کار میکنی!
03:12
That was his mantra to us, his children.
67
180495
2664
این تکیه کلامی بود که اون همیشه در مورد ما بکار میبرد.
03:15
Time and time again he would say this to us.
68
183159
1673
بارها و بارها اینو به بچه هاش میگفت.
03:16
And this was the 1970s, it was Luton,
69
184832
3103
این مربوط به دهه ۱۹۷۰میشه که در شهر لوتون بود،
03:19
where he worked at Vauxhall Motors,
70
187935
1629
همون جایی که واکسهال موتورز کار میکرد،
03:21
and he was a Jamaican.
71
189564
1827
و در ضمن اهل جامائیکا بود.
03:23
And what he meant was,
72
191391
1059
و بدین معنی بود که
03:24
you as a child of a Jamaican immigrant
73
192450
2111
تو به عنوان یه بچه مهاجر جامائیکایی
03:26
are being watched
74
194561
1918
تحت نظر هستی
03:28
to see which way you turn, to see whether
75
196479
1657
تا ببینن که از چه راهی میری و
03:30
you conform to the host nation's stereotype of you,
76
198136
4119
اینکه آیا کلیشه های جامعه میزبان رو در مورد خودت پذیرفتی یا خیر،
03:34
of being feckless, work-shy,
77
202255
2600
بی خاصیت و گوشه گیر و
03:36
destined for a life of crime.
78
204855
2561
محکوم به زندگی خلافکارانه.
03:39
You are being watched,
79
207416
1734
تو تحت نظری،
03:41
so confound their expectations of you.
80
209150
4343
پس اونهارو در مورد آینده و سرنوشتت گیج کن.
03:45
To that end, Bageye and his friends,
81
213493
4278
در نهایت، چشم پفی و بقیه دوستانش که
03:49
mostly Jamaican,
82
217771
1655
اکثرا جامائیکایی بودن
03:51
exhibited a kind of Jamaican bella figura:
83
219426
3754
یه جور گردهمایی جامائیکایی میگرفتن:
03:55
Turn your best side to the world,
84
223180
2614
بهترین وجهتون رو به دنیا نشون بدین،
03:57
show your best face to the world.
85
225794
2274
بهترین چهرتون رو به دنیا نشون بدین.
04:00
If you have seen some of the images
86
228068
1774
اگر شما چندتا از عکسها رو ببینید
04:01
of the Caribbean people arriving
87
229842
2136
از مردمان اهل کارائیبی که میومدن
04:03
in the '40s and '50s,
88
231978
1652
در دهه های ۴۰ و ۵۰
04:05
you might have noticed that a lot of the men
89
233630
1396
احتمالا متوجه خواهید شد که بسیاری از اونها
04:07
wear trilbies.
90
235026
1889
نوعی کلاه غربی به سر دارن.
04:08
Now, there was no tradition
of wearing trilbies in Jamaica.
of wearing trilbies in Jamaica.
91
236915
3641
خب هیچ رسمی برای به سر کردن چنین کلاهی در جامائیکا نداریم.
04:12
They invented that tradition for their arrival here.
92
240556
2943
اونها این رسم رو با رسیدن به اینجا اختراع کردند.
04:15
They wanted to project themselves in a way
93
243499
1767
اونها میخواستند به صورتی دیده بشن که
04:17
that they wanted to be perceived,
94
245266
2334
خودشون دلشون میخواست.
04:19
so that the way they looked
95
247600
1431
برای همین جوری که به نظر میرسیدند و
04:21
and the names that they gave themselves
96
249031
2943
نامهایی که به خودشون داده بودن
04:23
defined them.
97
251974
1672
اونها رو تعریف میکرد.
04:25
So Bageye is bald and has baggy eyes.
98
253646
5489
خب، «چشم پفی» تاس بود و زیرچشمهاش پف داشت
04:31
Tidy Boots is very fussy about his footwear.
99
259135
4012
«چکمه پوش» خیلی در مورد کفشهاش حساس بود.
04:35
Anxious is always anxious.
100
263147
2712
«نگران» در کل خیلی نگران بود.
04:37
Clock has one arm longer than the other.
101
265859
2729
یکی ازآستینهای « کلاک» (ساعت دیواری) همیشه بلندتر.
04:40
(Laughter)
102
268588
3648
(خنده)
04:44
And my all-time favorite was the
guy they called Summerwear.
guy they called Summerwear.
103
272236
3374
وجالبترین فردشون از نظر من «سبک پوش» بود
04:47
When Summerwear came to this country
104
275610
1834
وقتی سبک پوش در اوایل دهه ۶۰ از جامائیکا
04:49
from Jamaica in the early '60s, he insisted
105
277444
2119
به این کشور آمد، اصرار داشت که
04:51
on wearing light summer suits,
106
279563
2377
پیراهن خنک تابستانی بپوشه
04:53
no matter the weather,
107
281940
1656
و آب و هوا هم براش مهم نبود
04:55
and in the course of researching their lives,
108
283596
1338
در راه تحقیق در مورد زندگی اونها
04:56
I asked my mom, "Whatever
became of Summerwear?"
became of Summerwear?"
109
284934
2976
از مادرم پرسیدم که سرنوشت سبک پوش چه شد؟
04:59
And she said, "He caught a cold and died." (Laughter)
110
287910
4827
اونم جواب داد: سرما خورد و مُرد!(خنده)
05:04
But men like Summerwear
111
292737
1856
ولی مردانی مثل سبک پوش
05:06
taught us the importance of style.
112
294593
1462
به ما اهمیت استایل(ظاهر) رو آموختن.
05:08
Maybe they exaggerated their style
113
296055
2122
شاید اونا تو ظاهرشون اغراق کردن
05:10
because they thought that they were not considered
114
298177
3216
به این دلیل که آموخته بودند که کسی اونها رو
05:13
to be quite civilized,
115
301393
2104
خیلی متمدن به حساب نمیاره،
05:15
and they transferred that generational attitude
116
303497
2816
و اونها به این صورت این نگرش رو به نسلهای بعد هم منتقل کردند
05:18
or anxiety onto us, the next generation,
117
306313
2600
و همینطور نگرانی رو به نسل بعدی یعنی ماها هم منتقل کردند
05:20
so much so that when I was growing up,
118
308913
2187
دراین حد که وقتی بزرگتر شدم
05:23
if ever on the television news or radio
119
311100
2373
اگر توی اخبار رادیو تلویزیون
05:25
a report came up about a black person
120
313473
1508
گزارشی در مورد یک شخص سیاه پوست
05:26
committing some crime —
121
314981
1684
که یک سری خلافکاری رو ترتیب داده -
05:28
a mugging, a murder, a burglary —
122
316665
3664
جیب بری، خفت کردن و قتل -
05:32
we winced along with our parents,
123
320329
3552
ما هم به همراه پدر و مادرمون چهره در هم میکشیدیم
05:35
because they were letting the side down.
124
323881
2664
زیرا باعث میشد وجهه ما خراب بشه.
05:38
You did not just represent yourself.
125
326545
1453
شما فقط نماینده خودتون نیستید
05:39
You represented the group,
126
327998
1742
شما نماینده یک گروه هستید،
05:41
and it was a terrifying thing to come to terms with,
127
329740
4508
و این چیز ترسناکیه که باید باهاش کنار بیایید،
05:46
in a way, that maybe you were going
128
334248
2264
از یک نظر ممکنه شما
05:48
to be perceived in the same light.
129
336512
4144
با این قضیه همنوایی کنید
05:52
So that was what needed to be challenged.
130
340656
3772
که این چیزی که باید باهاش مبازره کرد.
05:56
Our father and many of his colleagues
131
344428
4281
پدر ما و بسیاری از هم قطارانش
06:00
exhibited a kind of transmission but not receiving.
132
348709
3461
نوعی انتقال رو انجام میدادن ولی دریافتی درکار نبود.
06:04
They were built to transmit but not receive.
133
352170
2222
اونها سعی میکردن که انتقال بدن ولی نپذیرند.
06:06
We were to keep quiet.
134
354392
2851
ما باید ساکت میماندیم.
06:09
When our father did speak to us,
135
357243
1353
وقتی که پدرمون با ما صحبت میکرد
06:10
it was from the pulpit of his mind.
136
358596
2865
که درحقیقت نوعی منبر رفتن بود.
06:13
They clung to certainty in the belief
137
361461
1588
اونها به قطعیت باورها توسل پیدا میکردند
06:15
that doubt would undermine them.
138
363049
4129
که آن شبهه میتونست پرده از چهرشون برداره.
06:19
But when I am working in my house
139
367178
3591
ولی وقتی که من در منزلم کار میکردم
06:22
and writing, after a day's writing, I rush downstairs
140
370769
3851
و مینوشتم، بعد از یک روز نویسندگی، از پله ها پایین آمدم و
06:26
and I'm very excited to talk about
Marcus Garvey or Bob Marley
Marcus Garvey or Bob Marley
141
374620
3306
و خیلی هیجان زده بودم تا در مورد مارکوس گاروی یا باب مارلی صحبت کنم
06:29
and words are tripping out of my mouth like butterflies
142
377926
2864
و کلمات مثل پروانه هایی از دهانم خارج میشدند
06:32
and I'm so excited that my children stop me,
143
380790
2496
و هیجان زده تر از چیزی بودم که فرزندانم بتوانند جلویم را بگیرند،
06:35
and they say, "Dad, nobody cares."
144
383286
3680
و بگن:«بابایی، کسی اهمیت نمیده!»
06:38
(Laughter)
145
386966
3990
(خنده)
06:42
But they do care, actually.
146
390956
1914
ولی در اصل اونها اهمیت میدادن.
06:44
They cross over.
147
392870
1563
اونها گذر کردند.
06:46
Somehow they find their way to you.
148
394433
2507
هرطوری بود اونها راهشون به سمت شمارو پیدا کردند.
06:48
They shape their lives according
to the narrative of your life,
to the narrative of your life,
149
396940
3604
اونها زندگیشون رو بر مبنای روایت شما از زندگی شکل دادند،
06:52
as I did with my father and my mother, perhaps,
150
400544
4026
شاید به همون صورتی که من در مورد پدر و مادرم انجام دادم.
06:56
and maybe Bageye did with his father.
151
404570
2614
و شاید چشم پفی هم در مورد پدرش انجام داد.
06:59
And that was clearer to me
152
407184
1642
و وقتی برام واضح تر شد که
07:00
in the course of looking at his life
153
408826
2958
در مورد زندگیش تحقیق کردم
07:03
and understanding, as they say,
154
411784
3056
و فهمیدم همونطور که اونها میگن
07:06
the Native Americans say,
155
414840
1312
آمریکاییهای بومی میگن
07:08
"Do not criticize the man until you can walk
156
416152
1629
«تا وقتی که نتونستی خوتو جای کسی قرار بدی
07:09
in his moccasins."
157
417781
2312
ازش انتقاد نکن».
07:12
But in conjuring his life, it was okay
158
420093
2899
ولی وقتی خودتو جای اون قرار بدی، هیچ مشکلی نداره
07:14
and very straightforward to portray
159
422992
3268
و خیلی هم تصویر عادیه که
07:18
a Caribbean life in England in the 1970s
160
426260
2980
در سالهای ۱۹۷۰ در انگلیس یه زندگی کاراییبی داشته باشی
07:21
with bowls of plastic fruit,
161
429240
4984
با سبدهای پلاستیکی میوه
07:26
polystyrene ceiling tiles,
162
434224
3064
و کفپوشهای پلی استایرنی
07:29
settees permanently sheathed
163
437288
2288
و مبلهایی با پوشش دائمی شفاف
07:31
in their transparent covers
that they were delivered in.
that they were delivered in.
164
439576
3372
که با همانها آورده شدند.
07:34
But what's more difficult to navigate
165
442948
1852
ولی چیزی که روبرو شدن با آن سخت تر است
07:36
is the emotional landscape
166
444800
1492
در افق احساسی
07:38
between the generations,
167
446292
1970
بین نسلها
07:40
and the old adage that with age comes wisdom
168
448262
4738
و با افزایش سن خردمندی به وجود می آید
07:45
is not true.
169
453000
2045
درست نیست.
07:47
With age comes the veneer of respectability
170
455045
3483
سالیان عمر لایه لایه پشت هم می آیند
07:50
and a veneer of uncomfortable truths.
171
458528
3368
و حقایق تلخ را میپوشانند.
07:53
But what was true was that my parents,
172
461896
2772
چیزی که حقیقت دارد و پدرو مادرم
07:56
my mother, and my father went along with it,
173
464668
2476
مدت زیادی با آن کنار آمدند
07:59
did not trust the state to educate me.
174
467144
2768
این بود که به این کشور برای آموزش من امیدی نداشته باشند.
08:01
So listen to how I sound.
175
469912
2490
خب به چگونگی صدای من توجه کنید.
08:04
They determined that they would
send me to a private school,
send me to a private school,
176
472402
4282
اونا پیش خودشون حساب کردن که منو به یک مدرسه خصوصی بفرستن
08:08
but my father worked at Vauxhall Motors.
177
476684
1757
ولی پدرم برای واکسهال موتورز کار میکرد
08:10
It's quite difficult to fund a private school education
178
478441
3791
واقعا مشکل بود که از پس هزینه مدرسه خصوصی بربیاد
08:14
and feed his army of children.
179
482232
2640
و در کنارش هزینه های یک لشکر بچه رو هم تامین کنه.
08:16
I remember going on to the school
180
484872
1984
یادم میاد که به مدرسه رفتم
08:18
for the entrance exam, and my father said
181
486856
2124
تا در آزمون ورودی شرکت کنم و پدرم
08:20
to the priest — it was a Catholic school —
182
488980
3600
به کشیش-یک مدرسه کاتولیک بود- گفت
08:24
he wanted a better "heducation" for the boy,
183
492580
4227
که میخواد پسرش سوات! بهتری داشته باشه
08:28
but also, he, my father,
184
496807
2928
همینطور پدرم
08:31
never even managed to pass worms,
185
499735
2640
که حتی تو انتقال کرم هم موفق نبود
08:34
never mind entrance exams.
186
502375
2620
اصلا به آزمون ورودی اهمیتی نمیداد.
08:36
But in order to fund my education,
187
504995
1945
ولی برای تامین هزینه تحصیل من
08:38
he was going to have to do some dodgy stuff,
188
506940
2723
تصمیم داشت یک سری کارهای همراه ریسک انجام بده
08:41
so my father would fund my education
189
509663
3102
و به این صورت هزینه تحصیل من تامین شد
08:44
by trading in illicit goods from the back of his car,
190
512765
3604
با تجارت محصولات غیر مجاز در عقب ماشینش
08:48
and that was made even more tricky because
191
516369
1432
که حتی از اون هم پر کلک تر شد،
08:49
my father, that's not his car by the way.
192
517801
2160
زیرا در حقیقت اون ماشین یه جورایی مال خود پدرم نبود.
08:51
My father aspired to have a car like that,
193
519961
1808
پدرم تصور میکرد که چنین ماشینی داره
08:53
but my father had a beaten-up Mini,
194
521769
2076
ولی پدرم یه مینی تصادف کرده داشت
08:55
and he never, being a
Jamaican coming to this country,
Jamaican coming to this country,
195
523845
4498
و اون هیچوقت یه جاماییکایی نبود که به کشور وارد شده باشه،
09:00
he never had a driving license,
196
528343
2353
اون اصلا گواهینامه رانندگی نداشت،
09:02
he never had any insurance or road tax or MOT.
197
530696
3564
هیچ نوع بیمه ای نشده بود، مالیات راه یا MOT پرداخت نکرده بود.
09:06
He thought, "I know how to drive;
198
534260
1939
فکر میکرد که «من میدونم چطور بایست رانندگی کرد؛
09:08
why do I need the state's validation?"
199
536199
3080
برای چی به تاییدیه ایالتی نیاز دارم؟»
09:11
But it became a little tricky when
we were stopped by the police,
we were stopped by the police,
200
539279
2232
ولی وقتی پلیس جلوی مارو میگرفت این قضایا یکم نیرنگ آمیز میشد
09:13
and we were stopped a lot by the police,
201
541511
2213
و مدت زیادی معطل پلیس میشدیم،
09:15
and I was impressed by the way
202
543724
1217
و یه طورایی خیلی تحت تاثیر قرار میگرفتم
09:16
that my father dealt with the police.
203
544941
1899
وقتی که پدرم با پلیس معامله میکرد.
09:18
He would promote the policeman immediately,
204
546840
2808
او به سرعت به پلیس ترفیع میداد
09:21
so that P.C. Bloggs became Detective Inspector Bloggs
205
549648
4087
و یه گروهبان جناب سروان میشد
09:25
in the course of the conversation
206
553735
1184
هم در صحبت با پلیس و هم
09:26
and wave us on merrily.
207
554919
1984
و با خوشحالی هم به ما اعلام میکرد.
09:28
So my father was exhibiting what we in Jamaica
208
556903
1868
در حقیقت پدرم کاری رو انجام میداد که در جاماییکا
09:30
called "playing fool to catch wise."
209
558771
4182
«بازی نقش یک احمق برای گیر انداختن عاقل» نامیده میشود.
09:34
But it lent also an idea
210
562953
3369
البته یک معنای دیگر هم داشت
09:38
that actually he was being diminished
211
566322
1806
اینکه در حقیقت پلییس او را
09:40
or belittled by the policeman —
212
568128
2304
خوار و کوچک کرده بود-
09:42
as a 10-year-old boy, I saw that —
213
570432
1817
من وقتی یک بچه ۱۰ ساله بودم اینو فهمیدم-
09:44
but also there was an ambivalence towards authority.
214
572249
2571
ولی در عین حال یک ریاکاری در مقابل قدرت هم بود.
09:46
So on the one hand, there was
215
574820
1645
از یک سو
09:48
a mocking of authority,
216
576465
1627
مسخره کردن قدرت بود،
09:50
but on the other hand, there was a deference
217
578092
2316
ولی از سوی دیگر تن در دادن به
09:52
towards authority,
218
580408
1821
قدرت هم بود.
09:54
and these Caribbean people
219
582229
1955
این مردم کاراییبی
09:56
had an overbearing obedience towards authority,
220
584184
4137
تسلیم محض قدرت بودند،
10:00
which is very striking, very strange in a way,
221
588321
2208
که از یک سو خیلی عجیب و زننده بود
10:02
because migrants are very courageous people.
222
590529
3104
زیرا مهاجران{عموما} مردم خیلی با جراتی هستند
10:05
They leave their homes. My father and my mother
223
593633
2760
اونها خونشون رو ترک میکنند. پدرو مادرم
10:08
left Jamaica and they traveled 4,000 miles,
224
596393
3927
جاماییکا رو ترک کردن و حدود ۶٫۵۰۰ کیلومتر سفر کردند
10:12
and yet they were infantilized by travel.
225
600320
3824
و هنوز هم مثل بچه ها بودند،
10:16
They were timid,
226
604144
1768
کمرو و خجالتی بودند،
10:17
and somewhere along the line,
227
605912
1449
و جایی در طول مسیر
10:19
the natural order was reversed.
228
607361
1841
نظم طبیعی برعکس شد.
10:21
The children became the parents to the parent.
229
609202
3487
بچه ها والدین پدرو مادر شدند.
10:26
The Caribbean people came to
this country with a five-year plan:
this country with a five-year plan:
230
614646
2497
کاراییبیها با یک برنامه پنج ساله وارد این کشور شدند
10:29
they would work, some money, and then go back,
231
617143
1999
قرار بود کار کنند، کمی پول جمع کنند و برگردند،
10:31
but the five years became 10, the 10 became 15,
232
619142
2823
ولی ۵ سال شد ۱۰ سال و ۱۰ سال شد ۱۵ سال،
10:33
and before you know it,
you're changing the wallpaper,
you're changing the wallpaper,
233
621965
2345
و قبل از اینکه خودتون متوجه بشید، کاغذ دیواریها رو عوض می کنید،
10:36
and at that point, you know you're here to stay.
234
624310
3632
و در این لحظه میفهمید که آمده اید که بمانید.
10:39
Although there's still the kind of temporariness
235
627942
2464
با این حال هنوز هم نوعی حس زندگی موقتی
10:42
that our parents felt about being here,
236
630406
2447
در ذهن والدین ما در مورد زندگی در اینجا وجود دارد،
10:44
but we children knew that the game was up.
237
632853
4187
ولی ما بچه ها میدونستیم بازی تمومه.
10:49
I think there was a feeling that
238
637040
2758
فکر میکنم نوعی احساس بود مبنی بر اینکه
10:51
they would not be able to continue with the ideals
239
639798
5350
اونها قادر نیستن با ایده آلهاشون زندگی رو
10:57
of the life that they expected.
240
645148
2007
به اون صورتی که انتظار دارن پیش ببرند.
10:59
The reality was very much different.
241
647155
1982
واقعیت بسیار متفاوت بود.
11:01
And also, that was true of the reality
242
649137
2074
و همین درستی واقعیت بود که
11:03
of trying to educate me.
243
651211
1418
میخواست به من آموزش دهد.
11:04
Having started the process,
my father did not continue.
my father did not continue.
244
652629
4062
کاری رو شروع کردم که پدرم ادامه نداد
11:08
It was left to my mother to educate me,
245
656691
2728
اون آموزش منو به مادرم سپرد،
11:11
and as George Lamming would say,
246
659419
2721
و همونطور که جورج لمینگ میگفت،
11:14
it was my mother who fathered me.
247
662140
3779
مادرم بود که برایم پدری کرد.
11:17
Even in his absence, that old mantra remained:
248
665919
2342
حتی در غیابش تکیه کلامش وجود داشت:
11:20
You are being watched.
249
668261
1687
تو تحت نظری!
11:21
But such ardent watchfulness can lead to anxiety,
250
669948
3202
ولی چنین مراقبتهای وسواس گونه به اضطراب منجر میشود،
11:25
so much so that years later, when I was investigating
251
673150
2249
به اندازه ای که سالها بعد وقتی بررسی میکردم
11:27
why so many young black men
252
675399
1314
که چرا بسیاری مردان جوان سیاه پوست
11:28
were diagnosed with schizophrenia,
253
676713
2131
از جنون جوانی رنج میبرند،
11:30
six times more than they ought to be,
254
678844
2507
۶ برابر چیزی که باید باشد
11:33
I was not surprised to hear the psychiatrist say,
255
681351
3272
برایم غیرمنتظره نبود که روانپزشکان بگویند
11:36
"Black people are schooled in paranoia."
256
684623
4458
سیاه پوستان پارانویا را آموزش میبینند.
11:41
And I wonder what Bageye would make of that.
257
689081
3871
از چیزی که چشم پفی ساخته بود تعجب میکردم.
11:44
Now I also had a 10-year-old son,
258
692952
2527
حالا منم یک پسر ۱۰ ساله دارم
11:47
and turned my attention to Bageye
259
695479
2849
و توجهم را به چشم پفی برگردانده ام
11:50
and I went in search of him.
260
698328
1376
و در جستجوی او هستم.
11:51
He was back in Luton, he was now 82,
261
699704
3602
اون توی لوتون هست و حالا ۸۲ سالشه
11:55
and I hadn't seen him for 30-odd years,
262
703306
3640
و من اون رو برای ۳۰ سال مسخره ندیدم
11:58
and when he opened the door,
263
706946
1598
و هنگامی که در رو باز کرد،
12:00
I saw this tiny little man with lambent, smiling eyes,
264
708544
3904
یه مرد ریزه میزه رو با چشمهایی خندان دیدم
12:04
and he was smiling, and I'd never seen him smile.
265
712448
2343
و لبخند هم میزد که تا به حال ندیده بودم
12:06
I was very disconcerted by that.
266
714791
3048
خیلی برایم غیرمنتظره بود.
12:09
But we sat down, and he had
a Caribbean friend with him,
a Caribbean friend with him,
267
717839
3061
ولی وقتی با دوست کاراییبیش دور هم نشستیم
12:12
talking some old time talk,
268
720900
2555
در مورد بحثهای قدیمی حرف زدیم
12:15
and my father would look at me,
269
723455
2474
و پدرم به من نگاه کرد
12:17
and he looked at me as if I would
270
725929
1654
به صورتی نگاه کرد که
12:19
miraculously disappear as I had arisen.
271
727583
3644
معجزه وار از صحنه روزگار محو شدم.
12:23
And he turned to his friend, and he said,
272
731227
2236
بعدش رو به دوستش کرد،
12:25
"This boy and me have a deep, deep connection,
273
733463
2960
این پسره و من رابطه خیلی عمیقی داریم
12:28
deep, deep connection."
274
736423
2960
رابطه خیلی خیلی عمیق.
12:31
But I never felt that connection.
275
739383
1397
ولی من که هیچ وقت این رابطه رو احساس نکردم.
12:32
If there was a pulse, it was very weak
276
740780
2779
اگر هم علایمی بود یا خیلی ضعیف بود
12:35
or hardly at all.
277
743559
2824
یا به سختی وجود داشت.
12:38
And I almost felt in the course of that reunion
278
746383
1840
تقریبا داشتم احساس میکردم که در حال بازگشت به جمعی هستم که در آن
12:40
that I was auditioning to be my father's son.
279
748223
4617
نقش من این بود که پسر پدرم باشم.
12:44
When the book came out,
280
752840
1992
وقتی که کتاب بیرون اومد،
12:46
it had fair reviews in the national papers,
281
754832
1736
نقدهای منصفانه ای در روزنامه های ملی داشت،
12:48
but the paper of choice in Luton is not The Guardian,
282
756568
3272
ولی روزنامه ای که در لوتون خوانده میشود گاردین نیست.
12:51
it's the Luton News,
283
759840
2287
لوتون نیوز.
12:54
and the Luton News ran the headline about the book,
284
762127
3776
و لوتون نیوز یک تیتر اصلی در مورد کتاب زده بود
12:57
"The Book That May Heal a 32-Year-Old Rift."
285
765903
5219
«کتابی که ممکن است یک شکاف قدیمی ۳۰ ساله را پر کند»
13:03
And I understood that could also represent
286
771122
3312
و من فهمیدم که میتواند به این صورت باشد که
13:06
the rift between one generation and the next,
287
774434
1903
شکاف بین دو نسل
13:08
between people like me and my father's generation,
288
776337
4004
بین نسل من و نسل پدرم
13:12
but there's no tradition in Caribbean life
289
780341
2248
ولی در سنت زندگی کاراییبی
13:14
of memoirs or biographies.
290
782589
2104
هیچ خاطره نویسی یا زندگی نامه جایی نداشت.
13:16
It was a tradition that you didn't
chat about your business in public.
chat about your business in public.
291
784693
4084
سنت این بود که در جمع از امورات خودت صحبت نکن.
13:20
But I welcomed that title, and I thought actually, yes,
292
788777
4656
ولی من به این موارد بله گفتم
13:25
there is a possibility that this
293
793433
1896
چرا که این احتمال میرفت که باعث گشودن
13:27
will open up conversations
that we'd never had before.
that we'd never had before.
294
795329
4193
باب گفنگو در مورد مسائلی شود که تا به حال نداشته ایم.
13:31
This will close the generation gap, perhaps.
295
799522
4204
که شاید شکاف بین نسلها را کاهش دهد.
13:35
This could be an instrument of repair.
296
803726
2527
میتونست مثل یک ابزار برای تعمیر باشد.
13:38
And I even began to feel that this book
297
806253
2401
حتی احساس کردم که این کتاب
13:40
may be perceived by my father
298
808654
2888
ممکن است توسط پدرم پذیرفته شود
13:43
as an act of filial devotion.
299
811542
4176
به عنوان یک عشق و علاقه فرزندوار.
13:47
Poor, deluded fool.
300
815718
3735
احمق بیچاره.
13:51
Bageye was stung by what he perceived to be
301
819453
4041
چشم پفی چیزی رو که میخواست باشه پذیرفته بود و
13:55
the public airing of his shortcomings.
302
823494
2859
اونو به عنوان دلیل همه ناکامیهاش علم کرد.
13:58
He was stung by my betrayal,
303
826353
2901
اون از خیانت و افشاگری من زخم خورده بود
14:01
and he went to the newspapers the next day
304
829254
2072
و روز بعد به دفتر روزنامه رفت و
14:03
and demanded a right of reply,
305
831326
1184
فرصتی برای پاسخ خواست
14:04
and he got it with the headline
306
832510
2232
و اونو دریافت کرد و تیتر روزنامه شد:
14:06
"Bageye Bites Back."
307
834742
3160
«چشم پفی باز از پشت خنجر خورد»
14:09
And it was a coruscating account of my betrayal.
308
837902
2968
که بازتاب دهنده خیانت من بود.
14:12
I was no son of his.
309
840870
2878
من پسر او نبودم.
14:15
He recognized in his mind that his colors
310
843748
2081
اون پیش خودش تشخیص داده بود که
14:17
had been dragged through the
mud, and he couldn't allow that.
mud, and he couldn't allow that.
311
845829
2368
نامش لکه دار شده و نمیتونه این اجازه رو بده تا این اتفاق بیفته.
14:20
He had to restore his dignity, and he did so,
312
848197
2585
اون میخواست که اعاده حیثیت کنه و موفق هم شد
14:22
and initially, although I was disappointed,
313
850782
2428
و در ابتدا نا امیدم کرد
14:25
I grew to admire that stance.
314
853210
1680
ولی وسعت دیدم را افزایش دادم و این حالت را تحسین کردم.
14:26
There was still fire bubbling through his veins,
315
854890
3403
هنوز آتش درون رگهاش جاری بود
14:30
even though he was 82 years old.
316
858293
3617
حتی با وجود ۸۲ سال سن.
14:33
And if it meant that we would now return
317
861910
2562
و اگر منظور من این بود که به
14:36
to 30 years of silence,
318
864472
3231
۳۰ سال سکوت برگردیم
14:39
my father would say, "If it's so, then it's so."
319
867703
5960
پاسخ پدرم این بود که « اگر اینو میخوای باشه»
14:45
Jamaicans will tell you that
there's no such thing as facts,
there's no such thing as facts,
320
873663
3192
جاماییکاییها چنینی چیزهایی حقیقت نیستند،
14:48
there are only versions.
321
876855
2025
فقط و فقط یک سری داستانند.
14:50
We all tell ourselves the versions of the story
322
878880
2481
ما اون نوع داستانی رو بیان میکنیم
14:53
that we can best live with.
323
881361
2855
که بهتر میتونیم باش زندگی کنیم.
14:56
Each generation builds up an edifice
324
884216
2527
هر نسل بنایی رو میسازه
14:58
which they are reluctant or sometimes unable
325
886743
2067
و تمایلی نداره یا نمیتونه
15:00
to disassemble,
326
888810
2308
که خرابش کنه.
15:03
but in the writing, my version of the story
327
891118
3646
ولی در نوشتن نسخه داستان خودم
15:06
began to change,
328
894764
2068
شروع کردم به تغییر دادن
15:08
and it was detached from me.
329
896832
3994
و {اون بنا} دوباره توسط من گسسته شد.
15:12
I lost my hatred of my father.
330
900826
2929
نفرتم رو از پدرم از دست دادم.
15:15
I did no longer want him to die or to murder him,
331
903755
4484
دیگر نمیخواستم اورا بکشم یا اینکه بمیرد
15:20
and I felt free,
332
908239
4244
احساس آزادی میکردم
15:24
much freer than I'd ever felt before.
333
912483
4864
بسیار بیشتر از چیزی که تا به حال احساس میکردم.
15:29
And I wonder whether that freedness
334
917347
1880
میخواستم ببینم که این آزادی
15:31
could be transferred to him.
335
919227
2915
میتواند به او هم منتقل شود.
15:36
In that initial reunion,
336
924218
4352
در بازگشت اولیه به اون جمع
15:40
I was struck by an idea that I had
337
928570
2376
درگیر فکری بودم که داشتم
15:42
very few photographs of myself
338
930946
3444
اینکه تصاویر کمی از خودم داشتم
15:46
as a young child.
339
934390
2374
وقتی که بچه بودم.
15:48
This is a photograph of me,
340
936764
2190
این عکسی از من است
15:50
nine months old.
341
938954
2317
نه ماهه.
15:53
In the original photograph,
342
941271
1922
در تصویر اصلی
15:55
I'm being held up by my father, Bageye,
343
943193
2953
من توسط پدرم، چشم پفی نگه داشته شده ام
15:58
but when my parents separated, my mother
344
946146
2244
ولی وقتی والدینم از هم جدا شدند، مادرم
16:00
excised him from all aspects of our lives.
345
948390
2770
اون رو از همه جنبه های زندگیمون حذف کرد
16:03
She took a pair of scissors and cut
him out of every photograph,
him out of every photograph,
346
951160
4064
اون قیچی رو برداشت و اون رو از همه عکسامون جدا کرد
16:07
and for years, I told myself
the truth of this photograph
the truth of this photograph
347
955224
3542
و در تمام این سالها به خودم میگفتم که حقیقت این عکس این که
16:10
was that you are alone,
348
958766
3004
تو تنهایی.
16:13
you are unsupported.
349
961770
2800
تو بی پناهی
16:16
But there's another way of looking at this photograph.
350
964570
2272
ولی میشد از جنبه دیگری هم به این عکس نگاه کرد.
16:18
This is a photograph that has the potential
351
966842
2576
عکسی بود که این قابلیت رو داشت که دوباره
16:21
for a reunion,
352
969418
2504
به هم پیوند بخوره،
16:23
a potential to be reunited with my father,
353
971922
2788
پتانسیلی که میتوانست من و پدرم را دوباره به هم نزدیک کند،
16:26
and in my yearning to be held up by my father,
354
974710
4064
و اینکه دوست داشتم از طرف پدرم بغل شوم
16:30
I held him up to the light.
355
978774
2500
در روز روشن اورا بغل میکردم.
16:33
In that first reunion,
356
981274
2936
در اون بازگشت اولیه
16:36
it was very awkward and tense moments,
357
984210
2302
لحظات خیلی بد و سخت گذشت
16:38
and to lessen the tension,
358
986512
1342
و برای کاهش تنش
16:39
we decided to go for a walk.
359
987854
3338
تصمیم گرفتیم که پیاده روی کنیم.
16:43
And as we walked, I was struck
360
991192
2001
در حین پیاده روی در عذاب این بودم که
16:45
that I had reverted to being the child
361
993193
2271
دوباره به وضع بچگی ام برگشتم
16:47
even though I was now towering above my father.
362
995464
3493
حتی با اینکه از پدرم هم بلندتر شده بودم.
16:50
I was almost a foot taller than my father.
363
998957
2251
من تقریبا یک فوت بلندتر از پدرم بودم.
16:53
He was still the big man,
364
1001208
2608
ولی هنوز آدم بزرگه بود
16:55
and I tried to match his step.
365
1003816
4721
و سعی میکردم پا به پای او راه بروم.
17:00
And I realized that he was walking
366
1008537
1577
متوجه شدم که او به صورتی راه میرود
17:02
as if he was still under observation,
367
1010114
2776
که معلوم است هنوز فکر میکند تحت نظر است،
17:04
but I admired his walk.
368
1012890
2911
ولی من راه رفتن او را تحسین میکردم.
17:07
He walked like a man
369
1015801
2328
او مثل مردی راه میرفت که
17:10
on the losing side of the F.A. Cup Final
370
1018129
2871
بازنده فینال جام حذفی انگلیس شده
17:13
mounting the steps to collect his condolence medal.
371
1021000
3952
و قدم برمیداره تا به عنوان همدردی به او مدالی اهدا بشه.
17:16
There was dignity in defeat.
372
1024952
3624
وجهه ای در باخت بود.
17:20
Thank you.
373
1028576
2417
سپاسگذارم.
17:22
(Applause)
374
1030993
878
(تشویق)
ABOUT THE SPEAKER
Colin Grant - Author, historianColin Grant is an author and historian whose works focus on larger-than-life figures of the African diaspora.
Why you should listen
Colin Grant is an English historian and son of black Jamaican immigrants who explores the legacy of slavery and its effect on modern generations of the African diaspora. In Negro with a Hat: The Rise and Fall of Marcus Garvey Grant chronicles the life of the controversial Jamaican politician and his obsession with a "redeemed" Africa; in I & I: The Natural Mystics, Marley, Tosh and Wailer he explores the struggles faced by now legendary Rastafarian reggae artists the Wailers; and in his most recent book, Bageye at the Wheel, Grant confronts his own father in a memoir about his lifelong inner conflict with the immigrant experience.
Grant is also an Associate Fellow in the Centre for Caribbean Studies at the University of Warwick and a producer for BBC Radio.
More profile about the speakerGrant is also an Associate Fellow in the Centre for Caribbean Studies at the University of Warwick and a producer for BBC Radio.
Colin Grant | Speaker | TED.com