ABOUT THE SPEAKER
Dalia Mogahed - Muslim studies scholar
Researcher and pollster Dalia Mogahed is an author, advisor and consultant who studies Muslim communities.

Why you should listen

As director of research at the Institute for Social Policy and Understanding, Dalia Mogahed keeps her finger on the pulse of the Muslim world. She served on Obama’s Advisory Council on Faith-Based and Neighborhood Partnerships in 2009, advising the president on how faith-based organizations can help government solve persistent social problems.

Mogahed is a former director of the Gallup Center for Muslim Studies, where her surveys of Muslim opinion skewered myths and stereotypes while illuminating the varied attitudes of Muslims toward politics, religion, and gender issues. Her 2008 book with John Esposito, Who Speaks for Islam? What a Billion Muslims Really Think, outlines these surprising findings.

More profile about the speaker
Dalia Mogahed | Speaker | TED.com
TED2016

Dalia Mogahed: What it's like to be Muslim in America

دالیا مجاهد: وقتی به من نگاه می‌کنید به چه فکر می‌کنید؟

Filmed:
6,183,187 views

وقتی که به یک دانشور مسلمان، دالیا مجاهد، نگاه می‌کنید، چه می‌بینید: یک زن مذهبی؟ یک دانشور، یک مادر، یک خواهر مذهبی؟ یا یک به اجبار واداشته شده، شستشوی مغزی داده شده، یک تروریست بالقوه؟ در این سخنرانی قدرتمند شخصی، در این زمانه‌ی متضاد، مجاهد از ما می‌خواهد، تا به مبارزه با ادراکات منفی که علیه عقیده او در رسانه هست برویم-- و همدلی را بر پیش داوری برگزینیم.
- Muslim studies scholar
Researcher and pollster Dalia Mogahed is an author, advisor and consultant who studies Muslim communities. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:13
What do you think when you look at me?
0
1015
2024
هنگامی که نگاه‌ام می‌کنید
چه فکر می‌کنید؟
00:16
A womanزن of faithایمان? An expertکارشناس?
1
4000
2500
یک زن مذهبی؟ یک متخصص؟
00:19
Maybe even a sisterخواهر.
2
7145
1529
شاید هم یک خواهر روحانی.
00:21
Or oppressedستمدیدگان,
3
9391
2287
یا تحت ستم،
00:23
brainwashedشستشوی مغزی,
4
11702
1511
شستشوی‌ مغزی داده شده،
00:25
a terroristتروریست.
5
13237
1388
یک تروریست.
00:28
Or just an airportفرودگاه securityامنیت lineخط delayتاخیر انداختن.
6
16061
3546
یا فقط یکی که خط امنیتی فرودگاه را
به تاخیر می‌اندازد.
00:32
That one'sیک نفر actuallyدر واقع trueدرست است.
7
20571
1509
این یکی واقعا درست هست.
00:34
(Laughterخنده)
8
22104
1556
(خنده)
00:35
If some of your perceptionsادراکات were negativeمنفی,
I don't really blameسرزنش you.
9
23684
3223
اگر برخی از برداشتهای شما منفی هست،
من واقعا سرزنشتان نمی‌کنم.
00:38
That's just how the mediaرسانه ها
has been portrayingتصویربرداری
10
26931
2120
این چیزیست که رسانه‌ها از افرادی
00:41
people who look like me.
11
29075
1530
مانند من تصویر کرده‌اند.
00:42
One studyمطالعه foundپیدا شد
12
30629
1406
یک مطالعه نشان داد
00:44
that 80 percentدرصد of newsاخبار coverageپوشش
about Islamاسلام and Muslimsمسلمانان is negativeمنفی.
13
32059
4745
که ۸۰ درصد از پوشش خبری درباره
اسلام و مسلمانان منفی هست.
00:48
And studiesمطالعات showنشان بده that Americansآمریکایی ها
say that mostاکثر don't know a Muslimمسلمان.
14
36828
4236
و مطالعات نشان داده که بیشتر آمریکایی‌ها
می‌گویند که مسلمانی را نمی‌شناسند.
00:53
I guessحدس بزن people don't talk
to theirخودشان Uberاوبر driversرانندگان.
15
41088
2856
حدس می‌زنم که مردم با رانندگان
تاکسی اوبرشان صحبت نمی‌کنند.
00:55
(Laughterخنده)
16
43968
1918
( خنده تماشاگران)
00:59
Well, for those of you
who have never metملاقات کرد a Muslimمسلمان,
17
47365
3599
خب، برای برخی از شما که
هرگز یک مسلمان ندیده‌اید،
01:02
it's great to meetملاقات you.
18
50988
1845
از ملاقات شما خوشوقتم.
01:05
Let me tell you who I am.
19
53738
1950
بگذارید به شما بگویم من که هستم.
01:08
I'm a momمامان, a coffeeقهوه loverعاشق --
20
56731
3103
من یک مادر هستم، عاشق قهوه--
01:11
doubleدو برابر espressoاسپرسو, creamکرم رنگ on the sideسمت.
21
59858
1828
دبل اسپرسو، با خامه.
01:14
I'm an introvertخویشتن گرای.
22
62103
1339
من درونگرا هستم.
01:16
I'm a wannabeشگفت انگیز fitnessتناسب اندام fanaticمتعصب.
23
64089
2007
من یک متعصب دیوانه تناسب اندام هستم.
01:18
And I'm a practicingتمرین, spiritualروحانی Muslimمسلمان.
24
66120
4342
من یک مسلمانم که امور دینی‌
و روحانیم را انجام می‌دهم
01:23
But not like Ladyبانوی Gagaگاگا saysمی گوید,
because babyعزیزم, I wasn'tنبود bornبدنیا آمدن this way.
25
71788
4349
اما نه مثل لیدی گاگا که می‌گوید،
چونکه عزیزم، من اینگونه به دنیا نیامدم.
01:28
It was a choiceانتخابی.
26
76931
1556
این یک انتخاب بود.
01:31
When I was 17, I decidedقرار بر این شد to come out.
27
79640
3345
هنگامی که ۱۷ ساله بودم،
تصمیم گرفتم که بیرون بیایم.
01:35
No, not as a gayهمجنسگرا personفرد
like some of my friendsدوستان,
28
83679
3161
نه مانند یک فرد همجنسگرا،
مثل بعضی از دوستهام
01:38
but as a Muslimمسلمان,
29
86864
1500
بلکه به عنوان یک مسلمان،
01:40
and decidedقرار بر این شد to startشروع کن wearingپوشیدن
the hijabحجاب, my headسر coveringپوشش.
30
88388
3071
و تصمیم گرفتم که حجاب بپوشم،
سرم را بپوشانم.
01:44
My feministفمینیست friendsدوستان were aghastآهسته:
31
92216
3020
دوستان فمینیستی من مات و مبهوت شدند:
01:47
"Why are you oppressingسرکوب کردن yourselfخودت?"
32
95771
2721
«چرا تو خودت را سرکوب می کنی؟»
01:51
The funnyخنده دار thing was,
33
99436
1532
خنده‌دارترین چیز این بود که،
01:52
it was actuallyدر واقع at that time
a feministفمینیست declarationاعلام of independenceاستقلال
34
100992
4968
در حقیقت در آن زمان، آن کار
یک بیان استقلال فمنیستی بود؛
01:58
from the pressureفشار I feltنمد as a 17-year-oldساله,
35
106898
3958
از فشاری که من به عنوان
یک ۱۷ ساله احساس می‌کردم،
02:02
to conformمطابق با to a perfectکامل
and unattainableغیرقابل دسترس است standardاستاندارد of beautyزیبایی.
36
110880
3646
برای مطابقت با یک استاندارد
کامل و دست نیافتنی از زیبایی.
02:07
I didn't just passivelyمنفعلانه acceptقبول کردن
the faithایمان of my parentsپدر و مادر.
37
115582
4522
من بصورت منفعل دین
پدر و مادرم را نپذیرفتم.
02:12
I wrestledمبارزه کرد with the Quranقرآن.
38
120658
2206
من با قرآن دست و پنجه نرم کردم.
02:14
I readخواندن and reflectedمنعکس شده است
and questionedپرسیدم and doubtedشک داشتم
39
122888
4928
من آن را خواندم، اندیشیدم
پرسش کردم و شک کردم
02:20
and, ultimatelyدر نهایت, believedمعتقد.
40
128428
1621
و در نهایت ایمان آوردم.
02:23
My relationshipارتباط with God --
it was not love at first sightمنظره.
41
131621
4247
رابطه من با خدا --
در نگاه اول توام با عشق نبود.
02:29
It was a trustاعتماد and a slowآرام surrenderتسلیم شدن
42
137614
2874
یک اعتماد و یک تسلیم آهسته بود
02:32
that deepenedعمیق تر with everyهرکدام
readingخواندن of the Quranقرآن.
43
140512
3013
که به هر آنچه در قرآن می خواندم
عمق می‌بخشید.
02:36
Its rhythmicریتمیک beautyزیبایی
sometimesگاه گاهی movesحرکت می کند me to tearsاشک ها.
44
144133
3802
زیبایی آهنگین آن
گاهی اشک مرا جاری می‌کند.
02:40
I see myselfخودم in it.
I feel that God knowsمی داند me.
45
148909
3195
من خودم را در آن می‌بینیم.
و احساس می‌کنم که خدا مرا می‌شناسد
02:45
Have you ever feltنمد like someoneکسی seesمی بیند you,
completelyبه صورت کامل understandsدرک می کند you
46
153069
5592
آیا هرگز احساس کردید که کسی شما
را تماشا می‌کند، و کاملا شما را درک می‌کند
02:50
and yetهنوز lovesدوست دارد you anywayبه هر حال?
47
158685
1651
و در هر حالتی عاشق توست؟
02:52
That's how it feelsاحساس می کند.
48
160923
1630
حسی که ایجاد می‌کند اینگونه است.
02:55
And so laterبعد, I got marriedمتاهل,
49
163773
2680
و خب بعدا، من ازدواج کردم،
02:58
and like all good Egyptiansمصری ها,
50
166477
1864
و مانند دیگر مصریان خوب،
03:00
startedآغاز شده my careerحرفه as an engineerمهندس.
51
168365
2459
حرفه ام را به عنوان
یک مهندس آغاز کردم
03:02
(Laughterخنده)
52
170848
2000
(خنده)
03:06
I laterبعد had a childکودک,
after gettingگرفتن marriedمتاهل,
53
174602
3842
من بعد از ازدواجم
صاحب یک فرزند شدم
03:11
and I was livingزندگي كردن essentiallyاساسا
the Egyptian-Americanمصری آمریکایی dreamرویا.
54
179603
3578
و من اساسا داشتم در رویای
مصری-آمریکایی زندگی میکردم
03:18
And then that terribleوحشتناک morningصبح
of Septemberسپتامبر, 2001.
55
186448
4433
و سپس آن صبح شوم
سپتامبر ۲۰۰۱.
03:24
I think a lot of you probablyشاید rememberیاد آوردن
exactlyدقیقا where you were that morningصبح.
56
192417
4946
فکر می‌کنم خیلی از شما دقیقا
میدانید که آن صبح کجا بودید.
03:31
I was sittingنشسته in my kitchenآشپزخانه
finishingبه پایان رساندن breakfastصبحانه,
57
199181
3707
من توی آشپزخانه نشسته بود
و صبحانه می‌خوردم
03:34
and I look up on the screenصفحه نمایش
and see the wordsکلمات "Breakingشکستن Newsاخبار."
58
202912
3629
و من به صفحه تلویزیون نگاه کردم
و واژه‌ی «خبر فوری» را دیدم.
03:39
There was smokeدود,
airplanesهواپیما flyingپرواز into buildingsساختمان ها,
59
207075
3391
دود بود،
هواپیماها وارد ساختمان شدند،
03:42
people jumpingپریدن out of buildingsساختمان ها.
60
210490
2763
مردم از ساختمان می پریدند بیرون
03:45
What was this?
61
213277
1663
این دیگر چی بود؟
03:47
An accidentتصادف?
62
215456
1354
یک حادثه؟
03:49
A malfunctionاشکال در عملکرد?
63
217786
1861
یک اشتباه؟
03:53
My shockشوکه شدن quicklyبه سرعت turnedتبدیل شد to outrageخشم.
64
221084
3087
شوک من به سرعت به خشم تبدیل شد.
03:56
Who would do this?
65
224550
2245
کی چنین کاری می‌کند؟
03:59
And I switchسوئیچ the channelکانال and I hearشنیدن,
66
227385
2446
و من کانال را عوض کردم و شنیدم،
04:02
"... Muslimمسلمان terroristتروریست ...,"
67
230111
1671
«... مسلمان های تروریست ...»
04:04
"... in the nameنام of Islamاسلام ...,"
68
232191
1997
«... به نام اسلام ...»
04:06
"... Middle-Easternخاورمیانه ای descentتبار ...,"
69
234212
2349
«... خاورمیانه ایها ...»
04:08
"... jihadجهاد ...,"
70
236585
1811
«... جهاد ...»
04:10
"... we should bombبمب Meccaمکه."
71
238420
1451
«...مکه را باید بمباران کنیم.»
04:12
Oh my God.
72
240294
1156
وای خدای من.
04:15
Not only had my countryکشور been attackedحمله کرد,
73
243232
3824
نه تنها به کشور من حمله شد،
04:19
but in a flashفلاش,
74
247080
1342
بلکه در یک چشم به هم زدن
04:20
somebodyکسی else'sچیز دیگری است actionsاقدامات
had turnedتبدیل شد me from a citizenشهروند
75
248446
3906
کارهای یک نفر دیگر
من را از یک شهروند
04:24
to a suspectمشکوک.
76
252376
1422
به یک مظنون تبدیل کرد.
04:27
That sameیکسان day, we had to driveراندن
acrossدر سراسر Middleمیانه Americaآمریکا
77
255021
4937
همان روز، ما باید
از میان آمریکای مرکزی رانندگی می‌کردیم
04:31
to moveحرکت to a newجدید cityشهر
to startشروع کن gradدرجه schoolمدرسه.
78
259982
3407
تا به یک شهر جدید برویم
تا تحصیلات تکمیلی را شروع کنیم.
04:36
And I rememberیاد آوردن sittingنشسته
in the passengerمسافر seatصندلی
79
264908
2083
و من یادم است که در
صندلی مسافر نشسته بودم
04:39
as we droveرانندگی کرد in silenceسکوت,
80
267015
1975
و در سکوت رانندگی می‌کردیم،
04:41
crouchedcrouched as lowکم as I could go in my seatصندلی,
81
269871
2586
تا آنجایی که میشد روی صندلی دولا شدم،
04:44
for the first time in my life,
afraidترسیدن for anyoneهر کسی to know I was a Muslimمسلمان.
82
272481
5518
برای اولین بار در زندگی ام،
می‌ترسیدم کسی بداند که مسلمان هستم.
04:50
We movedنقل مکان کرد into our apartmentاپارتمان
that night in a newجدید townشهر
83
278943
3143
ما آن شب در شهر جدید
به آپارتمانمان رفتیم،
04:54
in what feltنمد like
a completelyبه صورت کامل differentناهمسان worldجهان.
84
282110
2769
حس یک دنیای
کاملا متفاوت را داشتیم.
04:57
And then I was hearingشنیدن
and seeingدیدن and readingخواندن
85
285928
3954
و بعد من می‌شنیدم، می‌دیدم
و می‌خواندم
05:01
warningsهشدارها from nationalملی
Muslimمسلمان organizationsسازمان های
86
289906
2697
اخطارهای سازمانهای اسلامی ملی را
05:04
sayingگفت: things like,
"Be alertهشدار," "Be awareمطلع,"
87
292627
2931
صحبتهایی مثل
«مواظب باشید»، «هوشیار باشید»
05:08
"Stayاقامت کردن in well-litروشن روشن است areasمناطق,"
"Don't congregateجمع شدن."
88
296312
3116
«در محیطهای روشن بمانید»
«تجمع نکنید».
05:12
I stayedماند insideداخل all weekهفته.
89
300180
1891
من تمام هفته را خانه ماندم.
05:14
And then it was Fridayجمعه that sameیکسان weekهفته,
90
302988
2744
و به جمعه آن هفته رسیدیم،
05:17
the day that Muslimsمسلمانان
congregateجمع شدن for worshipعبادت.
91
305756
3396
روزی که مسلمانان برای عبادت
جمع می‌شوند.
05:22
And again the warningsهشدارها were,
"Don't go that first Fridayجمعه,
92
310035
4566
و هنوز هشدارها این بودند که،
«این جمعه ی اول را نروید،
05:26
it could be a targetهدف."
93
314625
1722
این می‌تواند یک هدف باشد.»
05:29
And I was watchingتماشا کردن the newsاخبار,
wall-to-wallدیوار به دیوار coverageپوشش.
94
317512
2651
و من اخبار را نگاه می‌کردم،
تمام آنها را دنبال می‌کردم.
05:32
Emotionsاحساسات were so rawخام, understandablyقابل فهم,
95
320187
2865
بصورت قابل درکی، احساسات بسیار
جریحه‌دار شده بود،
05:35
and I was alsoهمچنین hearingشنیدن
about attacksحملات on Muslimsمسلمانان,
96
323076
3118
من همچنین گفته‌هایی در مورد
حملات به مسلمانان می‌شنیدم،
05:38
or people who were perceivedدرک شده
to be Muslimمسلمان, beingبودن pulledکشیده out
97
326778
2818
یا کسانی که تصور می‌شد مسلمانند
بیرون کشیده می‌شدند،
05:41
and beatenمورد ضرب و شتم in the streetخیابان.
98
329620
1222
و در خیابان مورد
ضرب و جرح قرار می‌گرفتند.
05:42
Mosquesمساجد were actuallyدر واقع firebombedآتش بس.
99
330866
2114
مساجدی به آتش کشیده شده بودند.
05:45
And I thought, we should just stayاقامت کردن home.
100
333004
1988
و من فکر کردم که ما باید در خانه بمانیم.
05:47
And yetهنوز, something didn't feel right.
101
335777
2748
و هنوز، انگار چیزی درست نبود.
05:51
Because those people
who attackedحمله کرد our countryکشور
102
339335
2433
بخاطر اینکه افرادی که
به کشور ما حمله کرده بودند
05:53
attackedحمله کرد our countryکشور.
103
341792
2317
به کشور ما حمله کرده بودند.
05:58
I get it that people were angryخشمگین
at the terroristsتروریست ها.
104
346611
2806
من متوجهم که مردم از تروریستها
عصبانی بودند.
06:01
Guessحدس بزن what? So was I.
105
349441
2121
خب که چی؟ من هم چنین بودم.
06:04
And so to have to explainتوضیح yourselfخودت
all the time isn't easyآسان.
106
352897
3137
و خب اینکه مجبور باشی همیشه
خودت را توضیح دهی آسان نیست.
06:10
I don't mindذهن questionsسوالات. I love questionsسوالات.
107
358193
2880
من از سوالها ناراحت نمی‌شوم،
من سوالها را دوست دارم.
06:13
It's the accusationsاتهامات that are toughسخت است.
108
361582
2189
این تهمت‌ها هستند که سخت هستند.
06:16
Todayامروز we hearشنیدن people actuallyدر واقع
sayingگفت: things like,
109
364583
2647
ما امروزه می‌شنویم که افراد چیزهایی
می‌گویند مثل،
06:20
"There's a problemمسئله in this countryکشور,
and it's calledبه نام Muslimsمسلمانان.
110
368278
2806
«مشکلی در این کشور وجود دارد، و
آن مسلمانان هستند.
06:23
When are we going to get ridخلاص شدن از شر of them?"
111
371108
1838
چرا از شرشان خلاص نشویم؟»
06:25
So, some people want to banممنوعیت Muslimsمسلمانان
and closeبستن down mosquesمساجد.
112
373504
3212
خب بعضی از مردم می‌خواند مسلمانان
را تحریم کنند و مساجد را ببندند.
06:29
They talk about my communityجامعه
kindنوع of like we're a tumorتومور
113
377197
3058
در مورد جامعه من طوری صحبت می‌کنند
انگار ما توموری
06:32
in the bodyبدن of Americaآمریکا.
114
380279
1641
در بدن امریکا هستیم.
06:33
And the only questionسوال is,
are we malignantبدخیم or benignخوش خیم?
115
381944
3261
تنها سوال این است که آیا ما
بدخیم هستیم یا خوش خیم؟
06:37
You know, a malignantبدخیم tumorتومور
you extractاستخراج کردن altogetherدر مجموع,
116
385866
2981
می‌دانید یک تومور بدخیم را کامل
از میان برمی‌دارید
06:40
and a benignخوش خیم tumorتومور
you just keep underزیر surveillanceنظارت.
117
388871
5177
و یک تومور خوش خیم را فقط
تحت مراقبت قرار می‌دهید.
06:47
The choicesگزینه های don't make senseاحساس,
because it's the wrongاشتباه questionسوال.
118
395467
3865
انتخابها معقول نیستند چرا که
این سوال اشتباه است.
06:51
Muslimsمسلمانان, like all other Americansآمریکایی ها,
aren'tنه a tumorتومور in the bodyبدن of Americaآمریکا,
119
399893
3901
مسلمانان مثل تمام امریکاییها توموری
در بدن امریکا نیستند،
06:55
we're a vitalحیاتی organعضو.
120
403818
1475
ما یک اندام حیاتی هستیم.
06:58
(Applauseتشویق و تمجید)
121
406109
1001
(تشویق حضار)
06:59
Thank you.
122
407134
1159
ممنونم.
07:00
(Applauseتشویق و تمجید)
123
408317
3220
(تشویق)
07:05
Muslimsمسلمانان are inventorsمخترعان and teachersمعلمان,
124
413937
2566
مسلمانان مخترعان و معلمان هستند،
07:08
first respondersپاسخ دهندگان and Olympicالمپیک athletesورزشکاران.
125
416527
3038
امدادگران و قهرمانان المپیک.
07:12
Now, is closingبسته شدن down mosquesمساجد
going to make Americaآمریکا saferامن تر?
126
420341
3400
خب آیا بستن مساجد می‌خواهد امریکا
را امن‌تر کند؟
07:16
It mightممکن freeرایگان up some parkingپارکینگ spotsنقاط,
127
424194
3076
ممکن است بعضی از جا پارکها را آزاد کند،
07:19
but it will not endپایان terrorismتروریسم.
128
427294
1643
اما تروریسم را تمام نخواهد کرد.
07:22
Going to a mosqueمسجد regularlyبه طور منظم
is actuallyدر واقع linkedمرتبط
129
430134
2453
رفتن به مسجد معمولا با داشتن
07:24
to havingداشتن more tolerantتحمل آمیز viewsنمایش ها
of people of other faithsادیان
130
432611
3906
دیدگاه‌های مدارا انگیزتر با افراد
دیگر ادیان
07:28
and greaterبزرگتر civicمدنی engagementنامزدی.
131
436541
2022
و مشارکت مدنی بیشتر
مربوط است.
07:31
And as one policeپلیس chiefرئیس
in the Washingtonواشنگتن, DCDC areaمنطقه
132
439561
3281
و همونطور که اخیرا یک رئیس پلیس
در منطقه واشنگتون دی سی
07:34
recentlyبه تازگی told me,
133
442866
1151
به من گفت،
07:36
people don't actuallyدر واقع
get radicalizedرادیکالیزه شده at mosquesمساجد.
134
444041
2860
حقیقتا افراد در مساجد تندرو نمی‌شوند.
07:38
They get radicalizedرادیکالیزه شده in theirخودشان basementزیر زمین
or bedroomاتاق خواب, in frontجلوی of a computerکامپیوتر.
135
446925
4092
آنها در ساختمانشان، یا در اتاق خوابشان
جلوی یک کامپیوتر تندرو می‌شوند.
07:44
And what you find
about the radicalizationرادیکالیزاسیون processروند
136
452526
2830
و چیزی که شما در مورد فرآیند تندرو شدن
در می‌یابید‌،
07:47
is it startsشروع می شود onlineآنلاین,
137
455380
1623
این است که بصورت آنلاین شروع می‌شود،
07:49
but the first thing that happensاتفاق می افتد
138
457027
1571
اما اولین چیزی که رخ می‌دهد
07:50
is the personفرد getsمی شود cutبرش off
from theirخودشان communityجامعه,
139
458622
2994
این است که فرد از جامعه آنها طرد می‌شود،
07:53
from even theirخودشان familyخانواده,
140
461640
1642
و حتی از خانواده‌اش،
07:55
so that the extremistافراطی groupگروه
can brainwashشستشوی مغزی them
141
463306
2768
و در نتیجه گروه تندرو می‌تواند آنها را
شستشوی مغزی دهد
07:58
into believingباور کردن that they,
the terroristsتروریست ها, are the trueدرست است Muslimsمسلمانان,
142
466098
4298
تا باور کنند که آنها، تروریستها،
مسلمانان واقعی هستند،
08:02
and everyoneهر کس elseچیز دیگری who abhorsعاشق
theirخودشان behaviorرفتار and ideologyایدئولوژی
143
470420
4016
و هرکس دیگری که از رفتار و ایدئولوژی
آنها بدش می‌آید
08:06
are selloutsفروش or apostatesمتهمان.
144
474460
2671
دشمن یا مرتد است.
08:09
So if we want to preventجلوگیری کردن radicalizationرادیکالیزاسیون,
145
477607
2255
پس اگر بخواهیم از تندروی پیشگیری کنیم،
08:11
we have to keep people
going to the mosqueمسجد.
146
479886
3398
باید کاری کنیم که مردم به رفتن
مسجد را ادامه دهند.
08:16
Now, some will still argueجر و بحث
Islamاسلام is a violentخشن religionمذهب.
147
484765
3728
خب، بعضی از شما استدلال خواهید کرد که
اسلام یک مذهب خشن است.
08:20
After all, a groupگروه like ISISISIS
basesپایگاه ها its brutalityوحشیگری on the Quranقرآن.
148
488517
4949
به هرحال، گروهی مانند داعش پایه ی وحشیگری
خود را بر قرآن قرار داده است.
08:26
Now, as a Muslimمسلمان, as a motherمادر,
as a humanانسان beingبودن,
149
494318
3334
خب، بعنوان یک مسلمان، بعنوان یک مادر
بعنوان یک انسان،
08:29
I think we need to do everything we can
to stop a groupگروه like ISISISIS.
150
497676
4721
فکر می‌کنم ما باید هرکاری که می‌توانیم
انجام دهیم تا گروهی مثل داعش را متوقف کنیم
08:35
But we would be givingدادن in
to theirخودشان narrativeروایت
151
503720
4880
اما ما با آنها هم قصه خواهیم شد
08:40
if we castقالب them as representativesنمایندگان
of a faithایمان of 1.6 billionبیلیون people.
152
508624
5132
اگر آنها را نماینده اعتقادات ۱/۶ میلیارد
انسان در نظر بگیریم.
08:46
(Applauseتشویق و تمجید)
153
514373
3493
(تشویق)
08:49
Thank you.
154
517890
1436
متشکرم.
08:53
ISISISIS has as much to do with Islamاسلام
155
521809
3284
داعش همان رابطه ای را با اسلام دارد
08:57
as the Kuکو Kluxکلکس Klanکلان has to do
with Christianityمسیحیت.
156
525117
3051
که کوکلاکس کلان با مسیحیت دارد.
09:00
(Applauseتشویق و تمجید)
157
528491
4667
(تشویق)
09:06
Bothهر دو groupsگروه ها claimادعا to baseپایه
theirخودشان ideologyایدئولوژی on theirخودشان holyمقدس bookکتاب.
158
534795
5036
هردو گروه ادعا دارند که ایدئولوژی‌شان را
برپایه کتاب مقدسشان قرار داده‌اند.
09:12
But when you look at them,
they're not motivatedانگیزه
159
540349
3024
اما اگر به آنها نگاه کنید انگیزش آنها از
09:15
by what they readخواندن in theirخودشان holyمقدس bookکتاب.
160
543397
2284
آنچه که در کتاب مقدسشان می‌خوانند نیست.
09:17
It's theirخودشان brutalityوحشیگری that makesباعث می شود them
readخواندن these things into the scriptureکتاب مقدس.
161
545705
5147
درنده‌گی آنهاست که باعث می‌شود چنین
چیزهایی از کتاب مقدس برداشت کنند.
09:24
Recentlyبه تازگی, a prominentبرجسته imamامام
told me a storyداستان that really tookگرفت me abackناراحت.
162
552098
3650
اخیرا، یک امام برجسته به من داستانی را
گفت که مرا غافلگیر کرد.
09:27
He said that a girlدختر cameآمد to him
163
555772
1739
او گفت که دختری پیش او آمد
09:29
because she was thinkingفكر كردن
of going to joinپیوستن ISISISIS.
164
557535
2389
چون در مورد پیوستن به داعش
فکر می‌کرد.
09:32
And I was really surprisedغافلگیر شدن and askedپرسید: him,
165
560556
2048
و من واقعا شگفت‌زده شدم و از او پرسیدم،
09:34
had she been in contactتماس
with a radicalافراطی religiousدینی leaderرهبر?
166
562628
3246
آیا او با یک رهبر مذهبی تندرو
در ارتباط بوده؟
09:37
And he said the problemمسئله
was quiteکاملا the oppositeمخالف,
167
565898
2295
و او گفت که مسئله کاملا برخلاف این بوده
09:40
that everyهرکدام clericروحانیت that she had
talkedصحبت کرد to had shutبسته شدن her down
168
568217
3727
که هر روحانی که او با او صحبت کرده بوده
او را ساکت کرده،
09:43
and said that her rageخشم,
her senseاحساس of injusticeبی عدالتی in the worldجهان,
169
571968
3597
و گفته که خشم او، حس نبود عدالت
در دنیایی که در او بوده
09:47
was just going to get her in troubleمشکل.
170
575589
2085
او را به دردسر خواهد انداخت.
09:49
And so with nowhereهیچ جایی to channelکانال
and make senseاحساس of this angerخشم,
171
577698
3681
و با نبودن جایی برای ارتباط
و برای خشمش
09:53
she was a primeنخستین targetهدف to be exploitedبهره برداری شده است
172
581403
2015
او هدفی برای استثمار
09:55
by extremistsافراط گرایان promisingامیدوار کننده her a solutionراه حل.
173
583442
2649
توسط تندروهایی شد که به او
راه حلی وعده می‌دادند.
09:58
What this imamامام did was to connectاتصال her
back to God and to her communityجامعه.
174
586605
4266
چیزی که این امام انجام داد این بود که
او را به خدا و به جامعه اش دوباره متصل کرد
10:03
He didn't shameشرم آور her for her rageخشم --
insteadبجای, he gaveداد her constructiveسازنده waysراه ها
175
591319
4847
او اورا بخاطر خشمش شرمنده نکرد--
بجای آن به او راههای سازنده
10:08
to make realواقعی changeتغییر دادن in the worldجهان.
176
596190
2537
برای ایجاد تغییر واقعی در دنیا نشان داد.
10:10
What she learnedیاد گرفتم at that mosqueمسجد
preventedجلوگیری کرد her from going to joinپیوستن ISISISIS.
177
598751
4692
آنچه او در آن مسجد آموخت مانع از پیوستن
او به داعش شد.
10:16
I've told you a little bitبیت
178
604983
1255
من به شما کمی در مورد اینکه
10:18
about how Islamophobiaاسلام هراسی
affectsتاثیر می گذارد me and my familyخانواده.
179
606262
2790
چطور اسلام هراسی بر من و خانواده‌ام
ضربه می‌زند گفته‌ام.
10:21
But how does it impactتأثیر ordinaryعادی Americansآمریکایی ها?
180
609076
2540
اما این چطور به عامه آمریکاییها
ضربه می‌زند؟
10:23
How does it impactتأثیر everyoneهر کس elseچیز دیگری?
181
611640
1905
این چطور به دیگران ضربه می‌زند؟
10:25
How does consumingمصرف کننده fearترس 24 hoursساعت ها a day
affectتاثیر می گذارد the healthسلامتی of our democracyدموکراسی,
182
613569
5766
چطور مصرف ۲۴ ساعته ترس در روز به سلامت
دموکراسی ما ضربه می‌زند؟
10:31
the healthسلامتی of our freeرایگان thought?
183
619359
1648
سلامتی آزاد اندیشی ما
10:33
Well, one studyمطالعه -- actuallyدر واقع,
severalچند studiesمطالعات in neuroscienceعلوم اعصاب --
184
621527
3871
خب، یک مطالعه، در حقیق چندین تحقیق در
نوروساینس (عصب شناسی)
10:37
showنشان بده that when we're afraidترسیدن,
at leastکمترین threeسه things happenبه وقوع پیوستن.
185
625422
3861
نشان می‌دهد که هنگامی که ما می‌ترسیم
حداقل سه چیز رخ می‌دهد.
10:41
We becomeتبدیل شدن به more acceptingپذیرش
of authoritarianismاقتدارگرا,
186
629857
4121
ما استبداد، انطباق پذیری و پیشداوری‌ها
10:46
conformityانطباق and prejudiceتعصب.
187
634002
2448
را بیشتر می‌پذیریم.
10:49
One studyمطالعه showedنشان داد that when subjectsفاعل، موضوع
were exposedدر معرض to newsاخبار storiesداستان ها
188
637194
5787
یک تحقیق نشان داد که هنگامی که اشخاص
دربرابر داستانهای جدیدی
10:55
that were negativeمنفی about Muslimsمسلمانان,
189
643005
2984
که در مورد مسلمانان منفی بودند قرار گرفتند
10:58
they becameتبدیل شد more acceptingپذیرش
of militaryنظامی attacksحملات on Muslimمسلمان countriesکشورها
190
646013
4115
آنها بیشتر حمله نظامی به کشورهای مسلمان
11:02
and policiesسیاست های that curtailمحدود کردن the rightsحقوق
of Americanآمریکایی Muslimsمسلمانان.
191
650152
4016
و سیاستهایی که حقوق مسلمانان امریکایی را
کاهش می‌دهند را پذیرا شدند.
11:06
Now, this isn't just academicعلمی.
192
654192
2157
خب، این فقط آکادمیک نیست.
11:08
When you look at when
anti-Muslimضد مسلمان sentimentاحساسات spikedاسپایک
193
656373
4392
وقتی شما به زمانی که احساسات ضد اسلامی
11:13
betweenبین 2001 and 2013,
194
661555
3548
بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۳ گل کرد
نگاه کنید،
11:17
it happenedاتفاق افتاد threeسه timesبار,
195
665127
1567
این اتفاق سه بار رخ داد،
11:18
but it wasn'tنبود around terroristتروریست attacksحملات.
196
666718
2225
اما این حول حملات تروریستی نبود.
11:21
It was in the runاجرا کن up to the Iraqعراق Warجنگ
and duringدر حین two electionانتخابات cyclesچرخه.
197
669294
4393
این در حین جنگ عراق و در طول دو دوره
انتخابات بود.
11:26
So Islamophobiaاسلام هراسی isn't just
the naturalطبیعی است responseواکنش to Muslimمسلمان terrorismتروریسم
198
674155
4544
پس اسلام هراسی تنها پاسخ طبیعی به
تروریسم اسلامی نیست
11:30
as I would have expectedانتظار می رود.
199
678723
1999
آنطوری که من انتظار داشتم.
11:33
It can actuallyدر واقع be a toolابزار
of publicعمومی manipulationدستکاری,
200
681218
4478
در حقیقت می‌تواند وسیله‌ای برای
کنترل عامه مردم باشد،
11:37
erodingفرسایش the very foundationپایه
of a freeرایگان societyجامعه,
201
685720
3983
که بنیان اصلی جامعه آزاد،
11:41
whichکه is rationalگویا
and well-informedآگاهانه citizensشهروندان.
202
689727
4124
که شهروندان معقول و آگاه است،
را فاسد می‌کند.
11:46
Muslimsمسلمانان are like canariesقناری ها
in the coalزغال سنگ mineمال خودم.
203
694605
2531
مسلمانان مانند قناریهای
داخل معادن زغال سنگ هستند.
11:49
We mightممکن be the first to feel it,
204
697655
1691
ممکن است ما اولین‌هایی
باشیم که حسش می‌کنیم،
11:51
but the toxicسمی airهوا of fearترس
is harmingآسیب رساندن us all.
205
699370
4037
اما هوای آلوده ترس به همه
ما آسیب می زند.
11:56
(Applauseتشویق و تمجید)
206
704251
5553
(تشویق)
12:03
And assigningاختصاص دادن collectiveجمعی guiltگناه
207
711580
2399
یک تخصیص گناه جمعی
12:06
isn't just about havingداشتن
to explainتوضیح yourselfخودت all the time.
208
714003
2838
فقط در مورد اینکه مجبور باشی همیشه خودت
را توضیح دهی نیست.
12:09
Deahدیه and his wifeهمسر Yusorیوسور
were a youngجوان marriedمتاهل coupleزن و شوهر
209
717777
3648
ضیا و همسرش یسر یک زوج جوان بودند
12:13
livingزندگي كردن in Chapelکلیسا Hillهیل, Northشمال Carolinaکارولینا,
210
721449
1999
و در چپل هیل، کارولینای شمالی می‌زیستند،
12:15
where they bothهر دو wentرفتی to schoolمدرسه.
211
723472
1599
جایی که هردو به دانشگاه می‌رفتند.
12:17
Deahدیه was an athleteورزشکار.
212
725686
2415
ضیا یک قهرمان ورزشی بود.
12:20
He was in dentalدندانی schoolمدرسه,
talentedبا استعداد, promisingامیدوار کننده ...
213
728125
3532
او به دانشکده دندانپزشکی می‌رفت،
با استعداد و آینده دار ....
12:24
And his sisterخواهر would tell me
that he was the sweetestشیرین ترین,
214
732260
4218
و خواهرش به من می گفت که او شیرین‌ترین،
12:28
mostاکثر generousسخاوتمندانه humanانسان beingبودن she knewمی دانست.
215
736502
2035
و بخشنده‌ترین انسانی بود که او می‌شناخت.
12:30
She was visitingبازدید him there
and he showedنشان داد her his resumeخلاصه,
216
738561
3854
خواهرش او را در آنجا ملاقات کرده بود و او
رزومه‌اش را به خواهرش نشان داده بود
12:34
and she was amazedشگفت زده شد.
217
742439
1262
و او شگفت‌زده شده بود.
12:35
She said, "When did my babyعزیزم brotherبرادر
becomeتبدیل شدن به suchچنین an accomplishedانجام شده است youngجوان man?"
218
743725
4230
گفته بود، « کی برادر کوچک من اینچنین مرد
جوان کاملی شده است؟»
12:41
Just a fewتعداد کمی weeksهفته ها after Suzanne'sسوزان visitبازدید کنید
to her brotherبرادر and his newجدید wifeهمسر,
219
749119
4565
فقط چند هفته پس از ملاقات سوزان از
برادرش و همسر جدید او،
12:46
theirخودشان neighborهمسایه,
220
754237
1277
همسایه آنها،
12:48
Craigکریگ Stephenاستفان Hicksهیکس,
221
756732
2141
کریگ استیون هیکس،
12:50
murderedکشته شد them,
222
758897
1745
آنها را به قتل رساند،
12:52
as well as Yusor'sYusor's sisterخواهر, Razanرازان,
who was visitingبازدید for the afternoonبعد از ظهر,
223
760666
4781
به همراه خواهر یسر، رزان، که در آن
بعد از ظهر به ملاقات آنها رفته بود،
12:57
in theirخودشان apartmentاپارتمان,
224
765471
1759
در داخل ساختمان آنها،
12:59
executionاجرا styleسبک,
225
767754
1755
به شیوه اعدام،
13:01
after postingپست کردن anti-Muslimضد مسلمان statementsبیانیه
on his Facebookفیس بوک pageصفحه.
226
769533
3956
پس از اینکه بیاناتی بر ضد مسلمانان در
فیسبوکش نوشته بود.
13:06
He shotشات Deahدیه eightهشت timesبار.
227
774058
1744
او به ضیا ۸ بار شلیک کرده بود.
13:09
So bigotryتعصب isn't just immoralغیر اخلاقی,
it can even be lethalمرگبار.
228
777254
4035
پس تعصب نه تنها غیر اخلاقیست
بلکه می‌تواند کشنده هم باشد.
13:14
So, back to my storyداستان.
229
782355
1321
خب به داستان خودم برگردم.
13:15
What happenedاتفاق افتاد after 9/11?
230
783700
1700
پس از ۱۱ سپتامبر چه رخ داد؟
13:17
Did we go to the mosqueمسجد
or did we playبازی it safeبی خطر and stayاقامت کردن home?
231
785424
3128
آیا ما به مسجد رفتیم یا اینکه بدنبال
امنیت در خانه ماندیم؟
13:21
Well, we talkedصحبت کرد it over,
232
789390
1882
خب ما صحبتش را کردیم،
13:23
and it mightممکن seemبه نظر می رسد like
a smallکوچک decisionتصمیم گیری, but to us,
233
791296
2689
و این ممکن است شبیه یک تصمیم
کوچک باشد، اما برای ما
13:26
it was about what kindنوع of Americaآمریکا
we wanted to leaveترک کردن for our kidsبچه ها:
234
794009
3856
این در مورد نوع آمریکایی بود که ما
خواستیم برای زندگی کودکانمان داشته باشیم
13:29
one that would controlکنترل us by fearترس
235
797889
3380
کشوری که می خواست ما را با ترس کنترل کند
13:33
or one where we were practicingتمرین
our religionمذهب freelyآزادانه.
236
801293
3494
یا کشوری که ما زندگی مذهبیمان را در آنجا
آزادانه داشتیم.
13:36
So we decidedقرار بر این شد to go to the mosqueمسجد.
237
804811
1848
پس ما تصمیم گرفتیم که به مسجد برویم.
13:39
And we put my sonفرزند پسر in his carماشین seatصندلی,
238
807823
1743
و پسرم را در صندلیش در ماشین گذاشتیم.
13:41
buckledبامزه him in, and we droveرانندگی کرد silentlyسکوت,
intenselyشدیدا, to the mosqueمسجد.
239
809590
3691
کمربندش را بستیم، و ساکت و مشتاق به
به سمت مسجد راندیم.
13:45
I tookگرفت him out, I tookگرفت off my shoesکفش,
I walkedراه می رفت into the prayerنماز hallسالن
240
813305
3877
و من او را بیرون آوردم کفش هایم را درآوردم
و بداخل نمازخانه رفتم
13:50
and what I saw madeساخته شده me stop.
241
818609
1570
و چیزی که دیدم باعث شد بایستم.
13:53
The placeمحل was completelyبه صورت کامل fullپر شده.
242
821271
1628
آنجا کاملا پر بود.
13:55
And then the imamامام madeساخته شده an announcementاطلاعیه,
243
823492
2188
و امام بیانیه‌ای خواند،
13:57
thankingسپاسگزار and welcomingاستقبال our guestsمهمانان,
244
825704
4266
در تشکر و خوش آمد گویی مهمانانمان،
14:02
because halfنیم the congregationجماعت
245
830564
2214
چرا که نصف حضار
14:05
were Christiansمسیحیان, Jewsیهودیان,
Buddhistsبودایی ها, atheistsخدایان,
246
833833
2728
مسیحیان ، یهودیان، بوداییان، بی دینان.
14:08
people of faithایمان and no faithایمان,
247
836585
2420
مردم با ایمان و بی ایمان.
14:11
who had come not to attackحمله us,
but to standایستادن in solidarityهمبستگی with us.
248
839029
4901
آمده بودند، نه برای اینکه به ما حمله کنند،
بلکه تا در همراهی با ما ایستادگی کنند.
14:16
(Applauseتشویق و تمجید)
249
844419
6971
(تشویق)
14:25
I just breakزنگ تفريح down at this time.
250
853599
2123
من در آنجا فرو ریختم.
14:28
These people were there because they choseانتخاب کرد
courageشجاعت and compassionمحبت
251
856674
4544
این مردم آنجا بودند چرا که رشادت
و شفقت را،
14:33
over panicوحشت and prejudiceتعصب.
252
861242
2098
بر پیشداوری و ترس، برگزیده بودند.
14:36
What will you chooseانتخاب کنید?
253
864731
1667
شما کدام را انتخاب می‌کنید؟
14:39
What will you chooseانتخاب کنید
at this time of fearترس and bigotryتعصب?
254
867122
5021
شما در این زمانه ترس و تعصب
کدام یک را بر می‌گزینید؟
14:45
Will you playبازی it safeبی خطر?
255
873397
1711
آیا شما هم محتاط عمل خواهید کرد؟
14:47
Or will you joinپیوستن those who say
256
875914
2299
یا شما به کسانی می‌پیوندید که می‌گویند
14:50
we are better than that?
257
878237
1988
ما بهتر از این هستیم؟
14:52
Thank you.
258
880249
1151
متشکرم.
14:53
(Applauseتشویق و تمجید)
259
881424
4324
(تشویق)
15:07
Thank you so much.
260
895910
1364
از شما بسیار متشکرم.
15:12
Helenهلن Waltersوالترز: So Daliaدالیا,
you seemبه نظر می رسد to have struckرخ داد a chordوتر.
261
900497
4344
هلن والترز: خب دالیا، بنظر می‌رسد
که احساسات را بر انگیختی
15:16
But I wonderتعجب,
262
904865
1537
اما من در عجبم،
15:18
what would you say to those
who mightممکن argueجر و بحث
263
906426
2459
تو به کسانی که ممکن است استدلال کنند که
15:20
that you're givingدادن a TEDTED Talk,
264
908909
1757
تو یک سخنرانی TED ارائه می‌دهی،
15:22
you're clearlyبه وضوح a deepعمیق thinkerمتفکر,
265
910690
1555
تو مشخصا عمیق فکر می‌کنی
15:24
you work at a fancyتفننی think tankمخزن,
266
912269
2007
تو در یک اندیشکده خلاق کار می‌کنی،
15:26
you're an exceptionاستثنا, you're not the ruleقانون.
267
914300
2113
تو یک استثنا هستی، تو از قاعده خارج هستی.
15:28
What would you say to those people?
268
916437
1772
تو به این افراد چه می‌گویی؟
15:30
Daliaدالیا MogahedMogahed: I would say,
don't let this stageمرحله distractمنحرف کردن you,
269
918841
2922
دالیا مجاهد: به آنها می‌گویم نگذارید
این سن حواس پرتتان کند
15:33
I'm completelyبه صورت کامل ordinaryعادی.
270
921787
1205
من کاملا عادی هستم
15:35
I'm not an exceptionاستثنا.
271
923821
1245
من یک استثنا نیستم.
15:37
My storyداستان is not unusualغیر معمول.
272
925447
2020
داستان من غیر معمول نیست.
15:39
I am as ordinaryعادی as they come.
273
927491
2983
من همانقدر عادی هستم که آنها هستند.
15:42
When you look at Muslimsمسلمانان
around the worldجهان --
274
930498
4198
وقتی شما به مسلمانان اطراف دنیا بنگرید--
15:46
and I've doneانجام شده this, I've doneانجام شده
the largestبزرگترین studyمطالعه ever doneانجام شده
275
934720
2831
و من این کار را انجام دادم، من بزرگترین
تحقیقی که تاکنون روی
15:49
on Muslimsمسلمانان around the worldجهان --
276
937575
1542
مسلمانان اطراف دنیا صورت گرفته
را انجام داده‌ام.--
15:51
people want ordinaryعادی things.
277
939141
1450
مردم چیزهای عادی می‌خواهند.
15:52
They want prosperityرفاه for theirخودشان familyخانواده,
278
940615
1825
موفقیت برای خانواده‌شان می‌خواهند،
15:54
they want jobsشغل ها
279
942464
1151
شغل می‌خواهند
15:55
and they want to liveزنده in peaceصلح.
280
943639
1606
و می‌خواهند که در صلح زندگی کنند.
15:57
So I am not in any way an exceptionاستثنا.
281
945269
3046
پس من به هیچ عنوان یک استثنا نیستم.
16:00
When you meetملاقات people who seemبه نظر می رسد
like an exceptionاستثنا to the ruleقانون,
282
948339
2851
وقتی کسانی را می‌بینید که نسبت به قاعده
استثنا بنظر می‌رسند،
16:03
oftentimesاغلب اوقات it's that the ruleقانون is brokenشکسته شده,
283
951214
2326
اغلب این قاعده عمومی است که ناقص است،
16:06
not that they're an exceptionاستثنا to it.
284
954292
2220
نه که آنها استثنایی بر آن هستند.
16:08
HWHW: Thank you so much.
Daliaدالیا MogahedMogahed.
285
956536
2460
از شما بسیار متشکرم.
دالیا مجاهد.
16:11
(Applauseتشویق و تمجید)
286
959020
4674
(تشویق)
Translated by Ali Fatemi
Reviewed by Leila Ataei

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Dalia Mogahed - Muslim studies scholar
Researcher and pollster Dalia Mogahed is an author, advisor and consultant who studies Muslim communities.

Why you should listen

As director of research at the Institute for Social Policy and Understanding, Dalia Mogahed keeps her finger on the pulse of the Muslim world. She served on Obama’s Advisory Council on Faith-Based and Neighborhood Partnerships in 2009, advising the president on how faith-based organizations can help government solve persistent social problems.

Mogahed is a former director of the Gallup Center for Muslim Studies, where her surveys of Muslim opinion skewered myths and stereotypes while illuminating the varied attitudes of Muslims toward politics, religion, and gender issues. Her 2008 book with John Esposito, Who Speaks for Islam? What a Billion Muslims Really Think, outlines these surprising findings.

More profile about the speaker
Dalia Mogahed | Speaker | TED.com