Hugh Evans: What does it mean to be a citizen of the world?
هیو اونز: «شهروند جهان بودن» به چه معناست؟
Through the Global Citizen platform, humanitarian Hugh Evans has created an online community of millions of people -- all driven to eradicate extreme poverty by the year 2030. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
to an amazing woman.
زن شگفتانگیز معرفی کنم.
emigrated to the US at the age of 18,
به ایالات متحده مهاجرت کرد،
of Washington, DC.
واشنگتن زندگی میکند.
political staffer,
پرقدرت نیست،
she's quite unremarkable,
که یک فرد کاملا عادی است.
the most remarkable impact.
داوینیا باورکردنی نیست،
time every single week
هر هفته زمانی را
از خودش تمرکز کند:
her state, nor even in her country --
در ایالتش، حتی در کشورش نیستند.
هیچ وقت نمیبیند.
سال پیش شروع شد
to all of her friends on Facebook,
در فیسبوک کمک خواست،
سکههای خود اهدا کنند
دختران را تامین کند.
قابل ملاحظهای را نداشت،
سکه جمعآوری شد،
را به مدرسه فرستاده بود.
a little infamous at the local bank
کمی بدنام شده است
with a shopping cart full of pennies.
پر از سکه به آنجا میرود.
در حال رشد است.
for people like Davinia:
داوینیا وجود دارد:
who self-identifies first and foremost
که هویت خود را در درجه اول
a tribe or a nation,
ایالت، یک قبیله یا یک ملت
نژاد انسان معرفی میکند.
to act on that belief,
بر اساس این باور عمل کند
جهان ما غلبه کند،
بر روی یافتن،
شهروندان جهانی است.
جمعیتها وجود دارند.
برای شما توضیح دهم
on global citizens.
به شهروندان جهانی است.
more global citizens active in our world,
بیشتری در جهان فعال باشند،
of the major challenges we face --
با آنها روبرو هستیم،
gender inequality --
نابرابری جنسیتی،
global solutions from their leaders.
راهحلهای جهانی از رهبرانشان باشند.
reaction to this idea
برخی افراد به این ایده
or even threatening.
یا حتی تهدیدآمیز است.
a little of my story today,
را برای شما بگویم،
ارتباط برقرار کردم
ارتباط برقرار کنم.
استرالیا بزرگ شدم،
irritating little kids
واقعا آزاردهنده بودم
«چرا؟» دست بر نمیدارند.
از آنها بوده باشید.
the most annoying questions.
سوالها را میپرسیدم.
"Mum, why I can't I dress up
نمیتوانم تمام روز این لباس را بپوشم
سرخکرده میخواین؟»
throwing them on the barbie?"
روی باربی (باربیکیو) بندازیم؟»
من فکر کردم که میتوانستم جهان را عوض کنم،
I could change the world,
to convince me otherwise.
را جور دیگری متقاعد کنم.
and in my first year of high school,
اولین سال دبیرستان بودم،
for communities in the developing world.
جوامعی در کشورهای در حال توسعه.
enthusiastic group of kids,
واقعا مشتاق بودیم،
than any other school in Australia.
استرالیا پول جمع میکردیم.
to go to the Philippines to learn more.
که به فیلیپین بروم و بیشتر یاد بگیرم.
in the outskirts of Manila.
در حومه مانیل بردند.
with Sonny Boy,
سانی بوی آشنا شدم.
a pile of steaming garbage.
تودهای از زباله زندگی میکرد.
of that name fool you,
than a rancid landfill
زبالههای فاسد نبود
rummaging through every single day
ساعتها در هر روز آن را جستجو میکردند
هر چیز با ارزشی.
changed my life forever,
زندگی من را برای همیشه تغییر داد،
slab the size of half my bedroom
به اندازه نصف اتاق خواب من دراز کشیدیم
and the rest of his family,
و بقیه خانواده او.
اطراف ما راه میرفتند.
لحظه هم نخوابیدم،
با خودم فکر میکردم،
این چنین زندگی کند
to live out his dreams
برای زندگی مثل رویاهایش
به دنیا آمده، تعیین شود،
'the ovarian lottery?'"
را بختآزمایی تخمدان مینامد؟»
in the Philippines
or not made, man-made,
و نشده توسط انسانها
and corrupt governments
استعماری و دولتهای فاسد بوده است
of Sonny Boy at heart.
به جز علاقه قلبی به سانی بوی.
but they may as well have.
ولی ممکن هم است که این کار را کرده باشند.
kids like Sonny Boy,
مثل سانی بوی کمک کنیم،
to send him a few dollars
the garbage dump on which he lived,
در آنها زندگی میکند انجام نمیشود،
of the problem lay elsewhere.
development projects over the coming years
پروژههای توسعه جامعه کار میکردم
با اچآیوی و ایدز کمک کنم،
by communities themselves,
it's not sufficient.
لازم است، اما کافی نیست.
نظاممند مقابله کنیم.
من میتوانم انجام دهم
of citizens back home
شهروندان را در خانه بسیج کنم
in that systemic change.
در تغییر نظاممند مشارکت کنند.
در دانشکده پیوستم
campaign to Australia.
را به استرالیا بیاورم.
this small concert
کنسرتی را در سر داشتیم
with local Aussie artists,
با هنرمندان محلی استرالیایی برگزار شود،
the Edge and Pearl Jam,
اج و پرل جم دریافت کردیم،
ما موافقت کرده بودند.
that day, as you can see.
آن روز کمی هیجانزده شده بودم.
heard our collective voices,
into global health and development --
سلامت و توسعه جهانی را دوبرابر کند،
we helped persuade our government
ما کمک کردیم که دولتمان متقاعد شود
miles outside of our borders.
برای درست کردن مشکل اقدام کردیم.
are not enough.
to the fluctuating moods of a politician
به تغییر حالات یک سیاستمدار
would have this built-in excuse mechanism
و کار خودش را برای بهانه آوردن داشت
the burden of global action alone.
اقدام جهانی را به تنهایی تحمل کند.
this challenge, we asked ourselves,
از خودمان پرسیدیم،
and build a broad enough army
و ارتشی به میزان کافی گسترده بسازیم
در بلندمدت پیروز شویم؟
به یک راه فکر کنیم.
that short-term excitement
شور و هیجان کوتاهمدت
the Make Poverty History campaign
«به تاریخ پیوستن فقر»
هویت آنها تبدیل میشد.
that had exactly that as its goal.
تاسیس کردیم که هدف آن دقیقا همین بود.
any one organization.
مورد فقط یک سازمان نیست.
است که اقدام میکنند.
که به ما میگویند
who even care about global issues,
مشکلات جهانی اهمیت میدهند،
anything about it.
برای آن انجام دادهاند.
مردم نمیخواهند اقدام کنند.
know how to take action,
چگونه باید اقدام کنند،
will have no effect.
آنها هیچ اثری نخواهد داشت.
and activate millions of citizens
میلیونها شهروند را در دهها کشور
to behave altruistically.
رفتار کردن، فشار بیاورند.
something really thrilling,
واقعا هیجانانگیز کشف کردیم،
global citizenship your mission,
را ماموریت خود تعیین میکنید،
with some extraordinary allies.
that's fundamentally global.
اساسا جهانی نیست.
نیز همینطور است،
برابری جنسیتی،
افرادی یافتیم که
targeting all these interrelated issues.
مسائل مرتبط اهمیت میدادند.
go about recruiting
in Central Park,
این شهر شروع کردیم،
biggest artists to participate.
را متقاعد کردیم که در آن مشارکت کنند.
these festivals coincided
همزمان شوند،
to hear our voices
باید صدای ما را میشنیدند
یک بلیط بخرید.
on behalf of a global cause,
جنبش جهانی اقدام میکردید،
could you earn enough points to qualify.
کافی برای واجد شرایط بودن بدست میآوردید.
purely as some sort of feel-good thing.
چیزی فقط با حس خوب نداشتم.
and that's what we required.
عمل کنید و این چیزی بود که ما میخواستیم.
in the New York area alone
شهروند فقط در نیویورک
را بدست آورند.
in over 150 countries around the world.
بیش از ۱۵۰ کشور داریم که ثبتنام کردهاند.
more than 100,000 new members
هر هفته از تمام سال
عضو جدید را ثبتنام کردیم.
global citizens from nothing.
را از هیچ درست کنیم.
شروع عمل کردن پیدا کنیم.
we can learn a lot from Davinia,
از داوینیا چیزهای زیادی یاد بگیریم،
as a global citizen back in 2012.
به عنوان یک شهروند جهانی را آغاز کرد.
دفتر سیاستمداران کرد.
in her local community.
به جامعه محلی خود اختصاص داد.
در رسانههای اجتماعی فعال شد
like a lot to you.
از شما منطقی نباشد.
because she wasn't alone.
داشت، چون او تنها نبود.
other global citizens',
۱۴۲ هزار شهروند دیگر،
to double their investment
سرمایهگذاری خود را
برای آموزش دو برابر کند.
making that announcement.
خبر آن را اعلام میکند.
find inspiration from each other,
از یکدیگر الهام میگیرند،
their collective power.
شگفتانگیز است.
helped persuade the World Bank
به متقاعد کردن بانک جهانی
into water and sanitation.
در زمینه آب و بهداشت کمک کردند.
announcing 15 billion dollars onstage
اختصاص 15 میلیارد دلار را بر روی صحنه
affirmed his commitment
تعهد خود را به
and school across India by 2019.
مدرسهها در هند تا سال ۲۰۱۹ اعلام کرد.
by the late-night host Stephen Colbert
مجری برنامههای شبانه تشویق شدند
در نروژ به راه بیاندازند.
Prime Minister, got the message,
پیام را دریافت کرد،
into girls' education.
در زمینه آموزش دختران دوبرابر کند.
called on the Canadian, UK,
از دولتهای کانادا، بریتانیا
into polio eradication.
ریشهکنی فلج اطفال افزایش دهند.
665 million dollars.
به این کار اختصاص دادند.
نیز روبرو هستیم.
با خود فکر کنید،
رهبران جهان را راضی کنیم
مشکلات جهانی حفظ کنند؟
politician Tip O'Neill once said,
تیپ اونیل زمانی گفت:
got politicians elected:
انتخاب شدن سیاستمداران میشود:
or at very best national interests.
یا در بهترین حالت مناقع ملی.
when I was 21 years old.
زمانی که ۲۱ ساله بودم تجربه کردم.
who shall remain nameless --
که نمیتوانم اسم او را بگویم
به فقر شدید با او در میان گذاشتم.
to end extreme poverty.
has this once-in-a-lifetime opportunity
یک فرصت تاریخی دارد
Development Goals.
این هزاره کمک کند.
را انجام دهیم.»
with cold, dismissive eyes,
بیاعتنا به من نگاه کرد،
کمکهای خارجی نمیدهد»
دیگری استفاده کرد!
our own backyard first.
به حیاط خلوت خودمان باشد.
خطرناک است.
را مطرح میکنند
against the poor in another.
در کشوری دیگر قرار میدهد.
and our nations from one another.
را از ملتهای دیگر جدا کنیم.
نادیده گرفتیم چه اتفاقی افتاد،
when we ignored Rwanda,
را نادیده میگیریم.
این مسائل اهمیت بدهند
and extreme poverty
آب و هوایی و فقر شدید
they understand this.
the global citizen,
که به نفع شهروند جهانی است،
single voice can be heard.
را میتوان شنید.
were signed back in the year 2000?
در سال 2000 تصویب شد؟
was fire off a letter
میتوانستیم انجام دهیم، نوشتن یک نامه
انتخابات بعدی بود.
وجود نداشت.
have more tools,
ابزارهای بیشتر،
than ever before.
نسبت به گذشته دارند.
to solve them are right before us.
آنها درست جلوی ما قرار دارند.
beyond our borders
به فراتر از مرزها نگاه کنند
تاریخ ایستادهاند.
را برگزار کردیم،
بدست آوردهایم.
all over the world.
در حال ثبتنام هستند.
را انجام دادهایم؟
impractical in many ways,
از بسیاری جهان غیرعملی بوده است،
in which we are privileged to live.
که ما شانس زندگی در آن را داریم.
to accelerate large-scale positive change
داریم که به تغییرات گسترده مثبت
world leaders accountable
رهبران جهان پاسخگو باشند
for Sustainable Development
جدید برای توسعه پایدار
with the world's leading NGOs
سازمانهای غیردولتی پیشرو
فلج اطفال و مالاریا همکاری میکنند.
in every corner of this globe,
از این جهان ثبتنام میکنند،
را افزایش دهند.
را تصور کنید
افزایش مییابد،
مطلع، متعهد بوده
سانی بوی ارتباط برقرار کنم.
رسانههای اجتماعی با هم ملاقات کردیم،
been relocated by the authorities,
او را تغییر دادهاند،
در زاغهنشینها میافتد.
I spent on Smoky Mountain inspired me.
برای من الهام بخش بوده است.
of being part of a movement of people --
جنبش مردمی بودن را درک کردم
from their screens and out to the world,
صفحه نمایش خود جهان را مشاهده کنند،
کنار یکدیگر میایستند،
of the world we share.
جهان ما استقبال میکنند.
ABOUT THE SPEAKER
Hugh Evans - HumanitarianThrough the Global Citizen platform, humanitarian Hugh Evans has created an online community of millions of people -- all driven to eradicate extreme poverty by the year 2030.
Why you should listen
At 14, Hugh Evans spent the night in a Manila slum. The harsh realities of his hosts’ lives motivated Evans to challenge the status quo of extreme poverty. Following a trip to South Africa in 2002 as World Vision's inaugural Youth Ambassador, Evans worked on the Make Poverty History campaign and helped stage the Make Poverty History Concert, fronted by Pearl Jam and Bono.
In 2012, under the mantle of the Global Poverty Project (launched 2008), Evans co-founded Global Citizen, and with it, the Global Citizen Festival -- a free, ticketed event requiring fans to perform anti-poverty actions in exchange for entry, recruiting millions into the war against global poverty. In 2015 alone, Global Citizens took 2.3 million actions, helping to secure commitments from governments around the world that are set to affect more than 210 million lives.
Hugh Evans | Speaker | TED.com