ABOUT THE SPEAKER
Jon Ronson - Writer, filmmaker
Jon Ronson is a writer and documentary filmmaker who dips into every flavor of madness, extremism and obsession.

Why you should listen

For his latest book, So You've Been Publicly Shamed, Jon Ronson spent three years traveling the world and talking to people who'd been subjected to high-profile public shamings. Whatever their transgression, the response was to be faced by an angry mob, as Ronson calls them "collective outrage circles" devoted to tearing down said person from any position of power. It does not, Ronson suggests gently, reflect so well on society as a whole.

In a previous book, The Psychopath Test, Ronson explored the unnerving world of psychopaths -- a group that includes both incarcerated killers and, one of his subjects insists, plenty of CEOs. In his books, films and articles, Ronson explores madness and obsession of all kinds, from the US military's experiments in psychic warfare to the obscene and hate-filled yet Christian rap of the Insane Clown Posse. He wrote a column for the Guardian, hosted an essay program on Radio 4 in the United Kingdom, and contributes to This American Life.

More profile about the speaker
Jon Ronson | Speaker | TED.com
TEDGlobalLondon

Jon Ronson: When online shaming goes too far

جان رانسون: وقتی رسوا کردن در اینترنت از کنترل خارج می‌شود

Filmed:
3,565,658 views

توییتر صدای آدم‌های بی‌صداست، روشی برای اعتراض کردن و حمله به بی‌عدالتی‌های صورت گرفته. اما گاهی، به گفته جان رانسون، افراط می‌شود. رانسون با تعریف ماجرایی باور نکردنی از این که چطور یک توییت بی‌مزه زندگی و شغل زنی را به فنا داد، نشان می‌دهد که چطور کاربران شبکه‌های اجتماعی قابلیت تبدیل شدن به اراذل و اوباش عربده‌کش را دارند -- و می‌گوید که الان زمان آن فرا رسیده که درباره اعمال آنلاین خود تجدید‌نظر کنیم.
- Writer, filmmaker
Jon Ronson is a writer and documentary filmmaker who dips into every flavor of madness, extremism and obsession. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
In the earlyزود daysروزها of Twitterتوییتر,
it was like a placeمحل of radicalافراطی de-shamingدشمن.
0
112
5327
در ابتدا توییتر جایی بود
برای تقبیح شرمساری افراطی.
00:17
People would admitاقرار کردن
shamefulشرم آور secretsاسرار about themselvesخودشان,
1
5463
2948
مردم به رازهای شرم‌آوری
درباره خودشان اعتراف می‌کردند.
00:20
and other people would say,
"Oh my God, I'm exactlyدقیقا the sameیکسان."
2
8435
4494
و بقیه هم می‌گفتند، «وای خدای من،
منم دقیقا مثل تو هستم.»
00:24
Voicelessسایشی people realizedمتوجه شدم
that they had a voiceصدای,
3
12953
2802
مردم بی‌صدا، متوجه شدند که صدایی دارند،
00:27
and it was powerfulقدرتمند and eloquentسخنرانی.
4
15779
2955
و این صدا قوی و رسا بود.
00:30
If a newspaperروزنامه ranفرار کرد some racistنژاد پرست
or homophobicهمجنسگرا columnستون,
5
18758
4769
اگر در روزنامه‌ای خبری نژادپرستانه
یا همجنس‌باز هراسانه بود،
00:35
we realizedمتوجه شدم we could do
something about it.
6
23551
2391
متوجه شدیم که می‌شد کاری در موردش کنیم.
00:37
We could get them.
7
25966
1369
می‌توانستیم سروقت‌شان برویم.
00:39
We could hitاصابت them with a weaponسلاح
that we understoodفهمید but they didn't --
8
27359
3452
می‌توانستیم آنها را با سلاحی بزنیم
که ما می‌فهمیدیم اما آنها نه --
00:42
a socialاجتماعی mediaرسانه ها shamingشرم آور.
9
30835
2175
رسوایی در شبکه اجتماعی.
00:45
Advertisersتبلیغ کنندگان would withdrawکنار کشیدن
theirخودشان advertisingتبلیغات.
10
33744
2752
آگهی دهنده‌ها،
تبلیغ‌های خود را لغو می‌کردند.
00:48
When powerfulقدرتمند people
misusedسوء استفاده شده theirخودشان privilegeامتیاز,
11
36933
3010
وقتی افراد قدرتمند از امتیازات
خود سوءاستفاده می‌کردند،
00:51
we were going to get them.
12
39967
1663
می‌رفتیم سرا‌غشان.
00:54
This was like the
democratizationدموکراتیزه کردن of justiceعدالت.
13
42312
2780
به مردمی شدن عدالت می‌ماند.
00:57
Hierarchiesسلسله مراتب were beingبودن leveledزده شده out.
14
45116
2403
سلسله مراتب از بین می‌رفت.
00:59
We were going to do things better.
15
47543
1998
قرار بود اوضاع را بهتر کنیم.
01:02
Soonبه زودی after that, a disgracedناراحت
popپاپ scienceعلوم پایه writerنویسنده calledبه نام Jonahیونس LehrerLehrer --
16
50755
4209
کمی بعد بود که نویسنده مغضوب حوزه علم
برای عوام به نام جونا لهرر--
01:06
he'dاو می خواهد been caughtگرفتار plagiarizingسرقت
and fakingجعل quotesنقل قول,
17
54988
3135
که بخاطر سرقت ادبی و نقل‌قول‌های
دروغین دستش رو شده بود--
01:10
and he was drenchedخیس شده in shameشرم آور
and regretپشيمان شدن, he told me.
18
58147
3732
برایم گفت غرق در شرمندگی و ندامت است.
01:13
And he had the opportunityفرصت
19
61903
1491
و فرصت پیدا کرد
01:15
to publiclyبه طور عمومی apologizeعذر خواهی کردن
at a foundationپایه lunchناهار.
20
63418
3830
تا در مراسم ناهار بنیادی
عذرخواهی عمومی انجام دهد.
01:19
This was going to be the mostاکثر
importantمهم speechسخنرانی - گفتار of his life.
21
67272
2931
قرار بود به مهم‌ترین
سخنرانی عمرش تبدیل شود.
01:22
Maybe it would winپیروزی him some salvationنجات.
22
70227
2284
شاید مورد عفو قرار می‌گرفت.
01:25
He knewمی دانست before he arrivedوارد شد
23
73114
1329
قبل از آمدنش می‌دانست
01:26
that the foundationپایه was going to be
live-streamingپخش زنده his eventرویداد,
24
74467
3079
بنیاد قصد پخش زنده این رویداد را دارد،
01:29
but what he didn't know
untilتا زمان he turnedتبدیل شد up,
25
77570
2024
ولی چیزی که تا لحظه حضورش نمی‌دانست
01:31
was that they'dآنها می خواهند erectedنصب شده است a giantغول screenصفحه نمایش
Twitterتوییتر feedخوراک right nextبعد to his headسر.
26
79618
4928
این بود که یک صفحه عظیم فید توییتر
درست کنار سرش نصب شده بود.
01:36
(Laughterخنده)
27
84570
1492
(خنده)
01:38
Anotherیکی دیگر one in a monitorمانیتور screenصفحه نمایش
in his eyeچشم lineخط.
28
86086
2543
و یک صفحه نمایش دیگر درست جلوی چشمانش بود.
01:40
I don't think the foundationپایه did this
because they were monstrousهیجان انگیز.
29
88653
3436
من فکر نمی‌کنم که بنیاد
از سر خباثت این کار را کرد.
01:44
I think they were cluelessبی ادبی:
I think this was a uniqueمنحصر بفرد momentلحظه
30
92113
3154
فکر می‌کنم هیچ ایده‌ای نداشتند:
فکر می‌کنم که لحظه‌ای بی‌نظیر بود
01:47
when the beautifulخوشگل naivetyنابغه of Twitterتوییتر
31
95291
2537
وقتی که معصومیت زیبای توییتر
01:49
was hittingضربه زدن the increasinglyبه طور فزاینده
horrificدلهره آور realityواقعیت.
32
97852
3309
واقعیت بیش از پیش وحشت‌آور را
مورد هدف قرار داده بود.
01:53
And here were some of the Tweetsتویت ها
that were cascadingآبشار into his eyeچشم lineخط,
33
101807
3353
و اینها بعضی از توییت‌هایی هستنند
که جلوی چشمش منتشر شدند،
01:57
as he was tryingتلاش کن to apologizeعذر خواهی کردن:
34
105184
1726
در حالی که مشغول عذرخواهی بود:
01:58
"Jonahیونس LehrerLehrer, boringحوصله سر بر us
into forgivingبخشش him."
35
106934
3262
«جونا لهرر، حوصلمون رو سر بردی
با این معذرت خواهی‌ات.»
02:02
(Laughterخنده)
36
110220
1075
(خنده )
02:03
And, "Jonahیونس LehrerLehrer has not provenاثبات شده
that he is capableقادر به of feelingاحساس shameشرم آور."
37
111319
4468
و «جونا لهرر هنوز به ما ثابت نکرده
که توانایی احساس شرم رو داره.»
02:08
That one mustباید have been writtenنوشته شده است
by the bestبهترین psychiatristروانپزشک ever,
38
116589
3691
این یکی باید توسط بهترین
روانشناس دنیا نوشته شده باشد،
02:12
to know that about suchچنین
a tinyکوچک figureشکل behindپشت a lecternlectern.
39
120304
3475
که به این دانش درباره آن موجود
نحیف پشت منبر آگاه باشد.
02:16
And, "Jonahیونس LehrerLehrer is just
a friggingخرد کردن sociopathجامعه شناسی."
40
124135
3017
و «جونا لهرر یک اجتماع ستیز لعنتی‌ست.»
02:19
That last wordکلمه is a very humanانسان thing
to do, to dehumanizeبی عاطفه کردن the people we hurtصدمه.
41
127874
5400
این آخری روشی بسیار بشری در انسان‌زدایی
از آدمهایی است که اذیت‌شان می‌کنیم.
02:25
It's because we want to destroyاز بین رفتن people
but not feel badبد about it.
42
133298
4177
چون می‌خواهیم آدم‌ها را نابود کنیم
اما حس بدی هم نداشته باشیم.
02:30
Imagineتصور کن if this was an actualواقعی courtدادگاه,
43
138503
2448
تصور کنید که این دادگاهی واقعی بود،
02:32
and the accusedمتهم was in the darkتاریک است,
beggingالتماس کردن for anotherیکی دیگر chanceشانس,
44
140975
2826
و متهم در تاریکی تقاضای
فرصتی دیگر را می‌کرد،
02:35
and the juryهیئت داوران was yellingفریاد زدن out,
45
143825
1741
و هیات منصفه سرش فریاد می‌زد،
02:37
"Boredخسته! Sociopathمخالف!"
46
145590
2687
«کسل! اجتماع‌ ستیز!»
02:40
(Laughterخنده)
47
148301
1141
(خنده)
02:41
You know, when we watch
courtroomدادگاه dramasدرام ها, we tendگرایش داشتن to identifyشناسایی
48
149466
3019
می‌دانید موقع تماشای سریالهای
جنایی قضایی معمولا
02:44
with the kindheartedعزیزم defenseدفاع attorneyوکیل,
49
152509
2971
با وکیل مدافع خوش‌قلب
همزاد پنداریی می‌کنیم،
02:47
but give us the powerقدرت,
and we becomeتبدیل شدن به like hangingحلق آویز judgesقضات.
50
155504
3506
اما کافی است صاحب قدرت شویم
تا مثل قاضی اعدام رفتار کنیم.
02:51
Powerقدرت shiftsتغییرات fastسریع.
51
159846
1973
قدرت با سرعت تغییر می‌کند.
02:54
We were gettingگرفتن Jonahیونس because he was
perceivedدرک شده to have misusedسوء استفاده شده his privilegeامتیاز,
52
162284
4496
به حساب جونا می‌رسیم چون گویا
از امتیازاتش سوءاستفاده کرده است،
02:58
but Jonahیونس was on the floorکف then,
and we were still kickingلگد زدن,
53
166804
3283
اما آن موقع جونا روی زمین دراز بود
و ما هنوز داشتیم لگد می‌زدیم،
03:02
and congratulatingتبریک میگم ourselvesخودمان
for punchingمشت زدن up.
54
170111
2782
و به خود برای مشت زدن به او
تبریک می‌گفتیم.
03:05
And it beganآغاز شد to feel weirdعجیب و غریب and emptyخالی
when there wasn'tنبود a powerfulقدرتمند personفرد
55
173734
4199
و بعد که معلوم شد فرد سوءاستفاده کننده
از امتیازات،‌ که به حسابش رسیدیم قدرتمند نبود،
03:09
who had misusedسوء استفاده شده theirخودشان privilegeامتیاز
that we could get.
56
177957
3018
حس توخالی و غریبی داشت.
03:13
A day withoutبدون a shamingشرم آور
beganآغاز شد to feel like a day
57
181332
3302
یک روز بدون رسوا کردن
مثل کندن پوست دور ناخن
03:16
pickingچیدن fingernailsناخن ها and treadingگیر دادن waterاب.
58
184658
2927
و حرکت پای دوچرخه در شنا می‌ماند.
03:21
Let me tell you a storyداستان.
59
189387
1396
بگذاریید داستانی را بگویم.
03:23
It's about a womanزن calledبه نام Justineجاستین SaccoSacco.
60
191561
2421
درباره زنی به جاستین ساکو است.
03:26
She was a PRPR womanزن from Newجدید Yorkیورک
with 170 Twitterتوییتر followersپیروان,
61
194800
3944
او با ۱۷۰ دنبال کننده در توییتر
مسئول روابط عمومی اهل نیویورک بود،
03:30
and she'dاو می خواهد Tweetصدای جیر جیر little
acerbicacerbic jokesجوک ها to them,
62
198768
2956
و در توییت‌هایش شوخی‌های گزنده می‌کرد،
03:33
like this one on a planeسطح
from Newجدید Yorkیورک to Londonلندن:
63
201748
3623
مثلا در پروازی از نیویورک به لندن:
03:37
[Weirdعجیب و غریب Germanآلمانی Dudeشخص: You're in first classکلاس.
It's 2014. Get some deodorantدئودورانت."
64
205395
3511
[رفیق آلمانی عجیب: فرست کلاس نشستی
و سال ۲۰۱۴. خوشبو کننده خوب چیزیه.]
03:40
-Innerداخلی monologueمونولوگ as inhaleاستنشاق BOبو.
Thank god for pharmaceuticalsداروها.]
65
208930
3102
- مکالمه با خودم در حال
استنشاق بوی بدن. ممنونم از داروسازها. ]
03:44
So Justineجاستین chuckledشوخی کردم to herselfخودش,
and pressedفشرده شده sendارسال, and got no repliesپاسخ ها,
66
212056
3263
بنابراین جاستین خنده آرامی کرد و دکمه
ارسال را زد و جوابی نگرفت،
03:47
and feltنمد that sadغمگین feelingاحساس that we all feel
67
215343
2061
و آن حس ناراحتی که به همگی ما دست می‌دهد
03:49
when the Internetاینترنت doesn't
congratulateتبریک میگم us for beingبودن funnyخنده دار.
68
217428
3634
وقتی اینترنت به ما بخاطر
بامزه بودن‌مان تبریک نمی‌گوید.
03:53
(Laughterخنده)
69
221086
1171
(خنده)
03:54
Blackسیاه silenceسکوت when the Internetاینترنت
doesn't talk back.
70
222281
3123
سکوت سیاه وقتی اینترنت
پاسخی نمی‌دهد.
03:58
And then she got to Heathrowهیترو,
and she had a little time to spareیدکی
71
226039
3143
و بعد او به هیترو رسید
و کمی وقت برای تلف کردن داشت
04:01
before her finalنهایی legپا, so she thought up
anotherیکی دیگر funnyخنده دار little acerbicacerbic jokeجوک:
72
229206
4776
قبل از مقصد نهایی پروازش، پس شوخی زننده
دیگری به ذهنش رسید:
04:06
[Going to Africaآفریقا. Hopeامید I don't get AIDSایدز.
Just kiddingشوخی کردم. I'm whiteسفید!]
73
234006
4322
[حالا که آفریقا می‌رم، امیدوارم ایدز
نگیرم. البته شوخی کردم من سفیدپوستم.]
04:10
And she chuckledشوخی کردم to herselfخودش, pressedفشرده شده sendارسال,
got on the planeسطح, got no repliesپاسخ ها,
74
238352
6126
و جاستین خنده آرامی کرد و دکمه
ارسال را زد و جوابی نگرفت،
04:16
turnedتبدیل شد off her phoneتلفن, fellسقوط asleepخواب,
75
244502
2583
موبایلش را خاموش کرد و خوابید.
04:19
wokeبیدار شدم up 11 hoursساعت ها laterبعد,
76
247109
1989
۱۱ ساعت بعد بیدار شد،
04:21
turnedتبدیل شد on her phoneتلفن while the planeسطح
was taxiingتاکسی on the runwayباند فرودگاه,
77
249122
3594
موبایلش را موقع نشستن روی باند روشن کرد،
04:24
and straightawayفورا there was
a messageپیام from somebodyکسی
78
252740
2357
و فوری پیغامی را از شخصی گرفت که از
04:27
that she hadn'tتا به حال نیست spokenصحبت کرد
to sinceاز آنجا که highبالا schoolمدرسه,
79
255121
2096
دبیرستان به این طرف
با هم ارتباط نداشتند،
04:29
that said, "I am so sorry
to see what's happeningاتفاق می افتد to you."
80
257241
4747
«واقعا متاسفم از بلایی که سرت داره میاد.»
04:35
And then anotherیکی دیگر messageپیام
from a bestبهترین friendدوست,
81
263012
2781
و پیغامی دیگر از بهترین دوستش،
04:37
"You need to call me right now.
82
265817
2014
«فوری بهم زنگ بزن.
04:39
You are the worldwideدر سراسر جهان numberعدد one
trendingروند topicموضوع on Twitterتوییتر."
83
267855
4013
الان تو موضوع دست اول بحثها در توییتری.»
04:43
(Laughterخنده)
84
271892
1710
(خنده)
04:46
What had happenedاتفاق افتاد is that one
of her 170 followersپیروان had sentارسال شد the Tweetصدای جیر جیر
85
274254
3450
آنچه اتفاق افتاد این بود که یکی
از ۱۷۰ دنبال کننده او، آن توییت
04:49
to a GawkerGawker journalistروزنامه نگار, and he
retweetedبازتوییتشده it to his 15,000 followersپیروان:
86
277728
4900
را برای خبرنگار گاوکر ارسال کرد و او هم
آن را برای ۱۵٫۰۰۰ نفر ری‌توییت کرد:
04:55
[And now, a funnyخنده دار holidayتعطیلات jokeجوک
from IAC'sIAC را PRPR bossرئیس]
87
283506
2366
[اینم توییت بامزه تعطیلاتی از
مسئول روابط عمومیIAC]
04:57
And then it was like a boltپیچ of lightningرعد و برق.
88
285896
1963
و بعد انگار صاعقه‌ای زده شد.
04:59
A fewتعداد کمی weeksهفته ها laterبعد, I talkedصحبت کرد
to the GawkerGawker journalistروزنامه نگار.
89
287883
2502
کمتر از چند هفته بعد با خبرنگار
گاوکر حرف زدم.
05:02
I emailedایمیل فرستاده شده him and askedپرسید: him how it feltنمد,
and he said, "It feltنمد deliciousخوشمزه - لذیذ."
90
290409
3688
برای او ایمیل فرستادم و حسش را پرسیدم
و جواب داد، «خوشمزه بود.»
05:06
And then he said,
"But I'm sure she's fine."
91
294121
2882
و بعد گفت، «اما مطمئنم جاستین حالش خوبه.»
05:09
But she wasn'tنبود fine,
because while she sleptگذشته ی فعل خوابیدن,
92
297650
3111
اما او خوب نبود، چون وقتی خواب بود،
05:12
Twitterتوییتر tookگرفت controlکنترل of her life
and dismantledبرچیده شد it pieceقطعه by pieceقطعه.
93
300785
5484
توییتر عنان زندگی‌اش را در اختیار
گرفت و جزء به جزء از هم پاشاند.
05:19
First there were the philanthropistsخیرخواهان:
94
307147
2395
اول انسان‌دوست‌ها بودند:
05:21
[If @JustineSacco'sJustineSacco را unfortunateمتاسفم
wordsکلمات ... botherزحمت you,
95
309566
2482
[اگر حرفای ناخوشایند  JustineSacco's@
اذیتتون کرد،
05:24
joinپیوستن me in supportingحمایت از
@CARE'sمرکز work in Africaآفریقا.]
96
312072
2147
به من در CARE's work in Africa@
ملحق شوید.]
05:26
[In lightسبک of ... disgustingچندش آور,
racistنژاد پرست tweetصدای جیر جیر, I'm donatingاهدا to @careاهميت دادن todayامروز]
97
314243
3789
[با توجه به...توییت حال بهم‌زن، نژادپرستانه،
کمک می‌کنم به care today@]
05:30
Then cameآمد the beyondفراتر horrifiedوحشت زده:
98
318056
1491
بعد چیزی فراتر از انزجار بود:
05:31
[... no wordsکلمات for that horriblyوحشت زده disgustingچندش آور
racistنژاد پرست as fuckدمدمی مزاجی tweetصدای جیر جیر from Justineجاستین SaccoSacco.
99
319571
4016
[هیچ واکنشی بخود آن نژادپرست
تهوع‌آور نیست که این توییت احمقانه رو کرده
05:35
I am beyondفراتر horrifiedوحشت زده.]
100
323611
1151
واقعا منزجر کننده‌است.]
05:36
Was anybodyهر شخصی on Twitterتوییتر
that night? A fewتعداد کمی of you.
101
324786
2253
آیا آن شب کسی در توییتر بود؟
چند تایی از شما.
05:39
Did Justine'sژوستین را jokeجوک overwhelmغرق شدن
your Twitterتوییتر feedخوراک the way it did mineمال خودم?
102
327063
3470
آیا فید توییتر شما هم مثل مال من
پر از شوخی جاستین شد؟
05:42
It did mineمال خودم, and I thought
what everybodyهمه thought that night,
103
330557
2892
فکر می‌کنم آن شب برای همه این اتفاق افتاد،
05:45
whichکه was, "Wowوای, somebody'sکسی هست screwedپیچ!
104
333473
3088
تا حدی که، وای، زندگی‌اش به فنا رفت!
05:48
Somebody'sکسی هست life is about to get terribleوحشتناک!"
105
336585
2340
زندگی‌اش جهنم می‌شود!
05:50
And I satنشسته up in my bedبستر,
106
338949
1308
و من در تختم نشستم،
05:52
and I put the pillowبالش behindپشت my headسر,
107
340281
2924
و بالش را پشت سرم قرار دادم،
05:55
and then I thought, I'm not entirelyبه طور کامل sure
that jokeجوک was intendedمورد نظر to be racistنژاد پرست.
108
343229
5247
و بعد فکر کردم، واقعا مطمئن نیستم
که آن شوخی نژادپرستانه بود.
06:00
Maybe insteadبجای of gleefullyخوشبختانه
flauntingflaunting her privilegeامتیاز,
109
348500
2762
شاید بجای با خوشحالی به رخ کشیدن مزیتش،
06:03
she was mockingمسخره the gleefulغم انگیز
flauntingflaunting of privilegeامتیاز.
110
351286
2600
با خوشحالی آن را مسخره می‌کرده.
06:05
There's a comedyکمدی traditionسنت of this,
111
353910
1813
ما شاهد این نوع از کمدی
06:07
like Southجنوب Parkپارک or Colbertکلبرت
or Randyشیدا Newmanانسان جدید.
112
355747
3688
در ساوت پارک یا کلبرت یا رندی نیون بودیم.
06:11
Maybe Justineجاستین Sacco'sSacco را crimeجرم was not beingبودن
as good at it as Randyشیدا Newmanانسان جدید.
113
359459
4445
شاید جرم جاستن ساکو بخوبی
رندی نیومن نبوده است.
06:16
In factواقعیت, when I metملاقات کرد Justineجاستین
a coupleزن و شوهر of weeksهفته ها laterبعد in a barبار,
114
364444
2920
در واقع، وقتی جاستین را چند هفته
بعد در باری ملاقات کردم،
06:19
she was just crushedخرد شده,
115
367388
2089
او نابود شده بود،
06:21
and I askedپرسید: her to explainتوضیح the jokeجوک,
116
369501
1949
و از او خواستم درباره آن جک توضیح دهد،
06:23
and she said, "Livingزندگي كردن in Americaآمریکا
putsقرار می دهد us in a bitبیت of a bubbleحباب
117
371474
3635
گفت، «زندگی در آمریکا ما را
توی یک حباب قرار می‌دهد
06:27
when it comesمی آید to what is going on
in the Thirdسوم Worldجهان.
118
375133
2494
وقتی پای اتفاقات
در جهان سوم می‌شود.
06:29
I was makingساخت of funسرگرم کننده of that bubbleحباب."
119
377651
2197
من آن حباب را مسخره می‌کردم.»
06:32
You know, anotherیکی دیگر womanزن on Twitterتوییتر that
night, a Newجدید Statesmanزمامدار writerنویسنده Helenهلن Lewisلوئیس,
120
380848
3886
خب همان شب زن دیگری در توییتر به اسم
هلن لوییس نویسنده نیو استیت‌من،
06:36
she reviewedبررسی شده my bookکتاب on publicعمومی shamingشرم آور
and wroteنوشت that she Tweetedتوییتر that night,
121
384758
3648
کتابم درباره شرمساری عمومی را بررسی کرد و
نوشت که در آن شب توییت کرده بود،
06:40
"I'm not sure that her jokeجوک
was intendedمورد نظر to be racistنژاد پرست,"
122
388430
3290
«من مطمئن نیستم که شوخی او منظور
نژاد پرستانه داشته.»
06:43
and she said straightawayفورا she got
a furyخشم of Tweetsتویت ها sayingگفت:,
123
391744
2739
و در جواب کلی توییت عصبانی گرفت،
06:46
"Well, you're just
a privilegedممتاز bitchعوضی, too."
124
394507
2453
« تو هم یک آکله دارای امتیازات
مثل اونی.»
06:48
And so to her shameشرم آور, she wroteنوشت,
125
396984
2236
و بنابراین خجالت‌زده از نوشته‌اش،
06:51
she shutبسته شدن up and watchedتماشا کردم
as Justine'sژوستین را life got tornپاره شده apartجدا از هم.
126
399244
4532
ساکت نشست و تماشاگر نابودی
زندگی جاستین شد.
06:57
It startedآغاز شده to get darkerتیره تر:
127
405697
1809
اوضاع وخیم‌تر شد:
06:59
[Everyoneهر کس go reportگزارش
this cuntکس @JustineSaccoJustineSacco]
128
407530
2910
[همه این پتیاره را گزارش کنند
JustineSacco@]
07:02
Then cameآمد the callsتماس می گیرد for her to be firedاخراج شد.
129
410464
2586
خواستار اخراج او از کارش شدند.
07:05
[Good luckشانس with the jobکار huntشکار
in the newجدید yearسال. #GettingFiredGettingFired]
130
413074
2872
[موفقی باشی در پیدا کردن
شغل در سال جدید.#اخراج‌از‌کار]
07:07
Thousandsهزاران نفر of people around the worldجهان
131
415970
1735
هزاران نفر در کل
جهان تصمیم گرفتند
07:09
decidedقرار بر این شد it was theirخودشان dutyوظیفه
to get her firedاخراج شد.
132
417729
3527
که باید او از کار اخراج شود.
07:13
[@JustineSaccoJustineSacco last tweetصدای جیر جیر
of your careerحرفه. #SorryNotSorrySorryNotSorry
133
421280
3170
[JustinSacco@ آخرین توییت
حرفه‌ایت.#تاسف‌بی‌تاسف
07:17
Corporationsشرکت های بزرگ got involvedگرفتار,
hopingامید to sellفروش theirخودشان productsمحصولات
134
425162
3175
کمپانی‌ها هم به ماجرا پیوستند
با این امید که در پشت نابودی جاستین
07:20
on the back of Justine'sژوستین را annihilationنابودی:
135
428361
2357
محصولات خویش را بفروشند:
07:22
[Nextبعد time you planطرح to tweetصدای جیر جیر something
stupidاحمق before you take off,
136
430742
3217
[دفعه بعد قبل از بلند شدن هواپیما
اگر خواستید توییت احمقانه کنید
07:25
make sure you are gettingگرفتن
on a @GogoGogo flightپرواز!]
137
433983
2151
حتما سوار Gogo flight@ شده باشید.
07:28
(Laughterخنده)
138
436158
2406
(خنده)
07:30
A lot of companiesشرکت ها were makingساخت
good moneyپول that night.
139
438588
2606
کمپانی‌های زیادی آن شب خوب
پول در می‌آوردند.
07:33
You know, Justine'sژوستین را nameنام was normallyبه طور معمول
GoogledGoogled 40 timesبار a monthماه.
140
441218
3917
می‌دانید اسم جاستین بطورعادی ۴۰ بار
در ماه گوگل می‌شد.
07:37
That monthماه, betweenبین Decemberدسامبر the 20thth
and the endپایان of Decemberدسامبر,
141
445159
3328
آن ماه، بین ۲۰ سپتامبر و آخر دسامبر
07:40
her nameنام was GoogledGoogled 1,220,000 timesبار.
142
448511
4753
۱٫۲۲۰٫۰۰۰ بار گوگل شد.
07:45
And one Internetاینترنت economistاقتصاددان told me
that that meantبه معنای that Googleگوگل madeساخته شده
143
453893
3525
و یک اقتصاددان اینترنت به من گفت که
این یعنی گوگل چیزی بین
07:49
somewhereجایی betweenبین 120,000 dollarsدلار
and 468,000 dollarsدلار
144
457442
5010
۱۲۰٫۰۰۰ دلار تا ۴۶۸٫۰۰۰ دلار از
نابودی جاستین درآمد کسب کرد،
07:54
from Justine'sژوستین را annihilationنابودی, whereasدر حالی که
those of us doing the actualواقعی shamingشرم آور --
145
462476
4066
در حالیکه ما اصل کاری‌ها
07:58
we got nothing.
146
466566
1154
چیزی عایدمان نشد.
07:59
(Laughterخنده)
147
467744
1000
(خنده)
08:00
We were like unpaidبدون پرداخت هزینه
shamingشرم آور internsکارآموزان for Googleگوگل.
148
468768
3450
ما شبیه کارآموزهای بی جیره و مواجب
شرمساری برای گوگل بودیم.
08:04
(Laughterخنده)
149
472242
3287
(خنده)
08:07
And then cameآمد the trollsترول ها:
150
475553
2396
و بعد نوبت ترول‌ها شد:
08:09
[I'm actuallyدر واقع kindنوع of hopingامید
Justineجاستین SaccoSacco getsمی شود aidsایدز? lolلول]
151
477973
2731
[راستش امیدوارم ساکو ایدز بگیره. خنده]
08:12
Somebodyکسی elseچیز دیگری on that wroteنوشت,
152
480728
1406
شخص دیگری نوشت،
08:14
"Somebodyکسی HIV-positiveHIV مثبت should rapeتجاوز به عنف
this bitchعوضی and then we'llخوب find out
153
482158
3249
«یک نفر که HIV مثبته باید به اون جنده
تجاوز کنه و اون وقته که می‌فهمیم
08:17
if her skinپوست colorرنگ protectsمحافظت می کند her from AIDSایدز."
154
485431
2079
رنگ پوستش ازش محافظت کرده از ایدز.»
08:19
And that personفرد got a freeرایگان passعبور.
155
487534
2579
و آن شخص راه در رو داشت.
08:22
Nobodyهيچ كس wentرفتی after that personفرد.
156
490137
2087
هیچ کس دنبالش نرفت.
08:24
We were all so excitedبرانگیخته
about destroyingاز بین بردن Justineجاستین,
157
492248
2635
ما همه برای نابودی جاستین هیجانزده بودیم،
08:26
and our shamingشرم آور brainsمغز
are so simple-mindedساده فکر,
158
494907
2627
و مغزهای آبرو بر ما چنان ساده‌اند،
08:29
that we couldn'tنمی توانستم alsoهمچنین handleرسیدگی
destroyingاز بین بردن somebodyکسی
159
497558
2385
که حتی از پس نابود کردن شخصی که
08:31
who was inappropriatelyنامناسب
destroyingاز بین بردن Justineجاستین.
160
499967
2937
به غلط در حال نابودی جاستین بود برنیامدند.
08:35
Justineجاستین was really unitingمتحد کردن
a lot of disparateمتفاوت است groupsگروه ها that night,
161
503695
3528
جاستین آن شب واقعا توانست کلی از گروه‌های
ناهمخوان را متحد کند،
08:39
from philanthropistsخیرخواهان to "rapeتجاوز به عنف the bitchعوضی."
162
507247
2936
از نوع‌دوست گرفته تا
«تجاوز به آن زنیکه.»
08:42
[@JustineSaccoJustineSacco I hopeامید you get firedاخراج شد!
You dementedدمدمی bitchعوضی...
163
510667
3839
[ امیدوارم اخراج شی! پتیاره روانی...
08:46
Just let the worldجهان know you're planningبرنامه ریزی
to rideسوار شدن bareلخت back while in Africaآفریقا.]
164
514530
3588
فقط به همه دنیا بگو مدتی که تو آفریقایی
می‌خوای سکس بدون کاندوم داشته باشی.]
08:50
Womenزنان always have it worseبدتر than menمردان.
165
518142
2025
برای زنان همیشه از مردان بدتر بوده.
08:52
When a man getsمی شود shamedشرم آور, it's,
"I'm going to get you firedاخراج شد."
166
520191
3101
وقتی مردی رسوا می‌شود،
فقط دنبال اخراجش هستند.
08:55
When a womanزن getsمی شود shamedشرم آور, it's,
167
523316
1698
وقتی زنی رسوا شود،
08:57
"I'm going to get you firedاخراج شد
and rapedتجاوز جنسی and cutبرش out your uterusرحم."
168
525038
4881
کاری می‌کنم اخراج بشی، بهت
تجاوز بشه و زهدانت رو هم دربیارن.
09:01
And then Justine'sژوستین را employersکارفرمایان got involvedگرفتار:
169
529943
2409
و بعد پای صاحبکارهای جاستین به میان آمد:
09:04
[IACIAC on @JustineSaccoJustineSacco tweetصدای جیر جیر: This is an
outrageousظالمانه, offensiveتوهین آمیز commentاظهار نظر.
170
532376
3306
[IAC درباره توییت justinSacco@:
واقعا اظهار نظر شنیع و توهین‌آمیزیست
09:07
Employeeکارمند in questionسوال currentlyدر حال حاضر
unreachableغیر قابل دسترسی on an intlبین المللی flightپرواز.]
171
535706
2974
کارمند مورد نظر الان در پرواز
بین المللی قابل دسترس نیست.]
09:10
And that's when the angerخشم
turnedتبدیل شد to excitementهیجان:
172
538704
2198
و در این زمان خشم جای خود را به هیجان داد:
09:12
[All I want for Christmasکریسمس is to see
@JustineSacco'sJustineSacco را faceصورت when her planeسطح landsزمین ها
173
540926
3622
[برای کریسمس فقط میخوام صورت
justinSacco@ رو موقع فرود ببینم
09:16
and she checksچک ها
her inboxصندوق ورودی/voicemailپست صوتی. #firedاخراج شد]
174
544572
2001
وقتی ایمیل/پیام‌گیر
رو چک می‌کنه.#اخراج]
09:18
[Oh man, @justinesaccoدرست است
is going to have the mostاکثر painfulدردناک
175
546597
2691
[ای وای من، justinSacco@
دردناکترین لحظه تاریخی روشن کردن
09:21
phone-turning-onتلفن روشن کردن momentلحظه ever
when her planeسطح landsزمین ها.]
176
549312
2399
تلفن رو خواهد داشت،
وقتی هواپیماش زمین بشینه.]
09:23
[We are about to watch this @JustineSaccoJustineSacco
bitchعوضی get firedاخراج شد. In REALواقعی time.
177
551735
3416
[در زمان واقعی شاهد اخراج این
پتیاره justinSacco@خواهیم بود.
09:27
Before she even KNOWSمی داند
she's gettingگرفتن firedاخراج شد.]
178
555175
2024
قبل از اینکه حتی با خبر بشه که اخراج شده.]
09:29
What we had was
a delightfulلذت بخش narrativeروایت arcقوس.
179
557223
2013
ما یک قوس قشنگ روایتی داشتیم.
09:31
We knewمی دانست something that Justineجاستین didn't.
180
559260
1825
آنچه می‌دانستیم را جاستین نمی‌دانست.
09:33
Can you think of anything
lessکمتر judicialقضایی than this?
181
561109
2341
آيا فکر می‌کنید از این
غیر منصفانه‌تر چیزی باشد؟
09:35
Justineجاستین was asleepخواب on a planeسطح
and unableناتوان to explainتوضیح herselfخودش,
182
563474
2877
جاستین توی هواپیما خواب بود
و امکان دفاع از خودش را نداشت،
09:38
and her inabilityعجز was
a hugeبزرگ partبخشی of the hilarityخنده دار.
183
566375
3563
و عدم توانایی او بخش
عظیمی از کامیابی بود.
09:42
On Twitterتوییتر that night, we were
like toddlersکودک نو پا crawlingخزنده towardsبه سمت a gunاسلحه.
184
570529
4388
آن شب در توییتر، ما نوزادان نوپایی بودیم
که به سمت اسلحه سینه‌خیز می‌رفتیم.
09:47
Somebodyکسی workedکار کرد out exactlyدقیقا
whichکه planeسطح she was on, so they linkedمرتبط
185
575660
3134
یک نفر هم موفق شد پرواز جاستین
را پیدا کند و از طریق وب سایت
09:50
to a flightپرواز trackerردیاب websiteسایت اینترنتی.
186
578818
2099
ردیابی هواپیما فرودش را دنبال کند.
09:52
[Britishانگلیس Airwaysخطوط هوایی Flightپرواز 43
On-timeدر زمان - arrivesمی رسد in 1 hourساعت 34 minutesدقایق]
187
580941
3112
[بریتیش ایر‌ویز پرواز ۴۳، بموقع
در زمان ۱ و ۳۴ دقیقه زمین نشست.]
09:56
A hashtagهشتگ beganآغاز شد trendingروند worldwideدر سراسر جهان:
188
584077
2455
و این هشتگ در کل دنیا به راه افتاد.
09:58
# hasJustineLandedYethasJustineLandedYet?
189
586556
2602
#هنوزجاستین‌فرود‌نیامده؟
10:01
[It is kindaکمی wildوحشی
to see someoneکسی self-destructخود تخریبی
190
589182
2166
[یکجور وحشیانه است تماشای فردی که
10:03
withoutبدون them even beingبودن awareمطلع of it.
#hasJustineLandedYethasJustineLandedYet]
191
591372
2723
از خود- ویرانی خودش بی‌خبره.
#هنوزجاستین‌فرود‌نیامده؟]
10:06
[Seriouslyبه طور جدی. I just want to go home
to go to bedبستر, but everyoneهر کس at the barبار
192
594119
3394
[جدا. من می‌خوام برم خونه بخوابم،
اما اینجا توی بار همه خیلی درگیر
10:09
is SO into #HasJustineLandedYetHasJustineLandedYet.
Can't look away. Can't leaveترک کردن.]
193
597537
2960
#هنوزجاستین‌فرود‌نیامده؟ نمی‌تونم
بی‌خیال شم. نمی‌تونم برم.]
10:12
[#HasJustineLandedYetHasJustineLandedYet mayممکن است be the bestبهترین
thing to happenبه وقوع پیوستن to my Fridayجمعه night.]
194
600521
3486
[#هنوزجاستین‌فرود‌نیامده؟ شاید بهترین
اتفاق شب جمعه من باشه.]
10:16
[Is no one in Capeکیپ Townشهر going
to the airportفرودگاه to tweetصدای جیر جیر her arrivalورود?
195
604031
3103
[آیا کسی در کیپ تاون نیست که موقع
رسیدنش به فروگاه بره؟
10:19
Come on, twitterتوییتر! I'd like picturesتصاویر]
196
607158
1719
یالا توییتر! من عکس می‌خوام.]
10:20
And guessحدس بزن what? Yes there was.
197
608901
1516
و حدس بزنید چه شد؟ یکی رفت.
10:22
[@JustineSaccoJustineSacco HAS in factواقعیت landedفرود آمد
at Capeکیپ Townشهر internationalبین المللی.
198
610441
2866
[JustineSacco @ در فرودگاه بین‌المللی
کیپ تاون فرود آمد]
10:25
And if you want to know
what it looksبه نظر می رسد like to discoverكشف كردن
199
613331
2532
و اگر مایل هستید بدانید
که چه حسی دارد وقتی کشف کردید
10:27
that you've just been tornپاره شده to shredsشلاق ها
because of a misconstruedاشتباه تفسیر شده liberalلیبرال jokeجوک,
200
615887
3575
بخاطر یک شوخی غیر متعصبانه
بد تعبیر شده کل زندگی‌تان به فنا رفته
10:31
not by trollsترول ها, but by niceخوب people like us,
201
619486
2008
آن هم نه ترول‌ها بلکه آدمهایی خوبی مثل ما،
10:33
this is what it looksبه نظر می رسد like:
202
621518
1546
این شکلی است:
10:35
[... She's decidedقرار بر این شد to wearپوشیدن
sunniesسحرگاه ها as a disguiseمخفی کردن.]
203
623088
2654
[... برای مخفی ماندن تصمیم گرفت
عینک آفتابی بزند.]
10:37
So why did we do it?
204
625766
1453
پس چرا این کار را می‌کنیم؟
10:39
I think some people were genuinelyواقعا upsetناراحت,
205
627933
2901
فکر کنم بعضی واقعا عصبانی بودند،
10:42
but I think for other people,
206
630858
1428
اما برای بقیه مردم،
10:44
it's because Twitterتوییتر is basicallyاساسا
a mutualمتقابل approvalتصویب machineدستگاه.
207
632310
3023
بخاطر این است که توییتر اساسا
ماشین تایید دو سویه است.
10:47
We surroundفراگیر ourselvesخودمان with people
who feel the sameیکسان way we do,
208
635357
2919
خود را با آدمهایی احاطه کردیم
که احساس‌شان شبیه ما است،
10:50
and we approveتایید eachهر یک other,
209
638300
1263
و یکدیگر را تایید می‌کنیم،
10:51
and that's a really good feelingاحساس.
210
639587
1651
و واقعا حس خوبی است.
10:53
And if somebodyکسی getsمی شود in the way,
we screenصفحه نمایش them out.
211
641262
2648
و اگر کسی سر راهمان قرار بگیرد،
از دور خارجش می‌کنیم.
10:55
And do you know what
that's the oppositeمخالف of?
212
643934
2087
و می‌دانید این نقطه مقابل چیست؟
10:58
It's the oppositeمخالف of democracyدموکراسی.
213
646045
1741
نقطه مقابل دمکراسی است.
11:00
We wanted to showنشان بده that we caredمراقب باشید
about people dyingدر حال مرگ of AIDSایدز in Africaآفریقا.
214
648336
3997
می‌خواستیم نشان دهیم که به آدمهای در
حال مرگ از ایدز در آفریقا اهمیت می‌دهیم.
11:04
Our desireمیل to be seenمشاهده گردید to be compassionateدلسوز
is what led us to commitمرتکب شدن
215
652357
4007
میل ما به دلسوز دیده شدن موجب
سوق داده شدن ما به ارتکاب
11:08
this profoundlyعمیقا un-compassionateناخوشایند actعمل کن.
216
656388
3045
این عمل غیرهمدلانه عمیق است.
11:11
As Meghanمگان O'GieblynO'Gieblyn wroteنوشت
in the Bostonبوستون Reviewمرور,
217
659887
2530
همانطور که مگان او گیبلین
در بوستون ریویو نوشت،
11:14
"This isn't socialاجتماعی justiceعدالت.
It's a catharticcathartic alternativeجایگزین."
218
662441
4411
«این نه عدالت اجتماعی که
بدل پاکسازی است.»
11:19
For the pastگذشته threeسه yearsسالها,
219
667686
1199
سه سال گذشته را،
11:20
I've been going around the worldجهان
meetingملاقات people like Justineجاستین SaccoSacco --
220
668909
3278
برای دیدن آدمهایی مثل جاستین ساکو
به جاهای مختلف دنیا رفتم--
11:24
and believe me, there's a lot
of people like Justineجاستین SaccoSacco.
221
672211
2784
و باور کنید که خیلی‌ها شبیه
به جاستین ساکو هستند.
11:27
There's more everyهرکدام day.
222
675019
1706
هر روز نیز بیشتر می‌شود.
11:28
And we want to think they're fine,
but they're not fine.
223
676749
3292
و ما می‌خواهیم فکر کنیم
که‌ آنها خوبند اما اینطور نیست.
11:32
The people I metملاقات کرد were mangledمنگوله.
224
680065
2135
آدمهایی که دیدم متلاشی شده بودند.
11:34
They talkedصحبت کرد to me about depressionافسردگی,
225
682224
1841
با من از افسردگی گفتند،
11:36
and anxietyاضطراب and insomniaبیخوابی
and suicidalخودکشی thoughtsاندیشه ها.
226
684089
3916
و از اضطراب و بی‌خوابی و فکر به خودکشی.
11:40
One womanزن I talkedصحبت کرد to,
who alsoهمچنین told a jokeجوک that landedفرود آمد badlyبدی,
227
688029
4739
با زنی صحبت می‌کردم که بابت
تعبیر بدی که از شوخی او شد،
11:44
she stayedماند home for a yearسال and a halfنیم.
228
692792
2214
یکسال و نیم خانه‌نشین شد.
11:47
Before that, she workedکار کرد with adultsبزرگسالان
with learningیادگیری difficultiesمشکلات,
229
695427
4442
قبل از آن، با بزرگسالانی کار کرده بود
که مشکل یادگیری داشتند،
11:51
and was apparentlyظاهرا really good at her jobکار.
230
699893
2438
و ظاهرا در کارش خیلی خوب بود.
11:55
Justineجاستین was firedاخراج شد, of courseدوره,
because socialاجتماعی mediaرسانه ها demandedخواستار it.
231
703306
3869
جاستین اخراج شد که البته به
درخواست رساناها بود.
11:59
But it was worseبدتر than that.
232
707607
1744
اما از آن بدتر هم بود.
12:01
She was losingاز دست دادن herselfخودش.
233
709375
1959
نزدیک بود دیوانه شود.
12:03
She was wakingبیدار شدن up in the middleوسط
of the night, forgettingفراموش کردن who she was.
234
711358
4060
نصف شب از خواب بیدار می شد،
فراموش می‌کرد که بود.
12:08
She was got because she was perceivedدرک شده
to have misusedسوء استفاده شده her privilegeامتیاز.
235
716079
3956
دست روی او گذاشته شد، چون برداشت این بود
که از امتیازاتش سواستفاده کرده است.
12:12
And of courseدوره, that's a much better thing
to get people for than the things
236
720059
3561
و البته اینطور انگشت‌نما کردن کسی خیلی
بهتر از چیزهایی است که قبلا برای
12:15
we used to get people for,
like havingداشتن childrenفرزندان out of wedlockازدواج.
237
723644
3160
رسوا کردن آدمها استفاده می‌شد،
مثل خارج از ازدواج بچه‌دار شدن.
12:18
But the phraseعبارت "misuseسوء استفاده of privilegeامتیاز"
is becomingتبدیل شدن به a freeرایگان passعبور
238
726828
2831
اما عبارت «سواستفاده از امتیازات»
تبدیل به راه فراری شده
12:21
to tearاشک apartجدا از هم prettyبسیار much
anybodyهر شخصی we chooseانتخاب کنید to.
239
729683
3428
برای نابود کردن هر فردی که
انتخاب کنیم.
12:25
It's becomingتبدیل شدن به a devaluedبی ارزش است termدوره,
240
733135
2306
تا حدی که به ارج کاهی تبدیل شده است.
12:27
and it's makingساخت us loseاز دست دادن
our capacityظرفیت for empathyیکدلی
241
735465
2985
و باعث می‌شود ظرفیت خود را
برای همدلی و تشخیص‌دهی
12:30
and for distinguishingتمایز betweenبین seriousجدی
and unseriousناسازگار transgressionsتجاوزات.
242
738474
4920
بین خلاف‌های جدی و غیرجدی
از دست دهیم.
12:36
Justineجاستین had 170 Twitterتوییتر followersپیروان,
and so to make it work,
243
744334
3529
جاستین ۱۷۰ دنبال کننده در توییتر داشت،
12:39
she had to be fictionalizedتخیلی.
244
747887
1969
لازم بود درباره او قصه‌پردازی شود.
12:41
Wordکلمه got around that she was the daughterفرزند دختر
the miningمعدنکاری billionaireمیلیاردر Desmondدزموند SaccoSacco.
245
749880
4815
شایعه شد که او دختر میلیاردر
معدن دزموند ساکو است.
12:46
[Let us not be fooledفریب خورده by #JustineSaccoJustineSacco
her fatherپدر is a SAس miningمعدنکاری billionaireمیلیاردر.
246
754719
3624
[بیایدد گول #جاستین‌ساکو رو نخوریم که
پدرش میلیاردر معدن اهل آفریقای جنوبیه.
12:50
She's not sorry.
And neitherنه is her fatherپدر.]
247
758367
2055
او متاسف نیست.
و همینطور پدرش.]
12:52
I thought that was trueدرست است about Justineجاستین,
248
760446
1823
فکر می‌کردم که این حرف راست است،
12:54
untilتا زمان I metملاقات کرد her at a barبار, and I askedپرسید: her
about her billionaireمیلیاردر fatherپدر,
249
762293
3338
تا که جاستین را در باری ملاقات کردم
و درباره پدر میلیاردرش پرسیدم،
12:57
and she said, "My fatherپدر sellsفروش می کند carpetsفرش."
250
765655
1913
و او گفت پدرش فرش فروش است.
12:59
And I think back on
the earlyزود daysروزها of Twitterتوییتر,
251
767592
2157
و فکر می‌کنم قبلا در روزهای آغازین توییتر،
13:01
when people would admitاقرار کردن
shamefulشرم آور secretsاسرار about themselvesخودشان,
252
769773
2730
وقتی آدمها به رازهای شرمناک درباره
خود اعتراف می‌کردند،
13:04
and other people would say,
"Oh my God, I'm exactlyدقیقا the sameیکسان."
253
772527
2926
و بقیه آدمها می‌گفتند، «اوه، خدای من،
منم دقیقا همینطور هستم.»
13:07
These daysروزها, the huntشکار is on
for people'sمردم shamefulشرم آور secretsاسرار.
254
775477
4173
این روزها، صید رازهای
شرمناک آدم‌ها باب شده.
13:11
You can leadسرب a good, ethicalاخلاقی life,
255
779674
2042
شما زندگی خوب و اخلاقی را دارید
13:13
but some badبد phraseologyواژه شناسی in a Tweetصدای جیر جیر
can overwhelmغرق شدن it all,
256
781740
4434
اما با یک عبارت نابجا و اشتباه در توییتر
همه آن زیر سوال می‌رود،
13:18
becomeتبدیل شدن به a clueسرنخ to your secretراز innerدرونی evilبد.
257
786198
2984
سرنخی می شود به شیطان مخفی درون شما.
13:21
Maybe there's two typesانواع
of people in the worldجهان:
258
789797
2439
شاید دو دسته آدم در دنیا وجود دارد:
13:24
those people who favorلطف
humansانسان over ideologyایدئولوژی,
259
792260
3527
مردمی که آدمها را به ایدلوژی
ترجیح می‌دهند،
13:27
and those people who favorلطف
ideologyایدئولوژی over humansانسان.
260
795811
2906
و آنهایی که ایدلوژی را
برتر از انسانها می‌دانند.
13:31
I favorلطف humansانسان over ideologyایدئولوژی,
261
799107
2648
من آدمها را به ایدلوژی ترجیح می‌دهم،
13:33
but right now, the ideologuesایدئولوگها are winningبرنده شدن,
262
801779
2761
اما الان، نظریه پردازها برنده‌اند،
13:36
and they're creatingپدید آوردن a stageمرحله
for constantثابت artificialمصنوعی highبالا dramasدرام ها
263
804564
4670
و آنها صحنه‌ای را برای هیجانات
شدید مصنوعی خلق می‌کنند
13:41
where everybody'sهمه است eitherیا
a magnificentباشکوه heroقهرمان
264
809258
2428
جاییکه هر کسی در آنجا
قهرمانی خارق العاده است
13:43
or a sickeningبدبختی villainترسناک,
265
811710
1608
یا خبیثی حال بهم زن،
13:45
even thoughگرچه we know that's not trueدرست است
about our fellowهمکار humansانسان.
266
813342
3017
هر چند که می‌دانیم این موضوع
درباره هم‌ نوع‌های ما صحت ندارد.
13:48
What's trueدرست است is that
we are cleverباهوش and stupidاحمق;
267
816383
3986
آنچه صحت دارد این است که
ما باهوش و احمق هستیم؛
13:52
what's trueدرست است is that we're greyخاکستری areasمناطق.
268
820393
3186
آنچه صحت دارد این است
که ما در محدوده خاکستری قرار داریم.
13:55
The great thing about socialاجتماعی mediaرسانه ها
was how it gaveداد a voiceصدای
269
823603
2878
نکته فوق العاده درباره
رسانه‌های اجتماعی این بود
13:58
to voicelessبی صدا people,
270
826505
1396
که به افراد بی‌صدا صدا می‌داد.
13:59
but we're now creatingپدید آوردن
a surveillanceنظارت societyجامعه,
271
827925
2654
اما امروزه جامعه‌ای نظارتی خلق کردیم،
14:02
where the smartestهوشمندانه way to surviveزنده ماندن
is to go back to beingبودن voicelessبی صدا.
272
830603
4350
جاییکه هوشمندترین روش برای
نظارت برگشتن به بی‌صدا بودن است.
14:07
Let's not do that.
273
835423
1433
بیایید این کار را نکنیم.
14:08
Thank you.
274
836880
1152
متشکرم.
14:10
(Applauseتشویق و تمجید)
275
838056
5718
(تشویق)
14:21
Brunoبرونو Giussaniگیسسانی: Thank you, Jonجون.
276
849410
1485
برونو جیوسانی: متشکرم ازت جان.
14:22
Jonجون RonsonRonson: Thanksبا تشکر, Brunoبرونو.
277
850919
1246
جان رنسون: متشکرم، برونو.
14:24
BGBG: Don't go away.
278
852189
1174
ب ج: نرو، بمان.
14:26
What strikesاعتصاب me about Justine'sژوستین را storyداستان
279
854939
1795
آنچه درباره جاستین من
را شوکه میکند
14:28
is alsoهمچنین the factواقعیت that if you
Googleگوگل her nameنام todayامروز,
280
856758
2433
این حقیقت است که اگر اسمش را
امروز گوگل کنید،
14:31
this storyداستان coversپوشش می دهد the first
100 pagesصفحات of Googleگوگل resultsنتایج --
281
859215
2747
این داستان ۱۰۰ صفحه
از نتایج گوگل ر پوشش می‌دهد--
14:33
there is nothing elseچیز دیگری about her.
282
861986
2212
چسز دیگری درباره اش نیست.
14:36
In your bookکتاب, you mentionاشاره anotherیکی دیگر storyداستان
283
864222
2588
در کتاب تو، ماجرای دیگری را از قربانی دیگر
14:38
of anotherیکی دیگر victimقربانی who actuallyدر واقع got
takenگرفته شده on by a reputationشهرت managementمدیریت firmشرکت,
284
866834
4531
ذکر می‌کنی که موردش در حقیق از سوی
یک شرکت مدیریت شهرت پذیرفته شد
14:43
and by creatingپدید آوردن blogsوبلاگ ها and postingپست کردن niceخوب,
innocuousبی ضرر storiesداستان ها about her love for catsگربه ها
285
871389
5084
و با ایجاد بلاگها و پست کردن داستانهای
بیضرر درباره عشقش به گربه‌ها
14:48
and holidaysتعطیلات and stuffچیز,
managedاداره می شود to get the storyداستان
286
876497
2716
و تعطیلات و چیزهای اینطوری، موفق شدند
ماجرایش را از
14:51
off the first coupleزن و شوهر pagesصفحات of Googleگوگل
resultsنتایج, but it didn't last long.
287
879237
3923
چند صفحه اول نتایج گوگل بردارند،
اما خیلی طول نکشید.
14:55
A coupleزن و شوهر of weeksهفته ها laterبعد, they startedآغاز شده
creepingخزنده back up to the topبالا resultنتيجه.
288
883184
4953
چند هفته بعد، دوباره برگشتند به
خانه اول.
15:00
Is this a totallyکاملا lostکم شده battleنبرد?
289
888161
1948
آیا این جنگی از پیش باخته است؟
15:02
Jonجون RonsonRonson: You know, I think
the very bestبهترین thing we can do,
290
890483
2834
جان رانسون: خب فکر می‌کنم
بهترین کار در مقابله با مواردی
15:05
if you see a kindنوع of unfairغیر منصفانه
or an ambiguousمبهم shamingشرم آور,
291
893341
4574
که وقتی با رسوا کردنی مبهم یا
ناعادلانه مواجه می‌شویم،
15:09
is to speakصحبت up, because I think
the worstبدترین thing that happenedاتفاق افتاد to Justineجاستین
292
897939
3400
اعتراض کردن است، چون فکر می‌کنم
بدترین اتفاق برای جاستین این بود
15:13
was that nobodyهيچ كس supportedپشتیبانی her --
like, everyoneهر کس was againstدر برابر her,
293
901363
3016
که هیچکس از او حمایت نکرد--
همه انگار علیه او بودند،
15:16
and that is profoundlyعمیقا traumatizingآسیب زدن,
294
904403
1725
و این عمیقا تکان دهنده است،
15:18
to be told by tensده ها of thousandsهزاران نفر of people
that you need to get out.
295
906152
3822
که دهها هزار نفر آدم به تو بگویند
که بزن به چاک.
15:21
But if a shamingشرم آور happensاتفاق می افتد and there's
a babbleلگد زدن of voicesصدای, like in a democracyدموکراسی,
296
909998
4090
اما اگر بی‌آبرو
15:26
where people are discussingبحث در مورد it,
I think that's much lessکمتر damagingآسیب رساندن.
297
914112
3096
جایی که آدمها آن را به بحث می‌گذارند،
فکر می‌کنم کمتر آسیب برساند.
15:29
So I think that's the way forwardرو به جلو,
298
917232
1627
بنابراین فکر کنم راه
درستی باشد،
15:30
but it's hardسخت, because if you do
standایستادن up for somebodyکسی,
299
918883
2596
اما دشوار است،‌ چون با انجام این کار،
پشت کسی در میایی،
15:33
it's incrediblyطور باور نکردنی unpleasantناخوشایند.
300
921503
1696
فوق‌العاده ناخوشایند است.
15:35
BGBG: So let's talk about your experienceتجربه,
301
923223
1920
ب ج: خب بیا درباره تجربه‌ات صحبت کنیم،
15:37
because you stoodایستاد up by writingنوشتن this bookکتاب.
302
925167
2008
چون با نوشتن این کتاب پشت آدمها درآمدی.
15:39
By the way, it's mandatoryاجباری
readingخواندن for everybodyهمه, okay?
303
927199
2589
راستی، خواندنش برای همه الزامی هست، نه؟
15:41
You stoodایستاد up because the bookکتاب
actuallyدر واقع putsقرار می دهد the spotlightنور افکن on shamersشامرها.
304
929812
4310
دفاع کردی چون کتاب درواقع
توجه را روی آبرو-برها می‌گذارد.
15:46
And I assumeفرض you didn't only
have friendlyدوستانه reactionsواکنش ها on Twitterتوییتر.
305
934146
3032
و گمان می کنم که تنها بازخوردهای
دوستانه در توییتر نبود.
15:49
JRJR: It didn't go down that well
with some people.
306
937202
2680
ج ر: با برخی از آدمها
خیلی خوب پیش نرفته است.
15:51
(Laughterخنده)
307
939906
1001
(خنده)
15:52
I mean, you don't want
to just concentrateتمرکز --
308
940931
2104
منظورم این است که قفط نمی‌خواهید
تمرکز کنید--
15:55
because lots of people understoodفهمید,
and were really niceخوب about the bookکتاب.
309
943059
3397
چون آدمهای زیادی کتاب را فهمیدند
و نظرشان خیلی خوب بود.
15:58
But yeah, for 30 yearsسالها I've been writingنوشتن
storiesداستان ها about abusesسوء استفاده of powerقدرت,
310
946480
3353
اما آره ،۳۰ سالی هست که داستان
درباره سواستفاده از قدرت می‌نویسم،
16:01
and when I say the powerfulقدرتمند people
over there in the militaryنظامی,
311
949857
3280
و وقتی از آدمهای قدرتمند در ارتش یا در
صنعت دارو
16:05
or in the pharmaceuticalدارویی industryصنعت,
everybodyهمه applaudsاذعان می کند me.
312
953161
2768
حرف می‌زنم، همه تشویقم می‌کنند.
16:07
As soonبه زودی as I say, "We are the powerfulقدرتمند
people abusingسوء استفاده our powerقدرت now,"
313
955953
4375
به محضی که بگویم، « ما آدمهای قدرتمندی
هستیم که از قدرت خود سواستفاده می‌کنیم.»
16:12
I get people sayingگفت:,
"Well you mustباید be a racistنژاد پرست too."
314
960352
2724
مردم به من می‌گویند،
«تو حتما نژادپرست هم هستی.»
16:15
BGBG: So the other night --
yesterdayدیروز -- we were at dinnerشام,
315
963100
2675
ب ج: خب دیشب که سر شام بودیم،
16:17
and there were two discussionsبحث ها going on.
316
965799
1915
و دو بحث در جریان بود.
16:19
On one sideسمت you were talkingصحبت کردن
with people around the tableجدول --
317
967738
3048
در یک سو تو مشغول صحبت با آدمهای
دور میز هستی
16:22
and that was a niceخوب,
constructiveسازنده discussionبحث.
318
970810
2163
و بحث سازنده خوبی را دنبال می‌کنی.
16:24
On the other, everyهرکدام time
you turnedتبدیل شد to your phoneتلفن,
319
972997
2347
از سوی دیگر، هر بار که سمت تلفنت می‌روی،
16:27
there is this delugeتخلیه of insultsتوهین.
320
975368
1561
با انبوهی از اهانتها روبرویی.
16:28
JRJR: Yeah. This happenedاتفاق افتاد last night.
We had like a TEDTED dinnerشام last night.
321
976953
3391
ج ر: آره. دیشب این اتفاق افتاد.
دیشب که شام TED داشتیم.
16:32
We were chattingچت and it was lovelyدوست داشتني
and niceخوب, and I decidedقرار بر این شد to checkبررسی Twitterتوییتر.
322
980368
3800
در حال گپ زدن بودیم و خیلی هم خوب
و خوش بود و تصمیم گرفتم توییتر را چک کنم.
16:36
Somebodyکسی said, "You are
a whiteسفید supremacistغافلگیر کننده."
323
984192
2120
کسی گفت، « تو سفید پوستی نژاد پرستی.»
16:38
And then I wentرفتی back and had
a niceخوب conversationگفتگو with somebodyکسی,
324
986336
2974
و بعد من برگشتم و مکالمه
خوبی با شخصی داشتم.
16:41
and then I wentرفتی back to Twitterتوییتر,
325
989334
1541
و بعد به توییتر برگشتم،
16:42
somebodyکسی said my very existenceوجود داشتن
madeساخته شده the worldجهان a worseبدتر placeمحل.
326
990899
3088
فری متذکر شد که وجود شخص من
دنیا را به جایی بدتر تبدیل کرده است.
16:46
My friendدوست Adamآدم Curtisکورتیس saysمی گوید
327
994011
2747
دوستم آدام کرتیس می‌گوید
16:48
that maybe the Internetاینترنت is like
a Johnجان Carpenterنجار movieفیلم سینما from the 1980s,
328
996782
3808
که اینترنت شاید مثل فیلمی از
جان کارپنتر از دهه ۱۹۸۰ است،
16:52
when eventuallyدر نهایت everyoneهر کس
will startشروع کن screamingجیغ زدن at eachهر یک other
329
1000614
3041
وقتی در نهایت همه بر سر هم فریاد می‌کشند
16:55
and shootingتیراندازی کردن eachهر یک other,
and then eventuallyدر نهایت everybodyهمه
330
1003679
2530
و به هم شلیک می‌کنند، و بعد سر آخر هر کس
16:58
would fleeفرار کن to somewhereجایی saferامن تر,
331
1006233
1996
به جایی امن‌تر فرار می‌کند
17:00
and I'm startingراه افتادن to think of that
as a really niceخوب optionگزینه.
332
1008253
3900
و من دارم به این فکر می‌افتم
که گزینه واقعا خوبی است.
17:04
BGBG: Jonجون, thank you.
JRJR: Thank you, Brunoبرونو.
333
1012177
1953
ب ج: جان، متشکرم. ج ر: متشکرم برونو.
17:06
(Applauseتشویق و تمجید)
334
1014154
3998
(تشویق)
Translated by Leila Ataei
Reviewed by Sadegh Zabihi

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Jon Ronson - Writer, filmmaker
Jon Ronson is a writer and documentary filmmaker who dips into every flavor of madness, extremism and obsession.

Why you should listen

For his latest book, So You've Been Publicly Shamed, Jon Ronson spent three years traveling the world and talking to people who'd been subjected to high-profile public shamings. Whatever their transgression, the response was to be faced by an angry mob, as Ronson calls them "collective outrage circles" devoted to tearing down said person from any position of power. It does not, Ronson suggests gently, reflect so well on society as a whole.

In a previous book, The Psychopath Test, Ronson explored the unnerving world of psychopaths -- a group that includes both incarcerated killers and, one of his subjects insists, plenty of CEOs. In his books, films and articles, Ronson explores madness and obsession of all kinds, from the US military's experiments in psychic warfare to the obscene and hate-filled yet Christian rap of the Insane Clown Posse. He wrote a column for the Guardian, hosted an essay program on Radio 4 in the United Kingdom, and contributes to This American Life.

More profile about the speaker
Jon Ronson | Speaker | TED.com