ABOUT THE SPEAKER
Mary Norris - Copy editor
As a copy editor for the New Yorker, Mary Norris enforces some of the most authoritative (some might say eccentric) style rules in publishing.

Why you should listen

Mary Norris settled into her 30-year New Yorker copy-editing post almost by accident -- and after a picaresque series of occupations ranging from checking feet at a Cleveland swimming pool to driving a milk truck. Over the years, she has mustered her skills in the service of such storied writers as Philip Roth, Pauline Kael and George Saunders.

In her book Between You & Me, Norris reflects on her career, the oft-debated quirks of New Yorker style, the serial comma and the joys of a well-sharpened pencil.

More profile about the speaker
Mary Norris | Speaker | TED.com
TED2016

Mary Norris: The nit-picking glory of The New Yorker's Comma Queen

مری نوریس: شکوه دقت زیاد ملکهٔ ویرگول نیویورکر

Filmed:
1,186,688 views

«ویراستاری برای نیویورکر مثل ایفا کردن نقش یک مدافع برای یک تیم اسم و رسم دار بیسبال می‌ماند -- هر حرکت کوچکی مورد نقد قرار می‌گیرد،» مری نوریس کسی که این نقش را بیش از ۳۰ سال ایفا کرده است، می‌گوید. در آن زمان او به سخت‌گیری و «ملکهٔ ویرگول» بودن، شهرت یافته است؛ اما او می‌گوید که این بی‌اساس است. بیش از هر چیز هدف کار او یک چیز است: نویسنده خوب به نظر بیاید. در این صحبت جذاب سبک متمایز نیویورکر را با کسی که آن را بهتر از همه می‌شناسد، کشف کنید.
- Copy editor
As a copy editor for the New Yorker, Mary Norris enforces some of the most authoritative (some might say eccentric) style rules in publishing. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:13
I have spentصرف شده the pastگذشته 38 yearsسالها
tryingتلاش کن to be invisibleنامرئی.
0
1672
5174
۳۸ سال است که در تلاشم تا دیده نشوم.
00:19
I'm a copyکپی کنید editorسردبیر.
1
7830
1429
من یک ویراستار هستم.
00:21
I work at The Newجدید Yorkerیورکور,
2
9807
1700
برای مجله نیویورکر کار می‌کنم،
00:23
and copyeditingویرایش کپی for The Newجدید Yorkerیورکور
is like playingبازی کردن shortstopshortstop
3
11531
4174
و ویراستاری برای نیویورکر
مثل ایفا کردن نقش یک مدافع
00:27
for a Majorعمده Leagueلیگ Baseballبیسبال teamتیم:
4
15729
2214
برای یک تیم اسم و رسم دار بیسبال می‌ماند.
00:29
everyهرکدام little movementجنبش
getsمی شود pickedبرداشت over by the criticsمنتقدان --
5
17967
3413
هر حرکت کوچکی مورد نقد قرار می‌گیرد --
00:33
God forbidممنوع you should commitمرتکب شدن an errorخطا.
6
21404
2602
و خدا نکند که اشتباهی رخ بدهد.
00:37
Just to clarifyروشن کردن: copyکپی کنید editorsسردبیران don't chooseانتخاب کنید
what goesمی رود into the magazineمجله.
7
25086
3937
فقط جهت اطلاع: ویراستارها انتخاب نمی‌کنند
که چه چیزی در مجله منتشر شود.
00:41
We work at the levelسطح of the sentenceجمله,
8
29530
2378
کار ما در سطح جمله است،
00:43
maybe the paragraphپاراگراف,
9
31932
1688
شاید هم پاراگراف،
00:45
the wordsکلمات, the punctuationنقطه گذاری.
10
33644
2078
کلمات و تأکید روی آنها.
00:48
Our businessکسب و کار is in the detailsجزئیات.
11
36175
2705
کار ما با جزئیات است.
00:50
We put the diaeresisدیودرز, the doubleدو برابر dotنقطه,
over the "i" in "naخبïveبله."
12
38904
5134
ما دیارسیز، دونقطه را
روی حرف «i» در «naïve» می‌گذاریم.
ما سبک مخصوص مجله را اعمال می‌کنیم.
00:56
We imposeتحمیل کنید houseخانه styleسبک.
13
44591
1927
00:58
Everyهرکدام publicationانتشار has a houseخانه styleسبک.
14
46542
2686
هر انتشاراتی سبک خاص خودش را دارد.
01:01
The Newجدید Yorker'sجورج
is particularlyبه خصوص distinctiveمتمایز.
15
49252
2523
سبک نیویورکر منحصراً متمایز است.
01:04
We sometimesگاه گاهی get teasedتند و زننده for our styleسبک.
16
52503
2780
گاهی اوقات دیگران سبکمان را مسخره می‌کنند.
01:07
Imagineتصور کن -- we still spellهجی کردن
"teen-agerنوجوان قدیمی" with a hyphenخط ربط,
17
55307
4340
فکرش را بکنید، ما هنوز «teen-ager»
را با خط ربط می‌نویسیم.
01:11
as if that wordکلمه had just been coinedمشتاق.
18
59671
2276
انگار که این کلمه تازه رایج شده است.
01:14
But you see that hyphenخط ربط in "teen-ageنوجوانی"
19
62919
3600
ولی شما این خط ربط را
در «teen-age» می‌بینید.
01:18
and that diaeresisدیودرز over "coشرکتöperateپراید,"
20
66543
2592
و همچنین دیارسیز روی « coöperate» را
01:21
and you know you're readingخواندن
The Newجدید Yorkerیورکور.
21
69159
2002
و می‌فهمید که نیویورکر را مطالعه می‌کنید.
01:23
Copyeditingویرایش کپی at The Newجدید Yorkerیورکور
is a mechanicalمکانیکی processروند.
22
71850
3498
ویراستاری در نیویورکر
یک فرآیند مکانیکی است.
01:27
There is a relatedمربوط roleنقش calledبه نام
queryپرس و جو proofreadingاصلاح کردن,
23
75372
3199
نقش مربوطی به نام اصلاح،
01:30
or page-OK'ingصفحه OK'ing.
24
78595
1856
یا تأیید صفحه وجود دارد.
01:32
Whereasدر حالیکه copyeditingویرایش کپی is mechanicalمکانیکی,
25
80959
2770
برعکس ویراستاری که یک فرآیند مکانیکی است
01:35
queryپرس و جو proofreadingاصلاح کردن is interpretiveتفسیری.
26
83753
2475
فرآیند اصلاح تفسیری است.
01:38
We make suggestionsپیشنهادات to the authorنویسنده
throughاز طریق the editorسردبیر
27
86696
3372
ما از طریق سردبیر به
نویسنده پیشنهادهای می‌دهیم.
01:42
to improveبهتر کردن the emphasisتاکید of a sentenceجمله
28
90092
2621
تا تأکید یک جمله را بهتر کنیم
01:44
or pointنقطه out unintentionalغیر عمد repetitionsتکرارها
29
92737
2634
یا تکرارهای غیر لازم را گوشزد کنیم
01:47
and supplyعرضه compellingمتقاعد کننده alternativesجایگزین، گزینه ها.
30
95395
3996
و جایگزین‌های متقاعدکننده ‍
پیشنهاد می‌کنیم.
01:52
Our purposeهدف is to make
the authorنویسنده look good.
31
100502
2978
هدف ما این است
که نویسنده خوب به نظر بیاید.
01:55
Noteتوجه داشته باشید that we give our proofsاثبات
not directlyبه طور مستقیم to the authorنویسنده,
32
103504
3329
به یاد داشته باشید که ما اصلاحاتمان
را نه مستقیماً به نویسنده،
01:58
but to the editorسردبیر.
33
106857
1519
بلکه به سردبیر می‌دهیم.
02:00
This oftenغالبا createsایجاد می کند
a good copپلیس/badبد copپلیس dynamicپویا
34
108400
4117
این معمولاً یک جو پلیس خوب/
پلیس بد ایجاد می‌کند
02:04
in whichکه the copyکپی کنید editorسردبیر -- I'll use that
as an umbrellaچتر termدوره --
35
112541
3524
که در آن ویراستار -- من این کلمه را
به معنای عام استفاده می‌کنم --
02:08
is invariablyهرگز the badبد copپلیس.
36
116089
3007
در هر صورت پلیس بد است.
02:12
If we do our jobکار well, we're invisibleنامرئی,
37
120008
2437
اگر ما کارمان را خوب انجام دهیم،
نامرئی هستیم،
02:14
but as soonبه زودی as we make a mistakeاشتباه,
38
122469
2072
اما به محض اینکه اشتباهی می‌کنیم.
02:16
we copyکپی کنید editorsسردبیران becomeتبدیل شدن به glaringlyبه شدت visibleقابل رویت.
39
124565
3816
ما ویراستاران به وضوح مرئی می‌شویم.
02:21
Here is the mostاکثر recentاخیر mistakeاشتباه
that was laidگذاشته at my doorدرب.
40
129426
3531
این جدید‌ترین اشتباهی است
که در خانهٔ من را زد.
02:25
[Last Tuesdayسهشنبه, Sarahسارا Palinپالین,
the pre-Trumpپیش ترامور embodimentتجسم
41
133931
3524
[سه‌ شنبه گذشته، سارا پالین،
که پیش از ترامپ نمونه‌ٔ پوپولیستی
02:29
of populistپوپولیستی no-nothingismبدون هیچ چیز
in the Republicanجمهوری خواه Partyمهمانی - جشن,
42
137479
3146
نه-هیچ گرایی بود،
در میهمانی جمهوری خواهان
02:32
endorsedتایید شده Trumpترامپ.]
43
140649
1447
از ترامپ پشتیبانی کرد.]
02:34
"Where were The Newجدید Yorker'sجورج fabledافسانه ای
copyکپی کنید editorsسردبیران?" a readerخواننده wroteنوشت.
44
142935
4208
« ویراستاران افسانه‌ای نیویورکر کجا
بودند؟» یک خواننده نوشته بود.
02:39
"Didn't the writerنویسنده mean
'know-nothingism''know-nothingism'?"
45
147167
3166
«منظور نویسنده هیچ-دانستن گرایی
نبوده است؟»
02:42
Ouchخیلی ممنون.
46
150789
1277
آخ.
02:44
There's no excuseبهانه for this mistakeاشتباه.
47
152090
2672
برای این اشتباه هیچ توجیهی وجود ندارد.
02:46
But I like it: "no-nothingismبدون هیچ چیز."
48
154786
3089
اما من دوستش دارم: «نه-هیچ گرایی»
02:49
It mightممکن be Americanآمریکایی
vernacularبومی for "nihilismنیهیلیسم."
49
157899
3958
می‌تواند برگردان آمریکایی
«نهیلیسم» (پوچ گرایی) باشد.
02:53
(Laughterخنده)
50
161881
3207
(خنده حضار)
02:57
Here, anotherیکی دیگر readerخواننده quotesنقل قول
a passageپاساژ from the magazineمجله:
51
165112
3024
اینجا، خواننده‌ٔ دیگری عبارتی
را از مجله نقل می‌کند:
03:00
[Rubyروبی was seventy-sixهفتاد و شش, but she retainedحفظ شده است
her authoritativeمعتبر bearingیاتاقان;
52
168160
4037
[روبی ۷۶ ساله بود،
اما رفتار محکمش را حفظ کرده بود؛
03:04
only her unsteadyناپایا gaitراه رفتن beliedتسلیم شد her ageسن.]
53
172221
3978
تنها قدمهای لرزانش بود
که سنش را دروغ می‌گفت.]
03:08
He addedاضافه:
54
176770
1151
اضافه می‌کند که:
« مطمئناً یک نفر در نیویورکر معنی
«دروغ گفتن (beiled)» را می‌داند،
03:09
"Surelyمسلما, someoneکسی at The Newجدید Yorkerیورکور
knowsمی داند the meaningبه معنی of 'belied'متهم کرد,'
55
177945
3083
03:13
and that it is the oppositeمخالف
of how it is used in this sentenceجمله.
56
181052
3208
و معنایش مخالف کاربردش در این جمله است.
03:16
Come on! Get it togetherبا یکدیگر."
57
184284
1674
یالا دیگه! خودتون رو جمع و جور کنید.»
03:18
Belieبیلی: to give a falseنادرست impressionاحساس؛ عقیده؛ گمان.
58
186648
3508
belie: تصور غلط دادن.
03:22
It should have been "betrayedخیانت کرد."
59
190180
2047
باید از «فاش کردن (betrayed)»
استفاده می‌شد.
03:25
E.B. Whiteسفید onceیک بار wroteنوشت
of commasکاما in The Newجدید Yorkerیورکور:
60
193426
2875
ای.بی. وایت زمانی دربارهٔ
ویرگولهای نیویورکر نوشت:
03:28
"They fallسقوط with the precisionدقت
of knivesچاقوها outliningتعریف کردن a bodyبدن."
61
196325
4864
آنها به دقت چاقوهایی که محیط یک جسد
را تعریف می‌کنند، قرار می‌گیرند.
03:33
(Laughterخنده)
62
201213
1702
(خنده حضار)
03:34
And it's trueدرست است -- we get a lot
of complaintsشکایت about commasکاما.
63
202939
2806
و درست است -- ما شکایت‌های بسیاری
درباره ویرگول‌هایمان می‌گیریم.
03:38
"Are there really two commasکاما
in 'Martinمارتین Lutherلوتر Kingپادشاه, Jrجونیور., Boulevard'بلوار '?"
64
206124
3996
« آیا واقعا دو ویرگول در بلوار مارتین
لوتر کینگ جونیر وجود دارد؟»
03:42
There mayممکن است not be on the signامضا کردن, but yes,
that is Newجدید Yorkerیورکور styleسبک for "Jrجونیور."
65
210746
5081
ممکن است واضح نباشد، اما بله، این
شیوهٔ نیویورکر برای نوشتن جونیر است.
03:48
One wagواگن wroteنوشت:
66
216192
1965
یک معترض نوشته است:
03:50
["Please, could you expelاخراج,
or, at leastکمترین, restrainمحدود کردن,
67
218181
3442
[لطفاً،‌ ممکن است دیوانهٔ ویرگول
در تیم ویراستاری را
03:53
the comma-maniacجادوگر کاما,
on your editorialسرمقاله staffکارکنان?"]
68
221647
3024
اخراج یا، حداقل، مهار کنید؟]
03:56
(Laughterخنده)
69
224695
1352
(خنده حضار)
03:58
Ahآه, well.
70
226071
1151
آه، خب.
در این مورد ویرگول‌ها
به درستی استفاده شده‌اند.
03:59
In this caseمورد, those commasکاما
are well-placedدرست جایگذاری شده,
71
227246
2244
04:01
exceptبجز that there should not be one
72
229514
1871
به جز بین «دیوانه» و «در»
04:03
betweenبین "maniacدیوانه وار" and "on."
73
231409
2002
که نباید ویرگولی باشد.
04:05
(Laughterخنده)
74
233435
1235
(خنده حضار)
04:06
Alsoهمچنین, if we mustباید have commasکاما
around "at leastکمترین,"
75
234694
3748
همچنین، اگر اطراف «حداقل»
ویرگول می‌گذاریم.
04:10
we mightممکن changeتغییر دادن it up
by usingاستفاده كردن dashesخط تیره around that phraseعبارت:
76
238466
4040
بهتر است با گذاشتن خط فاصله در
دو طرف این عبارت تغییری ایجاد کنیم:
04:14
"... -- or, at leastکمترین, restrainمحدود کردن --"
77
242530
2688
«...-- یا ، حداقل، مهار کنید --»
04:18
Perfectکامل.
78
246392
1170
بی نقص شد.
04:19
(Applauseتشویق و تمجید)
79
247586
1578
(تشویق حضار)
04:21
Then there's this:
80
249188
1335
و بعد این هست:
04:22
"Love you, love your magazineمجله,
81
250547
1438
«عاشقتونم، عاشق مجله‌تونم،
04:24
but can you please stop writingنوشتن
massiveعظیم numbersشماره as textمتن?"
82
252009
5197
اما میشه لطفاً از نوشتن اعداد بزرگ
به صورت حروف دست بردارید؟»
04:29
[two and a halfنیم millionمیلیون ...]
83
257230
1554
[ دو و نیم میلیون ...]
04:30
No.
84
258808
1159
نه.
04:31
(Laughterخنده)
85
259991
2038
(خنده حضار)
04:34
One last criانتقاد کن deد coeurcoeur
from a spellingاملا sticklerstickler:
86
262053
3102
آخرین منتقد از یک املای گیج کننده:
04:37
["Those long stringyرشته ای things
are vocalآواز cordsطناب, not chordsآکورد."]
87
265179
5144
[«آن چیزهای رشته ای بلند
تارهای صوتی هستند، نه آکورد»]
04:42
The outragedخشمگین readerخواننده addedاضافه,
88
270347
2149
خوانندهٔ عصبانی اضافه کرد،
04:44
"I'm sure I'm not the first to writeنوشتن
89
272520
1833
«مطمئنم من اولین کسی نیستم
04:46
regardingبا توجه this egregiousفجیع
proofreadingاصلاح کردن errorخطا,
90
274377
3221
که دربارهٔ این خطای ویراستاری
فاحش می‌نویسم.
04:49
but I'm equallyبه همان اندازه sure I won'tنخواهد بود be the last.
91
277622
2406
اما به همان اندازه مطمئنم
که آخرین هم نخواهم بود.
04:52
Fieفای!"
92
280052
1220
اَههههه!»
04:53
(Laughterخنده)
93
281296
2221
(خنده حضار)
04:55
I used to like gettingگرفتن mailپست الکترونیکی.
94
283541
1885
قبلاً نامه دریافت کردن را دوست داشتم.
04:59
There is a pactپیمان
betweenبین writersنویسندگان and editorsسردبیران.
95
287222
2596
عهدی بین نویسنده‌ها و سردبیرها هست.
05:01
The editorسردبیر never sellsفروش می کند out the writerنویسنده,
96
289842
2379
سردبیر هرگز نویسنده را لو نمی‌دهد،
05:04
never goesمی رود publicعمومی about badبد jokesجوک ها
that had to be cutبرش
97
292245
3552
هرگز شوخی‌های نابجایی را
که باید حذف می‌شد را عمومی نمی‌کند
05:07
or storiesداستان ها that wentرفتی on too long.
98
295821
2450
یا داستان‌هایی را که خیلی طولانی شدند.
05:10
A great editorسردبیر savesموجب صرفه جویی در a writerنویسنده
from her excessesاضطراب.
99
298295
4858
یک سردبیر عالی یک نویسنده را
از اضافه‌هایش نجات می‌دهد.
05:15
Copyکپی کنید editorsسردبیران, too, have a codeکد;
100
303558
2028
ویراستاران هم قانونی دارند؛
05:17
we don't advertiseتبلیغات our oversightsحوادث.
101
305610
2483
ما اشتباهاتمان را بزرگ نمی‌کنیم.
من با فاش کردن آنها اینجا
احساس می‌کنم بی‌وفایی کرده‌ام،
05:20
I feel disloyalبی عدالتی divulgingافشاگری them here,
102
308593
2700
05:23
so let's have look at what we do right.
103
311317
3054
پس بیایید به کارهایی که درست
انجام می‌دهیم، نگاه کنیم.
05:27
Somehowبه نحوی, I've gottenدریافت کردم
a reputationشهرت for sternnessسفتی.
104
315570
2904
به نحوی، من به سخت گیری مشهور شده‌ام.
اما با نویسنده‌هایی کار می‌کنم که می‌دانند
چطور حرفشان را به کرسی بنشانند.
05:31
But I work with writersنویسندگان who know
how to have theirخودشان way with me.
105
319133
4117
05:35
I've knownشناخته شده Ianیان Frazierفریزر, or "Sandyشنی,"
sinceاز آنجا که the earlyزود 80s.
106
323741
4148
من ایان فریزر یا سندی را
از دهه ۸۰ می‌شناسم.
05:39
And he's one of my favoritesمورد علاقه های شما,
107
327913
1629
و او یکی از نویسندگان مورد علاقه‌ام است.
05:41
even thoughگرچه he sometimesگاه گاهی writesمی نویسد a sentenceجمله
108
329566
2445
با وجود اینکه گاهی جمله‌ای می‌نویسد
05:44
that givesمی دهد a copyکپی کنید editorسردبیر pauseمکث.
109
332035
2096
که باعث توقف یک ویراستار می‌شود.
05:46
Here is one from a storyداستان
about StatenStaten Islandجزیره
110
334846
2534
این یک نمونه از داستانی
دربارهٔ جزیرهٔ استاتن
05:49
after Hurricaneطوفان Sandyشنی:
111
337404
1991
بعد از طوفان سندی است:
[یک اسکله که از وسط
شکسته بود و نیمهٔ دیگرش
05:52
[A dockاسکله that had been brokenشکسته شده
in the middleوسط and lostکم شده its other halfنیم
112
340092
4009
05:56
slopedشیب دار down towardبه سمت the waterاب,
113
344125
2384
به طرف آب پیش رفته بود،
05:58
its supportحمایت کردن pipesلوله های and wiresسیم ها
leaningتکیه دادن forwardرو به جلو
114
346533
3680
لوله‌ها و سیم‌های تکیه‌گاهش
به جلو خم شده بودند.
06:02
like when you openباز کن a boxجعبه
of linguineلینگوئینی and it slidesاسلایدها out.]
115
350237
3811
مانند زمانی که جعبهٔ لینگوئینی را
باز می‌کنید و بیرون می‌ریزد.]
06:06
(Laughterخنده)
116
354072
1254
(خنده حضار)
06:07
This would never have got pastگذشته
the grammarianدستور زبان in the daysروزها of yoreمدتهاست.
117
355350
5130
این در گذشته هرگز از چشم متخصصِ
دستور زبان دور نمی‌ماند.
06:12
But what could I do?
118
360504
1239
اما من چکار می‌توانستم بکنم؟
06:13
Technicallyاز لحاظ فنی, the "like" should be an "as,"
119
361767
2604
از لحاظ فنی، «مانند (like)»
باید «چنانکه (as)» باشد،
06:16
but it soundsبرای تلفن های موبایل ridiculousمسخره,
120
364395
1444
اما مسخره به نظر می‌رسد،
06:17
as if the authorنویسنده were about to embarkسوار شدن
on an extendedتمدید شده Homericهومریک simileشبیه سازی --
121
365863
3713
انگار نویسنده می‌خواهد روی یک
شبیه‌سازی هومری بزرگ سوار شود.
06:22
"as when you openباز کن a boxجعبه of linguineلینگوئینی."
122
370211
3160
«چنانکه شما یک جعبه لینگوئینی
را باز می‌کنید.»
06:25
(Laughterخنده)
123
373395
1309
(خنده حضار)
06:26
I decidedقرار بر این شد that the hurricaneطوفان
conferredتعهد شده poeticشاعرانه justiceعدالت on Sandyشنی
124
374728
4776
من تصمیم گرفتم که طوفان تعادلِ
شاعرانه‌ای را به سندی داده است.
06:31
and let the sentenceجمله standایستادن.
125
379528
1651
و گذاشتم جمله باقی بماند.
06:33
(Laughterخنده)
126
381203
1087
(خنده حضار)
06:34
Generallyبطور کلی, if I think something is wrongاشتباه,
127
382314
2008
به طور کلی، اگر فکر کنم که چیزی غلط است.
06:36
I queryپرس و جو it threeسه timesبار.
128
384346
1492
سه بار اصلاحش می‌کنم.
06:37
I told Sandyشنی that not long agoپیش
in a momentلحظه of indiscretionناامیدی and he said,
129
385862
3855
من این را چندی پیش با بی‌احتیاطی
به سندی گفتم و او گفت،
06:41
"Only threeسه?"
130
389741
1511
«فقط سه بار؟»
06:43
So, he has learnedیاد گرفتم to holdنگه دارید out.
131
391276
1744
پس او یاد گرفته است که پافشاری کند.
06:45
Recentlyبه تازگی, he wroteنوشت a storyداستان
for "Talk of the Townشهر,"
132
393044
2399
اخیراً داستانی برای «صحبت در شهر» نوشت،
06:47
that's the sectionبخش
at the frontجلوی of the magazineمجله
133
395467
2221
این بخش جلوی مجله است
06:49
with shortکوتاه piecesقطعات on subjectsفاعل، موضوع
rangingدامنه from Rickyریکی Jay'sجی exhibitنمایشگاه
134
397712
3078
با قسمت‌های کوتاهی دربارهٔ موضوعاتی
از نمایشگاه ریکی جی
06:52
at the Metropolitanمتروپولیتن Museumموزه
135
400814
1545
در موزهٔ‌ متروپولیتان گرفته
06:54
to the introductionمعرفی
of doggieسگ کوچولو bagsکیسه in Franceفرانسه.
136
402383
3171
تا معرفی کیف‌های داگی در فرانسه.
06:57
Sandy'sسندی storyداستان was about
the returnبرگشت to the Bronxبرونکس
137
405578
2418
داستان سندی درباره بازگشت سونیا سوتومایور
07:00
of Supremeعالی Courtدادگاه Justiceعدالت Soniaسونیا SotomayorSotomayor.
138
408020
2667
از دیوان عالی عدالت به برونکس بود.
07:02
There were threeسه things
in it that I had to challengeچالش.
139
410711
2549
سه چیز بود که من باید به چالش می‌کشیدم.
07:05
First, a grammarدستور زبان queryپرس و جو.
140
413284
1564
اول، یک اصلاح گرامری.
07:06
The justiceعدالت was wearingپوشیدن blackسیاه
and Sandyشنی wroteنوشت,
141
414872
2595
عدالت سیاه پوشیده بود و سندی نوشته بود،
07:09
[Her faceصورت and handsدست ها stoodایستاد out
like in an oldقدیمی, mostlyاغلب darkتاریک است paintingرنگ آمیزی.]
142
417491
5076
[صورت و دستهایش مانند یک نقاشی قدیمی
غالباً تاریک خودنمایی می‌کرد.]
07:15
Now, unlikeبر خلاف with the hurricaneطوفان,
143
423043
1950
حالا، برعکس طوفان
07:17
with this "like," the authorنویسنده
didn't have the excuseبهانه
144
425017
2468
با این «مانند (like)» نویسنده توجیهِ
07:19
of describingتوصیف hurricaneطوفان damageخسارت.
145
427509
1807
توصیف آسیب طوفان را نداشت.
07:21
"Like" in this senseاحساس is a prepositionحرف اضافه,
and a prepositionحرف اضافه takes an objectشی,
146
429340
4296
«مانند (like)» در این حالت حرف جر است
و حرف جر متمم می‌گیرد،
07:25
whichکه is a nounاسم.
147
433660
1193
که اسم است.
07:26
This "like" had to be an "as."
148
434877
2532
این «مانند (like)»
باید «چنانکه (as)» می‌شد.
07:29
"As in an oldقدیمی, mostlyاغلب darkتاریک است paintingرنگ آمیزی."
149
437433
3158
«چنانکه در یک نقاشی قدیمی غالباً تاریک.»
07:32
Secondدومین, a spellingاملا issueموضوع.
150
440615
1650
دوم، یک اصلاح املایی.
07:34
The authorنویسنده was quotingنقل قول someoneکسی
who was assistingکمک کردن the justiceعدالت:
151
442289
2995
نویسنده از کسی نقل قول می‌کرد
که داشت به عدالت کمک می‌کرد:
07:37
["It will be just a minuteدقیقه.
152
445986
1422
[تنها یک دقیقه طول می‌کشد.
07:39
We are gettingگرفتن the justiceعدالت mic'edmic'ed,"]
153
447432
2641
ما داریم عدالت را میکروفون می‌کنیم،]
07:43
Mic'edمیکائید?
154
451434
1150
میکروفون می‌کنیم؟
صنعت موسیقی میکروفون را
اینگونه (mic) می‌نویسد
07:44
The musicموسیقی industryصنعت spellsجادوها it "micمیکروفون"
155
452982
1997
07:47
because that's how it's spelledاملای
on the equipmentتجهیزات.
156
455003
2358
چون روی وسیله اینگونه نوشته شده است.
من هرگز ندیده بودم که با این املا
به عنوان فعل استفاده شود،
07:49
I'd never seenمشاهده گردید it used
as a verbفعل with this spellingاملا,
157
457385
2427
07:51
and I was distraughtناامید
to think that "mic'edmic'ed"
158
459836
2530
و از این فکر که «میکروفون می‌کنیم»
07:54
would get into the magazineمجله on my watch.
159
462390
2285
زیر نظر من وارد مجله بشود، پریشان شدم.
07:56
(Laughterخنده)
160
464699
1011
(خنده حضار)
07:57
Newجدید Yorkerیورکور styleسبک for "microphoneمیکروفون"
in its abbreviatedبه اختصار formفرم is "mikeمایک."
161
465734
3919
شیوه نیویورکر برای نوشتن مخفف میکروفون
«مایک (mike)» است.
08:02
Finallyسرانجام, there was a stickyچسبنده
grammarدستور زبان and usageاستفاده issueموضوع
162
470519
2627
در آخر، یک مسئلهٔ‌ گرامر
و کاربرد ناجور بود.
08:05
in whichکه the pronounضمایر has to have
the sameیکسان grammaticalدستور زبان numberعدد
163
473170
3714
که در آن باید ضمیر
در دستور زبان از لحاظ تعداد
08:08
as its antecedentپیشین.
164
476908
1451
از مرجعش تبعیت کند.
08:11
[everyoneهر کس in the vicinityمجاورت، همسایگی
heldبرگزار شد theirخودشان breathنفس کشیدن]
165
479292
3595
[هرکس در نزدیکی نفسشان را نگه داشتند]
08:15
"Theirآنها" is pluralجمع and "everyoneهر کس,"
its antecedentپیشین, is singularمنحصر به فرد.
166
483491
4195
«شان» جمع و «هر کس»
مرجعش، مفرد است.
08:19
You would never say,
"Everyoneهر کس were there."
167
487710
2938
شما هرگز نمی‌گویید، «هرکس آنجا بودند.»
08:22
Everyoneهر کس was there. Everyoneهر کس is here.
168
490672
3841
هر کس آنجا بود. هر کس اینجا هست.
08:26
But people say things like,
"Everyoneهر کس heldبرگزار شد theirخودشان breathنفس کشیدن" all the time.
169
494537
3614
اما مردم چیزهایی مانند «هر کس نفسشان را
نگه داشتند» را بسیار به کار می برند.
08:30
To give it legitimacyمشروعیت,
170
498175
1219
برای درست کردن آن
08:31
copyکپی کنید editorsسردبیران call it
"the singularمنحصر به فرد 'their'their,'"
171
499418
3423
ویراستاران بهش «شان مفرد» می‌گویند،
08:34
as if callingصدا زدن it singularمنحصر به فرد
makesباعث می شود it no longerطولانی تر pluralجمع.
172
502865
3065
انگار مفرد نامیدن آن باعث می‌شود
دیگر جمع نباشد.
08:37
(Laughterخنده)
173
505954
1394
(خنده حضار)
08:39
It is my jobکار when I see it in printچاپ
to do my bestبهترین to eliminateاز بین بردن it.
174
507372
5199
کار من است که وقتی آن را در چاپ می‌بینم
نهایت تلاشم را بکنم که حذف شود.
نمی‌توانستم آن را تبدیل به «هر کس نفسش
(مونث/ her) را نگه داشت» بکنم،
08:45
I couldn'tنمی توانستم make it,
"Everyoneهر کس heldبرگزار شد her breathنفس کشیدن,"
175
513370
2478
یا «هر کس نفسش (مذکر/ his) را نگه داشت»
08:47
or "Everyoneهر کس heldبرگزار شد his breathنفس کشیدن,"
176
515872
1692
08:49
or "Everyoneهر کس heldبرگزار شد his or her breathنفس کشیدن."
177
517588
2562
یا هرکس نفسش (مذکر یا مونث) را نگه داشت.
08:52
Whateverهر چه I suggestedپیشنهادی had to blendمخلوط کردن in.
178
520174
2820
هر چیزی که پیشنهاد می‌دادم
باید با جمله جور می‌شد.
08:55
I askedپرسید:, throughاز طریق the editorسردبیر,
179
523018
1356
من از طریق سردبیر پرسیدم،
08:56
if the authorنویسنده would considerدر نظر گرفتن changingتغییر دادن it
180
524398
2048
آیا ممکن است نویسنده تغییر آن
08:58
to "All in the vicinityمجاورت، همسایگی
heldبرگزار شد theirخودشان breathنفس کشیدن,"
181
526470
2571
به «همه در نزدیکی نفسشان را
نگه داشتند» را در نظر بگیرد،
09:01
because "all" is pluralجمع.
182
529065
1842
چون «همه» جمع است.
09:02
Nopeجواب منفی.
183
530931
1157
نه.
09:04
I triedتلاش کرد again: "All those presentحاضر
heldبرگزار شد theirخودشان breathنفس کشیدن?"
184
532112
3230
دوباره سعی کردم: «همهٔ حضار
نفسشان را نگه داشتند؟»
09:07
I thought this soundedصدای vaguelyمبهم judicialقضایی.
185
535366
2221
من فکر کردم این تقریباً
درست به نظر می‌آید.
09:09
But the editorسردبیر pointedخاطر نشان out
186
537611
1247
اما سردبیر اشاره کرد
09:10
that we could not have "presentحاضر"
and "presenceحضور"
187
538882
2405
که نمی‌توان «حال (present)» و
«حضور (presence)» را
09:13
in the sameیکسان sentenceجمله.
188
541311
1443
در یک جمله با هم داشت.
09:15
When the finalنهایی proofاثبات cameآمد back,
189
543108
1579
زمانی که اصلاح نهایی بیرون آمد،
نویسنده «چنانکه (as)» را به جای
«مانند (like)» پذیرفته بود.
09:16
the authorنویسنده had acceptedپذیرفته شده "as" for "like,"
190
544711
2576
09:19
and "mikedمیکا" for "mic'edmic'ed."
191
547311
1935
و «بیان می‌کنیم (miked)» را به جای
«میکروفون می‌کنیم (mic'ed)».
09:21
But on "Everyoneهر کس heldبرگزار شد theirخودشان breathنفس کشیدن,"
he stoodایستاد his groundزمینی.
192
549270
3474
اما دربارهٔ «هرکس نفسشان را
نگه داشتند» مقاومت کرد.
09:25
Two out of threeسه isn't badبد.
193
553490
1396
دوتا از سه تا بد نیست.
09:28
In the sameیکسان issueموضوع,
194
556010
1243
در همان شماره،
09:29
in that pieceقطعه on doggieسگ کوچولو bagsکیسه in Franceفرانسه,
195
557277
2522
در مقالهٔ کیفهای داگی در فرانسه
09:31
there was the gratuitousبی تفاوتی use
of the f-wordf-word by a Frenchmanفرانسوی.
196
559823
3738
یک مرد فرانسوی بیش از حد
از کلمهٔ F دار استفاده کرده بود.
09:36
I wonderتعجب, when the mailپست الکترونیکی comesمی آید in,
197
564260
2604
دوست دارم بدانم، وقتی نامه به دستم می‌رسد،
09:38
whichکه will have offendedمجرم the readersخوانندگان more.
198
566888
2858
کدامیک بیش‌تر خوانندگان را
اذیت کرده است.
09:41
(Laughterخنده)
199
569770
1673
(خنده حضار)
09:43
Thank you.
200
571467
1151
ممنونم.
09:44
(Applauseتشویق و تمجید)
201
572642
3352
(تشویق حضار)
Translated by Mahshid Emami
Reviewed by Sadegh Zabihi

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Mary Norris - Copy editor
As a copy editor for the New Yorker, Mary Norris enforces some of the most authoritative (some might say eccentric) style rules in publishing.

Why you should listen

Mary Norris settled into her 30-year New Yorker copy-editing post almost by accident -- and after a picaresque series of occupations ranging from checking feet at a Cleveland swimming pool to driving a milk truck. Over the years, she has mustered her skills in the service of such storied writers as Philip Roth, Pauline Kael and George Saunders.

In her book Between You & Me, Norris reflects on her career, the oft-debated quirks of New Yorker style, the serial comma and the joys of a well-sharpened pencil.

More profile about the speaker
Mary Norris | Speaker | TED.com