ABOUT THE SPEAKER
iO Tillett Wright - Photographer
As a child actor, iO Tillett Wright turned his shoes around in the bathroom stall so that people would think he was a boy. As a teenager, he fell in love with both women and men. His life in the gray areas of gender and sexuality deeply inform his work as an artist.

Why you should listen

iO Tillett Wright thanks his parents for not asking him to define himself as a child. His experience of growing up without having check boxes like “female,” “male,” “gay” or straight” thoroughly infuses his art.

iO’s photography can be seen regularly in two features in The New York Times: Notes from the Underground and The Lowdown. He is also the creator of Self Evident Truths—an ongoing project to document the wide variety of experiences in LGBTQ America. So far, he has photographed about 2,000 people for the project. His goal: 10,000 portraits and a nationwide rethinking of discriminatory laws.

iO had his first solo show at Fuse gallery in New York City in 2010, and exhibited his work at The Hole Gallery in early summer of 2012. He has published three books of photographs; Lose My Number, KISSER, and Look Ma’, No Hands. He has directed several music videos, and spent nineteen years acting in films.

More profile about the speaker
iO Tillett Wright | Speaker | TED.com
TEDxWomen 2012

iO Tillett Wright: Fifty shades of gay

آی او تیلت رایت: پنجاه چهره از هم جنس‌گرایی

Filmed:
2,965,570 views

"آی او تیلت رایت" هنرمند تا به حال از ۲٫۰۰۰ نفر که خودشان را به نوعی هم جنسگرا، دو جنسه، تغییر جنسیت داده یا بدون جنسیت ۱۰۰٪ مشخص می دانستند عکس گرفته است و از بسیاری از آن ها پرسیده است: آیا می توانید درصدی برای میزان هم جنسگرایی یا غیر هم جنسگرایی خود معرفی کنید؟ این سؤال مشکلی جدی در زمینه‌ی بعضی بی عدالتی ها در جامعه به وجود می آورد: شما مرز میان هم جنسگرایی و غیر هم جنسگرایی مردم را در کجا قرار می دهید؟ (ضبط شده در TEDxWomen)
- Photographer
As a child actor, iO Tillett Wright turned his shoes around in the bathroom stall so that people would think he was a boy. As a teenager, he fell in love with both women and men. His life in the gray areas of gender and sexuality deeply inform his work as an artist. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:16
Humanانسان beingsموجودات startشروع کن puttingقرار دادن eachهر یک other into boxesجعبه ها
0
737
2429
انسان ها به محض دیدن هم، به یکدیگر برچسب های مختلفی می چسبانند --
00:19
the secondدومین that they see eachهر یک other --
1
3166
1817
انسان ها به محض دیدن هم، به یکدیگر برچسب های مختلفی می چسبانند --
00:20
Is that personفرد dangerousخطرناک است? Are they attractiveجذاب?
2
4983
3070
آیا آن فرد خطرناک است؟ آیا آن ها جذاب هستند؟
00:23
Are they a potentialپتانسیل mateرفیق? Are they a potentialپتانسیل networkingشبکه opportunityفرصت?
3
8053
3266
آیا آن ها شرکای خوبی هستند؟ آیا آن ها روابط عمومی قوی دارند؟
00:27
We do this little interrogationبازجویی when we meetملاقات people
4
11319
2534
ما هر وقت کسی را ملاقات می کنیم از این طور بازجویی های کوچک انجام می دهیم
00:29
to make a mentalذهنی resumeخلاصه for them.
5
13853
2167
تا یک شرح سابقه ی ذهنی از آن ها درست کنیم.
00:31
What's your nameنام? Where are you from?
6
16020
1517
اسمت چیه؟ اهل کجا هستی؟
00:33
How oldقدیمی are you? What do you do?
7
17537
3361
چند سالته؟ شغلت چیه؟
00:36
Then we get more personalشخصی with it.
8
20898
2801
و بعد سؤالات ما شخصی تر و شخصی تر می شوند.
00:39
Have you ever had any diseasesبیماری ها?
9
23699
3148
تا به حال بیماری به خصوصی داشته ای؟
00:42
Have you ever been divorcedجدا شده?
10
26847
1987
تا به حال ازدواج ناموفقی داشته ای؟
00:44
Does your breathنفس کشیدن smellبو badبد while you're answeringپاسخ دادن my interrogationبازجویی right now?
11
28834
3446
آیا الآن که داری به سؤالات بازجویی من جواب می دهی دهنت بو می دهد؟
00:48
What are you into? Who are you into?
12
32280
1717
دنبال چه هدفی هستی؟ دنبال فرد به خصوصی هستی؟
00:49
What genderجنسیت do you like to sleepبخواب with?
13
33997
1866
با چه جنسیتی رابطه داری؟
00:51
I get it.
14
35863
2430
می دانم.
00:54
We are neurologicallyعصبی hardwiredسخت افزار
15
38293
1752
ما به صورت ذاتی این طور هستیم
00:55
to seekبه دنبال out people like ourselvesخودمان.
16
40045
2384
که همیشه به دنبال پیدا کردن افرادی شبیه به خودمان هستیم.
00:58
We startشروع کن formingشکل گیری cliquesکلک ها as soonبه زودی as we're oldقدیمی enoughکافی
17
42429
2185
بعد از این که سن ما به اندازه ی کافی رسید شروع به تشکیل دادن گروه هایی می کنیم
01:00
to know what acceptanceپذیرش feelsاحساس می کند like.
18
44614
1933
تا بفهمیم پذیرفته شدن چه حسی دارد.
01:02
We bondرابطه togetherبا یکدیگر basedمستقر on anything that we can --
19
46547
2350
ما با یکدیگر بر اساس چیز هایی که می توانیم ارتباط برقرار می کنیم --
01:04
musicموسیقی preferenceترجیح, raceنژاد, genderجنسیت, the blockمسدود کردن that we grewرشد کرد up on.
20
48897
5452
سبک موسیقی، نژاد، جنسیت، و منطقه ای که در آن بزرگ شدیم.
01:10
We seekبه دنبال out environmentsمحیط ها that reinforceتقویت our personalشخصی choicesگزینه های.
21
54349
6888
ما به دنبال محیط هایی هستیم که از علایق ما حمایت می کنند.
01:17
Sometimesگاهی, thoughگرچه, just the questionسوال "what do you do?"
22
61237
2461
البته، گاهی اوقات، از یک سؤال ساده ی "چه خبر ؟"
01:19
can feel like somebody'sکسی هست openingافتتاح a tinyکوچک little boxجعبه
23
63698
1960
می توان این طور برداشت کرد که آن فرد می خواهد برچسبی به مخاطب بچسباند.
01:21
and askingدرخواست you to squeezeفشار دادن yourselfخودت insideداخل of it.
24
65658
1529
می توان این طور برداشت کرد که آن فرد می خواهد برچسبی به مخاطب بچسباند.
01:23
Because the categoriesدسته بندی ها, I've foundپیدا شد, are too limitingمحدود کردن.
25
67187
3567
زیرا دسته هایی که مردم را به آن ها نسبت می دهند، بسیار محدود هستند.
01:26
The boxesجعبه ها are too narrowباریک.
26
70754
1884
برچسب ها بسیار محدود کننده هستند.
01:28
And this can get really dangerousخطرناک است.
27
72638
2117
و این برچسب زدن ها می تواند بسیار خطرناک باشند.
01:30
So here'sاینجاست a disclaimerسلب مسئولیت about me, thoughگرچه,
28
74755
1781
اما قبل از این که به طور کامل وارد این بحث شویم،
01:32
before we get too deepعمیق into this.
29
76536
1602
باید بگویم که من از این اتهام تبرئه هستم.
01:34
I grewرشد کرد up in a very shelteredپناهگاه environmentمحیط.
30
78138
2985
من در محیط بسیار راحت و آزادی بزرگ شدم.
01:37
I was raisedبالا بردن in downtownمرکز شهر Manhattanمنهتن in the earlyزود 1980s,
31
81123
3946
من در پایین شهر منهتن در اوایل دهه ی ۱۹۸۰،
01:40
two blocksبلوک ها from the epicenterحوضچه of punkپانک musicموسیقی.
32
85069
3895
با دو بلوک فاصله از مرکز تولد موسیقی پانک بزرگ شدم.
01:44
I was shieldedمحافظت شده from the painsدرد of bigotryتعصب
33
88964
2090
من از مشکلات ناشی از تعصب و محدودیت های اجتماعی ناشی از یک تربیت مذهبی در امان ماندم.
01:46
and the socialاجتماعی restrictionsمحدودیت های of a religiously-basedمبتنی بر مذهب upbringingتربیت.
34
91054
4100
من از مشکلات ناشی از تعصب و محدودیت های اجتماعی ناشی از یک تربیت مذهبی در امان ماندم.
01:51
Where I come from, if you weren'tنبودند a dragکشیدن queenملکه or a radicalافراطی thinkerمتفکر
35
95154
3421
در جایی که بزرگ شدم، اگر شما هم جنس گرا یا یک معترض افراطی
01:54
or a performanceکارایی artistهنرمند of some kindنوع,
36
98575
2128
یا یک هنرمند تلفیقی نبودید،
01:56
you were the weirdoعصبانی.
37
100703
1984
آدم عجیب و غریبی محسوب می شدید.
01:58
(Laughterخنده)
38
102687
1283
(خنده ی حاضرین)
01:59
It was an unorthodoxغیر متعصب upbringingتربیت,
39
103970
2085
من تربیت عجیب و غریبی داشتم،
02:01
but as a kidبچه on the streetsخیابان ها of Newجدید Yorkیورک,
40
106055
2511
اما مثل باقی بچه های محله های نیویورک،
02:04
you learnیاد گرفتن how to trustاعتماد your ownخودت instinctsغرایز,
41
108566
1971
یاد گرفتم چطور به غرایزم اعتماد کنم،
02:06
you learnیاد گرفتن how to go with your ownخودت ideasایده ها.
42
110537
2933
و یاد گرفتم چطور فکرم را به کار بگیرم.
02:09
So when I was sixشش, I decidedقرار بر این شد that I wanted to be a boyپسر.
43
113470
3239
وقتی شش ساله بودم، تصمیم گرفتم پسر شوم.
02:12
I wentرفتی to schoolمدرسه one day and the kidsبچه ها wouldn'tنمی خواهم let me playبازی basketballبسکتبال with them.
44
116709
3467
یک روز به مدرسه رفتم و بچه ها به من اجازه ندادند با آن ها بسکتبال بازی کنم.
02:16
They said they wouldn'tنمی خواهم let girlsدختران playبازی.
45
120176
1433
آن ها گفتند به دختر ها اجازه نمی دهند بازی کنند.
02:17
So I wentرفتی home, and I shavedتراشیده شده my headسر,
46
121609
1410
بنابراین به خانه رفتم، مو های سرم را تراشیدم،
02:18
and I cameآمد back the nextبعد day and I said, "I'm a boyپسر."
47
123019
2622
و فردای آن روز برگشتم و گفتم، "من یک پسرم."
02:21
I mean, who knowsمی داند, right?
48
125641
1014
منظورم اینه که، فرقی هم نمی کنه، نه؟
02:22
When you're sixشش, maybe you can do that.
49
126655
3813
وقتی شش ساله هستید، شاید بتوانید چنین کاری بکنید و کسی متوجه نشود.
02:26
I didn't want anyoneهر کسی to know that I was a girlدختر, and they didn't.
50
130468
3633
من نمی خواستم هیچکس بفهمد من یک دختر بودم، و آن ها هم نفهمیدند.
02:30
I keptنگه داشته شد up the charadeچیدمان for eightهشت yearsسالها.
51
134101
2642
من به مدت ۸ سال به این پنهان کاری ادامه دادم.
02:32
So this is me when I was 11.
52
136743
4167
این عکس من در ۱۱ سالگیست.
02:36
I was playingبازی کردن a kidبچه namedتحت عنوان Walterوالتر
53
140910
1511
من داشتم نقش بچه ای به نام والتر را
02:38
in a movieفیلم سینما calledبه نام "Julianجولیان Poپو."
54
142421
2189
در فیلم "جولیان پو" بازی می کردم.
02:40
I was a little streetخیابان toughسخت است that followedدنبال شد Christianمسیحی Slaterاسلاتر around and badgeredبدبخت him.
55
144610
3434
من یک بچه ی کوچک خیابانی پیله بودم که "کریستیان اسلیتر" (بازیگر) را دنبال می کردم و سر به سرش می گذاشتم.
02:43
See, I was alsoهمچنین a childکودک actorبازیگر,
56
148044
2050
من یک بازیگر خردسال بودم،
02:45
whichکه doubledدو برابر شد up the layersلایه های of the performanceکارایی of my identityهویت,
57
150094
2682
که در آن واحد دو نقاب بر روی هویتم داشتم،
02:48
because no one knewمی دانست that I was actuallyدر واقع a girlدختر really playingبازی کردن a boyپسر.
58
152776
6088
چون هیچکس نمی دانست که من در اصل یک دختر هستم که نقش یک پسر را بازی می کنم.
02:54
In factواقعیت, no one in my life knewمی دانست that I was a girlدختر --
59
158864
3116
در حقیقت، هیچکس در زندگی روزمره ی من نمی دانست که من یک دختر هستم --
02:57
not my teachersمعلمان at schoolمدرسه, not my friendsدوستان,
60
161980
2316
نه معلم های مدرسه ام، نه دوستانم،
03:00
not the directorsمدیران that I workedکار کرد with.
61
164296
1852
و نه کارگردانانی که با آن ها کار می کردم.
03:02
Kidsکودکان و نوجوانان would oftenغالبا come up to me in classکلاس
62
166148
2265
گاهی اوقات بچه ها توی کلاسی که بودم می آمدند
03:04
and grabگرفتن me by the throatگلو to checkبررسی for an Adam'sآدم appleسیب
63
168413
2234
و گلویم را فشار می دادند تا سیب گلویم را احساس کنند
03:06
or grabگرفتن my crotchفک to checkبررسی what I was workingکار کردن with.
64
170647
3349
یا لای پایم را فشار می دادند تا ببینند چیزی دارم یا نه.
03:09
When I would go to the bathroomحمام, I would turnدور زدن my shoesکفش around in the stallsاصطبل ها
65
173996
2361
وقتی به دستشویی می رفتم، کفش هایم را برعکس می پوشیدم
03:12
so that it lookedنگاه کرد like I was peeingپشم کردن standingایستاده up.
66
176357
2555
تا به نظر برسد من ایستاده ادرار می کنم.
03:14
At sleepoverssleepovers I would have panicوحشت attacksحملات
67
178912
2068
در مهمانی های شبانه
03:16
tryingتلاش کن to breakزنگ تفريح it to girlsدختران that they didn't want to kissبوسه me
68
180980
2384
بدون این که نشان بدهم واقعاً چه کسی هستم
03:19
withoutبدون outingخروج myselfخودم.
69
183364
1732
سعی می کردم با دختر هایی بگردم که دوست نداشتند مرا ببوسند.
03:20
It's worthارزش mentioningذکر کردن thoughگرچه
70
185096
2052
لازم به ذکر است که
03:23
that I didn't hateنفرت my bodyبدن or my genitaliaتناسلی.
71
187148
3849
من از بدن یا آلت تناسلیم متنفر نبودم.
03:26
I didn't feel like I was in the wrongاشتباه bodyبدن.
72
190997
1767
من احساس نمی کردم در بدن اشتباهی هستم.
03:28
I feltنمد like I was performingاجرای this elaborateبادقت شرح دادن actعمل کن.
73
192764
2032
احساس می کردم که نقش پیچیده ای را بازی می کنم.
03:30
I wouldn'tنمی خواهم have qualifiedواجد شرایط as transgenderتغییر جنسیت.
74
194796
3827
نمی خواستم به عنوان کسی که تغییر جنسیت داده شناخته بشوم.
03:34
If my familyخانواده, thoughگرچه, had been the kindنوع of people to believe in therapyدرمان,
75
198623
2246
اگر خانواده ام، از آن جور آدم هایی بودند که معتقد بودند این رفتار من یک جور بیماری است و باید درمان شود،
03:36
they probablyشاید would have diagnosedتشخیص داده شده me
76
200869
1723
شاید می گفتند من نوعی ناهنجاری جنسی دارم
03:38
as something like genderجنسیت dysmorphicدمی مرفین
77
202592
1786
شاید می گفتند من نوعی ناهنجاری جنسی دارم
03:40
and put me on hormonesهورمون ها to staveاستوار off pubertyبلوغ.
78
204378
2403
و به من هورمون های مختلف تزریق می کردند تا به بلوغ نرسم.
03:42
But in my particularخاص caseمورد,
79
206781
884
اما در مورد به خصوص من،
03:43
I just wokeبیدار شدم up one day when I was 14,
80
207665
1715
وقتی چهارده سالم بود یک روز صبح از خواب بیدار شدم،
03:45
and I decidedقرار بر این شد that I wanted to be a girlدختر again.
81
209380
2583
و تصمیم گرفتم که دوباره یک دختر بشوم.
03:47
Pubertyبلوغ had hitاصابت, and I had no ideaاندیشه what beingبودن a girlدختر meantبه معنای,
82
211963
3000
من بالغ شده بودم، و اصلاً نمی دانستم دختر بودن چطور است،
03:50
and I was readyآماده to figureشکل out who I actuallyدر واقع was.
83
214963
3625
و آماده بودم تا بفهمم واقعاً چه کسی بودم.
03:54
When a kidبچه behavesرفتار می کند like I did,
84
218588
2405
وقتی بچه ای مانند من رفتار کند،
03:56
they don't exactlyدقیقا have to come out, right?
85
220993
1836
مجبور نیست به بقیه بگوید تغییر جنسیتی داده، درسته؟
03:58
No one is exactlyدقیقا shockedبهت زده.
86
222829
2261
هیچکس تعجب نمی کند.
04:00
(Laughterخنده)
87
225090
3744
(خنده ی حاضرین)
04:04
But I wasn'tنبود askedپرسید: to defineتعريف كردن myselfخودم by my parentsپدر و مادر.
88
228834
4463
اما من دوست نداشتم خودم را با والدینم تعریف کنم.
04:09
When I was 15, and I calledبه نام my fatherپدر
89
233297
1866
وقتی ۱۵ ساله بودم، و به پدرم گفتم که عاشق شده ام،
04:11
to tell him that I had fallenافتاده in love,
90
235163
1700
وقتی ۱۵ ساله بودم، و به پدرم گفتم که عاشق شده ام،
04:12
it was the last thing on eitherیا of our mindsذهنها
91
236863
2300
هیچ کداممان حتی فکرش را هم نمی کردیم
04:15
to discussبحث و گفتگو what the consequencesعواقب were
92
239163
1616
که درباره ی این که عواقب دختر بودن اولین عشق زندگیم بحث کنیم.
04:16
of the factواقعیت that my first love was a girlدختر.
93
240779
2418
که درباره ی این که عواقب دختر بودن اولین عشق زندگیم بحث کنیم.
04:19
Threeسه yearsسالها laterبعد, when I fellسقوط in love with a man,
94
243197
2282
سه سال بعد، وقتی عاشق یک مرد شدم،
04:21
neitherنه of my parentsپدر و مادر battedبطری an eyelashمژه eitherیا.
95
245479
2584
هیچ کدام از والدینم کوچکترین اعتراضی نشان ندادند.
04:23
See, it's one of the great blessingsنعمت ها of my very unorthodoxغیر متعصب childhoodدوران کودکی
96
248063
3383
ببینید، این یکی از بزرگ ترین نعمت های کودکی بسیار عجیب و غریبم بود
04:27
that I wasn'tنبود ever askedپرسید: to defineتعريف كردن myselfخودم
97
251446
2034
که هیچگاه حتی نخواستم خودم را به صورت ثابت در هیچ جنبه ای از زندگی تعریف کنم.
04:29
as any one thing at any pointنقطه.
98
253480
2347
که هیچگاه حتی نخواستم خودم را به صورت ثابت در هیچ جنبه ای از زندگی تعریف کنم.
04:31
I was just allowedمجاز to be me, growingدر حال رشد and changingتغییر دادن in everyهرکدام momentلحظه.
99
255827
3819
من تنها اجازه داشتم خودم باشم، و در هر لحظه رشد و تغییر کنم.
04:35
So fourچهار, almostتقریبا fiveپنج yearsسالها agoپیش,
100
259646
3045
حدود ۴ تا ۵ سال پیش،
04:38
Propositionگزاره 8, the great marriageازدواج equalityبرابری debateمناظره,
101
262691
3315
قطع نامه ی شماره ی هشت، مناظره ی بزرگ حقوق ازدواج هم جنس گرایان،
04:41
was raisingبالا بردن a lot of dustگرد و خاک around this countryکشور.
102
266006
1975
در آمریکا به شدت سر و صدا کرد.
04:43
And at the time, gettingگرفتن marriedمتاهل wasn'tنبود really something
103
267981
2611
و در آن زمان، ازدواج کردن چیز آن قدر بزرگی نبود
04:46
I spentصرف شده a lot of time thinkingفكر كردن about.
104
270592
1133
که زمان زیادی برای فکر کردن به آن اختصاص بدهم.
04:47
But I was struckرخ داد by the factواقعیت that Americaآمریکا,
105
271725
2806
اما من از این قضیه متعجب بودم که آمریکا،
04:50
a countryکشور with suchچنین a tarnishedتار شده civilمدنی rightsحقوق recordرکورد,
106
274531
2065
کشوری که چنین سابقه ی بدی در توجه به حقوق بشر دارد،
04:52
could be repeatingتکرار شونده its mistakesاشتباهات so blatantlyواضح است.
107
276596
2616
چطور می توانست اشتباهاتش را این طور آشکارا تکرار کند.
04:55
And I rememberیاد آوردن watchingتماشا کردن the discussionبحث on televisionتلویزیون
108
279212
1968
یادم می آید که داشتم این مناظره را از تلویزیون نگاه می کردم
04:57
and thinkingفكر كردن how interestingجالب هست it was
109
281180
1801
و با خودم فکر می کردم چقدر جالب است که
04:58
that the separationجدایی of churchکلیسا and stateحالت
110
282981
3031
جدایی کلیسا از آرمان های ملی
05:01
was essentiallyاساسا drawingنقاشی geographicalجغرافیایی boundariesمرزها throughoutدر سراسر this countryکشور,
111
286012
3619
در این کشور بین جا هایی که برای مردم مقدس بودند،
05:05
betweenبین placesمکان ها where people believedمعتقد in it
112
289631
1582
و جا هایی که مقدس نبودند،
05:07
and placesمکان ها where people didn't.
113
291213
1785
مرز های جغرافیایی به وجود می آورد.
05:08
And then, that this discussionبحث was drawingنقاشی geographicalجغرافیایی boundariesمرزها around me.
114
292998
6248
و حالا، این مناظره داشت مرز های جغرافیایی در اطراف من می کشید.
05:15
If this was a warجنگ with two disparateمتفاوت است sidesدو طرف,
115
299246
3118
اگر تصور می کردیم جنگی بین دو طرف مخالف وجود دارد،
05:18
I, by defaultبه طور پیش فرض, fellسقوط on teamتیم gayهمجنسگرا,
116
302364
2781
من، به صورت پیش فرض، در تیم هم جنس گرا ها قرار می گرفتم،
05:21
because I certainlyقطعا wasn'tنبود 100 percentدرصد straightسر راست.
117
305145
3186
زیرا من جنسیت۱۰۰٪ مشخصی نداشتم.
05:24
At the time I was just beginningشروع to emergeظهور
118
308331
3249
در آن زمان بحران هویتی زیگزاگ هشت ساله ی من
05:27
from this eight-yearهشت سال personalشخصی identityهویت crisisبحران zigzagزیگ زاگ
119
311580
3917
در آن زمان بحران هویتی زیگزاگ هشت ساله ی من
05:31
that saw me go from beingبودن a boyپسر
120
315497
1833
که داشت مرا از یک پسر
05:33
to beingبودن this awkwardبی دست و پا - به شکلی نامناسب girlدختر that lookedنگاه کرد like a boyپسر in girl'sدختر clothesلباس ها
121
317330
3222
به دختری خجالتی که شبیه پسری در لباس های دخترانه بود
05:36
to the oppositeمخالف extremeمفرط of this superفوق العاده skimpyشگفت انگیز,
122
320552
2790
تا این دختری که از طرف دیگر افراطی بود و این لباس های تنگ و کوتاه را می پوشید،
05:39
over-compensatingبیش از حد جبران, boy-chasingپسر تعقیب girly-girlدختر دخترانه
123
323342
2666
و به شدت در دخترانگی افراط می کرد و خودش را لوس می کرد تبدیل می کرد
05:41
to finallyسرانجام just a hesitantتردید explorationاکتشاف of what I actuallyدر واقع was,
124
326008
3968
و نهایتاً تنها به ماجراجویی تردید آمیزی برای کشف این که در حقیقت چه کسی هستم ختم شد،
05:45
a tomboyishتوبیبا girlدختر
125
329976
2407
یک دختر پسر نما
05:48
who likedدوست داشت bothهر دو boysپسران and girlsدختران dependingبستگی دارد on the personفرد.
126
332383
3209
که بسته به فرد مورد نظر هم با پسر ها و هم با دختر ها رابطه داشت.
05:51
I had spentصرف شده a yearسال photographingعکاسی this newجدید generationنسل of girlsدختران, much like myselfخودم,
127
335592
5151
من یک سال از زندگیم را به عکس گرفتن از این نسل جدید از دختر ها، که شبیه خودم بودند، اختصاص دادم،
05:56
who fellسقوط kindنوع of between-the-linesبین خطوط --
128
340743
1666
کسانی که نه دختر بودند و نه پسر --
05:58
girlsدختران who skateboardedاسکیت بورد but did it in lacyتوری underwearزیر شلواری,
129
342409
3537
دخترانی که اسکیت بورد سواری می کردند اما لباس های زیری از جنس توری داشتند،
06:01
girlsدختران who had boys'پسران' haircutsموهای کوتاه but woreبه تن کرد girlyدخترانه nailناخن - میخ polishلهستانی,
130
345946
3958
دخترانی که مدل موی پسرانه و لاک ناخن دخترانه داشتند،
06:05
girlsدختران who had eyeshadowسایه چشم to matchهمخوانی داشتن theirخودشان scrapedخراب شده kneesزانو,
131
349904
2995
دخترانی که رنگ سایه ی چشم هایشان با رنگ سر زانو های ساییده شده شان تطابق داشت،
06:08
girlsدختران who likedدوست داشت girlsدختران and boysپسران who all likedدوست داشت boysپسران and girlsدختران
132
352899
3098
دخترانی که هم با دختران و هم با پسرانی رابطه داشتند که هم با دختران و هم با پسران رابطه داشتند
06:11
who all hatedمتنفر بود beingبودن boxedبسته بندی شده in to anything.
133
355997
1849
و از این که رویشان برچسبی بچسبانند متنفر بودند.
06:13
I lovedدوست داشتنی these people, and I admiredتحسینش کرد theirخودشان freedomآزادی,
134
357846
3751
من عاشق این جور افراد بودم، و آزادی آن ها را ستایش می کردم،
06:17
but I watchedتماشا کردم as the worldجهان outsideخارج از of our utopianutopian bubbleحباب
135
361597
2933
اما می دیدم که دنیای خارج از آرمان شهر حبابی ما
06:20
explodedمنفجر شد into these ragingمهاجم debatesبحث ها
136
364530
1850
دائم درگیر بحث های آتشینی بود
06:22
where punditsمتخصصان startedآغاز شده likeningمقایسه کردن our love to bestialityحیوانات on nationalملی televisionتلویزیون.
137
366380
5566
که در آن ها منتقدان تلاش می کردند در رسانه های کشور عشق ما را به رابطه با حیوانات تشبیه کنند.
06:27
And this powerfulقدرتمند awarenessاطلاع rolledنورد in over me
138
371946
2333
و ناگهان حس قدرتمندی به من گفت که من در سرزمین مادری خودم یک اقلیت هستم،
06:30
that I was a minorityاقلیت, and in my ownخودت home countryکشور,
139
374279
5367
و ناگهان حس قدرتمندی به من گفت که من در سرزمین مادری خودم یک اقلیت هستم،
06:35
basedمستقر on one facetچهره of my characterشخصیت.
140
379646
2651
تنها به خاطر یکی از جنبه های هویت من.
06:38
I was legallyقانونی and indisputablyبدون شک a second-classدرجه دوم citizenشهروند.
141
382297
5615
من به طور قانونی و بدون چون و چرا یک شهروند درجه دو بودم.
06:43
I was not an activistفعال.
142
387912
1534
من یک فعال حقوق مدنی نبودم.
06:45
I waveموج no flagsپرچم ها in my ownخودت life.
143
389446
2500
من هیچ کار مهمی در زندگیم انجام نداده بودم.
06:47
But I was plaguedگرفتار by this questionسوال:
144
391946
2139
اما این سؤال مرا آزار می داد:
06:49
How could anyoneهر کسی voteرای to stripنوار the rightsحقوق
145
394085
2946
چطور کسی می تواند به خاطر بخشی از هویت جمعیت گسترده ای از مردمی که می شناختم
06:52
of the vastعظیم varietyتنوع of people that I knewمی دانست
146
397031
2165
چطور کسی می تواند به خاطر بخشی از هویت جمعیت گسترده ای از مردمی که می شناختم
06:55
basedمستقر on one elementعنصر of theirخودشان characterشخصیت?
147
399196
3434
به سلب حقوق آن ها رأی دهد؟
06:58
How could they say that we as a groupگروه
148
402630
1516
چطور می توانند بگویند که ما به عنوان یک گروه
07:00
were not deservingسزاوار of equalبرابر rightsحقوق as somebodyکسی elseچیز دیگری?
149
404146
2933
شایسته ی داشتن حقوق برابر با باقی مردم نیستیم؟
07:02
Were we even a groupگروه? What groupگروه?
150
407079
2367
ما حتی یک گروه هم نبودیم. چه گروهی؟
07:05
And had these people ever even consciouslyآگاهانه metملاقات کرد a victimقربانی of theirخودشان discriminationتبعیض?
151
409446
3867
و آیا این افراد تا به حال قربانیان این تصمیم ناعادلانه شان را ملاقات کرده اند؟
07:09
Did they know who they were votingرای دادن againstدر برابر and what the impactتأثیر was?
152
413313
4043
آیا آن ها می دانستند علیه چه کسانی رأی می دهند و نتیجه ی این کار چه چیزی است؟
07:13
And then it occurredرخ داده است to me,
153
417356
1891
و با خودم گفتم،
07:15
perhapsشاید if they could look into the eyesچشم ها
154
419247
2283
شاید اگر آن ها می توانستند کسانی را که به شهروندان درجه دو تنزل داده اند ملاقات کنند
07:17
of the people that they were castingریخته گری into second-classدرجه دوم citizenshipشهروندی
155
421530
3781
شاید اگر آن ها می توانستند کسانی را که به شهروندان درجه دو تنزل داده اند ملاقات کنند
07:21
it mightممکن make it harderسخت تر for them to do.
156
425311
1902
شاید این کار را به این راحتی انجام نمی دادند.
07:23
It mightممکن give them pauseمکث.
157
427213
1984
شاید این رویارویی آن ها را متوقف می کرد.
07:25
Obviouslyبه طور مشخص I couldn'tنمی توانستم get 20 millionمیلیون people to the sameیکسان dinnerشام partyمهمانی,
158
429197
5840
طبیعتاً من نمی توانستم ۲۰ میلیون جمعیت کشورم را یک جا دور هم جمع کنم،
07:30
so I figuredشکل گرفته out a way where I could introduceمعرفی کنید them to eachهر یک other photographicallyعکاسی
159
435037
4331
پس راهی پیدا کردم تا بتوانم آن ها از طریق تصویرشان به یکدیگر معرفی کنم،
07:35
withoutبدون any artificeمصنوعی, withoutبدون any lightingروشنایی,
160
439368
2966
بدون هیچ گونه دستکاری در عکس ها، بدون هیچ گونه تنظیم نور،
07:38
or withoutبدون any manipulationدستکاری of any kindنوع on my partبخشی.
161
442334
3234
و بدون هیچ گونه دخالت از طرف من.
07:41
Because in a photographعکس you can examineمعاینه کردن a lion'sشیر whiskersسبیل
162
445568
2750
چون در یک عکس می توان بدون این که در فرد کوچک ترین نارضایتی نشان بدهد
07:44
withoutبدون the fearترس of him rippingپاره شدن your faceصورت off.
163
448318
2716
تغییرات بزرگی اعمال کرد.
07:46
For me, photographyعکاسی is not just about exposingافشای filmفیلم,
164
451034
3397
برای من، هدف عکاسی تنها در ظاهر کردن عکس نیست،
07:50
it's about exposingافشای the viewerبیننده
165
454431
1953
بلکه ظاهر کردن چیزی جدید برای بیننده ی آن است،
07:52
to something newجدید, a placeمحل they haven'tنه goneرفته before,
166
456384
2101
جایی که قبلاً نرفته است،
07:54
but mostاکثر importantlyمهم است, to people that they mightممکن be afraidترسیدن of.
167
458485
3315
اما از همه مهم تر، کسانی که شاید از آن ها می ترسد.
07:57
Life magazineمجله introducedمعرفی کرد generationsنسل ها of people
168
461800
1844
مجله ی "زندگی" در یک مقاله اقوام دور افتاده ای را معرفی کرده بود،
07:59
to distantدور, far-offدور culturesفرهنگ ها they never knewمی دانست existedوجود داشت throughاز طریق picturesتصاویر.
169
463644
4074
که هیچ وقت کسی فکر نمی کرد وجود داشته باشند، و این کار را به کمک عکس انجام داده بود.
08:03
So I decidedقرار بر این شد to make a seriesسلسله of very simpleساده portraitsپرتره,
170
467718
6233
پس من تصمیم گرفتم تا مجموعه ی فوق العاده ساده ای از تصویر افراد درست کنم،
08:09
mugshotsmugshots if you will.
171
473951
1750
یا همان طور که بعضی ها می گویند، عکس پرونده ی زندان.
08:11
And I basicallyاساسا decidedقرار بر این شد to photographعکس anyoneهر کسی in this countryکشور
172
475701
3768
و من تصمیم گرفتم از تمام افرادی که در این کشور
08:15
that was not 100 percentدرصد straightسر راست,
173
479469
2401
جنسیت۱۰۰٪ مشخصی ندارند، عکس بگیرم،
08:17
whichکه, if you don't know, is a limitlessبی حد و حصر numberعدد of people.
174
481870
3183
که البته اگر نمی دانید، باید بگویم تعداد آن ها فوق العاده زیاد است.
08:20
(Laughterخنده)
175
485053
2050
(خنده ی حاضرین)
08:23
So this was a very largeبزرگ undertakingتعهد,
176
487103
2666
این کار مسئولیت بسیار سنگینی داشت،
08:25
and to do it we neededمورد نیاز است some help.
177
489769
1884
و برای انجام این کار به کمک نیاز داشتم.
08:27
So I ranفرار کرد out in the freezingانجماد coldسرماخوردگی,
178
491653
2533
من در سرمای زمستان فوریه ی دو سال پیش بیرون می رفتم،
08:30
and I photographedعکسبرداری everyهرکدام singleتنها personفرد that I knewمی دانست that I could get to
179
494186
3408
و از تمام کسانی که می دانستم می توانم از آن ها عکس بگیرم، عکس می گرفتم.
08:33
in Februaryفوریه of about two yearsسالها agoپیش.
180
497594
3970
و از تمام کسانی که می دانستم می توانم از آن ها عکس بگیرم، عکس می گرفتم.
08:37
And I tookگرفت those photographsعکس ها, and I wentرفتی to the HRCHRC and I askedپرسید: them for some help.
181
501564
4123
من آن عکس ها را گرفتم، و بعد پیش "انجمن دفاع از حقوق بشر" رفتم و از آن ها کمک خواستم.
08:41
And they fundedبودجه two weeksهفته ها of shootingتیراندازی کردن in Newجدید Yorkیورک.
182
505687
2366
و آن ها بودجه ی عکس برداری به مدت دو هفته در نیویورک را به من دادند.
08:43
And then we madeساخته شده this.
183
508053
3011
و این نتیجه ی کار من است.
08:46
(Musicموسیقی)
184
511064
12277
(موسیقی) (Strange Overtones-David Byrne & Brian Eno)
08:59
Videoویدئو: I'm iOIO Tillettتیلت Wrightرایت, and I'm an artistهنرمند bornبدنیا آمدن and raisedبالا بردن in Newجدید Yorkیورک Cityشهر.
185
523341
4183
ویدیو: من "آی او تایلت رایت" هستم، هنرمندی که در نیویورک به دنیا آمد و بزرگ شد.
09:03
(Musicموسیقی)
186
527524
13308
(موسیقی)
09:16
Selfخود Evidentآشکار Truthsحقیقت is a photographicعکاسی recordرکورد of LGBTQLGBTQ Americaآمریکا todayامروز.
187
540832
4662
"فریاد حقیقت" یک مجموعه ی عکس از افراد هم جنس گرا، دو جنسه، تغییر جنسیت داده یا بدون جنسیت 100% مشخص آمریکا است.
09:21
My aimهدف is to take a simpleساده portraitپرتره
188
545494
1623
هدف من عکس گرفتن از تمام کسانی است که جنسیت ۱۰۰٪ مشخصی ندارند
09:23
of anyoneهر کسی who'sچه کسی است anything other than 100 percentدرصد straightسر راست
189
547117
2650
هدف من عکس گرفتن از تمام کسانی است که جنسیت ۱۰۰٪ مشخصی ندارند
09:25
or feelsاحساس می کند like they fallسقوط in the LGBTQLGBTQ spectrumطیف in any way.
190
549767
5220
یا احساس می کنند که هم جنس گرا، دو جنسه، تغییر جنسیت داده یا بدون جنسیت ۱۰۰٪ مشخص هستند.
09:30
My goalهدف is to showنشان بده the humanityبشریت that existsوجود دارد in everyهرکدام one of us
191
554987
2998
هدف من این است که حس انسانیتی را که درون تمامی ما نهفته است از طریق سادگی یک چهره نشان دهم.
09:33
throughاز طریق the simplicityسادگی of a faceصورت.
192
557985
2118
هدف من این است که حس انسانیتی را که درون تمامی ما نهفته است از طریق سادگی یک چهره نشان دهم.
09:36
(Musicموسیقی)
193
560103
2688
(موسیقی)
09:38
"We holdنگه دارید these truthsحقایق to be self-evidentخود آشکار است that all menمردان are createdایجاد شده equalبرابر."
194
562791
3090
"ما این حقیقت را فریاد می زنیم که تمامی انسان ها برابر آفریده شده اند."
09:41
It's writtenنوشته شده است in the Declarationاعلام of Independenceاستقلال.
195
565881
2417
این جمله در بیانیه ی استقلال آمریکا نوشته شده است.
09:44
We are failingشکست خوردن as a nationملت
196
568298
1267
ما به عنوان ملتی که خودش را مدافع اخلاقیاتی می داند که بر اساس آن شکل گرفته،
09:45
to upholdپشت سر گذاشتن the moralsاخلاق uponبر whichکه we were foundedتأسیس شد.
197
569565
2109
به وظیفه ی خود به خوبی عمل نمی کنیم.
09:47
There is no equalityبرابری in the Unitedیونایتد Statesایالت ها.
198
571674
2207
هیچ گونه برابری در ایالات متحده وجود ندارد.
09:49
["What does equalityبرابری mean to you?"]
199
573896
2383
["به نظر شما مفهوم برابری چیست؟"]
09:52
["Marriageازدواج"] ["Freedomآزادی"] ["Civilمدنی rightsحقوق"]
200
576279
1638
["ازدواج"] ["آزادی"] ["حقوق شهروندی"]
09:53
["Treatدرمان شود everyهرکدام personفرد as you'dمی خواهی treatدرمان شود yourselfخودت"]
201
577917
2126
["با همه همان طور رفتار کن که با خودت رفتار می کنی"]
09:55
It's when you don't have to think about it, simpleساده as that.
202
580043
3620
فقط نباید به این تفاوت ها فکر کنید، به همین سادگی.
09:59
The fightمبارزه کردن for equalبرابر rightsحقوق is not just about gayهمجنسگرا marriageازدواج.
203
583663
2790
جنگیدن برای به دست آوردن حقوق برابر تنها به حق ازدواج هم جنس گرایان محدود نمی شود.
10:02
Todayامروز in 29 statesایالت ها, more than halfنیم of this countryکشور,
204
586453
4096
امروزه در ۲۹ ایالت، یعنی بیش از نیمی از آمریکا،
10:06
you can legallyقانونی be firedاخراج شد just for your sexualityجنسیت.
205
590549
4371
تنها به خاطر ماهیت جنسیتان می توانند شما را از کار اخراج کنند.
10:10
["Who is responsibleمسئول for equalityبرابری?"]
206
594920
3151
["چه کسی مسئول برابری انسان هاست؟"]
10:13
I've heardشنیدم hundredsصدها of people give the sameیکسان answerپاسخ:
207
598071
3011
من صد ها نفر را دیده ام که همگی جواب یکسانی به من داده اند:
10:16
"We are all responsibleمسئول for equalityبرابری."
208
601082
3476
"همه ی ما مسئول برابر انسان ها هستیم."
10:20
So farدور we'veما هستیم shotشات 300 facesچهره ها in Newجدید Yorkیورک Cityشهر.
209
604558
2853
تا به حال از ۳۰۰ نفر بدون جنسیت ۱۰۰٪ مشخص در نیویورک عکس برداری کرده ایم.
10:23
And we wouldn'tنمی خواهم have been ableتوانایی to do any of it
210
607411
1416
و بدون حمایت سخاوتمندانه ی "انجمن حقوق بشر" به هیچ وجه قادر به انجام این کار نبودیم.
10:24
withoutبدون the generousسخاوتمندانه supportحمایت کردن of the Humanانسان Rightsحقوق Campaignکمپین.
211
608827
2885
و بدون حمایت سخاوتمندانه ی "انجمن حقوق بشر" به هیچ وجه قادر به انجام این کار نبودیم.
10:27
I want to take the projectپروژه acrossدر سراسر the countryکشور.
212
611712
1949
من می خواهم این پروژه را در سراسر کشور انجام دهم.
10:29
I want to visitبازدید کنید 25 Americanآمریکایی citiesشهرها, and I want to shootشلیک 4,000 or 5,000 people.
213
613661
4083
من می خواهم به ۲۵ شهر در آمریکا بروم، و از ۴٫۰۰۰ تا ۵٫۰۰۰ نفر عکس بگیرم.
10:33
This is my contributionمشارکت to the civilمدنی rightsحقوق fightمبارزه کردن of my generationنسل.
214
617744
3983
این سهم من از جنگیدن برای حقوق شهروندی هم نوعان خودم است.
10:37
I challengeچالش you to look into the facesچهره ها of these people
215
621727
2177
آیا می توانید به صورت این افراد نگاه کنید
10:39
and tell them that they deserveسزاوار lessکمتر than any other humanانسان beingبودن.
216
623904
2862
و به آن ها بگویید ارزش آن ها کمتر از انسان های دیگر است؟
10:42
(Musicموسیقی)
217
626766
2040
(موسیقی)
10:44
["Selfخود evidentواضح است truthsحقایق"]
218
628806
2267
["فریاد حقیقت"]
10:46
["4,000 facesچهره ها acrossدر سراسر Americaآمریکا"]
219
631088
1664
["۴٫۰۰۰ چهره از سراسر آمریکا"]
10:48
(Musicموسیقی)
220
632753
4556
(موسیقی)
10:53
(Applauseتشویق و تمجید)
221
637309
8248
(تشویق حاضرین)
11:01
iOIO Tillettتیلت Wrightرایت: Absolutelyکاملا nothing could have preparedآماده شده us for what happenedاتفاق افتاد after that.
222
645557
4283
"آی او تایلت رایت": با دیدن نتایج منتشر شدن این فیلم واقعاً شوکه شدیم.
11:05
Almostتقریبا 85,000 people watchedتماشا کردم that videoویدئو,
223
649840
3250
تقریباً ۸۵٫۰۰۰ نفر این فیلم را دیدند،
11:08
and then they startedآغاز شده emailingایمیل کردن us from all over the countryکشور,
224
653090
2500
و از سراسر کشور به ما ایمیل زدند،
11:11
askingدرخواست us to come to theirخودشان townsشهرها and help them to showنشان بده theirخودشان facesچهره ها.
225
655590
4667
و از ما خواستند تا به شهر آن ها برویم و به آن ها کمک کنیم تا بتوانند سهمی در این کار داشته باشند.
11:16
And a lot more people wanted to showنشان بده theirخودشان facesچهره ها than I had anticipatedپیش بینی شده.
226
660257
4350
و تعداد این افراد بسیار بیشتر از انتظار من بود.
11:20
So I changedتغییر کرد my immediateفوری goalهدف to 10,000 facesچهره ها.
227
664607
3501
بنابراین هدفم را حداقل ۱۰٫۰۰۰ نفر قرار دادم.
11:24
That videoویدئو was madeساخته شده in the springبهار of 2011,
228
668108
4065
این فیلم در بهار سال ۲۰۱۱ ساخته شد،
11:28
and as of todayامروز I have traveledسفر کرد to almostتقریبا 20 citiesشهرها
229
672173
3457
و تا به امروز حدوداً به ۲۰ شهر سفر کرده ام
11:31
and photographedعکسبرداری almostتقریبا 2,000 people.
230
675630
2906
و از حدود ۲٫۰۰۰ نفر عکس گرفته ام.
11:34
I know that this is a talk,
231
678536
3010
می دانم که این یک سخنرانی است،
11:37
but I'd like to have a minuteدقیقه of just quietساکت
232
681546
3266
اما می خواستم از شما خواهش کنم تا یک دقیقه سکوت کنید
11:40
and have you just look at these facesچهره ها
233
684812
1249
و تنها به این چهره ها خیره شوید
11:41
because there is nothing that I can say that will addاضافه کردن to them.
234
686061
3870
زیرا چیز دیگری نیست که ارزش گفتن داشته باشد.
11:45
Because if a pictureعکس is worthارزش a thousandهزار wordsکلمات,
235
689931
2533
چون اگر یک عکس بتواند هزار کلمه را منتقل کند،
11:48
then a pictureعکس of a faceصورت needsنیاز دارد a wholeکل newجدید vocabularyواژگان.
236
692464
3339
عکس یک چهره به واژگان کاملاً جدیدی نیاز دارد.
12:12
So after travelingمسافرت and talkingصحبت کردن to people
237
717069
3679
پس از سفر کردن و صحبت با مردم
12:16
in placesمکان ها like Oklahomaاوکلاهما or small-townشهر کوچک Texasتگزاس,
238
720748
3848
در شهر هایی مثل اوکلاهاما با شهر های کوچکی مثل تگزاس،
12:20
we foundپیدا شد evidenceشواهد that the initialاولیه premiseفرضیه was deadمرده on.
239
724596
3535
شواهدی مبنی بر نقض قوانین تصویب شده مربوط به هم جنس گرایان پیدا کردیم.
12:24
Visibilityدید really is keyکلیدی.
240
728131
1886
دیده شدن کلید حل این مسئله است.
12:25
Familiarityآشنایی really is the gatewayدروازه drugدارو to empathyیکدلی.
241
730017
3263
آشنا شدن با یکدیگر اصلی ترین راه برای درک متقابل است.
12:29
Onceیک بار an issueموضوع popsبالا میآید up in your ownخودت backyardحیاط خلوت or amongstدر میان your ownخودت familyخانواده,
242
733280
3450
وقتی مسئله ای در مورد خودتان یا خانواده تان اتفاق بیفتد،
12:32
you're farدور more likelyاحتمال دارد to exploreکاوش کنید sympathyابراز همدردی for it
243
736730
2917
شما درک و احساس خیلی بیشتری نسبت به آن دارید
12:35
or exploreکاوش کنید a newجدید perspectiveچشم انداز on it.
244
739647
1566
یا این که دیدگاه جدیدی نسبت به آن پیدا می کنید.
12:37
Of courseدوره, in my travelsسفر می کند I metملاقات کرد people
245
741213
2651
البته، در سفر هایی که داشتم کسانی را ملاقات کردم
12:39
who legallyقانونی divorcedجدا شده theirخودشان childrenفرزندان for beingبودن other than straightسر راست,
246
743864
4199
که به طور قانونی از خانواده شان جدا شده بودند تا بتوانند ماهیت واقعیشان را نشان بدهند،
12:43
but I alsoهمچنین metملاقات کرد people who were Southernجنوب Baptistsباپتیست ها
247
748063
2368
اما من کسانی را هم ملاقات کردم که چون فرزندشان هم جنس گرا بود
12:46
who switchedتغییر کرد churchesکلیساها because theirخودشان childکودک was a lesbianلزبین.
248
750431
3016
به کلیسا رو آورده بودند و مسیحی متعصبی شده بودند.
12:49
Sparkingجرقه empathyیکدلی had becomeتبدیل شدن به the backboneستون فقرات of Selfخود Evidentآشکار Truthsحقیقت.
249
753447
4150
شروع درک متقابل ستون اصلی "فریاد حقیقت" شده بود.
12:53
But here'sاینجاست what I was startingراه افتادن to learnیاد گرفتن that was really interestingجالب هست:
250
757597
3416
اما نکته ی بسیار جالبی که یاد گرفتم این بود:
12:56
Selfخود Evidentآشکار Truthsحقیقت doesn't eraseپاک کردن the differencesتفاوت ها betweenبین us.
251
761013
4350
"فریاد حقیقت" تفاوت های میان ما را از بین نمی برد.
13:01
In factواقعیت, on the contraryمخالف, it highlightsبرجسته them.
252
765363
3384
در حقیقت، دقیقاً برعکس، این تفاوت ها را پر رنگ تر می کند.
13:04
It presentsهدیه, not just the complexitiesپیچیدگی ها
253
768747
2099
این حرکت، نه تنها پیچیدگی های میان انسان های مختلف را نشان می دهد،
13:06
foundپیدا شد in a processionصفوف of differentناهمسان humanانسان beingsموجودات,
254
770846
2167
این حرکت، نه تنها پیچیدگی های میان انسان های مختلف را نشان می دهد،
13:08
but the complexitiesپیچیدگی ها foundپیدا شد withinدر داخل eachهر یک individualفردی personفرد.
255
773013
3600
بلکه پیچیدگی های درون هر انسان را هم نمایش می دهد.
13:12
It wasn'tنبود that we had too manyبسیاری boxesجعبه ها, it was that we had too fewتعداد کمی.
256
776613
4885
مشکل ما این نبود که برچسب های زیادی داشتیم، مشکل ما این بود که برچسب های بسیار کمی داشتیم.
13:23
At some pointنقطه I realizedمتوجه شدم that my missionماموریت to photographعکس "gaysهمجنسگرایان" was inherentlyذاتا flawedناقص,
257
787518
6785
گاهی اوقات به این فکر می کردم که مأموریت من تحت عنوان عکس گرفتن از "هم جنس گرا" ها از اساس اشتباه است،
13:30
because there were a millionمیلیون differentناهمسان shadesسایه ها of gayهمجنسگرا.
258
794303
3188
چون یک میلیون نوع مختلف از انواع هم جنس گرایی وجود داشت.
13:33
Here I was tryingتلاش کن to help,
259
797491
2746
من سعی می کردم کمکی بکنم،
13:36
and I had perpetuatedماندگار the very thing I had spentصرف شده my life tryingتلاش کن to avoidاجتناب کردن --
260
800237
3193
ولی تنها به باقی ماندن چیزی کمک کرده بودم که در تمامی زندگیم تلاش می کردم از آن فرار کنم --
13:39
yetهنوز anotherیکی دیگر boxجعبه.
261
803430
2506
یک برچسب دیگر.
13:41
At some pointنقطه I addedاضافه a questionسوال to the releaseرهایی formفرم
262
805936
3220
گاهی اوقات من سؤالی به فرم اجازه ی عکس برداری اضافه می کردم
13:45
that askedپرسید: people to quantifyمقدار سنجی themselvesخودشان
263
809156
1929
که از مردم می خواست تا میزان هم جنس گرایی خودشان را
13:46
on a scaleمقیاس of one to 100 percentدرصد gayهمجنسگرا.
264
811085
2800
در بازه ی ۱ تا ۱۰۰ درصد مشخص کنند.
13:49
And I watchedتماشا کردم so manyبسیاری existentialوجودی crisesبحران ها unfoldباز کردن in frontجلوی of me.
265
813885
3916
و می دیدم که چه بحران های فلسفی وجودی در برابر من رخ می داد.
13:53
(Laughterخنده)
266
817801
2801
(خنده ی حاضرین)
13:56
People didn't know what to do
267
820602
1200
مردم نمی دانستند چه کار کنند
13:57
because they had never been presentedارایه شده with the optionگزینه before.
268
821802
2403
چون قبلاً هیچ وقت ماهیت خودشان را تعریف نکرده بودند.
14:00
Can you quantifyمقدار سنجی your opennessباز بودن?
269
824205
2187
آیا شما می توانید مقداری برای صداقت خود تعریف کنید؟
14:02
Onceیک بار they got over the shockشوکه شدن, thoughگرچه,
270
826392
1910
وقتی که آن ها بر این شوک غلبه می کردند، البته اگر می توانستند،
14:04
by and largeبزرگ people optedانتخاب کرد for somewhereجایی betweenبین 70 to 95 percentدرصد
271
828302
4083
بخش زیادی از آن ها بازه ی ۷۰ تا ۹۵ درصد
14:08
or the 3 to 20 percentدرصد marksعلائم.
272
832385
2517
یا ۳ تا ۲۰ درصد را انتخاب می کردند.
14:10
Of courseدوره, there were lots of people who optedانتخاب کرد for a 100 percentدرصد one or the other,
273
834902
2701
البته، تعداد زیادی از مردم بودند که مقدار ۱۰۰ یا یک درصد را انتخاب کردند،
14:13
but I foundپیدا شد that a much largerبزرگتر proportionتناسب of people
274
837603
2468
اما غالب مردم در دسته ای قرار می گرفتند که بسیار متنوع تر بود.
14:15
identifiedشناخته شده است as something that was much more nuancedمنحصر به فرد.
275
840071
2849
اما غالب مردم در دسته ای قرار می گرفتند که بسیار متنوع تر بود.
14:18
I foundپیدا شد that mostاکثر people fallسقوط on a spectrumطیف of what I have come to referمراجعه کنید to as "Greyخاکستری."
276
842920
6209
من فهمیدم که غالب مردم در بازه ای قرار می گیرند که به آن "خاکستری" می گویم.
14:25
Let me be clearروشن است thoughگرچه -- and this is very importantمهم --
277
849129
3984
بگذارید روشن تر صحبت کنم -- این قضیه خیلی مهم است --
14:29
in no way am I sayingگفت: that preferenceترجیح doesn't existوجود دارد.
278
853113
4716
من به هیچ وجه نمی گویم کسی تمایل بیشتری به جنسیت خاصی ندارد.
14:33
And I am not even going to addressنشانی the issueموضوع of choiceانتخابی versusدر مقابل biologicalبیولوژیکی imperativeامری ضروری,
279
857829
4800
و نمی خواهم اصلاً به مسئله ی ترجیح شخصی و تضاد آن با شرایط فیزیکی اشاره ای کنم،
14:38
because if any of you happenبه وقوع پیوستن to be of the beliefاعتقاد
280
862629
2867
چون اگر شما به حق انتخاب انسان برای تغییر جنسیت معتقد باشید،
14:41
that sexualجنسیت orientationگرایش is a choiceانتخابی,
281
865496
1867
چون اگر شما به حق انتخاب انسان برای تغییر جنسیت معتقد باشید،
14:43
I inviteدعوت you to go out and try to be greyخاکستری.
282
867363
1533
از شما دعوت می کنم تا جنسیت خود را ترک کنید و "خاکستری" شوید.
14:44
I'll take your pictureعکس just for tryingتلاش کن.
283
868896
2266
من از شما محض اطمینان یک عکس هم می گیرم.
14:47
(Laughterخنده)
284
871162
1383
(خنده ی حاضرین)
14:48
What I am sayingگفت: thoughگرچه is that humanانسان beingsموجودات are not one-dimensionalیک بعدی.
285
872545
4417
حرف اصلی من این است که انسان ها یک بعدی نیستند.
14:52
The mostاکثر importantمهم thing to take from the percentageدرصد systemسیستم is this:
286
876962
5768
مهم ترین چیزی که از نتایج سؤال مربوط به درصد جنسیت یاد گرفتم این بود:
14:58
If you have gayهمجنسگرا people over here
287
882730
2217
اگر در یک طرف افراد هم جنس گرا داشته باشید
15:00
and you have straightسر راست people over here,
288
884947
3648
و در طرف دیگر افراد غیر هم جنس گرا،
15:04
and while we recognizeتشخیص that mostاکثر people identifyشناسایی
289
888595
2968
و وقتی غالب مردم را متعلق به یکی از این دو دسته بدانیم،
15:07
as somewhereجایی closerنزدیک تر to one binaryدودویی or anotherیکی دیگر,
290
891563
2703
و وقتی غالب مردم را متعلق به یکی از این دو دسته بدانیم،
15:10
there is this vastعظیم spectrumطیف of people that existوجود دارد in betweenبین.
291
894266
4946
طیف گسترده ای از مردم در این میان نادیده گرفته می شوند.
15:15
And the realityواقعیت that this presentsهدیه is a complicatedبغرنج one.
292
899212
3034
و این واقعاً مشکل بزرگی است.
15:18
Because, for exampleمثال, if you passعبور a lawقانون
293
902246
2284
زیرا، اگر به طور مثال، شما قانونی را وضع کنید که به رئیس یک اداره اجازه دهد
15:20
that allowsاجازه می دهد a bossرئیس to fireآتش an employeeکارمند for homosexualهمجنسگرایان behaviorرفتار,
294
904530
3503
تا یکی از کارمندانش را به خاطر هم جنس گرایی اخراج کند،
15:23
where exactlyدقیقا do you drawقرعه کشی the lineخط?
295
908033
2767
این مرز هم جنس گرایی را در کجا قرار می دهید؟
15:26
Is it over here, by the people who have had one or two heterosexualدگرجنسگرا experiencesتجربیات so farدور?
296
910800
5866
آیا افرادی که یک یا دو رابطه ی غیر هم جنس گرایی داشته اند از این قانون مستثنی می شوند؟
15:32
Or is it over here
297
916666
1301
یا این که برعکس،
15:33
by the people who have only had one or two homosexualهمجنسگرایان experiencesتجربیات thusبدین ترتیب farدور?
298
917967
4099
افرادی که یک یا دو رابطه ی هم جنس گرایی داشته اند هم مشمول این قانون می شوند؟
15:37
Where exactlyدقیقا does one becomeتبدیل شدن به a second-classدرجه دوم citizenشهروند?
299
922066
4650
در کجای این بازه یک نفر به یک شهروند درجه دو تنزل می کند؟
15:42
Anotherیکی دیگر interestingجالب هست thing that I learnedیاد گرفتم from my projectپروژه and my travelsسفر می کند
300
926716
4816
نکته ی جالب دیگری که از پروژه و سفر هایم یاد گرفتم این است که
15:47
is just what a poorفقیر bindingالزام آور agentعامل sexualجنسیت orientationگرایش is.
301
931532
4302
تغییر جنسیت تا چه حد انسان را محدود می کند.
15:51
After travelingمسافرت so much and meetingملاقات so manyبسیاری people,
302
935834
2611
پس از سفر های بسیار و ملاقات افراد بی شمار،
15:54
let me tell you, there are just as manyبسیاری jerksتند تند and sweetheartsعزیزان
303
938445
3505
بگذارید به شما بگویم، در میان هم جنس گرایان، دو جنسه ها و تغییر جنسیت داده ها،
15:57
and Democratsدموکرات ها and Republicansجمهوری خواهان and jocksjocks and queensملکه ها
304
941950
2949
انسان های آشغال و پاک دل، دموکرات و جمهوری خواه، اراذل و سرشناس
16:00
and everyهرکدام other polarizationقطبش you can possiblyاحتمالا think of
305
944899
2950
و خوب و بد در هر گونه معیاری که بتوانید فکرش را بکنید،
16:03
withinدر داخل the LGBTLGBT communityجامعه
306
947849
2134
مثل جامعه ی انسان های معمولی وجود دارد.
16:05
as there are withinدر داخل the humanانسان raceنژاد.
307
949983
3516
مثل جامعه ی انسان های معمولی وجود دارد.
16:09
Asideگذشته از from the factواقعیت that we playبازی with one legalقانونی handدست tiedگره خورده است behindپشت our backsعقب,
308
953499
4618
به غیر از این که قانون ما را محدود می کند،
16:14
and onceیک بار you get pastگذشته the sharedبه اشتراک گذاشته شده narrativeروایت of prejudiceتعصب and struggleتقلا,
309
958117
3665
و همین طور داشتن تجربه ی مشترکی از طرد شدن و درگیری با جامعه،
16:17
just beingبودن other than straightسر راست
310
961782
1401
تنها نداشتن جنسیت کاملاً مشخص
16:19
doesn't necessarilyلزوما mean that we have anything in commonمشترک.
311
963183
5016
الزاماً به این معنا نیست که ما شبیه هم هستیم.
16:24
So in the endlessبی پایان proliferationتکثیر of facesچهره ها that Selfخود Evidentآشکار Truthsحقیقت is always becomingتبدیل شدن به,
312
968199
8401
با افزایش بی پایان تعداد چهره هایی که در "فریاد حقیقت" ثبت می شوند،
16:32
as it hopefullyخوشبختانه appearsظاهر می شود acrossدر سراسر more and more platformsسیستم عامل ها,
313
976600
3199
همین طور که بستر های بیشتر و بیشتری برای فعالیت در این زمینه ایجاد می شود،
16:35
busاتوبوس sheltersپناهگاه ها, billboardsبیلبوردها, Facebookفیس بوک pagesصفحات, screenصفحه نمایش saversمحافظان,
314
979799
5459
ایستگاه های اتوبوس، بیلبورد های تبلیغاتی، صفحات فیس بوک، پس زمینه های کامپیوتر،
16:41
perhapsشاید in watchingتماشا کردن this processionصفوف of humanityبشریت,
315
985258
3075
شاید در این کاروان بشریت،
16:44
something interestingجالب هست and usefulمفید است will beginشروع to happenبه وقوع پیوستن.
316
988333
2917
اتفاق جالب و مفیدی بیفتد.
16:47
Hopefullyخوشبختانه these categoriesدسته بندی ها, these binariesدوتایی,
317
991250
3717
خوشبختانه، این دسته بندی ها، این نگاه های خشک و ماشینی،
16:50
these over-simplifiedبیش از حد ساده شده است boxesجعبه ها
318
994967
1749
و این برچسب های بیش از اندازه مختصر شده
16:52
will beginشروع to becomeتبدیل شدن به uselessبلا استفاده and they'llآنها خواهند شد beginشروع to fallسقوط away.
319
996716
5066
شروع به از دست دادن ارزش و نابود شدن خواهند کرد.
16:57
Because really, they describeتوصیف کردن nothing that we see
320
1001782
3418
زیرا این چیزها، هیچ کمکی به درک چیزهایی که می بینیم
17:01
and no one that we know and nothing that we are.
321
1005200
3349
و کسانی که می شناسیم و چیزی که هستیم نمی کند.
17:04
What we see are humanانسان beingsموجودات in all theirخودشان multiplicityچندگانگی.
322
1008549
5601
چیزی که ما می بینیم انسان ها با تمامی تفاوت هایشان است.
17:10
And seeingدیدن them makesباعث می شود it harderسخت تر to denyانکار theirخودشان humanityبشریت.
323
1014150
3583
و دیدن آن ها انکار انسانیت آن ها را سخت تر می کند.
17:13
At the very leastکمترین I hopeامید it makesباعث می شود it harderسخت تر to denyانکار theirخودشان humanانسان rightsحقوق.
324
1017733
4341
حداقل انتظار من این است که اتفاق افتادن این رویارویی انکار حقوق بشری آن ها را سخت تر کند.
17:17
So is it me particularlyبه خصوص
325
1022074
3559
آیا من شایسته ی این هستم
17:21
that you would chooseانتخاب کنید to denyانکار the right to housingمسکن,
326
1025633
3502
که بخواهید حق من را برای خانه دار بودن،
17:25
the right to adoptاتخاذ کردن childrenفرزندان, the right to marriageازدواج,
327
1029135
2981
به فرزند خواندگی پذیرفتن، ازدواج کردن،
17:28
the freedomآزادی to shopفروشگاه here, liveزنده here, buyخرید here?
328
1032116
3633
آزادی برای خریداری، زندگی کردن و مالکیت را از من بگیرید؟
17:31
Am I the one that you chooseانتخاب کنید to disownرد کردن
329
1035749
2079
آیا من شایسته ی این هستم
17:33
as your childکودک or your brotherبرادر or your sisterخواهر or your motherمادر or your fatherپدر,
330
1037828
4422
که به عنوان فرزندتان یا برادرتان یا خواهرتان یا مادرتان یا پدرتان،
17:38
your neighborهمسایه, your cousinعمو زاده, your uncleدایی, the presidentرئيس جمهور,
331
1042250
2348
همسایه تان، پسرعمویتان، عمویتان، رئیس جمهورتان،
17:40
your policeپلیس womanزن or the firemanمامور اتش نشانی?
332
1044598
3450
پلیستان یا آتشنشانتان از سوی شما طرد شوم؟
17:43
It's too lateدیر است.
333
1048048
3018
دیگر خیلی دیر شده.
17:46
Because I alreadyقبلا am all of those things.
334
1051066
3301
چون دیگر تمامی این حقوق از من سلب شده.
17:50
We alreadyقبلا are all of those things, and we always have been.
335
1054367
4365
تمامی این حقوق از ما سلب شده، و همیشه همین طور بوده است.
17:54
So please don't greetسلام us as strangersغریبه ها,
336
1058732
2806
پس با ما مثل غریبه ها رفتار نکنید،
17:57
greetسلام us as your fellowهمکار humanانسان beingsموجودات, periodدوره زمانی.
337
1061538
3553
با ما مثل یک انسان رفتار کنید، مثل همیشه.
18:00
Thank you.
338
1065091
1316
متشکرم.
18:02
(Applauseتشویق و تمجید)
339
1066407
10927
(تشویق حاضرین)
Translated by Amirpouya Ghaemiyan
Reviewed by Bavar Ziba

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
iO Tillett Wright - Photographer
As a child actor, iO Tillett Wright turned his shoes around in the bathroom stall so that people would think he was a boy. As a teenager, he fell in love with both women and men. His life in the gray areas of gender and sexuality deeply inform his work as an artist.

Why you should listen

iO Tillett Wright thanks his parents for not asking him to define himself as a child. His experience of growing up without having check boxes like “female,” “male,” “gay” or straight” thoroughly infuses his art.

iO’s photography can be seen regularly in two features in The New York Times: Notes from the Underground and The Lowdown. He is also the creator of Self Evident Truths—an ongoing project to document the wide variety of experiences in LGBTQ America. So far, he has photographed about 2,000 people for the project. His goal: 10,000 portraits and a nationwide rethinking of discriminatory laws.

iO had his first solo show at Fuse gallery in New York City in 2010, and exhibited his work at The Hole Gallery in early summer of 2012. He has published three books of photographs; Lose My Number, KISSER, and Look Ma’, No Hands. He has directed several music videos, and spent nineteen years acting in films.

More profile about the speaker
iO Tillett Wright | Speaker | TED.com