ABOUT THE SPEAKER
Jimmy Nelson - Last tribes photographer
Jimmy Nelson’s photographs of vanishing tribes illuminate the indigenous cultures of our shared world.

Why you should listen
In his quest to photograph endangered cultures, Jimmy Nelson has endured Kalishnikov-toting Banna tribesmen, subzero reindeer attacks, and thousands of miles of hard travel. With a blend of humility and humor, Nelson won the trust of each of his subjects, using an antique plate camera to create stunning portraits of 35 indigenous tribes.

The result is Before They Pass Away, a photo treasury that Nelson hopes will not only help preserve the lifestyles of people the world over, but also perhaps inspire readers in the developed world to ponder their own connections with their ancestral environments.
More profile about the speaker
Jimmy Nelson | Speaker | TED.com
TEDGlobal 2014

Jimmy Nelson: Gorgeous portraits of the world's vanishing people

جیمی نلسون: پرتره‎های باشکوه از مردمان درحال ناپدید شدن جهان

Filmed:
1,577,385 views

وقتی جیمی نلسون به سیبری سفر کرد تا از مردم چوکچی عکس بگیرد، پیرها به او گفتند: "نمی‎توانی از ما عکس بگیری. باید صبر کنی، باید صبر کنی تا ما را بشناسی، باید صبر کنی تا ما را درک کنی." در این سخنرانی مملو از عکسهای زیبا، به سفر پرماجرای نلسون بپیوندید و همراه او شوید در فهمیدن جهان، سایر آدمها و خودش ، از طریق عکاسی پرتره‎های شگفت‎آور از فرهنگها و قبایل در حال ناپدید شدن.
- Last tribes photographer
Jimmy Nelson’s photographs of vanishing tribes illuminate the indigenous cultures of our shared world. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
Now, I've been makingساخت picturesتصاویر
for quiteکاملا a long time,
0
599
2647
مدت نسبتا زیادی میشه که عکاسی می کنم،
00:15
and normallyبه طور معمول speakingصحبت كردن,
a pictureعکس like this, for me,
1
3246
2392
و معمولا بطور کلی تصویری مثل باید برای من
00:17
should be straightforwardساده.
2
5638
1927
قابل فهم باشه.
00:19
I'm in southernجنوب Ethiopiaاتیوپی.
I'm with the Daasanachداازناک.
3
7565
2856
در اتیوپی جنوبی هستم. همراه با قبیله Daasanach
00:22
There's a bigبزرگ familyخانواده,
there's a very beautifulخوشگل treeدرخت,
4
10421
3111
خانواده بزرگی اند و درخت خیلی زیبایی هست،
00:25
and I make these picturesتصاویر
with this very largeبزرگ,
5
13532
2578
و من این تصاویر را با این دوربین واقعا مهجور فیلم خور فانوسی
00:28
extremelyفوق العاده cumbersomeسنگین, very awkwardبی دست و پا - به شکلی نامناسب
technicalفنی plateبشقاب filmفیلم cameraدوربین.
6
16110
3761
خیلی بزرگ و بی نهایت دست و پا گیر گرفتم.
00:31
Does anybodyهر شخصی know
4x5 and 10x8 sheetsورق of filmفیلم,
7
19871
3460
کسی اینجا با ورقه های ۴x۵ و ۱۰x۸ فیلم آشناست؟
00:35
and you're settingتنظیمات it up,
puttingقرار دادن it on the tripodسه پایه.
8
23331
3529
این که چطور تنظیمشان کنید و روی سه پایه قرار بدید؟
00:38
I've got the familyخانواده, spentصرف شده the better partبخشی
of a day talkingصحبت کردن with them.
9
26860
3855
این خانواده با من هستند و بیشترین وقت طی روز را صرف صحبت کردن با آنها می‎کنم.
00:42
They sortمرتب سازی of understandفهمیدن what I'm on about.
10
30715
2016
تا حدودی میفهمدند دنبال چی هستم.
00:44
They think I'm a bitبیت crazyدیوانه,
but that's anotherیکی دیگر storyداستان.
11
32731
2508
فکر می کنند کمی خل هستم. اما خب این قصه دیگری داره.
00:47
And what's mostاکثر importantمهم for me
is the beautyزیبایی and the aestheticزیبایی شناسی,
12
35239
3370
و چیزی که از همه برام مهمتر است، زیبایی و زیبایی شناسی است،
00:50
and that's basedمستقر on the lightسبک.
13
38609
2252
و آنهم بر مبنای نور است.
00:52
So the light'sنور است settingتنظیمات
on my left-handدست چپ sideسمت,
14
40861
2601
پس نور در سمت چپم میتابد
00:55
and there's a balanceتعادل
in the communicationارتباطات with the Daasanachداازناک,
15
43462
3634
و تعادلی در رابطه با خانواده ۳۰ نفری Daasanach
00:59
the familyخانواده of 30, all agesسنین.
16
47096
1544
که از همه گروه سنی است برقرار است.
01:00
There's babiesنوزادان and there's grandparentsپدربزرگ و مادربزرگ,
17
48640
1937
نوزادان هستند و پدربزرگ و مادربزرگها،
01:02
I'm gettingگرفتن them in the treeدرخت
and waitingدر انتظار for the lightسبک to setتنظیم,
18
50577
2966
زیر درخت قرارشان میدهم و منتظر تنظیم شدن نور میمانم،
01:05
and it's going, going,
and I've got one sheetورق of filmفیلم left,
19
53543
3089
و اینطور ادامه پیدا می کند و تنها یک ورق فیلم برایم باقی مانده،
01:08
and I think, I'm okay,
I'm in controlکنترل, I'm in controlکنترل.
20
56632
2541
و فکر می کنم، اوضاعم خوب است، کنترل موقعیت ر ا دارم، همه چیز تحت کنترل است.
01:11
I'm settingتنظیمات it up and I'm settingتنظیمات up,
and the light'sنور است just about to go,
21
59173
3572
همه چیز را می چینم و می چینم و نور در حال رفتن است،
01:14
and I want it to be goldenطلایی,
I want it to be beautifulخوشگل.
22
62745
2681
و میخواهم که عکس طلایی و زیبا از آب در بیاید.
01:17
I want it to be hangingحلق آویز on the horizonافق
so it lightsچراغ ها these people,
23
65426
3046
میخواهم که از سمت افق قرار بگیرد تا بر این مردم بتابد،
01:20
in all the potentialپتانسیل gloryشکوه
that they could be presentedارایه شده.
24
68472
2630
با بهترین شکوه ممکن که بشود این آدمها را نشان داد.
01:23
And it's about to go
and it's about to go,
25
71102
2049
و نور در حال رفتن است، و نور در حال رفتن است،
01:25
and I put my sheetورق in the cameraدوربین,
26
73151
1625
و ورق را توی دوربین میگذارم،
01:26
it's all focusedمتمرکز شده است,
27
74776
852
زوم دوربین تنظیم شده،
01:27
and all of a suddenناگهانی
there's a massiveعظیم "whackضرب و شتم,"
28
75628
2285
و یکباره صدای بلند کتک زدن میاید،
01:29
and I'm looking around,
and in the topبالا cornerگوشه of the treeدرخت,
29
77913
2774
و به اطرافم نگاه می کنم، و در گوشه بالایی درخت
01:32
one of the girlsدختران slapsاسلپ ها
the girlدختر nextبعد to her,
30
80687
2079
یکی از دخترها، دختر بغل دستی‎اش را سیلی می‎زند،
01:34
and the girlدختر nextبعد to her pullsمی کشد her hairمو,
and all hellجهنم breaksمی شکند looseشل,
31
82766
3790
و دختر بغل دستی‎اش موهای او را می‎کشد و چنان شلم شوربایی بپا میشود،
01:38
and I'm standingایستاده there going,
"But the lightسبک, the lightسبک.
32
86556
2734
و من هم آن وسط ایستادم و می‎گویم "اما نور، نور داره میره.
01:41
Wait, I need the lightسبک.
Stayاقامت کردن still! Stayاقامت کردن still!"
33
89290
2290
دست نگهدارید، نور را لازم دارم. تکون نخورید! ثابت بمونید!"
01:43
And they startشروع کن screamingجیغ زدن,
34
91580
1200
و آنها شروع به جیغ کشیدن می‎کنند،
01:44
and then one of the menمردان turnsچرخش around
and startsشروع می شود screamingجیغ زدن, shoutingداد زدن,
35
92780
3184
و بعد یکی از مردها برمی‎گردد و شروع به داد و فریاد می‎کند
01:47
and the wholeکل treeدرخت collapsesسقوط می کند,
not the treeدرخت, but the people in the treeدرخت.
36
95964
3433
و تمام درخت فرو می‎ریزه؛ نه فقط درخت بلکه آدمهای زیر آن هم.
01:51
They're all runningدر حال اجرا around screamingجیغ زدن,
and they runاجرا کن back off into the villageدهکده
37
99397
3620
همه جیغ زنان شروع به دویدن کرده و به دهکده برمی‎گردند،
01:55
in this sortمرتب سازی of cloudابر of smokeدود, and I'm
left there standingایستاده behindپشت my tripodسه پایه.
38
103017
3782
و من هم در میان گرد و غبار بپا شده تنها پشت سه پایه‎ام میمانم
01:58
I've got my sheetورق, and the light'sنور است goneرفته,
and I can't make the pictureعکس.
39
106799
3347
نور رفته و من ورق فیلم را دارم و عکس نمی‎توانم بگیرم.
02:02
Where have they all goneرفته? I had no ideaاندیشه.
40
110146
2024
کجا رفته‎اند، خبر ندارم. هیچ ایده‎ای ندارم.
02:04
It tookگرفت me a weekهفته, it tookگرفت me a weekهفته to
make the pictureعکس whichکه you see here todayامروز,
41
112170
3862
یک هفته ازم وقت گرفت تا این عکسی را که در اینجا می‎بینید بندازم، یک هفته.
02:08
and I'll tell you why. (Applauseتشویق و تمجید)
42
116032
3039
و برایتان می‎گویم چرا. (تشویق)
02:11
It's very, very, very simpleساده --
I spentصرف شده a weekهفته going around the villageدهکده,
43
119071
3663
خیلی خیلی خیلی ساده است-- یک هفته صرف این کردم که دور دهکده بگردم
02:14
and I wentرفتی to everyهرکدام singleتنها one:
"Helloسلام, can you meetملاقات at the treeدرخت?
44
122734
3069
و سراغ تک تکشان بروم: "سلام، میشه من رو زیر درخت ملاقات کنید؟
02:17
What's your storyداستان? Who are you?"
45
125803
1789
قصه‎ات چیه؟ کی هستی؟"
02:19
And it all turnedتبدیل شد out to be
about a boyfriendدوست پسر, for cryingگریان out loudبا صدای بلند.
46
127592
3245
و معلوم شد که همه‎اش بخاطر دوست پسر بوده، محض رضای خدا!
02:22
I mean, I have teenageنوجوان kidsبچه ها.
I should know.
47
130837
2083
من خودم بچه نوجوان دارم. باید می‎دانستم.
02:24
It was about a boyfriendدوست پسر. The girlدختر
on the topبالا, she'dاو می خواهد kissedبوسید the wrongاشتباه boyپسر,
48
132920
3673
پای دوست پسر در میان بوده. دختر بالایی پسری را که نباید، بوسیده بود
02:28
and they'dآنها می خواهند startedآغاز شده havingداشتن a fightمبارزه کردن.
49
136593
1638
و دعوا شروع شده بود.
02:30
And there was a very, very beautifulخوشگل
lessonدرس for me in that:
50
138231
2797
و درس بسیار بسیار زیبایی در آن برایم نهفته بود:
02:33
If I was going to photographعکس these people
51
141028
2212
اگر قرار بود از این افراد عکاسی کنم
02:35
in the dignifiedبلند مرتبه, respectfulاحترام way
that I had intendedمورد نظر,
52
143240
2544
به روش محترمانه و موقرانه‎ای که منظورم بود،
02:37
and put them on a pedestalپایه,
I had to understandفهمیدن them.
53
145784
2513
و تصویری بی نقص از آنها نشان دهم، باید اول میفهمیدمشان.
02:40
It wasn'tنبود just about turningچرخش up.
It wasn'tنبود just about shakingتکان دادن a handدست.
54
148297
3290
فقط این که آنجا حضور پیدا کنم و باهم دست بدهیم نبود.
02:43
It wasn'tنبود about just sayingگفت:,
"I'm Jimmyجیمی, I'm a photographerعکاس."
55
151587
3055
این نبود که بگم،" سلام من جیمی هستم. عکاسم."
02:46
I had to get to know
everyهرکدام singleتنها one of them,
56
154642
2170
باید تک تکشان را میشناختم،
02:48
right down to whoseکه boyfriendدوست پسر is who
and who is allowedمجاز to kissبوسه who.
57
156812
3273
انقدر که بدانم کی دوست پسر کی است و کی اجازه بوسیدن کی را داره.
02:52
So in the endپایان, a weekهفته laterبعد,
58
160085
1886
و در آخر، بعد از یک هفته،
02:53
and I was absolutelyکاملا exhaustedخسته,
59
161971
1501
وقتی بکلی خسته شده بودم،
02:55
I mean on my kneesزانو going,
"Please get back up in that treeدرخت.
60
163472
2771
التماسشان می کردم که شما را به خدا برگردید زیر درخت.
02:58
It's a pictureعکس I need to make."
61
166243
1523
من باید از شما عکس بگیرم."
02:59
They all cameآمد back.
I put them all back up in the treeدرخت.
62
167766
2689
همگی برگشتند. زیر درخت جمعشان کردم.
03:02
I madeساخته شده sure the girlsدختران
were in the right positionموقعیت,
63
170455
2310
مطمئن شدم که دخترها هر کدام در جای مناسب خودشان هستند.
03:04
and the onesآنهایی که that slappedلگد زدن,
one was over there.
64
172765
2165
و دخترهای که کتک کاری داشتند هم آنجا بودند.
03:06
They did look at eachهر یک other.
If you look at it laterبعد,
65
174930
2558
اگر بعدا بهش نگاه کنید متوجه نگاه کردنشان بهم می‎شوید،
03:09
they're staringخیره شدن
at eachهر یک other very angrilyخشمگین,
66
177488
2464
با عصبانیت به هم چپ چپ نگاه می کردند.
03:11
and I've got the treeدرخت and everything,
67
179952
1991
و درخت و باقی چیزها را در اختیار داشتم،
03:13
and then at the last minuteدقیقه, I go,
"The goatبز, the goatبز!
68
181943
2655
و در لحظه آخر می گویم "بز، بز!"
03:16
I need something for the eyeچشم to look at.
I need a whiteسفید goatبز in the middleوسط."
69
184598
3709
چیزی لازم داشتم که چشم را بگیرد. یک بز سفید در آن وسط می خواستم.
03:20
So I swappedمبادله شد all the goatsبز ها around.
I put the goatsبز ها in.
70
188307
2589
پس بزهای دوروبر را برانداز کردم و یکی را گذاشتم آن وسط.
که البته آنموقع هم اشتباه کردم، چون اگر به سمت چپ نگاه کنید،
03:22
But even then I got it wrongاشتباه, because
if you can see on the left-handدست چپ sideسمت,
71
190896
3611
یک پسر کوچولوی عصبانی را می بینید چون بز او را انتخاب نکردم.
03:26
anotherیکی دیگر little boyپسر stormsتوفان ها off
because I didn't chooseانتخاب کنید his goatبز.
72
194507
3087
پس نکته اخلاقی این است که علاوه بر زبان Daasanachها، زبان بزی هم باید یاد می گرفتم.
03:29
So the moralاخلاقی beingبودن I have to learnیاد گرفتن
to speakصحبت Goatبز as well as Daasanachداازناک.
73
197594
3354
اما بهرحال، تلاشی که در این تصویر به کار گرفته شد
03:32
But anywayبه هر حال, the effortتلاش
that goesمی رود into that pictureعکس
74
200948
2513
و این داستانی که الان برایتان گفتم،
03:35
and the storyداستان that I've
just relatedمربوط to you,
75
203461
2094
همانطور که تصورش را می‎کنید
03:37
as you can imagineتصور کن,
76
205555
1008
03:38
there are hundredsصدها of other
bizarreعجیب و غریب, eccentricغیر عادی storiesداستان ها
77
206563
2536
تنها یکی از صدها داستان عجیب و غریبی از
03:41
of hundredsصدها of other people
around the worldجهان.
78
209099
2142
صدها آدم دیگر در گوشه و کنار دنیا است.
03:43
And this was about fourچهار yearsسالها agoپیش,
and I setتنظیم off on a journeyسفر,
79
211241
3482
و این چهار سال پیش بود و بعد عازم سفر دیگری شدم،
03:46
to be honestصادقانه, a very indulgentدلسوز journeyسفر.
80
214723
2021
راستش را بگم سفر بسیار دلبخواه و عشقی بود.
03:48
I'm a realواقعی romanticرومانتیک. I'm an idealistایده آلیست,
perhapsشاید in some waysراه ها naiveآدم ساده.
81
216744
5215
من واقعا رومانتیک هستم. ایده‎آل گرا، شاید هم از جهاتی ساده و خام.
03:53
But I trulyبراستی believe that there are people
on the planetسیاره that are beautifulخوشگل.
82
221959
3793
اما واقعا به این معتقدم که آدمهای زیبایی روی زمین هستند.
03:57
It's very, very simpleساده.
It's not rocketموشک scienceعلوم پایه.
83
225752
2748
خیلی خیلی ساده است. اصلا پیچیده نیست.
04:00
I wanted to put
these people on a pedestalپایه.
84
228500
2012
میخواستم این آدمها را نشان دهم.
04:02
I wanted to put them on a pedestalپایه
like they'dآنها می خواهند never been seenمشاهده گردید before.
85
230512
3483
میخواستم این آدمها را طوری معرفی کنم که قبلا هرگز آنطور دیده نشده بودند.
04:05
So, I choseانتخاب کرد about 35 differentناهمسان groupsگروه ها,
86
233995
4027
پس ۳۵ گروه مختلف را انتخاب کردم،
04:10
tribesقبایل, indigenousبومی culturesفرهنگ ها.
87
238022
1879
قبایل، فرهنگهای بومی.
04:11
They were chosenانتخاب شده purelyصرفا
because of theirخودشان aestheticزیبایی شناسی,
88
239901
2616
انتخابشان صرفا بر مبنای زیبایی شناسی بود،
04:14
and I'll talk more about that laterبعد.
89
242517
1857
و بعدا بیشتر درباره آن صحبت خواهم کرد.
04:16
I'm not an anthropologistانسان شناس, I have
no technicalفنی studyمطالعه with the subjectموضوع,
90
244374
3576
من مردم شناس نیستم، مطالعات قومی با این موضوع نداشتم،
04:19
but I do have a very,
very, very deepعمیق passionشور,
91
247950
2902
اما اشتیاق و شوق بسیار بسیار عمیقی دارم.
04:22
and I believe that I had to chooseانتخاب کنید
the mostاکثر beautifulخوشگل people on the planetسیاره
92
250852
3472
و معتقدم که باید زیباترین آدمهای روی زمین را
04:26
in the mostاکثر beautifulخوشگل
environmentمحیط that they livedزندگی می کرد in,
93
254324
2586
در زیباترین محیطی که زندگی می کنند انتخاب می کردم
04:28
and put the two togetherبا یکدیگر
and presentحاضر them to you.
94
256910
2305
و هر دو را رویهم به شما ارائه می کردم.
04:31
About a yearسال agoپیش,
95
259825
1464
حدود یکسال قبل،
04:33
I publishedمنتشر شده the first picturesتصاویر,
96
261289
2113
نخستین سری عکسها را منتشر کردم،
04:35
and something extraordinarilyفوق العاده
excitingهیجان انگیز happenedاتفاق افتاد.
97
263402
4017
و اتفاق فوق العاده هیجان انگیزی افتاد.
04:39
The wholeکل worldجهان cameآمد runningدر حال اجرا,
98
267419
1554
همه دنیا هجوم آورد،
04:40
and it was a bizarreعجیب و غریب experienceتجربه,
because everybodyهمه, from everywhereدر همه جا:
99
268973
3325
و تجربه غریبی بود، چون همه از همه جا می‎پرسیدند:
04:44
"Who are they? What are they?
How manyبسیاری are they?
100
272298
2331
"آنها کی هستند؟ چی هستند؟ چند نفرند؟
04:46
Where did you find them?
Are they realواقعی? You fakedجعلی it.
101
274629
2560
از کجا میایند؟ واقعی هستند؟ یا درستشان کردی؟
04:49
Tell me. Tell me. Tell me. Tell me."
Millionsمیلیون ها نفر of questionsسوالات for whichکه,
102
277189
3430
بگو. بگو. بگو. بگو." میلیونها پرسش که باید در برابرشان
04:52
to be honestصادقانه, I don't have the answersپاسخ ها.
103
280619
2124
راستش را بگم، جوابی ندارم.
04:54
I really didn't have the answersپاسخ ها,
104
282743
1680
واقعا جوابی برایشان نداشتم.
04:56
and I could sortمرتب سازی of understandفهمیدن, okay,
they're beautifulخوشگل, that was my intentionقصد,
105
284423
3823
و یک جورهایی درک می کنم که خب، زیبا هستند، و هدفم این بوده،
05:00
but the questionsسوالات that I
was beingبودن firedاخراج شد at,
106
288246
2067
اما پرسشها که بسویم شلیک میشد،
05:02
I could not answerپاسخ them.
107
290313
2043
را نمیتوانستم جواب دهم.
05:04
Untilتا زمان, it was quiteکاملا amusingسرگرم کننده,
about a yearسال agoپیش
108
292356
2833
تا این که، بطور نسبتا جالبی، حدود یکسال قبل
05:07
somebodyکسی said, "You've been
invitedدعوت کرد to do a TEDTED Talk."
109
295189
2651
کسی گفت،" تو به TED برای سخنرانی دعوت شدی."
05:09
And I said, "Tedتد? Tedتد? Who'sچه کسی Tedتد?
I haven'tنه metملاقات کرد Tedتد before."
110
297840
3624
و من گفتم، " TED ؟ TED ؟ TED کیه؟ من TED را نمیشناسم.
05:13
He said, "No, a TEDTED Talk."
I said, "But who'sچه کسی است Tedتد?
111
301464
2557
بهم گفت، "نه، سخنرانی TED ." من گفتم،"خب آخه TED کیه؟
05:16
Do I have to talk to him or do we
sitنشستن with eachهر یک other on the stageمرحله?"
112
304021
3322
آیا باید با او صحبت کنم یا با هم روی صحنه می‎نشینیم؟"
05:19
And, "No, no, the TEDTED groupگروه.
You mustباید know about it."
113
307343
3137
و، "نه، نه، گروه TED . باید آنها را بشناسی."
05:22
And I said, "I've been in a teepeeteepee
and in a yurtیورت for the last fiveپنج yearsسالها.
114
310480
3615
و گفتم، " من پنج سال در تیپی (کلبه مخروطی سرخوپوستها و یورت (چادر عشایر مغول و ترک) بودم.
05:26
How do I know who Tedتد is?
Introduceمعرفی کنید me to him."
115
314095
2333
از کجا TED را بشناسم. بهم معرفی‎اش کن."
05:28
Anywayبه هر حال, to cutبرش a long storyداستان shortکوتاه,
he said, "We have to do a TEDTED Talk."
116
316428
3339
بهرحال، خلاصه برایتان بگم که او گفت، " باید یک سخنرانی TED انجام دهیم."
05:31
Researchedتحقیق شده. Oh, excitingهیجان انگیز. That's great!
117
319767
1899
تحقیق کردم... چه هیجان انگیز. فوق العاده است.
05:33
And then eventuallyدر نهایت you're going
to go to TEDGlobalTEDGlobal.
118
321666
2474
سرانجام قرار شد روی سن TEDGlobal برم.
05:36
Even more excitingهیجان انگیز.
119
324140
1134
که حتی هیجان انگیزتر هم بود.
05:37
But what you need to do, you need
to teachتدریس کنید the people lessonsدرس ها,
120
325274
3024
اما آنچه لازم است آموختن درس به آدمهاست،
05:40
lessonsدرس ها that you've learnedیاد گرفتم
on your travelsسفر می کند around the worldجهان
121
328298
3052
درسهایی که در طول سفرهایت به دور دنیا
05:43
with these tribesقبایل.
122
331350
930
ار این قبایل آموختی.
05:44
I thought, lessonsدرس ها, okay, well,
what did I learnیاد گرفتن? Good questionسوال.
123
332280
3300
به آنها بعنوان درس نگاه می‎کنم، این که خب چی یاد گرفتم؟ سوال خوبیست.
05:47
Threeسه. You need threeسه lessonsدرس ها,
and they need to be terriblyوحشتناک profoundعمیق.
124
335580
3306
سه تا. به سه درس نیز دارید، و باید خیلی عمیق باشند.
05:50
(Laughterخنده)
125
338886
1918
(خنده)
05:52
And I thought, threeسه lessonsدرس ها, well,
I'm going to think about it.
126
340804
3143
و فکر کردم، سه درس، خب، باید درباره ش فکر کنم.
05:55
(Applauseتشویق و تمجید)
127
343947
4146
(خنده)
06:01
So I thought long and hardسخت,
and I stoodایستاد here two daysروزها agoپیش,
128
349193
3347
پس سخت و طولانی فکر کردم، و دو سال قبل اینجا ایستادم،
06:04
and I had my testتست runاجرا کن,
and I had my cardsکارت ها
129
352540
1965
و تستم را انجام دادم و کارتهایم را داشتم
06:06
and my clickerکلیک کنید in my handsدست ها
and my picturesتصاویر were on the screenصفحه نمایش,
130
354505
2944
و کلیکرم دستم بود و عکسهایم روی پرده بودند.
06:09
and I had my threeسه lessonsدرس ها,
and I startedآغاز شده presentingارائه them,
131
357449
2720
و سه درس هم آماده داشت، شروع کردم به ارائه‎شان،
06:12
and I had this very oddفرد
out-of-bodyخارج از بدن experienceتجربه.
132
360169
2394
و این تجربه خیلی غریب خارج شدن روح از بدن را تجربه کردم.
06:14
I sortمرتب سازی of lookedنگاه کرد at myselfخودم
standingایستاده there, going, "Oh, Jimmyجیمی,
133
362563
2854
یک آن از بیرون به خودم نگاه کردم و گفتم، " جیمی،
06:17
this is completeتکمیل loadsبارها of codswallopcodswallop.
134
365417
1816
اینها یک مشت چرندیات هستند.
06:19
All these people sittingنشسته here,
they'veآنها دارند had more of these talksگفتگو,
135
367233
3184
همه این آدمهایی که اینجا نشستند، سخنرانیهای زیادی داشتند،
06:22
they'veآنها دارند heardشنیدم more lessonsدرس ها in theirخودشان life.
136
370417
2004
درسهای خیلی زیادی تو زندگیشون یاد گرفته‎اند.
06:24
Who are you to tell them
what you've learnedیاد گرفتم?
137
372421
2152
تو کی هستی که به آنها بگی چی یاد گرفتی؟
06:26
Who are you to guideراهنما them
and who are you to showنشان بده them
138
374573
2643
کی هستی که راهنماییشان کنی و به آنها
06:29
what is right, what is wrongاشتباه,
what these people have to say?"
139
377216
2955
درست یا غلط را نشان دهی، این که چی باید بگویند؟"
06:32
And I had a little bitبیت of a,
it was very privateخصوصی,
140
380171
2281
راستش در خلوت خودم کمی بهم ریخته
06:34
a little bitبیت of a meltdownسقوط.
141
382452
1318
و یک کمی وحشت زده بودم.
06:35
I wentرفتی back, and a little bitبیت like the boyپسر
walkingپیاده روی away from the treeدرخت with his goatsبز ها,
142
383770
4137
برگشتم و کمی مثل آن پسرک که با بزهایش از درخت دور شده بود
06:39
very disgruntledناراضی, going, that didn't work,
143
387907
3251
از ان که کارم نتیجه نداده بود، بدخلق و غمگین به راه افتادم.
06:43
It wasn'tنبود what I wanted to communicateبرقراری ارتباط.
144
391158
2275
این چیزی نبود که قصد ارتباط برقرار کردن درباره‎اش را داشته باشم.
06:45
And I thought long and hardسخت about it,
and I thought, well, the only thing
145
393433
3602
و خیلی سخت و زیاد بهش فکر کردم، و فکر کردم خب تنها چیزی که
06:49
I can communicateبرقراری ارتباط is very, very basicپایه ای.
146
397035
1853
میتوانم بطور خیلی ابتدایی با آن ارتباط برقرار کنم خودم هستم.
06:50
You have to turnدور زدن it all the way around.
147
398888
1887
باید کل مسیر را تغییر میدادم.
06:52
There's only one personفرد
I know here, and that's me.
148
400775
3378
تنها یک نفر در اینجا هست که می‎شناسم و آن منم.
06:56
I'm still gettingگرفتن to know myselfخودم,
149
404153
1742
هنوز دارم خودم رامی‎شناسم،
06:57
and it's a lifelongطول عمر journeyسفر, and I
probablyشاید won'tنخواهد بود have all the answersپاسخ ها,
150
405895
3435
و سفری برای تمام عمر هست و احتمالاهمه پاسخها را نخواهم داشت.
07:01
but I did learnیاد گرفتن some extraordinaryخارق العاده
things on this journeyسفر.
151
409330
4110
اما درس های خارق العاده‎ای در این سفر گرفتم.
07:05
So what I'm going to do
is shareاشتراک گذاری with you my lessonsدرس ها.
152
413440
3157
پس کاری که می‎کنم به اشتراک گذاشتن آموخته‎هایم هست.
07:08
It's a very, as I explainedتوضیح داد at the
beginningشروع, very indulgentدلسوز, very personalشخصی,
153
416597
3726
همانطور که در ابتدا توضیح دادم خیلی خیلی شخصی و زیاده خواهانه است،
07:12
how and why I madeساخته شده these picturesتصاویر,
154
420323
2331
چطور و چرا این تصاویر را می سازم،
07:14
and I leaveترک کردن it to you as the audienceحضار
to interpretتفسیر what these lessonsدرس ها
155
422654
3235
و تفسیرشان را به عهده شما می گذارم که بگویید این درسها
07:17
have meantبه معنای to me, what they could
perhapsشاید mean to you.
156
425889
3648
برایم چه معنایی دارند، و احتمالا چه معنایی برای شما دارند.
07:22
I traveledسفر کرد enormouslyفوق العاده as a childکودک.
157
430377
2715
در بچگی زیاد سفر کردم.
07:25
I was very nomadicعشایری.
It was actuallyدر واقع very excitingهیجان انگیز.
158
433092
2521
راستش زندگیم خیلی کولی وار و هیجان انگیز بود.
07:27
All around the worldجهان,
159
435613
1811
به سرتاسر دنیا،
07:29
and I had this feelingاحساس that I
was pushedتحت فشار قرار داد off at great speedسرعت
160
437424
3876
و این حس را داشتم که با سرعت زیادی به جلو هل داده شدم
07:33
to becomeتبدیل شدن به somebodyکسی,
becomeتبدیل شدن به that individualفردی, Jimmyجیمی.
161
441300
2463
تا برای خودم کسی شوم، بشوم آن آدم خاص، جیمی.
07:35
Go off into the planetسیاره,
and so I ranفرار کرد, and I ranفرار کرد,
162
443763
2398
ول شدم روی کره زمین و همینطور دویدم و دویدم،
07:38
and my wifeهمسر sometimesگاه گاهی kidsبچه ها me,
"Jimmyجیمی, you look a bitبیت like Forrestفارست Gumpگامپ,"
163
446161
3510
همسرم گاهی سربه سرم میگذاره و میگه "جیمی، کمی شبیه فارست کامپی"
07:41
but I'm, "No, it's all
about something, trustاعتماد me."
164
449671
2337
اما من میگم،" نه باور کن که یک چیزی پشتش هست، بهم اعتماد کن."
07:44
So I keptنگه داشته شد runningدر حال اجرا and I keptنگه داشته شد runningدر حال اجرا,
and I sortمرتب سازی of got somewhereجایی
165
452008
3163
همینطور دویدم و دویدم و وقتی انگار به جایی رسیده باشم
07:47
and I sortمرتب سازی of stoodایستاد there and lookedنگاه کرد
around me and I thought, well,
166
455171
3171
ایستادم و به اطرافم نگاه کرده ام و فکر کرده ام که خب
07:50
where do I belongتعلق داشتن? Where do I fitمناسب?
167
458342
1859
به کجا تعلق دارم؟ بدرد کجا میخورم؟
07:52
What am I? Where am I from? I had no ideaاندیشه.
168
460201
3312
چی هستم؟ از کجا میایم؟ مطلقا نمی دانم.
07:55
So I hopeامید there aren'tنه too manyبسیاری
psychologistsروانشناسان in this audienceحضار.
169
463513
3077
خب امیداوارم اینجا بین حضار خیلی روانشناس نداشته باشیم.
07:58
Perhapsشاید partبخشی of this journeyسفر
170
466590
1390
شاید بخشی از این سفر
07:59
is about me tryingتلاش کن to find out
where I belongedمتعلق به.
171
467980
3123
درباره تلاشم در یافتن جایی باشد که به آن تعلق دارم.
08:03
So whilstدر حالی که going, and don't worryنگرانی, I didn't
when I arrivedوارد شد with these tribesقبایل,
172
471103
4097
پس در طول رفتن، و نگران این نباشید که وقتی به آن قبیله‎ها رسیدم
08:07
I didn't paintرنگ myselfخودم yellowرنگ زرد and runاجرا کن
around with these spearsاسپیرز and loinclothsلاین پارچه.
173
475200
3774
خودم را به رنگ زرد نقاشی کرده باشم و با نیزه و لنگ این طرف آنطرف دویده باشم.
08:10
But what I did find were people
that belongedمتعلق به themselvesخودشان,
174
478974
2926
اما آنچه یافتم مردمانی بودند که بخودشان تعلق داشتند،
08:13
and they inspiredالهام گرفته me,
some extraordinaryخارق العاده people,
175
481900
2670
و الهامبخش من شدند، مردمانی خارق العاده،
08:16
and I'd like to introduceمعرفی کنید you
to some heroesقهرمانان of mineمال خودم.
176
484570
2810
و دوست دارم چندتا از قهرمانانم را به شما معرفی کنم.
08:19
They're the Huliهولی.
177
487380
1892
آنها هولی ها هستند.
08:21
Now, the Huliهولی are some of the mostاکثر
extraordinarilyفوق العاده beautifulخوشگل people
178
489272
4110
هولی ها یکی از خارق العاده‎ترین مردمان زیبای
08:25
on the planetسیاره.
179
493382
1277
روی زمین هستند.
08:26
They're proudمغرور. They liveزنده in
the Papuaپاپوآ Newجدید Guineanگینه highlandsارتفاعات.
180
494659
3972
مغرورند. در ارتفاعات پاپوآ گینه نو زندگی می‎کنند.
08:30
There's not manyبسیاری of them left,
and they're calledبه نام the Huliهولی wigmenwigmen.
181
498631
3099
خیلی از آنها باقی نمانده، معروفند به هولی های کلاه گیس به سر.
08:33
And imagesتصاویر like this, I mean,
this is what it's all about for me.
182
501730
3078
و تصاویری مثل این، منظورم این است که اینها تمام آن چیزی هستند که برایم اهمیت دارد.
08:36
And you've spentصرف شده weeksهفته ها and monthsماه ها there
talkingصحبت کردن with them, gettingگرفتن there,
183
504808
3490
و شما هفته‎ها و ماههای زیادی را در آنجا صرف صحبت کردن و نزدیک شدن به آنها می‎کنید،
08:40
and I want to put them on a pedestalپایه,
and I said, "You have something
184
508298
3249
و میخواستم آنها را ارائه بدهم و بگویم، " شما چیزی دارید
08:43
that manyبسیاری people have not seenمشاهده گردید.
185
511547
1533
که خیلی از مرم ندیده‎اند.
در این طبیعت اعجاب انگیز نشسته‎اید."
08:45
You sitنشستن in this stunningخیره کننده natureطبیعت."
186
513080
1655
08:46
And it really does look like this,
and they really do look like this.
187
514735
3281
. واقعا همین شکلی هستند، درست همین شکلی.
این ها واقعی است.
08:50
This is the realواقعی thing.
188
518016
1201
و می‎دانید چرا مغرورند؟ و می‎دانید چرا این شکلی هستند؟
08:51
And you know why they're proudمغرور?
You know why they look like this,
189
519217
3054
و چرا من به معنای واقعی کلمه پدر خودم را درآوردم
08:54
and why I brokeشکست my back literallyعینا
190
522271
1793
08:56
to photographعکس them
and presentحاضر them to you?
191
524064
2174
تا از آنهاعکس بگیرم و به شما ارائه کنم؟
چون صاحب این آیین ها استثنایی هستند
08:58
It's because they have
these extraordinaryخارق العاده ritualsآداب و رسوم.
192
526238
2502
و هر هولی وقتی به سن نوجوانی می رسد
09:00
And the Huliهولی have this ritualمراسم:
When they're teenagersنوجوانان,
193
528740
2523
09:03
becomingتبدیل شدن به a man,
they have to shaveتراشیدن theirخودشان headsسر,
194
531263
2877
برای این که وارد دنیای مردانه شود باید سرش را بتراشد.
09:06
and they spendخرج کردن the restباقی مانده of theirخودشان life
shavingاصلاح theirخودشان headsسر everyهرکدام singleتنها day,
195
534140
4122
و بعد هر روز تا آخر عمر مویشان را می تراشند.
09:10
and what they do with that hairمو,
196
538262
1964
و با آن مو چه می‎کنند،
09:12
they make it into a creationایجاد,
197
540226
1904
آن را تبدیل به یک آفرینش می‎کنند،
09:14
a creationایجاد that's
a very personalشخصی creationایجاد.
198
542130
1996
آفرینشی که یک چیز بسیار شخصی است.
09:16
It's theirخودشان creationایجاد.
It's theirخودشان Huliهولی creationایجاد.
199
544126
2253
این را خلق می کنند. آفرینش هولی.
09:18
So they're calledبه نام the Huliهولی wigmenwigmen.
200
546379
2043
به همین خاطر هولی های گلاه گیس به سر خوانده می شوند.
09:20
That's a wigكلاه گيس on his headسر.
201
548422
1857
آن چیزی که روی سرشه کلاه گیسه .
09:22
It's all madeساخته شده out of his humanانسان hairمو.
202
550279
1756
تماما از موی انسان درست شده.
09:24
And then they decorateتزئین that wigكلاه گيس with
the feathersپر of the birdsپرنده ها of paradiseبهشت,
203
552035
3538
و بعد آن کلاه گیس را با پرهای پرندگان بهشتی تزیین می کنند،
09:27
and don't worryنگرانی,
there are manyبسیاری birdsپرنده ها there.
204
555573
2248
نگران نباشید، آنجا پرنده زیاد است.
09:29
There's very fewتعداد کمی people livingزندگي كردن,
so nothing to get too upsetناراحت about,
205
557821
3212
تعداد آدم ها خیلی کم است، پس جای نگرانی نیست،
و باقی عمرشان را صرف بازآفرینی این کلاه ها می‎کنند
09:33
and they spendخرج کردن the restباقی مانده of theirخودشان life
recreatingبازسازی these hatsکلاه
206
561033
2907
و همینطور ادامه میدهند،
09:35
and gettingگرفتن furtherبیشتر
and furtherبیشتر,
207
563940
1554
و این خارق العاده است، گروه دیگری هم هست،
09:37
and it's extraordinaryخارق العاده,
and there's anotherیکی دیگر groupگروه,
208
565494
2404
آنها را با نام کالانگ میشناسند و در دره کناری زندگی می‎کنند،
09:39
they're calledبه نام the Kalangکالنگ,
and they liveزنده in the nextبعد valleyدره,
209
567898
3032
اما زبانشان کاملا فرق دارد،
09:42
but they speakصحبت a completelyبه صورت کامل
differentناهمسان languageزبان,
210
570930
2218
و ظاهری کاملا متفاوت دارند و کلاه بسر می‎گذارند،
09:45
they look completelyبه صورت کامل differentناهمسان,
and they wearپوشیدن a hatکلاه,
211
573148
2472
که از پوسته نوعی سوسک ساخته شده،
09:47
and it's builtساخته شده out of scarabsاسکاراب ها,
212
575620
1597
09:49
these fantasticخارق العاده emeraldزمرد greenسبز
little scarabsاسکاراب ها,
213
577217
2313
این سوسک های کوچک سبز زمردی،
09:51
and sometimesگاه گاهی there are 5,000
or 6,000 scarabsاسکاراب ها in this hatکلاه,
214
579530
3107
و گاهی از ۵٫۰۰۰ یا ۶٫۰۰۰ تکه پوسته در این کلاه استفاده میشود،
آن ها تمام عمرشان را صرف جمع آوری این سوسک ها می کنند
09:54
and they spendخرج کردن the wholeکل of theirخودشان life
collectingجمع آوری these scarabsاسکاراب ها
215
582637
3043
تا این کلاه‎ها را درست کنند.
09:57
to buildساختن these hatsکلاه.
216
585680
1018
09:58
So the Huliهولی inspiredالهام گرفته me
in that they belongتعلق داشتن.
217
586698
3924
پس هولی ها الهام بخش من در نسبت به آنچه تعلق داشتند، بودند.
10:02
Perhapsشاید I have to work harderسخت تر
at findingیافته a ritualمراسم whichکه mattersمسائل for me
218
590622
3576
شاید باید تلاش بیشتری کنم در یافتن آیینی که برایم اهمیت دارد
10:06
and going back into my pastگذشته
to see where I actuallyدر واقع fitمناسب.
219
594198
4481
و بازگشت به گذشته برای یافتن جایی که واقعا به آن تعلق دارم.
10:10
An extremelyفوق العاده importantمهم partبخشی
of this projectپروژه
220
598679
2670
بخش بی‎نهایت مهم این پروژه
10:13
was about how I photographعکس
these extraordinaryخارق العاده people.
221
601349
5921
درباره چگونگی عکس گرفتن از این مردمان غیرعادی بود.
10:19
And it's basicallyاساسا beautyزیبایی.
I think beautyزیبایی mattersمسائل.
222
607270
3390
و اساسا زیبایی هست. به نظرم زیبایی مهم است.
10:22
We spendخرج کردن the wholeکل of our existenceوجود داشتن
revolvingچرخش around beautyزیبایی:
223
610660
3460
ما زمان زیادی از زندگیمان را صرف زیبایی می‎کنیم:
10:26
beautifulخوشگل placesمکان ها, beautifulخوشگل things,
and ultimatelyدر نهایت, beautifulخوشگل people.
224
614120
3668
مکانهای زیبا، اشیا زیبا و نهایتا انسانهای زیبا.
10:29
It's very, very, very significantقابل توجه.
225
617788
2020
بسیار، بسیار اهمیت دارد.
10:31
I've spentصرف شده all of my life analyzingتجزیه و تحلیل
what do I look like?
226
619808
2787
همه زندگیم را صرف تجزیه و تحلیل کردن این کرده‎ام که چطور به نظر می‎رسم.
10:34
Am I perceivedدرک شده as beautifulخوشگل?
227
622595
1737
آیا از نگاه دیگران زیبا هستم؟
10:36
Does it matterموضوع if I'm
a beautifulخوشگل personفرد or not,
228
624332
2373
آیا زیبا بودن یا نبود اهمیت دارد،
10:38
or is it purelyصرفا basedمستقر on my aestheticزیبایی شناسی?
229
626705
1973
یا صرفا بر اساس زیبایی شناسی خودم است؟
10:40
And then when I wentرفتی off,
I cameآمد to a very narrowباریک conclusionنتیجه.
230
628678
2926
و بعد که به سفر رفتم، به نتیجه کوته فکرانه‎ای رسیدم.
10:43
Do I have to go around the worldجهان
photographingعکاسی, excuseبهانه me,
231
631604
3552
اما آیا باید به سفر دور دنیا می‎رفتم، عذرخواهی می کنم،
10:47
womenزنان betweenبین the ageسن of 25 and 30?
Is that what beautyزیبایی is going to be?
232
635156
3798
تا از زنان بین ۲۵ تا ۳۰ سال عکاسی کنم؟ آیا معنای زیبایی این است؟
10:50
Is everything before and after that
utterlyکاملا irrelevantغیر مرتبط?
233
638954
3455
آیا باقی چیزها قبل و بعد از آن کاملا بی اهمیت بودند؟
10:54
And it was only untilتا زمان I wentرفتی on a journeyسفر,
234
642409
2244
و آن تا زمانی بود که سفری را شروع کردم،
10:56
a journeyسفر that was so extremeمفرط,
235
644653
2787
سفری دور و دراز،
10:59
I still get shiversجادوگر when I think about it.
236
647440
2608
هنوز وقتی به آن فکر می‎کنم بدنم میلرزه.
11:02
I wentرفتی to a partبخشی of the worldجهان,
and I don't know whetherچه any of you
237
650048
3149
به گوشه‎ای از دنیا رفتم،که نمی‎دانم هیچکدام از شما راجع به آن
11:05
have ever heardشنیدم of Chukotkaچوکوتکا.
Has anybodyهر شخصی ever heardشنیدم of Chukotkaچوکوتکا?
238
653197
3205
هیچوقت چیزی شنیده یا نه،چوکوتکا. تا حالا اسم چوکوتکا را شنیدید؟
11:08
Chukotkaچوکوتکا probablyشاید is, technicallyاز لحاظ فنی,
as farدور as one can go
239
656402
4527
چوکوتکا شاید در واقع دورترین نقطه‎ای است که آدم می تواند برود
11:12
and still be on the livingزندگي كردن planetسیاره.
240
660929
3762
و هنوز روی کره زمین باشد.
11:16
It's 13 hours'ساعت ها' flightپرواز from Moscowمسکو.
241
664691
2066
از مسکو ۱۳ ساعت پرواز است.
11:18
First you've got to get to Moscowمسکو, and
then 13 hours'ساعت ها' flightپرواز nonstopبدون وقفه from Moscowمسکو.
242
666757
3848
اول باید به مسکو بروید و بعد ۱۳ ساعت پرواز یکسره از مسکو.
11:22
And that's if you get there.
243
670605
2721
تازه اگر بتوانید خودتان را آنجا برسانید.
11:25
As you can see, some people
sortمرتب سازی of missاز دست دادن the runwayباند فرودگاه.
244
673326
2525
و هانطور که می‎توانید ببینید، برخی از آدمها باند فرودگاه را گم می کنند.
11:27
And then when you landزمین there,
in Chukotkaچوکوتکا are the Chukchisچوکچی.
245
675851
3009
و وقتی که در چوكوتكا فرود بیایید، چوکچیها آنجا هستند.
11:30
Now, the Chukchisچوکچی are the last
indigenousبومی Inuitsایوانات ها of Siberiaسیبری,
246
678860
3291
این چوکچیها آخرین اینویتهای (شاخه‎ای از اسکیموها) بومیزاد سیبری هستند.
11:34
and they're people I'd heardشنیدم about,
I'd hardlyبه سختی seenمشاهده گردید any imagesتصاویر of,
247
682151
3193
و مردمی هستند که درباره‎شان شنیده بودم، و به ندرت عکسی از آنها دیده بودم،
11:37
but I knewمی دانست they were there,
248
685344
1396
اما می‎دانستم که آنجا هستند،
11:38
and I'd been in touchدست زدن به with this guideراهنما,
249
686740
1994
و با یک راهنما در تماس بودم،
11:40
and this guideراهنما said,
250
688734
1039
و راهنما گفت،
11:41
"There's this fantasticخارق العاده tribeقبیله.
There's only about 40 of them.
251
689773
3037
" قبیله محشری هست. تنها ۴۰ نفر از آنها باقی مانده.
11:44
You'llشما be okay. We'llخوب find them."
So off we wentرفتی on this journeyسفر.
252
692810
3190
اوضاعت خوب میشه. پیداشون می‎کنیم. "پس این سفر را شروع کردیم.
11:48
When we arrivedوارد شد there, after a monthماه
of travelingمسافرت acrossدر سراسر the iceیخ,
253
696000
3062
وقتی آنجا رسیدیم، بعد از یک ماه سفر کردن روی یخها،
11:51
and we'dما می خواهیم got to them, but then
I was not allowedمجاز to photographعکس them.
254
699062
3324
پیش آنها رفتم، اما اجازه نداشتم که از آنها عکس بگیرم.
11:54
They said, "You cannotنمی توان photographعکس us.
You have to wait.
255
702386
2569
گفتند،" نمیشه از ما عکس بگیری. باید صبر کنی.
11:56
You have to wait untilتا زمان you get to know us.
You have to wait untilتا زمان you understandفهمیدن us.
256
704955
4183
باید صبر کنی تا این که ما را بشناسی. باید صبر کنی تا این که ما ر ا درک کنی.
باید صبر کنی تا ببینی چطور با هم تعامل داریم.»
12:01
You have to wait untilتا زمان you see
how we interactتعامل with one anotherیکی دیگر."
257
709138
3126
و تنها بعد از آن، یعنی چندین هفته بعد، شاهد احترام بودم.
12:04
And only then, it was manyبسیاری,
manyبسیاری weeksهفته ها laterبعد, I saw a respectتوجه.
258
712264
2938
هیچ قضاوتی نمی‎کردند.
12:07
They had zeroصفر judgmentداوری.
259
715202
1534
12:08
They observedمشاهده شده one anotherیکی دیگر, from the youthجوانان,
from the middleوسط agedسن to the oldقدیمی.
260
716736
3598
از کوچک تا بزرگسال مراعات همدیگر را می‎کردند.
12:12
They need eachهر یک other.
261
720334
2266
بهم دیگر احتیاج داشتند.
بچه ها باید کل روز را گوشت می جویدند
12:14
The childrenفرزندان need to chewجویدن the meatگوشت all day
262
722600
2030
چون بزرگترها دندان این کار را ندارند،
12:16
because the adultsبزرگسالان don't have any teethدندان ها,
263
724630
2149
اما در عین حال، بچه‎ها افراد پیر را برای دستشویی کردن بیرون می‎برند
12:18
but at the sameیکسان time, the childrenفرزندان
take the oldقدیمی agedسن people out
264
726779
2958
12:21
to the toiletتوالت because they're infirmضعیف,
265
729737
1970
چون خودشان بی‎بنیه هستند.
پس این جامعه فوق العاده از احترام وجود دارد.
12:23
so there's this fantasticخارق العاده
communityجامعه of respectتوجه.
266
731707
2285
و آنها یکدیگر را تحسین و ستایش می‎کنند، و صادقانه به من آموختند
12:25
And they adoreعشق ورزیدن and admireتحسین one anotherیکی دیگر,
and they trulyبراستی taughtتدریس کرد me
267
733992
3758
زیبایی چیست.
12:29
what beautyزیبایی was.
268
737750
1763
12:31
(Applauseتشویق و تمجید)
269
739513
2600
(تشویق)
12:34
Now I'm going to askپرسیدن for a little bitبیت
of audienceحضار interactionاثر متقابل.
270
742113
2948
حالا وقت آن است که از شما حضار بخوام که کمی مشارکت داشته باشید.
12:37
This is extremelyفوق العاده importantمهم
for the endپایان of my talk.
271
745061
2557
برای خاتمه سخنرانیم خیلی مهم است.
12:39
If you could look at somebodyکسی
left to the right of you,
272
747618
2631
لطفا به فردی که طرف چپ یا راستتان نشسته نگاه کنید،
12:42
and I want you to observeمشاهده کنید them,
273
750249
1984
و از شما می خواهم که او را مشاهده کنید،
12:44
and I want you to give them a complimentتعریف و تمجید.
This is very importantمهم.
274
752233
3178
و از او تعریف کنید. خیلی مهم است.
این میتواند دماغ او، مو یا حتی بوی او باشد، فرقی نداره،
12:47
Now, it mayممکن است be theirخودشان noseبینی or theirخودشان hairمو
or even theirخودشان auraاورا, I don't mindذهن,
275
755411
4023
12:51
but please look at eachهر یک other,
give them a complimentتعریف و تمجید.
276
759434
3043
اما لطفا به همدیگر نگاه کنید و به هم یک نظر مثبت بدهید.
12:54
You have to be quickسریع,
because I'm runningدر حال اجرا out of time.
277
762477
2693
باید سریع باشید چون داره وقتم تمام میشه.
12:57
And you have to rememberیاد آوردن it.
278
765170
2970
و نباید فراموشش کنید.
13:01
Okay, thank you, thank you, thank you,
you've givenداده شده eachهر یک other complimentsتعریف.
279
769768
4202
باشه، متشکرم، متشکرم، متشکرم، از همدیگه تعریف کردید.
13:05
Holdنگه دارید that complimentتعریف و تمجید very, very tightlyمحکم.
Holdنگه دارید it for laterبعد.
280
773970
3576
تعریفها را فعلا نگهدارید تا بعد.
13:09
And the last thing, it was
extraordinarilyفوق العاده profoundعمیق,
281
777546
4434
و آخرین مورد، بی‎نهایت عمیق بود،
13:13
and it happenedاتفاق افتاد only two weeksهفته ها agoپیش.
Two weeksهفته ها agoپیش I wentرفتی back to the HimbaHimba.
282
781980
3679
و تنها دو هفته پیش اتفاق افتاد. دو هفته پیش قبیله هیمبا برگشتم.
13:17
Now, the HimbaHimba liveزنده in northernشمال Namibiaنامیبیا
on the borderمرز of Angolaآنگولا,
283
785659
3104
الان قبیله هیمبا در نامبیای شمالی در مرز آنگولا زندگی می‎کنه،
13:20
and I'd been there a fewتعداد کمی timesبار before,
284
788763
1927
و قبلا چند بار آنجا بوده‎ام،
و برگشته‎ام تا این کتابی را که درست کرده‎ام تقدیمشان کنم،
13:22
and I'd goneرفته back
to presentحاضر this bookکتاب I'd madeساخته شده,
285
790690
2349
عکسها را نشانشان دهم، با آنها وارد بحث شوم،
13:25
to showنشان بده them the picturesتصاویر,
to get into a discussionبحث with them,
286
793039
2921
که بگویم، " به چشم من اینطور بودید. اینطوری شما را دوست داشتم.
13:27
to say, "This is how I saw you.
This is how I love you.
287
795960
2870
من اینطور به شما احترام میگذارم. شما چطور فکر می‎کنید؟ درست میگم؟ اشتباه می‎کنم؟"
13:30
This is how I respectتوجه you. What
do you think? Am I right? Am I wrongاشتباه?"
288
798830
3313
پس این مناظره را لازم داشتم. خیلی خیلی عاطفی بود،
13:34
So I wanted this debateمناظره.
It was very, very, very emotionalعاطفی,
289
802143
3073
و یک شب که دور آتش نشسته بودیم،
13:37
and one night we were sittingنشسته
around the campfireآتش سوزی,
290
805216
2441
و اگر راستش را بگم، فکر می‎کنم کمی هم زیادی مست بودم
13:39
and I have to be honestصادقانه, I think I'd had
a little bitبیت too much to drinkنوشیدن,
291
807657
3622
و زیر آسمان پر ستاره نشسته بودم و گفتم، " فوق العاده است،
13:43
and I was sortمرتب سازی of sittingنشسته underزیر the starsستاره ها
going, "This is great,
292
811279
3547
عکسهای من را دیدی، ما عاشق همدیگر هستیم." (خنده)
13:46
you've seenمشاهده گردید my picturesتصاویر,
we love eachهر یک other." (Laughterخنده)
293
814826
2624
و یک کمی هم کند شده بودم،
و دور و اطرافرام را نگاه کردم و گفتم،
13:49
And I'm a little bitبیت slowآرام,
294
817450
3142
13:52
and I lookedنگاه کرد around me, and I said,
295
820592
1911
به نظرم این حصار اینجا غیبش زده.
13:54
I thought, maybe, the fenceحصار is missingگم شده.
296
822503
2302
دفعه پیش که اینجا بودم، حصار نبود؟
13:56
Wasn'tنه there a fenceحصار here
last time I cameآمد?
297
824805
2095
می‎دانید این حصار بزرگ دور دهکده،
13:58
You know, this bigبزرگ
protectiveمحافظ fenceحصار around the villageدهکده,
298
826900
3058
و آنها نگاهی به من انداختند و ادمه دادند که،" آره، کدخدا مرد."
14:01
and they sortمرتب سازی of lookedنگاه کرد at me
and go, "Yeah, chiefرئیس dieمرگ."
299
829958
2714
و فکر کردم، باشه، کدخدا در حال مردن هست، شما باخبرید،
14:04
And I thought, okay,
chiefرئیس dyingدر حال مرگ, right, you know,
300
832672
2466
باز به ستاره‎ها نگاه می‎کنم، به آتش.
14:07
look up at the starsستاره ها again,
look at the campfireآتش سوزی.
301
835138
2391
کدخدا میمیره. محض رضای مردن کدخدا چه ربطی با حصار میتونه داشته باشه؟
14:09
Chiefرئیس dieمرگ. What on Earthزمین does
chiefرئیس dieمرگ have to do with the fenceحصار?
302
837529
3870
"کدخدا میمیره.
14:13
"Chiefرئیس dieمرگ.
303
841399
3017
خب، اول خرابش می‎کنیم؟ بعد روش تعمق می‎کنم.
14:16
First we destroyاز بین رفتن, yeah?
Then we reflectمنعکس کننده.
304
844416
2438
14:18
Then we rebuildبازسازی. Then we respectتوجه."
305
846854
3854
بعد دوباره میسازیم. بعد احترام میگذاریم."
و من زدم زیر گریه،چون پدرم تازه مرده بود،
14:22
And I burstپشت سر هم out in tearsاشک ها, because
my fatherپدر had only just diedفوت کرد
306
850708
3948
14:26
priorقبل از to this journeyسفر,
307
854656
1834
قبل از این سفر.
و هرگز برایش اعتراف نکردم،
14:28
and I didn't ever acknowledgeاذعان him,
308
856490
1671
14:30
I didn't ever appreciateقدردانی him for the factواقعیت
that I'm probablyشاید standingایستاده here todayامروز
309
858161
3959
و هرگز از او بخاطر این واقعیت که امروز احتمال در اینجا بودنم را
14:34
because of him.
310
862120
2113
مدیونش هستم قدردانی نکردم.
این مردم به من آموختند که ما آنچه هستیم بخاطر پدر و مادرمان
14:36
These people taughtتدریس کرد me that we are only
who we are because of our parentsپدر و مادر
311
864233
5026
14:41
and our grandparentsپدربزرگ و مادربزرگ
and our forefathersپدران
312
869259
2276
و پدربزرگ و مادربزرگمان و اجدادمان
14:43
going on and on and on before that,
313
871535
1811
و افراد ما قبل آنهاست.
و من مهم نیست که چقدر رمانتیک یا ایده‎ال گرا در این سفر باشم،
14:45
and I, no matterموضوع how romanticرومانتیک
or how idealisticایده آلیست I am on this journeyسفر,
314
873346
4086
14:49
I did not know that untilتا زمان two weeksهفته ها agoپیش.
315
877432
2357
نا دو دهفته قبل از آن خبر نداشتم.
14:51
I did not know that untilتا زمان two weeksهفته ها agoپیش.
316
879789
2949
تا دو هفته قبل از آن خبر نداشتم.
14:54
So what's this all about?
317
882738
2781
پس همه اینها چی می گویند؟
14:57
Well, there's an imageتصویر
I'd like to showنشان بده you,
318
885519
2257
خب، تصویری هست که دوست دارم به شما نشان دهم،
14:59
quiteکاملا a specialویژه imageتصویر, and it wasn'tنبود
essentiallyاساسا the imageتصویر I wanted to chooseانتخاب کنید.
319
887776
3729
تصویری خیلی خاص، و در ابتدا تصویری نبود که حتما بخواهم انتخاب کنم.
15:03
I was sittingنشسته there the other day,
and I have to finishپایان دادن on a strongقوی imageتصویر.
320
891505
3798
چند روز پیش نشسته بودم و مشغول انتخاب کردن یک تصویر قوی بودم.
یک نفر گفت،"باید به تصویر نینو را نشان دهی. نینو را."
15:07
And somebodyکسی said, "You have to showنشان بده
them the pictureعکس of the Nanevنانوی. The Nanevنانوی."
321
895303
3859
گفتم باشه، اما این عکس دلخواهم که نیست.
15:11
I was like, yeah, but that's not
my favoriteمورد علاقه pictureعکس.
322
899162
2668
ادامه داد، " نه نه نه نه نه. عکس بی‎نظیری است .
تو توی چشمانش هستی."
15:13
She wentرفتی, "No no no no no no no.
It's an amazingحیرت آور pictureعکس.
323
901830
2698
گفتم،" منظورت از اینکه توی چشمانش هستم چیه؟ این عکس نینو هست."
15:16
You're in his eyesچشم ها."
324
904528
1053
15:17
I said, "What do you mean I'm in his eyesچشم ها?
It's a pictureعکس of the Nanevنانوی."
325
905581
3539
گفت،" نه، نگاه کن. از نزدیک نگاه کن، توی چشمانش هستی."
15:21
She said, "No, look, look closelyنزدیک است,
you're in his eyesچشم ها."
326
909120
2589
و وقتی از نزدیک به این تصویر نگاه کنید، انعکاس مرا درچشمانش می‎بینید،
15:23
And when you look closelyنزدیک است at this pictureعکس,
there is a reflectionانعکاس of me in his eyesچشم ها,
327
911709
4162
بنابراین فکر می‎کنم که او احتمالا روح من را دارد و من در روح او هستم،
15:27
so I think perhapsشاید he has my soulروح,
and I'm in his soulروح,
328
915871
3389
15:31
and whilstدر حالی که these picturesتصاویر look at you,
I askپرسیدن you to look at them.
329
919260
3178
و در خلالی که این تصاویر به شما نگاه می‎کنند، از شما میخوام به آنها نگاه کنید.
15:34
You mayممکن است not be reflectedمنعکس شده است in his eyesچشم ها,
330
922438
2688
شاید در چشمانش انعکاس نداشته باشید،
15:37
but there is something extraordinarilyفوق العاده
importantمهم about these people.
331
925126
3376
اما چیز فوق العاده مهمی درباره این مردم هست.
15:40
I don't ultimatelyدر نهایت have the answersپاسخ ها,
as I've just sharedبه اشتراک گذاشته شده with you,
332
928502
4068
همانطور که برایتان گفتم، در نهایت جواب ها را ندارم،
15:44
but you mustباید do.
There mustباید be something there.
333
932570
2248
اما شما حتما دارید. حتما یک چیزی در آنجا هست.
15:46
So if you can brieflyبه طور خلاصه reflectمنعکس کننده
on what I was discussingبحث در مورد
334
934818
3622
پس اگر بتوانید کمی درباره آنچه اینجا بحث شد تعمق کنید،
15:50
about beautyزیبایی and about belongingمتعلق به
and about our ancestorsاجداد and our rootsریشه ها,
335
938440
5201
درباره زیبایی، احساس تعلق و نیاکان و ریشه‎هایمان،
15:55
and I need you all
to standایستادن for me, please.
336
943641
3482
و از شما می خواهم که لطفا از جایتان بلند شوید.
15:59
(Laughterخنده)
337
947123
1945
(خنده)
16:01
Now you have no excuseبهانه.
It's almostتقریبا lunchtimeوقت ناهار,
338
949068
2300
الان بهانه ای ندارید، چون دیگر تقریبا وقت ناهار است،
16:03
and this is not a standingایستاده ovationتخم مرغ,
so don't worryنگرانی,
339
951368
2534
و نگران نباشید، خبری از ایستاده تشویق کردن نیست.
16:05
I'm not fishingصید ماهی for complimentsتعریف.
340
953902
1882
برای تعریف‌های شما تور پهن نکردم.
16:07
But you were givenداده شده a complimentتعریف و تمجید
a fewتعداد کمی minutesدقایق agoپیش.
341
955784
2600
چند دقیقه پیش ازتون تعریف کردم.
16:10
Now I want you to standایستادن tallبلند قد.
342
958384
2327
ازتون میخوام صاف بایستید.
16:12
I want you to breatheتنفس کنید in.
This is what I say.
343
960711
2184
میخوام نفستون را حبس کنید. حرفم این است.
16:14
I'm not going to get
on my kneesزانو for two weeksهفته ها.
344
962895
2341
قرار نیست دو هفته زانو بزنم و خواهش کنم.
16:17
I'm not going to askپرسیدن you
to carryحمل a goatبز,
345
965236
2088
نمیخوام ازتون بخوام که بز زیر بغلتون بگیرید،
16:19
and I know you don't have any camelsشتر ها.
346
967324
2021
و می دانم که شما شتر ندارید.
16:21
Photography'sعکاسی extraordinarilyفوق العاده powerfulقدرتمند.
347
969345
1874
عکاسی بی نهایت قدرتمند است.
16:23
It's this languageزبان whichکه
we now all understandفهمیدن.
348
971219
2188
زبانی که همه ما الان آن را می فهمیم.
16:25
We trulyبراستی do all understandفهمیدن it,
349
973407
1857
ما حقیقتا آن را درک می کنیم،
16:27
and we have this globalجهانی است
digitalدیجیتال fireplaceبخاری, don't we,
350
975264
2485
و همه ما این شومینه جهانی دیجیتال را داریم، اینطور نیست؟
16:29
but I want to shareاشتراک گذاری you with the worldجهان,
351
977749
1971
اما میخوام که شما را با دنیا به اشتراک بذارم،
16:31
because you are alsoهمچنین a tribeقبیله.
352
979720
1465
چون شما نیز قبیله اید.
16:33
You are the TEDTED tribeقبیله, yeah?
But you have to rememberیاد آوردن that complimentتعریف و تمجید.
353
981185
3308
شما از قبیله TED هستید، نه؟ اما باید این تعریف را به یاد بیاورید.
16:36
You have to standایستادن tallبلند قد,
breatheتنفس کنید in throughاز طریق your noseبینی,
354
984493
3241
باید صاف بیایستید، از توی دماغتون نفس بکشید،
16:39
and I'm going to photographعکس you. Okay?
355
987734
1968
و من عکستون را می گیرم، باشه؟
16:41
I need to do a panoramicپانورامیک shotشات,
so it's going to take a minuteدقیقه,
356
989702
2944
میخوام تصویر پانورامیک بگیرم، پس یک دقیقه وقت می گیره،
16:44
so you have to concentrateتمرکز, okay?
357
992646
1581
باید تمرکز کنید، باشه؟
16:46
Breatheنفس کشیدن in, standایستادن tallبلند قد, no laughingخندیدن.
Shhخیر, breatheتنفس کنید throughاز طریق your noseبینی.
358
994227
3269
نفس بکشید، صاف بیایستید، خنده نباشه، هیس، از دماغتون نفس بکشید.
16:49
I'm going to photographعکس.
359
997496
1454
میخوام عکس بندازم.
16:50
(Clicksکلیک ها)
360
998950
4732
(کلیک ها)
16:59
Thank you.
361
1007307
2229
سپاسگزارم.
17:01
(Applauseتشویق و تمجید)
362
1009536
4000
(تشویق)
Translated by Leila Ataei
Reviewed by Maryam Manzoori

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Jimmy Nelson - Last tribes photographer
Jimmy Nelson’s photographs of vanishing tribes illuminate the indigenous cultures of our shared world.

Why you should listen
In his quest to photograph endangered cultures, Jimmy Nelson has endured Kalishnikov-toting Banna tribesmen, subzero reindeer attacks, and thousands of miles of hard travel. With a blend of humility and humor, Nelson won the trust of each of his subjects, using an antique plate camera to create stunning portraits of 35 indigenous tribes.

The result is Before They Pass Away, a photo treasury that Nelson hopes will not only help preserve the lifestyles of people the world over, but also perhaps inspire readers in the developed world to ponder their own connections with their ancestral environments.
More profile about the speaker
Jimmy Nelson | Speaker | TED.com