ABOUT THE SPEAKER
Alice Goffman - Urban sociologist
Alice Goffman’s fieldwork in a struggling Philadelphia neighborhood sheds harsh light on a justice system that creates suspects rather than citizens.

Why you should listen

As an undergraduate studying sociology at the University of Pennsylvania, Alice Goffman was inspired to write her senior thesis about the lives of the young people living in the historic African-American neighborhood that surrounded the school. She lived side-by-side with a group of young men in one of the US’s most distressed communities, experiencing a troubling and rarely discussed side of urban policing -- the beatings, late night raids and body searches that systematically pit young men against authority.

Goffman spent six years in the community, the work transforming into her dissertation at Princeton and then into the book, On the Run. In it, Goffman weaves groundbreaking research into a narrative amplifying neglected and often-ignored voices into a stirring, personal indictment of the social, economic and political forces that unwittingly conspire to push entire communities to the margins of society.

Goffman is now an Assistant Professor of Sociology at the University of Wisconsin-Madison, and a vocal advocate for change in America.

More profile about the speaker
Alice Goffman | Speaker | TED.com
TED2015

Alice Goffman: How we're priming some kids for college — and others for prison

آلیس گافمن: چطور برخی بچه ها را به دانشگاه سوق می دهیم و عده دیگری را به زندان

Filmed:
1,909,544 views

در ایالات متحده، دو نهاد هدایتگر نوجوانان در سفر نوجوانی به بزرگسالی هستند. آلیس گافن جامعه شناس شش سال را در منطقه ای محروم در فیلادلفیا گذراند و شاهد تجربه دست اول نوجوان آفریقایی آمریکایی و با ریشه لاتین در همواره کردن مسیرشان به زندان بود-- که بعضا ناشی از خطاهای نسبتا کوچک بودند. در صحبتی تاثیرگذار او این پرسش را مطرح می کند:« چرا آنچه ارائه می دهیم تنها دستنبد و دوران حبس است؟»
- Urban sociologist
Alice Goffman’s fieldwork in a struggling Philadelphia neighborhood sheds harsh light on a justice system that creates suspects rather than citizens. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:13
On the pathمسیر that Americanآمریکایی childrenفرزندان
travelمسافرت رفتن to adulthoodبزرگسالان,
0
1056
3915
در مسیری که کودکان آمریکا به بزرگسالی سفر می کنند،
00:16
two institutionsمؤسسات overseeنظارت the journeyسفر.
1
4971
3548
دو نهاد بر آنها نظارت دارد.
00:20
The first is the one we hearشنیدن
a lot about: collegeکالج.
2
8519
3743
اولی چیزی است که درباره آن زیاد شنیده ایم: دانشگاه.
00:24
Some of you mayممکن است rememberیاد آوردن
the excitementهیجان that you feltنمد
3
12262
2583
برخی از ما هیجان
00:26
when you first setتنظیم off for collegeکالج.
4
14845
2586
اولین روز دانشگاه را به خاطر داریم.
00:29
Some of you mayممکن است be in collegeکالج right now
5
17431
2552
برخی از شما شاید الان در دانشگاه باشد
00:31
and you're feelingاحساس this excitementهیجان
at this very momentلحظه.
6
19983
3015
و هیجان آن را هر لحظه احساس کنید.
00:35
Collegeدانشکده has some shortcomingsکاستی ها.
7
23988
1679
دانشگاه کاستی‌هایی هم دارد.
00:37
It's expensiveگران; it leavesبرگها
youngجوان people in debtبدهی.
8
25667
3336
گران است؛ و دانشجویان را بدهکار می‌کند.
00:41
But all in all, it's a prettyبسیار good pathمسیر.
9
29003
2944
اما با همه اینها، مسیر خیلی خوبی است.
00:43
Youngجوان people emergeظهور from collegeکالج
with prideغرور and with great friendsدوستان
10
31947
5167
جوانان دانشگاه را با احساس افتخار و دوستان خوب
00:49
and with a lot of knowledgeدانش
about the worldجهان.
11
37114
2339
و دانش زیادی در باره جهان ترک می کنند.
00:51
And perhapsشاید mostاکثر importantlyمهم است,
12
39453
1836
و شاید مهم‌تر از همه،
00:53
a better chanceشانس in the laborنیروی کار marketبازار
than they had before they got there.
13
41289
4506
شانس بهتری در بازار کار از سایرین دارند.
00:57
Todayامروز I want to talk about
the secondدومین institutionموسسه
14
45795
2703
امروز می‌خواهم درباره نهاد دوم صحبت کنم
01:00
overseeingنظارت the journeyسفر from childhoodدوران کودکی
to adulthoodبزرگسالان in the Unitedیونایتد Statesایالت ها.
15
48498
5558
که نظارت بر سفر از کودکی به بزرگسالی در ایلات متحده دارد.
01:06
And that institutionموسسه is prisonزندان.
16
54056
3755
این نهاد زندان است.
01:10
Youngجوان people on this journeyسفر
are meetingملاقات with probationامتحان officersافسران
17
58791
3745
جوانان در این سفر به جای آموزگار
01:14
insteadبجای of with teachersمعلمان.
18
62536
2403
افسر آزادی مشروط را ملاقات می‌کنند.
01:16
They're going to courtدادگاه datesتاریخ
insteadبجای of to classکلاس.
19
64939
3893
آنها به جای کلاس درس به دادگاه می‌روند.
01:20
Theirآنها juniorجوان yearسال abroadخارج از کشور is insteadبجای
a tripسفر to a stateحالت correctionalاصلاحی facilityامکانات.
20
68832
5077
به عوض سفر خارج کشور،سال سومی‌ها
به سفری به مراکز تادیبی دولت می روند.
01:25
And they're emergingدر حال ظهور from theirخودشان 20s
21
73909
2690
آنها دهه بیست عمرشان را پشت سر مس گذارند
01:28
not with degreesدرجه in businessکسب و کار and Englishانگلیسی,
22
76599
3197
ولی نه با مدرک بازرگانی یا انگلیسی،
01:31
but with criminalجنایی recordsسوابق.
23
79796
2018
بلکه با سوابق جنایی.
01:34
This institutionموسسه is alsoهمچنین costingهزینه کردن us a lot,
24
82514
2593
همچنین این نهاد برای ما هزینه زیادی در بر دارد،
01:37
about 40,000 dollarsدلار a yearسال
25
85107
1642
حدود ۴۰٫۰۰۰ دلار در سال
01:38
to sendارسال a youngجوان personفرد
to prisonزندان in Newجدید Jerseyجرسی.
26
86749
3768
برای فرستادن یک نوجوان به زندان در نیوجرسی.
01:43
But here, taxpayersمالیات دهندگان are footingپایه the billلایحه
27
91167
2556
اما در اینجا مالیات دهندگان‌ هزینه آن را می‌پردازند
01:45
and what kidsبچه ها are gettingگرفتن
is a coldسرماخوردگی prisonزندان cellسلول
28
93723
3483
و یک سلول سرد آن چیزی است که نوجوانان می‌گیرند
01:49
and a permanentدائمی markعلامت againstدر برابر them
when they come home
29
97206
2810
و سابقه ای که هنگام برگشت به خانه
01:52
and applyدرخواست for work.
30
100016
2749
و درخواست شغل همیشه همراهشان هست.
01:54
There are more and more kidsبچه ها
on this journeyسفر to adulthoodبزرگسالان
31
102765
3446
امروزه در ایالات متحده نسبت به قبل نوجوانان
01:58
than ever before in the Unitedیونایتد Statesایالت ها
and that's because in the pastگذشته 40 yearsسالها,
32
106211
5224
بیشتر و بیشتری در این سفر به بزرگسالی می‌رسند،
و این به دلیل آن است که در ۴۰ سال گذشته،
02:03
our incarcerationزندان rateنرخ
has grownرشد کرد by 700 percentدرصد.
33
111435
5752
نرخ باورنکردی زنانیان ۷۰۰ درصد افزایش پیدا کرده است.
02:09
I have one slideاسلاید for this talk.
34
117187
2129
اسلاید برای این سخنرانی آماده کردم.
02:11
Here it is.
35
119316
1254
اینه.
02:13
Here'sاینجاست our incarcerationزندان rateنرخ,
36
121760
1863
این نرخ باورنکردی ماست،
02:15
about 716 people perدر هر 100,000
in the populationجمعیت.
37
123623
6292
حدود ۷۱۶ نفر از هر ۱۰۰٫۰۰۰ نفر.
02:23
Here'sاینجاست the OECDOECD countriesکشورها.
38
131205
2860
و این کشورهای سازمان همکاری اقتصادی و توسعه است.
02:30
What's more, it's poorفقیر kidsبچه ها
that we're sendingدر حال ارسال to prisonزندان,
39
138885
2732
بیشتر از آن، نوجوانان فقیری اند که به زندان می‌اندازیم،
02:33
too manyبسیاری drawnکشیده شده from African-Americanآفریقایی آمریکایی
and Latinoلاتین communitiesجوامع
40
141617
3488
بیشتر آنها ازجوامع آمریکای های آفریقایی تبار و لاتین هستند،
02:37
so that prisonزندان now standsمی ایستد firmlyمحکم betweenبین
the youngجوان people tryingتلاش کن to make it
41
145105
4881
بنابراین اکنون زندانی محکم بین افراد
جوانی که تلاش می‌کنند زندگی را بسازند
02:41
and the fulfillmentتحقق of the Americanآمریکایی Dreamرویا.
42
149986
3432
و تحقق رویای آمریکایی ایستاده است.
02:45
The problem'sچالش ها و مسائل actuallyدر واقع
a bitبیت worseبدتر than this
43
153418
2856
احتمالا کمی بدتر از این هم هست
02:48
'causeسبب می شود we're not just sendingدر حال ارسال
poorفقیر kidsبچه ها to prisonزندان,
44
156274
2678
زیرا ما تنها نوجوانان را به زندان نمی‌اندازیم،
02:50
we're saddlingنارنجی poorفقیر kidsبچه ها with courtدادگاه feesهزینه ها,
45
158952
2967
بلکه به نوجوانان فقیر هزینه دادگاه را نیز تحمیل می‌کنیم،
02:53
with probationامتحان and paroleرمز عبور restrictionsمحدودیت های,
46
161919
2321
با آزادی مشروط محدودیت ها،
02:56
with low-levelسطح پایین warrantsحکم,
47
164240
1887
با احکام دادگاهی سطح پایین،
02:58
we're askingدرخواست them to liveزنده
in halfwayنیمه راه housesخانه ها and on houseخانه arrestدستگیری,
48
166127
3495
از آنها می‌خواهیم که در نیمه راه خانه‌ها
و بازداشت خانگی زندگی کنند،
03:01
and we're askingدرخواست them
to negotiateمذاکره کن a policeپلیس forceزور
49
169622
3605
ما از آنها می‌خواهیم با نیروی پلیس
03:05
that is enteringورود poorفقیر
communitiesجوامع of colorرنگ,
50
173227
2413
که به جوامع فقیر رنگین پوست وارد می شوند گفتگو کنند،
03:07
not for the purposesاهداف
of promotingترویج publicعمومی safetyایمنی,
51
175640
3199
نه به منظور اهداف
ترویج امنیت عمومی،
03:10
but to make arrestدستگیری countsشمارش,
to lineخط cityشهر coffersخزانه.
52
178839
4476
بلکه برای تعداد دستگیر شدگان،
برای پیشنهاد بودجه شهرها.
03:18
This is the hiddenپنهان undersideزیرین to our
historicتاریخی experimentآزمایشی in punishmentمجازات:
53
186537
4388
این قسمت زیرین پنهان
آزمایش تاریخی ما برای مجازات است :
03:22
youngجوان people worriedنگران that at any momentلحظه,
they will be stoppedمتوقف شد, searchedجستجو کرد and seizedکشف و ضبط.
54
190925
5046
جوانان نگران آن هستند که در هر لحظه،
آنها را نگه‌ دارند، جستجو کنند و توقیف‌شان کنند.
03:28
Not just in the streetsخیابان ها,
but in theirخودشان homesخانه ها,
55
196635
2623
نه تنها در خیابان ها،
بلکه در خانه‌هایشان،
03:31
at schoolمدرسه and at work.
56
199258
2437
در مدرسه و در محل کارشان.
03:34
I got interestedعلاقه مند in this
other pathمسیر to adulthoodبزرگسالان
57
202925
3191
زمانی که من در دانشگاه پنسیلوانیا
03:38
when I was myselfخودم a collegeکالج studentدانشجو
58
206116
2241
در ابتدای سال ۲۰۰۰ دانشجو بودم،
03:40
attendingشرکت کننده the Universityدانشگاه of Pennsylvaniaپنسیلوانیا
59
208357
2058
به مسیر دیگر رسیدن به بزرگسالی
03:42
in the earlyزود 2000s.
60
210415
2078
علاقمند شدم.
03:44
Pennپن sitsنشسته withinدر داخل a historicتاریخی
African-Americanآفریقایی آمریکایی neighborhoodمحله.
61
212493
3567
پن بین یک منطقه تاریخی آمریکاـ آفریقایی قرار دارد.
03:48
So you've got these two parallelموازی
journeysسفرها going on simultaneouslyهمزمان:
62
216060
5238
بنابراین شما این دو سفر موازی را که
بطور همزمان پیش می روند را دارید:
03:53
the kidsبچه ها attendingشرکت کننده
this eliteنخبه, privateخصوصی universityدانشگاه,
63
221298
3121
نوجوانانی که به این دانشگاه خصوصی نخبگان می روند،
03:56
and the kidsبچه ها from
the adjacentمجاور neighborhoodمحله,
64
224419
2466
و نوجوانانی محله مجاور،
03:58
some of whomچه کسی are makingساخت it to collegeکالج,
65
226885
1928
برخی از آنها سعی می‌کردند که به دانشگاه بیایند،
04:00
and manyبسیاری of whomچه کسی
are beingبودن shippedحمل می شود to prisonزندان.
66
228813
3498
و خیلی از آنها به زندان‌ها فرستاده شدند.
04:04
In my sophomoreسال دوم yearسال, I startedآغاز شده tutoringآموزش و پرورش
a youngجوان womanزن who was in highبالا schoolمدرسه
67
232831
4584
در سال دوم دانشگاهم، من شروع به آموزش زن جوانی
کردم که به دبیرستان می رفت
04:09
who livedزندگی می کرد about 10 minutesدقایق
away from the universityدانشگاه.
68
237415
2994
و ده دقیقه دورتر از دانشگاه زندگی می کرد.
04:12
Soonبه زودی, her cousinعمو زاده cameآمد home
from a juvenileنوجوان detentionبازداشت centerمرکز.
69
240409
3533
خیلی زود، پسر عمویش از یک مرکز بازداشت به خانه آمد.
04:15
He was 15, a freshmanتازه وارد in highبالا schoolمدرسه.
70
243942
2658
او ۱۵ ساله و در سال اول دبیرستان بود.
04:18
I beganآغاز شد to get to know him
and his friendsدوستان and familyخانواده,
71
246600
3659
من شروع به آشنایی با او و خانواده‌اش کردم،
04:22
and I askedپرسید: him what he thought
about me writingنوشتن about his life
72
250259
3352
و از او پرسیدم که نظرش در مورد اینکه من
درباره او و خانواده‌اش برای پایان‌نامه دانشگاهم
04:25
for my seniorارشد thesisپایان نامه in collegeکالج.
73
253611
2585
بنویسم چیست.
04:28
This seniorارشد thesisپایان نامه becameتبدیل شد
a dissertationپایان نامه at Princetonپرینستون
74
256196
4191
این پایان‌نامه تبدیل به یک رساله در دانشگاه پریستون شد
04:32
and now a bookکتاب.
75
260387
1548
و حالا تبدیل به یک کتاب شده است.
04:33
By the endپایان of my sophomoreسال دوم yearسال,
76
261935
1598
تا پایان سال دوم دانشگاه،
04:35
I movedنقل مکان کرد into the neighborhoodمحله
and I spentصرف شده the nextبعد sixشش yearsسالها
77
263533
3370
من به آن محله نقل‌ مکان کردم
و شش سال بعدی را
04:38
tryingتلاش کن to understandفهمیدن what youngجوان people
were facingروبرو شدن as they cameآمد of ageسن.
78
266903
4591
برای فهمیدن اینکه نوجوانان که به این سن می رسند
با چه مسائلی روبرو هستند را در آنجا گذراندم.
04:44
The first weekهفته I spentصرف شده
in this neighborhoodمحله,
79
272234
2084
اولین هفته‌ای را در آن محله گذراندم،
04:46
I saw two boysپسران, fiveپنج and sevenهفت yearsسالها oldقدیمی,
80
274318
2576
دو پسر را دیدم، که پنج و هفت ساله بودند،
04:48
playبازی this gameبازی of chaseتعقیب,
81
276894
1492
با هم تعقیب و گریز بازی می کردند،
04:50
where the olderمسن تر boyپسر
ranفرار کرد after the other boyپسر.
82
278386
2951
پسر بزرگتر دنبال کوچکتر می دوید.
04:53
He playedبازی کرد the copپلیس.
83
281337
1195
من نقش پلیس را بازی می کنم.
04:54
When the copپلیس caughtگرفتار up
to the youngerجوانتر boyپسر,
84
282532
2188
هنگامی که پلیس پسر کوچکتر را گرفت،
04:56
he pushedتحت فشار قرار داد him down,
85
284720
1700
او را به زمین خوابانید،
04:58
handcuffedدستبند him with imaginaryتخیلی handcuffsدستبند,
86
286420
2551
دستبند خیالی را به دستانش زد،
05:00
tookگرفت a quarterربع out of
the other child'sفرزند pocketجیب,
87
288971
2311
چیزی از جیب پیر بچه دیگر برون آورد،
05:03
sayingگفت:, "I'm seizingتسخیر that."
88
291282
3592
. گفت،"من این را توقیف می کنم"
05:06
He askedپرسید: the childکودک if
he was carryingحمل کردن any drugsمواد مخدر
89
294874
3340
او از بچه پرسید ایا مواد مخدر حمل می کند
05:10
or if he had a warrantحکم.
90
298214
2445
و ایا او حکم دادگاهی دارد.
05:12
Manyبسیاری timesبار, I saw this gameبازی repeatedمکررا,
91
300659
2005
بارها و بارها من این بازی را دیدم،
05:14
sometimesگاه گاهی childrenفرزندان would
simplyبه سادگی give up runningدر حال اجرا,
92
302664
2388
گاهی کودکان به راحتی تسلیم می شدند،
05:17
and stickچوب theirخودشان bodiesبدن flatتخت
againstدر برابر the groundزمینی
93
305052
2196
و روی زمین به صورت
05:19
with theirخودشان handsدست ها aboveدر بالا theirخودشان headsسر,
or flatتخت up againstدر برابر a wallدیوار.
94
307248
3345
با دستان بالای سرشان دراز می کشیدند
و یا رو به دیوار می ایستادند
05:22
Childrenفرزندان would yellفریاد زدن at eachهر یک other,
95
310593
1995
کودکان سر هم فریاد می زدند،
05:24
"I'm going to lockقفل کردن you up,
96
312588
1282
"تو را به زندان می‌اندازم،
05:25
I'm going to lockقفل کردن you up
and you're never comingآینده home!"
97
313870
3182
تو را به زندان می‌اندازم
و تو هرگز به خانه بر‌نخواهی گشت."
05:29
Onceیک بار I saw a six-year-oldشش ساله childکودک
pullکشیدن anotherیکی دیگر child'sفرزند pantsشلوار down
98
317052
4354
یکبار من یک پسر بچه شش ساله را دیدم
که شلوار بچه دیگری را پائین کشید
05:33
and try to do a cavityحفره searchجستجو کردن.
99
321406
2410
و تلاش می کرد که بازدید بدنی کند.
05:36
In the first 18 monthsماه ها that I livedزندگی می کرد
in this neighborhoodمحله,
100
324756
3179
در ۱۸ ماه اولیه که من در آن محله زندگی می کردم،
05:39
I wroteنوشت down everyهرکدام time I saw
any contactتماس betweenبین policeپلیس
101
327935
3692
من هر بار می دیم که بین پلیس و
05:43
and people that were my neighborsهمسایه ها.
102
331627
2546
همسایه‌هایم گفتگویی می شد را می نوشتم.
05:46
So in the first 18 monthsماه ها,
103
334553
2099
خب در ۱۸ ماه اول،
05:48
I watchedتماشا کردم the policeپلیس stop
pedestriansعابر پیاده or people in carsماشین ها,
104
336652
3769
شاهد بودم که پلیس افراد پیاده و یا در خودرو را متوقف می کنند،
05:52
searchجستجو کردن people, runاجرا کن people'sمردم namesنام ها,
105
340421
2168
آنها را جستجو می کنند، نامشان را فریاد می‌زنند،
05:54
chaseتعقیب people throughاز طریق the streetsخیابان ها,
106
342589
1944
در خیابان تعقیب‌شان می‌کنند
05:56
pullکشیدن people in for questioningسوال کردن,
107
344533
1773
افراد را برای بازجویی می کشانند،
05:58
or make an arrestدستگیری everyهرکدام singleتنها day,
with fiveپنج exceptionsاستثناها.
108
346306
4183
یا اینکه هر روز دستگیر می‌شوند، با پنج استثناء.
06:03
Fifty-twoپنجاه و دو timesبار, I watchedتماشا کردم the policeپلیس
breakزنگ تفريح down doorsدرب ها,
109
351142
3935
۲۵ بار، من دیدم که پلیس در را شکست،
06:07
chaseتعقیب people throughاز طریق housesخانه ها
110
355077
2041
افراد را در خانه تعقیب کرد
06:09
or make an arrestدستگیری of someoneکسی
in theirخودشان home.
111
357118
3219
یا افراد را در خانه دستگیر کردند.
06:12
Fourteenچهارده timesبار
in this first yearسال and a halfنیم,
112
360337
2813
۱۴ بار در یکسال و نیم اول،
06:15
I watchedتماشا کردم the policeپلیس punchپانچ, chokeخفه کردن,
kickضربه زدن, stompstomp on or beatضرب و شتم youngجوان menمردان
113
363150
5300
من پلیس را که نوجوانان را می زد، گلویشان را گرفته بود،
ضربه بهشان می زد، لگد بهشان می زد و ضرب و شتم می کرد
06:20
after they had caughtگرفتار them.
114
368450
2819
و بعد آنها را دستگیر می‌کرد را تماشا کردم.
06:24
Bitبیت by bitبیت, I got to know two brothersبرادران,
115
372289
2376
ذره ذره من شروع به آشنایی با دو برادر کردم،
06:26
Chuckچاک and Timتیم.
116
374665
1544
به نام‌های چاک و تیم.
06:28
Chuckچاک was 18 when we metملاقات کرد,
a seniorارشد in highبالا schoolمدرسه.
117
376209
3041
هنگامی که چاک را دیدم ۱۸ ساله بود،
سال آخر دبیرستان.
06:31
He was playingبازی کردن on the basketballبسکتبال teamتیم
and makingساخت C'sC است and B'sلیسانس.
118
379250
3548
او در دبیرستان بسکتبال بازی می کرد
و بازی های کامپیوتری درست می‌کرد.
06:34
His youngerجوانتر brotherبرادر, Timتیم, was 10.
119
382798
1899
برادر کوچکتر او ، تیم ۱۰ ساله بود.
06:36
And Timتیم lovedدوست داشتنی Chuckچاک;
he followedدنبال شد him around a lot,
120
384697
3151
تیم عاشق چاک بود؛
و خیلی اوقات همه جا به دنبال او می رفت
06:39
lookedنگاه کرد to Chuckچاک to be a mentorمربی.
121
387848
2291
به چاک به شکل یک مربی نگاه می کرد.
06:42
They livedزندگی می کرد with theirخودشان momمامان and grandfatherبابا بزرگ
122
390139
2146
آنها با مادرشان و پدر بزرگشان
06:44
in a two-storyدو داستان rowردیف home
with a frontجلوی lawnچمن and a back porchحیاط.
123
392285
3439
در یک خانه دوطبقه که جلوی آن چمنکاری و
ایوانی در عقب خانه زندگی می کردند.
06:47
Theirآنها momمامان was strugglingمبارزه می کنند with addictionاعتیاد
all while the boysپسران were growingدر حال رشد up.
124
395724
3661
مادرشان با اعتیاد درگیر بود
درحالی که پسرها بزرگ می شدند.
06:51
She never really was ableتوانایی
to holdنگه دارید down a jobکار for very long.
125
399385
3848
او هرگز قادر به نگه داشتن
شغلش برای مدت زیادی نبود.
06:55
It was theirخودشان grandfather'sپدربزرگ pensionحقوق بازنشستگی
that supportedپشتیبانی the familyخانواده,
126
403242
3039
این حقوق بازنشستگی پدر بزرگشان
بود که خانواده را تامین می‌کرد.
06:58
not really enoughکافی to payپرداخت
for foodغذا and clothesلباس ها
127
406281
3203
که مبلغ کافی برای غذا و لباس
07:01
and schoolمدرسه suppliesتدارکات for growingدر حال رشد boysپسران.
128
409484
2731
و وسایل تحریر مدرسه پسرها نبود.
07:04
The familyخانواده was really strugglingمبارزه می کنند.
129
412215
2186
این خانواده واقعا مشکل داشتند.
07:06
So when we metملاقات کرد, Chuckچاک was
a seniorارشد in highبالا schoolمدرسه.
130
414401
2379
خب هنگامی که من چاک را دیدم،
او سال آخر دبیرستان بود.
07:08
He had just turnedتبدیل شد 18.
131
416780
2118
او تازه وارد ۱۸ سالگی شده بود.
07:11
That winterزمستان, a kidبچه in the schoolyardخانه مدرسه
132
419628
3142
آن زمستان، یک نوجوان در حیاط مدرسه
07:14
calledبه نام Chuck'sچاک momمامان a crackترک whoreفاحشه.
133
422770
3259
به مادر چاک گفته بود فاحشه مواد مخدر.
07:18
Chuckچاک pushedتحت فشار قرار داد the kid'sبچه ها faceصورت into the snowبرف
134
426029
2875
چاک صورت او را روی برف فشار داده بود
07:20
and the schoolمدرسه copsپلیس chargedمتهم him
with aggravatedتشدید می شود assaultحمله.
135
428904
3825
و پلیس مدرسه او متهم به حمله شدید کرده بود.
07:24
The other kidبچه was fine the nextبعد day,
136
432729
1750
نوجوان دیگر روز بعد خوب بود،
07:26
I think it was his prideغرور that was injuredمجروح
more than anything.
137
434479
3473
فکر می‌کنم که غرور زیادی داشت که مجروح شده بود.
07:29
But anywayبه هر حال, sinceاز آنجا که Chuckچاک was 18,
138
437952
1713
به هر صورت، چون که چاک ۱۸ ساله بود،
07:31
this aggجمع. assaultحمله caseمورد sentارسال شد him
to adultبالغ countyشهرستان jailزندان
139
439665
3188
این حمله شدید او را به زندان بزرگسالان
07:34
on Stateدولت Roadجاده in northeastشمال شرقی Philadelphiaفیلادلفیا,
140
442853
2425
استید رود در شمال شرق فیلادلفیا فرستاد
07:37
where he satنشسته, unableناتوان to payپرداخت the bailوثیقه --
he couldn'tنمی توانستم affordاستطاعت داشتن it --
141
445278
4067
جایی که او قادر به پرداخت وثیقه نبود--،
او توانایی پراخت را نداشت--
07:41
while the trialآزمایش datesتاریخ
draggedکشید on and on and on
142
449345
3199
درحالی که دادگاه این را ادامه داد و داد و داد
07:44
throughاز طریق almostتقریبا his entireکل seniorارشد yearسال.
143
452544
2722
تا تقریبا تمام سال آخر تحصیل او.
07:47
Finallyسرانجام, nearنزدیک the endپایان of this seasonفصل,
144
455926
3050
و در نهایت، نزدیک اخر فصل،
07:50
the judgeقاضی on this assaultحمله caseمورد
threwپرتاب کرد out mostاکثر of the chargesاتهامات
145
458976
3347
قاضی مروبوط به پرونده حمله خشونت آمیز در بیشتر موارد از او رفع اتهام کرد
07:54
and Chuckچاک cameآمد home
146
462323
1334
و چاک به خانه آمد
07:55
with only a fewتعداد کمی hundredصد dollars'دلار worthارزش
of courtدادگاه feesهزینه ها hangingحلق آویز over his headسر.
147
463657
4347
با چند صد دلار هزینه دادگاه
که بر دوشش گذاشته شده بود.
08:00
Timتیم was prettyبسیار happyخوشحال that day.
148
468004
2543
تیم آن روز خیلی خوشحال بود.
08:02
The nextبعد fallسقوط, Chuckچاک triedتلاش کرد
to re-enrollمجددا ثبت نام کنید as a seniorارشد,
149
470547
2754
سال بعد چاک خواست که برای سال آخر دبیرستان ثبت نام کند،
08:05
but the schoolمدرسه secretaryدبیر، منشی told him that
150
473301
2014
اما مسئول مدرسه به او گفت که
08:07
he was then 19 and too oldقدیمی
to be readmittedپذیرفته شده.
151
475315
3131
او ۱۹ ساله است ونمی تواند ثبت نام کند.
08:10
Then the judgeقاضی on his assaultحمله caseمورد
issuedصادر شده him a warrantحکم for his arrestدستگیری
152
478446
3667
سپس قاضی برای اتهام حمله شدید حکم بازداشت او را صادر کرد
08:14
because he couldn'tنمی توانستم payپرداخت
the 225 dollarsدلار in courtدادگاه feesهزینه ها
153
482113
3275
زیرا نمی توانست ۲۲۵ دلار هزینه دادگاه را بپردازد
08:17
that cameآمد dueناشی از a fewتعداد کمی weeksهفته ها after
the caseمورد endedبه پایان رسید.
154
485388
3527
که چند روز پس از اینکه موضوع خاتمه
یافته بود از طرف دادگاه آمده بود.
08:20
Then he was a highبالا schoolمدرسه dropoutرها کردن
livingزندگي كردن on the runاجرا کن.
155
488915
4020
حالا او دانش آموز ترک تحصیل کرده و با اجرای یک حکم شده بود.
08:24
Tim'sتیم first arrestدستگیری cameآمد laterبعد that yearسال
156
492935
2052
دستگیری تیم برای اولین بار سال بعد اتفاق افتاد
08:26
after he turnedتبدیل شد 11.
157
494987
1783
هنگامی که او ۱۱ ساله بود.
08:28
Chuckچاک had managedاداره می شود
to get his warrantحکم liftedبالا بردن
158
496770
2130
چاک موفق شده بود که حکم دادگاهش را بگیرد
08:30
and he was on a paymentپرداخت planطرح
for the courtدادگاه feesهزینه ها
159
498900
2661
و او در برنامه پرداخت هزینه دادگاه بود
08:33
and he was drivingرانندگی Timتیم to schoolمدرسه
in his girlfriend'sدوست دختر carماشین.
160
501561
3510
و داشت تیم را به مدرسه با خودرو دوست دخترش می برد.
08:37
So a copپلیس pullsمی کشد them over, runsاجرا می شود the carماشین,
161
505071
2735
که پلیس آنها را نگه داشت، اتومبیل را کنترل کرد،
08:39
and the carماشین comesمی آید up
as stolenبه سرقت رفته in Californiaکالیفرنیا.
162
507806
3785
و معلوم شد که خودرو از کالیفرنیا دزدیده شده.
08:43
Chuckچاک had no ideaاندیشه where in the historyتاریخ
of this carماشین it had been stolenبه سرقت رفته.
163
511591
4123
چاک از پیشینه خودرو که دزدی هست هیچ اطلاعی نداشت.
08:47
His girlfriend'sدوست دختر uncleدایی boughtخریداری شد it
from a used carماشین auctionحراج
164
515714
3476
عموی دوست دخترش این را از یک نمایشگاه اتومبیل
08:51
in northeastشمال شرقی PhillyPhilly.
165
519190
1467
در شمال فیلادلفیا خرید بود.
08:52
Chuckچاک and Timتیم had never been
outsideخارج از of the tri-stateسه ایالت,
166
520657
2828
چاک و تیم هرگز در خارج ازاین سه ایالت نبودند،
08:55
let aloneتنها to Californiaکالیفرنیا.
167
523485
2349
چه برسد به کالیفرنیا.
08:57
But anywayبه هر حال, the copsپلیس down at the precinctقطب نما
168
525834
2098
اما به هر حال، پلیس
08:59
chargedمتهم Chuckچاک with
receivingدریافت stolenبه سرقت رفته propertyویژگی.
169
527932
3568
چاک با اتهام
دریافت اموال به سرقت رفته بازداشت کرد.
09:03
And then a juvenileنوجوان judgeقاضی,
a fewتعداد کمی daysروزها laterبعد,
170
531500
2812
و سپس یک قاضی جوان چند روز بعد،
09:06
chargedمتهم Timتیم, ageسن 11,
171
534312
2152
تیم ۱۱ ساله را متهم کرد
09:08
with accessoryلوازم جانبی to receivingدریافت
a stolenبه سرقت رفته propertyویژگی
172
536464
3073
به همدستی به دریافت اموال سرقتی
09:11
and then he was placedقرار داده شده on
threeسه yearsسالها of probationامتحان.
173
539537
3653
و سپس برای او حکم
سه سال حبس تعلیقی صادر کرد.
09:16
With this probationامتحان sentenceجمله
hangingحلق آویز over his headسر,
174
544430
2902
و این حکم حبس تعلیقی بالای سر او بود،
09:19
Chuckچاک satنشسته his little brotherبرادر down
175
547332
2087
چاک برادرش را نشاند و به او
09:21
and beganآغاز شد teachingدرس دادن him
how to runاجرا کن from the policeپلیس.
176
549419
3449
آموزش داد که چگونه از پلیس فرار کند.
09:24
They would sitنشستن sideسمت by sideسمت
on theirخودشان back porchحیاط
177
552868
2332
آنها کنار هم در ایوان خانه می نشستند
09:27
looking out into the sharedبه اشتراک گذاشته شده alleywayکوچه
178
555200
2064
و به کوچه نگاه می‌کردند
09:29
and Chuckچاک would coachمربی Timتیم
how to spotنقطه undercoverمخفی carsماشین ها,
179
557264
3840
و چاک به تیم یاد می داد که چگونه
خودرو پلیس مخفی را تشخیص دهد.
09:33
how to negotiateمذاکره کن a late-nightدیروقت policeپلیس raidحمله,
how and where to hideپنهان شدن.
180
561104
4967
چگونه با پلیس آخر شب گفتگو کند،
چگونه و کجا پنهان شود.
09:39
I want you to imagineتصور کن for a secondدومین
181
567011
1680
می‌خواهم برای یک ثانیه تصور کنید
09:40
what Chuckچاک and Tim'sتیم livesزندگی می کند would be like
182
568691
2369
که زندگی تیم و چاک چگونه می توانست باشد
09:43
if they were livingزندگي كردن in a neighborhoodمحله
where kidsبچه ها were going to collegeکالج,
183
571060
4749
اگر آنها در محله ای زندگی می‌کردند که نوجوانان به دانشگاه
09:47
not prisonزندان.
184
575809
1429
به جای زندان می رفتند.
09:49
A neighborhoodمحله like the one
I got to growرشد up in.
185
577918
3153
مانند محله‌ای که من در آن بزرگ شدم.
09:53
Okay, you mightممکن say.
186
581071
1465
بسیار خوب، شاید شما بگوید
09:54
But Chuckچاک and Timتیم, kidsبچه ها like them,
they're committingمرتکب شدن crimesجرایم!
187
582536
3752
که بچه هایی مانند چاک و تیم جرم مرتکب شده اند!
09:58
Don't they deserveسزاوار to be in prisonزندان?
188
586288
2126
ایا مستحق زندان نیستند؟
10:00
Don't they deserveسزاوار to be
livingزندگي كردن in fearترس of arrestدستگیری?
189
588414
3814
ایا مستحق نگرانی و ترس از دستگیری نباید باشند؟
10:04
Well, my answerپاسخ would be no.
190
592228
3122
خب،پاسخ من نه هست.
10:07
They don't.
191
595350
1080
آنها شایسته زندان نیستند.
10:08
And certainlyقطعا not for the sameیکسان things
that other youngجوان people
192
596430
3027
فطعا آنها خیلی متفاوت از سایر نوجوانان
10:11
with more privilegeامتیاز are doing
with impunityمجازات.
193
599457
3444
که امتیازات بیشتر و مصونیت از مجازات بیشتری دارند نیستند.
10:14
If Chuckچاک had goneرفته to my highبالا schoolمدرسه,
194
602901
1817
اگر چاک و تیم به مدرسه من می رفتند،
10:16
that schoolyardخانه مدرسه fightمبارزه کردن
would have endedبه پایان رسید there,
195
604718
2323
دعوای مدرسه همانجا پایان می یافت،
10:19
as a schoolyardخانه مدرسه fightمبارزه کردن.
196
607041
1676
به عنوان یک دعوای مدرسه ای.
10:20
It never would have becomeتبدیل شدن به
an aggravatedتشدید می شود assaultحمله caseمورد.
197
608717
3550
هرگز تبدیل به مورد حمله شدید نمی‌شد.
10:24
Not a singleتنها kidبچه that
I wentرفتی to collegeکالج with
198
612937
2821
هیچ یک از نوجوانانی که من با آنها به مدرسه رفتم
10:27
has a criminalجنایی recordرکورد right now.
199
615758
1679
الان پیشینه کیفری ندارند.
10:29
Not a singleتنها one.
200
617437
1874
حتی یکی.
10:31
But can you imagineتصور کن how manyبسیاری mightممکن have
if the policeپلیس had stoppedمتوقف شد those kidsبچه ها
201
619311
4005
اما می‌توانید تصور کنید چند نفر انها آگر پلیس آنها را نگه می‌داشت
10:35
and searchedجستجو کرد theirخودشان pocketsجیب for drugsمواد مخدر
as they walkedراه می رفت to classکلاس?
202
623316
3867
و جیب‌هایشان را برای مواد مخدرجستجو می‌کرد
هنگامی که به کلاس وارد می شدند مواد مخدر داشتند؟
10:39
Or had raidedحمله کرد theirخودشان fratfrat partiesاحزاب
in the middleوسط of the night?
203
627183
4061
یا اگر به مهمانی شبانه آنها پلیس یورش برده بود
( چند نفر از آنها مواد مخدر داشتند)؟
10:44
Okay, you mightممکن say.
204
632384
1272
بسیار خوب، شاید بگوید.
10:45
But doesn't this highبالا incarcerationزندان rateنرخ
205
633656
1990
اما ایا ممکن هست که نرخ بالای زندانی
10:47
partlyتا حدی accountحساب for our
really lowکم crimeجرم rateنرخ?
206
635646
2753
عامل پائین بودن نرخ بزهکاری باشد؟
10:50
Crimeجرم is down. That's a good thing.
207
638399
2424
بزهکاری کم شده. این چیز خوبیست.
10:52
Totallyکاملا, that is a good thing.
Crimeجرم is down.
208
640823
2487
مجموعا این که بزهکاری کم شده چیزخوبی هست.
بزهکاری کم است.
10:55
It droppedکاهش یافته است precipitouslyسریع in
the '90s and throughاز طریق the 2000s.
209
643310
3527
و شتاب آن از دهه ۱۹۹۰ تا دهه ۲۰۰۰ کاهش یافته است.
10:58
But accordingبا توجه to a committeeکمیته of academicsدانشگاهیان
210
646837
2045
اما بر اساس گزارش کمیته دانشگاهی
11:00
convenedتشکیل شد by the Nationalملی Academyآکادمی
of Sciencesعلوم last yearسال,
211
648882
3654
که توسط آکادمی ملی
علوم در سال گذشته جمع آوری شده،
11:04
the relationshipارتباط betweenبین our
historicallyتاریخی highبالا incarcerationزندان ratesنرخ ها
212
652536
4009
رابطه بین میزان زندانیان زیاد
11:08
and our lowکم crimeجرم rateنرخ is prettyبسیار shakyتکان دهنده.
213
656545
3584
و نرخ پایین بزهکاری ما بسیار تکان دهنده هست.
11:12
It turnsچرخش out that the crimeجرم rateنرخ
goesمی رود up and down
214
660129
3440
نرخ بزهکاری بالا و پائین می رود
11:15
irrespectiveقطع نظر از of how manyبسیاری youngجوان people
we sendارسال to prisonزندان.
215
663569
4526
صرف نظر از اینکه ما چه تعداد نوجوانان را به زندان می فرستیم.
11:21
We tendگرایش داشتن to think about justiceعدالت
in a prettyبسیار narrowباریک way:
216
669265
3093
ما تمایل داریم که درباره عدالت خیلی بسته فکر کنیم :
11:24
good and badبد, innocentبی گناه and guiltyگناهکار.
217
672358
3604
خوب و بد، بی گناه و گناهکار.
11:27
Injusticeبی عدالتی is about beingبودن
wrongfullyاشتباه convictedمحکوم شده.
218
675962
3355
بی عدالتی یعنی اشتباها محکوم شدن .
11:31
So if you're convictedمحکوم شده
of something you did do,
219
679317
2315
بنابراین اگر شما برای کاری که کردید محکوم شدید،
11:33
you should be punishedمجازات for it.
220
681632
1835
شما باید برای این مجازات شوید.
11:35
There are innocentبی گناه and guiltyگناهکار people,
221
683467
1766
افراد گناه کارند یا بی گناه،
11:37
there are victimsقربانیان and
there are perpetratorsمجرمان.
222
685233
2437
افراد یا قربانی‌اند و یا بزهکار.
11:39
Maybe we could think a little bitبیت
more broadlyبه طور گسترده than that.
223
687670
4401
شاید بتوانیم کمی گسترده تر در این باره فکر کنیم.
11:44
Right now, we're askingدرخواست kidsبچه ها who liveزنده
in the mostاکثر disadvantagedمحروم neighborhoodsمحله ها,
224
692071
4434
اکنون، از نوجوانانی که در محله ‌های محروم زندگی می کنند
11:48
who have the leastکمترین amountمیزان
of familyخانواده resourcesمنابع,
225
696505
2281
کسانی که درآمد خانواده آنها در پائین ترین سطح هست،
11:50
who are attendingشرکت کننده
the country'sکشور worstبدترین schoolsمدارس,
226
698786
2561
کسانی که به بدترین مدارس کشور می روند،
11:53
who are facingروبرو شدن the toughestسخت ترین time
in the laborنیروی کار marketبازار,
227
701347
2906
کسانی که با شرایط سخت بازار کار روبرو هستند،
11:56
who are livingزندگي كردن in neighborhoodsمحله ها
where violenceخشونت is an everydayهر روز problemمسئله,
228
704253
3653
کسانی که در محله هایی که خشونت مشکل هر روزه آنهاست،
11:59
we're askingدرخواست these kidsبچه ها to walkراه رفتن
the thinnestباریکتر possibleامکان پذیر است lineخط --
229
707906
4573
ما از این نوجوانان می‌خواهیم که از روی باریکترین مسیر عبور کنند--
12:04
to basicallyاساسا never do anything wrongاشتباه.
230
712479
3811
و اساسا هیچ خطایی نداشته باشند.
12:08
Why are we not providingفراهم آوردن supportحمایت کردن
to youngجوان kidsبچه ها facingروبرو شدن these challengesچالش ها?
231
716290
4501
چرا ما برای این نوجوانان که با چالش روبرو هستند
کمک و پشتیبانی را فراهم نمی کنیم؟
12:12
Why are we offeringارائه only handcuffsدستبند,
jailزندان time and this fugitiveفراری existenceوجود داشتن?
232
720791
7246
چرا ما تنها به آنها دستبند، زندان و متواری شدن را عرضه می کنیم؟
12:20
Can we imagineتصور کن something better?
233
728037
2506
ایا می‌توانیم چیز بهتری را تصور کنیم؟
12:22
Can we imagineتصور کن a criminalجنایی justiceعدالت systemسیستم
that prioritizesاولویت بندی می شود recoveryبهبود,
234
730543
4255
آیا می توانیم یک سیستم عدالت کیفری
را تصور کنیم که به بخود آمدن،
12:26
preventionجلوگیری, civicمدنی inclusionگنجاندن,
235
734798
2587
پیشگیری، گنجاندن مدنی اولویت دهد
12:29
ratherنسبتا than punishmentمجازات?
236
737385
2701
تا به مجازات؟
12:32
(Applauseتشویق و تمجید)
237
740086
3389
( تشویق تماشاگران)
12:39
A criminalجنایی justiceعدالت systemسیستم
that acknowledgesاذعان می کند
238
747855
2275
یک سیستم عدالت کیفری که اذعان کند که
12:42
the legacyمیراث of exclusionخروج that poorفقیر people
of colorرنگ in the U.S. have facedدر مواجهه
239
750130
3980
میراث محرومیتی که مردم فقیر
رنگ پوست در ایالات متحده با آن روبرو بوده اند
12:46
and that does not promoteترویج
and perpetuateادامه دادن those exclusionsاستثناء.
240
754110
4156
و تداوم آن محرومیت ها را ترویج نمی کند.
12:50
(Applauseتشویق و تمجید)
241
758266
3385
( تشویق تماشاگران)
12:55
And finallyسرانجام, a criminalجنایی justiceعدالت systemسیستم
that believesمعتقد است in blackسیاه youngجوان people,
242
763291
4562
و در نهایت، یک سیستم عدالت کیفری
که نوجوانان سیاه پوست را باور داشته باشد،
12:59
ratherنسبتا than treatingدرمان blackسیاه youngجوان people
as the enemyدشمن to be roundedگرد up.
243
767853
3864
به جای انکه با نوجوانان سیاه پوست
به عنوان دشمنی که باید دستگیر شوند برخورد کند.
13:03
(Applauseتشویق و تمجید)
244
771717
3723
( تشویق تماشاگران)
13:11
The good newsاخبار is that we alreadyقبلا are.
245
779460
2827
خبر خوب این است که ما اینکار را شروع کرده‌ایم.
13:14
A fewتعداد کمی yearsسالها agoپیش, Michelleمیشل Alexanderالکساندر
wroteنوشت "The Newجدید Jimجیم Crowکلاغ,"
246
782287
4823
چند سال پیش، میشل آلکساندار کناب
"نیو جیم کرو " را نوشت،
13:19
whichکه got Americansآمریکایی ها to see
incarcerationزندان as a civilمدنی rightsحقوق issueموضوع
247
787110
4013
که مردم آمریکا موضوع زندانیان را به عنوان
یک مسئله حقوق مدنی ببینند
13:23
of historicتاریخی proportionsمقادیر in a way
they had not seenمشاهده گردید it before.
248
791123
4356
در ابعادی تاریخی به شیوه‌ای
که تا آن زمان ندیده بودند .
13:27
Presidentرئيس جمهور Obamaاوباما and Attorneyوکیل Generalعمومی
Ericاریک Holderدارنده have come out very stronglyبه شدت
249
795479
3759
رئيس جمهور اوباما و دادستان کل
اریک هولدر به شدت
13:31
on sentencingمحکومیت reformاصلاحات,
250
799238
1717
به دنبال تغییر و اصلاح روی احکام هستند،
13:32
on the need to addressنشانی
racialنژاد disparityتناقض in incarcerationزندان.
251
800955
3744
برای تفاوت نژادی را درکه تعداد زندانیان هست.
13:36
We're seeingدیدن statesایالت ها throwپرت كردن out
Stop and Friskفراری
252
804699
2610
می بینیم ایالت‌هایی اجرای" توقف و تفتیش "را
13:39
as the civilمدنی rightsحقوق violationنقض that it is.
253
807309
3036
به عنوان نقض حقوق مدنی متوقف کرده اند.
13:42
We're seeingدیدن citiesشهرها and statesایالت ها
decriminalizeفرار از زندان possessionمالکیت of marijuanaماری جوانا.
254
810345
5055
ما شهرها و ایالت هایی را می بینیم که
داشتن ماری جوانا در آنها دیگر جرم نیست.
13:47
Newجدید Yorkیورک, Newجدید Jerseyجرسی
and Californiaکالیفرنیا
255
815400
1857
نیویورک، نیوجرسی
و کالیفرنیا
13:49
have been droppingافتادن theirخودشان
prisonزندان populationsجمعیت ها, closingبسته شدن prisonsزندان,
256
817257
3837
تعداد زندانیانشان را کاهش دادند،
زندانهایی را بسته اند،
13:53
while alsoهمچنین seeingدیدن a bigبزرگ dropرها کردن in crimeجرم.
257
821094
2281
در حالی که کاهش بزرگی در جرم داشته اند.
13:55
Texasتگزاس has gottenدریافت کردم into the gameبازی now,
258
823375
1693
اکنون تگزاس وارد این بازی شده است،
13:57
alsoهمچنین closingبسته شدن prisonsزندان,
investingسرمایه گذاری in educationتحصیلات.
259
825068
3845
زندانهایی را می بندند و روی آموزش و پرورش
سرمایه گذاری می کنند.
14:00
This curiousکنجکاو coalitionائتلاف is buildingساختمان
from the right and the left,
260
828913
3657
این ائتلاف نادر بین
جناج چپ و راست، که تشکیل شده از
14:04
madeساخته شده up of formerسابق prisonersزندانیان
and fiscalمالی conservativesمحافظه کاران,
261
832570
3448
زندانیان سابق
و محافظه کاران مالی،
14:08
of civilمدنی rightsحقوق activistsفعالان
and libertariansآزادیخواهان,
262
836018
3331
از فعالان حقوق مدنی
و آزادی خواهان،
14:11
of youngجوان people takingگرفتن to the streetsخیابان ها
to protestاعتراض policeپلیس violenceخشونت
263
839349
3980
جوانانی که در خیابان علیه خشونت پلیس
14:15
againstدر برابر unarmedغیر مسلح blackسیاه teenagersنوجوانان,
264
843329
2836
در مقابل نوجوانان سیاه پوست غیر مسلح تظاهرات می‌کنند،
14:18
and olderمسن تر, wealthierثروتمندتر people --
265
846165
2046
و افراد مسن تر، افراد ثروتمند هستند---
14:20
some of you are here in the audienceحضار --
266
848211
1871
برخی از شما حاضرین در اینجا--
14:22
pumpingپمپاژ bigبزرگ moneyپول into
decarcerationخنثی کردن initiativesابتکارات
267
850082
3935
پول زیادی برای طرح های پستن زندانها
و آزاد سازی زندانیان هزینه می‌کنید.
14:27
In a deeplyعمیقا dividedتقسیم شده Congressکنگره,
268
855357
1750
در کنگره‌ای که عمیق تقسیم شده،
14:29
the work of reformingاصلاح
our criminalجنایی justiceعدالت systemسیستم
269
857107
2703
کار برای تغییر سیستم کیفری ما
14:31
is just about the only thing
that the right and the left
270
859810
2792
تنها چیزی است که جناج چپ و راست
14:34
are comingآینده togetherبا یکدیگر on.
271
862602
2585
در کنار هم قرار گرفته اند.
14:37
I did not think I would see
this politicalسیاسی momentلحظه in my lifetimeطول عمر.
272
865187
3914
من فکر نمی‌کردم که در زندگیم این لحظه سیاسی را ببینم.
14:41
I think manyبسیاری of the people
who have been workingکار کردن tirelesslyخستگی ناپذیر
273
869102
3608
فکر می‌کنم از مردم
که بطور خستگی ناپذیری
14:44
to writeنوشتن about the causesعلل and consequencesعواقب
274
872710
2162
روی علل و عواقب این موضوعات کار کردند
14:46
of our historicallyتاریخی
highبالا incarcerationزندان ratesنرخ ها
275
874872
2232
و میزان حبس تاریخی بالای تاریخی ما
14:49
did not think we would see
this momentلحظه in our lifetimeطول عمر.
276
877104
3766
فکر نمی کرد که ما بتوانیم این لحظه را در زندگیمان ببینیم.
14:52
The questionسوال for us now is,
how much can we make of it?
277
880870
3783
پرسش ما اکنون این است،
چقدر می‌توانیم این را اصلاح کنیم؟
14:56
How much can we changeتغییر دادن?
278
884653
2965
چقدر می توانیم این را تغییر دهیم؟
14:59
I want to endپایان with a call to youngجوان people,
279
887618
2564
می خواهم با خواسته‌ای از افراد جوان سخنرانیم را پایان دهم،
15:02
the youngجوان people attendingشرکت کننده collegeکالج
280
890182
1634
نوجوانانی که به دانشگاه می روند
15:03
and the youngجوان people
strugglingمبارزه می کنند to stayاقامت کردن out of prisonزندان
281
891816
3110
و نوجوانانی که تلاش می کنند که خارج از زندان باشند
15:06
or to make it throughاز طریق prisonزندان
and returnبرگشت home.
282
894926
3104
یا زندان را تمام کرده و به خانه برگردند.
15:10
It mayممکن است seemبه نظر می رسد like these pathsراه ها
to adulthoodبزرگسالان are worldsجهان ها apartجدا از هم,
283
898030
4033
به نظر می رسد که مسیرهای رسیدن به بزرگسالی دنیایی از هم جدا هستند،
15:14
but the youngجوان people participatingشرکت کننده
in these two institutionsمؤسسات
284
902063
4442
اما نوجوانان که در این دو نهاد قرار می‌گیرند تا به
15:18
conveyingانتقال us to adulthoodبزرگسالان,
285
906505
1925
بزرگسالی برسند،
15:20
they have one thing in commonمشترک:
286
908430
2565
دارای یک موضوع مشترک هستند:
15:22
Bothهر دو can be leadersرهبران in the work
of reformingاصلاح our criminalجنایی justiceعدالت systemسیستم.
287
910995
4682
هر دو می‌توانند برای تغییر و اصلاح سیستم قضایی کیفری رهبر باشند.
15:28
Youngجوان people have always been leadersرهبران
in the fightمبارزه کردن for equalبرابر rightsحقوق,
288
916483
3332
افراد جوان همواره رهبران مبارزه برای حقوق برابر،
15:31
the fightمبارزه کردن for more people
to be grantedاعطا شده dignityکرامت
289
919815
2265
و مبارزه برای کرامت انسانی
15:34
and a fightingدعوا کردن chanceشانس at freedomآزادی.
290
922080
2555
و مبارزه برای تغییر و آزادی بوده‌اند.
15:36
The missionماموریت for the generationنسل
of youngجوان people
291
924635
2379
ماموریت برای نسل جوان
15:39
comingآینده of ageسن in this, a sea-changeتغییرات دریا
momentلحظه, potentiallyبالقوه,
292
927014
4980
تغییر بسیار بزرگ است،
که بطور بالقوه
15:43
is to endپایان massجرم incarcerationزندان and
buildساختن a newجدید criminalجنایی justiceعدالت systemسیستم,
293
931994
5264
به حبس انبوه مردم پایان دهد و
یک سیستم عدالت کیفری جدید بسازید،
15:49
emphasisتاکید on the wordکلمه justiceعدالت.
294
937258
2927
با تاکید بر واژه دادگری و عدالت است.
15:52
Thanksبا تشکر.
295
940185
1404
سپاسگزارم.
15:53
(Applauseتشویق و تمجید)
296
941589
3579
( تشویق تماشاگران)
Translated by soheila Jafari
Reviewed by Leila Ataei

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Alice Goffman - Urban sociologist
Alice Goffman’s fieldwork in a struggling Philadelphia neighborhood sheds harsh light on a justice system that creates suspects rather than citizens.

Why you should listen

As an undergraduate studying sociology at the University of Pennsylvania, Alice Goffman was inspired to write her senior thesis about the lives of the young people living in the historic African-American neighborhood that surrounded the school. She lived side-by-side with a group of young men in one of the US’s most distressed communities, experiencing a troubling and rarely discussed side of urban policing -- the beatings, late night raids and body searches that systematically pit young men against authority.

Goffman spent six years in the community, the work transforming into her dissertation at Princeton and then into the book, On the Run. In it, Goffman weaves groundbreaking research into a narrative amplifying neglected and often-ignored voices into a stirring, personal indictment of the social, economic and political forces that unwittingly conspire to push entire communities to the margins of society.

Goffman is now an Assistant Professor of Sociology at the University of Wisconsin-Madison, and a vocal advocate for change in America.

More profile about the speaker
Alice Goffman | Speaker | TED.com

Data provided by TED.

This site was created in May 2015 and the last update was on January 12, 2020. It will no longer be updated.

We are currently creating a new site called "eng.lish.video" and would be grateful if you could access it.

If you have any questions or suggestions, please feel free to write comments in your language on the contact form.

Privacy Policy

Developer's Blog

Buy Me A Coffee