ABOUT THE SPEAKER
Linus Torvalds - Software engineer
In 1991, Linus Torvalds shared the Linux kernel with a few computer hobbyists. The operating system they built reshaped the software industry.

Why you should listen

Fascinated by the economy and elegance of experimental operating system Minix, computer scientist Linus Torvalds wrote an operating system kernel and shared it with independent programmers. The system that they fleshed out and released in 1994 -- Linux -- was remarkable not only for its utility and efficiency but also for the collaboration of its community.

Now enjoying mainstream respectability (and the support of the computer industry), Linux runs on the servers of Amazon, Google, and much of the wired world. As the sole arbiter of code for the Linux Foundation (which he characteristically downplays by saying “the only power I have is to say ‘no’”), Torvalds quietly inspires open-source projects worldwide.

More profile about the speaker
Linus Torvalds | Speaker | TED.com
TED2016

Linus Torvalds: The mind behind Linux

لینوس تراوولدز: فکر پشت لینوکس

Filmed:
4,901,513 views

لینوس تراوولدز دو مرتبه تکنولوژی را متحول کرده است -- ابتدا با کرنل لینوکس که به اینترنت قدرت بخشیده است، و دوباره با Git، سیستم مدیریت متن کد که مورد استفاده تمام توسعه دهندگان در سراسر دنیا است. در یک مصاحبه نادر با TED و کریس اندرسون، او به طور قابل توجهی درباره ویژگی‌های شخصیتی خود که فلسفه کاری، مهندسی و زندگی‌اش را تحت تاثیر قرار داده، صحبت می کند. تراوولدز می گوید:‌ "من یک ایده پرداز نیستم، من یک مهندس هستم. مشکلی با افرادی که راه می‌روند و به ابرها خیره می شوند ندارم... ولی من به زمین نگاه می کنم و می خواهم چاله‌هایی که در مقابل من قرار دارند، قبل از افتادن در آنها پُر کنم."
- Software engineer
In 1991, Linus Torvalds shared the Linux kernel with a few computer hobbyists. The operating system they built reshaped the software industry. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:13
Chrisکریس Andersonاندرسون: This is suchچنین
a strangeعجیب thing.
0
1460
2175
کریس اندرسون:‌ این یک چیز خیلی عجیب است.
00:15
Your softwareنرم افزار, Linuxلینوکس,
is in millionsمیلیون ها نفر of computersکامپیوترها,
1
3659
3158
نرم افزار شما،‌ لینوکس،
در میلینون‌ها کامپیوتر وجود دارد
00:18
it probablyشاید powersقدرت much of the Internetاینترنت.
2
6841
3547
احتمالا بخش زیادی از
اینترنت را قدرت می دهد
00:22
And I think that there are, like,
3
10412
1763
و من فکر می کنم در حدود
00:24
a billionبیلیون and a halfنیم activeفعال
Androidاندروید devicesدستگاه ها out there.
4
12199
3345
یک میلیارد و نیم دستگاه
اندرویدی فعال در دنیا وجود دارد.
00:27
Your softwareنرم افزار is in everyهرکدام
singleتنها one of them.
5
15568
2601
نرم افزار شما در تک تک آنها وجود دارد.
00:30
It's kindنوع of amazingحیرت آور.
6
18808
1150
این به نحوی حیرت انگیز است.
00:31
You mustباید have some amazingحیرت آور
softwareنرم افزار headquartersمرکز فرماندهی drivingرانندگی all this.
7
19982
5035
حتما شما چند دفتر نرم افزاری
حیرت انگیز برای اداره همه این‌ها دارید
00:37
That's what I thought -- and I was shockedبهت زده
when I saw a pictureعکس of it.
8
25041
3306
این چیزی است که من فکر کردم --
و با دیدن یک تصویر آن بهت زده شدم
00:40
I mean, this is --
9
28371
1200
منظور من این است،
00:41
this is the Linuxلینوکس worldجهان headquartersمرکز فرماندهی.
10
29595
2250
این مقرِ اصلیِ لینوکس است.
00:43
(Laughterخنده)
11
31869
1990
(خنده حاضرین)
00:45
(Applauseتشویق و تمجید)
12
33883
4006
(تشویق حاضرین)
00:49
Linusلینوس Torvaldsتوروالدز: It really
doesn't look like much.
13
37913
2286
لینوس تراوولدز:‌
خیلی این طور به نظر نمی‌رسد
00:52
And I have to say,
14
40223
1676
و من باید بگویم،
00:53
the mostاکثر interestingجالب هست partبخشی in this pictureعکس,
15
41923
3820
جالب ترین قسمت در این عکس است،
00:57
that people mostlyاغلب reactواکنش نشان می دهند to,
16
45767
1703
که اکثر مردم به آن واکنش نشان می دهند.
00:59
is the walkingپیاده روی deskمیز مطالعه.
17
47494
1443
این میز متحرک است.
01:00
It is the mostاکثر interestingجالب هست
partبخشی in my officeدفتر
18
48961
2699
این جالب ترین بخش از دفتر من است
01:03
and I'm not actuallyدر واقع usingاستفاده كردن it anymoreدیگر.
19
51684
1960
و من در حقیقت دیگر از آن استفاده نمی‌کنم.
01:05
And I think the two things are relatedمربوط.
20
53668
2292
و من فکر می‌کنم دو چیز با هم مرتبط هستند.
01:09
The way I work is ...
21
57206
2325
نحوه ای که من کار می کنم ...
01:13
I want to not have externalخارجی stimulationتحریک.
22
61245
4349
من نمی‌خواهم محرک خارجی داشته باشم.
01:18
You can kindنوع of see,
on the wallsدیوارها are this lightسبک greenسبز.
23
66170
5267
شما می توانید دیوارهای سبز روشن را ببینید.
01:23
I'm told that at mentalذهنی institutionsمؤسسات
they use that on the wallsدیوارها.
24
71461
4464
که به من گفته شده، رنگی است که در
دیوارهای مراکز روانی استفاده می شود
01:27
(Laughterخنده)
25
75949
1047
(خنده حاضرین)
01:29
It's like a calmingآرامش colorرنگ,
26
77020
1785
مثل یک رنگ آرامش بخش است.
01:30
it's not something
that really stimulatesتحریک می کند you.
27
78829
3117
و چیزی نیست که واقعا
برای شما تحریک برانگیز باشد
01:35
What you can't see is the computerکامپیوتر here,
you only see the screenصفحه نمایش,
28
83064
4425
چیزی که شما در اینجا نمی بینید این
کامپیوتر است، شما فقط نمایشگر را می بینید،
01:39
but the mainاصلی thing I worryنگرانی
about in my computerکامپیوتر is --
29
87513
3381
ولی مساله اصلی که در
کامپیوتر خود نگران آن هستم
01:42
it doesn't have to be bigبزرگ
and powerfulقدرتمند, althoughبا اينكه I like that --
30
90918
3335
-- حتما نباید بزرگ و قدرتمند باشد،
اگر چه آن را دوست دارم --
01:46
it really has to be completelyبه صورت کامل silentبی صدا.
31
94277
2832
واقعا باید کاملا بی صدا باشد.
01:49
I know people who work for Googleگوگل
32
97975
2011
من افرادی را می شناسم
که در گوگل کار می کنند
01:52
and they have theirخودشان ownخودت
smallکوچک dataداده ها centerمرکز at home,
33
100010
3207
و آنها مرکز داده‌ی شخصیِ
کوچکی در خانه دارند
01:55
and I don't do that.
34
103241
1152
و من این کار را انجام نمی دهم
01:56
My officeدفتر is the mostاکثر
boringحوصله سر بر officeدفتر you'llشما خواهید بود ever see.
35
104417
3705
دفتر من خسته کننده‌ترین دفتری است
که شما خواهید دید.
02:00
And I sitنشستن there aloneتنها in the quietساکت.
36
108146
3514
و من در آنجا تنها در سکوت می نشینم.
02:04
If the catگربه comesمی آید up,
37
112136
2037
اگر گربه من بالا بیاید
02:06
it sitsنشسته in my lapدامن.
38
114197
1837
روی پای من می نشیند.
02:08
And I want to hearشنیدن the catگربه purringخرد کردن,
39
116058
2190
و من می خواهم صدای
خر خر کردن آن را بشنوم
02:10
not the soundصدا of the fansطرفداران in the computerکامپیوتر.
40
118272
3174
ولی صدای پنکه‌های
کامپیوتر را نشنوم
02:13
CACA: So this is astonishingشگفت آور,
41
121470
1309
کریس اندرسون:
خُب این عجیبه
02:14
because workingکار کردن this way,
42
122803
2678
چون کار کردن به این نحو
02:17
you're ableتوانایی to runاجرا کن this vastعظیم
technologyتکنولوژی empireامپراطوری --
43
125505
2988
تو را قادر به اداره این فرمانروایی
عظیم تکنولوژی کرده
02:20
it is an empireامپراطوری --
44
128517
1221
در حقیقت یک فرمانروایی است --
02:21
so that's an amazingحیرت آور testamentعهدنامه
to the powerقدرت of openباز کن sourceمنبع.
45
129762
3700
و آن یک شاهدِ متحیر کننده
برای قدرت دنیای متن باز است
02:25
Tell us how you got
to understandفهمیدن openباز کن sourceمنبع
46
133486
4176
به ما بگویید چطور متن باز را درک کردید
02:29
and how it leadسرب
to the developmentتوسعه of Linuxلینوکس.
47
137686
2252
و چگونه آن به توسعه لینوکس انجامید
02:33
LTLT: I mean, I still work aloneتنها.
48
141546
1505
لینوس تراوولدز:‌ منظور من این است،
من هنوز تنها کار می کنم.
02:35
Really -- I work aloneتنها in my houseخانه,
49
143075
3567
در حقیقت، من در خانه تنها کار می کنم،
02:38
oftenغالبا in my bathrobeحمام.
50
146666
1390
اغلب حوله‌ی لباسی ام را پوشیده ام.
02:40
When a photographerعکاس showsنشان می دهد up, I dressلباس up,
51
148080
2561
وقتی یک عکاس سر می زند،
لباس می پوشم
02:42
so I have clothesلباس ها on.
52
150665
1286
برای همین لباس پوشیدم.
02:43
(Laughterخنده)
53
151975
1237
(خنده حاضرین)
02:45
And that's how I've always workedکار کرد.
54
153236
2072
و این نحوه ای است که من همیشه کار کرده ام
02:47
I mean, this was how I startedآغاز شده Linuxلینوکس, too.
55
155332
2008
منظورم این است،
لینوکس را هم همینطور شروع کردم
02:49
I did not startشروع کن Linuxلینوکس
as a collaborativeمشارکتی projectپروژه.
56
157364
3649
من لینوکس را به عنوان یک
پروژه مشارکتی شروع نکردم.
02:53
I startedآغاز شده it as one
in a seriesسلسله of manyبسیاری projectsپروژه ها
57
161037
4878
من آن را به عنوان یکی
از چندین سری پروژه‌ها
02:57
I had doneانجام شده at the time for myselfخودم,
58
165939
3957
در آن زمان برای خودم شروع کردم،
03:01
partlyتا حدی because I neededمورد نیاز است the endپایان resultنتيجه,
59
169920
1902
تا حدی به خاطر
نتیجه نهایی که نیاز داشتم،
03:03
but even more because I just
enjoyedلذت بردم programmingبرنامه نويسي.
60
171846
2302
ولی حتی بیشتر از آن، چون
از برنامه نویسی لذت می بردم.
03:06
So it was about the endپایان of the journeyسفر,
61
174172
4374
خُب این در حدود انتهای مسیر بود
03:10
whichکه, 25 yearsسالها laterبعد,
we still have not reachedرسیده است.
62
178570
3346
ولی پس از ۲۵ سال، هنوز به آن نرسیده‌ایم.
03:13
But it was really about the factواقعیت
that I was looking for a projectپروژه on my ownخودت
63
181940
3717
ولی واقعا حقیقت این بود که من
به دنبال پروژه ای برای خودم بودم
03:17
and there was no openباز کن sourceمنبع,
really, on my radarرادار at all.
64
185681
3829
و در حقیقت، در ذهنم اصلا
متن باز اصلا وجود نداشت
03:21
And what happenedاتفاق افتاد is ...
65
189988
2012
و اتفاقی که افتاد این بود ...
03:24
the projectپروژه growsرشد می کند and becomesتبدیل می شود something
you want to showنشان بده off to people.
66
192668
4552
پروژه توسعه می‌یابد و تبدیل به چیزی می شود
که دوست دارید به مردم نمایش دهید
03:30
Really, this is more of a, "Wowوای,
look at what I did!"
67
198552
4117
واقعا این چیزی مثل
"ببین من چه کار کردم!" است.
03:34
And trustاعتماد me -- it was not
that great back then.
68
202693
2555
و باور کنید، در آن زمان
در این حد عالی نبود.
03:38
I madeساخته شده it publiclyبه طور عمومی availableدر دسترس است,
69
206128
1874
من آن را در اختیار عموم قرار دادم،
03:40
and it wasn'tنبود even
openباز کن sourceمنبع at that pointنقطه.
70
208026
2106
و حتی در آن زمان متن باز نیز نبود.
03:42
At that pointنقطه it was sourceمنبع that was openباز کن,
but there was no intentionقصد
71
210156
5169
اگر چه در آن زمان متن
آن باز بود، ولی مقصودی
03:47
behindپشت usingاستفاده كردن the kindنوع of open-sourceمتن باز
methodologyروش شناسی that we think of todayامروز
72
215349
5114
که پشت متن بازی که ما امروز درک می کنیم
03:52
to improveبهتر کردن it.
73
220487
1151
و برای بهبود آن استفاده می کنیم
وجود نداشت.
03:53
It was more like,
74
221662
1151
بیشتر مثل این بود،
03:54
"Look, I've been workingکار کردن
on this for halfنیم a yearسال,
75
222837
2937
"ببین، من ۶ ماه است روی این کار کرده ام،
03:58
I'd love to have commentsنظرات."
76
226459
1739
خوشحال میشم نظراتی دریافت کنم."
04:00
And other people approachedنزدیک شدم me.
77
228717
2000
و افراد دیگر به سراغ من آمدند.
04:03
At the Universityدانشگاه of Helsinkiهلسینکی,
78
231217
1652
در دانشگاه هلسینکی Helsinki
04:04
I had a friendدوست who was one
of the openباز کن sourceمنبع --
79
232893
3715
یک دوستی داشتم که یکی از اعضای متن باز
04:08
it was calledبه نام mainlyبه طور عمده
"freeرایگان softwareنرم افزار" back then --
80
236632
3656
در آن زمان بیشتر
"نرم افزار مجاتی" نام داشت --
04:12
and he actuallyدر واقع introducedمعرفی کرد me
to the notionایده that, hey,
81
240312
4274
بود و ایده ای را به من معرفی کرد که
04:16
you can use these open-sourceمتن باز
licensesمجوزها that had been around.
82
244610
5357
تو می توانی از مجوزهای
متن بازی که وجود داشتند استفاده کنی.
04:24
And I thought about it for a while.
83
252114
2041
و من مدتی درباره آن فکر کردم.
04:26
I was actuallyدر واقع worriedنگران about the wholeکل
commercialتجاری interestsمنافع comingآینده in.
84
254179
3491
در حقیقت من نگران منافع تجاری آینده بودم.
04:29
I mean, that's one of the worriesنگرانی ها
I think mostاکثر people who startشروع کن out have,
85
257694
4474
منظورم این است، این یکی از نگرانی‌های بیشتر
افرادی است که تازه شروع به کار می کنند،
04:34
is that they worryنگرانی about somebodyکسی
takingگرفتن advantageمزیت of theirخودشان work, right?
86
262192
4960
که نگران سوء استفاده
دیگران از کار آنها هستند،‌ درسته؟
04:39
And I decidedقرار بر این شد, "What the hellجهنم?"
87
267603
3256
و من تصمیم گرفتم، "چرا که نه؟"
04:43
And --
88
271740
1150
و--
04:44
CACA: And then at some pointنقطه,
89
272914
1295
کریس اندرسون:‌ سپس در زمانی که
04:46
someoneکسی contributedکمک کرد
some codeکد that you thought,
90
274233
2460
فردی در نوشتن بخشی از «کُد»ها مشارکت کرد،
و شما فکر کردید
04:48
"Wowوای, that really is interestingجالب هست,
I would not have thought of that.
91
276717
3171
"اوه،‌ این حقیقتا شگفت انگیزه
و به ذهن من نمی‌رسید،"
04:51
This could actuallyدر واقع improveبهتر کردن this."
92
279912
1651
"این در حقیقت می تواند
باعث پیشرفت شود."
04:53
LTLT: It didn't even startشروع کن
by people contributingمشارکت codeکد,
93
281587
2525
لینوس تراوولدز: من حتی با
مشارکت مردم از طریق کد شروع نکردم،
04:56
it was more that people
startedآغاز شده contributingمشارکت ideasایده ها.
94
284136
2979
و به این صورت بود که مردم
شروع به مشارکت در ایده‌ها کردند.
04:59
And just the factواقعیت that somebodyکسی elseچیز دیگری
takes a look at your projectپروژه --
95
287748
3246
و فقط این حقیقت که فرد دیگری
به پروژه شما نگاه می کند--
05:03
and I'm sure it's trueدرست است
of other things, too,
96
291018
2548
و مطمئن هستم درباره
چیزهای دیگر هم صحت دارد.
05:05
but it's definitelyقطعا trueدرست است in codeکد --
97
293590
1837
ولی بدون شک درباره کد صحت دارد --
05:07
is that somebodyکسی elseچیز دیگری
takes an interestعلاقه in your codeکد,
98
295451
3499
این است که فرد دیگری
به کد شما علاقه نشان می دهد،
05:10
looksبه نظر می رسد at it enoughکافی to actuallyدر واقع
give you feedbackبازخورد
99
298974
2522
به اندازه کافی به آن نگاه می کند
که به شما بازخورد برگرداند
05:13
and give you ideasایده ها.
100
301520
1889
و به شما ایده بدهد.
05:15
That was a hugeبزرگ thing for me.
101
303433
1701
این یک چیز بزرگ برای من بود.
05:17
I was 21 at the time, so I was youngجوان,
102
305158
3192
من در آن زمان ۲۱ سال داشتم و جوان بودم،
05:20
but I had alreadyقبلا programmedبرنامه ریزی شده
for halfنیم my life, basicallyاساسا.
103
308374
3237
ولی به طور اساسی نیمی از
عمرم را برنامه نویسی کرده بودم
05:24
And everyهرکدام projectپروژه before that
had been completelyبه صورت کامل personalشخصی
104
312372
3972
و همه پروژه های قبل آن کاملا شخصی بودند
05:28
and it was a revelationافشا when people
just startedآغاز شده commentingاظهار نظر,
105
316368
3107
و این یک الهام گیری بود وقتی
مردم شروع به اظهار نظر کردند.
05:31
startedآغاز شده givingدادن feedbackبازخورد on your codeکد.
106
319499
3301
شروع به بازخورد دادن درباره کد شما کردند.
05:34
And even before they startedآغاز شده
givingدادن codeکد back,
107
322824
3772
و حتی قبل از ارسال کد،
05:38
that was, I think, one of the bigبزرگ
momentsلحظات where I said,
108
326620
2741
فکر می کنم یکی از لحظات بزرگی بود که گفتم
05:41
"I love other people!"
109
329385
1873
"من عاشق افراد دیگر هستم!"
05:43
Don't get me wrongاشتباه --
110
331282
1157
اشتباده نکنید--
05:44
I'm actuallyدر واقع not a people personفرد.
111
332463
1624
من حقیقتا یک فرد اجتماعی نیستم.
05:46
(Laughterخنده)
112
334111
3365
(خنده حاضرین)
05:49
I don't really love other people --
113
337500
2552
در حقیقت من عاشق افراد دیگر نیستم--
05:52
(Laughterخنده)
114
340076
1020
(خنده حاضرین)
05:53
But I love computersکامپیوترها,
115
341120
1626
ولی من عاشق کامپیوترها هستم
05:54
I love interactingتعامل with other
people on emailپست الکترونیک,
116
342770
2215
من عاشق معاشرت با دیگران توسط ایمیل هستم،
05:57
because it kindنوع of givesمی دهد you that bufferبافر.
117
345009
3332
چون به نحوی یک میانگیر
برای شما فراهم می کند.
06:00
But I do love other people who commentاظهار نظر
and get involvedگرفتار in my projectپروژه.
118
348365
6501
ولی من عاشق مردمی هستم
که در پروژه من مشارکت می کنند.
06:06
And it madeساخته شده it so much more.
119
354890
1653
و اظهار نظر می کنند
و این باعث رشد پروژه می‌شود.
06:09
CACA: So was there a momentلحظه
when you saw what was beingبودن builtساخته شده
120
357273
2834
کریس اندرسون:‌ پس لحظه ای وجود داشت
که نظاره‌گر ساخت چیزی بودید
06:12
and it suddenlyناگهان startedآغاز شده takingگرفتن off,
121
360131
2207
و آن ناگهان شروع به پرواز کرد،
06:14
and you thought, "Wait a secثانیه,
this actuallyدر واقع could be something hugeبزرگ,
122
362362
3290
و با خودتان فکر کردید،
"صبرکن، این می تواند مساله بزرگی باشد،
06:17
not just a personalشخصی projectپروژه
that I'm gettingگرفتن niceخوب feedbackبازخورد on,
123
365676
2912
نه فقط یک پروژه شخصی
که بازخوردهای خوبی می گیرد،
06:20
but a kindنوع of explosiveانفجاری developmentتوسعه
in the wholeکل technologyتکنولوژی worldجهان"?
124
368612
4320
بلکه یک توسعه انفجاری
در کل دنیای تکنولوژی"؟
06:25
LTLT: Not really.
125
373821
1159
لینوس تراوولدز: نه واقعا.
06:27
I mean, the bigبزرگ pointنقطه for me, really,
was not when it was becomingتبدیل شدن به hugeبزرگ,
126
375004
3572
نقطه بزرگ برای من واقعا وقتی نبود
که در حال عظیم شدن بود،
06:30
it was when it was becomingتبدیل شدن به little.
127
378600
2134
وقتی بود که در حال کوچک شدن بود.
06:33
The bigبزرگ pointنقطه for me was not beingبودن aloneتنها
128
381709
3517
نقطه بزرگ برای من تنها نبودن بود
06:37
and havingداشتن 10, maybe 100
people beingبودن involvedگرفتار --
129
385250
3717
و داشتن ۱۰، یا شاید۱۰۰ مشارکت کننده بود--
06:40
that was a bigبزرگ pointنقطه.
130
388991
1479
این نقطه بزرگی بود.
06:42
Then everything elseچیز دیگری was very gradualتدریجی.
131
390494
3039
سپس همه چیز دیگر تدریجی بود.
06:45
Going from 100 people to a millionمیلیون people
is not a bigبزرگ dealمعامله -- to me.
132
393557
4259
رفتن از ۱۰۰ نفر به یک میلیون نفر
برای من خیلی عجیب نیست.
06:49
Well, I mean, maybe it is if you're --
133
397840
1833
خوب، یعنی شاید برای شما باشد اگر ---
06:51
(Laughterخنده)
134
399697
1001
(خنده حاضرین)
06:52
If you want to sellفروش your resultنتيجه
then it's a hugeبزرگ dealمعامله --
135
400722
2718
اگر می خواهید نتیجه کار
را به فروش برسانید --
06:55
don't get me wrongاشتباه.
136
403464
1151
اشتباه نکنید.
06:56
But if you're interestedعلاقه مند in the technologyتکنولوژی
137
404639
2127
ولی اگر به تکنولوژی علاقه مند هستید
06:58
and you're interestedعلاقه مند in the projectپروژه,
138
406790
1855
و به پروژه علاقه دارید،
07:00
the bigبزرگ partبخشی was gettingگرفتن the communityجامعه.
139
408669
1881
قسمت بزرگ گرفتن
جامعه ای از برنامه نویسان بود
07:02
Then the communityجامعه grewرشد کرد graduallyبه تدریج.
140
410574
1624
سپس این جامعه به تدریج رشد کرد.
07:04
And there's actuallyدر واقع not
a singleتنها pointنقطه where I wentرفتی like,
141
412222
3348
و در حقیقت حتی یک نقطه
هم وجود ندارد که گفته باشم،
07:08
"Wowوای, that just tookگرفت off!" because it --
142
416166
2176
"اوه، این ناگهان پرواز کرد!" چون
07:10
I mean -- it tookگرفت a long time, relativelyبه طور نسبی.
143
418366
3324
زمان نسبتا خیلی زیادی طول کشید.
07:13
CACA: So all the technologistsتکنسین ها
that I talk to really creditاعتبار you
144
421714
2976
کریس اندرسون: پس تمام تکنولوژی‌هایی
که به شما نسبت می دهیم
07:16
with massivelyبه شدت changingتغییر دادن theirخودشان work.
145
424714
2874
که کار آنها به طور انبوه تغییر کرده.
07:19
And it's not just Linuxلینوکس,
146
427612
1623
و این فقط لینوکس نیست،
07:21
it's this thing calledبه نام Gitگیت,
147
429259
1446
چیزی هست به نام Git
07:22
whichکه is this managementمدیریت systemسیستم
for softwareنرم افزار developmentتوسعه.
148
430729
4012
که یک سیستم مدیریتی
برای توسعه نرم افزار است.
07:26
Tell us brieflyبه طور خلاصه about that
and your roleنقش in that.
149
434765
2785
به طور خلاصه درباره آن
و نقش خودتان در آن توضیح دهید.
07:30
LTLT: So one of the issuesمسائل we had,
150
438481
1789
لینوس تراوولدز:
خُب یکی از مشکلاتی که داشتیم
07:32
and this tookگرفت a while to startشروع کن to appearبه نظر می رسد,
151
440294
3052
و مدتی طول کشید تا نمایان شود،
07:35
is when you ...
152
443370
1155
این است که شما ...
07:37
When you growرشد from havingداشتن 10 people
or 100 people workingکار کردن on a projectپروژه
153
445708
5332
وقتی شما از ۱۰ یا ۱۰۰ مشارکت کننده
بر روی یک پروژه
07:43
to havingداشتن 10,000 people, whichکه --
154
451064
2388
به ۱۰٫۰۰۰ نفر می روید
07:45
I mean, right now we're in the situationوضعیت
where just on the kernelهسته,
155
453476
3466
-- هم اکنون ما در شرایطی هستیم
که فقط بر روی هسته لینوکس،
07:48
we have 1,000 people involvedگرفتار
in everyهرکدام singleتنها releaseرهایی
156
456966
3174
ما ۱٫۰۰۰ مشارکت کننده
در هر نسخه‌ی منتشرشده داریم
07:52
and that's everyهرکدام two monthsماه ها,
roughlyتقریبا two or threeسه monthsماه ها.
157
460164
3586
و این هر دو ماه یک بار،
یا حدودا سه ماه است.
07:56
Some of those people don't do a lot.
158
464336
2421
برخی از این افراد خیلی فعالیت ندارند.
07:58
There's a lot of people
who make smallکوچک, smallکوچک changesتغییرات.
159
466781
2583
خیلی افراد هستند که تغییرات
خیلی خیلی کوچکی ایجاد می کنند.
08:01
But to maintainحفظ this,
160
469388
2246
ولی برای نگهداری این،
08:03
the scaleمقیاس changesتغییرات how
you have to maintainحفظ it.
161
471658
2889
میزان تغییرات چگونگی
نگهداری آن را به ما می‌گوید.
08:06
And we wentرفتی throughاز طریق a lot of painدرد.
162
474571
2398
و ما خیلی شرایط سختی داشتیم.
08:10
And there are wholeکل projectsپروژه ها
that do only source-codeکد منبع maintenanceنگهداری.
163
478713
6529
و پروژه های کاملی وجود دارند
که فقط از کدهای منبع نگهداری میکنند.
08:17
CVSCVS is the one that used to be
the mostاکثر commonlyمعمولا used,
164
485266
3292
CVS یکی از رایج ترین‌ها بود
که استفاده می شد،
08:20
and I hatedمتنفر بود CVSCVS with a passionشور
and refusedرد to touchدست زدن به it
165
488582
3897
و من از CVS متنفر بودم و قبول نمی‌کردم
که از آن استفاده کنم
08:24
and triedتلاش کرد something elseچیز دیگری
that was radicalافراطی and interestingجالب هست
166
492503
3063
و چیز دیگری که رادیکال و جذاب بود
08:27
and everybodyهمه elseچیز دیگری hatedمتنفر بود.
167
495590
2656
و دیگران از آن متنفر بودند استفاده می کردم.
08:31
CACA: (Laughsخنده)
168
499004
1374
(خنده حاضرین)
08:32
LTLT: And we were in this badبد spotنقطه,
169
500402
2088
لینوس تراوولدز: و ما در این نقطه بدی بودیم،
08:34
where we had thousandsهزاران نفر of people
who wanted to participateشرکت کردن,
170
502514
2817
که هزاران نفر می خواستند مشارکت کنند،
08:37
but in manyبسیاری waysراه ها,
I was the kindنوع of breakزنگ تفريح pointنقطه,
171
505355
5041
ولی در خیلی مسائل من نقطه شکست بودم
08:42
where I could not scaleمقیاس to the pointنقطه
172
510420
2524
که نمی توانستم نسبت به مقیاس حرکت کنم
08:44
where I could work
with thousandsهزاران نفر of people.
173
512968
2800
و با هزاران نفر کار کنم.
08:47
So Gitگیت is my secondدومین bigبزرگ projectپروژه,
174
515792
2452
خُب Git دومین پروژه بزرگ من هست،
08:50
whichکه was only createdایجاد شده for me
to maintainحفظ my first bigبزرگ projectپروژه.
175
518268
4538
که فقط برای من ساخته شد
تا پروژه اول بزرگ من را نگهداری کند.
08:55
And this is literallyعینا how I work.
176
523433
2247
و این دقیقا روشی است که من کار می کنم.
08:57
I don't codeکد for --
177
525704
2505
من کد نمی نویسم برای --
09:00
well, I do codeکد for funسرگرم کننده --
178
528233
1722
من برای تفریح کد می نویسم--
09:01
but I want to codeکد
for something meaningfulمعنی دار
179
529979
2381
ولی می خواهم برای چیزی با مفهوم کد بنویسم
09:04
so everyهرکدام singleتنها projectپروژه I've ever doneانجام شده
has been something I neededمورد نیاز است
180
532384
4047
پس تک تک پروژه‌هایی که داشته ام
چیزی بوده که نیاز داشته ام
09:08
and --
181
536455
1376
و--
09:09
CACA: So really, bothهر دو Linuxلینوکس
and Gitگیت kindنوع of aroseبه وجود آمد
182
537855
3433
کریس اندرسون: پس هر دو لینوکس و git
09:13
almostتقریبا as an unintendedغیر عمدی consequenceنتیجه
183
541312
2336
تقریبا به عنوان وقایعی غیر عمدی برخواستند
09:15
of your desireمیل not to have
to work with too manyبسیاری people.
184
543672
2671
که برای جلوگیری از کار
با افراد خیلی زیاد بودند.
09:18
LTLT: Absolutelyکاملا. Yes.
185
546367
1151
لینوس تراوولدز: بله، دقیقا.
09:19
(Laughterخنده)
186
547542
1080
(خنده حاضرین)
09:20
CACA: That's amazingحیرت آور.
LTLT: Yeah.
187
548646
1650
کریس اندرسون: این فوق العاده است -
لینوس تراوولدز: بله
09:22
(Applauseتشویق و تمجید)
188
550320
1492
(تشویق حاضرین)
09:23
And yetهنوز, you're the man
who'sچه کسی است transformedتبدیل شده است technologyتکنولوژی
189
551836
3391
و هنوز، شما مردی هستید که تکنولوژی را
09:27
not just onceیک بار but twiceدو برابر,
190
555251
1317
نه تنها یکبار بلکه دو بار متحول کردید،
09:28
and we have to try
and understandفهمیدن why it is.
191
556592
2583
و ما باید تلاش کنیم و متوجه شویم
چرا این گونه است.
09:31
You've givenداده شده us some cluesسرنخ, but ...
192
559199
1684
شما به ما مقداری سر نخ داده اید، ولی ...
09:32
Here'sاینجاست a pictureعکس of you as a kidبچه,
with a Rubik'sروبیک Cubeمکعب.
193
560907
4641
این تصویری از تو در
کودکی با یک مکعب روبی است
09:37
You mentionedذکر شده that you've been
programmingبرنامه نويسي sinceاز آنجا که you were like 10 or 11,
194
565572
4120
گفتی که از ۱۰ یا ۱۱ سالگی
برنامه نویسی می کردی،
09:41
halfنیم your life.
195
569716
1365
نیمی از زندگی خود را.
09:43
Were you this sortمرتب سازی of computerکامپیوتر
geniusنابغه, you know, übernerdبرنارد,
196
571105
3816
آیا یکی از نابغه‌های
کامپیوتر بودی، منظورم این است
09:46
were you the starستاره at schoolمدرسه
who could do everything?
197
574945
2485
آیا جزو بهترین دانش‌آموزان بودی
که می توانستند همه کار انجام دهند؟
09:49
What were you like as a kidبچه?
198
577454
1532
در کودکی چطور بودید؟
09:52
LTLT: Yeah, I think I was
the prototypicalنمونه اولیه nerdnerd.
199
580130
2493
بله، فکر می کنم نمونه بارز
یک پشتکار دار درسخوان بودم.
09:54
I mean, I was ...
200
582647
1269
منظور من این است ...
09:57
I was not a people personفرد back then.
201
585130
1962
در آن زمان یک فرد اجتماعی نبودم.
09:59
That's my youngerجوانتر brotherبرادر.
202
587116
2580
آن برادر کوچکتر من است.
10:01
I was clearlyبه وضوح more interestedعلاقه مند
in the Rubik'sروبیک Cubeمکعب
203
589720
2787
ظاهرا من نسبت به برادرم
10:04
than my youngerجوانتر brotherبرادر.
204
592531
1525
به مکعب روبی علاقه بیشتری داشتم.
10:06
(Laughterخنده)
205
594080
1087
(خنده حاضرین)
10:07
My youngerجوانتر sisterخواهر,
who'sچه کسی است not in the pictureعکس,
206
595191
3120
خواهر کوچکتر من، که در تصویر نیست
10:10
when we had familyخانواده meetingsجلسات --
207
598335
2414
وقتی قرارهای خانوادگی داشتیم --
10:12
and it's not a hugeبزرگ familyخانواده, but I have,
like, a coupleزن و شوهر of cousinsعموزاده ها --
208
600773
3792
ما خانواده بزرگی نیستیم،
ولی تعدادی عمو زاده دارم --
10:16
she would prepآمادگی me beforehandپیش از آن.
209
604589
2864
خواهرم من را از قبل آماده می کرد.
10:19
Like, before I steppedگام برداشت
into the roomاتاق she would say,
210
607477
2566
مثلا قبل از اینکه وارد اتاق شوم می گفت،
10:22
"OK. That's so-and-soبه همین ترتیب ..."
211
610067
2543
"خُب اینطور و آنطور هست ..."
10:25
Because I was not --
212
613925
2329
چون من ...
10:28
I was a geekجک.
213
616278
1215
من یک سرسخت به کار( گیک) بودم
10:29
I was into computersکامپیوترها,
214
617517
1166
من به کامپیوترها علاقه داشتم،
10:30
I was into mathریاضی,
215
618707
1159
من به ریاضی علاقه داشتم،
10:31
I was into physicsفیزیک.
216
619890
1151
من به فیزیک علاقه داشتم.
10:33
I was good at that.
217
621065
1151
من در این موارد قوی بودم
10:34
I don't think I was
particularlyبه خصوص exceptionalاستثنایی.
218
622240
2786
من فکر نمی کنم خیلی استثنایی بودم.
10:37
Apparentlyظاهرا, my sisterخواهر said
219
625554
2391
ظاهرا خواهرم گفت که
10:39
that my biggestبزرگترین exceptionalاستثنایی qualityکیفیت
was that I would not let go.
220
627969
6851
بزرگترین ویژگی من این بود
که از چیزی دست نمی کشیدم.
10:47
CACA: OK, so let's go there,
because that's interestingجالب هست.
221
635618
2557
خوب، پس به آنجا برویم چون جالب است.
10:50
You would not let go.
222
638199
1174
شما از چیزی دست نمی کشید.
10:51
So that's not about beingبودن
a geekجک and beingبودن smartهوشمندانه,
223
639397
2865
خُب این درباره گیک بودن یا باهوش بودن نیست،
10:54
that's about beingبودن ... stubbornیک دنده?
224
642286
3105
این درباره ... لجوج بودن است؟
10:57
LTLT: That's about beingبودن stubbornیک دنده.
225
645415
1527
این درباره لجوج بودن هست.
10:58
That's about, like,
226
646966
1388
این درباره،
11:01
just startingراه افتادن something
227
649093
2200
فقط شروع چیزی
11:03
and not sayingگفت:, "OK, I'm doneانجام شده,
let's do something elseچیز دیگری --
228
651317
5450
و نگفتن این است که
11:08
Look: shinyبراق!"
229
656791
1187
"خوب تمام است، اجازه دهید
کار دیگری انجام دهیم"
11:10
And I noticeاطلاع that in manyبسیاری
other partsقطعات in my life, too.
230
658954
3381
و من به این نکته در دیگر
نقاط زندگی نیز توجه کرده ام.
11:15
I livedزندگی می کرد in Siliconسیلیکون Valleyدره for sevenهفت yearsسالها.
231
663470
3250
من هفت سال در سلیکون ولی
( منطقه‌ای در کالیفرنیا) زندگی کردم.
11:18
And I workedکار کرد for the sameیکسان
companyشرکت, in Siliconسیلیکون Valleyدره,
232
666744
4112
و در تمام این مدت برای یک شرکت در
11:22
for the wholeکل time.
233
670880
1714
همان سلیکون ولی کار کردم.
11:24
That is unheardبی سابقه of.
234
672618
1538
این مساله ناشنیده است.
11:27
That's not how Siliconسیلیکون Valleyدره worksآثار.
235
675204
1767
این روشی نیست که سیلیکون ولی کار می کند.
11:28
The wholeکل pointنقطه of Siliconسیلیکون Valleyدره
is that people jumpپرش betweenبین jobsشغل ها
236
676995
3579
تمام نکته سیلیکون ولی
این است که مردم از یک شغل
11:32
to kindنوع of mixمخلوط کردن up the potگلدان.
237
680598
2627
به دیگری پرش می کنند
تا به نوعی همه چیز را ترکیب کنند.
11:35
And that's not the kindنوع of personفرد I am.
238
683249
1880
و من اینطور شخصیتی ندارم.
11:37
CACA: But duringدر حین the actualواقعی
developmentتوسعه of Linuxلینوکس itselfخودش,
239
685153
2571
ولی در طول توسعه واقعی خود لینوکس
11:39
that stubbornnessاستبداد sometimesگاه گاهی broughtآورده شده
you in conflictدرگیری with other people.
240
687748
4296
این لجوج بودن بعضی
اوقات شما را با دیگران درگیر می کرد.
11:44
Talk about that a bitبیت.
241
692445
1654
کمی درباره این صحبت کنید.
11:46
Was that essentialضروری است to sortمرتب سازی of maintainحفظ
the qualityکیفیت of what was beingبودن builtساخته شده?
242
694123
5544
آیا این برای نگهداری کیفیت
چیزی که در حال ساخت بود ضروری بود؟
11:51
How would you describeتوصیف کردن what happenedاتفاق افتاد?
243
699691
2165
چطور اتفاقی که افتاد را توضیح می دهید؟
11:54
LTLT: I don't know if it's essentialضروری است.
244
702392
2083
نمیدانم که آیا ضروری است.
11:57
Going back to the "I'm not
a people personفرد," --
245
705239
3145
برگردیم به اینکه "من یک فرد اجتماعی نیستم"--
12:00
sometimesگاه گاهی I'm alsoهمچنین ...
246
708408
1788
بعضی اوقات من هم--
12:04
shallباید we say,
247
712100
1533
اگر بگوییم،
12:05
"myopicمئوپی" when it comesمی آید
to other people'sمردم feelingsاحساسات,
248
713657
3420
وقتی راجع به احساس دیگران
صحبت می کنیم "کوتاه نظر" هستم
12:09
and that sometimesگاه گاهی makesباعث می شود you
say things that hurtصدمه other people.
249
717667
5278
و این بعضی اوقات شما را مجبور می کند
چیزهایی بگویید که دیگران را ناراحت می کند
12:14
And I'm not proudمغرور of that.
250
722969
3768
و من به این افتخار نمی کنم.
12:18
(Applauseتشویق و تمجید)
251
726761
1114
(تشویق حاضرین)
12:19
But, at the sameیکسان time, it's --
252
727899
1798
ولی در همان زمان ...
12:22
I get people who tell me
that I should be niceخوب.
253
730978
3076
مردمی را می بینم که می گویند
باید من با دیگران نرمتر باشم.
12:26
And then when I try to explainتوضیح to them
that maybe you're niceخوب,
254
734796
5668
و وقتی من تلاش می کنم به آنها توضیح دهم
که شاید شما نرمتر هستید،
12:32
maybe you should be more aggressiveخشونت آمیز,
255
740488
2254
شاید باید کمی بیشتر خشن باشید،
12:34
they see that as me beingبودن not niceخوب.
256
742766
3542
آنها من را به عنوان سخت و خشن می بینند.
12:38
(Laughterخنده)
257
746332
2110
(خنده حاضرین)
12:40
What I'm tryingتلاش کن to say
is we are differentناهمسان.
258
748466
2168
چیزی که می خواهم بگویم این است
که همه ما متفاوت هستیم.
12:42
I'm not a people personفرد;
259
750658
1810
من یک فرد اجتماعی نیستم؛
12:44
it's not something
I'm particularlyبه خصوص proudمغرور of,
260
752492
2106
این چیزی نیست که به آن افتخار کنم،
12:46
but it's partبخشی of me.
261
754622
1540
ولی این بخشی از من است.
12:48
And one of the things
I really like about openباز کن sourceمنبع
262
756186
2705
و یکی از چیزهایی که واقعا
راجع به متن باز دوست دارم
12:50
is it really allowsاجازه می دهد differentناهمسان
people to work togetherبا یکدیگر.
263
758915
5792
این است که اجازه می دهیم
افراد مختلف با هم کار کنند.
12:56
We don't have to like eachهر یک other --
264
764731
1724
ما حتما نباید از یکدیگر خوشمان بیاید--
12:58
and sometimesگاه گاهی we really
don't like eachهر یک other.
265
766479
2203
و بعضی اوقات واقعا از هم خوشمان نمی آید.
13:00
Really -- I mean, there are very,
very heatedگرم است argumentsاستدلال.
266
768706
3487
واقعا -- برخی بحث های خیلی جدی وجود دارند.
13:04
But you can, actuallyدر واقع,
you can find things that --
267
772217
2992
ولی در حقیقت می توانید
چیزهایی پیدا کنید که
13:08
you don't even agreeموافق to disagreeمخالف بودن,
268
776327
2227
حتی موافق نیستید با آنها مخالفت کنید.
13:10
it's just that you're interestedعلاقه مند
in really differentناهمسان things.
269
778578
3046
ولی شما واقعا به چیزهای
متفاوتی علاقه مند هستید.
13:13
And comingآینده back to the pointنقطه
where I said earlierقبلا
270
781648
2903
و برگشتن به نقطه‌ای که قبل‌تر گفتم
13:16
that I was afraidترسیدن of commercialتجاری people
takingگرفتن advantageمزیت of your work,
271
784575
4293
که می ترسیدم افراد از کار
ما استفاده تجاری کنند،
13:20
it turnedتبدیل شد out, and very
quicklyبه سرعت turnedتبدیل شد out,
272
788892
2599
و این طور شد که
13:23
that those commercialتجاری people
were lovelyدوست داشتني, lovelyدوست داشتني people.
273
791515
2966
آن افراد تجاری افرادی
بسیار دوست داشتنی بودند.
13:26
And they did all the things that I was not
at all interestedعلاقه مند in doing,
274
794505
3706
و آنها تمام کارهایی را کردند که
اصلا به انجام آنها علاقه ای نداشتم،
13:30
and they had completelyبه صورت کامل differentناهمسان goalsاهداف.
275
798235
2057
و آنها اهدافی کاملا متفاوت داشتند.
13:32
And they used openباز کن sourceمنبع in waysراه ها
that I just did not want to go.
276
800316
5323
آنها از متن باز به گونه‌ای استفاده کردند
که من اصلا نمی خواستم برود.
13:37
But because it was openباز کن
sourceمنبع they could do it,
277
805663
2262
ولی چون متن باز بود،
آنها توانایی انجام آن را داشتند،
13:39
and it actuallyدر واقع worksآثار
really beautifullyزیبایی togetherبا یکدیگر.
278
807949
2352
و این در حقیقت خیلی
زیبا کنار هم کار می کند.
13:42
And I actuallyدر واقع think
it worksآثار the sameیکسان way.
279
810325
2024
و من فکر می کنم به
همین روش نیز کار می کند.
13:44
You need to have the people-peopleمردم-مردم,
the communicatorsارتباطات,
280
812373
3205
شما به افرادی نیاز دارید که
توانایی برقراری ارتباط را دارند،
13:47
the warmگرم and friendlyدوستانه people
281
815602
1427
که افرادی گرم و صمیمی هستند
13:49
who like --
282
817053
1722
کسانی که --
13:50
(Laughterخنده)
283
818799
1442
(خنده حاضرین)
13:52
really want to hugدر آغوش گرفتن you
and get you into the communityجامعه.
284
820265
3050
واقعا می خواهند شما را در آغوش بگیرند
و شما را به آن جامعه وارد کنند.
13:55
But that's not everybodyهمه.
285
823339
1571
ولی همه این طور نیستند.
13:56
And that's not me.
286
824934
1432
و این من نیستم.
13:58
I careاهميت دادن about the technologyتکنولوژی.
287
826390
1457
من به تکنولوژی اهمیت می‌دهم.
13:59
There are people who careاهميت دادن about the UIUI.
288
827871
1881
افرادی هستند که به
رابط کاربری اهمیت می دهند.
14:01
I can't do UIUI to saveصرفه جویی my life.
289
829776
3070
من حتی برای نجات زندگی نمی‌توانم
کارهای رابط کاربری انجام دهم
14:04
I mean, if I was strandedرشته on an islandجزیره
290
832870
3021
یعنی حتی اگر در یک جزیره گیر افتاده باشم
14:07
and the only way to get off that islandجزیره
was the make a prettyبسیار UIUI,
291
835915
3400
و تنها راه فرار از جزیره ساخت
یک رابط کاربری زیبا باشد
14:11
I'd dieمرگ there.
292
839339
1163
من در آنجا خواهم مرد.
14:12
(Laughterخنده)
293
840526
1151
(خنده حاضرین)
14:13
So there's differentناهمسان kindsانواع of people,
294
841701
2139
پس افراد متفاوتی وجود دارند
14:15
and I'm not makingساخت excusesعذر خواهی,
I'm tryingتلاش کن to explainتوضیح.
295
843864
2865
به دنبال تبرئه خودم نیستم،
من تلاش می کنم تا توضیح دهم.
14:18
CACA: Now, when we talkedصحبت کرد last weekهفته,
296
846753
1666
وقتی هفته پیش صحبت کردیم،
14:20
you talkedصحبت کرد about some
other traitصفات that you have,
297
848443
2485
شما درباره ویژگی دیگری
که دارید صحبت کردید،
14:22
whichکه I foundپیدا شد really interestingجالب هست.
298
850952
1591
که به نظر من واقعا جالب است.
14:24
It's this ideaاندیشه calledبه نام tasteطعم و مزه.
299
852567
1383
این ایده ای است که سلیقه نامیده می شود.
14:25
And I've just got a coupleزن و شوهر of imagesتصاویر here.
300
853974
2002
و من تعدادی عکس در اینجا دارم.
14:28
I think this is an exampleمثال of not
particularlyبه خصوص good tasteطعم و مزه in codeکد,
301
856354
4003
و من فکر می کنم که این مثال خوبی
از سلیقه نه چندان خوب در کد باشند
14:32
and this one is better tasteطعم و مزه,
302
860381
2991
و این یکی خوش سلیقه تر است.
14:35
whichکه one can immediatelyبلافاصله see.
303
863396
2063
که یک شخص می تواند بلافاصله ببیند
14:37
What is the differenceتفاوت betweenبین these two?
304
865483
1973
تفاوت بین این دو چیست؟
14:40
LTLT: So this is --
305
868639
1182
پس این --
14:41
How manyبسیاری people here actuallyدر واقع have codedکدگذاری شده?
306
869845
2677
چند نفر در اینجا واقعا کد نویسی کرده اند؟
14:45
CACA: Oh my goodnessخوبی.
307
873671
1520
اوه، خدای من.
14:47
LTLT: So I guaranteeضمانت you,
308
875215
1155
پس من تضمین می کنم،
14:48
everybodyهمه who raisedبالا بردن theirخودشان handدست,
309
876394
1545
هر کس در اینجا دستش را بلند کرد
14:49
they have doneانجام شده what's calledبه نام
a singly-linkedبه طور جداگانه listفهرست.
310
877963
2621
کاری به نام لیست تک پیوندی انجام داده.
14:52
And it's taughtتدریس کرد --
311
880608
2009
و این آموزش داده می شود --
14:55
This, the first not very
good tasteطعم و مزه approachرویکرد,
312
883115
3591
این روش اولی ولی نه چندان عالی است که،
14:58
is basicallyاساسا how it's taughtتدریس کرد to be doneانجام شده
when you startشروع کن out codingبرنامه نویسی.
313
886730
4067
اساسا در زمان شروع کد نویسی انجام می شود
15:02
And you don't have to understandفهمیدن the codeکد.
314
890821
2044
و نیازی نیست که شما کد را متوجه شوید.
15:04
The mostاکثر interestingجالب هست partبخشی to me
315
892889
2056
جالب ترین بخش برای من
15:06
is the last if statementبیانیه.
316
894969
2189
آخرین عبارت شرطی است.
15:10
Because what happensاتفاق می افتد
in a singly-linkedبه طور جداگانه listفهرست --
317
898933
2260
چون اتفاقی که در یک لیست
تک پیوندی رخ می دهد
15:13
this is tryingتلاش کن to removeبرداشتن
an existingموجود است entryورودی from a listفهرست --
318
901217
3650
این است که تلاش می کند
تا یک چیز را از یک لیست حذف کند--
15:16
and there's a differenceتفاوت
betweenبین if it's the first entryورودی
319
904891
3842
و تفاوتی وجود دارد بین این
که آیا این اولین ورودی است
15:20
or whetherچه it's an entryورودی in the middleوسط.
320
908757
1999
یا یک ورودی در وسط لیست است.
15:22
Because if it's the first entryورودی,
321
910780
1605
چون اگر اولین ورودی باشد،
15:24
you have to changeتغییر دادن
the pointerاشاره گر to the first entryورودی.
322
912409
3016
باید پوینتر را به اولین داده
ورودی تغییر دهی.
15:27
If it's in the middleوسط,
323
915449
1198
اگر در وسط کد باشد،
15:28
you have to changeتغییر دادن the pointerاشاره گر
of a previousقبلی entryورودی.
324
916671
2421
باید پوینتر را به ورودی قبلی تغییر دهی.
15:31
So they're two completelyبه صورت کامل differentناهمسان casesموارد.
325
919116
2024
پس این ها دو مورد کاملا متفاوت هستند.
15:33
CACA: And that's better.
326
921164
1152
کریس: و این بهتر است.
15:34
LTLT: And this is better.
327
922340
1181
لینوس: این بهتر است.
15:35
It does not have the if statementبیانیه.
328
923940
2323
این دیگر حالت شرطی را ندارد.
15:38
And it doesn't really matterموضوع --
329
926637
2213
و این واقعا مهم نیست--
15:40
I don't want you understandفهمیدن
why it doesn't have the if statementبیانیه,
330
928874
3201
من نمی خواهم شما درک کنید
چرا جمله شرطی را ندارد،
15:44
but I want you to understandفهمیدن
331
932099
1342
ولی می خواهم متوجه شوید
15:45
that sometimesگاه گاهی you can see
a problemمسئله in a differentناهمسان way
332
933465
2625
شما می توانید به گونه دیگری
به یک مشکل نگاه کنید
15:48
and rewriteبازنویسی it so that
a specialویژه caseمورد goesمی رود away
333
936114
3354
و آن را دوباره بنویسید
تا حالت خاصی از میان برود
15:51
and becomesتبدیل می شود the normalطبیعی caseمورد.
334
939492
1877
و حالت عادی شود.
15:53
And that's good codeکد.
335
941393
1539
و این کد نویسی خوب است.
15:55
But this is simpleساده codeکد.
336
943328
1550
ولی این کد ساده است.
15:56
This is CSCS 101.
337
944902
1349
این کلاس شروع علوم کامپیوتر است.
15:58
This is not importantمهم --
althoughبا اينكه, detailsجزئیات are importantمهم.
338
946275
2856
این مهم نیست - اگر چه جزئیات اهمیت دارند.
16:01
To me, the signامضا کردن of people
I really want to work with
339
949798
4078
برای من، نشانه‌ای از
افرادی که واقعا می خواهم
16:05
is that they have good tasteطعم و مزه,
whichکه is how ...
340
953900
2673
با آنها کار کنم این است
که آنها خوش ذوق هستند...
من شما را با این مثال احمقانه آشنا کردم
16:09
I sentارسال شد you this stupidاحمق exampleمثال
341
957295
1597
16:10
that is not relevantمربوط
because it's too smallکوچک.
342
958916
2344
که به دلیل کوچک بودن خیلی مربوط نیست.
16:13
Good tasteطعم و مزه is much biggerبزرگتر than this.
343
961743
2142
خوش ذوق بودن خیلی بزرگتر از این است.
16:15
Good tasteطعم و مزه is about really
seeingدیدن the bigبزرگ patternsالگوها
344
963909
4021
خوش ذوق بودن در حقیقت
درباره دیدن این الگو ها
16:19
and kindنوع of instinctivelyبه طور غریزی knowingدانستن
what's the right way to do things.
345
967954
4458
و دانستن غریضی این است که
چه روشی برای انجام کار درست است.
16:24
CACA: OK, so we're puttingقرار دادن
the piecesقطعات togetherبا یکدیگر here now.
346
972436
2657
کریس: پس حالا قطعات را
کنار هم قرار می دهیم.
16:27
You have tasteطعم و مزه,
347
975736
1467
شما ذوق را دارید،
16:30
in a way that's meaningfulمعنی دار
to softwareنرم افزار people.
348
978057
2337
به نحوی که برای افراد
شاخه نرم افزار مفهوم دارد.
16:32
You're --
349
980418
1151
شما--
16:33
(Laughterخنده)
350
981593
1816
(خنده حاضرین)
16:35
LTLT: I think it was meaningfulمعنی دار
to some people here.
351
983433
2561
فکر می کنم برای بعضی
افراد اینجا نیز با مفهوم بود
16:39
CACA: You're a very smartهوشمندانه computerکامپیوتر coderبرنامه نویسی,
352
987967
2917
کریس: شما یک کد نویس خیلی
باهوش کامپیوتر هستید،
16:42
and you're hellishجهنم stubbornیک دنده.
353
990908
1697
و به شدت لجوج هستید
ولی باید چیز دیگری وجود داشته باشد.
16:45
But there mustباید be something elseچیز دیگری.
354
993622
1586
16:47
I mean, you've changedتغییر کرد the futureآینده.
355
995232
1623
منظور من این است
شما آینده را تغییر داده اید.
16:48
You mustباید have the abilityتوانایی
of these grandبزرگ visionsدیدگاه ها of the futureآینده.
356
996879
2963
شما حتما چشم اندازهایی برای آینده دارید.
16:51
You're a visionaryچشم انداز, right?
357
999866
1261
شما یک خیال پرداز هستید درسته؟
16:53
LTLT: I've actuallyدر واقع feltنمد slightlyکمی
uncomfortableناراحت at TEDTED
358
1001151
2591
لینوس: در حقیقت در دو روز گذشته
16:55
for the last two daysروزها,
359
1003766
2160
مقدار کمی در TED احساس ناراحتی داشتم،
16:57
because there's a lot
of visionچشم انداز going on, right?
360
1005950
2595
چون خیلی چشم اندازها در اینجا وجود دارد درسته؟
17:00
And I am not a visionaryچشم انداز.
361
1008569
1697
و من یک فرد رویا پرداز نیستم
17:02
I do not have a five-yearپنج سال planطرح.
362
1010290
2229
من یک چشم انداز پنج ساله ندارم.
17:04
I'm an engineerمهندس.
363
1012543
1358
من یک مهندس هستم.
17:05
And I think it's really --
364
1013925
1260
واقعا فکر می‌کنم--
17:07
I mean -- I'm perfectlyکاملا
happyخوشحال with all the people
365
1015209
2319
منظور من این است --
من کاملا با تمام مردمی که
17:09
who are walkingپیاده روی around
and just staringخیره شدن at the cloudsابرها
366
1017552
2751
راه می روند و به ابرها
و به ستارگان نگاه می کنند
17:12
and looking at the starsستاره ها
and sayingگفت:, "I want to go there."
367
1020327
2851
و می گویند"میخواهم به آنجا بروم"،
راحت هستم.
17:15
But I'm looking at the groundزمینی,
368
1023202
1452
ولی من به زمین نگاه می‌کنم
17:16
and I want to fixثابت the potholeبوته
that's right in frontجلوی of me
369
1024678
2855
و می خواهم چالهای که دقیقا ‌جلوی من قرار دارد را
17:19
before I fallسقوط in.
370
1027557
1360
قبل از افتادن در آن دُرست کنم.
17:20
This is the kindنوع of personفرد I am.
371
1028941
1619
من چنین فردی هستم.
17:22
(Cheersبه سلامتی)
372
1030584
1111
(تشویق حاضرین)
17:23
(Applauseتشویق و تمجید)
373
1031719
1312
(تشویق حاضرین)
17:25
CACA: So you spokeصحبت کرد to me last weekهفته
about these two guys.
374
1033055
3611
کریس: هفته گذشته با من راجع
به دو نفر صحبت کردید
17:29
Who are they and how
do you relateمربوط بودن to them?
375
1037358
2435
آنها چه کسی هستند
و با آنها چه نسبتی دارید؟
17:32
LTLT: Well, so this is kindنوع
of clichکلیشهé in technologyتکنولوژی,
376
1040239
3602
خوب این در تکنولوژی به
نوعی کلیشه به حساب می آید،
17:35
the wholeکل Teslaتسلا versusدر مقابل Edisonادیسون,
377
1043865
2007
رقابت بین تسلا و ادیسون
17:37
where Teslaتسلا is seenمشاهده گردید as the visionaryچشم انداز
scientistدانشمند and crazyدیوانه ideaاندیشه man.
378
1045896
4941
که تسلا به عنوان دانشمندی ایده
پرداز و فردی با ایده های
17:42
And people love Teslaتسلا.
379
1050861
2782
عجیب دیده می شود و مردم عاشق او هستند.
17:45
I mean, there are people who nameنام
theirخودشان companiesشرکت ها after him.
380
1053667
2987
مردمی هستند که شرکت خود
را بر اساس نام او انتخاب می کنند.
17:48
(Laughterخنده)
381
1056678
1150
(خنده حاضرین)
17:51
The other personفرد there is Edisonادیسون,
382
1059365
2612
فرد دیگری که وجود دارد ادیسون است
17:54
who is actuallyدر واقع oftenغالبا vilifiedفریب خورده
for beingبودن kindنوع of pedestrianعابر پیاده
383
1062001
3507
که اغلب به عنوان یک رهگذر بد نام شده
17:57
and is --
384
1065532
1921
و--
17:59
I mean, his mostاکثر famousمشهور quoteنقل قول is,
385
1067477
2722
معروف ترین نقل قول او این است
18:02
"Geniusنابغه is one percentدرصد inspirationالهام بخش
and 99 percentدرصد perspirationتعریق."
386
1070223
4714
"نابغه یک درصد انگیزه هست
و ۹۹ درصد عرق ریختن."
18:07
And I'm in the Edisonادیسون campاردوگاه,
387
1075394
1453
و من طرفدار ادیسون هستم،
18:08
even if people don't always like him.
388
1076871
2184
حتی اگر مردم همیشه او را دوست ندارند.
18:11
Because if you actuallyدر واقع compareمقايسه كردن the two,
389
1079079
3019
چون اگر شما این دو را مقایسه کنید
18:14
Teslaتسلا has kindنوع of this mindذهن
grabگرفتن these daysروزها,
390
1082122
4533
تسلا این روزها طرفداران زیادی دارد،
18:18
but who actuallyدر واقع changedتغییر کرد the worldجهان?
391
1086679
1999
ولی چه کسی در حقیقت دنیا را تغییر داد؟
18:21
Edisonادیسون mayممکن است not have been a niceخوب personفرد,
392
1089853
3382
ممکن است ادیسون فرد خیلی خوبی نبوده باشد،
18:25
he did a lot of things --
393
1093259
3132
ولی کارهای زیادی انجام داده--
18:28
he was maybe not so intellectualفکری,
394
1096415
2429
شاید خیلی باهوش نبوده است،
18:30
not so visionaryچشم انداز.
395
1098868
2227
خیلی ایده پرداز نبوده است.
18:33
But I think I'm more
of an Edisonادیسون than a Teslaتسلا.
396
1101119
3661
ولی فکر می کنم بیشتر شبیه ادیسون هستم تا تسلا.
18:37
CACA: So our themeموضوع at TEDTED
this weekهفته is dreamsرویاها --
397
1105669
2438
کریس: موضوع ما این هفته در TED رویا است
18:40
bigبزرگ, boldجسورانه, audaciousترسناک dreamsرویاها.
398
1108131
1347
رویاهای بزرگ، شجاعانه وبی پروا.
18:41
You're really the antidoteپادزهر to that.
399
1109502
1802
شما در حقیقت یک پادزهر برای آن هستید.
18:43
LTLT: I'm tryingتلاش کن to dialشماره گیری کنید it down a bitبیت, yes.
400
1111328
2109
من تلاش می کنم تا آن را کمی پایین تر بیاورم، درسته
18:45
CACA: That's good.
401
1113461
1151
کریس: این خوب است
18:46
(Laughterخنده)
402
1114636
1080
(خنده حاضرین)
18:47
We embraceپذیرفتن you, we embraceپذیرفتن you.
403
1115740
1605
ما شما را در آغوش می گیریم. شما را در آغوش می گیریم
18:51
Companiesشرکت ها like Googleگوگل and manyبسیاری
othersدیگران have madeساخته شده, arguablyمسلما,
404
1119046
2749
شرکت هایی مثل گوگل و دیگران
18:53
like, billionsمیلیاردها دلار of dollarsدلار
out of your softwareنرم افزار.
405
1121819
2206
میلیاردها دلار از نرم افزار شما درآمد داشته اند.
18:56
Does that pissشاش you off?
406
1124049
1151
این برای شما ناراحت کننده است؟
18:57
LTLT: No.
407
1125224
1151
لینوس: نه
18:58
No, it doesn't pissشاش me off
for severalچند reasonsدلایل.
408
1126399
2634
به چندین دلیل این برای من آزار دهنده نیست.
19:01
And one of them is, I'm doing fine.
409
1129057
2010
و یکی از آنها این است که اوضاع من خوب است.
19:03
I'm really doing fine.
410
1131091
1296
من واقعا شرایط خوبی دارم.
19:04
But the other reasonدلیل is --
411
1132942
1584
ولی دلیل دیگر این است که --
19:06
I mean, withoutبدون doing the wholeکل
openباز کن sourceمنبع and really lettingاجازه دادن go thing,
412
1134550
5327
بدون استفاده از متن باز
و صرف نظر کردن از برخی چیزها
19:11
Linuxلینوکس would never have been what it is.
413
1139901
2226
لینوکس هرگز چیزی که امروز هست نبود.
19:14
And it's broughtآورده شده experiencesتجربیات
I don't really enjoyلذت بردن, publicعمومی talkingصحبت کردن,
414
1142151
5096
و این برای من تجربه‌های
به ثمر آورده که علاقه ای ندارم
19:19
but at the sameیکسان time,
this is an experienceتجربه.
415
1147271
2151
مثل سخنرانی ها، ولی با همه
این احوال این یک تجربه است.
19:21
Trustاعتماد me.
416
1149446
1280
باور کنید.
19:23
So there's a lot of things going on
that make me a very happyخوشحال man
417
1151238
5143
خیلی چیزها در زندگی من وجود دارند
که من را خوشحال می کنند
19:28
and thinkingفكر كردن I did the right choicesگزینه های.
418
1156405
2529
و باعث می شوند فکر کنم
انتخاب های درستی داشته ام
19:30
CACA: Is the openباز کن sourceمنبع ideaاندیشه --
419
1158958
1912
کریس: آیا ایده متن باز --
19:32
this is, I think we'llخوب endپایان here --
420
1160894
1636
فکر می کنم در همین جا خاتمه دهیم --
19:34
is the openباز کن sourceمنبع ideaاندیشه
fullyبه طور کامل realizedمتوجه شدم now in the worldجهان,
421
1162554
4054
آیا ایده متن باز هم اکنون
در سراسر دنیا درک می شود؟
19:38
or is there more that it could go,
422
1166632
3018
یا چیزهای بیشتری وجود دارند،
19:41
are there more things that it could do?
423
1169674
2015
که می تواند انجام شود؟
19:44
LTLT: So, I'm of two mindsذهنها there.
424
1172738
2234
لینوس: خوب من کمی مردد هستم.
19:46
I think one reasonدلیل openباز کن sourceمنبع
worksآثار so well in codeکد
425
1174996
4486
فکر می کنم یک دلیل که متن باز
برای کد خیلی خوب کار می کند
19:51
is that at the endپایان of the day,
426
1179506
2409
این است که در پایان روز،
19:53
codeکد tendsتمایل دارد to be somewhatتاحدی blackسیاه and whiteسفید.
427
1181939
3246
کد تمایل دارد تا سیاه و سفید باشد.
19:57
There's oftenغالبا a fairlyمنصفانه good way to decideتصميم گرفتن,
428
1185209
4157
اغلب راهی برای انتخاب این که
20:01
this is doneانجام شده correctlyبه درستی
and this is not doneانجام شده well.
429
1189390
3946
درست یا غلط است وجود دارد
20:05
Codeکد eitherیا worksآثار or it doesn't,
430
1193360
2378
کد یا کار می کند یا کار نمی کند
20:07
whichکه meansبه معنای that there's lessکمتر
roomاتاق for argumentsاستدلال.
431
1195762
4608
که به این معنی است که
جایی برای بحث وجود ندارد.
20:12
And we have argumentsاستدلال despiteبا وجود this, right?
432
1200394
3631
و ما با این وجود بحث هایی داریم،‌ درسته؟
20:16
In manyبسیاری other areasمناطق --
433
1204049
1915
در خیلی محیط های دیگر--
20:17
I mean, people have talkedصحبت کرد about
openباز کن politicsسیاست and things like that --
434
1205988
3741
منظور من این است خیلی از مردم
درباره سیاست باز و چیز های مثل این
20:21
and it's really hardسخت sometimesگاه گاهی to say
435
1209753
2949
صحبت کرده اند و این خیلی سخت است که بگوییم
20:24
that, yes, you can applyدرخواست the sameیکسان
principlesاصول in some other areasمناطق
436
1212726
3757
بله شما می توانید این ایده را
در محیط های دیگر اعمال کنید
20:28
just because the blackسیاه and whiteسفید
turnsچرخش into not just grayخاکستری,
437
1216507
5439
چون سیاه و سفید تبدیل به خاکستری نمی شود،
20:33
but differentناهمسان colorsرنگ ها.
438
1221970
1603
بلکه به رنگ های مختلفی تبدیل می شود.
20:36
So, obviouslyبدیهی است openباز کن sourceمنبع in scienceعلوم پایه
is makingساخت a comebackباز گشت.
439
1224339
4366
پس متن باز در علوم یک بازگشت خواهد داشت
20:40
Scienceعلوم پایه was there first.
440
1228729
1634
علم از ابتدا وجود داشت.
20:42
But then scienceعلوم پایه endedبه پایان رسید up
beingبودن prettyبسیار closedبسته شد,
441
1230387
2667
ولی در نهایت خیلی بسته شد،
20:45
with very expensiveگران journalsمجلات
and some of that going on.
442
1233078
3624
با وجود برخی مجله‌های
خیلی پر هزینه و امثال آن
20:48
And openباز کن sourceمنبع is makingساخت
a comebackباز گشت in scienceعلوم پایه,
443
1236726
3836
متن باز در علم یک بازگشت خواهد داشت،
20:52
with things like arXivarXiv and openباز کن journalsمجلات.
444
1240586
4147
با چیزهایی مثل arXiv و ژورنال های باز.
ویکی پدیا نیز دنیا را تغییر داد.
20:59
Wikipediaویکیپدیا changedتغییر کرد the worldجهان, too.
445
1247262
1953
پس مثال های دیگری نیز وجود دارند
21:01
So there are other examplesمثال ها,
446
1249239
1454
21:02
I'm sure there are more to come.
447
1250717
1633
من مطمئن هستم نمونه های
بیشتری در آینده وجود خواهد داشت
21:05
CACA: But you're not a visionaryچشم انداز,
448
1253660
1567
کریس: ولی شما یک ایده پرداز نیستید
21:07
and so it's not up to you to nameنام them.
449
1255251
1953
و این دست شما نیست که به آنها نام دهید.
21:09
LTLT: No.
450
1257228
1159
لینوس: خیر
21:10
(Laughterخنده)
451
1258411
1048
(خنده حاضرین)
21:11
It's up to you guys to make them, right?
452
1259483
1964
این دست شما است که آنها را بسازید، درسته؟
21:13
CACA: Exactlyدقیقا.
453
1261471
1263
کریس: دقیقا.
21:14
Linusلینوس Torvaldsتوروالدز,
454
1262758
1158
لینوس تراوولدز
21:15
thank you for Linuxلینوکس,
thank you for the Internetاینترنت,
455
1263940
2245
ممنون از شما به خاطر لینوکس،
ممنون به خاطر اینترنت
21:18
thank you for all those Androidاندروید phonesتلفن ها.
456
1266209
1865
ممنون به خاطر همه تلفن‌های اندرویدی
21:20
Thank you for comingآینده here to TEDTED
and revealingآشکار شدن so much of yourselfخودت.
457
1268098
3197
ممنون به خاطر این که به TED آمدید
و بیشتر از همیشه درباره خودتان به ما گفتید.
21:23
LTLT: Thank you.
458
1271319
1152
لینوس: ممنون
21:24
(Applauseتشویق و تمجید)
459
1272495
4440
(تشویق حاضرین)
Translated by Amin Alaee
Reviewed by soheila Jafari

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Linus Torvalds - Software engineer
In 1991, Linus Torvalds shared the Linux kernel with a few computer hobbyists. The operating system they built reshaped the software industry.

Why you should listen

Fascinated by the economy and elegance of experimental operating system Minix, computer scientist Linus Torvalds wrote an operating system kernel and shared it with independent programmers. The system that they fleshed out and released in 1994 -- Linux -- was remarkable not only for its utility and efficiency but also for the collaboration of its community.

Now enjoying mainstream respectability (and the support of the computer industry), Linux runs on the servers of Amazon, Google, and much of the wired world. As the sole arbiter of code for the Linux Foundation (which he characteristically downplays by saying “the only power I have is to say ‘no’”), Torvalds quietly inspires open-source projects worldwide.

More profile about the speaker
Linus Torvalds | Speaker | TED.com