ABOUT THE SPEAKER
Benjamin Zander - Conductor
A leading interpreter of Mahler and Beethoven, Benjamin Zander is known for his charisma and unyielding energy -- and for his brilliant pre-concert talks.

Why you should listen

Since 1979, Benjamin Zander has been the conductor of the Boston Philharmonic. He is known around the world as both a guest conductor and a speaker on leadership -- and he's been known to do both in a single performance. He uses music to help people open their minds and create joyful harmonies that bring out the best in themselves and their colleagues.

His provocative ideas about leadership are rooted in a partnership with Rosamund Stone Zander, with whom he co-wrote The Art of Possibility.

More profile about the speaker
Benjamin Zander | Speaker | TED.com
TED2008

Benjamin Zander: The transformative power of classical music

شوق به موسیقی از زبان بنجامین زاندر

Filmed:
13,160,338 views

بنجامین زاندر در زندگی دو اشتیاق مسری دارد: عاشق موسیقی کلاسیک است و مشتاق است به همه ما بفهماند که ما هم عاشق موسیقی کلاسیک هستیم ولی خودمان نمی دانیم. در ورای موسیقی کلاسیک او همه را عاشق تجربیات نو، ارتباطات نو و درک فرصتهای نو می داند.
- Conductor
A leading interpreter of Mahler and Beethoven, Benjamin Zander is known for his charisma and unyielding energy -- and for his brilliant pre-concert talks. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
Probablyشاید a lot of you know the storyداستان of the two salesmenفروشندگان
0
0
3000
احتمالا عده ای از شما قصه آن دو نفر فروشنده را
00:15
who wentرفتی down to Africaآفریقا in the 1900s.
1
3000
3000
که در اوایل قرن بیستم به آفریقا رفتند می دانید.
00:18
They were sentارسال شد down to find if there was any opportunityفرصت
2
6000
2000
آن ها فرستاده شده بودند تا بررسی کنند که
00:20
for sellingفروش shoesکفش,
3
8000
2000
آیا بازاری برای فروختن کفش در آفریقا وجود دارد یا نه؟
00:22
and they wroteنوشت telegramsتلگراف ها back to Manchesterمنچستر.
4
10000
3000
پس از بررسی هر دو به منچستر تلگراف زده بودند.
00:25
And one of them wroteنوشت, "Situationوضعیت hopelessنومید. Stop.
5
13000
4000
یکی از آنها نوشته بود که وضعیت ناامید کننده است.
00:29
They don't wearپوشیدن shoesکفش."
6
17000
1000
دست نگه دارید. اینها کفش نمی پوشند.
00:30
And the other one wroteنوشت, "Gloriousبا شکوه opportunityفرصت.
7
18000
3000
نفر دوم نوشته بوده که: فرصت بی نظیری اینجا مهیا است.
00:33
They don't have any shoesکفش yetهنوز."
8
21000
2000
اینها هنوز هیچکدام کفش ندارند.
00:35
(Laughterخنده)
9
23000
1000
(خنده)
00:36
Now, there's a similarمشابه situationوضعیت in the classicalکلاسیک musicموسیقی worldجهان,
10
24000
3000
الان چنین وضعیتی در دنیای موسیقی کلاسیک وجود دارد.
00:40
because there are some people who think
11
28000
1000
چون افرادی هستند که معتقدند،
00:41
that classicalکلاسیک musicموسیقی is dyingدر حال مرگ.
12
29000
3000
موسیقی کلاسیک در حال مرگ است.
00:45
And there are some of us who think you ain'tنه seenمشاهده گردید nothing yetهنوز.
13
33000
3000
و بعضی از ما هستیم که معتقدیم: شما تازه کجاش را دیده اید.
00:48
And ratherنسبتا than go into statisticsآمار and trendsروند,
14
36000
4000
بگذارید به جای اینکه سراغ آمار برویم و روند نمودارها را ببینیم
00:52
and tell you about all the orchestrasارکسترها that are closingبسته شدن,
15
40000
2000
و من برای شما در مورد ارکستر هایی که تعطیل شده اند
00:54
and the recordرکورد companiesشرکت ها that are foldingتاشو,
16
42000
3000
و شرکتهای ضبط و پخشی که در حال کوچک شدن هستند بگویم.
00:57
I thought we should do an experimentآزمایشی tonightامشب -- an experimentآزمایشی.
17
45000
4000
من فکر کردم که امشب من برای شما یک آزمایش انجام بدهم -- یک آزمایش
01:01
Actuallyدر واقع, it's not really an experimentآزمایشی, because I know the outcomeنتیجه.
18
49000
4000
البته واقعا این یک آزمایش نیست چون من نتیجه اش را می دانم،
01:06
But it's like an experimentآزمایشی. Now, before we --
19
54000
2000
اما خوب شبیه به یک آزمایش است.
01:08
(Laughterخنده)
20
56000
4000
(خنده)
01:12
-- before we startشروع کن, I need to do two things.
21
60000
2000
قبل از اینکه شروع کنیم من باید دو تا کار انجام بدهم.
01:14
One is I want to remindیادآوری کن you of what a seven-year-oldهفت ساله childکودک
22
62000
4000
اول من باید برای شما یادآوری کنم که صدای پیانوی یک بچه هفت ساله
01:19
soundsبرای تلفن های موبایل like when he playsنمایشنامه the pianoپیانو.
23
67000
1000
که دارد نواختن پیانو را یاد میگیرد چطوری است.
01:20
Maybe you have this childکودک at home.
24
68000
2000
شاید شما چنین بچه ای در خانه داشته باشید.
01:23
He soundsبرای تلفن های موبایل something like this.
25
71000
1000
صدای پیانوی این بچه این طوری است.
01:24
(Pianoپیانو)
26
72000
20000
♫ (پیانو) ♫
01:44
I see some of you recognizeتشخیص this childکودک.
27
92000
2000
می بینم که بعضی از شما این بچه را شناختید.
01:46
Now, if he practicesشیوه ها for a yearسال and takes lessonsدرس ها, he's now eightهشت
28
94000
5000
خوب اگر این بچه به کلاس رفتن ادامه بدهد و یک سال تمرین بکند،
01:51
and he soundsبرای تلفن های موبایل like this.
29
99000
1000
وقتی هشت ساله بشود این طوری خواهد بود.
01:52
(Pianoپیانو)
30
100000
7000
♫ (پیانو) ♫
01:59
Then he practicesشیوه ها for anotherیکی دیگر yearسال and takes lessonsدرس ها -- now he's nineنه.
31
107000
3000
خوب اگر بعد از آن یک سال دیگر هم تمرین کند و کلاس برود و حالا نه ساله شده است.
02:02
(Pianoپیانو)
32
110000
6000
♫ (پیانو) ♫
02:08
Then he practicesشیوه ها for anotherیکی دیگر and takes lessonsدرس ها -- now he's 10.
33
116000
3000
خوب بعد از آن یک سال دیگر هم تمرین می کند و کلاس میرود و حالا ده ساله شده است.
02:11
(Pianoپیانو)
34
119000
7000
♫ (پیانو) ♫
02:18
At that pointنقطه, they usuallyمعمولا give up.
35
126000
1000
به اینجا که میرسند معمولا کار را ول می کنند.
02:19
(Laughterخنده)
36
127000
2000
(خنده)
02:21
(Applauseتشویق و تمجید)
37
129000
2000
(تشویق)
02:23
Now, if you'dمی خواهی waitedمنتظر, if you'dمی خواهی waitedمنتظر for one more yearسال,
38
131000
2000
اما اگر یک سال دیگر هم صبر کرده بود،
02:26
you would have heardشنیدم this.
39
134000
1000
شما چنین چیزی را می شنیدید.
02:27
(Pianoپیانو)
40
135000
9000
♫ (پیانو) ♫
02:36
Now, what happenedاتفاق افتاد was not maybe what you thought,
41
144000
3000
خوب اتفاقی که افتاد آن چیزی که شاید شما فکر کردید نیست.
02:39
whichکه is, he suddenlyناگهان becameتبدیل شد passionateپرشور, engagedنامزد شده,
42
147000
3000
که مثلا او یک دفعه خیلی علاقه مند شده است یا خودش را خیلی درگیر این کار کرد
02:42
involvedگرفتار, got a newجدید teacherمعلم, he hitاصابت pubertyبلوغ, or whateverهر چه it is.
43
150000
3000
یا معلم جدیدش معلم بهتری است یا به سن بلوغ رسیده است یا هر چیزی دیگری
02:45
What actuallyدر واقع happenedاتفاق افتاد was the impulsesانگیزه ها were reducedکاهش.
44
153000
4000
اتفاقی که افتاد این بود که تکانه ها کم شدند.
02:50
You see, the first time, he was playingبازی کردن
45
158000
1000
ببینید دفعه اول
02:51
with an impulseضربان قلب on everyهرکدام noteتوجه داشته باشید.
46
159000
2000
روی هر نت یک تکانه وجود داشت.
02:54
(Pianoپیانو)
47
162000
2000
♫ (پیانو) ♫
02:56
And the secondدومین, with an impulseضربان قلب everyهرکدام other noteتوجه داشته باشید.
48
164000
2000
دفعه دوم یک نت در میان یک تکانه وجود داشت.
02:59
(Pianoپیانو)
49
167000
2000
♫ (پیانو) ♫
03:01
You can see it by looking at my headسر.
50
169000
1000
شما می توانید به سر من نگاه کنید تا متوجه بشوید.
03:03
(Laughterخنده)
51
171000
1000
(خنده)
03:04
The nine-year-oldنه ساله
52
172000
2000
آن بچه ی نه ساله،
03:06
put an impulseضربان قلب on everyهرکدام fourچهار notesیادداشت.
53
174000
1000
در هر چهار نت یک بار یک تکانه دارد.
03:07
(Pianoپیانو)
54
175000
2000
♫ (پیانو) ♫
03:10
And the 10-year-oldساله, on everyهرکدام eightهشت notesیادداشت.
55
178000
1000
و بچه ی ده ساله روی هر هشت نت یک بار.
03:11
(Pianoپیانو)
56
179000
3000
♫ (پیانو) ♫
03:14
And the 11-year-oldساله, one impulseضربان قلب on the wholeکل phraseعبارت.
57
182000
2000
و آن یازده ساله یک تکانه برای کل عبارت.
03:16
(Pianoپیانو)
58
184000
3000
♫ (پیانو) ♫
03:20
I know -- I don't know how we got into this positionموقعیت.
59
188000
2000
من نمی دانم که چطور در این وضعیت قرار گرفتم.
03:22
(Laughterخنده)
60
190000
2000
(خنده)
03:25
I didn't say, "I'm going to moveحرکت my shoulderشانه over, moveحرکت my bodyبدن."
61
193000
2000
حرکت شانه ام به این طرف و بدنم به آن طرف ارادی نبود.
03:27
No, the musicموسیقی pushedتحت فشار قرار داد me over,
62
195000
2000
موسیقی من را به این شکل در آورد.
03:29
whichکه is why I call it one-buttockیک قورباغه playingبازی کردن.
63
197000
2000
به همین خاطر من به این روش «نواختن روی یک باسن» می گویم.
03:31
(Pianoپیانو)
64
199000
2000
♫ (پیانو) ♫
03:33
It can be the other buttockباسن.
65
201000
1000
می شود که روی آن یکی باسن باشد.
03:34
(Pianoپیانو)
66
202000
4000
♫ (پیانو) ♫
03:38
You know, a gentlemanنجیب زاده was onceیک بار watchingتماشا کردن a presentationارائه I was doing,
67
206000
3000
یک بار یک آقایی سر یکی از نمایش های من بود
03:41
when I was workingکار کردن with a youngجوان pianistپیانیست.
68
209000
1000
و من را که با یک پیانیست جوان کار می کردم تماشا می کرد.
03:43
He was the presidentرئيس جمهور of a corporationشرکت in Ohioاوهایو.
69
211000
2000
این آقا مدیر یک شرکت در اوهایو بود.
03:45
And I was workingکار کردن with this youngجوان pianistپیانیست
70
213000
2000
من با این پیانیست جوان کار می کردم
03:48
and I said, "The troubleمشکل with you is you're a two-buttockدو قورباغه playerبازیکن.
71
216000
2000
و به او گفتم که مشکل تو این است که تو دو باسنه پیانو می زنی.
03:50
You should be a one-buttockیک قورباغه playerبازیکن."
72
218000
2000
تو باید روی یک باسن پیانو بزنی
03:52
And I movedنقل مکان کرد his bodyبدن like that, while he was playingبازی کردن.
73
220000
2000
و من بدنش را در همان حال که داشت پیانو می زد اینطوری جابجا کردم
03:54
And suddenlyناگهان, the musicموسیقی tookگرفت off. It tookگرفت flightپرواز.
74
222000
2000
و یک دفعه موسیقی عوض شد و از این رو به آن رو شد.
03:57
There was a gaspنفس کشیدن in the audienceحضار when they heardشنیدم the differenceتفاوت.
75
225000
2000
و تماشاگران که تفاوت موسیقی را دیدند یک دفعه از تعجب آه کشیدند.
03:59
And then I got a letterنامه from this gentlemanنجیب زاده.
76
227000
2000
بعداً من یک نامه از این آقای مدیر گرفتم که گفته بود:
04:01
He said, "I was so movedنقل مکان کرد.
77
229000
1000
من خیلی متاثر شدم به طوری که
04:02
I wentرفتی back and I transformedتبدیل شده است my entireکل companyشرکت
78
230000
2000
وقتی به اوهایو برگشتم همه ی شرکتم را تغییر دادم
04:05
into a one-buttockیک قورباغه companyشرکت."
79
233000
1000
و به یک شرکت یک باسنه تبدیل کردم.
04:06
(Laughterخنده)
80
234000
3000
(خنده)
04:10
Now, the other thing I wanted to do is to tell you about you.
81
238000
2000
دومین چیزی که می خواهم به شما بگویم یک نکته در مورد خود شماست.
04:12
There are 1,600 people, I believe.
82
240000
3000
شما در این سالن ۱۶۰۰ نفر هستید.
04:15
My estimationبرآورد کردن is that probablyشاید 45 of you
83
243000
3000
من تخمین می زنم که احتمالا ۴۵ نفر از شما
04:18
are absolutelyکاملا passionateپرشور about classicalکلاسیک musicموسیقی.
84
246000
2000
به طور کامل عاشق موسیقی کلاسیک هستید.
04:21
You adoreعشق ورزیدن classicalکلاسیک musicموسیقی. Your FMFM is always on that classicalکلاسیک dialشماره گیری کنید.
85
249000
5000
شما به موسیقی کلاسیک احترام می گذارید. رادیوی شما همیشه روی کانال کلاسیک تنظیم شده است.
04:26
And you have CDsسی دی ها in your carماشین, and you go to the symphonyسمفونی.
86
254000
3000
شما CD های کلاسیک توی ماشینتان دارید و به سمفونی می روید
04:29
And your childrenفرزندان are playingبازی کردن instrumentsابزار.
87
257000
1000
و بچه های شما سازهای کلاسیک می زنند
04:30
You can't imagineتصور کن your life withoutبدون classicalکلاسیک musicموسیقی.
88
258000
2000
و شما نمی توانید فکرش را هم بکنید که بدون موسیقی کلاسیک زندگی کنید.
04:33
That's the first groupگروه; it's quiteکاملا a smallکوچک groupگروه.
89
261000
2000
این گروه اول بود که گروه خیلی کوچکی هستند.
04:35
Then there's anotherیکی دیگر groupگروه, biggerبزرگتر groupگروه.
90
263000
2000
بعد از این گروه دوم هستند که گروه بزرگتری هستند.
04:37
These are the people who don't mindذهن classicalکلاسیک musicموسیقی.
91
265000
2000
اینها کسانی هستند که با موسیقی کلاسیک مشکلی ندارند.
04:39
(Laughterخنده)
92
267000
1000
(خنده)
04:40
You know, you've come home from a long day,
93
268000
2000
شما شب از کار طولانی برمیگردید.
04:42
and you take a glassشیشه of wineشراب, and you put your feetپا up.
94
270000
2000
یک لیوان شراب بر می دارید و پاهاتون را بالا می گذارید.
04:45
A little Vivaldiویلوودی in the backgroundزمینه doesn't do any harmصدمه.
95
273000
2000
و حالا یک ویوالدی هم در پس زمینه اشکالی ندارد.
04:47
(Laughterخنده)
96
275000
1000
(خنده)
04:48
That's the secondدومین groupگروه.
97
276000
1000
این گروه دوم است.
04:49
Now comesمی آید the thirdسوم groupگروه.
98
277000
1000
اما گروه سوم.
04:50
These are the people who never listen to classicalکلاسیک musicموسیقی.
99
278000
2000
اینها کسانی هستند که هرگز به موسیقی کلاسیک گوش نمی دهند.
04:52
It's just simplyبه سادگی not partبخشی of your life.
100
280000
2000
موسیقی کلاسیک هیچ جایی در زندگی اینها ندارد.
04:55
You mightممکن hearشنیدن it like second-handدست دوم smokeدود at the airportفرودگاه, but --
101
283000
2000
ممکن است موسیقی کلاسیک را به طور دست دوم مثل دود سیگار یک نفر دیگر توی فرودگاه بشنوند.
04:57
(Laughterخنده)
102
285000
2000
(خنده)
04:59
-- and maybe a little bitبیت of a marchمارس from "Aidaآیدا"
103
287000
1000
یا یک مارشی از آیدا را
05:00
when you come into the hallسالن. But otherwiseدر غیر این صورت, you never hearشنیدن it.
104
288000
3000
وقتی به سالن وارد می شوند. اما غیر از این هرگز به کلاسیک گوش نمی کنند.
05:04
That's probablyشاید the largestبزرگترین groupگروه of all.
105
292000
1000
این احتمالا بزرگترین گروه شما است.
05:05
And then there's a very smallکوچک groupگروه.
106
293000
2000
و در آخر یک گروه خیلی کوچک وجود دارد.
05:07
These are the people who think they're tone-deafصدای ناشنوا.
107
295000
3000
اینها کسانی هستند که فکر می کنند کری آهنگ دارند.
05:10
Amazingحیرت آور numberعدد of people think they're tone-deafصدای ناشنوا.
108
298000
2000
تعداد زیادی از مردم فکر می کنند که کری آهنگ دارند.
05:13
Actuallyدر واقع, I hearشنیدن a lot, "My husbandشوهر is tone-deafصدای ناشنوا."
109
301000
2000
راستش من خیلی می شنوم که: «شوهر من کری آهنگ داره»
05:15
(Laughterخنده)
110
303000
1000
(خنده)
05:16
Actuallyدر واقع, you cannotنمی توان be tone-deafصدای ناشنوا. Nobodyهيچ كس is tone-deafصدای ناشنوا.
111
304000
3000
واقعیت این است که شما نمی توانید کری آهنگ داشته باشید. هیچ کس کری آهنگ ندارد.
05:19
If you were tone-deafصدای ناشنوا, you couldn'tنمی توانستم changeتغییر دادن the gearsدنده ها
112
307000
3000
اگر شما کری آهنگ داشتید نمی توانستید بفهمید که
05:22
on your carماشین, in a stickچوب shiftتغییر مکان carماشین.
113
310000
2000
چه موقع باید دنده ماشینتان را عوض کنید.
05:24
You couldn'tنمی توانستم tell the differenceتفاوت betweenبین
114
312000
2000
و نمی توانستید فرق یک نفر
05:26
somebodyکسی from Texasتگزاس and somebodyکسی from Romeرم.
115
314000
2000
اهل تگزاس و یک نفر اهل رم را بفهمید.
05:28
And the telephoneتلفن. The telephoneتلفن. If your motherمادر callsتماس می گیرد
116
316000
4000
و تلفن. تلفن. اگر مادر شما زنگ بزند
05:33
on the miserableبدبخت telephoneتلفن, she callsتماس می گیرد and saysمی گوید, "Helloسلام,"
117
321000
2000
با همان تلفن غمناکش. زنگ بزند و بگوید «الو»
05:35
you not only know who it is, you know what moodحالت she's in.
118
323000
3000
نه فقط که می فهمید مادرتان زنگ زده بلکه می فهمید توی چه حالی هست.
05:39
You have a fantasticخارق العاده earگوش. Everybodyهمه has a fantasticخارق العاده earگوش.
119
327000
3000
شما یک گوش خیلی عالی دارید. هر کسی گوش خیلی عالی ای دارد.
05:42
So nobodyهيچ كس is tone-deafصدای ناشنوا.
120
330000
2000
پس هیچ کسی کری آهنگ ندارد.
05:44
But I tell you what. It doesn't work for me to go on with this thing,
121
332000
4000
ولی بهتون بگم برای من کافی نیست که با این وضع ادامه بدهم.
05:48
with suchچنین a wideوسیع gulfخلیج فارس betweenبین those who understandفهمیدن,
122
336000
3000
با چنین فاصله ای بین شما هایی که عاشق موسیقی کلاسیک هستید
05:52
love and [are] passionateپرشور about classicalکلاسیک musicموسیقی,
123
340000
2000
و موسیقی کلاسیک را درک می کنید
05:54
and those who have no relationshipارتباط to it at all.
124
342000
3000
با آنهایی که هیچ رابطه ای با آن ندارند.
05:57
The tone-deafصدای ناشنوا people, they're no longerطولانی تر here.
125
345000
2000
افرادی که کری آهنگ داشتند که دیگر اینجا نیستند.
05:59
But even betweenبین those threeسه categoriesدسته بندی ها, it's too wideوسیع a gulfخلیج فارس.
126
347000
4000
اما حتی بین اون سه گروه اول هم خیلی شکاف بزرگی هست.
06:03
So I'm not going to go on untilتا زمان everyهرکدام singleتنها personفرد in this roomاتاق,
127
351000
4000
پس من ادامه نمی دهم تا اینکه همه کسانی که در این اتاق
06:07
downstairsطبقه پایین and in Aspenآسپن, and everybodyهمه elseچیز دیگری looking,
128
355000
5000
و در اتاق بالا هستند و همه کسان دیگری که ما را می بینند
06:13
will come to love and understandفهمیدن classicalکلاسیک musicموسیقی.
129
361000
3000
به موسیقی کلاسیک عشق بورزند و آن را درک کند.
06:16
So that's what we're going to do.
130
364000
2000
پس ما می خواهیم این کار را بکنیم.
06:19
Now, you noticeاطلاع that there is not the slightestکوچکترین doubtشک in my mindذهن
131
367000
5000
خوب شما متوجه شدید که کوچکترین شکی در ذهن من وجود ندارد
06:24
that this is going to work if you look at my faceصورت, right?
132
372000
3000
که این کار نتیجه بخش است. اگر به صورت من نگاه کنید می فهمید.
06:27
It's one of the characteristicsمشخصات of a leaderرهبر that he not doubtشک
133
375000
4000
این یکی از نشانه های یک رهبر خوب است که
06:31
for one momentلحظه the capacityظرفیت of the people he's leadingمنتهی شدن
134
379000
3000
حتی برای یک لحظه هم در توانایی های افرادی
06:35
to realizeتحقق بخشیدن whateverهر چه he's dreamingرویا پردازی.
135
383000
2000
که آنها را رهبری می کند برای تحقق آرمانهایش شک نکند.
06:37
Imagineتصور کن if Martinمارتین Lutherلوتر Kingپادشاه had said, "I have a dreamرویا.
136
385000
3000
تصور بکنید که مارتین لوتر کینگ می گفت: من آرمانی در دل دارم
06:40
Of courseدوره, I'm not sure they'llآنها خواهند شد be up to it."
137
388000
2000
اما مطمئن نیستم که مردم از پس این کار بر بیاند.
06:42
(Laughterخنده)
138
390000
3000
(خنده)
06:46
All right. So I'm going to take a pieceقطعه of Chopinشوپن.
139
394000
2000
خوب من می خواهم یک قطعه از شوپن را بردارم.
06:48
This is a beautifulخوشگل preludeمقدمه by Chopinشوپن. Some of you will know it.
140
396000
5000
این یک درآمد زیبا متعلق به شوپن است.
06:54
(Musicموسیقی)
141
402000
28000
♫ (موسیقی) ♫
07:22
Do you know what I think probablyشاید happenedاتفاق افتاد in this roomاتاق?
142
430000
2000
می دانید من فکر می کنم توی این اتاق چه اتفاقی افتاد؟
07:25
When I startedآغاز شده, you thought, "How beautifulخوشگل that soundsبرای تلفن های موبایل."
143
433000
2000
من که شروع کردم، شما فکر کردید چقدر این آهنگ زیبا است.
07:27
(Musicموسیقی)
144
435000
13000
♫ (موسیقی) ♫
07:41
"I don't think we should go to the sameیکسان placeمحل
145
449000
1000
"من فکر می کنم ما تابستان سال بعد
07:42
for our summerتابستان holidaysتعطیلات nextبعد yearسال."
146
450000
2000
نباید همان جای قبلی برویم."
07:44
(Laughterخنده)
147
452000
3000
(خنده)
07:47
It's funnyخنده دار, isn't it? It's funnyخنده دار how those thoughtsاندیشه ها
148
455000
3000
خیلی جالبه. نه؟ خیلی جالبه.
07:50
kindنوع of waftکف دست into your headسر.
149
458000
3000
چطور این فکرها به ذهن آدم میرسد؟
07:53
And of courseدوره --
150
461000
1000
البته
07:54
(Applauseتشویق و تمجید)
151
462000
3000
(تشویق)
07:57
-- and of courseدوره, if the pieceقطعه is long and you've had a long day,
152
465000
2000
البته اگر این قطعه طولانی بشود و شما هم روز سختی پشت سر گذاشته باشید،
08:00
you mightممکن actuallyدر واقع driftرانش off.
153
468000
1000
ممکن است به خواب بروید.
08:01
Then your companionهمراه و همدم will digحفر کردن you in the ribsدنده
154
469000
2000
و ممکن است نفر بغل دستی بزند توی پهلوی شما
08:03
and say, "Wakeاز خواب بیدار up! It's cultureفرهنگ!" And then you feel even worseبدتر.
155
471000
4000
و بگوید که بیدار شو این فرهنگ است و شما تازه حالتان گرفته تر هم بشود.
08:07
But has it ever occurredرخ داده است to you that the reasonدلیل you feel sleepyخواب آلود
156
475000
3000
تا حال به این فکر کرده اید که اینکه در موسیقی کلاسیک
08:11
in classicalکلاسیک musicموسیقی is not because of you, but because of us?
157
479000
2000
شما خوابتان می گیرد شاید تقصیر شما نباشد بلکه تقصیر ما باشد؟
08:13
Did anybodyهر شخصی think while I was playingبازی کردن,
158
481000
2000
وقتی من داشتم اجرا می کردم کسی اینجا به فکرش نرسید که
08:15
"Why is he usingاستفاده كردن so manyبسیاری impulsesانگیزه ها?"
159
483000
2000
چرا اینقدر تکانه دارد؟
08:17
If I'd doneانجام شده this with my headسر you certainlyقطعا would have thought it.
160
485000
3000
اگر من سرم را اینطور تکان داده بودم شما حتما این سوال را می پرسیدید.
08:21
(Musicموسیقی)
161
489000
5000
♫ (موسیقی) ♫
08:26
And for the restباقی مانده of your life, everyهرکدام time you hearشنیدن classicalکلاسیک musicموسیقی,
162
494000
4000
و تا آخر عمر شما هر موقع که موسیقی کلاسیک می شنوید
08:30
you'llشما خواهید بود always be ableتوانایی to know if you hearشنیدن those impulsesانگیزه ها.
163
498000
4000
قادر خواهید بود که این تکانه ها را تشخیص بدهید.
08:34
So let's see what's really going on here.
164
502000
2000
خوب بیایید ببینیم واقعا اینجا چه خبر است.
08:36
We have a B. This is a B. The nextبعد noteتوجه داشته باشید is a C.
165
504000
5000
ما اینجا یک B داریم. این یک B است. نوت بعدی C است.
08:41
And the jobکار of the C is to make the B sadغمگین. And it does, doesn't it?
166
509000
3000
کار C این است که باعث می شود B غمگین باشد. همین کار را می کند؟ نه؟
08:44
(Laughterخنده)
167
512000
3000
(خنده)
08:47
Composersآهنگسازان know that. If they want sadغمگین musicموسیقی,
168
515000
2000
آهنگ سازها این را می دانند. اگر بخواهند موسیقی غمگین درست بکنند،
08:49
they just playبازی those two notesیادداشت.
169
517000
1000
این دو را کنار هم می آورند.
08:50
(Musicموسیقی)
170
518000
5000
♫ (موسیقی) ♫
08:55
But basicallyاساسا, it's just a B, with fourچهار sadsناراحت.
171
523000
2000
اما این یک B است با چهار تا غمگین!
08:57
(Laughterخنده)
172
525000
2000
(خنده)
09:00
Now, it goesمی رود down to A. Now to G. And then to F.
173
528000
5000
بعد این میرود به A و بعد به G و بعد به F
09:05
So we have B, A, G, F. And if we have B, A, G, F,
174
533000
4000
پس ما B A G F داریم خوب اگر ما B A G F را بشنویم
09:10
what do we expectانتظار nextبعد? Oh, that mightممکن have been a flukeفلک.
175
538000
6000
بعدش منتظر چی هستیم؟ یک اشکالی بود مثل اینکه،
09:16
Let's try it again. Oohاوه, the TEDTED choirگروه کر.
176
544000
6000
بگذارید یک بار دیگر ببینیم. اوه گروه کر TED
09:22
(Laughterخنده)
177
550000
3000
(خنده)
09:25
And you noticeاطلاع nobodyهيچ كس is tone-deafصدای ناشنوا, right? Nobodyهيچ كس is.
178
553000
4000
این یعنی هیچ کسی کری آهنگ ندارد.
09:29
You know, everyهرکدام villageدهکده in Bangladeshبنگلادش
179
557000
2000
هر روستایی در بنگلادش
09:31
and everyهرکدام hamlethamlet in Chinaچين -- everybodyهمه knowsمی داند:
180
559000
5000
و هر دهکده ای در چین. همه می دانند. همه می فهمند.
09:37
daدا, daدا, daدا, daدا -- daدا. Everybodyهمه knowsمی داند, who'sچه کسی است expectingمنتظر that E.
181
565000
3000
همه می دانند دا دا دا دا دا. همه می دانند. همه منتظر آن E هستند.
09:40
Now, Chopinشوپن didn't want to reachنائل شدن the E there,
182
568000
3000
اما خوب شوپن نمی خواسته اینجا به E برسد
09:44
because what will have happenedاتفاق افتاد? It will be over, like Hamletهملت.
183
572000
2000
چون که خوب چه اتفاقی می افتاده است؟ خوب کار تمام می شده است مثل هملت
09:46
Do you rememberیاد آوردن Hamletهملت? Actقانون one, sceneصحنه threeسه,
184
574000
2000
شما هملت را یادتان می آید؟ پرده اول صحنه سوم،
09:49
he findsپیدا می کند out that his uncleدایی killedکشته شده his fatherپدر.
185
577000
1000
می فهمد که عمویش، پدرش را کشته است.
09:50
You rememberیاد آوردن, he keepsنگه می دارد on going up to his uncleدایی
186
578000
2000
یادتان می آید که چطور می رود به سمت عمویش
09:52
and almostتقریبا killingکشتن him. And then he backsعقب away,
187
580000
1000
و نزدیک است که او را بکشد و بعد عقب می آید
09:53
and he goesمی رود up to him again and almostتقریبا killsمی کشد him.
188
581000
3000
و بعد دوباره میرود که او را بکشد
09:56
And the criticsمنتقدان, all of whomچه کسی are sittingنشسته in the back rowردیف there,
189
584000
2000
و بعد آن نقادهایی که آن عقب هستند و دارند کار را نقد می کنند،
09:58
they have to have an opinionنظر, so they say, "Hamletهملت is a procrastinatorprocrastinator."
190
586000
3000
می نویسند که هملت آدمی است که کارها را به تعویق می اندازد.
10:01
(Laughterخنده)
191
589000
1000
(خنده)
10:02
Or they say, "Hamletهملت has an Oedipusادیپوس complexپیچیده."
192
590000
2000
یا نتیجه می گیرند که هملت سرخوردگی جنسی دوران کودکی داشته است.
10:05
No, otherwiseدر غیر این صورت the playبازی would be over, stupidاحمق.
193
593000
3000
نه - اگر اینطور نباشد که نمایش زود تمام می شود ابله ها.
10:08
That's why Shakespeareشکسپیر putsقرار می دهد all that stuffچیز in Hamletهملت --
194
596000
2000
برای همین است که شکسپیر آن همه چیز را توی هملت گذاشته است.
10:11
you know, Opheliaاوهلیا going madدیوانه and the playبازی withinدر داخل the playبازی,
195
599000
2000
می دانید که مثل عصبانی شدن اوفیلیا و آن نمایش در نمایش
10:13
and Yorick'sYorick's skullجمجمه, and the gravediggersگودوگرگ.
196
601000
1000
جمجمه یوریک و گورکن ها.
10:15
That's in orderسفارش to delayتاخیر انداختن -- untilتا زمان actعمل کن fiveپنج, he can killکشتن him.
197
603000
3000
این برای به تاخیر انداختن کار تا پرده پنجم است که بالاخره می تواند او را بکشد.
10:18
It's the sameیکسان with the Chopinشوپن. He's just about to reachنائل شدن the E,
198
606000
5000
اینجا شوپن هم همین کار را کرده است. همین که می خواهد به E برسد می گوید،
10:23
and he saysمی گوید, "Oopsاوه, better go back up and do it again."
199
611000
2000
آخ بیایید برویم دوباره بالا و از اول بیاییم
10:25
So he does it again.
200
613000
3000
و دوباره،
10:29
Now, he getsمی شود excitedبرانگیخته. (Pianoپیانو) That's excitementهیجان,
201
617000
3000
حالا هیجان زده می شود.
10:32
you don't have to worryنگرانی about it.
202
620000
1000
این هیجان است نگرانش نباشید.
10:34
Now, he getsمی شود to F-sharpF-sharp, and finallyسرانجام he goesمی رود down to E,
203
622000
2000
و بالاخره میرود به F sharp و بعد پایین به سمت E
10:36
but it's the wrongاشتباه chordوتر -- because the chordوتر he's looking for
204
624000
3000
اما این E درست نیست و توی یک کورد دیگر است.
10:40
is this one, (Pianoپیانو) and insteadبجای he does ...
205
628000
3000
درستش این E است ولی شوپن این یکی را استفاده کرده است.
10:43
(Pianoپیانو) Now, we call that a deceptiveفریبنده cadenceضربان قلب, because it deceivesفریب خورده است us.
206
631000
4000
ما به این یک فرود فریبکار می گوییم چون ما را فریب می دهد.
10:48
I always tell my studentsدانش آموزان, "If you have a deceptiveفریبنده cadenceضربان قلب,
207
636000
2000
من همیشه به شاگردهایم می گویم اگر به یک فرود فریب رسیدید
10:50
be sure to raiseبالا بردن your eyebrowsابروها. Then everybodyهمه will know."
208
638000
2000
حتما ابروهایتان را بالا بیاندازید تا همه متوجه بشوند.
10:52
(Laughterخنده)
209
640000
3000
(خنده)
10:55
(Applauseتشویق و تمجید)
210
643000
3000
(تشویق)
10:59
Right. So, he getsمی شود to E, but it's the wrongاشتباه chordوتر.
211
647000
2000
پس میرسیم به E ولی توی کورد اشتباه
11:01
Now, he triesتلاش می کند E again. That chordوتر doesn't work.
212
649000
3000
بعد میرسد به E ولی این کورد هم فایده ندارد.
11:04
Now, he triesتلاش می کند the E again. That chordوتر doesn't work.
213
652000
3000
بعد میرسد به E دوباره ولی این یکی کورد هم فایده ندارد.
11:07
Now, he triesتلاش می کند E again, and that doesn't work.
214
655000
2000
بعد دوباره E را امتحان می کند ولی این E درست نیست.
11:10
And then finallyسرانجام ... (Pianoپیانو)
215
658000
3000
و بالاخره در آخر .
11:13
There was a gentlemanنجیب زاده in the frontجلوی rowردیف who wentرفتی, "Mmmمامان."
216
661000
4000
یک آقایی اینجا توی ردیف اول این شکلی شد.
11:18
It's the sameیکسان gestureژست he makesباعث می شود when he comesمی آید home
217
666000
2000
این همان کاری بود که وقتی بعد از یک روز کار طولانی به خانه میایید
11:20
after a long day, turnsچرخش off the keyکلیدی in his carماشین and saysمی گوید,
218
668000
3000
و ماشین را خاموش می کنید میگویید آه بالاخره رسیدم به خانه
11:24
"Aahآه, I'm home." Because we all know where home is.
219
672000
3000
چون ما همه می دانیم خانه کجا است.
11:27
So this is a pieceقطعه whichکه goesمی رود from away to home.
220
675000
3000
خوب این یک قطعه ای بود که از دور دست به خانه آمد.
11:30
And I'm going to playبازی it all the way throughاز طریق
221
678000
2000
و من حالا همه مسیر را برای شما اجرا می کنم و
11:32
and you're going to followدنبال کردن. B, C, B, C, B, C, B --
222
680000
3000
شما دنبال من خواهید آمد. B C B C B C
11:35
down to A, down to G, down to F.
223
683000
2000
همینطور تا A بعد پایین تر تا G بعد پایین تر تا نزدیک E
11:37
Almostتقریبا goesمی رود to E, but otherwiseدر غیر این صورت the playبازی would be over.
224
685000
2000
اما نه تا خود E چون در اینصورت نمایش تمام می شد.
11:40
He goesمی رود back up to B. He getsمی شود very excitedبرانگیخته. Goesمی رود to F-sharpF-sharp. Goesمی رود to E.
225
688000
2000
دوباره میرود بالا تا B هیجان زده می شود. بعد میرود تا E که اشتباه است
11:42
It's the wrongاشتباه chordوتر. It's the wrongاشتباه chordوتر. It's the wrongاشتباه chordوتر.
226
690000
2000
و همین طور تا چیزهای دیگر که همه کورد اشتباه هستند
11:45
And finallyسرانجام goesمی رود to E, and it's home.
227
693000
2000
تا اینکه در آخر به خانه بر می گردد
11:47
And what you're going to see is one-buttockیک قورباغه playingبازی کردن.
228
695000
3000
و چیزی که الان بهتون نشون می دهم اجرا با یک باسن است.
11:50
(Laughterخنده)
229
698000
3000
(خنده)
11:53
Because for me, to joinپیوستن the B to the E,
230
701000
2000
چون برای اینکه من بتوانم B را E متصل کنم،
11:56
I have to stop thinkingفكر كردن about everyهرکدام singleتنها noteتوجه داشته باشید alongدر امتداد the way,
231
704000
5000
باید توقف روی هر نت را فراموش کنم
12:01
and startشروع کن thinkingفكر كردن about the long, long lineخط from B to E.
232
709000
5000
و باید به کل مسیر از B تا E فکر کنم.
12:07
You know, we were just in Southجنوب Africaآفریقا, and you can't go to Southجنوب Africaآفریقا
233
715000
4000
ما اخیرا در آفریقای جنوبی بودیم و شما نمی توانید به آفریقای جنوبی بروید بدون اینکه
12:11
withoutبدون thinkingفكر كردن of Mandelaماندلا in jailزندان for 27 yearsسالها.
234
719000
3000
به یاد نلسون ماندلا و بیست و هفت سال زندان رفتنش نباشید.
12:15
What was he thinkingفكر كردن about? Lunchناهار?
235
723000
2000
ماندلا به چه فکر می کرده است؟ نهار؟
12:17
No, he was thinkingفكر كردن about the visionچشم انداز for Southجنوب Africaآفریقا
236
725000
3000
نه او به آرمانهایی که برای آفریقای جنوبی داشته فکر می کرده است.
12:21
and for humanانسان beingsموجودات. That's what keptنگه داشته شد --
237
729000
1000
برای انسان ها. این ماندلا را زنده نگه داشته است.
12:22
this is about visionچشم انداز. This is about the long lineخط.
238
730000
3000
این در مورد یک آرمان است در مورد یک مسیر طولانی است.
12:25
Like the birdپرنده who fliesمگس ها over the fieldرشته
239
733000
2000
مثل یک پرنده ای که بر فراز یک زمین پرواز می کند.
12:27
and doesn't careاهميت دادن about the fencesنرده ها underneathدر زیر, all right?
240
735000
4000
و به دیوارهای روی زمین فکر نمی کند. خوب.
12:31
So now, you're going to followدنبال کردن the lineخط all the way from B to E.
241
739000
3000
حالا شما می توانید مسیر را دنبال کنید. همه مسیر از B تا E را.
12:34
And I've one last requestدرخواست before I playبازی this pieceقطعه all the way throughاز طریق.
242
742000
4000
من قبل از اینکه این قطعه را اجرا کنم یک خواهش دیگر دارم.
12:38
Would you think of somebodyکسی who you adoreعشق ورزیدن, who'sچه کسی است no longerطولانی تر there?
243
746000
5000
می خواهم از شما خواهش کنم به یک کسی فکر کنید که شما خیلی دوستش دارید ولی دیگر با شما نیست.
12:43
A belovedمحبوب grandmotherمادر بزرگ, a loverعاشق --
244
751000
3000
یک مادربزرگ عزیز یک عاشق،
12:47
somebodyکسی in your life who you love with all your heartقلب,
245
755000
3000
یک کسی در زندگی شما که با تمام قلبتان دوستش دارید
12:50
but that personفرد is no longerطولانی تر with you.
246
758000
3000
اما دیگر با شما نیست.
12:54
Bringآوردن that personفرد into your mindذهن, and at the sameیکسان time
247
762000
3000
این فرد را به ذهنتان بیاورید و در همین حال
12:57
followدنبال کردن the lineخط all the way from B to E,
248
765000
4000
همه ی مسیر از B تا E را دنبال کنید.
13:01
and you'llشما خواهید بود hearشنیدن everything that Chopinشوپن had to say.
249
769000
8000
در این صورت همه ی چیزی را که شوپن می خواسته است بگوید خواهید شنید.
13:09
(Musicموسیقی)
250
777000
111000
♫ (موسیقی) ♫
15:00
(Applauseتشویق و تمجید)
251
888000
7000
(تشویق)
15:07
Now, you mayممکن است be wonderingتعجب کردم,
252
895000
5000
شما ممکن است از خودتان بپرسید
15:12
you mayممکن است be wonderingتعجب کردم why I'm clappingکف زدن.
253
900000
6000
من چرا دست می زنم؟
15:18
Well, I did this at a schoolمدرسه in Bostonبوستون
254
906000
2000
من همین کار را در یک مدرسه در بوستون
15:20
with about 70 seventhهفتم gradersگریدرها, 12-year-oldsسالمندان.
255
908000
4000
برای بچه های کلاس هفتم یعنی بچه های دوازده ساله انجام دادم.
15:24
And I did exactlyدقیقا what I did with you, and I told them
256
912000
2000
من دقیقا همین کارها را که برای شما کردم آنجا هم انجام دادم
15:26
and explainedتوضیح داد them and the wholeکل thing.
257
914000
1000
و همه این ماجرا را برایشان گفتم
15:27
And at the endپایان, they wentرفتی crazyدیوانه, clappingکف زدن. They were clappingکف زدن.
258
915000
2000
و بعد برایشان قطعه را اجرا کردم و آنها دیوانه شدند و همینطور دست می زدند.
15:30
I was clappingکف زدن. They were clappingکف زدن.
259
918000
1000
من دست می زدم آنها دست می زدند .
15:31
Finallyسرانجام, I said, "Why am I clappingکف زدن?"
260
919000
2000
یک دفعه من پرسیدم من برای چی دارم دست می زنم.
15:33
And one of the little kidsبچه ها said, "Because we were listeningاستماع."
261
921000
1000
یکی از این بچه های کوچک گفت خوب چون ما گوش می کردیم.
15:34
(Laughterخنده)
262
922000
5000
(خنده)
15:40
Think of it. 1,600 people, busyمشغول people,
263
928000
2000
فکرش را بکنید. ۱۶۰۰ نفر افرادی که خیلی کار دارند
15:42
involvedگرفتار in all sortsانواع of differentناهمسان things,
264
930000
2000
و سرشان شلوغ است نشستنه اند
15:45
listeningاستماع, understandingدرك كردن and beingبودن movedنقل مکان کرد by a pieceقطعه by Chopinشوپن.
265
933000
6000
و به یک قطعه از شوپن گوش می کنند و آن را درک می کنند و از آن متاثر می شوند.
15:51
Now that is something.
266
939000
1000
این خیلی مهم است.
15:52
Now, am I sure that everyهرکدام singleتنها personفرد followedدنبال شد that,
267
940000
3000
البته خوب من نمی توانم مطمئن بشوم که تک تک شما گوش می کردید
15:55
understoodفهمید it, was movedنقل مکان کرد by it? Of courseدوره, I can't be sure.
268
943000
2000
و درک می کردید و تحت تاثیر قرار گرفته اید.
15:58
But I tell you what happenedاتفاق افتاد to me.
269
946000
1000
ولی بگذارید یک چیزی برای شما بگویم.
15:59
I was in Irelandایرلند duringدر حین the Troublesمشکل, 10 yearsسالها agoپیش,
270
947000
3000
من ایرلند بودم. در زمان آن شلوغی ها حدود ده سال پیش
16:02
and I was workingکار کردن with some Catholicکاتولیک and Protestantپروتستان kidsبچه ها
271
950000
3000
و من با یک عده بچه کاتولیک و پروتستان برای رفع خصومتها کار می کردم.
16:05
on conflictدرگیری resolutionوضوح. And I did this with them --
272
953000
4000
و من همین کار را با آنها انجام دادم.
16:10
a riskyخطرناک thing to do, because they were streetخیابان kidsبچه ها.
273
958000
2000
البته خیلی کار پر خطری بود چون اینها بچه های خیابانی بودند.
16:12
And one of them cameآمد to me the nextبعد morningصبح and he said,
274
960000
3000
فردا یکی از این بچه ها آمد پیش من و گفت:
16:16
"You know, I've never listenedگوش داد to classicalکلاسیک musicموسیقی in my life,
275
964000
3000
می دانی من تا حالا توی عمرم به موسیقی کلاسیک گوش نکرده بودم.
16:19
but when you playedبازی کرد that shoppingخريد كردن pieceقطعه ... "
276
967000
1000
ولی وقتی شما آن قطعه «شاپینگ» را اجرا کردید
16:20
(Laughterخنده)
277
968000
3000
(خنده)
16:23
He said, "My brotherبرادر was shotشات last yearسال and I didn't cryگریه کردن for him.
278
971000
4000
گفت که، سال پیش برادر من با گلوله کشته شد و من برایش تا حالا گریه نکرده بودم
16:28
But last night, when you playedبازی کرد that pieceقطعه,
279
976000
1000
ولی دیشب که آن قطعه را اجرا می کردید،
16:29
he was the one I was thinkingفكر كردن about.
280
977000
3000
من به یاد برادرم بودم
16:32
And I feltنمد the tearsاشک ها streamingجریان down my faceصورت.
281
980000
2000
و دیدم که اشک از چهره ام سرازیر شده است.
16:34
And you know, it feltنمد really good to cryگریه کردن for my brotherبرادر."
282
982000
3000
و خیلی احساس خوبی بود که برای برادرم گریه می کردم.
16:37
So I madeساخته شده up my mindذهن at that momentلحظه
283
985000
2000
آن موقع بود که من مطمئن شدم موسیقی کلاسیک برای همه است.
16:39
that classicalکلاسیک musicموسیقی is for everybodyهمه. Everybodyهمه.
284
987000
7000
همه.
16:47
Now, how would you walkراه رفتن -- because you know,
285
995000
2000
ببینید - شما چطور راه می روید اگر که بدانید
16:49
my professionحرفه, the musicموسیقی professionحرفه doesn't see it that way.
286
997000
4000
می دانید دنیای موسیقی با من موافق نیست.
16:53
They say threeسه percentدرصد of the populationجمعیت likesدوست دارد classicalکلاسیک musicموسیقی.
287
1001000
3000
آنها می گویند سه درصد مردم موسیقی کلاسیک را دوست دارند.
16:56
If only we could moveحرکت it to fourچهار percentدرصد, our problemsمشکلات would be over.
288
1004000
4000
اگر ما بتوانیم این را به چهار درصد افزایش بدهیم مشکلاتمان حل می شود.
17:01
I say, "How would you walkراه رفتن? How would you talk? How would you be?
289
1009000
3000
من می گویم که شما چطور راه میروید چطور حرف می زنید چطور وجود خواهید داشت،
17:04
If you thought, threeسه percentدرصد of the populationجمعیت likesدوست دارد classicalکلاسیک musicموسیقی,
290
1012000
3000
اگر فکر می کنید که فقط سه درصد مردم موسیقی کلاسیک را دوست دارند.
17:08
if only we could moveحرکت it to fourچهار percentدرصد. How would you walkراه رفتن?
291
1016000
2000
چه می شد اگر ما آن را به چهار درصد افزایش بدهیم. در آن صورت چطور راه می رفتید؟
17:10
How would you talk? How would you be?
292
1018000
2000
چطور حرف می زدید؟ چطور زندگی می کردید؟
17:12
If you thought, everybodyهمه lovesدوست دارد classicalکلاسیک musicموسیقی --
293
1020000
2000
اگر فکر می کردید که همه عاشق موسیقی کلاسیک هستند
17:14
they just haven'tنه foundپیدا شد out about it yetهنوز."
294
1022000
2000
ولی هنوز این موضوع را متوجه نشده اند.
17:16
(Laughterخنده)
295
1024000
1000
(خنده)
17:17
See, these are totallyکاملا differentناهمسان worldsجهان ها.
296
1025000
2000
این دو تا دنیاهای کاملا متفاوتی هستند.
17:20
Now, I had an amazingحیرت آور experienceتجربه. I was 45 yearsسالها oldقدیمی,
297
1028000
3000
یک اتفاق جالب برای من افتاد وقتی من چهل و پنج ساله بودم
17:23
I'd been conductingانجام for 20 yearsسالها, and I suddenlyناگهان had a realizationتحقق.
298
1031000
5000
و بیست سال بود که رهبر ارکستر بودم و یک دفعه متوجه شدم که
17:29
The conductorرهبر ارکستر of an orchestraارکستر doesn't make a soundصدا.
299
1037000
3000
رهبر ارکستر هیچ صدایی تولید نمی کند.
17:32
My pictureعکس appearsظاهر می شود on the frontجلوی of the CDسی دی --
300
1040000
2000
عکس من را روی CD می زنند.
17:34
(Laughterخنده)
301
1042000
3000
(خنده)
17:37
-- but the conductorرهبر ارکستر doesn't make a soundصدا.
302
1045000
2000
اما رهبر ارکستر هیچ صدایی در نمی آورد.
17:40
He dependsبستگی دارد, for his powerقدرت, on his abilityتوانایی to make other people powerfulقدرتمند.
303
1048000
4000
رهبر به قدرتش در قدرت بخشیدن به بقیه مردم متکی است.
17:44
And that changedتغییر کرد everything for me. It was totallyکاملا life changingتغییر دادن.
304
1052000
4000
این همه چیز را برای من عوض کرد. این کلاً زندگی من را عوض کرد.
17:49
People in my orchestraارکستر cameآمد up to me and said,
305
1057000
1000
افراد ارکستر من می آمدند و می پرسیدند،
17:50
"Benبن, what happenedاتفاق افتاد?" That's what happenedاتفاق افتاد.
306
1058000
2000
بن چیزی شده؟ این اتفاقی بود که افتاده بود:
17:52
I realizedمتوجه شدم my jobکار was to awakenبیدار شدن possibilityامکان پذیری in other people.
307
1060000
5000
من متوجه شده بودم که شغل من این است که استعدادهای موجود در سایر افراد را بیدار کنم.
17:57
And of courseدوره, I wanted to know whetherچه I was doing that.
308
1065000
3000
و من می خواستم ببینم که چقدر در این کار موفقم.
18:00
And you know how you find out? You look at theirخودشان eyesچشم ها.
309
1068000
3000
می دانید چطور می شود این را فهمید. شما باید به چشمهایشان نگاه کنید.
18:03
If theirخودشان eyesچشم ها are shiningدرخشان, you know you're doing it.
310
1071000
4000
اگر چشمهایشان برق بزند شما می فهمید که کارتان درست بوده است.
18:08
You could lightسبک up a villageدهکده with this guy'sپسر eyesچشم ها.
311
1076000
1000
شما می توانید یک روستا را با برق چشم این آقا روشن بکنید.
18:09
(Laughterخنده)
312
1077000
2000
(خنده)
18:11
Right. So if the eyesچشم ها are shiningدرخشان, you know you're doing it.
313
1079000
2000
اگر چشمها برق بزند شما می فهمید که کارتان را درست انجام می دهید.
18:13
If the eyesچشم ها are not shiningدرخشان, you get to askپرسیدن a questionسوال.
314
1081000
3000
اگر چشمها برق نزند شما باید از خودتان بپرسید،
18:16
And this is the questionسوال:
315
1084000
1000
باید از خودتان بپرسید:
18:17
who am I beingبودن, that my players'بازیکنان eyesچشم ها are not shiningدرخشان?
316
1085000
6000
من کی هستم که چشمهای نوازنده هایم برق نمی زند.
18:24
We can do that with our childrenفرزندان, too.
317
1092000
1000
در مورد فرزندانتان هم می توانید همین را بپرسید.
18:25
Who am I beingبودن, that my children'sکودکان eyesچشم ها are not shiningدرخشان?
318
1093000
5000
من کی هستم که چشمهای بچه هایم برق نمی زند.
18:31
That's a totallyکاملا differentناهمسان worldجهان.
319
1099000
2000
این دنیا، دنیای کاملا متفاوتی خواهد بود.
18:33
Now, we're all about to endپایان this magicalجادویی, on-the-mountainروی کوه weekهفته,
320
1101000
5000
خوب، این هفته ی جادویی در کوهستان، برای همه ما رو به اتمام است.
18:39
and we're going back into the worldجهان.
321
1107000
1000
و ما به دنیا برمی گردیم
18:40
And I say, it's appropriateمناسب for us to askپرسیدن the questionسوال,
322
1108000
4000
و من می گویم که ما باید از خودمان بپرسیم که
18:44
who are we beingبودن as we go back out into the worldجهان?
323
1112000
5000
ما کی هستیم که به دنیا بر می گردیم
18:49
And you know, I have a definitionتعریف of successموفقیت.
324
1117000
2000
و من یک تعریفی از موفقیت دارم.
18:52
For me, it's very simpleساده. It's not about wealthثروت and fameشهرت and powerقدرت.
325
1120000
2000
برای من خیلی این ساده است مربوط به شهرت و ثروت و قدرت نیست.
18:54
It's about how manyبسیاری shiningدرخشان eyesچشم ها I have around me.
326
1122000
3000
من دنبال این هستم که ببینم چند تا چشم درخشان دور و برم هست.
18:58
So now, I have one last thought, whichکه is
327
1126000
3000
خوب من یک فکر دیگر هم دارم و آن این است که
19:01
that it really makesباعث می شود a differenceتفاوت what we say --
328
1129000
3000
حرفهایی که ما می زنیم واقعا موثر هستند و تغییر ایجاد می کنند.
19:04
the wordsکلمات that come out of our mouthدهان.
329
1132000
2000
حرفهایی که از دهان ما خارج می شوند.
19:06
I learnedیاد گرفتم this from a womanزن who survivedجان سالم به در برد Auschwitzآشویتس,
330
1134000
4000
من این را از یک خانمی که از آشویتز زنده بیرون آمده بود یاد گرفتم.
19:10
one of the rareنادر survivorsبازماندگان.
331
1138000
1000
یکی از معدود افرادی که زنده ماندند.
19:11
She wentرفتی to Auschwitzآشویتس when she was 15 yearsسالها oldقدیمی,
332
1139000
4000
او وقتی پانزده ساله بوده است به آشویتز برده شده بود
19:16
and her brotherبرادر was eightهشت, and the parentsپدر و مادر were lostکم شده.
333
1144000
7000
و برادرش در آن زمان هشت ساله بوده و پدر و مادرش را از دست داده بوده است.
19:23
And she told me this, she said,
334
1151000
5000
این را او برای من گفت.
19:28
"We were in the trainقطار going to Auschwitzآشویتس, and I lookedنگاه کرد down
335
1156000
3000
گفت که ما توی قطار بودیم و به سمت آشویتز می رفتیم و من پایین را نگاه کردم
19:31
and saw my brother'sبرادر shoesکفش were missingگم شده.
336
1159000
2000
و دیدم که کفشهای برادرم گم شده است.
19:34
And I said, 'Why'چرا are you so stupidاحمق, can't you keep your things togetherبا یکدیگر
337
1162000
3000
و من گفتم تو چقدر احمقی که نمی توانی مواظب وسایلت باشی.
19:37
for goodness'خوبی' sakeمنظور?' " The way an elderبزرگتر sisterخواهر
338
1165000
1000
برای رضای خدا. جوری که یک خواهر بزرگ
19:38
mightممکن speakصحبت to a youngerجوانتر brotherبرادر.
339
1166000
4000
ممکن است با برادر کوچکش صحبت بکند.
19:42
Unfortunatelyمتاسفانه, it was the last thing she ever said to him,
340
1170000
3000
متاسفانه این آخرین چیزی بود که خواهر به برادر گفته بود.
19:45
because she never saw him again. He did not surviveزنده ماندن.
341
1173000
4000
چون که دیگر آن دو هم را ندیدند، چون که برادر زنده نمانده بود.
19:49
And so when she cameآمد out of Auschwitzآشویتس, she madeساخته شده a vowوعده.
342
1177000
2000
بعد که خواهر از آشویتز نجات پیدا کرده بود قسم خورده بود،
19:52
She told me this. She said, "I walkedراه می رفت out of Auschwitzآشویتس into life
343
1180000
4000
به من گفت که من از آشویتز به دنیای بیرون آمدم
19:56
and I madeساخته شده a vowوعده. And the vowوعده was, I will never say anything
344
1184000
5000
و قسم خوردم و آن قسم این بود که من هرگز چیزی نخواهم گفت که
20:02
that couldn'tنمی توانستم standایستادن as the last thing I ever say."
345
1190000
3000
نشود که آخرین چیزی باشد که می گویم.
20:05
Now, can we do that? No. And we'llخوب make ourselvesخودمان wrongاشتباه
346
1193000
4000
آیا ما می توانیم این کار را بکنیم. نه. ما خودمان و دیگران را به خطا می اندازیم.
20:10
and othersدیگران wrongاشتباه. But it is a possibilityامکان پذیری to liveزنده into. Thank you.
347
1198000
7000
ولی خوب ممکن است ما به آن سمت حرکت کنیم. متشکرم.
20:17
(Applauseتشویق و تمجید)
348
1205000
5000
(تشویق)
20:23
Shiningدرخشان eyesچشم ها, shiningدرخشان eyesچشم ها.
349
1211000
11000
چشمهاش برق می زنه. چشمهاش برق می زنه.
20:34
Thank you, thank you.
350
1222000
3000
متشکرم. متشکرم
20:38
(Musicموسیقی)
351
1226000
5000
(تشویق)
Translated by Ali Moeeny
Reviewed by Hasan Moeeni

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Benjamin Zander - Conductor
A leading interpreter of Mahler and Beethoven, Benjamin Zander is known for his charisma and unyielding energy -- and for his brilliant pre-concert talks.

Why you should listen

Since 1979, Benjamin Zander has been the conductor of the Boston Philharmonic. He is known around the world as both a guest conductor and a speaker on leadership -- and he's been known to do both in a single performance. He uses music to help people open their minds and create joyful harmonies that bring out the best in themselves and their colleagues.

His provocative ideas about leadership are rooted in a partnership with Rosamund Stone Zander, with whom he co-wrote The Art of Possibility.

More profile about the speaker
Benjamin Zander | Speaker | TED.com