ABOUT THE SPEAKER
Shawn Achor - Psychologist
Shawn Achor is the CEO of Good Think Inc., where he researches and teaches about positive psychology.

Why you should listen

Shawn Achor is the winner of over a dozen distinguished teaching awards at Harvard University, where he delivered lectures on positive psychology in the most popular class at Harvard.
 
He is the CEO of Good Think Inc., a Cambridge-based consulting firm which researches positive outliers -- people who are well above average -- to understand where human potential, success and happiness intersect. Based on his research and 12 years of experience at Harvard, he clearly and humorously describes to organizations how to increase happiness and meaning, raise success rates and profitability, and create positive transformations that ripple into more successful cultures. He is also the author of The Happiness Advantage.

More profile about the speaker
Shawn Achor | Speaker | TED.com
TEDxBloomington

Shawn Achor: The happy secret to better work

شان آکر: راز خوشحالی برای کار بهتر

Filmed:
21,573,773 views

ما اعتقاد داریم که برای شاد بودن باید کار کنیم، اما آیا عکس اون صدق می کنه؟ در این سخنرانی پر شور و جالب از سخنرانی های تد در "بلومینگتن" (TEDxBloomington)، "شان آکر" روانشناس، اظهار می کند که این در حقیقت شادمانی است که مسبب تولید می شه.
- Psychologist
Shawn Achor is the CEO of Good Think Inc., where he researches and teaches about positive psychology. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:15
When I was sevenهفت yearsسالها oldقدیمی and my sisterخواهر was just fiveپنج yearsسالها oldقدیمی,
0
0
3000
وقتی من هفت ساله و خواهرم فقط پنج سال داشت،
00:18
we were playingبازی کردن on topبالا of a bunkحیاط خلوت bedبستر.
1
3000
3000
ما هر دو بالای تخت خواب دوطبقه بازی می کردیم.
00:21
I was two yearsسالها olderمسن تر than my sisterخواهر at the time --
2
6000
2000
من در اونموقع دو سال از خواهرم بزرگتر بودم
00:23
I mean, I'm two yearsسالها olderمسن تر than her now --
3
8000
3000
-- منظورم اینه که الآن هم دو سال ازش بزرگترم --
00:26
but at the time it meantبه معنای she had to do everything that I wanted to do,
4
11000
3000
ولی در اون زمان این بدان معنی بود که او باید هر کاری من می خواستم، انجام بده،
00:29
and I wanted to playبازی warجنگ.
5
14000
2000
و من می خواستم جنگ بازی کنم.
00:31
So we were up on topبالا of our bunkحیاط خلوت bedsتخت.
6
16000
2000
بدین ترتیب ما بالای تخت دوطبقه مان بودیم.
00:33
And on one sideسمت of the bunkحیاط خلوت bedبستر,
7
18000
2000
و در یک طرف تخت دوطبقه،
00:35
I had put out all of my G.I. Joeجو soldiersسربازان and weaponryسلاح.
8
20000
2000
من تمام سربازهای G.I. Joe و اسلحه هایم را چیده بودم.
00:37
And on the other sideسمت were all my sister'sخواهر My Little Poniesپونه ها
9
22000
3000
و در طرف دیگه، همۀ عروسکهای خواهرم بنام My Little Ponies قرار داشتند،
00:40
readyآماده for a cavalryسواره نظام chargeشارژ.
10
25000
2000
آماده برای یورش سواره نظام.
00:42
There are differingمتفاوت است accountsحساب ها of what actuallyدر واقع happenedاتفاق افتاد that afternoonبعد از ظهر,
11
27000
2000
روایتهای مختلفی از آنچه حقیقتا" در آنروز بعد از ظهر اتفاق افتاد، وجود داره،
00:44
but sinceاز آنجا که my sisterخواهر is not here with us todayامروز,
12
29000
3000
ولی از آنجائیکه خواهرم امروز در اینجا با ما نیست،
00:47
let me tell you the trueدرست است storyداستان --
13
32000
2000
بگذارید داستان واقعی را برایتان بگم--
00:49
(Laughterخنده) --
14
34000
2000
( خندۀ تماشاگران)
00:51
whichکه is my sister'sخواهر a little bitبیت on the clumsyدست و پا چلفتی sideسمت.
15
36000
2000
در اون داستان خواهرم کمی دست و پا چلفتی جلوه می کنه.
00:53
Somehowبه نحوی, withoutبدون any help or pushفشار دادن from her olderمسن تر brotherبرادر at all,
16
38000
3000
یه جورایی، بدون هیچ کمک یا فشاری از طرف برادر بزرگترش،
00:56
suddenlyناگهان Amyامی disappearedناپدید شد off of the topبالا of the bunkحیاط خلوت bedبستر
17
41000
2000
"امی" ناگهان از بالای تخت دوطبقه ناپدید شده و روی زمین سقوط کرد.
00:58
and landedفرود آمد with this crashسقوط on the floorکف.
18
43000
2000
"امی" ناگهان از بالای تخت دوطبقه ناپدید شده و روی زمین سقوط کرد.
01:00
Now I nervouslyعصبی peeredنگاه کرد over the sideسمت of the bedبستر
19
45000
2000
اونوقت از لبۀ تخت یواشکی نگاه کرده
01:02
to see what had befallenسقوط کرد my fallenافتاده sisterخواهر
20
47000
3000
تا ببینم خواهر سقوط کرده ام دچار چه گرفتاری شده،
01:05
and saw that she had landedفرود آمد painfullyدردناک on her handsدست ها and kneesزانو
21
50000
2000
و دیدم که اون بطور وحشتناکی روی هر دو دست و پا ، چهار چنگولی، روی زمینه افتاده.
01:07
on all foursچهارم on the groundزمینی.
22
52000
2000
و دیدم که اون بطور وحشتناکی روی هر دو دست و پا ، چهار چنگولی، روی زمینه افتاده.
01:09
I was nervousعصبی because my parentsپدر و مادر had chargedمتهم me
23
54000
2000
ترسیده بودم چون پدر و مادرم منو مسئول کرده بودند
01:11
with makingساخت sure that my sisterخواهر and I
24
56000
2000
قول بدم با خواهرم تا حد امکان بی خطر و آهسته بازی کنیم.
01:13
playedبازی کرد as safelyبدون خطر and as quietlyبی سر و صدا as possibleامکان پذیر است.
25
58000
3000
قول بدم با خواهرم تا حد امکان بی خطر و آهسته بازی کنیم.
01:16
And seeingدیدن as how I had accidentallyبه طور تصادفی brokenشکسته شده Amy'sامی armبازو
26
61000
3000
و با توجه به اینکه هفتۀ پیش، دست "امی" را اتفاقی شکسته بودم...
01:19
just one weekهفته before ...
27
64000
2000
و با توجه به اینکه هفتۀ پیش، دست "امی" را اتفاقی شکسته بودم...
01:21
(Laughterخنده)
28
66000
4000
( خندۀ تماشاگران)
01:25
... heroicallyقهرمانانه pushingهل دادن her out of the way
29
70000
2000
قهرمانانه او را از سر راه یک گلولۀ تک تیر انداز خیالی، کنار زده بودم،
01:27
of an oncomingدر حال آمدن است imaginaryتخیلی sniperتک تیرانداز bulletگلوله,
30
72000
3000
قهرمانانه او را از سر راه یک گلولۀ تک تیر انداز خیالی، کنار زده بودم،
01:30
(Laughterخنده)
31
75000
2000
( خندۀ تماشاگران)
01:32
for whichکه I have yetهنوز to be thankedمتشکرم,
32
77000
2000
و بخاطر اون کار هنوز هم شکر گزارم،
01:34
I was tryingتلاش کن as hardسخت as I could --
33
79000
2000
من نهایت تلاشم را می کردم--
01:36
she didn't even see it comingآینده --
34
81000
2000
اون حتی اومدن تیر به سمتش را نمی دید--
01:38
I was tryingتلاش کن as hardسخت as I could to be on my bestبهترین behaviorرفتار.
35
83000
2000
من نهایت تلاشم را می کردم تا بهترین رفتار را داشته باشم.
01:40
And I saw my sister'sخواهر faceصورت,
36
85000
2000
و من صورت خواهرم را دیدم،
01:42
this wailبیدار شدن of painدرد and sufferingرنج کشیدن and surpriseتعجب
37
87000
2000
اون درد و ناله و ناراحتی و حیرت
01:44
threateningتهدید کننده to eruptفوران کردن from her mouthدهان and threateningتهدید کننده to wakeاز خواب بیدار
38
89000
2000
تهدیدی بود که الآن دهنشو باز می کنه و پدر و مادرم که در خواب طولانی بعد از ظهر آرمیده بودند، رو بیدار می کنه.
01:46
my parentsپدر و مادر from the long winter'sزمستان napچرت زدن for whichکه they had settledحل شده.
39
91000
3000
تهدیدی بود که الآن دهنشو باز می کنه و پدر و مادرم که در خواب طولانی بعد از ظهر خوابیده بودند، رو بیدار می کنه.
01:49
So I did the only thing
40
94000
2000
بنابراین تنها یه کار به مغز کوچک هفت سالۀ مضطرب من رسید تا اون تراژدی رو برطرف کنم.
01:51
my little franticاز کوره در رفته sevenهفت year-oldساله brainمغز could think to do to avertجلوگیری this tragedyتراژدی.
41
96000
3000
بنابراین تنها یه کار به مغز کوچک هفت سالۀ مضطرب من رسید تا اون تراژدی رو برطرف کنم.
01:54
And if you have childrenفرزندان, you've seenمشاهده گردید this hundredsصدها of timesبار before.
42
99000
2000
و اگه شما بچه داشته باشید، حتما" اینو قبلا" صدها بار دیده اید.
01:56
I said, "Amyامی, Amyامی, wait. Don't cryگریه کردن. Don't cryگریه کردن.
43
101000
2000
گفتم،" امی، امی، گریه نکن. گریه نکن.
01:58
Did you see how you landedفرود آمد?
44
103000
2000
دیدی چطوری فرود اومدی؟
02:00
No humanانسان landsزمین ها on all foursچهارم like that.
45
105000
3000
هیچ آدمی مثل این روی چهار دست و پا فرود نیومده.
02:03
Amyامی, I think this meansبه معنای you're a unicornاسب تک شاخ."
46
108000
3000
امی، فکر کنم معنیش اینه که تو یه اسب تک شاخی."
02:06
(Laughterخنده)
47
111000
3000
(خندۀ حاضرین)
02:09
Now that was cheatingتقلب کردن, because there was nothing in the worldجهان my sisterخواهر would want more
48
114000
3000
خُب اون یه کلک بود، چون هیچی تو دنیا به اندازۀ این وجود نداشت
02:12
than not to be Amyامی the hurtصدمه fiveپنج year-oldساله little sisterخواهر,
49
117000
2000
که خواهرم بخواد یه اسب تک شاخ بی نظیر باشه تا اینکه بخواد یه خواهر پنج سالۀ زخمی باشه.
02:14
but Amyامی the specialویژه unicornاسب تک شاخ.
50
119000
2000
که خواهرم بخواد یه اسب تک شاخ بی نظیر باشه تا اینکه بخواد یه خواهر پنج سالۀ زخمی باشه.
02:16
Of courseدوره, this was an optionگزینه that was openباز کن to her brainمغز at no pointنقطه in the pastگذشته.
51
121000
3000
البته، این راه حلی بود که هیچگاه در گذشته به مغزش خطور نکرده بود.
02:19
And you could see how my poorفقیر, manipulatedدستکاری شده sisterخواهر facedدر مواجهه conflictدرگیری,
52
124000
3000
و می تونید تصور کنید که چطور خواهر بیچارۀ فریب خوردۀ من ، با تضاد روبروست،
02:22
as her little brainمغز attemptedتلاش to devoteاختصاص resourcesمنابع
53
127000
2000
از یه طرف مغز کوچکش سعی داره راههای چاره ای برای درد و ناراحتی و حیرتی که تازه براش پیش اومده، پیش بزاره،
02:24
to feelingاحساس the painدرد and sufferingرنج کشیدن and surpriseتعجب
54
129000
2000
از یه طرف مغز کوچکش سعی داره راههای چاره ای برای درد و ناراحتی و حیرتی که تازه براش پیش اومده، پیش بزاره،
02:26
she just experiencedبا تجربه,
55
131000
2000
از یه طرف مغز کوچکش سعی داره راههای چاره ای برای درد و ناراحتی و حیرتی که تازه براش پیش اومده، پیش بزاره،
02:28
or contemplatingفکر کردن her new-foundجدید پیدا شده است identityهویت as a unicornاسب تک شاخ.
56
133000
2000
یا اینکه در بحر شخصیت تازه یافته اش بعنوان اسب تک شاخ فرو بره.
02:30
And the latterدومی wonبرنده شد out.
57
135000
2000
و راه دومی برنده شد.
02:32
Insteadبجای of cryingگریان, insteadبجای of ceasingمتوقف کردن our playبازی,
58
137000
2000
بجای گریه کردن، بجای دست از بازی کشیدن،
02:34
insteadبجای of wakingبیدار شدن my parentsپدر و مادر,
59
139000
2000
بجای بیدار کردن پدر و مادرم،
02:36
with all the negativeمنفی consequencesعواقب that would have ensuedدنباله دار شد for me,
60
141000
2000
با وجود تمام عواقب منفی که میبایست برام پیش می اومد،
02:38
insteadبجای a smileلبخند spreadانتشار دادن acrossدر سراسر her faceصورت
61
143000
2000
یه لبخندی بجاش روی صورتش ظاهر شد
02:40
and she scrambledتقلا کرد right back up ontoبه سوی the bunkحیاط خلوت bedبستر with all the graceرحمت of a babyعزیزم unicornاسب تک شاخ ...
62
145000
3000
و با تمام شکوه یه کره اسب تک شاخ از تخت دوطبقه بالا رفت...
02:43
(Laughterخنده)
63
148000
2000
(خندۀ حاضرین)
02:45
... with one brokenشکسته شده legپا.
64
150000
2000
با یه پای شکسته....
02:47
What we stumbledسقوط کرد acrossدر سراسر
65
152000
2000
چیزی که در این سنین حساس پنج و هفت سالگی باهاش برخورد کردیم
02:49
at this tenderمناقصه ageسن of just fiveپنج and sevenهفت --
66
154000
2000
چیزی که در این سنین حساس پنج و هفت سالگی باهاش برخورد کردیم
02:51
we had no ideaاندیشه at the time --
67
156000
2000
-- که اون موقع هیچ درکی ازش نداشتیم --
02:53
was something that was going be at the vanguardپیشگام of a scientificعلمی revolutionانقلاب
68
158000
3000
چیزی بود که قرار بود دو دهۀ بعد در رکاب پیشتازان یک انقلاب علمی، اتفاق بیفتد بهمان صورتیکه به مغز بشر نگاه می کنیم.
02:56
occurringاتفاق می افتد two decadesچند دهه laterبعد in the way that we look at the humanانسان brainمغز.
69
161000
3000
چیزی بود که قرار بود دو دهۀ بعد در رکاب پیشتازان یک انقلاب علمی، اتفاق بیفتد بهمان صورتیکه به مغز بشر نگاه می کنیم.
02:59
What we had stumbledسقوط کرد acrossدر سراسر is something calledبه نام positiveمثبت psychologyروانشناسی,
70
164000
3000
آنچه ما با آن برخورد کردیم چیزی است بنام روان شناسی مثبت،
03:02
whichکه is the reasonدلیل that I'm here todayامروز
71
167000
2000
همان دلیلی که من امروز اینجا هستم
03:04
and the reasonدلیل that I wakeاز خواب بیدار up everyهرکدام morningصبح.
72
169000
2000
و همان دلیلی که هر روز بیدار می شوم.
03:06
When I first startedآغاز شده talkingصحبت کردن about this researchپژوهش
73
171000
2000
وقتی برای اولین بار خارج از فضای علمی، با شرکتها و مدارس دربارۀ این پروژه شروع به صحبت کردم،
03:08
outsideخارج از of academiaدانشگاهی, out with companiesشرکت ها and schoolsمدارس,
74
173000
2000
وقتی برای اولین بار خارج از فضای علمی، با شرکتها و مدارس دربارۀ این پروژه شروع به صحبت کردم،
03:10
the very first thing they said to never do
75
175000
2000
اولین چیزی که مرا از انجامش منع کردند این بود که هیچگاه سُخنم را با نمودار آغاز نکنم.
03:12
is to startشروع کن your talk with a graphنمودار.
76
177000
2000
اولین چیزی که مرا از انجامش منع کردند این بود که هیچگاه سُخنم را با نمودار آغاز نکنم.
03:14
The very first thing I want to do is startشروع کن my talk with a graphنمودار.
77
179000
2000
اولین کاری که می خوام انجام بدم اینه که صحبتم را با یه نمودار آغاز کنم.
03:16
This graphنمودار looksبه نظر می رسد boringحوصله سر بر,
78
181000
2000
این نمودار خسته کننده بنظر می یاد،
03:18
but this graphنمودار is the reasonدلیل I get excitedبرانگیخته and wakeاز خواب بیدار up everyهرکدام morningصبح.
79
183000
2000
اما این نمودار دلیلی است که من به هیجان آمده و هر روز صبح بیدار می شوم.
03:20
And this graphنمودار doesn't even mean anything; it's fakeجعلی dataداده ها.
80
185000
2000
و این نمودار حتی معنی خاصی نداره؛ اطلاعات ساختگی است.
03:22
What we foundپیدا شد is --
81
187000
2000
آنچه می یابیم اینه که--
03:24
(Laughterخنده)
82
189000
4000
(خندۀ حاضرین)
03:28
If I got this dataداده ها back studyingدر حال مطالعه you here in the roomاتاق, I would be thrilledهیجان زده,
83
193000
3000
اگه من این اطلاعات را به عقب برده و به بررسی شما در این اتاق بپردازم، هیجان زده می شم،
03:31
because there's very clearlyبه وضوح a trendروند that's going on there,
84
196000
2000
چون بطور واضح، روندی در اینجا در جریانه،
03:33
and that meansبه معنای that I can get publishedمنتشر شده,
85
198000
2000
و اون یعنی که من می تونم حرفمو اعلام کنم،
03:35
whichکه is all that really mattersمسائل.
86
200000
2000
که همۀ هدفم همینه.
03:37
The factواقعیت that there's one weirdعجیب و غریب redقرمز dotنقطه that's up aboveدر بالا the curveمنحنی,
87
202000
2000
اون یه دونه نقطۀ قرمزی که در واقع بالای نموداره،
03:39
there's one weirdoعصبانی in the roomاتاق --
88
204000
2000
نشون می ده که یه آدم عجیب غریب اینجاست
03:41
I know who you are, I saw you earlierقبلا --
89
206000
3000
-- می دونم تو کی هستی، تو رو قبلا" دیدم --
03:44
that's no problemمسئله.
90
209000
2000
اشکالی نداره.
03:46
That's no problemمسئله, as mostاکثر of you know,
91
211000
2000
مشکلی نیست، همانطور که اکثر شما می دونید،
03:48
because I can just deleteحذف that dotنقطه.
92
213000
2000
چون همین الآن می تونم اونو پاک کنم.
03:50
I can deleteحذف that dotنقطه because that's clearlyبه وضوح a measurementاندازه گیری errorخطا.
93
215000
2000
چون اون نقطه بی تردید یه اشتباه اندازه گیری است، می تونم حذفش کنم.
03:52
And we know that's a measurementاندازه گیری errorخطا
94
217000
2000
و می دونیم که اون یه اشتباه اندازه گیری است
03:54
because it's messingمسخره کردن up my dataداده ها.
95
219000
3000
چون اطلاعات منو بهم ریخته.
03:57
So one of the very first things we teachتدریس کنید people
96
222000
2000
بدین ترتیب یکی از اولین چیزهایی که به مردم
03:59
in economicsاقتصاد and statisticsآمار and businessکسب و کار and psychologyروانشناسی coursesدوره های آموزشی
97
224000
3000
در زمینۀ اقتصاد، آمار، تجارت و روانشناسی آموزش می دهیم،
04:02
is how, in a statisticallyاز نظر آماری validمعتبر way, do we eliminateاز بین بردن the weirdosweirdos.
98
227000
3000
اینه که چطور با یه روش معتبر آماری، چیزهای عجیب غریب را حذف کنیم.
04:05
How do we eliminateاز بین بردن the outliersغلظت
99
230000
2000
چطور می تونیم دیدگاههای حاشیه ای را حذف کنیم تا مناسب ترین روش را بیابیم؟
04:07
so we can find the lineخط of bestبهترین fitمناسب?
100
232000
2000
چطور می تونیم دیدگاههای حاشیه ای را حذف کنیم تا مناسب ترین روش را بیابیم؟
04:09
Whichکدام is fantasticخارق العاده if I'm tryingتلاش کن to find out
101
234000
2000
فوق العاده است اگه سعی کنم بفهمم
04:11
how manyبسیاری Advilمشاوره the averageمیانگین personفرد should be takingگرفتن -- two.
102
236000
3000
که یه فرد عادی چند تا قرص مسکن (ادویل) باید بخوره -- دو تا.
04:14
But if I'm interestedعلاقه مند in potentialپتانسیل, if I'm interestedعلاقه مند in your potentialپتانسیل,
103
239000
2000
اما اگر من به استعدادهای بالقوه ، استعدادهای بالقوۀ شما، و یا شادی ، بهروری ، انرژی و خلاقیت شما علاقمند باشم،
04:16
or for happinessشادی or productivityبهره وری
104
241000
2000
اما اگر من به استعدادهای بالقوه ، استعدادهای بالقوۀ شما، و یا شادی ، بهروری ، انرژی و خلاقیت شما علاقمند باشم،
04:18
or energyانرژی or creativityخلاقیت,
105
243000
2000
اما اگر من به استعدادهای بالقوه ، استعدادهای بالقوۀ شما، و یا شادی ، بهروری ، انرژی و خلاقیت شما علاقمند باشم،
04:20
what we're doing is we're creatingپدید آوردن the cultفرقه of the averageمیانگین with scienceعلوم پایه.
106
245000
2000
آنچه انجام می دهیم اینه که پیروی از تعادل در علم را بوجود می آوریم.
04:22
If I askedپرسید: a questionسوال like,
107
247000
2000
اگه من چنین سؤالی بپرسم،
04:24
"How fastسریع can a childکودک learnیاد گرفتن how to readخواندن in a classroomکلاس درس?"
108
249000
2000
"چقدر طول می کشه تا یه بچه خواندن در کلاس را یاد بگیره؟"
04:26
scientistsدانشمندان changeتغییر دادن the answerپاسخ to "How fastسریع does the averageمیانگین childکودک
109
251000
2000
دانشمندان جواب را به این شکل تغییر می دهند،" چقدر طول می کشه تا یه بچۀ معمولی خواندن سر کلاس را یاد بگیره؟"
04:28
learnیاد گرفتن how to readخواندن in that classroomکلاس درس?"
110
253000
2000
دانشمندان جواب را به این شکل تغییر می دهند،" چقدر طول می کشه تا یه بچۀ معمولی خواندن سر کلاس را یاد بگیره؟"
04:30
and then we tailorخیاط the classکلاس right towardsبه سمت the averageمیانگین.
111
255000
2000
و سپس ما کلاس را به سمت اون حد متعادل جهت می دهیم.
04:32
Now if you fallسقوط belowدر زیر the averageمیانگین on this curveمنحنی,
112
257000
2000
حالا اگه در این منحنی، شما پایین تر از میانگین قرار بگیرید،
04:34
then psychologistsروانشناسان get thrilledهیجان زده,
113
259000
2000
باعث حیرت روانشناسان می شود،
04:36
because that meansبه معنای you're eitherیا depressedافسرده or you have a disorderاختلال,
114
261000
3000
چون این به دو معنی است، یا افسردگی دارید و یا اختلالات روحی،
04:39
or hopefullyخوشبختانه bothهر دو.
115
264000
2000
یا اگه خدا بخواد هر دو را.
04:41
We're hopingامید for bothهر دو because our businessکسب و کار modelمدل is,
116
266000
2000
ما امیدواریم هر دویش باشه چون روش کاسبی ما اینطوریه که،
04:43
if you come into a therapyدرمان sessionجلسه with one problemمسئله,
117
268000
2000
اگه شما با یه مشکل به جلسۀ روان درمانی قدم می گذارید،
04:45
we want to make sure you leaveترک کردن knowingدانستن you have 10,
118
270000
2000
ما می خواهیم مطمئن بشیم که شما با علم به اینکه 10 مشکل دارید از آنجا خارج می شوید،
04:47
so you keep comingآینده back over and over again.
119
272000
2000
بنابراین بارها و بارها به آمدنتان ادامه می دهید.
04:49
We'llخوب go back into your childhoodدوران کودکی if necessaryلازم است,
120
274000
2000
اگه لازم باشه ما به دوران کودکی شما رجوع می کنیم،
04:51
but eventuallyدر نهایت what we want to do is make you normalطبیعی again.
121
276000
2000
اما در نهایت، آنچه می خواهیم اینه که شما مجدد به حالت طبیعی بازگردید.
04:53
But normalطبیعی is merelyصرفا - فقط averageمیانگین.
122
278000
2000
نرمال بودن همان متعادل بودنه.
04:55
And what I positپست and what positiveمثبت psychologyروانشناسی positsمثبت است
123
280000
2000
و آنچه برای من و برای هر روانشناسی مثبت، مسلم است
04:57
is that if we studyمطالعه what is merelyصرفا - فقط averageمیانگین,
124
282000
2000
اگر ما به مطالعۀ هر آنچه تعادل محض است، بپردازیم،
04:59
we will remainماندن merelyصرفا - فقط averageمیانگین.
125
284000
2000
ما بصورت تعادل محض باقی می مانیم.
05:01
Then insteadبجای of deletingحذف کردن those positiveمثبت outliersغلظت,
126
286000
2000
آنوقت بجای حذف اون حاشیه های مثبت،
05:03
what I intentionallyاز قصد do is come into a populationجمعیت like this one
127
288000
2000
آنچه از قصد انجام می دم اینه که به جمعی مثل این بیام و بگم، چرا؟
05:05
and say, why?
128
290000
2000
آنچه از قصد انجام می دم اینه که به جمعی مثل این بیام و بگم، چرا؟
05:07
Why is it that some of you are so highبالا aboveدر بالا the curveمنحنی
129
292000
2000
چطوره که بعضی از شماها خیلی بالاتر از این منحنی قرار دارید
05:09
in termsاصطلاحات of your intellectualفکری abilityتوانایی, athleticورزشی abilityتوانایی, musicalموزیکال abilityتوانایی,
130
294000
2000
از لحاظ توانایی ذهنی، توانایی بدنی، توانایی موسیقی،
05:11
creativityخلاقیت, energyانرژی levelsسطوح,
131
296000
2000
خلاقیت، میزان انرژی،
05:13
your resiliencyانعطاف پذیری in the faceصورت of challengeچالش, your senseاحساس of humorشوخ طبعی?
132
298000
2000
انعطاف پذیریتان در برابر مسائل، و شوخ طبعی تان؟
05:15
Whateverهر چه it is, insteadبجای of deletingحذف کردن you, what I want to do is studyمطالعه you.
133
300000
3000
هر چه هست، بجای اینکه شما را حذف کنم، می خوام به بررسی شما بپردازم.
05:18
Because maybe we can gleanسرحال باش informationاطلاعات --
134
303000
2000
چون شاید بتونیم اطلاعات جمع کنیم
05:20
not just how to moveحرکت people up to the averageمیانگین,
135
305000
2000
نه اینکه فقط مردم را به حد میانگین برسونیم،
05:22
but how we can moveحرکت the entireکل averageمیانگین up
136
307000
3000
اینکه چطور می تونیم کل میانگین را
05:25
in our companiesشرکت ها and schoolsمدارس worldwideدر سراسر جهان.
137
310000
2000
در شرکتها و مدارس سرتاسر دنیا ، بالاتر ببریم.
05:27
The reasonدلیل this graphنمودار is importantمهم to me
138
312000
2000
دلیل اهمیت این نمودار برای من اینه که
05:29
is, when I turnدور زدن on the newsاخبار, it seemsبه نظر می رسد like the majorityاکثریت of the informationاطلاعات
139
314000
2000
وقتی کانال اخبار را روشن می کنم، بیشتر خبرها به نظر مثبت نمی یاد، بلکه در واقع منفی هم هست.
05:31
is not positiveمثبت, in factواقعیت it's negativeمنفی.
140
316000
2000
وقتی کانال اخبار را روشن می کنم، بیشتر خبرها به نظر مثبت نمی یاد، بلکه در واقع منفی هم هست.
05:33
Mostاکثر of it's about murderآدم کشی, corruptionفساد, diseasesبیماری ها, naturalطبیعی است disastersبلایای طبیعی.
141
318000
3000
اکثرا" دربارۀ قتل، فساد، بیماری، و بلاهای طبیعی است.
05:36
And very quicklyبه سرعت, my brainمغز startsشروع می شود to think
142
321000
2000
و خیلی سریع این فکر به سرم خطور می کنه
05:38
that's the accurateدقیق ratioنسبت of negativeمنفی to positiveمثبت in the worldجهان.
143
323000
2000
که این نسبت دقیق منفی به مثبت در جهان است.
05:40
What that's doing is creatingپدید آوردن something
144
325000
2000
آنچه که انجام می ده اینه که چیزی بنام
05:42
calledبه نام the medicalپزشکی schoolمدرسه syndromeسندرم --
145
327000
2000
سندرم مدرسۀ پزشکی را بوجود می آورد
05:44
whichکه, if you know people who'veچه کسی been to medicalپزشکی schoolمدرسه,
146
329000
2000
-- چیزیه که اگه شما افرادی را که به مدرسۀ پزشکی رفته اند بشناسید، اون سندرم را می بینید --
05:46
duringدر حین the first yearسال of medicalپزشکی trainingآموزش,
147
331000
2000
در اولین سال آموزش پزشکی،
05:48
as you readخواندن throughاز طریق a listفهرست of all the symptomsعلائم and diseasesبیماری ها that could happenبه وقوع پیوستن,
148
333000
2000
وقتی به لیستی از کلیۀ علائم و بیماریهای قابل پیش آمد نگاهی می اندازید،
05:50
suddenlyناگهان you realizeتحقق بخشیدن you have all of them.
149
335000
2000
یکدفعه متوجه می شوید که شما همۀ آنها را دارید.
05:52
I have a brotherبرادر in-lawدر قانون namedتحت عنوان Boboبوبو -- whichکه is a wholeکل other storyداستان.
150
337000
3000
من یک شوهر خواهری دارم به اسم "بوبو" -- که خودش یه داستان کاملیه.
05:55
Boboبوبو marriedمتاهل Amyامی the unicornاسب تک شاخ.
151
340000
3000
"بوبو" با "امی" اسب تک شاخ ازدواج کرد.
05:58
Boboبوبو calledبه نام me on the phoneتلفن
152
343000
3000
"بوبو" از مدرسۀ پزشکی یِل (Yale ) به من تلفن کرد،
06:01
from Yaleییل Medicalپزشکی Schoolمدرسه,
153
346000
3000
"بوبو" از مدرسۀ پزشکی یِل (Yale ) به من تلفن کرد،
06:04
and Boboبوبو said, "Shawnشاون, I have leprosyپرخاشگر."
154
349000
2000
و او گفت،" شان، من جذام دارم."
06:06
(Laughterخنده)
155
351000
2000
(خندۀ حاضرین)
06:08
Whichکدام, even at Yaleییل, is extraordinarilyفوق العاده rareنادر.
156
353000
2000
چیزی که حتی در یِل (Yale) ، فوق العاده نادر است.
06:10
But I had no ideaاندیشه how to consoleکنسول poorفقیر Boboبوبو
157
355000
3000
ولی من هیچ ایده ای برای آروم کردن بوبو نداشتم
06:13
because he had just gottenدریافت کردم over an entireکل weekهفته of menopauseیائسگی.
158
358000
2000
چون اون تازه یک هفتۀ کامل یائسگی را از سر گذرانده بود.
06:15
(Laughterخنده)
159
360000
2000
(خندۀ حاضرین)
06:17
See what we're findingیافته is it's not necessarilyلزوما the realityواقعیت that shapesشکل ها us,
160
362000
3000
ببینید آنچه ما درمی یابیم، لزوما" واقعیتی که ما را شکل می دهد، نیست،
06:20
but the lensلنز throughاز طریق whichکه your brainمغز viewsنمایش ها the worldجهان that shapesشکل ها your realityواقعیت.
161
365000
3000
بلکه لنزی است که مغز شما از طریق آن دنیایی را می بیند که شکل دهندۀ واقیت شماست.
06:23
And if we can changeتغییر دادن the lensلنز, not only can we changeتغییر دادن your happinessشادی,
162
368000
3000
و اگه بتونیم لنزها را عوض کنیم، نه تنها می تونیم طالعمان را عوض کنیم،
06:26
we can changeتغییر دادن everyهرکدام singleتنها educationalآموزشی and businessکسب و کار outcomeنتیجه at the sameیکسان time.
163
371000
3000
بلکه می تونیم تک تک پیامدهای تحصیلی و تجارتی را همزمان تغییر دهیم.
06:29
When I appliedکاربردی to Harvardهاروارد, I appliedکاربردی on a dareجرات کن.
164
374000
2000
وقتی درخواست ورود به دانشگاه "هاروارد" را دادم، شیر شدم و برای مبارزه طلبی این کارو کردم.
06:31
I didn't expectانتظار to get in, and my familyخانواده had no moneyپول for collegeکالج.
165
376000
3000
انتظار نداشتم پذیرفته بشم و خانواده ام پول تحصیل در کالج را نداشتند.
06:34
When I got a militaryنظامی scholarshipبورس تحصیلی two weeksهفته ها laterبعد, they allowedمجاز me to go.
166
379000
2000
وقتی دو هفتۀ بعد بورسیۀ نظامی دریافت کردم، اونا بهم اجازه دادند که برم.
06:36
Suddenlyناگهان, something that wasn'tنبود even a possibilityامکان پذیری becameتبدیل شد a realityواقعیت.
167
381000
3000
یکدفعه، چیزی که حتی احتمالش هم وجود نداشت، به واقعیت گرایید.
06:39
When I wentرفتی there, I assumedفرض everyoneهر کس elseچیز دیگری would see it as a privilegeامتیاز as well,
168
384000
3000
وقتی به اونجا رفتم، گمان می کردم که همه مثل من اونرا بعنوان یه امتیاز می بینند،
06:42
that they'dآنها می خواهند be excitedبرانگیخته to be there.
169
387000
2000
و از بودن در اونجا هیجان زده اند.
06:44
Even if you're in a classroomکلاس درس fullپر شده of people smarterهوشمندانه than you,
170
389000
2000
حتی اگه در کلاسی باشید که همه باهوش تر از شما هستند،
06:46
you'dمی خواهی be happyخوشحال just to be in that classroomکلاس درس, whichکه is what I feltنمد.
171
391000
2000
فقط از بودن در اون کلاس هم احساس خشنودی می کنید، و اون احساس من بود.
06:48
But what I foundپیدا شد there
172
393000
2000
در حالیکه برخی افراد اینرا تجربه می کنند، اما من دریافتم که
06:50
is, while some people experienceتجربه that,
173
395000
2000
در حالیکه برخی افراد اینرا تجربه می کنند، اما من دریافتم که
06:52
when I graduatedفارغ التحصیل شد after my fourچهار yearsسالها
174
397000
2000
وقتی بعد از چهار سال فارغ التحصیل شدم
06:54
and then spentصرف شده the nextبعد eightهشت yearsسالها livingزندگي كردن in the dormsخوابگاهها with the studentsدانش آموزان --
175
399000
2000
و سپس هشت سال بعد را با دانشجویان در خوابگاه سپری کردم،
06:56
Harvardهاروارد askedپرسید: me to; I wasn'tنبود that guy.
176
401000
3000
"هاروارد" ازم خواست اینکارو بکنم؛ من نمی خواستم.
06:59
(Laughterخنده)
177
404000
4000
(خندۀ حاضرین)
07:03
I was an officerافسر of Harvardهاروارد to counselمشاوره studentsدانش آموزان throughاز طریق the difficultدشوار fourچهار yearsسالها.
178
408000
3000
من یه مسئول مشاوره درهاروارد بودم که به دانشجویان برای مشکلاتشان مشاوره میداد.
07:06
And what I foundپیدا شد in my researchپژوهش and my teachingدرس دادن
179
411000
2000
و آنچه در طول تحقیقات و تدریسم کسب کردم اینه که
07:08
is that these studentsدانش آموزان, no matterموضوع how happyخوشحال they were
180
413000
2000
این دانشجویان ، علیرغم میزان خوش حالیشان از موفقیت اولیه در ورود به دانشگاه،
07:10
with theirخودشان originalاصلی successموفقیت of gettingگرفتن into the schoolمدرسه,
181
415000
3000
این دانشجویان ، علیرغم میزان خوش حالیشان از موفقیت اولیه در ورود به دانشگاه،
07:13
two weeksهفته ها laterبعد theirخودشان brainsمغز were focusedمتمرکز شده است, not on the privilegeامتیاز of beingبودن there,
182
418000
3000
بعد از گذشت دو هفته نه روی افتخار بودن در اونجا متمرکز بودند
07:16
norنه on theirخودشان philosophyفلسفه or theirخودشان physicsفیزیک.
183
421000
2000
و نه روی فلسفه و نه روی فیزیک.
07:18
Theirآنها brainمغز was focusedمتمرکز شده است on the competitionرقابت, the workloadحجم کار,
184
423000
2000
مغزشون روی رقابت، فشار کاری، زحمتها، استرسها، و شکایتها متمرکز بود.
07:20
the hasslesعجیب و غریب, the stressesتنش ها, the complaintsشکایت.
185
425000
2000
مغزشون روی رقابت، فشار کاری، زحمتها، استرسها، و شکایتها متمرکز بود.
07:22
When I first wentرفتی in there, I walkedراه می رفت into the freshmenتازه واردان diningناهار خوری hallسالن,
186
427000
2000
وقتی تازه اونجا رفته بودم، به سمت سالن ناهارخوری سال اولیها راه می رفتم،
07:24
whichکه is where my friendsدوستان from Wacoواکو, Texasتگزاس, whichکه is where I grewرشد کرد up --
187
429000
3000
-- فکر کنم بعضی از شماها راجع بهش شنیده باشید --
07:27
I know some of you have heardشنیدم of it.
188
432000
2000
جایی که وقتی دوستانم از "واکو" تگزاس، جایی که من بزرگ شدم به دیدنم آمدند، با دیدن اونجا بهم گفتند،
07:29
When they'dآنها می خواهند come to visitبازدید کنید me, they'dآنها می خواهند look around,
189
434000
2000
جایی که وقتی دوستانم از "واکو" تگزاس، جایی که من بزرگ شدم به دیدنم آمدند، با دیدن اونجا بهم گفتند،
07:31
they'dآنها می خواهند say, "This freshmanتازه وارد diningناهار خوری hallسالن looksبه نظر می رسد like something
190
436000
2000
" این سالن غذاخوری سال اولیها شبیه سالن "هاگوارت" در فیلم "هری پاتر" است،" و واقعا" هم همینطور بود.
07:33
out of Hogwart'sهوگوارت from the movieفیلم سینما "Harryهری Potterپاتر," whichکه it does.
191
438000
2000
" این سالن غذاخوری سال اولیها شبیه سالن "هاگوارت" در فیلم "هری پاتر" است،" و واقعا" هم همینطور بود.
07:35
This is Hogwart'sهوگوارت from the movieفیلم سینما "Harryهری Potterپاتر" and that's Harvardهاروارد.
192
440000
2000
این "هاگوارت" در فیلم "هری پاتر" است، و اون "هاروارد" است.
07:37
And when they see this,
193
442000
2000
و آنها با دیدن این بهم گفتند،
07:39
they say, "Shawnشاون, why do you wasteدور ریختنی your time studyingدر حال مطالعه happinessشادی at Harvardهاروارد?
194
444000
2000
"شان، چرا وقت خودت را برای یادگیری خوشبختی در هاروارد تلف می کنی؟"
07:41
Seriouslyبه طور جدی, what does a Harvardهاروارد studentدانشجو possiblyاحتمالا have
195
446000
2000
جدا"، یه دانشجوی هاروارد چی ممکنه داشته باشه که ازش ناخشنود باشه؟"
07:43
to be unhappyناراضی about?"
196
448000
2000
جدا"، یه دانشجوی هاروارد چی ممکنه داشته باشه که ازش ناخشنود باشه؟"
07:45
Embeddedجاسازی شده withinدر داخل that questionسوال
197
450000
2000
کلید درک علم خوشبختی در آن سؤال نهفته است.
07:47
is the keyکلیدی to understandingدرك كردن the scienceعلوم پایه of happinessشادی.
198
452000
2000
کلید درک علم خوشبختی در آن سؤال نهفته است.
07:49
Because what that questionسوال assumesفرض می شود
199
454000
2000
چون آنچه از آن سوال تلقی می شه اینه که
07:51
is that our externalخارجی worldجهان is predictiveپیش بینی of our happinessشادی levelsسطوح,
200
456000
3000
دنیای بیرونی ما پیش بینی است از میزان خوشبختی ما،
07:54
when in realityواقعیت, if I know everything about your externalخارجی worldجهان,
201
459000
2000
در حالیکه در واقعیت، اگر من بر دنیای بیرونی شما عالم باشم،
07:56
I can only predictپیش بینی 10 percentدرصد of your long-termبلند مدت happinessشادی.
202
461000
3000
فقط می تونم 10 درصد از خوشبختی دراز مدت شما را پیش بینی کنم.
07:59
90 percentدرصد of your long-termبلند مدت happinessشادی
203
464000
2000
90 درصد از خوشبختی دراز مدت شما
08:01
is predictedپیش بینی شده not by the externalخارجی worldجهان,
204
466000
2000
نه توسط دنیای بیرونی شما ، بلکه از طریق روشی که مغز شما دنیا را پردازش می کند، پیش بینی می شود.
08:03
but by the way your brainمغز processesفرآیندهای the worldجهان.
205
468000
2000
نه توسط دنیای بیرونی شما ، بلکه از طریق روشی که مغز شما دنیا را پردازش می کند، پیش بینی می شود
08:05
And if we changeتغییر دادن it,
206
470000
2000
و اگر ما آنرا تغییر دهیم،
08:07
if we changeتغییر دادن our formulaفرمول for happinessشادی and successموفقیت,
207
472000
2000
اگر ما فرمول خود را برای خوشبختی و موفقیت تغییر دهیم،
08:09
what we can do is changeتغییر دادن the way
208
474000
2000
آنوقت قادر خواهیم بود روش تاثیر بر واقعیت را تغییر دهیم.
08:11
that we can then affectتاثیر می گذارد realityواقعیت.
209
476000
2000
آنوقت قادر خواهیم بود روش تاثیر بر واقعیت را تغییر دهیم.
08:13
What we foundپیدا شد is that only 25 percentدرصد of jobکار successesموفقیت ها
210
478000
2000
آنچه ما دریافتیم این بود که تنها 25 درصد از موفقیتهای شغلی بر اساس I.Q( میزان هوش انسان) پیش بینی می شود.
08:15
are predictedپیش بینی شده by I.Q.
211
480000
2000
آنچه ما دریافتیم این بود که تنها 25 درصد از موفقیتهای شغلی بر اساس I.Q( میزان هوش انسان) پیش بینی می شود.
08:17
75 percentدرصد of jobکار successesموفقیت ها
212
482000
2000
75 درصد از موفقیتهای شغلی بر اساس میزان خوش بینی شما، حمایت اجتماعی شما،
08:19
are predictedپیش بینی شده by your optimismخوش بینی levelsسطوح, your socialاجتماعی supportحمایت کردن
213
484000
3000
درصد از موفقیتهای شغلی بر اساس میزان خوش بینی شما، حمایت اجتماعی شما،
08:22
and your abilityتوانایی to see stressفشار as a challengeچالش insteadبجای of as a threatتهدید.
214
487000
3000
توانایی شما در نگرش به استرس بعنوان یه چالش نه یک تهدید ، پیش بینی می شود.
08:25
I talkedصحبت کرد to a boardingپانسیون schoolمدرسه up in Newجدید Englandانگلستان, probablyشاید the mostاکثر prestigiousمعتبر boardingپانسیون schoolمدرسه,
215
490000
3000
من با یک مدرسۀ شبانه روزی در نیوانگلند (New England) که شاید معتبر ترین مدرسۀ شبانه روزی باشد، صحبت کردم،
08:28
and they said, "We alreadyقبلا know that.
216
493000
2000
و آنها گفتند، " ما قبلا" اینو می دونستیم.
08:30
So everyهرکدام yearسال, insteadبجای of just teachingدرس دادن our studentsدانش آموزان, we alsoهمچنین have a wellnessسلامتی weekهفته.
217
495000
3000
خُب بجای اینکه فقط به دانش آموزان درس بدهیم، هرساله ما هفته سلامتی هم داریم.
08:33
And we're so excitedبرانگیخته. Mondayدوشنبه night we have the world'sجهان leadingمنتهی شدن expertکارشناس
218
498000
3000
و خیلی هیجان زده ایم. دوشنبه شب برجسته ترین متخصص دنیا می یاد
08:36
comingآینده in to speakصحبت about adolescentنوجوانان depressionافسردگی.
219
501000
2000
و دربارۀ افسرگی در بزرگسالان صحبت می کنه.
08:38
Tuesdayسهشنبه night it's schoolمدرسه violenceخشونت and bullyingقلدری.
220
503000
2000
سه شنبه شب دربارۀ خشونت و زورگویی در مدرسه است.
08:40
Wednesdayچهار شنبه night is eatingغذا خوردن disordersاختلالات.
221
505000
2000
چهارشنبه شب دربارۀ اختلالات غذا خوردن است.
08:42
Thursdayپنج شنبه night is elicitفراخوانی drugدارو use.
222
507000
2000
پنج شنبه شب استنباط استفاده از مواد مخدر است.
08:44
And Fridayجمعه night we're tryingتلاش کن to decideتصميم گرفتن betweenبین riskyخطرناک sexارتباط جنسی or happinessشادی."
223
509000
3000
و جمعه شب سعی می کنیم مابین رابطۀ جنسی خطرناک و خوشبختی تصمیم بگیریم."
08:47
(Laughterخنده)
224
512000
3000
(خندۀ حاضرین)
08:50
I said, "That's mostاکثر people'sمردم Fridayجمعه nightsشب ها."
225
515000
2000
من گفتم،" اون جمعه شبهای اکثر افراد است."
08:52
(Laughterخنده)
226
517000
3000
(خندۀ حاضرین)
08:55
(Applauseتشویق و تمجید)
227
520000
3000
(تشویق حاضرین)
08:58
Whichکدام I'm gladخوشحالم you likedدوست داشت, but they did not like that at all.
228
523000
2000
خوش حالم که خوشتون اومده، اما اونا اصلا" خوششون نیومد.
09:00
Silenceسکوت on the phoneتلفن.
229
525000
2000
سکوتی در تلفن برقرار شد.
09:02
And into the silenceسکوت, I said, "I'd be happyخوشحال to speakصحبت at your schoolمدرسه,
230
527000
2000
و من در سکوت گفتم، " خوشحال می شم که در مدرسۀ شما صحبت کنم،
09:04
but just so you know, that's not a wellnessسلامتی weekهفته, that's a sicknessبیماری weekهفته.
231
529000
3000
اما خُب می دونید، اون هفتۀ سلامتی نیست، بلکه هفتۀ بیماری است.
09:07
What you've doneانجام شده is you've outlinedمشخص شده all the negativeمنفی things that can happenبه وقوع پیوستن,
232
532000
2000
آنچه شما انجام داده اید اینه که خلاصه ای از تمام چیزهای منفی که می تونه اتفاق بیفته گفتید،
09:09
but not talkedصحبت کرد about the positiveمثبت."
233
534000
2000
اما از مثبت ها حرفی نزدید."
09:11
The absenceغیبت of diseaseمرض is not healthسلامتی.
234
536000
2000
عدم حضور بیماری، دلیلی بر سلامتی نیست.
09:13
Here'sاینجاست how we get to healthسلامتی:
235
538000
2000
این راهی است که ما به سلامتی می رسیم:
09:15
We need to reverseمعکوس the formulaفرمول for happinessشادی and successموفقیت.
236
540000
3000
لازمه فرمول خوشبختی و موفقیت را برعکس کنیم.
09:18
In the last threeسه yearsسالها, I've traveledسفر کرد to 45 differentناهمسان countriesکشورها,
237
543000
2000
در طول سه سال گذشته، من به 45 کشور مختلف سفر کردم،
09:20
workingکار کردن with schoolsمدارس and companiesشرکت ها
238
545000
2000
و در بحبوحۀ رکود اقتصادی، با مدارس و شرکتها همکاری کردم.
09:22
in the midstدر میان of an economicاقتصادی downturnرکود.
239
547000
2000
و در بحبوحۀ رکود اقتصادی، با مدارس و شرکتها همکاری کردم.
09:24
And what I foundپیدا شد is that mostاکثر companiesشرکت ها and schoolsمدارس
240
549000
2000
و دریافتم که بیشترمدارس و شرکتها از فرمولی برای موفقیت پیروی می کنند که ازاین قراره:
09:26
followدنبال کردن a formulaفرمول for successموفقیت, whichکه is this:
241
551000
2000
و دریافتم که بیشترمدارس و شرکتها از فرمولی برای موفقیت پیروی می کنند که ازاین قراره:
09:28
If I work harderسخت تر, I'll be more successfulموفق شدن.
242
553000
2000
اگه سخت تر کار کنم ، موفق تر خواهم بود.
09:30
And if I'm more successfulموفق شدن, then I'll be happierشادتر.
243
555000
3000
و اگر موفق تر باشم، اونوقت خوشبخت تر خواهم بود.
09:33
That undergirdsزیر زیر mostاکثر of our parentingپدر و مادر stylesسبک ها, our managingمدیریت stylesسبک ها,
244
558000
2000
این پایه و اساس بیشتر اصول تربیتی ما ، اصول مدیریتی ما
09:35
the way that we motivateایجاد انگیزه our behaviorرفتار.
245
560000
2000
و روش برانگیختن رفتارمان را تشکیل می دهد.
09:37
And the problemمسئله is it's scientificallyاز نظر علمی brokenشکسته شده and backwardsعقب for two reasonsدلایل.
246
562000
3000
مشکل اینه که این فرمول به دو دلیل از لحاظ علمی ناقص و خلاف جهت است.
09:40
First, everyهرکدام time your brainمغز has a successموفقیت,
247
565000
3000
اولا" ، هر وقت مغزتان با موفقیتی روبرو می شه،
09:43
you just changedتغییر کرد the goalpostgoalpost of what successموفقیت lookedنگاه کرد like.
248
568000
2000
شما قبلش تیر دروازه را عقب تر بردید (شرایط تجلی موفقیت را تغییر داده اید).
09:45
You got good gradesدرجات, now you have to get better gradesدرجات,
249
570000
2000
شما نمره های خوبی گرفتید، حالا نمره های بهتری می خواهید،
09:47
you got into a good schoolمدرسه and after you get into a better schoolمدرسه,
250
572000
2000
شما در مدرسۀ خوبی بودید و بعدش پذیرش در مدرسۀ بهتری می خواهید،
09:49
you got a good jobکار, now you have to get a better jobکار,
251
574000
2000
شما شغل خوبی داشتید ولی حالا می بایست شغل بهتری داشته باشید،
09:51
you hitاصابت your salesحراجی targetهدف, we're going to changeتغییر دادن your salesحراجی targetهدف.
252
576000
2000
شما به هدف زدید، ما نقطۀ هدفتان را تغییر خواهیم داد.
09:53
And if happinessشادی is on the oppositeمخالف sideسمت of successموفقیت, your brainمغز never getsمی شود there.
253
578000
3000
و اگر خوشبختی، نقطۀ مخالف موفقیت است، مغز شما هیچگاه به اون نمی رسه.
09:56
What we'veما هستیم doneانجام شده is we'veما هستیم pushedتحت فشار قرار داد happinessشادی
254
581000
2000
آنچه ما انجام دادیم اینه که در قالب یه جامعه، خوشبختی را به آنسوی افق شناختی سوق دادیم.
09:58
over the cognitiveشناختی horizonافق as a societyجامعه.
255
583000
3000
آنچه ما انجام دادیم اینه که در قالب یه جامعه، خوشبختی را به آنسوی افق شناختی سوق دادیم.
10:01
And that's because we think we have to be successfulموفق شدن,
256
586000
2000
دلیلش اینه که فکر می کنیم ابتدا باید موفق باشیم تا بعدش خوشبخت تر بشیم.
10:03
then we'llخوب be happierشادتر.
257
588000
2000
دلیلش اینه که فکر می کنیم ابتدا باید موفق باشیم تا بعدش خوشبخت تر بشیم.
10:05
But the realواقعی problemمسئله is our brainsمغز work in the oppositeمخالف orderسفارش.
258
590000
2000
اما مشکل اصلی اینه که مغز ما در جهت عکس عمل می کند.
10:07
If you can raiseبالا بردن somebody'sکسی هست levelسطح of positivityمثبت بودن in the presentحاضر,
259
592000
3000
اگر شما قادر باشید میزان مثبت گرایی یک فرد را در حال حاضر افزایش دهید،
10:10
then theirخودشان brainمغز experiencesتجربیات what we now call a happinessشادی advantageمزیت,
260
595000
3000
اونوقت مغز آنها چیزی را تجربه می کند که ما آنرا مزیت خوشبختی می نامیم،
10:13
whichکه is your brainمغز at positiveمثبت
261
598000
2000
یعنی مغز شما در حالت مثبت،
10:15
performsانجام می دهد significantlyبه طور قابل ملاحظه better
262
600000
2000
عملکرد فوق العاده بهتری داره
10:17
than it does at negativeمنفی, neutralخنثی or stressedتاکید کرد.
263
602000
2000
در مقایسه با زمانیکه در حالت منفی، خنثی یا تحت استرس است.
10:19
Your intelligenceهوش risesافزایش می یابد, your creativityخلاقیت risesافزایش می یابد, your energyانرژی levelsسطوح riseبالا آمدن.
264
604000
3000
آگاهی شما، خلاقیت و میزان انرژی شما افزایش می یابد.
10:22
In factواقعیت, what we'veما هستیم foundپیدا شد
265
607000
2000
آنچه ما در حقیقت دریافتیم
10:24
is that everyهرکدام singleتنها businessکسب و کار outcomeنتیجه improvesبهبود می یابد.
266
609000
2000
اینه که تک تک پیامدهای تجارت بهبود می یابد.
10:26
Your brainمغز at positiveمثبت is 31 percentدرصد more productiveسازنده
267
611000
2000
مغز شما در حالت مثبت، 31 درصد پربار تر است
10:28
than your brainمغز at negativeمنفی, neutralخنثی or stressedتاکید کرد.
268
613000
3000
نسبت به حالت منفی، خنثی یا تحت فشار.
10:31
You're 37 percentدرصد better at salesحراجی.
269
616000
2000
میزان فروش شما 37 درصد بیشتر است.
10:33
Doctorsپزشکان are 19 percentدرصد fasterسریعتر, more accurateدقیق
270
618000
2000
پزشکان در حالت مثبت، 19 درصد سریعتر و دقیق تر درارائۀ تشخیص درست هستند،
10:35
at comingآینده up with the correctدرست diagnosisتشخیص
271
620000
2000
پزشکان در حالت مثبت، 19 درصد سریعتر و دقیق تر درارائۀ تشخیص درست هستند،
10:37
when positiveمثبت insteadبجای of negativeمنفی, neutralخنثی or stressedتاکید کرد.
272
622000
2000
تا وقتی که در حالت منفی، خنثی یا تحت فشار هستند.
10:39
Whichکدام meansبه معنای we can reverseمعکوس the formulaفرمول.
273
624000
2000
این بدان معنی است که ما می تونیم فرمول را بر عکس کنیم.
10:41
If we can find a way of becomingتبدیل شدن به positiveمثبت in the presentحاضر,
274
626000
3000
اگه بتونیم راهی پیدا کنیم که در زمان حال مثبت باشیم،
10:44
then our brainsمغز work even more successfullyبا موفقیت
275
629000
2000
اونوقت مغزمان عملکرد موفق تری هم خواهد داشت
10:46
as we're ableتوانایی to work harderسخت تر, fasterسریعتر and more intelligentlyهوشمندانه.
276
631000
3000
چون قادریم که سخت تر، سریعتر، وهوشمندانه تر کار کنیم.
10:49
What we need to be ableتوانایی to do is to reverseمعکوس this formulaفرمول
277
634000
3000
آنچه لازمه قادر به انجامش باشیم اینه که این فرمول را معکوس کنیم
10:52
so we can startشروع کن to see what our brainsمغز are actuallyدر واقع capableقادر به of.
278
637000
2000
بدین ترتیب آنچه مغزمان عملا" قادر به انجامش است را می بینیم.
10:54
Because dopamineدوپامین, whichکه floodsسیل into your systemسیستم when you're positiveمثبت,
279
639000
2000
چون دوپامین، که در هنگام مثبت بودن در سیستم بدنی شما جریان دارد، دو عملکرد دارد.
10:56
has two functionsتوابع.
280
641000
2000
چون دوپامین، که در هنگام مثبت بودن در سیستم بدنی شما جریان دارد، دو عملکرد دارد.
10:58
Not only does it make you happierشادتر,
281
643000
2000
نه تنها شما را خوشحال تر می کند،
11:00
it turnsچرخش on all of the learningیادگیری centersمراکز in your brainمغز
282
645000
2000
بلکه تمام مراکز یادگیری در مغز شما را فعال می کند
11:02
allowingاجازه می دهد you to adaptانطباق to the worldجهان in a differentناهمسان way.
283
647000
3000
و باعث می شه به گونه ای متفاوت با دنیا سازگار باشید.
11:05
We'veما هستیم foundپیدا شد that there are waysراه ها that you can trainقطار your brainمغز
284
650000
2000
ما دریافتیم که از راههایی می تونید فکرخود را برای مثبت تر شدن آموزش دهید.
11:07
to be ableتوانایی to becomeتبدیل شدن به more positiveمثبت.
285
652000
2000
ما دریافتیم که از راههایی می تونید فکر خود را برای مثبت تر شدن آموزش دهید.
11:09
In just a two-minuteدو دقیقه spanطول of time doneانجام شده for 21 daysروزها in a rowردیف,
286
654000
3000
فقط برای دو دقیقه در روز برای مدت 21 روز متوالی
11:12
we can actuallyدر واقع rewireباز کردن your brainمغز,
287
657000
2000
ما در واقع می تونیم مغز شما را بازسازی کنیم،
11:14
allowingاجازه می دهد your brainمغز to actuallyدر واقع work
288
659000
2000
و کاری کنیم که مغزتان عملا" عملکردی خوش بینانه تر و موفقیت آمیز تر داشته باشد.
11:16
more optimisticallyخوشبختانه and more successfullyبا موفقیت.
289
661000
2000
و کاری کنیم که مغزتان عملا" عملکردی خوش بینانه تر و موفقیت آمیز تر داشته باشد.
11:18
We'veما هستیم doneانجام شده these things in researchپژوهش now
290
663000
2000
ما اینکار تحقیقاتی را در حال حاضر
11:20
in everyهرکدام singleتنها companyشرکت that I've workedکار کرد with,
291
665000
2000
با تمام شرکتهایی که با آنها همکاری داریم ، انجام دادیم،
11:22
gettingگرفتن them to writeنوشتن down threeسه newجدید things that they're gratefulسپاسگزار for
292
667000
2000
و از آنها خواستیم که به مدت 21 روز متوالی، روزانه سه چیز جدید را که بخاطرش سپاسگزارند یادداشت کنند، هر روز سه چیز جدید.
11:24
for 21 daysروزها in a rowردیف, threeسه newجدید things eachهر یک day.
293
669000
2000
و از آنها خواستیم که به مدت 21 روز متوالی، روزانه سه چیز جدید را که بخاطرش سپاسگزارند یادداشت کنند، هر روز سه چیز جدید.
11:26
And at the endپایان of that,
294
671000
2000
و آخرسر، مغز آنها شروع به حفظ کردن الگویی از نگاه اجمالی به دنیا می کند،
11:28
theirخودشان brainمغز startsشروع می شود to retainحفظ a patternالگو
295
673000
2000
و آخرسر، مغز آنها شروع به حفظ کردن الگویی از نگاه اجمالی به دنیا می کند،
11:30
of scanningاسکن کردن the worldجهان, not for the negativeمنفی, but for the positiveمثبت first.
296
675000
3000
نه از جنبه های منفی بلکه ابتدا از جنبه های مثبت.
11:33
Journalingمجله about one positiveمثبت experienceتجربه you've had over the pastگذشته 24 hoursساعت ها
297
678000
2000
نوشتن دربارۀ یک تجربۀ مثبتی که در طی 24 ساعت گذشته داشتید،
11:35
allowsاجازه می دهد your brainمغز to reliveزنده ماندن it.
298
680000
2000
باعث می شه که مغز شما آنرا احیا کند.
11:37
Exerciseورزش teachesتدریس می کند your brainمغز that your behaviorرفتار mattersمسائل.
299
682000
3000
تمرین کردن به مغزتان می آموزد که رفتارتان دارای اهمیت است.
11:40
We find that meditationمراقبه allowsاجازه می دهد your brainمغز
300
685000
2000
ما دریافتیم که مدیتیشن، مغز را قادر می سازه
11:42
to get over the culturalفرهنگی ADHDبیش فعالی that we'veما هستیم been creatingپدید آوردن
301
687000
3000
که برADHD فرهنگی (اختلال بیش فعالی با کمبود توجه)غالب بشه،
11:45
by tryingتلاش کن to do multipleچندگانه tasksوظایف at onceیک بار
302
690000
2000
چیزی که با انجام چند کار همزمان بوجود می آید،
11:47
and allowsاجازه می دهد our brainsمغز to focusتمرکز on the taskوظیفه at handدست.
303
692000
3000
و در عوض باعث بشه که افکارمان روی یک عملکرد تمرکز کند.
11:50
And finallyسرانجام, randomتصادفی actsعمل می کند of kindnessمهربانی are consciousآگاهانه actsعمل می کند of kindnessمهربانی.
304
695000
2000
و درنهایت، اعمال نیک بدون هدف به اعمال نیک هدف داری تبدیل شوند.
11:52
We get people, when they openباز کن up theirخودشان inboxصندوق ورودی,
305
697000
2000
ما از مردم می خواهیم که وقتی ایمیل خود را باز می کنند،
11:54
to writeنوشتن one positiveمثبت emailپست الکترونیک
306
699000
2000
یک ایمیل مثبت در ستایش یا قدردانی از کسی در شبکۀ پشتیبانی اجتماعی خودشان بنویسند.
11:56
praisingستایش or thankingسپاسگزار somebodyکسی in theirخودشان socialاجتماعی supportحمایت کردن networkشبکه.
307
701000
2000
یک ایمیل مثبت در ستایش یا قدردانی از کسی در شبکۀ پشتیبانی اجتماعی خودشان بنویسند.
11:58
And by doing these activitiesفعالیت ها
308
703000
2000
و با انجام این کارها
12:00
and by trainingآموزش your brainمغز just like we trainقطار our bodiesبدن,
309
705000
2000
و با تعلیم دادن افکارتان همانطور که بدنمان را تعلیم می دهیم،
12:02
what we'veما هستیم foundپیدا شد is we can reverseمعکوس the formulaفرمول for happinessشادی and successموفقیت,
310
707000
3000
دریافتیم که قادریم فرمول خوشبختی و موفقیت را معکوس کنیم،
12:05
and in doing so, not only createايجاد كردن ripplesموج دار of positivityمثبت بودن,
311
710000
3000
و با انجام اینکار، نه تنها امواج ریزمثبت
12:08
but createايجاد كردن a realواقعی revolutionانقلاب.
312
713000
2000
بلکه یه دگرگونی حقیقی پدید می آوریم.
12:10
Thank you very much.
313
715000
2000
با سپاس فراوان.
12:12
(Applauseتشویق و تمجید)
314
717000
3000
(تشویق حاضرین)
Translated by Farnaz Saghafi
Reviewed by soheila Jafari

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Shawn Achor - Psychologist
Shawn Achor is the CEO of Good Think Inc., where he researches and teaches about positive psychology.

Why you should listen

Shawn Achor is the winner of over a dozen distinguished teaching awards at Harvard University, where he delivered lectures on positive psychology in the most popular class at Harvard.
 
He is the CEO of Good Think Inc., a Cambridge-based consulting firm which researches positive outliers -- people who are well above average -- to understand where human potential, success and happiness intersect. Based on his research and 12 years of experience at Harvard, he clearly and humorously describes to organizations how to increase happiness and meaning, raise success rates and profitability, and create positive transformations that ripple into more successful cultures. He is also the author of The Happiness Advantage.

More profile about the speaker
Shawn Achor | Speaker | TED.com