ABOUT THE SPEAKER
Clint Smith - Poet, educator
Clint Smith's work blends art and activism.

Why you should listen

Clint Smith is a writer, teacher and doctoral candidate at Harvard University studying education, incarceration and inequality. Previously, he taught high school English in Prince George’s County, Maryland where, in 2013, he was named the Christine D. Sarbanes Teacher of the Year by the Maryland Humanities Council.

Clint is a 2014 National Poetry Slam champion, an Individual World Poetry Slam Finalist, and author of the poetry collection Counting Descent. He has received fellowships from the National Science Foundation, Cave Canem and the Callaloo Creative Writing Workshop. His writing has appeared in The New Yorker, The Guardian, Boston Review, American Poetry Review, Harvard Educational Review and elsewhere. He was born and raised in New Orleans, LA.

More profile about the speaker
Clint Smith | Speaker | TED.com
TED@NYC

Clint Smith: The danger of silence

کلینت اسمیت: خطر سکوت

Filmed:
5,033,082 views

ما چنان زمان زیادی را صرف گوش کردن به چیزهایی می کنیم که مردم می گویند « که بندرت توجه به چیزهای نگفته شان می کنیم»،این حرف شاعر ایجازگو و آموزگار، کلینت اسمیت است. قطعه ای کوتاه، نافذ درباره یافتن جسارت برای اعتراض کردن به بیعدالتی و جهالت.
- Poet, educator
Clint Smith's work blends art and activism. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:13
Drدکتر. Martinمارتین Lutherلوتر Kingپادشاه, Jrجونیور.,
0
1100
1650
دکتر مارتین لوتر کینگ جونیور،
00:14
in a 1968 speechسخنرانی - گفتار where he reflectsبازتاب می دهد
uponبر the Civilمدنی Rightsحقوق Movementجنبش,
1
2750
3886
در يك سخنرانی در سال ١٩٦٨در مورد جنبش حقوق مدنی،
00:18
statesایالت ها, "In the endپایان,
2
6636
2694
بیان می کند: «در انتها،
00:21
we will rememberیاد آوردن not the wordsکلمات of our enemiesدشمنان
3
9330
3083
آنچه به یاد خواهیم آورد حرفهای دشمنانمان نیست
00:24
but the silenceسکوت of our friendsدوستان."
4
12413
2867
بلکه سکوت دوستانمان است.»
00:27
As a teacherمعلم, I've internalizedداخلی this messageپیام.
5
15280
2520
به عنوان یک آموزگار، این پیام را درونی کرده ام.
00:30
Everyهرکدام day, all around us,
6
17800
1980
هر روز، در اطرافمان،
00:31
we see the consequencesعواقب of silenceسکوت
7
19780
1676
شاهدیم که پیامدهای سکوت
00:33
manifestآشکار themselvesخودشان in the formفرم of discriminationتبعیض,
8
21456
2437
خود ر ا در قالب تبعیض،
00:36
violenceخشونت, genocideقتل عام and warجنگ.
9
23893
3808
خشونت، نسل کشی و جنگ نمودار می کند.
00:39
In the classroomکلاس درس, I challengeچالش my studentsدانش آموزان
10
27701
2196
در کلاس درس، دانش آموزانم را
00:42
to exploreکاوش کنید the silencesسکوت in theirخودشان ownخودت livesزندگی می کند
11
29897
2431
به كمك شعر، به جستجودر مورد سکوت در زندگیشان واميدارم.
00:44
throughاز طریق poetryشعر.
12
32328
1850
به كمك شعر، به جستجودر مورد سکوت در زندگیشان واميدارم.
00:46
We work togetherبا یکدیگر to fillپر کن those spacesفضاها,
13
34178
1852
با هم برای پر کردن این فضاها کار می کنیم،
00:48
to recognizeتشخیص them, to nameنام them,
14
36030
3278
تا تشخیصشان دهیم، نامگذاریشان کنیم،
00:51
to understandفهمیدن that they don't
have to be sourcesمنابع of shameشرم آور.
15
39308
3432
و بفهمیم که آنها نباید باعث شرمساری باشند.
00:54
In an effortتلاش to createايجاد كردن a cultureفرهنگ withinدر داخل my classroomکلاس درس
16
42740
2463
درتلاش برای ایجاد چنین فرهنگی در کلاسم،
00:57
where studentsدانش آموزان feel safeبی خطر sharingبه اشتراک گذاری the intimaciesجالب بودن
17
45203
2098
تا دانش آموزان برای به اشتراک گذاردن خصوصی ترین دلایل سکوتشان احساس امنیت کنند،
00:59
of theirخودشان ownخودت silencesسکوت,
18
47301
1834
تا دانش آموزان برای به اشتراک گذاردن خصوصی ترین دلایل سکوتشان احساس امنیت کنند،
01:01
I have fourچهار coreهسته principlesاصول postedارسال شده on the boardهیئت مدیره
19
49135
2081
چهار اصل عمده را روی تخته کلاس نوشته ام
01:03
that sitsنشسته in the frontجلوی of my classکلاس,
20
51216
2093
که در جلوی کلاسم قرار دارد،
01:05
whichکه everyهرکدام studentدانشجو signsعلائم
at the beginningشروع of the yearسال:
21
53309
3061
که دانش آموزها در آغاز سال امضایش می کنند:
01:08
readخواندن criticallyانتقادی, writeنوشتن consciouslyآگاهانه,
22
56370
2173
منتقدانه بخوان، آگاهانه بنویس،
01:10
speakصحبت clearlyبه وضوح, tell your truthحقیقت.
23
58543
3865
شفاف حرف بزن، حقیقت را بگو.
01:14
And I find myselfخودم thinkingفكر كردن a lot about that last pointنقطه,
24
62408
2564
و اغلب اوقات متوجه میشوم که خیلی درباره نکته آخری فکر می کنم.،
01:17
tell your truthحقیقت.
25
64972
1899
حقیقت را بگو.
01:19
And I realizedمتوجه شدم that
26
66871
1794
و تشخیص دادم که
01:20
if I was going to askپرسیدن my studentsدانش آموزان to speakصحبت up,
27
68665
2211
اگر میخواستم از شاگردانم بخواهم که با صراحت حرف بزنند،
01:23
I was going to have to tell my truthحقیقت
28
70876
2138
باید خودم راستش را می گفتم
01:25
and be honestصادقانه with them about the timesبار
29
73014
2266
و با آنها درباره مواقعی که مجبور به دروغ گفتن میشدم صادق باشم.
01:27
where I failedناموفق to do so.
30
75280
1568
و با آنها درباره مواقعی که مجبور به دروغ گفتن میشدم صادق باشم.
01:29
So I tell them that growingدر حال رشد up,
31
76848
2060
پس بهشان می گویم که بچگی ام در خانواده ای
01:31
as a kidبچه in a Catholicکاتولیک familyخانواده in Newجدید Orleansاورلئان,
32
78908
2668
کاتولیگ در نیواورلئانز گذشت،
01:33
duringدر حین Lentقرض دادن I was always taughtتدریس کرد
33
81576
2862
در طی چله روزه(دوره ای پرهيز برای مسيحيان)همیشه می آموختم
01:36
that the mostاکثر meaningfulمعنی دار thing one could do
34
84438
1808
که با معنی ترین کاری که هرکس می تواند انجام دهد
01:38
was to give something up,
35
86246
1542
بخشیدن چیزیست.
01:39
sacrificeقربانی something you typicallyمعمولا indulgeبذله گو in
36
87788
2292
گذشتن از چیزی که معمولا درش زیاده روی می کردید
01:42
to proveثابت كردن to God you understandفهمیدن his sanctityتقدس.
37
90080
2399
تا بخدا ثابت کنید تقدسش را درک می کنید.
01:44
I've givenداده شده up sodaجوش شیرین, McDonald'sمک دونالد, Frenchفرانسوی friesسیب زمینی سرخ شده,
38
92479
2802
من سودا، مک دونالد، سیيب زمینی سرخ کرده،
01:47
Frenchفرانسوی kissesبوسه ها, and everything in betweenبین.
39
95281
2902
بوسه فرانسوی و چيزهای از اين دست را رها کردم.
01:50
But one yearسال, I gaveداد up speakingصحبت كردن.
40
98183
3888
ولی یک سال، دست از حرف زدن هم کشیدم.(روزه سكوت)
01:54
I figuredشکل گرفته the mostاکثر valuableبا ارزش thing I could sacrificeقربانی
41
102071
2603
فهمیدم باارزش ترین چیزی که می توانستم قربانی کنم
01:56
was my ownخودت voiceصدای, but it was like I hadn'tتا به حال نیست realizedمتوجه شدم
42
104674
3701
صدای خودم بود، اما مثل این بود که تشخیص نداده بودم
02:00
that I had givenداده شده that up a long time agoپیش.
43
108375
2911
که این کار را مدتها قبل انجام داده ام.
02:03
I spentصرف شده so much of my life
44
111286
1819
بیشتر عمرم را صرف گفتن
02:05
tellingگفتن people the things they wanted to hearشنیدن
45
113105
2177
چیزهایی به آدمها می کنم که می خواهند بشنوند
02:07
insteadبجای of the things they neededمورد نیاز است to,
46
115282
1476
عوض چیزهایی که نیاز داشتند،
02:08
told myselfخودم I wasn'tنبود meantبه معنای to be anyone'sکسی هست conscienceوجدان
47
116758
2416
بخودم گفتم من قرار نیست وجدان کسی باشم
02:11
because I still had to figureشکل out beingبودن my ownخودت,
48
119174
2295
چون هنوز باید وجود خودم را بشناسم،
02:13
so sometimesگاه گاهی I just wouldn'tنمی خواهم say anything,
49
121469
3232
بنابراین گاهی فقط به اين علت چيزی نميگفتم تا
02:16
appeasingتسکین دهنده ignoranceجهل with my silenceسکوت,
50
124701
2449
با سكوتم از جهالتم دلجويی كرده باشم،
02:19
unawareغافل that validationاعتبار سنجی doesn't need wordsکلمات
51
127150
2397
غافل از این که تصدیق به کلمات نیاز ندارد
02:21
to endorseتایید و امضا its existenceوجود داشتن.
52
129547
1620
تا وجودش را بشناساند.
02:23
When Christianمسیحی was beatضرب و شتم up for beingبودن gayهمجنسگرا,
53
131167
1788
وقتی کریستین بخاطر همجنسگرا بودنش کتک خورد،
02:25
I put my handsدست ها in my pocketجیب
54
132955
1268
دستهایم را تو جیبم گذاشتم
02:26
and walkedراه می رفت with my headسر
down as if I didn't even noticeاطلاع.
55
134223
2777
و از آنجا با سری افکنده دور شدم، گویی اصلا متوجه نشده بود.
02:29
I couldn'tنمی توانستم use my lockerقفسه for weeksهفته ها
because the boltپیچ on the lockقفل کردن
56
137000
2535
از کمدم برای دو هفته نتوانستم استفاده کنم چون قفل رویش
02:31
remindedیادآور شدم me of the one I had put on my lipsلب ها
57
139535
2261
یادآور مهر سنگین سکوتی بود که بر لبهایم زده بودم
02:33
when the homelessبی خانمان man on the cornerگوشه
58
141796
1744
وقتی مرد بیخانمان کنار خیابان
02:35
lookedنگاه کرد at me with eyesچشم ها up merelyصرفا - فقط searchingجستجوکردن
59
143540
1780
با چشمانی نگاهم کرد که صرفا دنبال
02:37
for an affirmationتأیید that he was worthارزش seeingدیدن.
60
145320
2182
تاییدی بود برای اينكه اقلا ارزش دیدن دارد.
02:39
I was more concernedنگران with
touchingلمس کردن the screenصفحه نمایش on my Appleسیب
61
147502
2105
بیشتر دغدغه لمس کردن صفحه گوشی اپلم را داشتم
02:41
than actuallyدر واقع feedingتغذیه him one.
62
149607
1563
تا راستش غذا دادن به یکی.
02:43
When the womanزن at the fundraisingجذب سرمایه galaگالا
63
151170
1687
وقتی زنی در مراسم جمع آوری کمکهای خیریه به من گفت که،
02:45
said "I'm so proudمغرور of you.
64
152857
1192
« من به شما خیلی افتخار می کنم.
02:46
It mustباید be so hardسخت teachingدرس دادن
those poorفقیر, unintelligentغیر هوشمند kidsبچه ها,"
65
154049
3071
آموزش دادن به آن فقرا، کودکان کم هوش کار خیلی دشواری باید باشه،»
02:49
I bitبیت my lipلب, because apparentlyظاهرا
we neededمورد نیاز است her moneyپول
66
157120
2599
لبم را گاز گرفتم، چون به پولش نیاز داشتیم
02:51
more than my studentsدانش آموزان neededمورد نیاز است theirخودشان dignityکرامت.
67
159719
1980
بیشتر از نیاز دانش آموزانم به نگهداشتن شأن خود.
02:53
We spendخرج کردن so much time
68
161699
1941
ما زمان زیادی را صرف
02:55
listeningاستماع to the things people are sayingگفت:
69
163640
3900
گوش دادن به چیزهایی می کنیم که مردم می گویند
02:59
that we rarelyبه ندرت payپرداخت attentionتوجه to the things they don't.
70
167540
3338
طوری که بندرت به چیزهایی که نمی گویند توجه می کنیم.
03:03
Silenceسکوت is the residueباقی مانده of fearترس.
71
170878
3261
سکوت تفاله ترس است.
03:06
It is feelingاحساس your flawsمعایب
72
174139
1550
همان احساس دردناک عیبهایتان است
03:07
gut-wrenchآچار زخم guillotineگیوتین your tongueزبان.
73
175689
1926
که باعث بریده شدن صدایتان می شود.
03:09
It is the airهوا retreatingعقب نشینی from your chestقفسه سینه
74
177615
1822
هوایی که از سینه شما می گریزد
03:11
because it doesn't feel safeبی خطر in your lungsریه ها.
75
179437
1992
چون در ششهای شما احساس امنیت نمی کند.
03:13
Silenceسکوت is Rwandanرواندا genocideقتل عام. Silenceسکوت is Katrinaکاترینا.
76
181429
3124
سکوت نسل کشی در رواناداست، سکوت کاتریناست.
03:16
It is what you hearشنیدن when there
aren'tنه enoughکافی bodyبدن bagsکیسه left.
77
184553
3108
این چیزیست که می شنوید وقتی کیسه های جسد بحد کافی بوجود ندارند.
03:19
It is the soundصدا after the nooseچنگال is alreadyقبلا tiedگره خورده است.
78
187661
2401
به صدای پس از حلقه داری میماند که تازه گرده زده شده.
03:22
It is charringسنگ زنی. It is chainsزنجیر. It is privilegeامتیاز. It is painدرد.
79
190062
3347
به نیمسوز شدن میماند. غل و زنجیراست. دامن نيالودن است. درد است.
03:25
There is no time to pickانتخاب کنید your battlesجنگ ها
80
193409
1755
فرصتی برای انتخاب نبردهایت نداری
03:27
when your battlesجنگ ها have alreadyقبلا pickedبرداشت you.
81
195164
1733
وقتی که همین حالا از سوی نبردها انتخاب شده باشی.
03:29
I will not let silenceسکوت wrapبسته بندی کردن itselfخودش around my indecisionناامیدی.
82
196897
3063
اجازه نخواهم داد در پناه غفلتم، سكوت تارو پودش را بگسترد.
03:32
I will tell Christianمسیحی that he is a lionشیر نر,
83
199960
1967
به کریستیان خواهم گفت که یک شیر است،
03:34
a sanctuaryجایگاه مقدس of braveryشجاعت and brillianceدرخشان.
84
201927
2360
مجسمه شجاعت و شکوه.
03:36
I will askپرسیدن that homelessبی خانمان man what his nameنام is
85
204287
2396
از آن مرد بیخانمان نامش را خواهم پرسید
03:38
and how his day was, because sometimesگاه گاهی
86
206683
1710
و این که روزگارش چگونه بوده، زیرا گاهی اوقات
03:40
all people want to be is humanانسان.
87
208393
1947
انسان بودن تمام چیزیست که آدمها میخواهند.
03:42
I will tell that womanزن that my studentsدانش آموزان can talk about
88
210340
2486
به آن زن خواهم گفت که دانش آموزانم می توانند درباره
03:45
transcendentalismفراموشی like theirخودشان last nameنام was ThoreauThoreau,
89
212826
2565
تعالی گرایی حرف بزنند جوری که انگار اسم فامیلشان تورو(فیلسوف آنارشیست آمریکایی) است،
03:47
and just because you watchedتماشا کردم
one episodeقسمت of "The Wireسیم"
90
215391
2035
و صرفا بخاطر این که تنها یک قسمت از سریال « The Wire» را تماشا کردی
03:49
doesn't mean you know anything about my kidsبچه ها.
91
217426
2239
به این معنا نیست که همه چیز را درباره بچه های من می دونی.
03:51
So this yearسال,
92
219665
1673
بنابراین امسال،
03:53
insteadبجای of givingدادن something up,
93
221338
2147
بجای غفلت از مسائل،
03:55
I will liveزنده everyهرکدام day as if there were a microphoneمیکروفون
94
223485
2412
هر روزم را طوری زندگی می کنم که گویی میکروفونی
03:58
tuckedبسته شدن underزیر my tongueزبان,
95
225897
1923
زیر زبانم فرو کردند،
04:00
a stageمرحله on the undersideزیرین of my inhibitionبازداری.
96
227820
4005
و به جای بخش بازدارنده و مخفی درونم، يك ميدان نمايش خواهم ساخت.
04:04
Because who has to have a soapboxصندوق پستی
97
231825
2143
ديگر چه حاجتی به منبر و تريبون است
04:06
when all you've ever neededمورد نیاز است is your voiceصدای?
98
233968
4239
وقتی همه آنچه لازم داریدصدایتان است!
04:10
Thank you.
99
238207
2505
سپاسگذارم.
04:12
(Applauseتشویق و تمجید)
100
240712
4000
(تشویق)
Translated by Leila Ataei
Reviewed by Amin Behshad

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Clint Smith - Poet, educator
Clint Smith's work blends art and activism.

Why you should listen

Clint Smith is a writer, teacher and doctoral candidate at Harvard University studying education, incarceration and inequality. Previously, he taught high school English in Prince George’s County, Maryland where, in 2013, he was named the Christine D. Sarbanes Teacher of the Year by the Maryland Humanities Council.

Clint is a 2014 National Poetry Slam champion, an Individual World Poetry Slam Finalist, and author of the poetry collection Counting Descent. He has received fellowships from the National Science Foundation, Cave Canem and the Callaloo Creative Writing Workshop. His writing has appeared in The New Yorker, The Guardian, Boston Review, American Poetry Review, Harvard Educational Review and elsewhere. He was born and raised in New Orleans, LA.

More profile about the speaker
Clint Smith | Speaker | TED.com