Adam Grant: Are you a giver or a taker?
آدام گرانت: شما یک گیرنده هستید یا دهنده؟
After years of studying the dynamics of success and productivity in the workplace, Adam Grant discovered a powerful and often overlooked motivator: helping others. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
around the room for a minute
به اطراف اتاق نگاه کنید
paranoid person here --
در اینجا پیدا کنید--
at that person for me.
آن فرد را به من نشان دهید.
that I call "takers."
که اسمشان را میگذارم گیرنده.
in their interactions.
به فکر خود هستند.
چه میتوانی بکنی.
most interactions by asking,
با این پرسش آغاز میکند که
to think about your own style.
تا دربارهی روش خودتان فکر کنید.
گیرنده یا دهنده هستیم.
most of the people most of the time,
در بیشتر اوقات با بیشتر افراد است،
of a giver or a taker,
یا دهنده هستید
to think about yourself.]
دربارهی خود فکر کنید.]
you are not a narcissist.]
شما خودشیفته نیستید.]
that has no data behind it,
که پشت آن هیچ دادهای نیست،
for you to laugh at this cartoon,
که به این کارتون بخندید،
that you're a taker.
که شما یک گیرنده هستید.
one too many times.
که بارها تاوان دادهاند.
that we won't be addressing today,
که امروز به آن نخواهیم پرداخت،
common these extremes are,
دو سر این طیف چقدر شایع است،
people across industries
در صنایع مختلف
are right in the middle
درست در وسط
called "matching."
که سازگاری نام دارد.
an even balance of give and take:
بین گرفتن و دادن تعادل ایجاد کنید:
for you if you do something for me.
اگر برایم کاری کنی برایت کاری میکنم.
to live your life.
به نظر میرسد.
and productive way to live your life?
راه زندگی هم هست؟
is a very definitive ...
their productivity.
اندازهگیری میکردند.
of these jobs were the givers.
مربوط به افراد دهنده بود.
than they got back.
لطف کرده بودند.
other people's jobs,
افراد دیگر بودند،
to get their own work completed.
برای تکمیل کار خود نداشتند.
belong to the students
متعلق به دانشجویانی بود
with statements like,
عبارتهایی مانند
you ought to trust
اعتماد کنید کسی است که
with no desire to help anybody.
به دانشکده پزشکی آمده است.
the lowest revenue accrued
پایینترین صندوق
to one of those salespeople
you suck at your job --"
«چرا عملکردت اینقدر بد است--»
so deeply about my customers
چنان ارزش عمیقی قائل هستم
one of our crappy products."
خودمان را به آنها نمیفروشم."
as givers than takers or matchers?
دهنده میدانید تا گیرنده یا سازگار؟
before we talked about these data.
این دادهها صحبت کنیم بیشتر بود.
there's a twist here,
یک انحراف وجود دارد،
sacrificing themselves,
خود را قربانی میکنند،
at the frequency of giving behavior
فراوانی رفتار دهندگی
or an organization --
and sharing their knowledge
و دانش خود را با دیگران شریک شوند
on every metric we can measure:
ارتقا مییابد:
employee retention --
حفظ بیشتر کارکنان--
trying to help other people
صرف کمک به دیگران
they suffer along the way.
در این مسیر رنج میبرند.
actually get to succeed.
دهندهها در واقع موفق شوند.
are the worst performers,
دهندهها بدترین عملکرد را دارند،
it's not the takers.
آنها گیرندهها نیستند.
but also fall quickly in most jobs.
اما در بیشتر مشاغل به سرعت هم افت میکنند.
in "An eye for an eye" -- a just world.
«چشم در برابر چشم» هستید-- دنیای عادل.
out of that person.
اگر شما یک گیرنده باشید
نوبت شماست.
who are the best performers.
متعلق به سازگارها باشد.
I've ever studied,
که تاکنون مطالعه کردهام،
to the givers again.
متعلق به دهندههاست.
from hundreds of salespeople,
فروشنده جمع کردهام نگاه کنید،
go to both extremes.
در هر دو طرف بیشتر هستند.
who bring in the lowest revenue,
را تشکیل میدهند،
for engineers' productivity
هم صدق میکند
at the bottom and at the top
در پایین و در بالا قرار دارد
where more of these givers get to excel?
که بیشتر این دهندهها بالا بیایند؟
not just in businesses,
صحبت کنم، نه تنها در تجارت
but I appreciate the enthusiasm.
اما از تأیید شما سپاسگزارم.
are your most valuable people,
ارزشمندترین افراد شما هستند،
فرسوده میشوند.
the givers in your midst.
مراقب دهندهها باشید.
from Fortune's best networker.
بهترین فروشندهی شرکت فورچن آموختم.
موفقترین کارآفرین بوده
of his time helping other people.
صرف کمک به دیگران کرده است.
is the five-minute favor.
لطف پنج دقیقهای است.
Mother Teresa or Gandhi
مادر ترزا یا گاندی باشید
to add large value
که به زندگی دیگران
as making an introduction
benefit from knowing each other.
از شناختن هم بهره میبرند.
or giving a little bit of feedback.
یا دادن اندکی پس خوراند باشد.
as basic as saying,
باشد مثل اینکه بگویید:
whose work has gone unnoticed."
که به کار او توجه نشده است.»
are really critical
and protect themselves.
از خود محافظت کنند.
where givers succeed,
که در آن دهندهها موفقاند،
where help-seeking is the norm;
در آن کمک خواستن طبیعی باشد؛
to home for some of you.
بعضی از شما بیشتر صدق کند.
you always have to be the giver?]
همیشه ناچارید دهنده باشید؟]
to be a receiver, too.
گیرنده بودن هم چیز بدی نیست.
we can actually make this easier.
درواقع میتوانیم آنرا آسانتر کنیم.
for people to ask for help.
برای افراد آسانتر کنیم.
studied hospitals.
بیمارستانها را مطالعه کردیم.
nurses did a lot of help-seeking,
زیاد کمک میخواهند،
they did very little of it.
کمتر کمک میخواهند.
where help-seeking was common,
عاملی که جلب توجه میکرد
whose sole job it was
که تنها وظیفهاش
it's not vulnerable to ask for help --
بد نیست و به معنی ناتوانی نیست--
just for protecting the success
در حمایت از موفقیت
more people to act like givers,
اهمیت دارد.
of all giving in organizations
بخششها در سازمانها
they don't want to burden others.
نمیخواهند مزاحم دیگران شوند.
in your organization
دهنده ناامید خواهید داشت
who could benefit and how.
و چگونه باید کمک کنند.
of successful givers,
در آن دهندهها موفق باشند،
you let onto your team.
چه کسی را به گروه خود راه میدهید.
of productive generosity,
با سخاوتمندی سازنده میخواهید،
that that was not right --
در واقع این درست نیست--
of a taker on a culture
در یک فرهنگ
the positive impact of a giver.
از اثر مثبت یک دهنده است.
just does not make a dozen.
will stop helping.
کمک را متوقف میکنند.
by a bunch of snakes and sharks.
و کوسه دورهام کرده اند.
«فوق العاده است!
and team building
و تشکیل گروه
about the consequences.
پیامدهای آن باشند.
is that they follow the norm.
که از روال عادی پیروی میکنند.
before it's too late?
جلوی یک گیرنده را میگیرید؟
at figuring out who's a taker,
خیلی بد هستیم،
that throws us off.
که ما را منحرف میکند.
of personality across cultures.
در همهی فرهنگها.
they're nice, they're polite.
خوب هستند، مؤدب هستند.
a national contest
and fill in the blank,
که باید جای خالی را پر میکردند،
was going to be,
or, "... ice hockey."
یا «... هاکی روی یخ.»
for their new national slogan to be --
شعار ملی جدید رأی میدادند--
under the circumstances."
تحت هر شرایط.»
who are highly agreeable,
به شدت تمایل به موافقت دارند،
to try to please other people?
دیگران را راضی نگاه دارم؟
skeptical, challenging,
و چالشیتر هستند،
to go to law school.
به دانشکدهی حقوق میروند.
that's actually an empirical fact.
حقیقتی به تجربه ثابت شده است.
that agreeable people were givers
افراد موافق دهندهها هستند
no correlation between those traits,
هیچ رابطهای بین آن صفات نیافتم،
that agreeableness-disagreeableness
یا ناموافق بودن
are more of your inner motives:
به انگیزههای درونی ربط دارد:
What are your intentions toward others?
نسبت به دیگران چه نیتی دارید؟
people accurately,
افراد را به دقت بسنجید،
consultant in the room is waiting for,
که همه حضار در اتاق منتظرند
are also recognized quickly,
به سرعت شناخته میشوند.
by a slightly different name.
به آنها بدهید.
two combinations.
کنار میگذاریم.
in our organizations.
دهندههای ناموافق وجود دارد.
and tough on the surface
خشن و سخت هستند
others' best interests at heart.
برای دیگران میخواهند.
but a great operating system."
اما سیستمعامل فوق العادهای دارد.»
undervalued people in our organizations,
افرادی هستند که بیشتر دست کم گرفته میشوند
who give the critical feedback
حساسی را میدهند
but everyone needs to hear.
اما همه نیاز دارند بشنوند.
valuing these people
ارج گذاشتن به این افراد بکنیم
is the deadly one --
ترکیب مرگباری است--
also known as the faker.
که معروف به متقلب است.
who's nice to your face,
با شما خوب است
these people in the interview process
این افراد در فرآیند مصاحبه
fundamentally improved?"
influential than them,
خواهند بود چون گیرندهها
and then kicking down.
و زورگویی به پایین دستی دارند.
who are below them in a hierarchy,
نام ببرند که پایین دستی هستند،
you can learn a lot about character
که میتوانید شخصیت افراد را
treats their restaurant server
با پیشخدمت رستوران
out of organizations,
به سازمانها راه ندهیم،
in pursuing their own goals
that people define success.
از موفقیت را تغییر دهیم.
winning a competition,
بستگی به برنده شدن در رقابت دارد،
is really more about contribution.
بستگی بیشتری با مشارکت دارد.
meaningful way to succeed
are plotting your well-being.
glowing things about you.
is that's not a delusion --
که توهم نیست--
where givers succeed,
که دهندهها موفق باشند،
create that world.
آن دنیا را ایجاد کنیم.
ABOUT THE SPEAKER
Adam Grant - Organizational psychologistAfter years of studying the dynamics of success and productivity in the workplace, Adam Grant discovered a powerful and often overlooked motivator: helping others.
Why you should listen
In his groundbreaking book Give and Take, top-rated Wharton professor Adam Grant upended decades of conventional motivational thinking with the thesis that giving unselfishly to colleagues or clients can lead to one’s own long-term success. Grant’s research has led hundreds of advice seekers (and HR departments) to his doorstep, and it’s changing the way leaders view their workforces.
Grant's book Originals: How Non-Conformists Move the World examines how unconventional thinkers overturn the status quo and champion game-changing ideas.
Grant is the host of the TED original podcast WorkLife, taking us inside unconventional workplaces to explore the ideas we can all use to make work more meaningful and creative.
Adam Grant | Speaker | TED.com