ABOUT THE SPEAKER
Adora Svitak - Child prodigy
A prolific short story writer and blogger since age seven, Adora Svitak (now 12) speaks around the United States to adults and children as an advocate for literacy.

Why you should listen

A voracious reader from age three, Adora Svitak's first serious foray into writing -- at age five -- was limited only by her handwriting and spelling. (Her astonishing verbal abilities already matched that of young adults over twice her age.) As her official bio says, her breakthrough would soon come "in the form of a used Dell laptop her mother bought her." At age seven, she typed out over 250,000 words -- poetry, short stories, observations about the world -- in a single year.

Svitak has since fashioned her beyond-her-years wordsmithing into an inspiring campaign for literacy -- speaking across the country to both adults and kids. She is author of Flying Fingers, a book on learning.

More profile about the speaker
Adora Svitak | Speaker | TED.com
TED2010

Adora Svitak: What adults can learn from kids

آدورا اسویتاک: چیزهایی که بزرگترها می توانند از بچه ها یاد بگیرند

Filmed:
6,022,458 views

کودک شگفت انگیز آدورا استیواک می گوید که دنیا نیاز دارد به تفکر "بچگانه": ایده های جسورانه، خلاقیت ذاتی و به خصوص خوش بینی. او می گوید، رویاهای بزرگ بچه ها ارزش این را دارند که دست بالا گرفته شوند، و این می تواند با تمایل بزرگترها به یاد گرفتن از کوچکترها شروع شود، درست به همان اندازه که دوست دارند به آن ها آموزش دهند.
- Child prodigy
A prolific short story writer and blogger since age seven, Adora Svitak (now 12) speaks around the United States to adults and children as an advocate for literacy. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:15
Now, I want to startشروع کن with a questionسوال:
0
0
2000
من می خواهم با یک سؤال شروع کنم:
00:17
When was the last time you were calledبه نام childishکودکانه?
1
2000
3000
آخرین باری که شما بچه خطاب شدید کی بوده؟
00:20
For kidsبچه ها like me,
2
5000
2000
برای بچه هایی مثل من،
00:22
beingبودن calledبه نام childishکودکانه can be a frequentمکرر occurrenceوقوع.
3
7000
3000
بچه گانه خطاب شدن می تواند یک اتفاق دم به دقیقه باشد.
00:25
Everyهرکدام time we make irrationalغیر منطقی demandsخواسته ها,
4
10000
3000
هربار که درخواست غیرمنطقی می کنیم،
00:28
exhibitنمایشگاه irresponsibleبی مسئولیت behaviorرفتار
5
13000
2000
رفتار غیرمسئولانه داریم،
00:30
or displayنمایش دادن any other signsعلائم
6
15000
2000
یا هر نشانه ی دیگری از
00:32
of beingبودن normalطبیعی Americanآمریکایی citizensشهروندان,
7
17000
2000
یک شهروند آمریکایی معمولی را نشان می دهیم،
00:34
we are calledبه نام childishکودکانه.
8
19000
2000
ما را بچه خطاب می کنند،
00:36
Whichکدام really bothersهراس me.
9
21000
2000
که واقعا مرا ناراحت می کند.
00:38
After all, take a look at these eventsمناسبت ها:
10
23000
2000
با این همه، به این اتفاق ها یک نگاهی بیندازید:
00:40
Imperialismامپریالیسم and colonizationاستعمار,
11
25000
3000
امپریالیسم و استعمار،
00:43
worldجهان warsجنگ, Georgeجورج W. Bushبوته.
12
28000
3000
جنگ های جهانی، جورج بوش.
00:46
Askپرسیدن yourselfخودت, who'sچه کسی است responsibleمسئول? Adultsبزرگسالان.
13
31000
3000
از خودتان سؤال کنید: مسئولش کیست؟ بزرگترها.
00:49
Now, what have kidsبچه ها doneانجام شده?
14
34000
3000
حالا، بچه ها چه کار کرده اند؟
00:52
Well, Anneآن Frankصریح touchedلمس کرد millionsمیلیون ها نفر
15
37000
2000
آنی فرانک با نقل قوی که از هولوکاست کرد
00:54
with her powerfulقدرتمند accountحساب of the Holocaustهولوکاست,
16
39000
3000
میلیون ها نفر را متأثر کرد.
00:57
Rubyروبی Bridgesپل ها helpedکمک کرد to endپایان segregationجدایی in the Unitedیونایتد Statesایالت ها,
17
42000
3000
روبی بریجز به پایان دادن به تبعیض نژادی در ایالات متحده کمک کرد.
01:00
and, mostاکثر recentlyبه تازگی,
18
45000
2000
و اخیرا،
01:02
Charlieچارلی Simpsonسیمپسون helpedکمک کرد to raiseبالا بردن
19
47000
2000
چارلی سیمپسون با دوچرخه ی کوچکش
01:04
120,000 poundsپوند for Haitiهائیتی
20
49000
2000
کمک کرد تا 120000 پوند
01:06
on his little bikeدوچرخه.
21
51000
2000
برای هایتی جمع آوری شود.
01:08
So, as you can see evidencedگواهی شده است by suchچنین examplesمثال ها,
22
53000
3000
همان طور که می بینید و این مثال ها هم نشان می دهند،
01:11
ageسن has absolutelyکاملا nothing to do with it.
23
56000
3000
سن هیچ ربطی به این ندارد.
01:14
The traitsصفات the wordکلمه childishکودکانه addressesآدرس
24
59000
2000
خصوصیت هایی که بچه گانه گفته می شوند،
01:16
are seenمشاهده گردید so oftenغالبا in adultsبزرگسالان
25
61000
2000
آنقدر به دفعات در بزرگترها دیده می شوند
01:18
that we should abolishلغو کردن this age-discriminatoryسن تبعیض آمیز wordکلمه
26
63000
2000
که باید این کلمه ی تبعیض آمیز سنی را از بین ییریم
01:20
when it comesمی آید to criticizingانتقاد behaviorرفتار
27
65000
2000
وقتی نوبت به انتقاد از رفتار غیرمسئولانه
01:22
associatedهمراه with irresponsibilityبی مسئولیتی and irrationalغیر منطقی thinkingفكر كردن.
28
67000
3000
و تفکر غیرمنطقی می رسد.
01:25
(Applauseتشویق و تمجید)
29
70000
6000
(تشویق حاضران)
01:31
Thank you.
30
76000
2000
متشکرم.
01:33
Then again, who'sچه کسی است to say
31
78000
2000
گذشته از این، چه کسی می تواند بگوید
01:35
that certainمسلم - قطعی typesانواع of irrationalغیر منطقی thinkingفكر كردن
32
80000
2000
که بعضی شکل های تفکر غیرمنطقی
01:37
aren'tنه exactlyدقیقا what the worldجهان needsنیاز دارد?
33
82000
3000
دقیقا چیزی نیست که دنیا به آن نیاز دارد؟
01:40
Maybe you've had grandبزرگ plansبرنامه ها before
34
85000
2000
شاید شما هم قبلا فکرهای بزرگ داشته اید،
01:42
but stoppedمتوقف شد yourselfخودت, thinkingفكر كردن,
35
87000
2000
ولی جلوی خودتان را گرفته اید، با این فکر که:
01:44
"That's impossibleغیرممکن است," or, "That costsهزینه ها too much,"
36
89000
2000
غیرممکن است یا هزینه ی زیادی می خواهد
01:46
or, "That won'tنخواهد بود benefitسود me."
37
91000
2000
یا سودی برایم ندارد. چه خوب چه بد،
01:48
For better or worseبدتر, we kidsبچه ها aren'tنه hamperedمانع شد as much
38
93000
3000
وقتی نوبت به فکر کردن به دلایل انجام ندادن یک کار می رسد
01:51
when it comesمی آید to thinkingفكر كردن about reasonsدلایل why not to do things.
39
96000
3000
ما بچه ها اینقدر در قید و بند نیستیم.
01:54
Kidsکودکان و نوجوانان can be fullپر شده of inspiringالهام بخش aspirationsآرزوها
40
99000
2000
بچه ها می توانند پر از آرزوهای الهام بخش
01:56
and hopefulامیدوارم thinkingفكر كردن.
41
101000
2000
و فکرهای نویدبخش باشند.
01:58
Like my wishآرزو کردن that no one wentرفتی hungryگرسنه
42
103000
2000
مثل آرزوی من که هیچ کس گرسنه نباشد
02:00
or that everything were a freeرایگان kindنوع of utopiautopia.
43
105000
3000
یا اینکه همه چیز مجانی باشد یک جور مدینه ی فاضله.
02:03
How manyبسیاری of you still dreamرویا like that
44
108000
2000
چند نفر از شما هنوز از این رویاها دارید
02:05
and believe in the possibilitiesامکانات?
45
110000
3000
و امید دارید که برآورده شوند؟
02:08
Sometimesگاهی a knowledgeدانش of historyتاریخ
46
113000
2000
گاهی دانستن تاریخ
02:10
and the pastگذشته failuresخرابی of utopianutopian idealsایده آل ها
47
115000
2000
و شکست ایده های ایده آلیستی قبلی
02:12
can be a burdenبارگیری
48
117000
2000
می تواند یک مانع باشد
02:14
because you know that if everything were freeرایگان,
49
119000
2000
چون شما می دانید که اگر همه چیز مجانی بود،
02:16
then the foodغذا stocksسهام would becomeتبدیل شدن به depletedنابود شده
50
121000
2000
انبارهای غذا خالی می شدند،
02:18
and scarceکمبود and leadسرب to chaosهرج و مرج.
51
123000
2000
و قحطی می شد و هرج و مرج به وجود می آمد.
02:20
On the other handدست,
52
125000
2000
از طرف دیگر،
02:22
we kidsبچه ها still dreamرویا about perfectionکمال.
53
127000
2000
ما بچه ها هنوز در رویای کمال هستیم.
02:24
And that's a good thing because in orderسفارش
54
129000
2000
و این چیز خوبی است چون
02:26
to make anything a realityواقعیت,
55
131000
2000
برای اینکه هر چیزی را واقعیت ببخشید،
02:28
you have to dreamرویا about it first.
56
133000
2000
اول باید در موردش رویاپردازی کنید.
02:30
In manyبسیاری waysراه ها, our audacityغم و اندوه to imagineتصور کن
57
135000
3000
بی پروایی ما در تصور کردن، به شکل های زیادی
02:33
helpsکمک می کند pushفشار دادن the boundariesمرزها of possibilityامکان پذیری.
58
138000
3000
کمکمان می کند که مرزهای امکان پذیری را به عقب هل دهیم.
02:36
For instanceنمونه, the Museumموزه of Glassشیشه in Tacomaتاکوما, Washingtonواشنگتن,
59
141000
3000
برای مثال، موزه ی شیشه در تاکوما، واشینگتن،
02:39
my home stateحالت -- yoohooیووهو Washingtonواشنگتن!
60
144000
2000
ایالت زادگاهم -- یوهو واشینگتن --
02:41
(Applauseتشویق و تمجید) --
61
146000
3000
(تشویق حاضران)
02:44
has a programبرنامه calledبه نام Kidsکودکان و نوجوانان Designطرح Glassشیشه,
62
149000
2000
برنامه ای دارد به نام "بچه ها شیشه طراحی می کنند"،
02:46
and kidsبچه ها drawقرعه کشی theirخودشان ownخودت ideasایده ها for glassشیشه artهنر.
63
151000
2000
و بچه ها ایده های خودشان برای هنر شیشه ای را نقاشی می کنند.
02:48
Now, the residentساکن artistهنرمند said they got
64
153000
2000
هنرمند موزه گفت که بعضی از بهترین
02:50
some of theirخودشان bestبهترین ideasایده ها throughاز طریق the programبرنامه
65
155000
2000
ایده هاشان را از همین برنامه گرفته اند
02:52
because kidsبچه ها don't think about the limitationsمحدودیت ها
66
157000
2000
چون بچه ها در مورد محدودیت های اینکه تغییر شکل دادن شیشه
02:54
of how hardسخت it can be to blowفوت کردن، دمیدن glassشیشه into certainمسلم - قطعی shapesشکل ها;
67
159000
2000
به بعضی شکل های خاص چقدر می تواند سخت باشد فکر نمی کنند.
02:56
they just think of good ideasایده ها.
68
161000
2000
آن ها فقط به ایده های خوب فکر می کنند.
02:58
Now, when you think of glassشیشه, you mightممکن
69
163000
2000
در حالی که، وقتی شما به شیشه فکر می کنید،
03:00
think of colorfulرنگارنگ Chihulyچیولی designsطرح ها
70
165000
3000
ممکن است به طراحی های رنگارنگ "چیهولی"
03:03
or maybe Italianایتالیایی vasesگلدان,
71
168000
2000
یا گلدان های ایتالیایی فکر کنید،
03:05
but kidsبچه ها challengeچالش glassشیشه artistsهنرمندان to go beyondفراتر that
72
170000
3000
ولی بچه ها هنرمندان را به چالش می کشند تا فراتر بروند و
03:08
into the realmقلمرو of broken-heartedدل شکسته snakesمارها
73
173000
2000
وارد قلمرو مارهای دل شکسته
03:10
and baconبیکن boysپسران, who you can see has meatگوشت visionچشم انداز.
74
175000
3000
و پسرهای سوسیسی شوند، که همان طور که می بینید
03:13
(Laughterخنده)
75
178000
2000
چشم "هوا به گوشت تبدیل کن" دارد. (خنده ی حاضران)
03:15
Now, our inherentذاتی wisdomحکمت
76
180000
2000
دانش ذاتی ما لازم نیست
03:17
doesn't have to be insider'sخودی knowledgeدانش.
77
182000
3000
دانش خودی باشد.
03:20
Kidsکودکان و نوجوانان alreadyقبلا do a lot of learningیادگیری from adultsبزرگسالان,
78
185000
3000
بچه ها همین طوری چیزهای زیادی از بزرگترها یاد می گیرند،
03:23
and we have a lot to shareاشتراک گذاری.
79
188000
2000
و ما چیزهای زیادی برای قسمت کردن داریم.
03:25
I think that adultsبزرگسالان should startشروع کن learningیادگیری from kidsبچه ها.
80
190000
4000
من فکر می کنم که بزرگترها باید شروع کنند به یاد گرفتن از بچه ها.
03:29
Now, I do mostاکثر of my speakingصحبت كردن in frontجلوی of an educationتحصیلات crowdجمعیت,
81
194000
3000
من بیشتر سخنرانی هایم را جلوی یک جمعیت تحصیل کرده می دهم،
03:32
teachersمعلمان and studentsدانش آموزان, and I like this analogyتقلید:
82
197000
2000
معلم ها و دانش آموزان، و من این شباهت را دوست دارم.
03:34
It shouldn'tنباید just be a teacherمعلم at the headسر of the classroomکلاس درس
83
199000
2000
نباید این طور باشد که فقط معلم سرپرست کلاس باشد
03:36
tellingگفتن studentsدانش آموزان, "Do this, do that."
84
201000
2000
و به دانش آموزان بگوید این کار را بکن، آن کار را بکن.
03:38
The studentsدانش آموزان should teachتدریس کنید theirخودشان teachersمعلمان.
85
203000
3000
دانش آموزان باید به معلم هایشان درس بدهند.
03:41
Learningیادگیری betweenبین grownرشد کرد upsیو پی اس and kidsبچه ها
86
206000
2000
یادگیری بین بزرگترها و بچه ها باید
03:43
should be reciprocalمتقابل.
87
208000
2000
دوطرفه باشد.
03:45
The realityواقعیت, unfortunatelyمتاسفانه, is a little differentناهمسان,
88
210000
3000
واقعیت، متأسفانه، کمی متفاوت است،
03:48
and it has a lot to do with trustاعتماد, or a lackعدم of it.
89
213000
3000
و تا حدود زیادی مربوط می شود به اطمینان داشتن یا نداشتن.
03:51
Now, if you don't trustاعتماد someoneکسی, you placeمحل restrictionsمحدودیت های on them, right?
90
216000
3000
اگر به کسی اعتماد نداشته باشید، برایش محدودیت تعیین می کنید، درست است.
03:54
If I doubtشک my olderمسن تر sister'sخواهر abilityتوانایی
91
219000
2000
اگر من به توانایی خواهر بزرگم در مورد
03:56
to payپرداخت back the 10 percentدرصد interestعلاقه
92
221000
2000
پس دادن 10 درصد سودی که
03:58
I establishedایجاد on her last loanوام,
93
223000
2000
روی آخرین وامش گذاشتم شک داشته باشم،
04:00
I'm going to withholdرها کن her abilityتوانایی to get more moneyپول from me
94
225000
3000
اجازه نمی دهم پول بیشتری از من بگیرد
04:03
untilتا زمان she paysمی پردازد it back. (Laughterخنده)
95
228000
2000
تا اینکه آن را پس دهد. (خنده ی حاضران)
04:05
Trueدرست است storyداستان, by the way.
96
230000
2000
به هر حال، این داستان واقعی است.
04:07
Now, adultsبزرگسالان seemبه نظر می رسد to have
97
232000
3000
بزرگترها به نظر می رسد که
04:10
a prevalentlyغالبا restrictiveمحدود کننده attitudeنگرش towardsبه سمت kidsبچه ها
98
235000
3000
یک جور رفتار محدودکننده در مقابل بچه ها دارند.
04:13
from everyهرکدام "don't do that,
99
238000
2000
از هر "این کار را نکن"،
04:15
don't do this" in the schoolمدرسه handbookکتابچه راهنمای
100
240000
2000
"آن کار را نکن" در کتاب های مدرسه گرفته،
04:17
to restrictionsمحدودیت های on schoolمدرسه Internetاینترنت use.
101
242000
3000
تا محدودیت هایی که روی اینترنت مدرسه است.
04:20
As historyتاریخ pointsنکته ها out, regimesرژیم ها becomeتبدیل شدن به oppressiveسرکوبگر
102
245000
3000
همین طور که تاریخ نشان می دهد، نظام ها وقتی سرکوبگر می شوند
04:23
when they're fearfulترسناک about keepingنگه داشتن controlکنترل.
103
248000
2000
که از حفظ کنترل بترسند.
04:25
And althoughبا اينكه adultsبزرگسالان mayممکن است not be quiteکاملا at the levelسطح
104
250000
2000
و، با اینکه ممکن است بزرگترها در حد
04:27
of totalitarianتوتالیتر regimesرژیم ها,
105
252000
2000
نظام های استبدادی نباشند،
04:29
kidsبچه ها have no, or very little say in makingساخت the rulesقوانین,
106
254000
3000
بچه ها هیچی یا سهم بسیار کمی در وضع قوانین دارند،
04:32
when really the attitudeنگرش should be reciprocalمتقابل,
107
257000
2000
درحالی که برخورد باید دوطرفه باشد،
04:34
meaningبه معنی that the adultبالغ populationجمعیت should learnیاد گرفتن
108
259000
2000
به این معنی که نسل بزرگترها باید یاد بگیرد
04:36
and take into accountحساب the wishesخواسته ها
109
261000
2000
و آرزوهای نسل جوانتر را
04:38
of the youngerجوانتر populationجمعیت.
110
263000
2000
در نظر بگیرد.
04:40
Now, what's even worseبدتر than restrictionمحدودیت
111
265000
2000
چیزی که از محدودیت هم بدتر است این است که
04:42
is that adultsبزرگسالان oftenغالبا underestimateدست کم گرفتن kidsبچه ها abilitiesتوانایی ها.
112
267000
3000
بزرگترها اغلب توانایی های بچه ها را دست کم می گیرند.
04:45
We love challengesچالش ها, but when expectationsانتظارات are lowکم,
113
270000
3000
ما عاشق مبارزه هستیم، ولی وقتی انتظارات پایین است،
04:48
trustاعتماد me, we will sinkفرو رفتن to them.
114
273000
3000
باور کنید، ما هم با آنها پایین می آییم.
04:51
My ownخودت parentsپدر و مادر had anything but lowکم expectationsانتظارات
115
276000
3000
والدین خود من از من و خواهرم
04:54
for me and my sisterخواهر.
116
279000
2000
هر انتظاری دارند جز انتظارات پایین.
04:56
Okay, so they didn't tell us to becomeتبدیل شدن به doctorsپزشکان
117
281000
3000
آنها به ما نگفتند که دکتر
04:59
or lawyersوکلا or anything like that,
118
284000
2000
یا وکیل یا هر چیزی شبیه به آن شویم،
05:01
but my dadپدر did readخواندن to us
119
286000
2000
ولی پدرم برای ما درباره ی
05:03
about Aristotleارسطو
120
288000
2000
ارسطو
05:05
and pioneerپیشگام germریشه fightersجنگجویان
121
290000
2000
و پیشگامان مبارزه با میکروب کتاب می خواند
05:07
when lots of other kidsبچه ها were hearingشنیدن
122
292000
2000
آن هم وقتی که بچه های زیادی به
05:09
"The Wheelsچرخ ها on the Busاتوبوس Go Roundدور and Roundدور."
123
294000
2000
"یه توپ دارم قلقلیه" گوش می دادند.
05:11
Well, we heardشنیدم that one too, but "Pioneerپیشگام Germریشه Fightersمبارزان" totallyکاملا rulesقوانین.
124
296000
3000
البته، ما این یکی را هم می شنیدیم، ولی "پیشگامان مبارزه با میکروب" مسلما بهتر بود.
05:14
(Laughterخنده)
125
299000
2000
(خنده ی حاضران)
05:16
I lovedدوست داشتنی to writeنوشتن from the ageسن of fourچهار,
126
301000
2000
من از چهار سالگی عاشق نوشتن بودم،
05:18
and when I was sixشش
127
303000
2000
و شش سالم که بود
05:20
my momمامان boughtخریداری شد me my ownخودت laptopلپ تاپ equippedمجهز بودن with Microsoftمایکروسافت Wordکلمه.
128
305000
3000
مادرم برایم یک لپ تاپ خرید که مایکروسافت ورد داشت.
05:23
Thank you Billبیل Gatesگیتس and thank you Maما.
129
308000
2000
متشکرم بیل گیتس و متشکرم مامان.
05:25
I wroteنوشت over 300 shortکوتاه storiesداستان ها
130
310000
2000
من با آن لپ تاپ کوچک
05:27
on that little laptopلپ تاپ,
131
312000
2000
بیشتر از 300 داستان کوتاه نوشتم،
05:29
and I wanted to get publishedمنتشر شده.
132
314000
3000
و می خواستم آن ها را چاپ کنم.
05:32
Insteadبجای of just scoffingگول زدن at this heresyارتداد
133
317000
2000
به جای خندیدن به این بدعت
05:34
that a kidبچه wanted to get publishedمنتشر شده
134
319000
2000
که یک بچه می خواهد کتاب چاپ کند،
05:36
or sayingگفت: wait untilتا زمان you're olderمسن تر,
135
321000
2000
یا گفتن اینکه صبر کن تا بزرگتر شوی،
05:38
my parentsپدر و مادر were really supportiveحمایتی.
136
323000
2000
والدینم خیلی حمایتم کردند.
05:40
Manyبسیاری publishersناشران were not quiteکاملا so encouragingتشویق,
137
325000
3000
خیلی از ناشرها چندان دلگرم کننده نبودند.
05:44
one largeبزرگ children'sکودکان publisherناشر ironicallyاز قضا sayingگفت:
138
329000
3000
یک ناشر بزرگ کتاب های کودکان با طعنه گفت
05:47
that they didn't work with childrenفرزندان --
139
332000
2000
که با بچه ها کار نمی کنند.
05:49
children'sکودکان publisherناشر not workingکار کردن with childrenفرزندان?
140
334000
3000
ناشر کودکانی که با بچه ها کار نمی کند؟
05:52
I don't know, you're kindنوع of alienatingبی نظیر a largeبزرگ clientمشتری there.
141
337000
3000
من نمی دانم، شما دارید یک جورهایی یک مشتری بزرگ را غریبه حساب می کنید.
05:55
(Laughterخنده)
142
340000
2000
(خنده ی حاضران)
05:57
Now, one publisherناشر, Actionعمل Publishingانتشارات,
143
342000
3000
یک ناشر، "ناشر اکشن"،
06:00
was willingمایلم to take that leapجهش and trustاعتماد me
144
345000
3000
تمایل داشت این قدم بزرگ را بردارد و به من اعتماد کند،
06:03
and to listen to what I had to say.
145
348000
2000
و به چیزی که می خواستم بگویم گوش کند.
06:05
They publishedمنتشر شده my first bookکتاب, "Flyingپرواز Fingersانگشتان دست," -- you see it here --
146
350000
3000
آن ها اولین کتاب مرا منتشر کردند، "انگشت های پرنده"، -- اینجا می بینیدش --
06:08
and from there on, it's goneرفته to speakingصحبت كردن at hundredsصدها of schoolsمدارس,
147
353000
4000
و از آن وقت، برای صدها مدرسه صحبت کرده،
06:12
keynotingگفتگو to thousandsهزاران نفر of educatorsمربیان
148
357000
2000
برای هزارها معلم سخنرانی کرده،
06:14
and finallyسرانجام, todayامروز, speakingصحبت كردن to you.
149
359000
2000
و در نهایت، امروز، با شما حرف می زند.
06:16
I appreciateقدردانی your attentionتوجه todayامروز,
150
361000
2000
من امروز از توجهتان خیلی ممنونم،
06:18
because to showنشان بده that you trulyبراستی careاهميت دادن,
151
363000
2000
چون برای اینکه نشان دهید واقعا اهمیت می دهید،
06:20
you listen.
152
365000
2000
گوش می کنید.
06:22
But there's a problemمسئله with this rosyشاد pictureعکس
153
367000
3000
ولی این تصویر امیدبخش از اینکه بچه ها
06:25
of kidsبچه ها beingبودن so much better than adultsبزرگسالان.
154
370000
3000
خیلی بهتر از بزرگترها هستند، یک مشکل دارد.
06:28
Kidsکودکان و نوجوانان growرشد up and becomeتبدیل شدن به adultsبزرگسالان just like you.
155
373000
3000
بچه ها بزرگ می شوند و می شوند بزرگترها درست مثل شما.
06:31
(Laughterخنده)
156
376000
2000
(خنده ی حاضران)
06:33
Or just like you? Really?
157
378000
2000
یا درست مثل شما، واقعا؟
06:35
The goalهدف is not to turnدور زدن kidsبچه ها into your kindنوع of adultبالغ,
158
380000
3000
هدف این نیست که بچه ها را تبدیل کنیم به بزرگترهایی مثل شما،
06:38
but ratherنسبتا better adultsبزرگسالان than you have been,
159
383000
3000
بلکه به بزرگترهایی به مراتب بهتر از آنچه شما بودید،
06:41
whichکه mayممکن است be a little challengingچالش برانگیز
160
386000
2000
که با در نظر گرفتن سوابق شما،
06:43
consideringبا توجه به your guys'بچه ها credentialsمدارک تحصیلی (Laughterخنده).
161
388000
2000
ممکن است کمی چالش برانگیز باشد،
06:45
But the way progressپیش رفتن happensاتفاق می افتد
162
390000
2000
ولی علت این که پیشرفت اتفاق می افتد این است که
06:47
is because newجدید generationsنسل ها and newجدید erasعصر
163
392000
3000
نسل های جدید و دوران جدید رشد می کنند و پرورش پیدا می کنند
06:50
growرشد and developتوسعه and becomeتبدیل شدن به better than the previousقبلی onesآنهایی که.
164
395000
3000
و از نسل و دوران قبلی بهتر می شوند.
06:53
It's the reasonدلیل we're not in the Darkتاریکی Agesقرون وسطی anymoreدیگر.
165
398000
3000
برای همین است که دیگر در قرون وسطی نیستیم.
06:56
No matterموضوع your positionموقعیت or placeمحل in life,
166
401000
3000
مهم نیست که چه موقعیتی در زندگی دارید،
06:59
it is imperativeامری ضروری to createايجاد كردن opportunitiesفرصت ها for childrenفرزندان
167
404000
3000
باید برای بچه ها فرصت ایجاد کنید
07:02
so that we can growرشد up to blowفوت کردن، دمیدن you away.
168
407000
3000
تا بتوانیم بزرگ شویم و از شما ببریم.
07:05
(Laughterخنده)
169
410000
3000
(خنده ی حاضران)
07:08
Adultsبزرگسالان and fellowهمکار TEDstersTEDsters,
170
413000
2000
بزرگترها و همکاران "تد"،
07:10
you need to listen and learnیاد گرفتن from kidsبچه ها
171
415000
2000
شما باید به بچه ها گوش بدهید و از آن ها یاد بگیرید
07:12
and trustاعتماد us and expectانتظار more from us.
172
417000
3000
و به ما اعتماد کنید و از ما بیشتر انتظار داشته باشید.
07:16
You mustباید lendقرض دادن an earگوش todayامروز,
173
421000
2000
باید امروز گوشتان را به ما قرض دهید،
07:18
because we are the leadersرهبران of tomorrowفردا,
174
423000
2000
چون ما رهبران فردا هستیم،
07:20
whichکه meansبه معنای we're going to be takingگرفتن careاهميت دادن of you
175
425000
2000
و این یعنی که قرار است وقتی شما پیر و فرتوت می شوید
07:22
when you're oldقدیمی and senileسالخورده. No, just kiddingشوخی کردم.
176
427000
3000
ما مواظب شما باشیم. نه، شوخی می کنم.
07:25
No, really, we are going to be the nextبعد generationنسل,
177
430000
3000
نه، واقعا، ما قرار است نسل بعدی باشیم،
07:28
the onesآنهایی که who will bringآوردن this worldجهان forwardرو به جلو.
178
433000
3000
آن هایی که این دنیا را پیش خواهند برد.
07:31
And in caseمورد you don't think that this really has meaningبه معنی for you,
179
436000
3000
و اگر فکر می کنید که این برایتان معنی ندارد،
07:34
rememberیاد آوردن that cloningکلونینگ is possibleامکان پذیر است,
180
439000
2000
یادتان باشد که همانندسازی امکان پذیر است،
07:36
and that involvesشامل می شود going throughاز طریق childhoodدوران کودکی again,
181
441000
2000
این طوری که دوباره به زمان کودکی برگردید،
07:38
in whichکه caseمورد you'llشما خواهید بود want to be heardشنیدم
182
443000
2000
زمانی که دوست دارید حرفهایتان شنیده شود
07:40
just like my generationنسل.
183
445000
2000
درست مثل نسل من.
07:42
Now, the worldجهان needsنیاز دارد opportunitiesفرصت ها
184
447000
3000
دنیا برای رهبران جدید و ایده های جدید
07:45
for newجدید leadersرهبران and newجدید ideasایده ها.
185
450000
3000
نیاز به فرصت دارد.
07:48
Kidsکودکان و نوجوانان need opportunitiesفرصت ها to leadسرب and succeedموفق باش.
186
453000
3000
بچه ها به فرصت هایی برای رهبری و موفقیت نیاز دارند.
07:51
Are you readyآماده to make the matchهمخوانی داشتن?
187
456000
2000
آماده اید که این موقعیت را فراهم کنید؟
07:53
Because the world'sجهان problemsمشکلات
188
458000
2000
چون مشکلات دنیا
07:55
shouldn'tنباید be the humanانسان family'sخانواده heirloomمیراث.
189
460000
3000
نباید به نسل های بعدی به ارث برسد.
07:58
Thank you.
190
463000
2000
متشکرم.
08:00
(Applauseتشویق و تمجید)
191
465000
3000
(تشویق حاضران)
08:03
Thank you. Thank you.
192
468000
2000
متشکرم. متشکرم.
Translated by Shadi Toghi Eshghi
Reviewed by Behrad Tehrani

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Adora Svitak - Child prodigy
A prolific short story writer and blogger since age seven, Adora Svitak (now 12) speaks around the United States to adults and children as an advocate for literacy.

Why you should listen

A voracious reader from age three, Adora Svitak's first serious foray into writing -- at age five -- was limited only by her handwriting and spelling. (Her astonishing verbal abilities already matched that of young adults over twice her age.) As her official bio says, her breakthrough would soon come "in the form of a used Dell laptop her mother bought her." At age seven, she typed out over 250,000 words -- poetry, short stories, observations about the world -- in a single year.

Svitak has since fashioned her beyond-her-years wordsmithing into an inspiring campaign for literacy -- speaking across the country to both adults and kids. She is author of Flying Fingers, a book on learning.

More profile about the speaker
Adora Svitak | Speaker | TED.com