ABOUT THE SPEAKER
Sheryl Sandberg - COO, Facebook
As the COO at the helm of Facebook, Sheryl Sandberg juggles the tasks of monetizing the world’s largest social networking site while keeping its users happy and engaged.

Why you should listen

Long before Sheryl Sandberg left Google to join Facebook as its Chief Operating Officer in 2008, she was a fan. Today she manages Facebook’s sales, marketing, business development, human resources, public policy and communications. It’s a massive job, but one well suited to Sandberg, who not only built and managed Google’s successful online sales and operations program but also served as an economist for the World Bank and Chief of Staff at the US Treasury Department. Sandberg’s experience navigating the complex and socially sensitive world of international economics has proven useful as she and Facebook founder Mark Zuckerberg work to strike a balance between helping Facebook users control privacy while finding ways to monetize its most valuable asset: data.

At TEDWomen in 2010 Sandberg made the bold decision to talk about the experience of being one of very few women at the C-level of business. She noted that many women, in anticipating having a family, "lean back" from leading at work. After her TED Talk took off, Sandberg wrote the book Lean In, which has spent nearly a year on the New York Times Bestseller list. Sandberg plans to release a version of the book for graduates.

More profile about the speaker
Sheryl Sandberg | Speaker | TED.com
TEDWomen 2013

Sheryl Sandberg: So we leaned in ... now what?

شریل ساندبرگ: خب ما از حلقه‌ی تکیه بر پیروی کردیم … حالا چه؟

Filmed:
2,708,050 views

شریل ساندبرگ اذعان می کند که در سال ۲۰۱۰ هنگامى که مى‌‌خواست روی صحنه TED بیاید، وحشت زده بود- چرا که قرار بود برای اولین بار، در مورد تجربه اینکه تنها زنی‌ست که در مقام بالا در یک شرکت تجارتی هست صحبت کند. تماشای میلیونی سخنرانی (و سپس پر فروش ترین کتاب سال)، عضو هیئت رئیسه شرکت فیسبوک با زنی که وى را برای سخنرانی اولش در TED هدایت کرد، پت میچل گفتگو می‌کند. ساندبرگ در باره واکنش ها به ایده او گفتگو می‌کند. به بررسی راههایی که هنوز زنان در راه رسيدن با موفقیت با آن درگیرند، می‌پردازد.
- COO, Facebook
As the COO at the helm of Facebook, Sheryl Sandberg juggles the tasks of monetizing the world’s largest social networking site while keeping its users happy and engaged. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:12
Patپت Mitchellمیچل: Your first time back on the TEDWomenTEDWomen stageمرحله.
0
598
2673
پت میشل: این دفعه اولی هست که به TEDWomen برگشتى.
00:15
Sherylشریل Sandbergسندبرگ: First time back. Niceخوب to see everyoneهر کس. It's always so niceخوب to look out
1
3271
2943
شریل ساندبرگ: اولین باره. از دیدن همگی خیلی خوشحالم. این خوشحال کننده است
00:18
and see so manyبسیاری womenزنان.
2
6214
1918
که در اطرافت زنان زیادی را ببینی.
00:20
It's so not my regularمنظم experienceتجربه,
as I know anyoneهر کسی else'sچیز دیگری است.
3
8132
5130
و این تجربه روزمره من نیست، براى بقيه هم مى‌‌دانم كه همينطوره.
00:25
PMPM: So when we first startedآغاز شده talkingصحبت کردن about, maybe the subjectموضوع wouldn'tنمی خواهم be socialاجتماعی mediaرسانه ها,
4
13262
5392
پت میشل: بنابراين هنگامی که برای اولین بار گفتگو را شروع کردیم شاید نبايد رسانه‌های اجتماعی موضوع گفتگوی ما می‌شد،
00:30
whichکه we assumedفرض it would be, but
that you had very much on your mindذهن
5
18654
4656
ولی ما گمان میکردیم که مناسب هست، چیز که خيلى ذهنت را مشغول كرده بود
00:35
the missingگم شده leadershipرهبری positionsموقعیت ها, particularlyبه خصوص
in the sectorبخش of technologyتکنولوژی and socialاجتماعی mediaرسانه ها.
6
23310
7154
موقعیتهاى رهبری گمشده زنان به ویژه در بخش فن‌آوری و رسانه های اجتماعی بود.
00:42
But how did that evolveتکامل یابد for you as a thought, and endپایان up beingبودن the TEDTED Talk that you gaveداد?
7
30464
6774
اما چگونه این در ذهن تو شکل گرفت، و تا اینکه در TED به سخنرانی دراین خصوص انجامید؟
00:49
SSاس اس: So I was really scaredترسیده to get on
this stageمرحله and talk about womenزنان,
8
37238
2571
شریل ساندبرگ: خُب من واقعا می‌ترسیدم که بیایم روی صحنه
و درباره زنان صحبت کنم،
00:51
because I grewرشد کرد up in the businessکسب و کار
worldجهان, as I think so manyبسیاری of us did.
9
39809
3652
زیرا من در دنیای تجارت بزرگ شده بودم،
و گمان می‌کنم خیلی از ما اینطور بزرگ شدیم.
00:55
You never talk about beingبودن a womanزن, because
someoneکسی mightممکن noticeاطلاع that you're a womanزن, right?
10
43461
6332
شما هرگز درباره زن بودن حرف نمی زنید،
چون شاید کسی متوجه شود که شما زن هستید، درسته؟
01:01
They mightممکن noticeاطلاع. Or worseبدتر, if you say "womanزن,"
people on the other endپایان of the tableجدول
11
49793
4160
شاید متوجه بشوند. یا بدتر،
اگر شما بگوید"زن" افراد در ان سر دیگر میز
01:05
think you're askingدرخواست for specialویژه
treatmentرفتار, or complainingشکایت میکنم.
12
53953
3090
فکر می‌کنند شما برای رفتارى خاصی یا شکایت كردن این را می‌گویید.
01:09
Or worseبدتر, about to sueشکایت کنید them.
And so I wentرفتی throughاز طریق -- (Laughterخنده)
13
57043
3708
و یا بدتر، می‌خواهید آنها را مورد تعقیب قضایی قرار بديد.
خُب، من --( خنده تماشاگران)
01:12
Right? I wentرفتی throughاز طریق my entireکل businessکسب و کار careerحرفه,
14
60751
2178
درسته؟ من در تمامی زندگی کاریم،
01:14
and never spokeصحبت کرد about beingبودن a womanزن,
never spokeصحبت کرد about it publiclyبه طور عمومی.
15
62929
3628
هرگز در مورد زن بودنم علنا صحبت نکردم.
01:18
But I alsoهمچنین had noticedمتوجه شدم that it wasn'tنبود workingکار کردن.
16
66557
2903
اما از طرف دیگر متوجه شده بودم که این کار خوبی نیست.
01:21
I cameآمد out of collegeکالج over
20 yearsسالها agoپیش, and I thought
17
69460
3439
من پیش از بیست سال پیش از دانشگاه فارع‌التحصیل شدم
01:24
that all of my peersهمسالان were menمردان and womenزنان,
all the people aboveدر بالا me were all menمردان,
18
72899
3899
همه همکاران من زن و مرد بودند، اما همه بالادستی‌های من مرد بودند،
01:28
but that would changeتغییر دادن,
19
76798
1098
و این می‌بایست تغییر مى‌‌كرد،
01:29
because your generationنسل had doneانجام شده suchچنین
an amazingحیرت آور jobکار fightingدعوا کردن for equalityبرابری,
20
77896
4533
چون هم نسل های تو چنین مبارزه شگفت انگیزی را برای برابری زن و مرد کرده بودند،
01:34
equalityبرابری was now oursما for the takingگرفتن. And it wasn'tنبود.
21
82429
3612
برابری برای اینکه ما درباره‌اش صحبت کنیم نبود .
01:38
Because yearسال after yearسال, I was one of fewerکمتر and fewerکمتر,
22
86041
3335
زیرا سالهای سال، من یکی از زنان در بین تعداد اندک زنان بودم،
01:41
and now, oftenغالبا the only womanزن in a roomاتاق.
23
89376
1952
و امروز اغلب من تنها زن حاضر در جلسات هستم.
01:43
And I talkedصحبت کرد to a bunchدسته ای of people about,
24
91328
2090
من درباره این موضوع با چند نفری صحبت کردم،
01:45
should I give a speechسخنرانی - گفتار at TEDWomenTEDWomen
about womenزنان, and they said, oh no, no.
25
93418
3421
ایا من باید یک سخنرانی در TEDWomen در این زمینه بکنم، و آنها گفتند، آه ، نه، نه.
01:48
It will endپایان your businessکسب و کار careerحرفه. You
cannotنمی توان be a seriousجدی businessکسب و کار executiveاجرایی
26
96839
5194
این پایان زندگی حرفه‌ای تو خواهد بود.
تو نمی‌توانی یک مدیر اجرایی مهم باشی
01:54
and speakصحبت about beingبودن a womanزن.
You'llشما never be takenگرفته شده seriouslyبه طور جدی again.
27
102033
3438
و درباره زن بودن هم صحبت کنی.
هرگز دوباره روی تو حساب باز نخواهند کرد.
01:57
But fortunatelyخوشبختانه, there were the fewتعداد کمی, the proudمغرور -- like you -- who told me I should give the speechسخنرانی - گفتار,
28
105471
4875
اما خوشبختانه، افرادی کمی ولی موفق-- مثل تو-- هم بودند
که به من گفتند تو باید این سخنرانی را بکنی.
02:02
and I askedپرسید: myselfخودم the questionسوال
Markعلامت Zuckerbergزوکربرگ mightممکن --
29
110346
2656
و من از خودم این را پرسیدم که مارک زاکربرگ --
02:05
the founderموسس of Facebookفیس بوک and my bossرئیس --
30
113002
1838
شاید بنیانگذار فیسبوک و رئیس من باشه--
02:06
asksمی پرسد all of us, whichکه is, what
would I do if I wasn'tنبود afraidترسیدن?
31
114840
4579
اما این سوال را از همه می‌پرسم،
که اگر هراس نداشتم چکار می‌کردم؟
02:11
And the answerپاسخ to what would I do if I wasn'tنبود
afraidترسیدن is I would get on the TEDTED stageمرحله,
32
119419
3808
و پاسخ به اینکه من چکار میکردم
اگر که هراسی نداشتم این بود که روی صحنه TED می‌رفتم،
02:15
and talk about womenزنان, and leadershipرهبری.
And I did, and survivedجان سالم به در برد. (Applauseتشویق و تمجید)
33
123241
7505
و درباره زنان صحبت میکردم، و رهبری.
و این کار را کردم، و دوام آوردم.( تشویق تماشاگران)
02:22
PMPM: I would say, not only survivedجان سالم به در برد.
I'm thinkingفكر كردن of that momentلحظه, Sherylشریل,
34
130746
3835
پت میشل: به نظرم این تنها دوام آوردن نبود.
من به لحظه‌ای فکر می‌کنم شریل،
02:26
when you and I were standingایستاده backstageپشت صحنه
togetherبا یکدیگر, and you turnedتبدیل شد to me,
35
134581
4333
هنگامی من و تو پشت صحنه با هم ایستاده بودیم، تو روبه من کردی،
02:30
and you told me a storyداستان.
36
138914
1738
و داستانى را برایم تعریف میکنى.
02:32
And I said -- very last minuteدقیقه -- you know,
you really should shareاشتراک گذاری that storyداستان.
37
140652
3879
و گفتم-- در آخرین لحظه-- می‌دونی.
تو باید این داستان را تعریف کنی.
02:36
SSاس اس: Oh, yeah.
PMPM: What was that storyداستان?
38
144531
1750
شریل ساندبرگ:آه بله.
پت میشل: داستان چی بود؟
02:38
SSاس اس: Well, it's an importantمهم partبخشی of the
journeyسفر. So I had -- TEDWomenTEDWomen --
39
146281
3265
شریل ساندبرگ: خُب،این قسمت مهم این سفر هست.
من سخنرانی TEDWomen را داشتم--
02:41
the originalاصلی one was in D.C. -- so I liveزنده here,
so I had gottenدریافت کردم on a planeسطح the day before,
40
149546
3809
و آن در واشینگتن دی سی بود-- من اینجا زندگی می‌کردم.
پس، من باید یک روز قبل پرواز می‌کردم،
02:45
and my daughterفرزند دختر was threeسه, she was
clingingچسبیده to my legپا: "Mommyمامان, don't go."
41
153355
5049
و دخترم سه ساله بود،به پاهای من چسبید و گفت:"مامان، نرو اونجا."
02:50
And Pat'sپات a friendدوست, and so, not relatedمربوط
to the speechسخنرانی - گفتار I was planningبرنامه ریزی on givingدادن,
42
158404
3733
پت یک دوست هست، خُب جدا از این سخنرانی
که می‌خواستم بکنم
02:54
whichکه was chockخفه شو fullپر شده of factsحقایق and
figuresارقام, and nothing personalشخصی,
43
162137
4462
که پر از حقايق و ارقام بود
هیچ مورد شخصی در آن نبود،
02:58
I told Patپت the storyداستان. I said, well,
I'm havingداشتن a hardسخت day.
44
166599
2266
من این داستان را برای پت تعریف کردم. گفتم، خُب،
من روز سختی دارم.
03:00
Yesterdayدیروز my daughterفرزند دختر was clingingچسبیده
to my legپا, and "Don't go."
45
168865
2604
دیروز دخترم به پایم چسبیده بود و می‌گفت "نرو."
03:03
And you lookedنگاه کرد at me and said,
you have to tell that storyداستان.
46
171469
1744
تو به من نگاه کردی و گفتی،
باید این داستان را تعریف کنی.
03:05
I said, on the TEDTED stageمرحله? Are you kiddingشوخی کردم?
47
173213
4235
گفتم، در روی صحنه TED؟ آیا شوخی می کنی؟
03:09
I'm going to get on a stageمرحله and admitاقرار کردن
my daughterفرزند دختر was clingingچسبیده to my legپا?
48
177448
2457
بروم روی صحنه و اقرار کنم
که دخترم به پایم چسبیده بود؟
03:11
And you said yes, because if you want to talk
about gettingگرفتن more womenزنان into leadershipرهبری rolesنقش ها,
49
179905
4167
و تو گفتی بله، زیرا اگر می‌خواهی سخنرانی درباره زنان بیشتری در نقش رهبری صحبت کنی،
03:16
you have to be honestصادقانه about how hardسخت it is.
50
184072
3137
باید صادقانه بگویی که این چقدر سخت است.
03:19
And I did. And I think that's a really
importantمهم partبخشی of the journeyسفر.
51
187209
4736
و من این کار را کردم. و فکر میکنم که این بخش مهم این مسیر بود.
03:23
The sameیکسان thing happenedاتفاق افتاد when I wroteنوشت my bookکتاب.
I startedآغاز شده writingنوشتن the bookکتاب. I wroteنوشت a first chapterفصل,
52
191945
5298
و چیز مشابهی زمانی که کتابم را می‌نوشتم اتفاق افتاد.
من نوشتن کتاب را شروع کردم. اولین فصل آن را نوشتم،
03:29
I thought it was fabulousشگفت آور. It was
chock-fullچاک-پر of dataداده ها and figuresارقام,
53
197243
3966
فکر کردم این عالیه. این پر از آمار و ارقام بود.
03:33
I had threeسه pagesصفحات on matrilinealماتریالیال Maasaiمازای
tribesقبایل, and theirخودشان sociologicalجامعه شناختی patternsالگوها.
54
201209
7860
من سه صفحه درباره مادران اقوام ماسایایی و الگوهای جامعه‌شناختی آنها داشتم.
03:41
My husbandشوهر readخواندن it and he was like, this
is like eatingغذا خوردن your WheatiesWheaties. (Laughterخنده)
55
209069
5063
همسرم آن را خواند، مثل این بود كه ویتیز (نوعی حلیم آماده برای صبحانه)
بخورد. ( خنده تماشاگران)
03:46
No one -- and I apologizeعذر خواهی کردن to WheatiesWheaties if there's
someoneکسی -- no one, no one will readخواندن this bookکتاب.
56
214132
7365
هیچ کس-- عذرخواهی می‌کنم اگر کسی از شرکت ویتز انجاست عذر خواهی میکنم-
او گفت هیچ کس این كتاب را نمیخواند.
03:53
And I realizedمتوجه شدم throughاز طریق the processروند that I
had to be more honestصادقانه and more openباز کن,
57
221497
4185
فهمیدم که در طی این فرآیند
من میبایستی صادق‌تر و روبازتر باشم.
03:57
and I had to tell my storiesداستان ها. My storiesداستان ها of still
not feelingاحساس as self-confidentاعتماد به نفس as I should,
58
225682
4746
و باید داستانم را تعریف کنم. داستان من هنوز احساس
اعتماد به نفسی که می بایست داشته باشد را
04:02
in manyبسیاری situationsموقعیت ها. My first and
failedناموفق marriageازدواج. Cryingگریان at work.
59
230428
6219
در خیلی از موقعیت‌ها نداشت. ازدواج اول من که شکست خورد.
در محل کار گریه کردن.
04:08
Fellingافتادن like I didn't belongتعلق داشتن there,
feelingاحساس guiltyگناهکار to this day.
60
236647
3672
احساس اینکه من متعلق به آنجا نیستم،
احساس گناه کردن.
04:12
And partبخشی of my journeyسفر, startingراه افتادن on this stageمرحله,
going to "Leanلاغر In," going to the foundationپایه,
61
240319
4395
و بخشی از سفرم ، شروع کردن بر روی این صحنه،
برای " تکیه بر"( نام کتابی که او در سال ۲۰۱۳ نوشته)، رفتن به موسسه،
04:16
is all about beingبودن more openباز کن and
honestصادقانه about those challengesچالش ها,
62
244714
3888
همه اینها برای باز و صادق بودن برای این‌ گونه چالش‌‌هاست
04:20
so that other womenزنان can be more openباز کن and honestصادقانه,
63
248602
2008
پس زنان دیگر هم می‌توانند بازتر و صادق‌تر باشند،
04:22
and all of us can work togetherبا یکدیگر towardsبه سمت realواقعی equalityبرابری.
64
250610
3632
و همه ما می‌توانیم برای سيدن به برابری حقيقى با هم کار کنیم.
04:26
PMPM: I think that one of the mostاکثر
strikingقابل توجه، برجسته، موثر partsقطعات about the bookکتاب,
65
254242
3342
پت میشل: گمان می‌کنم که این یکی از بخش‌های جالب توجه کتاب است،
04:29
and in my opinionنظر, one of the reasonsدلایل it's hitاصابت suchچنین
a nerveعصب and is resonatingتکان دهنده around the worldجهان,
66
257584
5865
و به نظر من، یکی از دلایل که تکان دهنده بود
و در جهان طنین انداز شد.
04:35
is that you are personalشخصی in the bookکتاب,
and that you do make it clearروشن است that,
67
263449
5785
این بود که در این کتاب واقعاً خودت بودی،
و کاری که تو کردی بسیار روشن بود
04:41
while you've observedمشاهده شده some things that are
very importantمهم for other womenزنان to know,
68
269234
4158
در عين حال که شاهد چيزهايی بودى که
دانستنش برای سایر زنان بسیار مهم است،
04:45
that you've had the sameیکسان challengesچالش ها
that manyبسیاری othersدیگران of us have,
69
273392
4559
اين كه چالش‌های مشابهی که
خیلی از ما داریم را داشته‌‌ای،
04:49
as you facedدر مواجهه the hurdlesمانع and the barriersموانع and
possiblyاحتمالا the people who don't believe the sameیکسان.
70
277951
6795
همانطور هم با موانع و سدهایی مواجه بودی
و احتمالا افرادی که همان باورها را ندارند.
04:56
So talk about that processروند: decidingتصمیم گیری
you'dمی خواهی go publicعمومی with the privateخصوصی partبخشی,
71
284746
4638
پس در مورد آن روند صحبت کن: اين تصمیم كه با
بخش خصوصی زندگیت وارد جامعه شوی،
05:01
and then you would alsoهمچنین put yourselfخودت in
the positionموقعیت of something of an expertکارشناس
72
289384
3717
و سپس خودت را در موقعیت یک فرد حرفه‌‌ای قرار دادی
05:05
on how to resolveبرطرف کردن those challengesچالش ها.
73
293101
3441
چگونه از این چالش ها عبور کردی.
05:08
SSاس اس: After I did the TEDTED Talk, what happenedاتفاق افتاد was --
74
296542
2184
شریل ساندبرگ: پس از اینکه سخنرانی TED را انجام دادم، چیزی که اتفاق افتاد این بود که--
05:10
you know, I never really expectedانتظار می رود to writeنوشتن
a bookکتاب, I'm not an authorنویسنده, I'm not a writerنویسنده,
75
298726
3748
میدونی، من واقعا هرگز انتظار نداشتم که کتابی بنویسم،
من یک نویسنده نیستم،
05:14
and it was viewedمشاهده شده a lot, and it really
startedآغاز شده impactingتأثیرگذار است people'sمردم livesزندگی می کند.
76
302474
4669
سخنرانیم را آدمهاى زیادی دیدند و
واقعا شروع کرد به تاثیر گذاشتن در زندگی آدمهاى زيادى.
05:19
I got this great --- one of the first
lettersنامه ها I got was from a womanزن
77
307143
3520
من این چیز عالی را گرفتم-- یکی از اولین نامه هایی که از یک زن دریافت کردم
05:22
who said that she was offeredارایه شده a really bigبزرگ
promotionترفیع at work, and she turnedتبدیل شد it down,
78
310663
5126
که گفت که او پیشنهاد ترفيع كارى خيلى بالاترى را دریافت کرده، و نپذیرفته بود،
05:27
and she told her bestبهترین friendدوست she turnedتبدیل شد
it down, and her bestبهترین friendدوست said,
79
315789
2353
و به دوست صمیمی‌اش گفت که این را میخواهد رد کند
و دوستش به او گفته بود
05:30
you really need to watch this TEDTED Talk.
80
318142
1833
تو واقعا نیاز داری که این سخنرانی را ببینی.
05:31
And so she watchedتماشا کردم this TEDTED Talk, and she
wentرفتی back the nextبعد day, she tookگرفت the jobکار,
81
319975
4416
و خُب او سخنرانی TED را تماشا کرد، و روز بعد برگشت و شغل را پذیرفت،
05:36
she wentرفتی home, and she handedدست her
husbandشوهر the groceryخواربار listفهرست. (Laughterخنده)
82
324391
4848
به خانه رفت، و لیست خرید خواربار را به شوهرش داد.( خنده تماشاگران)
05:41
And she said, I can do this.
83
329239
1592
و گفت، من میتوانم این کار را بکنم.
05:42
And what really matteredمهم است to me -- it wasn'tنبود
only womenزنان in the corporateشرکت های بزرگ worldجهان,
84
330831
3153
وچیزی که واقعاً برای من اهمیت داشت--
تنها زن در جهان شركتها نبود،
05:45
even thoughگرچه I did hearشنیدن from a lot of
them, and it did impactتأثیر a lot of them,
85
333984
2970
هر چند خیلی از این موارد را شنیدم، و این تاثیر زیادی روی افراد گذاشت،
05:48
it was alsoهمچنین people of all differentناهمسان circumstancesشرایط.
86
336954
3830
و اینها افرادی با شرایط کاملاً متفاوت بودند.
05:52
There was a doctorدکتر I metملاقات کرد who was an
attendingشرکت کننده physicianپزشک at Johnsجونز Hopkinsهاپکینز,
87
340784
3747
دکتری را ملاقات کردم که در دانشکده پزشکی جانز هاپکینر کار میکرد
05:56
and he said that untilتا زمان he saw my TEDTED
Talk, it never really occurredرخ داده است to him
88
344531
3593
او گفت که تا زمانی که سخنرانی TED مرا را ندیده بود
06:00
that even thoughگرچه halfنیم the studentsدانش آموزان in
his medمد schoolمدرسه classesکلاس ها were womenزنان,
89
348124
2374
هرگز به ذهنش خطور نکرده بود
که نیمی از دانشجویان او در دانشگاه زنان هستند،
06:02
they weren'tنبودند speakingصحبت كردن as much as
the menمردان as he did his roundsدور.
90
350498
2911
آنها به اندازه‌‌ی مردان دوروبرشان حرف نمیزدند.
06:05
So he startedآغاز شده payingپرداخت attentionتوجه, and as he waitedمنتظر for
raisedبالا بردن handsدست ها, he realizedمتوجه شدم the men'sمردان handsدست ها were up.
91
353409
6226
خُب ، او شروع کرد به توجه کردن به این موضوع، و منتظر بلند شدن دستها
( برای پرسش و پاسخ) بود، او متوجه شد دست مردان بالا می‌رود.
06:11
So he startedآغاز شده encouragingتشویق the
womenزنان to raiseبالا بردن theirخودشان handsدست ها more,
92
359635
2285
بنابراین شروع کرد به تشویق کردن زنان تا بیشتر دست‌شان را بالا ببردند
06:13
and it still didn't work.
93
361920
1277
و باز هم این نتیجه نداد.
06:15
So he told everyoneهر کس, no more
handدست raisingبالا بردن, I'm cold-callingسرماخوردگی.
94
363197
3554
سپس او به همه گفت، هیچ‌کس از این پس دستش را بالا نمی برد، من صدا می‌زنم.
06:18
So he could call evenlyبه طور مساوی on menمردان and womenزنان.
And what he provedثابت to himselfخودت was that
95
366751
4204
او بطور مساوی زنان و مردان را صدا زد.
چیزی که او متوجه شد این بود که
06:22
the womenزنان knewمی دانست the answersپاسخ ها just as well or better,
96
370955
2633
زنان پاسخ سوالات را به همان اندازه و یا بهتر می‌دانستند،
06:25
and he was ableتوانایی to go back
to them and tell them that.
97
373588
1888
و او می‌توانست برگرد و به زنان این را بگوید.
06:27
And then there was the womanزن, stay-at-homeاقامت در خانه
momمامان, livesزندگی می کند in a really difficultدشوار neighborhoodمحله,
98
375476
5119
مورد دیگر اینکه زن خانه‌‌داری بود که در
محله بسیار مشکل داری زندگی می کرد،
06:32
with not a great schoolمدرسه, she said that TEDTED
Talk -- she's never had a corporateشرکت های بزرگ jobکار,
99
380595
4036
كه مدرسه خوبی نداشت، او در آن سخنرانی TED گفت--او هرگز شغلى در شرکتهای بزرگ نداشت،
06:36
but that TEDTED Talk inspiredالهام گرفته her to go to her schoolمدرسه
and fightمبارزه کردن for a better teacherمعلم for her childکودک.
100
384631
5775
اما این سخنرانی الهام بخش او شد تا به كالج رفته و
براى آموزگارى بهتری شدن برای فرزندنش مبارزه كند.
06:42
And I guessحدس بزن it was partبخشی of was findingیافته my ownخودت voiceصدای.
101
390406
4292
حدس می‌زنم که این بخشی بود که من صدای خودم را در آن شنیدم.
06:46
And I realizedمتوجه شدم that other womenزنان and
menمردان could find theirخودشان voiceصدای throughاز طریق it,
102
394698
4054
فهمیدم که زنان و مردان دیگر میتوانند
صدای‌شان را از طریق این بیابند،
06:50
whichکه is why I wentرفتی from the talk to the bookکتاب.
103
398752
2722
و این دلیلی‌ست که من از سخنرانی به کتاب رفتم.
06:53
PMPM: And in the bookکتاب, you not only foundپیدا شد your
voiceصدای, whichکه is clearروشن است and strongقوی in the bookکتاب,
104
401474
6325
پت میشل: و در این کتاب، تو نه تنها صدای خودت را
که صدایی واضح و قوی‌ست را پيدا كردى
06:59
but you alsoهمچنین shareاشتراک گذاری what you've learnedیاد گرفتم --
105
407799
3564
بلکه آنچه را که آموخته بودی با دیگران به اشتراک گذاشتی--
07:03
the experiencesتجربیات of other people in the lessonsدرس ها.
106
411363
3143
تجربیان دیگران را از این درسها گفتی.
07:06
And that's what I'm thinkingفكر كردن about
in termsاصطلاحات of puttingقرار دادن yourselfخودت in a --
107
414506
4182
و این چیزی‌ست که من درباره آن به عنوان
اینکه خودت را در آن قرار دادی فکر میکنم-
07:10
you becameتبدیل شد a sortمرتب سازی of expertکارشناس in how you leanلاغر in.
108
418688
4954
به اين مهارت خاص مى‌‌رسى كه چگونه تکیه بزنى.
07:15
So what did that feel like, and
becomeتبدیل شدن به like in your life?
109
423642
4392
این چه احساسی داره، و چگونه تبدیل به جزئی از زندگى تو می‌شود؟
07:20
To launchراه اندازی not just a bookکتاب, not just
a best-sellingبهترین فروش, best-viewedبهترین مشاهده شده talk,
110
428034
6212
هدف برای حرکت نه اینکه فقط کتاب باشد، و
یا بهترین فروش سال را داشته باشد، یا اینکه بهترین سخنرانی باشد،
07:26
but a movementجنبش, where people beganآغاز شد to
literallyعینا describeتوصیف کردن theirخودشان actionsاقدامات at work as,
111
434246
5844
بلکه یک جنبش و حرکتی که مردم شروع کنند عملا
اقدامات‌شان را در محیط کارى توصيف کنند،
07:32
I'm leaningتکیه دادن in.
112
440090
2682
من دارم پيش قدم ميشم.
07:34
SSاس اس: I mean, I'm gratefulسپاسگزار, I'm honoredافتخار,
I'm happyخوشحال, and it's the very beginningشروع.
113
442772
7214
شریل ساندبرگ:منظورم اینه که من خیلی سپاسگزارم و شاکرم، من بسیار مفتخرم،
و بسیا خوشحالم، و این تازه ابتدای راه است.
07:41
So I don't know if I'm an expertکارشناس, or if anyoneهر کسی is
an expertکارشناس. I certainlyقطعا have doneانجام شده a lot of researchپژوهش.
114
449986
4514
نمی دانم که آیا من یک فردی حرفه‌ای و متخصصی هستم و یا فرد متخصصی را نمی‌شناسم.
ولی این را دقیقا می‌دانم که من مطالعات زیادی انجام دادم.
07:46
I have readخواندن everyهرکدام studyمطالعه, I have
poredغرق شده over the materialsمواد,
115
454500
3213
من كلى تحقيق انجام داده‌ام، به موضوع کاملا اشراف داردم،
07:49
and the lessonsدرس ها are very clearروشن است.
Because here'sاینجاست what we know:
116
457713
3628
موضوعات بسیار روشن هستند.
زیرا این چیزی‌ست که ما می‌شناسیم:
07:53
What we know is that stereotypesکلیشه ها are holdingبرگزاری womenزنان
back from leadershipرهبری rolesنقش ها all over the worldجهان.
117
461341
4712
چیزی که ما می‌دانیم این است که در سراسر جهان کلیشه‌های
از قبل تعریف شده زنان را ازداشتن نقش رهبری دور نگه می‌دارد.
07:58
It's so strikingقابل توجه، برجسته، موثر. "Leanلاغر In" is very globalجهانی است,
I've been all over the worldجهان,
118
466053
2603
و این بسیار قابل توجه است. ". " بسیار جهانی‌ست،من در سراسر جهان بوده‌ام،
08:00
talkingصحبت کردن about it, and -- culturesفرهنگ ها are so differentناهمسان.
119
468656
2395
و درباره آن در سراسر جهان صحبت کردم- فرهنگ‌ها بسیار متفاوت هستند.
08:03
Even withinدر داخل our ownخودت countryکشور, to Japanژاپن,
to Koreaکشور کره, to Chinaچين, to Asiaآسیا, Europeاروپا,
120
471051
4993
حتی در درون کشور خودمان، در ژاپن، در کره، در چین، در آسیا و اروپا،
08:08
they're so differentناهمسان. Exceptبجز for one thing: genderجنسیت.
121
476044
4187
همه بسیار با هم متفاوت هستند. به جزء یک چیز : جنسیت.
08:12
All over the worldجهان, no matterموضوع what our culturesفرهنگ ها are,
122
480231
1920
در سراسر جهان، مهم نیست که فرهنگ ما چیست،
08:14
we think menمردان should be strongقوی,
assertiveاظهار کننده, aggressiveخشونت آمیز, have voiceصدای;
123
482151
4330
ما فکر می‌کنیم که مردان باید قوی‌تر، جسورتر و سلطه گر باشند و حرف بزنند؛
08:18
we think womenزنان should speakصحبت
when spokenصحبت کرد to, help othersدیگران.
124
486481
4517
ما فکر می‌کنیم که زنان زمانی باید حرف بزنند
که صحبت کردن‌‌شان به دیگران کمک کند.
08:22
Now we have, all over the worldجهان,
125
490998
3705
اکنون، در سراسر جهان،
08:26
womenزنان are calledبه نام "bossyرئیس."
There is a wordکلمه for "bossyرئیس,"
126
494703
3793
ما زنانی را داریم که به آنها "رئیس‌ ماب"گفته می‌شوند.
یک واژه برای "رئیس ماب" برای
08:30
for little girlsدختران, in everyهرکدام languageزبان there's one.
127
498496
2318
دختران کوچک داریم، در تمامی زبانها یکی هست.
08:32
It's a wordکلمه that's prettyبسیار much not used for little boysپسران,
128
500814
2210
و این واژه ای است که برای پسرها استفاده نمی‌شود،
08:35
because if a little boyپسر leadsمنجر می شود,
there's no negativeمنفی wordکلمه for it,
129
503024
2928
زیرا اگر یک پسر بچه رهبری کند،
هیچ بار منفی در این واژه نیست،
08:37
it's expectedانتظار می رود. But if a little girlدختر leadsمنجر می شود, she's bossyرئیس.
130
505952
4789
این قابل قبول. اما اگر یک دختر کوچولو رهبری کند، او رئیس ماب هست.
08:42
Now I know there aren'tنه a lot of
menمردان here, but bearخرس with me.
131
510741
1995
الان میدانم مردهاى زيادى اینجا نیستند كه
من را تحمل کنند.
08:44
If you're a man, you'llشما خواهید بود have
to representنمایندگی your genderجنسیت.
132
512736
2534
اگر شما مرد هستيد، بايد معرف جنسیت ‌شان باشيد.
08:47
Please raiseبالا بردن your handدست if you've been
told you're too aggressiveخشونت آمیز at work.
133
515270
5564
اگر هرگز به شما گفته شده که شما در محل کارتان بسیار
سلطه‌گر هستید، لطفا دستهایتان را بالا ببرید.
08:52
(Laughterخنده) There's always a fewتعداد کمی, it runsاجرا می شود about
fiveپنج percentدرصد. Okay, get readyآماده, gentlemenآقایان.
134
520834
5884
( خنده تماشاگران)همیشه تعداد کمی هستند، معلوم شده پنج درصد،
بسیار خوب، آماده شوید، آقایان.
08:58
If you're a womanزن, please raiseبالا بردن your handدست if you've
ever been told you're too aggressiveخشونت آمیز at work.
135
526718
6563
اگر خانم هستید و به شما گفته شده که در محل کارتان
سلطه‌گرهستید لطفا دستتان را بالا ببرید.
09:05
(Laughterخنده) That is what audiencesمخاطبان have
said in everyهرکدام countryکشور in the worldجهان,
136
533281
3613
( خنده تماشاگران)این چیزی‌ست که همه حضار در تمامی کشورهای جهان گفته اند،
09:08
and it's deeplyعمیقا supportedپشتیبانی by the dataداده ها.
137
536894
2866
و داده‌های زیادی گواه بر این ادعاست.
09:11
Now, do we think womenزنان are more
aggressiveخشونت آمیز than menمردان? Of courseدوره not.
138
539760
4339
خُب ما فکر می‌کنیم زنان خیلی از مردان سلطه‌گراند؟ البته که نه.
09:16
It's just that we judgeقاضی them throughاز طریق a differentناهمسان lensلنز,
139
544099
2350
این چیزی‌ست که ما آنها را از نگاه دیگری قضاوت می کنیم،
09:18
and a lot of the characterشخصیت traitsصفات that you mustباید
exhibitنمایشگاه to performانجام دادن at work, to get resultsنتایج, to leadسرب,
140
546449
4851
و بسیار از وجوه شخصیتی که در محل کار باید ایفا شود تا منجر به نتیجه و رهبری شود
09:23
are onesآنهایی که that we think, in a man, he's a bossرئیس,
141
551300
2864
را ما فکر می کنیم برای مردان هست، و برای مردان او رئیس هست،
09:26
and in a womanزن, she's bossyرئیس.
142
554164
1622
ولی برای زنان او رئیس‌ماب است.
09:27
And the good newsاخبار about this is that we
can changeتغییر دادن this by acknowledgingاذعان کرد it.
143
555786
4086
خبر خوب در این باره اینکه ما می‌توانیم
این را با اذعان و اعتراف به این تغییر دهیم.
09:31
One of the happiestشادترین momentsلحظات
I had in this wholeکل journeyسفر is,
144
559872
2390
یکی از شادترین لحظاتی که من در کل این مسیر داشتم این است که،
09:34
after the bookکتاب cameآمد out, I stoodایستاد on a stageمرحله
with Johnجان Chambersاتاق ها, the CEOمدیر عامل of Ciscoسیسکو.
145
562262
4933
بعد از اینکه کتاب منتشر شد، من بر روی صحنه
با جان چامبرز مدیر عامل سیسکو ایستاد بودم
09:39
He readخواندن the bookکتاب. He stoodایستاد on a stageمرحله with me, he
invitedدعوت کرد me in frontجلوی of his wholeکل managementمدیریت teamتیم,
146
567195
3659
او کتاب را خونده بود. با من بر روی صحنه ایستاد، و مرا به جلو همه مدیرانش فرا خواند،
09:42
menمردان and womenزنان, and he said, I thought we
were good at this. I thought I was good at this.
147
570854
3392
مرد و زن، و گفت، فکر می‌کردم ما در این خصوص خوب هستیم. فکر می‌کردم من در خصوص خوبم.
09:46
And then I readخواندن this bookکتاب, and I
realizedمتوجه شدم that we -- my companyشرکت --
148
574246
5066
سپس من این کتاب را خوندم،
و فهمیدم که ما-- شرکت ما--
09:51
we have calledبه نام all of our
seniorارشد womenزنان too aggressiveخشونت آمیز,
149
579312
1984
ما تمامی زنان ارشدمان را بسیار سلطه گر می‌نامیم،
09:53
and I'm standingایستاده on this stageمرحله, and I'm sorry.
150
581296
2449
و من روی این صحنه می‌ایستم و می‌گویم بسیار متاسفم.
09:55
And I want you to know we're
never going to do it again.
151
583745
3745
و چیزی که می‌خواهم همه شما بدانید این است
که ما هرگز این کار را تکرار نمی کنیم.
09:59
PMPM: Can we sendارسال that to a lot of other
people that we know? (Applauseتشویق و تمجید)
152
587490
3384
پت میشل: آیا میتوانیم این را برای افراد دیگری که می‌شناسم بفرستیم؟ ( تشویق تماشاگران)
10:02
SSاس اس: And so Johnجان is doing that because
he believesمعتقد است it's good for his companyشرکت,
153
590874
3901
شریل ساندبرگ: خُب جان برای اینکه باور دارد این
برای شرکتش خوب است اینکار را میکند،
10:06
and so this kindنوع of acknowledgementتصدیق
of these biasesتعصب ها can changeتغییر دادن it.
154
594775
3038
و این نوع اذعان کردن برای اینگونه ها می‌تواند تغییر ایجاد کند.
10:09
And so nextبعد time you all see
someoneکسی call a little girlدختر "bossyرئیس,"
155
597829
3648
و بار دیگر که شما دیديد که یک نفر به دختر بچه‌ای می‌گوید "رئیس ماب"
10:13
you walkراه رفتن right up to that personفرد,
bigبزرگ smileلبخند, and you say,
156
601477
2548
به طرف او بروید، و با رویی گشاده به او بگوید،
10:16
"That little girl'sدختر not bossyرئیس. That little girlدختر has
executiveاجرایی leadershipرهبری skillsمهارت ها." (Laughterخنده)
157
604025
6535
"این دختر کوچولو رئیس ماب نیست. او مهارت های رهبری هیئت رئیسه را داراست."
10:22
PMPM: I know that's what you're tellingگفتن your daughterفرزند دختر.
SSاس اس: Absolutelyکاملا.
158
610560
3205
پت میشل: و می‌دانم که این چیزی‌ست که شما به دختران‌تان خواهید گفت.
شریل ساندبرگ: قطعا.
10:25
PMPM: And you did focusتمرکز in the bookکتاب -- and
the reasonدلیل, as you said, in writingنوشتن it,
159
613765
3069
پت میشل: همانطور که نوشته اید، شما بر روی کتاب‌تان تمرکز بر این کردید-
10:28
was to createايجاد كردن a dialogueگفتگو about this.
160
616834
1925
که عامل ایجاد یک گفتگو درباره این شد.
10:30
I mean, let's just put it out there,
faceصورت the factواقعیت that womenزنان are --
161
618759
3514
منظورم اینه، اجازه دهید که این بحث را بیرون بکشیم،
و با این حقیقت روبروشویم که هنگامی که
10:34
in a time when we have more openباز کن
doorsدرب ها, and more opportunitiesفرصت ها --
162
622273
3675
برای زنان درها باز می‌شود،
و فرصت‌های بیشتری به آنها داده می‌شود--
10:37
are still not gettingگرفتن to the leadershipرهبری positionsموقعیت ها.
163
625948
3300
هنوز هم آنها مشاغل رهبری را به عهده نمی گیرند.
10:41
So in the monthsماه ها that have come sinceاز آنجا که the bookکتاب,
164
629248
2198
از چند ماهی که از انتشار کتاب گذشته ،
10:43
in whichکه "Leanلاغر In" focusedمتمرکز شده است on that and said,
165
631446
2558
کتاب "تکیه زدن بر" تمرکز بر این داشته
10:46
here are some of the challengesچالش ها that remainماندن, and
manyبسیاری of them we have to ownخودت withinدر داخل ourselvesخودمان
166
634004
4300
که چالش‌های زیادی باقی مانده و عامل خیلی از آنها خودمان است و
10:50
and look at ourselvesخودمان. What has changedتغییر کرد?
167
638304
2762
باید به خودمان نگاه کنیم؟ چى تغيير كرده؟
10:53
Have you seenمشاهده گردید changesتغییرات?
168
641066
2086
آیا هیچ تغییری دیده‌اید؟
10:55
SSاس اس: Well, there's certainlyقطعا more
dialogueگفتگو, whichکه is great.
169
643152
2263
شریل ساندبرگ: مطمئنناً گفتگوهای بيشترى در اين باره هست که عالیه.
10:57
But what really mattersمسائل to me,
and I think all of us, is actionعمل.
170
645415
3048
اما چيزى که واقعا برای من مهم هست،
و فکر می‌کنم برای همه ما اینطور باشد، مسئله اقدام کردن است.
11:00
So everywhereدر همه جا I go, CEOsمدیران اجرایی,
they're mostlyاغلب menمردان, say to me,
171
648463
3784
خُب هر کجايى که من می‌روم،
مديران ارشد اجرايى بیشتر مردها هستند، و به من می‌گویند،
11:04
you're costingهزینه کردن me so much moneyپول
172
652247
2619
شما باعث وارد شدن هزینه های خيلى زیادی به من شديد
11:06
because all the womenزنان want to
be paidپرداخت شده as much as the menمردان.
173
654866
3172
چون همه زنان می‌خواهند که برابر مردان به آنها پرداخت شود.
11:10
And to them I say, I'm not sorry at all. (Laughterخنده)
174
658038
4281
و من به آنها گفتم، من اصلا متاسف نیستم.( خنده تماشاگران)
11:14
At all. I mean, the womenزنان should
be paidپرداخت شده as much as the menمردان.
175
662319
3238
اصلاً. منظورم اینه که باید به زنان برابر مردان دستمزد داده شود.
11:17
Everywhereهر کجا I go, womenزنان tell me they askپرسیدن for raisesافزایش می یابد.
176
665557
3137
هر کجا که می‌روم، زنان به من می‌گویند که آنها تقاضای افزایش دستمزد کردند.
11:20
Everywhereهر کجا I go, womenزنان say they're gettingگرفتن
better relationshipsروابط with theirخودشان spousesهمسران,
177
668694
3997
هر کجا که می‌روم ، زنان می‌گویند
رابطه‌شان با همسرانشان بهتر می‌شود.
11:24
askingدرخواست for more help at home, askingدرخواست for the
promotionsتبلیغات they should be gettingگرفتن at work,
178
672691
3980
آنها کمک بیشتری در خانه از همسرانشان می‌خواهند، و تقاضای ترفیع در محل کارشان می‌کنند،
11:28
and importantlyمهم است, believingباور کردن it
themselvesخودشان. Even little things.
179
676671
2998
و مهم‌تر اینکه، خودشان را باور میکنند. حتی چیزهای کمی.
11:31
One of the governorsفرمانداران of one of the statesایالت ها told me
that he didn't realizeتحقق بخشیدن that more womenزنان were, in factواقعیت,
180
679669
4032
یکی از فرمانداران یکی از ایالتها به من گفت
که متوجه نشده بود که زنان بیشتری
11:35
literallyعینا sittingنشسته on the sideسمت
of the roomاتاق, whichکه they are,
181
683701
2229
دقیقا در کنار اتاقی که آنها هستند می‌نشینند،
11:37
and now he madeساخته شده a ruleقانون that all the womenزنان
on his staffکارکنان need to sitنشستن at the tableجدول.
182
685930
5487
و او قانونی گذاشت که همه کارمندان زن پرسنلش بايد دور میز بنشینند.
11:43
The foundationپایه I startedآغاز شده alongدر امتداد
with the bookکتاب "Leanلاغر In"
183
691417
2156
بنیادی را که من همراه با کتاب " تکیه بر" بنا نهادم
11:45
helpsکمک می کند womenزنان, or menمردان, startشروع کن circlesحلقه ها -- smallکوچک groupsگروه ها,
184
693573
3352
به زنان و یا مردان کمک می‌کند که گروهایی را تشکیل دهند- گروه‌های کوچک،
11:48
it can be 10, it can be howeverبا این حال manyبسیاری
you want, whichکه meetملاقات onceیک بار a monthماه.
185
696925
3249
می‌تواند ۱۰ نفر باشند و یا هر چند نفری که می‌خواهند،
ماهی یکبار همدیگر را ملاقات کنند.
11:52
I would have hopedامیدوار بودم that by now, we'dما می خواهیم have
about 500 circlesحلقه ها. That would'veمی خواهم been great.
186
700174
3321
خوشحالم که تاکنون حدود ۵۰۰ گروه داریم. و این بی نظیر بوده است.
11:55
You know, 500 timesبار roughlyتقریبا 10.
187
703495
2922
می دانید، ۵۰۰ تیم ، حدود ۱۰ نفره.
11:58
There are over 12,000 circlesحلقه ها
in 50 countriesکشورها in the worldجهان.
188
706417
3230
اینها بیش از ۱۲٫۰۰۰ از ۵۰ کشور جهان هستند.
12:01
PMPM: Wowوای, that's amazingحیرت آور.
189
709647
1560
پت میشل: وای، این شگفت آوره.
12:03
SSاس اس: And these are people who
are meetingملاقات everyهرکدام singleتنها monthماه.
190
711207
3075
شریل ساندبرگ: و اینها افرادی هستند که هر ماه همدیگر را ملاقات می‌کنند.
12:06
I metملاقات کرد one of them, I was in Beijingپکن.
191
714282
2339
من یکی از گروه‌ها را دیدم ، من در پکن بودم.
12:08
A groupگروه of womenزنان, they're all about 29 or 30,
they startedآغاز شده the first Leanلاغر In circleدایره in Beijingپکن,
192
716621
4700
یک گروه از زنان، که همه حدود ۲۹ تا ۳۰ ساله بودند شروع به تكميل گروه تکیه بر حلقه در پکن کردند.
12:13
severalچند of them grewرشد کرد up in very poorفقیر, ruralروستایی Chinaچين.
193
721321
3993
چند نفر از آنها در خانواده‌‌هایى بسیار فقیر در روستاهای چین بزرگ شده‌‌اند.
12:17
These womenزنان are 29, they are told by
theirخودشان societyجامعه that they are "left over,"
194
725314
5808
زنان ۲۹ ساله‌ای که به آنها در جوامع‌شان گفته شده بود
شما " ترشیده‌اید"
12:23
because they are not yetهنوز marriedمتاهل,
195
731122
2013
زیرا هنوز ازدواج نکردید،
12:25
and the processروند of comingآینده togetherبا یکدیگر
onceیک بار a monthماه at a meetingملاقات
196
733135
2783
هدف از ماهی یکبار در یک جلسه دور هم شدند
12:27
is helpingکمک them defineتعريف كردن who they are for themselvesخودشان.
197
735918
3300
این است که به آنها کمک کند تا خودشان را برای آنچه که واقعا هستند معنا کنند.
12:31
What they want in theirخودشان careersشغل. The
kindنوع of partnersهمکاران they want, if at all.
198
739218
4336
چیزی را که در حرفه‌شان می‌خواهند. و نوع شریک زندگی که می‌خواهند را معین کنند.
12:35
I lookedنگاه کرد at them, we wentرفتی around
and introducedمعرفی کرد ourselvesخودمان,
199
743554
1987
من به آنها نگاه کردم، ما خودمان را یکی یکی معرفی کردیم،
12:37
and they all said theirخودشان namesنام ها
and where they're from,
200
745541
1839
و آنها همگی نامشان و اینکه اهل کجا هستند را گفتند،
12:39
and I said, I'm Sherylشریل Sandbergسندبرگ,
and this was my dreamرویا.
201
747380
3480
و من گفتم، من شریل ساندبرگ هستم، و این روياى من بود.
12:42
And I kindنوع of just startedآغاز شده cryingگریان.
202
750860
1840
واشک‌هایم سرازیر شد.
12:44
Right, whichکه, I admitاقرار کردن, I do. Right?
I've talkedصحبت کرد about it before.
203
752700
4757
درسته، که هر چه من اقرار می‌کنم، انجام می‌دهم؟
قبلاً درباره‌‌ش صحبت كردم.
12:49
But the factواقعیت that a womanزن so farدور away out in
the worldجهان, who grewرشد کرد up in a ruralروستایی villageدهکده,
204
757457
4570
اما اين حقیقت که یک زن در جایی خیلی دور در جهان، که در یک روستا بزرگ شده،
12:54
who'sچه کسی است beingبودن told to marryازدواج کن someoneکسی
she doesn't want to marryازدواج کن,
205
762027
4111
و به او گفته شده تا با شخصی ازدواج کند که او نمی‌خواهد با او ازدواج کند،
12:58
can now go meetملاقات onceیک بار a monthماه with
a groupگروه of people and refuseامتناع that,
206
766138
2937
حالا می‌توانی ماهی یکبار گروهی از زنان را ملاقات کند
که از ازدواج اجباری امتناع کرده‌اند،
13:01
and find life on her ownخودت termsاصطلاحات.
207
769075
2994
و زندگی با معیارهای خودشان پیدا کنند.
13:04
That's the kindنوع of changeتغییر دادن we have to hopeامید for.
208
772069
1943
این نوعی تغییر است که ما به آن امیدواریم.
13:06
PMPM: Have you been surprisedغافلگیر شدن by
the globalجهانی است natureطبیعت of the messageپیام?
209
774012
3547
پت میشل: آيا با ماهیت جهانی این پیام شگفت زده شده‌‌ای؟
13:09
Because I think when the bookکتاب first
cameآمد out, manyبسیاری people thought,
210
777559
3305
چونکه فکر می‌کنم وقتی که
کتاب منتشر شد ، خیلی از مردم فکر کردند،
13:12
well, this is a really importantمهم handbookکتابچه راهنمای
for youngجوان womenزنان on theirخودشان way up.
211
780864
3752
خُب این کتاب خوبی برای زنان جوان
برای پیدا کردن راهشان است.
13:16
They need to look at this, anticipateپیش بینی کنید
the barriersموانع, and recognizeتشخیص them,
212
784616
4314
آنها نیاز دارند که به این نگاه کرده،
موانع را پیش‌بینی کنند، و آنها را تشخیص دهند،
13:20
put them out in the openباز کن, have the dialogueگفتگو about it,
213
788930
2650
و مطرحشان کرده و درباره‌‌شان گفتگو کنند،
13:23
but that it's really for womenزنان who are that.
Doing that. Pursuingپیگیری the corporateشرکت های بزرگ worldجهان.
214
791580
5119
اما این واقعا" برای زنانى است كه اينطورى هستند.
عمل كردن به اين. به دنبال شرکتهای بزرگ رفتن.
13:28
And yetهنوز the bookکتاب is beingبودن readخواندن, as you
say, in ruralروستایی and developingدر حال توسعه countriesکشورها.
215
796699
4378
و کتاب هنوز خوانده میشه، همانطور كه می گویى،
در مناطق روستايی و کشورهای در حال توسعه.
13:33
What partبخشی of that has surprisedغافلگیر شدن you, and
perhapsشاید led to a newجدید perspectiveچشم انداز on your partبخشی?
216
801082
7277
کدام بخش این تو را شگفت زده، و
شاید تو را به دیدگاه جدیدی هدایت کرده است؟
13:40
SSاس اس: The bookکتاب is about self-confidenceاعتماد به نفس,
and about equalityبرابری.
217
808359
3156
شریل ساندبرگ: کتاب در مورد اعتماد بنفس و برابری زن و مرد هست.
13:43
And it turnsچرخش out, everywhereدر همه جا in the worldجهان,
womenزنان need more self-confidenceاعتماد به نفس,
218
811515
3900
و معلوم شده که در همه جای دنیا،
زنان به اعتماد بنفس بیشتری نیاز دارند،
13:47
because the worldجهان tellsمی گوید us we're not equalبرابر to menمردان.
219
815415
2221
زیرا جهان به ما گفته که شما با مردان برابر نیستید.
13:49
Everywhereهر کجا in the worldجهان, we liveزنده in
a worldجهان where the menمردان get "and,"
220
817636
3413
در هر کجای این جهان که ما زندگی می‌کنیم مردان" و" را می‌گیرند
13:53
and womenزنان get "or."
221
821049
1311
و زنان"یا " را دریافت می‌کنند.
13:54
I've never metملاقات کرد a man who'sچه کسی است been
askedپرسید: how he does it all. (Laughterخنده)
222
822360
3674
من هرگز مردی را ملاقات نکردم که از او پرسیده شده باشد
که همه کارها را چگونه انجام می‌دهد.(خنده تماشاگران)
13:58
Again, I'm going to turnدور زدن to the menمردان in the audienceحضار:
223
826034
3213
دوباره می‌پرسم، رویم با مردهاى حاضر در اینجاست:
14:01
Please raiseبالا بردن your handدست if you've
been askedپرسید:, how do you do it all?
224
829247
3032
اگر تا به حال از شما سوال شده که این همه کار ها را با هم چطور انجام می‌دهید،
لطفا دست تان را بالا ببرید؟
14:04
(Laughterخنده)
225
832279
1449
( خنده تماشاگران)
14:05
Menمردان only.
226
833728
1431
فقط آقایان.
14:07
Womenزنان, womenزنان. Please raiseبالا بردن your handدست
if you've been askedپرسید: how you do it all?
227
835159
4878
خانم ها، خانم ها. اگر از شما تا به حال سوال شده که این کار را چطور انجام می‌دهید،
لطفا دست تان را بالا ببرید؟
14:12
We assumeفرض menمردان can do it all,
slashاسلش -- have jobsشغل ها and childrenفرزندان.
228
840037
6359
ما می‌پنداریم که مردان می‌توانند همه کارها را انجام دهند-- هم شغل داشته باشند و هم بچه.
14:18
We assumeفرض womenزنان can't, and that's ridiculousمسخره,
229
846396
1778
ما گمان می‌کنیم که زنان نمی‌توانند، و این مسخره است،
14:20
because the great majorityاکثریت of womenزنان everywhereدر همه جا
in the worldجهان, includingشامل the Unitedیونایتد Statesایالت ها,
230
848174
3576
زیرا اکثریت بزرگی از زنان در همه جای دنیا،
از جمله ایالات متحده،
14:23
work fullپر شده time and have childrenفرزندان.
231
851750
2296
هم تمام وقت کار می‌کنند و هم بچه دارند.
14:26
And I think people don't fullyبه طور کامل understandفهمیدن
how broadوسیع the messageپیام is.
232
854046
5172
و گمان می‌کنم مردم گستردگی این پیام را کاملا درک نمی‌کنند.
14:31
There is a circleدایره that's been startedآغاز شده
for rescuedنجات داد sexارتباط جنسی workersکارگران in Miamiمیامی.
233
859218
4362
گروهی برای نجات کارگران جنسی میامی هست.
14:35
They're usingاستفاده كردن "Leanلاغر In" to help
people make the transitionگذار
234
863580
5351
آنها طرح "تکیه بر" را برای کمک به کارگران سکس برای تحول
14:40
back to what would be a fairنمایشگاه life, really rescuingنجات
them from theirخودشان pimpsپیمپس, and usingاستفاده كردن it.
235
868931
4741
و برگشت به زندگی مناسب، و نجات شان از دلال‌های سکس استفاده می‌کنند.
14:45
There are dress-for-successلباس برای موفقیت groupsگروه ها
in Texasتگزاس whichکه are usingاستفاده كردن the bookکتاب,
236
873672
3749
گروه "پوششی برای موفقیت" در تگزاس که از این کتاب
14:49
for womenزنان who have never been to collegeکالج.
237
877421
1659
برای زنانی که هرگز به کالج نرفتند استفاده می‌کنند.
14:51
And we know there are groupsگروه ها
all the way to Ethiopiaاتیوپی.
238
879080
3928
ما می‌دانیم که گروهایی در سراسر اتیوپی وجود دارد.
14:55
And so these messagesپیام ها of equalityبرابری -- of how womenزنان
are told they can't have what menمردان can have --
239
883008
5883
پیام‌های برابری - که به زنان گفته می‌شود که آنها نمی‌توانند چیزی را داشته باشند که مردان دارند--
15:00
how we assumeفرض that leadershipرهبری is for menمردان,
how we assumeفرض that voiceصدای is for menمردان,
240
888891
4233
چگونه ما می‌پنداریم که رهبری برای مردان است،
چگونه می‌پنداریم كه اين صداى برای مردان است،
15:05
these affectتاثیر می گذارد all of us, and I
think they are very universalجهانی است.
241
893124
3138
اینها بر روی همه ما تاثیر می‌گذارند، و فکر می کنم اینها بسیار فراگیر و جهانی هستند.
15:08
And it's partبخشی of what TEDWomenTEDWomen does.
242
896262
1661
و این بخشی از کاری‌ست که تد زنان انجام میدهد.
15:09
It unitesمتحد می شود all of us in a causeسبب می شود we have to believe in,
243
897923
3783
همه ما را برای باور اين آرمان که زنان بیشتر، صدای بیشتر،
15:13
whichکه is more womenزنان, more voiceصدای, more equalityبرابری.
244
901706
4248
برابری بیشتر متحد می‌كند.
15:17
PMPM: If you were invitedدعوت کرد now to
make anotherیکی دیگر TEDWomenTEDWomen talk,
245
905954
6781
پت میشل: اگر دعوت شوی که سخنرانی دیگری برای تد زنان داشته باشی،
15:24
what would you say that is a resultنتيجه
of this experienceتجربه, for you personallyشخصا,
246
912735
5294
چه چیزی را به عنوان نتیجه این تجربه‌تان
خواهید گفت، شخصاً برای خودت،
15:30
and what you've learnedیاد گرفتم about womenزنان, and menمردان,
247
918029
2619
و چه چیزی را درباره زنان و مردان در طی
15:32
as you've madeساخته شده this journeyسفر?
248
920648
3686
این مسیر یادگرفتی؟
15:36
SSاس اس: I think I would say -- I triedتلاش کرد to say this stronglyبه شدت,
249
924334
3098
شریل ساندبرگ: فکر می‌کنم خواهم گفت--سعی می‌کنم که این را قویاً بگویم،
15:39
but I think I can say it more stronglyبه شدت --
250
927432
2454
اما من فکر میکنم می توانم این را قویاً بگویم--
15:41
I want to say that the statusوضعیت quoچی is not enoughکافی.
251
929886
3404
می‌خواهم بگویم که موقعیت موجود کافی نیست.
15:45
That it's not good enoughکافی, that it's
not changingتغییر دادن quicklyبه سرعت enoughکافی.
252
933290
2980
این اصلاً کافی نیست، و به اندازه کافی هم تغییرات انجام نمی‌شود.
15:48
Sinceاز آنجا که I gaveداد my TEDTED Talk and publishedمنتشر شده my bookکتاب,
anotherیکی دیگر yearسال of dataداده ها cameآمد out from the U.S. Censusسرشماری.
253
936270
5127
از زمانی که من سخنرانی تد را انجام داده‌ام و کتابم منتشر شد،
داده‌های دیگری از اداره آمار ایالات متحده منتشر شد.
15:53
And you know what we foundپیدا شد?
254
941397
1789
می‌دانی ما چی پیدا کردیم؟
15:55
No movementجنبش in the wageحق الزحمه gapشکاف
for womenزنان in the Unitedیونایتد Statesایالت ها.
255
943186
2777
هیچ تغییری بین شکاف دستمزد زنان در ایلات متحده صورت نگرفته.
15:57
Seventy-sevenهفتاد و هفت centsسنت ها to the dollarدلار.
256
945963
2546
۷۷ سنت در مقابل یک دلار. ( زنان ۳۳ درصد کمتر از مران دستمزد می‌گیرند)
16:00
If you are a blackسیاه womanزن, 64 centsسنت ها.
257
948509
2034
اگر یک زن سیاهپوست باشی به تو ۶۴ سنت می‌دهند.
16:02
If you are a Latinaلاتینا, we're at 54 centsسنت ها.
258
950543
2508
و اگر لاتین باش ۵۴ سنت.
16:05
Do you know when the last
time those numbersشماره wentرفتی up?
259
953051
2428
می‌دانی آخرین باری که دستمزدها بالا رفته کی بوده؟
16:07
2002.
260
955479
4307
سال ۲۰۰۲.
16:11
We are stagnatingرکود, we are
stagnatingرکود in so manyبسیاری waysراه ها.
261
959786
2884
ما در حالت ایستا و رکود هستیم.
ما در مسائل زیادی راکد و بی حرکت هستیم.
16:14
And I think we are not really beingبودن honestصادقانه about that,
262
962670
2808
و فکر می‌کنم که ما واقعاً در این مورد خیلی صادق نیستیم،
16:17
for so manyبسیاری reasonsدلایل. It's so
hardسخت to talk about genderجنسیت.
263
965478
3246
به دلایل بسیار زیادی.
در مورد جنسیت صحبت کردن بسیار مشکل است.
16:20
We shyخجالتی away from the wordکلمه "feministفمینیست,"
a wordکلمه I really think we need to embraceپذیرفتن.
264
968724
3817
ما از واژه "فیمنیست" خجالت می‌کشیم،
واژه ای که من فکر می‌کنم باید آن را درآغوش بگیریم.
16:24
We have to get ridخلاص شدن از شر of the
wordکلمه bossyرئیس and bringآوردن back --
265
972541
3192
ما باید از واژه رييس ماب خلاص شویم و برگردیم به---
16:27
(Applauseتشویق و تمجید)
266
975733
3160
( تشویق تماشاگران)
16:30
I think I would say in a louderبلندتر voiceصدای,
we need to get ridخلاص شدن از شر of the wordکلمه "bossyرئیس"
267
978893
4322
من فکر می کنم من با صدایی رساتر می‌گویم،
ما نیاز داریم که از واژه زن‌ماب خلاص شویم
16:35
and bringآوردن back the wordکلمه "feministفمینیست,"
because we need it.
268
983215
3061
و واژه فیمنیست را دوباره بکار گیریم
زیرا ما به آن نیاز داریم.
16:38
(Applauseتشویق و تمجید)
269
986276
1485
( تشویق تماشاگران)
16:39
PMPM: And we all need to do a lot more leaningتکیه دادن in.
270
987761
3042
پت میشل: و همه ما نیاز داریم که بیشتر بر این تکیه کنیم.
16:42
SSاس اس: A lot more leaningتکیه دادن in.
271
990803
1201
شریل ساندبرگ: خیلی زیاد باید تکیه بر این داشته باشیم.
16:44
PMPM: Thank you, Sherylشریل.
272
992004
1230
پت میشل:سپاسگزارم شریل.
16:45
Thanksبا تشکر for leaningتکیه دادن in and sayingگفت: yes.
273
993234
1234
سپاسگزارم براى تکیه کردن بر و بله‌‌اى كه گفتى.
16:46
SSاس اس: Thank you.
274
994468
2162
شریل ساندبرگ: سپاسگزارم.
16:48
(Applauseتشویق و تمجید)
275
996630
2269
( تشویق تماشاگران)
Translated by soheila Jafari
Reviewed by Leila Ataei

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Sheryl Sandberg - COO, Facebook
As the COO at the helm of Facebook, Sheryl Sandberg juggles the tasks of monetizing the world’s largest social networking site while keeping its users happy and engaged.

Why you should listen

Long before Sheryl Sandberg left Google to join Facebook as its Chief Operating Officer in 2008, she was a fan. Today she manages Facebook’s sales, marketing, business development, human resources, public policy and communications. It’s a massive job, but one well suited to Sandberg, who not only built and managed Google’s successful online sales and operations program but also served as an economist for the World Bank and Chief of Staff at the US Treasury Department. Sandberg’s experience navigating the complex and socially sensitive world of international economics has proven useful as she and Facebook founder Mark Zuckerberg work to strike a balance between helping Facebook users control privacy while finding ways to monetize its most valuable asset: data.

At TEDWomen in 2010 Sandberg made the bold decision to talk about the experience of being one of very few women at the C-level of business. She noted that many women, in anticipating having a family, "lean back" from leading at work. After her TED Talk took off, Sandberg wrote the book Lean In, which has spent nearly a year on the New York Times Bestseller list. Sandberg plans to release a version of the book for graduates.

More profile about the speaker
Sheryl Sandberg | Speaker | TED.com