TED2009
Oliver Sacks: What hallucination reveals about our minds
آلیوِر سَکس: تَوَهُمات و خیالات واهی، چه چیزهایی را در مورد ذهن ما فاش میکنند
Filmed:
Readability: 3.7
8,482,258 views
نویسنده و متخصص اعصاب، آلیور سَکس، توجه ما را به سندرمِ چارلز بُنِه جلب مینماید -- پدیده ای که طی آن اشخاص با اختلالات بینائی، توهماتی را به طور واضح تجربه میکنند. او تجربیاتِ بیماران خود را با جزئیاتی دلگرم کننده توصیف میکند که سبب می شود آشنایی بیشتری با ریشه های این پدیده که کمتر به آن پرداخته شده پیدا کنیم.
Oliver Sacks - Neurological anthropologist
Since "Awakenings" stormed the bestseller lists (and the silver screen), Oliver Sacks has become an unlikely household name, single-handedly inventing the genre of neurological anthropology. Full bio
Since "Awakenings" stormed the bestseller lists (and the silver screen), Oliver Sacks has become an unlikely household name, single-handedly inventing the genre of neurological anthropology. Full bio
Double-click the English transcript below to play the video.
00:12
We see with the eyes,
0
0
3000
ما با چشمها میبینیم.
00:15
but we see with the brain as well.
1
3000
3000
اما با مغز نیز میبینیم.
00:18
And seeing with the brain is often called imagination.
2
6000
4000
و دیدن با مغز را غالباً، تصور، مینامند.
00:22
And we are familiar with the landscapes of our own imagination,
3
10000
5000
ما با صحنه ها وتصورات ذهنی خویش آشنائیم.
00:27
our inscapes. We've lived with them all our lives.
4
15000
4000
و تمام عمرمان با آنها زندگی کرده ایم.
00:31
But there are also hallucinations as well,
5
19000
4000
اما در این میان توهمات نیز وجود دارند.
00:35
and hallucinations are completely different.
6
23000
3000
که کاملا متفاوت از تصورات اند.
00:38
They don't seem to be of our creation.
7
26000
2000
و به نظر ساخته ی ما نمی آیند.
00:40
They don't seem to be under our control.
8
28000
2000
همچنین به نظر نمی رسند تحت کنترل ما باشند.
00:42
They seem to come from the outside,
9
30000
2000
و عواملی خارجی به شمار می آیند که،
00:44
and to mimic perception.
10
32000
3000
ادراک و احساسات ما را تقلید می کنند.
00:47
So I am going to be talking about hallucinations,
11
35000
4000
ومن می خواهم در اینجا راجع به توهمات صحبت کنم.
00:51
and a particular sort of visual hallucination
12
39000
4000
و آن هم در مورد یک نوع توهمِ بینائي به خصوص
00:55
which I see among my patients.
13
43000
5000
که در میانِ بیمارانم به آن بر خورده ام.
01:00
A few months ago, I got a phone call
14
48000
4000
چند ماه پیش، یک تماسِ تلفني از
01:04
from a nursing home where I work.
15
52000
2000
محل کارم که یک خانه ی سالمندان است، دریافت کردم.
01:06
They told me that one of their residents, an old lady in her 90s,
16
54000
5000
مبنی بر اینکه یکی از ساکنان آسایشگاه که بانوی پیرِ نود و چند ساله ای بود،
01:11
was seeing things,
17
59000
2000
صحنه هایی رویت می کند.
01:13
and they wondered if she'd gone bonkers
18
61000
3000
و کارمندان آسایشگاه در عجب بودند که آیا او عقلش را از دست داده.
01:16
or, because she was an old lady,
19
64000
2000
یا اینکه بدلیلِ مسن بودنش،
01:18
whether she'd had a stroke, or whether she had Alzheimer's.
20
66000
3000
سکته ای کرده، و آیا دچارآلزایمر شده است.
01:21
And so they asked me if I would come and see Rosalie,
21
69000
5000
از من درخواست کردند که به دیدن "رُزِلی"،
01:26
the old lady.
22
74000
2000
آن بانوي مسن بروم.
01:28
I went in to see her.
23
76000
2000
به ملاقاتش رفتم.
01:30
It was evident straight away
24
78000
2000
در اولین نگاه آشکار بود
01:32
that she was perfectly sane
25
80000
3000
او مجنون نیست
01:35
and lucid and of good intelligence,
26
83000
3000
و در صحت عقل کامل به سر می برد.
01:38
but she'd been very startled and very bewildered,
27
86000
4000
ولی خیلی وحشت زده و سر در گُم به نظر می آمد
01:42
because she'd been seeing things.
28
90000
3000
چرا که مدتی بود که صحنه هایی با چشم می دید که وجود خارجی نداشتند.
01:45
And she told me --
29
93000
3000
و نکته ای را با من در میان گذاشت --
01:48
the nurses hadn't mentioned this --
30
96000
2000
که پرستاران اشاره ای به آن نکرده بودند --
01:50
that she was blind,
31
98000
2000
این که او نابیناست،
01:52
that she had been completely blind from macular degeneration for five years.
32
100000
5000
پنج سال است که به علت انحطاطِ ماکولایی کاملاً نابینا شده.
01:57
But now, for the last few days, she'd been seeing things.
33
105000
3000
اما، درچند روز اخیر، چیزهایی می بیند.
02:00
So I said, "What sort of things?"
34
108000
3000
پرسیدم: "چه چیزهایی؟"
02:03
And she said, "People in Eastern dress,
35
111000
3000
گفت: "افرادی در لباسهاي شرقی،
02:06
in drapes, walking up and down stairs.
36
114000
4000
دارند از پله ها بالا و پایین میروند.
02:10
A man who turns towards me and smiles.
37
118000
3000
مردی که بسوي من بر می آید و لبخند میزند.
02:13
But he has huge teeth on one side of his mouth.
38
121000
4000
ولی او دندانهای بزرگی در یک طرف دهانش دارد.
02:17
Animals too.
39
125000
2000
همچنین حیواناتی را می بیند.
02:19
I see a white building. It's snowing, a soft snow.
40
127000
3000
یک ساختمان سفید. می بینم که برفِ ملایمی می بارد.
02:22
I see this horse with a harness, dragging the snow away.
41
130000
5000
اسبی را با افسارمیبینم که روی برف راه می رود.
02:27
Then, one night, the scene changes.
42
135000
4000
بعد، یک شب، تمام صحنه تغییر میکند.
02:31
I see cats and dogs walking towards me.
43
139000
2000
گربه ها و سگهایی را میبینم که بسمت من میایند.
02:33
They come to a certain point and then stop.
44
141000
3000
به یک نقطه ی خاص که میرسند، متوقف میشوند.
02:36
Then it changes again.
45
144000
2000
سپس صحنه دوباره تغییر میکند.
02:38
I see a lot of children. They are walking up and down stairs.
46
146000
3000
کودکانِ بسیاری را میبینم. آنها از پله ها بالا و پایین میروند.
02:41
They wear bright colors, rose and blue,
47
149000
3000
لباسهایی با رنگ های روشن به تن دارند، قرمز و آبی،
02:44
like Eastern dress."
48
152000
3000
همانند لباسهاي شرقی."
02:47
Sometimes, she said, before the people come on,
49
155000
3000
گفت، گاهی اوقات، قبل از اینکه مردم ظاهر شوند،
02:50
she may hallucinate pink and blue squares on the floor,
50
158000
4000
اودر خیالش روی زمین کاشی های صورتی و آبي رنگ می ببیند،
02:54
which seem to go up to the ceiling.
51
162000
3000
که بنظر میرسد تا بالای سقف می رسند.
02:57
I said, "Is this like a dream?"
52
165000
4000
پرسیدم: "آیا این مانند یک خواب است؟"
03:01
And she said, "No, it's not like a dream. It's like a movie."
53
169000
3000
پاسخ داد: "نه، مانند خواب نیست. بسان یک فیلم است."
03:04
She said, "It's got color. It's got motion.
54
172000
3000
گفت: "این صحنه ها رنگ و حرکت دارند.
03:07
But it's completely silent, like a silent movie."
55
175000
4000
ولی کاملاً بی صدا اند، مانند یک فیلم صامت."
03:11
And she said that it's a rather boring movie.
56
179000
2000
و یک فیلم نسبتا کسل کننده.
03:13
She said, "All these people with Eastern dress,
57
181000
3000
گفت: "تمام این افراد با لباسهاي شرقی،
03:16
walking up and down, very repetitive, very limited."
58
184000
5000
که از پله ها بالا و پایین میروند، کارشان بسیار تکراری و محدود است."
03:21
(Laughter)
59
189000
2000
(خنده ی حضار)
03:23
And she has a sense of humor.
60
191000
2000
و او اینها را با نوعی شوخ طبعی بیان می کرد.
03:25
She knew it was a hallucination.
61
193000
2000
او میدانست که تماماین صحنه ها توهمات اند.
03:27
But she was frightened. She'd lived 95 years
62
195000
2000
ولی وحشت زده بود. او ۹۵ سال سن داشت
03:29
and she'd never had a hallucination before.
63
197000
3000
و قبلا هیچ وقت دچار توهم نشده بود.
03:32
She said that the hallucinations were unrelated
64
200000
3000
گفت که این توهمات هیچ ربطی
03:35
to anything she was thinking or feeling or doing,
65
203000
4000
به افکار، احساسات، و اعمال اخیرش ندارند.
03:39
that they seemed to come on by themselves, or disappear.
66
207000
4000
آنها خودبخود می آیند و خودبخود ناپدید می شوند.
03:43
She had no control over them.
67
211000
2000
و او هیچ کنترلی روی آنها ندارد.
03:45
She said she didn't recognize
68
213000
2000
اینکه او قادر به تشخیص هیچکدام از افراد
03:47
any of the people or places
69
215000
2000
یا مکانهایی که در توهماتش می بیند
03:49
in the hallucinations.
70
217000
2000
نیست.
03:51
And none of the people or the animals,
71
219000
2000
و هیچ یک از افراد یا حیوانات،
03:53
well, they all seemed oblivious of her.
72
221000
4000
توجهی به او نمی کنند.
03:57
And she didn't know what was going on.
73
225000
2000
و کلا نمی دانست که چه اتفاقی برایش افتاده.
03:59
She wondered if she was going mad
74
227000
2000
نگران بود که آیا،
04:01
or losing her mind.
75
229000
2000
درحال دیوانه شدن است.
04:03
Well, I examined her carefully.
76
231000
2000
خب، من به دقت آزمایش هایی روی او انجام دادم.
04:05
She was a bright old lady,
77
233000
2000
او پیر زنِ بسیار زرنگ و باهوشی بود.
04:07
perfectly sane. She had no medical problems.
78
235000
4000
کاملاً در صحت عقل. بدون هیچ گونه مشکلاتِ پزشکی.
04:11
She wasn't on any medications which could produce hallucinations.
79
239000
4000
و همینطورهیچ نوع داروی توهم زا استفاده نمی کرد.
04:15
But she was blind.
80
243000
2000
ولی نابینا بود.
04:17
And I then said to her,
81
245000
2000
وبعد به او گفتم:
04:19
"I think I know what you have."
82
247000
2000
"فکر میکنم که بدانم مشکل شما چیست."
04:21
I said, "There is a special form of visual hallucination
83
249000
4000
گفتم: "یک نوعِ توهم بینائي خاص وجود دارد
04:25
which may go with deteriorating vision or blindness.
84
253000
4000
که با نا بینایی مرتبط است."
04:29
This was originally described," I said,
85
257000
3000
و "این مورد براي نخستین بار"
04:32
"right back in the 18th century,
86
260000
2000
در قرن هجدهم،
04:34
by a man called Charles Bonnet.
87
262000
3000
توسط شخصی به نام چارلز بُنِه، مطرح شد.
04:37
And you have Charles Bonnet syndrome.
88
265000
3000
شما، مبتلا سندرم چارلز بُنِه هستید.
04:40
There is nothing wrong with your brain. There is nothing wrong with your mind.
89
268000
2000
وهیچ اشکالی درمغز و ذهن شما وجود ندارد.
04:42
You have Charles Bonnet syndrome."
90
270000
3000
فقط اینکه شما مبتلا به سندرم چارلز بُنِه شده اید."
04:45
And she was very relieved at this,
91
273000
3000
او از شنیدن این خبر بسیار آرام شد،
04:48
that there was nothing seriously the matter,
92
276000
4000
از اینکه مسئله جدی نبود،
04:52
and also rather curious.
93
280000
3000
بلکه در عوض موضوعی نسبتاً کنجکاو کننده نیز هست.
04:55
She said, "Who is this Charles Bonnet?"
94
283000
2000
گفت: "چارلز بُنِه کیست؟"
04:57
She said, "Did he have them himself?"
95
285000
3000
گفت: "آیا خود او دچار این سندرم شده بود؟"
05:00
And she said, "Tell all the nurses
96
288000
3000
گفت:"برو به تمام پرستاران بگو
05:03
that I have Charles Bonnet syndrome."
97
291000
3000
که من سندرم چارلز بُنِه دارم."
05:06
(Laughter)
98
294000
2000
(خنده حضار)
05:08
"I'm not crazy. I'm not demented. I have Charles Bonnet syndrome."
99
296000
4000
"من دیوانه نیستم. سندرم چارلز بُنِه دارم."
05:12
Well, so I did tell the nurses.
100
300000
2000
و من این موضوع را با پرستاران در میان گذاشتم.
05:14
Now this, for me, is a common situation.
101
302000
3000
این براي من یک وضعیت عادی است.
05:17
I work in old-age homes, largely.
102
305000
2000
من عمدتاً در خانه های سالمندان کار میکنم.
05:19
I see a lot of elderly people
103
307000
2000
افراد مسنِ بسیاری را میبینم
05:21
who are hearing impaired or visually impaired.
104
309000
4000
که دچارِ اختلالات شنوایی و بینائی هستند.
05:25
About 10 percent of the hearing impaired people
105
313000
2000
تقریباً ۱۰ درصدِ اشخاصی که دچارِ اختلالات شنوایی هستند،
05:27
get musical hallucinations.
106
315000
3000
دچار توهمات موسیقیایی می شوند.
05:30
And about 10 percent of the visually impaired people
107
318000
3000
و تقریباً۱۰ درصدِ اشخاصی که دچارِ اختلالات بینائی هستند،
05:33
get visual hallucinations.
108
321000
2000
توهمات بصری را تجربه میکنند.
05:35
You don't have to be completely blind,
109
323000
2000
و در این مورد لازم نیست که شخص به طور کامل نابینا باشد،
05:37
only sufficiently impaired.
110
325000
2000
حتی میزان کمی نابینایی زمینه را برای چنین اختلالی فراهم می آورد.
05:39
Now with the original description in the 18th century,
111
327000
4000
حال، با رجوع به توصیفات اولیه در قرن 18 در رابطه با این اختلال،
05:43
Charles Bonnet did not have them.
112
331000
2000
در می یابیم که چارلز بُنِه خود شخصا دچار آنها نبود.
05:45
His grandfather had these hallucinations.
113
333000
3000
اما پدر بزرگش دچار این تواهمات بود.
05:48
His grandfather was a magistrate, an elderly man.
114
336000
3000
پدربزرگش یک دادرس بود، مردی مسن.
05:51
He'd had cataract surgery.
115
339000
3000
وعمل جراحي آب مروارید کرده بود.
05:54
His vision was pretty poor.
116
342000
2000
حس بیناییش بسیار ضعیف بود.
05:56
And in 1759, he described to his grandson
117
344000
5000
و در سال ۱۷۵۹، به نوه اش
06:01
various things he was seeing.
118
349000
2000
صحنه های مختلفی را که میدید را شرح داد.
06:03
The first thing he said was he saw
119
351000
2000
اولین چیزی که گفت، این بود که،
06:05
a handkerchief in midair.
120
353000
2000
یک دستمال گردن را در هوا می بیند.
06:07
It was a large blue handkerchief
121
355000
2000
دستمال گردنی بزرگ به رنگ آبی
06:09
with four orange circles.
122
357000
2000
با چهار دایره به رنگ نارنجی.
06:11
And he knew it was a hallucination.
123
359000
3000
و او میدانست که این یک توهم است.
06:14
You don't have handkerchiefs in midair.
124
362000
2000
چون دستمال گردنی در هوا وجود ندارد.
06:16
And then he saw a big wheel in midair.
125
364000
4000
بعد چرخی بزرگ را در هوا می دید.
06:20
But sometimes he wasn't sure whether he was hallucinating or not,
126
368000
5000
ولی بعضی وقتها مطمئن نبود که دچار اوهام و خیالات شده یا نه.
06:25
because the hallucinations would fit
127
373000
2000
چون توهمات،
06:27
in the context of the visions.
128
375000
2000
در فهرست خیالات می گنجند.
06:29
So on one occasion, when his granddaughters were visiting them,
129
377000
3000
در یک مناسبت، وقتی نوه هایش به باز دید او آمده بودند،
06:32
he said, "And who are these handsome young men with you?"
130
380000
5000
او گفت: "این مردان جوان خوش تیپ چه کسانی هستند؟"
06:37
And they said, "Alas, Grandpapa, there are no handsome young men."
131
385000
4000
و آنها جواب دادند: "آه، پاپا، مردان جوان خوش تیپی اینجا نیستند."
06:41
And then the handsome young men disappeared.
132
389000
4000
آنگاه، مردان جوان خوش تیپ ناپدید شدند.
06:45
It's typical of these hallucinations
133
393000
3000
در این نوع از توهم این موردی معمول است که
06:48
that they may come in a flash and disappear in a flash.
134
396000
3000
صحنه ها بطور آنی پدیدار و ناپدید می شوند.
06:51
They don't usually fade in and out.
135
399000
2000
آنها معمولاً بتدریج محو نمیشوند.
06:53
They are rather sudden, and they change suddenly.
136
401000
3000
آنها آنی اند. و بصورت ناگهانی تغییر میابند.
06:56
Charles Lullin, the grandfather,
137
404000
3000
چارلز لولین، پدر بزرگ چارلز بنه،،
06:59
saw hundreds of different figures,
138
407000
3000
صدها پیکرو منظره ی
07:02
different landscapes of all sorts.
139
410000
2000
گوناگون را دیده بود.
07:04
On one occasion, he saw a man in a bathrobe smoking a pipe,
140
412000
4000
در یک مناسبت، مردی را دید که حوله پوشیده بود در حالی که پیپ می کشید،
07:08
and realized it was himself.
141
416000
3000
و متوجه شد که آن مرد، خود اوست.
07:11
That was the only figure he recognized.
142
419000
3000
این تنها شخصیتی بود که او میتوانست تشخیص دهد.
07:14
On one occasion when he was walking in the streets of Paris,
143
422000
4000
در موردی دیگر در حالی که در خیابانهای پاریس مشغول قدم زدن بود
07:18
he saw -- this was real -- a scaffolding.
144
426000
3000
داربستی را دید -- که واقعی بود
07:21
But when he got back home, he saw a miniature of the scaffolding
145
429000
3000
ولی وقتی که به خانه بازگشت داربستی ظریف
07:24
six inches high, on his study table.
146
432000
4000
به ارتفاع پانزده سانتیمتر را، روی میزش دید.
07:28
This repetition of perception
147
436000
3000
تکرارِ چنین مشاهداتی را
07:31
is sometimes called palinopsia.
148
439000
2000
بعضی اوقات، پلینپسیا (palinopsia) مینامند.
07:33
With him and with Rosalie,
149
441000
5000
بنظر میرسد پلینپسیا موردی است که در ارتباط با پدربزرگ چارلز و رُزِلی
07:38
what seems to be going on --
150
446000
2000
صادق است --
07:40
and Rosalie said, "What's going on?" --
151
448000
2000
در ادامه ی دیدارم از رُزِلی، او گفت: " این به چه معناست؟ "
07:42
and I said that as you lose vision,
152
450000
3000
گفتم که، همچنان که تو بینائی ات را از دست میدهی،
07:45
as the visual parts of the brain are no longer getting any input,
153
453000
3000
قسمتهاي بصري مغزت دیگرقادر به دریافت اطلاعات نیستند،
07:48
they become hyperactive and excitable,
154
456000
3000
وبیش از اندازه فعال می شوند.
07:51
and they start to fire spontaneously.
155
459000
2000
و خود به خود واکنش نشان می دهند.
07:53
And you start to see things.
156
461000
3000
در نتیجه تو صحنه های مختلف را رویت می کنی.
07:56
The things you see can be very complicated indeed.
157
464000
3000
چیزهایی را که میبینی، میتوانند براستی پیچیده و بغرنج باشند.
07:59
With another patient of mine,
158
467000
4000
موردی دیگر از یکی از بیمارانم،
08:03
who, also had some vision,
159
471000
2000
که او نیز مانند پدربزرگ چارلز دچار توهماتی بود،
08:05
the vision she had could be disturbing.
160
473000
4000
با این تفاوت که صحنه هایی که او می دید گاهی آزاردهنده بودند.
08:09
On one occasion, she said she saw
161
477000
3000
در یک مناسبت، او گفت که
08:12
a man in a striped shirt in a restaurant.
162
480000
3000
مردی را با پیراهنی راه راه در داخل یک رستوران دیده.
08:15
And he turned around. And then
163
483000
2000
آن مرد سرش را برگرداند. و بعد
08:17
he divided into six figures in striped shirts,
164
485000
3000
به شش پیکر همانند با پیراهنهای راه راه تقسیم شد،
08:20
who started walking towards her.
165
488000
3000
و تمام پیکرها بسوی او راه افتادند.
08:23
And then the six figures came together again, like a concertina.
166
491000
3000
و بعد تمام آن شش پیکرها بهم پیوستند، مانند یک ارغنون دستی.
08:26
Once, when she was driving,
167
494000
2000
در یک مورد زمانی که با همسرش در اتومبیل نشسته بود،
08:28
or rather, her husband was driving,
168
496000
2000
و همسرش در حال رانندگی بود،
08:30
the road divided into four
169
498000
2000
جاده به چهار قسمت تقسیم شد.
08:32
and she felt herself going simultaneously up four roads.
170
500000
4000
و حس کرد که در یک زمان در حال حرکت بسوی چهار مسیر است.
08:36
She had very mobile hallucinations as well.
171
504000
5000
دارای توهمات بسیار متحرکی نیز بود.
08:41
A lot of them had to do with a car.
172
509000
3000
که خیلی از آنها به اتومبیل ربط داشتند.
08:44
Sometimes she would see a teenage boy
173
512000
2000
بعضی وقتها، پسر نوجوانی را میدید که
08:46
sitting on the hood of the car.
174
514000
3000
بر روی کاپوت اتومبیل نشسته.
08:49
He was very tenacious and he moved rather gracefully
175
517000
2000
و خیلی محکم به ماشین چسبیده بود و زمانی که ماشین دور میزد
08:51
when the car turned.
176
519000
2000
به طرز برازنده ایی حرکت می کرد.
08:53
And then when they came to a stop,
177
521000
3000
و وقتی که اتومبیل متوقف می شد،
08:56
the boy would do a sudden vertical takeoff, 100 foot in the air,
178
524000
3000
پسر نوجوان، ناگهان، بطور عمودی، حدود ۳۰ متر در هوا پرت میشد،
08:59
and then disappear.
179
527000
3000
و بعد ناپدید میشد.
09:02
Another patient of mine had a different sort of hallucination.
180
530000
5000
یکی دیگر از بیمارانم، دچار نوعی متفاوت از توهم بود.
09:07
This was a woman who didn't have trouble with her eyes,
181
535000
3000
این زنی بود که مشکل بینائي نداشت،
09:10
but the visual parts of her brain,
182
538000
2000
ولی دچار اختلال در قسمتهای بصري مغزش بود.
09:12
a little tumor in the occipital cortex.
183
540000
3000
یک تومر در لوپ پس سرش داشت.
09:15
And, above all, she would see cartoons.
184
543000
5000
و در کنار همه ی اینها، او دچار توهمات کارتونی نیز بود.
09:20
These cartoons would be transparent
185
548000
5000
این کارتونها، شفاف بودند
09:25
and would cover half the visual field, like a screen.
186
553000
3000
و نیمی از زمینه ی بصری را مانند یک صفحه می پوشاندند.
09:28
And especially she saw cartoons of Kermit the Frog.
187
556000
6000
مخصوصاً، کارتونِ "قورباغه ای بنام کِرمِت" (Kermit the Frog) را میدید.
09:34
(Laughter)
188
562000
1000
( خنده حضار)
09:35
Now, I don't watch Sesame Street,
189
563000
3000
و این در حالی است که، من برنامه ی کودک "خیابان سِسِمی" (Sesame Street) را تماشا نمیکنم.
09:38
but she made a point of saying,
190
566000
3000
ولی او به نکته ای اشاره کرد مبنی بر اینکه ،
09:41
"Why Kermit?" She said, "Kermit the Frog means nothing to me.
191
569000
4000
"چرا کِرمِت؟ آن قورباغه هیچ اهمیتی برایم ندارد.
09:45
You know, I was wondering about Freudian determinants.
192
573000
3000
من که به تعیین کننده های فروید میاندیشم.
09:48
Why Kermit?
193
576000
2000
چرا کِرمِت؟
09:50
Kermit the Frog means nothing to me."
194
578000
2000
آن قورباغه هیچ اهمیتی برای من ندارد."
09:52
She didn't mind the cartoons too much.
195
580000
2000
او اهمیتی به اینکه کارتونها را می دید نمی داد.
09:54
But what did disturb her was she got very persistent
196
582000
4000
ولی نکته ی ناراحت کننده این بود که، او
09:58
images or hallucinations of faces
197
586000
3000
تصاویر ماندگار یا چهره های خیالی را میدید
10:01
and as with Rosalie, the faces were often deformed,
198
589000
3000
و همانند رُزِلی، اغلب اوقات، چهره ها، بدشکل و ناقص بودند،
10:04
with very large teeth or very large eyes.
199
592000
4000
با دندانها و چشمهای بسیار بزرگ.
10:08
And these frightened her.
200
596000
3000
و اینها او را وحشت زده میکرد.
10:11
Well, what is going on with these people?
201
599000
4000
خب، مشکل این افراد چیست؟
10:15
As a physician, I have to try and define what's going on,
202
603000
3000
به عنوان یک پزشک، لازم است نهایت تلاشم را به کار گیرم تا به علت چنین اختلالالی پی برم،
10:18
and to reassure people,
203
606000
2000
و به این اشخاص قوت قلب دهم.
10:20
especially to reassure them that they're not going insane.
204
608000
4000
مخصوصاً که بدانند دیوانه نیستند.
10:24
Something like 10 percent, as I said,
205
612000
3000
همانطور که گفتم، حدود ۱۰ درصد
10:27
of visually impaired people get these.
206
615000
3000
افرادی که حالات مورد بحث را تجربه می کنند، دچار احتلالات بینایی هستند.
10:30
But no more than one percent of the people acknowledge them,
207
618000
4000
ولی کمتر از یک درصد از آنها به چنین حالاتی اعتراف میکنند.
10:34
because they are afraid they will be seen as insane or something.
208
622000
3000
چرا که میترسند بقیه آنها را دیوانه بشمارند.
10:37
And if they do mention them to their own doctors
209
625000
2000
و چنانچه این مورد را با پزشک خود در میان گذارند
10:39
they may be misdiagnosed.
210
627000
3000
ممکن است تشخیصی نادرست در ارتباط با مشکلشان صورت گیرد.
10:42
In particular, the notion is that if you see
211
630000
2000
بویژه، عقیده بر اینست که
10:44
things or hear things, you're going mad,
212
632000
3000
اگر کسی چیزهایی را میبیند یا میشنود، در حال دیوانه شدن است.
10:47
but the psychotic hallucinations are quite different.
213
635000
3000
ولی، توهمات بیمار روانی، کاملاً متفاوتند.
10:50
Psychotic hallucinations, whether they are visual or vocal,
214
638000
3000
درتوهمات بیمار روانی، خواه بصری یا صوتی،
10:53
they address you. They accuse you.
215
641000
2000
توهمات بیمار را خطاب کرده و متهم می کنند.
10:55
They seduce you. They humiliate you.
216
643000
2000
او را فریب داده و تحقیر می کنند.
10:57
They jeer at you.
217
645000
3000
به بیمارطعنه میزنند.
11:00
You interact with them.
218
648000
2000
و با او نوعی ارتباط درونی ایجاد می کنند.
11:02
There is none of this quality of being addressed
219
650000
3000
و حال آنکه چارلز بنه در نطریه ی خود به هیچ یک از این نشانه ها اشاره ای نداشته است.
11:05
with these Charles Bonnet hallucinations.
220
653000
3000
از این نشانه ها اشاره ای نداشته است.
11:08
There is a film. You're seeing a film which has nothing to do with you,
221
656000
4000
در پلینپسیا توهمات به فیلمی میمانند که فرد آنرا میبینید، ولی صحنه ها هیچ ارتباطی با شخص ندارند.
11:12
or that's how people think about it.
222
660000
3000
این احساسی که افراد در چنین توهماتی با آن مواجه اند.
11:15
There is also a rare thing called temporal lobe epilepsy,
223
663000
4000
نوعی اختلال نادر دیگر وجود دارد به نام صرعِ لوب گیجگاهی.
11:19
and sometimes, if one has this,
224
667000
3000
و آن زمانی است که شخص،
11:22
one may feel oneself transported back
225
670000
2000
حس می کند
11:24
to a time and place in the past.
226
672000
3000
به زمان و مکانی در گذشته برگشته.
11:27
You're at a particular road junction.
227
675000
2000
برای مثال گویی شخص در تقاطع جاده ی مشخصی ایستاده.
11:29
You smell chestnuts roasting.
228
677000
2000
بوی شاه بلوط بو داده به مشام میرسد.
11:31
You hear the traffic. All the senses are involved.
229
679000
3000
صداي ترافیک به گوش میرسد. در این اختلال ، همه حواس پنجگانه دخیل هستند.
11:34
And you're waiting for your girl.
230
682000
2000
و فرد منتظر دوست دخترش است.
11:36
And it's that Tuesday evening back in 1982.
231
684000
4000
و آن سه شنبه شب است در سال ۱۹۸۲.
11:40
And the temporal lobe hallucinations
232
688000
2000
در این نوع از توهمات
11:42
are all-sense hallucinations,
233
690000
2000
حواس مختلف دخیل اند،
11:44
full of feeling, full of familiarity,
234
692000
3000
و سرشارند از احساسات، و انس و آشنایی،
11:47
located in space and time,
235
695000
2000
و صحنه های مهیج در فضا و زمانی ،
11:49
coherent, dramatic.
236
697000
2000
رخ می دهند که به هم مربوط اند.
11:51
The Charles Bonnet ones are quite different.
237
699000
3000
توهمات چارلز بُنِه تا حدی از دسته ی ذکر شده متفاوت اند.
11:54
So in the Charles Bonnet hallucinations,
238
702000
4000
در نظریه ی چارلز بُنِه،
11:58
you have all sorts of levels,
239
706000
2000
با انواع متنوعی از توهمات رو به رو هستیم.
12:00
from the geometrical hallucinations --
240
708000
2000
از اشکال هندسی گرفته --
12:02
the pink and blue squares the woman had --
241
710000
3000
مانند مربع های صورتی و آبی که رزلی می دید،
12:05
up to quite elaborate hallucinations
242
713000
4000
تا توهماتی با جزئیات بسیار دقیق
12:09
with figures and especially faces.
243
717000
3000
که داراي پیکرها هستند، مخصوصاً چهره ها.
12:12
Faces, and sometimes deformed faces,
244
720000
3000
چهره ها، و گاهی اوقات چهره هاي بدشکل و ناقص،
12:15
are the single commonest thing
245
723000
3000
رایج ترین صحنه ها
12:18
in these hallucinations.
246
726000
2000
در این توهمات اند.
12:20
And one of the second commonest is cartoons.
247
728000
3000
دومین نوع رایج در این دسته از توهمات کارتون ها اند.
12:23
So, what is going on?
248
731000
3000
پس، داستان چیست؟
12:26
Fascinatingly, in the last few years,
249
734000
2000
این بسیار جالب توجه است که ، در چند سال اخیر،
12:28
it's been possible to do functional brain imagery,
250
736000
4000
امکان تصویر برداری از عملکرد مغز فراهم شده،
12:32
to do fMRI on people as they are hallucinating.
251
740000
4000
انجام روشهایی چون اف ام آر آی روی افراد درست در زمانی که دچار توهمات می شوند یکی از آنهاست.
12:36
And in fact, to find that different parts
252
744000
4000
از طریق این روش ها دریافتیم که در واقع،
12:40
of the visual brain are activated
253
748000
3000
زمانی که این افراد دچار توهم اند
12:43
as they are hallucinating.
254
751000
2000
سلول های مرتبط با عمل بینایی در مغز فعال می شوند.
12:45
When people have these simple geometrical hallucinations,
255
753000
3000
زمانیکه افراد دچار این توهمات ساده هندسی هستند،
12:48
the primary visual cortex is activated.
256
756000
4000
قشر بصری اصلی فعال است.
12:52
This is the part of the brain which perceives edges and patterns.
257
760000
3000
این بخشی از مغز است که لبه ها و نقش ها را شناسایی می کند.
12:55
You don't form images with your primary visual cortex.
258
763000
4000
مغز تصاویر را بوسیله قشر بصری اصلی شکل نمیدهد.
12:59
When images are formed,
259
767000
3000
زمانیکه تصاویر شکل میابند،
13:02
a higher part of the visual cortex
260
770000
2000
بخش بالایی قشر بصری
13:04
is involved in the temporal lobe.
261
772000
2000
در لوب گيجگاهى فعال است.
13:06
And in particular, one area of the temporal lobe
262
774000
5000
و این فعالیت به ویژه در یکی از نواحی لوب گیجگاهی
13:11
is called the fusiform gyrus.
263
779000
2000
که چین سینوسی نام دارد از همه شدیدتر است.
13:13
And it's known that if people have damage in the fusiform gyrus,
264
781000
4000
و طبق یافته ها صدمه به این قشر در مغز،
13:17
they maybe lose the ability to recognize faces.
265
785000
4000
سبب می شود که افراد توانایي تشخیص چهره ی اشخاص را از دست بدهند.
13:21
But if there is an abnormal activity in the fusiform gyrus,
266
789000
4000
ولی اگر فعالیت های غیرعادي در قشر fusiform وجود داشته باشد،
13:25
they may hallucinate faces,
267
793000
2000
آنها دچار اوهام چهره ها میشوند.
13:27
and this is exactly what you find in some of these people.
268
795000
3000
و این دقیقاً همان چیزیست که در برخی از این افراد شاهد آنیم.
13:30
There is an area in the anterior part of this gyrus
269
798000
4000
منطقه ای در قسمت قدامي چین سینوسی مغز وجود دارد
13:34
where teeth and eyes are represented,
270
802000
5000
که در آن، دندانها و چشمها نمایان میشوند.
13:39
and that part of the gyrus is activated
271
807000
3000
و زمانی که این قشر از مغز فعال می شود
13:42
when people get the deformed hallucinations.
272
810000
4000
افراد دچار توهمات با صحنه های بدشکل و ناقص میشوند.
13:46
There is another part of the brain
273
814000
2000
بخش دیگری از مغز وجود دارد
13:48
which is especially activated
274
816000
2000
که در زمان فعالیت
13:50
when one sees cartoons.
275
818000
2000
به طور ویژه سبب شکل گیری توهمات کارتونی در فرد می شود.
13:52
It's activated when one recognizes cartoons,
276
820000
3000
و موقعی فعال میشود که فرد کارتونها را تشخیص میدهد،
13:55
when one draws cartoons, and when one hallucinates them.
277
823000
4000
و این زمانی است که فرد تصاویر کارتونی را طراحی کرده و دچار اوهامات کارتونی می شود.
13:59
It's very interesting that that should be specific.
278
827000
3000
خیلی جالب است که این شکل از توهم می بایست بسیار به خصوص باشد.
14:02
There are other parts of the brain which are specifically involved
279
830000
3000
قسمتهاي دیگری از مغز وجود دارند که بویژه
14:05
with the recognition and hallucination
280
833000
2000
در تشخیص و توهم
14:07
of buildings and landscapes.
281
835000
3000
ساختمانها و مناظر دخیل اند.
14:10
Around 1970, it was found that there were not only parts of the brain,
282
838000
3000
بر اساس یافته ها در سال 1970 مشخص شد که نه تنها بخش های به خصوصی از مغز بلکه
14:13
but particular cells.
283
841000
2000
سلول های ویژه ایی نیز در شکل گیری توهمات نقش دارند.
14:15
"Face cells" were discovered around 1970.
284
843000
5000
"سلول های چهره" در اطراف سال ۱۹۷۰ کشف شدند.
14:20
And now we know that there are hundreds of other
285
848000
2000
و اکنون ما میدانیم که صدها
14:22
sorts of cells,
286
850000
2000
نوع سلول دیگر وجود دارند.
14:24
which can be very, very specific.
287
852000
2000
که میتوانند بسیار به خصوص باشند.
14:26
So you may not only have
288
854000
2000
بنابراین، شما نه تنها ممکن است
14:28
"car" cells,
289
856000
2000
سلولهای "اتومبیل" داشته باشید،
14:30
you may have "Aston Martin" cells.
290
858000
3000
بلکه ممکن است سلولهای آستون مارتین "Aston Martin" داشته باشید.
14:33
(Laughter)
291
861000
2000
( خنده حضار)
14:35
I saw an Aston Martin this morning.
292
863000
2000
من، امروز صبح، یک آستون مارتین دیدم.
14:37
I had to bring it in.
293
865000
2000
لازم دیدم آن را همراه خود به اینجا بیاورم.
14:39
And now it's in there somewhere.
294
867000
3000
و حال، یکجایی در مغزم قرار دارد.
14:42
(Laughter)
295
870000
3000
( خنده حضار)
14:45
Now, at this level, in what's called the inferotemporal cortex,
296
873000
4000
حال، در این سطح از مغز، قشری به اینفرتمپرال قرار دارد،
14:49
there are only visual images,
297
877000
3000
که تنها مسئول شکل گیری تصاویر بصری
14:52
or figments or fragments.
298
880000
3000
خیالات و صحنه های منقطع می باشد.
14:55
It's only at higher levels
299
883000
3000
تنها در قشرهای بالایی مغز است که
14:58
that the other senses join in
300
886000
2000
دیگر حواس در شکل گیری توهمات سهیم اند
15:00
and there are connections with memory and emotion.
301
888000
2000
وهمینطور رابطه ای میان احساسات و حافظه وجود دارد.
15:02
And in the Charles Bonnet syndrome,
302
890000
3000
در سندرم چارلز بُنِه،
15:05
you don't go to those higher levels.
303
893000
2000
قشرهای بالایی مغز فرد فعال نمی شود.
15:07
You're in these levels of inferior visual cortex
304
895000
3000
در توهمات چارلز بنه با فعالیت در بخش اینفریر مغز مواجهید
15:10
where you have thousands and tens of thousands
305
898000
2000
جایی که هزاران و میلیون ها
15:12
and millions of images,
306
900000
3000
تصویر
15:15
or figments, or fragmentary figments,
307
903000
2000
و خیال به شکلی منقطع،
15:17
all neurally encoded
308
905000
2000
به واسته ی سلسله ای از پیام های عصبی
15:19
in particular cells or small clusters of cells.
309
907000
4000
به ویژه در سلول های کوچک یا دسته های کوچک سلولی شکل می گیرند.
15:23
Normally these are all part of
310
911000
3000
معمولاً، اینها همه، قسمتی از
15:26
the integrated stream of perception, or imagination,
311
914000
4000
جریان یکپارچه ادراک یا پندارها هستند.
15:30
and one is not conscious of them.
312
918000
3000
و فرد از آنها آگاه نیست.
15:33
It is only if one is visually impaired or blind
313
921000
4000
تنها در صورتی که فرد دچار اختلالات بینائی بوده یا نابینا باشد است،
15:37
that the process is interrupted.
314
925000
2000
که شکل گیری توهمات دچار اختلال میشود.
15:39
And instead of getting normal perception,
315
927000
3000
و بجای دریافت احساسات عادی،
15:42
you're getting an anarchic,
316
930000
2000
فرد، تحریکی
15:44
convulsive stimulation, or release,
317
932000
3000
شدید و یا انتشار تصاویر
15:47
of all of these visual cells
318
935000
2000
از این سلولهای بصری را
15:49
in the inferotemporal cortex.
319
937000
2000
در قشر اینفرتمپرال تجربه خواهد کرد.
15:51
So, suddenly you see a face. Suddenly you see a car.
320
939000
3000
بنابراین، شخص ناگهان چهره ای یا اتومبیلی را می بیند.
15:54
Suddenly this, and suddenly that.
321
942000
3000
وناگهان این و ناگهان آن.
15:57
The mind does its best to organize
322
945000
2000
مغز سعی خود را میکند که به این وضعیت،
15:59
and to give some sort of coherence to this,
323
947000
3000
نوعی سازماندهی وانسجام دهد.
16:02
but not terribly successfully.
324
950000
2000
ولی بدون هیچ موفقیت.
16:04
When these were first described,
325
952000
2000
هنگامی که این اوضاع برای اولین بار توصیف شدند،
16:06
it was thought that they could be interpreted like dreams.
326
954000
4000
تصور بر این بود که آنها میتوانند مانند خوابها تعبیر شوند.
16:10
But in fact people say,
327
958000
2000
ولی در عوض افراد میگویند که:
16:12
"I don't recognize the people. I can't form any associations."
328
960000
3000
" نمیتوانند افرادی را که در صحنه های مختلف می بینند تشخیص دهند و همینزور قادر به ایجاد هیچ نوع ارتباط میان صحنه ها نیستد."
16:15
"Kermit means nothing to me."
329
963000
3000
"آن قورباغه، کِرمِت، هیچ اهمیتی برایم ندارد."
16:18
You don't get anywhere thinking of them as dreams.
330
966000
5000
شما بجایی نخواهید رسید اگر آنها را بعنوان خوابها تصور کنید.
16:23
Well, I've more or less said what I wanted.
331
971000
5000
خب، من کم و بیش آنچه را که میخواستم بگویم گفتم.
16:28
I think I just want to recapitulate
332
976000
3000
میخواهم فقط راس مطالب را تکرار کنم
16:31
and say this is common.
333
979000
2000
و بگویم که این وضعیتی معمولی است.
16:33
Think of the number of blind people.
334
981000
2000
به تعداد مردم نابینای دنیا فکر کنید.
16:35
There must be hundreds of thousands of blind people
335
983000
2000
باید صدها هزار نفر نابینا وجود داشته باشند
16:37
who have these hallucinations,
336
985000
2000
که این توهمات را تجربه میکنند،
16:39
but are too scared to mention them.
337
987000
2000
ولی میترسند که اشاره ای به آنها کنند.
16:41
So this sort of thing needs to be brought into
338
989000
3000
پس، چنین مواردی باید
16:44
notice, for patients, for doctors, for the public.
339
992000
6000
مورد توجه بیماران، پزشکان، و عموم مردم قرار گیرند.
16:50
Finally, I think they are
340
998000
2000
سرانجام، من فکر میکنم که آنها
16:52
infinitely interesting and valuable,
341
1000000
3000
بی نهایت جالب و با ارزش هستند
16:55
for giving one some insight as to how the brain works.
342
1003000
4000
چرا که ما را از نحوه ی عملکرد مغز آگاه میکنند.
16:59
Charles Bonnet said, 250 years ago --
343
1007000
3000
۲۵۰ سال پیش، چارلز بُنِه،
17:02
he wondered how, thinking these hallucinations,
344
1010000
4000
کنجکاو بود که بداند این توهمات،
17:06
how, as he put it, the theater of the mind
345
1014000
3000
که به اصطلاح او "تئاتر ذهن" هستند،
17:09
could be generated by the machinery of the brain.
346
1017000
3000
چگونه توسط مغز شکل می گیرند.
17:12
Now, 250 years later,
347
1020000
3000
حال، ۲۵۰ سال بعد،
17:15
I think we're beginning to glimpse how this is done.
348
1023000
3000
ما تازه شروع کردیم نگاهی به چگونگی آن بیاندازیم.
17:18
Thanks very much.
349
1026000
2000
بسیار متشکرم.
17:20
(Applause)
350
1028000
3000
( تشویق حضار)
17:23
Chris Anderson: That was superb. Thank you so much.
351
1031000
3000
کِرِس اَندِرسِن: چقدر فوق العاده بود. خیلی ممنون.
17:26
You speak about these things with so much insight
352
1034000
2000
شما در مورد این موضوع با بینشی بسیار و
17:28
and empathy for your patients.
353
1036000
3000
با نوعی حس همدردی برای بیماران خود صحبت کردید.
17:31
Have you yourself experienced any of the syndromes you write about?
354
1039000
5000
آیا خودتان هیچ یک از سندرمهایی را که در موردش مینویسید را تجربه کرده اید؟
17:36
Oliver Sacks: I was afraid you'd ask that.
355
1044000
2000
من ترس از همین داشتم که این سؤال را از من بپرسید.
17:38
(Laughter)
356
1046000
1000
( خنده حضار)
17:39
Well, yeah, a lot of them.
357
1047000
3000
خب، بله، خیلی از آنها را تجربه کرده ام.
17:42
And actually I'm a little visually impaired myself.
358
1050000
3000
در واقع، من کمی دچار اختلالات بینائی هستم.
17:45
I'm blind in one eye, and not terribly good in the other.
359
1053000
3000
یکی از چشمانم نابیناست و چشم دیگرم آنقدر قوی نیست.
17:48
And I see the geometrical hallucinations.
360
1056000
4000
و توهمات هندسی را مشاهده میکنم.
17:52
But they stop there.
361
1060000
2000
و تجربیات من به همین محدود است.
17:54
CA: And they don't disturb you?
362
1062000
2000
و شما را اذیت نمیکنند؟
17:56
Because you understand what's doing it, it doesn't make you worried?
363
1064000
2000
یا اینکه چون شما واقف به علل آن هستنید، آنها باعث نگرانی شما نمیشود؟
17:58
OS: Well they don't disturb me any more than my tinnitus,
364
1066000
4000
آنها مرا بیشتر از وزوز گوشم اذیت نمیکنند.
18:02
which I ignore.
365
1070000
3000
که محلی بهشان نمیدهم.
18:05
They occasionally interest me,
366
1073000
2000
آنها گاهی اوقات مرا بخود جلب میکنند.
18:07
and I have many pictures of them in my notebooks.
367
1075000
3000
و عکسهای بسیاری از آنها در دفترچه ام دارم.
18:10
I've gone and had an fMRI myself,
368
1078000
3000
من خود شخصا آزمایش ام اف آرآی را انجام داده ام
18:13
to see how my visual cortex is taking over.
369
1081000
3000
که به نحوه ی فعالیت قشر بصری مغزم زمانی که دچار فعالیت شدید می شود پی برم.
18:16
And when I see all these hexagons
370
1084000
4000
و موقعی که تمامی این شش گوشه ها
18:20
and complex things, which I also have,
371
1088000
2000
و چیزهای پیچیده را، در زمان
18:22
in visual migraine,
372
1090000
2000
سردردهای میگرنی ام مشاهده می کنم،
18:24
I wonder whether everyone sees things like this,
373
1092000
2000
کنجکاو میشوم که بدانم آیا همه چنین چیزهایی را مشاهده میکنند،
18:26
and whether things like cave art or ornamental art
374
1094000
3000
و آیا ممکن است تصاویری مانند آنهایی که توسط انسان غار نشین روی دیواره ی غارها خلق شده و یا هنرهای تزئینی
18:29
may have been derived from them a bit.
375
1097000
3000
ریشه در چنین توهماتی داشته باشند.
18:32
CA: That was an utterly, utterly fascinating talk.
376
1100000
2000
واقعاً که سخنراني خیلی جذابی بود.
18:34
Thank you so much for sharing.
377
1102000
2000
با سپاس از تقسیم این یافته ها با ما.
18:36
OS: Thank you. Thank you.
378
1104000
2000
خیلی ممنون. خیلی ممنون.
18:38
(Applause)
379
1106000
2000
( تشویق حضار)
Translated by Pouria Montazeri
ABOUT THE SPEAKER
Oliver Sacks - Neurological anthropologistSince "Awakenings" stormed the bestseller lists (and the silver screen), Oliver Sacks has become an unlikely household name, single-handedly inventing the genre of neurological anthropology.
Why you should listen
Oliver Sacks was a ground-breaking neurologist -- and a gifted storyteller who enriched our knowledge of the infinite variations of human psychology. After his pioneering work with “sleepy sickness” patients (who were in fact survivors of an early-20th-century pandemic), Sacks went on to study the connections between music and the brain, as well as disorders such as Tourette's syndrome, Parkinson's disease, and many other little-understood disorders that often count Sacks as one of their first chroniclers.
Sacks was well known as a writer of such best-selling case histories as Hallucinations, The Man Who Mistook His Wife for a Hat, An Anthropologist on Mars, and his memoir of his early work, Awakenings, all of which have breathed new life into the dusty 19th-century tradition of the clinical anecdote. Sacks' writing, compassion and wide-ranging knowledge catapults the genre into the 21st century and brings the far frontiers of neurological experience into the view of millions of readers worldwide. Sacks died at age 82 in August 2015.
Read TED's long, wonderful Q&A with Oliver Sacks >>
Oliver Sacks | Speaker | TED.com