ABOUT THE SPEAKER
Daniel Levitin - Neuroscientist
Daniel Levitin incorporates findings from neuroscience into everyday life.

Why you should listen

Dr. Daniel Levitin is a neuroscientist at McGill University in Montreal, dean at Minerva Schools in San Francisco and a musician. His research focuses on pattern processing in the brain.

His three books This Is Your Brain on MusicThe World in Six Songs, and the recent The Organized Mind are all bestsellers. A polymath at heart, he has performed with top musicians and holds a few gold and platinum records.

Levitin earned his B.A. in Cognitive Psychology and Cognitive Science at Stanford University, and went on to earn his Ph.D. in Psychology from the University of Oregon, researching complex auditory patterns and pattern processing in expert and non-expert populations. He completed post-doctoral training at Stanford University Medical School (in Neuroimaging) and at UC Berkeley (in Cognitive Psychology). He has consulted on audio sound source separation for the U.S. Navy, and on audio quality for several rock bands and record labels (including the Grateful Dead and Steely Dan), and served as one of the “Golden Ears” expert listeners in the original Dolby AC3 compression tests. He worked for two years at the Silicon Valley think tank Interval Research Corporation.

He taught at Stanford University in the Department of Computer Science, the Program in Human-Computer Interaction, and the Departments of Psychology, Anthropology, Computer Music, and History of Science. 

More profile about the speaker
Daniel Levitin | Speaker | TED.com
TEDGlobal>London

Daniel Levitin: How to stay calm when you know you'll be stressed

دانیل لیوتین: در زمانی که ‌میدانید که مضطرب هستید، چگونه آرام بمانید

Filmed:
15,873,808 views

هنگامی که به شما اضطراب وارد می‌شود ، در بهترین شرایط نیستید. در واقع، مغزشما در طی میلیون‌ها سال تکامل یافته تا در شرایط اضطراب آورمیزان کورتیزول بالا ببرد، مهار منطقی از موضوع داشته باشد، و منطقی فکر کند، که به طور بالقو به شما برای زنده ماندن کمک میکند، مثل اینکه یک شیر به شما حمله کند. عصب شناس دانیل لیوتین فکر می کند راهی برای اجتناب از اشتباه بزرگ در شرایط استرس زا وجود دارد، در زمانی که فکرتان تیره و ابرآلود است « بررسی مجدد پروژه‌های شکست خورده.» او می‌گوید که "همه ما در زندگی شکست خوردیم و خواهیم خورد«ایده این است که به آینده فکر کنیم که چه چیزهای ممکن هست باعث شکست ما شود.»
- Neuroscientist
Daniel Levitin incorporates findings from neuroscience into everyday life. Full bio

Double-click the English transcript below to play the video.

00:13
A fewتعداد کمی yearsسالها agoپیش,
I brokeشکست into my ownخودت houseخانه.
0
1240
2560
چند سال پیش، من مجبور شدم
به زور وارد خانه ام شوم.
تازه به خانه رسیده بودم
00:16
I had just drivenرانده home,
1
4880
1216
00:18
it was around midnightنیمه شب
in the deadمرده of Montrealمونترال winterزمستان,
2
6120
2536
حدود نیمه شب بود و در وسط
سرمای مرگ آور مونترال
00:20
I had been visitingبازدید my friendدوست,
Jeffجف, acrossدر سراسر townشهر,
3
8680
2296
من از پیش دوستم جف، در آن سر شهر، می‌آمدم
00:23
and the thermometerدماسنج on the frontجلوی porchحیاط
readخواندن minusمنهای 40 degreesدرجه --
4
11000
4776
و دماسنج روی ایوان جلویی منهای ۴۰درجه را
نشان می داد.
00:27
and don't botherزحمت askingدرخواست
if that's Celsiusسلسیوس or Fahrenheitفارنهایت,
5
15800
3096
و خودتون رو با پرسیدن فارنهایت یا سلیوس
بودن دما اذیت نکنید
00:30
minusمنهای 40 is where the two scalesمقیاس ها meetملاقات --
6
18920
2456
منفی ۴۰ جاییه که دو مقیاس به هم می‌رسند
00:33
it was very coldسرماخوردگی.
7
21400
1256
آن شب واقعا سرد بود
00:34
And as I stoodایستاد on the frontجلوی porchحیاط
fumblingسرگردان in my pocketsجیب,
8
22680
3216
و همینکه من روی ایوان جلویی ایستادم و
در جیب‌هایم میگشتم
00:37
I foundپیدا شد I didn't have my keysکلیدها.
9
25920
2256
متوجه شدم که کلید ندارم
00:40
In factواقعیت, I could see them
throughاز طریق the windowپنجره,
10
28200
2096
در واقع، می تونستم کلیدهایم رو
از پنجره ببینم
00:42
lyingدروغ گویی on the diningناهار خوری roomاتاق tableجدول
where I had left them.
11
30320
3096
همان‌جایی که رهایشان کرده بودم،
یعنی روی میز غذاخوری بودند.
00:45
So I quicklyبه سرعت ranفرار کرد around
and triedتلاش کرد all the other doorsدرب ها and windowsپنجره ها,
12
33440
3136
من به سرعت دور خانه دویدم و بقیه درها و
پنجره‌ها را چک کردم،
00:48
and they were lockedقفل شده است tightتنگ.
13
36600
1576
متاسفانه همه به خوبی قفل شده بودند.
00:50
I thought about callingصدا زدن a locksmithقفل ساز --
at leastکمترین I had my cellphoneتلفن همراه,
14
38200
3143
فکر کردم به قفل ساز زنگ بزنم،
حداقل تلفن همراهم را با خود داشتم
00:53
but at midnightنیمه شب, it could take a while
for a locksmithقفل ساز to showنشان بده up,
15
41367
3329
ولی نصف شب بود و مدت زمان زیادی طول
می‌کشبد تا قفل‌ساز برسد
00:56
and it was coldسرماخوردگی.
16
44720
2160
و هوا سرد بود.
01:00
I couldn'tنمی توانستم go back to my friendدوست
Jeff'sجف houseخانه for the night
17
48421
2715
من نمی‌توانستم به خانه دوستم جف برگردم و
شب آن‌جا بمانم
01:03
because I had an earlyزود flightپرواز
to Europeاروپا the nextبعد morningصبح,
18
51160
2667
چون فردا صبح زود به اروپا
پرواز داشتم
01:05
and I neededمورد نیاز است to get
my passportگذرنامه and my suitcaseچمدان.
19
53851
2239
و باید پاسپورت و کیف دستیم را
برمی‌داشتم.
01:08
So, desperateمستاصل and freezingانجماد coldسرماخوردگی,
20
56400
2496
پس، مستاصل و یخ زده از سرما،
01:10
I foundپیدا شد a largeبزرگ rockسنگ and I brokeشکست
throughاز طریق the basementزیر زمین windowپنجره,
21
58920
3616
یک سنگ بزرگ پیدا کردم و
شیشه زیرزمین را شکستم
01:14
clearedپاکسازی شده out the shardsانشعابات of glassشیشه,
22
62560
1976
خرده شیشه ها را کنار زدم
01:16
I crawledخزیدن throughاز طریق,
23
64560
1336
و به داخل خانه خزیدم،
01:17
I foundپیدا شد a pieceقطعه of cardboardمقوا
and tapedنوار it up over the openingافتتاح,
24
65920
3416
یک تکه مقوا پیدا کردم و روی شیشه شکسته
چسباندم
01:21
figuringبدانید that in the morningصبح,
on the way to the airportفرودگاه,
25
69360
2620
و فکر کردم که صبح در راه فرودگاه
01:24
I could call my contractorپیمانکار
and askپرسیدن him to fixثابت it.
26
72004
2772
می‌توانم به پیمانکار زنگ بزنم و بخواهم
شیشه را تعمیر کند.
01:26
This was going to be expensiveگران,
27
74800
1477
تعمیر شیشه گران می شد
01:28
but probablyشاید no more expensiveگران
than a middle-of-the-nightاواسط شب locksmithقفل ساز,
28
76301
3555
ولی احتمالا گرانتر از قفل‌ساز در نیمه‌ شب
نمی‌بود.
01:31
so I figuredشکل گرفته, underزیر the circumstancesشرایط,
I was comingآینده out even.
29
79880
4160
پس فکر کردم، با در نظر گرفتن شرایط
حداقل ضرر نمی کنم.
01:36
Now, I'm a neuroscientistعصب شناس by trainingآموزش
30
84920
2176
خوب، من یک عصب شناس تجربی هستم
01:39
and I know a little bitبیت
about how the brainمغز performsانجام می دهد underزیر stressفشار.
31
87120
4096
و اطلاعاتی در مورد رفتار مغز تحت
استرس دارم
01:43
It releasesمنتشر شده cortisolکورتیزول
that raisesافزایش می یابد your heartقلب rateنرخ,
32
91240
3536
مغز کورتیزول آزاد می‌کند
که باعث بالا رفتن ضربان قلب می شود
01:46
it modulatesمدوله می شود adrenalineآدرنالین levelsسطوح
33
94800
2256
سطح آدرنالین را تحت تاثیر قرار می دهد
01:49
and it cloudsابرها your thinkingفكر كردن.
34
97080
1480
و موجب پریشان فکری شما می شود
01:51
So the nextبعد morningصبح,
35
99080
1976
حالا صبح روز بعد،
01:53
when I wokeبیدار شدم up on too little sleepبخواب,
36
101080
2456
وقتی بعد از یک خواب کوتاه بیدار شدم
01:55
worryingنگرانی about the holeسوراخ in the windowپنجره,
37
103560
2736
در حالیکه نگران شکستگی پنجره بودم
01:58
and a mentalذهنی noteتوجه داشته باشید
that I had to call my contractorپیمانکار,
38
106320
2776
و به این فکر میکردم
که باید با پیمانکارم تماس بگیرم
02:01
and the freezingانجماد temperaturesدرجه حرارت,
39
109120
1696
و اینکه هوا بشدت سرده
02:02
and the meetingsجلسات I had upcomingآینده in Europeاروپا,
40
110840
2456
و به جلساتی که در اروپا پیش رو داشتم
02:05
and, you know, with all
the cortisolکورتیزول in my brainمغز,
41
113320
3536
و باید بدونید که با
همه اون کورتیزولی که توی مغزم بود
02:08
my thinkingفكر كردن was cloudyابری,
42
116880
1376
افکارم پریشان شده بود
02:10
but I didn't know it was cloudyابری
because my thinkingفكر كردن was cloudyابری.
43
118280
3416
ولی من متوجه نبودم که پریشانم
چون فکرم درهم برهم بود
02:13
(Laughterخنده)
44
121720
1496
( خنده )
02:15
And it wasn'tنبود untilتا زمان I got
to the airportفرودگاه check-inچک کردن counterشمارنده,
45
123240
3256
و زمانی که توی فرودگاه
میخواستم وسایلم رو تحویل بدم
02:18
that I realizedمتوجه شدم I didn't have my passportگذرنامه.
46
126520
2256
متوجه شدم که پاسپورتم رو نیاوردم
02:20
(Laughterخنده)
47
128800
2016
( خنده )
02:22
So I racedمسابقه home in the snowبرف
and iceیخ, 40 minutesدقایق,
48
130840
3456
به سرعت، در عرض ۴۰ دقیقه
میون اون همه برف و یخ برگشتم خونه
02:26
got my passportگذرنامه,
racedمسابقه back to the airportفرودگاه,
49
134320
2456
پاسپورتم رو برداشتم و باز هم به سرعت به
فرودگاه برگشتم
02:28
I madeساخته شده it just in time,
50
136800
1816
درست سر وقت رسیدم
02:30
but they had givenداده شده away
my seatصندلی to someoneکسی elseچیز دیگری,
51
138640
2239
ولی جای منو به فرد
دیگه ای داده بودن
02:32
so I got stuckگیر in the back of the planeسطح,
nextبعد to the bathroomsحمام,
52
140903
2976
خب در نتیجه منو چپوندن عقب هواپیما
یه جا روبرویه دستشویی
02:35
in a seatصندلی that wouldn'tنمی خواهم reclineعقب انداختن,
on an eight-hourهشت ساعت flightپرواز.
53
143903
3217
رو یه صندلی که پشتش خم نمیشد
اونم توی یک پرواز ۸ ساعته
02:39
Well, I had a lot of time to think
duringدر حین those eightهشت hoursساعت ها and no sleepبخواب.
54
147880
3456
خب توی اون ۸ ساعت یه عالمه
وقت داشتم که فکر کنم بدون اینکه بخوابم
02:43
(Laughterخنده)
55
151360
1136
( خنده )
02:44
And I startedآغاز شده wonderingتعجب کردم,
are there things that I can do,
56
152520
2656
واین سوال برام مطرح شدکه
آیا کاری هست که بتونم انجام بدم
02:47
systemsسیستم های that I can put into placeمحل,
57
155200
1936
یا سیستم هایی که بتونم ازشون استفاده کنم
02:49
that will preventجلوگیری کردن badبد things
from happeningاتفاق می افتد?
58
157160
2456
که از افتادن اتفاقات بد جلوگیری کنند؟
02:51
Or at leastکمترین if badبد things happenبه وقوع پیوستن,
59
159640
1896
یا حد اقل اینکه اگه اتفاق بدی هم میوفته
02:53
will minimizeبه حداقل رساندن the likelihoodاحتمال
of it beingبودن a totalجمع catastropheفاجعه.
60
161560
5000
بشه احتمال فاجعه شدنش رو به حداقل رسوند؟
02:59
So I startedآغاز شده thinkingفكر كردن about that,
61
167360
1576
پس شروع کردم به فکر کردن
03:00
but my thoughtsاندیشه ها didn't crystallizeکریستال شدن
untilتا زمان about a monthماه laterبعد.
62
168960
2858
ولی افکار من شفاف نشدند تا حدود یک ماه بعد
03:03
I was havingداشتن dinnerشام with my colleagueهمکار,
Dannyدنی Kahnemanکانمن, the Nobelنوبل Prizeجایزه winnerبرنده,
63
171842
3694
وقتی که داشتم با همکارم دنی کاهنمن که
برنده جایزه نوبل هست، شام می خوردم
03:07
and I somewhatتاحدی embarrassedlyخجالت آور told him
about havingداشتن brokenشکسته شده my windowپنجره,
64
175560
3376
و من کمی با خجالت
جریان شکستن پنجره
03:10
and, you know, forgottenفراموش شده my passportگذرنامه,
65
178960
2416
و فراموش کردن پاسپورتم رو بهش گفتم
03:13
and Dannyدنی sharedبه اشتراک گذاشته شده with me
66
181400
1216
و دنی هم به من گفت که
03:14
that he'dاو می خواهد been practicingتمرین
something calledبه نام prospectiveآینده نگر hindsightادراک.
67
182640
4496
او هم داشته روی موضوعی به نام
"درک آینده" کار می‌کرده
03:19
(Laughterخنده)
68
187160
1736
(خنده)
03:20
It's something that he had gottenدریافت کردم
from the psychologistروانشناس Garyگری Kleinکلین,
69
188920
3143
این چیزی بود که او از روانشناس "گری کلین"
یاد گرفته بود
03:24
who had writtenنوشته شده است about it
a fewتعداد کمی yearsسالها before,
70
192087
2049
کسی که در این رابطه
چندین سال پیش نوشته بود
03:26
alsoهمچنین calledبه نام the pre-mortemقبل از مرگ.
71
194160
2096
در ضمن بنام pre-mortem( بازبینی پروژه‌های ناموفق که تمامی حرکت‌ها مجددا از آخر تا به اول بررسی میشوندبرای مدیریت اینده) هم معروفه
03:28
Now, you all know what the postmortempostmortem is.
72
196280
1953
احتمالا شما میدونید بررسی رو
به عقب پروژه شکست خورده چیه.
03:30
Wheneverهر زمان که there's a disasterفاجعه,
73
198257
1479
هرموقعه فاجعه ای اتفاق می افته
03:31
a teamتیم of expertsکارشناسان come in and they try
to figureشکل out what wentرفتی wrongاشتباه, right?
74
199760
4296
تیمی از متخصصان میان و سعی میکنن بفهمند
که مشکل از کجا بوده درسته؟
03:36
Well, in the pre-mortemقبل از مرگ, Dannyدنی explainedتوضیح داد,
75
204080
2416
خُب در« بررسی پروژهای شکست خورده،»
03:38
you look aheadدر پیش and you try to figureشکل out
all the things that could go wrongاشتباه,
76
206520
3896
دنی توضیح داد که: با این روش شما سعی میکنید
تمام چیزهاییکه ممکنه مشکل ساز شوند رو پیدا کنید
03:42
and then you try to figureشکل out
what you can do
77
210440
2576
و بفهمید چه کاری میتونید انجام بدید تا
03:45
to preventجلوگیری کردن those things from happeningاتفاق می افتد,
or to minimizeبه حداقل رساندن the damageخسارت.
78
213040
3496
از این اتفاقات جلوگیری کنید و یا میزان
خسارات رو به حداقل برسونید
03:48
So what I want to talk to you about todayامروز
79
216560
2936
پس چیزی که امروز میخوام دربارش
با شما صحبت کنم
03:51
are some of the things we can do
in the formفرم of a pre-mortemقبل از مرگ.
80
219520
3536
کارهایی هست که ما میتونیم با
«بررسی پروژه‌های شکست خورده» انجام دهیم
03:55
Some of them are obviousآشکار,
some of them are not so obviousآشکار.
81
223080
2896
که بعضی هاشون بدیهی هستند ولی
بعضی هاشون خیلی مشخص نیستند
03:58
I'll startشروع کن with the obviousآشکار onesآنهایی که.
82
226000
1936
با اونایی که بدیهی هستند شروع میکنم
03:59
Around the home, designateتعیین کنید a placeمحل
for things that are easilyبه آسانی lostکم شده.
83
227960
5080
درگوشه و کنار منزل محلی که اشیا
به آسانی گم می شوند رو مشخص کنید
04:05
Now, this soundsبرای تلفن های موبایل
like commonمشترک senseاحساس, and it is,
84
233680
3856
خوب این خیلی بدیهی به نظر می رسد
و همینطور هم هست،
04:09
but there's a lot of scienceعلوم پایه
to back this up,
85
237560
2536
ولی دنیایی از علم در پس این موضوع
وجود دارد
04:12
basedمستقر on the way our spatialفضایی memoryحافظه worksآثار.
86
240120
3296
و این علم بر مبنای روش عمل کردن
حافظه فضایی مون کسب شده.
04:15
There's a structureساختار in the brainمغز
calledبه نام the hippocampusهیپوکامپ,
87
243440
2856
ساختاری در مغز وجود داره بنام هیپوکامپ،
04:18
that evolvedتکامل یافته است over tensده ها
of thousandsهزاران نفر of yearsسالها,
88
246320
2936
که بیشتر از دهها هزارساله
که تحت تاثیر تکامل قرار گرفته
04:21
to keep trackمسیر of the locationsمکان ها
of importantمهم things --
89
249280
3776
تا مکانها وچیز های مهم رو ردیابی
و شناسایی کند --
04:25
where the well is,
where fishماهی can be foundپیدا شد,
90
253080
2416
مثلا چاه اب کجا هست
یا کجا میشه ماهی پیدا کرد
04:27
that standایستادن of fruitمیوه treesدرختان,
91
255520
2496
محل درختان میوه کجاست
04:30
where the friendlyدوستانه and enemyدشمن tribesقبایل liveزنده.
92
258040
2616
جاهایی که قبایل دوست ودشمن زندگی میکنند
کجاست
04:32
The hippocampusهیپوکامپ is the partبخشی of the brainمغز
93
260680
1905
هیپوکامپ، قسمتی از مغزهست که
04:34
that in Londonلندن taxicabتاکسی driversرانندگان
becomesتبدیل می شود enlargedبزرگ شده.
94
262609
3487
در مغز راننده ‌های تاکسی
لندن خیلی بزرگ شده.
04:38
It's the partبخشی of the brainمغز
that allowsاجازه می دهد squirrelsسنجاب ها to find theirخودشان nutsآجیل.
95
266120
3696
قسمتی از مغز هست که اجازه میده
سنجابها غذاشون رو پیدا کنند
و اگر حرفم را باور نمی کنید، بدونید که
این آزمایش قبلا انجام شده است.
04:41
And if you're wonderingتعجب کردم,
somebodyکسی actuallyدر واقع did the experimentآزمایشی
96
269840
2858
04:44
where they cutبرش off
the olfactoryبویایی senseاحساس of the squirrelsسنجاب ها,
97
272722
2774
که در آن حس بویایی
سنجاب هارو از کار انداختند
ولی اونها هنوز محل غذاشون رو
پیدا می کردند
04:47
and they could still find theirخودشان nutsآجیل.
98
275520
1816
04:49
They weren'tنبودند usingاستفاده كردن smellبو,
they were usingاستفاده كردن the hippocampusهیپوکامپ,
99
277360
2816
اونها نه از قوه بویایی شون،
بلکه از هیپوکامپ استفاده میکردند
04:52
this exquisitelyفوق العاده evolvedتکامل یافته است mechanismمکانیسم
in the brainمغز for findingیافته things.
100
280200
5016
مکانیزمی به غایت تکامل یافته
در مغز برای پیدا کردن
04:57
But it's really good for things
that don't moveحرکت around much,
101
285240
3736
البته این مکانیزم برای چیزهایی
که زیاد حرکت نمیکنند خوبه
ولی برای چیزهایی که خیلی
حرکت می کنند خوب نیست
05:01
not so good for things that moveحرکت around.
102
289000
2456
05:03
So this is why we loseاز دست دادن carماشین keysکلیدها
and readingخواندن glassesعینک and passportsگذرنامه.
103
291480
4296
پس به این دلیل هست که ما کلید ماشین
عینک مطالعه و پاسپورتمون رو گم میکنیم
05:07
So in the home,
designateتعیین کنید a spotنقطه for your keysکلیدها --
104
295800
2496
پس بهتره که تو خونه محلی رو
برای کلید ها معین کنیم
05:10
a hookقلاب by the doorدرب,
maybe a decorativeتزئینی bowlکاسه.
105
298320
2856
مثل قلاب پشت در یا داخل یک ظرف تزئینی
برای پاسپورتتون یک کشو مخصوص معین کنید
05:13
For your passportگذرنامه, a particularخاص drawerکشو.
106
301200
2096
05:15
For your readingخواندن glassesعینک,
a particularخاص tableجدول.
107
303320
2776
یا عینک مطالعه تون رو
روی میز جدا گانه ای بگذارید
اگه محلی رو تعیین کنید و
نسبت به اون دقیق باشید
05:18
If you designateتعیین کنید a spotنقطه
and you're scrupulousدقیق about it,
108
306120
3456
05:21
your things will always be there
when you look for them.
109
309600
2816
وسایلتون همیشه اونجا خواهند بود
زمانیکه دنبالشون میگردید
تو مسافرت چکار کنیم؟
05:24
What about travelمسافرت رفتن?
110
312440
1216
با تلفن همراهتون از کارت های اعتباریتون،
05:25
Take a cellسلول phoneتلفن pictureعکس
of your creditاعتبار cardsکارت ها,
111
313680
2376
گواهینامه وپاسپورتتون عکس بگیرید،
05:28
your driver'sراننده licenseمجوز, your passportگذرنامه,
112
316080
2296
و به خودتون میلش کنید.
05:30
mailپست الکترونیکی it to yourselfخودت so it's in the cloudابر.
113
318400
2256
اگه این چیزها گم بشن یا دزدیده بشن شما
میتونید مراحل جایگزینیشون رو سریع کنید.
05:32
If these things are lostکم شده or stolenبه سرقت رفته,
you can facilitateتسهیل کردن replacementجایگزینی.
114
320680
4376
05:37
Now these are some ratherنسبتا obviousآشکار things.
115
325080
2616
خب اینها موارد نسبتا واضحی هستند.
05:39
Rememberیاد آوردن, when you're underزیر stressفشار,
the brainمغز releasesمنتشر شده cortisolکورتیزول.
116
327720
3536
بیاد داشته باشید زمانی که مضطرب
هستید مغز کورتیزول آزاد میکنه.
کورتیزول سمی هست که
باعث تشویش افکار میشه.
05:43
Cortisolکورتیزول is toxicسمی,
and it causesعلل cloudyابری thinkingفكر كردن.
117
331280
3216
05:46
So partبخشی of the practiceتمرین of the pre-mortemقبل از مرگ
118
334520
2536
خوب بخشی از انجام« بررسی پروژه‌های شکست خورده»
05:49
is to recognizeتشخیص that underزیر stressفشار
you're not going to be at your bestبهترین,
119
337080
4256
این هست که تشخیص دهید که شما هنگامی که
تحت استرس هستید بهترین کارایی را ندارید،
شما باید سیستم هایی را بنا بگذارید.
05:53
and you should put systemsسیستم های in placeمحل.
120
341360
2296
به احتمال زیاد پر اضطراب ترین حالت
05:55
And there's perhapsشاید
no more stressfulپر استرس a situationوضعیت
121
343680
2936
05:58
than when you're confrontedمقابله با
with a medicalپزشکی decisionتصمیم گیری to make.
122
346640
3416
زمانی هست که شما گفته می‌شود که باید
تصمیمی مرتبط با درمان‌تان بگیرید.
06:02
And at some pointنقطه, all of us
are going to be in that positionموقعیت,
123
350080
3296
و در مقاطعی از زندگی، همه ما
در چنین شرایطی قرار خواهیم گرفت،
06:05
where we have to make
a very importantمهم decisionتصمیم گیری
124
353400
2376
زمانی که باید تصمیم
بسیار مهمی بگیریم
تصمیمی درباره آینده درمان
خودمان و یا یکی از عزیزان مان
06:07
about the futureآینده of our medicalپزشکی careاهميت دادن
or that of a lovedدوست داشتنی one,
125
355800
3296
تا در تصمیم گیری به آنها کمک کنیم.
06:11
to help them with a decisionتصمیم گیری.
126
359120
1656
و خوب من می خواهم در این باره صحبت کنم.
06:12
And so I want to talk about that.
127
360800
1616
و میخواهم درباره یک شرایط پزشکی
به خصوص صحبت کنم.
06:14
And I'm going to talk about
a very particularخاص medicalپزشکی conditionوضعیت.
128
362440
3016
اما این به شکل واسطه ای برای همه
تصمیم گیریهای پزشکی عمل می کند.
06:17
But this standsمی ایستد as a proxyپروکسی for all kindsانواع
of medicalپزشکی decision-makingتصمیم سازی,
129
365480
3536
06:21
and indeedدر واقع for financialمالی decision-makingتصمیم سازی,
and socialاجتماعی decision-makingتصمیم سازی --
130
369040
4016
و برای تصمیم گیری های مالی و ‌
اجتماعی هم همینطور--
برای هر نوع تصمیمی که باید بگیرید
06:25
any kindنوع of decisionتصمیم گیری you have to make
131
373080
2256
ارزیابی منطقی حقایق در این مورد
موثر و مفید است.
06:27
that would benefitسود from a rationalگویا
assessmentارزیابی of the factsحقایق.
132
375360
4016
خوب، فرض کنید به دکتر رفتید و
او به شما می گوید:
06:31
So supposeفرض کنید you go to your doctorدکتر
and the doctorدکتر saysمی گوید,
133
379400
3136
06:34
"I just got your labآزمایشگاه work back,
your cholesterol'sکلسترول a little highبالا."
134
382560
4120
من نتیجه آزمایش‌ها رو دیدم،
کلسترولت کمی بالاست.
06:39
Now, you all know that highبالا cholesterolکلسترول
135
387240
3016
حالا همه شما می دانید که کلسترول بالا
باعث می شود احتمال بیماری های قلبی-عروقی
را بیشتر می کند،
06:42
is associatedهمراه with an increasedافزایش یافت riskخطر
of cardiovascularقلبی عروقی diseaseمرض,
136
390280
4136
حمله قلبی - سکته.
06:46
heartقلب attackحمله, strokeسکته مغزی.
137
394440
1416
و بنابراین به این فکر می کنید
06:47
And so you're thinkingفكر كردن
138
395880
1216
که کلسترول بالا داشتن خیلی اتفاق خوبی نیست،
06:49
havingداشتن highبالا cholesterolکلسترول
isn't the bestبهترین thing,
139
397120
2096
06:51
and so the doctorدکتر saysمی گوید,
"You know, I'd like to give you a drugدارو
140
399240
3016
و بعد دکتر می گوید،
می دونی، فکر کنم بهت یه دارو بدم
که بهت کمک کنه
کلسترولت بیاد پایین، یک« استاتین»
06:54
that will help you
lowerپایین تر your cholesterolکلسترول, a statinاستاتین."
141
402280
2776
احتمالا اسم استاتین رو شنیده باشی،
06:57
And you've probablyشاید heardشنیدم of statinsاستاتین ها,
142
405080
1896
06:59
you know that they're amongدر میان
the mostاکثر widelyبه طور گسترده ای prescribedتجویز شده drugsمواد مخدر
143
407000
2810
و می دونی که اونها در دنیای امروز
جزو پرتجویز ترین داروها هستند،
07:01
in the worldجهان todayامروز,
144
409834
1174
شاید افرادی رو هم بشناسی که
اونها رو مصرف می کنند.
07:03
you probablyشاید even know
people who take them.
145
411032
2079
و بنابراین فکر می کنید،
«آره، به منم استاتین بده»
07:05
And so you're thinkingفكر كردن,
"Yeah! Give me the statinاستاتین."
146
413135
2381
اما در این لحظه باید سوالی
بپرسی،
07:07
But there's a questionسوال
you should askپرسیدن at this pointنقطه,
147
415541
2435
07:10
a statisticآمار you should askپرسیدن for
148
418000
1856
باید آماری رو از دکترت بخواهی
که بیشتر دکترها
دوست ندارند دربارش صحبت کنند،
07:11
that mostاکثر doctorsپزشکان
don't like talkingصحبت کردن about,
149
419880
2456
07:14
and pharmaceuticalدارویی companiesشرکت ها
like talkingصحبت کردن about even lessکمتر.
150
422360
3160
و شرکت های تولید کننده دارو
حتی کمتر دوست دارند دربارش صحبت بشه.
این تعداد افرادیه که باید تحت
درمان قرار بگیرند.
07:18
It's for the numberعدد neededمورد نیاز است to treatدرمان شود.
151
426800
2376
این تعداد افرادی که باید تحت
درمان قرار بگیرند چیه؟
07:21
Now, what is this, the NNTNNT?
152
429200
1976
07:23
It's the numberعدد of people
that need to take a drugدارو
153
431200
3056
این تعداد افرادیه که باید دارو رو
مصرف کنند
یا تحت یک عمل جراحی
یا فرآیند درمانی قرار بگیرند
07:26
or undergoتحت تاثیر قرار می گیرد a surgeryعمل جراحي
or any medicalپزشکی procedureروش
154
434280
2856
قبل از اینکه به کسی کمک شود.
07:29
before one personفرد is helpedکمک کرد.
155
437160
2376
و شما فکر می کنید،
این چه آمارو احتمالات عجیبیه؟
07:31
And you're thinkingفكر كردن,
what kindنوع of crazyدیوانه statisticآمار is that?
156
439560
2856
این عدد باید یک باشه
07:34
The numberعدد should be one.
157
442440
1216
دکتر من نباید دارویی رو
برای من تجویز کنه
07:35
My doctorدکتر wouldn'tنمی خواهم prescribeتجویز
something to me
158
443680
2056
اگر قرار نیست این دارو به من کمکی کنه.
07:37
if it's not going to help.
159
445760
1285
07:39
But actuallyدر واقع, medicalپزشکی practiceتمرین
doesn't work that way.
160
447069
2484
اما در عمل، پزشکی به این شکل عمل نمی کنه.
و این تقصیر پزشک ها هم نیست،
07:41
And it's not the doctor'sدکتر faultعیب,
161
449578
1531
07:43
if it's anybody'sکسی هست faultعیب,
it's the faultعیب of scientistsدانشمندان like me.
162
451134
2919
اگر این تقصیر کسی باشه، این
تقصیر دانشمندانی مثل منه.
ما هنوز مکانیزمهای درونی رو به
خوبی نشناختیم.
07:46
We haven'tنه figuredشکل گرفته out
the underlyingاساسی mechanismsمکانیسم ها well enoughکافی.
163
454077
2865
اما گلسواسمیت کلین تخمین زده که
07:48
But GlaxoSmithKlineGlaxoSmithKline estimatesتخمین می زند
164
456966
2410
07:51
that 90 percentدرصد of the drugsمواد مخدر work
in only 30 to 50 percentدرصد of the people.
165
459400
4976
۹۰ درصد از داروها تنها برای ۳۰ تا ۵۰
درصد از مردم جواب می دهد.
07:56
So the numberعدد neededمورد نیاز است to treatدرمان شود
for the mostاکثر widelyبه طور گسترده ای prescribedتجویز شده statinاستاتین,
166
464400
3816
پس تعداد افرادی که باید درمان شوند
برای استاتین پرتجویز،
فکر می کنید چند است؟
08:00
what do you supposeفرض کنید it is?
167
468240
2136
فکر میکنید چند نفر باید این دارو رو مصرف
کنند تا یک نفر مورد درمان قرار بگیرد؟
08:02
How manyبسیاری people have to take it
before one personفرد is helpedکمک کرد?
168
470400
2816
08:05
300.
169
473240
1200
۳۰۰ نفر.
این بر مبنای تحقیقات انجام شده
08:07
This is accordingبا توجه to researchپژوهش
170
475075
1381
توسط پژوهشگرانی به نام
جروم گروپمن و پاملا هارتزبند است،
08:08
by researchپژوهش practitionersتمرینکنندگان
Jeromeجروم Groopmanگروپمن and Pamelaپاملا Hartzbandهارتزباند,
171
476480
3496
که به طور مستقل توسط سایت
بلومبرگ تایید شده است.
08:12
independentlyبه طور مستقل confirmedتایید شده by Bloombergبلومبرگ.comکام.
172
480000
2776
08:14
I ranفرار کرد throughاز طریق the numbersشماره myselfخودم.
173
482800
2400
من خودم نیز اعداد را از نو محاسبه کردم.
08:17
300 people have to
take the drugدارو for a yearسال
174
485920
2376
۳۰۰ نفر باید برای مدت ۱ سال دارو رو
مصرف کنند
08:20
before one heartقلب attackحمله, strokeسکته مغزی
or other adverseمنفی است eventرویداد is preventedجلوگیری کرد.
175
488320
3976
تا تنها از یک حمله قلبی، سکته یا
مشکلی مانند این جلوگیری شود.
08:24
Now you're probablyشاید thinkingفكر كردن,
176
492320
1381
حالا ممکن است فکر کنید،
08:25
"Well, OK, one in 300 chanceشانس
of loweringپایین آوردن my cholesterolکلسترول.
177
493725
2811
خوب باشه، شانس بدی هم نیست ۱ به ۳۰۰.
چرا که نه دکتر؟ به هر حال دارو
رو برایم تجویز کن.
08:28
Why not, docاسناد? Give me
the prescriptionنسخه anywayبه هر حال."
178
496560
2216
08:30
But you should askپرسیدن at this pointنقطه
for anotherیکی دیگر statisticآمار,
179
498800
2856
اما در این هنگامه که باید یک آمار دیگه
هم از دکترت بخواهی.
08:33
and that is, "Tell me
about the sideسمت effectsاثرات." Right?
180
501680
2576
و اون آمار رخ دادن عوارض جانبیه دارو
هست
برای این داروی شناخته شده
08:36
So for this particularخاص drugدارو,
181
504280
1656
08:37
the sideسمت effectsاثرات occurبه وقوع پیوستن
in fiveپنج percentدرصد of the patientsبیماران.
182
505960
3656
عوارض جانبی در ۵ درصد از
بیماران رخ می دهد.
و اونها شامل موارد وحشتناکی می شوند --
08:41
And they includeعبارتند از terribleوحشتناک things --
183
509640
1667
تحلیل عضلات و درد مفاصل
ناراحتی های گوارشی --
08:43
debilitatingناتوان کننده muscleماهیچه and jointمفصل painدرد,
gastrointestinalدستگاه گوارش distressپریشانی --
184
511331
4444
اما حالا فکر می کنید، ۵ درصد
08:47
but now you're thinkingفكر كردن, "Fiveپنج percentدرصد,
185
515799
1859
خیلی هم محتمل نیست
که برای من هم اتفاق بیافته،
08:49
not very likelyاحتمال دارد
it's going to happenبه وقوع پیوستن to me,
186
517682
2014
هنوز فکر کنم دارو رو بخوام مصرف کنم.
08:51
I'll still take the drugدارو."
187
519720
1238
اما یک لحظه دقیقه صبر کنید.
08:52
But wait a minuteدقیقه.
188
520982
1194
08:54
Rememberیاد آوردن underزیر stressفشار
you're not thinkingفكر كردن clearlyبه وضوح.
189
522200
2336
به یاد بیاورید که تحت استرس
خیل خوب فکر نمی کنید.
08:56
So think about how you're going
to work throughاز طریق this aheadدر پیش of time,
190
524560
3165
پس قبل از این موقعیت درباره
نحوه تصمیم گیری تون فکر کنید.
که لازم نباشه در همون لحظه مجبور بشید
مجموعه همه این افکار رو تولید کنید.
08:59
so you don't have to manufactureساختن
the chainزنجیر of reasoningاستدلال on the spotنقطه.
191
527750
3198
۳۰۰ نفر این دارو رو مصرف می کنند، درسته؟
یکی درمان می شود.
09:02
300 people take the drugدارو, right?
One person'sفردی helpedکمک کرد,
192
530973
2492
۵ درصد از این ۳۰۰ نفر
عوارض دارو رو تجربه می کنند.
09:05
fiveپنج percentدرصد of those 300
have sideسمت effectsاثرات,
193
533489
2407
این می شه ۱۵ نفر
09:07
that's 15 people.
194
535920
1480
شما ۱۵ بار بیشتر ممکنه که توسط
دارو مورد آسیب قرار بگیرید
09:09
You're 15 timesبار more likelyاحتمال دارد
to be harmedآسیب دیده by the drugدارو
195
537800
3896
تا اینکه مورد درمان و کمک قرار بگیرید.
09:13
than you are to be helpedکمک کرد by the drugدارو.
196
541720
2816
البته منظورم این نیست که به شما بگویم
استاتین مصرف کنید یا نه.
09:16
Now, I'm not sayingگفت: whetherچه you
should take the statinاستاتین or not.
197
544560
2905
فقط می گویم باید این مکالمه رو با
پزشکتان داشته باشید.
09:19
I'm just sayingگفت: you should have
this conversationگفتگو with your doctorدکتر.
198
547489
3143
اخلاقیات پزشکی این رو الزامی می دونه.
09:22
Medicalپزشکی ethicsاخلاق requiresنیاز دارد it,
199
550656
1320
09:24
it's partبخشی of the principleاصل
of informedمطلع consentرضایت.
200
552000
2296
این بخشی از اصول
پذیرش آگاهانه است.
شما حق دسترسی داشتن به
چنین اطلاعاتی رو دارید.
09:26
You have the right to have accessدسترسی به
to this kindنوع of informationاطلاعات
201
554320
3216
09:29
to beginشروع the conversationگفتگو about whetherچه
you want to take the risksخطرات or not.
202
557560
3896
تا بتونید درباره اینکه می خواهید ریسکش
رو بپذیرید یا نه تصمیم بگیرید.
حالا شاید فکر کنید
09:33
Now you mightممکن be thinkingفكر كردن
203
561480
1216
09:34
I've pulledکشیده this numberعدد
out of the airهوا for shockشوکه شدن valueارزش,
204
562720
2696
من این عدد رو برای جلب توجه شما
از خودم در آوردم،
09:37
but in factواقعیت it's ratherنسبتا typicalمعمول,
this numberعدد neededمورد نیاز است to treatدرمان شود.
205
565440
3256
اما در واقع این عدد عجیبی نیست.
برای متداول ترین جراحی ها بر روی مردان
بالای ۵۰ سال،
09:40
For the mostاکثر widelyبه طور گسترده ای performedانجام surgeryعمل جراحي
on menمردان over the ageسن of 50,
206
568720
4616
که در آوردن پروستان هست
09:45
removalحذف of the prostateپروستات for cancerسرطان,
207
573360
2216
09:47
the numberعدد neededمورد نیاز است to treatدرمان شود is 49.
208
575600
2576
این عدد لازم به تحت درمان قرار گرفتن
۴۹ است.
بله درسته، ۴۹ جراحی انجام می شود
تا فقط یک نفر درمان شود.
09:50
That's right, 49 surgeriesجراحی are doneانجام شده
for everyهرکدام one personفرد who'sچه کسی است helpedکمک کرد.
209
578200
4176
09:54
And the sideسمت effectsاثرات in that caseمورد
occurبه وقوع پیوستن in 50 percentدرصد of the patientsبیماران.
210
582400
4656
و در این مورد عوارض جانبی در ۵۰
درصد از بیماران دیده می شود.
که شامل ناتوانی جنسی،
09:59
They includeعبارتند از impotenceناتوانی جنسی,
erectileنعوظ dysfunctionاختلال عملکرد,
211
587080
2856
10:01
urinaryادرار incontinenceبی اختیاری, rectalرکتوم tearingپاره شدن,
212
589960
2776
نداشتن کنترل ادرار، پارگی مقعدی
و نداشتن کنترل دفع می شود.
10:04
fecalمدفوع incontinenceبی اختیاری.
213
592760
1456
10:06
And if you're luckyخوش شانس, and you're one
of the 50 percentدرصد who has these,
214
594240
3496
و اگر خوش شانس باشید، و یکی از
این ۵۰ درصد باشید،
تنها یکی دو سال بیشتر زنده می مانید.
10:09
they'llآنها خواهند شد only last for a yearسال or two.
215
597760
2040
بنابراین ایده «بررسی پروژه های شکست خورده»: به معنای
فکر کردن پیشاپیش
10:12
So the ideaاندیشه of the pre-mortemقبل از مرگ
is to think aheadدر پیش of time
216
600880
3616
به سوالاتی است که
می توانید از خود بپرسید
10:16
to the questionsسوالات
that you mightممکن be ableتوانایی to askپرسیدن
217
604520
2536
که شما را جلو می اندازد.
10:19
that will pushفشار دادن the conversationگفتگو forwardرو به جلو.
218
607080
2376
10:21
You don't want to have to manufactureساختن
all of this on the spotنقطه.
219
609480
3096
شما نمی خواهید همه تصمیم مات تان را
در لحظه بگیرید.
10:24
And you alsoهمچنین want to think
about things like qualityکیفیت of life.
220
612600
2896
و می خواهید به موضوعاتی مثل
کیفیت زندگی هم بیاندیشید.
چون اغلب اوقات حق انتخاب دارید،
10:27
Because you have a choiceانتخابی oftentimesاغلب اوقات,
221
615520
1776
10:29
do you I want a shorterکوتاه تر life
that's pain-freeبدون درد,
222
617320
2296
آیا زندگی کوتاه تر ولی بدون درد رو
می خواهم
10:31
or a longerطولانی تر life that mightممکن have
a great dealمعامله of painدرد towardsبه سمت the endپایان?
223
619640
3776
یا زندگی طولانی تری که ممکنه
تا انتها همراه با درد زیادی باشه؟
10:35
These are things to talk about
and think about now,
224
623440
2416
اینها مواردی هستند که باید همین حالا
دربارشون
با خانواده و عزیزان تون فکر و صحبت کنید.
10:37
with your familyخانواده and your lovedدوست داشتنی onesآنهایی که.
225
625880
1816
10:39
You mightممکن changeتغییر دادن your mindذهن
in the heatحرارت of the momentلحظه,
226
627720
2496
شاید در لحظه وقوع نظرتون عوض شود،
اما لااقل در این شکل از فکر کردن
وارد تر هستید.
10:42
but at leastکمترین you're practicedتمرین کرد
with this kindنوع of thinkingفكر كردن.
227
630240
3056
10:45
Rememberیاد آوردن, our brainمغز underزیر stressفشار
releasesمنتشر شده cortisolکورتیزول,
228
633320
4616
به یاد داشته باشید که مغز ما در شرایط
پراسترس کورتیزول ترشح می کند،
و یکی از اتفاقاتی که در آن لحظات می افتد
این است که
10:49
and one of the things
that happensاتفاق می افتد at that momentلحظه
229
637960
2336
بسیاری از بخش های سیستم بدن
از کار می افتد.
10:52
is a wholeکل bunchدسته ای on systemsسیستم های shutبسته شدن down.
230
640320
1936
و البته دلایل تکاملی ای پشت این موضوع هست.
10:54
There's an evolutionaryتکامل یافته reasonدلیل for this.
231
642280
1905
وقتی در مقابل خطر قرار می گیرید،
به فعالیت سیستم گوارش نیازی ندارید،
10:56
Face-to-faceرو در رو with a predatorشکارچی,
you don't need your digestiveگوارشی systemسیستم,
232
644209
3407
یا میل جنسی، یا حتی دستگاه ایمنی بدن،
10:59
or your libidoمیل جنسی, or your immuneایمنی systemسیستم,
233
647640
2456
زیرا اگر جسم شما انرژیش را صرف
این موارد کند
11:02
because if you're bodyبدن is expendingمصرف کردن
metabolismمتابولیسم on those things
234
650120
3656
و شما با سرعت کافی عکس العمل نشان ندهید،
11:05
and you don't reactواکنش نشان می دهند quicklyبه سرعت,
235
653800
1656
11:07
you mightممکن becomeتبدیل شدن به the lion'sشیر lunchناهار,
and then noneهیچ کدام of those things matterموضوع.
236
655480
3976
ممکن است شما غذای شیر شوید
و دیگر هیچیک از ‌آن موارد مهم نباشند.
بد بختانه،
11:11
Unfortunatelyمتاسفانه,
237
659480
1416
11:12
one of the things that goesمی رود out the windowپنجره
duringدر حین those timesبار of stressفشار
238
660920
3616
یکی از چیزهایی که در زمانهای پراسترس
از دست می دهیم
تفکر عقلانی و منطقی است.
11:16
is rationalگویا, logicalمنطقی thinkingفكر كردن,
239
664560
1976
11:18
as Dannyدنی Kahnemanکانمن
and his colleaguesهمکاران have shownنشان داده شده.
240
666560
3416
همانطور که دنی کاهنمن و همکارانش نشان
داده اند.
11:22
So we need to trainقطار ourselvesخودمان
to think aheadدر پیش
241
670000
3176
ما باید خودمان را در پیشاپیش
فکر کردن درباره
این موضوعات ورزیده کنیم.
11:25
to these kindsانواع of situationsموقعیت ها.
242
673200
2256
11:27
I think the importantمهم pointنقطه here
is recognizingشناختن that all of us are flawedناقص.
243
675480
6176
فکر می کنم نکته مهم در اینجا پذیرفتن این
موضوع است که همه ما مرتکب اشتباه می شویم.
و همه ما هر از چندی خطا می کنیم.
11:33
We all are going to failشکست now and then.
244
681680
2856
نکته این است که پیشاپیش به
این شکست ها هم فکر کنیم،
11:36
The ideaاندیشه is to think aheadدر پیش
to what those failuresخرابی mightممکن be,
245
684560
3616
تا به نحوی عمل کنیم که آسیب را به
حداقل برسانیم،
11:40
to put systemsسیستم های in placeمحل
that will help minimizeبه حداقل رساندن the damageخسارت,
246
688200
3896
11:44
or to preventجلوگیری کردن the badبد things
from happeningاتفاق می افتد in the first placeمحل.
247
692120
3520
یا اصلا از رویدادن اتفاقات بد به طور کلی
پیشگیری کنیم.
11:48
Gettingگرفتن back to that
snowyبرفی night in Montrealمونترال,
248
696280
2656
برگردیم به داستان آن شب برفی در مونترال،
11:50
when I got back from my tripسفر,
249
698960
1736
زمانی که از سفرم برگشتم،
11:52
I had my contractorپیمانکار installنصب
a combinationترکیبی lockقفل کردن nextبعد to the doorدرب,
250
700720
3856
از پیمانکارم خواستم یک قفل دیجیتال کنار
در نصب کند،
11:56
with a keyکلیدی to the frontجلوی doorدرب in it,
an easyآسان to rememberیاد آوردن combinationترکیبی.
251
704600
3536
همراه یک کلید زاپاس در جلویی در درونش،
(در واقع قفل دیجیتال جای پنهان کردن
کلید بود)
12:00
And I have to admitاقرار کردن,
252
708160
1216
و باید اعتراف کنم که،
هنوز هم انبوهی از نامه ها رو دارم
که مرتبطشون نکردم
12:01
I still have pilesشمع ها of mailپست الکترونیکی
that haven'tنه been sortedمرتب شده اند,
253
709400
3416
و انبوهی از ایمیل ها
که هنوز نرفتم سراغشون.
12:04
and pilesشمع ها of emailsایمیل ها
that I haven'tنه goneرفته throughاز طریق.
254
712840
2576
12:07
So I'm not completelyبه صورت کامل organizedسازمان یافته است,
255
715440
1776
پس من خیلی آدم مرتبی نیستم،
اما نظم رو به شکل یک فرآیند
تدریجی می بینم.،
12:09
but I see organizationسازمان
as a gradualتدریجی processروند,
256
717240
3136
12:12
and I'm gettingگرفتن there.
257
720400
1216
و بهش می رسم.
12:13
Thank you very much.
258
721640
1216
بسیار سپاسگزارم.
12:14
(Applauseتشویق و تمجید)
259
722880
4392
(تشویق حضار)
Translated by Maral Sheikhzadeh
Reviewed by soheila Jafari

▲Back to top

ABOUT THE SPEAKER
Daniel Levitin - Neuroscientist
Daniel Levitin incorporates findings from neuroscience into everyday life.

Why you should listen

Dr. Daniel Levitin is a neuroscientist at McGill University in Montreal, dean at Minerva Schools in San Francisco and a musician. His research focuses on pattern processing in the brain.

His three books This Is Your Brain on MusicThe World in Six Songs, and the recent The Organized Mind are all bestsellers. A polymath at heart, he has performed with top musicians and holds a few gold and platinum records.

Levitin earned his B.A. in Cognitive Psychology and Cognitive Science at Stanford University, and went on to earn his Ph.D. in Psychology from the University of Oregon, researching complex auditory patterns and pattern processing in expert and non-expert populations. He completed post-doctoral training at Stanford University Medical School (in Neuroimaging) and at UC Berkeley (in Cognitive Psychology). He has consulted on audio sound source separation for the U.S. Navy, and on audio quality for several rock bands and record labels (including the Grateful Dead and Steely Dan), and served as one of the “Golden Ears” expert listeners in the original Dolby AC3 compression tests. He worked for two years at the Silicon Valley think tank Interval Research Corporation.

He taught at Stanford University in the Department of Computer Science, the Program in Human-Computer Interaction, and the Departments of Psychology, Anthropology, Computer Music, and History of Science. 

More profile about the speaker
Daniel Levitin | Speaker | TED.com